#na_zzanin
Explore tagged Tumblr posts
30ahchaleh · 4 months ago
Text
Tumblr media
یک شروع با دو پایان
Breezy 1973
درست هست که آدم های تنها آقا بالاسر
⚠️Spoil⚠️
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
paternalist
ندارند
اما همین امر فضای آزادی اطرافشان ایجاد میکند
free space
که به خلاء (تهی)می‌انجامد
vacuum
در این صورت آنها با فشاری مواجه میشوند که اگر محافظ مخصوص شان را به ذهن نداشته باشن از هم میپاشند
این محافظ سعی در عدم وابستگی و متکی به خود دقیقا آن چیزیست که مزدوج ها ندارند
Tumblr media
.
پس مزدوج های عزیز یا آواز تنهایی(دهل) از دور خوش است
یا اگر خوش است برای دهل زن تنها خوش است
یعنی کسی که در تنهایش با "چیزی" خوش است(همان پادزهر)
.
درنتیجه از تقلید کارهای هم شدیدا خودداری کنید که خطرناک است😆ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Tumblr media
مشکل این دو گروه از جایی آغاز میشود که ندانند"مزدوجی و تنهایی" کیفیت است نه کمییت
یعنی روحیه‌ای هست که داری و نه شکل زندگی که داری
با روحیه مزدوجی ، تنهایی کشنده است
با روحیه تنهایی ، مزدوجی شکنجه است
این را اگر بدانی یک سوم مشکل را پشت سر گذاشتی
.
قاطی شدن با غیر همگون ثلث دیگر مشکل است
اینجاست که حافظ میفرماید
دو تنها و دو سرگردان، دو بی‌کس
دَد و دامت، کمین از پیش و از پس
بیا تا حال یکدیگر بِدانیم
مُراد هم بجوییم ار توانیم
آری تنهایان کنار هم مزدوج نمیشوند
به قول سهراب سپهری
کنار تو تنهاتر شدم
.
و در نهایت ابزار آلات و نحوی استفاده از آن به هر شکل و مفهومی در زندگی تنهایان با مزدوجان فرق دارد
.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
از آنجایی که مغز اصلی این فیلم همان است که در دو فیلم وودی آلن (پـُست قبلی) گفتم از دوباره گویی آن پرهیز میکنم
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Breezy
بریزی دختر "جوانی" که بسیار شبیه معنی اسمش هست
.
با این حال که در جمع به اصطلاح دوستانش تنهاست اما به نیمه پُر در جمع بودن نگاه میکند و از آن لذت میبرد
.
او میتواند نماد اصیل و درست یک فرد هیپی باشد هرچند عمدی وارد در این دسته بندی نشده است
بریزی افول این مدل زندگی در جامعه بشری نیست
او یک معتاد و تن‌لش و لاابالی‌گر جنسی نیست
.
کتاب مقدس بریزی فقط همین یک آیه را دارد
زندگی کردن به طبیعی ترین شکل ممکن همچون یک پرنده ،
آزاد ، رها ، جاری ، زندگی یک فرصت است که باید همه جانبه تجربه شود
برای او دنیا گلستانی‌ست که خار دارد
Tumblr media
اینچنین او با وقایعی زندگی خواهد کرد که دارد با آن دست‌وپنجه نرم میکند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Frank
فرانک مرد "مسنی" که او هم بسیار شبیه معنی اسمش هست
.
او نیز با این حال که در جمع به اصطلاح دوستانش تنهاست با نگاه به نیمه خالی در جمع بودن ، تنهایی را پسندیده است
.
او نماد اصیل و درست یک مشاور املاک است نه آنان که این مدل نگاه به دنیا را با تعداد کثیرشان به افول کشیدن
او یک دروغ گویِ کلاه‌بردار و بنداز نیست
کتاب مقدس فرانک فقط یک آیه دارد
حساب حساب کاکا برادر
فرانک معامله گری هست که هر عملی را چه مادی چه معنوی به نوعی داد و ستد میداند که میتوان بهای آنرا به هر شکل مورد توافق پرداخت کرد
.
او با نظم ، دقت و شک ، دنیا را محل خطرناکی میداند که باید محتاطانه در آن معامله کرد
برای فرانک دنیا خارستانی‌ست که گل دارد
Tumblr media
اینچنین او با حقایقی زندگی خواهد کرد که امکان دارد برای او واقع نشود
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
روی خوش زندگی برای دو لایق
بریزی میداند دنیا خشن و حادثه(دل‌رنج) خیز تر از آن است که او "هیپی گونه" در آن سفر و ادامه زندگی دهد
Tumblr media
فرانک هم میداند دنیا لطیف و اتفاق(دل‌پسند) برانگیز تر از آن هست که او "مشاور املاک گونه" در آن ساکن و ادامه زندگی دهد
Tumblr media
سن و اطرافیان و فلسفه ی "نیمه پُری" بریزی او را نرم نگاه داشته برای تغییرات در دکوراسیون زندگیش
در مقابل
سن و اطرافیان و فلسفه ی "نیمه خالی" فرانک او را خشک کرده برای تغییر ناپذیری در دکوراسیون زندگیش
اما
ساختار و پایه ی هر دو زندگی بر یک اساس هست
ـ(دو تنها و دو سرگردان، دو بی‌کس)ـ
آنها
فقط در دکوراسیون فرق دارند
در اصل
قرار است آب ی روی یخ ریخته شود تا آب تر (تنهاتر) شود اینکه چقدر این تبادل دما پیش میرود را "زمان" مشخص میکند
فرانک طعم گرما را از یک همگون دریافت کرده است بریزی هم طعم خنکی را از یک همگون دریافت کرده است
حسِ فرای معنا در کلمه "بریزی" که اسم فیلم هم هست ، دارد برای هر دو شکل میگیرد
Tumblr media
محال است این دو ، تجربه این "پرواز" را از خاطر ببرند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
وقتی "پرنده" هنوز زنده است
بله "زمان" و کم بود آن همان شوکـ ـی است لازم ، برای منعطف شدن فرانک تاکه دوباره ، فرانکـ ـیِ بریزی شود
کسی چه میداند شاید یکسال کامل این تبادل دما انجام شود
حتی یک لحظه اش هم که با نگاه انجام میشود خووب است چه برسد به یک هفته و یکسال آنهم کامل
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
وقتی در بالا گفتم "لایق" منظور آنها هستند که تا دیر نشده این "موضوع" را در دنیا میفهمند و دو دستی به آن میچسبند و با آن زندگی میکنند نه آنکه بعد آن یا زندگی را ناظر باشند یا گذران از آن
.
آن واقعیت ورطه گونه که در این فیلم به خوبی به نمایش گذاشته شده آنست که ، تمام زنانی که همگون فرانک نیستن در کنارشان مرد همگونی موجود است که از طرف آن زنها دیده نمیشود
.
حتی "باب" دوست فرانک با آنکه روحیه مزدوجی دارد به اشتباه آواز از دور تنهایی فرانک را تحسین میکند اما چون به شناخت خودش پی برده در نتیجه اشتباه نمیکند
Tumblr media
همان اشتباهی که "ییل" دوست آیزاک(وودی آلن) در فیلم منهتن میکند و از زندگی مزدوجی خود خارج میشود تا با یک شخص دردسر ساز به نام "مری" ادامه دهد
دردسر ساز ها اشخاصی هستند که نه خود میدانند چه روحیه دارند و نه ما میتوانیم بفهمیم چه روحیه دارند
.
اشتباه آن نیست که از یک ماجرای غیر همگون مثل آیزاک(وودی آلن) از دو ازدواج قبلی اش یا مثل فرانک بیایید بیرون
اشتباه زمانی رخ میدهد که وقتی دنیا کنارتان یک همگون قرار میدهد آنرا نبینی یا مثل وودی آلن جدی نگیری
و زمانی مثل آیزاک(وودی آلن) و بتی متوجه‌اش شوی که دیگر دیر شده است
.
همه شانس "گیل"(در پاریس) و دقت مشاور املاکی "فرانک" را که ندارند
همه هم وقتی گیتار(دل)شان بشکند که نمیبخشند
.
اگر بشر متوجه این قانون دنیا بشود که "فرصت" هم ، همیشگی و جاودانه نیست شاید کم تر مزه تلخ پایان را مثل آیزاک(وودی آلن) در پایان فیلم‌ش "منهتن" حس کند و به آن پایان ،
تلخ بخندد
بنابراین
Tumblr media
END
.
.
پ،ن : به دور از تلخی پایان فیلم منهتن سه چهار سکانس کمدی دیالوگی داشت که کلی خندیدم
هنوز هم که یاد حرفهاش می‌افتم خندم میگیره😂ـ
.
.
.
10 notes · View notes
30ahchaleh · 15 days ago
Text
Tumblr media
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
گیرم من نمیفهمم و نمیدانم اما
طبق اعتقادات مسلمانان شیعه ، امام اول شیعیان بهتر از هرکسی میدانست مسجدالاقصی کجاست ، کیفیت معراج چه گونه بود و قبله اول مسلمانان کجا بود و چرا عوض شد
پس اگر ذره‌ای فتح قدس و بدست آوردن این مکان ، نزدیکی(تقرب) به خدا میآورد شک نکنید علی‌ابن‌ابی‌طالب نه تنها در آن جنگ معروف شرکت میکرد بلکه طبق روحیه ای که از ایشان در تاریخ نقل شده در اول صف جنگجویانی میبود که آنجا را فتح میکرد اما چنین نکرد
چی ؟ اما چنین نکرد
حال شیعیانی که اطاعت از (اولی‌الأمر منکم) سرلوحه کارشان باید باشد چرا کمی اندیشه نمیکنند و از خود آنچه گفتم را نمیپرسند و رفتار صریح امامشان در مورد این مکان را رفتار خودشان نمیکنند
.
بروید بخوانید حتی کیفیت مشاوره ای که به عمر بن خطاب و سرداران جنگی او در این جنگ دادند صرفا برای جلوگیری از کشتار بیشتر بود
.
ما میدانیم این مکان در زمان حیات پیامبر اسلام محل مناقشه ی عده ای از مسیحییان و یهودیان نادان بود که در نهایت هم با جنگ به دست مسیحیان افتاد و
مثل روز برای پیامبر اسلام روشن بود که بعدها به این کشمکش احمقانه ، مسلمان ها هم اضافه خواهند شد اگر قبله عوض نشود
ولی خب
مثل بسیاری از عمل‌کردهایی که به انسان و بشریت آسیب میزند و مکررا از طرف دانا ها گفته میشود اما نادان ها از انجام آن دست بردار نیستن ، بعدها هم مسلمانان نادان به آن دو گروه قبلی پیوستن و برای تصاحب این منطقه قرن ها خون ریختن
ـ⚠️ـ
بیایید بدانید اولین فرماندهان سپاه قدس در صدر اسلام چه کسانی بودند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
👑عمر بن خطاب : فرمانده کل قوا و خلیفه دوم و به عبارتی امیرالمومنین و رهبر آن زمان
.
⭐️ابوعبیده جراح : فرمانده اصلی در میدان جنگ ، او از کسانی بود که پس از وفات پیامبر در "سقیفه‌بنی‌ساعده" حاضر شد. و ابوبکر را برای خلافت برتر دانست. ابوعبیده از نخستین کسانی بود که با ابوبکر بیعت کرد🤦‍♂️ـ
.
⭐️خالد بن ولید : او کسی بود که در جنگهای بدر ، احد ، خندق در مقابل پیامبر جنگید و نقش مهمی در شکست دادن پیامبر در جنگ احد داشت بنا بر قول مشهور و قوی میان اهل سنت ، تا چندی قبل از فتح مکه اسلام نیاورد😁ـ
.
⭐️عمرو عاص : شیعیان او را به خوبی میشناسند در مورد ایشان چه بگویم 😁ـ
.
⭐️یزید بن ابوسفیان : برادر معاویه بن ابوسفیان🤦‍♂️ ، او نیز در فتح مکه مسلمان شد😁ـ
خلاصه
در ربیع‌الاول سال ۱۶ هجری ، یعنی پنج سال بعد از فوت پیامبر ، عمر وارد سرزمین فلسطین شد
با ورود عمر به اورشلیم ، معاهده ی عمر نوشته شد و شهر تسلیم شد و ضمانتهای (آزادی مدنی و مذهبی) در ازای پرداخت جزیه ، به مسیحیان داده شد
این معاهده را عمر به نمایندگی از عربها امضا کرد و شاهدان جلسه از قرار زیر بودند
⭐️خالد بن ولید (در بالا گفتم کیست)ـ
⭐️عمرو عاص (در بالا گفتم کیست)ـ
⭐️عبدالرحمن بن عوف (خواهم گفت کیست🤦‍♂️)ـ
⭐️معاویه بن ابی سفیان : شیعیان او را به خوبی میشناسند😁ـ
.
اینچنین شد که در اواخر آوریل ۶۶۷میلادی ‌ بیت المقدس رسما تسلیم و تا ۴۰۰سال بعد یعنی با اولین جنگهای صلیبی در دست مسلمانان بود
.
بله این جنگ بود که همیشه داوری میکرد و نه خِرد
با جنگ گرفتن با جنگ پس دادند و تکرار آن تا به امروز
و اما
⭐️عبدالرحمن بن عوف : او جزو شورای شش نفره ای بود که میبایست خلیفه سوم را انتخاب میکردند
خلیفه دوم ، عمر گفته بود در این شورا اگر رأی ها مساوی بود رأی گروهی پذیرفته شود که عبدالرحمان در آن است ! ( مگر میشود عمر بعد از آن همه سال زندگی با این افراد ، که انتخاب کرده برای شورا ، نداند نتیجه چه میشود . یاد شواری نگهبان خودمان افتادم 😁)ـ
در نهایت عبدالرحمن از همین امتیاز خود استفاده کرده و برادر زن خود😁 ، عثمان را خلیفه سوم مسلمانان کرد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
بنام خداوند جان و خِرد😁ـ
کمی اندیشه خواهشا
آخر ببینید چه کسانی با چه اهدافی این آتش انسان سوز را روشن کردند
تمام این فرمانده هان شاید جسم اسلام را بزرگ کردن و برای آن جلال و جبروت به ارمغان آوردن همچون امپراطوری های هم عصر خود (که به باور من هدف از پیدایش اسلام این نبود) اما در کنار آن هرکدام در در زمان و مکان حیاتشان به نوعی روح اسلام را آزردن چه آن گروه اولی که اسلام آوردن چون چاره‌ای نداشتن چه آن گروه دومی که دل به اسلام داشتن اما در سقیفه‌بنی‌ساعده یا شوارای شش نفره به باور شیعیان بد عمل کردن و چه آنان که از همان گروه اول بودن و بعدتر دُم خروس کینه شان به اسلام زد بیرون و به جنگ با علی‌ابن‌ابی‌طالب پرداختند
.
پس
لطفا مسئولین "جنگی" حال حاضر ، که ادعا دارند به قول خودشان شیعه مولاعلی هستند اما پا در جای پای خلیفه دوم گذاشته‌اند ، خدا و معنویات را داخل این ماجرا نکنند
رو راست بگویید همان گونه که به روسیه کمک میکنیم که تا مردم سرزمینی را از خانه و کاشانه شان آواره کند و در جایی دیگر هم انگار نه انگار آواره و مظلومی هست(مملکت خودمان ایران) اما به مردم جایی دیگر کمک میکنیم که از آوارگی ((مثلا)) نجات پیدا کنند
و این هیچ ربطی به خدا و معنویات و کار خیر ندارد همش بحث قدرت طلبی‌ست (همان جلال و جبروت با شعار از حرم تا حرم)ـ
که البته برای رسیدن به این مقصود باید عده‌ای را به وسیله ایدئولوژی گول بزنیم تا به کار بگیریم اگر نشد با پول اجیر و یا هر آنچه مدل قیمتشان به انداره ی قد فکرشان باشد ، تمام وسلام
.
اما من چه کنم که باز دلم میسوزد برای آن ساده دلانی که افسارشان دست این جماعت افتاده😔ـ
END
.
.
.
4 notes · View notes
30ahchaleh · 7 months ago
Text
Tumblr media
The Exorcist 1973
یکی از با ارزش ترین فیلم هایی که تا به امروز در ژانر ترسناک ساخته شده است جنگیر میباشد
در این پست به چرایی این ادعا خواهم پرداخت
اما آنچنانکه یک فیلمساز میتواند نوشته‌ای را با شات ها و کات ها مال خود کند یک تحلیلگر هم میتواند فیلمی را با تفسیر و تعبیر مال خود کند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
هر فیلمی که در ژانر خود فقط ذات خود را هدف قرار دهد اگر به آن هدف خوب برسد نهایتا میشود یک فیلم خوب در آن ژانر
.
یک فیلم کمدی که بتواند خوب بخنداند فقط برای آنکه خندانده باشد
یک فیلم ترسناک که بتواند خوب بترساند فقط برای آنکه ترسانده باشد
و … و
فیلم های "خیلی خوبی" هستند مناسب برای تفریح و سرگمی
.
اما فیلم هایی هستند که "ژانر" را بهانه قرار میدهند تا یک "اندیشه" را گفته باشند
اینجور فیلم ها راه سخت تری درپیش دارند چون "اول" باید در ژانر انتخابی خود خوب عمل کنند و "بعد" بتوانند آن اندیشه را در قالب آن ژانر خوب بیان کنند
که اگر این دو اتفاق درست رخ داد
فرای یک فیلم خوب برای تفریح ، ارزشمند هم میشوند برای فکر و بحث و گفتگو
.
تحلیل در هر چیز برای من زمانی لذت بخش"تر" میشود که متوجه میشم این ویژگی گفته شده در چیزی مخفی باشد
پس تحلیل های من نقد و بررسی نیست
تفسیر و تعبیر است
در واقع برای من ، سرگمی حل یک پازل است
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
⭐️نکته اول : کدام نسخه فیلم ؟⭐️
عوامل سازنده این فیلم ��ه علل واهی دست به مناسب سازی های مختلفی زدند
علت هایی که گاه به گیشه ربط پیدا میکند و گاه به اعتقادات آنان
مثلا از کم کردن بار فحش ها و جنبه های جنسی در فیلم گرفته تا کم کردن بار توهین به مقدسات و مسخره ترین آن ، لزوم داشتن یک پایان امید بخش دهنده
.
برای پی بردن به فهم بهتر این فیلم نسخه سال2000 ! آن کافی است اما بد نیست از اضافات و حذفیات در نسخه های دیگر نیز مطلع باشین ، گویی جنگی بین کارگردان و نویسنده و بازاریاب ها رخ داده بود
.
زمان نسخه سال2000 یا به اصطلاح
Director's cut = 02 : 12 : 21
میباشد
ـ[آخه یعنی 27سال طول کشید تا یه تدوین در شأن و منزلت این فلسفه بیاد بیرون🤦‍♂️]ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
⭐️ نکته دوم : اسطوره شناسی⭐️
1 ـ
- آشنایی نسبی با مجسمه ی پازوزو لازم میباشد
ـ Pazuzu 𒀭𒅆𒊒𒍪𒍪 ـ
به طور خلاصه پازوزو خودش یک شیطان و شـَر است اما بر ضد شیطان ها و شـَرهای دیگر نیز قیام میکند
بخاطر همین بعضی از انسانها زمانی که به شـَر رقیب پازوزو گرفتار میشوند با یاری خواستن از پازوزو دفع آن شـَر میکنند
2 ـ
ـ گردن‌آویز Saint Joseph ـ
نوشته روی گردن بند به لاتین است
SANCTE JOSEPH ORA PRO NOBIS
سنت یوسف برای ما دعا کنید
.
یوسف نجار ، شوهر مریم ، پدر عیسی (آن بچه) میباشد
اما مسیحیان میگویند با مریم همبستر نشده است بلکه فقط پدرخوانده عیسی میباشد(وارد این بحث نمیشویم😅)ـ
اما چون چند بار این گردن آویز در فیلم به نمایش درآمد و با توجه به آموزه های مسیحیان برای هدایت میتوان نتیجه گرفت که این دو شی باستانی در فیلم سمبل دو روش متفاوت هدایت است که در ادامه به آن خواهم پرداخت
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
هسته اصلی فیلم:ـ
اندیشه‌ی فلسفی و تربیتی این فیلم در این است که گاهی و شاید در بیشتر موارد بشر با یک شـَر به سوی شـَر زدایی رفته است
که اگر خوب به این موضوع دقت کنید فهم هولناکی در پس آن کمین کرده ترسناک تر و واقعی تر از جن و جنگیری
آنچنان ترسناک و واقعی که میتوان در دنیای امروز ، آنرا به صورت انواع و اقسام مدل های جنگ که بر سرمان سایه انداخته مشاهده و لمس کرد
تا جاییکه حتی برای کودکان هم کارتون پاندا کنگ فو کار چهار بر همین اساس ساخته میشود (قبلا پستی در این رابطه گذاشته‌ام)ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
چالشی برای شما :ـ
کارگردان فلسفه نجات بر اساس "شـَر بر ضد شـَر" را در این فیلم به چالش کشیده است و نه آنکه تایید یا رد کند
نظر شما در این باره چیست ؟
به عنوان مثال بعد از نمایش فیلم اوپنهایمر طرفداران انداختن و ننداختن بمب اتم چه ها که بهم نگفتن
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
🧩
حال میخواهیم قطعه های پازل این فیلم را درست کنار هم بگذاربم
Tumblr media
1️⃣
ردیف اول پازل :ـ
مقدمه و قبل آن
قبل از عنوان بندی فیلم یک طرف دنیا
در غرب شب است ، چراغ خانه ای برای خواب خاموش میشود ، راه رفتن صمیمانه یک زن و مرد در خیابان و سر مجسمه مریم و کات
آغاز فیلم
در لحظه نمایش نام آن "جنگیر" صدای اذان مسلمانها به گوش میرسد ، این طنین اذان همراه است با نمایش صفحه سیاه یی که با خورشید سیاه و سفید روشن میشود تا رنگی شدن آن و نمای دوری از مخروبه های باستانی و ضربات تیشه و کلنگ بر پیکر زمین که بی شباهت نیست به صدای شلاق بر پیکر انسان
و بعد پیدا شدن سر مجسمه پازوزو و آن گردن آویز و خورشید و مسجد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
چرا چنین شروعی؟
خورشید سیاه و سفید و مخروبه های باستانی نماینده این مطلب است که انواع فلسفه های هدایت بشر به سوی رستگاری ، اندیشه هایی هستند کهن و باستانی که فقط در گذشته متوقف نشده‌‌اند بلکه به نوعی تا طلوع خورشید امروز ما نیز ادامه پیدا کرده است
اما اگر امروزه هم بخواهیم به همان روش های باستانی ( مبتنی بر خشونت ) هدایت کنیم گویی در زمان استاپ کرده‌ایم
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
⭐️ نکته سوم : جامعه شناسی⭐️
از اواسط دهه شصت ، غرب شاهد ظهور جنبش های فکری در جوانانش بود که به هیپی یا شاخه هایی از هیپیگری معروف شده بود که باعث نگرانی مسن تر ها شده بود
در کنار آن چه به ژست و چه واقعی ، در ��نیا ، آزادیخواهی و حقوق بشر و برابری و ضد جنگ بودن و ضد خشونت بودن و اینجور چیز ها همگیر شده بود اما رسیدن به این مهم را از راه انواع انقلاب ها که همراه با جنگ و خشونت و عکس آنچه به دنبالش بودند جستجو میکردند
.
این وضع چنان بود که اگر کسی در جهان برای پیگیری خبر های سیاسی و جنگی دنیا ، به خواب عمیقی فرو رفته بود ناچارا با حادثه المیپک مونیخ سال 1972 از این خواب خوش قاعدتا باید بیدار میشد
.
این فیلم در سال 1973 به نمایش در آمد و البته چرایی بودن اذان را خواهم گفت
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
2️⃣
ردیف دوم پازل :ـ
فیلمی داخل فیلم
کارگردان از تکنیک فیلم داخل فیلم چنین بهره میبرد تا بیننده را متوجه این اندیشه کند که چطور کارگردان های دنیا از باورهای پاک مردم ساده اندیش سوءاستفاده میکنند و از آنها مثل یک سیاه لشکر در فیلم هایشان بهره م��برند بدانسان که باورشان بشود که معترضند و اعتراضشان دارد نتیجه میدهد اما در اصل این دنیاگردان ها هستند که با خنده به مقاصد (ساخت فیلم) خودشان میرسن
ـ[مهمونی و نمود شخصیت واقعی آن کارگردان]ـ
.
فیلم در بـُعد سیاسی ، در این سکانس حداکثر استفاده را میبرد تا پیغام مهم خودش را به آن کارگردان های دنیا بدهد تا بعد بهتر بتواند به دغدغه اصلی خودش که هشدار و تربیت از پایه (نوجوانان) است بپردازد
به عبارتی نسل "زد" آن دوران
.
آنها که میگویند این فیلم ظاهر و باطن در مورد جن و جنگیریست نمیدانم چطور این چند دقیقه فیلم را توجیه میکنند
صحنه ها و دیالوگ های این سکانس را از دست ندهید بسیار هوشمندانه نوشته شده است
از شروعش که سرمایه گذار بسیار جالب به کارگردان تذکر میدهد بدون این سکانس هم میتواند فیلمش را بسازد (همان تنوع نسخه ها) تا شعار ها و حرف های آن زن و در انتها آن جمله که میگوید ، از راه درست باید وارد شد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
⭐️ نکته چهارم : مولانا میگوید⭐️
ـ[ لیکن چو فرو شود کسی را خورشید
در پیش نهد بجای خورشید چراغ ]ـ
همانطور که متوجه شدید خورشید در فیلم سمبل حقیفت است
که پازوزو مانع از تابش آن شده
و در جامعه امروز چراغ ها جای خورشید را گرفتن
جنگ دو سگ در بیابان همان نبرد دو شـَر را یادآوری میکند
Tumblr media
3️⃣
ردیف سوم پازل :ـ
Pazuzu or Saint Joseph
خشونت برضد شهوت یا محبت برضد شهوت
فیلم ساز ما با بخشی از جوانانی در جامعه خود روبرو است که از آزادیخواهی ، هیپیگری را فهم کرده‌اند
در کنار آن رفتار و ایمان آنان که باید جامعه را هدایت کنند مثل روشنفکران و نخبگان و مذهبیون نیز رو به زوال است و چندان به کار تربیتی که میکنند اعتقادی ندارند
تفسیر من از نگاه های خیره مردم در فیلم همین است
Help me
نگاه های "هلپ می" وارِ از بطن جان برخاسنه این جامعه گرفتار ، به این "قشر"های خاص
اما از طرفی علمیون و نخبگان و روشنفکر ها همگی درمانده و مذهبیون هم مثل
دوستِ "کشیش جوان" بهتر میداند بجای موعظه در کلیسا خالی با معیار های آنجا ، پشت پیانو در یک مهمانی شلوغ باشد در حال موعظه دیگران آنهم با معیار های آنها ، در مانده تر
در آخر فیلم هم این کشیش از گرفتن گردن‌آویز امتناع میکند و به مادر بچه پس میدهد
پایانی که به مذاق مذهبیون که فقط بلدن صورت مسئله را حذف کنند خوش نیآمد و در بعضی نسخ ها حذف شد
.
واضح تر میگویم باطن این فیلم جن و جنگیری نیست این ها استعاره هستند از شهوت و خلاصی از شهوت یا
درست تر آن زوال و خلاصی از آن
اما سوال اصلی این است چه روشی برای خلاصی از جن شهوت (زوال) جواب میدهد
Tumblr media
4️⃣
ردیف چهارم پازل :ـ
جنِ شهوت
برای آنکه ما بهتر متوجه این موضوع شویم ، شهوت به معنای عام را کارگردان به معنای خاص آن که جنسی و معمول تر و همگیر تر است ، به تصویر میکشد
که میتوانید نشانه های آن را در فیلم از دیالوگ های شدیدا جنسی تا فرو کردن صلیب در آلت تناسلی و حرکات و تشویق به انجام کارهای جنسی مشاهده کنید
.
صدایی که در نوار ضبط شده به انگلیسی روان اما مخفی شده در فیلم (برعکس)میگوید هیچی نیست (موجود نیست) اما دشمن سرسختش در دل تاریخ مذهبی ها(کشیش) بودند با دو روش مجزا از هم
Tumblr media
5️⃣
ردیف پنجم پازل :ـ
جنِ خشونت
فیلم با این پیش زمینه که کشیش جوان قبلا بکسور بوده به خوبی آماده بودن چنین جسم و روحی برای دست زدن به خشونت را آماده سازی میکند
همچنین با پول ندادن به گدا و پیشنهاد بردن مادرش به خانه سالمندان و تحصیلات روانشناسی کشیش جوان ، ذهن منطقی او را به نمایش میگذارد
Tumblr media
این کشیش که ماموربت دارد کشیش های متزلزل در ایمان را هدایت کند خودش در حال فروپاشی ایمانی‌ست
به سکانس فوق‌العاده گفتگو ی دختر با پدرش در نوار ضبط شده دقت کتید
و انعکاس شبه بی‌نهایت تصویر کشیش در شیشه را بچسبانید به سکانس مکملی که در آن عشای ربانی و گفتگو او با پدر آسمانی هست
تا متوجه کنابه آمیزی از شباهات این دو پدر در ذهن ها شوید
در این فیلم شما هرگز پدر دختر را نخواهید دید
دختر و زن رها شده توسط پدر و عشق ، بشری رها شده را به تصویر میکشد که
دختر کاپیتان هوودی اسب سوار را جایگزین میکند
و مادر به قول خودش پیتزا را به جای عشق
Tumblr media
6️⃣
ردیف ششم پازل :ـ
Holy water آب مقدس
و آن گردن آویز Saint Joseph
اینها نمایانگر روشی هستند در هدایت بشر که بر پایه موعظه است
چنین راهی توسط کشیش مسن برای دفع شـَر پیموده میشود اما بعد از تلاش های فراوان به علل خوی بشری به مقصد نمیرسد
Pazuzu روش پازوزویی
کشیش جوان در رویکردی تمام اعیار از نمایش یک خشونت افسارگسیخته بعد از سر دادن یک فحش جنسی با ضربات مشت به جان دخترک میافتد او که با این تکنیگ موفق میشود جن شهوت را دور کند حال خود گرفتار شـَر خطرناک تری میشود که خشونت نام دارد
شـَر خشونت هم میتواند همچون شـَر شهوت آسیب های جبران ناپذیر بزند بلکه بیشتر ، کشیش جوان با فهم این دوراهی هولناک ، تن به خودکشی میسپارد تا بیننده ژرف اندیش را با این سوال روبرو کند که چنین راهکاری چطور میتواند راه نجات باشد ؟
پنجره‌ای که با خشونت شکسته شده ، موقتا بسته میماند
7️⃣
قطعه آخر : اذان مسلمین
شاید بین ادیان و مرام های منتسب به خدا و خدایان ، اسلام مطرح ترین و معروف ترین دینی باشد در دنیا که امروزه بعضی از طرفداران و مجریان آن قوانین تربیتی و هدایتی را به آن نسبت میدهند که برای ناظرین ، تداعی کننده ی یک خشونت تمام عیار باستانی‌ست که همچون پازوزو جلوی خورشید را گرفته اما این مبلغان اسلام چنین باور دارند که این مدل هدایت تنها راه نجات بشر از انواع شـَر هاست
.
به باور من فیلم با این سکانس آخر و کشاندن صدای اذان به دل خیابان های غرب قصدش اسلام هراسی نبوده بلکه همان که گفتم قصدش تلنگر زدن به تمام آنانی ست که راه نجات را یا در بمب و شلاق جستجو میکنند یا فقط به موعظه و ژست های حقوق بشری اکتفاء کرده‌اند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
⭐️نکته آخر : ستوان فیلم دوست⭐️
کارگردان دقیقه هایی را به این ستوان اختصاص داده با آن دیالوگ هایش درمورد فیلم و فیلم دیدن
.
هدف کارگردان بجز کنایه زدن به فیلم دوست های سطحی نگر …ـ
بذارید قضیه را اینجوری برای شما باز کنم
ــ فلانی یه فیلم خوب سراغ دارم برای دیدن و بحث و تبادل نظر
میای باهم ببینیم ؟
ــ اسمش چیه ؟
ــ جنگیر
ــ همون که دختره سرش مچرخه از دهنش مایع سبز میاد بیرون و مثل عنکبوت از پله میاد پایین و از رو تختش پرواز میکنه ؟
ــ خب ، خب آره
ــ دیدمش
ــ نهار چی ، نهار خوردی ؟
ــ نه نخوردم
ــ یه پیتزا فروشی خوب میشناسم ، بریم ؟
ــ آره خوبه ، بزن بریم
.
حال سوال من از شما
آیا فیلم جنگیر را دیده‌اید ؟
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
END
.
.
.
8 notes · View notes
30ahchaleh · 2 months ago
Text
Tumblr media
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
تخیل و فرض میتواند هم باطل باشد هم حق البته منظور این نیست که دران‌واحد میتواند هم درست باشد هم غلط بلکه آینده ی یک تخیل است که نشان میدهد این گربه بازیگوش تخیل زنده است یا مرده و تا مادامی که درب آینده گشوده نشده تخیل میتواند در جعبه مغز ما هم حق باشد هم باطل
.
با این ��قدمه ی "علمی ادبی"🤦‍♂️بیاییم تخیل را وارد یک بحث جذاب علمی بکنیم آنجا که نور ، هم موج است هم ذره
.
برای ساختن این "بحث علمی تخیلی" روش به اینگونه خواهد بود که من حلقه هایی از یک زنجیر را جدا جدا بیان میکنم چگونگی بافتن زنجیر به قدرت تخیل هر کس ربط پیدا میکند
با این پیش شرط درست که تخیل و فرض لزوما باطل نیست بریم به سوی بافتن
.
خب ، بشر هرآنچه که ساخته است به نوعی ، یا مستقیم از طبیعت الهام گرفته یا غیر مستقیم از آن به طوریکه با نگاه به بی ربط ترین دستاورد های بشری باز میتوان مدلی از آن را در طبیعت مشاهده کرد
.
شاید "رد پا و خراشیدن" اولین بستر نمایشی تولید بشر بود که به وسیله آن میتوانست چیزی را ثبت و برای دیگران به نمایش درآورد
این روند طی قرن ها تلاش رسیده است به امروزی که میتواند در بستر آنالوگ یا دیجیتال اثری را ثبت و به نمایش در آورد
.
آن هنگام که ما دوربین آنالوگ عکاسی به دست گرفته ایم میتوانیم بگوییم تا حدود زیادی به سوی جنبه موجی نور میرویم و آن گاه که با دوربین دیجیتال عکاسی میکنیم در اصل وجه ذره ای نور را زنده نگه میداریم
.
با این حال که بشر میتواند با آزمایش جنبه موجی نور را مشاهده کند و بفهند اما خارج از دنیای دیجیتال نمیتواند جنبه موجی نور را حتی با دوربین آنالوگ ثبت کند ، چراکه به محض ثبت آن ، در اصل آنرا ذره ای ثبت کرده است
جوهر و کاغذ به صورت ذره ای باهم تلاقی پیدا میکنند
Tumblr media
بزرگنمایی در یک عکس آنالوگ هرچند بهتر از بزرگنمایی در یک عکس دیجیتال است اما به دلیلی که گفتم حدی دارد بیشتر از آن باز عکس تار میشود
.
در دنیای "صفر و یک" کامپیوتر ها میتوان این فهم های گفته شده را شبیه سازی کرد آنهم با تولید یک طرح اما به دو روش کاملا متفاوت
یک روش با محاسبه ی پیکسل ها
روش دیگر با محاسبه ی بردار ها
.
Vector & Bitmap
Wave & Particle
پیکسل و ذره ، بردار و موج
یک طرح میتواند هم پیکسلی باشد هم برداری
Tumblr media Tumblr media
اول و آخر هر طرح بیت‌مپی ، پیکسل است
اما در عالم وکتور نهایت وجود ندارد انتها بی معنی است محدودیت اصلی این بی حدی به توان پردازشگری آن بستری دارد که پیوسته باید بردار های طراح را محاسبه کند وگرنه میتوان به راحتی مفهوم بی نهایت را اینگونه مجازی تصور کرد
Cellule or Cell
همانطور که پیکسل کوچک ترین واحد ساختمانی یک عکس دیجیتال است
سلول هم ، فهم امروزی ما از کوچک ترین واحد ساختمانی حیات است
.
بشر نیز دنیا را هم سلولی هم موجی درک و حس میکند
ولی تکیه اش به شناخت و درک و حس اطرافش ، روی بازخورد سلولی خودش میباشد اما اگر بتواند روی بازخورد موجی خودش بیشتر تکیه کند آنگاه آن جنبه ی پنهان تر آفرینش برایش آشکار میشود
بدون باز شدن دریچه این جنبه برای بشر ، ابدیت و بی نهایت فقط در حوزه مجازی قابل تصور است
.
در حوزه درمان بشر بیشتر روی درمان سلولی کار کرده است
میتواند روی درمان موجی هم پیشرفت هایی داشته باشد
.
آلبرت اینشتین برای توضیح ساده تر علمش داستانی تخیلی را اینگونه مطرح کرد که اگر ��و برادر دوقلو یکی در کره زمین باشد و دیگری سفری را با موشک اما با سرعت نور آغاز کند و مسافتی را برود و برگردد هنگام دیدار دو برادر آنکه در کره زمین بود به میزان قابل محاسبه‌ای پیر تر شده
بشر این موضوع را در ساعت های اتمی داخل ماهواره ها که به دور زمین میچرخند تجربه کرده است
اما سفر بشر با سرعت نور آیا همیشه در حد یک تخیل میماند ؟
این برمیگردد به آنکه اساس و ساختار بشر را سلولی بدانیم یا موجی یعنی کدام یک روی کدام سوار است به زبان ساده تر پایه کدام است؟
.
اساس و ساختار صفحه موبایل شما پیکسلی است حتی یک طرح وکتور که از محاسبه بردار ها رفرش میشود وقتی در صفحه ی موبایل شما بزرگ میشود پیکسلی بزرگ میشود یعنی بستر وقتی پیکسلی بود حتی تجربه بینهایت وکتوری هم پیکسلی خواهد بود به زبان فلسفی این تجربه یک توهم است
.
حال "اگر" اساس و ساختار فضازمان یعنی بستری که بشر در آن حرکت میکند موجی باشد و در کنار آن خوده بشر هم اساس و ساختارش موجی باشد و از آنجا که میدانیم اطلاعات به صورت نور قابل انتقال است آنگاه تخیل آلبرت اینشتین نه البته با موشک اما به شکلی دیگر میتواند محقق گردد
END
.
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Tumblr media
پ،ن 1️⃣: دانلود بهترین برنامه ای که میشود با آن در موبایل اشکال وکتور را مشاهده کرد
اکثر برنامه های داخل گوگل‌پلی را امتحان کردم ولی هیچ کدام این چنین سبک و روان در زوم نبودند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Tumblr media
پ،ن 2️⃣: برای آنکه بهتر متوجه زوم بی‌نهایتی بشوید نقشه ی جهانی برایتان آماده کرده‌ام که در نقطه نون (ایرا"ن") پرچم این کشور بخت برگشته مخفی شده است
البته نقشه هایی که همه از آن استفاده میکنیم دو بعدی هستند اما کره زمین سه بعدی درنتیجه کشور هایی که از خط استوا دور هستند در نقشه های دو بعدی ابعادشان بزرگتر از اندازه واقعی خودشان شده است
آیا این دلیل خوبی ست برای غیرواقعی بودن نقشه ها ؟ بدون شک ، خیر
.
برای دیدن ابعاد واقعی کشورها به گوشه سمت چپ نقشه ای که گذاشتم مراجعه کنید
این نقشه اضافه شده ماهیت پیکسلی دارد که با زوم در آن به پیکسل ها خواهید رسید
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Tumblr media
پ،ن 3️⃣: نامناسب ندیدم حالا که حرف ایران و نون شد این ترانه را هم پُست کنم ، اون روزا که یاری نداشتم این ترانه خیلی میچسبید 😅ـ
نام ترانه - باغ الفبا
شاعر - همایون هوشیارنژاد
خواننده و آهنگ ساز - شهرام شب‌پره
تنظیم - منوچهر چشم‌آذر
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
.
.
.
3 notes · View notes
30ahchaleh · 2 months ago
Text
Tumblr media
Who or What are We?
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
اگر پاراگراف پرده ی سوم نمایشنامه هملت اثر شکسپیر ، که با جمله معروف
To be, or not to be
بودن یا نبودن
را بخوانید
میبینید این اندیشمند چه سوال های بنیادی در این قطعه مطرح کرده است
که به نظر من شاید جوابش در دانستن این سوال باشد که
who or what am i ?
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
بسیاری از نوشته ها حتی فیلم ها و سریال ها به این سوال بنیادی (من کی یا چی هستم ؟) پرداخته اند
برای نمونه از اندیشمندان ایرانی میتوان به مولانا اشاره کرد که بسیار به این موضوع پرداخته است
در دفتر دوم مثنوی چنین آمده است
ای برادر تو همان اندیشه‌ای
ما بقی تو استخوان و ریشه‌ای
گر گُلَست اندیشهٔ تو، گلشنی
وَر بُوَد خاری، تو هیمهٔ گُلخَنی
.
یا در یک رباعی چنین گفته است
تا در طلب گوهر کانی ، کانی
تا در هوس لقمهٔ نانی ، نانی
این نکتهٔ رمز اگر بدانی ، دانی
هر چیز که در جستن آنی ، آنی
.
همین متفکران به صورت های مختلف این فرضیه را مطرح کرده‌اند که (تن و جسم و بدن) خاکی صرفا یک نگه دارنده ی موقت است برای آن (اندیشه) که به نام های مختلفی میخوانیمش
.
گر بشکند این جامم من غصه نیاشامم
جامی دگر آن ساقی در زیر بغل دارد
جامست تن خاکی جانست می پاکی
جامی دگرم بخشد کاین جام علل(ـی) دارد
.
و چه خوب آن علل را ناصرخسرو چنین گفت
جانت را اندر تن خاکی به دانش زر کن
.
اما اینکه واژه دانش و زر در این مدل سخن های رمزگونه چیست سرمنشاء اختلاف هاست
همینطور واژه های دیگری چون اندیشه یا جان و یا . . . ـ
توضیحش به زبان ساده این است
ما میدانیم صفر و یک سر منشاء نرم افزار ها برای کامپیوتر میباشد اما بدون یک سخت افزار جلوه گر نیستند
پس آنچه که به یک سخت افزاری مثل موبایل یا کامییوتر هویت میبخشد نرم افزار است که خودش بخش های مختلفی دارد
.
حال میتوان اینگونه گفت که سخت افزار بشر "جسم" اوست و نرم افزارش "جان" او
میشود برای "جان" نام های مختلفی بنا به مکتبی که در آن سیر میکنیم در نظر گرفت
مثلا
به قول والتر بیشابِ سریال فرینج
one glorious consciousness
یا اندیشه یا هویت یا هرچه
یک (خود)آگاهی باشکوه(کامل)
نباید دعوا سر اسم گذاری باشد وقتی ماهیت منظور مشخص است
منظور "نرم افزار" بشریست
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
با فهم این موضوع عده ای میخواهند جاودانگی را میسر کند
یا به آن شکلی دیگر بدهند
با این تئوری که بتواند "خودآگاهی کامل" یا همان اندیشه یا هویت شخصی را همچون کلیه و قلب و دست و پا و . . . به جسم دیگری پیوند بزنند
در این راه تا حدودی امتحان های موفق آمیزی انجام شده است به گونه ای که این تئوری را دست یافتنی کرده
به عنوان مثال
وقتی ما با اندیشه ای چه محسوس چه نامحسوس آشنا میشویم و آنرا چه خودآگاه چه ناخودآگاه در زندگی اجرا میکنیم در اصل اندیشه ما آن اندیشه بیگانه را پس نزده و پیوند موفقیت آمیز بوده
یا
وقتی در اصطلاح توسط طرفداران یک ایدئولوژی چه به زور چه به میل مغزشویی میشویم باز همین اتفاق افتاده است
حتی میتواند اندیشه ای در خواب طبیعی یا مصنوعی (هیپنوتیزم) به ما پیوند زده بشود
خلاصه همه ی اینها پیوند قسمتی از نرم افزار ثانوی میباشد به پیکر اصلی نرم افزار ما که خود آن پیکره هم خُرد خُرد شکل گرفته است
شده گاهی پیوندی چنان تابلو است که دیگران توانسته اند آنرا حس کند و به ما بگویند چقدر شبیه آن آدمی شدیم که از آن پیوند را دریافت کرده‌ایم
اینجاست که همنشینی ها مهم میشود و میفهمیم چرا بزرگان اندیشمند به آن به گونه های مختلفی اشاره کرده اند
.
البته همه ی اینها پیوند "تکه ای" میباشند چراکه ما آن نرم افزار اصلی خودمان را که در اصل جان و هویت ماست همیشه حفظ میکنیم
مثل هر پیوندی در بقا
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
حال اگر بشود
کل هویتی را روی کالبدی خام سوار کرد
یا با تکنیک مغزشویی
کل هویت شخصی را پاک کرد بعد روی آن یک هویت کامل را دوباره نوشت
آنگاه ما توانسته ایم هویت آن شخص مثلا مرده را زنده کنیم با تمام ویژگی های خُلقی و رفتاری
و چون شبیه سازی جسم یا همان "سخت افزار" توسط علوم دیگر همیشه بسیار ممکن تر و دستیافتنی تر بوده ما در آینده میتوانیم شخص مورد نظر خود را همچون فرانکنشتاین تخیلی به عرصه واقعیت بیاوریم
Frankenstein
به طوریکه اطرافیان او نخواهند توانست تمایز قابل بیانی برای گفتن پیدا بکنند
.
برای حس آنچه گفته شد
در واقعیت اکنون هم ما در حال تغییر های محسوسی هستیم که اطرافیان را میتواند متعجب بکند یا نکند به ما گوشزد بکنند یا نکنند
که مثلا قبلا اینطور نبودی یا چرا عوض شدی و از اینجور چیزها که نشده کسی نشنیده باشد
و همینطور
گاهی از کسی خوشمان میآید چون ویژگی های یک عزیز دیگر را در او میبینیم و بلعکس حال اگر با کل "هویت" ی برخورد کنیم تمایزی هم اگر باشد یا قابل قبول است یا کم کم دیده نمیشود
.
البته میدانیم پارادوکسی در بالا هنگام پیوند کل هویت روی یک جسم دیگر رخ میدهد که منجر به پس زدن یا موقت بودن پیوند میشود اما میتوان با شبیه سازی یا کلون سازی سلول های پایه ای جسم رفع گردد
یعنی تولید جسمی پایه ای با گذشته آن "جان" ، که البته خام است اما مناسب پیوند جدید در حال میباشد
وااااای🤯هزاران سال
تــــــجـربـه جـان
روی جسم جـوان
اما هر اشتباهی در آن منجر به
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
خلاصه در آینده
دیگر مسئله ، "بودن یا نبودن" نیست
سوال و مسئله ی اصلی این ست که
آیا خوده حقیقی آن شخص است که به عرصه وجود ( بودن ) گام نهاده
آیا حس کردن تجربه هایی که جسم انجام نداده را متوجه میشود
یا که نه "ما چیزی جز اندیشه نیستیم" حال به هر عنوان و واژه ای که به نمایندگی از کلیت نرم افزار بشری خطابش میکنیم
مثلا
اندیشه ، جان ، خودآگاهی ، ذهن ، روح ، حافظه ، هویت ، کنش و واکنش ها ی شیمیایی مغز ، صفر و یک های روی هارد هر چه
این "خود" که میگوییم آیا همین است؟ که میتوان اینطور جاودانه اش کرد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Tumblr media
حالت های مختلفی از این فهم را که گفتم در سریال فرینج به خوبی با نمایش مامور زنی به نام "اُلویا دانم" تصویر و تصور سازی کرده است و الحق و الانصاف خانم "آنا تورو" به خوبی از پس بازی این "چندین حالت" برآمده و واقعا حقش برنده شدن سه دوره ی متوالی در همایش "جوایز ساترن" بوده است
.
اکنون در یک نما این چندین حالت را برایتان نمایش میدهم
Tumblr media
END
.
ویکی‌پدیا: جوایز ساترن (به انگلیسی: Saturn Awards) جوایزی است که از سوی آکادمی فیلم‌های علمی-تخیلی، فانتزی و ترسناک اعطا می‌شود
Tumblr media
.
.
.
4 notes · View notes
30ahchaleh · 3 months ago
Text
Tumblr media
Fringe (2008-2013)
صد قسمت در پنج فصل
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
از چند اشتباه منطقی در سریال که بگذریم
هرآنچه که من از دیدنش امتناع میکنم در حدود دو فصل ابتدایی موجود است یک پکیج کامل از چیزهای حال بهم زن و مشمئز کننده ، از خارج شدن حشرات موزی از دهان و جونور های داخل بدن و بیماری ها و دِفُرمه(دگرریخت) شدن صورت و هیکل ، بگیر بیا تا هیولا و موجودات فانتزی هری پاتری تا درآوردن دل و روده به سبک فیلم های اره ! ! !ـ
خب همین عامل ها کافی ست تا من فیلم یا سریالی را دنبال نکنم
اما
در فضای حاکم بر سریال و توی چشمان مامور "دانم" چیزی بود که نوید یک پیروزی میداد و همین امر صبری در من تولید کرد که بتوانم به سه فصل انتهایی مورد علاقه ام برسم
و چه حیف میبود اگر نمیتوانستم با آن برخورد کنم
گاهی دنیا و عوامل داخلش هم همینطور است
شاید بتوانم بگویم عجیبی این سریال برای من در همین است
Tumblr media
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
دو فصل ابتدایی از "علمی تخیلی" بودنش گویا بیشتر معطوف شده بود به علم زیست شناسی و شیمی که اصلا خوشم نمیآید
اما
ورق با ورود موثر و پر رنگ تر فـیزیک و فـلسفه و فـناوری به سه فصل انتهایی برگشت و آنهم چه برگشت خوبی
البته و صد البته
این را هم نباید از نظر دور داشت که ناچیز حرفی ارزش شنیدن دارد اگر در غایت آن عاطفه ی انسانی موج نزند
حتی در گزاره‌ای مثل
1-1=0
همان عامل تعیین کننده برای من که در حدود دو فصل ابتدایی بسیار بی روح بود
.
خوبی برگشت این ورق ، آن چنان است که هوس کردم هرازگاهی یادی از این سریال بکنم 🤦‍♂️😅ـ
این نوشته را با فلسفه ای آشنا اما اینبار از زبان "بیشاب" خطاب به "فیلپ" خاتمه میدهم
.
END
.
.
.
3 notes · View notes
30ahchaleh · 25 days ago
Text
Tumblr media
Charlize Theron
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
سالها پیش شنیده بودم "شارلایز ترون" یک نقش‌آفرینی خیره کننده داشته است اما داستان فیلم برایم جذابیتی برای نگاه کردن باقی نمیگذاشت😅 تا اینکه دیشب از روی بی‌فیلمی و تا حدودی شانسی آن را دیدم
monster 2003
وااای عجب کاری در این فیلم کرده 🤯، نمیشود گفت بازی کرد یا حتی نقش‌آفرینی ، او خوده خوده "آیلین وورنوس" را بعد از خدا دوباره خلق کرده
Aileen Wuornos
این یعنی نه فقط در رفتار و کردار بلکه حتی در اندام
آنها که با اندام خانم ترون در فیلم هایش آشنا هستند🙈(من که نیستم) وقتی این سکانس را دیدن یا ببینن میفهمند او از همه چیز برای این خالقی مایه گذاشته
نه فقط از روح و روان بلکه تمام و کمال از جسم و جان
.
فقط من موندم این Celebrityهای حوزه هنرپیشگی و خوانندگی چه جادویی بلدن که میتوانند هیکل خود را در "مدت کم" بدین گونه بالا و پایین کنند ، نگاه کنید به عکس های ایشان در مراسم های دریافت جایزه‌اش بعد از فیلم😳ـ
آنچه گفتم را خانمهای ژن ایرانی بهتر میفهمند😅ـ
.
Patty Jenkins
یک آفرین بزرگ هم برای خانم "پتی جنکینس" برای آنکه جملاتی را از قول "آیلین وورنوس" در فیلم به بیننده انتقال د��د که ارزش دیدن این فیلم را از نگاه "جهان‌بینی" ، برای آنانکه جور دیگری به دنیا نگاه میکنند بالا برد
و داشتن همین ویژگی بود که باعث شد بعد از دیدن فیلم حس وقت‌تلف کنی نداشته باشم
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
جوایزه متعددی را خانم کارگردان و خانم هنرپیشه برای ساخت این برش از زندگی یک خانم رنج کشیده ، درو کردن
که سهم "شارلایز ترون" فوق‌العاده تر بود او در مجموع 28 جایزه معتبر بین‌المللی کسب کرد به عنوان مثال
76th Academy Awards
61st Golden Globe Awards
10th Screen Actors Guild Awards
Tumblr media Tumblr media Tumblr media
اما در پایان یک سوال همیشگی ذهن مرا مشغول کرد که نتیجه‌اش این شد
هیولا "واقعا" کیست ؟
آیا راهروهای رسیدن به مکانی که در آن هستم را من انتخاب کردم یا ما ؟
اگر ما مسئولیم چرا پایان او را اینگونه بیرحمان رقم زدیم ؟
هیولا "حقیقتا" کیست ؟
END
.
.
پ،ن: برای این پُست در جستجوی عکس بودم که به این رسیدم
Tumblr media
برایم به اندازه خوده فیلم جالب بود و حرف داشت
.
.
.
5 notes · View notes
30ahchaleh · 1 month ago
Text
Tumblr media
لایی کشیدن عبدالکریم سروش در تفسیر و تحلیل
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
در انواع بازی ورق ، اصطلاحی را ورق بازها میدانند به نام "لایی کشیدن" که به منظور تقلب انجام میشود
لایی کشیدن به هنگام ورق پخش کردن از طرف پخش کننده رخ میدهد و آن عملیست از قرار دادن یک کارت به صورت مخفیانه در میان(لای) کارتهایی که باید به کسی داده شود
به این اصطلاح در زبان انگلیسی
Second dealing
Bottom dealing
Base dealing
گفته میشود که مدل های مختلفی دارد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
حکایت این مدل سخن گفتن آقای عبدالکریم سروش دقیقا اینچنین است
ایشان در چهار دقیقه جنبه ای از حافظ را به خوبی و شیوایی در برنامه ای که از بی‌بی‌سی فارسی پخش شد بیان میکند
اما در میان حرف های صحیح و درستشان در مورد حافظ یک لایی بسیار حرفه‌ای میکشن و چیزی که مقصود خودشان هست و به آن اعتقاد دارند را به حافظ نسبت میدهند
و آن مقدسات میباشد که نباید با آن شوخی یا از آن سوء‌استفاد یا بهره ریاکارنه شود
به جمله دقیق ایشان رجوع میکنم
مقدسات رو به بازی مگیر "و" از طریق اونها دین فروشی ، تقدس فروشی نکن
.
تا آنجا که من میدانم حافظ فقط "یک" چیز را "مقدس" میداند و آن "جان" است
.
و منظورش از گفتن این که
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
کاملا مشخص هست که حافظ باز تزویر و ریاکاری را دارد نکوهش میکند حال به هر بهانه و وسیله ای پس
بحث مقدسات نیست بلکه "چون دگران قرآن را" یک مثال است ، شاهد گرفتن از مدلی برای تزویر ، آنهم برای آنکه در این مدل زیادتر از هر شیوه ای دیگر ، ریاکاری دیده شده است و میشود
.
این موضوعاتی که آقای عبدالکریم سروش مقدسات میداند حافظ اعتقاداتی میداند که اتفاقا میتوان آنها را نقد کرد حتی با زبان تند یا طنز
آنچنان که انجام میداد و بابت آن بارها مورد تهدید و توبیخ قرار گرفت و اگر شیوه رندانه او در بیان و دوستان بانفوذش نبودند چه بسا او را هم چون دگران میکشتند
END
.
پ،ن: میتوانید ویدیوی کامل و حدود چهار دقیقه ای ایشان را اینجا ببینید
youtube
.
.
.
4 notes · View notes
30ahchaleh · 4 months ago
Text
ادامه تحلیل فیلم
Once Upon a Time
...in Hollywood
(2019)
از پست قبلی
پنجم
Tumblr media
آن اشخاص حقیقت را به ما نمیگویند فقط قسمتی از واقعیت را که میدانند و فکر میکنن حقیقت هست میگویند تا اینچنین بتوانند ما را وارد خواسته خودشان بکنند و نه اینکه نجاتمان بدهند
انسان های مخاطبِ باهوش ، حتی اگر این موضوع را بدانند ، "استیصال" باعث آن میشود که وارد خواسته های چنین متکلم هایی بشوند
آن حقیقت لعنتی افول است افول ، که برای عقب زدنش یا کمی به تاخیر انداختنش دست و پا میزنیم
این متکلم ها در هر جایگاهی با هر کلامی ظاهر میشوند
.
به سکانس پیدا کردن مواد غذایی سالم و دست نخورده اما در سطل زباله رها شده و شعری از "چارلز منسون" خوب اندیشه کنید
چه کسی میتواند این سکانس را ببیند و بفهمد بعد منکر گردویی بودن فیلم شود
ظاهرش نشان دهنده ی روی زشت مصرف گرایی و پایمال شدن مواد غذایی ست و باطنش پایمال شدن مقام انسان در جوامع بشری تا بشود محرکهایی برای خیزش های انقلابی
که وقتی با شعر هم گره بخورد عمیق تر میشود
از هر گوری تا هر رستاخیزی قابل تعبیر است
.
یاد خواندن سرود "خمینی ای امام" در فرودگاه افتادم وقتی پا شو توی ایران گذاشت😅ـ
چه افرادی را دور خودش جمع کرد و در نهایت با ایران چه کرد😢ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ششم
Tumblr media
مرگ خوبه اما برای همسایه
چه تعداد آدم توجه میکند که از رادیو خبر کشت و کشتار با آن وسعت هولناک پخش میشود یا نمیشود
گویا زمانی زشتی ، زشت است که در بیخ گوشت ( هالیوود ) رخ دهد
این ها و آنچه در بالا گفتم همان ابر پیچیدگی هست برای ظاهر شدن زشتی ، که کارگردان فیلم هم از پسش بر نمیآید
.
شاید پایان این دفعه فیلم بر وفق مراد بود اما این مدل سواری ، باید در هر دو مسیر متوقف شود چون در نهایت اگر امشب زشتی رخ نداد فردا شب‌ی رخ خواهد داد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
هفتم
با یک تئوری و(فرض) پیش به سوی راهکار و(جواب)
Tumblr media
آخر کدام هنرپیشه در این سطح چنین حرفی میزند که کارگردان در فیلمش گنجاده پس باتوجه به سکانس های بعدی مقصودی فرای این ظاهر گفتاری در این سکانس نهفته است
در ظاهر امر و فیلمـِ فیلم
اینکه به تماشاگر قرن بیستمی بخواهیم بگوییم آنچه در فیلم از خشونت میبینی و آن آدم بده واقعی نیست "سنی" دارد اما اگر آلوده شدی دیگر "سن" هم نمیشناسد چنانکه نصیحت سرطانی بودن روی قوطی سیگار دیده نمیشود
در باطن امر و فیلمـِ زندگی
آدم بد ها ، نقش منفی ها در واقعیت ها سعی میکنن که "درست" عمل کنند
آدم خوب ها ، نقش مثبت ها در واقعیت ها هم همینطور
این یک کار گروهی برای خلق یک اثر "درست" است
Tumblr media
آنکس که فکر میکنیم با بی رحمی به زمین زده شد با "کات" کارگردان بر میخیزد و از زمین زننده بابت بازی خوبش تجلیل میکند
و کارگردان هم در چارچوب فیلم نامه فرای بازی درست ، از "اختیار"های استفاده شده ی بجای بازیگر تقدیر میکند
.
چه نقش منفی را به عهده داشته باشیم چه نقش مثبت در واقعیت ها را ، وقتی کارگردان و تماشاچی از کارمان ستایش میکنند خوشحال و راضی هستیم
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
⚠️
آیا گفته های بالا به ما میگوید که در واقعیت خودمان از نقش منفی ها تشکر کنیم ؟ مطمعنا نه آنطوری که در ظاهر قضیه است چون اینجوری در نقش مثبت خود ، "درست" رفتار نکرده ایم
این گفته ها به ما میگوید کینه و دشمنی روحی و روانی نسبت به نقش منفی ها در دل و ذهن نداشته باشیم به آن قصد که اگر گیرمان افتادند همان کنیم که آنها میکنن مگر آنکه نقش یک متظاهر را داشته باشیم که در اصل منفیست اما مثبت را وانمود میکند
پس چه کنیم
همانطور که قبلا اشاره کردم
اگر جزو نقش مثبت هایی هستیم که اعتقاد داریم زشت‌ی ها باید کم شود و باور داریم که میشود
آن وقت است که باید برای تحقق آن
بشر قوانین مبتنی با واقعیت اکنونش و نه توهم یا واقعیت های خیلی دورش ، بگذارد بطوریکه "زشتی و زیبایی" بنا به میزان پایبندی اش به آن قوانین متولد شوند
.
درسی از طبیعت در شکل تکامل
ترازو و میزان میتواند تجریه و عقل این همه قرن گذر زمان بر زندگی بشر باشد با مجوز بروز رسانی های متوالی تا هر لحظه به آن ایدآل که ساخت دنیایی زیباست نزدیک تر شود
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
این پایبندی به قانون حتی برخلاف میل ، اما برای رسیدن به هدف را میتوان در دو سکانس در این فیلم مشاهده کرد
Tumblr media
⭐️سکانس اول⭐️
Cliff Booth
کلیف بوث به خیال آنکه مسیر دختر در راستای مسیر خودش هست قصد رساندن او را میکند اما پس از دور بودن آن پشیمان میشود و میخواهد طفره برود که با سوال و جواب نگران حال دوستش میشود پس تصمیم میگیرد راه خود را دور کند ، در مسیر با پیشنهاد وسوسه برانگیز اما غیرقانونی دختر مواجه میشود
کلیف تسلیم بی قانونی نمیشود حال یا واقعا به خاطر آنچه گفت قانون را اجرا میکند یا نه به خاطر هدفش نمیخواست بهانه و دستاویزی به دختر و دوستانش بدهد چون میدانست قرار است در مقصد چه کند
در هر دو صورت زیبایی خلق میشود و این را فقط نـَرها میدانند که کلیف از چه گذشت 🤣 ـ
⭐️سکانس دوم⭐️
Bruce Lee
واقعا تعجب میکنم که چطور تحلیلگران از هفت هشت دقیقه ای که چنین کارگردان به سخنرانی بورس‌لی و مبارزه‌اش اختصاص داده به سادگی میگذرند
سکانسی که با نفهمی آن ، صدای خانواده و دوستداران بورس‌لی را درآورد و به قولی اگر کوتاه تر بود چنین حساسیتی ایجاد نمیکرد اما کوتاه نشد تا چیز مهمی را برساند
بروسلی در این سکانس به دو مسئله مپردازد
یک _ اگه لت و پار ش نکنی میکشتت
دو _ علاقه عده ای از اجتناب از مبارزه قانون مند کنترل شده در آن دوران
Mixed martial arts
در مورد مسئله دوم اینجور میشه که بروسلی در نهایت برای هدفش تن به یک مبارزه قانونمند کنترل شده مناسب زمان و مکان را میدهد تا روی کلیف را کم کند
.
اگر هدف انسان کم کردن رخ داد های زشت بشری است پای بندی به قانونی که میگذارد لازمه ی امر است
حتی مبارزه در داخل قفس هم قوانینی دارد که تخطی از آن زشت است امروزه بشر مبارزه های "روم و یونان باستان" تا بروز مرگ را زشت میداند مثل رولت روسی
Russian roulette
.
درمورد مسئله اول در سخن بروسلی
او نگفت اگر "نکشی" ، بلکه گفت جوری بزنش که نتونه تو رو بکشه
عجبا از بشر که "کشتن" تنها زشت خوی اوست که "نقش مثبت" ها هم آشکارا و با افتخار انجامش میدهند
در هیچ قاموسی نیست که بگوید
اگه دروغ نگی بهش ، دروغ میگه بهت
اگه کلاه نذاری سرش ، کلاه میذاره سرت
اگه دزدی نکنی ازش ، دزدی میکنه ازت
و تمام زشت ی های مرتبه ی غیر انسانی
.
تنها "کشتن" هست که اگر هم خوب باشه فقط برای همسایه خوبه
واسه همین هست که جمله بروسلی رو بیشتر اینطور شندیم
اگر نکشیش ، میکشتت
اینجاست که بشر خواهان زیبایی باید بفهمد تا جای ممکن از "کشتن" پرهیز کند و برای هر ناچیزی نباید ازین تبصره به یادگار مانده از درنده خوی حیوانی و خطرناکش استفاده کند و آن موقع هم که کرد از ناچاریش "تاسف" بخورد وگرنه این زشت‌ی است که دوباره متولد میشود تا مادامی که بشر میکشد و "افتخار" میکند حیوان است نه انسان ، فرقی هم ندارد حتی اگر کسی بجای ما موجودی را بکشد
.
پس "سعی" کن
جوری مانع یا محدودش کنی تا نتونه زشتی اش را انجام بده یا تکرار کنه
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
خلق یک زیبای تمام عیار
Tumblr media
تمام فیلم بازها و فیلم دوست ها نفهمیده میگویند این فیلم جزو بهترین کار های "تارانتینو" نیست
اما فقط و فقط فهم همین سکانس نه تتها حرفشان را رد میکند بلکه میتواند یک کلاس درس مرجع بی مثال باشد
.
بله یکی از استادان فیلم های بکش بکش و جنایت و انواع خشونت ها ، در این سکانس "سعی" میکند با یک هفت تیر جاسویچی و بدون آن ابزار های گفته شده در بالا تماشاگر را به درون دلهره پرتاب بکند و ثابت بکند میشود هیجان و ترس و آدرنالین خلق کرد آنهم بدون جنایت تا ، تا
اینجایش مهم تر است تا از دل ترس و دلهره و رعب ، بدون ابزار های زشتی یکی از زیبا ترین رویدادهای انسانی یعنی "ذات معرفت" را متولد کند و چه خووب موفق هم میشود
معرفت داشتی چون معرفت داشت یک زیبایست
اما
اگر معرفت داشتی چون بامعرفتی یک ابر زیبایست
که در این دنیا کمیاب است
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
سیگاری با مارک سیب قرمز
Tumblr media
این برَند ابداعی کارگردان در چند فیلم دیگر او نیز تکرار شده است
واقعا چه هوشمندانه از تمثیل میوه ممنوعه اینچنین کارگردان بهره برده است
هیچ چیز دیگری مثل داستان سیگار نمیتواند زوال و هبوط بشر را به نمایش بگذارد
و این را برساند که چرا وقتی بشر میداند چیزی مضر است حتی امروزه رویش نوشته شده که چه با بدن میکند اما باز به سویش گرایش دارد
این برمیگردد به خیلی قبل تر
زمانی که مضر بودنش نمایان نشده بود اما به دروغ مفید خوانده میشد
و بعد که فهمیدن مضر است مخفی نگاه داشته شد
و امروزه که کار از کار گذشت دانش تربیتی میداند حواس پنجگانه کودک که به مرور تربیت میشود چقدر موثر تر است تا بگوییم "جیزه" دست‌نزن 😅 و بعد براحتی در دست‌رس باشد
پس هرچی روی پاکت بنویسی دیگر فایده ندارد در مقابل آن مدل نفوذ مرور زمانی در "ذهن" و "ژن" ـ
کودکان ما با اینجور چیز ها بزرگ میشوند نه فقط سیگار
آری بشر به مفاهیم میوه ممنوعه گاز زده است و دارد میل میکند که اگر استاپ نکند به دلخراش ترین شیوه ، بهشتی که میتواند داشته باشد را خراب میکند
این بشر نیست که از بهشت رانده شده است این بهشت است که دارد رانده میشود
END
.
Once Upon a Time. . .
in Earth
.
پ،ن: دو چیز را به من بگویید
آیا کلیف بوث همسرش را کشت ؟
.
با نگاه کلیف بوث‌ـی به دنیا
آیا آنرا یک اجرای منصافه نمیبینید ؟
.
.
.
4 notes · View notes
30ahchaleh · 3 months ago
Text
Tumblr media
Science fiction post
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Expansion pack
هسته ی اصلی بازی "تکامل" بر این پایه نوشته شده است که در مواجه با کاستی بتواند خودش را ترمیم کند
اما پس از هزاره ها ، بسته الحاقی ایی خارج از این روند به برنامه اضافه شد که تجزیه تحلیل کُد های آن ما را به این نتیجه میرساند که برنامه نویس ، این آپدیت را برای پیشگیری از خطا داده و نه برای توسعه
این قسمت از مقدمه را داشته باشید تا بعد...ـ
Fear and Fearlessness
باک و بی‌باکی دو مؤلفه لازم هستند برای برنامه ی تکاملِ موجود زنده
اما اگر قرار باشد که "پروتکل" یکی را موثرتر تلقی کند باک را انتخاب میکند چراکه موجود زنده با عقب نشینی و فرار به روند اجرای تکامل ، این فرصت را میدهد تا خودش را با شرایط ناجور فعلی سازگار کند
اما برای این عقب نشینی نیز حد و مرزی تعیین شده و بیشتر از آن حدِ (خط) قرمز باز دستور انقراض اجرا میشود پس در جایی و زمانی باید موجود زنده از خود بی‌باکی نشان دهد تا جلوی پاک شدنش را بگیرد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
اکنون این شما و این ۳۳ثانیه موزیک آغازین سریال فرینج 😅ـ
Tumblr media Tumblr media
Fringe Main Title Theme
J.J. Abrams
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 1 ـ فرمان یک
حکم حاکم بر زنده ماندن است
حالا باهوش تر ها اولین راه موثر را پیدا کرده‌اند
بله ترس
چه بخواهیم چه نخواهیم کلیت درست این برنامه مبتنی بر هوش ، به سمت ترسویی پیش میرود و اینچنین از تعداد موجودات و گونه های شجاع کم میشود
چرایی‌اش بجز آن عامل کلی در مقدمه چنین است که موجود زنده‌ی حامل کُد شجاعت بیشتر در معرض خطر و درنتیجه کشته شدن است و اینچنین فرصت انتقال آن را به دیگر هم نوع های خود پیدا نمیکند
در عوض ترسو های زنده مانده بیشتر شانس کانکت شدن با هم و تولید بیشتر کُد ترسویی در ورژن های بعدی خود را دارند
اما این همه‌ی ماجرا نیست
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 2 ـ فرمان دو
دامنه مگر مساوی است با حدِ (خط) قرمز یا عدم شانس شناسایی
اکنون
با توجه به دامنه ( مگر) هیچ باهوشی اسلحه به دست نمیگیرد بلکه یا اسلحه را میسازد یا در یک اتاق امن ، رهبری اسلحه بدستان را بدست میگیرد
اینکه میتواند یک شجاع ، باهوش هم باشد و اسلحه به دست { با توجه به دامنه ( مگر) } ، بحثی نیست
اما قبل از مرگ در میدان مبارزه با اجرای دستور "شانس شناسایی" از طرف ترسو ها او به آن اتاق امن همکاری جذب میشود و مرور زمان ماندن در چنین جایگاهی تضعیف کُد شجاعت ورژن به ورژن بعدیش را در پی خواهد داشت به طوریکه کُد شجاعت او شجاع هست اما فقط در اتاق و نه در میدان
قصه ادامه دارد . . . ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 3 ـ فرمان سه
پیری و جوانی ، باک و بی‌باکی ، عاقلی و بی‌عقلی
میبینید چه مترادف های یک به یک جوری هستند
بله حتی شجاعان کشته نشده در میدان مبارزه و اسیر نشده در اتاق امن بالاخره پیر میشوند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 4 ـ فرمان چهار
برنامه نویس اعظم در تمام گونه‌ها طرحی را طراحی کرده
که شجاعان هر گونه ای به شرط پیروزی در مبارزه با هم گونه ی خود ، بتواند مزه کانکت شدن با انتقال دهنده ها را بچشند تا کُدهایشان به ورژن های بعدی منتقل شود
این روند مستلزم داشتن کُد شجاعت است
اما
طبق پایه‌ی کلی برنامه که در بالاتر گفتم
مبارزه در بین گونه های غیر هم گون به اینجا رسیده که
گونه های ترسو ، کمتر منقرض شدن
اکنون جهان پر از گونه های ترسو تری هستند تا گذشته های دور و کهن
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 5 ـ فرمان پنج
گونه های ترسو بیشتر خود را کپی میکنند
بجز ترس که باعث ازدیاد گونه های ترسو شده آنها برای تولید ورژن خود فعال تر شده‌اند تا جبران مرگ و میر خود را بکنند
در پیرو فرمان قبلی و اقدامات برنامه نویس اعظم
در کنار دستور اصل بقا ، که تولید بیشتر را اجرا میکند
دستور هوش ، تولید کمتر را همایت میکند
اما . . . ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 6 ـ فرمان شش
در گذشته بشر یکی از آن گونه های ترسویی بود که در شاخه ی خود مثل بقیه ی گونه ها شجاعان افزون تری داشت ، آنها که به جنگ میرفتن چه برای
تصاحب "انرژی" یا
تصاحب "انتقال دهنده ی کُد" ، طبق قانون های برنامه نویس مجاز به انتقال کُدهایشان میشدند
شروع انحراف
فهم مبادله و تکامل آن تا رسیدن به "کُد خارجی پول" فقط از هوش بشری دیده شد
این کُد دیگر یک کُد درونی منتقل کننده نیست
هر منتقل کننده ای میتواند با داشتن این کُد خارجی ، کُد های خودش را به ورژن های بعدی خود منتقل کند
انتقال دهنده ها هم بیشتر جذب این کُد منتقل کننده ها میشوند
در اصل این یک "تروجان" است
اکنون ترسوترین جزء گونه بشری میتواند با فشار دگمه ای شجاع ترین جزء گونه خودش و غیر بشری را در تعداد بالا حذف یا حتی منقرض کند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 7 ـ فرمان هفت
عشقِ طراحی شده برای بازی تکامل بر این اصل استوار است که شجاعان جرات ابراز بیانش را دارند و برایش میجنگند
منتقل کننده ها هم فقط در صورتی اجازه کانکت شدن به انتقال دهنده ها را میدهند که آنها پیروز این نبرد باشند
پیروزی در مبارزه نشان از سلامت و قدرت کُد هاست که مثل یک فایروال عمل میکند
باز اما
فقط در گونه ی بشری ، عشق که یک کُد درونی هست تا حدودی مثل کُد خارجی پول عمل میکند
عشق در گونه بشری کانکت هایی را باعث میشود که اصلا مبتنی بر برنامه اصلی تکامل نیست
چنانچه میتوان به واسطه داشتن آن و بدون کُد های سالم و قوی دیگر ، ورژن بعدی تولید کرد
این مدلِ عشق بشری در اصل
اجرای فرمانِ نافرمانی‌ست
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 8 ـ فرمان هشت
Tumblr media
Bastet Goddess
چه باورتان بشود چه نشود
ملاحظه ی هیچ نشانه ای قوی تر از آنچه میگویم برای اثبات وجود یک برنامه نویس اعظم نیست او در اصل با این کُد امضای خودش را پای این بازی نشان داده به کمک
بسته ی الحاقی
.
چرا در گونه بشری با چنین عامل های قدرتمندی که گفتم کُد بی‌باکی طی هزاران سال کم شده ولی احتمالا از بین نخواهد رفت
جواب در بسته الحاقی از طرف برنامه نویس اعظم است
Toxoplasma gondii
انگل شجاعت
زیست شناسان هیچ توجیهی برای وجود چنین انگلی پیدا نکرده‌اند
مگر آنچه من میگویم
تضمین به وجود زوری(دستوری) شجاعت در حیات زمینی به وقت مشاهده ی خطا
این بسته الحاقی همراه با کُد دستوریِ شجاعت ، فعلا در مراحل تکاملی بسر میکند که چرخه نشر آن توسط گربه ها و باز نشر آن توسط موش های آزمایشگاهی در طبیعت است تاکه بعد جهش یافته درست و حسابی آن در انسان اجرا شود
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 9 ـ فرمان نه
کلونیColony
با نگاه به هشت فرمان قبلی در گونه بشری ، کلونی ایی شکل میگیرد از
"دانشمندان،فرمانده‌هان،سیاستمداران"
، با فلش‌بـَک به "فرمان دو" بهتر متوجه منظور من میشوید
موضوع "خود ترمیمی" در مقدمه که یادتان هست
بنابراین
این مثلت شکل گرفته اکنون میتواند به کتابخانه اصلی دسترسی پیدا کند
Library
و در صدد دستکاری کُد منبع اصلی باشد
.
در مرحله اول بیماری و درد تصحیح میشود
در مرحله دوم هوش و حافظه تقویت میشود
در مرحله سوم نافرمانی برداشته میشود
در نهایت این مثلث اتحاد
ورژنی از خود تولید میکند
قوی و باهوش و فرمان پذیر
و
همانطور که خواندید هسته آن از ترسویی و بی عاطفگی نشئت گرفته
Fear + Apathy
بله
آنها تماشاگران نوین را تولید خواهند کرد
Tumblr media
New Observers
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
فرمان (آخر) ده
در پست بعدی🤦‍♂️ـ
s👁👁n
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
اکنون این شما و این ۳۱ثانیه موزیک پایانی سریال فرینج 😅ـ
Tumblr media Tumblr media
Fringe END Title Theme
Michael Giacchino
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
.
.
.
END
2 notes · View notes
30ahchaleh · 11 months ago
Text
Tumblr media
.
آنکه تربیت میکند ذاتا به سمت خیر قدم بر نمیدارد امر تربیت میتواند در راستای شر و شرارت نیز انجام شود
حجاب اسلامی از دید یک مسلمان معتقد به آن یک واکسن پیشگیری است که باید در کودکی زده شود و تا آن زمان که قانونی و شرعی کودک زیر سایه اوست باید این امر پیگیری شود
تا
بعدها همچون یک بازدارنده نامحسوس عمل کند بگونه‌ای که اگر بخواهد از حجاب اسلامی سرپیچی کند شیرازه روحی او از هم بپاشد و احساس گناه همواره و تا مدت های مدید و گاه تا آخر عمر روی او سایه بی‌اندازد
.
به تجربه میدانیم والدینی که حجاب اسلامی را سرسری و شل بگیرند یا با روش اجبار و جزا کودک خود را با حجاب اسلامی آشنا کنند در این موضوع موفق نمیشوند ، که در مورد دوم قصه‌های تلخی از آن کودکان بزرگ شده شنیده‌ایم
.
اما والدینی که حجاب اسلامی را از کودکی و با روش تشویق و پاداش جلو ببرند و مستمرا پیگیر آن باشند موفق میشوند .
و عملا اینچنین اختیار پوشش را در کودک خود ختنه و برگشت ناپذیر کرده‌اند و کودکانی هم که بنا به اتفاق هایی بعدها پوششی غیر از آنچه با مهربانی آموخته است برگزینند عملا دو پارگی روانی را بدوش خواهند کشید
.
توجه داشته باشید تمام آنچه که گفتم اعم از عذاب و گناه و دو پارگی روحی فقط مخصوص زن ها نیست بلکه مردانی که اینگونه تربیت شده‌اند هم گرفتارش هستند حتی زمانی که ظاهرا سکوت کرده‌اند اما در درون مشکل دارند
.
پس سوال اصلی این است
شاید امروزه پوشش اختیاری (اسلامی) یک استراژدی مناسب برای جنبش انقلابی زن زندگی آزادی باشد
اما فردا و فردا ها چه ؟
آیا حجاب اسلامی همچون ختنه مرد و زن یک عقیم سازی که اگر نگویم برگشت ناپذیر خیلی سخت برگشت پذیر است باید بدانیم که میطلبد رویش دوباره اندیشه کنیم
یا که نه همچون بسیاری از فعل های اخلاقی مثل دزدی نکردن و دروغ نگفتن و تهمت نزدن و غیره باید از کودکی در کوله وجدان کودک جاسازی کنیم ؟
.
مطمئنن این مسئله انتخاب در پوشش برای آن کودک بزرگ شده مقوله‌ای ساده‌‌ای نیست مثل خیلی از انتخاب‌ها ، چراکه یک طرف ترازوی انتخاب بار روانی چون گناه و بی غیرتی ، آموزش داده شده است
.
خلاصه‌ی این سطرها یعنی آنکه این صلاحیت اختیار را باید در گذشته تر ارزیابی کرد
آیا این اختیار را به والدین بدهیم یا ندهیم که چنین تربیت کنند؟
آیا بهتر نیست جامعه و در پیرو آن قانون این مجوز اختیار و جبر در مقوله حجاب اسلامی را قبل تر از آن هنگام که در کوله وجدان کودک گذاشته شود مورد بررسی دوباره قرار بدهد ؟
.
اگر در اصطلاح "پوشش اختیاری" من دقت کرده باشید مخصوصا واژه (اسلامی) را در پرانتز و در پیرو پوشش اختیاری آورده‌ام تا تاکید کنم این قضیه یک بار تربیتی (ایدئولوژی) دارد تا بگویم اینگونه نیست فرد در جامعه با مدلی از پوشش روبرو شده حال مختار است بپوشد یا نپوشد ، نه اینطور نیست بلکه پوششی سالیان سال به او نمیگویم تحمیل بلکه آموزش جهت دار داده شده است و جهت بر پایه خیر و شر بوده و حال روی روان و روح او رسوخ کرده است ، چنین فردی حتی با داشتن اختیار هم مشکل دارد چه مرد و چه زن چنین مدل تربیت هایی
.
به نظر من هر تربیتی که با بار (گناه و ثواب) در کودکی آموزش داده میشود باید امروزه مورد ارزیابی دوباره قرار بگیرد
.
علت استفاده من از این تصویر برای این پست این بود که یک هنرمند آمریکایی در سری پوسترهایی که یکیش مربوط به حجاب هست ، حجاب اسلامی را جزو آزادی های مدنی آمریکا دانسته و خواستار احترام "واقعی" به آن است
بنابراین
همانطور که ملاحظه کردین هدفم از نوشتن این نبود که بگوبم خوب است یا بد است هدفم "با توجه به آنچه گفتم" درخواست ارزیابی مجدد و عمیق تر میباشد
.
15 notes · View notes
30ahchaleh · 3 months ago
Text
The three islands of Iran
Tumblr media
Triple Islands
جزایر سه گانه ایرانی واقع در خلیج فارس
چه از منظر کهن به این جزایر سه گانه نگاه شود چه از دیدگاه نوین تقسیمات کشوری پس از جنگ های جهانی ، در ایرانی بودن آن شکی نیست و مدرک برای اثبات آن فراوان
پس
هزاره! گویی در موضوعی چنین واضح برای کسانی که خود را به خواب نشیدن زده‌اند هدف من نیست
میخواهم بگویم
تمام کشورهای عضو دائم "شورای امنیت! سازمان ملل! متحد" یعنی آمریکا، چین، روسیه ، انگلیس و فرانسه
که هر کدام به نوعی مالکیت ایران بر این جزایر را زیر سوال برده اند
و بد تر از آن
اتحادیه اروپا در بیانیه خود آورده است:«از ایران می‌خواهیم به “اشغال” سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی متعلق به امارات متحده عربی که نقض حاکمیت این کشور و منشور ملل متحد است، پایان دهد.»ـ
خودشان چه اشغالگرانی هستند که اول باید به اشغالگری خودشان در دنیا پایان دهند ، آن وقت مدعی صلاحیت دار بودن در امر داوری و قضاوت شوند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
خلاصه میگویم بعد از پایان عصر استعمارگری ، کشورهای استعمارگر "مجبور" به ترک کشورهایی شدن که اشغال کرده بودند حال این اجبار یا بخاطر مبارزه مردم آن سرزمین ها بود یا به واسطه ی فشار کشورهای رقیب
اما در جاهایی که این دو عامل اصلی برای ترک وجود نداشت یا کم رنگ بود هنوز که هنوزه لنگر اشغال انداخته‌اند
آنها برای واژه اشغال خود اصطلاحی را باب کردن به نام
overseas territories
قلمروهای فرادریایی
یعنی سرزمین هایی ��ه نه تنها خارج از کشور خودشان است بلکه حتی خارج از آب های مرتبط به کشور شان است
به دو نقشه فرانسه و انگلیس نگاه کنید
France
Tumblr media
England
Tumblr media
قسمت قرمز کشور اصلی میباشد
اما
دایره ها مناطقی هستند در دنیا که این دو کشور آن را جزو کشور خود کرده‌اند اگر دقت کنید آنها حتی قطب جنوب را هم اشغال کرده‌اند اما به واسطه فشار کشورهای رقیب این اشغال طبق قوانینی میباشد
انگلیس حتی برای جزایر فالکلند که نزدیک آرژانتین و بسیار بسیار دور تر از انگلیس میباشد با آرژانتین جنگ کرده است و اکنون آن جزیره را بخاطر پیروزی در جنگ تحت کنترل دارد
جزایر مالویناس نامی است که آرژانتینی ها روی این جزایر گذاشته‌اند
America
Tumblr media
بگذریم از اینکه کشوری با نام آمریکا ذاتا خودش از اشغال به وجود آمد
اما طبق نقشه بالا آنها هم مثل دو کشور قبلی جاهایی از دنیا را گرفته اند که دارای مردمی بومی بودند پس شامل واژه "کشف" نمیشود ، بلکه دقیقا اشغال است
و
بد تر از آن آمریکا اصطلاح دیگری را کنار اصطلاح قبلی درست کرد به این شکل
Incorporated vs. unincorporated territories
یعنی برای مردم آن سرزمین اشغالی
ـ« حقوق اساسی طبق قانون اعمال می‌شود، اما سایر حقوق اساسی در دسترس نیست » !!!ـ
Russia
روسیه فعلی با همان ذات شوروی وار خود اکنون مشغول اشغال اوکراین است و قبل تر هم در جنگی با چچن های مسلمان توانسته بودن سرزمین آنها را اشغال کند البته جزیره کریمه را نیز جزو اشغال نوین خود در کارنامه دارد
این "روسیه" که میبینید تازه چهره جدید شوروی اشغالگر است
China
شاید تنها تعجب من از چین باشد که خود زخم خورده اشغالگری عصر استعمارگران بوده و هنگ کنگ و تایوان را به شکلی موثر از دست داده است و در چند جزیره دیگرش درگیر بازپس گیری از کشورهای دور برش میباشد
اما منفعت این چیزها سرش نمیشود منفعت فعلی چین و آن چهار کشور دیگر امروزه در این است که این جزایر ایرانی را به اماراتی ها بدهند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
اما
گوششان شنوا و چشمشان بینا که این خواب ، کابوسی خواهد شد برای همه ی مردم جهان
پس بهتر است آن اشتباه تقسیم نابخردانه و حیله گرانه ی کشور عثمانی پس از پیروزی در جنگ را دوباره مرتکب نشوند
انسان های شریف دنیا هنوز که هنوزه درد میکشند از آن بی تدبیری و ساده انگاری شما که دوباره بیدار کردین آن غول بکش بکش را در این منطقه وقتی قرن ها پس از جنگهای صلیبی بخواب رفته بود
بنابراین بهتر است اول آن خرابکاری تان را درست کنید نه آنکه چیز درستی را خراب
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
اماراتی ها هم بهتر است از این قصه ها در تاریخ درس بگیرند و به این اندیشه کنند که نکند این به اصطلاح گرداندگان دنیا به این نتیجه رسیده اند که توسعه در امارات بس است و حال باید خرابی را تجربه کند
همان پوست موزی که سال ۱۳۵۷ زیر پای مردم ناآگاه ایران انداختند
و در آخر سوال من از
جناب "شیخ محمد بن راشد آل مکتوم" ،آیا قصه توماس ادوارد لورنس را خوانده ای با وعده وعید هایی به این سبک آشنایی؟
آیا فکر میکنی دوران انواع "برج" خریدن ها برای امارات تمام شده و حالا نوبت خرید انواع "گنبد" ها رسیده ؟
END
.
.
.
2 notes · View notes
30ahchaleh · 3 months ago
Text
Tumblr media
تحلیل سینمایی یک غزل حافظ
.
Nonlinear narrative
به وفور میتوان فیلم ها و داستانهایی را نام برد که قصه ی خود را "غیرخطی" بیان میکنند
اما من "کهن و کوتاه" ترین اثر ادبی که غیر خطی ، یک "عشق تراژیکی" را توانسته تعریف کند در غزلی از حافظ یافتم
برایم جالب است اگر بدانم این "ترین" چقدر "ترین" است که آنرا واگذار میکنم به محققین
.
از روی شماره میتوانید بعدا روایت را خطی بخوانید اما اول بهتر است همانطور که سروده شده بخوانید تا بعد برسیم به تحلیل خطی
Tumblr media
01- در دیرِ مغان آمد، یارم قدحی در دست
02- مست از می و ، میخواران از نرگسِ مستش مست
04- در نعلِ سمندِ او شکلِ مهِ نو پیدا
05- وز قدِ بلندِ او بالایِ صنوبر، پست
08- آخر به چه گویم هست از خود خبرم، چون نیست
09- وز بَهرِ چه گویم نیست با وی نظرم، چون هست
10- شمعِ دلِ دمسازم بنشست چو او برخاست
03- و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست
06- گر غالیه خوش بو شد، در گیسویِ او پیچید
07- ور وَسمه کمانکش گشت، در ابروی او پیوست
11- بازآی که بازآید عمرِ شدهٔ حافظ
12- هرچند که ناید باز، تیری که بِشُد از شست
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
برای من جالبی غزل های حافظ در این است که غزل های او دربرگیرنده تنوع ژانری بسیار گسترده‌ای است
و هیچ متوجه اصرار بعضی حافظ دوستان برای تک بعدی نشان دادن خمیرمایه تمام غزل های حافظ نمیشوم
به نظر من هر غزل شخصیت خودش را دارد
.
مثلا در موضع "عشق" در غزل های حافظ میتوان آنرا در دو گروه کلی دسته بندی کرد
عشق آسمانی(غیرقابل شهود برای غیر)ـ
عشق زمینی(قابل شهود برای غیر)ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
در این غزل که برای نمونه گذاشته ام میتوان به خوبی مشاهده کرد و فهمید که منظور یک عشق زمینی‌ست با قدرتی چنان که میتواند به "بعضی" از مدعیان عشق آسمانی طعنه بزند و آنهارا به چالش بکشد
.
برای فهم این موضوع ،
کلید قفل این غزل در این بیت است
وز بَهرِ چه گویم نیست با وی نظرم، چون هست
معنی :ـ
برای چه باید بگویم فکروخیالم پیش او نیست ، وقتیکه هست
مفهوم :ـ
به خاطر چی باید انکار کنم و دروغ بگم که . . . ـ
تحلیل :ـ
چه کسی انکار میکند و دروغ میگوید ، کسی که از گفتن حقیقت میترسد چون برایش شرم ساری یا مجازات به همراه میاورد
و در دوران حافظ عشق اگر آسمانی میبود چنین پیامدی نداشت
این عشق زمینی هست که میتواند در بسیاری از موارد باعث دردسر بشود
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
حالا که قفل این غزل باز شد ببینید حافظ چه کولاک غم انگیزی به پا میکند
.
اکنون داستان را خطی تعریف میکنم
ـ1ـ
در جایی که آن مدعیان عشق آسمانی جمع بودند یار من قدح بدست آمد
ـ قَـدَح = پیاله
ـ قَـدْح = طعن کردن
تحلیل:ـ
ورودی مستانه برای هماورد طلبی ست
ـ2ـ
یار من از مِی مَست ، اما آنها که میگفتن از عشق آسمانی مست میشوند (میخواران دیر مغان) از چشم مست(خمار) یار من مست شدن (حالت مستی بهشان دست داد)ـ
ـ3ـ
وقتی یار من در آن مجلس نشست آه و ناله و فریاد از دل و دهان آن مدعیان برخاست
اینچنین حافظ از تکنیک زلیخا بهره میبرد تا دهان آن منتقدان نامنصف را ببندد
ـ4ـ5ـ6ـ7ـ
حالا حافظ شروع به تشریح یارش میکند تا ما هم متوجه بشویم چرا چنین اتفاقی در آن مجلس افتاده
ـ8ـ9ـ
بعد که فهمیدیم جریان این یار چیست
حافظ احوال خودش را شرح میدهد
و در ادامه
آن تراژدی که گفتم آغاز میشود
حافظ میگوید
ـ10ـ11ـ
نور و گرمای وجود حیات بخش من رو به خاموشی رفت وقتی یارم از پیش من رفت
البته اینجا ما هنوز متوجه نوع رفتن و فراق نمیشویم
بعد ادامه میدهد
اگر یارم برگردد حتی عمر از دست رفته‌ام نیز باز میگردد
یک تجربه عینی و نه خیالی از جوان شدن بخاطر اکسیر عشق
elixir
حافظ این استاد واژه شناس و تمثیل و غیر
از مثالی برای بیان "مدل جدایی" از یارش استفاده میکند که در آن بازگشتی وجود ندارد
ـ12ـ
تیری که از تیرکمان توسط ول کردن شست رها میشود هرگز باز نمیگردد
در هر مدلی از فراق ، عاشق همیشه و همیشه امیدوار به برگشت معشوقش هست
مگر
مرگ
🥺
Tumblr media
END
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ 1 ـ پ،ن: اکنون در بازخوانی شعر "هست" و "نیست" رنگی دیگر میگیرند که برای به نمایش گذاشتنش یک سریال همچون فرینج باید ساخت اما استاد حافظ در یک غزل به ما رسانده
🤯
....
ـ 2 ـ پ،ن: میتوان چنین تصور کرد که شروع قصه با یک
flashback
فلش‌بک(گذشته‌نما) باشد
مردی کهن سال در خلوتگاه خود زیر نور شمع ، رخدادی را غیرخطی برای کسی بازخوانی میکند که بعد از یازده به دوازده پیر تر شده
....
ـ 3 ـ پ.ن : عکسهای این پـُست درخواستی بود از همکار این روز های مـ😅ـن
Photo made by:
Copilot For @30ahchaleh
.
.
.
3 notes · View notes
30ahchaleh · 4 months ago
Text
Tumblr media
دو فیلم و یک تحلیل
Manhattan 1979
&
Midnight in Paris 2011
⚠️Spoil⚠️
.
.
.
منهتن آلن پیرامون این محور میچرخد که چطور روند ناگزیر و ناگریز رو به رشد (بزرگ شدن و پیش رفت) بشر و نمود های جامعه ی بشری ، او را از چیزهایی که دوست داشتنی میداند دور و تهی میکند
بعدِ این تناقض ، در مواجه با آن به این امید واهی خودش را دلخوش میکند که این روند ازدست دادن یا بدست نیآوردن برای همه چیز رخ نمیدهد
اما در پس ذهن ، ناباورانه میداند این بزرگ ترین دروغ است که بشر میتواند به (خودش)بشر بگوید
Tumblr media
به تلخی سکانس پایانی این فیلم دقت کنید
Tumblr media
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
سفر برای دید ِ نادیده ها ، سفر در زمان به آینده است
سفر برای بازدید ِ دیده ها ، سفر در زمان به گذشته است
میتوان با تن و ذهن به این ناشناخته ها و شناخته ها سفر کرد
بوییدن عطری ، دیدن شیئی‌ ، شنیدن آهنگی ، خوردن طعمی ، لمس تنی ،
کنار کسی ، که بتواند تو را راهی دوستداشتنی های از دست رفته یا به دست نرسیده بکند در اصل سفر در زمان است
.
ترسی و گابریل میتوانند نمود ِواقعیِ تحقق این آرزو در این تهی بازار دنبا باشند که عجبا چه گرانفروش هم هست
Tumblr media
کسی را بهتر از وودی آلن سراغ ندارم که بتواند روایتگر چنین سفری باشد با آن تجربه شخصی در زندگی شخصی‌اش و آن تبحر در بیان با روش فیلم سازی‌اش
.
منهتنِ رنگی(و شیرین)شده‌ی او ، پاریس است
ابتدای هر دو فیلم نزدیک به سه دقیقه آن صرف نشان دادن حدود شصت عکس از این دو شهر میشود
و درون ��ایه اصلی کتاب هر دو کارکتر اصلی یک چیز است
ـ(چهره ی ارزش هایی که با گذر زمان در حال تغییر و از بین رفتن است)ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Tumblr media
میتوان گفت پادزهر تهی بودن که در "منهتن" از دست رفت و تنها رفت سفر ، آن "نیمه شب در پاریس" قبل از پایان دوازدهمین صدای ناقوس به دست آمد و زیر باران باهم رفتند به سفر
دراصل
He works in a nostalgia shop
در کتاب ، میشود همسفرِ
She works in a nostalgia shop
در واقعیت(فیلم)
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
و
Tumblr media
.
Tumblr media
چه نفهم‌یده اند آنان که نمیدانند جلوه‌ی پادزهر خودش را میتواند در چه ظاهرهایی به رخ بکشد
و
Tumblr media
چه بی‌انصافتد آدمهایی که از روی ظاهر شبیه ، قضاوتهای ناروا میکنند و فضای سراسر تعصب و استثمارگونه ی بین "هامبرت و لولیتا" یا انباشته شده از فریب و شهوت بین " کولتی و لولیتا " ی کتاب نابوکوف را با فضاهایی که شاخص اصلی اش در "هم فاز" بودن است یکی میگیرند
در فضای ایجاد شده ی "لولیتا" ایی همه نابود میشوند که اگر منصفانه به آن نگاه کنیم همه در آن قربانی‌اند
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
باید بدانید مهم آن نیست که چه فازی دارید مهم این است که هم فاز باشید
تا جلوه ی پادزهری شکل بگیرد در غیر اینصورت تضادها زندگیتان را بهم میریزد
اما آنچه کشنده است در غیر همگونی نیست چراکه چاره ی غیر هم فاز بودن میتواتد با جدایی‌ حل شود هرچند سخت و دلخراش
اما
جاذبه ی شخصیت های دردسر ساز و
اصرار بر ماندن با آنها شما را از تمام جوانب نابود میکند
میتواند مثال ما بشکل "ماریِ" فیلم منهتن باشد یا بشکل "آدریانا" ی فیلم نیمه شب در پاریس
تعجب نکنید درست خواندید بله آدریانا او ایندفعه نتوانست وودی آلن ما را همچون ماریِ فیلم منهتن در جاذبه‌ی خودش نگه دارد و فرصت و اقبال
گیل را برای آشنایی با گابریل بسوزاند
Adriana
آدریانا جاذبه ی در (گذشته)گیر افتادن است ، اما (گذشته) برای گیل آن چاشنی لطیف احساسی‌ست برای هضم (اکنون) زمخت که بدون یک همگون مثل گابریل چندان به مذاق نمینشیند
Tour guide
پائول یک گذشته دان ماهر است که هیچ واکنش احساسی روی اطلاعات خود ندارد و صرفا از اطلاعات خود بهره شغلی میبرد همچون یک راهنمای گردشگری
مطلع هایی اینچنین که میتوان ته مایه آنرا در "ماری" منهتن هم دید با اطلاعات خود زندگی نمیکنند بلکه فقط آنرا میفروشند که البته خریداران خودش را هم دارد مثل "اینز"(نامزد گیل) و "ییل پولاک"(دوست ایزاک) که مجذوب آن اند
.
ارتباط "اینز" با "گیل" نمایش یک ناهمگونی تمام عیار است که از ابتدای فیلم تا آخر خودش را به ما نشان میدهد و چه جالب این تمام عیاری را وودی آلن در فیلم منهتن‌ش با همجنسگرایی زن دوم و معتاد بودن زن اول به خوبی تعریف کرده است
Breezy 1973
در پایان برای (تکمیل بهتر این بحث) شما را دعوت به دیدن فیلم "بریزی" میکنم چون در پست بعدی به آن خواهم پرداخت😅ـ
END
.
.
.
5 notes · View notes
30ahchaleh · 4 months ago
Text
Tumblr media
Mirage 2018
⚠️Spoil⚠️
.
.
.
.
.
این فیلم نه سفر در زمان است و نه سفر با جسم در دنیاهای موازی
بلکه یک ایده جالب و قدیمی دارد و آن انتقال اطلاعات یک جسم به جسم دیگر در دنیای موازی میباشد
Tumblr media
فرض کنید سه عدد کامپیوتر به نام های ♧,♤,♡ دارید که اطلاعات کامپیوتر ♧ توسط "فضای ابری" به کامپیوتر ♤ منتقل شود در اینصورت اطلاعات منتقل شده بنا به ساختارش میتواند هویت کامپیوتر ♤ را دگرگون "کامل یا ناقص" کند خلاصه میتواند چه جزئی چه کلی در آن تغییر ایجاد کند
.
در این فیلم سه دنیا موازی به نمایش در میآید
نامگذاری دنیا ها را به گونه میگویم که مقدم و موخر مشخص نباشد چون در واقع هم چنین چیزی معنا ندارد
.
ـ در دنیای ♧ ـ
پسربچه میمیرد
زن با مردی خیانت کار ازدواج میکند و بچه دار میشود و در کنارش از جراح شدن باز میماند
در شبی با دنیای ♤ که در حال جریان است کانکت میشود
و اطلاعاتی را به آن جا منتقل میکند
.
میتوان تصور کرد
زن صبح که از خواب پا میشود به زندگی خود ادامه میدهد و اتفاقات شب گذشته را کابوسی در خواب تلقی میکند
مثل آنچه برای ما بارها و بارها در خواب اتفاق میافتد
زندگی به روال خودش در دنیا ♧ در حال جریان خواهد بود
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Tumblr media
ـ در دنیای ♤ ـ
که آنهم در حال اجرا بود و هست
پس از دریافت آن اطلاعات
پسربچه زنده میماند
او در انتظار دیدن زنی که در بچگی نجاتش داده بود بزرگ میشود
این امر زندگی او را تحت تاثیر فوق‌العاده قرار میدهد
پس از ملاقات با آن زن در ایستگاه قطار باعث آن میشود که زن با آن دوست واسطه آشنا نشود
پس زن با آن مرد خیانت کار برخورد نمیکند در نتیجه با او ازدواج هم نخواهد کرد و بچه دار هم نخواهد شد
در عوض با پسربچه ای که توسط اطلاعات آمده از ♧ نجات پیدا کرده و اکنون بزرگ شده ازدواج میکند و میتواند به تحصیلاتش ادامه دهد و جراح شود
Tumblr media Tumblr media
تبعات آن کانکت شدن باعث شده
اطلاعات شخصیت زن دنیای ♧ به زن در دنیای ♤ نیز منتقل شود اما در لایه ای زیرین و پنهان
.
زن که اکنون جراح شده از شوک مرگ مریضش که کودکی میباشد ، بحرانی را تجربه میکند که باعث آن میشود تا آن اطلاعات "انتقالی" به لایه بالای هویتی بیآید و اطلاعات "تجربی" زن را به پشت براند به طوریکه وقتی او وارد پاسگاه پلیس میشود حتی شوهر خودش را نشناسد و …ـ
Tumblr media Tumblr media
شوهر که کل زندگیش تحت الشعاع رویدادی ماوارایی در بچگی خودش بوده این حالت ماورائی را میشناسد بنابراین تلاش میکند که به همسرش برای پیدا کردن هویت "تجربی"اش و ثبات آن کمک کند
Tumblr media
زن برای بازیافت اطلاعات "تجربی" خود نیاز به ارتباط لمسی با افرادی را دارد که با آنها اطلاعاتی دوگانه پیدا کرده
.
اما این همپوشانی اطلاعاتی او را پریشان و گیج و درمانده کرده است
او نمیتواند بین چیزهایی که خودش در دنیای ♤ تجربه کرده و تبدیل به اطلاعات شده و آن اطلاعاتی که از دنیای ♧ آمده تمایز قائل شود
از آن مهمتر حفره ای که دختر بچه در او ایجاد کرده تحمل ناپذیر است
Tumblr media
او که درمانده است راه حلی را به شوهرش پیشنهاد میدهد که تبعاتش از دست دادن همدیگر است
زن خودش را میکشد تا از رنج دوگانگی هویت‌ تا مرز جنون و دیوانگی و حفره دختربچه خلاص شود
.
شوهرش پس از خودکشی غافلگیرانه همسرش ناچارا اما باورمند به موضوعات ماوارئی راه حل همسرش را اجراء میکند
و درنهایت بدون همسرش به زندگی غم‌انگیزش در دنیای ♤ ادامه میدهد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ در دنیای ♡ ـ
تکمیل رنجواره اطلاعات در دنیای ♤ باعث آن میشود که پس از انتقال به دنیای ♡ نه در پسر وسواس ایجاد کند و زندگیش را تباه
و نه در زن شوک و غافلگیری و پریشان حالی و درنهایت خودکشی
.
پسر با رها کردن آن اتفاق بد در خانه همسایه مثل تمام بچه های دیگر که از خاطرات کودکی فقط یادی مبهم دارند به مرور "زن و مرد در تلوزیون و قتل" را فراموش میکند و آنها را رویای در بیداری تلقی میکند
.
هر چند در ناخودآگاهش آن اطلاعات مانده است تا روزی که به عللی یا به سطح بیآید یا در همان عمق برای همیشه بماند
اما بازرس شدن او ریشه در همین خاطره یا همان چه که به آن ناخودآگاه میگوییم دارد
.
زن دنیای ♡ که با اطلاعات تکمیل تری مواجه شده حال میتواند مسلط تر هم ماجرای قتل را پیگیری کند و هم با دید باز تری به خواسته های شخصی زندگی خودش بپردازد
مخصوصا وقتی که حفره ای از فقدان دختربچه ای در وجود او شکل نگرفته
.
پسر هم با دوری از نشخوار افکار بد و وسواس، حال و روز بهتر و سالم تری دارد
Tumblr media
اینکه در دنیای ♡ بین زن و بازرس چه رابطه ای شکل میگیرد هرچند قابل پیش بینی‌ست اما به عهده ی بیننده گذاشته میشود
چرا که هر چیزی امکان پذیر و قابل تغییر است
END
.
.
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
آنچه این فیلم را برایم جذاب میکند آنستکه جسم به جایی منتقل نمیشود در همان دنیای خودش محبوس و فانی ست بلکه این "آگاهی و خودآگاهی"یست که به جای دیگری منتقل میشود امری که ممکن بودن آن قابل فهم و باور پذیر است
.
میخواهم بنیان این تئوری را برایتان باز کنم
توجه کنید آنچه گفته میشود در راستای تئوری فیلم های تخیلی ست که میتواند واقعی باشد یا نباشد
.
خب
اصل "حیات زمینی" بر زنده ماندن است
پس مکانیسمی فراهم هست تا این اصل اجرا شود چرا که با سماجتی که از "اصل فروپاشی" در این گیتی میشناسیم حیات زمینی باید در همان بدو بروز از بین میرفت
.
تکامل یکی از آن مکانیسم هاست
حال تکامل بر چه اصلی استوار است
1- فشاری که به موجود زنده بنا به اصل فروپاشی وارد میشود(اول نمردن)
بعد
2- نیازی که موجود زنده بنا به آن اصل حیات احساس میکند (دوم بهتر زندگی کردن)
.
چه اتفاقی و شانسی این نیاز و فشار رفع شود چه عمدی ، چیزی از اصل ماجرا که این دو عامل در راستای ادامه حیات اند کم نمیکند
پس موجود زنده برای ادامه حیات و بهتر زندگی کردن به انواع و اقسام حالت ها تکامل یافت
.
با توضیحی که در بالا دادم بین دو گزاره‌ی زیر
تکامل یافت پس ، زنده ماند
یا
زنده ماند چون ، تکامل یافت
دومی مقدم تر است
یعنی زندگی در بستر تکامل
مثل نطفه در بستر مناسب رحم
به عبارتی یعنی اول تخم بعد مرغ
.
موجود زنده برای ادامه حیات چه تکامل ها که نیافت و آنرا به چه روش ها که انتقال نداد
اما این تکامل چه پـَر پرنده شد چه زَهر مار در برابر "اصل فروپاشی" با حربه‌ی مرگ‌ش راهکاری نیافت بجز همان روش قدیمی خودش یعنی (انتقال اطلاعات تکامل) به جسم‌ی در نسل بعدی مثل دوی چهارصد متر امدادی با دادن چوب به دوندی بعدی
.
دانشمندان برای نمونه به همین سیر تکاملی "پـَر و زهر" وقتی نگاه میکند از آنچه رخ داده حیرت زده میشوند و آنرا از دسته شگفتی سازی های طبیعت میدانند که پیچیدگیش چنان است که چون میبیند باور دارند که ـ"پس میشود"ـ
.
در این وادی موجود زنده ای که توانست در راستای تکامل ، اول به آگاهی و بعد به خودآگاهی برسد "بشر" نام گرفت
با تمام این تفاصیل این موجود زنده یعنی بشر چرا نتواند در راستای اصل حیات بنا به "نیاز و فشار" طی هزاران سال به تکاملی برسد که بتواند خودش را در اطلاعات ذخیره شده در "آگاهی و خودآگاهی" زنده نگه دارد که بتواند اصل فروپاشی را حتی با حربه "مرگ" هم شکست دهد
.
این بهترین توجیح است برای وجود آگاهی و خودآگاهی
.
بشر در فهم اطلاعات و انتقال آن به چه دانشی رسیده
مثلا
همه نوع اطلاعاتی به وسیله "ماهیت ها و قابلیت های مختلف نوری" قابل انتقال هستند
یا
این اطلاعات وقتی درست کدگذاری و بارگذاری شوند درمیان انبوهی از اطلاعات ، نه گم میشوند و نه قاتی پاتی
و
اطلاعاتی که توسط "ماهیت ها و قابلیت های مختلف نوری" در حال انتقال هستند پس از خروج کامل از جسم فرسنده دیگر به آن جسم فرسنده نیاز ندارند
و
بسیار چیز های دیگر که از حوصله این بحث خارج است
.
به باور من "روح" تکاملی‌ست به کالبد بشریت که میتواند همان "آگاهی و خودآگاهی" باشد که به همراه یک اطلاعات کلی"ناخودآگاهانه" روزی بی نیاز از جسم ، از آن خارج میشود تا همچنان اصل حیات پابرجا بماند
خلاصه کنم
یعنی اگر مثلا موجودی در سیر تکاملی به پـَر رسید و موجود دیگر به زَهر رسید طی هزاران سال موجودی به نام "بشر" در این سیر به روح رسید
روح مرتبه سوم تبادل اطلاعات در حیات است که میتواند وجه تمایز بشر هم باشد
ژن مرتبه دوم است و حواس پنجگانه مرتبه اول
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
.
.
.
5 notes · View notes
30ahchaleh · 4 months ago
Text
Tumblr media
H-3 airstrike
Based on the results achieved, it is considered one of the most successful raids in the history of aerial warfare.
ـ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ جنگ ایران و عراق شروع میشود
فقط پنج و نیم ماه بعد
یکی از پیچیده ترین و غیر ممکن ترین و در عین حال موفق ترین حمله ی هوایی در تاریخ جنگ های هوایی "بشر" توسط نیروی هوایی ایران انجام میشود
ــ ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ ـ
پس از آن با وجود این همه جنگ در دنیا هنوز هیچ کشوری نتوانسته است به"ترین های" این حمله ی هوایی ایران نزدیک بشود
.
کمی عقل و انصاف و اطلاعات اگر داشته باشیم به سادگی متوجه میشویم که باید افتخار انجام این عملیات استثنایی را به کسی داد که چند سال قبل تر مدیریت کل کشور بر عهده اش بوده
بله آریامهر شاه مرحوم
او با مدیریت درست منابع مالی و انسانی توانست چنین آمادگی برای کسب چنین افتخاری را زمینه سازی کند
.
شاه با داشتن شعور سیاسی و هوش نظامی و درک درست از نظم نوین جهان و منطقه ، مقدمه پتانسیل های فراوانی نه فقط در حوزه نظامی در بسیاری از حوزه های دیگر را برای ایران آماده سازی میکرد
هر چند بعد او نالایقان ، آن ها را به غم‌انگیز "ترین" شیوه هدر دادند
این هم یک "ترین" دیگر که باز فکر نکنم مردم کشوری با کشورشان چنین کرده باشند
Great Civilization
این نمونه نظامی فقط نتیجه ی "مقدمه سازی" او برای ایران بود که به قول خودش اگر فرصت بیشتر میداشت تمدن بزرگ دور از دسترس نبود
.
محمدرضا شاه در ۵مرداد۵۹ از دنیا رفت قویا باور دارم حتی حضور بیمارش در خارج از ایران ترس حمله به ایران را در دل صدام حسین روشن میکرد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
چه تهمت ها و افترا ها و نقد های غیر منصافه به شاه بود که چرا دارد پول مملکت را خرج خریدهای تسلیحاتی درجه یک و آموزش نیروهای انسانی در بهترین کشور های آموزشگاه های غربی میکند
این خرید های "درجه یکی" و آموزش های "ویژه" چنان بود که صدای بعضی از کارشناسان جنگی کشورهای میزبان را هم درآورده بود که خودمان نداریم داریم به شاه میدهیم
.
بروید به خرید های یکطرفه فسخ شده تسلیحاتی از طرف به اصطلاح انقلابیون۵۷ نگاه کنید تا متوجه میزان خِرد آنها بشوید بعد به این فکر کنید که اگر این ها بخواهند مملکتی را مدیریت کنند چه به روز آن مملکت میآید
میدانم دیگر فکر نمیخواهد میتوان ایران امروز را ملاحظه کرد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
شوروی و امارات و بخصوص عراق در زمان آریامهر نیز برای خاک ایران دندان تیز کرده بودند و فقط این فهم "جهانِ در جنگ سرد" از سوی آریامهر بود که مارا از یک جنگ خانمان سوز و انسان کش دور نگه میداشت
او بخوبی میدانست فعلا چاره ای برای دوری از "جنگ گرم" نیست مگر آنکه همچون آمریکا و شوروی وارد "جنگ سرد" با رقیباتش بشود
اما دریغ از یک جو فهم در اندیشه مخالفانش
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
مدیران امروز ایران چه پول ها که خرج ساخت تسلیحات نظامی نمیکنند فقط با این تفاوت که باید روی ادوات از رده خارج شده بلوک شرق بروز رسانی انجام دهند یا روی مدل غربی اش مهندسی معکوس ، بعد با خرج مظاعف روی دستشان برای آنچه ناقص تولید میشود در مقایسه با آنچه در جنگ های نوین امروزی بکار میرود بزرگ نمایی کنند
نتیجه چه میشود همین که باز ملاحظه میتوان کرد
انتقام سخت هایی که یکی پس از دیگری یا فقط باید یاد د��شت شود یا اگر هم بعدا گرفته شود اصلا در حد و اندازه های حمله کننده نبوده
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
امروزه اسرائیل کلکسیونی از حمله های بی‌نظیر را روی چند کشور بخت برگشته شیعه محور به نمایش میگذارد
باز یاد جمله آن خدا بیآموز چند ماه قبل از هبوط۵۷ افتادم
واقعا این جمله "خدایی سایه‌ای رفت از سر ما" سزاوار شخص اوست
نه آنان که با ایران چنان کردند که این تنها کشور شیعه جهان هر روز بیشتر از روز قبل تحقیر میشود آنهم در هر زمینه و زمینی ، از زمین فوتبالش تا زمین جنگش
در پایان باید بگویم
در مقابله با تیم فوتبال چند بچه پـُرروی کندذهن و مُنگول ، بتوانی نمایشی از شیرین کاری های قیچی و برگردون و لایی و . . . نشان دهی هرچند به نوبه خود تماشای‌ست و دلیلی بر فوتبال بلدی ، اما افتخار نیست ولی دنیا که به این چیزها عمیق نگاه نمیکند سطح نمایش حمله‌های اسرائیل چنان خیره کننده است که کارشناسان جنگی دنیا را نیز به وجد آورده تا باز فخری بشه برای فخری زاده کشنده
.
END
.
.
.
3 notes · View notes