#ناخودآگاه
Explore tagged Tumblr posts
Text

Mirage 2018
⚠️Spoil⚠️
.
.
.
.
.
این فیلم نه سفر در زمان است و نه سفر با جسم در دنیاهای موازی
بلکه یک ایده جالب و قدیمی دارد و آن انتقال اطلاعات یک جسم به جسم دیگر در دنیای موازی میباشد

فرض کنید سه عدد کامپیوتر به نام های ♧,♤,♡ دارید که اطلاعات کامپیوتر ♧ توسط "فضای ابری" به کامپیوتر ♤ منتقل شود در اینصورت اطلاعات منتقل شده بنا به ساختارش میتواند هویت کامپیوتر ♤ را دگرگون "کامل یا ناقص" کند خلاصه میتواند چه جزئی چه کلی در آن تغییر ایجاد کند
.
در این فیلم سه دنیا موازی به نمایش در میآید
نامگذاری دنیا ها را به گونه میگویم که مقدم و موخر مشخص نباشد چون در واقع هم چنین چیزی معنا ندارد
.
ـ در دنیای ♧ ـ
پسربچه میمیرد
زن با مردی خیانت کار ازدواج میکند و بچه دار میشود و در کنارش از جراح شدن باز میماند
در شبی با دنیای ♤ که در حال جریان است کانکت میشود
و اطلاعاتی را به آن جا منتقل میکند
.
میتوان تصور کرد
زن صبح که از خواب پا میشود به زندگی خود ادامه میدهد و اتفاقات شب گذشته را کابوسی در خواب تلقی میکند
مثل آنچه برای ما بارها و بارها در خواب اتفاق میافتد
زندگی به روال خودش در دنیا ♧ در حال جریان خواهد بود
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

ـ در دنیای ♤ ـ
که آنهم در حال اجرا بود و هست
پس از دریافت آن اطلاعات
پسربچه زنده میماند
او در انتظار دیدن زنی که در بچگی نجاتش داده بود بزرگ میشود
این امر زندگی او را تحت تاثیر فوقالعاده قرار میدهد
پس از ملاقات با آن زن در ایستگاه قطار باعث آن میشود که زن با آن دوست واسطه آشنا نشود
پس زن با آن مرد خیانت کار برخورد نمیکند در نتیجه با او ازدواج هم نخواهد کرد و بچه دار هم نخواهد شد
در عوض با پسربچه ای که توسط اطلاعات آمده از ♧ نجات پیدا کرده و اکنون بزرگ شده ازدواج میکند و میتواند به تحصیلاتش ادامه دهد و جراح شود


تبعات آن کانکت شدن باعث شده
اطلاعات شخصیت زن دنیای ♧ به زن در دنیای ♤ نیز منتقل شود اما در لایه ای زیرین و پنهان
.
زن که اکنون جراح شده از شوک مرگ مریضش که کودکی میباشد ، بحرانی را تجربه میکند که باعث آن میشود تا آن اطلاعات "انتقالی" به لایه بالای هویتی بیآید و اطلاعات "تجربی" زن را به پشت براند به طوریکه وقتی او وارد پاسگاه پلیس میشود حتی شوهر خودش را نشناسد و …ـ


شوهر که کل زندگیش تحت الشعاع رویدادی ماوارایی در بچگی خودش بوده این حالت ماورائی را میشناسد بنابراین تلاش میکند که به همسرش برای پیدا کردن هویت "تجربی"اش و ثبات آن کمک کند

زن برای بازیافت اطلاعات "تجربی" خود نیاز به ارتباط لمسی با افرادی را دارد که با آنها اطلاعاتی دوگانه پیدا کرده
.
اما این همپوشانی اطلاعاتی او را پریشان و گیج و درمانده کرده است
او نمیتواند بین چیزهایی که خودش در دنیای ♤ تجربه کرده و تبدیل به اطلاعات شده و آن اطلاعاتی که از دنیای ♧ آمده تمایز قائل شود
از آن مهمتر حفره ای که دختر بچه در او ایجاد کرده تحمل ناپذیر است

او که درمانده است راه حلی را به شوهرش پیشنهاد میدهد که تبعاتش از دست دادن همدیگر است
زن خودش را میکشد تا از رنج دوگانگی هویت تا مرز جنون و دیوانگی و حفره دختربچه خلاص شود
.
شوهرش پس از خودکشی غافلگیرانه همسرش ناچارا اما باورمند به موضوعات ماوارئی راه حل همسرش را اجراء میکند
و درنهایت بدون همسرش به زندگی غمانگیزش در دنیای ♤ ادامه میدهد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ در دنیای ♡ ـ
تکمیل رنجواره اطلاعات در دنیای ♤ باعث آن میشود که پس از انتقال به دنیای ♡ نه در پسر وسواس ایجاد کند و زندگیش را تباه
و نه در زن ��وک و غافلگیری و پریشان حالی و درنهایت خودکشی
.
پسر با رها کردن آن اتفاق بد در خانه همسایه مثل تمام بچه های دیگر که از خاطرات کودکی فقط یادی مبهم دارند به مرور "زن و مرد در تلوز��ون و قتل" را فراموش میکند و آنها را رویای در بیداری تلقی میکند
.
هر چند در ناخودآگاهش آن اطلاعات مانده است تا روزی که به عللی یا به سطح بیآید یا در همان عمق برای همیشه بماند
اما بازرس شدن او ریشه در همین خاطره یا همان چه که به آن ناخودآگاه میگوییم دارد
.
زن دنیای ♡ که با اطلاعات تکمیل تری مواجه شده حال میتواند مسلط تر هم ماجرای قتل را پیگیری کند و هم با دید باز تری به خواسته های شخصی زندگی خودش بپردازد
مخصوصا وقتی که حفره ای از فقدان دختربچه ای در وجود او شکل نگرفته
.
پسر هم با دوری از نشخوار افکار بد و وسواس، حال و روز بهتر و سالم تری دارد

اینکه در دنیای ♡ بین زن و بازرس چه رابطه ای شکل میگیرد هرچند قابل پیش بینیست اما به عهده ی بیننده گذاشته میشود
چرا که هر چیزی امکان پذیر و قابل تغییر است
END
.
.
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
آنچه این فیلم را برایم جذاب میکند آنستکه جسم به جایی منتقل نمیشود در همان دنیای خودش محبوس و فانی ست بلکه این "آگاهی و خودآگاهی"یست که به جای دیگری منتقل میشود امری که ممکن بودن آن قابل فهم و باور پذیر است
.
میخواهم بنیان این تئوری را برایتان باز کنم
توجه کنید آنچه گفته میشود در راستای تئوری فیلم های تخیلی ست که میتواند واقعی باشد یا نباشد
.
خب
اصل "حیات زمینی" بر زنده ماندن است
پس مکانیسمی فراهم هست تا این اصل اجرا شود چرا که با سماجتی که از "اصل فروپاشی" در این گیتی میش��اسیم حیات زمینی باید در همان بدو بروز از بین میرفت
.
تکامل یکی از آن مکانیسم هاست
حال تکامل بر چه اصلی استوار است
1- فشاری که به موجود زنده بنا به اصل فروپاشی وارد میشود(اول نمردن)
بعد
2- نیازی که موجود زنده بنا به آن اصل حیات احساس میکند (دوم بهتر زندگی کردن)
.
چه اتفاقی و شانسی این نیاز و فشار رفع شود چه عمدی ، چیزی از اصل ماجرا که این دو عامل در راستای ادامه حیات اند کم نمیکند
پس موجود زنده برای ادامه حیات و بهتر زندگی کردن به انواع و اقسام حالت ها تکامل یافت
.
با توضیحی که در بالا دادم بین دو گزارهی زیر
تکامل یافت پس ، زنده ماند
یا
زنده ماند چون ، تکامل یافت
دومی مقدم تر است
یعنی زندگی در بستر تکامل
مثل نطفه در بستر مناسب رحم
به عبارتی یعنی اول تخم بعد مرغ
.
موجود زنده برای ادامه حیات چه تکامل ها که نیافت و آنرا به چه روش ها که انتقال نداد
اما این تکامل چه پـَر پرنده شد چه زَهر مار در برابر "اصل فروپاشی" با حربهی مرگش راهکاری نیافت بجز همان روش قدیمی خودش یعنی (انتقال اطلاعات تکامل) به جسمی در نسل بعدی مثل دوی چهارصد متر امدادی با دادن چوب به دوندی بعدی
.
دانشمندان برای نمونه به همین سیر تکاملی "پـَر و زهر" وقتی نگاه میکند از آنچه رخ داده حیرت زده میشوند و آنرا از دسته شگفتی سازی های طبیعت میدانند که پیچیدگیش چنان است که چون میبیند باور دارند که ـ"پس میشود"ـ
.
در این وادی موجود زنده ای که توانست در راستای تکامل ، اول به آگاهی و بعد به خودآگاهی برسد "بشر" نام گرفت
با تمام این تفاصیل این موجود زنده یعنی بشر چرا نتواند در راستای اصل حیات بنا به "نیاز و فشار" طی هزاران سال به تکاملی برسد که بتواند خودش را در اطلاعات ذخیره شده در "آگاهی و خودآگاهی" زنده نگه دارد که بتواند اصل فروپاشی را حتی با حربه "مرگ" هم شکست دهد
.
این بهترین توجیح است برای وجود آگاهی و خودآگاهی
.
بشر در فهم اطلاعات و انتقال آن به چه دانشی رسیده
مثلا
همه نوع اطلاعاتی به وسیله "ماهیت ها و قابلیت های مختلف نوری" قابل انتقال هستند
یا
این اطلاعات وقتی درست کدگذاری و بارگذاری شوند درمیان انبوهی از اطلاعات ، نه گم میشوند و نه قاتی پاتی
و
اطلاعاتی که توسط "ماهیت ها و قابلیت های مختلف نوری" در حال انتقال هستند پس از خروج کامل از جسم فرسنده دیگر به آن جسم فرسنده نیاز ندارند
و
بسیار چیز های دیگر که از حوصله این بحث خارج است
.
به باور من "روح" تکاملیست به کالبد بشریت که میتواند همان "آگاهی و خودآگاهی" باشد که به همراه یک اطلاعات کلی"ناخودآگاهانه" روزی بی نیاز از جسم ، از آن خارج میشود تا همچنان اصل حیات پابرجا بماند
خلاصه کنم
یعنی ��گر مثلا موجودی در سیر تکاملی به پـَر رسید و موجود دیگر به زَهر رسید طی هزاران سال موجودی به نام "بشر" در این سیر به روح رسید
روح مرتبه سوم تبادل اطلاعات در حیات است که میتواند وجه تمایز بشر هم باشد
ژن مرتبه دوم است و حواس پنجگانه مرتبه اول
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
.
.
.
#30ahchaleh#na_zzanin#ناظنین#Mirage 2018#mirage#Durante la tormenta#Oriol Paulo#Adriana Ugarte#Lara Sendim#Chino Darín#Nora Navas#javier gutiérrez#Álvaro Morte#silvia alonso#parallel worlds#parallel universe#parallel dimension#alternate reality#Awareness#consciousness#Unconscious#سراب#دنیای موازی#جهان موازی#بعد موازی#واقعیت جایگزین#آگاهی#خودآگاهی#ناخودآگاه
7 notes
·
View notes
Photo

(6/54) “One New Year our whole family took a bus to Qom, one of the holiest cities in Iran. When we arrived in the city it was like stepping back in time. This was a different kind of Islam. It wasn’t my father’s. It wasn’t even my mother’s. It was an Islam from fourteen hundred years ago. The bookstores only stocked religious books. There were no radios, no music. My nine-year-old sister tried to buy some glass bracelets at the bazaar, but the shopkeeper wouldn’t serve her. Because she wasn’t wearing a hijab. When he turned his back I broke the bracelets against the table. In the afternoon I was given time to explore on my own. I remember I was wearing long pants. I’d never worn long pants before, so I felt like a man. I made my way to the biggest shrine in the city. There was a huge crowd for the holiday. As I pushed my way through, the crowd began to sway and move. People began to shout all around me. Hats were thrown in the air. I couldn’t see what was happening, even when I stood on the tips of my toes. But suddenly the crowd began to part. If I’d been one step further back, it would never have happened. But a path opened up in front of me. And there he was. I’d seen his portrait every day of my life on the inside cover of my Shahnameh: Mohammed Reza Shah. The king of Iran. He was not yet the famous Shah that he’d one day become. At the time he was still a young man. But on that day he seemed to me like one of the great kings of Shahnameh. I was a shy child, but something came over me. I broke free from the crowd and began to follow him. He took off his shoes, I took off my shoes. He entered the shrine, I entered the shrine. This was my chance. I’d never been so close to a king. I knew I had to do something, so I reached out. And I touched his coat. I touched the coat of a king. That night when I came home I looked at myself in the mirror. Ferdowsi describes Rostam as having the height of a cypress. And arms that could rip rocks from the side of a cliff. I took one look at my scraggly body, and decided I was much too skinny to be a knight. But my garden was the best, it was plain for all to see. So I decided I would become the shah of Iran.”
یک سال برای نوروز، همراه خانواده با اتوبوس به قم رفتیم - یکی از دو شهر مهم مذهبی ایران. هنگامی که به قم رسیدیم، انگار به گذشتههای دور بازگشته باشیم. گونهی دیگری از اسلام بود. اسلام پدرم نبود. اسلام مادرم هم نبود. اسلام هزار و چند سد سال پیش بود. کتابفروشیها تنها کتابهای دینی داشتند. موسیقی نبود. خواهر کوچکم میخواست چند تا دستبند شیشهای ارزان از بازار بخرد، ولی فروشنده از فروش به او خودداری کرد، چون حجاب نداشت. پس از اینکه فروشنده پشتش را به ما کرد دستبند را روی میز انداختم و شکست. بعد از ظهر آن روز اجازه گرفتم به تنهایی شهر را بگردم. به یاد دارم که شلوار بلند پوشیده بودم. پیش از این شلوار بلند نپوشیده بودم و احساس مردانگی میکردم. راه حرم را پیش گرفتم. انبوه مردم برای تعطیلات نوروزی در حرم گرد آمده بودند. به دشواری وارد صحن شدم، ناگهان تکاپویی میان مردم افتاد، جا به جا شدند. دور و بریهایم هورا میکشیدند. کلاههایی به هوا پرتاب میشد. روی نوک پاهایم ایستادم، در کلاس در شمار کوتاهقدها بودم، نمیتوانستم ببینم چه رخ داده است. ناگهان مردم از هم جدا شدند. اگر تنها یک گام عقبتر میبودم چیزی برایم رخ نمیداد. مسیری در برابرم باز شد. او آنجا بود. چهرهاش را هر روز در داخل جلد شاهنامهام میدیدم: محمدرضا شاه پهلوی، پادشاه ایران از کنارم گذشت. هنوز شاه پرآوازهای که در آینده شد، نبود. در آن هنگام او مردی جوان بود. ولی در آن روز او برایم مانند یکی از شاهان شاهنامه بود. من که همیشه کودکی خجالتی بودم، ناخودآگاه، در یک آن از جمعیت جدا شدم و او را دنبال کردم. کفشهای خود را درآورد، من هم کفشهایم را درآوردم. وارد آستانهی حرم شد، دنبالش کردم. کودک خجالتی برای دقیقهای چند از پوستهی همیشگی خود درآمده بود. میبایست کاری انجام میدادم که ارزش تعریف کردن داشته باشد، پس دستم را دراز کردم و پایین کتش را یکدم با دو انگشت گرفتم و رها کردم. سپس با شتاب به خانه برگشتم تا این پیشآمد را برای همه تعریف کنم. خود را در آینه نگاه کردم. فردوسی رستم را پیلتن مینامد، با چنگی که سنگ خارا را موم میکند. اگر سنگ خارا به چنگ آیدش / شود موم و از موم ننگ آیدش. نگاهی به خود انداختم و دانستم که بسیار لاغرتر از آنم که بتوانم پهلوان شوم. ولی باغچهام بهترین باغچه بود، زیباییاش بر همگان آشکار. آرزوی شاه شدن برآوردنیتر مینمود
166 notes
·
View notes
Text
با یک هدیه کوچک، برندت را بزرگ کن! | رازهای موفقیت با هدایای تبلیغاتی خاص
Promotional gifts remain one of the most powerful tools for brand visibility and customer engagement. Whether it’s a branded pen or a custom flash drive, these items create a lasting impression at a low cost. They offer high usability, improve customer loyalty, and help businesses stand out in a competitive market. Aragift is a trusted supplier for promotional products in Iran, offering quality items tailored to each business's needs.
Let your brand live in your customers’ hands, not just their memory.
تاثیر شگفت انگیز هدایای تبلیغاتی در برندینگ مدرن کسب و کار ها
در دنیای رقابتی امروز، برندها برای ماندن در ذهن مشتریان نیاز به راهکارهایی هوشمندانه و مؤثر دارند. یکی از این راهکارها که سال ها است امتحان خودش را پس داده، استفاده از هدایای تبلیغاتی خاص است. برخلاف تبلیغات کلاسیک که معمولاً پیام را به صورت یک طرفه منتقل می کنند، هدایای تبلیغاتی به دلیل ماهیت ملموس و کاربردی شان، تأثیر عمیق تری بر مخاطب می گذارند.
چرا هدایای تبلیغاتی هنوز هم بهترین ابزار برندینگ هستند؟
هدیه دادن حس مثبتی در ذهن مشتری ایجاد میکند؛ حال تصور کنید این هدیه در قالب یک خودکار تبلیغاتی شیک یا یک فلش تبلیغاتی کاربردی باشد. مخاطب هر بار که از آن استفاده میکند، نام برند شما در ذهنش تکرار میشود. این یعنی یک تبلیغ دائمی و مؤثر با هزینهای بسیار پایینتر از تبلیغات محیطی یا دیجیتال پرهزینه.

خودکار تبلیغاتی؛ تبلیغی همیشه در دسترس
خودکار تبلیغاتی یکی از محبوب ترین انواع هدایای تبلیغاتی است. دلیلش روشن است: خودکار وسیله ای است که همه ی ما روزانه از آن استفاده می کنیم.
وقتی برند شما روی خودکاری حک شده باشد که فرد هر روز با آن می نویسد، یک ارتباط ناخودآگاه بین نام برند و کاربرد ایجاد می شود.
مزایای کلیدی:
💰 قیمت مناسب در تیراژ بالا
🎨 تنوع در رنگ، طرح، جنس و مدل
🖊 قابلیت چاپ لوگو یا شعار برند
📢 مناسب برای نمایشگاه ها، رویداد ها و هدیه سازمانی

فلش تبلیغاتی؛ ترکیب تکنولوژی و برندینگ
فلش مموری تبلیغاتی یکی از مدرنترین انواع هدایای تبلیغاتی است. در دنیای دیجیتال امروز، داشتن یک فلش مموری همیشه مفید است.
برندها با ارائهی فلشهایی با طراحی خاص و لوگوی اختصاصی، یک هدیه کاربردی و در عین حال لوکس به مخاطب ارائه میدهند.
چرا انتخاب خوبیست؟
کاربردی و همهفنحریف
امکان انتخاب ظرفیت حافظه
حس ارزشمند بودن به مخاطب القا میکنه
باعث ارتقاء وجهه برند میشه
🎯 چگونه هدیه تبلیغاتی مناسب انتخاب کنیم؟
🎯 شناخت دقیق مخاطب هدف
📅 توجه به مناسبت یا رویداد خاص
🤝 تطابق با ارزش برند
🛠 کیفیت بالا و طراحی حرفهای
نقش هدایای تبلیغاتی در بازاریابی دیجیتال
هدایای تبلیغاتی فقط برای بازاریابی سنتی نیستن. در فضای دیجیتال هم فوقالعاده کاربرد دارن:
برگزاری کمپین قرعه کشی در اینستاگرام با هدیه
ارسال هدیه به اینفلوئنسرها برای تبلیغ
پاداش به مشتریان وفادار سایت یا اپ
آراگیفت؛ انتخاب حرفه ای ها برای هدایای تبلیغاتی خاص
آراگیفت یکی از برند های معتبر در زمینه تولید و تأمین هدایای تبلیغاتی خاص و کاربردی است.
محصولات متنوعی مثل خودکار تبلیغاتی، فلش تبلیغاتی، لیوان تبلیغاتی، یادداشت و... در این مجموعه عرضه می��ن.
چرا باید آراگیفت رو انتخاب کنیم؟
تنوع بالا و کیفیت تضمینی
خدمات طراحی اختصاصی
قیمت مناسب و تحویل سریع
مشاوره تخصصی برای انتخاب بهترین هدیه
برند شما باید در دست مشتری زندگی کند، نه فقط در ذهن او.

#corporate gifts#advertising#هدیه تبلیغاتی#خودکار تبلیغاتی#فلش تبلیغاتی#هدایای تبلیغاتی#برندینگ#branding#corporate promotional products#marketing#promotional pens#usb#flash memorey
3 notes
·
View notes
Text
حنانه (۱)
تازه اومدم خونه و خسته بودم جوری که نشنیدم مامان چی گفت و سریع از پله ها رفتم بالا تا برم توی اتاقم. اصلا به هیچی جز استراحت فکر نمیکردم. درب اتاق حنانه باز بود و چشمم کاملا غیر ارادی یهو یه نگاهی داخل اتاق انداخت و... 😯😲😳 نمیتونم چیزی که دیدم رو توصیف کنم... نمیتونم! حنانه جلوی آینه قدی داخل اتاقش ایستاده اما لخت لخت... 😳 لخت مادرزاد 🤯 و... و... و داشت هالتر جلو بازو میزد... پشتش به من بود ولی زاویه جوری بود که یکی از پستون هاش و نصف سیکس پک و گوشه کصش و چهارسر رون یکی از پاهاش رو توی آینه میدیدم و البته بازوی قطوری که هالتر رو پمپ میکرد. من چشمام داشت از حدقه میزد بیرون.

بدن حنانه سراسر عضله بود. از ساق پا تا کوله ها. پشتش فقط ناهمو��ری عضلاتش دیده میشد. همین و بس! دو قلو های پشت ساقش... رونهاش به قدری خوش فرم و خوش ترش بودن که انگار خدا همینجوری خلقش کرده و عضلات سرینی باسنش که خداااا بود. اصلا پایین تنه اش یک مثقال چربی هم نداشت. پوست بود و عضله! کمرش که عجیب و غریب بود. حجم فیله ها و کول هاش انقدر زیاد بود که به جرات واسه پسرا چنین حجم کمری قفله! و سرشونه و بازو... 😲😳🤯 واااااااوووو... من چند ساله دارم باشگاه میرم، بخدا حتی فکر همچین بدنی رو هم نمیتونم بکنم.. چطور خواهرم چنین بدنی ساخته؟؟؟؟ 🫨 حنانه با قدرت و آرامش داشت هالتر رو پمپ میکرد. من خشکم زده بود. توی آینه منو ندید... ولی برای ده بیست ثانیه داشتم بدن تنومند و عضلانیش رو نگاه میکردم. یه لحظه با خودم گفتم اگه ستش تموم بشه ممکنه منو ببینه... دیگه مغزم کار نمیکرد و سریع و ساکت رفتم سمت اتاقم... اما من خر به این فکر نکردم که حنانه از توی آینه عبور منو میبینه... تا دستم رسید به دستگیره در صدای حنانه رو شنیدم که بلند گفت:« خاک تو سر هولت کنم... هالتر رو گذاشت زمین و اومد سمت درب اتاقش... قلبم تند تند میزد... سرش رو از درب اتاق آورد بیرون و جوری نگام کرد که کم مونده بود خودم رو خیس کنم. با لحن تحقیرآمیزی گفت:« کثافت...!» رفت تو و در رو کوبید به هم. عرق سرد روی پیشونیم نشسته بود. رفتم توی اتاق... خواب به چشمم نرفت!... من از چهار پنج سالگی حنانه بدن لختش رو ندیده بودم... جام کرده بودم... هنگ هنگ بودم...خدایی چه بدنی داشت 🤯😱 چه بدنی!... کی رفته باشگاه؟!!!... الان چند ساله باشگاه میره؟!!!... اینکه همش تو پایگاه بسیجه!!!... این بدن رو چطوری ساخته آخه؟!!!... خلاصه توی همین فکر بودم که یهو مامان اومد تو... جوری نگاهم میکرد که خجالت کشیدم... ظرف ناهار رو گذاشت روی میز تحریرم و گفت:« خیلی کثیف و منحرفی!... مگه من بهت نگفتم حنانه لخته... یه وقت در اتاق بازه... نرو بالا؟... » تا اومدم بگم:« بابا من از خستگی اصلا نشنیدم» مامان یه فحش دیگه بهم داد و در رو بست و رفت. بخدا من نمیخواستم لخت خواهرمو ببینم...
من اونشب مدام خوابهای آشفته و شیطونی میدیدم. اونم با حنانه خواهرم... 🤦♂️ و هی میپریدم از خواب... تا یک هفته سعی کردم جوری برم و بیام که چشمم تو چشم کسی نیوفته مخصوصا حنانه!... ناهار و شام رو هم خونه بودم معمولا توی اتاقم میخوردم...
تا اینکه یه روز وقتی از دانشگاه برگشتم و وارد خونه شدم دیدم حنانه با چادر توی آشپزخونه ست. نمیدونم داشت از بیرون میومد یا تازه میخواست بره بیرون. اون معمولا چادر ز��پ دار عربی سر میکنه.

بدنم یخ کرد. ناخودآگاه بهش سلام کردم. اونم برگشت و نگاه معنا داری بهم کرد. راه پله های بالا کنار آشپزخونه هستن. من سرم رو انداختم پایین و رفتم به سمت پله ها... حنانه همونجور که ماگش رو تکون میداد از آشپزخونه اومد بیرون و عمدا به من تنه زد... پرت شدم سمت مخالف!... 🤯🫨 انگار به صخره خورده بودم. دو متر پرتم کرد با تنه زدن... خیلی ریلکس!... پقی زد زیر خنده گفت:« جلوتو نگا کن جوجه رنگی!... 😏... ممکنه دفعه بعدی مثل گوجه له بشی... مراقب باش ضعیف کوچولو!...» من زبونم بند اومده بود. حنانه اومد به سمت من... سریع خودمو کشیدم عقب. اما حنانه مثل یه باز شکاری به سرعت خم شد و گردنمو گرفت. سریع ساعدش رو گرفتم اما مثل فولاد سفت بود. بدنمو نیم خیز کرد از روی زمین، توی چشماش غرور و قدرت موج میزد! کمرش رو راست کرد و منم با همون یه دستش بلندم کرد 😱 چه قدرتی!... لبخند طعنه آمیزی روی لباش میدرخشید هیچی نمیگفت و فقط با نگاه خوشگل ولی ترسناکش توی چشمام خیره شده بود... من بی اختیار گفتم:« حناااانه... بخدا اونروز نمیدونستم که...» همونجور که داشتم میگفتم نگاهش تنفر آمیز شد و لباس به هم فشرده شد، نذاشت حرفم تموم بشه و با گفتن:« خفه شو کثافت!» پرتم کرد سمت کاناپه. پرتم کرد روی کاناپه. اومد به سمتم، رنگم از ترس پریده بود و خودم چلوندم به گوشه کاناپه، پوزخندی زد و دستی به کیرم از روی شلوار کشید و گفت:« نترس جوجوی هرزه... کاریت ندارم...» یدفه متوجه شدم که کیرم راست شده 😱 و از نگاه حنانه معلوم بود که اونم فهمیده و گفت:« ببینم؟...وقتی میترسی... راس میکنی؟... 😏» کیر و تخمام رو سفت تو مشتش گرفت و داد من در اومد ولی با یه مشت چنان کوبید توی دهنم که خفه شدم و گفت:« اینکه موقع ترس راست میشه... با دیدن بدن من چی شد؟... هااااا؟... جوابمو بده کونی!... با دیدن بدن من چی شد؟...» و یه سیلی محکم زد توی گوشم طوری که گوشم سوت کشید... من فقط از درد التماس کردم بهش که حنانه سیلی دوم رو با گفتن:« خفه شو توله سگ!» بهم زد و ولم کرد. درد تا زیر سینه ام داشت میکشید. با نگاه تحقیر آمیز بهم گفت:« بر فرض نمیدونستی!... چرا نزدیک یک دقیقه داشتی نگام میکردی هرزه؟...» وقتی اینو گفت سرم سوت کشید و چشمام گرد شد. بهم تف کرد ساکش رو از روی کاناپه برداشت و رفت بیرون. من توی شوک بودم. یک دقیقه؟!!!... چطور فهمیده که من اینقدر نگاش کردم؟... واااای چه قدرتی داشت!!!!😱 عجب بدنی داشت 🤯 من با این جثه بزرگ رو چطور اینجوری مثل یه بچه گربه پرتاب کرد؟ 🤯😱
اما ماجرا به اینجا ختم نشد...
یه شب تا آخر شب بیرون موندم. مامان چندبار بهم زنگ زد ولی یکی به در میون جوابش رو دادم. خلاصه وقتی اومدم خونه که همه جا تاریک بود. اول رفتم توی اتاقم و لباسهامو در آوردم و لخت شدم، فقط یه شورت هفتی پام بود. گشنه ام بود... بخاطر همین رفتم توی آشپزخونه تا ببینم چی توی یخچال هست، برای خوردن. رفتم سر یخچال و مشغول بودم که یدفه یه دستی کونم رو مالید. ترسیدم و تا اومدم داد بزنم جلوی دهنمو گرفت جوری که فکم بسته شد و منو کشید سمت خودش... دست دیگه اش رو گذاشت روی شکمم و از پشت چسبید به کون و کمرم!... من وحشت کرده بودم... دستاش خیلی قدرتمند بودن. سعی کردم خودمو نجات بدم اما فایده نداشت... خیلی از من قوی تر بود و با دو تا دستاش کاملا بدنم رو در اختیار داشت. یهو تو گوشم گفت:« شششششششیییی... آروووووم... آرووووووم مرتیکه ی هرزه!» پشماااااااااااااااامممم 😱🤯 حنانه بود!!!! 🤯🤯 ادامه داد:« تو که دوس نداری همه بیدار بشن!... دوس داری؟؟؟... اگر صداات در بیاد گردنتو میشکنم جوجوی کونی...» و از پشت با باسنش یه تقه به کونم زد و مالید بهم... و گفت:« اووووووف... چه کون گردی هم داری! 🤤» دستشو از روی شکمم برد پایین و کیر و خایه هام رو مالید و گفت:« اوووووم... اینجا چه خبره؟؟؟ 😏» یهو سفت گرفتشون و گفت:« نظرت چیه همین الان تخماتو جوجه کنم؟...» من که له شدت ترسیده بودم، عرق سرد روی پیشونیم نشسته بود و میلرزیدم. جراتم نداشتم که داد بزنم و نمیتونستم تکون بخورم! حنانه دستش رو برد زیر شورتم 😱 سعی کردم حرف بزنم ولی با قدرت جلوی دهنمو گرفته بود. و گفت:« خفه میشی یا خودم خفت کنم؟...» ساکت شدم. ادامه داد:« اوووووووووم... اینجا رو ببین!... یه کیر موشی با دو تا تخم مرغ 😋🤤» خیلی اروم میمالیدشون... عملا حنانه داشت به من تجاوز میکرد. از اون طرف کصش رو به کونم میمالید. شورتم رو پاره کرد 😱 و دستش رو از همون جلو برد زیر تخمام و فاصله بین تخمام تا سوراخ کونم رو نوازش میکرد. کیرم راست شده بود... دستش رو آورد بالا و به ساقه کیرم مالید و گفت:« جوووووون... دوباره انگار از ترس راس کردی!... پسره هرزه!... تو انگار به آدمیزاد نبردی! 😏» همچنان کیر و خایه هامو با زیر تخمام رو میمالید. نمیدونم چند دقیقه داشت باهام حال میکرد. یدفه توی گوشم گفت:« دهنتو ول میکنم اما اگه صدات در بیاد مثل یه گنجشگ توی مشتم، جونتو میگیرم... میدونی که میتونم و برام مثل آب خوردنه!... فهمیدی؟» من با حرکت سر به سرعت تایید کردم.

دهنم رو ول کرد و گردنم رو از پشت گرفت... همونجور که تخمام رو گرفته بود... هولم داد و چسبوندم به کابینت... گردنم رو فشار داد و دولام کرد. صورتم رو مالید به صفحه روی کابینت... با خودم گفتم:« ای کاش اون کار رو نخواد باهام بکنه!» اما کرد! کونم رو که قمبل کرده بود رو شروع کرد مالیدن و گفت:« جووووون... چه کون گردی داری جوجه رنگی کردنی من!...» کونم رو نوازش میکرد و دستش رو میبرد لای شکاف کونم... بدنم میلرزید... نفس نفس میزدم از ترس. یدفه احساس سوزش کردم... تا اومدم چیزی بگم یه مشت زد توی دهنم و گفت:« خفه شو... مگه قرار نشد جیک نزنی!... همین جا سگ کشت کنم؟...» ساکت شدم. حنانه داشت مثل یه فنچ منو انگشت میکرد. اشکم دراومده بود... هی میگفت:« شل کن... شل کن کونی من!...» هر کار خواست باهام کرد... از طرفی انگشتاش رو تو کونم فرو میکرد و از طرف دیگه کصش رو به یه طرف کونم میمالید. بعد از چند دقیقه یدفه انگشتش رو در آورد و کرد توی دهنم... گفتم:« توله سگ آشغال... بخورش... تمیزش کن!...» ناخون بلند داشت و من مجبور شدم گوهم رو از زیر ناخوناش زبون بزنم و پاک کنم. بعدشم یه اسپانک سفت خرجم کرد و ولم کرد...
به قدری تحقیرم کرده بود دوس داشتم همونجا و همون لحظه بمیرم!... دوس نداشتم صورتمو از روی کابینت بردارم... حنانه چراف هالوژن ها رو روشن کرد و نشست روی صندلی غذا خوری و گفت:« خب... خب... خب... بلند شو آبجی ببینه! 😏😜😆» بی اختیار اطاعت کردم و کمرمو راست کردم. خون مقعدم از لای پاهام جاری بود... بدنم لخت لخت بود... حنانه با تمسخر و تحقیر گفت:« خب... یه چرخ بزن ببینم...» یکم چرخیدم... گفت:« کامل گوساله... کامل و آروم بچرخ تا ببینمت» اون داشت انتقام میگرفت ازم. برای چند دقیقه من اروم میچرخیدم و حنانه با تیشرت گشاد و پاهای عضلانیش که برهنه بود منو نگاه میکرد و زبونش دور لبهام میچرخید.
بعد از چند دقیقه بلند شد و بی اعتنا بهم رفت سراغ یخچال... یه شیشه آب برداشت و رفت... من که نمیدونم چم بود و احساس عجیبی داشت همونجا یر جام ایستاده بودم و صدای پاهای حنانه که از پله ها بالا میرفت رو میشمردم... احساسم انگار آمیخته ای از ترس... حقارت... و شوک عصبی بود!
فقط خدا خدا میکردم که ای کاش دیگه تموم شده باشه... ای کاش دیگه بیحساب شده باشه باهام... ای کاش!
قسمت بعدی:

3K notes
·
View notes
Text
چگونه با تلویزیون تبلیغاتی در مغازه، فروش خود را متحول کنیم؟
در دنیای امروز، یکی از مهمترین چالشهای هر کسبوکاری، جذب مشتریان بیشتر و افزایش فروش است. برای رسیدن به این هدف، استفاده از روشهای نوین تبلیغاتی اهمیت زیادی پیدا کرده است. یکی از ابزارهای موثر و کارآمد در این زمینه، تلویزیون تبلیغاتی است که به طور ویژه در مغازهها و فروشگاهها به کار میرود. این ابزار میتواند تاثیرات شگرفی در جلب توجه مشتریان، افزایش فروش و برندینگ کسبوکار داشته باشد. در این مقاله، به بررسی چگونگی استفاده از تلویزیون تبلیغاتی در مغازهها برای متحول کردن فروش پرداخته خواهد شد.
۱. ایجاد جلب توجه فوری
یکی از مهمترین ویژگیهای تلویزیون تبلیغاتی، قدرت جذب توجه است. وقتی مشتری وارد مغازه یا فروشگاه میشود، اولین چیزی که نظر او را جلب میکند، نمایشگرهای تلویزیونی هستند که با تصاویر رنگارنگ و جذاب، محصولات و خدمات را معرفی میکنند. تلویزیونهای تبلیغاتی با استفاده از نمایش ویدیوهای کوتاه و جذاب میتوانند توجه مشتریان را سریعاً جلب کنند و آنها را ترغیب به تعامل با فروشگاه نمای��د.
برای مثال، زمانی که تلویزیون تبلیغاتی در فروشگاه به معرفی تخفیفهای ویژه، محصولات جدید یا پیشنهادات جذاب بپردازد، مشتریان بهطور ناخودآگاه جذب این تبلیغات میشوند و تمایل دارند برای مشاهده بیشتر و حتی خرید از آنها بهرهمند شوند. این جذب فوری توجه میتواند منجر به افزایش مدت زمان حضور مشتری در فروشگاه و در نهایت خرید بیشتر شود.
۲. نمایش محصولات و خدمات به شکلی جذاب
یکی از ویژگیهای مهم تلویزیونهای تبلیغاتی، توانایی نمایش محصولات و خدمات به شکلی جذاب و حرفهای است. با استفاده از تلویزیون تبلیغاتی، شما میتوانید محصولات خود را در یک محیط زنده و واقعی نشان دهید. این امر کمک میکند تا مشتریان با کیفیت و ویژگیهای محصولات آشنا شوند و با دیدن نحوه استفاده از آنها، انگیزه خرید بیشتری پیدا کنند.
برای مثال، در یک فروشگاه لوازم آرایشی، میتوانید ویدیوهایی از نحوه استفاده از محصولات، تأثیرات آنها و نظرات مشتریان را پخش کنید. این نوع نمایش به مشتریان کمک میکند تا تصمیمات خرید خود را سریعتر و با اطمینان بیشتری بگیرند.
۳. افزایش تعامل با مشتریان
تلویزیونهای تبلیغاتی همچنین فرصتی برای تعامل مستقیم با مشتریان فراهم میآورند. شما میتوانید تبلیغاتی را که مشتریان میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند، نمایش دهید. به عنوان مثال، میتوانید تبلیغاتی که شامل کدهای تخفیف ویژه، مسابقات یا جوایز هستند، پخش کنید. این نوع تبلیغات باعث میشود مشتریان احساس کنند که به آنها توجه شده است و انگیزه بیشتری برای خرید پیدا میکنند.
همچنین، تلویزیونهای تبلیغاتی میتوانند به عنوان وسیلهای برای اطلاعرسانی در مورد رویدادها یا جشنوارهها مورد استفاده قرار گیرند. این امر میتواند مشتریان را به مغازه دعوت کرده و آنها را تشویق به بازدید بیشتر از فروشگاه کند.
۴. ارتقاء برندینگ و شناخت بیشتر برند
یکی از کارکردهای دیگر تلویزیون تبلیغاتی، کمک به ارتقاء برندینگ و شناخته شدن برند است. استفاده منظم از تلویزیونهای تبلیغاتی در فروشگاه میتواند باعث ایجاد شناخت بیشتر در ذهن مشتریان شود. وقتی مشتریان چندین بار تبلیغات شما را مشاهده کنند، ناخودآگاه برند شما را به یاد خواهند آورد و این امر میتواند منجر به افزایش وفاداری مشتریان شود.
برای تقویت برندینگ، تبلیغات تلویزیونی شما باید در هماهنگی با تصویر برند شما باشد. از رنگها، لوگو، و شعارهای برند خود به طور مداوم استفاده کنید تا مشتریان بتوانند برند شما را به راحتی شناسایی کنند.
۵. افزایش فروش با استفاده از تخفیفها و پیشنهادات ویژه
تلویزیونهای تبلیغاتی میتوانند ابزار قدرتمندی برای معرفی تخفیفها و پیشنهادات ویژه باشند. مشتریان همیشه به دنبال بهترین پیشنهادات و تخفیفها هستند، و نمایش این پیشنهادات روی تلویزیونهای تبلیغاتی میتواند آنها را ترغیب به خرید کند. از آنجایی که تلویزیونهای تبلیغاتی جلب توجه زیادی دارند، شما میتوانید تخفیفها و پیشنهادات خاص خود را به صورتی جذاب و دیدنی به نمایش بگذارید.
برای مثال، شما میتوانید تخفیفهای ویژه برای خریدهای عمده یا فروشهای فصلی را روی تلویزیون تبلیغاتی نمایش دهید. این روش میتواند باعث افزایش فروش و جذب مشتریان جدید شود.
۶. ایجاد تجربه مشتری متفاوت
تلویزیونهای تبلیغاتی نه تنها به فروش بیشتر کمک میکنند بلکه میتوانند تجربه خرید مشتری را نیز متفاوت کنند. نمایش تبلیغات جذاب و حرفهای روی تلویزیون میتواند جو مغازه را جذابتر و پویاتر کند. این امر میتواند به ایجاد یک تجربه خرید بهتر برای مشتریان منجر شود و به نوبه خود، احتمال بازگشت مشتریان و خریدهای مکرر را افزایش دهد.
۷. بهبود اثرگذاری تبلیغات با استفاده از محتواهای متنوع
یکی دیگر از مزایای تلویزیونهای تبلیغاتی در مغازهها، قابلیت پخش محتواهای متنوع است. شما میتوانید از ویدیوهای تبلیغاتی، محتوای آموزشی، مصاحبه با مشتریان راضی، معرفی محصولات و خدمات جدید و حتی پخش موسیقیهای خوشایند برای جلب توجه بیشتر استفاده کنید. این نوع محتوای متنوع میتواند مخاطبان مختلف را جذب کند و اثربخشی تبلیغات شما را بیشتر کند.
نتیجهگیری
تلویزیون تبلیغاتی در مغازهها یک ابزار قدرتمند برای متحول کردن فروش است. با استفاده از این تکنولوژی، میتوان به راحتی مشتریان را جذب کرده، آنها را به خرید ترغیب نمود و تجربه خرید آنها را بهبود بخشید. همچنین، تلویزیونهای تبلیغاتی میتوانند به ارتقاء برندینگ، نمایش محصولات و خدمات، و اطلاعرسانی در مورد تخفیفها و پیشنهادات ویژه کمک کنند. در نهایت، اگر به درستی از تلویزیون تبلیغاتی در مغازه خود استفاده کنید، میتوانید شاهد تحول چشمگیری در فروش خود باشید.
منبع : تلویزیون شهری در یزد
0 notes
Text
@alirafieiv
شیشهگر به کارگردانی عثمان ریاض انیمهای ژاپنی در سری پاکستانی است. این تصاویرِ متحرک بخشی از فضاسازیهای نقاشگونهی فانتزیک در باوری از لحنِ فیلسوفانهی میازاکی است. بخش جنگیِ آن نسبتاً الهامی از «مدفن کرمهای شبتاب» تاکاهاتا است و در معارفهی عشقِ آن ذاتِ سمبولیک بودن را میتوان در اندام ساخته شده برای گُلِ شیشهای که بر طرز معجزهآسایی در دستان دختر قرار میگیرد، دید. این مفهومِ پیجانده شده در یک فُرمِ ژاپنی که توسط ذهنِ پاکستانی خلق شده را در ژانری از ضدِّ جنگ بودن میتوان درک کرد. البته که آنچه من را به سمتِ تماشای «شیشهگر» هدایت کرد، نامِ رویایی آن بود. در این عنوان، منِ مخاطب به طرز�� ناخواستهای در فُرمی از رویاپردازیِ ذهنی قرار میگیرم که تماشای آن مستقیماً ضمیرِ ناخودآگاه را فعال میکند. پسری که در کودکی رازی را کشف میکند، دختری که در کودکی ریشهی عشق را در دلِ او میکارد، مردی که در بزنگاهِ تاریخ آن دوران را یادآوری میکند و... رسالتِ یک اَنیمهی خوب دیدن است. در سینما، مقیاسِ تصویر با پرسپکتیوی (ژرفنمایی) از لوکیشن جریان پیدا میکند امّا در انیمه، ذهنیت نقاش بر کاغذ تعیین کننده مقیاسی از بُعدِ متافیزیکی آن است. بر همین اساس در انیمهها میتوانیم به وسیلهی نقاشی، مضمون، تولید کنیم و در سینما سعی بر نزدیک شدنِ به آن داریم و...
youtube
#علی رفیعی وردنجانی#نقد فیلم#art#youtube#animation#digital art#artwork#critic#artists on tumblr#digital illustration#شیشه گر#the glassworker#نقد انیمیشن#Youtube
0 notes
Text
چرا ست هدایای تبلیغاتی بهترین انتخاب برای برند شماست؟
در دنیای رقابتی امروز، هر برند به دنبال راههایی است که بتواند خود را از دیگران متمایز کند. یکی از مؤثرترین و جذابترین روشها برای شناساندن برند، استفاده از هدایای تبلیغاتی است. در این راستا، ست هدایای تبلیغاتی به عنوان یک انتخاب هوشمندانه میتواند تاثیر زیادی بر روی ذهن مشتریان بگذارد. در این مطلب، به بررسی ویژگیها و مزایای این هدایا پرداخته و چگونه میتوانند به ارتقاء برند شما کمک کنند.
اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد، این است که هدایای تبلیغاتی به عنوان ابزاری برای تسهیل ارتباط با مشتریان عمل میکنند. با ارائه یک ست هدیه، پیام برند شما به شکل ملموس و مثبتی به مشتریان منتقل میشود. این نوع هدایا به افراد احساس خاص بودن میدهد و ارتباط عاطفی قویتری بین برند و مشتری ایجاد میکند. خود برند "پردیس گیفت" با ارائه ستهای متنوع و با کیفیت، میتواند به شما در ایجاد این ارتباط مثبت کمک کند.
علاوه بر این، ستهای هدیه تبلیغاتی میتوانند به تقویت شناخت برند کمک کنند. با انتخاب هدایایی که متناسب با هویت برند شما باشد، میتوانید در ذهن مشتریان ماندگار شوید. مثلاً اگر برند شما مربوط به صنایع دستی است، ستهایی از محصولات دستی و اصیل میتوانند جذابیت بیشتری به نام برند شما بدهند. فروشگاه پردیس گیفت با ارائه طراحیهای خاص و متفاوت، این امکان را برای برند شما فراهم میکند که در ذهن مشتریان باقی بمانید.
یکی دیگر از مزایای ست هدیه تبلیغاتی، هزینه مناسب آنهاست. بسیاری از برندها به دنبال روشهای بازاریابی موثر و در عین حال اقتصادی هستند. با تهیه ستهای هدیه از فروشگاه پردیس گیفت، نه تنها میتوانید هزینهها را مدیریت کنید بلکه میتوانید هدایای با کیفیت و متنوعی را تهیه نمایید که برای مشتریان یادآور تجربه خوشایند همکاری با برند شما باشد.
در واقع، هدایای تبلیغاتی میتوانند به عنوان یک نوع تبلیغ غیرمستقیم عمل کنند. به این صورت که وقتی یک مشتری، ست هدیهای از شما دریافت میکند، آن هدیه در زندگی روزمرهاش استفاده میشود و در نتیجه به صورت ناخودآگاه برند شما در ذهن او حک میشود. به همین دلیل، میتوان گفت که ست هدیه تبلیغاتی میتواند به نوعی یک سفیر برای برند شما باشد.
در نهایت، لازم به ذکر است که انتخاب فروشگاه مناسب برای خرید ستهای هدیه تبلیغاتی اهمیت زیادی دارد. پردیس گیفت به عنوان یکی از بهترین فروشگاهها در این زمینه، میتواند با ارائه محصولات متنوع و با کیفیت، به شما کمک کند تا بهترین انتخابها را داشته باشید. بنابراین اگر به دنبال ارتقاء برند خود هستید و میخواهید ارتباط بهتری با مشتریان برقرار کنید، بیتردید ست هدایای تبلیغاتی از پردیس گیفت یکی از بهترین گزینهها برای شما خواهد بود.
در نتیجه، ست هدایای تبلیغاتی نه تنها یک ابزار بازاریابی هوشمندانه است، بلکه یک وسیله مؤثر برای ایجاد و تقویت روابط با مشتریان نیز به شمار میآید. با انتخاب درست و استفاده از خدمات معتبر فروشگاههایی مانند پردیس گیفت، میتوانید برند خود را به سطح بالاتری ارتقاء دهید و جایگاه خود را در بازار تثبیت کنید.
0 notes
Text
راز یک رابطه عاشقانه و موفق: فقط ۳۰ روز امتحان کن!
ببین، مردا یه نیاز درونی دارن، نیاز به اینکه احساس قدرت کنن. اما این قدرت، قدرت فیزیکی نیست! یعنی لازم نیست هی بهش بگی «تو قویای»، یا ازش بخوای وسایل سنگین رو جابهجا کنه. نه! قدرت واقعی، حسیه که تو بهش میدی. بهش بگو چقدر زرنگه، چقدر باهوشه، چقدر می تونه مسائل رو مدیریت کنه، چقدر می تونه از پس مشکلات بربیاد. این کارا باعث میشه اعتماد به نفسش بالا بره، حس کنه یه مرد قدرتمنده و ناخودآگاه تلاش بیشتری برای شاد کردن تو بکنه. وقتی این حس رو تو وجودش زنده کنی، با تمام وجودش برای تو وقت می ذاره، بهت توجه میکنه، و احساس مهم بودن رو بهت هدیه می ده.
مطالعه ادامه راز یک رابطه عاشقانه و موفق
از جهنم تا بهشت با هدف ارصلان اسدی
0 notes
Text
تعبیر خواب نبات زعفرانی برای دختر مجرد
خوابها همواره بخشی اسرارآمیز و پررم��وراز از زندگی انسان بودهاند. بسیاری از افراد معتقدند خوابها پیامهایی از ضمیر ناخودآگاه، آینده یا حتی جهانهای ناپیدا هستند. در این میان، دیدن مواد غذایی خاص در خواب، بهویژه با ویژگیهایی چون طعم، رنگ و رایحه، میتواند نشانههای مهمی در بر داشته باشد. یکی از این موارد، دیدن نبات زعفرانی در خواب برای دختر مجرد است. این خواب میتواند با توجه به جزئیاتش، پیامهایی از شادی، تحول عاطفی یا حتی رزق و روزی به همراه داشته باشد.
نبات زعفرانی در خواب؛ نماد شیرینی زندگی با رنگی از معنویت
نبات، بهعنوان مادهای شیرین و بلورین، در بسیاری از فرهنگها نماد شیرینی، نعمت و شادمانی است. وقتی این نبات با زعفران همراه میشود، علاوه بر جنبهی شیرینی، عنصر گرما، انرژی، نشاط و معنویت نیز به آن اضافه میگردد. زعفران در فرهنگ ایرانی نماد برکت، شانس و انرژی مثبت است و در طب سنتی نیز برای تقویت روحیه و شادیآفرینی استفاده میشود.
در نتیجه، دیدن نبات زعفرانی در خواب میتواند نشانهای از ورود خبرهای خوش، تحولات مثبت و احساسات شیرین در زندگی بیننده خواب باشد؛ مخصوصاً اگر بیننده دختر مجردی باشد که ممکن است در مرحلهای از انتظار برای آیندهای بهتر قرار داشته باشد.
تعبیر عمومی خواب نبات زعفرانی برای دختر مجرد
برای دختر مجرد، دیدن نبات زعفرانی معمولاً به یکی از موارد زیر اشاره دارد:
آغاز یک رابطه عاطفی شیرین: این خواب میتواند نشانهای از ورود فردی خوشقلب و مهربان به زندگی دختر باشد؛ کسی که با خود آرامش، شادی و حس حمایت به همراه دارد.
بهبود وضعیت مالی یا شغلی: اگر در خواب، نبات زعفرانی بهعنوان هدیه دریافت شود، ممکن است نشانهای از دستیابی به موفقیت شغلی، افزایش درآمد یا حمایت مالی از سوی خانواده یا فردی مؤثر باشد.
آرامش درونی و افزایش انرژی مثبت: زعفران نماد نشاط روحی است. این خواب میتواند پیامدهندهی خروج از حالتهای غم، اضطراب یا بلاتکلیفی و ورود به دورهای از اعتمادبهنفس و حس خوب درونی باشد.
بررسی خواب با توجه به جزئیات
تعبیر خواب بسته به جزئیات آن میتواند تغییر کند. در ادامه، به چند سناریوی رایج میپردازیم:
۱. خوردن نبات زعفرانی
اگر دختر مجرد در خواب مشغول خوردن نبات زعفرانی باشد، تعبیر آن رسیدن به لذتهای معنوی و دنیوی است. این خواب ممکن است نشانگر رسیدن به خواستهای شیرین، مانند قبولی در آزمون، موفقیت در کاری خاص یا دریافت پیشنهاد ازدواج باشد.
۲. هدیه گرفتن نبات زعفرانی از کسی
اگر خواب بیننده نبات زعفرانی را از فرد خاصی (آشنا یا غریبه) هدیه بگیرد، این فرد ممکن است در آینده نقش مؤثری در زندگی او ایفا کند. ممکن است نشانهای از خواستگاری، حمایت عاطفی یا ارتباط دوستانه عمیق باشد.
۳. شکستن یا ریختن نبات
اگر در خواب نبات زعفرانی شکسته یا ریخته شود، ممکن است هشداری باشد نسبت به فرصتی که در حال از دست رفتن است یا احساس ناپایداری در روابط یا امیدها. در چنین مواردی، بهتر است بیننده خواب به دقت به روابط یا تصمیمات اخیر خود نگاه کند.
۴. دیدن مقدار زیادی نبات زعفرانی
این خواب میتواند نشانهای از فراوانی شادی و فرصتها باشد. مخصوصاً اگر نباتها در بستهبندی یا ظرفی زیبا قرار داشته باشند، نشانهی آمدن روزهای پر از برکت است.
تعبیر روانشناختی خواب نبات زعفرانی
در دیدگاه روانشناختی، خوابها بازتابی از احساسات، افکار و نیازهای درونی ما هستند. برای دختری که در زندگی واقعی بهدنبال امنیت عاطفی، موفقیت یا آرامش است، دیدن نبات زعفرانی میتواند نشاندهندهی نیاز به دیدهشدن، عشق، تأیید اجتماعی یا پیشرفت شخصی باشد.
رنگ زعفرانی که ترکیبی از طلایی و نارنجی است، در روانشناسی رنگها نشانگر خلاقیت، گرما، اعتمادبهنفس و رشد شخصی است. بنابراین، ممکن است این خواب بیانگر این باشد که بیننده در حال گذار از مرحلهای به مرحلهای پختهتر و روشنتر از زندگی خود است.
نتیجهگیری
دیدن خواب نبات زعفرانی برای دختر مجرد، اغلب تعبیرهایی شیرین و امیدبخش به همراه دارد. این خواب میتواند نشانهای از ورود خبرهای خوش، تحول در روابط عاطفی، بهبود شرایط اقتصادی یا حتی رشد معنوی و درونی باشد. البته تعبیر دقیقتر خواب به عوامل مختلفی مانند حالت روحی بیننده خواب، جزئیات دقیق صحنه خواب و شرایط زندگی فرد بستگی دارد.
اگر چنین خوابی دیدید، آن را بهعنوان پیام مثبتی از ناخودآگاه یا نشانهای از اتفاقی خوش در نظر بگیرید؛ اما در عین حال، توجه به نشانهها، حفظ تعادل در احساسات و تلاش برای رشد فردی، مسیر تحقق آن پیام شیرین را هموارتر میکند.
منبع : پرده نبات یزدی
0 notes
Video
youtube
بلوغ احساسی: آمادگی برای عشق یا پر کردن خلأهای احساسی؟ بخش اول بلوغ احساسی یا پر کردن خلأهای درونی؟ رابطهای آگاهانه یا وابستگی پنهان؟ آیا رابطهای که در آن هستید نتیجهی آمادگی واقعی برای عشق است یا فقط تلاشی ناخودآگاه برای پر کردن یک کمبود درونی؟ بسیاری از افراد بدون آنکه متوجه باشند، وارد روابطی میشوند که نه از عشق، بلکه از ترس، وابستگی یا نیاز به تأیید نشأت گرفته است. 🔸 بلوغ احساسی: یعنی شناخت عمیق از خود، پذیرش نقاط ضعف و قوت، توانایی مدیریت هیجانات، استقلال فکری و عاطفی، و داشتن عزتنفس ��افی برای ایجاد یک رابطهی متعادل و سالم. فردی که به بلوغ احساسی رسیده، عشق را انتخاب میکند، نه اینکه به آن پناه ببرد. 🔸 خلأهای احساسی: زمانی ایجاد میشوند که فرد احساس ناامنی درونی، ترس از تنهایی، یا نیاز ��فراطی به توجه و تأیید دیگران دارد. در این شرایط، رابطه نه بر اساس صمیمیت واقعی، بلکه بر پایهی وابستگی ناسالم، ترس از رها شدن، و تلاش برای فرار از حس پوچی شکل میگیرد. 🔻 اگر در رابطهای هستید، از خود بپرسید: - آیا از بودن با این فرد احساس رشد، آرامش و امنیت دارم یا مدام دچار اضطراب و ترس از دست دادن هستم؟ - آیا بدون این رابطه هم احساس رضایت از خود دارم یا فکر میکنم بدون آن چیزی کم دارم؟ - آیا این رابطه بر اساس انتخاب آگاهانه است یا از سر ترس و نیازهای برآوردهنشدهی گذشته؟ پاسخهای شما میتوانند نشان دهند که رابطهتان از روی عشق و بلوغ احساسی شکل گرفته یا از روی نیازهای پنهان و ناتمام گذشته. انتخابهای آگاهانه در روابط، کیفیت زندگی شما را تعیین میکنند!
#youtube#EmotionalMaturity#بلوغ_احساسی#HealthyRelationships#رابطه_سالم#ConsciousLove#عشق_آگاهانه#PersonalGrowth#توسعه_فردی#عزت_نفس#SelfEsteem#EmotionalVoid#خلأهای_احساسی#InnerGrowth#EmotionalWellbeing#SelfAwareness#روابط_سلامت_عاطفی#آرامش_درونی#خودآگاهی#دکترتقوی#drarashtaqavi CoachArash#relationshipcoaching#drtaqavi
0 notes
Text
بازاریابی ارجاعی چیست؟ آشنایی با استراتژیهای ریفرال مارکتینگ انسانها ذاتاً اجتماعیاند و وقتی از خریدی راضی باشیم، بهطور ناخودآگاه آن را به دیگران توصیه میکنیم. این همان قدرت جادویی بازاریابی ارجاعی است. مشتریان وفادار شما، بهترین تبلیغکنندگان برندتان هستند. هر روز، میلیونها مکالمه درباره برندها در میان مردم جریان دارد. طبق تحقیقات، ۶۵٪ از کسبوکارهای جدید از طریق معرفی و توصیه دیگران جذب میشوند. این یعنی اعتماد و تجربه شخصی، قویترین ابزار بازاریابی شماست. به کسبوکار یا فروشگاه محبوب خود فکر کنید. چگونه با آن آشنا شدید؟ از طریق جستجوی گوگل؟ عبور تصادفی؟ یا شاید توصیه یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا یک اینفلوئنسر؟ احتمالاً شما هم آن را به دیگران معرفی کردهاید، نظر مثبتی درباره آن نوشتهاید یا حتی در ازای دریافت تخفیف، مشتری جدیدی به آنجا آوردهاید. بازاریابی ارجاعی یکی از قدرتمندترین روشهای رشد کسبوکار است. این روش به شما امکان میدهد از اعتماد و شبکه مشتریان فعلی خود، برای جذب مشتریان جدید استفاده کنید. بهجای صرف هزینههای بالا برای تبلیغات، میتوانید با یک برنامه بازاریابی ارجاعی هوشمندانه، فروش و اعتبار برندتان را چند برابر کنید. در این راهنما از وب آنجل، بهطور جامع بررسی میکنیم که بازاریابی ارجاعی چیست، چگونه میتوان آن را خودکارسازی کرد، چه برندهایی در این زمینه موفق بودهاند و چه ابزارهایی میتوانند به اجرای یک برنامه ارجاعی موفق کمک کنند. 🚀........ 🔗 https://webangel.marketing/referral-marketing/?utm_source=dlvr.it&utm_medium=tumblr #بازاریابی_ارجاعی #مارکتینگ #بازاریابی #برندینگ #کسب_و_کار #استراتژی_مارکتینگ #تبلیغات
0 notes
Text

Who or What are We?
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
اگر پاراگراف پرده ی سوم نمایشنامه هملت اثر شکسپیر ، که با جمله معروف
To be, or not to be
بودن یا نبودن
را بخوانید
میبینید این اندیشمند چه سوال های بنیادی در این قطعه مطرح کرده است
که به نظر من شاید جوابش در دانستن این سوال باشد که
who or what am i ?
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
بسیاری از نوشته ها حتی فیلم ها و سریال ها به این سوال بنیادی (من کی یا چی هستم ؟) پرداخته اند
برای نمونه از اندیشمندان ایرانی میتوان به مولانا اشاره کرد که بسیار به این موضوع پرداخته است
در دفتر دوم مثنوی چنین آمده است
ای برادر تو همان اندیشهای
ما بقی تو استخوان و ریشهای
گر گُلَست اندیشهٔ تو، گلشنی
وَر بُوَد خاری، تو هیمهٔ گُلخَنی
.
یا در یک رباعی چنین گفته است
تا در طلب گوهر کانی ، کانی
تا در هوس لقمهٔ نانی ، نانی
این نکتهٔ رمز اگر بدانی ، دانی
هر چیز که در جستن آنی ، آنی
.
همین متفکران به صورت های مختلف این فرضیه را مطرح کردهاند که (تن و جسم و بدن) خاکی صرفا یک نگه دارنده ی موقت است برای آن (اندیشه) که به نام های مختلفی میخوانیمش
.
گر بشکند این جامم من غصه نیاشامم
جامی دگر آن ساقی در زیر بغل دارد
جامست تن خاکی جانست می پاکی
جامی دگرم بخشد کاین جام علل(ـی) دارد
.
و چه خوب آن علل را ناصرخسرو چنین گفت
جانت را اندر تن خاکی به دانش زر کن
.
اما اینکه واژه دانش و زر در این مدل سخن های رمزگونه چیست سرمنشاء اختلاف هاست
همینطور واژه های دیگری چون اندیشه یا جان و یا . . . ـ
توضیحش به زبان ساده این است
ما میدانیم صفر و یک سر منشاء نرم افزار ها برای کامپیوتر میباشد اما بدون یک سخت افزار جلوه گر نیستند
پس آنچه که به یک سخت افزاری مثل موبایل یا کامییوتر هویت میبخشد نرم افزار است که خودش بخش های مختلفی دارد
.
حال میتوان اینگونه گفت که سخت افزار بشر "جسم" اوست و نرم افزارش "جان" او
میشود برای "جان" نام های مختلفی بنا به مکتبی که در آن سیر میکنیم در نظر گرفت
مثلا
به قول والتر بیشابِ سریال فرینج
one glorious consciousness
یا اندیشه یا هویت یا هرچه
یک (خود)آگاهی باشکوه(کامل)
نباید دعوا سر اسم گذاری باشد وقتی ماهیت منظور مشخص است
منظور "نرم افزار" بشریست
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
با فهم این موضوع عده ای میخواهند جاودانگی را میسر کند
یا به آن شکلی دیگر بدهند
با این تئوری که بتواند "خودآگاهی کامل" یا همان اندیشه یا هویت شخصی را همچون کلیه و قلب و دست و پا و . . . به جسم دیگری پیوند بزنند
در این راه تا حدودی امتحان های موفق آمیزی انجام شده است به گونه ای که این تئوری را دست یافتنی کرده
به عنوان مثال
وقتی ما با اندیشه ای چه محسوس چه نامحسوس آشنا میشویم و آنرا چه خودآگاه چه ناخودآگاه در زندگی اجرا میکنیم در اصل اندیشه ما آن اندیشه بیگانه را پس نزده و پیوند موفقیت آمیز بوده
یا
وقتی در اصطلاح توسط طرفداران یک ایدئولوژی چه به زور چه به میل مغزشویی میشویم باز همین اتفاق افتاده است
حتی میتواند اندیشه ای در خواب طبیعی یا مصنوعی (هیپنوتیزم) به ما پیوند زده بشود
خلاصه همه ی اینها پیوند قسمتی از نرم افزار ثانوی میباشد به پیکر اصلی نرم افزار ما که خود آن پیکره هم خُرد خُرد شکل گرفته است
شده گاهی پیوندی چنان تابلو است که دیگران توانسته اند آنرا حس کند و به ما بگویند چقدر شبیه آن آدمی شدیم که از آن پیوند را دریافت کردهایم
اینجاست که همنشینی ها مهم میشود و میفهمیم چرا بزرگان اندیشمند به آن به گونه های مختلفی اشاره کرده اند
.
البته همه ی اینها پیوند "تکه ای" میباشند چراکه ما آن نرم افزار اصلی خودمان را که در اصل جان و هویت ماست همیشه حفظ میکنیم
مثل هر پیوندی در بقا
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
حال اگر بشود
کل هویتی را روی کالبدی خام سوار کرد
یا با تکنیک مغزشویی
کل هویت شخصی را پاک کرد بعد روی آن یک هویت کامل را دوباره نوشت
آنگاه ما توانسته ایم هویت آن شخص مثلا مرده را زنده کنیم با تمام ویژگی های خُلقی و رفتاری
و چون شبیه سازی جسم یا همان "سخت افزار" توسط علوم دیگر همیشه بسیار ممکن تر و دستیافتنی تر بوده ما در آینده میتوانیم شخص مورد نظر خود را همچون فرانکنشتاین تخیلی به عرصه واقعیت بیاوریم
Frankenstein
به طوریکه اطرافیان او نخواهند توانست تمایز قابل بیانی برای گفتن پیدا بکنند
.
برای حس آنچه گفته شد
در واقعیت اکنون هم ما در حال تغییر های محسوسی هستیم که اطرافیان را میتواند متعجب بکند یا نکند به ما گوشزد بکنند یا نکنند
که مثلا قبلا اینطور نبودی یا چرا عوض شدی و از اینجور چیزها که نشده کسی نشنیده باشد
و همینطور
گاهی از کسی خوشمان میآید چون ویژگی های یک عزیز دیگر را در او میبینیم و بلعکس حال اگر با کل "هویت" ی برخورد کنیم تمایزی هم اگر باشد یا قابل قبول است یا کم کم دیده نمیشود
.
البته میدانیم پارادوکسی در بالا هنگام پیوند کل هویت روی یک جسم دیگر رخ میدهد که منجر به پس زدن یا موقت بودن پیوند میشود اما میتوان با شبیه سازی یا کلون سازی سلول های پایه ای جسم رفع گردد
یعنی تولید جسمی پایه ای با گذشته آن "جان" ، که البته خام است اما مناسب پیوند جدید در حال میباشد
وااااای🤯هزاران سال
تــــــجـربـه جـان
روی جسم جـوان
اما هر اشتباهی در آن منجر به
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
خلاصه در آینده
دیگر مسئله ، "بودن یا نبودن" نیست
سوال و مسئله ی اصلی این ست که
آیا خوده حقیقی آن شخص است که به عرصه وجود ( بودن ) گام نهاده
آیا حس کردن تجربه هایی که جسم انجام نداده را متوجه میشود
یا که نه "ما چیزی جز اندیشه نیستیم" حال به هر عنوان و واژه ای که به نمایندگی از کلیت نرم افزار بشری خطابش میکنیم
مثلا
اندیشه ، جان ، خودآگاهی ، ذهن ، روح ، حافظه ، هویت ، کنش و واکنش ها ی شیمیایی مغز ، صفر و یک های روی هارد هر چه
این "خود" که میگوییم آیا همین است؟ که میتوان اینطور جاودانه اش کرد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

حالت های مختلفی از این فهم را که گفتم در سریال فرینج به خوبی با نمایش مامور زنی به نام "اُلویا دانم" تصویر و تصور سازی کرده است و الحق و الانصاف خانم "آنا تورو" به خوبی از پس بازی این "چندین حالت" برآمده و واقعا حقش برنده شدن سه دوره ی متوالی در همایش "جوایز ساترن" بوده است
.
اکنون در یک نما این چندین حالت را برایتان نمایش میدهم

END
.
ویکیپدیا: جوایز ساترن (به انگلیسی: Saturn Awards) جوایزی است که از سوی آکادمی فیلمهای علمی-تخیلی، فانتزی و ترسناک اعطا میشود

.
.
.
#30ahchaleh#na_zzanin#ناظنین#fringe#anna torv#olivia dunham#saturn awards#walter bishop#peter bishop#frankenstein#brainwashing#indoctrination#déjà vu#time loop#Time hole#possessed#mythical#Mental#Legendary#one glorious consciousness#consciousness
4 notes
·
View notes
Text
مزایای خرید ممبر برای کانال ایتا
در دنیای امروز که شبکههای اجتماعی و پیامرسانها نقش بسیار مهمی در برقراری ارتباطات و بازاریابی دارند، داشتن یک کانال پرمخاطب و فعال در این پلتفرمها میتواند به طور چشمگیری بر برندینگ، کسب و کار و اهداف شخصی تأثیر بگذارد. یکی از پیامرسانهایی که در ایران به شدت مورد توجه قرار گرفته، ایتا است. ایتا با امکاناتی مشابه تلگرام، به کاربران ایرانی این امکان را میدهد که در فضای آنلاین ارتباط برقرار کرده و محتواهای خود را به اشتراک بگذارند. یکی از روشهایی که برای جذب مخاطب در کانالهای ایتا استفاده میشود، خرید ممبر است. این مقاله به بررسی مزایای خرید ممبر برای کانال ایتا میپردازد.
1. افزایش اعتبار و اعتبار اجتماعی
یکی از اصلیترین مزایای خرید ممبر برای کانال ایتا، افزایش اعتبار اجتماعی است. در دنیای امروز، هرچقدر تعداد اعضای یک کانال بیشتر باشد، بهنظر میرسد که آن کانال از اعتبار بیشتری برخوردار است. افراد بهطور ناخودآگاه تمایل دارند به کانالهایی بپیوندند که اعضای زیادی دارند، زیرا آنها را قابل اعتمادتر و معتبرتر میبینند. خرید ممبر باعث میشود که کانال شما به سرعت به یک مرجع معتبر تبدیل شود و اعضای واقعی و فعالتری به خود جذب کند.
2. جذب مخاطب هدفمند
یکی دیگر از مزایای خرید ممبر، جذب سریعتر مخاطب هدفمند است. هنگامی که تعداد اعضای یک کانال افزایش مییابد، احتمال جذب افراد جدید نیز بیشتر میشود. این افزایش اعضا ممکن است باعث شود که مخاطبان بیشتری که به نوع خاصی از محتوا علاقه دارند، به کانال شما بپیوندند. در واقع، خرید ممبر میتواند به عنوان یک محرک اولیه برای جذب مخاطب واقعی و هدفمند در نظر گرفته شود.
3. افزایش تعاملات و بازدیدها
خرید ممبر بهویژه اگر از منبعهای معتبر و واقعی انجام شود، میتواند باعث افزایش تعاملات در کانال شود. وقتی که اعضای کانال بیشتر شوند، طبیعتاً احتمال بیشتری برای ایجاد تعامل در پستها و نظرات وجود خواهد داشت. این تعاملات میتوانند شامل لایکها، نظرات و اشتراکگذاری محتوا باشند که خود به افزایش دیده شدن کانال کمک میکند.
4. مزایای تبلیغاتی و تجاری
برای کسانی که از کانال ایتا به عنوان یک ابزار تبلیغاتی یا تجاری استفاده میکنند، خرید ممبر میتواند به شدت مفید باشد. وقتی تعداد اعضای کانال زیاد باشد، کسبوکارها و برندها تمایل دارند تا تبلیغات خود را در چنین کانالهایی قرار دهند. این تبلیغات میتواند شامل تبلیغات مستقیم یا حتی پیشنهادات همکاری و اسپانسری باشد که میتواند منجر به درآمدزایی از کانال شود. در نتیجه، خرید ممبر برای کسانی که به دنبال کسب درآمد از طریق تبلیغات هستند، یکی از بهترین روشها است.
5. افزایش رتبه در نتایج جستجو
یکی دیگر از مزایای خرید ممبر، تأثیر آن بر رتبه کانال شما در نتایج جستجو است. الگوریتمهای ایتا، مشابه بسیاری از پلتفرمها، به فعالیت و تعداد اعضای کانال توجه دارند. هرچقدر تعداد اعضای کانال بیشتر باشد، احتمال اینکه کانال شما در نتایج جستجو بالاتر بیاید، بیشتر است. این به معنای دیده شدن بیشتر و جذب مخاطب بیشتر است.
6. ایجاد انگیزه برای تولید محتوا
خرید ممبر میتواند انگیزه بیشتری برای تولید محتوای باکیفیت و مستمر در کانال ایجاد کند. وقتی تعداد اعضای کانال به سرعت افزایش مییابد، مدیر کانال ممکن است احساس مسئولیت بیشتری برای ارائه محتواهای ارزشمند و جذاب پیدا کند. این امر به نوبه خود باعث رشد و پیشرفت کانال میشود.
7. پیشگیری از افت فعالیت کانال
در برخی موارد، کانالهای جدید یا کانالهایی که در حال رشد هستند، ممکن است با مشکل افت تعاملات و کاهش تعداد اعضا روبهرو شوند. خرید ممبر میتواند بهعنوان یک کاتالیزور عمل کرده و از کاهش تعداد اعضا و فعالیت در کانال جلوگیری کند. این کار باعث میشود که کانال شما در ابتدا فعال و پرمخاطب باقی بماند.
8. کاهش هزینههای تبلیغاتی
خرید ممبر میتواند در برخی موارد هزینههای تبلیغاتی را کاهش دهد. بهجای اینکه زمان و هزینه زیادی را صرف جذب اعضای واقعی کنید، میتوانید از طریق خرید ممبر، تعداد اعضای کانال خود را به سرعت افزایش دهید و سپس از این اعضا برای جذب اعضای واقعی و فعالتر استفاده کنید. این امر میتواند هزینههای شما را در تبلیغات و بازاریابی به طور چشمگیری کاهش دهد.
9. ساخت جامعه فعال و پایدار
اگر خرید ممبر بهطور صحیح و از منابع معتبر انجام شود، میتواند به ساخت یک جامعه فعال و پایدار کمک کند. هرچقدر اعضای کانال شما بیشتر باشند، احتمال ایجاد ارتباطات و گفتوگوهای مفید میان اعضا نیز بیشتر میشود. این تعاملات میتوانند بهطور مستقیم بر کیفیت و پویایی کانال شما تأثیر بگذارند.
نتیجهگیری
خرید ممبر برای کانال ایتا میتواند مزایای زیادی داشته باشد، از جمله افزایش اعتبار اجتماعی، جذب مخاطب هدفمند، افزایش تعاملات و بازدیدها، و ایجاد انگیزه برای تولید محتوای باکیفیت. با این حال، باید توجه داشت که خرید ممبر باید با دقت و از منابع معتبر انجام شود تا از پیامدهای منفی مانند جذب اعضای غیرفعال یا رباتها جلوگیری شود. بهطور کلی، خرید ممبر میتواند بهعنوان یک ابزار مؤثر برای رشد و توسعه کانالهای ایتا در مراحل اولیه در نظر گرفته شود.
منبع : https://inxta.ir/خرید-ممبر-ایتا/
0 notes
Text
آبلوموفیسم و انزوای خودخواسته
در جهانی که پیشرفت و رقابت بهعنوان ارزشهای محوری تبلیغ میشوند، حضور افرادی که آگاهانه از این مسیر فاصله میگیرند، شگفتانگیز است. این افراد، که شاید بتوان آنها را پیروان ناخودآگاه فلسفه پوچگرایی (نیهیلیسم) دانست، زندگی را بدون هدف مشخصی دنبال میکنند و بر زندگی در لحظه تأکید دارند. انتخاب آنها گویی تلاشی برای فرار از فشارهای زندگی مدرن و بیپایان بودن آنهاست، تعریف کلاسیک موفقیت در جامعه…

View On WordPress
0 notes
Text
وایرال چیست؟
در دنیای دیجیتال امروزی، با وجود تعداد بیشماری از مطالب، پستها و ویدیوها در فضای مجازی، برخی از این محتواها توانایی دارند به سرعت و به شکلی گسترده میان افراد مختلف پخش شوند. این پدیده که به نام "وایرال" (Viral) یا "محتوای ویروسی" شناخته میشود، به نوعی از محتوای آنلاین اشاره دارد که به طور ناگهانی محبوب میشود و در مدت کوتاهی توسط تعداد زیادی از کاربران مشاهده، به اشتراک گذاشته یا واکنش نشان داده میشود. اما چرا یک محتوا وایرال میشود؟ چه عواملی باعث میشود که یک ویدیو، عکس یا مقاله در شبکههای اجتماعی مانند آتش در میان کاربران منتشر شود؟ در این مقاله، به مفهوم وایرال و جنبههای مختلف آن خواهیم پرداخت.
مفهوم وایرال (Viral)
وایرال در لغت به معنای "ویروسی" است، و در دنیای دیجیتال به محتوایی اطلاق میشود که همانند یک ویروس، با سرعت و گستردگی زیادی از فردی به فرد دیگر منتقل میشود. برخلاف روشهای سنتی تبلیغات که نیاز به هزینههای بالا و برنامهریزی دقیق دارند، محتوای وایرال اغلب به دلیل جذابیت یا تأثیرگذاری ذاتیاش به سرعت و بهصورت ارگانیک گسترش پیدا میکند. این نوع محتوا از طریق کاربران و شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، تیکتاک و حتی پیامرسانها مثل واتساپ و تلگرام به اشتراک گذاشته میشود.
چرا محتوا وایرال میشود؟
برای اینکه یک محتوا وایرال شود، باید ترکیبی از عوامل مختلف را در بر داشته باشد که به طور ناخودآگاه کاربران را به اشتراکگذاری آن تشویق کند. در ادامه، به برخی از این عوامل اشاره میکنیم:
1. احساسات قوی ایجاد کند
یکی از مهمترین عواملی که میتواند باعث وایرال شدن یک محتوا شود، توانایی آن در ایجاد احساسات قوی در مخاطب است. این احساسات میتواند شامل شادی، شگفتی، خنده، ترس، همدردی یا حتی خشم باشد. محتوایی که بتواند احساسات قوی و متناقض را در افراد بیدار کند، احتمال بیشتری دارد که توسط کاربران به اشتراک گذاشته شود.
2. قابل شناسایی و شخصی باشد
محتوایی که بتواند با زندگی روزمره، تجربیات یا باورهای افراد همخوانی داشته باشد، اغلب به راحتی به اشتراک گذاشته میشود. این محتوا ممکن است یک شوخی یا تصویر آشنا باشد که مردم آن را مرتبط با تجربیات خود میدانند و از آن برای بیان نظرات یا احساسات شخصی خود استفاده میکنند.
3. ساده و قابل فهم باشد
محتوای وایرال باید ساده و قابل درک باشد. محتوایی که پیام خود را به صورت پیچیده و گیجکننده منتقل کند، احتمال کمتری دارد که کاربران تمایل به اشتراکگذاری آن داشته باشند. پیامهای ساده و واضح بیشتر قابلیت انتشار سریع و گسترده را دارند.
4. زمانبندی مناسب
گاهی اوقات یک محتوا به دلیل زمانبندی مناسب وایرال میشود. به عنوان مثال، در زمان وقوع یک رویداد جهانی یا رخداد فرهنگی خاص، محتواهایی که به این موضوعات مربوط هستند، شانس بیشتری برای وایرال شدن دارند. ارتباط مستقیم با مسائل داغ و موضوعات روز میتواند باعث شود افراد بیشتری تمایل به اشتراکگذاری آن پیدا کنند.
انواع محتوای وایرال
محتواهایی که وایرال میشوند میتوانند از انواع مختلف باشند. در ادامه به برخی از انواع متداول محتوای وایرال اشاره میکنیم:
1. ویدیوهای کوتاه
ویدیوهای کوتاه به دلیل قابلیت جلب توجه سریع و انتقال پیام در مدت زمان کم، یکی از پرطرفدارترین انواع محتوای وایرال هستند. این ویدیوها معمولاً شامل موضوعاتی خندهدار، احساسی یا حتی آموزشی هستند.
2. تصاویر و میمها
میمها (memes) تصاویری هستند که اغلب به همراه یک متن طنزآمیز یا کنایهآمیز منتشر میشوند. این نوع محتوا به دلیل سادگی و قابلیت اشتراکگذاری آسان، معمولاً به سرعت وایرال میشود.
3. چالشها
در سالهای اخیر، چالشهای آنلاین (Online Challenges) به یکی از محبوبترین محتواهای وایرال تبدیل شدهاند. نمونهای از این چالشها "چالش سطل آب یخ" بود که میلیونها نفر در سراسر جهان در آن شرکت کردند و این چالش به شکل وسیعی در رسانههای اجتماعی پخش شد.
4. اخبار فوری و عجیب
اخبار فوری و عجیب نیز یکی از انواع محتوایی است که میتواند وایرال شود. مردم اغلب تمایل دارند اخبار هیجانانگیز یا غیرمنتظره را با دوستان و خانواده خود به اشتراک بگذارند.
مزایا و معایب وایرال شدن محتوا
مزایا:
افزایش آگاهی از برند یا پیام یکی از مهمترین مزایای وایرال شدن محتوا برای کسبوکارها یا افراد، افزایش سریع و گسترده آگاهی از برند یا پیام است. وایرال شدن محتوا میتواند تعداد زیادی از افراد را در مدت زمان کوتاهی با محصول یا خدمات شما آشنا کند.
کمهزینه و مؤثر وایرال شدن محتوا اغلب بدون نیاز به هزینههای سنگین تبلیغاتی اتفاق میافتد. این نوع تبلیغات ارگانیک و از طریق کاربران انجام میشود، که میتواند بازدهی بالاتری نسبت به تبلیغات سنتی داشته باشد.
معایب:
کنترل ناپذیری محتوا وقتی یک محتوا وایرال میشود، کنترل کامل بر نحوه انتشار و تفسیر آن تقریباً غیرممکن است. این موضوع میتواند در برخی موارد به تحریف یا سوءتفاهم منجر شود.
تاثیرات منفی اجتماعی گاهی اوقات محتواهای وایرال میتوانند تأثیرات منفی اجتماعی به دنبال داشته باشند. برای مثال، محتوای خشونتآمیز یا توهینآمیز که به طور گسترده به اشتراک گذاشته میشود، ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد.
نتیجهگیری
وایرال شدن محتوا یکی از پدیدههای جذاب و مهم دنیای دیجیتال است که میتواند تأثیرات بزرگی بر مخاطبان و حتی کسبوکارها داشته باشد. با درک بهتر عواملی که باعث وایرال شدن یک محتوا میشوند و انتخاب محتوای مناسب، میتوان از این فرصت برای افزایش آگاهی و تقویت ارتباط با مخاطبان بهرهمند شد. با این حال، مدیریت و کنترل محتوا پس از وایرال شدن نیز از اهمیت زیادی برخوردار است تا از هرگونه پیامد منفی جلوگیری شود.
منبع : مشاور کسب و کار در یزد
0 notes
Text
@alirafieiv
چاوا ساخته لاکسمن اوتکار سینمایِ وطنپرستیِ محضِ هندی در بازهای از تاریخِ فرهنگ و هنرِ کشوری است که حسادتش به «مختارنامه» میرباقری، عیان شده. این حسادت یک خاصّیتِ درمانی دارد. اجتماعی که تاریخ نمیداند باید با زبانِ فرهنگِ وطنپرستانه از تاریخش سخن گفت. اگرچه اَبرقهرمان بودن در سینمای هند یک امرِ طبیعی شده و منطقها در مبارزات و جابجایی اشیاء شکلِ مُدرنی از تخیل به خود میگیرند که بیننده ناخودآگاه لبخند خواهد زد، و از بُعدِ زمانی سکانسهای ابتداییِ «چاوا» را نمیتوان با سکانسهای پایانی آن مربوط کرد و جمع بست امّا مشخصاً شخصیت در این فیلم یک پیامِ صریح دارد و آن: ایستادگی در برابر دشمن و بدخواهِ میهن است. این دشمن چه مغول باشد و چه انگلیس و دار و دستهاش در این سینما گاه با زبانِ تخیل، گاه با زبانِ رقص و شعر و گاه با یک بازیِ ورزشی «باج» آشوتوش گواریکر، با آن بازیِ وطنپرستانهی عامر خان که بعدها در «دنگل» به کُشتی و ژانر تبدیل میشود، همواره مانند ساکنینِ غزه در حال سنگاندازی به حریف است. هجومِ دوست داشت��یِ هند حتّی حالا هم که از روی حسادت کوچک به «مختارنامه» ساخته شده، بخشی از فرهنگ، تاریخ و هنرِ کشوری است که همهی توانِ تخیلی و تکنیکی خود را به کار میگیرد تا عضلاتش از دشمن بیشتر نمایان شود و...
youtube
#علی رفیعی وردنجانی#art#youtube#نقد فیلم#چاوا#chhaava#film review#movie review#سینمای هند#نویسنده#تاریخ#هنر#Youtube
0 notes