#نسل زد
Explore tagged Tumblr posts
Text
طلوع جهانشمول احرار، خط بطلانی است بر استعمار مغز ها -کانال تلگرام
#ahrar#جهانشمولیسم#یونیورسالیسم#logo#جهانشمول احرار#سازمان جهانشمول احرار#صلح جاودان#صلح پایدار#جهان وطنی#تکامل بزرگ#احرار#جمهوری جهانی#نسل زد
1 note
·
View note
Text
زمیں سے رشتۂ دیوار و در بھی رکھنا ہے
سنوارنے کے لیے اپنا گھر بھی رکھنا ہے
ہوا سے آگ سے پانی سے متصل رہ کر
انہیں سے اپنی تباہی کا ڈر بھی رکھنا ہے
مکاں بناتے ہوئے چھت بہت ضروری ہے
بچا کے صحن میں لیکن شجر بھی رکھنا ہے
یہ کیا سفر کے لیے ہجرتیں جواز بنیں
جو واپسی کا ہو ایسا سفر بھی رکھنا ہے
ہماری نسل سنورتی ہے دیکھ کر ہم کو
سو اپنے آپ کو شفاف تر بھی رکھنا ہے
ہوا کے رخ کو بدلنا اگر نہیں ممکن
ہوا کی زد پہ سفر کا ہنر بھی رکھنا ہے
نشان راہ سے بڑھ کر ہیں خواب منزل کے
انہیں بچانا ہے اور راہ پر بھی رکھنا ہے
جواز کچھ بھی ہو اتنا تو سب ہی جانتے ہیں
سفر کے ساتھ جواز سفر بھی رکھنا ہے
****
کہو تو نام میں دے دوں اسے محبت کا
جو اک الاؤ ہے جلتی ہوئی رفاقت کا
جسے بھی دیکھو چلا جا رہا ہے تیزی سے
اگرچہ کام یہاں کچھ نہیں ہے عجلت کا
دکھائی دیتا ہے جو کچھ کہیں وہ خواب نہ ہو
جو سن رہی ہوں وہ دھوکا نہ ہو سماعت کا
یقین کرنے لگے لوگ رت بدلتی ہے
مگر یہ سچ بھی کرشمہ نہ ہو خطابت کا
سنوارتی رہی گھر کو مگر یہ بھول گئی
کہ مختصر ہے یہ عرصہ یہاں سکونت کا
چلو کہ اس میں بھی اک آدھ کام کر ڈالیں
جو مل گیا ہے یہ لمحہ ذرا سی مہلت کا
فاطمہ حسن-
4 notes
·
View notes
Text
شب قبل از اولین روز دانشگاه
با ی که بعد از تور قایق اشنا شدیم، گفت توی ساختمونمون یه ایرانی دیگه هم هست.
دیروز بهم گفتن بیا اینجا با ایرانیه و دوست پسرش بریم بیرون. رفتیم رستوران ایرانی و درکل چیل بود و خوش گذشت. دختره ایرانی دیاسپوراست و شدید حرفاش راجع به ایران و فرهنگ و کالچر و کسشر رو مخه. از اینایی که کل عمرش اینجا بوده بعد مثلا نظرش راجع به تعارف کردن اینه که باید نگهش داریم. نمیدونه که تو ایران عذاب آوره با تعارف واقعی زندگی کنی. بهش گفتم نسل ما داریم سعی میکنیم که تعارف رو دیگه نداشته باشیم و خواسته امون رو مستقیم بگیم، گفت آره جوونایی که ایرانن دوست دارن سمت فرهنگ "غربی" برن. :))
دیگه منم حوصله توضیح نداشتم حقیقتش. از نظرش احتمالا تو رگای اون خون ایرانی بیشتری در جریانه تا من. :)))))
بعدش رفتیم بار و دوتا آلمانی خودشون اومدن سمت ما که دوست دارید بازی کنیم همه باهم؟ اولش یکم سخت بود واسه هممون گرم بگیریم بعدش من بازی جاسوس رو تعریف کردم و چند دست ب��زی کردم و خوش گذشت. :)))) پسر آلمانیه رفت راند سوم آبجو بگیره تو مسیر برگشت همه از دستش افتاد و شکست و من سمت چپم کامل خیس شد. حالا هی معذرت خواهی میکرد و خیلی خجالت کشید. منم هی میگفتم ببین بیخیالش ناراحت نباش. هرکدوممون ممکن بود این گندو بزنیم. رفت یه راند دیگه خرید.
با دختر آلمانیه( میفهمم که عجیبه که از نژادشون استفاده میکنم به جای اسمشون ولی خب تو هیچ جای تامبلرم نمیخوام از کسی اسم ببرم.) شروع کردیم صحبت کردن. فهمیدم فمنیسته و بهم گفت فلان مقاله رو راجع به ایران و تظاهراتای پارسال خوندم بهم میگی درسته یا نه؟ خیلی هم محتاط بود که یه وقت چیزی نگه که بد باشه. گفت تو مقاله نوشته بود که دیگه آزاد شده و همه بدون حجاب میرن. گفتم نه، اینطوریه که ماها سرمون نمیکنیم و پوشش خودمونو سعی میکنیم با تمام ترسش داشته باشیم، ولی ممکنه دستگیر شیم، اذیت بشیم و دادگاهی بشیم. درنهایت یا زندان میبرن یا جریمه سنگین. باورشون نمیشد. بعد از کلی بازی کردن ساعت 1-2 بود فکرکنم همه اومدیم بیرون و اومدیم سمت خونه. واقعا خوش گذشت و تجربه باحالیی بود ولی خیلی خرج شد و هرلحظه داشتم فکرمیکردم الان با یورو 70 تومن اینی که دارم میخورم چقدر میشه؟ بدترین تصمیم هم این بود که شب کلاسا رفتم مست شدم. واقعا دیگه نمیکنم این کار رو چون قشنگ عذاب کشیدم تا صبح سر خوابیدن و تا عصر امروز. بعدشم راجع به سریال و اینا حرف زدیم تو مسیر برگشت و خداحافظی کردیم. همون شب مارو شناختن ولی گفتن فردا داریم میریم کارائوکه فلان بار بیاید شماهم. :)) چیزی که من از زندگی جوونای اینجا فهمیدم دانشگاه به جای خودش و انقدر جدیش نمیگیرن. ولی تفریح جایگاه ویژه ای داره واسشون و از قبل برنامه میریزن که هر شب کجا برن و چیکار کنن.
--
روز اول دانشگاه واقعا مغزم داشت گاییده میشد از خستگی و خواب. ساعت 2 رسیدم خونه و از مستی و خستگی فقط تونستم لباسارو دربیارم و بخوابم. ساعت واسه 6:15 گذاشتم که برم حموم.
کلاس اول خوب بود. قشنگ جوری که ف میگفت رغابت زیاده باید ��لاش کنی واقعا اگر میخوای نمره خوبی بگیری. حالا کار گروهی و کسشرای درسی از هفته بعد قراره جدی شروع شه.
کلاس دوم واقعا فاجعه بود انقدر که همه خوابشون میومد. استاده انگار پرش افکار شدید داشت و داشت تو ذهنش با خودش صحبت میکرد و اندازه 3-4 فاکینگ ساعت فقط حرف زد. به گ توی سلف 10 یورو نقد دادم چون نداشت و میخواست غذا بخوره گفت فردا بهت میدم. بعد حساب کردم دیدم من تنها کسیم اونجا که ارزش پول کشورش با عن برابری میکنه و من پیشنهاد دادم که پول بهش بدم و درحالی که بقیه داشتن نگاه میکردنش. به م هم دیشب 30 یورو دادم چون مغازهه کارتخوان نداشت. و همش دارم حساب میکنم که 30 یورو میشه2 میلیون و صد. :) ده یورو میشه 700 هزارتومن. مامانم سرمایه اشو نداد بهم که اینجا به خاطر جلب رضایت هی پول خرج کنم. غذای کسشر دانشگاه با حجم کمش هم 5 یورو شد و واقعا نمیصرفید.
از این به بعد باید درس رو بیشتر بچسبم واقعا اگر میخوام فارغ التحصیل شم و کار خوب پیدا کنم. کار پیدا کنم سر خرج کردن خیالم راحت تره تا الان. واقعا وجدانم گاییده شده انقدر هرچیزیو به ریال حساب میکنم.
دیگه احتمالا غذای دانشگاه رو نخورم و یه موزی پروتئین باری چیزی ببرم سرکلاس بخورم.
--
امروز که داشتم به خواهرم تو واتس اپ میگفتم که چقدر باحال بوده این دو هفته وسط کلاس که یهو آنلاین شدم دیدم نوشته که خیلی خوشحالم که اونجا داری حال میکنی. وسط کلاس یهو گریه ام داشت میگرفت اینو که خوندم. از تک تک تجربه ها و از تک تک مکالمه هام بهش میگم و اونم با علاقه گوش میده ولی اینجا نیستش که بهش اینجارو نشون بدم. امروز ویدئو کال کردیم و مثل هرروز براش تعریف کردم چطور بود امروز از همه چیزایی که اینجا مینویسم بهش میگم. مامان بعد از چندروز تو قیافه بودن بالاخره اومد ویدئوکال. :))
تلفنو که قطع کردم براش کلی عکس و فیلم فرستادم مثل هرروز که ببینه دانشگاهمون و مسیر و جاهای دیدنی چطوریه. بعد که نوبت اون بود که ایران بگه برگشت گفت که خاله دعوت کرده شام بریم خونه اش و دارم فلانجا مسافرت میرم. گریه ام گرفت که درجریان هیچکدومشون نیستم و یه لحظه دلم واسه زندگی سگیم تنگ شد و تا الان که دارم تایپ میکنم فقط گریه میکنم. یه لحظه حس کردم خیلی فشار رومه. چون ماها که از ایران مهاجرت میکنم هیچ راه دیگه ای برای زندگیمون تو ایران جلوی روی خودمون ندیدیم. ناامیدی و تاریکی مطلق دو تا کلمه ان که زندگی منو تو ایران توصیف میکردن. اینجا اینطوری نیست که دلم واسشون تنگ نشه، فهمیدم که مکانیسم دفاعیم درمقابل این شرایط اینطوریه که دوست دارم همش مشغول بیرون رفتن و مست کردن باشم تا واقعا به این فکرکنم که مهاجرت کردم و دور از خانواده امم. نمیدونم چرا امروز یهو فشار زیاد روحی بهم وارد شد، تا جایی که تونستم با این که خسته فکری و فیزیکی بودم و داشتم از خواب میمردم، با دوست ویتنامیم دانشگاه موندم که فقط میام خونه تنها نباشم.
بقیه بچه ها اینجا اسم زندگیشون اینجا رو مهاجرت نذاشتن، انگار صرفا اومدن تجربه جدید کسب کنن و این کشور رو توی لیستشون تیک بزنن، یا علاقه شدید به این موضوعا دارن و اومدن واقعا برای شغل آینده اشون آماده شن. و منی که تنها راه جلوم این بود، دانشگاه مجانی بود، شهر آرزوهام بود و ارزون ترین و راحت ترین راه بود واسم واسه فرار از ایران.
امروز توی توییتر اینو از صادق هدایت خوندم : " ما همچنان میسوزیم و میسازیم، قسمتمان بوده یا نبوده دیگر اهمیت ندارد. سگ بریند روی قسمت و همه چیز."
الان باید تنها تمرکزم درس خوندن باشه و آماده شدن واسه کلاسای فردا که فعال باشم و بتونم دو سه ماه بعد کار پیدا کنم، ولی نشستم دارم گریه میکنم.
بختت ایرانی. بختت.
-
الان یادم افتاد که امروز تا ویدئو کال کردم خواهرم با ذوق اومده تو اتاق که براش تعریف کنم از روزم و من گفتم حس میکنم دیگه انقدر اینجا مشغولم که کمک م ارتباطم قطع میشه! واقعا کاپ قهرمانی حرف های نسنجیده زدن و دل بقیه رو شکوندن رو باید به من بدن. خاک تو سرم واقعا.
-
بچه های کلاسمونم با من خیلی دوستن چون من خیلی سعی کردم کمکشون کنم و بهشون هم خونه معرفی کردم و خیلی سر چیزمیزای مختلف راهنماییشون کردم.چند بار برگشتن بهم گفتن تو که مشکلی نداری که خیلی اجتماعی هستی. امروز با دوست ویتنامی که صحبت میکردم داشتم میگفتم حس میکنم خیلی فشار رومه و باید درس بخونم و خیلی درسامون با ایران فرق میکنه و کانسپتارو باید به انگلیسی یاد بگیرم از اول. اونم میگفت که اونم همینطوریه و سختشه و باید چندبرابر درس بخونه. بعد گفتم که این دوهفته تجربه های باحالی به دست آوردم و انقدر با آدمای جدیدی آشنا شدم و دوست شدم که تو کل عمرم نبود اینطوری. تعجب کرد برگشت گفت تو که اتفاقا خیلی اجتماعی هستی و باید دوستای زیادی داشته باشی.
امروز دوباره یادم افتاد که چقدر روزای اول دانشگاه کلا میتونه استرس آور و سردرگم کننده باشه. من دو تا تجربه دیگه روز اول دانشگاه رو دارم و الان میخوام هی به خودم بگم که زود قضاوت نکن معمولا نظرت وسط ترم عوض میشه و درس میخونی و میتونی خودتو برسونی، ولی نگرانی همه چیزو دارم. اول از همه پول درآوردن، که لازمه اش اینه که کار کنم، که لازمه اینم اینه که درسارو خوب از پسشون بربیام چون نمره اینجا اهمیت داره و شاید همین پروژه هایی که میدن درنهایت تاثیر بذاره روی این که چه کاری و کجا پیدا میکنم.
استاد اولمون برگشت گفت 600 نفر واسه این پروگرم اپلای کرده بودن و فقط شما 40 نفر قبول شدید. خودتون رو دسته کم نگیرید و درسته که از بک گراندهای مختلف با سیستم های آموزشی مختلف میاید ولی از سوال کردن نترسید، شاید ما یه چیزیو ا��نجا میگیم که تو لیسانس نداشتید و یه سری دیگه داشتن پس نگران نباشید هرکسی یه جوریه. حرفاش بهم اطمینان خاطر داد ولی بازم این حس که همیشه باید بهترین باشم و مامان و بابام با من جوری رفتار کردن که حتی اگر 20 بگیرم میپرسیدن چندنفر دیگه 20 شدن؟ باعث شده که هیچوقت حس نکنم کافیم و با این که همه شاید یه مشکلیو داریم ولی من واسه خودم این مشکلو ده برابر میکنم.
4 notes
·
View notes
Video
youtube
2016 10 29 Cyrus the Great
فیلم مستند: خیزش مردم ایران در پاسارگاد - ایران آدینه ۷ آبان ۱۳۹۵ - ۲۸ اکتبر ۲۰۱۶ فیلمساز: بهمن چهلامیرانی زمان ساخت فیلم: آبان ۱۳۹۵ - نوامبر ۲۰۱۶ این فیلم بازتابِ نگاهِ بخشی از مردم ایران به کوروش هخامنشی و پیشینهِ خود است. پس از خودکشی مردم ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و ۳۸ سال در جادهِ خاکی رفتن و خوشبختی را در بیابان جستجو کردن، سرانجام یک نسل شیکِ پاسارگادی به میدان آمد و برای نخستین بار در یک کُنش میدانی خواستِ خود برای براندازی جمهوری اسلامی و بازگشتِ ایران به آیندهای درخشان که در سال ۱۳۵۷ از دست داده بود را فریاد زد. هزاران هزار ایرانی از سرتاسرِ ایران، در یک کارِ خودجوش، در سالگردِ بزرگداشتِ کوروش هخامنشی در آرامگاه این پادشاه انساندوست، پاسارگاد، گردِهم آمدند و به بهانهِ این روزِ فرخنده که نخستین منشورِ حقوق بشر به اراده کوروش هخامنشی به جهان پیشکش شده است، فریاد سر دادند و خواستارِ ایرانی شدند آرام، آباد و آزاد. گرچه در این روزِ فرخنده بسیاری دستگیر شدند و جمهوری اسلامی پروانه نداد که کسی در این آرامگاه چنین کُنشی را در سالهای پس از آن سال، تکرار کند و بسیاری را دستگیر کرد اما پایههای حکومت ضحاک در همان روز به لرزه درآمد و زمینه برای خیزشهای دی ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و شهریور ۱۴۰۱ و همچنین نافرمانیهای بیشمارِ مابین خیزشها ریخته شد. اینگونه است که در این روز سیمرغ از خاکستر خود برخواست و در ��یزشهای پس از آن پَروبال باز کرده است و در راستای پیروزی رستاخیزِ بزرگِ ملی ایرانیان پرواز میکند. پانوشت: پس از پایان ساخت این فیلم مستند کوشش شد که تلویزیونهای برونمرزی آن را برای ثبت در تاریخ پخش کنند اما با کوششهای فراوان تنها یک شبکه پذیرفت که این مهم را انجام دهد و آن تلویزیون اندیشه، “شورای ملی” بود. سرانجام با چند ماه تاخیر، در برنامهِ “زمان انتخاب - نگاهی دوباره به ۷ آبان ۱۳۹۵” بهمن چهلامیرانی مهمان مهدی آقازمانی، در مورد اهمیت خیزش ۷ آبان ۱۳۹۵ و پیامدهای درخشان آن گفت که با گذشت زمان روشن شد که این پیشبینیها درست بودند و ایران با خیزشهای پیدرپی در راستای پیروزی یک رستاخیز بزرگ ملی گام بر میدارد. تماشای این مستند را به همهِ دلباختگان ایران پیشنهاد میکنم که در سالگردِ ۷ آبان ۱۴۰۲ پسندیده است. بهمن چهلامیرانی انسانشناس
0 notes
Text
في النبوة اسمه "يوشع" بن نون، واللي هو كان نفسه الغلام اللي ذكرت حكايته مع سيدنا موسى عند مجمع البحرين!.
المُهم أن في الفترة دي بني اسرائيل كانوا في التيه اللي امتد لأربعين سنة، لحد ما مات منهم الناس اللي كانت مضللة وخايفين يدخلوا الأرض المقدسة وامتنعوا عن ده
20/2
بعد طلب سيدنا موسى، ونشأ جيل جديد من الإسرائيليين، واللي استطاع سيدنا "يوشع بن نون" أنه يخرجهم أخيرًا من التيه ده، وكان معاهم التابوت ..
التابوت ده مكنش تابوت عادي كده، لأ خالص .. كان فيه سر عجيب أودعه الله به وهو السكينة فكان يكفي وجوده بينهم ليشعروا بالأمان والقوة
20/3
والطمأنينة وكان كفيل وجوده للإسرائيليين بأنهم ينتصروا بالحروب ويفتحوا البلاد، كان تابوت مُعجزة بحد ذاته !.
استطاع النبي يوشع بن نون عليه السلام أنه يقود بني اسرائيل لغزو بيت المقدس، والزحف بجيشه نحو المدينة وبعهدته التابوت اللي كان سر الانتصار ..
20/4
توفى النبي "يوشع"وبدأ بني اسرائيل في الاضمحلال وبدأت رايتهم وقوتهم بالخفوت على الرغم من أن تابوت العهد وسطهم لكن فتوحاتهم انتهت وانهمكوا في قتل الأنبياء علشان محدش يقولهم صح وغلط وعاشوا فترة من الفساد تاني، لحد ما جاء أحد ملوك العمالقة من الكنعانيين إسمه " جالوت"
20/5
والعماليق كانوا عماليق بالفعل فكان بيصل طول الواحد منهم لثلاثة أمتار وأي واحد فيهم قادر على سحق اللي قدامه ببساطة شديدة، وفعلاً دخلوا وغزوا بيت المقدس وأخدوا من بني اسرائيل شيء مُقدس للغاية، هاه .. ايه بقى .. أيوة .. ( تابوت السكينة ) أخدوه من وسطهم ومشوا !.
20/6
بعد ما بني اسرائيل فقدوا القوة والعزة وحل بيهم الضعف والهوان، وبعد ما كانوا بيقتلوا أي نبي بيجيلهم، أصبحوا في مأزق حيث انقطع سير النبوة فيهم إلا من سيدة واحدة كانت هي من نسل الأنبياء، فأخذ الكهنة يدعوا الله أن يرزقها بالولد الذي يكون نبياً صالحًا عساه يُعيد لهم المجد
20/7
الذي أضاعه "جالوت" وأهدره العماليق، وأستجاب الله فولدت نبي الله " صموائيل" واسمه يعني " استجابة الله" وعاش وسطهم حكم بينهم بالعدل وأعاد تعاليم التوراة، وعند إقتراب أجله طلبوا منه أن يُعين لهم ملكًا منهم يكون حاكمًا عليهم وقائدًا في استعادة بيت المقدس فأوحى الله إلى
20/8
"صموائيل" ب "طالوت" ملكا..
هنا كانت المشكلة ...أمر "صموئيل" بني اسرائيل بأن يأخذوا عصا مُعينة من عصيانه وأنه الملك المنتظر من ساوى طوله طول تلك العصا وهكذا ساوت العصا طول واحد فقط كان ذو بسطة في بنيانه، يعني كان طويل جدًا واسمه "طالوت" والمشكله أنه لم يكن من سادة القوم
20/9
فعارض بني اسرائيل الفكرة تمامًا فكان "طالوت" يعمل كبستاني بسيط فكيف له أن يكون ملكًا على السادة، فأوحى الله علامة لملكه إن تابوت العهد يرجع ليهم، فوافقوا "صموئيل" على كلامه على مضض عسى أن يعود التابوت، وبالفعل ما أن صار طالوت ملكًا أنزل الله عليهم التابوت من السماء
20/10
وكانت تحمله الملائكة وبالفعل صار طالوت ملك بني اسرائيل الجديد، بني اسرائيل الذين عادوا أقوياء يملكون تابوت العهد !.
بدأ "طالوت" بقى يجمع جيش قوي ويسلحه، ويخطب فيهم يحمسهم حيث إنهم دلوقتي معاهم "تابوت السكينة" وبالفعل قدر يجمع اكتر من ٧٠ ألف جندي شاب قوي
20/11
وقرر انه يبدأ الزحف ناحية جيش العماليق، اللي بيقودهم بقى رجل قوي جدًا اسمه "جالوت" ..
امتاز طالوت انه ذكي، عارف بني إسرائيل كويس، ومُدرك مدى خوفهم وماديتهم، فقرر أنه يحطهم في اختبار بسيط كده، كان في نهر ما بين فلسطين والأردن هيعدوا عليه في سكتهم، الجو كان حار جدًا
20/12
والرطوبة عالية، والجنود عطشانة، فأصدر "طالوت" أمرًا عسكريًا بمقتضاه إن مفيش جندي يشرب من النهر ده، والي هيشرب منه يكون مطرود خارج الجيش فورًا، إلا اللي هيغترف "غرفة" كده بايده عشان يُذهب عطشه!.
شرب معظم الجنود من النهر إلا عدد قليل منهم هو اللي صبر وأطاع الأمر
20/13
يُقال إن اللي فضل مع "طالوت" في حدود من ٦ آلاف ل ٤ آلاف جندي!.
كمل "طالوت" بيهم المسيرة ناحية جيش العماليق، وفعلاً وصلوا ووقف الجيشين في مواجهة بعض، مجموعة من الجنود الي فضلوا مع "طالوت" أول لما شافوا العماليق وقوتهم، وعددهم اللي أكيد اكبر من عدد بني إسرائيل خافوا وانسحبوا
20/14
من الجيش وبرضه فضل "ثابت" طالوت والي معاه مخافوش..
خرج "جالوت" القوي العملاق يُطلب مُبارزة فردية رجل لرجل من بني إسرائيل، وده كان عُرف مُتبع كده في الحروب زمان، إنه يخرج واحد من اقوى الرجال هنا وواحد من أقوى الرجال هنا ويقاتلوا بعض بشكل فردي ..
20/15
تخيل كده وضع الفئة المتبقية من جنود بني إسرائيل بعد كل الي مروا به من تمسكهم بطاعة الملك "طالوت" وعدم الشرب من النهر وبعدين ثقتهم في انهم رغم عددهم الصغير أنهم هينتصروا برضه زد على ذلك دلوقتي إن في واحد منهم يخرج رجل لرجل أمام "جالوت" القوي وده أكيد بيضحي بنفسه!.
20/16
هنا خرج "طالوت" وقال للجنود اللي هيقتل "جالوت" هزوجه من بنتي ومن بعدي يكون له المُلك، المهم كان في شاب صغير كده وسط الجنود دي، واسمه "داوُد" سمع الكلام ده فتقدم من غير ما يخاف وطلب إن هو اللي يبارز "جالوت" فأتاح له "طالوت" الفرصة بعد أن حذره !.
20/17
تقدم "داوُد" وكان معاه "مقلاعة" اللي هي زي "النبلة" بس أقوى بكتير وكانت دي السلاح المنتشر للشباب والمراهقين عمومًا في الفترة دي، فتقدم بها ومعاه خمس أحجار في جعبته بس، يعني خمس فرص لا أكثر !.
وقف "داوُد" الصغير قدام "جالوت القوي العملاق، في الأول فضّل جالوت يتكلم
20/18
ويستهزأ ببني إسرائيل والولد الصغير اللي هما باعتينه، وفي لحظات استخدم "داوُد" سلاحه البسيط ورماه بحجر في عينه، فسقط جالوت القوي، فتقدم "داوُد" وسحب السيف بتاعه منه، وبكل قوة وضعه في رأسه، وسط ذهول كل الحاضرين من بني إسرائيل أو العماليق، وبدأت المعركة وانهزم العماليق
20/19
حيث اتقتل منهم اللي اتقتل وهرب منهم من هرب، ولما رجع بني إسرائيل أوفى"طالوت" بعهده ل "داوُد" والذي سيصير أول من يجمع بين النبوة والمُلك !.
المصادر ..
البداية والنهاية لابن كثير ..
تفسير الطبري .
القصص القرآني ومتوازياته التوراتية - فراس السواح
20/20
0 notes
Text
نحوه استعدادیابی نسل زد
نسل Z، نسل بومی دیجیتال، با ویژگیهای منحصر به فرد خود، چالشهای جدیدی را برای فرآیند استعدادیابی ایجاد کرده است. این نسل با رشد در دنیایی سرشار از فناوری، به دنبال تجربیات شخصی، خلاقیت و استقلال است. برای استعدادیابی موثر نسل Z، درک عمیق از خصوصیات و انتظارات آنها ضروری است.
ویژگیهای نسل Z و تاثیر آن بر استعدادیابی
وابستگی به فناوری: نسل Z به طور مداوم به دستگاههای دیجیتال متصل هستند. از این رو، ابزارهای آنلاین و پلتفرمهای دیجیتال میتوانند برای ارزیابی مهارتهای فنی و خلاقیت آنها بسیار مفید باشند.
چندوظیفگی: توانایی انجام چند کار به صورت همزمان، یک مهارت کلیدی در نسل Z است. این ویژگی را میتوان در آزمونهای استعدادیابی که شامل چندین وظیفه همزمان هستند، ارزیابی کرد.
خلاقیت و نوآوری: نسل Z به دنبال ایدههای جدید و راه حلهای خلاقانه هستند. در فرآیند استعدادیابی، میتوان از آزمونهای خلاقیت و پروژههای عملی برای شناسایی این تواناییها استفاده کرد.
شخصیتگرایی: نسل Z به دنبال تجربیات شخصی و منحصر به فرد هستند. برای جذب و حفظ این نسل، شرکتها باید به شخصیت و ارزشهای فردی آنها توجه کنند.
آگاهی اجتماعی: نسل Z به مسائل اجتماعی اهمیت زیادی میدهند. شرکتهایی که به مسائل اجتماعی مسئولیتپذیر هستند، میتوانند برای جذب این نسل جذابتر باشند.
چالشهای استعدادیابی نسل Z
کوتاهمدتنگری: نسل Z ممکن است به دلیل سرعت بالای تغییرات فناوری، تمایل به کوتاهمدتنگری داشته باشد. این موضوع میتواند در ارزیابی انگیزه و تعهد آنها چالش ایجاد کند.
تغییرات سریع در مهارتها: مهارتهای مورد نیاز در بازار کار به سرعت در حال تغییر هستند. برای ارزیابی استعدادهای نسل Z، باید به دنبال مهارتهای نرم و توانایی یادگیری سریع باشیم.
انتظارات بالا: نسل Z انتظار دارد که در محیط کار به آنها فرصت رشد و پیشرفت داده شود. شرکتها باید محیطی را فراهم کنند که در آن نسل Z بتواند پتانسیل خود را شکوفا کند.
استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی: استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی میتواند باعث ایجاد تعصبات و محدود شدن دیدگاهها شود. در فرآیند استعدادیابی، باید به این نکته توجه کرد.
روشهای استعدادیابی نسل Z
استفاده از ابزارهای آنلاین: آزمونهای آنلاین، پلتفرمهای شبیهسازی و بازیهای آموزشی میتوانند برای ارزیابی مهارتها و تواناییهای نسل Z به کار روند.
مصاحبههای رفتاری: در مصاحبههای رفتاری، میتوان به دنبال نمونههایی از خلاقیت، حل مسئله و کار گروهی در گذشته افراد بود.
ارزیابی پروژههای شخصی: بررسی پروژههای شخصی و نمونه کارها میتواند به درک بهتر از مهارتها و علاقهمندیهای افراد کمک کند.
تمرکز بر مهارتهای نرم: علاوه بر مهارتهای فنی، باید به مهارتهای نرم مانند ارتباط موثر، کار گروهی و حل مسئله نیز توجه شود.
ایجاد تجربه کاربری مثبت: فرآیند استعدادیابی باید برای نسل Z جذاب و تعاملی باشد. استفاده از فناوریهای جدید و ایجاد یک تجربه کاربری مثبت میتواند به جذب استعدادهای برتر کمک کند.
ارزیابی فرهنگ سازمانی: نسل Z به فرهنگ سازمانی اهمیت زیادی میدهند. در فرآیند استعدادیابی، باید به ارزشها و فرهنگ سازمانی شرکت توجه شود.
نمونه سوالات برای استعدادیابی نسل Z
به چه چیزی در یک شغل اهمیت میدهی؟
بزرگترین چالشی که تاکنون با آن روبرو شدهای و چگونه آن را حل کردهای؟
چه مهارتی را دوست داری بیشتر توسعه دهی؟
چه چیزی تو را در یک شرکت نگه میدارد؟
چه چیزی باعث میشود که احساس کنی به یک تیم تعلق داری؟
نتیجهگیری
استعدادیابی نسل Z نیازمند رویکردی نوآورانه و مبتنی بر فناوری است. با درک ویژگیهای منحصر به فرد این نسل و استفاده از روشهای مناسب، میتوان استعدادهای برتر را شناسایی و جذب کرد. شرکتهایی که بتوانند نیازها و انتظارات نسل Z را برآورده کنند، در آینده موفقتر خواهند بود.
کلمات کلیدی: نسل Z، استعدادیابی، دیجیتال، فناوری، خلاقیت، نوآوری، مهارتهای نرم، مصاحبه، ارزیابی
موضوعات مرتبط برای تحقیق بیشتر:
تاثیر هوش مصنوعی بر استعدادیابی نسل Z
استعدادیابی نسل Z در حوزههای مختلف (مانند فناوری، هنر، کسبوکار)
چالشهای فرهنگی در استعدادیابی نسل Z
مقایسه استعدادیابی نسل Z با نسلهای قبلی
آینده استعدادیابی در عصر دیجیتال
منبع : کوچ کسب و کار در یزد
0 notes
Text
صحافی ہونا اتنا آسان بھی نہیں
کل (تین مئی) عالمی یوم صحافت تھا۔ اگر گزشتہ اور موجودہ سال کو ملا لیا جائے تو دو ہزار تئیس اور چوبیس صحافؤں کے لیے خونی ترین سال قرار پائیں گے۔ سب سے بڑی وجہ غزہ کا انسانی المیہ ہے۔ وہاں سات اکتوبر سے اب تک میڈیا سے وابستہ ایک سو چھبیس شہادتیں ہو چکی ہیں اور ان میں ایک سو پانچ عامل فلسطینی صحافی اور بلاگرز ہیں۔ جو زخمی ہوئے یا جنھیں علاقہ چھوڑنا پڑا ان کی تعداد الگ ہے۔ یونیسکو کے مطابق سات اکتوبر کے بعد کے صرف دس ہفتے کے اندر غزہ کی چالیس کلومیٹر طویل اور چھ تا بارہ کلومیٹر چوڑی پٹی میں اسرائیل نے میڈیا سے وابستہ جتنے لوگوں کو قتل کیا ان کی تعداد کسی بھی ملک میں کسی بھی ایک سال میں قتل ہونے والے میڈیائؤں سے زیادہ ہے۔ یہ سلسلہ تب تک جاری رہے گا جب تک غزہ میں نسل کشی جاری رہے گی۔ اس اعتبار سے خدشہ ہے کہ سال دو ہزار چوبیس صحافیوں کی سلامتی کے اعتبار سے تاریخ کا سب سے خونی برس ثابت ہو سکتا ہے۔ رپورٹرز وڈآؤٹ بارڈرز ( ایم ایس ایف ) نے گزشتہ برس غزہ کے بحران سے پانچ ماہ پہلے ہی یہ نتیجہ اخذ کر لیا تھا کہ دنیا کے ایک سو اسی میں سے صرف باون ممالک ایسے ہیں جہاں اظہارِ رائے کا حق اور صحافی محفوظ ہیں۔بالفاظِ دیگر ہر دس میں سے سات ملکوں میں آزادیِ اظہار اور صحافت کی حالت بری سے ابتر کی کیٹگریز میں شامل ہے اور اس کیٹگری میں سال بہ سال اضافہ ہو رہا ہے۔
اگر ہم دنیا کی سب سے بڑی جمہوریت کی بات کریں تو بھارت ایم ایس ایف کی انڈیکس ( دو ہزار تئیس) میں سات پوائنٹ نیچے چلا گیا ہے اور اب میڈیا کی ابتری کی عالمی رینکنگ میں ایک سو چون سے بھی نیچے ایک سو اکسٹھویں نمبر پر گر چکا ہے۔ جب کہ بنگلہ دیش میں ریاستی بیانیے کے متبادل اظہار کے لیے عدم برداشت کی فضا جنوبی ایشیائی ممالک میں سب سے زیادہ تیزی سے سکڑ رہی ہے اور وہ عالمی رینکنگ میں بھارت سے بھی نیچے یعنی ایک سو سڑسٹھویں نمبر پر آ گیا ہے۔ بالخصوص گزشتہ برس نافذ ہونے والے سائبر سیکؤرٹی ایکٹ کے تحت مخالف آوازوں کا گلا گھونٹنے کے لیے حکومتی اداروں اور ایجنسؤں کو بھاری اختیارات تفویض کیے گئے ہیں۔ سری لنکا میں بھی صحافتی حالات مثالی نہیں۔ جہاں تک پاکستان کا معاملہ ہے تو بلاشبہ اس کی رینکنگ بہتر ہوئی ہے اور دو ہزار بائیس کے مقابلے میں سات پوائنٹس حاصل کر کے وہ آزادیِ صحافت کے اعتبار سے انڈیا اور بنگلہ دیش سے کہیں اوپر یعنی ایک سو پچاس ویں نمبر پر آ گیا ہے۔ البتہ عارضی اطمینان یہ خبر سن کے ہرن ہو جاتا ہے کہ صحافؤں کے تحفظ کو درپیش خطرات کی رینکنگ میں پاکستان چوٹی کے بارہ ممالک کی فہرست میں گیارہویں پائدان پر ہے۔
ایک اور سرکردہ عالمی ادارے کمیٹی ٹو پروٹیکٹ جرنلسٹس ( سی پی جے ) کی صحافؤں کے قتل کے مجرموں کو کھ��ی چھوٹ کی فہرست میں پاکستان گیارہویں نمبر پر ہے۔ ہؤمن رائٹس کمیشن آف پاکستان کے مطابق انیس سو ترانوے سے دو ہزار تئیس تک تین دہائؤں میں ستانوے پاکستانی صحافی اور کارکن مارے جا چکے ہیں۔ جب کہ دو ہزار گیارہ سے تئیس تک کے بارہ برس میں میڈیا اور سوشل میڈیا سے وابستہ ساڑھے تین ہزار سے زائد ارکان جبری گمشدگی یا اغوا کی وبائی لپیٹ میں آئے ہیں۔ ایک پاکستانی این جی او فریڈم نیٹ ورک کی تازہ رپورٹ کے مطابق مئی دو ہزار تئیس سے اپریل دو ہزار چوبیس کے دورانیے میں ریاستی اور غیر ریاستی عناصر کی جانب سے دباؤ کم ہونے کے بجائے مسلسل بڑھا ہے۔ اس عرصے میں چار صحافؤں کی شہادت ہوئی۔ لگ بھگ دو سو صحافؤں اور بلاگرز کو قانونی نوٹس جاری کر کے ہراساں کرنے کی کوشش کی گئی۔ ان میں سے بیسؤں کو اغوا اور قتل کی دھمکیاں موصول ہوئیں یا وہ تشدد کا شکار ہوئے۔ بہت سوں کو جے آئی ٹی میں طلب کیا گیا۔ مگر اکثر صحافؤں کو عدالتوں نے ضمانت دے دی یا ان کے خلاف داخل ہونے والی فردِ جرم مسترد کر دی۔
اس عرصے میں سوشل میڈیا پلیٹ فارمز کو متعدد بار معطل کیا گیا۔ ٹویٹر ایکس پلیٹ فارم اٹھارہ فروری سے آج تک معطل ہے۔ رپورٹ میں دو مجوزہ قوانین ’’ ای سیفٹی بل ‘‘ اور ’’پرسنل ڈیٹا پروٹیکشن بل ‘‘ پر تشویش ظاہر کی ہے۔ ان دونوں قانونی مسودوں کی شہباز شریف کی سابق حکومت نے جاتے جاتے منظوری دی تھی۔ اگر یہ بل قانونی شکل اختیار کرتے ہیں تو پھر سوشل میڈیا کی جکڑ بندی کے لیے علیحدہ اتھارٹیز قائم ہو گی۔ یہ اتھارٹیز ریاستی بیانیے کے متبادل آرا اور آوازوں کو خاموش کروانے کے لیے تادیبی کارروائی بھی کر سکیں گی۔ حالانکہ اس مقصد کے لیے پیکا ایکٹ پہلے سے نافذ ہے جو کسی غیر منتخب حکومت نے نہیں بلکہ مسلم لیگ ن کی تیسری جمہوری حکومت کے دور میں نافذ کیا گیا۔ اور پھر اس قانون کی زد میں خود مسلم لیگی بھی آئے۔ حالیہ برسوں میں ایک اور عنصر بھی پابندیوں کے ہتھیار کے طور پر متعارف ہوا ہے۔ یعنی فون پر چینلز اور اخبارات کے سینئر ایڈیٹوریل اسٹاف کو زبانی ہدایات دی جاتی ہیں کہ کس سیاستداں کا نام نہیں لیا جائے گا۔ کون سا جلسہ میڈیا کوریج کے لیے حلال ہے اور کون سی ریلی کی رپورٹنگ حرام ہے۔ حتیٰ کہ عدالتی کارروائی کی بھی من و عن اشاعت کی حوصلہ شکنی کی جاتی ہے۔
باقاعدہ سنسر کا تحریری حکم جاری کرنے کے بجائے زبانی ہدایات دینے کے اس بڑھتے ہوئے رجحان کا مقصد یہ ہے کہ سانپ بھی مر جائے اور لاٹھی بھی نہ ٹوٹے اور ایسے کسی زبانی حکم کو کسی عدالت یا فورم پر چیلنج کرنے کے لیے کوئی ثبوت بھی نہ چھوڑا جائے۔ مگر میڈیا کے لیے یہ حالات نئے نہیں ہیں۔ ایک مستقل جدوجہد ہے جس کی شکلیں وقت کے ساتھ ساتھ بدلتی رہی ہیں۔ آزادیِ اظہار کی لڑائی ایک نہ ختم ہونے والا سلسلہ ہے۔ لہٰذا جہاں ہے اور جیسا ہے کی بنیاد پر عالمی یوم صحافت کی میڈیا کارکنوں کو مبارک باد۔
وسعت اللہ خان
بشکریہ ایکپسریس نیوز
0 notes
Text
سالن زیبایی چلیپا سعادت آباد : عده ای به داخل قصر فرستاده می شوند و تحت حمایت اعلیحضرت قرار می گیرند. آنها تا زمان ازدواج یا تا زمانی که مرگ آنها را ادعا کند در آنجا می مانند. [96] X. آداب و رسوم برداشت قدیمی انگلیسی. هوکی به همراه پسران هالوین با کیک شاقول به خانه آورده می شود، گاری در ادامه. - از پور رابین ، 1676. در یکی از خانههای قدیمی و زیبای انگلستان، روکش ملیلهای که در اتاق کنارهگیری قرار گرفته است. رنگ مو : صحنهای را نشان میدهد که باید برای خانمهایی که انگشتان سختکوششان این قطعه بزرگ کار دستی را انجام دادهاند، بسیار آشنا بوده باشد. این "خانه برداشت" بیش از صد سال پیش است. و همانطور که نور کنده های عظیمی که بر روی اجاق می سوزد بر روی پیکره ها سوسو می زند، تقریباً به نظر می رسد. سالن زیبایی چلیپا سعادت آباد سالن زیبایی چلیپا سعادت آباد : که اسب های تزئین شده همجنس گرا بر روی گاری مملو از غلاف می کشند، گویی دختری که بر بالای ذرت تخت نشسته است، میل کوچک را تکان می دهد. او بالای سرش نگه می دارد و گویی دروگرها واقعا در حال رقصیدن هستند[97] دور و بر؛ که در لحظه ای دیگر، پسری که رهبر را سوار می کند، باید پیپ خود را به صدا درآورد و پیرمردی که رقصنده ها را دنبال می کند. لینک مفید : سالن آرایشگاه زنانه آهنگی شاد از سیم های کمانچه اش بیرون می آورد. برداشت تمام شده است، و "آخرین گردن" با پیروزی به خانه برده می شود، که توسط ملکه برداشت بالا نگه داشته شده است، تا زمانی که بتوان آن را در مرکز میز شام در آشپزخانه بزرگ مزرعه قرار داد. این ملیله در خانهای در کورنوال آویزان است، شهرستانی که سنتهای بسیاری در آن، از موقعیت جنوبی دورافتادهاش باقی مانده است. سالن زیبایی چلیپا سعادت آباد : در میان این گونه سنت ها، آنهایی که با برداشت محصول مرتبط هستند احتمالاً برخی از قدیمی ترین آنها هستند. نسلی به نسل دیگر از روزهایی که رومیان برای اولین بار تمدن را به انگلستان آوردند و مهر خود را بر برداشت محصول و همچنین بر زبان، قوانین، اعداد و جاده های این شهرستان به جا گذاشتند، منتقل شده است. تا اوایل این قرن، سرس نامی بود که به طور طبیعی به ملکه برداشت داده می شد. لینک مفید : سالن زیبایی شهرزاد سعادت آباد و در بدفوردشایر دو مجسمه ساخته شده از کاه قبلاً در صف برداشت محصول حمل می شد که کارگران آن را جک و جیل می نامیدند، اما قرار بود نماینده آپولو باشد.[98] خدای خورشید و سرس بخشنده، که رومیان پیش از درو کردن به او هدایای خود را تقدیم کردند. ملکه شاد برداشت، که در ملیله کار می کرد، بدون شک پس از مد معمول کورنی انتخاب شده بود. سالن زیبایی چلیپا سعادت آباد : زنان در کورنوال درو می کردند، در حالی که مردان می بستند، و هر کس آخرین قفل ذرت را درو می کرد ملکه اعلام می شد. از آنجایی که همه از این افتخار بلند پرواز بودند، زنان عادت داشتند قفلی درو نشده را زیر یک غلاف پنهان کنند، و هنگامی که زمین بریده به نظر میرسید به گنجینههای پنهان خود فرار میکردند، به امید اینکه آخرین نفر خوش شانس باشند. لینک مفید : سالن زیبایی شبنم نظیف سعادت آباد وقتی دلبر دختری در پایان روز به میدان می آمد، سعی می کرد داس او را بردارد تا کارش را تمام کند. اگر اجازه داده می شد، نشانه آن بود که او نیز رضایت داد که عروسی قبل از برداشت محصول بعدی برگزار شود. آخرین قفل ذرت که در حال بریدن بود، آن را با کاه در گردن، درست زیر گوش ها بستند، و به بالاترین قسمت مزرعه بردند. سالن زیبایی چلیپا سعادت آباد : جایی که یکی از مردها آن را روی سرش چرخاند، و با صدای قلع و قمع گریه کرد. "من دارم، دارم، دارم!" و مرد بعدی پاسخ داد: "چه هاو، چه هاو، چه هاو؟" سپس مرد اول فریاد زد[99] دوباره، "یک گردن، یک گردن، یک گردن، هورا!" این علامتی بود که ملکه بر روی «گاری قلابی» سوار شود، و راهپیمایی به سمت خانه مزرعه آغاز شد. لینک مفید : سالن زیبایی بانوان سعادت آباد تهران در مرزهای دوونشایر، رسم "گردن گریه کردن" کمی متفاوت بود. مردان درو و زنان صحافی می کردند. با نزدیک شدن به غروب، پیرترین مرد حاضر دستهای از بهترین خوشههای ذرت را جمع کرد و در حالی که آنها را به هم میبافد، خود را در میان دایرهای از دروها و کلاسورها قرار داد. سپس خم شد و آن را نزدیک زمین گرفت، در حالی که همه مردان کلاه های خود را برداشتند و آنها را نیز نزدیک زمین نگه داشتند. سالن زیبایی چلیپا سعادت آباد : و همانطور که به آرامی بلند می شدند، با لحن هماهنگ طولانی می خواندند: "یک گردن، یک گردن، یک گردن!" تا اینکه کلاهشان بالای سرشان بود. این سه بار تکرار شد. پس از آن کلمات به با همان آهنگ یکنواخت خوانده می شود. گریه ی گردن که از مزرعه
ای به مزرعه دیگر و از تپه ای به تپه دیگر در یک غروب خوب طنین انداز می شد، جلوه زیبایی ایجاد کرد و ممکن بود از فاصله دور شنیده شود. لینک مفید : سالن زیبایی هما سعادت آباد فریاد موسیقایی از این دست در نورفولک، سافولک و گلاسترشایر نیز رایج بود. اما کلمات خوانده شده "سلام، بزرگ!" یکی از آنها ارباب شام انتخاب شد و منصوب شد تا با احترام به هر تماشاگر نزدیک شود و هدایایی یا پولی بخواهد که بعداً در نوشیدنی خرج میشود. در همین حال، مردان دیگر در حالی که قلاب های خود را به سمت آسمان نشانه رفته بودند. سالن زیبایی چلیپا سعادت آباد : ایستاده بودند و می خواندند: موسیقی سلام! بزرگ! در گلوسسترشر، سرس سوار بر گاری هوکی، لباس سفید پوشیده و نوار زرد دور کمرش را می پوشاند. آخرین جمع آوری محصول، بارگیری می شود و از بالای آن بالا می روند. و سپس huzza با تمام نیروی خود، در حالی که Ceres بر اسب برتر سوار می شود. الهه روستایی فریاد میزند: «بهآپ»، و فریاد بلندتر و بلندتر بلند میشود. لینک مفید : سالن زیبایی الی مر سعادت آباد گاری در حال حرکت، با حرکت آهسته، بیاحتیاط میچرخد، و میروند. استیونسون در دوازده ماه ��ود ، تاریخ 1661،[101] در ادامه ورود دسته جمعی به خانه مزرعه را شرح می دهد: گلدان میوهدار از گاری برداشت به خانه خوش آمد میگوید و گلدسته گلها تاج کاپیتان دروگران را بر سر میگذارد. نبرد میدانی اکنون به شدت در جریان است. سالن زیبایی چلیپا سعادت آباد : لوله و تابور اکنون به سرعت شروع به کار کرده اند و پسر و دختر سربی روی پاشنه خود نخواهند داشت. ای زمان خوشی است که همسایگان صادق شادی میکنند و خداوند در نعمتهایش در زمین جلال مییابد.
0 notes
Text
نسل z چه کسانی هستند و چه ویژگیهایی دارند؟ نسل زد به جوانترین نسل این دوران گفته میشود، یعنی کسانی که بعد از سال ۱۹۹۶ میلادی (۱۳۷۵ خورشیدی) به دنیا آمده باشند. بهطور کلی میتوان گفت متولدان دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۸۰ خورشیدی، نسل z در ایران هستند.
0 notes
Text
ہر جمہوریت ، جمہوریت تھوڑا ہوتی ہے
گزشتہ روز ( پندرہ ستمبر ) عالمی یومِ جمہوریت منایا گیا۔ اقوامِ متحدہ کے سیکریٹری جنرل انتونیو گوتریس کے بقول عالمی تنازعات میں شدت کے سبب بڑھتی کشیدگی، اقتصادی اتھل پتھل اور ماحولیاتی اتار چڑھاؤ کے نتیجے میں جمہوریت بھی بحران کی زد میں ہے اور شہری آوازوں کو دبانے کے لیے دیواریں اونچی ہو رہی ہیں۔ گمراہ کن اور غلط اطلاعات کی وبا تیزی سے ذہنوں کو آلودہ کر کے سماجی فاصلے بڑھا رہی ہے اور اداروں پر عدم اعتماد برابر بڑھ رہا ہے۔ اس صورتِ حال سے سب سے زیادہ متاثر وہ جوان نسل ہو رہی ہے کہ جس کے کاندھوں پر اس دنیا اور جمہوریت کا مستقبل ہے۔ چنانچہ اس برس کے عالمی یومِ جمہوریت کا موضوع ہے ’’ اگلی نسل کی با اختیاری ۔‘‘ یعنی عالمی، علاقائی و ملکی سطح پر کیے جانے والے دوررس فیصلوں کے عمل میں نئی پود کی رائے اور امنگوں کا خصوصی دھیان رکھا جائے۔ جمہوریت کی بیسیوں قسمیں ہو سکتی ہیں، لیکن آزادیِ اظہار ناقص یا برائے نام یا مشکوک ہو تو ایسا نظام کچھ بھی ہو سکتا ہے جمہوریت نہیں ہو سکتا۔
انسانی حقوق کے عالمی میثاق کی شق انیس میں کسی بھی چونکہ چنانچہ ہچر مچر کے بغیر واضح لکھا ہے کہ ’’ ہر انسان کو بنا کسی رکاوٹ ، دباؤ اور مداخلت کے اپنی رائے رکھنے اور اس کے اظہار کی بنیادی آزادی حاصل ہے۔ کسی بھی شہری تک اطلاعات کی آزادانہ ترسیل میں کسی بھی طرح کی اڑچن پیدا کر کے اس کی رائے بدلنے یا اثرانداز ہونے کی کوئی بھی کوشش اس بنیادی حق کی پامالی ہے ۔‘‘ اس حق کو شہری و سیاسی حقوق کے بین الاقوامی کنونشن کے توسط سے ذرائع ابلاغ کی بنیادی آزادی سے بھی مشروط کر دیا گیا ہے۔ اس آئینے میں وہ تمام ریاستیں اور حکومتیں جنہوں نے انسانی حقوق کے عالمی میثاق کی توثیق کی ہے۔ اپنی اپنی جغرافیائی حدود میں جمہوریت کا پست و بلند معیار باآسانی دیکھ سکتی ہیں جمہوریت کی موجودہ شکل ہزاروں برس کی انسانی جدوجہد کا نتیجہ ہے اور اس تصور کے تحفظ یا اس کی خامیاں دور کرنے اور اسے صحیح معنوں میں بنی نوع انسان کا آدرش بنانے کے لیے مسلسل کوششیں جاری رہنی چاہیں۔
یونانی شہری ریاستوں میں جمہوریت کی ابتدائی شکل سے لے کے اکیسویں صدی تک کی ڈیجیٹل دنیا میں اس نظام کو بہتر سے بہتر بنانے کے لیے لاتعداد قربانیاں دی گئی ہیں۔ جن جن ممالک میں بھرپور عوامی نمایندگی کے اصول پر جمہوری اقدار جڑ پکڑ چکی ہیں ان کے لیے بہت آسان ہے کہ وہ بنیادی آزادیوں کے روزمرہ ثمرات کو ایک معمول کا طرزِ نظام سمجھ کے لطف اندوز ہو سکیں، مگر اسی دنیا میں نصف سے زائد آبادی ایسی بھی ہے جس کے لیے بنیادی حقوق کا حصول ایک پر آسائش خواب ہے اور انہیں اس خواب کی تعبیر پانے کے لیے آج بھی بظاہر ناقابلِ عبور چیلنجوں کا سامنا ہے۔ اگر ایک عام شہری ریاستی فیصلہ سازی کے عمل سے باہر ہے اور اس کا یہ بنیادی حق کسی بھی حیلے، بہانے یا جبر کے بل پر ایک طاقتور اقلیت نے نظریے، قوم پرستی یا قسمت کے پردے میں غصب کر رکھا ہے۔ یا کسی بھی شہری کو نسل، رنگ، علاقے یا تعصب کی کسی بھی شکل کے ذریعے ووٹ کے حق سے ایسے محروم رکھا جا رہا ہے کہ جس کے نتیجے میں انسانی مساوات کے ازلی قانون پر آنچ آتی ہو تو پھر اس نظام کا نام جمہوریت کے بجائے کچھ بھی رکھا جا سکتا ہے۔
اس دنیا میں سوائے چھ خلیجی ریاستوں ، برونائی ، افغانستان اور ویٹیکن ہر ریاست کے سرکاری نام میں آپ کو ڈیموکریٹ یا ری پبلک یا پیپلز ریپبلک یا اسلامک ریپبلک کا لاحقہ مل جائے گا۔ محض لاحقہ لگانے سے کیا جمہوریت کے بنیادی تقاضے پورے ہو سکتے ہیں ؟ محض ایک خاص مدت کے بعد انتخابات کروانے کے عمل کو ہی جمہوریت کہا جا سکتا ہے ؟ کیا یک جماعتی نظام بھی جمہوریت کی مروجہ تعریف پر پورا اترتا ہے ؟ کیا کثیر جماعتی نظام کے باوجود کسی بھی ریاست کے وسائل اور سیاست پر اکثریتی گروہ کی اجارہ داری اور اس اجارہ داری کے منفی اثرات سے اسی ریاست کی مذہبی ، لسانی و نسلی اقلیتوں کو تحفظ دینے کے لیے کوئی موثر آئینی و قانونی ڈھال تشکیل دئیے بغیر اس ریاست کو جمہوری کہا جا سکتا ہے ؟ اور اگر کوئی ریاست انتخابی عمل، کثیر جماعتی نظام اور اکثریتی گروہ کی بالادستی کی زد سے اقلیتی گروہوں کو محفوظ رکھنے کا نظام بنا بھی لیتی ہے مگر ��ب کو پابند کر دیتی ہے کہ طے شدہ ریاستی نظریات سے ہٹ کے اپنی رائے کا اظہار غداری کے مترادف ہو گا تو کیا ایسے نظام کو بھی جمہوریت کی دستار پہنائی جا سکتی ہے ؟
اگر ریاست محض لیپا پوتی کی خاطر جمہوری سمبلز اپنا لے اور جمہوری اداروں کی نقالی بھی کر لے مگر اس کے خمیر میں آمریت و فسطائیت گندھی ہوئی ہو، کاغذ پر بہترین آئین چھپا ہوا اور قوانین کی کتاب میں بظاہر تمام شہریوں کی قانونی برابری کا عہد بھی کیا گیا ہو۔ مگر ریاست کا عمل اس کے قول کی چغلی کھاتا ہو اور آئین کو بھی موشگافیوں اور خود ساختہ منطق کی دھول اڑا کے اپنے پوشیدہ و اعلانیہ مقاصد کے حصول کے لیے موم کی ناک اور غریب کی جورو میں تبدیل کر دیا جائے تو کیا ایسے ماحول کو بھی جمہوری کہا جا سکتا ہے ؟ جمہوریت کوئی وقت گذاری کا مشغلہ، خوش وقتی یا کتابی شے نہیں بلکہ انتخابی عمل برقرار رکھنے اور آئینی روح کے مطابق چلنے کا مطلب ریاستی سطح پر جمہوری تحمل کا مظاہرہ کرتے ہوئے ایسے سماج کی تشکیل میں مدد دینا ہے جہاں قوتِ برداشت ، تحمل ، بردباری ، ہمدردی کے اوصاف نمایاں ہوتے چلے جائیں اور ہر شہری اس اصول کو دل سے تسلیم کرنے کے قابل ہو جائے کہ جہاں سے میری ناک شروع ہوتی ہے وہاں پر آپ کے مکے کی حد ختم ہو جاتی ہے۔ جہاں ہر شہری اور ادارہ اتفاق کے ساتھ ساتھ اختلافِ رائے کا بھی مکمل احترام کر پائے۔ تب تو یہ عمل جمہوریت کہلا سکتا ہے۔ورنہ ادھ کچی پکی ، لولی لنگڑی جمہوریت تو کہیں بھی بازار سے بارعایت ہر وقت دستیاب ہے۔ بس آواز دے کے طلب فرما لیں۔
وسعت اللہ خان
بشکریہ ایکسپریس نیوز
0 notes
Text
مقایسه ارزش خرید سراتو کوپه و هیوندا کوپه
بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه اگر قرار باشد دو مورد از پرطرفدارترین کوپههای وارداتی در جادههای ایران را نام ببریم، قطعا به اسامی خودروهایی مانند هیوندای ولوستر و سراتو خواهیم رسید. اگرچه ولوستر را برخی کارشناسان، هاچ بک میدانند تا کوپه، با این وجود همه جا صحبت از قیاس مشخصات دو خودرو با هم است و به همین دلیل در این مقاله هر دو را در یک کلاس بدنه قرار میدهیم.
چنانچه قصد خرید یکی از این دو خودرو را در طرح فروش اقساطی کیا سراتو دارید و فروش اقساطی هوندای ولوستر دارید، و مایل هستید تا اطلاعات دقیقی درباره بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه داشته باشید، یا حتی اگر گمان میکنید حالا حالاها وضع مالیتان به خرید سراتو و هیوندای قد نمیدهد و صرفا علاقهمند به مطالعه تطبیقی بین خودروها هستید، از شما دعوت میکنیم تا ادامه مطلب را از دست ندهید.
ضمنا چنانچه قصد خرید اقساطی خودروهای لوکس و مدرن وارداتی و مونتاژی را دارید یا در زمره افرادی هستید که خودروهای ایرانی را ترجیح میدهند، ما در ایتی سایپا بهترین شرایط برای عرضه اقساطی ماشینهای ایرانی و خارجی را فراهم کردهایم. برای اطلاع از جزئیات طرحها و دریافت مشاوره رایگان با ما تماس بگیرید. 02165230504
نگاهی به تاریخچه سراتو و هیوندای ولوستر در اولین گام از بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه به معرفی مختصر و ارائه تاریخچهای کوتاه از دو خودرو خواهیم پرداخت. اطلس خودرو حدود هشت سال پیش اقدام به واردات نسخه فیس لیفت نسل سوم سراتو به کشور کرد. جالب است بدانید که سراتو از نسل اول تا سوم وارد ایران شده است و محصولی غریب و ناشناخته در جادههای کشور نیست!
نسل اول و سوم به صورت خودروهای وارداتی پا به جادههای ما گذاشتند، نسل دوم روی خط تولید و مونتاژ سایپا قرار گرفت و اما نسل چهارم! تحریمها اجازه نداد هرگز پای نسل چهارم به کشور ما باز شود. سراتوها همیشه به خودروهایی اقتصادی در کشور ما معروف بودهاند و به سبب ظاهر جذاب و امکانات متعدد، از محبوبیت خوبی هم برخوردار بوده و هستند.
در ادامه مقاله بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه به معرفی کوپه جذاب کرهای میپردازیم. ظاهر عجیب و غریب ولوستر همان برگ برنده اصلی این خودرو است، یک ظاهر جوان پسند که عصبانیت، خشونت و جدیت از چشمانش میبارد!
12 سال پیش آسان موتور این کوپه زیبا از خانواده با اصل و نسب هیوندای را وارد ایران کرد و موفقیت خیلی خوبی را هم در فروش رقم زد. کرهایها با درک سلیقه مشتری ایرانی، گویی خودرویی را ساختند که باب طبع جوانان ما باشد، اگرچه برخی معتقدند این نوع هیوندای هیچ تقارن و هارمونی ندارد، اما خاص بودن مهمترین شاخصه هیوندای ولوستر است.
هیوندای ولوستر یا سراتو کوپه؟
مقایسه هیوندای ولوستر با سراتو کوپه در طراحی ظاهری بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه بدون بررسی طراحی ظاهری دو خودرو امکان پذیر نیست. بنابراین در گام نخست سراغ طراحی دو خودرو میرویم. درباره ولوستر حرف زیاد است، با وجود اینکه یک دهه از تولید و عرضهاش میگذرد، اما همچنان میتوان آن را نگاه کرد و خسته نشد.
نه تنها خسته نشد، بلکه حظ برد! این حظ بردن، زمانی تکمیل میشود که یک هیوندای ولوستر با رنگ پاستیلی ببینید، مطمئن باشید همه چشمها در جاده محو زیبایی آن خواهد شد. اگر در آینه جانبی ماشینتان یک هیوندای ولوستر پشت سرتان ببینید، متوجه اخم و غضب نمای روبروییاش شدهاید!
ظاهر تهاجمی هیوندای ولوستر هنوز هم چشم نواز است. اگر خاص پسند هستید، دیگر مجالی برای بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه نیست! بعید است چنین انقلابی در طراحی ظاهری را در خودرو دیگری پیدا کنید. فکرش را بکنید! هیوندای ولوستر کوپه سه درب دارد! یک درب بزرگ برای راننده و دو درب سمت شاگرد.
این یعنی طراحان به شکلی هدفمند، هرج و مرج و نامتوازنی را در ذهن پروراندهاند و حاصل کار هم بسیار مدرن و شیک از آب درآمده است. حالا نمای عقب را نگاه کنید، محل لوله اگزوز معمولا کجاست؟! بله وسط سپر. اما در ولوستر، وسط سپر دنبال آن نگردید زیرا طراحان کرهای هم چنان قصد دارند شما را غافلگیر کنند، چه با نصب چراغهای عقب در ارتفاعی بیش از حد معمول چه با قرار دادن خروجی لوله اگزوز در کنار سپر!
بررسی طراحی ظاهری هیوندای ولوستر با کیا سراتو
حالا قصد داریم شما را از محو شدن در جمال ولوستر بیرون بکشیم و در ادامه بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه به طراحی ظاهری محصول کمپانی کیا بپردازیم. خب! اگر اهل هیجان و خاص بودن نیستید و اصولا استایل شیک و اتو کشیدهای دارید، باید سراتو انتخاب شما باشد.
باید اعتراف کرد که سراتو وزینتر است، اگر بخواهیم مثال بزنیم سراتو یک جوان 25 تا 30 ساله با کت و شلوار برند و کفش و کمربند چرم اصل و اکسسوریهای گران قیمت است، هیوندای ولوستر نیز جوانی در همین سن و سال که تیشرت لش مارک میپوشد و شلوار جین ترک زاپ دار را انتخاب میکند و الگوی مدل موی او هم رپرهای معروف هستند!
فکر میکنیم با این مثال به وضوح مشخص شد که ظاهر هر کدام از خودروها برای چه کسانی راضی کننده خواهد بود. چهره تهاجمی و اسپرت سراتو، طرفداران گستردهتری را به خود جذب میکند با این وجود هر دو خودرو واقعا زیبا هستند و همه چیز به نظر شما برمیگردد.
هیوندای ولوستر بخریم یا کیا سراتو؟
چنانچه دلتان میخواهد یک خودرو خاص با یک رنگ متمایز داشته باشید و لذت رانندگی با یک ماشین جذاب را تجربه کنید، طرح فروش اقساطی هیوندای ولوستر ایتی سایپا مختص شماست. برای اطلاع از شرایط شرکت در طرح و مراحل ثبت نام برای طرح فروش اقساطی خودرو خارجی، هم اینک تماس بگیرید.
��قایسه هیوندای ولوستر با سراتو کوپه در طراحی داخلی در این بخش از مقاله قصد داریم به بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه در بخش کابین و طراحی داخلی بپردازیم. ظاهر ولوستر که پر از ناقرینگی و طراحیهای مهیج بود، آیا این جذابیت و خاص بودن به کابین هم کشیده شده است؟! پاسخ مثبت است.
تمام وجوه هیجان انگیز، پویا و مدرن به داخل هیوندای ولوستر هم برده شده است. فراموش نکنید ولوستر زمانی مجهز به استارت دکمهای بود که این آپشن و تکنولوژی هنوز فراگیر نشده بود. از طرفی هیوندای نام و آوازه خود را مخدوش نکرده است و متریال به کار رفته در کابین همچنان مرغوب و راضی کننده است.
این خودرو در بخش صندلی عقب با محدودیت فضای پا و سر روبهروست که اگر بخواهیم قبول کنیم ولوستر یک خودرو جوانانه است، باید بپذیریم که خانوادگی طراحی نشده است.
اگر هم اکنون از طریق ایتی سایپا برای خرید اقساطی هیوندای ولوستر اقدام کنید، با این پیش شرط که تا کنون کابین این خودرو را از نزدیک ندیده باشید، به شما قول میدهیم که با نشستن پشت فرمان این خودرو هرگز فکرتان به این سمت نمیرود که طراحی این فضا متعلق به بیش از ده سال پیش است! به همین دلیل هم ادعا کردیم که طراحی این مدل از هیوندای از زمان خودش جلوتر بوده است.
در ادامه بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه در بخش طراحی داخلی باید گفت کابین سراتو آن چنان که باید و شاید اتفاق قابل توجهی را رقم نزده است. کابین این خودرو همانی است که برای نسخه سدان در نظر گرفته شده بود، بدون اندک خلاقیتی عینا همان کابین برای سراتو کوپه در نظر گرفته شده است.
در بخش فضای داخلی سراتو جادارتر از ولوستر ارزیابی میشود. البته نباید انتظار داشته باشید فضای سر و پا در بخش عقب خودرو مانند سدانها یا کراس اوورها باشد. شیب سقف و فرم کوپه انتها خواه ناخواه از حجم کابین به خصوص در بخش عقب میکاهد.
نقطه قوت کابین سراتو، صندلیهای بسیار راحت آن است، بنابراین برای سفرهای دور و دراز، کابین سراتو گزینه مناسبتری است. با مقایسه هیوندای ولوستر با سراتو کوپه در طراحی داخلی دانستیم که امتیاز طراحی اسپرت و زیبا از آن طراحان کمپانی هیوندای میشود، اما امتیاز بخش جادار بودن و راحتی کابین را طراحان کیا و سراتو کسب میکنند.
بنابراین باز هم انتخاب با شماست. به دنبال خرید یک کوپه خانوادگی هستید یا همچنان وجوه مدرن بودن، شیک بودن و خاص بودن برایتان اهمیت دارد.
چنانچه قصد شرکت در طرحهای فروش اقساطی سراتو کوپه را دارید، میتوانید از طریق ایتی سایپا اقدام کنید و از مزایای تحویل فوری، ثبت سند به نام ��ریدار، اقساط بلند مدت و خرید سراتو با حداقل پیش پرداخت بهرهمند شوید.
مقایسه هیوندای ولوستر با سراتو کوپه در بخش فنی وقتی میتوانیم ادعا کنیم که به مقایسه تخصصی سراتو کوپه با هیوندای ولستر پرداختهایم که دو خودرو را از نظر فنی نیز قیاس و بررسی کرده باشیم. هیوندای ولوستر مجهز به یک پیشرانه چهار سیلندر GDi با حجم 1.6 لیتر است که میتواند 138 اسب بخار قدرت و 168 نیوتن متر گشتاور ایجاد کند.
با بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه درمییابیم که محصول کمپانی کیا یک پیشرانه 4 سیلندر MPI در سینه دارد که حجم آن 2 لیتر، حداکثر قدرت آن 152 اسب بخار و حداکثر گشتاوری که ایجاد میکند 192 نیوتن متر است. هر دو خودرو دارای گیربکس با 6 دنده اتومات هستند که شتاب صفر تا صدی هیوندای ولوستر 10.3 ثانیه و شتاب سراتو کوپه 10.5 اعلام شده است.
هیوندای ولوستر صدی 6.4 لیتر بنزین میسوزاند در حالی که میزان مصرف سوخت ترکیبی سراتو کوپه 7.4 لیتر در هر صد کیلومتر است. حداکثر سرعت ولوستر 200 و حداکثر سرعت سراتو 210 کیلومتر بر ساعت است.
در این بخش نیز در مواردی برتری با ولوستر و در موارد دیگری سراتو دست برتر را دارد. از نظر قوای فنی، قدرت سراتو کوپه اندکی بیشتر است، اما از نظر میزان مصرف سوخت و شتاب صفر تا صدی با اختلافی جزیی هیوندای ولوستر بالاتر میایستد. برای خرید اقساطی هیوندای ولوستر با بهترین شرایط از ایتی سایپا هم اکنون تماس بگیرید.
مدل خودرو سراتو کوپه هیوندای ولستر پیشرانه ۴ سیلندر MPI ۴ سیلندر GDi حجم موتور ۲ لیتر ۱.۶ لیتر حداکثر قدرت 152 اسببخار ۱۳۸ اسببخار حداکثر گشتاور 192 نیوتنمتر ۱۶۷ نیوتنمتر گیربکس ۶ دندهاتوماتیک ۶ دندهاتوماتیک دو کلاچه مصرف سوخت (ترکیبی) ۷.۴ لیتر در صد کیلومتر ۶.۴ لیتر در صد کیلومتر شتاب صفر تا 100 ۱۰.۵ ثانیه ۱۰.۳ ثانیه حداکثر سرعت ۲۱۰ کیلومتر بر ساعت ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه از نظر ایمنی در ادامه بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه به مشخصات ایمنی دو خودرو میپردازیم. جالب است بدانید که هر دو خودرو داری 5 ستاره ایمنی هستند. سراتو ستارههای ایمنی خود را از ANCAP دریافت کرده است در حالی که گواهی دارا بودن پنج ستاره ایمنی ولوستر از سوی EURO NCAP صادر شده است.
با وجود اینکه از سال تولید و عرضه هر دو خودرو سالها میگذرد، اما هر دو دارای ایموبلایزر، پشتسری فعال، کمربند ایمنی پیشکشنده، توزیع نیروی ترمز و ترمز ضدقفل، کنترل کشش و پایداری هستند.
البته در مقایسه تخصصی سراتو کوپه با هیوندای ولستر باید گفت که خودرو تولید کمپانی کیا دارای شش ایربگ برای راننده، سرنشین جلو، جانبی و پردهای است، اما عضو خانواده هیوندای ۲ عدد کیسههوا برای راننده و سرنشین جلو دارد و ایربگهای جانبی و پردهای در صورت سفارش خریدار، نصب خواهند شد.
بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه
چنانچه قصد شرکت در طرحهای فروش اقساطی کیا سراتو کوپه را دارید، ما در ایتی سایپا با شرایطی استثنایی در کنار شما هستیم.
بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه در بخش تجهیزات رفاهی در بخش امکانات رفاهی هر دو خودرو در شرایط مطلوبی قرار دارند و پرامکانات لقب میگیرند. اندک تفاوت آنها شاید در اینچ نمایشگر لمسی باشد. هر دو خودرو امکاناتی که مشتری ایرانی به آنها بسیار علاقمند است را دارا هستند. از سانروف و تهویه اتوماتیک گرفته تا سنسور پارک جلو و عقب.
نتیجه گیری در این مقاله به بررسی تخصصی هیوندای ولوستر با سراتو کوپه پرداختیم. همان طور که خودتان هم شاهد بودید هر دو خودرو رقابت تنگاتنگ و شانه به شانهای با یک��یگر دارند که ��ین امر در تجربه کاربری و رانندگی نیز تقریبا مشابه است.
راننده پشت فرمان هر دو خودرو در موضع بسیار مناسبی برای تسلط به خودرو قرار میگیرد و اگرچه با توجه به کوپه بودن خودروها، سرنشینان مورد تکانهای بعضا شدید در پیچها قرار میگیرند اما کنترل و پایداری دو خودرو بسیار عالی است. انتخاب یکی از این دو کاملا به شما بستگی دارد.
ما در ایتی سایپا شرایط مناسبی برای عرضه قسطی هر دو خودرو در نظر گرفتهایم. شما میتوانید با حداقل پیش پرداخت، اقساط بلند مدت و به شرط تحویل فوری در طرح فروش اقساطی هیوندای ولوستر و فروش اقساطی سراتو کوپه شرکت کنید.
اگر به دنبال خودرویی شیک و ایمن با امکانات رفاهی متعدد میگردید، سراتو کوپه قسطی را انتخاب کنید، اما اگر به دنبال خودرو اسپرت و جوان پسندتری هستید، فرصت خرید قسطی هیوندای ولوستر را از دست ندهید. برای اطلاع از جزئیات فروش قسطی این خودروهای جذاب با کارشناسان ایتی سایپا تماس بگیرید.
سوالات متداول: بین هیوندای ولوستر و سراتو کوپه، کدام یک ارزش خرید بیشتری دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید هر دو خودرو را از جنبههای متفاوت شامل مشخصات ظاهری، تجهیزات ایمنی، مشخصات فنی و یا امکانات رفاهی، بررسی کرد. در مجموع هم هیوندای ولوستر و هم سراتو کوپه دو مورد از خودروهای پرفروش در ایران هستند.
شرایط خرید اقساطی برای هر دو خودرو هیوندای ولوستر و سراتو کوپه در ایتی سایپا فراهم است؟ به محض انتخاب هر کدام از این دو خودرو میتوانید از شرایط خرید اقساطی از ایتی سایپا، از جمله عدم نیاز به ضامن و امکان پرداخت وجه پس از تحویل خودرو و البته تحویل فوری بهره ببرید. و صاحب هیوندای ولوستر یا سراتو کوپه شوید. اگر قصد خرید اقساطی خودرو های سایپا را دارید می توانید به ساتی etsaipa مراجعه کنید.
0 notes
Text
نسل زد
نسل زد و انقلابی جهانی
🧠 🔥 شکاف نسلی پدیدهای اجتنابناپذیر و نسل زد چالشی اجتماعی برای تمام جهان است. تا قبل از انقلاب صنعتی و ظهور اینترنت این شکاف بروز بسیار کمتری داشت و این انطباق نسلی بوده که جوامع را یکدست و نسلهای جدید را در فرهنگ، سنت و باورهای نسلهای پیشین غرق کرده و امکان بروز و نوآوری را از بین میبرد. اکنون نسل زد (بومیهای اینترنت) در حال رقم زدن انقلابی اجتماعی در جهان هستند و شکاف نسلها تبدیل به چالشی جهانی شده، با روی کار آمدن این نسل شاهد تحولاتی در نحوه کار و زندگی، سیاستهای جهانی و محلی و اختراعِ شیوهها و محصولات و ایدههای جدید خواهیم بود. شرکتها و سازمانهای بزرگ با ورود این نسل به بازار کار در حال تدارک روشها برای روبهرو شدن با آنها هستند، تحولات کلان با رسیدن نسل زد به جایگاههای مدیریتی و تصمیمگیری شروع خواهد شد. عدم تعامل و ارتباط با نسلهای قبلی یکی از عوامل شکاف میباشد که به علت تفاوتها و عدم درک و فهم نسل قبلی ایجادشده است. مواجهه و همکاری با نسلهای گذشته چالشی اساسی برای ما میباشد و ممکن است باعث عدم بهرهوری، نارضایتی، عدم هماهنگی و سازش شود. در آمارهای بهدست آمده نسل جدید اکثراً ترجیح میدهند که همکاران و مدیران از نسل خودشان باشند. به این دلایل اکنون تأسیس شرکتها و سازمانهایی که کاملاً بهدست نسل زد تأسیس و مدیریت میشوند ضروری است، اینگونه این نسل میتواند از سروکله زدن با نسلهای پیشین نجات یابد و این باعث هماهنگی بیشتر و افزایش رضایت و بهرهوری و نوآوری میشود.
🌐 جهانشمول احرار، یکی از اولین سازمانهایی ست که بهدست نسل زد تأسیس شده، ما در حال فراهم کردن شرایط و زیرساختها، ایجاد روشهای نوین برای ساخت سیستمی نو مختص نسل جدید میباشیم. برای انجام این کار ما در حال جذب بهترینهای این نسل هستیم، افرادی که متفاوت میاندیشند و متفاوت عمل میکنند، افراد تحولخواه و تحولآفرین، کسانی که به دنبال تغییر جهان هستند و نمیخواهند عمر کوتاه خود را بابت راضی نگهداشتن اطرافیان هدر بدهند، به کم راضی نمیشوند و بزرگترینها را میطلبند، کسانی که دیگر عقاید و سبک زندگی گذشتگان را نمیخرند و خواهان تغییر در سبککاری و زندگی هستند و باورهای جدیدی را اتخاذ میکنند. جهانشمولیسم از اولین مفا��یم و ایدههایی خواهد بود که موردپذیرش نسل جدید واقع خواهد شد، چراکه شتاب فرآیند جهانیشدن خود از عوامل بروز متفاوت این نسل است و جهانشمولیسم نیز محصولی نوین از درون نسل زد که تجلیگر تفاوت و نواندیشی آنهاست میباشد. اینها مسائلی است که قابلدرک و پذیرش برای نسلهای قبلی نیست، آنها ما را مجبور به پذیرفتن قوانین، روشها و باورهای خود میکنند و انتظار دارند مانند خودشان باشیم، آنها خلاقیت و نوآوری را میکشند و باعث عدم بروز استعدادها و تبلور اندیشهها میشوند، انطباق نسلی باعث رفع نشدن ایرادهای سیستم، عدم بهروزرسانی و بهبود نیافتن سبککار و زندگی خواهد شد، به این سبب رشد سازمانهایی که اکثر کارمندان و مدیران آن از نسل زد (متولدین 1995 تا 2010) هستند مسبب رشد و توسعه، نوآوریها و اختراعات بینظیر بسیار خواهند شد. ما بهعنوان اولین سازمان بینالمللی نسل زدی و تحولآفرین؛ از هم نسلهای متفاوت اندیشهمان دعوت میکنیم برای ساخت جهانی بهتر و جدید به ما بپیوندند، عضویت در سازمان پروسهای چندساله است و به این دلیل ما مکانیسمی برای فعالیت و کار پیشا-عضویت در پروسه ایجاد کردهایم تا نیروها قبل از عضویت نیز بهکار مشغول شده و تأثیرگذار واقع شوند و تواناییهایشان پرورش یابد، خود را کشف کرده تا وظایف و دپارتمانشان هنگام عضویت تعیین شود، در پروسه عضویت نیروها از تمام لحاظ مورد آزمایش قرار خواهند گرفت و از مراحل مختلف مشهود و نهان گذر میکنند تا خود را اثبات کرده و نشان دهند که لیاقت و صلاحیت پیوستن به جهانشمول را دارند. بسیاری با شکست از پروسه خارج میشوند و آرزوی پیوستن را به گور میبرند، اما مهم کسانی هستند که با موفقیت پروسه و مراحل را پشت سر گذاشته و صلاحیت خود را اثبات نمودهاند، آنها یارانی هستند که در جهان تأثیرگذار خواهند بود و نامشان فراموش نخواهد شد، نیروها پس از عضویت، درجه آفیسر را دریافت میکنند و با کسب دستاورد و نشان دادن شایستگی و معیارهای دیگر، ارتقای درجه خواهند یافت و مسئولیتها و تأثیرگذاریِ آنها افزایش مییابد. ما با همکاری یکدیگر جهانی متفاوت و بهتر از چیزی که نسلهای پیشین به ما تحویل دادهاند خواهیم ساخت و تحویل آیندگان میدهیم. باشد تا در جهان جدید کشورها متحد و جنگها خاتمه یابد و تمام سلاحهای هستهای و کشتارجمعی منهدم گردد. در آن جهان، دولت جهانی مسئول حفظ ثبات و صلح، تضمین آزادی و حقوق انسانی در سراسر کیهان، ایجاد برابری و جلوگیری از استبداد خواهد بود.
💨 Utopia City Group (http://t.me/ahraracademy)
0 notes
Text
نقد و بررسی سریال See
نقد و بررسی سریال See
سریال See یا سریال دیدن ، یک سریال جذاب و محبوب در ژانر علمی تخیلی، مهیج، درام و اکشن است که اولین فصل از آن در سال 2019 توسط پلتفرم Apple Tv Plus به بازار عرضه شد. این سریال پر هزینه با یک فیلم نامه جدید و جذاب و بازی چهرههای شناخته شدهای مثل Jason Momoa به بازار آمد تا اپل تیوی پلاس سهم خود را از این بازار پر طرفدار بدست آورد. داستان این سریال در آیندهای دور و البته ترسناک اتفاق میافتد که در آن نسل بشر توانایی دیدن خود را به دلیل یک بیماری کشنده و همهگیر از دست داده است و بر این اساس، انسانها در جوامع خودشان روشهای جدید و دیگری را برای شناخت، تعامل و زنده ماندن پیدا کردهاند. این سبک زندگی برای این جامعه به خوبی پیش میرود تا زمانی که دوقلوهایی با قدرت بینایی به دنیا میآیند. پدر دوقلوها در این سریال تلاش میکند تا دوقلوهای خود را از دست ملکهای قدرتمند که میخواهد آنها را نابود کند، حفظ کند. تا انتهای نقد و بررسی سریال See با گپ فیلم همراه باشید تا بیشتر درباره این سریال جنجالی صح��ت کنیم.
چند سالی است که کمپانی اپل به یکی از بازیگران مهم فیلم و سریال جهان تبدیل شده و در این چند سال فعالیت خود، چندین سریال اینترنتی گران قیمت ساخته و با نامهای بزرگ بسیاری همکاری کرده است. کارگردانی این سریال بر عهده فرانسیس لارنس است و نویسندگی سریال See بر عهده استیون نایت بوده است. بازیگران سرشناس بسیاری به غیر موموآ در این سریال ایفای نقش کردهاند که از جمله آنها میتوانیم به آلفری وودارد، کریستین کامارگو، سیلیوا هوکس و هرا هیلمار اشاره کنیم. این سریال تاکنون توانسته امتیاز 7.7 را از IMDb و 63 از 100 را از وب سایت راتن تومیتوز کسب کند.
نگاهی به فصل اول سریال See
اگر ترند روز فیلم و سریالهای جهان را بررسی کنیم، این روزها سریالهای فانتزی از آخرین مدها و ترندهای روز دنیا هستند. بخشی از این اتفاق به دلیل نوآوریهایی بود که سریال Game Of Thrones رقم زد و این ژانر محبوب را به نوعی دوباره زنده کرد. اما با روی آوردن تعداد زیادی از پلتفرمهای سازنده فیلم و سریال به این ژانر، ممکن است برخی از این ساختهها آنقدر که باید و شاید موفق نشوند.
فصل اول سریال دیدن هرچه جلوتر میرود، ابهامات تازهای را در مورد جهان پیرامون شخصیتهای فیلم رقم میزند. این ابهامات تا جایی پیش میرود که در انتهای فصل اول به اوج خود میرسد. پایان بندی فصل اول سریال هم جذاب است و به نوعی در خدمت جذابتر کردن فصل دوم بوده است.
این سریال یک اثر خوش ساخت و جذاب است که جذابیت بصری بسیار بالایی دارد. تصویربرداریهای این سریال بسیار خیرهکننده است و صحنههای مبارزهای آن بر جذابیت بصریاش افزوده است. تصویربرداریهای هوایی سریال see آنقدر حرفهای انجام شده که برای هر بینندهای جذاب است. در مجموع میتوان گفت نمونه جذابیتهای بصری که در این سریال گنجانده شده است را به ندرت میتوان در سریالهای دیگر این ژانر پیدا کرد.
برخی از منتقدین معتقدند که سریال در یک برهه مهم دچار لغزش شده و در برخی از صحنهها تصویربرداری آن جذابیتی را که تصور میکردهاند، نداشته است. در مورد نقش آفرینی جیسون موموآ باید بگوییم که او یک شاهکار بازیگری است و در بسیاری از نقاط فیلم، بازی او آنقدر چشم نواز است که میتوان، از کاستیها چشمپوشی کرد.
فصل دوم سریال See
فصل دوم سریال See به عقیده منتقدان و بینندگان در تعلیق زدایی و غافلگیری مخاطب بسیار موفقتر از فصل یک بوده و طراحی جنگها در این فصل موفقتر انجام شده و از این نظر بر فصل یک برتری دارد. بسیاری این نقد را بر فصل دوم وارد میکنند که سازندگان، در زمان طراحی صحنههای اکشن و نبردها، توجهی به نابینایی شخصیتهای سریال نکردهاند و رقم زدن صحنههای جذاب اکشن را به این حقیقت، ارجح دانستهاند.
با این حال نمی توان بر آنها خرده گرفت چرا که صحنههای اکشن این سریال به نوعی شاکله آن هستند و ��ز حق نگذریم بسیار هم مهیج و دیدنی از آب درآمدهاند. موسیقی متن سریال را هم نباید از یاد برد چرا که بر روی صحنههای اکشن سریال نشسته است و به تماشاییتر شدن فصل دوم سریال See کمک بهسزایی کرده است. روی هم رفته سریال دیدن توانسته با اضافه کردن صحنههای تماشایی و مهیج در کنار بازیگران جدید، پیشرفت چشمگیری نسبت به فصل اول داشته باشد و مخاطبین خود را افزایش دهد. در ادامه نقد و بررسی سریال See همچنان با گپ فیلم همراه باشید.
نظر منتقدان سینما درباره سریال See
منتقدان سینما، نظرات مختلفی درباره این سریال ارائه دادهاند که به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
بن تراورس از ایندی وایر درباره این سریال میگوید:
درام اکشن استیون نایت یک ترکیب عجیب ولی قابل قبول است. من کار استیون نایت را تحسین میکنم. بازی جیسون موموآ هم از نظر من تحسین برانگیز است. شاید اگر بخواهم یک نقد سازنده بکنم تا سریال در آینده بهتر شود بحث عدم توازن سریال است. شاید این عدم توازن به خاطر این باشد که هر قسمت سریال در کمتر از یک ساعت تمام میشود.
دنیل دی آردیو هم از ورایتی معتقد است، سریال دیدن، روایتی جذاب و ابهام برانگیز دارد اما میتوان گفت کم کم روایتش رو به غلو میرود.
فصل سوم سریال See
اگر از علاقمندان سریال دیدن هستید و دو فصل اول آن را دنبال کردهاید، فصل سوم این سریال نیز قرار است به زودی منتشر شود. داستان فصل سوم ادامه داستانهای اتفاق افتاده در دو فصل قبل است اما قرار است جنبههای جدیدی به داستان افزوده شده و بازیگران دیگری هم به کادر آن اضافه شوند.
دانلود سریال دوبله فارسی See
اگر شما هم از علاقمندان به فیلمهای تولید شده در این ژانر هستید، گپ فیلم آرشیوی دوبله شده از تمام فیلمهای ساخته شده در این ژانر دارد. سریال see هم که یکی از سریالهای موفق این ژانر است. برای دانلود فصل اول و فصل دوم سریال دوبله فارسی See کافی است سری به پلتفرم مشاهده آنلاین فیلم و سریال Gapfilm بزنید. البته شما در گپ فیلم میتوانید این سریال را به صورت آنلاین هم مشاهده کنید. وجه تمایز گپ فیلم نسبت به دیگر پلتفرمهای مشاهده آنلاین فیلم و سریال در کشور، دوبله سریع توسط یک تیم اختصاصی است. گپ فیلم همیشه اولین پلتفرمی است که فیلمها و سریالهای روز دنیا را در کوتاهترین زمان ممکن دوبله کرده و در دسترس مخاطبین خود قرار میدهد.
دانلود فیلم, دانلود فیلم دوبله فارسی , دانلود فیلم سینمایی , دانلود انیمیشن جدید ، دانلود انیمه و دانلود سریال با لینک مستقیم از رسانه گپ فیلم
0 notes
Text
کالا دیجیتال
سامسونگ گلکسی Z Fold 3
سری زد فولد، نسل دیگر گوشیهای تاشوی شرکت سامسونگ است که بر خلاف سری زد فیلیپ همانند یک کتاب باز و بسته می شود. به نظر می رسد شرکت سامسونگ قصد دارد سری جدید گوشی های زد فولد، یعنی گلکسی Z Fold 3 را به همراه گلکسی Z Flip 3 در ماه جولای سال 2021 (تیر ماه 1400) معرفی کند.
به احتمال زیاد، گلکسی زد فولد 3 در فریم پشتی حداقل به سه دوربین مجهز خواهد بود. شایعات دیگری نیز وجود ��ارد که گویا قرار است کمپانی سامسونگ با شرکت معروف المپوس برای طراحی دوربینهای این گوشی همکاری داشته باشد. خبرهایی مبنی بر استفاده سامسونگ از اسنپ دراگون 888 به عنوان پردازنده مرکزی این گوشی هوشمند منتشر شده بود.
اما با توجه به شایعات اخیر برخی معتقداند که ممکن است این شرکت از پردازنده قدرتمند دیگری در گلکسی زد فولد 3 استفاده کند.
یکی از افشاگران در فضای مجازی با نام کاربری “دیجیتال چت استیشن” مدعی شده است که شرکت سامسونگ قرار است در گلکسی زد فولد 3 به جای آلومینیوم از متریالی با استاندارد نظامی استفاده کند تا در برابر نفوذ گرد و غبار و آب، مقاومت و عملکرد بهتری داشته باشند.
هم چنین چون قرار است گلکسی Z Fold 3 به همراه قلم قلم S-PEN عرضه شود به احتمال قوی، ضخامت شیشه صفحه نمایش این گوشی هوشمند، افزایش خواهد یافت.
هم چنین این کاربر اعلام کرده است ظرفیت باتری گلکسی زد فولد 3 نسبت به سری قبلی خود یعنی گلکسی زد فولد 2 کمتر خواهد بود زیرا این گوشی هوشمند قرار است از ضخامت کمتری برخوردار باشد.
با این حال، عدهی زیادی معتقداند گلکسی Z Fold 3 پس از عرضه شدناش جزو بهترین گوشی های 2021 خواهد بود.
گوگل پیکسل ۶
شرکت گوگل قرار است پرچمدار جدید خود یعنی گوگل پیکسل ۶ را در سال میلادی جاری معرفی و به بازار عرضه کند.
هنوز شرکت گوگل به طور رسمی، اطلاعات چندانی را از نسل ششم پرچمداران خود در اختیار عموم نگذاشته است که باعث شده است پیرامون این گوشی هوشمند شایعات بسیاری وجود داشته باشد.
برای مثال گویا قرار است این شرکت از چیپستی اختصاصی در گوگل پیکسل ۶ استفاده کند.
خرید گوشی جی پلاس x10
از آنجایی که گوگل برای طراحی بخش قابل توجهی از این تراشه، از طراحیهای پیش ساخته شرکت ARM استفاده خواهد کرد در نتیجه نباید انتظار داشته باشیم که این چیپست از لحاظ عملکرد، قدرتمند تر از اسنپدراگون 888 یا حتی A14 شرکت اپل باشد.
انتظار میرود اکثر گوشیهای پرچمدار سال 2021 از اینترنت نسل پنجم پشتیبانی کنند ولی هنوز به طور دقیق نمیتوان گفت که آیا تراشه جدید گوگل از اینترنت 5G پشتیبانی خواهد کرد یا نه؟ اما نکته هیجان انگیزی که وجود دارد این است که این تراشه از واحد پردازش تنسور (TPU)برخوردار خواهد بود.
درنتیجه گوگل پیکسل 6 در حوزه های هوش مصنوعی پردازش تصویر و یادگیری ماشینی بسیار بهتر عمل خواهد کرد.
هم چنین شایعاتی وجود دارد مینی بر اینکه قرار است گوگل حداقل 5 سال از گوگل پیکسل 6 پشتیبانی نرم افزاری کند. این در حالیست که سری های قبلی گوگل پیکسل تنها از 3 سال پشتیبانی بهره مند بودند.
گوشی پیکسل 5 فاقد مدل جمع و جورتر XL بود. انتظار میرود گوگل پیکسل 6 دارای دو نسخه در دو سایز متفاوت باشد تا بتواند سلایق متفاوت را پوشش دهد.
با اخبار و اطلاعات کمی که در دست است به طور دقیق نمی توان مشخص کرد که آیا گوگل پیکسل 6 می تواند جزء بهترین گوشی های 2021 باشد یا نه! منبع
1 note
·
View note
Video
youtube
زمان انتخاب – نگاهی دوباره به هفتم آبان ١٣٩٥
فیلم مستند: خیزش مردم ایران در پاسارگاد - ایران آدینه ۷ آبان ۱۳۹۵ - ۲۸ اکتبر ۲۰۱۶ فیلمساز: بهمن چهلامیرانی زمان ساخت فیلم: آبان ۱۳۹۵ - نوامبر ۲۰۱۶ این فیلم بازتابِ نگاهِ بخشی از مردم ایران به کوروش هخامنشی و پیشینهِ خود است. پس از خودکشی مردم ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و ۳۸ سال در جادهِ خاکی رفتن و خوشبختی را در بیابان جستجو کردن، سرانجام یک نسل شیکِ پاسارگادی به میدان آمد و برای نخستین بار در یک کُنش میدانی خواستِ خود برای براندازی جمهوری اسلامی و بازگشتِ ایران به آیندهای درخشان که در سال ۱۳۵۷ از دست داده بود را فریاد زد. هزاران هزار ایرانی از سرتاسرِ ایران، در یک کارِ خودجوش، در سالگردِ بزرگداشتِ کوروش هخامنشی در آرامگاه این پادشاه انساندوست، پاسارگاد، گردِهم آمدند و به بهانهِ این روزِ فرخنده که نخستین منشورِ حقوق بشر به اراده کوروش هخامنشی به جهان پیشکش شده است، فریاد سر دادند و خواستارِ ایرانی شدند آرام، آباد و آزاد. گرچه در این روزِ فرخنده بسیاری دستگیر شدند و جمهوری اسلامی پروانه نداد که کسی در این آرامگاه چنین کُنشی را در سالهای پس از آن سال، تکرار کند و بسیاری را دستگیر کرد اما پایههای حکومت ضحاک در همان روز به لرزه درآمد و زمینه برای خیزشهای دی ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و شهریور ۱۴۰۱ و همچنین نافرمانیهای بیشمارِ مابین خیزشها ریخته شد. اینگونه است که در این روز سیمرغ از خاکستر خود برخواست و در خیزشهای پس از آن پَروبال باز کرده است و در راستای پیروزی رستاخیزِ بزرگِ ملی ایرانیان پرواز میکند. پانوشت: پس از پایان ساخت این فیلم مستند کوشش شد که تلویزیونهای برونمرزی آن را برای ثبت در تاریخ پخش کنند اما با کوششهای فراوان تنها یک شبکه پذیرفت که این مهم را انجام دهد و آن تلویزیون اندیشه، “شورای ملی” بود. سرانجام با چند ماه تاخیر، در برنامهِ “زمان انتخاب - نگاهی دوباره به ۷ آبان ۱۳۹۵” بهمن چهلامیرانی مهمان مهدی آقازمانی، در مورد اهمیت خیزش ۷ آبان ۱۳۹۵ و پیامدهای درخشان آن گفت که با گذشت زمان روشن شد که این پیشبینیها درست بودند و ایران با خیزشهای پیدرپی در راستای پیروزی یک رستاخیز بزرگ ملی گام بر میدارد. تماشای این مستند را به همهِ دلباختگان ایران پیشنهاد میکنم که در سالگردِ ۷ آبان ۱۴۰۲ پسندیده است. بهمن چهلامیرانی انسانشناس
0 notes
Text
راحت اندوری ایک عہد ساز شاعر
مرے جذبے کی بڑی قدر ہے لوگوں میں مگر میرے جذبے کو مرے ساتھ ہی مر جانا ہے
ہندوستان کے معروف شاعر راحت اندوری کے وصال کی خبر مجھے راویش کمار سے کچھ یوں ملی کہ میں سنتا گیا بکھ��تا گیا
ہاتھ خالی ہیں ترے شہر سے جاتے جاتے
جان ہوتی تو مری جان لٹاتے جاتے
اب تو ہر ہاتھ کا پتھر ہمیں پہچانتا ہے
عمر گزری ہے ترے شہر میں آتے جاتے
اندور کے راحت اندوری اب ہم میں نہیں رہے ۔ اپنی شاعری سے اندور کو ایک پہچان دی اور اپنی شہرت سے ایک بلند مقام پایا کبھی اندور کو خود سے الگ نہیں کیا، آج راحت اپنے لاکھوں چاہنے والوں کو الوادع کہہ گیا اک شاعر کی زندگی کا حساب آپ چلتے پھرتے ٹی وی شوز کو دیکھ کر تو نہیں کر سکتے ہیں لیکن وہ تھے مزاج سے بہت ضدی لگتا تھا کہ وہ اپنی شاعری کے ذریعے دنیا سے ٹکرا گئے ہیں لکھتے ہیں۔
مزہ چکھا کے ہی مانا ہوں میں بھی دنیا کو سمجھ رہی تھی کہ ایسے ہی چھوڑ دوں گا دنیا کو
راحت تو مزاج اور کلام کے اعتبار سے بھی راحت تھے۔ کروڑوں لوگوں کے دلوں پر حکمرانی کرنے والا راحت، دنیا کو داغ مفارقت دے گیا۔ راحت سچے جذبوں کا امین اور مرزا کی طرح ضدی، حبیب جالب کی طرح طوفانوں سے ٹکرانے والا ، مخالفین کے ہوش ٹھکانے لگانے والا، لاکھوں کے مجمع میں اپنے موقف کو اشعار میں بدلنے والا کروڑوں مسلمانوں کی ترجمانی کرنے والا، راحت شعراء کی مجلس کے لیے راحت تھا ، ادب کا یہ بلند درخت اہل علم وفن کے لیے سایہ دار پیڑ تھا، وہ مشہور بھی تھا اورمعروف بھی۔
لوگ ہر موڑ پہ رُک رُک کے سنبھلتے کیوں ہیں
اتنا ڈرتے ہیں تو پھر گھر سے نکلتے کیوں ہیں
میکدہ ظرف کے معیار کا پیمانہ ہے
خالی شیشوں کی طرح لوگ اُچھلتے کیوں ہیں
موڑ ہوتا ہے جوانی کا سنبھلنے کے لیئے
اور سب لوگ یہیں آ کے پھسلتے کیوں ہیں
نیند سے میرا تعلق ہی نہیں برسوں سے
خواب آ، آ کے مری چھت پہ ٹہلتے کیوں ہیں
میں نہ جگنو ہیں، دیا ہوں نہ کوئی تار ا ہوں
روشنی والے مرے نام سے جلتے کیوں ہیں
راحت ، محبت ، امن ، بغاوت ، مزاحمت اور سبق اموز شاعری کا روشن باب تھا۔ راحت جوش ملیحہ آبادی کی طرح فتنہ پردازوں کی خوب کلاس لیتا اپنے کلام کے ذریعے بھارت میں انتہا پسندانہ نظریات رکھنے والوں کی خوب کلاس لیتا۔
لگے گی آگ تو آئیں گے گھر کئی زد میں
یہاں پہ صرف ہمارا مکان تھوڑی ہے
ہمارے منہ سے جو نکلے وہی صداقت ہے
ہمارے منہ میں تمہاری زبان تھوڑی ہے
جو آج صاحبِ مسند ہیں، کل نہیں ہوں گے
کرائے دار ہیں، ذاتی مکان تھوڑی ہے
منفی سیاست کے چال چلن کا بھرپور پوسٹ مارٹم کیا کرتے ۔ اپنے انوکھے انداز اور حسین امتزاج اور شاندار کلام سے لوگوں کے من موہ لیتے، بلاشبہ وہ اپنے ہم عصروں میں بلند پایہ مقام رکھتے تھے۔ انہوں نے مشاعروں کو اپنے موجودگی سے پہچان بخشی، ان کے بغیر انٹرنیشنل مشاعرہے ادھورے رہا کرتے ۔
افواہ تھی کہ میری طبیعت خراب ہے
لوگوں نے پوچھ پوچھ کے بیمار کر دیا
دو گز سہی مگر یہ مِری ملکیت تو ہے
اے موت تو نے مجھ کو زمیندار کر دیا
راحت مزاج کے اعتبار سے نرم دل اپنے دوست شعراء کا خاص خیال رکھتے۔ سلیم احمد کاظمی لکھتے ہیں کہ غریب شعرا کی مدد اور مرحوم شعرا کے گھر والوں خبر گیری خاموشی سے کرتے تھے ایک بار غالباً طویٰ کے مشاعرہ میں کمیٹی بغیر پیمنٹ دیے غائب ہو گی تھی، کی شعرا کو کرایہ دیا اور کچھ رقم خاموشی سے ان کی جیب میں ڈال دی، مجھے مشاعرہ کی دنیا میں اس سے اچھا انسان نہیں ملا ـ۔
یہ سانحہ تو کسی دن گزرنے والا تھا میں بچ بھی جاتا تو اک روز مرنے والا تھا
مولانا فیضی نے کہا کہ راحت صاحب نے برسوں تک اردو ادب کے گیسو سنوارنے کے ساتھ کئی نسلوں کی اس طرح تربیت کی کہ آج پوری اردو دنیا میں قدم قدم پر آپ کے ایسے پروردہ افراد نظر آتے ہیں جن کو آپ نے اردو ادب کے ساتھ چلنے کا ہنر سکھایا تھا، انہوں نے کہا کہ راحت صاحب نے تو دنیا کو الوداع کہہ دیا؛ مگر انہوں نے اپنی شاعری کے ذریعہ انسانی برادری کے لئے جو پیغام چھوڑے ہیں وہ ہمیشہ ادب سے وابستہ افراد کو ان کی موجودگی کا احساس دلاتے رہیں گے۔ بلاشبہ راحت کی بے باکی اور للکار ایوانوں اور ادبی محفلوں کی رونق رہے گی ۔
گھروں کے دھنستے ہوئے منظروں میں رکھے ہیں
بہُت سے لوگ یہاں مقبروں میں رکھے ہیں
ہمارے سر کی پھٹی ٹوپیوں پہ طنز نہ کر
ہمارے تاج عجائب گھروں میں رکھے ہیں
مَیں وہ دریا ہوں کہ ہر بوند بھنور ہے جس کی
تم نے اچھا ہی کیا مجھ سے کنارہ کر کے
راحت کے اشعار میں زندگی کا ہر رنگ نظرآتا ہے دوستی اور دشمنی سے متعلق لکھتے ہیں۔
دوستی جب کسی سے کی جائے دشمنوں کی بھی رائے لی جائے
راحت اندوری کی پیدائش یکم جنوری 1950 کو ہوئی تھی۔ اندور کے ہی نوتن سکول میں انھوں نے ہائیر سیکنڈری کی تعلیم حاصل کی اور وہیں کے اسلامیہ کریمیہ کالج سے انھوں نے گریجوئیشن کرنے کے بعد برکت اللہ یونیورسٹی سے ایم اے کیا۔ ایک سنجیدہ شاعر ہونے کے ساتھ ساتھ وہ نوجوان نسل کی نبض تھامنا خوب جانتے تھے۔
مرے بیٹے کسی سے عشق کر مگر حد سے گزر جانے کا نئیں وہ گردن ناپتا ہے ناپ لے مگر ظالم سے ڈر جانے کا نئیں
سڑک پر ارتھیاں ہی ارتھیاں ہیں ابھی ماحول مر جانے کا نئیں وبا پھیلی ہوئی ہے ہر طرف ابھی ماحول مر جانے کا نئیں
راحت صاحب کی مجموعی شاعری میں سچائی وبے باکی کی روشن علامت ہے۔سیدھے سادھے لفظوں سے راحت نے تلخ سے تلخ پیغام بڑے اچھوتے انداز سے دیا ہے۔ یہی وجہ ہے کہ ان کے اشعار مرزا، سودا، جالب اور جوش کی یاد تازہ کرتے ہیں ، ان کا اچھوتا انداز منفرد لہجہ انہیں دیگر شعرا سے ممتاز دکھاتا ہے ۔
میں نہ جگنو ہیں، دیا ہوں نہ کوئی تارا ہوں روشنی والے مرے نام سے جلتے کیوں ہیں
راحت کے وصال کی خبر عالم ادب کے لیے بجلی بن کر گری ہر خاص وعام بلادِ ہند سے لے کر بلادِ حجاز ومغرب سبھی راحت کے چلے جانے پر دکھی ہیں ۔
جسم سے ساتھ نبھانے کی مت امید رکھو
اس مسافر کو تو رستے میں ٹھہر جانا ہے
موت لمحے کی صدا زندگی عمروں کی پکار
میں یہی سوچ کے زندہ ہوں کہ مر جانا ہے
راشد علی
بشکریہ روزنامہ جسارت
6 notes
·
View notes