#شیزوفرنی
Explore tagged Tumblr posts
khatesevvom · 5 years ago
Photo
Tumblr media
پس از این چو سایه باشم، پس و پیش هر امامی #مولانا. . گاهی کار تا آنجا بالا می گیرد که آدم به همه چیز شک می کند. در ادبیات عرفانی در مورد این شک شنیده ایم و می دانیم که خیلی از انسانها در این مرحله به سمت الحاد رفته اند. اما چیزی که از این شک حس می شود ماورای چیزیست که با زبان بیان می شود. سعی می کن�� تا جایی که زبانم همراهی کند بیان کنم. . روزهای شیرین: برخی از انسانها توانایی آنرا دارند که صدای خدای خودشان را بشنوند. آنها می دانند که شنیدن این صدا لذتبخش ترین لحظه ی زندگی است. در ایامی که این صدا با انسان همراه است، چنان لذتی در وجود آدم است که وصف شدنی نیست. هر لحظه می دانی که تنها نیستی و کسی در تو هست که تو در اویی. نه غم و نه نگرانی و نه ترس و نه هیچ حس ناگوار دیگری در تو نیست و هرچه که رخ می دهد، می شنوی که صدایی می گوید: «من هستم» و در اوج سختی باز هم آرامش داری. همه ی غم‌ها از زمانی شروع می شود که تنها می شوی. وقتی که او ساکت است... . دوران سکوت: دقیقا مشخص نیست که چرا آن صدا ناگهان خاموش می شود. مثل آن است که یک روز تصمیم بگیرد که دیگر چیزی نگوید. در ابتدا می گویی که خب حتما صلاح نیست اما بعد از مدتی، فشار تنهایی شروع می شود. ابتدا به رفتار خودت شک می کنی که نکند کاری کرده باشم و او را رنجانده باشم و به دلایل مختلف خودت را محکوم می سازی. بعد از چند روز شک می کنی که نکند از ابتدا همه چیز توهم بود و اصلا کسی با من سخن نمی گفت. نکند من بیمار بودم و دچار توهم می شدم اما با وجود همه ی این شک باز هم امیدوار به بازگشت صداهایی... ‌. در سایه ها: با گذشت روزها، به این نتیجه می رسی که هیچ چیزی نمی دانی و در خودت فرو می روی. سایه ها هر روز سنگینتر می شوند و تو را می بلعند. وقتی که نور نباشد در تاریکی فرو می روی اما باز هم امیدواری که روزی صداها برگردند. در تاریکی می نشینی و با خاطرات روزهایی که صداهایی می شنیدی شاد می شوی. اما تو در سایه هایی و اینها فقط خاطرات روزهای خوب است. حالا به خودت، هدفت، خاطراتت، افکارت، دیدگاه و حتی اعتقادت شک داری. شاید من خط سوم نباشم. شاید همه چیز توهم بود. تنها چیزی که می دانم این است که حالا تنهایم. حال من خوب نیست... . . . @khate.sevvom #خط_سوم #شمس_تبریزی #سایه_ها #شک #یقین #سکوت #خاطرات #توهم #اسکیزوفرنی #شیزوفرنی #توهمات #اوهام #گذشته #هدف #افکار #اعتقاد #اعتقادات #دیدگاه #عرفان #تصوف #مقالات_شمس #من_هستم #صداها #مکاشفه #نبوت #تنهایی #غربت #تاریکی (at Maku, Iran) https://www.instagram.com/p/Bq0KNhch0j5/?igshid=1p8cxciqxz2bt
0 notes
ebrahimsabbagh · 4 years ago
Video
آیا میتوان شیزوفرنی را در ترادف ناآگاهی و جهل قرار داد و آیا بیماریی که بدتر از نااگاهی باشد وجود دارد؟؟ آیا مبتلایان به شیزوفرنی دچار ناآگاهی ودر توهم آگاهی اند؟؟ یا ناآگاهان در توهم آگاهی دچار شیزوفرنی؟؟؟ @sherekhati @sherekhati #ابراهیم_صباغ #شعرخطی #ابراهیم_صباغ_فرزند_درگز_از_دیار_ابوسعیدابوالخیر #آبو #نوبل #sherekhati #sherekhatiiran #ebrahimsabbagh #ebrahim_sabbagh ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ https://wa.me/989334683586 https://twitter.com/sherekhati_es https://www.facebook.com/sherekhati.es https://www.linkedin.com/in/ebrahimsabbagh https://ebrahimsabbagh.tumblr.com https://www.aparat.com/Ebrahim_sabbagh https://t.me/sherekhati_ebrahimsabbagh (at Targhobeh, Khorasan, Iran) https://www.instagram.com/p/CANw7pCnOrp/?igshid=zljxv4uzgj9q
1 note · View note
po0016001451p · 3 years ago
Link
0 notes
azarbadpub · 4 years ago
Photo
Tumblr media
At the heart of science is accepting only that truth which can be proven. At the heart of faith is define Truth, at its core, as being unprovable. دیالوگ بالا یکی از قسمتای لژیون هست که من واقعا خوشم اومد، گفتم برای شما هم بذارمش. برندون سندرسون رو که مطمئنم اکثرتون میشناسین، لژیون جلد اول از یه سه گانه از همین نویسندس که خیلی هم کوتاهه و خوندنش کار یه ساعته. راستش نمیتونم بگم کتابش خیلی برام جالب بود یا جزو داستانای مورد علاقمه_البته بین داستان‌های کوتاهی که خوندم لژیون یکی از اون خوباس_، ولی از خوندنش لذت بردم. یه چیز دیگه که من رو به خوندنش جذب کرد _به جز حجم کمش_ وضعیت ذهنی بود که استفن لیدز، شخصیت اصلیمون باهاش زندگی میکنه که یه جورایی مثل ترکیبی از شیزوفرنی و اختلال چند شخصیتیه که برای من خیلی جذاب به نظر میومد، مخصوصا خوندن راجب شخصیت های مختلف که همه زاده‌ی ذهن یه نفر بودن و هرکدوم دیدگاه خودشون رو به چیزای مختلف داشتن جالب بود! طوری که با همدیگه تو یه عمارت زندگی میکردن و رفتار استفن باهاشون چقدر مسالمت آمیز بود درحالی که خودشم میدونست اونا فقط یه توهمن. پایانش هم برام قابل قبول بود فقط دلم میخواست یکم طولانی تر باشه. به طور خلاصه ایدشو دوست داشتم. پشت کتاب نوشته “هیچکس توهمات من رو نمیبینه ولی با من همراه باشین تا کاری کنم اون ها برای شما هم واقعی بشن...” خب آقای سندرسون باید بگم واقعا موفق شدی این کار رو بکنی چون حقیقتا من دیگه نمیتونم کتابتو بدون این توهما تصور کنم! شخصیت های مورد علاقم هم آرماندو و جی‌سی بودن=) قی��ت این کتاب ۱۹ تومنه که به نظرم نسبت به حجم و تعداد برگه‌هاش زیاده یکم و از نشر آذرباد هم میتونین تهیه‌اش کنین. راستی من هنوز دو تا جلد دیگه رو نخوندم اگه شما کامل خوندین بیاین نظراتونو به منم بگین=)~ #legion #brandonsanderson #آذرباد #لژیون — view on Instagram https://ift.tt/3glC8lx
0 notes
hossein8926 · 4 years ago
Text
عوامل طلاق چیست؟
در گذشته‌های نه چندان دور زندگی مشترک افراد دوام طولانی‌تری داشت و طلاق به‌ندرت اتفاق می‌افتاد. اما امروزه در عصر بی‌ثباتی اقتصادی، افزایش ابتلا به بیماری‌های روانی، فشار وارده از سوی رسانه‌های اجتماعی و … طلاق دیگر امری غیرعادی تلقی نمی‌شود و به‌ویژه در خانواده‌هایی که زن و شوهر مدام با نگرانی‌های مالی قابل توجه و عدم سازگاری با یک‌دیگر مواجه‌اند، این امر تقریبا اجتناب‌ناپذیر است. حتی همسرانی که بسیار متعهد و به اصول اخلاقی پایبند هستند نیز ممکن است به دلایل مختلف ناگزیر از طلاق شوند. شاید برای بسیاری از ما این سؤال ایجاد شود که چه عواملی سبب شکست زندگی مشترک می‌شود. در این مطلب به ۱۶ مورد از عواملی که آمار طلاق را افزایش می‌دهند اشاره خواهیم کرد. شاید برخی افراد یک یا چند مورد از این عوامل را در زندگی خود داشته باشند، اما به دلایلی به زندگی‌شان آسیبی وارد نشده باشد. با این حال بهتر است عوامل طلاق را بشناسید و آگاهانه زندگی کنید.
۱. ازدواج زودهنگام
افرادی که در اوایل جوانی ازدواج می‌کنند، بیش از دیگران در معرض طلاق قرار می‌گیرند. درست است که ازدواج با همکلاسی دوران مدرسه ممکن است رؤیایی به نظر برسد، اما واقعیت این است که معمولا ازدواج در سنین بیست و چند سالگی به بالا، از پایداری و دوام بیشتری برخوردار است. با توجه به مطالعات انجام‌شده، افرادی که ازدواج را تا ۲۵ سالگی به تأخیر می‌اندازند، تا ۲۴ درصد کمتر با خطر طلاق روبه‌رو هستند.
۲. ازدواج‌های قبلی
بر اساس مطالعات انجام‌شده خطر طلاق با هربار ازدواج تا حدی افزایش می‌یابد. بنابراین ازدواج‌های دوم و سوم بیشتر در معرض طلاق هستند. بسیاری از افراد بلافاصله پس از طلاق، بدون اینکه به‌طور کامل از ازدواج اول و شکست ناشی از آن بهبود یافته باشند وارد رابطه‌ی دیگری می‌شوند. برای برخی دیگر حفظ ازدواج دوم به دلیل فقدان یک خانواده‌ی منسجم دشوارتر است.
۳. فقدان باورهای مذهبی
به نظر می‌رسد ایمان نقش مهمی در پیش‌گیری از طلاق ایفا می‌کند. مطالعات متعددی در این زمینه انجام شده است که نشان می‌دهد آمار طلاق در میان زن و شوهرهایی که هر دو افرادی مذهبی و دیندار هستند به مراتب کمتر از افراد غیر مذهبی است. علاوه بر این، همسرانی که اشتراکات دینی یکسانی دارند نسبت به زوج‌هایی که عقاید مذهبی متفاوت دارند، بیشتر در کنار هم می‌مانند.
۴. مسائل مالی
بر اساس مطالعات، فقر یکی از شاخص‌هایی است که بیشتر از هر دلیل دیگری خطر طلاق را افزایش می‌دهد. زوج‌هایی که در زندگی بدهی‌های سنگین بالا می‌آورند ازدواج‌شان به شکست نزدیک‌تر می‌شود. به‌طورکلی بین مادیات و شادی رابطه‌ی مستقیم وجود دارد. زن و شوهرهایی که مدام روی این موضوع تمرکز دارند که چه چیز بخرند و برای خرید چه چیزهایی باید صبر کنند، نسبت به کسانی که مشکلات مالی چندانی ندارند کمتر احساس شادی می‌کنند. متأسفانه برای افرادی که با فشار مالی قابل توجهی روبه‌رو هستند (مانند خانواده‌هایی که درآمد کم و بدهی‌های زیاد دارند) امکانات کافی برای مشاوره و منابعی که از طریق آنها بتوانند زندگی مشترک‌شان را نجات بدهند، وجود ندارد. بر اساس تحقیقات احتمال طلاق در همسرانی که هفته‌ای یک‌بار بر سر مشکلات مالی با هم دعوا می‌کنند ۳۰ درصد بیشتر از سایر زوج‌هاست.
۵. داشتن فرزندان زیاد (به‌ویژه فرزندان چندقلو)
فرزندان زیباترین موهبت زندگی هستند، اما خانواده‌هایی که با داشتن فرزندان دو یا چندقلو باز هم به فکر بچه‌دار شدن هستند باید بدانند که زندگی مشترک‌شان با مشکل روبه‌رو خواهد شد. چندقلوها به زمان، انرژی و پول بیشتری نیاز دارند. بسیاری از این خانواده‌ها در آینده از نظر مالی دچار مشکل می‌شوند و این موضوع احتمال طلاق را به‌راحتی افزایش می‌دهد.
۶. سطح تحصیلات
درست است که تحصیلات برای پایداری و دوام زندگی مشترک به‌تنهایی کافی نیست، اما بر اساس تحقیقات انجام‌شده آمار طلاق در خانواده‌هایی که از لحاظ تحصیلات و آموزش در سطح بالاتری هستند، کمتر است. زوج‌هایی که بر اساس تحصیلات خود درآمد بیشتری کسب می‌کنند و استانداردهای بالاتری را در زندگی خود ایجاد می‌کنند، از ازدواج خود بیشتر لذت می‌برند. همچنین این مطالعه نشان داد زنان تحصیل‌کرده معمولا تمایل دارند شوهران خود را از میان افرادی انتخاب کنند که از نظر تحصیلات هم‌سطح یا بالاتر از‌ آنها باشند.
۷. فقدان آموزش‌های مناسب
شرکت در مشاوره‌های قبل از ازدواج می‌تواند به‌طور قابل توجهی در کاهش آمار طلاق مؤثر باشد. مشاوره‌ی قبل از ازدواج مهارت‌های حل مشکلات و اختلافات را به همسران می‌آموزد و برای حل مسائلی که بعدها در زندگی زناشویی ممکن است به اختلافات تمام‌عیار تبدیل شود، ضروری است. اما متأسفانه بسیاری از زوج‌ها در جلسات مشاوره شرکت نمی‌کنند و این موضوع در افزایش آمار طلاق بی‌تأثیر نیست.
۸. طلاق والدین
معمولا کودکان طلاق نسبت به کودکان عادی در ازدواج‌شان با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند. اگر یکی از طرفین ازدواج در خانواده‌ی طلاق رشد کرده باشد، احتمال اینکه زندگی مشترک خودش به جدایی منجر شود تا ۵۰ درصد افزایش می‌یابد. بر اساس پژوهش‌های انجام‌شده احتمال طلاق در خانواده‌هایی که زن و شوهر هردو از کودکان طلاق بوده‌اند، بسیار زیاد است.
۹. تفاوت سنی زیاد
از دیرباز یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مربوط به ازدواج این بوده است که آیا ازدواج دو نفر از دو نسل متفاوت عاقلانه است؟ پاسخ منفی است. بررسی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد که بهترین تفاوت سنی در ازدواج این است که شوهر ۲ تا ۱۰ سال از همسرش بزرگ‌تر باشد. آمار طلاق در این حالت به مراتب کمتر از حالتی است که اختلاف سنی بیشتر از ۱۰ سال یا زن بزرگ‌تر از شوهر است.
۱۰. خیانت
برآوردهایی که در مورد خیانت در ازدواج وجود دارد، در مطالعات مختلف ��تفاوت است و متأسفانه نمی‌توان در مورد آمار دقیق آن نظر داد. با این حال با یک جمع‌بندی کلی می‌توان به این نتیجه رسید که این آمار نگران‌کننده است. البته به‌طورکلی میزان خیانت در بین زوج‌های متأهل کمتر از رابطه‌های طولانی‌مدت یا زندگی‌های مشترک بدون ازدواج است. البته خیانت به سن‌وسال و میزان آموزش طرفین نیز بستگی دارد. بر اساس مطالعات به‌طورکلی زوج‌های مسن‌تر و آموزش‌دیده‌تر بیشتر به تعهدات خود پایبندند.
در اغلب موارد خیانت به‌تنهایی سبب طلاق نمی‌شود، چراکه همسران خائن معمولا قادر به متقاعد کردن یک‌دیگر هستند و مدتی این مسئله را به تأخیر می‌اندازند. خیانت وقتی به طلاق منجر می‌شود که اعتماد کاملا از بین رفته باشد. در این هنگام رابطه‌ی میان طرفین خدشه‌دار می‌شود. علاوه بر آن کسی که مورد خیانت قرار گرفته ممکن است به دلیل احساس طردشدگی یا رها شدن از سوی شریک زندگی‌اش به رفتارهای خشونت‌آمیز متوسل شود که این نیز به نوبه‌ی خود سبب بدتر شدن رابطه خواهد شد.
۱۱. ناسازگاری جنسی
ناسازگاری جنسی گاهی خود عامل اصلی طلاق است و گاهی به‌صورت غیر مستقیم سبب طلاق می‌شود؛ به این‌صورت که ابتدا به دلیل ناسازگاری جنسی یکی از زوج‌ها خیانت می‌کند و سپس به دلیل این خیانت طلاق اتفاق می‌افتد. بسیاری از افرادی که مرتکب خیانت می‌شوند، همین عامل را دلیل خیانت خود قلمداد می‌کنند.
متأسفانه زوج‌هایی که فرکانس رابطه‌ی جنسی‌شان با هم متفاوت است با مشکل روبه‌رو می‌شوند. در این حالت یکی از طرفین احساس می‌کند که تحت فشار قرار دارد در حالی‌که طرف دیگر احساس می‌کند مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته است. گاهی نیز به دلیل ازدواج‌های زودهنگام که چندین دهه به طول می‌انجامد طرفین احساس می‌کنند زندگی و رابطه‌شان آن‌قدر تکراری است که حالت کسالت‌باری دارد. بسیاری از طلاق‌هایی که پس از سال‌ها زندگی مشترک اتفاق می‌افتد، احتمالا به همین دلیل است.
۱۲. اعتیاد
در اغلب موارد اعتیاد به‌تنهایی برای زندگی مشترک مشکل‌ساز نیست، اما عوارض ویرانگر آن می‌تواند زندگی را از هم بپاشد. به‌عنوان مثال فرد معتاد (خواه الکل خواه مواد مخدر) ممکن است دروغگو باشد یا دزدی کند و بنابراین با قانون مشکل داشته باشد. این رفتارها سبب فشار عاطفی و روانی در همسران این افراد می‌شود. البته گاهی افراد این توانایی را دارند که در کنار همسر معتاد خود زندگی کنند و از نظر عاطفی او را حمایت کنند ولی اغلب افراد به خاطر سلامت روحی خودشان هم که شده طلاق می‌گیرند. تأثیر ویرانگر اعتیاد در مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۴ انجام گرفت به‌خوبی نشان داده شد. بر اساس این مطالعه آمار طلاق در افراد معتاد به الکل ۱۵,۵ درصد بود که آمار قابل توجهی است.
۱۳. مشکلات روحی و روانی
بر اساس برآوردها، آمار طلاق در خانواده‌هایی که یکی از همسران یا هر دوی آنها دچار افسردگی، اضطراب و مشکلات روحی و روانی دیگر هستند بسیار بالاست. این مشکلات روانی می‌تواند هم به دلیل اعتیاد و هم به دلیل بیماری‌هایی ماننداختلال دوقطبی باشد. تحقیقات کارشناسان نشان داده است ۹۰ درصد ازدواج‌هایی که در آنها یکی از طرفین اختلال دوقطبی دارد به طلاق منجر می‌شود. با اینکه در مورد سایر بیماری‌های روانی این میزان کمتر است، اما باز هم آمار طلاق در آنها به‌طور چشمگیری بالاست. مشاهدات یک مطالعه در هند حاکی از این است که ۴۲ درصد از ازدواج‌هایی که در آنها یکی از همسران دچار شیزوفرنی است به طلاق منجر می‌شود.
همانند اعتیاد، بیماری‌های روانی نیز به خودی خود سبب طلاق نمی‌شوند، بلکه رفتارهای غیرقابل قبول افرادی که از این اختلالات رنج می‌برند عامل اصلی طلاق است. برای مثال افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر از سایرین مرتکب حملات فیزیکی و اعمال خشونت‌آمیز می‌شوند. به همین ترتیب این افراد و همچنین مبتلایان به افسردگی با احتمال بیشتری به همسر خود خیانت می‌کنند.
۱۴. اختلاف نظر در تربیت فرزندان
بسیاری از پدر و مادرها بر سر اینکه چه کسی باید تربیت و پرورش کودکان را به عهده بگیرد (ازجمله اینکه به کدام مدرسه باید بروند یا چگونه باید نظم و انضباط را به آنان آموخت) اختلاف نظر پیدا می‌کنند. البته در برخی موارد پدر و مادرها قبل از پیدایش چنین اختلافاتی طلاق می‌گیرند و به‌سادگی از فرزندان و دغدغه‌های تربیت و پرورش آنان چشم‌پوشی می‌کنند. بنابراین بهتر است افراد پیش از ازدواج در مورد انتظارات‌شان در رابطه با تربیت کودکان به‌طور کامل با هم صحبت کنند؛ در غیر این‌صورت به احتمال زیاد زندگی مشترک‌شان به طلاق منجر خواهد شد.
۱۵. رسانه‌های اجتماعی
فیس‌بوک، توییتر، اینستاگرام و سایر رسانه‌های اجتماعی نقش بسیار مهمی در طلاق ایفا می‌کنند. مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۵ انجام شد نشان داد که از هر ۷ مورد، یک نفر به دلیل اعتیاد همسرش به رسانه‌های اجتماعی طلاق می‌گیرد. در این مطالعه از هر ۴ نفری که مورد بررسی قرار گرفتند، حداقل یک نفر پاسخ می‌داد که تقریبا هفته‌ای یک‌‌بار جروبحث‌های خانوادگی‌شان به رسانه‌های اجتماعی مربوط می‌شود. اگرچه این دلیل به‌ندرت از عوامل اصلی طلاق به‌شمار می‌رود، با این حال جنگ و دعواهای بی‌پایان بر سر رسانه‌های اجتماعی می‌تواند زمینه را برای طلاق فراهم کند.
شانس خود را امتحان کنید
اگر در زندگی مشترک‌تان با مشکلاتی روبه‌رو شده‌اید که ممکن است شما را به سوی طلاق سوق بدهد، درصورتی‌که فکر می‌کنید با مذاکره با شریک زندگی‌تان می‌توانید این مسائل را حل کنید، حتما این کار را انجام بدهید. مهم نیست تا چه حد شانس موفقیت دارید، مهم این است که حداکثر تلاش‌تان را بکنید. راهکارهایی وجود دارند که شاید با به‌کارگیری آنها بتوانید پایه‌های ازدواج خود را محکم کنید و زندگی مشترک‌تان را نجات بدهید. با این حال اگر تصمیم قطعی به طلاق گرفته‌اید و رابطه‌تان به جایی رسیده است که جز طلاق راه‌حل دیگری ندارد، حتما به دنبال یک مشاور قابل اعتماد باشید. هدف این است که طلاق در صلح و به دوستانه‌ترین شکل ممکن صورت پذیرد، زیرا در این‌صورت دو طرف با آسیب‌های روحی کمتری مواجه خواهند شد.
لینک این مطلب در وبسایت گپچه
http://www.gapche.ir/value.aspx?id=46
0 notes
khoonevadeh · 5 years ago
Photo
Tumblr media
سلبریتی‌هایی که زندگی بسیار سختی را گذرانده‌اندhttps://khoonevadeh.ir/?p=58687
برترین‌ها: برخی افراد به زندگی سلبریتی‌ها، شهرت و زیباییشان غبطه می‌خورند، اما اگر بدانند که برخی از آن‌ها پیش از شهرت، چه زندگی غم‌انگیزی را پشت سر گذاشته‌اند، شاید دیگر به زندگیشان غبطه نخورند.
ما مطمئن هستیم که هیچکس دوست ندارد جای «چارلیز ترون» باشد، کسی که مادرش در جلوی چشمانش به پدر ستمگرش شلیک کرده است یا «اپرا وینفری» که دایی و پسردایی خودش به او تجاوز کرده‌اند.
با خواندن بیوگرافی سلبریتی‌ها پی به داستان‌های غم‌انگیز و تراژیکی می‌بریم که می‌توان از آن‌ها برای ساخت فیلم‎‌های درام هالیوودی استفاده کرد. باهم سرگذشت تعدادی از سلبریتی‌های مذکور را می‌خوانیم.
چارلیز ترون
چارلیز ترون ۴۳ ساله، یکی از معروف‌ترین و زیباترین بازیگران زن هالیوود است که برنده جوایز اسکار و گلدن‌گلاب نیز شده است، اما وقتی به چهره‌اش نگاه کنید، به‌هیچ عنوان نمی‌توانید حدس بزنید که در جوانی چه سرگذشت دردناکی داشت.
پدر چارلیز، فردی الکلی بود و اغلب مادرش را کتک می‌زد و هنگامی که چارلیز، ۱۵ ساله بود، روزی پدرش در میانه همین دعواها، با تفنگش شروع به شلیک هوایی کرد و چارلیز و مادرش را تهدید کرد. تااینکه کاسه صبر مادر چارلیز لبریز شد، تفنگ شوهرش را از او گرفت و به او شلیک کرد. این کار او در دادگاه، دفاع از خود تشخیص داده شد و حکمی برایش صادر نشد.
چارلیز در ۱۵ سالگی، برنده یکی از مسابقات مدلینگ شد و قراردادی یک‌ساله با یک آژانس مدلینگ بست و به دور اروپا سفر کرد. سپس او وارد دانشگاه رقص شد، زیرا قصد داشت که رقصنده باله شود، اما در ۱۹ سالگی، جراحت زانو باعث شد که مجبور شود برای همیشه، این حرفه را کنار بگذارد.
پس از آن، چارلیز به لس‌آنجلس رفت. او در آنجا کسی را نمی‌شناخت و تا ماه‌ها در هتلی ارزان‌قیمت زندگی می‌کرد و تقریبا همیشه گرسنه بود، زیرا پول کافی برای خرید غذا نداشت.
سپس چارلیز در سال ۱۹۹۵ برای نقد کردن چکی به مبلغ ۵۰۰ دلار که مادرش برای او فرستاده بود، به بانک رفت. هنگامی که کارمند بانک، کارش را راه نینداخت، چنان داد و فریادی به‌پا کرد که اگر در صحنه فیلمبرداری این کار را می‌کرد، یک اسکار دیگر نیز به او تعلق می‌گرفت.
در همان حین، «جان کرازبی»، تهیه‌کننده هالیوود، او را دید و استعدادش را کشف کرد. کرازبی به او کمک کرد که وارد مدرسه بازیگری شود و ۳ سال بعد، چارلیز در فیلمی بازی کرد که او را در کل جهان تبدیل به ستاره‌ای سینمایی کرد (فیلم سینمایی «وکیل مدافع شیطان با بازی کیانو ریوز و آل‌پاچینو).
جیم کری
جیم کری، بازیگر آمریکایی-کانادایی، یکی از گرانترین کمدین‌های آمریکاست، اما دوران جوانی جیم به‌سادگی نگذشت. هنگامی که هنوز دوران مدرسه را می‌گذراند، خانواده‌اش دچار بحران شدید مالی شدند.
هنگامی که پدرش، پِرسی، شغلش را ترک کرد و شغل جدیدی را در کارخانه تولید چرخ شروع کرد، وضعیت مالی به گونه‌ای بود که کل خانواده برای تامین نیازهایشان مجبور به کار بودند. جیم، برادرش و خواهرش، برای امرار معاش، زمین را طی می‌کشیدند و توالت می‌شستند. همین مسائل باعث شد که جیم کری در آن سن، تبدیل به کودکی خجالتی شود.
هنگامی که والدین جیم تصمیم به ترک شغلشان گرفت��د، همگی آن‌ها مجبور به زندگی در یک کاروان شدند. پس از مدتی نیز پدر جیم، شغلی در برلینگتون پیدا کرد و همگی به مدت ۸ سال در آنجا زندگی کردند.
در همان زمان، پزشکان تشخیص دادند که مادر جیم به نوعی اختلال روانی مبتلاست؛ نوعی بیماری عصبی به‌نام «هیپو کندریا» که در آن شخص، تصور می‌کند که بیمار است، درصورتی که اینگونه نیست (توهم بیماری دارد).
هنگامی که جیم، ۱۵ ساله بود، پدرش او را به یک کلاب کمدی به‌نام یوک یوک در تورتنتو برد، اما اولین برنامه جیم به شکست بزرگی تبدیل شد و تماشاچیان به‌هیچ عنوان از آن استقبال نکردند.
او دو سال بعد، باز هم برای نشان دادن استعدادش تلاش کرد. اینبار او موفق شد. کم‌کم کار او در اجرای استندآپ کمدی رونق گرفت و او راهش را به سمت سینما و تلویزیون باز کرد.
دمی مور
پدر دمی مور، پیش از تولد این ستاره هالیوودی، مادرش را ترک کرد. هنگامی که مور، ۳ ماهه بود، مادرش با شخصی به‌نام «دن گوینز» ازدواج کرد؛ ناپدری مور، فروشنده تبلیغات روزنامه‌ای بود و مرتبا شغلش را عوض می‌کرد و بالاخره تمامی پولش را نیز در قمار از دست داد.
درنتیجه، خانواده آن‌ها همیشه مجبور به نقل‌مکان بود. البته این نکته را هم باید ذکر کرد که هم مادر دمی مور و هم ناپدری او، به مشروبات الکلی اعتیاد داشتند.
علاوه بر این، دمی مور در کودکی، دندانش را ارتدونسی کرده بود و چشم‌هایش نیز چپ بود، بنابراین مجبور بود که عینک بزرگی به چشم بزند و هم‌کلاسی‌هایش همیشه او را مسخره و آزار و اذیت می‌کردند. خوشبختانه مادر دمی توانست پول کافی برای جراحی او و حل کردن مشکل چشمش پس‌انداز کند.
پس از تولد برادر کوچک دمی، زندگی او غیرقابل تحمل شد. او اغلب از منزل فرار می‌کرد. هنگامی که ۱۵ ساله بود، والدینش از یکدیگر طلاق گرفتند و دو سال بعد، ناپدری‌اش خودکشی کرد.
دمی در ۱۶ سالگی، خانه را برای همیشه ترک کرد و در ۱۷ سالگی، عاشق موزیسین معروف راک، فردی مور، شد. فردی، همسر و دو فرزندش را ترک کرد و با دمی ازدواج کرد. فردی کسی بود که شرایط ورود دمی به هالیوود و ستاره شدنش را فراهم کرد.
در تمام این سال‌ها مادر دمی با اعتیادش به الکل مبارزه می‌کرد، اما موفق نمی‌شد. او بار‌ها به‌دلیل رانندگی درحین مستی دستگیر شد. این اتفاقات زمانی روی داد که دمی به بازیگر مشهوری تبدیل شده بود. نهایتا مادر دمی به بیماری سرطان مبتلا شد و چند ماه بعد درگذشت.
مایکل داگلاس
مایکل داگلاس، بازیگر و تهیه‌کننده معروف آمریکایی نیز رنج زیادی در زندگی‌اش تحمل کرده است؛ هم رنج جسمی و هم روحی. در سال ۱۹۸۰، حادثه‌ای که در پیست اسکی برای مایکل روی داد، باعث شد که او به‌دلیل طول کشیدن دوره درمان، به مدت ۳ سال از شغلش دور بماند.
داگلاس و همسرش، کاترین زتاجونز، در بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ دچار مشکل عجیبی شدند. شخصی به‌نام «داونت نایت» که عاشق داگلاس بود، برای کاترین، نامه‌های تهدیدآمیز می‌فرستاد و مدام آن‌ها را تعقیب می‌کرد. کاترین در دادگاه گفت که با محتوای نامه‌ها کاملا شوکه شده، تاحدی که دچار بحران روحی شده است.
در سال ۲۰۱۰، دادگاه نیویورک، پسر مایکل از ازدواج اولش، کامرون داگلاس، را به‌دلیل فروش مواد مخدر به ۵ سال زندان محکوم کرد.
در همان سال، مایکل دچار بیماری سرطان گلو شد. خود او می‌گوید که دلیل این بیماری، استرس، مصرف مشروبات الکلی و سیگار است. خوشبختانه مایکل در کمتر از یک سال درمان شد.
در سال ۲۰۱۳، مایکل اعلام کرد که قصد دارد از همسرش، کاترین، که بیش از ۱۳ سال باهم زندگی کردند، طلاق بگیرد. طبق گفته مایکل، او بخاطر بیماری اختلال دوقطبی کاترین که در سال ۲۰۱۱ به آن مبتلا شده بود، دچار افسردگی شده و قصد طلاق داشت، اما نهایتا این دو بازیگر به زندگی خود ادامه دادند.
اپرا وینفری
اپرا وینفری، بازیگر، تهیه‌کننده، مجری تلویزیونی و شخصیت معروف آمریکایی را می‌توان یکی از تاثیرگذارترین سلبریتی‌های دنیا دانست. او اولین زن سیاهپوستی است که میلیاردر شد، اما کودکی اپرا همچون یک فیلم سینمایی بسیار ناراحت‌کننده و ترسناک است. مادر اپرا خدمتکار منزل بود و وقتی برای بزرگ کردن دخترش نداشت.
به‌همین دلیل او ۶ سال اول زندگی‌اش را با مادربزرگش گذراند. سپس مادرش او را پس گرفت و باهم به میلواکی نقل‌مکان کردند. هنگامی که اپرا ۹ ساله بود، دایی، پسردایی و دوست دایی‌اش به او تعرض جنسی کردند. او در ۱۴ سالگی به‌دلیل مشکلاتی که با مادرش داشت، از خانه فرار کرد.
سپس حامله شد و نوزادی نارس به‌دنیا آورد که کمی بعد فوت کرد. پس از آن، مادر اپرا، او را به منزل پدرش فرستاد. پدر اپرا، خرج تحصیل او را پرداخت و اپرا در ۱۷ سالگی، در یک مسابقه سخنوری برنده شد و به دانشگاه ایالتی تنسی رفت و تحصیلات خود را در رشته ارتباطات ادامه داد. در همان زمان، او گزارشگر شبکه CBS شد و کارش به‌عنوان معروف‌ترین مجری تلویزیون آغاز شد.
وودی هارلسون
وودی هارلسون، بازیگر معروف آمریکایی، در خانواده‌ای فقیر به‌دنیا آمد و تنها منبع درآمد خانواده، حقوق مادر بود که به‌عنوان منشی کار می‌کرد. هنگامی که وودی، تنها ۳ سال داشت، والدینش ازهم طلاق گرفتند و چهار سال بعد، پدر وودی، چارلز هارلسون، بخاطر قتل به زندان محکوم شد.
هنگامی که پدر وودی از زندان آزاد شد، دوباره دست به کار‌های غیرقانونی ازجمله خریدوفروش مواد مخدر زد. سرانجام در سال ۱۹۷۹، هنگامی که وودی، ۱۸ ساله بود، پدرش دستگیر شد و اینبار به جرم قتل یک قاضی به حبس ابد محکوم شد.
اوایل، وودی ارتباط چندانی با پدرش نداشت، اما سال‌ها بعد برای ملاقاتش به زندان می‌رفت. در سال ۲۰۰۷، جسم بیجان چارلز در زندان پیدا شد، درحالیکه هیچ نشانه‌ای از قتل و اعمال خشونت در سلول وجود نداشت.
جک نیکلسون
کودکی و جوانی جک نیکلسون، یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ سینمایی هالیوود، بسیار معمولی بود. او به موسقی جاز و گرامافون علاقه داشت. جک در جوانی، در استودیوی MGM کار کرد و در همانجا بود که موردتوجه «جو پاسترناک»، تهیه‌کننده هالیوودی قرار گرفت؛ کسی که باعث شد که جک بازیگر شود.
اما داستان اصلی زندگی او از سال ۱۹۷۴ آغاز شد؛ زمانی که جک، ۳۷ ساله و بازیگری مشهور بود. او در آن سال به راز بزرگی پی برد که کاملا او را شوکه کرد. یکی از روزنامه‌نگاران روزنامه «تایم»، توانست اطلاعاتی را پیدا کند که سال‌ها از جک مخفی نگاه داشته شده بود. او حقیقت را به جک گفت.
حقیقت این بود که «خواهر بزرگتر جک، جون، درواقع مادرش بود». خواهر دیگر جک، لورین، حرف‌های روزنامه‌نگار را تایید کرد، اما او نیز مانند سایر اعضای خانواده، نمی‌دانست که پدر جک چه کسی است.
موضوع از این قرار بود که جون، وقتی ۱۶ ساله بود، جک را به‌دنیا آورد و بخاطر اینکه آبرویش نزد سایرین نرود و شانس ادامه زندگی معمولی‌اش را نیز از دست ندهد، والدین او تصمیم گرفتند که پسرش را به‌عنوان فرزند خودشان بزرگ کنند؛ بنابراین کسانی که جک به‌مدت ۳۷ سال فکر می‌کرد والدینش هستند، درواقع ازنظر بیولوژیکی، پدربزرگ و مادربزرگش بودند، اما مادر واقعی جک و پدربزرگ و مادربزرگش تا سال ۱۹۶۴ از دنیا رفتند و در آن زمان، کسی که اطلاعاتی از این قضیه داشته باشد، زنده نماند و این داستان همچون یک معما باقی ماند.
مرلین مونرو
مرلین مونرو، ستاره جذاب هالیوود در دهه ۵۰، هم کودکی سختی داشت و هم زندگی دشواری. پدر این بازیگر هیچگاه شناخته نشد، زیرا مادر مرلین، گلددیس، پیش از اینکه مرلین را حامله شود، از همسرش، مارتین مورتنسن، طلاق گرفت.
از آنجاکه گلدیس، نمی‌توانست وقت زیادی برای دخترش بگذارد، مرلین که نام واقعی‌اش، نورما جین، بود، هفت سال ابتدایی زندگی‌اش را در خانواده‌ای گذراند که جز او، سرپرستی چند بچه دیگر را نیز برعهده گرفته بودند.
گلدیس در تابستان ۱۹۳۳، خانه کوچکی در هالیوود خرید و دخترش را پس گرفت، اما چند ماه بعد، نشانه‌های اختلال روانی شیزوفرنی پارانویید در گلدیس بروز پیدا کرد. گلدیس را روانه بیمارستان ایالتی کردند و او تا پایان عمرش، بدون اینکه ارتباطی با دخترش برقرار کند، در همان بیمارستان ماند. بنابراین، مرلین، چند سال بعدی را با خانواده‌های مختلفی زندگی کرد.
مرلین در ۱۶ سالگی، برای اینکه بتواند خانواده‌ای را که با آن‌ها زندگی می‌کرد، ترک کند با شخصی به‌نام «جیمز دوهرتی» ازدواج کرد تا زندگی جدیدی را آغاز کند. او یک سال بعد، شغلی در کارخانه هواپیماسازی پیدا کرد و دو سال بعد با دیوید کونوور عکاس آشنا شد؛ دیوید از مرلین خواست تا مدل عکس‌هایش شود.
مرلین موافقت کرد، کارش در کارخانه را ترک کرد و در آژانس مدلینگی به‌نام «کتاب آبی» در لس‌آنجلس مشغول به‌کار شد. همین شغل باعث شهرت او شد و یک سال بعد در سال ۱۹۴۶، مرلین اولین قراردادش را با کمپانی فاکس قرن بیستم امضا کرد که باعث شهرت جهانی‌اش شد، اما زندگی مرلین، همچنان سرشار از غم و تراژدی بود. او داستان‌های عاشقانه زیادی داشت، سه بار طلاق گرفت، دوبار حامله شد و هردوبار، فرزندش سقط شد.
مرلین بخاطر زندگی سرشار از مشکلش، نمی‌توانست خوب بخوابد. او مجبور بود که شب‌ها را در یک اتاق‌خواب بسیار تاریک بگذراند و همیشه قرص خواب بخورد. مرلین، فوریه ۱۹۶۱ را در یک درمانگاه روانی در نیویورک گذراند. نهایتا نیز به‌دلیل مشکلاتی که در زندگی شخصی و زندگی حرفه‌ای داشت، در سال ۱۹۶۲ خودکشی کرد.
رز مک‌گوآن
رز مک‌گوآن در فلورانس ایتالیا و در خانواده‌ای آمریکایی متولد شد. پدر رز، دنیل، مدیر بخش ایتالیایی فرقه‌ای به‌نام «فرزندان خدا» بود. همه اعضای خانواده نیز عضو این فرقه بودند. در این فرقه، هرگونه ارتباط با دنیای بیرون ممنوع بود. اعضای فرقه حق استفاده از روزنامه و تلویزیون را نداشتند و باید در اتاق‌های تاریک می‌ماندند.
بدترین قسمت اینجا بود که افراد را به ایجاد روابط جنسی نامشروع در میان خودشان وادار می‎‌کرد. هنگامی که دیوید برگ، فردی که فرقه را سازماندهی کرد، تصمیم گرفت که کودکان را نیز وارد این قضیه کند، پدر رز به این نتیجه رسید که دیگر وقت فرار سررسیده است. بدین ترتیب، رز در نه سالگی، همراه با والدینش به آمریکا مهاجرت کرد.
والدین رز در آمریکا طلاق گرفتند و رز با مادرش زندگی کرد. پس از مدتی، شخصی که عاشق مادرش شده بود، برای اینکه از شر رز خلاص شود، مادرش را قانع کرد که رز به موادمخدر معتاد است. به‌همین دلیل، مادر رز، او را به کلینیک ترک اعتیاد فرستاد، اما او از کلینیک فرار کرد و به منزل مادربزرگش رفت و با او زندگی کرد.
رز در ۱۶ سالگی، منزل مادربزرگش را ترک کرد و برای زندگی به منزل دوست‌پسرش رفت. در آن زمان، او کار‌های مختلفی را امتحان می‌کرد؛ ازجمله پیشخدمت، کارمند دفتری و صندوقدار. پس از مدتی، دوست‌پسر رز از دنیا رفت و او بی‌خانمان شد و گاهی مجبور می‌شد که در خیابان بخوابد.
رز علی‌رغم تمامی مشکلاتی که از سر گذراند، در ۱۷ سالگی وارد مدرسه هنری در سیاتل شد و زندگی حرفه‌ای خود را به‌عنوان ستاره هالیوود ازآنجا آغاز کرد، اما در سال ۲۰۰۷، اتفاق بد دیگری برای این بازیگر زن هالیوود افتاد؛ تصادف ماشین.
در این تصادف، شیشه جلوی ماشین خرد شده و به چشم‌ها و صورت رز آسیب زد. جراحان، بینایی را دوباره به رز بازگرداندند و صورتش را نیز تا حدود زیادی ترمیم کردند، اما متاسفانه چهره رز با چهره قبل از تصادفش تغییراتی کرده است.
سخن آخر
افراد موفق زیادی در دنیا وجود دارند که تعداد زیادی از آن‌ها زندگی سخت و عجیب‌وغریبی را پشت‌سر گذاشته‌اند. بسیاری از آن‌ها اتفاقات وحشتناکی را در زندگی تجربه کرده‌اند و آسیب‌های جسمی و روحی زیادی را متحمل شده‌اند، بنابراین اگر شخص موفقی را حتی در سطح جهانی می‌بینیم، بهتر است که پیش از غبطه خوردن به زندگی‌اش، کمی داستانش را مطالعه کنیم؛ شاید برای رسیدن به این حجم از موفقیت، دوران بسیار سختی را تحمل کرده است.
ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه نکنیم، زیرا چیز‌های زیادی هست که ما نمی‌دانیم.
منبع: brightside
منبع : برترینها
0 notes
asbeabi · 5 years ago
Text
پیشگیری از اختلالات مغزی کودک با مصرف ویتامین B در دوره بارداری
به گزارش خبرنگاران، مطالعه محققان دانشگاه کلورادو آمریکا نشان می دهد وجود میزان بالا کولین (ویتامین های B) از مسائل مغزی و بیماری های روانی نظیر اختلال بیش فعالی و شیزوفرنی در نوزادان، حتی در زمانیکه مادر در دوره بارداری مبتلا به سرماخوردگی یا آنفولانزا می شود، پیشگیری می کند.
from http://bit.ly/2xk1mg0 via پیشگیری از اختلالات مغزی کودک با مصرف ویتامین B در دوره بارداری
0 notes
istanbulyar · 5 years ago
Text
کاهش ریسک ابتلا به شیزوفرنی با نگهداری سگ
کاهش ریسک ابتلا به شیزوفرنی با نگهداری سگ
انسانهایی که در دوران کودکی در خانه هایشان سگ نگه می دارند، کمتر با ریسک ابتلا به شیزوفرنی در بزرگسالی روبرو هستند. 
به گزارش ساینس دیلی، بر اساس تحقیقی که به سرپرستی رابرت یولکن دانشمند مشغول خدمت در بیمارستان جان هاپکینز انجام شده و نتایج آن در مجله “PLOS One” به چاپ رسید، بر روی 1371 زن و مرد، منجمله 396 بیمار شیزوفرنی، 381 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی، آزمایشاتی انجام شد. 
در چارچوب این…
View On WordPress
0 notes
mhkhkco · 5 years ago
Text
کشف ژن‌های مرتبط با بیماری روانی
کشف ژن‌های مرتبط با بیماری روانی
کشف ژن‌های مرتبط با بیماری روانی محققان موفق به کشف 70 ژن جدید شده اند که با ابتلا به اختلالات روانی مانند شیزوفرنی، دو قطبی، افسردگی و کم‌ توجهی -بیش ‌فعالی ارتباط دارند. {$inline_image}
View On WordPress
0 notes
idanito1 · 6 years ago
Text
مشاوره خودکشی
مشاوره خودکشی
احتمالاً اکثر آدم های سالم فکر می کنند که خودکشی مشکلی را حل نمی کند اما این کار در نظر کسی که به آن فکر می کند یا قصدش را دارد پاسخی به همه مشکلات است. آدمی که می خواهد جان خودش را بگیرد، آنقدر درد کشیده است که دیگر توان و تحمل ادامه زندگی را ندارد.
کسانی که هرگز یک افسردگی شدید یا افکار خودکشی را تجربه نکرده اند درک نمی کنند که چطور ممکن است کسی آنقدر ناامید و درمانده شود که به پایان دادن به زندگی اش فکر کند.آدمی که می خواهد خودکشی کند حالت عادی ندارد. او نیازمند کمک و    مشاوره خودکشی    است و از مشکلات روانی عمیق و شدیدی رنج می کشد. اطرافیان چنین فردی باید حتماً او را جدی بگیرند. حتی اگر فردی فقط یک بار در مورد خودکشی صحبت کرده باشد، باید مراقب او باشیم و رفتارهایش را زیر نظر بگیریم.
اگر شما کسی هستید که احساس می کنید دیگر هیچ تمایلی به زنده ماندن ندارید، دست نگه دارید و خواندن این مقاله را به پایان برسانید. شاید ما بتوانیم دریچه ای متفاوت را از زندگی به سمت شما باز کنیم. مشاوره خودکشی تا به امروز افراد زیادی را به زندگی بازگردانده است.
مشاوره خودکشی تلفنی
اگر چه بدون شک برای درمان کسی که به خودکشی فکر می کند و قصد جدی برای نابود کردن خودش دارد، نیازمند جلسات مداوم و طولانی مدت مشاوره و روانشناسی هستیم اما مشاوره خودکشی تلفنی می تواند در لحظه مواجهه با بحران مفید باشد.
چنانچه از نظر ذهنی بسیار آشفته هستید و تصور می کنید که هیچ راهی جز پایان دادن به زندگی ندارید، کافی است تلفن را بردارید و با یک مشاور متخصص و با تجربه تماس بگیرید. یک گفت و گوی کوتاه تلفنی می تواند شما را آرام و برای جلسات حضوری آماده کند.
همچنین اگر یکی از اعضای خانواده شما در لحظه قصد جدی برای خودکشی دارد، می توانید با استفاده از خدمات     مشاوره خودکشی     تلفنی راهکارهایی را برای کنترل او در زمان حال یاد بگیرید و بعد او را وارد فرایند درمان جدی کنید.
در ادامه مطالعه مقاله خودکشی در نوجوانان را به شما پیشنهاد می کنیم.
کمک بگیرید
از یک متخصص کمک بگیرد. این کمک نه فقط به نفع شما که به نفع همه اطرافیانتان و کسانی است که شما را دوست دارند. حتی اگر خودتان را تنهاترین آدم کره زمین می دانید، قبل از اقدام به خودکشی، فرصت مشاوره خودکشی را از دست ندهید.
معمولاً کسانی که از افسردگی شدید رنج می برند تصور می کنند که هیچ کس نمی تواند به آن ها کمک کند و افسردگی شان از کنترل خارج شده است. اما این تصور درست نیست. آدم هایی در سخت ترین و بدترین شرایط موفق شده اند با استفاده از خدمات روانشناختی و مشاوره ای از خودکشی دست بکشند و درمان شوند.
دلایل خودکشی
خودکشی دلایل متفاوتی دارد ولی میتوان با    مشاوره خودکشی   آن را درمان کرد  . اما شایع ترین علل خودکشی شامل موارد زیر است:
افسردگی و سایر اختلالات روانی
افسردگی شایع ترین علت خودکشی است. فرد افسرده ممکن است به ناامیدی مطلق برسد و تنها راه رهایی از این ناامیدی را در خودکشی ببینید. بیماری های دیگری مثل شیزوفرنی، دو قطبی، اختلال شخصیت مرزی و حتی اختلالات خوردن هم قابلیت منجر شدن به خودکشی را دارند.
حوادث هولناک
کسانی که اتفاقات هولناکی را تجربه می کنند. مثلاً در کودکی مورد تجاوز قرار می گیرن��، زندگی شان را به واسطه بلایای طبیعی از دست می دهند، با مرگ عزیزترین فرد زندگی شان مواجه می شوند و... ممکن است آنقدر تحت فشار قرار بگیرند که به خودکشی فکر کنند.
اعتیاد
مواد مخدر و الکل تأثیراتی منفی بر جسم و روان انسان ها می گذارند و افراد را از حالت عادی خارج می کنند. همچنین کسی که معتاد می شود ممکن است روابط، شغل و دست آوردهایش را از دست بدهد و احساس شکست شدید او را به سمت خودکشی سوق بدهد.
ناامیدی
نتایج پژوهش های روانشناختی نشان می دهند که ناامیدی می تواند یک محرک قوی برای خودکشی باشد. وقتی کسی حس کند که نمی تواند هیچ تغییری در زندگی اش ایجاد کند و همه درها به رویش بسته اند، با فرو رفتن در تاریکی و ناامیدی محض، همه انگیزه هایش را برای ادامه زندگی از دست می دهد و شاید به فکر پایان بخشیدن به زندگی بی افتد.
انزوای اجتماعی
انزوای اجتماعی دلایل متعددی دارد. از دست دادن دوست یا همسر، بیماری های جسمی یا ذهنی، اضطراب اجتماعی، بازنشستگی، و... می توانند آدم ها را شدیداً تنها کنند. این تنهایی خطر اقدام به خودکشی را بالا می برد.در ادامه مطالعه مقاله     مشاوره خودکشی     را به شما پیشنهاد می کنیم.
برای اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره خودکشی می توانید با مشاوران خانواده آیدانیتو تماس بگیرید. شماره تماس فقط با تلفن ثابت :    9099071974
0 notes
dibatoday-blog · 6 years ago
Text
ارتباط گلبول های سفیدخون در مغز و ریسک ابتلا به شیزوفرنی
ارتباط گلبول های سفیدخون در مغز و ریسک ابتلا به شیزوفرنی
به گزارش خبرنگار دیبانیوز به نقل از مهر، محققان استرالیایی دریافتند افزایش تعداد گلبول های سفید خونی در مغز احتمال ابتلا به شیزوفرنی را افزایش می دهد. به گفته این دانشمندان، گلبول های سفیدخون که بخش مهم سیستم ایمنی بدن هستند، می توانند با التهاب در بیماری شیزوفرنی مرتبط باشند.
طبق گزارش اخیر سازمان بهداشت جهانی، حدود ۲۳ میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به شیزوفرنی هستند. از انجائی که هنوز هیچ دلیل…
View On WordPress
0 notes
azarbadpub · 4 years ago
Photo
Tumblr media
・・・ ‌ لژیون و ژرفای‌پوست برندن سندرسون عماد ذبحی - مهرزاد جعفری انتشارات آذرباد 🌿 ماجرا درمورد نابغه‌ای به نام استیفن لیدز هست که می‌شه گفت شیزوفرنی داره و یک سری شخصیت‌های خیالیِ ساخته‌ی ذهنش داره که بهشون می‌گه سیما. کنترل این سیماهارو داره و توهماتش هم کمکش می‌کنن تا پرونده‌های مختلفی که حل کردنش از توان بقیه خارج هست رو، حل بکنه‌. 🌿 توی کتاب اول داستان از این قرار هستش که یک سری عکس براش فرستاده می‌شه، عکس‌های خاصی که نباید وجود داشته باشن و پرونده‌ای که به دستش می‌رسه درمورد دوربین خیلی به خصوصی هست و اینا 🌿 داستان توی کتاب دوم درمورد پیدا کردن جسد دانشمندی هست که اطلاعات تحقیقات مهمش رو روی سلول‌های بدن خودش ذخیره کرده و لیدز باید جسد رو پیدا کنه تا از این اطلاعات محافظت بشه 🌿 چند نکته: داستان‌ها در حین مختصر و کوتاه بودن بسیار جذابن شخصیت‌سازیِ دونه دونه‌ی سیماها فوق‌العاده خوب بود کتاب اول من رو بیشتر از ژرفای پوست جذب کرد ولی هردو بسیار قشنگن ترجمه‌ی کتاب اول رو بیشتر پسندیدم 🌿 اگر شما هم این دو کتاب رو مطالعه کردید نظرتون رو بهم بگید — view on Instagram https://ift.tt/2OQ7Lse
0 notes
bonian-n · 6 years ago
Photo
Tumblr media
افزایش اختلالات روانی با گوشت های فراوری شده مانیا معمولا در افراد دچار به اشفتگی دوقطبی روی می دهد اما -ممکن- است افراد دچار به شیزوفرنی هم دچار به آن شوند. مانیا شامل فکر ها و استدلال خودمهم انگاری است و منتهی ... {bonian.net-بنیان}
0 notes
damilosblog-blog · 7 years ago
Text
آیا اوتیسم ریشه در ژنتیک دارد؟
آیا اوتیسم ریشه در ژنتیک دارد؟
محققان دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس (UCLA) نشان داده‌اند که در سه بیماری روانی شایع شامل اختلال رشدی اوتیسم، اختلال روانی شیزوفرنی و اختلال دوقطبی، میزان مشابهی از برخی مولکول‌های خاص در مغز افراد مبتلا وجود دارد.
دنیل گِشویند (Daniel Geschwind)، استاد مغز و اعصاب، روان پزشکی و ژنتیک انسانی در یوسی‌ال‌ای و مدیر مرکز تحقیقات و درمان اوتیسم که نویسنده ارشد این مقاله است، می‌گوید: «ما با استفاده از…
View On WordPress
0 notes
asbeabi · 6 years ago
Text
ارتباط گلبول های سفیدخون در مغز و ریسک ابتلا به شیزوفرنی
به گزارش خبرنگاران، محققان استرالیایی دریافتند افزایش تعداد گلبول های سفید خونی در مغز احتمال ابتلا به شیزوفرنی را افزایش می دهد. به گفته این دانشمندان، گلبول های سفیدخون که بخش مهم سیستم ایمنی بدن هستند، می توانند با التهاب در بیماری شیزوفرنی مرتبط باشند.
Tumblr media
from http://bit.ly/2Cy1MBX via ارتباط گلبول های سفیدخون در مغز و ریسک ابتلا به شیزوفرنی
0 notes
asanteb-blog · 7 years ago
Text
داروی کلوزاپین Clozapine برای درمان شیزوفرنی
پزشکان برای برخی از افراد که از بیماری های اعصاب و روان رنج می برند داروی کلوزاپین را تجویز می کنند. در این مطلب از سایت آسان طب برای شما از مشخصات و عوارض داروی کلوزاپین به شکل مفصل صحبت می کنیم. اگر باید از این دارو استفاده کنید پیشنهاد می شود این مطلب را با دقت بخوانید.
  مشخصات داروی کلوزاپین
داروی کلوزاپین (Clozapine) با نام ای تجاری و اختصاری  Clozaril  در بازار موجود است . داروی کلوزاپین…
View On WordPress
0 notes