#تصوف و عرفان
Explore tagged Tumblr posts
deenrahmat · 5 years ago
Text
مدح موسی ع توسط فرعون
مدح غیر مستقیم حضرت موسی ع توسط فرعون کین چه غلست ای خدا بر گردنم ورنه غل باشد کی گوید من منم زانک موسی را منور کرده‌ای مر مرا زان هم مکدر کرده‌ای زانک موسی را تو مه‌رو کرده‌ای ماه جانم را سیه‌رو کرده‌ای حضرت مولانا
2 notes · View notes
travisysur204 · 3 years ago
Text
فال حافظ انگشتی
این یعنی گرفتن فال حافظ به این معنا نیست که ما می خواهیم خود شخص حافظ شیرازی به ما کمک کند بلکه از این شخص بخاطر پاکی و صلاحیتی که دارد می خواهیم که پل ارتباطی بین ما و خداوند باشد، همانطور که خیلی اوقات از ائمه یاری مطلبیم یا آن ها را صدا میزنیم، منظور ما این است که پلی باشند میان ما و خدا، منظور این نیست که خدا صدای ما را نمی شوند، لطفا این موضوعات را باهم قاطی فال حافظ ج نکنید سایت ما علاوه بر فال گرفتن برای شما، به نقد، بررسی و تفسیر شعر می پردازد دیوان حافظ در خانه اکثر مردم ایران یافت می شود، بسیاری غزلیات حافظ را حفظ می کنند یا در سخنان روزمره و ضرب المثل ها استفاده می کنند تمامی غزل های حافظ معمولا چند معنی متفاوت دارند و پذیرفتن خوب و بد غزل به وضعیت روحی و عاطفی صاحب فال بستگی دارد او برای رسیدن به وصال یار، 40 شبانه روز در آرامگاه بابا کوی شب زنده داری کرد و به دعا پرداخت تعداد نسخه های خطّی ساده یا تذهیب شدهٔ آن در کتابخانه های ایران، افغانستان، هند، پاکستان، ترکیه و حتیکشورهای غربی از هر دیوان فارسی دیگری بیشتر است پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت با آنکه حافظ غزل عارفانه ی مولانا و غزل عاشقانه ی سعدی را پیوند زده، نوآوری اصلی او در تک بیت های درخشان، مستقل، و خوش مضمون فراوانی است که سروده است شغل حافظ شیرازی : شاعری شغل اصلی او نبوده و امرار معاش او از طریق شغلی دیگر که احتمالا کار با اسناد بیوتات، فرمان ها و مکاتبات دولتی دربار بود تامین می شد آثار حافظ : دیوان حافظ شامل 500 فال حافظ حافظ دیوان غزل، 42 رباعی و چندین قصیده می باشد که در طول 50 سال سروده است به اقتضای موضوع و مضمون، شاعر بزرگ لحنی خاص را برای شروع غزل های خود در نظر می گیرد، این لحن ها گاه حماسی و شورآفرین است و گاه رندانه و طنزآمیز و زمانی نیز حسرتبار و اندوهگین بی‌شک نمی‌توان بهترین را انتخاب کرد که هریک از این بزرگان در پی دیگری آمده و از کوله‌بار اندوخته پیشینیان خویش بهره برده است دیوان حافظ دانلود کتاب با همه این احوال حافظ شیرازی از آن یادگارهایی است که از گذشته‌های دور و دیر برای ما باقی‌مانده است «حافظ و عرفان ایرانی ، خسرو ملاح ، ص۳و۴» حافظ شناسی معاصر ایران ، دفترهایی پر برگ و انبوه با اسلوبهای فکری متفاوت پدید آورده ، و در نتیجه به گونۀ یکی از شاخه های پرمایۀ نقد شعر و دانش ادبی امروز درآمده است وی در سه بیت دلاویز آن صحرای آرمانی را به یاد داشته است : ورنه گورستانهای مشهور دیگر هم در شیراز بود ، از جمله آنجا که سعدی را به خاک سپردند و سعدیه شد ق) مولانا محمد معمائی را به منصب صدارت خود برگمارد این شاهزاده ، چنانکه صنیع الدوله در المآثر و الآثار کرده است در سال ۱۲۷۳ امامزاده شاه میر علی حمزه و “عمارات تکیۀ خواجه حافظ علیه الرحمه” و شاه داعی و بابا کوهی را تعمیر کرد بدیهی است اندیشمندی چون انگلس و فیلسوف پرمایه ای جون مارکس ، که ربع جمعیت کنونی کره ارض گرد محور اندیشۀ آنان می گردد ، امکان ندارد به سخن یاوه و اراجیف تکراری که در حد عادیات باشد، برانگیخته شوند فرود از عالمِ روحانی به علمِ ��سمانی ، یعنی فرود از آنجا که فرشتگان همواره در نماز و ذکرند (مسجد/ صومعۀ علمِ قدس) به “میخانه”، به “خرابات مغان” ، یعنی به عالمی که درآن شور و نشاطِ حیات جریان دارد ، بدان جا که درآن مستی و گناه هست و جایگاهِ طبیعیِ آن کسی ست که “در ازل” یک جرعه از “جامِ دوست” نوش کرده است و بنا به “حکم ازلی” جایگاهِ وجودیِ دیگری برای وی نهاده شده است با تفسیر قرآن انس و مدام سر و کار دارد این درد ، پیوسته حافظ را نیز مانند خیام می گزد و جان او را از تلخی و زهر می آکَنَد ، و حتی لذتناک ترین بزمهای او را با سایه ای از اندوه و تیرگی می پوشاند ؛ و در نتیجه او را در صفی جدا از صفِ مردان تصوف و عرفان می نشاند : تابلوی خواجه حافظ شیرازی در حال تعمق به زندگی دو جهان اثر محمد تجویدی تابلوی خواجه حافظ شیرازی در حال تعمق به زندگی دو جهان اثر محمد تجویدی جهات مفاخره در شعر حافظ “مفاخرۀ سعدی” یکی از جنبه های زیبا و پر محتوای کلام شاعران است ، شاعران فارسی آنگاه که اوج و ارج سخن خویش را می سنجند و از بها و ارج اندیشه
1 note · View note
warraichh · 3 years ago
Text
(1) شریعت ۔ (2) طریقت ۔ (3) حقیقت ۔ (4) معرفت
شریعت : قرآن و سنت کے ظاہری احکام کو ’’شریعت‘‘ کہا جاتا ہے ۔ اور ’’طریقت‘‘ ان کے باطن کا نام ہے۔ مثال کے طور پر طہارتِ شرعی یہ ہے کہ بدن کو پاک کرلیا جائے لیکن ’’ طریقت‘‘کی طہارت یہ ہے کہ دل کو تمام برائیوں سے پاک کیا جائے ۔
شریعت کے احکام پر عمل کرنے سے جو اثرات ذہن و قلب پر مکمل طور پر چھا جائیں اور یقین کی دولت حاصل ہو جائے تو اِسے ’’حقیقت‘‘ کہا جاتا ہے ۔
معرفت سے مراد ہے:اللہ تعالیٰ کی پہچان۔اس کا دوسرا نام ’’عرفان‘‘ ہے۔ جب صوفی پر حقائق کھلتے ہیں تو وہ حق الیقین کی منزل پر پہنچ جاتا ہے۔یہی عرفان ہے اور یہی معرفت ہے ۔
حضرت خواجہ نظام الدین اولیاء قدس سرہ فرماتے ہیں کہ : جب سالک سے کوئی غلَطی ہو جاتی ہے تو ’’معرفت‘‘ سے ’’حقیقت‘‘ کی منزل پر آجاتا ہے۔جب حقیقت کی منزل پر اس سے غلطی ہوتی ہے وہ ’’طریقت‘‘ کی منزل پر آجاتا ہے�� جب طریقت کی منزل پر اس سے غلطی ہوتی ہے تو’’شریعت‘‘ کی منزل پر آجاتا ہے۔اس لئے ’’شریعت‘‘ کی پابندی ضروری ہے ۔ (فوائد الفواد)
امام عبدالوہاب شعرانی قدس سرہ فرماتے ہیں ’’تصوف کیا ہے بس احکام شریعت پر بندہ کے عمل کا خلاصہ ہے‘‘ مزید فرمایا ’’علم تصوف شریعت کے چشمہ سے نکلی ہوئی جھیل ہے‘‘ (طبقات کبریٰ
امام مالک رضی ﷲ عنہ کے الفاظ میں پیش کردیتا ہوں جسے محدث علی قاری نے مرقاۃ شرح مشکوٰۃ میں بیان کیا ہے۔ وہ فرماتے ہیں : جس نے علم فقہ حاصل کیا اور تصوف کو نظر انداز کردیا وہ فاسق ہوا اور جس نے تصوف کو اپنالیا مگر فقہ کو چھوڑ دیا وہ زندیق ہوا اور جس نے شریعت و تصوف دونوں کو جمع کیا اس نے حق کو پالیا۔
0 notes
amir1428 · 3 years ago
Photo
Tumblr media
زمانی که ایرانیان از فرط ناامیدی دسته جمعی خودکشی میکردند و گمان میبردند که ایران از بین رفته همه چیز از یک روستا شروع میشود. در مدت ۱۲۰ سال مغولان هر چه خواستند در ایران کردند و جنایتی نبود که از آن چشم بپوشند، بقول عطاملک جوینی: « هر کجا که صد هزار کس بود صد کس نماند.» مغولان سه بار بین سال‌های (۵۷۵ - ۶۱۳ شمسی ) به ایران حمله کردند. از کشتن صدهزار نفر در یک روز گرفته تا تخریب و تجاوز و غارت کوتاهی نکردند. روش جنگی آنها چنین بود که هزاران اسیر را بعنوان قشون غیرنظامی جلوی لشکریان خود بحرکت در میاوردند تا نیزه‌ها و سلاح‌های پرتاب شده مدافعان شهرهای مورد حمله، به اسرا اصابت کند. مغولان به ارزش صنعتگران واقف بودند و در قتل‌عام مردم نیشابور، سمرقند، گرگانج و مرو در منابع تاریخی بصراحت ذکر شده‌ که قبل از کشتار، اسیران صنعتگر را جدا کرده و روانهٔ مغولستان کردند. از دست دادن هزاران صنعتگر ایرانی زخم دیگری بر پیکر اقتصادی ایران بود. در این دوره از تاریخ چنان یأسی میان ایرانیان بوجود آمد که حتی در برابر کشتن خودشان مقاومت نمی‌کردند. «مغولان آن‌چنان ترسی در دل مردمان انداخته بودند که احدی جرأت فرار و حرکت نداشت.» تاریخ نگاری می‌نویسد: « در این میان، وضعیت روحی اسیران بسیار مطلوب‌تر از کسانی بود که در خانه ها بانتظار سرنوشت می‌لرزیدند.» پس ا�� بین رفتن مراکز علمی و فرهنگی پویایی جامعه رو بافول گذاشت و عرفان و مکاتب تصوف رواج گرفت و مردم عملا نسبت بسرنوشت خود بی‌اعتنا شدند. و اما داستان شروع مقاومت ایرانیان از روستای باشتین شروع میشود جایی که دو برادر در آن زندگی میکردند. روزی چند مغول به خانهٔ این‌دو می‌روند و زنان و دخترانشان را طلب می‌کنند. ‏اما دو برادر مقاومت کرده و آنها را می‌کشند. ‏مردم باشتین ابتدا می‌ترسند ولی مرد شجاعی بنام عبدالرزاق آنها را دعوت بایستادگی می کند. ‏خبر به روستاهای اطراف می‌رسد، حاکم سبزوار مامورانی می‌فرستد تا دو برادر را دستگیر کنند. عبدالرزاق با کمک مردم ماموران را می‌کشد. حاکم سبزوار سپاهی به باشتین می‌فرستد. اما مردم جرأت پیدا کرده و در روستاها مغولان را می‌کشند و خبر مغول‌کشی زیاد می‌شود. (تصویر قلعه تاریخی #روستای_باشتین را نشان می‌دهد.) https://www.instagram.com/p/CXRe42jOsGz/?utm_medium=tumblr
0 notes
lhoomanl · 3 years ago
Video
‏‎🟢 پاره‌ای از نخستین اسطوره‌ها - که احتمالاً به دورانِ کهن‌سنگی باز می‌گردند - با آسمان در پیوند بودند و به نظر می‌رسد نخستین تصور از ملکوت را در ذهنِ انسان‌ها پدید آورده باشند. هنگامی که به آسمان خیره می‌شدند - که بی‌انتها، دور از دست و کاملاً جدا از زندگیِ حقیرِ آنها بود - تجربه‌ای دینی را از سر می‌گذراندند. آسمان بر بالای سرِ آنها گسترده بود: با عظمتی غیر قابل تصور، دست‌رس‌ناپذیر و ازلی. آسمان، گوهرِ تعالی بود و دیگربودگی. انسان‌ها هیچ کاری نمی‌توانستند بکنند که بر آن تأثیر بگذارد. نمایشِ بی‌پایان تندرها، خسوف‌وکسوف‌ها، طوفان‌ها، غروب‌ها، رنگین‌کمان‌ها و شهاب‌هایش از بُعدِ فعّال و بی‌پایانِ دیگری سخن می‌گفت که حیاتِ پویای خاصِ خود را داشت. ‌‌ ⚪ تأمل دربارهٔ آسمان مردم را غرقِ ترس و سرور می‌کرد. آسمان آن‌ها را مجذوب و دفع می‌کرد. به نوشتهٔ مورخِ بزرگِ دین ردولف اوتو، آسمان به صرفِ ماهیت‌اش، امری ملکوتی بود. آسمان فی‌نفسه و بدونِ حضورِ هرگونه خدای تخیلی در پسِ آن، رازی ترسناک و دلربا بود. ‌‌ 🔴 در عصرِ شکّاکِ ما غالباً چنین می‌انگارند که مردم به این دلیل مذهبی هستند که از خداوندی که می‌پرستندش چیزی می‌خواهند. آنها می‌کوشند این قدرت‌ها را در کنار خود نگاه دارند. آنان طولِ عمر، تن‌درستی و نامیرایی می‌خواهند، و گمان می‌کنند می‌توانند خدایان را ترغیب کنند که این خواسته‌ها را برآورده سازند. اما فی‌الواقع این امرِ قدسیِ اولیه نشان می‌دهد که عبادت ضرورتاً دستورالعملی برای خدمت‌رسانی به خود ندارد. مردم از آسمان چیزی نمی‌خواستند و به خوبی می‌دانستند که به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند بر آن تأثیر بگذارند؛ قابل تصور نبود که بتوان آسمان را ترغیب کرد تا ارادهٔ انسان‌های حقیر و ضعیف را به اجرا درآورد. ‌‌ #تاریخ_مختصر_اسطوره #کارن_آرمسترانگ #نشر_مرکز ‌‌ 🔺 آنچه در الهیات مسیحی و یهودی - به‌ویژه پس از زلزله ویرانگر لیسبون در سال 1755/۱۱۳۴ - تحت عنوان مسأله شر پدید آمده، اساساً برای انسان ایرانی با آن سابقه عرفان و تصوف نمی‌تواند چندان محل اعراب داشته باشد. ظاهراً نا��ه‌های مجازی از خداوند بابت عدم توجه یا بلایای طبیعی، باسمه‌ای و تقلید از خارج است، یا شاید هم تغییر سبک زندگی. ‌ 🔺 رخشاره: گذر زمان در بیابان آتاکامای شیلی، از بابک تفرشی(نشنال جئوگرافیک)، با موسیقی باربد بیات. @babaktafreshi ‌@barbadbayat ۲۸ / #تیر / ۱۴۰۰‎‏ https://www.instagram.com/reel/CRhI0fmjCay/?utm_medium=tumblr
0 notes
eshraghbookshop · 4 years ago
Photo
Tumblr media
#هرمس_و_زبان_مرغان 👥#رنه_گنون #مارتین_لینگز #تیتوس_بورکهارت 👤#امین_اصلانی 📚#نشر_جیحون ________________ اين کتاب حاوی برگردان ده مقاله از کتاب انگلیسی "شمشیر معرفت"(The sword of Gnosis) است، در زمينه سنت باوری، نمادگرايی، كيهان‌شناسی و باطنيت تطبيقی، به قلم چندی از باطنی‌ باوران شناخته شده در ايران. ________________ #کتاب_ادیان #کتاب_مقدس #کتاب_فلسفی #کتاب_فلسفه #کتاب_عرفانی #معرفت #عرفان #تصوف #صوفی #باطن #کیهان_شناسی #کیهان #فروشگاه_کتاب_اشراق #پاتوق_کتاب_سمنان https://www.instagram.com/p/CLj6mh5n1BK/?igshid=m99o10as2knu
0 notes
ndareez-blog · 4 years ago
Text
امام ابومنصور ماتریدی (رح)، گنجینه ای فراموش شده از حوزه فرهنگ و تمدن بزرگ اسلامی
ابومنصور محمد فرزند محمود ( ۲۳۸- ۳۳۳هـق) با نام کامل: "محمد بن محمد بن محمود أبومنصور الماتریدی السمرقندی الحنفی"، در دهکده‌ ای به‌ نام ماترید از نواحی سمرقند دیده به جهان گشود.
امام ماتریدی (رح)، مؤسس فرقهٔ ماتریدیه، متکلم، فقیه و مفسر قرآن کریم بود. او علم خداشناسی و علم کلام را نزد استادانی چون ابوبکر احمدجوزجانی، ابونصر احمد بن عباس عیاضی معروف به فقیه سمرقندی، عیاضی، نصیر بن یحیی بلخی و محمد بن مقاتل رازی آموخت.
در کل معروف‌ترین استادان امام ماتدیدی شامل: محمد بن مقاتل رازی، قاضی ری و شاگرد امام محمد بن حسن شیبانی، ابونصر عیاضی، زاهد و فقیه حنفی سمرقند، ابوبکر احمد بن اسحاق جوزجانی مولف کتاب «الفِرَق و التمییز» و نصر بن یحیی بلخی، فقیه و متکلم بلند آوازۀ بلخ، می شد. البته اکثر استان ایشان، با واسطه یا بی‌واسطه در شمار شاگردان امام ابوحنیفه‌ (رح) بوده اند.
امام ماتریدی، علم تفسیر و حدیث، فقه ابوحنیفه، فلسفه یونان، ادبیات عرب و علوم متداول دیگر را نزد استادانش در شهر سمرقند فراگرفت و در همانجا به تدریس و تألیف پرداخت.
از جمله مشهورترین شاگردان وی، ابوالقاسم سمرقندی قاضی سمرقند، علی رستغنی، صاحب کتاب «إرشاد المهتدی» و عبدالکریم بن موسی بزدوی، پدر بزرگ فخر الاسلام بزدوی می‌باشند.
امام ماتریدی (رح) دارای چندین تألیف است از جمله مهم ترین آثار وی: «تأویلات اهل السنه» مشهور به تفسیر ماتریدی، در تفسیر قرآن شریف، «مآخذ الشرائع» و «کتاب الجدل» در اصول فقه، «کتاب التوحید» و «شرح فقه اکبر» در علم کلام است.
امام ابومنصور ماتریدی (رح)، در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم، بزرگ ترین متکلم اهل سنت شناخته می‌شود که در برابر مکاتب کلامی معتزله، کرامیه، جهمیه، روافض، اصحاب تجسیم و تشبیه و تعطیل و نیز قرمطی‌ها، ثنوی‌ها و دهری‌ها، با وضع روش علمی ویژه، معتدل و منطقی، مبتنی بر عقل و نقل، ایستاده‌گی کرد و از سوی علما به «مهدی امت» ملقب گردید.
در عصر ماتریدی، شهرهای سمرقند و بخارا با وجود آن‌که از بغداد فرسنگ‌ها فاصله داشتند، اما در نتیجۀ توجه شایان سامانیان به گسترش علم و تمدن اسلامی و عنایت ویژه به علما، اندیشمندان بزرگواری در این مرز و بوم در بخش‌های مختلف علمی مانند: عرفان و تصوف، حکمت و فلسفه، شعر و ادب و فقه و حدیث، سربرآوردند که در نتیجۀ آن، این منطقه به بزرگ ترین حوزۀ علمی و تمدنی جهان اسلام بعد از بغداد تبدیل گردید.
چنانچه قرآن کریم، تاریخ طبری و دهها اثر علمی دیگر در نجوم، ریاضیات، فلسفه، طب، و علوم متدوال آن زمان به زبان فارسی دری برگردانیده شدند.
شعرای نامداری چون رودکی سمرقندی و صدها بزرگ‌مردان دیگری مانند امام بخاری (رح) در علم حدیث و امام ابومنصور ماتریدی (رح) در علم کلام، هریک همچون آفتابی از این خطۀ مبارک بر جهان اسلام پرتو افکندند و تابیدند، و افتخار و میراث بزرگی را برای تمدن اسلامی و جهان بشریت به ودیعت گذاشتند.
Tumblr media
0 notes
iranayande · 4 years ago
Text
نظرسنجی موسسه گمان: دین اسلام در جمهوری اسلامی سقوط کرده است!
Tumblr media
نظرسنجی «نگرش ایرانیان به دین» از تاریخ ۱۷ خرداد تا ۱ تیر ۱۳۹۹ به مدت ۱۵ روز انجام گرفت. در این نظرسنجی بیش از ۵۰ هزار پاسخ‌دهنده شرکت کردند و حدود ۹۰٪ پاسخ‌دهندگان ساکن ایران بوده‌اند. یافته‌های این گزارش، دیدگاه افراد باسواد بالای ۱۹ سال ساکن ایران (برابر با ٪۸۵ افراد بزرگسال در ایران) را بازتاب ‌می‌دهد و با سطح اطمینان ۹۵٪ و حاشیه خطای ۵٪ قابل تعمیم به این جمعیت است. این نظرسنجی تلاش کرده است تا نگرش ایرانیان را به دین و موضوعات مرتبط با آن، که در فضای جاری به دلیل محدودیت‌های موجود نمی‌تواند بطور علنی مورد پرسش قرار گیرد، به ‌طریقی روشمند اندازه‌گیری کرده و به ثبت برساند. بر اساس نتایج این نظرسنجی، ۷۸٪ ایرانیان به خدا باور دارند. همچنین ۳۷٪ به مفهوم زندگی بعد از مرگ، ۳۰٪ به بهشت و جهنم، ۲۶٪ به جن و ۲۶٪ به ظهور منجی بشریت معتقد هستند. حدود ۲۰٪ از جامعه نیز به هیچ‌یک از این موارد اعتقاد ندارند. نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد درحالیکه ۳۲٪ جامعه خود را «مسلمان شیعه» می‌دانند، ۹٪ خود را خداناباور (آتئیست)، ۸٪ معنویت‌گرا، ۷.۵٪ زرتشتی، ۷٪ ندانم‌گرا و ۴.۵٪ خود را مسلمان سنی معرفی می‌کنند. همچنین گرایش به عرفان‌گرایی (تصوف)، انسانیت‌گرایی، مسیحیت و بهائیت در کنار گرایشات دیگر در جامعه ایران حضور دارند. حدود ۲۲٪ جامعه نیز خود را نزدیک به هیچ یک از این گرایشات نمی‌دانند. حدود نیمی از جامعه اظهار داشته‌اند که از دین‌داری به بی‌دینی رسیده‌اند. از سوی دیگر باورهای ۴۱٪ از افراد جامعه درباره دین یا بی‌دینی در دوران زندگی‌شان تغییر زیادی نداشته است. همچنین حدود ۶٪ جامعه از یک گرایش دینی به گرایش دینی دیگر تمایل پیدا کرده‌اند. برطبق Read the full article
0 notes
patogheketabsem · 4 years ago
Photo
Tumblr media
🌱 ‌‌️#گاه_ناچيزی_مرگ ‌#برنده_جایزه_بوکر_عربی ۲۰۱۷ ‌ ‌✍نويسنده:#محمدحسن_علوان ‌👤مترجم:#اميرحسين_الهياری ‌📝انتشارات: #انتشارات_مولی ‌ ‌🔹️اين رمان تاريخی درباره‌ی زندگانی محیی الدين ابن عربی، يکی از عارفان نامی جهان اسلام است، او يکی از پرحاشيه‌ترين و جنجال برانگیزترین صوفیان در تاریخ عرفان و تصوف است که نظرات جالبی درباره عشق، زن و عالم خيال دارد و عشق محوری اش چه در گفتار و چه در کردار او را از همه صوفيان عالم متمايز کرده است. ‌ ‌🔹️ در اين اثر با دو روايت اصلی روبه‌رو هستيم. يکی روايت محیی الدين عربی از زبان خودش و ديگری روايت دست به دست شدن زندگی نامه ی او، که در طی قرون و مراحلی دشوار، از اين شهر به آن شهر، از اين صوفی به آن خادم و يا سلطان و در نهايت به دست‌ زنی در دوران معاصر می رسد. زنی پنجاه ساله که رساله ی دکتری خود را درباره ابن عربی، در رشته فلسفه می نويسد. زنی که با استادش ازدواج کرده و مسلمان شده و از قضا هيچ‌گاه هم عاشق نشده‌است... ‌ ‌🔹️با خواندن این رمان، در کنار شناخت عارفی بزرگ، دنيایی را تجربه می کنيد که پر از دريچه‌های نو به سوی مفاهيمی مثل عشق، معنويت، پروردگار و زندگی است. #ابن_عربی #ibnarabi #رمان_تاریخی #تصوف #صوفی #عرفان #زندگینامه #عارف #اسلام #خیال #عشق #فلسفه #زندگی_نامه #مرگ #زندگی #حال_خوب #معنویت #معنوی #پروردگار #خدا #تاریخ ‌#ارسال_به_سراسر_کشور ‌‌#پاتوق_کتاب_سمنان #پاتوق_کتاب #فروشگاه_کتاب_اشراق https://www.instagram.com/p/CC0261qnBOs/?igshid=w3fqtz5gf1dy
0 notes
deenrahmat · 7 years ago
Photo
Tumblr media
بايزيد بسطامى: 💡شیخ ابوالحسن خرقانی گفت: جواب دو نفر مرا سخت تڪان داد. اول: مرد فاسدی از ڪنارم گذشت و من گوشه ی لباسم را جمع ڪردم تا به او نخورد. او گفت: ای شیخ، خدا می داند ڪه فردا حالِ ما چه خواهد شد. دوم: مستی دیدم ڪه افتان و خیزان در جاده اى گل آلود می رفت. به او گفتم: قدم ثابت بردار تا نلغزی. گفت: من بلغزم باڪی نیست، به هوش باش تو نلغزی شیخ؛ ڪه جماعتی از پی تو خواهند لغزید. تذکرت اولیاه
0 notes
avarmazd · 5 years ago
Photo
Tumblr media
☆کانال یوتوب کلوب خدا ☆ ࿇༼GOD༗CLUB༽࿇ ▪عرفان طریقت سیر و سلوک ▪خودشناسی و خودسازی ▪معرفت بالله ▪سیگیل دعا ساب خاتم طلسم الهی ▪متافیزیک ماوراء الطبيعه ▪Youtube یوتوب: https://www.youtube.com/user/adamkiomars Amiя Amiиi T.me/AvArMazD ▪وادی اول از هفت وادی هفت شهر عشق عطار ، وادی طلب است : ▪طلب : در لغت بمعنی جستن است و در اصطلاح صوفیان "طالب" سالکی است که از خواستن طبیعی و لذات نفسانی عبور نماید و پرده پندار از روی حقیقت براندازد و از کثرت به وحدت رود تا انسان کاملی گرد .یا به قولی از کشف المحجوب آنرا گویند که شب و روز به یاد حقیقت و حضرت عشق باشد در هر حالی در حقیقت «طلب» اولین قدم در تصوف است و آن حالتی است که در دل سالک پیدا می شود تا او را به جستجوی معرفت و تفحص در کار حقیقت و امیدارد. طالب صاحب این حالتست و مطلوب هدف و غایت و مقصود سالک است. ▪Youtube یوتوب: https://www.youtube.com/user/adamkiomars Амiя Амiиi T.me/GODsCLUB (at Glasgow, United Kingdom) https://www.instagram.com/p/CBdyMAhJ1S8/?igshid=20l6mbrbp2kl
0 notes
volghan · 6 years ago
Text
کتاب قلندر و قلعه - یحیی یثربی
New Post has been published on https://www.ketabane.org/book/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d9%82%d9%84%d9%86%d8%af%d8%b1-%d9%88-%d9%82%d9%84%d8%b9%d9%87-%d8%b3%db%8c%d8%af%db%8c%d8%ad%db%8c%db%8c-%db%8c%d8%ab%d8%b1%d8%a8%db%8c/
کتاب قلندر و قلعه - یحیی یثربی
Tumblr media
کتاب قلندر و قلعه به قلم سید یحیی یثربی در نشر قو به چاپ رسیده است.
کتاب حاضر روایتی داستان‌گونه و آغشته به خیال از زندگی شیخ شهاب‌الدین سهروردی است. «قلندر و قلعه» با نثری عارفانه و خیال‌انگیز به بازگوییِ داستانی بر اساس زندگی شیخ اشراق می‌پردازد. شیخ شهاب‌الدین سهروردی، از فیلسوفان و علمای نامدار ایرانی و مؤسس مکتب «اشراق» است که در سهرورد، از توابع زنجان به دنیا آمد. او در علومِ زمانِ خود هم‌چون ادبیات، فلسفه و فقه استاد و صاحب‌نظر بود. او پس از آشنایی با مکبت تصوف، به سیرو‌سلوک، عبادت و تأمل روی آورد و به سفر در شهر‌های ایران و شهرهای اسلامی پرداخت. او در سفرهای خود درنهایت به شهر حلب می‌رسد و در آن‌جا ساکن می‌شود. سهروردی فلسفۀ اشراق را در اواخر قرن ششم تأسیس کرد که پس از مرگ او این مکتب از بین نرفت و به گسترش و توسعۀ خود ادامه داد و تا به ا��روز زنده است. نظریۀ فلسفۀ اشراقی به طور خلاصه اینطور تعریف می‌شود که: همۀ موجودات عالم هستی از نور به وجود آمده‌اند و تابشِ متقابلی میان آن‌ها وجود دارد که آن را اشراق می‌نامند. صداقت‌وی در بحث‌ها و مناظره‌ها و هوش و زیرکیِ بي‌حد و اندازۀ او زمینه‌های حسادت عالمان آن دوره را برانگیخت که درنهایت به بهانه‌ی آن‌که او صحبت‌هایی خلافِ مقررات دین می‌کند، فتوای قتل او را صادر کردند و به‌طور نامعلومی در سال ۵۸۷، هنگامی که او تنها ۳۸ سال داشت، به شهادت می‌رسد. این کتاب به خوبی تصویری از افکار، عقاید،‌عرفان و زندگیِ عاطفی سهروردی (علاقۀ او به دختری زرتشتی به نام سیندخت) ارائه می‌دهد و نویسنده در خلال داستان به تفسیر نکاتی از اندیشه‌های زرتشتی، فلسفه و حکمت اشراقی به زبان ساده پرداخته است. فضای زیبای کتاب و جذابیتِ نثر روان و شاعرانۀ آن کشش داستانی به این اثر بخشیده است. همراه با هر بخش پاره‌هایی از اشعار زیبا و درخور با متن هم آورده شده که دنیای داستان را زیباتر می‌سازند.
0 notes
amir1428 · 4 years ago
Photo
Tumblr media
۲۳ خرداد زادروز #گیتی #پاشایی خواننده ایرانی گیتی پاشایی تهرانی (زاده ۲۳ خرداد ۱۳۱۹ – درگذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴) خواننده، آهنگساز و بازیگر ایرانی بود. گیتی در ۲۳ خرداد ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. پدر بزرگش جعفر منصوری شاعر و استاد تار و خط بود و نوازندگی تار و سه‌تار را به مادر گیتی آموخت و بدین ترتیب گیتی از طریق مادرش با موسیقی آشنا شد. وی ردیف‌های موسیقی سنتی را نزد فرامرز پایور، مهدی فروغ و محمود کریمی آموخت. پس از اخذ دیپلم به آمریکا رفته و در سیتی کالج نیویورک در رشته معماری مشغول به تحصیل شد و در سیاتل، واشینگتن آمریکا لیسانس هارمونی و ارکستراسیون گرفت. گیتی در اواخر دهه چهل، فعالیت رسمی خود را با خوانندگی در رادیو و تلویزیون آغاز کرد و به خواندن تصنیف‌های مردمی مشغول شد. ترانه‌های «شب من شب تو»، «دل بلهوس»، «گل مریم» و «یه دل دارم» از جمله ترانه‌هایی است که ��و در آن زمان خوانده بود. در سال ۱۳۵۴ به عرفان و تصوف روی آورد و سپس ��ر روی شعرهای شاعران معاصر چون مهدی اخوان ثالث، احمدرضا احمدی و محمدعلی سپانلو آهنگسازی کرد. در سال ۱۳۵۶ ه. ش. در فیلم «سفر سنگ» به کارگردانی همسرش مسعود کیمیایی به عنوان بازیگر حضور یافت اما پس از آن دیگر به بازیگری نپرداخت. علیرضا میبدی در تلویزیون پارس می‌گوید مدتی پیش از انقلاب اسلامی در ایران «گیتی را همراه با همسرش مسعود کیمیایی در فرودگاه شیراز با پوشش کامل اسلامی و عینکی بزرگ» دیده است و از گرایش پیدا کردن ناگهانی گیتی به اسلام شگفت‌زده شده‌ است. اما گیتی بعدها با ناراحتی ایران را ترک کرد. در آمریکا گرین کارت و مبلغ هنگفتی از او به سرقت رفت. او دوباره به ایران بازگشت. در سال ۱۳۶۸ به آلمان رفت و در هامبورگ یک دوره موسیقی کلیسایی و ترانه‌های مذهبی را در نوریک هوخ شوله گذراند. گیتی پاشایی پس از انقلاب به‌طور جدی به کار آهنگ‌سازی پرداخت و با سه فیلم «تیغ و ابریشم» (۱۳۶۵)، «سرب» (۱۳۶۷) و «گروهبان» (۱۳۶۹) هر سه به کارگردانی مسعود کیمیایی به عنوان آهنگساز فیلم شناخته شد. وی در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴ خورشیدی بر اثر بیماری سرطان سینه در سن ۵۴ سالگی در تهران درگذشت. https://www.instagram.com/p/COtIigjnRBk/?igshid=yki3dxdw6nt2
0 notes
khoonevadeh · 5 years ago
Photo
Tumblr media
گفت‌وگوی خواندنی با علی نصیریان: اهل بازنشستگی نیستمhttps://khoonevadeh.ir/?p=80045
روزنامه جام‌جم: بای بسم ا... برای دیدار و احوالپرسی خدمت استاد رسیدیم. قرارمان گفت‌وگوی دامنه‌دار نبود، اما بسی محبت کردند و مهرانه ما را نواختند با گرم‌دلی و گرم‌سخنی.
پیشکش، کتابی نثارافشانِ این استاد فرهیخته شد که جام‌جم نشر کرده؛ دوره فعلا ۴ جلدی بوق اشغال که گفت و گوی ۱۸ سال پیش استاد با آن فضای دوستانه بر غِنای آن مجموعه افزوده است.
از نکته‌های جالبی که حالا با مقایسه این گفتگو با آن مصاحبه به دست می‌آید، یکیش مربوط است به این فراز از حرف‌های استاد؛ وقتی این پرسش طرح شد که نسبت به سه سال پیش چه فرقی کرده؟ و نصیریان با اشاره به خورخه لوییس بورخس گفت: «بورخس در کتاب هزارتو‌ها که الان دارم می‌خوونمش نوشته: حرفی رو که سال ۱۹۴۵ زده، شدیدا تکذیب می‌کنه. من هم شاید بخوام سه سال پیشم رو تکذیب کنم یا اصلا همین حالایم را!»
الآن در این جایگاه از سرِ داوری به گذشته که نگاه می‌کنین؟
فکر می‌کنم راهی رو که رفتم راه درستی بوده.
فشار‌های محیط؟
هیچ‌کس به من چیزی رو تحمیل نکرد که این رو بخوون، اون کار رو بکن.
تاثیرش؟
برای همین من هم به بچه‌هام تحمیل نکردم. آزادشون گذاشتم که خودشون هر چی خواستن...
کشف خلاقیت و پرورش دادنش؟
خلاقیت یک جوشش درونی انسانیه یه مقدار فرهنگ و آشنایی با حرفه کمک می‌کنه در کار هنر و آموزش دیدن.
چی خلاقیت رو شکوفا می‌کنه؟
ممارست و کارکردن و فکر کردن و تحلیل کردن، این‌ها توان میاره اون خلاقیت درونی انسانی رو می‌پرورونه.
استاد این روز‌ها (توی حرفه شما) دست‌کم گرفته میشه؟
کار و تمرین خیلی مهمه، ولی خیلی! دست‌کم گرفته میشه؛ بنابراین تمرین و ممارست خیلی خیلی توی کار مهمه و باید بهش توجه بشه.
بعضی‌ها فکر می‌کنن ما که حالا فلانه... بلدیم... یا یاد گرفتیم یا فلان... این نیست. به نظرم تمرین به ما یاد میده که اون متریال، اون مایه، اون حس، اون نقطه خلاقه رو جوری که می‌خوایم به وجود بیاریم، پرورش بدیم و شکوفا و ارائه کنیم.
این روش‌های مثلا متد یا سیستم استانیسلاوسکی و خلاقیت الهامی و احساسی و اینا؟
درست! اما حتی خودِ استانیسلاوسکی هم آخر سر میگه: همه این‌ها که من گفتم درست که تمرین با خود، با جمع، تمرکز، تخیل، مبانی و فلان و بهمان...
اما آخر سر میگه؟
به طبیعت خلاقه خودتون رجوع کنین.
یعنی؟
اون چیزی که در درون شماست و یک اورژینالیته یا مابه‌اِزا نداره! هنر این جوره.
مثالی از بزرگانِ یگانه خودمون که مابه‌ازای بیرونی نداره؟
حافظ بیشتر مضامینش از دیگران است، ولی بیانی که حافظ داره بسیار منحصر به‌فرده و ما‌به‌ازا نداره.
مثالی از کار خودتون؟
مثلا در کار ما فرض کنید آقای تقوایی بر اساس رمان «داشتن نداشتن» ارنست همینگوی سناریویی نوشته که شما نمی‌تونین باور کنین ارتباطی با رمان همینگوی داره. ابدا. این قدر خوب از اون قصه بهره‌برداری کرده و انطباق داده با شخصیت‌های ایرانی.
مث کوروسوا و بومی‌ژاپنی کردنِ مکبث در سریر خون؟
این یعنی خلاقیت.
تذکر به خوانندگان این گفتگو؟
این‌ها چیزهاییه که به نظرم رسید و چیز‌هایی نیست که من بگم؛ گفت�� شده. کار من هیچ‌وقت تدریس نبوده و بلد هم نیستم و صلاحیتش رو هم نداره.
از کارهاتون که برای خودتون هم پُر از خاطره است؟‌
نمی‌تونم به چیزی اشاره کنم برام سخته.
واقعا. چرا آخه؟
چون هرکدومش برام دنیایی خاطره و یاد بوده.
غصه‌ام می‌گیره استاد که اون کار‌های تئاتری تون در دسترس نیست!
آخه اون موقع ویدئو و این چیز‌ها نبود.
ویژگی همیشگی؟
من خیلی آدم چیزی ام یعنی خیلی مردم‌گریزم خیلی اهل دوست و رفیق و... نیستم. با خودم هستم بیشتر. با فکر خودم با خلوت خودم.
نشست و برخاست‌های دوره‌ای و بروبیا؟
من ندارم، منزوی‌ام.
مث انزوایی که اوکتاویو پاز میگه، که لازمه خلاقیته؟
زیاد حال سر و کله زدن و صحبت کردن ندارم به‌خصوص الان هم که پیر شدم خیلی بی‌حوصله شدم زود حوصله‌ام سر میره.
زمانی به جام‌جم فرمودین بهترین سریال هزاردستانه و سربداران؟
اون موقع گفتم.
(بسیار می‌خندد و با همان گُلخند‌ها می‌افزاید:)
آخه الان ممکنه یه کار‌های دیگه‌ای هم کرده باشیم! ولی خب بهترین و اینا... نمی‌خوام بگم، آخه بهترین‌گفتن، درست نیست.
شما با کدوم یک از رُل‌هایی که بازی کردین احساس همذات‌پنداری داشتین و نداشتین؟
من با بسیاری از این شخصیت‌ها نزدیک نبودم. مثلا شخصیت قاضی شارع که بازی کردم اصلا هیچ ارتباطی با روحیه خودم نداشت.
شخصیتی که به شما تا حدودی نزدیک‌تر می‌نمود؟
اون [رولی که به من]نزدیک‌تر بود هالو بود.
اتفاقا توی گفت‌وگوی ۱۸ سال پیش با جام‌جم (۳۱/۵/۱۳۸۰) همین رو عنوان کردین. اون شخصیت رو من خودم پیدا و خلق کردم. آیا هنوز هم سایه هالو پیداست؟
اون شخصیتی است که الان دیگه نیست و فقط توی همون فیلم ثبت شده حالا دیگه همچین آدمی پیدا نمی‌کنین؛ توی هیچ جای ایران.
دغدغه شخصی و تئاتری‌تون الانه فی‌المجلس چیه؟
تئاتر خیلی برام دشوار شده این که بلند شم هرروز برم توی شهر و... دیگه توانش رو ندارم.
درباره فیلم چطور؟
بدم نمیاد. اگر کار‌های کوچیکی باشه که از من بربیاد و به من بخوره و مناسب حال و روزم باشه انجام میدم.
پس هنر شما بازنشستگی نمی‌شناسه؟
برای این که هنوز شوق کار دارم هنوز دوست دارم، چون من به این کار وابستم دیگه.
ویژگی جسمی‌تون اجازه میده؟
از لحاظ جسمی به طور قطع فرسودگی دارم و توان آنچنانی ندارم، ولی مع ذلک زور خودم رو می‌زنم و تا جایی که بتونم کار می‌کنم.
کار تازه؟
تازگی یه فیلمی که با آقای مهرجویی کار می‌کردم تموم شد (لامینور).
نقش‌تون؟
یه بابابزرگی.
استاد! کتابِ نخوونده دارین؟
بسیار.
کتابی که اخیرا خووندین و خیلی لذت داشت؟
کتابی که اخیرا خووندم همینه که آقای مهرجویی بهم داد یه رمان خیلی قشنگیه!
(برمی‌خیزد بخشی از فضای اتاق پذیرایی، کتابخانه است. زمزمه می‌کند: اسم قشنگی هم داره! در این فاصله، استاد مثل طولِ مصاحبه، پرانرژی با صدای رسا می‌گوید:)
داشتم دوباره صدسال‌تن‌هایی (مارکز) رو می‌خووندم این ترجمه جدیدشه. ترجمه کاوه میرعباسی. کتاب آقای مهرجویی اسمش هست برزخ ژوری.
(تصوف و عرفان دکتر استعلامی را بر می‌دارد و می‌افزاید:)
اینم توی برنامه‌ام بود [برای مطالعه، همچنین تذکره‌الاولیای چاپ جدید آقای شفیعی کدکنی]این رو دکتر استعلامی تصحیح کرد خیلی پیش؛ و الان دراومده. چقدر زحمت کشیده و یه تصحیح دوباره کرده یه کار خیلی اساسیه. خیلی درخشانه.
وقتی دوستداران، توی خیابون و... دورتون رو می‌گیرن، خسته‌تون نمی‌کنه؟
خیلی نه. یه سلام علیک و احوالپرسی می‌کنن. اشکالی هم نداره. چه اشکالی داره.
دوست دارین که؟
آره.
آخه تاثیر داشتین به علاوه خاطره خوب برای ما رقم زدین.
آره اینا به حساب، یه دوره‌ای بوده و گذشته و ردش توی یاد‌ها مونده.
مثل نمایشی که آقای جوانمرد کارگردانی کرده بود؟
سگی در خرمن‌جا.
بله!
بعضی‌ها من رو می‌بینن، اوه! مال ۴۵ سال پیشه! هنوز آدم‌هایی که سنشون قد می‌ده من رو تو�� خیابون می‌بینن، از اون کار یاد می‌کنن خیلی عجیبه‌ها!
با استاد جوانمرد گفتگو می‌کردم چندبار به مناسبت ازش یاد کردند.
آره! تاثیری که یک کار مناسب و درست و باورپذیر بر درد جامعه میذاره... درد جامعه خیلی مهمه.
اگر درد جامعه نباشه؟
در خاطر نمی‌مونه. درد جامعه است مسائل جامعه است همچنین (تئاتر سگی در خرمن‌جا) مسائل روستا بود.
گاو هم که؟
مسائل روستا بود که موند.
این ویژگی که کاری توی ذهن می‌مونه؟
البته هنرمندی و خلاقیتِ کننده، بازیگر و کارگردان و... همه این‌ها خیلی موثرن.
در راستای همین سخنان دوست دارین شما رو چه جوری یاد بکنن؟
همین که هستم نه بیشتر نه غلوآمیز نه هرچی. همین که هستم.
بزرگان ما تاکید داشتن و دغدغه که نام نیک ازشون بجا بمونه؟
نام نیک رو با انسانیت و خوبی میشه گذاشت.
ما در وهله نخست برای چی اصولا زندگی می‌کنیم؟
برای این که کمکی بکنیم کاری بکنیم کمکی به جامعه بکنیم... همینه دیگه.
تظاهر در کمک، خودنمایی؟
این به زور نمیشه با ریا نمیشه. باید واقعی باشه.
درباره عاقبت بخیری و به دست‌آوردن رضایت از خویشتن؟
خیام همه این‌ها رو گفته دیگه (با شکفتگی و گُلخند می‌گوید) این‌ها همه بر باد میشه تموم میشه میره. ولی یک یاد می‌مونه.
که اون یاد مهمه!
بله. همین که شما در جامعه‌ات و کار خودت چقدر تاثیر گذار بودی چه تاثیر داشتی این‌ها همه مهمه.
(استاد با همان گشاده‌رویی و خنده مهربانانه:)
خسته شدم دیگه تمومش کن (باخنده).
استاد سخنی، جمله ای، به یادگار نمی‌فرمایین؟
(با همون مهربونی و صفا، با روی خندان) من ندارم جمله یادگاری. ولم کن بابا... خنده.
پس اون شعر خیام برای حُسنِ ختام؟
یک چند ز کودکی به استاد شدیم/ یک چند ز استادی خود شاد شدیم/ پایان سخن شنو که ما را چه رسید/ از خاک برآمدیم و بر باد شدیم.
منبع : برترینها
0 notes
khatesevvom · 5 years ago
Photo
Tumblr media
. چند روز پیش در استوری ها سوالی را مطرح کردم:«چگونه می شود بدون برخورد چیزی به طبل، از آن صدا در آورد؟».جالب است که پاسخ همه اشتباه بود و من امروز می خواهم جواب آنرا به شما بگویم. ‌ ⏹جواب: در بین جوابها، به نکات بسیار جالبی برخوردم مثلا دوستی به اثبات قوانین فیزیک و حتی کوانتوم پرداخت و بسیاری از دوستان گفتند نمی شود و برخی پرسیدند که مگر می شود؟جواب این است که می شود.فقط «باید خود طبل به چیزی بخورد!». این جواب بسیار ساده بود اما کسی به آن دست نیافت اما چرا؟ ‌ ⏹قالب ها: تا حالا دقت کرده اید که ما چقدر تابع قالب های ذهنی و آموخته ها هستیم؟ این سوال را یک کودک ۶ ساله می توانست پاسخ دهد اما بسیاری از ما نتوانستیم.آن کودک می توانست چون به مدرسه نرفته بود و ذهنش قالب های ما را برای تفکر نیاموخته بود.آری بسیاری از رفتار ما بر اساس دانسته ها است و همین دانش است که مارا محدود کرده پس بیاییم از دانسته ها فاصله بگیریم و آزاد بیندیشیم. ‌ ⏹کمدی الهی: لابد با شنیدن این نام به یاد شاهکار دانته می افتید.اما این کمدی هم مانند همان دارای ساختاری تراژیک است.سوال این است:«چگونه می خواهید با ذهنی مملو از دانسته ها به درک ع‌ش‌ق خدا بپردازید؟!».آیا فراموش کرده ایم که سنائی می گفت:«عقل در کار ع‌ش‌ق نابیناست!عاقلی کار بوعلی سیناست!».چگونه می خواهیم معارف خدا را با ذهنی قالب بندی شده دریابیم؟آیا نتیجه ای جز سلاخی خدا و قالب بندی او دارد؟این کار هم خنده دار است و هم باعث اندوه… ‌ ⏹چه کنم؟ خدا آن چیزی نیست که می پنداریم اما خدای ما همان است که به آن فکر می کنیم!برای شناخت خدای حقیقی،ابتدا ذهن را از تمامی صفات خالی کنیم و بپذیریم که «او هست».آری به راستی که تصورات ما از خدا، همان است که از خدا در ذهنمان می سازیم.حالا بگوییم:«ای خدایی که فقط می دانم هستی،خودت را نشان بده تا تورا همانگونه که هستی بشناسم». آزادی در دانش نیست. در رهایی از دانسته هاست… ‌ ⏹@khate.sevvom ‌ #علم #دانش #علوم #اسلام #قرآن #مسیحیت #انجیل #یهودی #تورات #خدا #خداشناسی #مکاشفه #توحید #عشق_الهی #عشق #دانته #انسان #سنائی #خط_سوم #شمس_تبریزی #عرفان #عارف #صوفی #تصوف #سوفی #دانا #عقل #عاقل #دانشمند #فیلسوف (at Tehran, Iran) https://www.instagram.com/p/B3cF9Q_FsqZ/?igshid=1ml4tjnknmugi
0 notes
siresalehan-blog · 5 years ago
Photo
Tumblr media
‏‎. 🌟 در کتاب تشویق السالکین که مرحوم ملا محمد تقی مجلسی درباره لزوم تصوف و سلوک نوشته است، اثبات نموده است که: " حقیقت تصوف و تشیع یک چیز است ، و صوفی به معنا زاهد از دنیا و راغب به آخرت و ملتزم به تطهیر باطن است ، و علمای اعلام اسلام همگی صوفی بوده اند. " . 📚 مطلع انوار ، ج۵ ، ص ۳۷ - رساله فقهای حکیم . 🔴🔵 جهت اطلاع بیشتر پیرامون روایات اهل بیت پیرامون تصوف و صوفیه مطالب که با هشتگ # در صفحه منتشر شده است را مطالعه بفرمایید 🔵🔴 . ☄ #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد ☄ ☄ #اللهم_انا_نرغب_الیک_فی_دولت_کریمه ☄ . __________________________ . 📚 کتاب: مطلع انوار ، جلد پنجم ✍ مولف: علامه طهرانی قدس سره 📇 انتشارات: مکتب وحی 📌 موضوع: فلسفه ، عرفان ، نجوم ، علوم غریبه و ادبیات . 📚 تمامی آثار و کتب معرفی شده را میتوانید از دیجی کالا تهیه نمایید 📚 . __________________________ . #سیره_صالحان #sire_salehan #علامه_سید_محمد_حسین_حسینى_طهرانی #بیدآبادی #مطلع_انوار #فلسفه #نجوم #شیعه #ولایت #علامه_طهراني #علامه_طهرانی #علامه_تهرانی #سلوک #عرفان #استاد_کامل #استاد_عرفان #سلوک_عقلانی #تصوف #مراقبه #تزکیه #صوفیه #صوفی #کتاب #کتاب_عرفانی #مطالعه #درویش #معرفی_کتاب #کتابخانه_سیره_صالحان‎‏ https://www.instagram.com/p/B1t3n4ejddi/?igshid=dascwosau6b4
0 notes