#آینده
Explore tagged Tumblr posts
Text
عصر هوش: آیندهای که هوش مصنوعی برای ما رقم میزند!
در آیندهای نهچندان دور، هوش مصنوعی تحولی عظیم در زندگی انسانها ایجاد خواهد کرد؛ این پیشبینی سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، در مقالهای با عنوان "عصر هوش" است. او معتقد است که هوش مصنوعی مانند جادویی به ما تواناییهایی خواهد داد که برای نسلهای قبل غیرممکن به نظر میرسید. این فناوری نهتنها انسانها را در حل مسائل پیچیده یاری خواهد کرد، بلکه زیرساختهای جامعه را هوشمندتر و پیشرفتهتر خواهد ساخت. آلتمن همچنین بر چالشهای احتمالی، از جمله تغییرات در بازار کار و خطرات اخلاقی، تأکید دارد و معتقد است که برای بهرهگیری کامل از این فناوری، باید با تدبیر و قاطعیت عمل کرد. در نهایت، او آیندهای را متصور است که در آن زندگی همه ما به مراتب بهتر از امروز خواهد بود، با رفاه فراوا�� و پیشرفتهایی که شاید امروز تصور آنها غیرممکن به نظر برسد. https://ai-7.ir/984/ Read the full article
0 notes
Text
مجله آینده نوین
wered by Blogsky
ویژگی های سایت خبری چیست؟
امروزه بسیاری از روزنامه ها دیجیتالی شده اند. رسانه های دیجیتال به بخشی جدایی ناپذیر از جامعه مدرن تبدیل و چالشی بالقوه برای رسانه های چاپی به شمار می آیند. از آنجا که تعداد افرادی که از اینترنت استفاده می کنند روز به روز در حال افزایش است، چالش الکترونیکی شدن در سال های آینده نیز بسیار بالا خواهد رفت. طراحی و توسعه پورتال خبری به تفکر و برنامه ریزی دقیقی نیاز دارد. اگر می خواهید در بازار اخبار آنلاین جایگاهی داشته باشید و قدرت خود را حفظ کنید. باید بدانید بدون طراحی چشمگیر، جذاب، خلاق، کاربر پسند و از همه مهم تر محتوای غنی، وب سایت خبری شما ممکن است در آینده ای نزدیک از بین برود! در این مقاله قصد داریم تا به برخی از مهم ترین ویژگی های سایت خبری را به شما معرفی کنیم. پس با تهران سرور همراه باشید.
سایت خبری باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
بهترین طراحی های پورتال خبری آنلاین دارای ویژگی های بارزی هستند. اگر می خواهید طراحی پورتال خبری شما خوانندگان و مخاطبان بیشتری را به خود جلب کند، به 7 ویژگی که در ادامه این بخش به آن ها اشاره می کنیم، توجه زیادی داشته باشید:
1. طراحی پورتال خبری سفارشی
توسعه پورتال خبر آنلاین باید این امکان را برای خوانندگان فراهم کند تا بتوانند بخش ها، مطالب و موضوعات مورد علاقه خود را شخصی سازی کنند. اگر طراحی نتواند یک تجربه شخصی خوب به خواننده ارائه دهد، بازدیدکنندگان احتمالاً سایت شما را ترک می کنند. متاسفانه شاید این سبک طراحی در ایران چندان رایج نباشد. اما قطعا با ایجاد یک سری تغییرات و انتخاب این شیوه می توانید به موفقیت بزرگی در برابر رقبای خود دست پیدا کنید.
4. طراحی آسان برای پیمایش بین صفحات سایت
سایت های خبری که به راحتی قابل پیمایش بین صفحات سایت هستند، بیشتر از سایت هایی که فاقد این ویژگی هستند مورد بازدید خوانندگان قرار می گیرند. منوی پیمایش باید ساده و در موقعیت مناسب باشد. اکثر وب سایت های خبری منوی اصلی پیمایش خود را دقیقاً زیر عنوان و بالای مطالب قرار می دهند. برخی دیگر نیز از نوار کناری سمت چپ استفاده می کنند. بازدید کنندگان هر دو موقعیت را به راحتی مشاهده می کنند.
5. انتخاب رنگ مناسب
در طراحی سایت خبری، مهمترین ویژگی خوانایی است. اکثر وب سایت های خبری از متن تیره در زمینه سفید استفاده می کنند. تضاد ��نگ، خوانایی مطالب را تسهیل می کند و به همین دلیل طرح سیاه روی سفید برای درگاه های خبری و وب سایت ها مناسب ترین گزینه است. اگر محتوای موجود در سایت خبری شما قابل خواندن نیست، بازدید کنندگان مطمئناً از سایت شما متنفر خواهند شد.
مجله ی آینده نوین
هدف مجله ی آینده نوین انتشار دستاوردهای علمـی پژوهشگران سراسر کشور و جهان می باشد . این مجله امید دارد با فعالیت خود و با دریافت مقالات و انتشار منظم بصورت روزانه دانش فردی و عمومی را افزایش دهد.
دسته بندی مطالب این وب سایت
1_ مقالات تکنولوژی
2_مقالات آموزشی
3_مقالات کسب و کار
4_مقالات سلامتی
0 notes
Text
طومار هفتم
سه هزاره و سه رهاییبخش، سه هزاره آتش، سه هزاره و آخرین نجاتبخش، سه هزاره و واپسین آتش
نه سال اول، نه سال پیدایی، نه سال دوم، نه سال گزینش، نه سال بینش، نه راز نهان، نه سال سوم، ظهور آخر، پدید قدرت، نه سال چهارم، آغاز آتش، مصاف آخر، جشن نهایی، نه سال پنجم، تاریخ جدید، صلح جاوید، نظم نوین
به پیشوازتان میآید آن موج مهیب، در آسمان لکهای سفید پدیدار میگردد، لکهای متجلی کننده که فطرت بشر را نمایان میکند، نظم جهانی در چشم بههم زدنی ازهمپاشیده میشود، هرجومرج و آشوب جهان را در برمیگیرد، مردمان در جنایت از هم سبقت میگیرند، در آن روز قانونمدارترین و شریفترین انسانها چهرهی خود را فاش میکنند، متمدنترین کشورها در یک روز غرق آتش و شورش میشوند، آری که نظم و قانون بر یخی نازک و شکننده سکنا گزیده است
پس از موج جدید سال سیاهی رخت میبندد، سرانجام هزار سال سیطره تیرگی به اتمام میرسد و از پس آن عصر جدیدی آغاز خواهد شد و موج یکی پس از دیگری ملل غرب آسیا را چرکزدایی میکند
لکهای سفید چهل سال دیگر از امتداد شمال ظاهر میشود، لکهای که مصادف با آغاز و پایان خواهد بود
در اواخر دهه، سه سیارک در سه سال متوالی از حوالی عبور خواهد کرد، بعد از دومین رخشنده در 2028، آن فرد خبیث بهقدرت میرسد، بعد از آپوفیس، آتشی شعلهور خواهد شد و دو مرگ دنیا را تکان خواهد داد، دو ماه پس از آپوفیس، ماه بر اثر ظلمتی بزرگ پنهان میشود و انقلابی آغاز خواهد شد
در آغاز دهه جدید آن هنگام که غول آتشی در موازات غول یخی قرار گیرد، موج سیل غرب را در هم میکوبد، در همان حوالی ست که شری بزرگ از شرق ظهور میکند و زمین تشنه از خون سیر آب خواهد شد، مردم بازیچه امیال پلید او میشوند، جهل و گمراهی رواج پیدا میکند، مخالفان در خون خود غوطهور میشوند، ایده نوین در مقابل گمراهان قد علم میکند، نبرد نهان آغاز میشود، اندکاندک مردم برانگیخته خواهند شد
در اواسط دهه هشتم قرن، سفینهای عظیم رونمایی میشود که مانند آن وجود نداشته و مهاجران عازم مریخ خواهند شد تا اولین مستعمره را بنیان نهند، کشفی بزرگ جهان را به لرزه درمیآورد و تحولات آغاز میشود
در 2161 تمام هشت سیاره در زاویه 69 درجه قرار خواهند گرفت و مصادف با آن ترا-انسان تولید خواهد شد، ژنها کاملاً اصلاحشده و عمر انسان دو برابر میشود، هوش و جسم آمیخته با قطعات برتر شده و محدودیتها برداشته خواهد شد، مادهای قابلبرنامهریزی ساخته میشود که انسان را از جسم خارج کرده و اجسام قابلیت تغییر شکل و کاربرد خواهند داشت
اندک اندک آتش عظیم شعلهور میشود، آتشی که مانند آن نیامده، در چشم بههم زدنی ملل متحد فرو میریزد، از آسمانها، دریاها و زمین میآیند، شهرها یکی پس از دیگری ویرانشده و کشورهایی برای همیشه محو خواهند شد، باران خون پایانی نداشته و دیو بزرگ سیر نمیشود، پاکسازی ها نصف جهان را غرق آتش خواهد کرد، کشورها خالی از سکنه میشوند، وحشتی عظیم جهان را در بر میگیرد و انفجار بزرگ هفت شهر را خاکستر میکند، سه دریا از خون گلگون میشوند، هنگامیکه از آسمان میآید، مه نور خورشید را میبلعد، دو سپاه نبردی عظیم را آغاز میکنند، آن نبرد سرنوشت بشریت را خواهد نوشت، سلاح پنهان پدیدار خواهد شد، رهبری که ارتش سیاهی را فرماندهی میکند، بهدست معتمد خود به قتل میرسد، شورشها از کنترل خارجشده و کاخ سقوط میکند، از تاریکی مطلق، نوری پدیدار میشود، یک سپاه خاکستر شده، یک سپاه تسلیم میشود، یک سپاه تا رود بهعقب زده میشود، محاصره شهر باستانی شکسته میشود، سر خمیده به میز مذاکره میآید، به هوش باشید که به وعده عمل نخواهد شد، آخرین مقاومت درهم میشکند، نجاتدهنده به هر سو که مینگرد سیاهی رخت میبندد، پیامی به سراسر جهان ارسال میشود، پیامی که سرآغاز جهانی جدید و پایان آتشها خواهد بود، بنگرید چگونه جهانیان فوج فوج به صفوف رهاننده ملحق میشوند، آن روز چهره ناباوران و گمراهان تماشایی خواهد بود، قوای آزادیبخش رهاننده جهان را از اهریمنان پاک میکند، مجازاتی الیم در انتظار گمراهان است، پسازآن مرزی وجود نخواهد داشت، تمام کشورها به جمهوری جهانی میپیوندند غیر از گروهی محدود، پس از انزوای بیانتها آنها نیز اضافه میشوند، آن هنگام است که صلح عالمگیر برجهان حکمفرما میشود و روز یک تاریخ نوین آغاز خواهد شد و پسازآن جمهوری جهانی هفت هزار سال فرمانروایی میکند
#shayan akbari#سازمان جهانشمول احرار#شایان سوشیانت#شایان اکبری#سازمان احرار#ahrar universal org#جهانشمول#گلوبالیسم#shayan saoshyant#طومار هفتم#طومار#سازمان#پیشگویی آینده#پیشبینی#جنگ جهانی سوم#طومار یکم#جنگ
0 notes
Text
Necessary auxiliary skills in children to build a successful future
مهارت های کمکی لازم در کودکان برای ساختن آینده ای موفق
The future is a familiar word that all of us sometimes think about. Not only do we think about having a good future for ourselves, but we also worry about the future of our children. Stay with us to learn the necessary auxiliary skills in children to build a successful future.
We feel that we should take our children to different classes to help their individual growth and development. Drawing class, music, language, super math, etc. are among thousands of classes that gain more fans especially in the summer season.
The exorbitant costs of these classes, if God forbid, is not compatible with our child's talent, it will be a complete failure for the family. We destroy the necessary skills in the child and build a successful future because of not knowing our child. More information in the link below:
https://nikoshamim.com/academy/auxiliary-skills-of-children/
مهارت های کمکی لازم در کودکان برای ساختن آینده ای موفق
#مهارت آموزی کودکان#آینده نگری کودکان#آینده شغلی کودکان#فنی و حرفه ای#آموزش تخصصی#کچ کسب و کار#کارآفرین#کارآفرینان کوچک
1 note
·
View note
Note
سلام! همانطور که می بینید این تصویر رئیس جدید در آینده است، می خواستم بپرسم واکنش شخصیت به خواننده سازنده که او را به عنوان یک حیوان خانگی همه جا می برد چیست؟🥺💖😂
Fontaine’s New Dragon
૮꒰˶ᵔ ᗜ ᵔ˶꒱ა Pairings : Gn! Water Dragon x Fontaine
૮꒰ྀི∩´ ᵕ `∩꒱ྀིა W.K. : 895
໒꒰ྀིᵔ ᵕ ᵔ ꒱ྀི১ Tags/CW&TW : Fluff, Neuvillette & Reader implied to be past lovers
໒꒰ྀི˶˙Ⱉ˙˶꒱ྀིა Author’s note : Thank you to the people who helped me translate! ૮꒰ྀི∩´ ᵕ `∩꒱ྀིა
Also fun fact, I reverse searched the image and the literal place I could find it was a Twitter (or X🙄) post that was like “Neuvillette’s furry dragon form dropped?” and got an amazing idea~
Furina was an eccentric woman. That was well known fact all throughout Fontaine.
Another known fact was that you could commonly see her out and about with her Salon Solitaire. That Salon consisting of - of course- Gentilhomme Usher, Surintendante Chevalmarin, Mademoiselle Crabaletta and the Singer of Many Waters.
What was uncommon, however, was seeing her spend so much time at the waters surrounding the Court of Fontaine.
And by spending a lot of time, I mean spending hours at the water. Which sounds weird because she’s the literal Archon of water but… eh.
The people didn’t really bother with what she did unless it pertained to a court hearing.
Neuvillette did care. He was thoroughly confused as to why his Lady was spending so much time near the water with her troupe. He knew she was… well. He didn’t really have a good word to describe the bouncy girl, but she certainly was something.
It wasn’t until all members of higher position in Fontaine were called to the Hotel Debord for a “special announcement” as she claimed.
And everyone did show. Though the dragon was a bit confused when he saw the magicians and their sibling in room. And Navia.
Navia…
He shook his head and looked away from the blonde who seemed to have not noticed him yet.
Taking his seat, he and everyone else awaited the arrival of their Archon.
The lights turned down and a spotlight lit up the stage.
The first to rush out was Surintendante Chevalmarin, filling the stage with bubbles as music began to play.
Next was Gentilhomme Usher, who launched pulses of water into the air, said pulses catching the light in just a way that made rainbows fall across the stage.
And finally Mademoiselle Crabaletta rolled into view, the bubble surrounding her popping and rings flying into the air, being caught by ribbons and hooks in the air.
“Is everyone ready?~”
Heads turned to the back of the room where Furina stood. Jumping up she landed on a bubble, that of which she rode down onto the stage.
Her Salon danced around her as she spun.
“Then I would like to introduce you all to the newest member of my Salon Solitare!~”
The rings that were thrown were then lit up by their own spotlights.
“Please give a warm welcome tooooo….!~”
All four on stage stopped dancing gestured up towards the rings above them.
“Dragon des profondeurs chantant*!~”
Her words were met with a a noise from off stage, before something swooped from above, quickly swinging through the hoops attached to the ceiling.
It was long and cover in royal blue and azure fur, speckled with greens and topped off with gold.
Its body was long and serpentine in shape, long golden whiskers flowing freely from its face.
A crown like structure sat on its forehead, four ears pointedly raised in a regal manner.
Its tail was unlike its body, it ended in a large fin that didn’t match any fish any other had seen before. It looked strong and powerful, one to bend the waves under its will.
The music silenced and the light dimmed as the beast found purchase on the rings above the stage.
Large wings rose from its back, poised in the air like a painting.
And finally, it glowed.
Bright golden and azure fill the room with tints of sea foam green. Its eyes opened to reveal stark white eyes that’s glow was only slightly y dimmer than all the other lights on its body.
Silence filled the room.
Eyes were wide and no one knew what to say. What could they say? Their Archon had just found a dragon, an actual genuine DEEP SEA DRAGON, something that hadn’t been recorded for years! Last known sighting of a being even remotely similar to those was the Hydro Dragon and its description was the…
… Was the exact same as the dragon before them.
If not a bit bigger but perhaps they could change their size?
As soon as this thought went through their heads, you gracefully leapt down onto the stage, a rumbling purr emoting from your throat. You did in fact increase in size, the stage allowing you to reach a point where Furina was the size of one of your smaller ears.
“Hehe! You should’ve seen them when I found them beneath the waves!~”
Ah. Of course. Even that wasn’t your size.
The shocked silence was interrupted by someone clambering up from their seat.
Neuvillette.
He ran forwards towards the stage with an expression none of them had ever seem before. Hopping up onto the stage, he faced the dragon as it turned to him.
The two made eye contact for a moment before the Sovereign held a shaking hand out. You walked forward and pressed your head into his palm.
“…Ma brillante perle des profondeurs..?”
Your throat rumbled in response, a smile over taking your previously blank face.
“Mon très cher poisson-ange.~”
Everyone who wasn’t a dragon jumped at the sound of your rather deep voice.
Neuvillette wrapped his arms around your neck - though with your current size they barely made it one fourth of the way.
And I’m response you nuzzled against him. You’re glowing pulsating in a comforting way.
“Wait wait wait… YOU CAN TALK????” Furina’s voice shattered the silence.
“AND YOU KNOW THEM NEUVILLETTE?!?!?”
໒꒰ྀི˶˙Ⱉ˙˶꒱ྀིა Author’s note : I hope it satisfies! I love my little guys hehe. Because of all the Neuvillette me thinks he may become a new favorite hehe ໒꒰ྀི´ ˘ ` ꒱ྀིა!
Hope you enjoyed!
* Dragon of the singing depths - Furina to You
* My brilliant deep sea pearl - Neuvillette to You
* My dearest angelfish - You to Neuvillette
369 notes
·
View notes
Photo
(6/54) “One New Year our whole family took a bus to Qom, one of the holiest cities in Iran. When we arrived in the city it was like stepping back in time. This was a different kind of Islam. It wasn’t my father’s. It wasn’t even my mother’s. It was an Islam from fourteen hundred years ago. The bookstores only stocked religious books. There were no radios, no music. My nine-year-old sister tried to buy some glass bracelets at the bazaar, but the shopkeeper wouldn’t serve her. Because she wasn’t wearing a hijab. When he turned his back I broke the bracelets against the table. In the afternoon I was given time to explore on my own. I remember I was wearing long pants. I’d never worn long pants before, so I felt like a man. I made my way to the biggest shrine in the city. There was a huge crowd for the holiday. As I pushed my way through, the crowd began to sway and move. People began to shout all around me. Hats were thrown in the air. I couldn’t see what was happening, even when I stood on the tips of my toes. But suddenly the crowd began to part. If I’d been one step further back, it would never have happened. But a path opened up in front of me. And there he was. I’d seen his portrait every day of my life on the inside cover of my Shahnameh: Mohammed Reza Shah. The king of Iran. He was not yet the famous Shah that he’d one day become. At the time he was still a young man. But on that day he seemed to me like one of the great kings of Shahnameh. I was a shy child, but something came over me. I broke free from the crowd and began to follow him. He took off his shoes, I took off my shoes. He entered the shrine, I entered the shrine. This was my chance. I’d never been so close to a king. I knew I had to do something, so I reached out. And I touched his coat. I touched the coat of a king. That night when I came home I looked at myself in the mirror. Ferdowsi describes Rostam as having the height of a cypress. And arms that could rip rocks from the side of a cliff. I took one look at my scraggly body, and decided I was much too skinny to be a knight. But my garden was the best, it was plain for all to see. So I decided I would become the shah of Iran.”
یک سال برای نوروز، همراه خانواده با اتوبوس به قم رفتیم - یکی از دو شهر مهم مذهبی ایران. هنگامی که به قم رسیدیم، انگار به گذشتههای دور بازگشته باشیم. گونهی دیگری از اسلام بود. اسلام پدرم نبود. اسلام مادرم هم نبود. اسلام هزار و چند سد سال پیش بود. کتابفروشیها تنها کتابهای دینی داشتند. موسیقی نبود. خواه�� کوچکم میخواست چند تا دستبند شیشهای ارزان از بازار بخرد، ولی فروشنده از فروش به او خودداری کرد، چون حجاب نداشت. پس از اینکه فروشنده پشتش را به ما کرد دستبند را روی میز انداختم و شکست. بعد از ظهر آن روز اجازه گرفتم به تنهایی شهر را بگردم. به یاد دارم که شلوار بلند پوشیده بودم. پیش از این شلوار بلند نپوشیده بودم و احساس مردانگی میکردم. راه حرم را پیش گرفتم. انبوه مردم برای تعطیلات نوروزی در حرم گرد آمده بودند. به دشواری وارد صحن شدم، ناگهان تکاپویی میان مردم افتاد، جا به جا شدند. دور و بریهایم هورا میکشیدند. کلاههایی به هوا پرتاب میشد. روی نوک پاهایم ایستادم، در کلاس در شمار کوتاهقدها بودم، نمیتوانستم ببینم چه رخ داده است. ناگهان مردم از هم جدا شدند. اگر تنها یک گام عقبتر میبودم چیزی برایم رخ نمیداد. مسیری در برابرم باز شد. او آنجا بود. چهرهاش را هر روز در داخل جلد شاهنامهام میدیدم: محمدرضا شاه پهلوی، پادشاه ایران از کنارم گذشت. هنوز شاه پرآوازهای که در آینده شد، نبود. در آن هنگام او مردی جوان بود. ولی در آن روز او برایم مانند یکی از شاهان شاهنامه بود. من که همیشه کودکی خجالتی بودم، ناخودآگاه، در یک آن از جمعیت جدا شدم و او را دنبال کردم. کفشهای خود را درآورد، من هم کفشهایم را درآوردم. وارد آستانهی حرم شد، دنبالش کردم. کودک خجالتی برای دقیقهای چند از پوستهی همیشگی خود درآمده بود. میبایست کاری انجام میدادم که ارزش تعریف کردن داشته باشد، پس دستم را دراز کردم و پایین کتش را یکدم با دو انگشت گرفتم و رها کردم. سپس با شتاب به خانه برگشتم تا این پیشآمد را برای همه تعریف کنم. خود را در آینه نگاه کردم. فردوسی رستم را پیلتن مینامد، با چنگی که سنگ خارا را موم میکند. اگر سنگ خارا به چنگ آیدش / شود موم و از موم ننگ آیدش. نگاهی به خود انداختم و دانستم که بسیار لاغرتر از آنم که بتوانم پهلوان شوم. ولی باغچهام بهترین باغچه بود، زیباییاش بر همگان آشکار. آرزوی شاه شدن برآوردنیتر مینمود
166 notes
·
View notes
Text
آنروز را یادت هست؟ آنروز که حس کرده بودم دارم میمیرم؟ ترسیده بودم. طوفان همهی ابرهای سیاهش را جمع کرده بود با خودش و داشت از آنطرف تمپلهوف میآمد بالای سرم. من ترسیده بودم. درست مثل بچگیهام شده بودم. داشتم از تو گریه میکردم. انگار مدرسهایم و معلم به تنبیه کردن تهدیدمان کرده باشد. به دستهام نگاه میکردم و یاد مادرم میافتادم. اشکم نمیآمد. فقط صدای ضجه از ته وجودم با آخریننفسهای توی ریهم میآمد بیرون و آبدهانم از گوشهی لبم آویزان بود. انگار سگ ولگردی باشم که گیر بچههای شر کوچه افتاده و سعی دارد از گوشهای فرار کند. ما چرا همیشه گیر اشرار میافتیم؟
تو که جوابم را دادی همه چیز خیلی فرق کرد. مطمئن شدم کسی میداند درین گوشهی دنیا من وجود دارم. آن چیزی که طوفان تعبیرش میکردم به طرفهالعینی شده بود باران ��لپذیر تابستان؛ بگوییم سامر رین. دوچرخهام، کارلوس، را برداشتم و زیر باران بسمت تو رکاب زدم. اولین باری بود که برلین برایم خانگی میکرد. گفت گرچه با تو خشنم، اما تو در من ریشه دواندهای و من آبت میدهم. این را توی چهرههای هیچکسهای هرروزهای خیابانها و کوچههای بینام-برای-من دیدم. عجیب بود. حس جدیدی از خانه بود. خانهای تاریک! مثل آنچیزی که آن نویسنده نمیخواسته در آن زندگی کند.
مثل اینکه برده باشندت به کوهستان مرگ و تو اولین کاری که کردهای، گذاشتن گلدانی بوده کنار گودالی که میکندهای. کارهای ما شبیه به کسانی نیست که میل به مردن دارند. ما بشدت مشغول زندگی هستیم و از هر رنجش میخواهیم معنایی بسازیم که دلمان را نشکند. ما بشدت مشغول ساختن معنی در زندگیهای جدیدمان هستیم. خانههای جدیدی که لزومن ما را نمیخواهند اما ما مترصد لحظههایی هستیم که به آنها دل ببندیم. ما از خانههایی آمدهایم که این معانی را دو دستی و با تضمین تاریخهای طولانی بدستمان میداده. کسی اینجا تاریخ نمیداند؟ کسی اینجا از ما چیزی نشنیده؟ کسی نمیشناسدمان؟
و آن لحظه که توی وان خانه تو نشستم و آب شورههای گرما و نمک را از تنم شست، تو تداوم باران تابستان بودی و خانهات دامنهی البرز و از پنجرهاش نسیم صبا میوزید تو. هر آهنگی که پخش کردی سرود ملی سرزمینی آزاد بود و هرچه نوشیدیم شرابی بود که من همیشه میخواستم طعمش را بدانم. همان شرابی که خیام هم نوشیده باشد و غزلهاش را که بر زبان میآورده، بوی آن شراب را داده باشد. آن مستی که علم را و دانستن را جوری از ادراک و کشف و شهود را جور دیگر نمیدانسته. آن مستی که منجم را از قعر گذشتهها و آیندههای مستتر بین ستارگان، به اکنون باز آورده. همان موقع که ابر نوروز داشته صورت لاله را میشسته و او را وا داشته که عزم باده کند. و لحظه همان بوده. پر از اکنون که ریشههای گذشته و آینده در آن کش آمده باشد. من را اگر آن سگ ولگرد دانستیم، حالا صاحبی داشتم؛ دوستی.
چیزی بهتر از دوست درین دنیا هست؟ کسی که مراقبت باشد. کسی که ترسهایت را با عشق بپوشاند. از تو دلیل نخواهد. سوال نپرسد. تو را حس کند. تو را مثل تو بخواهد و با تو بزبان تو سخن بگوید. هست چیزی بهتر از این؟ کشف کرده بشر دارویی ازین بهتر؟
9 notes
·
View notes
Text
کانفیگ سرور، پیکربندی انواع سرور اختصاصی و مجازی فقط 999 ت
کانفیگ سرور نقش مهمی در عملکرد سرور شما دارد و اگر بهدرستی متناسب با نیازهایتان انجام شود، منجربه رشد کسبوکارتان خواهد شد. پیش از کانفیگ سرور باید نیازهایتان را مشخصکرده و تصمیم بگیرید میخواهید از آن برای چه کاربردی استفاده کنید. پیکربندی انواع سرورها میتواند با یکدیگر متفاوت باشد، بنابراین، متناسب با نوع سرور (مجازی، اختصاصی، ابری و…) و نیازهایتان کانفیگ سرور را انجام دهید.
رفع هک وردپرس چیست؟
وردپرس یکی از محبوبترین سیستمهای مدیریت محتوا (CMS) در جهان است که بسیاری از وبسایتها، از وبلاگهای شخصی تا فروشگاههای آنلاین بزرگ، از آن استفاده میکنند. با این حال، همین محبوبیت آن را هدف جذابی برای هکرها و بدافزارها تبدیل کرده است. هنگامی که یک وبسایت وردپرسی هک میشود، این هک میتواند تأثیرات مخربی بر عملکرد و امنیت سایت داشته باشد و حتی اعتبار کسب و کار شما را تهدید کند. رفع هک وردپرس و پاکسازی فایلهای مخرب از سایت شما، به یک پروسه ضروری تبدیل میشود که سایت خرید هاست این مورد ناگوار را به طور کامل و تضمینی انجام برای شما رفع میکند تا سایت به حالت امن خود بازگردد.
علائم هک وردپرس
پیش از اینکه به فرآیند رفع هک و پاکسازی فایلهای مخرب بپردازیم، لازم است بدانیم که چه علائمی نشاندهنده هک شدن سایت وردپرسی شماست. برخی از علائم رایج عبارتند از: کاهش سرعت بارگذاری سایت: هکها ممکن است منجر به افزایش ترافیک مشکوک و مصرف منابع سرور شوند. نمایش پیامهای غیرمعمول یا تبلیغات ناخواسته: هکرها ممکن است تبلیغات مخرب یا پیامهای فیشینگ را در سایت شما نمایش دهند. بروز خطاها و ناپایداری سایت: مشکلاتی مانند خرابی صفحات یا نمایش خطاهای غیرمنتظره. افت در رتبهبندی گوگل: موتورهای جستجو ممکن است سایتهای آلوده را جریمه کنند و آنها را در لیست سیاه قرار دهند. دسترسی غیرمجاز به پنل مدیریت وردپرس: ورودهای مشکوک یا قفل شدن حسابهای کاربری از دیگر نشانههای هک است. اگر احتمال میدهید که سایت شما مورد حمله هک قرار گرفته است ولی مطمعن نیستید که هک شده است یا نه میتوانید از تسم متخصص سایت رسمی خرید هاست برای بررسی این مورد مشاوره دریافت کنید.
تضمین در رفع هک وردپرس
رفع هک وردپرس به صورت کاملاً تضمینی به این معناست که نه تنها مشکلات موجود را حل کنید، بلکه با استفاده از بهترین روشهای امنیتی، از بروز مشکلات مشابه در آینده نیز جلوگیری نمایید. به این منظور، باید از یک تیم متخصص امنیت وردپرس یا ابزارهای پیشرفته استفاده کنید. سایت خرید هاست دارای یک تیم متخصص در این حوزه میباشد که میتوانید با خیال راحت امنیت سایت خود را به این تیم بسپارید. این ابزارها میتوانند به طور مداوم سایت شما را آنالیز کنند و در صورت بروز هر گونه تهدید، به شما اطلاع دهند یا به طور خودکار آن را رفع کنند.
#رفع هک وردپرس#هک وردپرس#وردپرس#هک#علائم هک وردپرس#سرور اختصاصی#سرور مجازی#هک شدن سایت وردپرس#سایت وردپرس#خدمات رفع هک وردپرس
7 notes
·
View notes
Text
Who or What are We?
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
اگر پاراگراف پرده ی سوم نمایشنامه هملت اثر شکسپیر ، که با جمله معروف
To be, or not to be
بودن یا نبودن
را بخوانید
میبینید این اندیشمند چه سوال های بنیادی در این قطعه مطرح کرده است
که به نظر من شاید جوابش در دانستن این سوال باشد که
who or what am i ?
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
بسیاری از نوشته ها حتی فیلم ها و سریال ها به این سوال بنیادی (من کی یا چی هستم ؟) پرداخته اند
برای نمونه از اندیشمندان ایرانی میتوان به مولانا اشاره کرد که بسیار به این موضوع پرداخته است
در دفتر دوم مثنوی چنین آمده است
ای برادر تو همان اندیشهای
ما بقی تو استخوان و ریشهای
گر گُلَست اندیشهٔ تو، گلشنی
وَر بُوَد خاری، تو هیمهٔ گُلخَنی
.
یا در یک رباعی چنین گفته است
تا در طلب گوهر کانی ، کانی
تا در هوس لقمهٔ نانی ، نانی
این نکتهٔ رمز اگر بدانی ، دانی
هر چیز که در جستن آنی ، آنی
.
همین متفکران به صورت های مختلف این فرضیه را مطرح کردهاند که (تن و جسم و بدن) خاکی صرفا یک نگه دارنده ی موقت است برای آن (اندیشه) که به نام های مختلفی میخوانیمش
.
گر بشکند این جامم من غصه نیاشامم
جامی دگر آن ساقی در زیر بغل دارد
جامست تن خاکی جانست می پاکی
جامی دگرم بخشد کاین جام علل(ـی) دارد
.
و چه خوب آن علل را ناصرخسرو چنین گفت
جانت را اندر تن خاکی به دانش زر کن
.
اما اینکه واژه دانش و زر در این مدل سخن های رمزگونه چیست سرمنشاء اختلاف هاست
همینطور واژه های دیگری چون اندیشه یا جان و یا . . . ـ
توضیحش به زبان ساده این است
ما میدانیم صفر و یک سر منشاء نرم افزار ها برای کامپیوتر میباشد اما بدون یک سخت افزار جلوه گر نیستند
پس آنچه که به یک سخت افزاری مثل موبایل یا کامییوتر هویت میبخشد نرم افزار است که خودش بخش های مختلفی دارد
.
حال میتوان اینگونه گفت که سخت افزار بشر "جسم" اوست و نرم افزارش "جان" او
میشود برای "جان" نام های مختلفی بنا به مکتبی که در آن سیر میکنیم در نظر گرفت
مثلا
به قول والتر بیشابِ سریال فرینج
one glorious consciousness
یا اندیشه یا هویت یا هرچه
یک (خود)آگاهی باشکوه(کامل)
نباید دعوا سر اسم گذاری باشد وقتی ماهیت منظور مشخص است
منظور "نرم افزار" بشریست
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
با فهم این موضوع عده ای میخواهند جاودانگی را میسر کند
یا به آن شکلی دیگر بدهند
با این تئوری که بتواند "خودآگاهی کامل" یا همان اندیشه یا هویت شخصی را همچون کلیه و قلب و دست و پا و . . . به جسم دیگری پیوند بزنند
در این راه تا حدودی امتحان های موفق آمیزی انجام شده است به گونه ای که این تئوری را دست یافتنی کرده
به عنوان مثال
وقتی ما با اندیشه ای چه محسوس چه نامحسوس آشنا میشویم و آنرا چه خودآگاه چه ناخودآگاه در زندگی اجرا میکنیم در اصل اندیشه ما آن اندیشه بیگانه را پس نزده و پیوند موفقیت آمیز بوده
یا
وقتی در اصطلاح توسط طرفداران یک ایدئولوژی چه به زور چه به میل مغزشویی میشویم باز همین اتفاق افتاده است
حتی میتواند اندیشه ای در خواب طبیعی یا مصنوعی (هیپنوتیزم) به ما پیوند زده بشود
خلاصه همه ی اینها پیوند قسمتی از نرم افزار ثانوی میباشد به پیکر اصلی نرم افزار ما که خود آن پیکره هم خُرد خُرد شکل گرفته است
شده گاهی پیوندی چنان تابلو است که دیگران توانسته اند آنرا حس کند و به ما بگویند چقدر شبیه آن آدمی شدیم که از آن پیوند را دریافت کردهایم
اینجاست که همنشینی ها مهم میشود و میفهمیم چرا بزرگان اندیشمند به آن به گونه های مختلفی اشاره کرده اند
.
البته همه ی اینها پیوند "تکه ای" میباشند چراکه ما آن نرم افزار اصلی خودمان را که در اصل جان و هویت ماست همیشه حفظ میکنیم
مثل هر پیوندی در بقا
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
حال اگر بشود
کل هویتی را روی کالبدی خام سوار کرد
یا با تکنیک مغزشویی
کل هویت شخصی را پاک کرد بعد روی آن یک هویت کامل را دوباره نوشت
آنگاه ما توانسته ایم هویت آن شخص مثلا مرده را زنده کنیم با تمام ویژگی های خُلقی و رفتاری
و چون شبیه سازی جسم یا همان "سخت افزار" توسط علوم دیگر همیشه بسیار ممکن تر و دستیافتنی تر بوده ما در آینده میتوانیم شخص مورد نظر خود را همچون فرانکنشتاین تخیلی به عرصه واقعیت بیاوریم
Frankenstein
به طوریکه اطرافیان او نخواهند توانست تمایز قابل بیانی برای گفتن پیدا بکنند
.
برای حس آنچه گفته شد
در واقعیت اکنون هم ما در حال تغییر های محسوسی هستیم که اطرافیان را میتواند متعجب بکند یا نکند به ما گوشزد بکنند یا نکنند
که مثلا قبلا اینطور نبودی یا چرا عوض شدی و از اینجور چیزها که نشده کسی نشنیده باشد
و همینطور
گاهی از کسی خوشمان میآید چون ویژگی های یک عزیز دیگر را در او میبینیم و بلعکس حال اگر با کل "هویت" ی برخورد کنیم تمایزی هم اگر باشد یا قابل قبول است یا کم کم دیده نمیشود
.
البته میدانیم پارادوکسی در بالا هنگام پیوند کل هویت روی یک جسم دیگر رخ میدهد که منجر به پس زدن یا موقت بودن پیوند میشود اما میتوان با شبیه سازی یا کلون سازی سلول های پایه ای جسم رفع گردد
یعنی تولید جسمی پایه ای با گذشته آن "جان" ، که البته خام است اما مناسب پیوند جدید در حال میباشد
وااااای🤯هزاران سال
تــــــجـربـه جـان
روی جسم جـوان
اما هر اشتباهی در آن منجر به
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
خلاصه در آینده
دیگر مسئله ، "بودن یا نبودن" نیست
سوال و مسئله ی اصلی این ست که
آیا خوده حقیقی آن شخص است که به عرصه وجود ( بودن ) گام نهاده
آیا حس کردن تجربه هایی که جسم انجام نداده را متوجه میشود
یا که نه "ما چیزی جز اندیشه نیستیم" حال به هر عنوان و واژه ای که به نمایندگی از کلیت نرم افزار بشری خطابش میکنیم
مثلا
اندیشه ، جان ، خودآگاهی ، ذهن ، روح ، حافظه ، هویت ، کنش و واکنش ها ی شیمیایی مغز ، صفر و یک های روی هارد هر چه
این "خود" که میگوییم آیا همین است؟ که میتوان اینطور جاودانه اش کرد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
حالت های مختلفی از این فهم را که گفتم در سریال فرینج به خوبی با نمایش مامور زنی به نام "اُلویا دانم" تصویر و تصور سازی کرده است و الحق و الانصاف خانم "آنا تورو" به خوبی از پس بازی این "چندین حالت" برآمده و واقعا حقش برنده شدن سه دوره ی متوالی در همایش "جوایز ساترن" بوده است
.
اکنون در یک نما این چندین حالت را برایتان نمایش میدهم
END
.
ویکیپدیا: جوایز ساترن (به انگلیسی: Saturn Awards) جوایزی است که از سوی آکادمی فیلمهای علمی-تخیلی، فانتزی و ترسناک اعطا میشود
.
.
.
#30ahchaleh#na_zzanin#ناظنین#fringe#anna torv#olivia dunham#saturn awards#walter bishop#peter bishop#frankenstein#brainwashing#indoctrination#déjà vu#time loop#Time hole#possessed#mythical#Mental#Legendary#one glorious consciousness#consciousness
4 notes
·
View notes
Text
100+ تا از جذاب ترین شعارهای تبلیغاتی شرکت های بزرگ ایرانی
شعارهای تبلیغاتی، دسته ای از عناوین جالب هستند که در انواع کسب و کارهای مختلف برای جلب توجه مخاطب، مورد استفاده قرار می گیرند.
بسیاری از برندهای نوظهور به دنبال راهکارهایی هستند که بتوانند از این طریق، بیشتر در معرض مخاطبین خود قرار گیرند. یکی از این راهکارها، استفاده از شعارهای تبلیغاتی است که دارای عناوین کوتاه و مختصر هستند.
شعارها به خوبی احساسات مخاطب را برانگیخته و او را نسبت به خرید ترغیب می کنند. در ادامه با ماهمراه باشید تا شما را با برخی از شعارهای تبلیغاتی جذاب ایرانی و اهمیت استفاده از شعار آشنا سازیم.
آشنایی با شعارهای تبلیغاتی جذاب ایرانی
در ادامه به برخی از معروفترین برندها و شعارهای ایرانی در تمام حوزه ها خواهیم پرداخت:
شعارهای تبلیغاتی بانک های ایرانی
بانک اقتصاد نوین: باهم، برای هم
بانک ایران زمین: ایران زمین خانه ماست
بانک آینده: آینده روشن است
بانک انصار: نماد خدمت و اعتبار
بانک پاسارگاد: بانک هزاره سوم
بانک تجارت: بانک فردا
بانک توسعه تعاون: آری به اتفاق جهان میتوان گرفت
بانک خاورمیانه: مورد اعتماد ترین بانک ایرانی
بانک دی: بانک ارزش آفرین
بانک رفاه: بانک همه
بانک سپه: نخستین بانک ایرانی
بانک سامان: با شما هستیم
بانک سرمایه: بانک خوب سرمایه است
بانک سینا: اعتماد شما سرمایه ماست
بانک شهر: نوآوری در خدمت
بانک صادرات: در خدمت مردم
بانک صنعت و معدن: بانک پیشرفته و توسعه
بانک قوامین: امین مردم ایران زمین
بانک کارآفرین: دانش جهانی، راه حل ایرانی
بانک کشاورزی: بانک همه مردم ایران
بانک گردشگری: نمادی از بانکداری مدرن
بانک مسکن: به زندگی بهتر می اندیشد
بانک ملی: هر جا سخن از اعتماد است، نام بانک ملی ایران می درخشد
بانک ملت: تجربه ای متمایز
شعارهای تبلیغاتی صدا و سیما
شبکه 1: شبکه هر ایرانی
شبکه 2: شبکه زندگی
شبکه 3: شبکه جوان
شبکه 4: شبکه فرهیختگان
شبکه تهران: اینه ما
شبکه البرز: وحدت و همدلی
شبکه خبر: همراه همیشگی شما
شبکه آموزش: مردم، آموزش، مهارت
شبکه قرآن: قرآن و زندگی
شبکه مستند: با ما ببینید
شبکه امید: نو+ جوان بمان
شبکه ایران کالا: حامی کالای ایرانی
شبکه نمایش: شبکه فیلم
شبکه افق: نگاهت را به افق بسپار…
شبکه تماشا: تماشا را به تماشا بنشینید
شبکه آی فیلم: دوست خانواده من
شبکه تماشا: شبکه مردم ایران
شبکه ورزش: جایگاهی برای همه ورزش ها
شبکه سلامت: شبکه نشاط و تندرستی
شبکه نسیم: شبکه نشاط و سرگرمی
شبکه پویا: دوست خوب بچه ها
شبکه نهال: شهر رویا و خیال
. . .
برای دیدن کامل مطالب به مقاله شعار تبلیغاتی از سیر تا پیاز بروید
#تبلیغات#گوگل#تبلیغات ویدیویی#گوگل ادوردز#سایت تبلیغات در گوگل#تبلیغات در گوگل#شعارهای تبلیغاتی صدا و سیما#شعارهای تبلیغاتی#صدا و سیما#بانک های ایرانی#شعارهای تبلیغاتی بانک های ایرانی#شعارهای تبلیغاتی شرکت های بیمه#شرکت های بیمه#تولیدکننده لوازم حمل و نقل#شعارهای تبلیغاتی ایرانی#شعارهای تبلیغاتی ایرانی دیگر شرکت ها#پیشنهادات شعارهای تبلیغاتی#شعار#شعارهای تبلیغاتی پوشاک#شعارهای تبلیغاتی بازاریابی#شعارهای تبلیغاتی حمل و نقل#شعارهای تبلیغاتی محصولات آرایشی
6 notes
·
View notes
Text
طرحیسا: یک تحول نو در صنعت فناوری و هنر
طرحیسا، یک پروژه یا حرکت نوآورانه است که در صنعتهای مختلف از جمله فناوری، هنر و طراحی به شدت مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم، که اخیراً وارد دایره توجه عمومی شده، به عنوان یک ترکیب منحصر به فرد از فناوریهای پیشرفته و ایدههای خلاقانه شناخته میشود. هدف اصلی طرحیسا، ارتقاء سطح کیفیت و کارایی در پروژهها و ایجاد محیطهایی است که در آنها فناوری و هنر به شکل همافزایندهای ترکیب شوند.
ظهور و تکامل طرحیسا
طرحیسا در ابتدا به عنوان یک ایده نوآورانه در دنیای طراحی صنعتی و فناوریهای نوین مطرح شد. این مفهوم با توجه به نیاز به بهبود و ارتقاء محصولات و خدمات در دنیای امروزی شکل گرفت. در حقیقت، طرحیسا بر آن است تا خلأهای موجود در زمینههای مختلف، از طراحی دیجیتال گرفته تا فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء، را پر کند.
با توجه به روند روزافزون توسعه فناوریها و تعامل پیچیده انسانها با دنیای دیجیتال، طرحیسا به دنبال ایجاد یک فضای مشترک است که در آن هر دو جنبه هنری و علمی میتوانند در کنار یکدیگر رشد کنند. این پروژه بهویژه برای کسانی که به دنبال راهحلهای نوآورانه برای مشکلات پیچیده هستند، جلب توجه میکند.
فلسفه پشت طرحیسا
طرحیسا اساساً بر این باور استوار است که هنر و فناوری باید در خدمت یکدیگر قرار گیرند تا به انسانها کمک کنند تا دنیای بهتری بسازند. در این پروژه، مرزهای سنتی میان هنر و علم از بین میرود، و تلاش میشود که با استفاده از ابزارهای مدرن، راهحلهایی خلاقانه برای مشکلات و چالشهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی پیدا شود.
یکی از ویژگیهای مهم طرحیسا این است که نه تنها به دنبال خلق محصولات و خدمات با کیفیت است، بلکه در عین حال بر تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آنها نیز تمرکز دارد. به عبارت دیگر، طرحیسا فراتر از یک پروژه صنعتی است و به جنبههای انسانی و فرهنگی نیز توجه ویژهای دارد.
کاربردهای طرحیسا
یکی از مهمترین جنبههای طرحیسا این است که میتوان آن را در زمینههای مختلفی به کار برد. از جمله این زمینهها میتوان به طراحی شهری، هنرهای دیجیتال، فناوریهای هوشمند، و حتی در پروژههای تحقیقاتی و علمی اشاره کرد. در هر یک از این زمینهها، طرحیسا میتواند با معرفی نوآوریهای جدید، بهبود فرآیندها و ارتقاء کیفیت را فراهم آورد.
در طراحی شهری، طرحیسا میتواند با استفاده از فناوریهای نوین، فضاهای عمومی را به مکانهایی تبدیل کند که نه تنها از نظر زیباییشناختی جذاب باشند بلکه بهطور عملی نیز برای استفاده عموم مردم مناسب باشند. در هنرهای دیجیتال، طرحیسا به هنرمندان این امکان را میدهد تا از ابزارهای جدید برای خلق آثار هنری جذاب و متفاوت استفاده کنند. در نهایت، در حوزه فناوریهای هوشمند، طرحیسا به توسعه محصولات و خدماتی کمک میکند که کاربری آسان و کاربردهای فراوان دارند.
آینده طرحیسا
آینده طرحیسا روشن به نظر میرسد. با توجه به روندهای جاری در صنعت فناوری و طراحی، میتوان پیشبینی کرد که طرحیسا به یکی از عناصر کلیدی در تحول و نوآوری در این حوزهها تبدیل شود. همچنین، همکاری میان هنرمندان، طراحان، مهندسان و محققان مختلف، نقش مهمی در گسترش این پروژه و تحقق اهداف بلندمدت آن خواهد داشت.
در نهایت، طرحیسا نمایانگر یک جنبش است که نه تنها به نوآوری در محصولات و خدمات میپردازد، بلکه به شکلی فلسفی و فرهنگی نیز بر جامعه تاثیر میگذارد. با تداوم این روند، ممکن است شاهد ایجاد تحولاتی بزرگ در صنایع مختلف باشیم که زندگی بشر را از جنبههای گوناگون بهبود بخشد.
نتیجهگیری
طرحیسا یک نمونه عالی از همکاری میان هنر و فناوری است که هدف آن ارتقاء کیفیت و کارایی در دنیای معاصر است. با تمرکز بر نوآوری، طراحی خلاقانه و توجه به ابعاد انسانی و اجتماعی، طرحیسا به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ابزار قدرتمند برای ایجاد تغییرات مثبت در جوامع مختلف است.
website: https://tarhisa.com/
4 notes
·
View notes
Text
#shayan akbari#شایان سوشیانت#سازمان جهانشمول احرار#شایان اکبری#سازمان احرار#ahrar universal org#جهانشمول#گلوبالیسم#احرار#shayan saoshyant#طومار اول#طومار هفتم#طومار#سازمان#پیش بینی آینده#پیشگویی آینده#جنگ جهانی سوم
0 notes
Text
عربي/EN/فارسى المراجع الذين افتوا بجواز العبور الجنسي كثيرين، ومنهم : الخوئي الخميني خامنئي المنتظري الاصف محسني فضل الله الحكيم وسنخصص منشور في الفترة القادمة لكل شخصية ورايها بالعبور الجنسي، على رغم ان هذه القائمة تحتوي على بعض الشخصيات التي نعتبرها شخصيات ليست جيدة، الا اننا هنا لا نحاول تلميع صورة هذه الشخصيات، وانما ايضاح الموضوع لاتباعهم من الناس، بالاضافة الى شرح حلية موضوع العبور من زاوية المراجع الذين افتوا بحليته. There are many religious authorities who have issued fatwas permitting gender reassignment, including: Al-Khoei Khomeini Khamenei Montazeri Al-Asef Mohseni Fadlallah Al-Hakim We will dedicate a post in the coming period to each person and their opinion on gender reassignment. Although this list contains some bad people, we are not trying to polish the image of these people, but rather to clarify the subject for their followers, in addition to explaining the permissibility of the subject of transition from the perspective of the authorities who issued fatwas permitting it. بسیاری از مراجع دینی وجود دارند که فتواهای مجاز برای تلاقی جنسیت صادر کرده اند، از جمله: الخویی خمینی خامنه ای المنتظری اصف محسنی فضل الله الحكيم در دوره آینده، ما یک پست به هر شخصیت و نظر آنها در مورد انتقال جنسیت اختصاص خواهیم داد، اگرچه این لیست حاوی شخصیت های بد است، اما در اینجا سعی نمی کنیم تصویر این شخصیت ها را صیقل دهیم، بلکه بیشتر سعی می کنیم موضوع را روشن کنیم افرادی که آنها را دنبال می کنند، علاوه بر توضیح راه حل مسئله گذار جنسیتی از دیدگاه مراجعی که زیبایی او را کشف می کنند.
#lgbt muslims#lgbt shia#شيعة#العبور الجنسي#التحول الجنسي#trans muslims#trans shia#gender identity and islam#gender identity and shia islam#transgender#religion and gender
2 notes
·
View notes
Text
به کمک سایت دیجی ادز ، هر ماه 50,000,000 هزار تومان سود کن
در حال حاضر فقط و فقط مدیریت و تولید محتوای 3 تا پیج رو میتونیم قبول کنیم پس زود تر اقدام کنید که بتونید جزو اون دسته اون 3 تا پیج بشین
آیدی پیج اینستاگرام : dg_ads
09398870909 : شماره تماس پشتیبانی
لینک پست : https://www.instagram.com/reel/DBlET4ooymL/?igsh=ZHVoaW85c3F3b2Yx
مدیریت پیج اینستاگرام چیست؟
مدیریت پیج اینستاگرام در واقع به انجام صفر تا صد کلیه ی کارهای مربوط به صفحه ی مجازی در اینستاگرام گفته می شود؛ ارائه دهندگان اینچنین خدماتی معمولا در ازای دریافت هزینه �� اشتراک تمام کارهای لازم برای رشد و ارتقای پیج را انجام میدهند؛ سرویس های متنوع این خدمات دارای ویژگی ها متفاوتی هستند و ممکن است تمام پیج را شامل شوند و یا فقط بخش هایی مثل ادمینی و تولید محتوا را شامل شوند.
خدمات مدیریت پیج دیجی ادز، بهترین سایت مدیریت پیج
مدیریت پیج چیزی است که آینده و سرنوشت پیج را تعیین میکند بنابراین نمیتوان آن را به هرکسی و هر سایتی سپرد چرا که وسواس و دقت عمل شما در هنگام انتخاب شرکت ارائه دهنده ی خدمات است که موفقیت شما را تضمین میکند بنابراین گفتنیست که وب سایت معتبر دیجی ادز با داشتن تیمی متخصص و متعهد، اتاق فکر ایده پردازی و طراحی و تولید، و البته ارائه ی خدمات باکیفیت، به صرفه و تحویل سریع یکی از بهترین شرکت های دیجیتال مارکتینگ در زمینه ی ارائه ی خدمات اینترنتی خصوصا ارتقای پیج های اینستاگرامیست.
ما در دیجی ادز برای تمام مشکلات پیج شما، راه حل داریم و با بررسی نقاط قوت و ضعف صفحه ی شما
#مدیریت پیج اینستاگرام#تولید محتوا در اینستاگرام#تولید محتوا#اینستاگرام#پیج اینستاگرام#خدمات پیج اینستاگرام#دیجی ادز#دیجیتال مارکتینگ#سایت دیجی ادز#طراحی سایت#تولید محتوای سایت#بهبود ظاهر پیج#بهبود ظاهر پیج اینستاگرام#ارتقاع کلی پیج اینستاگرام#تولید محتوای جذاب#ادمین پیج اینستاگرام
6 notes
·
View notes
Photo
(24/54) “One afternoon the empress and prince attended a session of parliament. It was an important day. Everyone was hoping to make a strong impression, and I’d prepared a speech especially for the occasion. I was the last speaker on the schedule. The Speaker of Parliament saw me approaching the podium and tried to wave me off. When I kept coming, he hurriedly adjourned the session. I think some of my colleagues viewed me as an annoyance. I’d developed a reputation for speaking my mind. And whenever I could speak, I spoke. I gave a speech on every budget, every proposal, every vote. The topic was always different. But the theme was always the same: 𝘋𝘢𝘢𝘥. Justice. The word that appears most in Shahnameh. Everyone gets what they deserve. One day I gave a speech saying I’d been informed that Iran’s highest-ranking admiral had used a battleship to import Italian furniture. I asked how we could allow such corruption, from a man with a breast full of public service medals. The crowd was silent. It was unheard of to criticize the military, because it was in the hands of the king. But I wanted to show that I was not afraid to speak. So that other Iranians would feel free to share their thoughts. My words were never heard in the media. If there was ever a mention in the newspaper, it would only say: the representative from Nahavand gave a speech. But still, I spoke. I always had hope that I’d find a way to be heard. There is an Iranian proverb about ‘words that fly.’ It says that if words are false, if they are self-serving, if they come from ambition: they will never fly. Even if they’re shouted from loudspeakers. Even if everyone says them at the exact same time: they will soon be forgotten. For they have no soul. They have no 𝘫𝘢𝘢𝘯. But if a person can find the right words. If the words have 𝘢𝘩𝘢𝘯𝘨, if the words have 𝘬𝘩𝘦𝘳𝘢𝘥, if the words have 𝘳𝘢𝘴𝘵𝘪- they will grow wings. And they will fly. Even if they’re censored; they will fly. Even if they are silenced; they will fly. Even if they are buried deep in the ground; they will still fly. And they will reach the doorstep of every household.”
بعد از ظهر شهبانو و شاهزاده به نشست مجلس آمده بودند. روز مهمی بود. بودجهی سال آینده در مجلس بررسی میشد. نمایندگان رسانهها برای گزارش این رخداد دعوت شده بودند. من شب پیش در رویارویی با نخست وزیر در زمینهی قانون «از کجا آوردهای» بگو مگو داشتم. در آنجا سخنان تندی میان ما رد و بدل شده بود. رئیس مجلس ترسیده بود که من در هنگام بررسی لایحهی بودجه آنها را به میان آورم. هنگامی که نمایندهای دیگر را در حال بازگو کردن سخنانم در مجلس دیدم، شگفتزده شدم. سخنران بعدی من بودم. برخاستم تا به سوی تریبون بروم که رئیس مجلس پیشنهاد کفایت مذاکرات داد و جلسه پایان یافت. مرا به رُکگویی میشناختند. بیشتر نمایندگان به رویدادهای محلی میپرداختند. من همواره دربارهی اولویتهای ملی سخن میگفتم. در رابطه با هر بودجهای، هر پیشنهادی و هر رأیگیری سخنرانی میکردم. زمینهها متفاوت ولی بُنمایه همیشه یکسان بود: دادگری. واژهای که بسیار در شاهنامه آمده است. همه، آنچه را که شایستهی آنند دریافت میکنند. باری در یک سخنرانی گفتم باخبر شدهام که دریاسالار، فرمانده نیروی دریایی از ناو جنگی برای وارد کردن اسباب و اثاثیه خانهاش از ایتالیا استفاده کرده است. پرسیدم چگونه میتوانیم چنین فسادی را برتابیم، و آن هم از مردی با سینهای پر از نشانهای افتخار. همه ساکت بودند. انتقاد از نیروهای نظامی امری کاملاً ناشناخته بود، زیرا آنها برگزیدهی شاه بودند. من میخواستم نشان دهم که از بیان راستیها بیمی نباید داشت. شاید دیگران نیز چنین کنند. آن فرمانده برکنار شد. کشور را نیکخواهی مردمانش پیش میبرد و نیازمند مسئولیتپذیری دلیرانه است. سخنان من هرگز در رسانهها ب��زتاب داده نمیشد. اگر هم در روزنامه اشارهای به آن میشد، تنها گفته میشد: نمایندهی نهاوند سخنرانی کرد. ولی من کار خود را میکردم. همیشه امیدوار بودم که راهی برای شنیده شدن پیدا کنم. پندواژهای دربارهی «سخنانی که پرواز میکنند» وجود دارد که میگوید اگر سخنان دروغ باشند، اگر خودخواهانه باشند، اگر آزمندانه باشند، هرگز پرواز نخواهند کرد، حتا اگر از بلندگوها فریاد زده شوند. حتا اگر همه در یک آن آنها را بیان کنند، بزودی فراموش میشوند زیرا جان ندارند. ولی اگر کسی واژههای مناسبی پیدا کند، سخنانی آهنگین، خردمندانه و راستین، بال خواهند گشود و پرواز خواهند کرد. حتا اگر از شنیده شدنشان جلوگیری شود، پرواز میکنند. حتا اگر گویندگانشان را خاموش کنند، پرواز میکنند. حتا اگر در ژرفای زمین فرو برند، همچنان پرواز میکنند و به در هر خانهای میرسند
173 notes
·
View notes