#ناامیدی

[mahshar666]

‏‎شعر درآغوشت کشیدم اثری از بانو آرزوبیرانوند #آرزوبیرانوند در آغوشت کشیدم مثل خاک مرده باران را تحمل کن کمی، اندوه آغوش بیابان را سرناسازگاری دارم اما پافشاری کن بیابان سخت عادت می‌کند آداب مهمان را چه تقديري كه پایان بیابان ها بیابان هاست در آغوشم بخوان این بی��‌های رو به پایان را سکوت ابرها را گرگ باران دیده می‌فهمد تو نم‌نم ناامیدی مستی دریای بی‌جان را وفردا در کنار راز‌هایم خاک خواهی شد بیابان‌ها بیابان‌ها نمی‌فهمند باران را ‎‏ (در ‏‎ترکیه‎‏) https://www.instagram.com/p/Cqkus92t36T/?igshid=NGJjMDIxMWI=

[thepoetistguy]

اَب بیٹھے بیٹھے پُرانے زَخَم سُلگنے لگتے ہیں

تیری یاد آتے خُون کے آنُسو اُگلنے لگتے ہیں

روز مرا جَسم و جَان در و دیوار سے لگتا ہے

پر زخم چہیتے مرے مَرہم سے جَلنے لگتے ہیں

نا مَہتاب کی آرزو، نا آفتاب کی کوئی کرن،

ناامیدی سے زندگی کے دن مَچَلنے لگتے ہیں

اک شخص سے محبت کر بیٹھا ہوں اتنی،

نا جان جاتی ہے نا روز غم ڈھَلنے لگتے ہیں

اک آتش بہار ہے کسی شمشان دل میں عُدو

اب روز سیاہ گُل، خَاک میں کِھلنے لگتے ہیں

(( دانش دھرمانی ))

[rdiet1]

افسردگی بالینی درمان نشده یک مشکل جدی است. افسردگی درمان نشده احتمال رفتارهای پرخطر مانند اعتیاد به مواد مخدر یا الکل را افزایش می دهد. همچنین می تواند روابط را خراب کند، مشکلاتی را در محل کار ایجاد کند و غلبه بر بیماری های جدی را دشوار کند. افسردگی بالینی که به عنوان افسردگی اساسی نیز شناخته می شود، یک بیماری است که بدن، خلق و خو و افکار را درگیر می کند. افسردگی بالینی بر نحوه غذا خوردن و خواب شما تأثیر می گذارد. این بر احساس شما نسبت به خود و اطرافیانتان تأثیر می گذارد. حتی افکار شما را تحت تاثیر قرار می دهد. افرادی که افسرده هستند نمی توانند به سادگی «خود را جمع کنند» و درمان شوند. بدون درمان مناسب، از جمله داروهای ضد افسردگی و/یا روان درمانی، افسردگی بالینی درمان نشده می تواند هفته ها، ماه ها یا سال ها ادامه داشته باشد. با این حال، درمان مناسب می تواند به اکثر افراد مبتلا به افسردگی کمک کند. شواهد فزاینده ای وجود دارد که نشان می دهد افسردگی بالینی آسیب جدی به سلامت جسمی وارد می کند. جدیدترین مطالعات در مورد سلامت و افسردگی شدید بیماران مبتلا به سکته مغزی یا بیماری عروق کرونر را بررسی کرده است. نتایج نشان داده است که افراد مبتلا به افسردگی شدید که در حال بهبودی پس از سکته مغزی یا حملات قلبی هستند، در انتخاب مراقبت‌های بهداشتی مشکل‌تری دارند. آنها همچنین پیروی از دستورالعمل‌های پزشک و مقابله با چالش‌هایی که بیماری‌شان ایجاد می‌کند دشوارتر است. مطالعه دیگری نشان داد که بیماران مبتلا به افسردگی شدید در چند ماه اول پس از حمله قلبی در معرض خطر بیشتری برای مرگ هستند. یکی از بارزترین علائم افسردگی بالینی تغییر در الگوهای خواب است. اگرچه شایع ترین مشکل بی خوابی (مشکل در داشتن خواب کافی) است، اما گاهی اوقات افراد احساس نیاز به خواب می کنند و از دست دادن بیش از حد انرژی را تجربه می کنند. کمبود خواب می تواند علائمی مشابه افسردگی ایجاد کند - خستگی مفرط، از دست دادن انرژی، و مشکل در تمرکز یا تصمیم گیری. علاوه بر این، افسردگی درمان نشده ممکن است منجر به افزایش یا کاهش وزن، احساس ناامیدی و درماندگی و تحریک پذیری شود. درمان افسردگی به فرد ک��ک می کند تا تمام این علائم افسردگی را کنترل کند. علائم رایج بی خوابی عبارتند از: خستگی روز تحریک پذیری و مشکل در تمرکز خوابی که هرگز احساس "کافی" نمی کند مشکل در به خواب رفتن مشکل برگشتن به خواب بعد از بیدار شدن در طول شب بیدار شدن در تمام ساعات شب بیدار شدن قبل از زنگ ساعت مصرف الکل و مواد مخدر در میان افراد مبتلا به افسردگی بالینی رایج است. آنها به ویژه در میان نوجوانان و در میان مردان جوان و میانسال شایع هستند. تشویق این افراد برای دریافت کمک بسیار مهم است، زیرا احتمال اقدام به خودکشی در آنها بیشتر است. علائم سوء مصرف مواد مخدر و الکل عبارتند از: ناتوانی در حفظ روابط شخصی مصرف مخفیانه الکل ترحم به خود لرزش از دست دادن حافظه غیر قابل توضیح عدم تمایل به صحبت در مورد مواد مخدر یا الکل کسانی که از افسردگی رنج می برند و از مواد مخدر یا الکل سوء استفاده می کنند ممکن است به درمان بسیار تخصصی نیاز داشته باشند. مردانی که افسردگی بالینی درمان نشده دارند ممکن است خشم، ناامیدی و رفتار خشن بیشتری نسبت به زنان از خود نشان دهند. علاوه بر این، مردان مبتلا به افسردگی درمان نشده ممکن است خطرات خطرناکی مانند رانندگی بی احتیاطی و داشتن را متحمل شوند ناامن جنسیت مردان از علائم فیزیکی مانند سردرد، اختلالات گوارشی آگاه نیستند، و درد مزمن، می تواند از علائم افسردگی باشد. افسردگی می تواند افراد را در زندگی کاری، خانوادگی و اجتماعی ناتوان کند. اگر افسردگی بالینی درمان نشود، به اندازه بیماری قلبی یا ایدز برای اقتصاد ایالات متحده پرهزینه است. افسردگی درمان نشده مسئول بیش از 200 میلیون روز از دست دادن کار در سال است. هزینه سالانه افسردگی درمان نشده بیش از 51 میلیارد دلار در غیبت از کار، کاهش بهره وری و هزینه های مستقیم درمان است. زندگی با یک فرد افسرده برای اعضای خانواده و دوستان بسیار سخت و استرس زا است. درگیر شدن یکی از اعضای خانواده در ارزیابی و درمان یک خویشاوند افسرده اغلب مفید است. گاهی اوقات درمان زناشویی یا حتی خانواده درمانی اندیکاسیون دارد. افسردگی خطر خودکشی بالایی دارد. این بدترین پیامد اما بسیار واقعی افسردگی درمان نشده یا درمان نشده است. هر کسی که افکار یا قصد خودکشی را ابراز می کند باید بسیار بسیار جدی گرفته شود. دریغ نکنید که بلافاصله با خط تلفن 988 تماس بگیرید. اکثر افرادی که از افسردگی بالینی رنج می برند اقدام به خودکشی نمی کنند. اما بر اساس گزارش موسسه ملی سلامت

روان، بیش از 90 درصد افرادی که بر اثر خودکشی می میرند، افسردگی و سایر اختلالات روانی یا اختلال سوء مصرف مواد دارند. مردان تقریباً 75 درصد از خودکشی ها را انجام می دهند، حتی اگر دو برابر تعداد زنان اقدام به خودکشی کنند. افراد مسن بیش از آنچه فکر می کنید، افسردگی و خودکشی را تجربه می کنند. 40 درصد از قربانیان خودکشی، بزرگسالان بالای 60 سال هستند. افراد مسن به دلیل از دست دادن مکرر عزیزان و دوستان خود با افزایش سن، بیشتر از افسردگی رنج می برند. آنها همچنین بیماری‌های مزمن بیشتری را تجربه می‌کنند، تغییرات عمده‌تری در زندگی مانند بازنشستگی، و انتقال به زندگی کمکی یا مراقبت‌های پرستاری را تجربه می‌کنند. عوامل خطر خودکشی مرتبط با افسردگی درمان نشده عبارتند از: سابقه خانوادگی اختلال روانی یا سوء مصرف مواد سابقه خانوادگی آزار جسمی یا جنسی قبلاً اقدام به خودکشی کرده بود داشتن اعضای خانواده یا دوستانی که اقدام به خودکشی کرده اند داشتن اختلالات روانی و سوء مصرف مواد نگهداری اسلحه در خانه اگر شما یا شخصی که می شناسید دارای عوامل خطر برای خودکشی است و همچنین علائم هشدار دهنده را نشان داده است، فوراً از یک متخصص مراقبت های بهداشت روان کمک بگیرید. همچنین فرد را تنها نگذارید. مردم اغلب قبل از اقدام به خودکشی در مورد خودکشی صحبت می‌کنند، بنابراین به صحبت‌های آن شخص دقت کنید. علائم هشدار دهنده خودکشی عبارتند از: صحبت کردن، نوشتن، یا فکر کردن در مورد کشتن یا صدمه زدن به خود یا تهدید به انجام این کار افسردگی (غم و اندوه عمیق، از دست دادن علاقه، مشکل در خواب و خوردن) که بدتر می شود داشتن "آرزوی مرگ"؛ وسوسه کردن سرنوشت با قبول خطراتی که می تواند منجر به مرگ شود - برای مثال رانندگی از چراغ قرمز از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلاً به آنها اهمیت می داد اظهار نظر در مورد ناامید، درمانده یا بی ارزش بودن سامان دادن به امور، گره زدن سرهای شل یا تغییر وصیت نامه گفتن جملاتی مانند "اگر اینجا نبودم بهتر بود" یا "می خواهم بیرون بروم" تغییر ناگهانی از حالت بسیار غمگین به بسیار آرام یا خوشحال به نظر می رسد ملاقات ناگهانی یا تماس با افرادی که برایشان مهم است صحبت از خودکشی افزایش مصرف الکل یا مصرف مواد مخدر نوشتن یادداشت خودکشی تماشای گزارش‌های قتل و/یا خودکشی که در رسانه‌ها منتشر شده است انجام جستجوهای آنلاین در مورد راه های خودکشی جستجوی روش هایی برای خودکشی، مانند گرفتن اسلحه یا قرص بیش از 80 درصد از افراد مبتلا به افسردگی بالینی را می توان با شناخت زودهنگام، مداخله و حمایت با موفقیت درمان کرد. افسردگی سالانه 21 میلیون نفر از جمله بخش بزرگی از جمعیت شاغل را تحت تاثیر قرار می دهد. افراد مبتلا به افسردگی درمان نشده معمولا می توانند سر کار بروند. اما زمانی که به آنجا برسند، ممکن است تحریک پذیر، خسته و در تمرکز مشکل باشند. افسردگی درمان نشده کار خوب را برای کارکنان دشوار می کند. اکثر مردم بهترین کار را با درمان افسردگی با استفاده از روان درمانی، داروها یا ترکیبی از هر دو. برای افسردگی مقاوم به درمان، افسردگی که به دارو پاسخ نمی دهد، درمان های جایگزین وجود دارد. یک مثال، درمان تشنج الکتریکی یا ECT است. همچنین TMS، تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال، یا اسپری جدید کتامین داخل بینی وجود دارد. Source link

[myhealthybody]

چرا سلامت روان بر سلامت جسم تأثیر می‌گذارد؟

سلامت روان و سلامت جسم به طور پیچیده‌ای به یکدیگر مرتبط هستند و تأثیرات متقابلی بر یکدیگر دارند. مطالعات متعدد نشان داده‌اند که مشکلات روانی نظیر استرس، اضطراب و افسردگی می‌توانند به بیماری‌های جسمانی مانند دیابت، بیماری‌های قلبی و اختلالات گوارشی منجر شوند. از سوی دیگر، بیماری‌های جسمی نیز می‌توانند سلامت روان را تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد احساس اضطراب، افسردگی ��ا کاهش کیفیت زندگی شوند. در این مقاله، ارتباط بین سلامت روان و جسم بررسی می‌شود و دلایل این تأثیرات متقابل توضیح داده می‌شود. همچنین به سوالات متداول مخاطبان در این زمینه پاسخ داده خواهد شد.

رابطه سلامت روان و جسم

1. ارتباط مغز و بدن

سیستم عصبی مرکزی و محیطی: مغز از طریق سیستم عصبی با سایر اعضای بدن در ارتباط است. احساسات، افکار و استرس‌های روانی از طریق این سیستم به بدن منتقل می‌شوند و عملکرد آن را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA): این محور نقش کلیدی در واکنش بدن به استرس دارد. استرس روانی می‌تواند این محور را بیش‌فعال کند و منجر به تولید بیش‌ازحد کورتیزول (هورمون استرس) شود که اثرات منفی بر بدن دارد.

2. سیستم ایمنی

تأثیرات استرس بر ایمنی: استرس طولانی‌مدت می‌تواند باعث کاهش فعالیت سیستم ایمنی و افزایش خطر عفونت‌ها و بیماری‌های مزمن شود.

التهاب مزمن: مشکلات روانی مانند افسردگی می‌توانند باعث افزایش التهاب در بدن شوند که با بیماری‌هایی مانند دیابت، آرتریت و بیماری‌های قلبی مرتبط است.

3. رفتارهای مرتبط با سلامت

عادات ناسالم: مشکلات روانی ممکن است منجر به رفتارهای ناسالم مانند پرخوری، استعمال دخانیات، یا مصرف الکل شوند که این رفتارها خود بر سلامت جسم تأثیر منفی دارند.

نقص در خودمراقبتی: افراد مبتلا به اختلالات روانی ممکن است انگیزه کافی برای رعایت رژیم غذایی سالم، ورزش یا مراقبت‌های پزشکی نداشته باشند.

اثرات مشکلات روانی بر سلامت جسم

1. تأثیر استرس بر بدن

استرس مزمن یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر سلامت جسمانی است.

بیماری‌های قلبی-عروقی: استرس می‌تواند فشار خون را افزایش داده و باعث التهاب عروق شود که خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهد.

مشکلات گوارشی: استرس می‌تواند منجر به مشکلاتی مانند سندرم روده تحریک‌پذیر (IBS)، زخم معده و سوءهاضمه شود.

سردرد و میگرن: استرس می‌تواند یکی از عوامل اصلی بروز سردردهای تنشی و میگرن باشد.

2. افسردگی و سلامت جسم

خستگی مزمن: افسردگی اغلب با احساس خستگی مداوم همراه است که می‌تواند عملکرد روزانه فرد را مختل کند.

بیماری‌های متابولیک: افسردگی ممکن است با افزایش وزن یا کاهش وزن غیرطبیعی و اختلال در متابولیسم مرتبط باشد.

درد مزمن: افراد مبتلا به افسردگی اغلب از دردهای جسمانی مانند کمردرد یا درد مفاصل شکایت می‌کنند.

3. اضطراب و تأثیرات جسمانی آن

افزایش ضربان قلب: اضطراب می‌تواند ضربان قلب را افزایش داده و فشار بیشتری به قلب وارد کند.

مشکلات تنفسی: حملات پانیک یا اضطراب شدید ممکن است باعث تنگی نفس شوند.

ضعف سیستم ایمنی: اضطراب مزمن می‌تواند توانایی بدن در مبارزه با عفونت‌ها را کاهش دهد.

اثرات سلامت جسم بر سلامت روان

1. بیماری‌های مزمن و افسردگی

بیماری‌های مزمنی مانند دیابت، سرطان یا بیماری‌های قلبی می‌توانند باعث ایجاد احساس ناامیدی یا اضطراب در بیماران شوند.

درد مزمن نیز به شدت با افسردگی �� کاهش کیفیت زندگی مرتبط است.

2. ناتوانی جسمانی و اضطراب

ناتوانی‌های جسمانی، مانند از دست دادن توانایی حرکت یا فعالیت‌های روزمره، می‌توانند منجر به احساس اضطراب و کاهش اعتمادبه‌نفس شوند.

3. تغییرات هورمونی

بیماری‌های مرتبط با عدم تعادل هورمونی، مانند کم‌کاری یا پرکاری تیروئید، می‌توانند مستقیماً بر خلق‌وخو و وضعیت روانی تأثیر بگذارند.

راهکارهای تقویت سلامت روان و جسم

1. مدیریت استرس

تکنیک‌های آرامش‌بخش: مدیتیشن، یوگا، و تمرینات تنفس عمیق می‌توانند به کاهش استرس و افزایش آرامش کمک کنند.

اولویت‌بندی وظایف: سازماندهی کارها و اجتناب از فشار بیش‌ازحد می‌تواند سطح استرس را کاهش دهد.

2. ورزش منظم

ورزش نه تنها سلامت جسم را بهبود می‌بخشد، بلکه با ترشح اندورفین به کاهش علائم افسردگی و اضطراب کمک می‌کند.

ورزش‌های هوازی مانند پیاده‌روی، دویدن و شنا برای کاهش استرس و بهبود خلق‌وخو مفید هستند.

3. تغذیه سالم

مصرف غذاهای غنی از مواد مغذی مانند ویتامین‌های B، C و D، اسیدهای چرب امگا-3 و آنتی‌اکسیدان‌ها می‌تواند به سلامت روان و جسم کمک کند.

پرهیز از غذاهای فرآوری‌شده و شکر افزوده به کاهش نوسانات خلقی کمک می‌کند.

4. خواب کافی

خواب مناسب نقش کلیدی در بازسازی سلول‌های بدن و کاهش استرس دارد.

ایجاد یک برنامه خواب منظم و اجتناب از استفاده از وسایل الکترونیکی قبل از خواب به بهبود کیفیت خواب کمک می‌کند.

5. حمایت اجتماعی

تعاملات اجتماعی مثبت و دریافت حمایت از دوستان و خانواده می‌تواند سلامت روان و جسم را تقویت کند.

شرکت در گروه‌های حمایتی یا فعالیت‌های اجتماعی نیز مفید است.

سوالات متداول

1. چگونه می‌توانم اثرات استرس بر بدن خود را کاهش دهم؟

تمرینات تنفس عمیق، ورزش منظم، مدیتیشن و استفاده از تکنیک‌های مدیریت زمان می‌توانند به کاهش اثرات استرس کمک کنند.

همچنین، مشورت با روان‌درمانگر یا مشاور در موارد استرس شدید توصیه می‌شود.

2. آیا مشکلات جسمانی می‌توانند باعث افسردگی شوند؟

بله، بیماری‌های مزمن، دردهای طولانی‌مدت و ناتوانی‌های جسمانی می‌توانند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.

3. آیا تغذیه می‌تواند بر سلامت روان تأثیر بگذارد؟

بله، رژیم غذایی سالم می‌تواند خلق‌وخو و سطح انرژی را بهبود بخشد. مواد مغذی مانند امگا-3 و ویتامین‌های گروه B نقش مهمی در سلامت روان دارند.

4. آیا ورزش می‌تواند به کاهش اضطراب کمک کند؟

بله، ورزش با کاهش سطح کورتیزول و ترشح اندورفین می‌تواند علائم اضطراب را کاهش دهد.

5. چگونه می‌توانم همزمان سلامت جسم و روان خود را بهبود بخشم؟

ایجاد تعادل میان کار و زندگی، ورزش منظم، تغذیه سالم، خواب کافی و دریافت حمایت اجتماعی از بهترین راه‌ها برای بهبود همزمان سلامت جسم و روان هستند.

نتیجه‌گیری

سلامت روان و سلامت جسم به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و نمی‌توان آن‌ها را جدا از هم در نظر گرفت. استرس، اضطراب و افسردگی می‌توانند اثرات مخربی بر سلامت جسمانی داشته باشند، در حالی که بیماری‌های جسمی نیز می‌توانند وضعیت روانی فرد را تحت تأثیر قرار دهند. مدیریت استرس، تغذیه سالم، ورزش منظم و خواب کافی از مهم‌ترین روش‌ها برای حفظ سلامت کلی هستند. در صورت بروز مشکلات روانی یا جسمانی، مشاوره با پزشک یا متخصص روان‌شناسی می‌تواند راهکارهای مؤثری ارائه دهد.

[maryam1369]

فال شب یلدا؛ پیام‌آور عشق، امید و روشنایی در بلندترین شب سال

فال شب یلدا یکی از زیباترین و معنوی‌ترین رسوم ایرانی است که از دیرباز تاکنون در جمع‌های خانوادگی ما حضور دارد. این رسم جذاب، با گشودن دیوان حافظ و خواندن اشعاری الهام‌بخش، پیامی از دل تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین به ما می‌رساند. فال شب یلدا فقط یک سنت نیست؛ بلکه پلی است میان گذشته و اکنون، که امید و عشق را در بلندترین شب سال برایمان به ارمغان می‌آورد.

هر بیت حافظ که در این شب تفسیر می‌شود، مانند چراغی است که مسیری جدید به آینده‌مان نشان می‌دهد. فال شب یلدا فرصتی برای بازنگری در آرزوها و رویاهاست؛ لحظه‌ای برای تأمل در آنچه گذشته و امید به آنچه پیش رو داریم.

امسال، یلدا را با گرفتن فال حافظ و یافتن پیام‌های دلنشین این شاعر بزرگ، متفاوت‌تر از همیشه تجربه کنید. شبی که تاریکی‌اش یادآور قدرت روشنایی و طولانی‌ترین شب سالش نشانی از پیروزی عشق و امید بر ناامیدی است. یلدایتان پربرکت و فال حافظتان نیکو باد!

[urdu-poetry-lover]

سادگی پر اس کی مر جانے کی حسرت دل میں ہے

بس نہیں چلتا کہ پھر خنجر کفِ قاتل میں ہے

دیکھنا تقریر کی لذت کہ جو اس نے کہا

میں نے یہ جانا کہ گویا یہ بھی میرے دل میں ہے

گرچہ ہے کس کس برائی سے ولے باایں ہمہ

ذکر میرا مجھ سے بہتر ہے کہ اس محفل میں ہے

بس ہجومِ ناامیدی خاک میں مل جائے گی

یہ جو اک لذت ہماری سعیُ بے حاصل میں ہے

رنج رہ کیوں کھینچتے واماندگی کو عشق ہے

اٹھ نہیں سکتا ہمارا جو قدم منزل میں ہے

جلوہ زار آتشِ دوزخ ہمارا دل سہی

فتنہ شور قیامت کس کے آب و گل میں ہے

ہے دل شوریدہُ غالب طلسم پیچ و تاب

رحم کر اپنی تمنا پر کہ کس مشکل میں ہے

غالب

[googlynewstv]

غلطیاں اس کی، سزا وار دوسرے؟

تحریر:سہیل وڑائچ۔۔۔۔۔۔۔بشکریہ:روزنامہ جنگ لڑائی تو خاص خان اور عسکری خان کے آپسی اختلافات سے شروع ہوئی تھی مگر سزا وار عام خان، غریب خان اور بے گناہ خان ٹھہر رہے ہیں۔ عدم استحکام، بے یقینی اور ناامیدی سے تو عامیوں، غریبوں اور بے گناہوں کا نقصان ہو رہا ہے۔ خاص خان مقبول ہے، یہ عاجز خان درجنوں بار اس کی رہائی، دھاندلی کمیشن کے قیام اور خاص خان کے خلاف بے بنیاد الزامات کے خاتمے کی بات کر چکا ہے مگر…

[winyourlife]

مثب سوچ کا زندگی میں کردار

مثبت سوچ کامیابی کا پہلا زینہ ہے۔ اچھی اور مثبت سوچ انسان کی ذہنی و جسمانی صحت پر بھی بہترین اثرات مرتب کرتی ہے۔ جس انسان کی سوچ جتنی مثبت ہو گی اس کی ذہنی استعداد اتنی ہی بہتر ہو گی اور جب انسان ذہنی طور پر چاق و چوبند ہوگا تو یقیناً اس کی جسمانی صحت پر بھی بہت خوشگوار اثر پڑے گا۔ صحت مند دل و دماغ ہمیشہ کامیابی کی جانب گامزن رہتے ہیں۔ کہا جاتا ہے ’’منفی سوچ اور پاؤں کی موچ انسان کو کبھی آگے نہیں بڑھنے دیتی۔‘‘ اور یہ بات سو فیصد درست ہے۔ بےشک زندگی کے کسی بھی موڑ پر حالات کے آگے سپر ڈالنے سے، منفی سوچنے سے زندگی ایک جگہ تھم جاتی ہے جبکہ ناموافق حالات میں بھی مثبت سوچ کا حامل شخص ہر مشکل سے نبرد آزما ہونے کے ہنر سے بخوبی آگاہ ہوتا ہے۔ حالات کا ڈٹ کر مقابلہ کرنا اور اپنی سوچوں میں مایوسی و ناامیدی کو جگہ نہ دینا ہی کامیابی سے ہم کنار کرتا ہے۔ کسی بھی مقابلے میں شریک ہوتے وقت ہار کے خوف سے منفی سوچوں میں گھرے رہنا ہار کا باعث بنتا ہے۔ ہار مزید مایوس کر دیتی ہے اور یوں مایوسی سے ناامیدی جنم لیتی ہے جو سراسر گناہ ہے۔ جبکہ ہار جیت سے قطع نظر کسی بھی مقابلے کا حصہ بننا، جیت کی لگن رکھنا کامیابی سے ہم کنار کرتا ہے۔ 

ایسے میں بالفرض انسان ہار بھی جائے تو مثبت سوچ اسے مایوسی کے اندھیروں میں نہیں دھکیلتی، ناامید نہیں کرتی بلکہ اگلی بار مزید محنت، کوشش اور جہدوجہد کا سبق دیتی ہے، جس سے آگے بڑھنے کی لگن پیدا ہ��تی ہے اور بالآخر جیت انسان کا مقدر بن جاتی ہے۔ مثبت سوچ انسان کو کندن بنا دیتی ہے۔ زندگی کے اتار چڑھاؤ میں ہمیں ہمت و حوصلے سے ہم کنار کرتی ہے۔ دکھ اور سکھ زندگی کا اٹوٹ حصہ ہیں لیکن صبر، برداشت اور حوصلہ ہمیں چٹان بنا دیتا ہے اور یہ صبر و تحمل ہمیں ہماری مثبت سوچ سے ہی حاصل ہوتا ہے۔ منفی سوچ والے کبھی دکھ درد سے نکل نہیں پاتے۔ اب یہ انسان کے اپنے ہاتھ میں ہے کہ وہ ساری عمر دکھوں کو رونا چاہتا ہے یا ہمت و حوصلے سے آگے بڑھ جاتا ہے۔ زندگی میں حاصل ہونے والی اَن گنت کامیابیاں مثبت سوچ ہی کی مرہونِ منت ہوتی ہیں۔ منفی سوچوں کا حامل شخص ہمیشہ ڈر و خوف میں مبتلا رہتا ہے۔ ناکامی کا ڈر اسے دوسروں سے بدظن کر دیتا ہے۔ منفی سوچیں انسان کو ہمیشہ دوسروں کے خلاف سوچنے پر اکساتی ہیں، جن کی بدولت وہ انسان ازخود ناکامیوں سے دوچار ہوتا چلا جاتا ہے۔

مثبت سوچ ہمیں اندھیرے میں روشنی کی کرن عطا کرتی ہے۔ اچھے اور برے اعمال انسان کی اپنی سوچوں پر منحصر ہوتے ہیں۔ منفی سوچ اکثر انسانی مقاصد میں رکاوٹ بنتی ہے جبکہ مثبت سوچ ہمیشہ مقاصد کی راہ میں در آنے والی رکاوٹوں کو دور کرنے میں مدد دیتی ہے۔ مثبت سوچ عزائم پختہ کرتی ہے۔ ہمت و حوصلہ مثبت سوچ ہی فراہم کرتی ہے۔ درحقیقت مثبت سوچ انسان کی شخصیت کی تعمیر میں اہم کردار ادا کرتی ہے۔ انسان کا ہر عمل اس کی سوچ کا محتاج ہوتا ہے اور ہر اچھا یا برا عمل ہی دنیا کو بتاتا ہے کہ دکھائی دینے والے شخص کی سوچیں منفی ہیں یا مثبت۔ مثبت سوچ انسان کے کردار کی آئینہ دار ہوتی ہے اور انسانی کردار کی پختگی میں معاون ثابت ہوتی ہے۔ مثبت سوچ خوشگوار و صحت مند زندگی کے ساتھ ساتھ کامیابیوں کی ضمانت بھی ہوتی ہے۔ ایسی سوچ کے حامل افراد نہ صرف خوش و خرم رہتے ہیں بلکہ دوسروں کےلیے بھی خوشیاں فراہم کرنے میں دریغ سے کام نہیں لیتے اور یہ تو طے ہے کہ جو دوسروں کےلیے اچھا سوچتا ہے، دوسروں کی کامیابیوں پر خوش ہونا جانتا ہے، دوسروں کو سراہنا جانتا ہے، خود اس کے لیے اللہ تعالیٰ آسانیاں فراہم کرتے ہیں۔

بعض اوقات کسی بھی مایوس انسان کے لیے چند حوصلہ افزا الفاظ ’’ڈوبتے کو تنکے کا سہارا‘‘ کے مصداق نئی زندگی عطا کرنے کا باعث بن جاتے ہیں۔ یہ حوصلہ افزا الفاظ بھی ہم دوسرے کو تب ہی کہہ سکتے ہیں جب ہم واقعی کسی کی تکلیف کو دل سے محسوس کرتے ہوئے خود کو اس کی جگہ رکھ کر سوچیں، تب ہی مثبت سوچ پیدا ہو گی اور وہی سوچ ہم میں خدمتِ خلق کا جذبہ پیدا کرے گی۔ یہ زندگی جو رب کی عطا ہے اور اس بات سے سبھی واقف ہیں کہ یہ زندگانی چار دن کی ہے۔ نہ جانے کب کہاں کس کی زندگی کا چراغ گل ہو جائے، یہ کوئی نہیں جانتا۔ اس چار روزہ زندگی میں اچھی اور مثبت سوچ اچھے اخلاق کو جنم دینے کا باعث بن سکتی ہے اور پھر انسان مر بھی جائے تو اس کا اخلاق اسے ہمیشہ زندہ رکھتا ہے۔

ریحانہ اعجاز  

بشکریہ ایکسپریس نیوز

[drkhaterehmalekian]

مطلب 16 از 16مطلب، پیرامون اصالت وجود. امید همان پرنده‌ای است که همیشه در دل ما می‌خواند، حتی زمانی که همۀ درها به‌نظر بسته می‌آیند. این احساس، نیرویی است که ما را به سوی آینده‌ای روشن‌تر هدایت می‌کند و نشانگر آن است که زندگی معنایی عمیق‌تر از سختی‌های روزمره دارد. درواقع، امید به ما کمک می‌کند تا در مواجهه با چالش‌ها و ناکامی‌ها، رو به جلو حرکت کنیم و به خود و توانایی‌های‌مان باور داشته باشیم. این احساس، ما را ترغیب می‌کند تا از تاریکی بگذریم و به سوی نور حرکت کنیم، زیرا می‌دانیم که در پشت هر شکستی یک فرصت نهفته است. چه چیزی در زندگی شما بیشترین انگیزه را برایتان فراهم می‌کند تا امیدتان را حفظ کنید؟ چگونه می‌توانید در لحظات ناامیدی، چرایی و معنا را در زندگی خود دوباره پیدا کنید؟ #امیدواری #زندگی_بهتر #روانشناسی_مثبت #چالش_زندگی #آینده_روشن #دکتر_خاطره_ملکیان

[bigbang3445]

دانلود کتاب های الکترونیکی

افسردگی، مهمان ناخوانده بسیاری از انسان‌هاست و نویسندگان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بسیاری از بزرگ‌ترین نویسندگان تاریخ، با این بیماری دست و پنجه نرم کرده‌اند و آثارشان آینه‌ای از درون تاریک و روشن این تجربه بوده است. در این نوشتار، نگاهی خواهیم داشت به برخی از این نویسندگان و تأثیر افسردگی بر آثارشان.

چرا نویسندگان بیشتر مستعد افسردگی هستند؟

شاید این سوال برای بسیاری پیش بیاید که چرا نویسندگان بیشتر از افراد دیگر مستعد افسردگی هستند؟ پاسخ این سوال می‌تواند در چند عامل نهفته باشد:

تنهایی خلاق: نویسندگان اغلب برای خلق آثارشان به تنهایی نیاز دارند. این انزوا می‌تواند به احساس تنهایی و افسردگی منجر شود.

فشارهای روانی: نویسندگان اغلب تحت فشار هستند تا آثار برجسته‌ای خلق کنند. این فشار می‌تواند به استرس و اضطراب و در نهایت افسردگی منجر شود.

مواجهه با موضوعات تاریک: بسیاری از نویسندگان به موضوعاتی مانند مرگ، عشق نافرجام و رنج بشری می‌پردازند که می‌تواند تأثیر منفی بر روحیه آن‌ها داشته باشد.

نوسانات خلقی: خلاقیت و افسردگی گاهی اوقات در یک طیف قرار می‌گیرند. نوسانات خلقی شدید می‌تواند هم به خلق آثار هنری زیبا و هم به افسردگی منجر شود.

برخی از نویسندگان افسرده و آثارشان

ویرجینیا وولف: یکی از مشهورترین نویسندگان زن قرن بیستم که به افسردگی شدید مبتلا بود و در نهایت دست به خودکشی زد. آثار او مانند "به فانوس دریایی" و "خانم دالووی" پر از نمادهای افسردگی و احساس تنهایی هستند.

ارنست همینگوی: نویسنده آمریکایی که به دلیل سبک مینیمالیستی و توصیفات دقیقش شناخته می‌شود. همینگوی نیز با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کرد و در نهایت به زندگی خود پایان داد. آثار او مانند "کهن‌سال و دریا" و "وداع با اسلحه" حاوی مضامین ناامیدی و پوچی هستند.

سیلویا پلات: شاعر و نویسنده آمریکایی که در سن 30 سالگی به زندگی خود پایان داد. آثار او مانند "شیشه زنگوله" و "آریل" پر از تصاویر تاریک و احساسات منفی هستند.

فیودور داستایفسکی: نویسنده روسی که آثارش به دلیل پرداختن به مسائل فلسفی و روانشناختی شناخته می‌شود. داستایفسکی نیز با افسردگی و تشنج دست و پنجه نرم می‌کرد و این موضوع در آثارش به وضوح دیده می‌شود.

تأثیر افسردگی بر آثار ادبی

افسردگی می‌تواند بر آثار ادبی به روش‌های مختلفی تأثیر بگذارد:

مضامین تاریک و ناامیدانه: بسیاری از آثار نویسندگان افسرده، پر از مضامین تاریک و ناامیدانه مانند مرگ، تنهایی و پوچی است.

شخصیت‌های پیچیده و چند بعدی: نویسندگان افسرده اغلب شخصیت‌هایی را خلق می‌کنند که با مشکلات روانی دست و پنجه نرم می‌کنند و این شخصیت‌ها برای خوانندگان بسیار جذاب هستند.

زبان و سبک منحصر به فرد: افسردگی می‌تواند بر سبک نگارش نویسنده تأثیر بگذارد و باعث شود که او از زبان و سبک‌های منحصر به فردی استفاده کند.

چگونه با آثار نویسندگان افسرده ارتباط برقرار کنیم؟

خواندن آثار نویسندگان افسرده می‌تواند تجربه عمیقی باشد. برای درک بهتر این آثار، می‌توانیم:

زمینه تاریخی و اجتماعی آثار را بررسی کنیم: آشنایی با شرایط زندگی و دوران نویسنده به ما کمک می‌کند تا بهتر بتوانیم آثار او را درک کنیم.

به دنبال نمادها و مفاهیم نهفته در آثار باشیم: بسیاری از آثار ادبی پر از نمادها و مفاهیمی هستند که به درک بهتر شخصیت‌ها و داستان کمک می‌کنند.

با دیگر خوانندگان در مورد آثار این نویسندگان گفتگو کنیم: گفتگو با دیگران به ما کمک می‌کند تا دیدگاه‌های مختلفی را در مورد یک اثر ادبی بشنویم.

در پایان، اگر به آثار نویسندگان افسرده علاقه‌مند هستید، می‌توانید به کتابفروشی‌ها مراجعه کرده یا به صورت آنلاین کتاب‌های الکترونیکی آن‌ها را دانلود کنید. با خواندن این آثار، می‌توانیم به دنیای درونی نویسندگان سفر کنیم و درک بهتری از تجربه‌های انسانی پیدا کنیم.

کلمات کلیدی: نویسنده، افسردگی، ادبیات، آثار ادبی، دانلود کتاب های الکترونیکی، ویرجینیا وولف، ارنست همینگوی، سیلویا پلات، فیودور داستایفسکی

نکته: اگر شما نیز با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنید، حتماً به دنبال کمک حرفه‌ای باشید. درمانگران و روانشناسان می‌توانند به شما کمک کنند تا با این بیماری مقابله کنید.

[sayron]

افسانه خانم (۱) - محیا (۱)

اونشب تا صبح خواب به چشم هیچ مردی توی ساختمون ما نرفت... تا صبح کل ساختمون میلرزید... صدای نعره های زنونه ولی پشم ریزون افسانه خانم ساختمون و بدن ما رو میلرزوند... و صدای ضجه و التماس یه مرد (!!!!)... مردی که صدای به در و دیوار کوبیده شدنش مثل زلزله، لرزه بر اندام ساختمون و مردهای دیگه مینداخت!... محیا، همسر من و همه زنان و دختران ساختمون ولی حس متفاوتی داشتن... حس غرور و افتخار... حس برتری... اینو از نگاه های سنگین محیا به خودم متوجه میشدم... نگاه ترسناکش بدنمو میلرزوند... با هر لرزشی که به ساختمون وارد میشد نیشخند تحقیرآمیزی میزد و بهم نگاه میکرد... صدای فریاد های کمک خواهی و التماس اون مرد بیچاره جیگر آدم رو میسوزوند... جوری ضجه میزد و التماس میکرد که میشد از توی صداش نهایت وحشت و ترس رو متوجه شد. انگار امیدی به نجات نداشت چون میشد از عجز و لابه های گریانش ناامیدی نسبت به زندگی رو درک کرد... ولی اون نگون بخت چاره ای هم بجز التماس کردن و ضجه زدن نداشت...

نزدیک صبح بود که صداش قطع شد... شرق افق تازه نیلی شده بود. دلم به دلهره افتاد... دویدم به سمت درب واحد و وارد راهرو شدم... تا چشمم به آقا منصور و مهران و رسول افتاد؛ یادم اومد!... یادم اومد!

یادم اومد؛ اولین باری رو که شتابان رفتیم دم درب واحد افسانه خانم!... اولین باری که صدای نعره های یه زن عضلانی و قدرتمند چهارستون ساختمون رو لرزوند... اولین باری که افسانه خانم، فحش های آبدار و رکیکش رو همراه کتک به تن نحیف مردش مینواخت و مرد بیچاره التماس میکرد و کتک میخورد! تازه به ساختمون ما اومده بودن... کمتر از یک هفته. شروع کردیم به در زدن... یدفه در باز شد و ما با دیدن اون صحنه در لحظه پشمااااااااااااااااممممممون فر خورد. 😳😳😳😱😱😱

یه زن نبود؛... یه ملکه بود... یه هیولا... یه خدااااااااا!... یه خدااااااای عضلانی و حیرت‌انگیز 😱😱😱🤯🤯🤯 بدنم یخ کرد... رنگ هر چهار نفرمون پرید و بدنامون لرزید... افسانه خانوم لخت و عور توی دهنه درب ورودی واحدش ظاهر شد... با بدنی که از زیر چونه تا روی انگشتان دست و پا با عضله کاور شده بود... لخت عووور! 😨😰😰😰 یه سیگار لای انگشتاش بود... یهو محیا و بقیه خانوم ها هم شال روی سر انداخته اومدن بیرون و صدای حیرتشون با دیدن بدن عضلانی و ورزیده افسانه خانم بلند شد. سینه های عضلانی افسانه بزرگ نبودن اما خیلی سفت و زیبا بودن. کص سفیدش بین کشاله های عضلانیش نورافشانی میکرد. با اون چهره خوشگل و جذاب و کاریزماتیک سیگار رو گذاشت گوشه لب قشنگش و گفت:« فرمایش؟...» رسول که همسایه طبقه پایینه گفت:« مزاحم نشده باشیم؟» افسانه خانم پک عمیقی به سیگار زد و گفت:« اتفاقاً مزاحم شدین... میخوای عذرخواهی کنی؟...» من یهو گفتم:« بله قطعا... عذر میخوام...وا...وا...وا...والا یه سری صداهایی اومد ترسیدیم گفتیم اتفاقی نیوفتاده با...» یهو افسانه زد وسط حرفمو گفت:« تو غلط کردی مرتیکه پفیوز که مزاحم شدی... کی بهتون اجازه داد بیاین در خونه منو بزنید عوضیا... گوه خوردین که مزاحم شدین!...» چنان عصبانی بود و بدن عضلانیش دم کرده بود که جوری بهم نگاه کرد که بدنم لرزید... مهران گفت:« خانووووم خیلی شرمنده ایم که مزاحم شدیم... راستش دلمون به حال آقا موسی سوخت... » هر چهارتا از ترس خشکمون زد و میخکوب شدیم... چون افسانه خانم این بدن سوپر عضلانی رو تکون داد و با سرعت مثل یه ببر نیم قدم اومد جلو و گردن مهران رو گرفت و کشیدش سمت خودش و رخ به رخ با همون لهجه افغانی و خشمگین گفت:« ای مادر جنده حرومزاده...» معلوم بود که شروع کردن گردن مهران رو توی مشتش فشار بده چون مهران نفسش حبس شد و سریع ساعد های عضلانی افسانه خانم رو گرفت و بدنش به شدت شروع به لرزش کرد. افسانه ادامه داد:« فضولیش به تو نیومده کونده... مرد خودمه... کونی خودمه... اختیارش رو دارم... ماااااال منه!... ماااااال من!...» منصور یدفه با تته پته گفت:« ب... ب... ب... بله درست میفرمایید... تو رو خدا ما رو ببخشید... گوه خوردیم مزاحم شدیم... » افسانه گردن مهران رو یکم شل کرد و اون نفسی کشید اما چنان پرتش کرد که خورد به در آسانسور طبقه و روی زمین ولو شد. پاگرد طبقه پر شده بود از زن ها و مردای همسایه طبقات... یهو صدای محیا رو شنیدم که با زنهای رسول و منصور و مهران پچ پچ میکنه و میگه:« وااااااای ببین چه بدنی داره!!!!! 🤤» یکیشون یهو گفت:« یعنی با همچین بدنی شوهرشو کتک‌میزنه؟!!!... طرف زنده مونده؟!!!😏😆» و ریز ریز میخندیدن. برگشتم نگاهی بهشون کردم. محیا یه نگاه عجیب که پر بود از تنفر و غرور و افتخار بهم کرد و لبشو غنچه‌کرد و با گفتن:« گوگولی کردنی...» چشمکی بهم زد و سه تایی زدن زیر خنده. دوباره بدنم لرزید... « گوگولی کردنی» لقبی هست که من موقعی که میخوام محیا رو بکنم بهش میدم... حتی قورت دادن آب دهنمم مشکل بود از ترس!... منصور گفت:« ولی به خداااا خانوم گناه داره... موسی خیلی ضعیف تر از شماس... ما نگران شدیم که...» یهو افسانه در خالی که دود سیگار رو بیرون میداد و زد وسط حرف منصور و گفت:« نگران شدین که بمیره؟!!!... هه😏...» اومد جلو دستش رو بلند کرد و من اینکه منصور از ترس نتونست تکون بخوره رو دیدم. شروع کرد خیلی آروم روی صورت منصور سیلی های آروم بزنه و گفت:« نترس جنده کوچولو... اگه من نخوام نمیمیره... جونش تو دست منه... چون ماااال منه!... کونی جنده ی کردنی منه!... منم که تصمیم میگیرم کی بمیره... جونش تو دست منه!... من! خداااااش منم... توی ضعیفه کردنی نفله هم اگه مال من بودی... حالا تربیتت میکردم... 😠 » منصور خودشو با وحشت کشید عقب.

افسانه خانم سرش رو چرخوند و به موسی گفت:« ضعیفه!... بیا اینجا ببینم...» موسی یه مرد تقریبا فربه با هیکل درشته... چهار دست و پا اومد جلوی درب ورودی... صدای حیرت از همه بلند شد 😱😱😱😱🤯🤯🤯🤯 مرد بیچاره لخت و عوووور بود و سراسر بدنش سیاه و کبود و خونین و مالی!... افسانه خانم انقدر با شلاق و کمربند زده بودش که از جای رد شلاق خون جاری بود... بدنش از کبودی باد کرده بود. از خجالت اصلا نمیتونست سرش رو بلند کنه. یه قلاده چرمی به گردنش بسته شده بود. اومد جلوی پای افسانه خانوم و چمبره زد... افسانه خانم بهش اشاره کرد و موسی شروع کرد به بوسیدن و لیسیدن پاهای عضلانی افسانه. افسانه با حالت تحقیرآمیزی گفت:« این بنده و برده ی منه... موسی من!... این مال منه!... حیوون خونگی منه!... خوب نگاهش کنید... هیچی نیست... هیچی!... من مالکش هستم... و اختیار کاملش رو دارم... کامل!... اختیار جونش، جسمش و روحش... هر سه مال منه!... میتونم جونشو بگیرم... چون جونش لای انگشتان منه... خداش منم... من!... معبودش منم... من!... من برترم...هنوز به تربیت احتیاج داره و من تربیتش میکنم... هر وقت و هر جور که دلم بخواد... کسی اعتراضی داره؟» رنگ همه مردهای جمع پریده بود و ما چهار نفر پشمامون ریخته بود. زنها با لذت تماشا میکردن و مردها با وحشت!... زنها پچ پچ میکردن و رشک بردن به افسانه خانوم از توی چشمانشون میبارید... معلوم بود که هر زنی دوس داره مثل افسانه خانوم باشه... زنها با هم پچ پچ میکردن و ریز میخندیدن. محیا یهو توز گوشم گفت:« اوووووف... ببین سپهر!... چطوری رونهای زنشو داره میخوره... منم میخوام اینطوری جلوم سجده کنی جوجو!...» بدنم لرزید و محیا فهمید و گفت:« آوخیییی... ترسیدی 😏... نترس... خوشمزه س... 😏😆» افسانه خانوم ادامه داد:« حالا که کسی حرفی نداره؛ من بعد دوس ندارم کسی به هر دلیل و به هر عنوان موقع تربیت کردن حیوون خونگیم مزاحمم بشه!... این خونه مال منه و چهار دیواری اختیاری... هرکاری بخوام با بنده خودم میکنم... به نفع تونه که مشکلی نداشته باشید... مخصوصاً شما مردای نفله ی ضعیف... و الا... خودم شخصا به حسابتون میرسم کونده ها!... 😠😡» بعدش یهو سیگارش رو روی سر موسی خاموش کرد... بیچاره دم نزد... چنگ زد لای موهای موسی و موهاشو کشید و بدنش رو کشید بالا... صدای آخ از نهادش بلند شد ولی با افسانه با اون دستش همچین مشتی به صورت موسی زد و گفت:« خفه شو توله!...» که موسی پرت شد و با سر خورد به چهارچوب فولادی درب. موهای کنده شده موسی لای انگشتای افسانه موند. افسانه خانوم با اون هیبت و هیکل شگفت انگیز خم شد. دوباره چنگ زد توی موهای موسی و راحت از موهاش بلندش کرد... دیگه صدای موسی در نیومد و بی صدا اشک میریخت. افسانه کاری کرد که لرزش تن و بدن مردها و لذت و هیجان زنها چند برابر شد. 🤯🤯🤯

موسی رو دوزانو کرد و کص سفید و تپلش رو گذاشت دهن موسی... 😱😱😱 سر موسی رو‌ به کص خودش فشار میداد و موسی با سرعت کص ارباب قدرتمند خودشو میخورد... یدفه افسانه خانوم دستشو گذاشت پشت گردن موسی و نیم قدم اومد جلو... جوری که موسی رفت بین پاهای عضلانی افسانه و تحت فشار کشاله های عضلانی افسانه قرار گرفت و دقیقا زیر کص افسانه. بخاطر همین سرش رو گرفت بالا... هیچ مقاومتی نمیکرد موسی!... افسانه یهو کل عضلات پاهاش رو سفت کرد... سر موسی رو به کصش فشار داد و اووووو مااااااای گاااااااااد 😱🤯😱🤯 افسانه خانوم شروع کرد به شاشیدن توی دهن شوهر خودش... اونم مقابل چشم ۱۰-۱۵ نفر مرد و زن... همه زنها با لذت گفتن:« وااااااای... 🤤» معلوم بود که همه خیس شدن و شوهرهاشون رو در اون پوزیشن زیر کص خودشون تصور کردن.

[bigbang3234]

دانلود کتاب 24 ساعت از زندگی یک زن

کتاب "24 ساعت از زندگی یک زن" اثر اشتفن تسوایک، رمانی است که با روایت جذاب و روان خود، مخاطبان بسیاری را شیفته خود کرده است. این رمان کوتاه اما پرمحتوا، به بررسی عمق احساسات و پیچیدگی‌های روان انسان در یک بازه زمانی کوتاه می‌پردازد. با این حال، مانند هر اثر ادبی دیگری، این رمان نیز از نقد و بررسی دور نمانده است. در این مقاله، به برخی از معایب و نقاط ضعف این رمان خواهیم پرداخت.

1. تک‌بعدی بودن شخصیت‌ها:

یکی از انتقاداتی که به این رمان وارد می‌شود، تک‌بعدی بودن شخصیت اصلی، یعنی زن جوانی است که درگیر یک بحران هویتی و عاطفی شده است. برخی منتقدان معتقدند که این شخصیت، بیشتر یک نماد از زنانی است که در جستجوی هیجان و آزادی هستند و کمتر به عنوان یک شخصیت پیچیده و چند وجهی قابل درک است.

2. پایان مبهم و باز:

پایان باز این رمان، در حالی که فضایی برای تفسیر و تحلیل شخصی مخاطب باز می‌گذارد، اما برای برخی از خوانندگان رضایت‌بخش نیست. برخی معتقدند که پایان داستان باید صریح‌تر و مشخص‌تر می‌بود تا بتوان به طور کامل به پرسش‌های ایجاد شده در طول داستان پاسخ داد.

3. تمرکز بر احساسات زنانه:

اگرچه تمرکز بر احساسات زنانه و درونیات یک زن، یکی از نقاط قوت این رمان است، اما برخی منتقدان معتقدند که این تمرکز بیش از حد، باعث شده تا سایر جنبه‌های داستان کمرنگ شود. به عنوان مثال، نقش شخصیت‌های مرد در داستان، به اندازه کافی پررنگ نیست و بیشتر به عنوان ابزاری برای نشان دادن احساسات زن اصلی استفاده می‌شوند.

4. کلیشه‌های ادبی:

برخی از منتقدان، این رمان را به استفاده از کلیشه‌های ادبی متهم می‌کنند. به عنوان مثال، تصویر زن جوانی که در جستجوی عشق و هیجان است و در نهایت به ناامیدی می‌رسد، کلیشه‌ای است که در بسیاری از آثار ادبی دیگر نیز دیده می‌شود.

5. محدودیت زمانی:

تمرکز داستان بر یک بازه زمانی 24 ساعته، اگرچه به ایجاد تنش و هیجان کمک می‌کند، اما باعث می‌شود که برخی از جنبه‌های شخصیت‌ها و داستان به طور کامل بررسی نشوند.

دانلود کتاب 24 ساعت از زندگی یک زن

با وجود این انتقادات، "24 ساعت از زندگی یک زن" همچنان یک رمان جذاب و خواندنی است که به بررسی عمق احساسات انسانی می‌پردازد. برای دانلود این کتاب می‌توانید از سایت‌های مختلف کتاب الکترونیکی استفاده کنید. با جستجوی عبارت "دانلود کتاب 24 ساعت از زندگی یک زن" در موتورهای جستجو، به منابع مختلفی دسترسی خواهید داشت.

نتیجه‌گیری:

"24 ساعت از زندگی یک زن" رمانی است که با وجود نقاط قوت فراوان، از برخی ضعف‌ها نیز رنج می‌برد. با این حال، این رمان همچنان اثری ارزشمند در ادبیات جهان است که به بررسی پیچیدگی‌های روان انسان می‌پردازد. خواندن این رمان می‌تواند برای هر کسی که به ادبیات و روانشناسی علاقه‌مند است، تجربه لذت‌بخشی باشد.

نکات ��هم:

دانلود قانونی: حتماً از منابع معتبر و قانونی برای دانلود کتاب استفاده کنید.

مطالعه عمیق: برای درک بهتر مفاهیم مطرح شده در کتاب، مطالعه‌ی عمیق و دقیق آن ضروری است.

بحث و تبادل نظر: پس از مطالعه‌ی کتاب، می‌توانید در مورد آن با دیگران بحث و تبادل نظر کنید تا درک بهتری از مفاهیم آن به دست آورید.

با توجه به این نکات، می‌توانید از مطالعه‌ی این رمان جذاب لذت ببرید و به بررسی جوانب مختلف آن بپردازید.

[bufekoor]

شب بیست‌ویکم تیر - دو و سی‌و‌شش دقیقه شب

شام نذری آشغال نصفه بود، نخوردم.

سوسیس تکراری بود، باز نخوردم

به مامان گفتم چیزی درست نکن، چون می‌دانستم تخم‌مرغی‌ست. باز املت درست کرد برایم؛ ذره‌ای مزه کردم، اما نخوردم.

مامان حوصله‌ی آشپزی ندارد. مدت‌هاست که غذای خوبی نخورده‌ام.

حوصله‌ی زندگی هم ندارد. همه‌ش یاس و ناامیدی. حق دارد. تا جایی که یادم است خانه‌مان محل دعوا و جدل و بحث بوده و شادی‌هامان کم‌رنگ و الکی.

رفتم چای شیرین کوفت کنم، چای سرد بود. پنیر بی‌خاصیت شیراز و کره‌ی شیرین کنجدی.

لیوان شکر ریخته را پرت کردم ظرف‌شویی. تکه‌ای نان لواش را با حرص کندم و با خرما زهر کردم.

شام امشب من: تکه‌ای لواش و سه خرما.

عصبی‌ام از خودم و زندگی‌ام. از خودم بیشتر.

اگر مادر ناراحت نمی‌شد، خودکشی می‌کردم.

در سی و نه سالگی کثافت‌ترین خودم هستم.

می‌دانم روزی حسرت همین املت ساده‌ و دست‌های مهربان مامان را می‌خورم.

[nima23]

دانلود کتاب اسب سرخ

کتاب "اسب سرخ" اثر جان اشتاین‌بک، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه به هم پیوسته است که به زندگی جودی تیفلین، پسر جوانی در مزرعه‌ای در کالیفرنیا می‌پردازد. فصل دوم این کتاب با عنوان "The Gift" بر روی تجربه جودی در مراقبت از یک کره اسب بیمار تمرکز دارد.

داستان فصل دوم

در این فصل، پدر جودی یک کره اسب مریض به نام گابریلن را به خانه می‌آورد. جودی که عاشق اسب‌ها است، مسئولیت مراقبت از گابریلن را بر عهده می‌گیرد. او با صبر و حوصله از کره اسب مراقبت می‌کند و با وجود تمام سختی‌ها، تسلیم بیماری گابریلن نمی‌شود.

موضوعات اصلی فصل دوم

مراقبت و محبت: در این فصل، شاهد عشق و محبت جودی نسبت به گابریلن هستیم. جودی تمام تلاش خود را برای نجات جان کره اسب می‌کند و از او مانند فرزند خود مراقبت می‌کند.

مسئولیت‌پذیری: جودی در این فصل مسئولیت بزرگی را بر عهده می‌گیرد. او باید از گابریلن مراقبت کند و برای نجات جان او تلاش کند.

مرگ و زندگی: مرگ گابریلن در این فصل، جودی را با مفهوم مرگ و زندگی روبرو می‌کند. او برای اولین بار با مرگ یک موجود زنده که به او علاقه‌مند است، مواجه می‌شود.

امید و ناامیدی: جودی در این فصل با چالش‌های زیادی روبرو می‌شود و گاه امید خود را از دست می‌دهد. اما با وجود تمام سختی‌ها، امید خود را به نجات گابریلن از دست نمی‌دهد.

شخصیت‌های اصلی فصل دوم

جودی تیفلین: پسر جوانی که عاشق اسب‌ها است و مسئولیت مراقبت از گابریلن را بر عهده می‌گیرد.

گابریلن: کره اسب مریضی که جودی از او مراقبت می‌کند.

پدر جودی: مردی که گابریلن را به خانه می‌آورد.

نقل قول‌های برجسته فصل دوم

"من گابریلن را دوست داشتم. او یک موجود زنده بود و من مسئول او بودم."

"هیچ چیز نمی‌تواند جای خالی گابریلن را بگیرد. اما من یاد گرفتم که با مرگ کنار بیایم."

"زندگی پر از فراز و نشیب است. اما همیشه باید امیدوار بود."

اهمیت فصل دوم

فصل دوم کتاب "اسب سرخ" از اهمیت زیادی برخوردار است. این فصل به خواننده می‌آموزد که چگونه از دیگران مراقبت کند، مسئولیت‌پذیر باشد و با چالش‌های زندگی روبرو شود. همچنین این فصل به خواننده کمک می‌کند تا مفهوم مرگ و زندگی را درک کند و امید خود را در سختی‌ها از دست ندهد.

دانلود کتاب اسب سرخ

شما می‌توانید کتاب "اسب سرخ" را به صورت آنلاین یا از کتابفروشی‌ها تهیه کنید. همچنین می‌توانید نسخه PDF این کتاب را از طریق جستجو در موتورهای جستجو مانند گوگل دانلود کنید.

نکات پایانی

فصل دوم کتاب "اسب سرخ" داستانی زیبا و آموزنده است که خواننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این فصل به خواننده می‌آموزد که چگونه با چالش‌های زندگی روبرو شود و امید خود را از دست ندهد.

[bestencouragementpodcast]

خلاصه کتاب های معروف جهانی

خلاصه کتاب حلقه

کتاب "حلقه" نوشتهٔ جرج آر آر مارتین یک رمان علمی تخیلی است که در سال ۲۰۲۱ منتشر شده است. داستان این کتاب در آیندهٔ دور، در دنیایی جایی که مردم برای زندگی به سیارات دیگر مهاجرت کرده‌اند، روایت می‌شود. در این داستان، انسان‌ها با یک نژاد بیگانه به نام "جول" مواجه می‌شوند که برخی از افراد آنها قدرتی به نام "حلقه" دارند که آنها را از بقیه جدا می‌کند و به آنها قدرت‌های خارق‌العاده می‌دهد.

داستان به تلاش‌های یک دختر جوان به نام سیمون کیم تمرکز دارد، که همچنین دارای این قدرت است و سعی دارد از آن بهره‌مند شود. سیمون تصمیم می‌گیرد تا این قدرت را به نفع مردم خود به کار بگیرد و در عین حال، با چالش‌ها و خطرات مختلفی روبه‌رو می‌شود که به دنبالش آمده است.

این کتاب به دلیل جذابیت داستانی، ایده‌پردازی جالب دربارهٔ قدرت و تعاملات بین نژادی، و شخصیت‌های پیچیده و چندبُعدی که در آن ایجاد شده‌اند، مورد توجه خوانندگان بسیاری قرار گرفته است. حتی خلاصه کتاب ویدئویی آن را نیز می‌توانید مشاهد�� کنید.

کتاب جنگ و صلح

«جنگ و صلح» اثر بزرگ لئو تولستوی، یکی از آثار ادبی کلاسیک جهانی است که به داستان زندگی اشرافیان روسی در دوران ناپلئون بناپارت می‌پردازد. این رمان یکی از بزرگترین و پیچیده‌ترین آثار ادبی تاریخ به شمار می‌رود و نماد غنای تجسم، شخصیت‌های پیچیده و توصیفات دقیق اجتماعی است.

داستان «جنگ و صلح» به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود. بخش اول، که تقریباً نیمی از کتاب را تشکیل می‌دهد، درباره زندگی اجتماعی و خصوصی شخصیت‌های اصلی، از جمله پیرگی، هلنا، آندره و ناتاشا، در روسیه قرن نوزدهم است. این بخش به توصیف جو خانوادگی، مبارزات داخلی و روابط شخصی پرداخته و شخصیت‌ها را پرورش می‌دهد.

بخش دوم، که اندکی کمتر از نیمی دیگر را شامل می‌شود، در مورد جنگ ناپلئون با روسیه و اتفاقات پس از آن است. تولستوی با دقت توصیف می‌کند چگونه جنگ تاثیرات وسیعی روی زندگی شخصیت‌های رمان دارد و چگونه دینامیک‌های جامعه و فرهنگی متغیر می‌شوند.

در کل، «جنگ و صلح» علاوه بر شرح دقیق و شگفت‌انگیز زندگی در دوران خاصی از تاریخ، از جمله جنگ ۱۸۱۲ بین روسیه و فرانسه، یک شاهکار ادبی است که به تأثیرات عمیق انسان بر سرنوشت خود و دیگران می‌پردازد.

خلاصه کتاب قدیمی‌ترین و بهترین دوست

«قدیمی‌ترین و بهترین دوست» (The Old Man and the Sea) اثر ادبی برجسته‌ی ارنست همینگوی است که در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و به سرعت به عنوان یکی از آثار برجسته ادبیات آمریکا و جهان شناخته شد. این داستان کوتاه و عمیق از یک ماجراجویی جذاب دریایی است که نمادی از مقاومت و مبارزه است.

داستان «قدیمی‌ترین و بهترین دوست» در جزایر بزرگ آنتیل ، دریای خوارگاه های بی نهایت و کوفت رفتاری با تصور این است در mitt r b زندتی بزرگی است

خلاصه کتاب توقف

«توقف» (The Catcher in the Rye) نوشته جی. دی. سالینجر، یکی از آثار برجستهٔ ادبی جهان است که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد. داستان از دیدگاه نوجوانی به نام هولدن کالفیلد روایت می‌شود که از مدرسه اخراج شده است و در شهر نیویورک پرسه می‌زند. هولدن در این داستان تلاش می‌کند تا با شرایط پیرامونی و بزرگ‌ها در جامعه ارتباط برقرار کند، اما احساس انزوا و عدم تطابق با ارزش‌ها و آرمان‌های جامعه باعث ایجاد تنش‌ها و مشکلات روانی برای او می‌شود.

هولدن به دنبال یافتن یک «توقف» است، یعنی یک شخصیتی که بتواند او را از فراموشی و بی‌معنی بودن دنیای اطرافش نجات دهد. او در مسیر خود به تعامل با افراد مختلف می‌پردازد، اما همیشه به نتیجه مطلوبی نمی‌رسد و در نهایت بی‌روحی و بی‌حالی درونی خود را به تصویر می‌کشد.

این کتاب به طور گسترده‌ای به عنوان یک آثار معتبر ادبی به شمار می‌رود که موضوعاتی از قبیل شکست، نابودی، و مبارزه با ناامیدی را بررسی می‌کند. ارزش اصلی این کتاب در توصیف نسل جوانی است که در جستجوی هد�� و معنا در زندگی با چالش‌های روزمره روبرو می‌شود و با احساسات پیچیده‌ای از انزوا و انقلاب روبرو است.

[notdoni]

نت پیانوی آهنگ بخند از اشوان ( تیتراژ برنامه فرمول یک )

نت پیانوی آهنگ بخند از اشوان ( تیتراژ برنامه فرمول یک )

نت دونی , نت پیانو , نت متوسط پیانو , نت پیانو اشکان خدابنده , notdoni , نت های پیانو اشکان خدابنده , نت های پیانو , پیانو , اشکان خدابنده , نت اشکان خدابنده , نت های اشکان خدابنده , نت های فرزاد سرتک زاده , نت های متوسط پیانو , نت پیانو متوسط

پیش نمایش نت پیانوی آهنگ بخند از اشوان ( تیتراژ برنامه فرمول یک )

نت پیانوی آهنگ بخند از اشوان ( تیتراژ برنامه فرمول یک )

دانلود نت پیانوی آهنگ بخند از اشوان ( تیتراژ برنامه فرمول یک )

خرید نت پیانوی آهنگ بخند از اشوان ( تیتراژ برنامه فرمول یک )

جهت خرید نت پیانوی آهنگ بخند از اشوان ( تیتراژ برنامه فرمول یک ) روی لینک زیر کلیک کنید

نت پیانوی آهنگ بخند از اشوان ( تیتراژ برنامه فرمول یک )

نت پیانوی آهنگ بخند از اشوان ( تیتراژ برنامه فرمول یک )

نت نویسی برای پیانو : فرزاد سرتک زاده

متن ترانه اشوان به نام بخند اگه دلت گرفته اگه که ناامیدی اگه تو اوج سختی بازم ادامه میدی اگه دلشوره داری نمیخوابی انقدر که بیقراری نباید ناامید باشی چون تو خدارو داری تو برو زیر بارون نگاه به این و اون نکن و دستتو بگیر رو به روی آسمون بخند چشاتو ببند برو پیش مادرت فکر کن این باره آخره بگو که دوسش داری همیشه تا آخرش خندید توام بخند کمک کن به کسی که محتاجه به نون شب حاضره بده واسه بچش حتی جونشم زیر نور شمع تو آغوش هم اگه خندیدن تو هم بخند  تو برو زیر بارون نگاه به این و اون نکن و دستتو بگیر رو به روی آسمون بخند چشاتو ببند برو پیش مادرت فکر کن این باره آخره بگو که دوسش داری همیشه تا آخرش خندید توام بخند اگه یه دیوونه یه فقیر بی خونه تو اوج درد و رنجش میخنده میخونه اگه تو اوج دردی خدارو حس کردی پس بخند آره بخند خرید نت پیانو تو برو زیر بارون نگاه به این و اون نکن و دستتو بگیر رو به روی آسمون بخند چشاتو ببند برو پیش مادرت فکر کن این باره آخره بگو که دوسش داری همیشه تا آخرش خندید توام بخند

کلمات کلیدی : نت پیانو  تیتراژ برنامه فرمول یک از اشوان نت پیانو بخند اشوان خرید نت پیانو دانلود نت پیانو

کلمات کلیدی : نت دونی , نت پیانو , نت متوسط پیانو , نت پیانو اشکان خدابنده , notdoni , نت های پیانو اشکان خدابنده , نت های پیانو , پیانو , اشکان خدابنده , نت اشکان خدابنده , نت های اشکان خدابنده , نت های فرزاد سرتک زاده , نت های متوسط پیانو , نت پیانو متوسط