#تابستون

[everythingyoushouldknow]

حیاط و باغچه‌ت رو به بهشت تبدیل کن! با پنکه مه پاش، توی گرمای تابستون هم می‌تونی از فضای باز لذت ببری.☀️

[mahdiehmirzaie]

وقتی پتوی پشم شیشه‌ایم رو توی این چله‌ی تابستون روی خودم میندازم، یاد پاییز و زمستون میوفتم که زیر پتو میخزیدم و کتاب میخوندم.

[mehradhiddenbio]

بیوگرافی مهراد هیدن Mehrad Hidden مهراد مستوفی راد

Title:

بیوگرافی مهراد هیدن Mehrad Hidden مهراد مستوفی راد

Meta description:

مهراد هیدن Mehrad Hidden با نام اصلی مهراد مستوفی راد متولد 24 آذر 1363 در تهران است او در سبک‌ های رپ، راک و هیپ هاپ فعالیت می‌ کند و با ساز های

Keyword s :

مهراد مستوفی راد,

مهراد هیدن,

متن اهنگ فرودگاه هیدن,

مهراد هیدن اینستا,

اعضای زد بازی,

مهرداد هیدن,

زد بازی,

فرودگاه هیدن متن,

پیج مهراد هیدن,

زندگینامه مهراد هیدن,

سن هیدن,

بیوگرافی مهراد هیدن,

بیوگرافی هیدن,

اینستاگرام مهراد هیدن,

مهراد هیدن و همسرش,

پیج اصلی مهراد هیدن,

بیوگرافی مهراد هیدن ویکی پدیا,

هیدن خواننده,

عکس مهراد هیدن,

آهنگ های مهراد هیدن,

اسامی گروه زد بازی,

افراد زد بازی,

سن مهراد هیدن,

مهراد راد,

مهراد هیدن سن,

هیدن سن,

قد مهران هیدن,

مهراد هیدن بیوگرافی,

گروه مهراد هیدن,

mehrad hidden wife

اینستا مهراد هیدن

تحصیلات مهراد هیدن

هیدن بیوگرافی

تاریخ تولد هیدن

تاریخ تولد مهراد هیدن

مهراد هیدن تاریخ تولد

هیدن چند سالشه

مهراد مستوفی‌راد

هیدن

mehrad hidden biography

مستوفی راد

مهرادهیدن

mehrad hidden instagram

بهترین اهنگ های مهراد هیدن

mehrad hidden

سبک مهراد هیدن

اهنگ های هیدن

content :

معرفی زندگی مهراد هیدن

مهراد هیدن با نام اصلی مهراد مستوفی راد متولد 24 آذر 1363 در تهران است. او در سبک‌ های رپ، راک و هیپ هاپ فعالیت می‌ کند و با سازهای گیتار، پیانو درام و گیتار الکتریک آشنایی دارد. وی از سال 1381 فعالیت خود را در زمینه خوانندگی آغاز کرده و با افراد بسیاری به تولید ترانه پرداخته است.

مهراد هیدن از کودکی به نواختن پیانو کلاسیک مشغول بوده و زمانی که بیش از 12 سال داشت، وارد سبک راک شد و سپس به موسیقی رپ نیز علاقه مند شد. او برای آموختن موس��قی به انگلستان مهاجرت کرد و در یک دوره موسیقی حضور پیدا کرد. او به همراه سامان ویلسون گروه رپ زد بازی را ایجاد کرد و ترانه « تابستون کوتاهه » را تهیه و منتشر کردند.

این ترانه هنوز هم به عنوان یکی از بهترین ترانه‌ های رپ فارسی شناخته می‌ شود. پس از جدایی سامان ویلسون از گروه، مهراد هیدن به همراه چهار نفر دیگر در این گروه باقی ماندند و فعالیت خود را ادامه دادند. این گروه سینگل ترک‌ های بسیاری را تهیه و تنظیم کرد و تعداد کمی آلبوم منتشر کرد.

اما پس از گذشت 12 سال تمامی اعضای گروه تصمیم گرفتند که به تنهایی فعالیت داشته باشند و به همین دلیل گروه را منحل کردند. پس از آن مهراد هیدن به همراه سامان آلبومی به نام پروژه بزرگ را اجرا کردند. مهراد هیدن تاکنون آلبوم‌ های مختلفی را منتشر کرده است. او در مسابقه ماراتن در کشور یونان حضور پیدا کرد و پس از طی کردن 42 کیلومتر توانست به خط پایان برسد.

مهراد هیدن دارای مدرک فوق لیسانس بازاریابی و ارتباطات است و در نوشتن ترانه و تکست‌ های رپ مهارت بسیاری دارد. او در زمان نوجوانی به آهنگ‌ های امینیم علاقه مند شد و تلاش می‌ کرد که مانند او بخواند.

مهراد هیدن درباره فحش دادن در رپ گفته است که فحش در اصل فرهنگ موسیقی رپ است و در واقع می‌ توان گفت یک نوع از رو راست بودن با طرف مقابل می‌ باشد. بسیاری از طرفداران مهراد هیدن به او لقب‌ های مختلفی داده‌ اند و او را با همین لقب‌ ها در کنسرت‌ هایش تشویق می‌ کنند.

10آهنگ برتر مهراد هیدن کدامند؟

مهراد هیدن تا کنون به اجرای ت��انه‌ های متنوعی پرداخته است و توانسته است مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. طرفداران او باور دارند که ترانه‌ های او دارای محتواهای عمیق و با ارزشی هستند که نشان‌ دهنده همکاری‌ های گسترده و حرفه‌ ای او با تیم خود می‌ باشند.

این ترانه‌ ها نه تنها بر پایه نظرات شخصی او بلکه با رعایت نیازهای مخاطبان و موضوعات اجتماعی اجرا می‌ شوند و از این رو برخورد خوبی با آن‌ ها داشته‌ اند. ترک‌ های مهراد هیدن بیشتر در مورد مشکلات و نگرانی‌ های جوانان و جامعه در کل حرف می‌ زنند و از اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه به خوبی باخبر هستند.

در ادامه، به 10 ترانه برتر مهراد هیدن اشاره می‌ کنیم که از نظر طرفداران و منتقدان مورد توجه و تحسین بوده‌ اند:

سیل: در این ترانه از مشکلات و چالش‌ های اجتماعی و شخصی صحبت می‌ شود که با استقبال بزرگی رو به‌ رو شد.

درد سر: این ترک نیز به مسائل جوانان اشاره دارد و با محبوبیت بالایی مواجه شده است.

فرودگاه: یکی از آهنگ‌ های محبوب و جذاب مهراد هیدن که به موضوعات جامعه اشاره می‌ کند.

مار: با داشتن محتوایی تند و تیز، این ترک نیز از جمله ترانه‌ های معروف او می‌ باشد.

رها: درباره آزادی و رهایی از محدودیت‌ ها و محدودیت‌ های شخصی صحبت می‌ کند و توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.

می رسم: این ترانه همچنین به مسائل و مشکلات مختلف مردم اشاره دارد و تاکنون استقبال خوبی از آن شده است.

کیه: با محتوای اعتراضی، این ترانه نیز از جمله ترک‌ های ماندگار مهراد هیدن است.

قلعه: این ترک به عنوان یکی از بهترین ترانه‌ های او تلقی می‌ شود و با موضوعات مورد توجه جامعه مطرح شده است.

سیگار صورتی: ترکی جذاب که از شیطنت‌ ها و مسائل معاصر جوانان نگاهی دارد.

رفتم: ترانه‌ ای که درباره تنهایی و آرزوهای فردی صحبت می‌ کند و با بازخورد بسیار مثبتی مواجه شده است.

ترانه‌ های مهراد هیدن با حضور قوی در صحنه موسیقی و امکانات متنوع دانلود، توانسته اند جای خود را در صدر جدول محبوبیت بسیاری از موسیقی‌ دوستان ایرانی به دست آورند.

مهراد هیدن گروه زد بازی را تشکیل داده است؟

مهراد هیدن در دوران مدرسه به همراه دوستان خود، سامان ویلسون، زد بازی را تاسیس کرد. این گروه در زمان‌ های مختلف حضور در شهر ها و کشور های مختلف داشته‌ اند.

اعضای اصلی این گروه شامل مهراد مستوفی راد، سامان رضا پور و سهراب مراد خواه بوده‌ اند. بعد از مدتی، نسیم پاریزه، علی رضا جی جی و سیجل نیز به گروه پیوستند و تا تابستان کوتاه سال 1386، آهنگ “تابستون” را منتشر کردند. پس از جداشدن سامان از گروه، مهراد با بقیه اعضا به ساخت آلبوم “زاخار” پرداختند و در سال 1391 منتشر شد.

بعد از آلبوم “زاخار”، آلبوم دیگری به نام “سرمایه” تهیه شد که در آن هیچ کس، بهزاد لیتو و آرش دارا نیز همکاری داشتند. این آلبوم به دنبال شناخت و کشف استعدادهای جدید بود. در سال 1393، گروه به دو بخش تقسیم شد و مهراد و سامان آلبوم‌ های مستقلی منتشر کردند. در سال 1398، مهراد پوستری برای بازگشت به گروه زد بازی منتشر کرد و در سال 1399، دو ترک به نام “یخ” و “بچه محل” را منتشر کردند که با استقبال خوبی روبرو شدند.

تلاش‌ های مهراد و همکارانش در تولید ��هنگ‌ های متنوع و محتوایی، زمینه‌ ای مناسب برای جذب مخاطبان خود فراهم کرده است.

[notdoni]

نت ویولن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

نت ویولن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

نت دونی , نت ویولن , نت متوسط ویولن , نت ویولن سیاوش قمیشی , notdoni , نت های ویولن سیاوش قمیشی , نت های ویولن , ویولن , سیاوش قمیشی , نت سیاوش قمیشی , نت های سیاوش قمیشی , نت های گروه نت دونی , نت های متوسط ویولن , نت ویولن متوسط

پیش نمایش نت ویولن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

نت ویولن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

دانلود نت ویولن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

خرید نت ویولن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

جهت خرید نت ویولن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی روی لینک زیر کلیک کنید

نت ویولن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

نت ویولن مسافر از سیاوش قمیشی

تنظیم نت ویولن گروه نت دونی

آهنگساز » سیاوش قمیشی

نسخه های دیگر نت آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی را از طریق لینک های زیر دریافت نمایید

نت پیانو مسافر سیا��ش قمیشی

نت کیبورد مسافر سیاوش قمیشی

نت گیتار مسافر سیاوش قمیشی

نت ویولن مسافر سیاوش قمیشی

نت فلوت مسافر سیاوش قمیشی

متن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

از عذابِ جاده خسته نرسیده و رسیده آهی از سر رسیدن نکشیده و کشیده غمِ سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم اسمی که اسمِ شبم بود با تو عاشقانه گفتم با تنم زخمی اگه بود بی رمق بود اگه پاهام تازه تازه با تو گفتم اگه کهنه بود دردام منِ سرگردونِ ساده تورو صادق می دونستم این برام شکسته امِا تورو عاشق می دونستم تو تموم طول جاده که افق برابرم بود شوق تو راهتوشه من اسمِ تو همسفرم بود منِ دلشیشه ای هر جا هر شکستن که شکستم زیرِ کوه،بارِ غصّه هر نشستن که نشستم عشق تو از خاطرم برد که نحیفم و پیاده تورو فریاد زدم و باز خون شدم تو رگِ جاده

نت ویولن  مسافر از سیاوش قمیشی

نیزه نمبادِ شرجی وسط دشت تابستون تازیانه های رگبار توی چلّه زمستون نتونستن،نتونستن جلوی منو بگیرن از منِ خسته خسته شوق رفتنو بگیرن حالا که رسید�� اینجا پرِ قصّه براگفتن پر نیاز تو برای آه شنیدن و شنفتن تورو با خودم غریبه از خودم جدا می بینم خودمو پر از ترانه تورو بیصدا می بینم من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم این برام شکسته اما و رو عاشق میدونستم اون همیشه با محبت برای من دیگه نیستی نگو صادقی به عشقت آخه چشمات میگه نیستی من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم این برام شکسته اما و رو عاشق میدونستم

نت ویولن مسافر از سیاوش قمیشی

کلمات کلیدی : نت دونی , نت ویولن , نت متوسط ویولن , نت ویولن سیاوش قمیشی , notdoni , نت های ویولن سیاوش قمیشی , نت های ویولن , ویولن , سیاوش قمیشی , نت سیاوش قمیشی , نت های سیاوش قمیشی , نت های گروه نت دونی , نت های متوسط ویولن , نت ویولن متوسط

[swhitenights]

Last day of Summer! 🌞

هی هی!~~~

دیروز آخرین جمعه تابستون بود و ما هم رفتیم یه روستا توی کوه که یه رودخونه از توش رد می‌شه و برای این تیکه‌ی جنوبی کشور وجودش یه چیزی تو مایه‌های معجزه ست ✨🤏

منم اولین کاری که کردم این بود که از کنار رودخونه کلی تمشک چیدم (بعد از منم چند نفر دیگه اومدن و برای همین وقتی برگشتم تا گوشیمو بردارم و عکس بگیرم دیگه هیچی از تمشک‌های مشکی نمونده بود و همش قرمز بود.)

اونو بازی کردیم و کاپوچینو با کیک مامان‌پز خوردیم و خلال سیب‌زمینی و از این چیز میزای مضر😂🤝

ماهی‌هایی که دفعه قبل گرفته بودیم هم آزاد کردیم و به طبیعت بازگردانده اما یه کوچولو گرفتیم آوردیم انداختیم تو آکواریوم تا خودمون اهلیش کنیم و بذاریم به محیطش عادت کن��. بزرگترا نمی‌تونن عادت کنن به محیط پاستوریزه آکواریوم اما کوچیک‌تر‌ها می‌تونن.🐟

+

قبل از رفتنمون دیروز همه پست‌هامو از اون یکی وبلاگم آوردم اینجا. اولش می‌خواستم تاریخ‌ها رو هم تطبیق بدم و به روایتی یه آرشیو کپی شده بسازم اما تنبلی بهم غلبه کرد و به تاریخ زدن پای پست‌ها بسنده کردم، عکس‌ها هم که هیچی... اصلا حوصله دوباره آپلود کردنشون رو ندارم🚬

خلاصه اینجا نوشتن آزادانه‌تره و برای همینم بیشتر دوستش دارم.🍃🍄

یه پست هم احتمالا تا چند روز دیگه در رابطه با جمع بندی تابستون بنویسم که بیشترش بر میگرده به فیلم‌هایی که دیدم و کتاب‌هایی که خوندم. 🪼

31 Shahrivar 03

[30ahchaleh]

ـ༺᪣ـ کارما ـ कर्म ـ᪣༻ـ

.

⭐️متنی ساده اما کامل⭐️

ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

ـ our work ـ کار ما ـ

در هر مکان‌و هر زمون

دردی به دل ، لبی خندون

داره دیدی یه مهربون

یه ایرادیش "میشه" جهون

.

در این کشور و شهرمون

حاکم شده بی دین ایمون

بابا رفته خونه بی نون

تو مدرسه دروغ نخون

.

مادر داره چشمی گریون

عزیزش‌رو کردن زندون

وطــــن‌مون و تن‌مون

شده ویرون شده ویرون

.

شادی از دل رفته بیرون

بیا توهم ساکت نمون

نیاز داره به ما ایرون

نجات بدیم از دستشون

.

یادم میاد اون تابستون

گفتش به ما اون باغبون

کنه کشور رو گلستون

.

اما رسید یه زمستون

با وعده های اون حیوون

سالها بعدش غرق به‌خون

تو رو دیدم تو خیابون

.

نسل جدید توهم بدون

احمق بودن سیاسیون

دغل بودن روحانیون

.

جماعتی هم نادون

از کرده خود پشیمون

کردن بدل چه آسون

اون باغ رو به بیابون

.

شادی از دل رفته بیرون

بیا توهم ساکت نمون

نیاز داره به ما ایرون

نجات بدیم از دستشون

.

از این زمین تا آسمون

حتی یه قطره بارون

نیست از کردش در امون

.

در هر مکان‌و هر زمون

غمی به دل ، لبی خندون

داره دیدی یه مهربون

یه ایرادی "داره" جهون

ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

.

پ.ن : عکس این پـُست درخواستی بود از همکار این روز های من

Photo made by:

DALL·E 3. For @30ahchaleh

.

.

.

[krinoid]

@thisuserisaninfpgirl نه بابا بی ادبی کجا بود من خودم این تابستون غیر از دو سه بار بیرون نرفتم از بس گرمه

کلاس تابستونی مدرسه هم که پدری در آورد از ما

منم ۱۶ سالمه!!

[sayron]

آنجلا (۳)

من شب‌ها معمولا لخت می‌خوابم، مخصوصا تابستونا. هنوزم صبحها کیرم زودتر از خودم از خواب بیدار میشه و راست میشه. یه شب جمعه تابستون؛ خواب عجیبی دیدم... خواب دوس دخترم سوین، خیلی عضلانی شده بود. توی یه مهمونی بودیم انگار، با بیکینی کنارم نشسته بود و من مشغول ستایش و لیسیدن عضلات بازوان قدرتمندش بودم... سوین هم از پشت عینک گردش با اون چشمای نازش نگام میکرد و منو میبوسید. حس شهوت واقعی و شدیدی داشتم... حرارتم داشت بالا میرفت اما سوین ارامش عجیب و عمیقی داشت... بدنش به شدت عضلانی و ورزیده بود. پله به پله بدنش رو لخت تر میکرد... تا اینکه کاملا برهنه شد... من رفتم سراغ خوردن کص تپلش... عجب کصی😱 نیم کیلو گوشت بود لای پاهاش! 🤯 شروع کردم به خوردن... آبم داشت میومد که سوین بلندم کرد و منو روی کاناپه‌ای که نشسته بودیم خوابوند... مثل به عروسک بودم واسش!... اومد بین پاهام؛ شلوارم رو راحت پاره کرد؛ کیرم پرید بیرون... لبخند شیرینی نشست روز لباش و زیر چشمی بهم نگاه کرد و در همین حین زبون خیس‌اش رو کشید به کلاهک کیرم... حس لذتش خیلی واقعی بود... پریدم بالا!... یهو چشمم افتاد به چشمای قشنگ آنجلا که شیطنت آمیز داشت نگاهم میکرد. دستای عضلانیش دو طرف پاهام بود و بین پاهام نشسته بود خم شده بود روب کیرم و با نوک زبون درازش داشت زیر کلاهک کیرم رو لیس میزد... جام کرده بودم؛ صبح زود بود! و هوا گرگ و میش بود... لبخند کنایه آمیزی روی لبهای آنجلا نقش بست و یدفه کل کلاهکم رو مثل بستنی قیفی لیس زد و همونطور که بزاقش مثل تار مو بین کلاهک کیرم و لبهاش پل زده بود گفت:« اوووووم... عجب بستنی خوشمزه ای داداشی!... » من سراسیمه گفتم:« آنجلا!... چرا اومدی اینجا؟... برو بیرون... لختم! مگه نمیبینی؟» آنجلا لبخند شیطونی زد و گفت:« مثلا اگه نرم بیرون میخوای چیکار کنی ریقو؟...» و دوباره کلاهک رو کرد توی دهنش و شروع کرد داخل دهانش به زیر کلاهک زبون بزنه...» یهو موهای تنم سیخ شد... داشتم حال میکردم... ولی نمیخواستم یه بار دیگه با آنجلا رابطه جنسی داشته باشم. گفتم:« تو رو خدا آبجی... نکن این کارو... من داداشتم... گناه داره!...» یکی از ابرو های آنجلا رفت بالا و توی چشماش یه «به کیرم!» خاصی ظاهر شد و سرش رو برد پایین و کل کیرم رو بلعید 🫠🤤 واااااای که بدنم شل شد... دوباره سرش رو آورد بالا و همزمان زبونش ساقه کیرم رو نوازش میکرد تا دوباره رسید به کلاهکم و اینبار کلاهک کیر رو مک میزد... من کلا شل شدم و لذت وجود رو گرفته بود... آنجلا خیلی حرفه‌ای بود... خیلی! بهم گفت:« هرچی توی این خونه ست مال منه!... توام مال منی!... هر کاری بخوام باهات میکنم... اگه جیکت در بیاد لهت میکنم...» دوباره نگاهی به کیرم کرد و گفت:« جوووووون... چه بستنی خوشمزه ای‌‌‌... 🤤 مال خودمه!...» و دوباره شروع کرد به لیسیدن کیرم... من نمیتونستم واکنش نشون بدم. میتونستما؛ اما جراتش رو نداشتم. چون میدونستم واکنش قدرتمندانه آنجلا چه خواهد بود و من ازش میترسیدم. بعلاوه خودمم داشتم حال میکردم؛ راستش! آنجلا جوری کیرمو میخورد که سوین صد سال هم به این تبحر نخواهد توانست.

بعد از چند لحظه احساس سرما توی کمرم کرد و به آنجلا گفتم:« داره میاد... آنجلا همونطور کیرم توی دهنش بود « اوووووووووم» کش داری کرد و چشماش خمار شد... با لرزش بهش گفتم:« آبجی... الان میییاد!...» دوباره با چشمای خمارش نگاه میکرد و کلاهک کیرم رو سفت می‌مکید که یدفه آبم پمپ شد توی دهنش... 😳😳😳 همزمان آنجلا کل کیرم رو بلعید جوری که کیرم خورد به زبون کوچیکه اش و آبم تا ته حلقش پمپ میشد... اون تمام آبم رو بلعید!... چشماش خمار شده بود.

بعد از شل شدن کیرم آنجلا همونطور که من بین دست و پاهای عضلانیش اسیر بودم اومد بالا و شروع کرد لبم رو بخوره و کصش رو به کیر از حال رفته ولی بزرگ من بماله... بعد از چند دقیقه گفت:« بلند شو!... کارت دارم!...» من که بدنم ول شده بود گفتم:« تو رو خدا آن... من حالشو ندارم... خوابم گرفته...» اما فایده نداشت. آنجلا منو بلند کرد.

اون میخواست بره پارک؛ کاردیو! جمعه ها صبح همیشه میره کاردیو... اما میخواست منم با خودش ببره... ساعت حوالی ۶ صبح بود که از خونه زدیم بیرون. آنجلا موهای بلندش رو دم اسبی بسته بود و یه نیم تنه مینیمال با شورت ورزشی فقط تنش کرده بود... با جوراب سه ربع و کفش پیاده روی خوشگل!... رفتیم پارک قیطریه. آفتاب بالا اومده بود که رسیدیم. خواهر سکسی و عضلانی من با بپنه نیمه برهنه جلوی چشمای حیرت زده کسایی که برای ورزش صبحگاهی و پیاده روی اومده بودن ورزش میکرد و منم ازش فیلم میگرفتم. پشمام ریخته بود... آخه من تا حالا انقدر کامل تمرینات آن رو ندیده بودم. خیلی سنگین تمرین می‌کرد.

آخرش هم رفت سراغ میل بارفیکس پارک و دو ست ۲۵ تایی بارفیکس دست باز و بسته زد... بدنش دم عجیبی داشت و من پشماااااااااااااااامممم ریخته بود 😱 تازه اومد پایین و برام فیگور هم میگرفت.

وقتی برگشتیم خونه ساعت ۸-۹ بود... من خسته و کوفته رفتم به سمت اتاقم تا روی تخت ولو بشم... اما آنجلا گردنمو مثل بزغاله گرفت و منو برد داخل حمام... 😱😱😱

Angelina Maldonado

[holychibisuke]

اره عزیزم البته؛الان از طریق تلگرام ارسال میکنم به کو*نت:))

زنیکه من تو تابستون تو ذل گرما پا نمیشم بیام تا بابل بعد دوباره بعد از ظهرش با وویس جزوه نمینویسم که توی چرتی ته کلاس بیای اینطوری🙏🏻بگیریش🤍🖕🏻

[kimiagarkhoone]

#کارگاه_آنلاین شروع کنکور 1403: صفر تا صد برای رتبه برتر شدن😎 تمام مشاورهای کنکور معتقدن که اگه اولین گام کنکور رو درست و قوی برداریم میتونه به ما کمک کنه که بدون استرس از اشتباه بودن مسیر درس خوندنمون فقط درس بخونیم و ادامه بدیم! از طرفی چون زودتر نتیجه میگیریم اعتماد به نفسمون بالاتر میرسه و راحت تر میتونیم خودمون رو به رتبه کنکور مورد علاقمون برسونیم. توی این کارگاه قصد داریم چند موضوع رو بررسی کنیم: روزی چند ساعت درس بخونیم؟ بهترین منابع کنکور ریاضی، تجربی، انسانی چیه؟ توی تابستون چه مطالبی رو بخونیم؟ کدوم پایه ها؟ و... توی این کارگاه قراره نقشه راه از الان تا کنکور رو هم تقدیمتون کنیم. از الان بدون هفته سوم آذرماه قراره چکار کن؟ هفته دوم شهریور چطور؟ و... :) اینطوری میتونی مطمئن باشی رتبه برتر کنکور 1403 هستی :) لینک ثبت نام: https://eseminar.tv/wb107578 زمان برگزاری: چهارشنبه 31 خرداد ساعت14 ظرفیت: 300 نفر اگه مشکلی توی ثبت نام داشتین میتونین توی تلگرام به اکانت زیر پیغام بدین: @jadidinejad_support #شروع_کنکور_1403 #کنکور1403 #شروع_کنکور #منابع_کنکور #قبولی_کنکور

[iran-rover]

اینجا ساحل گیسوم هست. جایی که دریا و جنگل به همدیگه پیوند خوردن و منظره‌ای شگفت‌انگیز ایجاد کردن. این تصویری که میبینید در فصل پاییز از جاده‌ای که به دریا منتهی میشه گرفته شده. درختای اطراف این جاده در بالا به هم پیوند خوردن و شبیه یک تونل شدن؛ یک تونل شگفت‌انگیز که با ایجاد سایه این جاده رو دیدنی‌تر کرده. وقتی از ساحل گیسوم دیدن می‌کنین، حتما قبل از رسیدن به دریا از ماشین پیاده بشین و گشتی در دل جنگل‌ها بزنین. توی این جنگل‌ها پوشش گیاهی متنوع و جذابی داره، همچنین یه رودخونه پرآب که صداش خیلی آرامش‌بخشه. این جنگل یک مکان دنج برای پیک‌نیک هست که می‌تونین زیراندازتون رو پهن کنین، یه آتیش کوچیک درست کنین و خودتون رو به صرف یک کباب یا چای آتیشی دبش مهمون کنین. صدای پرنده‌ها باعث میشن گذروندن وقت توی جنگل‌های گیسوم لذت‌بخش‌تر باشه. بعد که تفریحاتتون توی دل جنگل‌ تموم شد، حالا وقتشه فقط با چند قدم خودتونو به دریا برسونین و از صدای دلنشین امواج دریا که به ساحل طلایی رنگ برخورد می‌کنن لذت ببرین. اگه در فصل تابستون به ساحل گیسوم سفر کرده باشین، بهتره تنی به آب خنک دریا بزنین تا آفتاب داغ اذیتتون نکنه. خلاصه که گیسوم یه جاذبه‌ی دنج برای عاشقان جنگل و دریا هست

[notdoni]

نت پیانو آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

نت پیانو آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

نت دونی , نت پیانو , نت متوسط پیانو , نت پیانو سیاوش قمیشی , notdoni , نت های پیانو سیاوش قمیشی , نت های پیانو , پیانو , سیاوش قمیشی , نت سیاوش قمیشی , نت های سیاوش قمیشی , نت های گروه نت دونی , نت های متوسط پیانو , نت پیانو متوسط

پیش نمایش نت پیانو آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

نت پیانو آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

دانلود نت پیانو آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

خرید نت پیانو آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

جهت خرید نت پیانو آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی روی لینک زیر کلیک کنید

نت پیانو آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

نت پیانو مسافر از سیاوش قمیشی

تنظیم نت پیانو گروه نت دونی

آهنگساز » سیاوش قمیشی

نسخه های دیگر نت آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی را از طریق لینک های زیر دریافت نمایید

نت پیانو مسافر سیاوش قمیشی

نت کیبورد مسافر سیاوش قمیشی

نت گیتار مسافر سیاوش قمیشی

نت ویولن مسافر سیاوش قمیشی

نت فلوت مسافر سیاوش قمیشی

متن آهنگ مسافر از سیاوش قمیشی

از عذابِ جاده خسته نرسیده و رسیده آهی از سر رسیدن نکشیده و کشیده غمِ سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم اسمی که اسمِ شبم بود با تو عاشقانه گفتم با تنم زخمی اگه بود بی رمق بود اگه پاهام تازه تازه با تو گفتم اگه کهنه بود دردام منِ سرگردونِ ساده تورو صادق می دونستم این برام شکسته امِا تورو عاشق می دونستم تو تموم طول جاده که افق برابرم بود شوق تو راهتوشه من اسمِ تو همسفرم بود منِ دلشیشه ای هر جا هر شکستن که شکستم زیرِ کوه،بارِ غصّه هر نشستن که نشستم عشق تو از خاطرم برد که نحیفم و پیاده تورو فریاد زدم و باز خون شدم تو رگِ جاده

نت پیانو  مسافر از سیاوش قمیشی

نیزه نمبادِ شرجی وسط دشت تابستون تازیانه های رگبار توی چلّه زمستون نتونستن،نتونستن جلوی منو بگیرن از منِ خسته خسته شوق رفتنو بگیرن حالا که رسیدم اینجا پرِ قصّه براگفتن پر نیاز تو برای آه شنیدن و شنفتن تورو با خودم غریبه از خودم جدا می بینم خودمو پر از ترانه تورو بیصدا می بینم من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم این برام شکسته اما و رو عاشق میدونستم اون همیشه با محبت برای من دیگه نیستی نگو صادقی به عشقت آخه چشمات میگه نیستی من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم این برام شکسته اما و رو عاشق میدونستم

نت پیانو مسافر از سیاوش قمیشی

کلمات کلیدی : نت دونی , نت پیانو , نت متوسط پیانو , نت پیانو سیاوش قمیشی , notdoni , نت های پیانو سیاوش قمیشی , نت های پیانو , پیانو , سیاوش قمیشی , نت سیاوش قمیشی , نت های سیاوش قمیشی , نت های گروه نت دونی , نت های متوسط پیانو , نت پیانو متوسط

[phatemehgorji]

منتظرم منتظرم توی کویر بارون بیاد، تو تابستون برف بباره، توی دریا با کوسه ها شنا کنم، از ارتفاع بپرم و پرواز کنم، تا اتفاق‌های خوب برای من بیفته.

منتظرم.

فاطمه گرجی

[biographyha-blog]

درباره محسن پیمانی بیشتر بدانید

محسن پیمانی کا�� خود را در 11 سالگی شروع کرد ، و هم اکنون مالک آکادمی پیمانی است ، همچنین جدیدا از بیزینس جدید خود رونمایی کرده است که در ادامه آن را به شما معرفی خواهیم کرد ، برایتان جالب است که بدانید که محسن پیمانی مالک قبلی همین وبسایت یعنی بیوگرافیها بوده است که به دلایلی مالکیت آن را به یکی از صمیمی ترین دوستان خود واگذار کرد و دیگر در این وبسایت مسولیتی ندارد در ادامه محسن زندگی خود را از بچگی و علاقه ای که به این حوزه داشت به قلم خود برای شما مینویسد ، باشد که نوری باشد برای کسانی که میخواهند در این حوزه کار کنند

بچگی و ایجاد ذهن سازی کامپیوتری 

من در یکی از شهرستان های اصفهان به دنیا اومدم ، متولد 1378 ، یادمه اون زمان کسایی که وضعشون خوب بود تلویزیون رنگی داشتن ، منم مادر بزرگ پدریم تلویزیون رنگی داشت و یادمه اون زمان یکی از سریال های مهدی فخیم زاده پخش میشد به اسم خواب و بیدار ، نمیدونم این فیلم رو دیدید یا نه ولی خب یه جاهایی هست کار به کامپیوتر و این چیزا میکشه و برا من اولین تصویر سازی ذهنی بود که به خودم بگم من باید تو این حوزه یه کاره ای بشم ، بزرگ شدم و بزرگ شدم تا اینکه سریال هوش سیاه اومد ، احتمال 99 درصد این سریال رو دیدید که هر بچه ای مثل من اون رو ببینه عاشق وارد شدن به حوزه کامپیوتر میشه شما میتوانید با گوگل کردن کلمه محسن پیمانی پیج اصلی اینستاگرام محسن پیمانی را پیدا کنید و دنبال کنید

شروع با یک لپ تاپ و اینترنت دایل آپ

این علاقه روز به روز در من بیشتر شد اینقدر بیشتر شد که پدر عزیزم که روحش شاد باشه زحمت زیادی کشید تا برام یک لپ تاپ Dell خرید ، اون زمان لپ تاپ Dell خدایی بود برا خودش و همه بازی ها رو ساپورت میکرد اما من که قصدم بازی نبود میخاستم تو این حوزه برا بزرگ شدنم کار کنم و یاد بگیرم خوشبحال شما دهه هشتادیا و دهه هفتادی ها این روزا خیلی راحت به اینترنت دسترسی دارید نمیگم سرعتش خوبه هااا ولی خب بگم گریتون میگیره ما دهه هفتادیا و شصتیا باید کارت اینترنت میخریدیم تا بتونیم با کمترین سرعت به اینترنت دسترسی پیدا کنیم ، گوگل اون زمان خیلی خفن بود و خب سایت ها مثل این روزا که گسترده نبودن ولی خب سایت بیاموز اون زمان فعال بود و من زبان های نشانه گذاری وب رو از اونجا یاد گرفتم دمشون گرم خیلیییی کمکم کردن

ایجاد اولین وبلاگ و فعالیت 

کلاس چهارم که بودم یه معلم داشتم انشا که مینوشتم میگفت تو خیلی خوب انشا مینویسی و در اینده نویسنده بزرگی میشی ♥ ، اون زمان توی لوکس بلاگ که خیلی امکانات خفنی برا یک وبلاگ داشت یه وبلاگ زدم و یک دامنه آی ار که اون زمان 2 هزار تومن بود متصل کردم بهش ، توی این وبلاگ فقط از عشق به خدا مینوشتم هنوزم که هنوزه عاشقشم خدا رو  ، بگذریم ، اون زمان که مثل الان نبود ریپورتاژ بخری بک لینک بخری ، ما اون زمان تبادل لینک میکردیم و پیام های زیادی به من ارسال میشد برای اینکه تبادل لینک کنیم و خب من قبول میکردم و حدود 150 تا لینک تبادل کردیم ، یادش بخیر آهنگ هم گذاشته بودم توی وبلاگ و هر هفته عوض میکردم ، این روزا دلم عجیب برای اون روزها تنگ میشه میدونی چرا ؟ چون بک لینک و ریپورتاژ خریدنی نبود رفاقتی بود …

به سوی دانشگاه دولتی سروش اصفهان 

خدا رحمت کنه ناظم کلاس اول راهنمایی اقای کمالی رو همیشه میگفت محسن به هرچی علاقه داری برو سمتش قطعا موفق میشی ، منم بعد دوران دبیرستان و گرفتن دیپلم خوندم برا کنکور کامپیوتر و خب خداراشکر چون علاقه داشتم دولتی اصفهان سروش اوردم ، 2 سال رفتم تا اینکه کرونا اومد و دیگه ادامه ندادم چون راستش رو بخواین چیزایی رو یاد نمیدادن که به درد بخوره منم حوصله سر و کله زدن با استاد نداشتم بیخیال شدم و کاردانی رو از خیرش گذشتم نمیدونم بشه یا نه ولی خب شاید درسم رو یه زمانی تا مقطع دکترا ادامه دادم …

افتتاح آکادمی پیمانی و خرید بیوگرافیها 

دوران دانشجویی به وردپرس خیلی علاقه داشتم نشستم دوره خریدم و خب حرفی برا گفتن داشتم ، تابستون که ترم دانشگاه تموم میشد میرفتم بازار طالقانی اصفهان سرکار. کارای یه سایت فروش لپ تاپ رو میکردم ، خب راستش دست مزدش کم بود یادمه سال 94 روزی 20 هزار بهم میدادن اخه این بیست هزار پول بنزین هم در نمیومد استعفا دادم و اومدم توی اتاق خودم که خیلییی عاشقشم و با اندک سرمایه ای که داشتم همین وبسایت یعنی بیوگرافیها رو از یه خانمی خریدم و روش کار کردم ، با عشق کار میکردم و خب خداراشکر درامدش از طریق بک لینک و ریپورتاژ خوب بود و خرج من مجرد رو در می اورد بعدش اومدم با توجه به دانشی که داشتم آکادمی پیمانی رو تشکیل دادم و خب خداراشکر چند پروژه گرفتم و انجام دادم  ضمنا در زمان دانشجویی کتاب گرگ باش رو نوشتم که اگه دوست داشتی بخون ♥

سخنی دوستانه با شما 

دوست عزیزم ، مرسی که وقت گذاشتی و زندگینامه کاری من رو خوندی ، من سن کمی دارم که تو رو نصیحت کنم و نمیکنم ولی یه چیزی میخام بهت بگم که توی زندگی به هرچی علاقه داری به سمتش برو ، بزار هرچی میخان پشت سرت حرف بزنن ولی خب تهش قشنگه ، پولی که از کسب و کار خودت به دست بیاری خیلی بهتره تا اینکه کارمند باشی و بهت بدن ، ولی خب برا کسب و کارت خیلی باید خون دل بخوری هااا ساده نی واقعا ولی خب من تو رو میشناسم با اینکه ندیدمت میدونم میتونی و خواهی تونست همونطور که خیلیا تونستن چرا تو نتونی ؟ یکم سختی میکشی ولی خب تهش قشنگه برات ، در صورت هرگونه سوال مرتبط با این مقاله ای که از زندگی کاری محسن پیمانی خواندید در بخش کامنت های همین صفحه بنویسید

[holychibisuke]

بغلش..

امشب زهرا خیلی محکم بغلم کرد

اون لحظه خیلی امید داشتم که از یادم ببره اون حسو

ولی الان اینجا نشستم و دوباره

چرا تاریخ تکرار میشه؟ایندفه ولی من تموم تلاشمو کردم

بیاعاقل باشیم

تابستون خیلی زود میاد و اون میره

من نمیتونم به خودم اجازه بیشتر از این وابسته شدنو بدم

کمکم کن خدایا