#بازگشت

[topurdunews]

26ویں ترمیم کے بعد پنجاب میں بھی آئینی بینچ بنانے کی بازگشت شروع 

(راؤ دلشاد)آئین پاکستان میں26ویں ترمیم کے بعد پنجاب میں بھی آئینی بینچ بنانے کی بازگشت شروع  ہو گئی۔ ذرائع کے مطابق پنجاب حکومت  آئینی بینچ بنانے پر قانونی ماہرین سے بھی مشاورت یقینی بنائے گی،مسلم لیگ ن کی قیادت نے اس معاملے پر سر جوڑ لئے ،پنجاب اسمبلی میں آئینی بینچ بنانے کیلئے قرارداد پیش کرنا ہوگی۔  ذرائع  کے مطابق قانونی ماہرین سے مشاورت اور قیادت کی طرف سے گرین سگنل ملنے پر قرارداد پیش کی…

[bookholichany]

There is an Iranian drama called Mortal Wound. It's a mystery series loosely adapted from Macbeth. It's an amazing show. The second season called Mortal Wound, return had been aired for a while now and I finally got a chance to watch it. The second season is also a Shakespearean adaptation. It's loosely adapted from Hamlet. I watched the first episode. It was BRILLIANT!!! I really liked how they fit the plots of these two tragedies together. I loved how they picked small details from those plays and build the characters dynamics on. I could actually tell which characters meant to be who. I haven't watched the rest of it yet but it seems to be very promising.

[heliaclinic]

چند وقت بعد از کاشت مو میتوانم به زندگی عادی برگردم؟

[bargehe]

Roman K/ رمان کاکو

چاپ اول استکهلم انتشارات آرشRoman K/ رمان کاکو

[humansofnewyork]

(25/54) “There is a game that Mitra and I would often play. One of us would recite a verse from a poem. Then whatever letter that verse ended with, the other person would think of a verse that began with that letter. We’d go back and forth until someone got stuck. And Mitra could not be beaten. Her memory was a library of Persian poetry. When our children were older she applied to the literature program at the University of Tehran. It was a very selective program, but she received one of the highest possible scores on the admissions test. Some mornings I’d drop her off at school on my way to parliament. She’d have me drop her off down the street, because she didn’t want to be seen with a parliamentarian. The college campuses in Tehran had become a hotbed of political protest. With his White Revolution the king had provided free education to the children of Iran. Now those children were grown, and they wanted a say in the future of their country. Many wanted more freedom. They wanted truly free elections. They wanted an end to censorship, an end to political persecution, an end to SAVAK. Others thought the king had brought too many freedoms to Iran: the capitalism, the tight clothes, the violent movies. It was too much, too fast. They wanted a return to tradition. And Islam became a rallying point. But this was the Islam of our fathers. An Iranian Islam. The Islam of Rumi. The Islam of Hafez. During our next break from Parliament I visited a bookshop. The owner reached beneath his desk and pulled out a book by Khomeini, the cleric from Qom who had incited the riots in Tehran. Khomeini had been sent into exile by the king, but he still had a large following in the country. His speeches were smuggled into the country on cassettes and sold in the bazaar. In his book he called for an Islamic dictatorship. He talked about returning to ‘the source’ of Islam. Sharia Law. It was an Islam from fourteen hundred years ago. An Islam of cutting off hands, oppression of women, and death for non-believers. He said that ‘Islam provides a law for every aspect of human life.’ But he did not say how the law would be enforced. That he said, would be figured out later.” 

گاهی میترا و من با یکدیگر مشاعره می‌کردیم. با بیتی آغاز می‌شد. آخرین حرف بیت می‌بایستی نخستین حرف بیت بعدی باشد، تا آنجا ادامه می‌یافت که یکی نتواند بیتی به یاد آورد. هیچگاه نتوانستم میترا را شکست دهم. حافظه‌ی او کتابخانه‌ی کوچکی از شعر فارسی بود. هنگامی که فرزندانمان بزرگ‌تر شدند، میترا تصمیم گرفت در رشته‌ی ادبیات دانشگاه تهران نام‌نویسی کند. رشته‌ای گزینشی بود، آزمون را به خوبی گذراند. روزهایی در مسیر کارم او را به دانشگاه می‌رساندم. از من می‌خواست کمی دورتر از دانشگاه او را پیاده کنم. نمی‌خواست با همکلاسی‌های جوانش که با اتوبوس می‌آمد��د فرقی داشته باشد. درباره‌ی من به آنها چیزی نمی‌گفت. دانشگاه‌های تهران کانون ناآرامی‌ها و اعتراض‌های سیاسی شده بودند. آموزش رایگان برای همه‌ فراهم بود. اکنون کودکان بزرگ‌شده می‌خواستند نقشی در آینده‌ی سرزمینشان داشته باشند. امیدبخش بود. بسیاری خواهان آزادی بیشتر و سانسور کمتر ،نبود آزار و اذیت سیاسی و ساواک بودند. گروهی دیگر بر این باور بودند که شاه بیش از اندازه به مردم آزادی داده است. می‌گفتند ایران غرب‌زده شده است: مادی‌گرایی، لباس‌های تنگ و فیلم‌های خشن در زمانی بسیار کوتاه. می‌خواستند به سنت‌های مذهبی برگردند. اسلام انگیزه‌ای برای رسیدن به این خواست‌ها شد. حجاب به نمادی از اعتراض‌های سیاسی تبدیل شد. ولی اسلام پدران ما اسلام ایرانی بود. اسلام مولانا و حافظ. تابستان بود، به کتاب‌فروشی بازار تجریش رفتم. فروشنده دستش را زیر میز برد و کتابی از خمینی بیرون آورد، تازه به دستش رسیده بود. او را از سال ۱۹۶۳ از ایران بیرون کرده بودند ولی هنوز طرفدارانی در کشور داشت. سخنرانی‌هایش بر روی نوار کاست به صورت مخفیانه و قاچاق به کشور وارد می‌شدند و در بازار به فروش می‌رسیدند. او در کتابش خواهان یک دیکتاتوری اسلامی بود. بازگشت به اسلام نخستین، اسلام ۱۴۰۰ سال پیش. اسلام بریدن دست‌ها، مهار کردن زنان، چندهمسری، سرکوب دگراندیشان، از میان بردن آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی و مرگ برای ناباوران. او می‌گفت که اسلام برای هر بخشی از زندگی انسان‌ها قانونی دارد ولی هرگز نگفت چگونه آن قانون‌ها اجرا خواهند شد. آن را به آینده‌ی تاریکی سپرد که هنوز در آن گرفتاریم

[uniwp]

یونی وودمارت مرجع قالب وودمارت در ایران

قالب وودمارت کاملا فارسی و راستچین و فعال سازی شده (اختصاصی)

قابل نصب بر روی بی نهایت سایت (بدون محدودیت لایسنس)

همراه 144 دمو آماده فارسی با بسته نصبی آسان (اختصاصی)

همراه 20 افزونه هدیه پرمیوم (اختصاصی)

بیش از 100 فونت فارسی (اختصاصی)

پشتیبانی و بروزرسانی رایگان و همیشگی (اختصاصی)

نصب رایگان قالب بدون هزینه (اختصاصی)

با 30 روز ضمانت بازگشت سفارش مشروط (اختصاصی)

[bellyachhe]

ديشب از شب تا صبح خواب جنگ ديدم.

آيا چون خودم ايران نيستم حق ندارم نگران باشم و وحشت كنم؟

چون ايران نيستم نميتونم نگران خانواده ام و ايرانيا باشم؟ كه هر اتفاقي بيفته قرباني سياستاي كثيف اين پدرسگا ميشن.

واقعا ما ايرانيا چه گناهي كرديم كه بايد توي هر برهه اي نگران يه چيزي باشيم. از ديروز خبراي بازگشت گشت ارشادو خوندم و تجربه دستگيري هارو خوندم واقعا حالم بد شد. كاش بميريد به شديدترين شكل ممكن و به گاي سگ بريد كه سايه نحستون رو ايران ٥٠ ساله كه هست و خيلي وقته كه ديگه طاقت نداريم.

[30ahchaleh]

فیلم هایی با محوریت چرخه‌ی " تکرار شونده زمانی " ، در اصل یک نوع . . .ـ

ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

فیلم هایی با محوریت چرخه "تکرار شونده زمانی" ، در اصل یک نوع شبیه سازی از زندگی واقعی هستند وقتی که از نمای کلی به زندگی نگاه شود

.

روز با کار های یک نواختی که در آن میکنیم تمام میشود و شب میآید اما صبح که چشم باز میکنیم گویی تکرار روز گذشته است که باید دوباره انجام شود شاید در جزییات با دفعه قبل کمی فرق کند اما در روند کلی آن هرگز تغییری حاصل نمیشود

.

جنب و جوش بشر میتواند فقط فرو رفتن در باتلاق تکرار باشد تا آنکه سـَر در (عـَجـَل) پنهان شود و سـِر در (اَجـَل) آشکار

.

در پست بعدی یک فیلم کوتاه بسیار هوشمندانه در این ��بک از فیلمسازی را بررسی خواهم کرد

ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

گیف برای من همیشه تداعی کننده ی چنین مفهومی‌ست که گفتم

.

نمیدانم این گیف پر معنا را چه کسی درست کرده اما هرکه بوده بلدکار بوده اکثرا در این عرصه بدل‌کار هستند

این گیف فقط با داشتن 19 فریم مثل یک فیلم بلند سینمایی حرف برای گفتن دارد

.

تحلیل و تفسیر شما از این گیف چیست؟

این بار میخواهم در این مورد سکوت کنم و به گیف سازی بپردازم

.

GIF

Graphics Interchange Format

سال 1987 در شرکت "کامپیوسرو" تیمی به رهبری استیو ویلهایت "جیف" را خلق کردند که بر خلاف نظر خالقش با تلفظ "گیف" بیشتر معروف است

.

هدف از خلق این فرمت آن بود که قالبی با توانایی نمایش یک تا چند تصویر در آن ، سریع در اینترنت لود یا همان بارگذاری شود

پس حجم کم یک اصل هست که سازندگان باید در نظر داشته باشند ولی نباید چنان باشد که کیفیت تصویر از حد متوسط پایین تر رود

با این حال که کیفیت تصویر در گیف هدف نیست اما نباید غیرقابل تحمل شود

پس اجباری در کار نیست گاهی چاره‌ای نیست گیفی که میسازی حجمش زیاد میشود هم بخاطر رعایت کیفیت و هم بخاطر داستانی که برای گیف های متحرک مان مد نظر داریم یعنی همان تعداد فریم ها

.

البته که گیف میتواند یک فریم باشد مثل یک عکس ثابت و ساکن ولی عمدتا وقتی صحبت از گیف هست منظور چند فریم آن ، که حرکتی را نشان میدهد میباشد

.

دومین اصل گیف سازی که خود را در گیف های متحرک(چندتصویر) نشان میدهد آنست که حلقه تکرار باید سر و ته آن به شکلی به هم وصل شود که نامحسوس باشد (این همان ویژگی هست که فرمت های ویدیوی نمیتوانند از پس آن بر بیایند) البته اگر در گیف از قطع یکدفعه آن و از سر گیری فریم اول هدفی وجود داشته باشد و یا باز چاره ای نباشد اشکال ندارد

.

حجم یک گیف ، وابسته به ابعاد و تعداد نوع رنگ و تعداد نوع فریم است

توازن برقرار کردن بین این سه عامل و داستان ما به تبحر گیف ساز بستگی دارد

ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

swf

Small Web Format

Shock Wave Flash

یا همان فلش فایل فرمت میتوانست خط پایانی باشد برای زندگی گیف

چراکه تمام خصوصیت های گیف را شامل میشد به علاوه ی ویژگی های بسیاری دیگر

.

اما به عللی که من هرگز نخواهم پذیرفت کمپانی های اپل و گوگل و ماکروسافت به ترتیب جلوی آن را گرفتند

این فرمت بعد از بایکوت این سه غول خیلی سعی کرد به حیات خود ادامه دهد اما نشد

در زمان ظهور این فرمت عملا گیف به حاشیه رانده شده بود و حرفی برای گفتن نداشت و جایی در اینترنت نبود که فرمت فلش نباشد

.

برای من بازگشت از فرمت فلش به فرمت گیف مثل برگشت بشر امروزی بعد از یک نبرد هسته‌ای(فرمت‌ی) به عصر حجر بود

.

END

.

.

.

[urdu-poetry-lover]

حسابِ عمر کا اتنا سا گوشوارا ہے

تمہیں نکال کے دیکھا تو سب خسارا ہے

کسی چراغ میں ہم ہیں کسی کنول میں تم

کہیں جمال ہمارا کہیں تمہارا ہے

وہ کیا وصال کا لمحہ تھا جس کے نشے میں

تمام عمر کی فرقت ہمیں گوارا ہے

ہر اک صدا جو ہمیں بازگشت لگتی ہے

نجانے ہم ہیں دوبارہ کہ یہ دوبارہ ہے

وہ منکشف مری آنکھوں میں ہو کہ جلوے میں

ہر ایک حُسن کسی حُسن کا اشارہ ہے

عجب اصول ہیں اس کاروبارِ دُنیا کے

کسی کا قرض کسی اور نے اُتارا ہے

کہیں پہ ہے کوئی خُوشبو کہ جس کے ہونے کا

تمام عالمِ موجود استعارا ہے

نجانے کب تھا! کہاں تھا مگر یہ لگتا ہے

یہ وقت پہلے بھی ہم نے کبھی گزارا ہے

یہ دو کنارے تو دریا کے ہو گئے ، ہم تم!

مگر وہ کون ہے جو تیسرا کنارا ہے

امجد اسلام امجد

[my-urdu-soul]

حسابِ عمر کا اتنا سا گوشوارا ہے

تمہیں نکال کے دیکھا تو سب خسارا ہے

کسی چراغ میں ہم ہیں کسی کنول میں تم

کہیں جمال ہمارا کہیں تمہارا ہے

وہ کیا وصال کا لمحہ تھا جس کے نشے میں

تمام عمر کی فرقت ہمیں گوارا ہے

ہر اک صدا جو ہمیں بازگشت لگتی ہے

نجانے ہم ہیں دوبارہ کہ یہ دوبارہ ہے

وہ منکشف مری آنکھوں میں ہو کہ جلوے میں

ہر ایک حُسن کسی حُسن کا اشارہ ہے

عجب اصول ہیں اس کاروبارِ دُنیا کے

کسی کا قرض کسی اور نے اُتارا ہے

کہیں پہ ہے کوئی خُوشبو کہ جس کے ہونے کا

تمام عالمِ موجود استعارا ہے

نجانے کب تھا! کہاں تھا مگر یہ لگتا ہے

یہ وقت پہلے بھی ہم نے کبھی گزارا ہے

یہ دو کنارے تو دریا کے ہو گئے ، ہم تم!

مگر وہ کون ہے جو تیسرا کنارا ہے

-امجد اسلام امجد

[nabex]

خرید اکانت V2ray برای آیفون، اندروید و ویندوز+ سرور V2ray

عضویت در ربات خرید اکانت V2ray نابکس برای دریافت اکانت تست رایگان: @nabex_bot

ربات خرید اکانت V2rayویدئو تست سرعت اکانت v2ray

😍بدون وقفه با بالاترین کیفیت ویدئو تماشا کنید😍

✅ پنل نمایندگی رایگان برای همکاران با تخفیف ویژه روی کانفیگ ها و امکان مدیریت کاربران ✅ امکان دریافت اکانت تست ✅ بسته های حجمی متنوع با قیمت های مناسب ✅ تحویل آنی ✅ پیام یادآوری تمدید اکانت ✅ امکان کسب درآمد از بات ✅ امکان تغییر لوکیشن سرور و ده ها امکان پیشرفته دیگه…

😍تضمین بازگشت وجه درصورت عدم رضایت

[topurdunews]

غزہ بیروت میں نسل کشی ایران پر جوابی حملے کی بازگشت

کرہ ارض پر ناپاک وجود کی حامل اسرائیلی ریاست کی غزہ اور بیروت میں وحشیانہ حملوں کے نتیجے میں نسل کشی جاری ہے، روزانہ بیسیوں مسلمانوں کی شہادت کی خبریں سامنے آتی ہیں۔ اسرائیل نے جیسے مشرق وسطی میں مسلمانوں کو صفحہ ہستی سے مٹادینے کی قسم کھائی ہے اور وہ روزانہ ایک نئے مشن کے تحت مسلم ممالک کو نشانہ بناتے ہوئے آگے بڑھتا چلا جارہا ہے۔ سرائیل کے غزہ اور لبنان میں زمینی و فضائی حملوں کے نتیجے میں…

[sara2023sara]

افزایش فالوور روبیکا به کمک سایت خرید فالوور

فالوور روبیکا یا روبینو چیست؟

کاربران برای اینکه بتوانند از روبیکا استفاده کنند، باید برای خود یک حساب کاربری داشته باشند. با داشتن یک حساب کاربری شما برای خود یک آیدی منحصر به فرد خواهید داشت. شما به عنوان یک کاربر در این بستر می توانید کاربران دیگر و اطرافیان خود را فالو نمایید. کاربران نیز می توانند در این شبکه اجتماعی شما را دنبال کنند و در واقع به کاربری که شما را در این فضا فالو می کند، فالوور گفته می شود.

پیج هایی که در این بستر کسب و کاری برای خود دارند و به صورت تجاری فعالیت می کنند و قصد دارند از روبیکا کسب درآمد کنند، باید میزان فالوور بسیار بالایی داشته باشند. افزایش فالوور و درآمد تنها از راه خرید فالوور روبیکا واقعی امکان پذیر خواهد بود.

خرید فالوور روبیکا

خرید فالوور روبیکا�� یا همان روبینو که بخش مهمی در روبیکا است که کاربران بسیاری را جذب خود نموده است‌. یکی از موارد مهمی که برای فعالیت در روبیکا و کسب درآمد در این بخش باید به آن توجه کنید، خرید فالوور روبیکا است. در روبیکا و هر شبکه اجتماعی دیگر، پیج های فروش زیادی دارند که دارای فالوور زیادی باشند. با این وجود فالوور فاکتور بسیار مهمی است.

برای پیشرفت در هر شبکه اجتماعی باید فالوور زیادی داشته باشید تا به اهداف خود دست پیدا کنید. در ادامه با سایت خرید فالوور همراه ما باشید تا  اطلاعات کاملتری در خصوص افزایش فالوور روبیکا در اختیارتان قرار دهیم.

چرا از سایت خرید فالوور، خدمات روبینو دریافت کنیم؟

سایت خرید فالوور یکی از مجموعه هایی است که فالوور روبینو و دیگر خدمات روبیکا را به شما عزیزان به صورت کاملا تضمینی ارائه می دهد. این مجموعه همواره در تلاش است تا باکیفیت ترین خدمات را ارائه دهد. سایت خرید فالوور در زمینه فروش فالوور و ارائه خدمات شبکه های اجتماعی، سابقه زیادی دارد و در این زمینه پیشرفت شایانی کرده است.

از مزیت های خرید فالوور از این سایت، این است که فالوورهای ارائه داده شده کاملا واقعی هستند و برای رشد کسب و کار شما تأثیر زیادی را به همراه خواهند داشت‌. علاوه بر این، سایت خرید فالوور دارای ضمانت بازگشت وجه نیز است.

اگر از کیفیت فالوورهایی که خریداری کرده اید رضایت نداشتید، می توانید هزینه ای را که پرداخت نموده اید را پس بگیرید. در این سایت پنل های گوناگونی وجود دارد که استفاده از این خدمات برای تمامی کسب و کار ها امکان پذیر است.

[heliaclinic]

زیبایی مادام‌العمر: نتایج جادویی کاشت مو با میکروگرافت در کلینیک هلیا

[bargehe]

رقصی دور تابوت

[otlona]

چهره به چهره با مرگ و میر من دوباره انعکاس من یک غریبه است دیگر به نظر نمی رسد که نمی توانم این دست ها را ثابت کنم یا صدای غرش سر و صدا را در پس ذهنم آرام کنم به نظر نمی رسد جایی که دراز کشیده ام و طاقت رفتن را ندارم آرامش یا استراحت پیدا کنم. نمی توانم خودم را مجبور کنم که تالارها مرا به خانه بخوانند، اما آه، من روحی هستم که بدون جایی برای بازگشت پرسه می زند تا سرگردان شود، بنای یادبودی را جابجا کرده است که تمام شکوهش را مخدوش کرده و دنیایی را که او در حالی که من را در آن جمع می کند گریه می کند. زمین را چنان نرم و سرد در آغوش می گیرد که بر روحم می ریزد انگار می تواند گودهای مرا پر کند و من را کامل کند، اما شاید جایی که استراحت می کنم چیزی زیبا رشد کند، چیزی ملایم تر از این آشفتگی در سینه ام، شاید در آن بهتر باشم. زندگی بعدی اگر بعد از این یکی باشد اما من کسی نیستم که این دنیا دلتنگش می شود یا کم نور به یاد می آورد،نرم مثل اخگر می درخشد درست قبل از پایان، نفسی که بازدم، ضربان قلب نادیده گرفته شده، نامی که زمان خودش آن را فراموش خواهد کرد