#پسربچه
Explore tagged Tumblr posts
30ahchaleh · 7 months ago
Text
Tumblr media
Mirage 2018
⚠️Spoil⚠️
.
.
.
.
.
این فیلم نه سفر در زمان است و نه سفر با جسم در دنیاهای موازی
بلکه یک ایده جالب و قدیمی دارد و آن انتقال اطلاعات یک جسم به جسم دیگر در دنیای موازی میباشد
Tumblr media
فرض کنید سه عدد کامپیوتر به نام های ♧,♤,♡ دارید که اطلاعات کامپیوتر ♧ توسط "فضای ابری" به کامپیوتر ♤ منتقل شود در اینصورت اطلاعات منتقل شده بنا به ساختارش میتواند هویت کامپیوتر ♤ را دگرگون "کامل یا ناقص" کند خلاصه میتواند چه جزئی چه کلی در آن تغییر ایجاد کند
.
در این فیلم سه دنیا موازی به نمایش در میآید
نامگذاری دنیا ها را به گونه میگویم که مقدم و موخر مشخص نباشد چون در واقع هم چنین چیزی معنا ندارد
.
ـ در دنیای ♧ ـ
پسربچه میمیرد
زن با مردی خیانت کار ازدواج میکند و بچه دار میشود و در کنارش از جراح شدن باز میماند
در شبی با دنیای ♤ که در حال جریان است کانکت میشود
و اطلاعاتی را به آن جا منتقل میکند
.
میتوان تصور کرد
زن صبح که از خواب پا میشود به زندگی خود ادامه میدهد و اتفاقات شب گذشته را کابوسی در خواب تلقی میکند
مثل آنچه برای ما بارها و بارها در خواب اتفاق میافتد
زندگی به روال خودش در دنیا ♧ در حال جریان خواهد بود
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Tumblr media
ـ در دنیای ♤ ـ
که آنهم در حال اجرا بود و هست
پس از دریافت آن اطلاعات
پسربچه زنده میماند
او در انتظار دیدن زنی که در بچگی نجاتش داده بود بزرگ میشود
این امر زندگی او را تحت تاثیر فوق‌العاده قرار میدهد
پس از ملاقات با آن زن در ایستگاه قطار باعث آن میشود که زن با آن دوست واسطه آشنا نشود
پس زن با آن مرد خیانت کار برخورد نمیکند در نتیجه با او ازدواج هم نخواهد کرد و بچه دار هم نخواهد شد
در عوض با پسربچه ای که توسط اطلاعات آمده از ♧ نجات پیدا کرده و اکنون بزرگ شده ازدواج میکند و میتواند به تحصیلاتش ادامه دهد و جراح شود
Tumblr media Tumblr media
تبعات آن کانکت شدن باعث شده
اطلاعات شخصیت زن دنیای ♧ به زن در دنیای ♤ نیز منتقل شود اما در لایه ای زیرین و پنهان
.
زن که اکنون جراح شده از شوک مرگ مریضش که کودکی میباشد ، بحرانی را تجربه میکند که باعث آن میشود تا آن اطلاعات "انتقالی" به لایه بالای هویتی بیآید و اطلاعات "تجربی" زن را به پشت براند به طوریکه وقتی او وارد پاسگاه پلیس میشود حتی شوهر خودش را نشناسد و …ـ
Tumblr media Tumblr media
شوهر که کل زندگیش تحت الشعاع رویدادی ماوارایی در بچگی خودش بوده این حالت ماورائی را میشناسد بنابراین تلاش میکند که به همسرش برای پیدا کردن هویت "تجربی"اش و ثبات آن کمک کند
Tumblr media
زن برای بازیافت اطلاعات "تجربی" خود نیاز به ارتباط لمسی با افرادی را دارد که با آنها اطلاعاتی دوگانه پیدا کرده
.
اما این همپوشانی اطلاعاتی او را پریشان و گیج و درمانده کرده است
او نمیتواند بین چیزهایی که خودش در دنیای ♤ تجربه کرده و تبدیل به اطلاعات شده و آن اطلاعاتی که از دنیای ♧ آمده تمایز قائل شود
از آن مهمتر حفره ای که دختر بچه در او ایجاد کرده تحمل ناپذیر است
Tumblr media
او که درمانده است راه حلی را به شوهرش پیشنهاد میدهد که تبعاتش از دست دادن همدیگر است
زن خودش را میکشد تا از رنج دوگانگی هویت‌ تا مرز جنون و دیوانگی و حفره دختربچه خلاص شود
.
شوهرش پس از خودکشی غافلگیرانه همسرش ناچارا اما باورمند به موضوعات ماوارئی راه حل همسرش را اجراء میکند
و درنهایت بدون همسرش به زندگی غم‌انگیزش در دنیای ♤ ادامه میدهد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ـ در دنیای ♡ ـ
تکمیل رنجواره اطلاعات در دنیای ♤ باعث آن میشود که پس از انتقال به دنیای ♡ نه در پسر وسواس ایجاد کند و زندگیش را تباه
و نه در زن شوک و غافلگیری و پریشان حالی و درنهایت خودکشی
.
پسر با رها کردن آن اتفاق بد در خانه همسایه مثل تمام بچه های دیگر که از خاطرات کودکی فقط یادی مبهم دارند به مرور "زن و مرد در تلوز��ون و قتل" را فراموش میکند و آنها را رویای در بیداری تلقی میکند
.
هر چند در ناخودآگاهش آن اطلاعات مانده است تا روزی که به عللی یا به سطح بیآید یا در همان عمق برای همیشه بماند
اما بازرس شدن او ریشه در همین خاطره یا همان چه که به آن ناخودآگاه میگوییم دارد
.
زن دنیای ♡ که با اطلاعات تکمیل تری مواجه شده حال میتواند مسلط تر هم ماجرای قتل را پیگیری کند و هم با دید باز تری به خواسته های شخصی زندگی خودش بپردازد
مخصوصا وقتی که حفره ای از فقدان دختربچه ای در وجود او شکل نگرفته
.
پسر هم با دوری از نشخوار افکار بد و وسواس، حال و روز بهتر و سالم تری دارد
Tumblr media
اینکه در دنیای ♡ بین زن و بازرس چه رابطه ای شکل میگیرد هرچند قابل پیش بینی‌ست اما به عهده ی بیننده گذاشته میشود
چرا که هر چیزی امکان پذیر و قابل تغییر است
END
.
.
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
آنچه این فیلم را برایم جذاب میکند آنستکه جسم به جایی منتقل نمیشود در همان دنیای خودش محبوس و فانی ست بلکه این "آگاهی و خودآگاهی"یست که به جای دیگری منتقل میشود امری که ممکن بودن آن قابل فهم و باور پذیر است
.
میخواهم بنیان این تئوری را برایتان باز کنم
توجه کنید آنچه گفته میشود در راستای تئوری فیلم های تخیلی ست که میتواند واقعی باشد یا نباشد
.
خب
اصل "حیات زمینی" بر زنده ماندن است
پس مکانیسمی فراهم هست تا این اصل اجرا شود چرا که با سماجتی که از "اصل فروپاشی" در این گیتی میشناسیم حیات زمینی باید در همان بدو بروز از بین میرفت
.
تکامل یکی از آن مکانیسم هاست
حال تکامل بر چه اصلی استوار است
1- فشاری که به موجود زنده بنا به اصل فروپاشی وارد میشود(اول نمردن)
بعد
2- نیازی که موجود زنده بنا به آن اصل حیات احساس میکند (دوم بهتر زندگی کردن)
.
چه اتفاقی و شانسی این نیاز و فشار رفع شود چه عمدی ، چیزی از اصل ماجرا که این دو عامل در راستای ادامه حیات اند کم نمیکند
پس موجود زنده برای ادامه حیات و بهتر زندگی کردن به انواع و اقسام حالت ها تکامل یافت
.
با توضیحی که در بالا داد�� بین دو گزاره‌ی زیر
تکامل یافت پس ، زنده ماند
یا
زنده ماند چون ، تکامل یافت
دومی مقدم تر است
یعنی زندگی در بستر تکامل
مثل نطفه در بستر مناسب رحم
به عبارتی یعنی اول تخم بعد مرغ
.
موجود زنده برای ادامه حیات چه تکامل ها که نیافت و آنرا به چه روش ها که انتقال نداد
اما این تکامل چه پـَر پرنده شد چه زَهر مار در برابر "اصل فروپاشی" با حربه‌ی مرگ‌ش راهکاری نیافت بجز همان روش قدیمی خودش یعنی (انتقال اطلاعات تکامل) به جسم‌ی در نسل بعدی مثل دوی چهارصد متر امدادی با دادن چوب به دوندی بعدی
.
دانشمندان برای نمونه به همین سیر تکاملی "پـَر و زهر" وقتی نگاه میکند از آنچه رخ داده حیرت زده میشوند و آنرا از دسته شگفتی سازی های طبیعت میدانند که پیچیدگیش چنان است که چون میبیند باور دارند که ـ"پس میشود"ـ
.
در این وادی موجود زنده ای که توانست در راستای تکامل ، اول به آگاهی و بعد به خودآگاهی برسد "بشر" نام گرفت
با تمام این تفاصیل این موجود زنده یعنی بشر چرا نتواند در راستای اصل حیات بنا به "نیاز و فشار" طی هزاران سال به تکاملی برسد که بتواند خودش را در اطلاعات ذخیره شده در "آگاهی و خودآگاهی" زنده نگه دارد که بتواند اصل فروپاشی را حتی با حربه "مرگ" هم شکست دهد
.
این بهترین توجیح است برای وجود آگاهی و خودآگاهی
.
بشر در فهم اطلاعات و انتقال آن به چه دانشی رسیده
مثلا
همه نوع اطلاعاتی به وسیله "ماهیت ها و قابلیت های مختلف نوری" قابل انتقال هستند
یا
این اطلاعات وقتی درست کدگذاری و بارگذاری شوند درمیان انبوهی از اطلاعات ، نه گم میشوند و نه قاتی پاتی
و
اطلاعاتی که توسط "ماهیت ها و قابلیت های مختلف نوری" در حال انتقال هستند پس از خروج کامل از جسم فرسنده دیگر به آن جسم فرسنده نیاز ندارند
و
بسیار چیز های دیگر که از حوصله این بحث خارج است
.
به باور من "روح" تکاملی‌ست به کالبد بشریت که میتواند همان "آگاهی و خودآگاهی" باشد که به همراه یک اطلاعات کلی"ناخودآگاهانه" روزی بی نیاز از جسم ، از آن خارج میشود تا همچنان اصل حیات پابرجا بماند
خلاصه کنم
یعنی اگر مثلا موجودی در سیر تکاملی به پـَر رسید و موجود دیگر به زَهر رسید طی هزاران سال موجودی به نام "بشر" در این سیر به روح رسید
روح مرتبه سوم تبادل اطلاعات در حیات است که میتواند وجه تمایز بشر هم باشد
ژن مرتبه دوم است و حواس پنجگانه مرتبه اول
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
.
.
.
7 notes · View notes
imgtoxai411 · 1 day ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai412 · 1 day ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai410 · 1 day ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai386 · 1 day ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai200 · 2 days ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai198 · 2 days ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai199 · 2 days ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai91 · 2 days ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai27 · 3 days ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai25 · 3 days ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
imgtoxai82 · 3 days ago
Text
کلبه چوبی جنگلی دنج
داخل ی کلبه ی چوبی جنگلی را نشون بده که همه چیز با مواد طبیعی ساخته شده. درب کلبه بازه و پنجره ها باز هستن و نمای جنگل عمیق پیداست. یککتری در حال غلغل و شومینه ی سنگی و یک قوری چای. یک دسته گلهای جنگل روی میز. به دیوارها تزئیناتی از تابلوهای گل خشک. یک گوشه یک گلدان با نی های بلند . یک فرش حصیری یک زن و دو دختر و یک پسربچه ی شاد پشت میز روی صندلی دور هم نشسته اند و مادر مشغول صحبت با بچه هایش هست.
0 notes
expressionless-fr · 1 year ago
Text
Tumblr media
یسری وقتا که به هاست قبلی فکر میکنم دلم میگیره. سر هرچیز کوچیکی خوشحال میشد و اهمیت میداد - برعکس من که هرروز دارم بیشتر به هیچی بودن نزدیک میشم. پسربچه، الان تو هیچی چیکار میکنی؟ چیزی اونجا هست سرش ذوق کنی؟ کل چیزی که باهات یکی دارم اسممه. "کیان".
0 notes
bornlady · 1 year ago
Text
مدل سامبره جدید : حرفی نزد در برابر آن، در حال حاضر او لباس های جدید از بهترین نوع، و او نگاه خیلی خوب فکر کرد که این موضوع کاملاً دور از ذهن است که هر کسی می تواند بگوید، 'نه!' به یه پسر خیلی باهوش بنابراین او را باهوش کرد و او را مرتب کرد تا می توانست، و خودش کفش های جدیدش را بیرون آورد و آنها را مالید تا زمانی که آنها درخشیدند. رنگ مو : تا او بتواند چهره خود را در آنها ببیند، و هنگامی که او این کار را انجام داد که او رفت. "این بار او مسیر کوتاه را انتخاب نکرد، اما یک خم عالی ایجاد کرد، برای به موش‌هایی که اگر می‌توانست کمک کند نمی‌رفت، خیلی خسته بود تمام آن تکان دادن و آن شایعات همیشگی عروس. همانطور که برای آب و هوا و روشی که آنها دو بار قبلا بوده اند. مدل سامبره جدید مدل سامبره جدید : این خورشید می درخشید، به طوری که در استخرها و چاله ها خیره کننده بود پسر آواز خواند و همانطور که عادت داشت از جا بلند شد. اما همانطور که می خواند و می پرید، قبل از اینکه بفهمد کجاست، روی همان پل قرار داشت دوباره باتلاق بنابراین او قرار بود از روی پل از روی یک باتلاق به سمت یک بپرد. لینک مفید : سامبره مو تافت، تا نتواند کفش های درخشانش را کثیف کند. 'چاق،' گفت، و راه را با او تسلیم کرد، و هیچ توقفی وجود نداشت تا زمانی که او در پایین بود دوباره همان سوراخ تاریک عمیق بد. او ابتدا خوشحال بود، زیرا می توانست ببیند هیچ چیز، اما زمانی که او مدتی آنجا بود. مدل سامبره جدید : نگاهی اجمالی به زشتی ها داشت موش صحرایی، و او خیلی بیزار بود که او را با یک دسته کلید در انتهای آن ببیند دم او. "'روز بخیر پسرم!' گفت موش 'باز هم از صمیم قلب خوش آمدید، چون می بینم که دیگر نمی توانی بدون من باشی. متشکرم. لینک مفید : مدل موی سامبره ممنون شما مهربانانه؛ اما اکنون همه چیز برای عروسی آماده است و ما این کار را خواهیم کرد بلافاصله به سمت کلیسا حرکت کرد.' "'یک اتفاق وحشتناک قرار است بیفتد' پسر فکر کرد، اما او گفت هیچ چیز با صدای بلند "سپس موش سوت زد و تعداد بسیار کوچکی بیرون آمدند. مدل سامبره جدید : موش ها و موش ها از همه سوراخ ها و سوراخ ها بیرون آمدند و شش موش بزرگ آمدند مهار شده به ماهیتابه؛ دو موش به عنوان پیاده‌رو پشت سر بلند شدند و ��و موش قبل از آن بلند شد و رانندگی کرد. برخی نیز وارد تابه شدند و موش با دسته کلیدی که در دمش بود در میان آنها نشست. لینک مفید : سامبره برزیلی سپس او گفت به پسر، "'جاده اینجا کمی باریک است، پس باید آنقدر خوب باشید که بتوانید پیاده روی کنید کنار کالسکه پسر عزیزم تا گشادتر بشه و آنگاه اجازه خواهید داشت که در کالسکه کنار من بنشینید.' "'بسیار خوب خواهد بود، به جرأت می گویم،' فکر کرد پسر 'اگر من بودم. مدل سامبره جدید : خیلی بالاتر از زمین، از کل دسته شما فرار خواهم کرد.' بود چه فکر می کرد، اما با صدای بلند چیزی نگفت! "پس تا آنجا که می توانست از آنها پیروی کرد. گاهی اوقات او مجبور به خزیدن بود چهار دست و پا، و گاهی اوقات مجبور می‌شد خم شود و کمرش را به خوبی خم کند جاده کم و در جاهایی باریک بود. لینک مفید : آمبره سامبره بالیاژ چیست اما وقتی گسترده تر شد، به داخل رفت جلو، و در مورد او نگاه کرد که چگونه می تواند بهترین راه را به آنها بدهد و فرار کند دور. اما همانطور که جلوتر رفت صدای شفاف و شیرینی را از پشت سرش شنید که گفت: "اکنون جاده خوب است. بیا عزیزم و بلند شو کالسکه.' "پسربچه به سرعت چرخید و تقریباً هم بینی و هم گوش‌هایش را از دست داده بود. مدل سامبره جدید : بزرگ‌ترین کالسکه با شش اسب سفید در آنجا ایستاده بود در کالسکه دوشیزه ای نشسته بود، به روشنی و دوست داشتنی خورشید، و گرد او دیگرانی را که مانند ستاره ها زیبا و نرم بودند می نشست. آنها یک بودند شاهزاده خانم و همبازی هایش که همه با هم جادو شده بودند. لینک مفید : سامبره دخترانه ولی حالا آنها آزاد بودند، زیرا او پیش آنها آمده بود، و هرگز نگفت سخنی علیه آنها "'اکنون بیا' گفت شاهزاده خانم پس پسر به کالسکه رفت، و آنها به سمت کلیسا راندند، و وقتی دوباره از کلیسا راندند شاهزاده خانم گفت: "اکنون اول به خانه من می رویم و بعد می خواهیم" بفرست تا مادرت را بیاورد.' "'این خیلی خوب است!' پسر فکر کرد. مدل سامبره جدید : زیرا او هنوز چیزی نگفت، حتی الان؛ اما، با همه اینها، فکر کرد بهتر است به خانه برود مادرش را به آن سوراخ موش تند و زننده. اما همان طور که فکر می کرد که، آنها به یک قلعه بزرگ آمدند. به آن تبدیل شدند و آنجا شدند قرار بود ساکن شوند. و بنابراین یک کالسکه بزرگ با شش اسب فرستاده شد. لینک مفید : مدل سامبره مو تا بیاورد خوب، و وقتی برگشت، در جشن عروسی دست به کار شدند. چهارده روز به طول انجامید و شاید هنوز در آن هستند.
پس بگذار همه ما عجله کن؛ شاید ما هم به موقع بیاییم تا عروس داماد را بنوشیم سلامتی و رقص با عروس." شوالیه سبز. "روزی پادشاهی بیوه بود. مدل سامبره جدید : تنها یک پادشاه داشت فرزند دختر. اما این یک ضرب المثل قدیمی است که می گویند غم و اندوه بیوه مانند در زدن است استخوان خنده دار شما، درد می کند، اما به زودی از بین می رود. و به همین ��رتیب پادشاه با ملکه ای ازدواج کرد که دو دختر داشت. حالا، این ملکه - خوب! لینک مفید : آمبره سامبره بالیاژ چیست او نه بود معمولاً بهتر از نامادری‌ها هستند، او بداخلاق و کینه توز هستند همیشه برای دختر ناتنی اش بود. "خب! مدت ها بعد، وقتی بزرگ شدند. این سه دختر، جنگ شروع شد و پادشاه مجبور شد برای کشورش بجنگد و پادشاهی او اما قبل از رفتن او، سه دختر اجازه داشتند. مدل سامبره جدید : که بگویند اگر پادشاه برنده شود برای هر یک از آنها چه چیزی باید بخرد و به خانه بیاورد روز در برابر دشمن "بنابراین، دخترخوانده‌ها باید اول صحبت کنند. لینک مفید : سامبره برزیلی همانطور که ممکن است بخواهید و بگویند آنچه آنها آرزو می کردند "خب! اولین نفر آرزوی یک چرخ نخ ریسی طلایی را داشت، آنقدر کوچک که آن را می توانست روی یک قطعه شش پنی بایستد. مدل سامبره جدید : و دوم، او برای یک طلا التماس کرد سیم پیچ، آنقدر کوچک که می تواند روی یک قطعه شش پنی بایستد. این چی بود آنها می خواستند داشته باشند.
0 notes
beh-music · 2 years ago
Photo
Tumblr media
دانلود قسمت اول سریال تاریخی سیاسی خانوادگی سرزمین کهن
سریال سرزمین کهن قسمت 1 با لینک مستقیم
با حضور ستارگان مطرح سینما و تلویزیون
  درباره ی سریال :
سرزمین مادری با نام اولیهٔ سرزمین کهن، یک مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانی کمال تبریزی و نویسندگی علیرضا طالب‌زاده محصول سال ۱۳۹۲ است که به بررسی وقایع سیاسی ایران از سال ۱۳۲۰ خورشیدی تا وقوع انقلاب ۱۳۵۷ در بستر زندگی پسری نوجوان می‌پردازد. کمال تبریزی آثار جنجالی ای همچون لیلی با من است و مارمولک را کارگردانی کرده که هر کدام نسبت به زمانه خود، دید متفاوتی به جریان جامعه داشتند. این کارگردان در تلویزیون یکی از معروف‌ترین سریال‌های زندگینامه‌ای به نام شهریار را کارگردانی کرده و در سال ۱۳۸۷تا ۱۳۹۲ دست به ساخت سریالی تاریخی و جنجالی به نام سرزمین کهن زد.
خلاصه داستان :
این مجموعه به بررسی تاریخ سیاسی-اجتماعی ایران از سال ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران در بستر زندگی یک پسربچه می‌پردازد که در قالب سه فصل برای پخش آماده شده‌است. در فصل اول سریال، کودکی رهی (با بازی علی شادمان) که شخصیت اصلی سریال است به تصویر کشیده می‌شود. رهی بعد از بمباران دهکده محل سکونت‌شان توسط نیروهای متفقین، از زیر آوار بیرون کشیده می‌شود. پس از چند روز مراقبت ��وسط مادرش راهی تهران می‌شود. سال‌ها بعد او (بزرگسالی رهی با بازی شهاب حسینی) در یک خانواده توده‌ای بزرگ می‌شود، اما بر اثر به وقوع پیوستن ماجراهایی او به یک خانواده درباری سپرده می‌شود. در این خانواده است که او رفته رفته به هویت خود پی می‌برد. همین باعث می‌شود به یک خانواده دیگر که مذهبی هستند، سپرده شود، اما این پایان ماجراهای او و اطرافیانش نیست…
  کارگردان : کمال تبریزی
با هنرمندی : شهاب حسینی، جواد عزتی، بابک حمیدیان، الهام حمیدی، امیر آقایی، علی شادمان، نیکی کریمی، محمدرضا فروتن، محسن تنابنده، پژمان بازغی، شبنم قلی‌خانی، ثریا قاسمی، مرحوم پرویز پورحسینی، حسین محجوب، فرهاد قائمیان، هنگامه قاضیانی، حسن پورشیرازی، جعفر دهقان، فرشته صدرعرفایی، علیرضا خمسه، میترا حجار، رضا کیانیان، هومن سیدی، سام درخشانی، سعید راد، لیلا زارع، مهران رجبی، ترلان پروانه، ارسلان قاسمی، پریوش نظریه، حسین مهری و …
  منبع :
دانلود قسمت اول سریال سرزمین کهن ۱
0 notes
namefarsi · 4 years ago
Photo
Tumblr media
سانان: اسم پسر کردی ♥️از ۱ تا ۱۰ به این اسم امتیاز دهید⬇️توضیحات: Sanan /sānān/ همراهان قدیمی پیج و وبسایت نام‌فارسی در جریان علاقه ما نسبت به اسم های زیبای #کردی هستند. گنجینه ای از اسم های زیبای #کوردی #پسرانه و دخترانه در دسترس است اکثرشان دارای آوا و معنای زیبایی هستند. @namefarsi اسم #سانان، یکی از این نام هاست که ��وا و معنای زیبایی دارد و فراوانی آن نیز متعادل است. پس گزینه ای مناسب برای نامگذاری #فرزند #پسر و انتخاب اسم برای #نوزاد به خصوص برای کرد زبانان عزیز میباشد. سانان به معنی #شاه و بزرگ ایل است. نام‌فارسی: مرجع تخصصی نام‌ها از سال ۱۳۸۸ ⭐ لیست کامل نام‌های کردی پسر و دختر نیز روی وب‌سایت نام‌فارسی قرار دارد. . . . #اسمکردیپسر #کردی_شاد #کورد #پسرم #پسرکورد #پسربچه #اسمکوردی #کوردستان #اسمپسرکردی #اسمپسر #اسم_پسر #شاه_پسر #نینیمون #پسرمون https://www.instagram.com/p/CTSbP9gMHY4/?utm_medium=tumblr
0 notes