#نقد فیلم شرور
Explore tagged Tumblr posts
Text
@ali-rafiei-vardanjani
شرور فیلمی از جان ام. چو آیندهی سینما + هوش مصنوعی است که در آن تاریخی از هنر نقض میشود که برپایهی تفکر و جاهطلبی بوده. در ابتدای کتاب «هنر سینما» بوردول، ارجاعاتی از یک محصول فرهنگی به سینمایی «جادوگر شهر اُز» فلمینگ، داده میشود که به طور کُلی در آن به انسانی که با هنرِ سینما رشد کند ربط پیدا خواهند کرد؛ این ارجاعات محصول اندیشههایی هستند که در فیلمِ فلمینگ نهادینه شدهاند: رویای سفر، خواب دیدن، خانه، کودکی، جادوگری، موسیقی و... «شرور» نه تنها مکملی بر این ارجاعات نیست بلکه در حال تناقض با آن است. از همان ابتدا که ما خوشحالیِ مردمِ شهر اُز را از مرگِ جادوگر سبز رنگ میبینیم، به گفتمانِ موجود در این اثر سینمایی شک میکنیم. فیلم عملاً کودکی و رویا را از کودکانی که پای تماشای آن نشستهاند خواهد گرفت و به جای آن با توسل به هوش مصنوعی، زرق و برقهای هالیوودی را تحویل بینندهاش میدهد. جهانی که مولف دارد بیشتر به درد همان «آسیاییهای خرپول» میخورد که پارادوکسی میانِ خوبی و اخلاق ایجاد کرده بود. سمتِ تاریخ سینما رفتن و تعریف دوبارهی آن با زبانِ تکنولوژی که تماماً صنعتِ هالیوود را تفسیری سیاسی میکند، بازاریابی برای آیندهی یونیورسال پیکچرز است و...
youtube
#youtube#anime art#art#concept art#artwork#digital art#سینما#علی رفیعی وردنجانی#نقد فیلم شرور#wicked#wicked movie#wicked 2024#هوش مصنوعی#جادوگر شهر اُز
0 notes
Text
نقد و بررسی فیلم Black Adam
نقد و بررسی فیلم Black Adam
اگر از طرفداران فیلم های دی سی هستید، بلک آدام یکی از شخصیتهایی است که باید کمی بیشتر با او آشنا شوید. چندین سال است که اخباری در زمینه ساخت فیلمی درباره این شخصیت منتشر میشود و بالاخره این فیلم پس از مدتها صحبت، جلوی دوربین رفته و ساخته شده است. فیلم سینمایی Black Adam در نهایت و پس از کش و قوسهای فراوان قرار است پاییز 2022 بر روی پرده سینماها برود و انتظار طرفدارانش را پایان دهد. نقش Black Adam را دواین جانسون که اغلب مردم او را با نام مستعار راک میشناسند، بازی کرده است. در ادامه این نقد و بررسی با گپ فیلم همراه باشید تا اطلاعاتی که درباره این فیلم منتشر شده را با شما در میان بگذاریم.
دی سی تاکنون اطلاعات خیلی زیادی درباره این فیلم منتشر نکرده و فقط به انتشار چند تیزر بسنده کرده است. آنچه تا به امروز در مورد این فیلم و شخصیت اصلی آن میدانیم این است که Black Adam قرار است همچنان یک ضد قهرمان باشد. علاوه بر این موضوع، احتمالا شاهد لیگ عدالت آمریکا هستیم که بر جذابیت این داستان میافزاید.
آشنایی با شخصیت Black Adam
بلک آدام اولین بار توسط اتو بایندر سی سی خلق شده و در سال 1945 وارد شماره اول کمیک خانواده ماورل شده است. در آن زمان بلک آدام یکی از شخصیتهای Fawcett Comics بود که چند سال بعد مارول این شرکت را خریداری کرد. در ادامه در این شخصیت تغییراتی اعمال شد و بعد هم وارد دنیای مارول گردید. نام واقعی بلک آدام، Teth Adam است و او پسر یکی از فراعنه مصر است. این فرعون، رامسس دوم نام دارد که در سرزمینی خیالی با نام کانداک در دنیای دی سی متولد شده است.
پدر تث آدام که یک کشیش بلند مرتبه بوده، شزم نام داشت و بیش از 1000 سال قبل از میلاد مسیح توسط فرعون مصر به عنوان یک کشیش بلند مرتبه استخدام شده بود. پس از مدتی شزم پیر میشود و فرعون به عنوان جانشین، پسر او را که بسیار هم تحت تاثیر پدر بوده استخدام میکند. تا اینجا همه چیز خوب است اما دختر شزم که کمی شیطانی است به ماجرا وارد میشود و تث را وسوسه میکند تا معاملهای با او انجام دهد. پس از مدتی شزم میفهمد که پسرش به یک آدم فاسد تبدیل شده به همین دلیل تصمیم میگیر�� تا با استفاده از یک طلسم، تث را متوقف کند. او با این طلسم، روح و قدرت بلک آدام را محفظهای حبس میکند و او را در محفظهای دیگر کنار آرامگاه رامسس دوم مدفون میکند. شزم به همین دلیل تصمیم میگیرد تا مدتها قهرمان دیگری را انتخاب نکند.
اما هزاران سال بعد یک سازمان حفاری که اتفاقا یکی از نوادگان تث هم عضو این گروه است، آرامگاه رامسس دوم را حفاری میکند. او تئو نام دارد و پس از اتفاقاتی که روی میدهد، قدرتهای تث را میگیرد و به بلک آدام تبدیل میشود که دشمن اصلی شزم است. بلک آدام قدرتهای ماورایی بسیاری پیدا میکند که از خدایان مصر گرفته شده است. او قدرت را از آمون، استقامت را از شو، شجاعت را از مهن، سرعت را از حورس و خرد را از تحوت میگیرد. علاوه بر قدرتهای یاد شده او نیروی جاودانگی را نیز بدست میآورد.
روند ساخت Black Adam
اکنون که کمی با داستان بلک آدام آشنا شدهایم، بد نیست سراغ روند ساخت فیلم برویم و ببینیم که این فیلم برای ساخت، چه داستانهایی را پشت سر گذاشته است. ساخت فیلم سینمایی Black Adam ابتدا در سال 2014 اعلام شد و از آن به عنوان یکی از پروژههای اصلی دی سی یاد شد. اما برنامههای دی سی چندین بار تغییر کرد و ساخت این فیلم به تاخیر افتاد. همانطور که پیشتر هم اشاره کردیم، اطلاعات خیلی زیادی راجع به این فیلم منتشر نشده و خیلی هم نمیتوان از تیزر فیلم، اطلاعات زیادی بدست آورد. آما آنچه تا امروز میدانیم حضور گروه لیگ عدالت یا همان JSA در این فیلم هستیم که از ابر قهرمانان دی سی تشکیل شده است. اعضای لیگ عدالت را Hawkman، Dr fate، Atom Smasher و cyclon تشکیل میدهند که هنوز مشخص نیست حضور آنها در این فیلم چگونه خواهد بود. مورد دیگری که درباره این فیلم به بیرون درز کرده این است که بلک آدام قرار نیست صرفا یک شخصیت شرور باشد.
عوامل فیلم Black Adam
در ابتدای این نقد و بررسی به بازیگر شخصیت اصلی داستان یعنی Dwayne Johnson اشاره کردیم. او نقش بلک آدام را بازی میکند و در کنار او Pierce Brosnan در نقش دمتر فیت، Noah Centineo در نقش اتم اسمشر، Aldis Hodge نقش هاوکمن، Quintesa Swindell نقش سایکلون و Marwan Kenzari هم نقش شرور فیلم را بازی خواهند کرد. Sara shahi هم نقش آندرآ توماس را بازی میکند که بعدها به Isis تبدیل میشود. خالی از لطف نیست به فیلمبردار حرفهای این فیلم یعنی لارنس شر هم اشاره کنیم که آثاری مانند Hangover، Godzilla: King of The Monsters، The Starling و Joker را به تصویر کشیده و نامزد دریافت اسکار هم شده است. جلوههای ویژه این فیلم نیز بر عهده بیل وستنهفر بوده است که از آثار شاخص او میتوان به Wonder Woman اشاره کرد.
فیلم Black Adam را به صورت دوبله شده از کجا ببینیم؟
این فیلم نیز همانند دیگر فیلمهای روز دنیا در لیست دوبله پلتفرم گپ فیلم قرار دارد و به محض انتشار در کوتاهترین زمان ممکن ترجمه و در دسترس قرار خواهد گرفت. پس از انتشار این فیلم، کاربران میتوانند سری به یکی از اپلیکیشنها، وب سایت یا نسخه POW که برای محصولات اپل طراحی شده مراجعه و از دیدن این فیلم لذت ببرند.
هزاران فیلم، سریال و انیمیشن دیگر نیز در گپ فیلم وجود دارد که امکان مشاهده آنلاین یا دانلود آنها برای کاربران قرار داده شده است. اگر علاقمند هستید تا آخرین و جدیدترین آثار روز سینمای جهان را به صورت آنلاین ببینید یا در صورت علاقمندی آنها را دانلود کنید، 2 راه برای شما وجود دارد. اولین راه که احتمالا میدانید خرید اشتراک گپ فیلم است. اشتراک گپ فیلم نسبت به دیگر پلتفرمهای این حوزه با قیمت پایینتری قرار داده شده است تا امکان خرید آن برای همه میسر باشد. اما اگر نمیخواهید اشتراک گپ فیلم را تهیه کنید راه دوم را به شما پیشنهاد میکنیم. راه دوم به این شکل است که شما با استفاده از اینترنت تمام بهای اپراتورهای داخلی وارد Gapfilm شده و آثار مورد علاقه خود را مشاهده کنید. بدین ترتیب فقط هزینه اینترنت را پرداخت میکنید و نیاز نیست تا اشتراک خریداری کنید.
دانلود فیلم, دانلود فیلم دوبله فارسی , دانلود فیلم سینمایی , دانلود انیمیشن جدید ، دانلود انیمه و دانلود سریال با لینک مستقیم از رسانه گپ فیلم
0 notes
Text
صوتی ، نقد و بررسی: جوجه تیغی آبی به روتوش زیبایی شناسی می بخشد ، اما بی روح مانده است
https://modernfilm.ir/سونیک به عنوان نمونه ای برای چگونگی عصبانیت هواداران باعث شد تا پارامونت مجدداً از ابتدا جنبه زیبایی شناسی شخصیت اصلی دیجیتالی ایجاد شده را طراحی کند. با این حال با دیدن فیلم می فهمیم که مشکلات کاملاً متفاوت هستند.
بالاترین قله Sonic رسیدن به یک مطالعه موردی باورنکردنی و تقریباً در سطح دانشگاهی است تا به همبستگی بسیار نزدیکی که سینمای امروز با انتظارات مردم دارد بگوید. در عصر رسانه های اجتماعی ، می توانید محصولی و واکنش متعاقب آن حتی با فقط یک تریلر یا چند عکس تبلیغاتی را آزمایش کنید ، ببینید چه کسی واکنش نشان می دهد و چگونه. واکنشی که پارامونت در مقابل عموم مضحکانه ای داشت که سونیک به خاطر ارائه "واقع بینانه" خود (با دندان های انسان دوستانه تر و کمتر فیلمبرداری و صفات جسمی) در معرض آن قرار گرفت ، نتیجه نهایی نبود. کاملاً به خواست طرفداران خم شوید و تمام انیمیشن های مربوط به خارپشت آبی را از ابتدا دوباره مرتب کنید ، وقتی قاب فیلم تقریباً تمام شد و آماده سالن شد ، فریم های فریم را ��ا فریم تنظیم کنید. این یک عمل بسیار گران است و نه تنها از منظر اقتصادی.
شایعه شده است که روتوش در حال اجرا 35 میلیون دلار برای مطالعه هزینه کرده است ، اما آنچه که قابل توجه است مهمتر از همه آسیب رساندن به تصویر و سابقه ای است که این عمل به دنبال دارد. اول از همه ، اندیشه ای دلچسب به تیم انیماتورها که برای خستگی از خستگی تلاش کردند تا این نبرد ناامیدانه را با زمان تمام کنند: سنگین ترین بار بر روی شانه های آنها افتاد و با شیفت های ناگوار. این یک واقعیت شناخته شده است که استثمار این متخصصان با دستمزدهای گرسنگی و زمان پردازش کوتاهتر در حال حاضر در شرایط عادی ، چه رسد به این که در چنین شرایط خارق العاده ای وجود داشته باشد. فراموش نکنیم تیم بازاریابی و روابط عمومی پارامونت ، که مجبور بود علاوه بر تغییر نسخه در اتاق ، با تعدیل متعاقب آن با تقویم فعالیت های مرتبط ، این بازپرداخت عظیم را به تصویر استودیوها نیز مدیریت کند.
پروفایل Paramount Sonic با بینی "اشاره" به سبک HD اصلی سونیک یک سابقه خطرناک در روابط بین عموم و استودیوها تعیین می کند یکی از عواملی که نباید از آن دست کم گرفت ، این است که چقدر این تصمیم در آینده تأثیر می گذارد: خم شدن بدون رزرو و بدون اعتقاد به خط خودش ، Paramount در واقع خود را در معرض خود قرار داده و استودیوهای دیگر را در معرض خطر باج خواهی طرفداران قرار می دهد که بیشترین صدایی را ایجاد می کنند. در آینده همیشه دشوار خواهد بود که درک کنیم چقدر معتبر و متناسب با عصبانیت خطا است و این نتیجه یک بال افراط گرایانه از هواداران پرشور که می خواهند تطبیقی فلسفی از کارهای مورد علاقه خود داشته باشند ، چقدر است. به نظر می رسد عموم مردم کمتر و کمتر تمایل دارند که سازگار با نسخه خود از یک منبع منبع را شکل دهند ، حتی باعث ایجاد تغییرات اساسی (و بعضی اوقات در حال بهبود) می شوند.
اما نکته واقعی اوضاع دیگر است: آیا جنبه جدید Sonic واقعاً فیلم را از فاجعه نجات داده است؟
لمس کردن کافی نیست پاسخ نه ، زیرا صوتی عملیاتی از کمبودهای ناامید کننده در سطح تحقق و روایت است. حتی در بهترین بسته بندی ممکن ، به نظر نمی رسد که فیلم هرگز جوهره شخصیت نمادین سگا را درک کند ، یا تلاش کند فیلمی را ارائه دهد که حداقل سرگرم شود. در واقع ، در بررسی دقیق تر ، حتی ریشه ها و ماهیت Sonic را نیز بررسی نمی کند. در حقیقت ، ما در ابتدای فیلم او را به عنوان یک توله سگ می بینیم که در یک دنیای بیگانه جریان دارد و مورد مراقبت یک جغد قرار گرفته است. بعداً خواهیم آموخت که او یتیم است ، اما هنوز مشخص نیست فرزندان وی از کجا آمده اند ، ساکنان این جهان چه کسانی هستند و بیگانگان اسرارآمیز روی پاشنه های او که می خواهند او را اسیر یا بکشند. ما فقط می دانیم که آن بی نظیر است ، یا ��داقل اعلام می کند که هست ، و همچنین قدرت آن ، حتی اگر به طور واضح تمام پیامدهای آن را نمی داند.
هیچ چیز واضح نیست ، همه چیز جذاب است: چهره های اسرارآمیز که او را شکار می کنند فقط وسیله ای برای استفاده از حلقه ها هستند و به زمین منتقل می شوند ، در یک شهر خواب آلود در مونتانا. در اینجا سونیک به بدلکاری دوست داشتنی غذای کلان محلی (جیمز مارسدن) و ساکنان شهر تبدیل می شود. Sonic به طور فزاینده ای از تنهایی خود ناراحت می شود ، ناخواسته موج الکتریکی ایجاد می کند که باعث خاموشی عمومی می شود و دکتر روبوتنیک (جیم کری) ، که توسط دولت حتی کاریکاتور آمریكا از شخصیت اصلی و شرور وی مجاز است ، بر روی آهنگ های خود قرار می دهد. .
استنادات فرهنگ پاپ Sonic بیش از همه عدم شخصیت و ایده های وی را نفی می کند طرح همه چیز در اینجا است ، آنقدر ابتدایی و ساده شده که به نظر می رسد صوتی به گروهی از جوانان بسیار تقدیم می شود ، تقریباً گویی که این فیلم کودکانه است. تنها جنبه بارز این است که اولویت پارامونت مطمئناً بر این نیست که (تلاش برای بازگرداندن ذات شخصیت) ، تجربه بازی های ویدئویی مرتبط با او ، جنبه آسان ماجراهای او باشد.
از پیکاچو گرفته تا وین دیزل تصور این است که این فیلم در تمام حق رای دادن های آن لحظه ، که گاه به صراحت ذکر می شود ، کمی به نظر می رسد ، بعضی اوقات بدون تردید بیش از حد فریب می خورد. رویکرد کودکانه ، تعامل شخصیت دیجیتالی و بازیگر گوشت و خون و مضمون آشنا از نزدیک یادآور کارآگا�� پیکاچو است ، اما بدون یک اونس از توانایی دوباره بازی کردن یک بازی ویدئویی در دنیای سینمایی که فیلم داشت.
شخصیت Sonic تولید کننده اتوماتیک منابع در فرهنگ پاپ است. دوست دارد خنده دار باشد ، اما این نقل قول سینما در اینجا و اکنون بیش از هر چیز دیگری کمبود شخصیت کلی یک فیلم را نشان می دهد که در صحبت کردن در مورد روابط اجتماعی حتی به خانواده وین دیزل در Fast & Furious نگاه می کند و همه را با جاه طلبی های سینمایی فصیح می کند. مارول. دشوار است که در انیمیشن اولیه لوگوی سگا ، فتوکپی از نوشته های مارول که هر سینمای اقتصادی را باز می کند ، مشاهده نکنیم ، با نتیجه نهایی که تقریباً یک تقلید به نظر می رسد.
عینک Paramount Robotnik با بازتاب SonicHD سونیک فقط باید از جیم کری ، بازیگری که لیاقتش را ندارد و او را با طعمه خود بیرون می کشد تشکر کرد با توجه به تلاش محدود ، فیلم اختصاصی به سونیک بسیار بیشتر به عنوان بد دهه 90 شباهت دارد ، نسبت به فیلم های زمانی که استودیوها سعی کردند آیکون های پاپ فرهنگ ژاپنی را به روی پرده بکشند اما با تحقیر مشهود خود عمل کوچک است. اگر Paramount فقط جوجه تیغ آبی خود را تحقیر نکند ، بیایید بگوییم که او آن را در صدر لیست اولویت های خود قرار نداده است: در غیر این صورت توضیح داده نمی شود که چرا آن را به یک کارگردان بی تجربه مانند جف فاولر واگذار کنید ، با بازیگران بدون ستاره های بزرگ که با شخصیت ها دست و پنجه نرم می کنند. blandissimi.
صوتی سزاوار جیم کری نیست تنها استثنای آن آشکارا جیم کری به عنوان روبوتنیک است. در بررسی دقیق تر ، حتی ثبت نام این ستاره بزرگ سابق - کسی که تقریباً اخراج را تجربه نکرد ، هرگز پس از سلطنت در گیشه و منتقدین در دهه 90 ، از هالیوود شفاف سازی نکرد - نشان از عدم تعهد دارد. اما اگر سونیک واقعاً غیرقابل تماشای نباشد ، شایستگی تنها مربوط به کمدین و بازیگر است. جیم کری به طور قابل پیش بینی بهترین عنصر کل فیلم را اثبات می کند: در واقع ، آنقدر روشن و تاریخ پرده است که فیلم کاملاً نمی تواند در کنار او باشد. با حرکات اغراق آمیز و صحبت های بد او درباره گذشته جیم کری در این فیلم به سادگی هدر می رود ، اما حداقل سونیک این شایستگی را دارد که به ما یادآوری کند که دوری او از صحنه ها ، اتلاف مطلق پتانسیل است.
links:
https://modernfilm.ir/
1 note
·
View note
Text
دانلود فیلم سینمایی روز صفر
دانلود فیلم روز صفر فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سعید ملکان بهمراه بهرام توکلی همچنین تهیهکنندگی ملکان محصول سال 1398 ایران است. فیلم سینمایی روز صفر ابتداً در سی و هشتمین جشنواره فجر رونمایی شد و سپس بصورت عمومی در سینماها اکران گردید. داستان فیلم براساس واقعیت ساخته شده، واقعیتی که در آن شرور معروف، عبدالمالک ریگی توسط ماموران اطلاعات دستگیر شد. بازیگران برجسته فیلم را میتوان ساعد سهیلی و امیر جدیدی ذکر کرد که پیشتر در (فیلم عرق سرد) هنرنمایی کرده بود. فیلم جدید ملکان با بودجه 8 میلیاردی تحسینهای بسیار و انتقاداتی بدنبال داشت که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. دانلود فیلم روز صفر بزودی پس از پایان اکران بطور کامل با کیفیت عالی و لینک مستقیم رایگان منتشر خواهد شد.
دانلود فیلم روز صفر
داستان مامور امنیتی (امیر جدیدی) در پی تلاش برای به دام انداختن سرکرده گروهک جنداله بنام مالک (ساعد سهیلی) است. قهرمان قصه سایه به سایه بدنبال مالک در کشورهای مختلف میرود، تعقیب و گریزهای نفسگیری پیش میآید تا اینکه در آسمان به او میرسد.
بازیگران امیر جدیدی, ساعد سهیلی, محمدرضا مالکی, مهدی قربانی, تینو صالحی, رضا خدادادبیگی, ابوالفضل صفاری, محمدعلی راجپوت
فیلم روز صفر,سعید ملکان,دانلود روز صفر,دانلود فیلم روز صفر,دانلود رایگان روز صفر,دانلود رایگان فیلم روز صفر,دانلود فیلم روز صفر کامل,دانلود رایگان فیلم سینمایی روز صفر,دانلود فیلم سینمایی روز صفر کامل,دانلود فیلم ایرانی روز صفر,دانلود فیلم روز صفر رایگان,دانلود فیلم روز صفر با لینک مستقیم,دانلود فیلم روز صفر با کیفیت عالی,دانلود کامل فیلم روز صفر,دانلود فیلم,دانلود فیلم ایرانی,فیلم تو ایرانی,نقد فیلم روز صفر,داستان فیلم روز صفر,
#فیلم روز صفر#دانلود روز صفر#دانلود فیلم روز صفر#دانلود رایگان روز صفر#دانلود رایگان فیلم روز صفر#دانلود فیلم روز صفر کامل#دانلود رایگان فیلم سینمایی روز صفر#دانلود فیلم ایرانی روز صفر#دانلود فیلم روز صفر رایگان#دانلود فیلم روز صفر با کیفیت عالی#فیلم تو ایرانی#نقد فیلم روز صفر#داستان فیلم روز صفر#بازیگران فیلم روز صفر
0 notes
Text
جواب کامل تمام مراحل بازی موبایل کلمانه
۱- شهر، شیر، شیره، ریشه، ریش ۲- برگ، برگه، بره، گره، گربه ۳- ادم، مداد، دما، داد، دام ۴- اهن، گناه، نگاه، اهنگ ۵- لحیم، حمل، میل، محل، حلیم ۶- تمشک، مشک، تشک، شکم، مشت ۷- مدار، ادم، دام، رام، مراد، مادر ۸- دختر، خرد، رخت، ترد، درخت ۹- قالب، بلا، بال، قلاب، قاب، قلب ۱۰- باز، بازی، ابی، زیبا ۱۱- روس، خسرو، سرخ، خروس، خرس ۱۲- کشو، کور، کشور، شور، روکش، شکر ۱۳- ترمز، مرز، رزم، رمز ۱۴- اصیل، یال، اصل، اصلی ۱۵- هند، اهن، دهان، دانه، نهاد ۱۶- کرد، ارد، کارد، کدر، کادر، اردک، کار ۱۷- شوفر، فرش، شرف، فروش ۱۸- ماست، اسم، تاس، ستم، تماس، مات ۱۹- کاه، کاهو، هوا، کوه، اهو، اهک ۲۰- سهام، ماسه، ماه، مهسا ۲۱- اجر، نجار، ارنج، رنج ۲۲- پتو، پوست، پست، سوت، سوپ، توپ ۲۳- گرم، رام، گرما، مار، مرگ، گام ۲۴- تفکر، کفر، فکر، ترک، کتف ۲۵- شهر، شوهر، هوش، شوره، رشوه ۲۶- یاس، سایت، ایست، تاس ۲۷- تیرک، تیر، ترک، کتری ۲۸- گود، گور، رود، گردو، دور، گرد ۲۹- کلم، کلمه، ملکه، ملک ۳۰- سالم، سال، ملس، مال، سلام ۳۱- ترم، تمر، تور، تورم، متر، مترو ۳۲- تار، اتش، ارتش، ترش، تراش، شتر ۳۳- نهر، هنر، قرن، نقره، رهن ۳۴- مریخ، خیر، میخ، خمیر ۳۵- پارس، پسر، سپر، پاس ۳۶- کفاش، شفا، شکاف، کشف، اشک، کاشف ۳۷- جدل، جدول، جلد، جلو ۳۸- کسر، سری، ریسک، کرسی، سیرک، سیر ۳۹- کوچه، کوه، کوچ، چکه ۴۰- روز، ورزش، شور، زور، روش ۴۱- خبر، بخار، ابر، خراب، بار ۴۲- سماق، قسم، قاسم، اسم، ساق ۴۳- شاه، شنا، شاهین، اهن، شانه، ناشی ۴۴- اسم، میان، سینما، نسیم، نیم، سیمان، سیم ۴۵- شکوه، کاهو، هوش، کوه، هواکش، کشو ۴۶- سبک، کابوس، اسب، سکو، بوس، واکس، کاسب، باک ۴۷- تره، ترانه، تنها، تهران، هرات ۴۸- برس، سبز، سراب، سرباز، بارز، سرب، بازرس، ساز ۴۹- ساری، پیر، پسر، اسیر، سیر، سپر، پری، پاریس ۵۰- خرچنگ، چنگ، خنگ، رنگ، چرخ
Kalamane-javab soalat ۵۱- دست، دستکش، تشک، دشت، شکست ۵۲- گاز، ارز، گراز، راز، ساز، زاگرس، گرز ۵۳- میل، سیل، کلم، ملک، کلسیم، سیم ۵۴- ویلا، لبو، بیل، اول، الو، لوبیا ۵۵- خطا، خاطره، خطر، خار، اخر ۵۶- خزر، بره، خربزه، خبر، برزخ، خبره ۵۷- سلطان، طلا، سالن، سطل، سال ۵۸- اجر، نجار، ناجی، انجیر، ارنج، جاری، جان ۵۹- ادم، دامن، میدان، دام، دین، مین، دنیا، امید ۶۰- نسبت، سنت، بیست، سیب، بستنی، تنیس ۶۱- ابان، ابر، بنا، انبار، انبر، باران، انار ۶۲- تیر، لیتر، فیلتر، لیف، رتیل، ریل، فیل ۶۳- سیب، اسیاب، اسیب، اسب، اسیا ۶۴- عروس، کور، سکو، سرو، عروسک، عکس ۶۵- خیر، بخار، بخاری، خار، خیار، اخر، خراب، خبر ۶۶- شور، لواش، شورا، شال، شلوار، واشر ۶۷- بیمه، بام، ماه، ماهی، بامیه، بیم ۶۸- گلوله، هلو، لوله، گلو، گله ۶۹- ابر، ابرو، باور، بره، روباه، بهار، راه ۷۰- جواب، باج، ابرو، اجر، برج، جوراب، جارو ۷۱- خرگوش، گوش، شور، گور، خوش ۷۲- تیر، باتری، ترب، تایر، تاب، ربات، تبر ۷۳- هوش، باهوش، اشوب، شهاب ۷۴- دانه، اینه، ناهید، اینده، هند، دنیا، دهان، دین ۷۵- بلا، گلابی، بیل، ابی، بال، گلاب ۷۶- ریز، شیراز، شیر، راز، ارزش، شیار، ریش ۷۷- ترک، تانک، کار، تانکر، کنار، کتان، کارت، تار ۷۸- ساکت، اسکیت، اسکی، تاس، تاکسی ۷۹- ویلا، وانیل، وان، الو، لیوان ۸۰- لواشک، کشو، اشک، کال، شال، لواش ۸۱- بند، بندر، نرده، برنده، رنده، برد، برده، نبرد ۸۲- گردن، درک، گرد، رنگ، کند، کرگدن ۸۳- هلاک، اسکله، کاسه، لکه، سال، کله، کلاس، کلاه، سکه، کال ۸۴- میمون، یمن، مین، نیم، مینو، موم ۸۵- منگنه، ننگ، نهنگ، منگ ۸۶- توافق، وقت، قوا، فوت، تقوا، افق، توقف ۸۷- هوس، تپه، پوسته، سوت، پسته، توپ، پوست، سوپ ۸۸- خرس، سوراخ، اخر، سوار، سرخ، خار، خروس، خاور ۸۹- سمور، سماور، سوار، سرما، راسو، رسم ۹۰- عامل، عمل، تعامل، علم، ملت، علت، علامت، عالم، املت ۹۱- پنیر، پیرو، نیرو، پروین، پری، پیر ۹۲- نقل، نقاله، قله، نهال، ناله، لانه ۹۳- کما، کام، مسواک، ماسک، واکس ۹۴- امیر، رزم، میز، مزار، رمز، مرز، میرزا ۹۵- هراس، سیاه، هار، ریه، سری، سیاره، سایه ۹۶- لایه، هیولا، ویلا، هالو، اهلی، الویه، هوا ۹۷- موتور، مترو، مروت، تومور، تورم ۹۸- ناب، باجناق، اجاق، بقا، قاب، نقاب، ناجا، باج ۹۹- مقاله، قلمه، قلم، لقمه، ماه، ملاقه، مهال، قله ۱۰۰- ایده، هادی، اینده، دانه، دین، اینه، دایه، ناهید، دنیا ۱۰۱- خال، یخچال، چال، خالی، خیال، چای ۱۰۲- بدتر، سرد، دسر، درست، دربست، سرب، سبد، دست، بستر ۱۰۳- گشاد، گردش، شاگرد، گدا، رشد، شگرد، گارد، شاد، ارشد، گرد ۱۰۴- سیم، موسی، سمور، مرسی، رسم، موسیر، مسیر ۱۰۵- رفع، معروف، عفو، معرف، عمر، عرف ۱۰۶- کور، کشو، کوروش، روکش، کشور، شکر ۱۰۷- نان، شانه، شنا، نشانه، اهن، نهان، نشان ۱۰۸- بینا، ادبی، بیان، بنیاد، دیبا، ادیب، دنیا، نایب ۱۰۹- افسر، سیر، سفیر، ساری، سفر، فارسی، فارس ۱۱۰- خام، تخم، خاتم، خرما، اخم، ختم، مختار، خمار، خمر ۱۱۱- کتری، کتیرا، تایر، یکتا، تاریک، کاری، کارت ۱۱۲- نفت، فلوت، تلفن، ولت، تونل، تفلون، لنت ۱۱۳- رحم، رحمت، تحریم، تیم، حریم، حرمت، حرم ۱۱۴- پوشاک، کشو، شوک، کاوش، پوشک ۱۱۵- وضع، تعویض، عضو، عوض، وضعیت، عضویت ۱۱۶- تیغ، بغل، بلیت، لغت، تبلیغ، غیبت ۱۱۷- فلک، کتف، فلاکت، لات، کفالت، کلفت، افت ۱۱۸- اذرخش، اذر، رخش، شاخ، خراش ۱۱۹- اهو، گهواره، گوهر، گره، گواه، گروه ۱۲۰- اصلاح، صالح، حال، صلح، حاصل، اصل ۱۲۱- عمو، معاون، نوع، معنا، مانع، عمان ۱۲۲- گلو، الگو، گول، دولا، گاو، گودال، گدا، لگد ۱۲۳- جان، نارنج، رنج، نجار، ارنج، نان ۱۲۴- ساری، گاری، گریس، اسیر، یاس، سیگار، ریگ ۱۲۵- خیر، تایر، تاخیر، خیار، تاریخ، رخت ۱۲۶- پاکت، تکاپو، پتک، کاپوت، پوک ۱۲۷- پاکت، پاتک، پارکت، پارک ۱۲۸- درمان، مار، نادم، مادر، نادر، رمان، مدار، مرد، دامن ۱۲۹- قیافه، یقه، فقیه، فاق، قافیه، قیف ۱۳۰- ونیز، زین، زیتون، زینت، وزن، تیز ۱۳۱- لباس، سیلاب، لابی، سبیل، بیل، ابلیس، سیل، سیبل ۱۳۲- بانک، بال، الک، ناب، لاک، کابل، بالکن، کال ۱۳۳- ترک، تیره، ریه، ترکیه، کتری، تکیه، کره ۱۳۴- ابی، ردیاب، دبیر، ابر، بیدار، باد ۱۳۵- گلدان، گدا، لگن، انگل، لگد، لنگ ۱۳۶- اردو، راوی، دریا، رویا، دیوار، یاور، رادیو، داور، دارو ۱۳۷- کارون، کور، نوکر، کنار، نوک ۱۳۸- نوار، شنوا، شورا، روان، واشر، روشن، شناور، ناشر ۱۳۹- دوش، نوش، دمنوش، موش، دشمن، شنود ۱۴۰- دام، دما، امداد، مداد، داماد، داد ۱۴۱- مربا، بام، بیمار، امیر، مربی ۱۴۲- سیر، سریع، عروس، وسیع، عروسی ۱۴۳- ستم، ماست، تمساح، مساحت، تماس، مات ۱۴۴- خاور، اخر، خاک، کاور، خوک، خار، خوراک، کاخ ۱۴۵- نرم، مرض، رمضان، رمان، ضامن ۱۴۶- ناشی، اویشن، یواش، شیوا، شنوا، ناو ۱۴۷- پند، پدر، دره، پرنده، رهن، نرده، هنر، پرده، پهن، رنده ۱۴۸- صوت، صورتی، وصیت، تصور، تصویر، صورت ۱۴۹- ابکش، کاشی، شیب، کیش، شاکی، شکیبا ۱۵۰- رنگ، نگار، ابرنگ، بانگ، انبر، گران، برگ ۱۵۱- دسر، سردار، درس، سردر، ادرس ۱۵۲- پشه، پاشنه، شانه، ��هن، پهنا، شاه، پناه ۱۵۳- باد، ابد، بادام، اباد، ادب، بام ۱۵۴- پلید، مدل، میل، پیل، دیپلم ۱۵۵- وانت، ساتن، ستوان، ستون، توان، سونا ۱۵۶- شهدا، شاد، هشتاد، شاهد، اشهد، اتش، شهادت، دهات ۱۵۷- هادی، پیاده، پایه، دایه، ایده، پیدا ۱۵۸- اشغال، شغال، شال، الاغ، شغل، شاغل ۱۵۹- خودرو، رود، دورو، دور، ورود ۱۶۰- جراح، جراحی، رایج، جاری، حاجی، اجیر، حراجی، حراج ۱۶۱- نوار، اروند، روان، نادر، درون، دوران ۱۶۲- ریا، یاران، یار، انار، اریا، ایران ۱۶۳- انبه، بنگاه، گناه، اهنگ، نگاه، بانگ ۱۶۴- راسته، راست، استر، ستاره، ترس ۱۶۵- یوگا، واگن، گوی، گاو، گونیا، گونی ۱۶۶- لاف، فال، فامیل، فیلم، لیف ۱۶۷- موش، شوره، رشوه، شوهر، مشهور، شهر، مهر ۱۶۸- شکوفه، کوه، کشف، هوش، کفش، شکوه ۱۶۹- خنده، زنده، خزه، خزنده ۱۷۰- مات، مانتو، وانت، توان، متن، تومان ۱۷۱- سرخ، استخر، اختر، ساخت، اخرت، تراس، خسارت، راست ۱۷۲- نماز، ازمون، وزن، زانو، وام، زمان، موز ۱۷۳- رام، مربا، مرداب، ارد، درام، بار، مراد، مادر، مدار، دار ۱۷۴- عفونت، نفت، نوع، تنوع، فوت، نفع ۱۷۵- تور، سوت، اورست، راسو، اتو، راست، سوار، روستا ۱۷۶- بازار، باز، ارز، بارز، ازار، ابزار ۱۷۷- شهر، شربت، رشته، شتر، ترش، رشت، بهشت، بشر، شهرت، برشته ۱۷۸- مهر، جامه، اهرم، ماهر، مجرا، مهاجر، جام ۱۷۹- ترب، چرب، چتر، تربچه، تره، بچه، تبر ۱۸۰- پیر، پرویز، زور، روز، زیپ، وزیر، پیروز، پری، پرز ۱۸۱- ربات، ابرو، تور، ابر، باروت، تبر ۱۸۲- قیمت، سیم، تقسیم، تیم، قسمت، مست ۱۸۳- فاصله، فصل، اصل، صفا، فال ۱۸۴- شته، فرشته، شهرت، هشت، رشته، هفت ۱۸۵- گرایش، گیرا، شیار، گاری ۱۸۶- خدا، خرد، رخداد، داد، خرداد، درد ۱۸۷- توپ، پسر، سوپ، پوست، پرستو، پرتو ۱۸۸- عقل، عاقل، اهل، قله، علاقه، قلعه ۱۸۹- نماز، مزد، دامن، نادم، زمان، نامزد ۱۹۰- انبوه، اهو، هوا، انبه، بانو، بها ۱۹۱- طالبی، باطل، طلا، لابی ۱۹۲- اسلحه، سال، حال، سلاح، ساحل ۱۹۳- پیشرو، شیر، پیرو، یورش، شیپور، پیر ۱۹۴- خشت، شخصی، شخصیت، شیخ، تشخیص ۱۹۵- زره، زرافه، زهر، زهرا، فاز، رفاه، هزار ۱۹۶- پستچی، پست، چیپس، پیچ ۱۹۷- کاه، کینه، کیهان، اکنه، کیان، کنایه ۱۹۸- تیر، کبیر، تبریک، کتری، ترک، کبریت، برکت ۱۹۹- نود، دونده، نوه، دوده، دنده ۲۰۰- پارو، ارزو، ارز، روز، پرواز، راز، پروا، پرز ۲۰۱- کفتار، کافر، تار، فکر، راکت، تفکر، کارت، کفتر، کتف ۲۰۲- امن، مناطق، منطق، نقاط، نام، طاق ۲۰۳- عادل، عدالت، عادت، تعادل ۲۰۴- دیه، دایه، ریه، دایره، دریا، دهیار، دیر ۲۰۵- تار، وزارت، راز، ارزو، تراز، ترازو، روز ۲۰۶- تشک، شکلات، کال، تلاش، الک، شال، لاک ۲۰۷- بازجو، زوج، جواب، بازو، باج، جواز ۲۰۸- حیا، نواحی، حنا، حیوان، حاوی ۲۰۹- نان، قناد، ندا، نقد، قندان، قند ۲۱۰- سفر، فارس، راست، سفت، فرات، سفارت، افسر ۲۱۱- فساد، نفس، س��د، دفن، اسفند، داس ۲۱۲- وفا، ناف، فانوس، نفس، افسون، وان ۲۱۳- رنگ، گرسنه، نرگس، سنگ، گره، سرهنگ، سرنگ، سنگر ۲۱۴- ننگ، ریگ، نگین، رنگ، رینگ، نیرنگ ۲۱۵- بام، نام، بهنام، ماه، بنا، نامه، بهمن، انبه ۲۱۶- شکر، درشکه، کره، درک، شهرک، شهر، دکه ۲۱۷- شرور، شور، پرشور، پرش، پرورش ۲۱۸- مته، همت، بام، تباه، بها، مهتاب ۲۱۹- نجار، رنج، نوار، جارو، روان، جانور، جوان، جان ۲۲۰- قبر، قهر، عقرب، بره، ربع، برق، عقربه، عرق، عرب ۲۲۱- محل، مرحله، رحم، هرم، حرم، مهر، محله، حمله ۲۲۲- منشی، شنا، ماشین، ماش، نمایش، شام ۲۲۳- تونس، نور، سنتور، ترس، تور، ستون، سوت، تنور ۲۲۴- نما، ارم، عمان، عمران، رمان، منع، مانع، مار ۲۲۵- قلاب، قالی، قالب، لقب، بقالی، قاب، قلب ۲۲۶- گلو، واگن، لنگ، گاو، النگو، لگن، الگو، انگل ۲۲۷- هاجر، جارو، رواج، وراج، جوهر، جواهر ۲۲۸- نور، کنسرو، کور، سکو، نوکر، نوک ۲۲۹- زری، زجر، زنجیر، ریز، زیر، زرین ۲۳۰- پلک، سکو، پولک، پوک، لوکس، کپسول، پلو، سوپ ۲۳۱- قله، لقب، قبله، قبیله، قلب ۲۳۲- فال، فلاسک، کال، فلک، سفال، لاف ۲۳۳- گور، گاو، نوار، نور، انگور، واگن ۲۳۴- دلاور، دارو، داور، لودر، دور، اردو، رود، دلار ۲۳۵- جنس، بنا، سنجاب، باج، جناب، جنب، نجس ۲۳۶- جویا، جوانی، ناجی، اجین، جانی، جوان ۲۳۷- پارچ، پارچه، پره، چاه، چاره، چاپ، چهار ۲۳۸- ابرو، روال، بلوار، باور، لبو ۲۳۹- سیم، سیستم، سمت، تیم، مستی، مست، ستم، سستی ۲۴۰- ابرو، بوران، روان، نوار، بانو، روبان، انبر، نور ۲۴۱- پنجره، پره، پنج، رنج، پنجه، پهن ۲۴۲- شایعه، شیعه، شاه، شایع، اشعه، عیاش ۲۴۳- باریک، باک، کاری، کبیر، رکاب ۲۴۴- جاذبه، جذاب، بها، باج، باجه، جذبه ۲۴۵- تایر، ایست، سیرت، اسیر، سیار، تراس، راست، ریاست ۲۴۶- اسلام، مال، الماس، سلام، سالم، اسم ۲۴۷- شوم، موش، مشاور، امر، مار، ورم، شمار، ماش ۲۴۸- جام، حجامت، تاج، حاجت، محتاج، حجم ۲۴۹- توپ، تیوپ، نیت، پوتین، پتو، تیپ ۲۵۰- جین، وجه، نوه، جیوه، یونجه، هویج ۲۵۱- موج، معجون، نوع، نجوم، جمع، عمو ۲۵۲- کار، نرم، کمان، کنار، مار، رمان، کرم، کرمان، کمر، نمک ۲۵۳- ملک، کامل، کلام، کلم، کالا، مالک، کما، کمال، املاک ۲۵۴- رنده، روده، وردنه، نرده، دوره، روند ۲۵۵- پیکان، پیک، نیک، کاپ، پاک ۲۵۶- اسکی، لاک، کلیسا، سیل، کلاس، یاس، سیکل، کسل، یال ۲۵۷- چمدان، دامن، نمد، نادم، چمن ۲۵۸- لاک، سال، اسکلت، کاست، تاس، ساکت، کسالت، کلاس ۲۵۹- تمنا، متن، نما، ضامن، ضمانت ۲۶۰- گیرا، تایر، یار، گیر، گاری، گیتار ۲۶۱- بهار، سرب، ابر، سهراب، بار، سراب، برس، هراس ۲۶۲- یار، قناری، قرن، قران، یرقان، قیر ۲۶۳- خاله، اصل، خلاص، خاص، خلاصه، خالص ۲۶۴- زره، مزرعه، زهر، رمز، رزم، عمه، عمره، هرمز، مزه ۲۶۵- فروغ، فنر، روغن، نور، فرغون، نفر ۲۶۶- نشت، تنش، انگشت، گشت، تنگ، نشات ۲۶۷- ناو، یون، بیان، بینوا، وبا، بنا، ابی، بانو، وان، یا��و ۲۶۸- حکمت، حکم، محک، موکت، حکومت، محو ۲۶۹- قوا، یاقوت، قوت، وقت، تقی، تقوا، قاتی، قوی ۲۷۰- کشت، شاکی، کاشی، کیش، کشتی، شکایت، اتش، کاشت، تشک، شیک ۲۷۱- تحریک، تیر، کتری، حیرت، حرکت، تیرک، تحرک، ترک ۲۷۲- طلا، سطل، اطلس، باطل، بلا، لباس، طبل، طالب، اسطبل، طلب ۲۷۳- یاس، سیاست، سست، ایست، سایت ۲۷۴- تقاطع، قاطع، عطا، قطع، طاق، طاقت، قطعات ۲۷۵- اشتها، شهاب، شتاب، تباه، بهشت، هشت، اشتباه، شباهت، شته ۲۷۶- ایست، ترسیم، سیما، تیمسار، سرما، مسیر، ریاست، امیر، سرایت ۲۷۷- پونز، پوند، وزن، پوزخند، پند، نخود، دوزخ، خون ۲۷۸- کافر، کافور، کاور، تکاور، کارت، کفتار، فاکتور، کفتر، راکت ۲۷۹- مدال، معاد، عادل، معادله، ماده، دلمه، معدل، عالم، معده ۲۸۰- شهریور، روی، ریشه، یورش، ریش، شیوه، رویش ۲۸۱- انبه، مهربان، منبر، مربا، برنامه، انبر، بهمن ۲۸۲- مهره، هرم، شهر، همشیره، شرم، همشهری، همیشه، مهریه، ریه، میش ۲۸۳- نصف، انصاف، فنر، صفا، صراف، انصراف، صنف، صفر، صاف، اصراف، انار ۲۸۴- زینت، زیتونی، نیت، تیز، وزن، تزیین، زیتون، ویزیت ۲۸۵- ویران، بوران، بیرون، نیرو، بینوا، بورانی، روبان، روانی، بانو، بریان ۲۸۶- شنبه، دوشنبه، بنده، شهود، دنبه، بدنه، بهنوش، شنود ۲۸۷- شیوه، ریشه، رشوه، هوشیار، شوره، شیار، هاشور، شیره، شوهر ۲۸۸- بهار، غبار، غروب، ابغوره، ابرو، روباه، غوره ۲۸۹- سونامی، سینما، ناموس، مونس، نسیم، سیمان، سویا، سمنو ۲۹۰- نظام، نظاره، منها، مناظره، نامه، ناظم، منظره، مناظر، رمان ۲۹۱- طالب، داوطلب، طلا، بلوط، باطل، طول، طبل، بودا، طلب ۲۹۲- ستم، سیم، تقسیم، قیمت، سمی، مقیم، قسمت، مستقیم، قسم، مست ۲۹۳- کابوس، واکس، کاسب، لباس، سوال، بوکس، کابل، باسکول، کلاس ۲۹۴- گراز، ابگیر، بازیگر، رازی، گریز، گاری، زاری، ایربگ، بزرگ ۲۹۵- نوید، پند، پیوند، گونی، دیگ، پوند، دوپینگ، گود، گوی ۲۹۶- سیار، سراب، ابری، سیراب، اسیب، اسیر، سیرابی، یاری ۲۹۷- ارشد، ربات، ارتشبد، شربت، ارتش، برداشت، شبدر، رشادت، دارت، تراش، شتاب ۲۹۸- فرانسه، فارس، رفاه، هراس، افسر، سفره ۲۹۹- زخم، شوخ، مزه، خوشمزه، خزه، موزه، خوشه، خوش ۳۰۰- خشک، خراب، بخش، خشکبار، رکاب، بخار، خشاب، شاخ ۳۰۱- پنیر، اینه، پاره، ریه، پینه، پیراهن، پناه ۳۰۲- تاپ، تپل، غلات، غارت، لاغر، غار، پرتغال، لغت ۳۰۳- صدا، صداقت، صادق، اتاق، دقت، اقتصاد، تقاص، قصد ۳۰۴- ایران، انار، یارانه، ناهار، رایانه ۳۰۵- دایه، دایره، چادر، دریاچه، دچار، دریچه، چاره، ایده، هادی ۳۰۶- مدار، نمودار، مادر، دوران، درمان، اروند، مانور، دوام ۳۰۷- گوسفند، سود، دفن، سوگند، گود، سنگ ۳۰۸- شامل، شامپو، پشمالو، لواش، لامپ، امپول، پوشال، شمال ۳۰۹- شروع، اوار، شاعر، اعشار، شعور، عاشورا، شعار ۳۱۰- نادر، دریا، دینار، چنار، دنیا، دارچین، چادر، چای ۳۱۱- دلشوره، لودر، دوش، رودل، شوره، هلو ۳۱۲- کاشف، کفش، افشا، کفاش، شفا، اکتشاف، کاشت، شکاف، کشف ۳۱۳- نبات، کابین، کتان، بیات، کتاب، بانک، تنبک، تانک، کابینت ۳۱۴- پونه، پهناور، پارو، روانه، هاون، پروانه، پناه، روان، پاره، پوره ۳۱۵- دزد، ایزد، بازدید، دید، داد، زیبا، زیاد، ایدز، بازی ۳۱۶- جنگ، نهنگ، جنگنده، گنده، گنجه، دنج، گنج ۳۱۷- ساکت، ترسناک، کاست، کارتن، نکات، تانکر، کنسرت، ترس، تراس ۳۱۸- شاکی، شیار، کاشی، شکار، شریک، خاکشیر، خیار ۳۱۹- موش، میوه، نوه، منشی، شیوه، میهن، شومینه ۳۲۰- دیو، نوید، نخودی، نخود، چین، چدن، خونی، دین، نخودچی، خون ۳۲۱- ساطور، طاهر، سوره، سطر، راسو، اسطوره، سوار ۳۲۲- نوک، مین، کامیون، نمک، کمین، کمان ۳۲۳- دست، دیو، سوز، دوزیست، زیست، سود، تیز، دوست، دویست، سوتی، زود ۳۲۴- حرام، رحمان، مراحم، محرم، نامحرم، مرام، حمام ۳۲۵- سهام، سماق، مسابقه، ساقه، قسم، ماسه، ساق ۳۲۶- زیان، بازی، ایمن، نیاز، میزان، زمان، بینا، میزبان، زمین، زبان ۳۲۷- جامه، مهارت، هرات، مهاجر، ترجمه، تاجر، هجرت، تهاجم، مهاجرت ۳۲۸- خامه، خمپاره، مهر، خمره، پاره، خام، خرما ۳۲۹- سنگ، ساتن، لنت، گالن، نسل، لنگ، سالن، لگن، انگل، گلستان ۳۳۰- کمد، نمک، نادم، نمکدان، دکان، دامن، کمان ۳۳۱- پیاز، اشپزی، پیتزا، زشتی، اشتی، پیشتاز، پشتی، اشپز ۳۳۲- کفر، کیف، گرافیک، گاری، ریگ، کافی، کافر، کفگیر، فکر ۳۳۳- سوره، تسمه، تورم، رستم، همسر، سمور، سورتمه، مترو ۳۳۴- رمان، مراکز، زمان، مرکز، نازک، نمکزار، مکان، نماز ۳۳۵- قالی، خلاقیت، خیال، خالی، قاتل، خلاق، تخیل، خالق، لیاقت ۳۳۶- صبح، صاحب، صبحانه، نصب، حنا، صحنه، انبه ۳۳۷- نامرد، کمان، درمان، دامن، مکار، نادر، اردک، مدرن، کارمند، مدرک، مادر ۳۳۸- بامداد، مداد، اباد، داماد، امداد، بادام ۳۳۹- لوزی، ویلا، زولبیا، بازی، زابل، ویزا، لوبیا، بازو، زیبا ۳۴۰- اروغ، داروغه، داور، دور، دوغ، غوره، دوره، داغ، روده، دارو، دروغ، غده ۳۴۱- تمام، قامت، ماتم، مقاوم، مقام، مقاومت، موقت، تقوا، مقوا ۳۴۲- ساکن، جناق، سنجاقک، کاج، سنجاق، ساق ۳۴۳- سربازی، بازرس، سبزی، بازی، اسیب، اسیر، سرباز، بازرسی، بیزار ۳۴۴- خروس، خسرو، سوره، جوهر، رسوخ، سرجوخه، جوخه، خروج ۳۴۵- زمستان، تماس، زمان، ساز، متن، ماست، نماز ۳۴۶- ستایش، هشت، اشتی، سیاه، سایه، تیشه، شایسته، شاسی، ایست ۳۴۷- اسکی، سیرک، اسیر، سرامیک، اکسیر، ماسک، کرسی، مسیر، کریم، کمیسر، سرما، ریسک ۳۴۸- کتان، کلانتر، کنترل، کارت، تانکر، تانک ۳۴۹- سیم، قوم، موسیقی، سمی، قوس، قوی، مقوی، قسم ۳۵۰- اسلام، املت، الماس، التماس، ملات، سلامت، تماس، ماست ۳۵۱- بانو، اتوبان، نبات، توان، توانا، نوبت، وانت، ابان ۳۵۲- موکت، کوه، مکه، متروکه، کوره، کور، کمتر، تور، توهم، تکه ۳۵۳- طلا، طمع، طعم، مطالعه، عالم، علم، طالع، طعمه، طعام، عمل ۳۵۴- پیک، پلاک، پلکان، پیکان، پلیکان، پلک ۳۵۵- فکر، فداکار، کار، دارا، ارد، کافر، اردک، فردا، درک، کفر ۳۵۶- لواش، شیوه، الویه، شوالیه، لاشه، هیولا، ویلا ۳۵۷- لوبیا، لیمو، مایل، ویلا، لبو، مبل، البوم، موبایل ۳۵۸- عنصر، عصا، عناصر، صرع، نعره، عصاره، عرصه، عصرانه، رعنا، عصر ۳۵۹- بدهکار، باده، برده، برکه، کهربا، کباده، رکاب ۳۶۰- سالم، سلیمان، سیمان، نسیم، سینما، سلمانی، سلام، سالن ۳۶۱- کارتن، شرکت، کتان، کشتار، شکار، تراکنش، تانکر، ترکش، تشکر، ناشر ۳۶۲- مگس، مرگ، گرمسیر، گریم، مسیر، گرم، سرگرمی، ریگ ۳۶۳- وجدان، دانش، شاد، جوان، جادو، جشن، دانشجو، جواد ۳۶۴- گام، ریگ، گرم، گرمایش، گرما، گریم، گرایش، گیر، گرامی، شمار ۳۶۵- جوشکار، جارو، شکار، کاج، روکش، کشور، شورا، جوک ۳۶۶- دشنام، مانع، دانش، عمان، معدن، دشمن، معنا، شمعدان، شمع ۳۶۷- ناز، بندباز، باند، باز، باد، بدن، بادبزن، ادب، بند، زبان، ندا ۳۶۸- زایمان، میزان، زمین، زیان، ایمان، نیاز ۳۶۹- وزیر، روزه، فیروزه، روز، زیره، زور، فوری ۳۷۰- فایل، بازی، فلز، زیبا، باز، زلف، لیف، لیز، فلزیاب، ابزی ۳۷۱- افسرده، سرفه، سفره، ساده، افسر، رفاه، فارس، فاسد ۳۷۲- چرم، چنار، زمان، مزار، ارزن، چمنزار، نماز، چمن ۳۷۳- ابی، چاه، بازیچه، هیچ، بچه، چای، بازی، زیبا ۳۷۴- تراش، ارتش، ترکش، شکار، کشتزار، زرشک، تشکر، شراکت، کاشت، شرکت، تراز ۳۷۵- خام، خال، مورخ، خرما، خاور، خرمالو، ملخ ۳۷۶- چاپ، امپر، امیر، چرم، پارچ، پیچ، ماچ، پرچم، مارپیچ، پیام ۳۷۷- تنبک، کتان، نبات، تانک، بانو، کتاب، بانک، تنباکو ۳۷۸- گدا، بادگیر، گاری، بیدار، برگ، ریگ، دیگ، گرداب، دبیر، دریا ۳۷۹- مشت، شعار، شمع، معاشرت، شعر، شاعر، عمارت، شرم، ترش، ارتش، عمر، اتش ۳۸۰- باطل، رکاب، کربلا، رباط، طلبکار، کابل ۳۸۱- دیو، رشید، خوش، خورشید، درویش، دوش، خرد، شوخی، خرید ۳۸۲- ادبیات، اداب، دیابت، ایات، ابادی، ابتدا، اباد، باید ۳۸۳- مانع، معاینه، نامه، معنا، عمان، میهن، ماهی، مایع ۳۸۴- کیش، شنبه، شیب، کینه، بشکه، یکشنبه، شبکه، بیشه ۳۸۵- پاستیل، یاس، ایست، پلیس، تاس، سال، پست، لیست، پیست، استیل، پاس، سیل ۳۸۶- دشت، اتشکده، کاشت، شاهد، شهادت، دهات ۳۸۷- بافت، فوتبال، فال، فوت، تاول، تابلو، فلوت ۳۸۸- پژمرده، پدر، رژه، مژه، مرده، درهم، مژده، پرده ۳۸۹- هلاک، کالسکه، اسکله، کاسه، کلاس، کلاهک، کلاه ۳۹۰- چمن، نمک، مکه، کمانچه، چاه، چکمه، چانه، نامه ۳۹۱- وفا، وفات، فوتسال، فوت، تاول، فلوت، سفال ۳۹۲- چین، چربی، خبر، خیر، خبرچین، چرب، نرخ، چرخ ۳۹۳- اوستا، راست، استوار، سوار، استوا، روستا، راسو ۳۹۴- شکاک، کاهش، کهکشان، شاه، کاه، اکشن، کشک، اشکنه ۳۹۵- فرنی، رویا، ویران، نیرو، روانی، فناوری، فوری ۳۹۶- شتاب، بهداشت، شاهد، دهات، بهشت، تابه، شهادت، دشت، تباه، شته ۳۹۷- ریسک، کمیسر، میکس، مسری، کرسی، سیرک، کریسمس، کسری ۳۹۸- ترافیک، کافر، کافی، کتری، تاریک، کتیرا ۳۹۹- گرم، گربه، برگ، گرمابه، گرما، مربا، مرگ، بهار، بهرام ۴۰۰- امید، دایی، یاد، پیام، پیدا، مادی، دام، ادم، دمپایی، پماد ۴۰۱- دراز، ارزو، لودر، زردالو، رودل، دلار، دلاور، زالو ۴۰۲- چکش، شریک، کاشی، شکارچی، کیش، شاکی، چای، شیار، شکار ۴۰۳- پیشانی، نیش، ��یین، پایین، نیایش، شنا ۴۰۴- بستر، سرداب، دربست، سرب، درست، ربات، دارت، داربست، سبد، برس، سراب ۴۰۵- رقم، نامه، قران، قهرمان، نقره، مناره، قرن، منقار، قمار ۴۰۶- مایه، امین، نیمه، منها، مهمانی، میهن، مهمان، نامه، همنام، ایمن ۴۰۷- مزار، شیار، رزمایش، امرزش، میرزا، شیراز، میز ۴۰۸- تیم، لیتر، دلیر، دیلم، ملیت، مدیر، تردمیل، رتیل، ملت، ریل ۴۰۹- رویداد، دیوار، رادیو، دیدار ۴۱۰- تماس، سالم، مدال، سلامت، ملت، سلام، املت، ماست، دستمال، ملات، دست ۴۱۱- جواد، جادوگر، گرد، اردو، گردو، گاو، جارو، گدا، جادو، جگر ۴۱۲- الفبا، فاضل، لاف، فضل، فضا، بالا، فاضلاب، فال ۴۱۳- چابک، تابه، تکه، تباه، چکه، بچه، کتابچه، چاه، کتاب ۴۱۴- یوسف، سفر، سفید، سرود، فردوسی، ردیف، فرود، سفیر، سود، فوری ۴۱۵- فاسد، افساید، داس، یاس، اسید، سفید، اسیا، فساد ۴۱۶- بند، دبستان، داس، تند، نبات، سبد، دست، بدن ۴۱۷- پلک، لامپ، کلام، المپیک، پیک، ملک، کامل، پلاک، پیام ۴۱۸- ناشر، شیار، ناشی، رانش، پریشان، پنیر ۴۱۹- سینه، زین، سرنیزه، نیزه، زیره، نسیه، ریز ۴۲۰- خاله، خال، گلخانه، نهال، لانه، خانه، اهنگ، نگاه، نخل، انگل، گناه ۴۲۱- بهت، هجرت، ترس، برجسته، بستر، تبر، بته، بسته، تجربه، برج، رتبه، تره ۴۲۲- قاب، لقب، باقلوا، قلاب، قالب، قول، بالا، بوق، قلب ۴۲۳- چاپ، تپانچه، چاه، چانه، پناه، تنها، تپه ۴۲۴- عادل، عدالت، عادت، علت، عدل، اعتدال، ادعا، تعادل ۴۲۵- جان، فسنجان، نان، فنجان، اسفنج ۴۲۶- شهر، ریشه، رشوه، شوهر، شوره، شهریور، شیره، شرور ۴۲۷- مالک، کلام، ارام، کامل، رمال، امار، کمال، مکار، کالا، کارامل ۴۲۸- گنگ، انگور، گرگ، گرگان، گران، واگن، گروگان، نگار ۴۲۹- ملت، سطل، مستطیل، ملیت، تیم، تسلیم، طلسم، لیست ۴۳۰- اسان، اسفناج، ناجا، اسفنج، اجناس ۴۳۱- مدار، درامد، امداد، ارام، مادر، مداد، مدارا، دامدار، مرداد، داماد ۴۳۲- فریدون، فوری، نیرو، ردیف، نوید، فرنی، درون، فردین، فرود ۴۳۳- ماهیچه، هما، هیچ، مهیا، چای، چاه، ماه، مایه ۴۳۴- نقاب، نقال، ابان، قالب، نقل، بالا، انقلاب، بالن، قلاب ۴۳۵- گلنار، گیلان، گاری، گالری، گران، نگار، ریال، نارگیل، لنگر ۴۳۶- پیروزی، روزی، وزیر، پریز، پیروی، پیروز، پیرو ۴۳۷- ماسه، سرمایه، سایه، همسر، مسیر، سیاه، ماهی، اسیر، سیاره، سرما ۴۳۸- نسیم، میز، سرزمین، زین، زمین، مسیر ۴۳۹- ژیان، باد، بید، ادیب، دژبان، بنیاد، بینا، دژبانی، دنیا، نژاد، ادب، بیان ۴۴۰- کامل، کلمه، مهم، ملک، مکالمه، کلاه، مکمل، لکه، ملکه، هلاک، کلم، کلام ۴۴۱- مرغ، بیمار، غریب، مربا، مربی، غایب، غبار، مرغابی، امیر ۴۴۲- روشن، دوش، شهروند، نرده، شهر، دشنه، رنده، رشوه، دوره، شوهر، شوره، روده ۴۴۳- گیج، جنین، جنگ، گنجینه، گنج، نگین، گنجه، نهنگ ۴۴۴- اهنگ، نگهبان، انبه، نگاه، بنگاه، بانگ، گناه، نهنگ ۴۴۵- باربری، یار، برابر، ببر، برابری، ابر ۴۴۶- نشت، شانه، نشاسته، تنها، شته، تشنه، نشست، نشات، شانس ۴۴۷- تلاش، شال، لاکپشت، پاکت، کاشت، پتک، پلاک، شکلات، تشک، پلک ۴۴۸- رنگ، گرانیت، تایر، یگان، رینگ، گیتار، گاری، گیرا ۴۴۹- کفن، سکه، نسکافه، نفس، کافه، ساکن، کاسه ۴۵۰- هدف، هلو، فولاد، هالو، فال، الوده، فالوده ۴۵۱- توقف، مقوا، موقت، موافقت، وفات، قامت، توافق، مافوق، موفق ۴۵۲- لجن، زنجبیل، نجیب، زین، لنج، لیز، جیب، زنبیل، لنز ۴۵۳- دهان، دانه، دیوان، ادویه، ناهید، دیوانه، اینده، نوید، دنیا ۴۵۴- خروس، خونسرد، نخود، سخنور، خرسند، درون، سرخود، سرود ۴۵۵- بوستان، وانت، ستون، توان، بانو، نبات، نوبت، ستوان، بوس ۴۵۶- زین، مزد، یزدان، امید، میز، زمین، زیاد، میدان، دین، نامزدی، ایزد، نیاز ۴۵۷- مسن، اسم، سلام، سالم، سال، سالن، نسل، مماس، مسلمان، نام ۴۵۸- خوک، خوراکی، کویر، رویا، خیار، یاور، خوراک، خاور ۴۵۹- فقر، فراق، فقیر، فرق، رفیق، افق، قیر، افریقا، قیف ۴۶۰- میش، اشیا، میز، ازمایش، مزایا، شام، ایام، ماش ۴۶۱- شاهد، دانش، اندیشه، شانه، ناهید، شهید، شیاد، ناشی، دانه، شاهین، دهان ۴۶۲- انگشت، نگار، گشت، ترش، نشت، شناگر، ناشر، گران، انگشتر، تراش، ارتش، تنگ ۴۶۳- نرم، ارمغان، امار، انار، ارام، ارمان، مرغ، رمان ۴۶۴- تمبر، کتاب، مرکبات، ربات، مکتب، رکاب، مرکب، مبارک، برکت ۴۶۵- اشوب، نوشابه، شنبه، شهاب، باهوش، شانه، بانو ۴۶۶- مترادف، مادر، مدار، مفرد، دفتر، دفاتر، درام، مراد، فردا ۴۶۷- لوح، خوش، خوشحال، خال، حلوا، حال، لواش، شاخ ۴۶۸- نرده، پرده، پودر، دوره، پرونده، روده، رنده، پرنده، وردنه ۴۶۹- بهداری، بیدار، برده، دایه، هادی، بدهی، ردیاب، دایره، دبیر ۴۷۰- پله، پهلو، پهلوان، نهال، پلو، پونه، هالو، لانه، پناه، پول ۴۷۱- کبک، کبد، دکان، بادکنک، کند، بانک، اندک، باد ۴۷۲- دست، درست، دستیار، اسیر، دیس، تدریس، ساری، ترد، اسید ۴۷۳- خاویار، یاور، رویا، خیر، خاور، اوار، خیار ۴۷۴- عیب، صنایع، عصبی، عصا، عناب، نایب، نصب، عصیان، عصبانی، عاصی ۴۷۵- جواب، جارو، جیب، جویبار، جوی، یاور، برج، جاری، جوراب، رویا، باج ۴۷۶- کاست، استیک، تاکسی، اسکلت، یکتا، اسکیت، لاستیک، ساکت، کلیسا، استیل ۴۷۷- شانس، شنا، ناشناس، نشان، انسان، اشنا، اسان ۴۷۸- لوس، سوله، سوال، الگو، گوساله، ساوه، گلو ۴۷۹- کشور، گوش، کاوشگر، شکار، کور، گوارش، روکش، شورا ۴۸۰- خامه، خام، میز، خیمه، هیزم، خمیازه، میخ، زخمی، مزه، زخم ۴۸۱- استکان، ساکن، تانک، استان، کتان، ساکت ۴۸۲- رنج، ناجی، نجار، نارنجی، جاری، انجیر، ارنج، نارنج، جنین ۴۸۳- سرگرد، دسر، سرگرم، مرد، مدرس، مگس، گرم، سردرگم، سردر، مرگ ۴۸۴- بغل، غزال، بزغاله، زغال، غاز، غزل، زباله، باغ، ابله، بالغ، زاغ ۴۸۵- جامد، سجاد، جسد، مسجد، جسم، دماسنج، جام، سنجد، دنج، داس، سمج ۴۸۶- حمال، املت، حامل، احتمال، محل، ملت، تحمل، محال، حمل، حالت، حملات ۴۸۷- پیشرفت، پشتی، شریف، ترشی، شرف، تشریف، پیش، تپش ۴۸۸- سمینار، سیمان، اسیر، سرما، امیر، ریسمان، نسیم، سینما، مسیر ۴۸۹- ترکش، کشتار، تراش، اراک، تشکر، اشتراک، کارت، ارتش، راکت، شراکت ۴۹۰- پول، پارو، دلاور، پودر، دلار، پدال، لودر، پولدار، پلو، رودل، پادو، پدر ۴۹۱- گدا، گاز، اگاه، زادگاه، ازاد، زاهد، ازاده، گدازه ۴۹۲- نسبت، تناسب، استان، تابان، سنت، ساتن، ابان، باستان، تاس، ابستن ۴۹۳- نهال، بلند، لانه، انبه، دهان، هندبال، ابله، دانه، هندل، بنده ۴۹۴- عفت، رفع، تعارف، ارتفاع، عارف، اعتراف ۴۹۵- سکو، کتک، کاسکت، سکوت، ساکت، واکس، کاکتوس، کوک، سوت ۴۹۶- جمع، تاج، جامع، جماعت، عاج، جام، تجمع، اجتماع، مات ۴۹۷- گران، سوار، نگار، سنگر، انگور، نرگس، راسو، سرنگ، گارسون، واگن، سنگ ۴۹۸- پوچ، چال، لوس، چاپلوس، پول، چالوس، چپاول، چاپ، سوال ۴۹۹- یاسمین، نسیم، ایین، سینی، سیمان، یاسمن، سیمین، میان ۵۰۰- کرم، کربن، کند، کمربند، بندر، کمر، نبرد، مرکب، منبر، مدرک، نمک، کمد، کبد ۵۰۱- اگهی، انگیزه، نیزه، گزینه، گاز، یگانه، گزنه، نیاز، گیاه، زین، زنگ ۵۰۲- انگور، گران، واگن، جنگاور، جارو، جانور، نگار، نوار ۵۰۳- دوش، دوشیزه، یزد، زود، دوز، شهید، شیوه ۵۰۴- ابان، انبر، باران، انباری، ایران، بارانی، انبار، نایاب، انار ۵۰۵- سیاه، همسایه، مهیا، سیما، ماهی، سهمیه، سایه، سهام ۵۰۶- اسکیمو، موسی، ماسک، واکس، اسکی، مسواک، مساوی، سویا ۵۰۷- بقالی، باقالی، قالی، قاب، بالا، قالب، قلابی، قلاب ۵۰۸- یونان، نان، نوین، قانونی، نانو، قوانین، قانون ۵۰۹- رستم، سفارت، اتمسفر، ماست، مسافت، فارس، سفر، تماس، افسر، مسافرت، مسافر ۵۱۰- کاراته، تکه، ترکه، اراک، هرات، کره، کارت ۵۱۱- برگ، مهر، همبرگر، بره، رگه، برگه، گربه، رهبر، گره، مرگ ۵۱۲- پلک، پتک، تلسکوپ، پوست، توکل، توپ، کپسول، لوس، پتو، سکوت، پوک، پول ۵۱۳- رخت، ارتش، پرخاش، خشت، خراش، شاخ، تراش، اخرت، خارپشت ۵۱۴- ارشد، خدا، درخشان، خار، اخر، شاخ، درنا، خراش، خارش، نادر، نرخ، خشن ۵۱۵- گره، گریه، جگر، جیره، گیره، سرگیجه، ریگ، گیج ۵۱۶- روکش، لواشک، کور، شلوارک، شکار، کشور، کولر، شلوار، شورا، لواش ۵۱۷- لابی، لبنیات، بلیت، تنبل، نبات، بیات، تبانی، لاتین ۵۱۸- اسکلت، ساکت، تاکسی، کلیسا، کلاس، اسکیت، لاستیک، اسکی، لیست ۵۱۹- ازاده، زاهد، ازاد، زاهدان، زنده، دانه، دانا، اندازه، دهان ۵۲۰- طناب، انضباط، ضبط، نبض، ضابط، ابان، باطن ۵۲۱- طفل، لطف، فلسطین، فیل، نفس، لطیف، فسیل، لیف، سطل ۵۲۲- اجاق، قاب، جناق، باجناق، ابان، جناب، باج، نقاب ۵۲۳- گیوتین، تنگ، نیت، گیتی، گوی، گونی ۵۲۴- دانا، داس، سند، استان، تند، داستان، استاد، دست ۵۲۵- پرویز، پوزش، پیروز، پیش، پرز، شیپور، زیرپوش، ورزش، وزیر، زیپ ۵۲۶- پاره، چهار، چهارپا، چاره، اچار، پارچ، پارچه، پاچه ۵۲۷- شوره، ماشه، مشهور، مشاوره، هاشور، موش، شماره، هموار، شورا ۵۲۸- سیاهرگ، سیاره، گیره، گریه، سیگار، اسیر، سیاه، گاری، سایه، گیاه ۵۲۹- گریان، ابگیر، بینا، بانگ، بریان، گاری، یگان، گریبان، گرانی ۵۳۰- بومی، میوه، ابمیوه، بیوه، بیمه، بامیه، ماهی ۵۳۱- سوار، نارو، سنسور، سروان، روان، سانسور، راسو، سوسن ۵۳۲- باتری، کبریت، باریک، کتاب، کتری، کبیر، تبریک، تاریک، باکتری، برکت ۵۳۳- کاخ، خدا، خوراک، کادو، کود، کارد، دکور، خاور، ��ودکار، اردک، خاک، کدو ۵۳۴- مال، ماچ، قلچماق، چماق، چاق، چلاق، قلم ۵۳۵- قالب، مقابله، قبله، ملاقه، لقمه، ابله، مقاله، قابلمه، قلمه، قلاب ۵۳۶- شتاب، گوش، ابگوشت، گوشت، گاو، گشت، اشوب ۵۳۷- اوار، کشور، کاوش، اشکار، شکار، کارواش، روکش، واشر، شورا، کاور ۵۳۸- حمام، حاکم، محاکمه، مکه، حکم، محکم، مهم ۵۳۹- بندر، دبیر، نیرو، بند، بیرون، نوید، دوربین، درون، نبرد، بدن ۵۴۰- بلال، البالو، لولا، بلا، لال، الو ۵۴۱- گونه، دیگ، گیوه، نوید، گوی، گوینده، گونی، گود ۵۴۲- نیرو، فرنی، لیف، ریل، فوری، فنر، نیلوفر، فیل ۵۴۳- خرم، خرد، خردمند، درد، مدد، مخدر، مردد، خرمن ۵۴۴- عنکبوت، نوبت، تنوع، تنبک، نوع، نوک ۵۴۵- باطن، قاب، قطبنما، طناب، نقاب، منطق، قطب ۵۴۶- لنز، وزن، گلو، زنگوله، گونه، وزنه، گوزن، لوزه، زنگ ۵۴۷- فرخ، خرافات، تار، افترا، افتخار، فاخر، رخت ۵۴۸- رکاب، کود، بودا، کادو، دارکوب، باک، ابرو، دکور، کارد، اردک، کبد، کبود ۵۴۹- شیار، امیر، ابریشم، مربا، بشر، مربی، امشب، بیمار، مباشر ۵۵۰- افت، بافت، افتابه، تابه، افتاب، تباه، بها ۵۵۱- قاب، تقلب، قالب، تالاب، قتل، قلاب، بالا، باتلاق، قاتل، اتاق ۵۵۲- سکه، کلاس، کاسه، ساکن، اسکله، لانه، لکه، نهال، کلاه، کهنسال، هلاک، سالن ۵۵۳- ویرگول، گوی، گلو، یورو، ریگ، گوریل، لیگ ۵۵۴- سرنگ، سنگفرش، فرش، سنگ، شرف، سنگر، فنر، فشنگ، نفس، نرگس ۵۵۵- نشت، ستون، سرنوشت، روشن، تنور، سنتور، سوت، نشست ۵۵۶- صمیمیت، صمیمی، یتیم، تصمیم، تیم ۵۵۷- ساس، سمور، سوسمار، سوار، راسو، سماور، سمسار ۵۵۸- چاه، چابهار، چهار، بهار، چرب، ارابه، اچار، بچه ۵۵۹- مکان، یکان، کمین، امین، مکانیک، مینا ۵۶۰- شفابخش، فاش، خشاب، بخش، خفاش، شاخ، بخشش، شفا ۵۶۱- بزم، بهار، بهرام، مزه، زهرا، هزار، مزار، مبارز، مبارزه ۵۶۲- ساکت، خاکستر، خرس، کارت، سخت، سرخ، سرخک، ساخت، رخت ۵۶۳- مرکب، کویر، میکروب، بومی، کبری، کبیر، مربی ۵۶۴- ناهار، انار، مناره، نمره، ارام، ارمان، اهرام، راهنما، نامه ۵۶۵- بدن، گلوبند، گنبد، لگد، گود، بند، بلندگو، بلند، گلو ۵۶۶- نشان، جانشین، ناجی، جنین، ناشی، نشانی ۵۶۷- زوج، اواز، ازدواج، جواد، ازاد، جادو، جواز، زود ۵۶۸- ربات، تبهکار، بهتر، تابه، کتاب، رکاب، برکه، هکتار، ترکه، رتبه، برکت ۵۶۹- متعالی، ملات، تمایل، تعامل، عملیات، عیال، ملیت، مایع ۵۷۰- دست، ترس، رسید، تردستی، سرد، درس، تدریس، درست، سیرت، دیر ۵۷۱- گام، گویش، گوی، گاو، گوشی، موش، گاومیش، میگو، گوش ۵۷۲- کالباس، باک، لباس، کابل، سبک، کالا، کلاس، کاسب ۵۷۳- ارزو، دراز، زرده، دروازه، دوره، زهرا، داور، ازرده، روده ۵۷۴- پویا، پیانو، پاپ، پیپ، نوپا، پاپیون ۵۷۵- نجار، نارنج، کرج، کاج، کنج، نارنجک، ارنج، رنج ۵۷۶- تانک، پستانک، نکات، ساکن، کتان، تکان، پستان ۵۷۷- شمع، شوم، مشوق، عمق، معشوقه، شوق، معشوق، موقع، عشق، عمه ۵۷۸- پارک، پارکینگ، نگار، پنیر، گاری، گران، پیکان، پیکر ۵۷۹- گران، رویا، گریان، گونی، روانی، نیرو، ویرانگر، انگور، گاری، واگیر، ویران ۵۸۰- ��سانه، نسخه، سردخانه، نرده، درنا، خنده، ساده، رنده، خانه، سرانه، خرناس، دانه، خرسند ۵۸۱- قصه، صندوقچه، قند، قوچ، نوچه، صندوق، صدقه ۵۸۲- شکار، شاهرگ، اشکار، شکارگاه، شهرک، کارگاه، شاهکار، کاهش ۵۸۳- اینک، کنیز، نیزه، کمان، زیان، هیزم، کنایه، زمانه، مکانیزه، میزان، نازک، نیاز، زمین، زمینه ۵۸۴- اندام، اباد، انجماد، ابان، دانا، بادمجان، بادام، جامد ۵۸۵- ماهی، میوه، هواپیما، پویا، پیام، پایه ۵۸۶- ماکروفر، مرور، مکار، امور، کاور، کافور، مکرر، کافر، مارک ۵۸۷- سویا، اسیا، ساقی، ناقوس، اقیانوس، ایوان، اسان ۵۸۸- شنبه، بنگاه، شانه، شبانگاه، شبانه، باشگاه، شباهنگ، انشا ۵۸۹- درمان، امرزش، دانش، دشمن، دشنام، مادر، نامزد، دراز، ارزشمند، ارزش، زمان ۵۹۰- دولت، بلند، تونل، کدوتنبل، کندو، تنبل، تولد، نوبت، تنبک ۵۹۱- کشور، کولر، پوشک، زرشکپلو، زرشک، لرزش، ورزش، پوزش، روکش، پزشک ۵۹۲- دانه، نهاد، اندوه، نانو، نهان، دهان، دهنه، هندوانه، دهانه ۵۹۳- دایی، میدان، یتیم، دینامیت، امنیت، تمدن، امید ۵۹۴- مترو، مشورت، رتیل، ترشی، لیتر، شور، ریمل، مشتری، لیموترش، لیمو ۵۹۵- خیار، ناخنگیر، نگران، رنگین، نگین، نیرنگ، گاری، رینگ، اخرین، خانگی، نارنگی ۵۹۶- یوزپلنگ، لوزی، گوزن، پونز، پلنگ، گونی ۵۹۷- نویسنده، سینه، یهود، نسیه، نوید ۵۹۸- سیار، اسرار، رسید، رادار، دریا، سردار، سردر، سرایدار، ایراد، اسیر ۵۹۹- انتن، رسانه، تهران، تنها، ستاره، ترانه، نسترن، هنرستان ۶۰۰- اسید، ساندویچ، سویا، دنیا، دیوان، سونا، سواد ۶۰۱- جداره، گردان، اهنگر، هنجار، درگاه، رانده، جهانگرد، گردنه، هجران ۶۰۲- گرما، ماهی، گیره، گمراه، گریه، گاری، گیاه، ماهیگیر ۶۰۳- زیبا، گویش، بازی، یابو، بازگو، اشوب، ابزی، بازیگوش، یواش، یوگا، بازو ۶۰۴- نمره، ماورا، ناروا، راهنما، روانه، هموار، ارمان، منها، ناهموار، ناهار، اواره ۶۰۵- استوا، پاسخ، سخاوت، ساخت، سوخت، اختاپوس، اوستا، پوست ۶۰۶- پاره، ارتش، اشتها، تراشه، تراش، اشاره، اتشپاره ۶۰۷- غالب، بالغ، لغات، تبلیغات، بلیت، لغایت، تبلیغ، اغلب، غایب ۶۰۸- شاپرک، پیکر، کاشی، پیراشکی، شاکی، پیرایش، شریک ۶۰۹- شهادت، بهداشتی، هدایت، شهاب، شیاد، شتاب، تباه، تشبیه، تیشه، دیابت، بیشه ۶۱۰- ایات، مایع، تجمع، جمعیت، اجتماعی، جامع، جماعت، اجتماع، مایعات ۶۱۱- موریانه، میهن، ویران، نیمرو، مانور، همایون، روانی، اهریمن، هموار، میوه ۶۱۲- ارایشگر، گرایش، اریا، شیار، ارایش ۶۱۳- اکنده، کاهن، دنده، اشکنه، شانه، کشنده، دانشکده، دکان، اندک، دانه، دانش ۶۱۴- بسیج، اسیا، اسیاب، اجیل، لباس، جالباسی، اسیب، ابلیس، سیلاب، بالا، سبیل ۶۱۵- تساوی، ستایش، سازش، ویزا، سویا، شاسی، سایت، اتشسوزی، زیست، سوزش، اویز ۶۱۶- لایق، قیام، رالی، قالی، اقلیم، کالری، مایل، قاری، قلمکاری، ملاک، قمار ۶۱۷- پنیر، نشریه، شیره، شهریه، ریشه، هنرپیشه، پینه ۶۱۸- گناه، پناهگاه، اگاه، اهنگ، پناه، پگاه، پهنا، نگاه ۶۱��- مرغداری، مدیر، دماغ، دریغ، یغما، مدار، مرید ۶۲۰- دوست، درشت، فروش، دستفروش، سرود، درفش، دستور، دفتر، درست ۶۲۱- منور، مانیتور، مانتو، روایت، رویا، مترو، تومان، نیمرو، متواری، رونما، مروت ۶۲۲- مهرورزی، رموز، مرور، هیزم، روزه، روزمره، زیره ۶۲۳- نبات، بندر، داربست، بستر، سراب، دربست، دبستان، انبردست، نبرد، سرداب ۶۲۴- خوناشام، خوانا، امان، خانم، انشا، خوشنام، اخمو، خاموش ۶۲۵- قانع، عاشقانه، نقشه، اشنا، عاشق، اشعه، نقاش ۶۲۶- بلال، ویلا، والیبال، لوبیا، لیلا، البالو ۶۲۷- دستگیره، گریس، تدریس، دستی، گسترده، دستگیر، رسید ۶۲۸- دستاورد، روستا، درود، دادرس، رسوا، تردد، سودا، دستور، درست، سواد، راسو ۶۲۹- فرمانده، درمان، نرده، مناره، رنده، دهان، نهاد، رفاه، دانه، نمره، فرمان، ماده، فردا ۶۳۰- رقیق، قایقران، قایق، یراق، قناری، قرقی، قران ۶۳۱- مزار، مدارا، مردد، دامدار، دراز، امداد، ازار، مرداد، مادرزاد، داماد ۶۳۲- خاور، زانو، ارزو، زورخانه، روزنه، خزان، راهزن، خانه، خواهر، خزانه، وزنه، هزار ۶۳۳- رمان، ملات، نرمال، رالی، ترمینال، املت، تمایل، لاتین، رتیل، ملیت، لیتر ۶۳۴- اکیپ، کاپیتان، تکان، کتان، یکان، کاینات، پیکان، یکتا ۶۳۵- تانک، کادو، دکان، تکواندو، کندو، کودتا، کتان ۶۳۶- پیشرفت، فرشته، شهرت، تیره، ترشی، شیفته، رشته، تشریف، شیره، پیشرفته، تیشه، شریف ۶۳۷- کارفرما، فرار، مکرر، امرار، افکار، کفار، کافر ۶۳۸- گراز، بزرگراه، بزرگ، هرگز، گربه، برگه، هزار، رگبار، رهبر ۶۳۹- کلیسا، کلیه، گیاه، اسکله، کیسه، سیاه، هیکل، سایه، کلاس، کلاهگیس، کاسه، گیلاس ۶۴۰- هزار، بیشه، زیبا، شهربازی، شبیه، شهاب، بازی، شیراز، ارزش، زهرا ۶۴۱- ناشر، دلار، شالگردن، شاگرد، شلنگ، لنگر، انگل، گردن، شناگر، گلدان، دانش ۶۴۲- کلاس، شلیک، خشکسالی، خیال، خالی، کاشی، کلیسا، شاکی ۶۴۳- مرکب، کربن، منبر، مبارک، بانگ، ابگرمکن، رکاب، گرما، گرمکن، بانک، گمرک ۶۴۴- پرندگان، گران، پندار، ردپا، نادر، نگار، نگران، ندار ۶۴۵- اوار، غیور، روغن، روانی، روان، ایوان، نیرو، نوار، رویا، ویران، ارغوانی ۶۴۶- خارا، اراسته، خسته، سارا، اسارت، استخاره، راسته، راست، هراس، اخرت ۶۴۷- گروه، اردوگاه، اراده، روده، اواره، گوهر، اداره، هوادار، گوارا، گردو، دوره، گرده ۶۴۸- جارو، جوان، نجار، شوهر، جشنواره، شناور، شانه، جوهر، جواهر، جانور، جوانه، جهان ۶۴۹- دانش، دانا، نگاه، گناه، اهنگ، شانه، گشاد، دشنه، شاهد، دانشگاه، دانه، اگاه ۶۵۰- گلفروشی، گوشی، شریف، فوری، یورش، گوریل، فروش ۶۵۱- بیدار، ابادی، چادر، چربی، ایراد، دبیر، ابدارچی، اچار ۶۵۲- کارتن، تیرکمان، تراکم، نیمکت، امنیت، تانکر، رمانتیک، تریاک، ماتیک، تمرین ۶۵۳- پاسخ، هراس، پسرخاله، خاله، پاره، سپاه، پارس ۶۵۴- سکوت، کاهو، کوهستان، ستوان، سوهان، کوسه، کوهان، واکسن، سکته، کوتاه، واکس، کاسه ۶۵۵- استاد، تماس، ادامس، خدمت، ماست، استخدام، خادم ۶۵۶- جادو، جهاد، دانشجو، شانه، جوانه، اندوه، جهان، جوشانده، جوان، دانش، وجدان، جاده، شاهد ۶۵��- ارزش، ریال، زاری، لیزر، لرزش، شالیزار، ازار ۶۵۸- کاوش، کشورگشا، شورش، کوشش، کاوشگر، گوارش، کاور ۶۵۹- خیال، صالح، حاصلخیز، اصیل، حاصل، خالص، خالی ۶۶۰- درنگ، بندر، گردنبند، گنبد، دربند، گردن، نبرد ۶۶۱- نگاه، نگهبانی، بنگاه، بیان، نگین، گیاه، یگانه، نهنگ، نگهبان، بیگانه، اهنگ، بینا ۶۶۲- انگور، افسر، سروان، افسونگر، گران، سنگر، سونا، فوران، سرنگ، گارسون، فانوس ۶۶۳- مانتو، ویتامین، یتیم، تومان، امنیت ۶۶۴- روده، خواهر، اندوه، رودخانه، خانه، رخنه، وردنه، نخود، خنده، دوران، درون، خاور ۶۶۵- گوشه، شوهر، گوشواره، گوهر، شاهرگ، هاشور، گروه، گوارش ۶۶۶- چابک، چلوکباب، کباب، بلوچ ۶۶۷- زیان، اهانت، تازیانه، تنها، نیاز، اینه، نیزه، نهایت، زینت، انتها، تازه ۶۶۸- گرسنه، زیره، سنگریزه، نیزه، گریه، هرگز، سرهنگ، گزینه، زرنگ، سنگر، سرنیزه ۶۶۹- انسجام، اسان، نجار، مرجان، سرما، ارمان، سرانجام، اسمان، ماجرا، ار��م، ارنج ۶۷۰- بانگ، جنگلبان، بالن، جنگل، گلاب، انگل ۶۷۱- پخته، توپخانه، خانه، پناه، تنها، خاتون، پونه ۶۷۲- توری، گردو، ندرت، تدوینگر، گونی، گردن، تنور، درون، دورنگ، نوید، تندرو ۶۷۳- هوانورد، دورو، روان، روده، نارو، دوران، دوره، وارونه، ورود ۶۷۴- ارام، ناکام، اندام، انار، کماندار، مدرک، درمان، کارمند، دکان، دانا ۶۷۵- کافور، کافر، نوار، کانون، نورافکن، روان، نوکر ۶۷۶- ایست، اگاهی، اگاه، هستی، سیاه، اسیا، ایستگاه، سایه، اگهی، گیاه ۶۷۷- ترور، تروریست، توریست، سرور، روسری ۶۷۸- میله، هاکی، اسکله، کلسیم، سیاهک، کیسه، کلیه، کامل، همکلاسی، لامسه، سیاه، ماسک، هیکل ۶۷۹- شوخی، خیارشور، خراش، شرور، یواش، خاور، خارش ۶۸۰- استوا، استان، سوهان، اوستا، استوانه، تنها، ستوان، تاوان، توانا ۶۸۱- کلاف، کالا، خلافکار، کافر، خلاف ۶۸۲- سوخت، نخست، استوا، ستوان، سونا، سخاوت، تاوان، خاتون، استان، استخوان، وانت، توانا، ستون ۶۸۳- دانش، معنا، مانع، میدان، شمعدانی، دشنام، نمایش، معدن، منشی، ماشین، دشمن، شیاد ۶۸۴- پنجشنبه، جنبش، پنبه، شنبه، جهش، جنبه، پنجه ۶۸۵- دوام، مواد، دیوار، مدیر، مرید، رادیو، مروارید، دریا، امید، مادر ۶۸۶- بخار، رگبار، بانگ، ابرنگ، خراب، خبرنگار ۶۸۷- ارتش، تشریفات، ترشی، اشتی، فشار، شیار، شرافت، تشریف، شیفت ۶۸۸- پوشک، تیوپ، پوست، شکست، کشتی، سکوت، پیست، پشتی، پشتک، پیشکسوت ۶۸۹- فروش، گروه، فروشگاه، هاشور، شوهر، گوشه، گوارش، شاهرگ، گوهر، فواره، فشار ۶۹۰- چهارچوب، چاره، بهار، ابرو، روباه، چهار ۶۹۱- فروش، ظرفشویی، شوفر، یورش، شریف، رویش، فوری، ظریف ۶۹۲- استاد، دادستان، دانا، اسان، داستان، استان ۶۹۳- مهمان، مرهم، مراحم، رمان، محرمانه، نامه، مرام، مناره، نامحرم، حمام ۶۹۴- گوهر، نیروگاه، گونه، گونیا، گروه، گیره، گریه، اگهی، گونی، انگور، گواهی، واگن ۶۹۵- تابلو، موبایل، لیمو، ویلا، بلیت، ولایت، املت، تاول، البوم، اتومبیل، لوبیا ۶۹۶- ردیف، گاری، اسید، افسردگی، ادرس، فریاد، سفید، سیگار، دریا، رسید، فاسد، فردا ۶۹۷- گیره، دبیر، هرگز، برگزیده، گریه، بدهی، بزرگ، گربه، زیره، گرده، برگه، یزد ۶۹۸- اچار، بازارچه، بازار، بارز، چهار، ارابه، ابزار، ازار، چاره ۶۹۹- پیشخوان، اویشن، خویش، شیوا، پویا، پیانو، ناخوش، شوخی، شنوا، پیشوا ۷۰۰- ردیف، فروردین، فرود، درون، نیرو، فرنی، نوید، فوری Read the full article
0 notes
Text
فیلم Sunset Boulevard ساختهی Billy Wilder بیلی وایلدر بزرگ، نوآری تلخ و گزنده با فضائی گوتیک و خفقان آور است که آئینهی تمام نمای اضمحلال و فساد سیستم هالیوودی است. در ادامه با معرفی و تحلیل فیلم Sunset Boulevard با نت نوشت همراه باشید.
فیلم Sunset Boulevard
فیلم دربارهی فیلمنامه نویس درجه دوی هالیوودی است که چندی است فیلمنامه هایش دیگر خریداری ندارد و برای فرار از دست بدهکارهایش که قصد تصاحب اتومبیلش را دارند به طور تصادفی سر از عمارتی بزرگ و قدیمی در میآورد که متعلق به هنر پیشه و ستارهی افول کردهی سینمائی است.
نورما دزموند (گلوریا سوانسن) ستارهی افول کرده و متوهم که شخصیتی مالیخولیائی دارد، سالیان متمادی مشغول کار بر روی فیلمنامهای کم مایه است و با پی بردن به حرفهی فیلمنامه نویس جوان، تصمیم میگیرد با کمک جو فیلمنامهی منسجمی بنویسد و دوباره به عرصهی سینما و فیلمسازی برگردد و موفقیت و شهرت از دست رفته را به چنگ آورد اما در ادامه اتفاقات پیش بینی نشده و دور از انتظاری به وقوع میپیوندد…
بیشتر بخوانید: فیلم Avanti! کاری از بیلی وایلدر
#gallery-0-4 { margin: auto; } #gallery-0-4 .gallery-item { float: left; margin-top: 10px; text-align: center; width: 33%; } #gallery-0-4 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-0-4 .gallery-caption { margin-left: 0; } /* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */
پوستر فیلم Sunset Boulevard
پوستر فیلم Sunset Boulevard
پوستر فیلم Sunset Boulevard
بیلی وایلدر همیشه به تبعیت از ساختار نمایشنامه نویسی، فیلمنامه هایش را به سه پرده تقسیم میکند. پردهی اول محدودهای است که بنیان ماجرا نهاده میشود، شخصیتهای اصلی قصه به صحنه میآیند، پیش فرضها شکل میگیرد و فضا برای شکل گرفتن داستان آماده میشود.
اما پردهی دوم بدنهی اصلی درام را شکل میدهد. طرح اولیه در این قسمت توسعه پیدا میکند و وسیع و قوی میشود. به قول وایلدر اگر شروع خوبی داشته باشی و پایان مت��سط خوبی، وقتی آن چیزی را که میانهی داستان را پر کند نداشته باشی، دچار مشکل میشوی.
در سانست بولوار یک اتفاق و تصادف که نقطهی آشنائی و معرفی شخصیتهای اصلی داستان با هم است پردهی اول فیلم را تشکیل میدهد. در پردهی دوم فیلم Sunset Boulevard شاهد جلوتر رفتن روابط جوی بی پول و سرگردان که به نظر میرسد حالا به نان و نوائی رسیده و نگرانیهای مالیش را فراموش کرده با نورما دزموند پیر، تنها، افسرده و سرخورده که حالا با وجود جو جان تازهای گرفته است و ابراز عشق یک طرفهاش که جو را در تار عنکبوت مالکیت و خودخواهی تاریکش اسیر کرده مواجهیم.
بیشتر بخوانید: فیلم Rear Window ساختهی آلفرد هیچکاک؛ پدیدهی زن کشی و لذت چشم چرانی
بیلی وایلدر همیشه به تبعیت از ساختار نمایشنامه نویسی، فیلمنامه هایش را به سه پرده تقسیم میکند.
اما همهی اینها برای پیشبرد یک داستان استخوان دار و قصه گو که مخاطب را تا پایان با خود همراه کند، کافی نیست. چیز مهم تری باید وجود داشته باشد؛ مهم تر از آزادی و فردیت جو که قربانی کردن آن بتواند خون تازهای به درام تزریق کند و آن عنصر مهم و کلیدی عشق است. پس وایلدر برگ برندهی نهائی خود را که اغلب برای پردهی سوم نگه میدارد در یک سوم پایانی فیلم رو میکند.
وایلدر اغلب در یک سوم نهائی داستان، با وجود خلق و ورود ایدههای تازه (به خصوص که به توصیهی استاد، در پردهی سوم همیشه باید موقعیتی خلق شود که قهرمان داستان یکی از دو چیز را انتخاب کند.) باعث میشود، خود ساختمان داستان و شخصیت هایش نویسندگان را راهنمائی کنند و فیلمنامه را پیش ببرند.
به این ترتیب داستان بدون هیچ عنصر اضافی یا تحمیلی به آسانی پیش میرود و ادامه مییابد. بعد از سپردن فیلمنامهی افتضاح نورما و جو به کارگردان مطرح هالیوود سیسیل ب دومیل و درگیر شدن متوهمانهی نورما در سراب بازیگری در فیلم جدیدش، جو که دلباختهی دختر دیگری (بتی شفر) شده است، مشغول نوشتن فیلمنامهای متفاوت با همکاری بتی میشود که در جلساتی شبانه در محل کار بتی برگزار میشود.
بیشتر بخوانید: فیلم Destroyer نابودگر ساختهی کرین کوساما؛ گمشده در تاریکی
هنرنمایی Gloria Swanson در فیلم Sunset Boulevard
حالا در یک سوم پایانی فیلم Sunset Boulevard ، وایلدر یک مثلث عشقی تشکیل میدهد و چه دلیل بزرگتری غیر از عشق میتواند وجود داشته باشد که جو را وادار کند درصدد تغییر زندگی فریبکارانهاش بر بیاید و بین زندگی با نورما و بتی یکی را انتخاب کند و یا از آن بهتر راه سومی را برگزیند که شخصیت پردازی چند وجهی و پیچیدهاش را کامل کند.
در کنار آن، اعتراف صادقانهی ماکس مبنی بر ماهیت واقعیاش برای جو یکی دیگر از آن خرده پیرنگهای شوک آور فیلم را در یک سوم پایانی آشکار میکند که به درستی نقطه گذاری میشود و معماهای وهم انگیز و دیوانه وار داستان را که در شخصیت پردازی ظریفی پرداخت میشود، حل میکند.
نورما دزموند که در فضای نوآر فیلم Sunset Boulevard ماهیت زن شرور و فریبکار (فم فتال) را ایفا میکند، همان طور که در ارجاعات بینامتنی به خانوم هاویشام آرزوهای بزرگ دیکنز نسبت داده میشود، با لباس هائی سیاه و مکدر همچون اختاپوسی ویرانگر ترسیم میشود که با ورود به زندگی جو و چنبره انداختن بر هستی وی نه تنها روزگار و سرنوشت جو را تیره و تار میکند بلکه او را دچار استحاله و بحران هویت میکند و او را در فردیت خود دچار مشکل میکند.
او دیگر همون جوی آزاد، ساده و گرفتار نیست که برای نوشتن بهترین فیلمنامهی زندگیش و کسب درامد به آب و آتش میزند بلکه تبدیل به ژیگولوی خرده بورژوائی شده است که توانائی و ارادهی به دست گرفتن اختیار زندگیش را با قاطعیت از دست داده و سردرگم و مردد است.
هرنمایی Eric Von Stroheim و William Holden در فیلم Sunset Boulevard
این خصوصیت رفتاری نورما با بازی درخشان گلوریا سوانسن Gloria Swanson در مورد دیگر شخصیت کلیدی فیلم ماکس خدمتکار، عاشق و همسر سابق نورما نیز صادق است. ماکس (اریک فن اشتروهایم) که در زندگی سابقش کارگردانی موفق و صاحب نام بوده پس از ازدواج ناموفقش با نورما، از جانب نورما ترک و طرد میشود و به واسطهی عشق مفرط و یک طرفهاش به وی نقش تحمیلی نوکر را قبول و به استثمار نورما در میآید.
تارهای عنکبوت مستحکم نورما در جسم و روح ماکس هم در هم تنیده شده و او را تسخیر کرده است. از طرفی خود عنصر عشق نیز که اغلب عنصری زندگی ساز و حیاتی تلقی میشود در فیلم Sunset Boulevard تبدیل به یک فم فتال منحصر بفرد میشود که ماهیتی پارادوکسیک مییابد و به قدرتی نابودگر تبدیل میشود. اصلاً عنصر عشق است که بعنوان محرک شخصیت زن فریبکار اصلی فیلم، نورما را هدایت میکند و وجههای شیطانی مییابد.
در فیلمهای وایلدر عشق – اگر که اصلاً عشق در میان باشد- نجات و مفری برای آگاهی یا خلاصی نیست و در سانست بولوار انهدام را تسریع و قطعی میکند. وایلدر در زمان اقامت طولانیش در هالیوود، بعنوان نویسندهای غریبه وارد فضای هالیوود شد و مدتی طول کشید تا با محیط تازه و آدمهای غریب و متفاوتش آشنا و در جمع آنها پذیرفته شود.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم روانی Psycho: چاقویی مردانه بر تنی عریان!
Nancy Olson و William Holden
موقعیت او در این شرایط بسیار مشابه وضعیت جو، فیلمنامه نویس ناموفق سانست بولوار است که به محیط عجیب و نا آشنای عمارت نورما دزموند وارد میشود و فیلم Sunset Boulevard از این منظر نمادی از خود بیلی وایلدر در هالیوود است.
ضمن اینکه شرایط مشابه وایلدر در بیست سال آخر عمرش در مقایسه با حسرت و امید بیست سالهی بازگشت نورما دزموند به سینما در سانست بولوار، فیلم را به یک پیشگوئی هنرمندانه تبدیل کرده است که ��یشههای سوررئالیستی فیلم را بارزتر میکند و شاید شکل اغراق شده اش، فرجام دردآور شخصیت ماکس فون مایرلینگ (اشتروهایم) باشد. استفادهی نامتعارف از زوایای عجیب و غریب دوربین، در بحث فرم یکی از مهم ترین چالشهای وایلدر محسوب میشود.
او همواره اعتقاد داشت استفادهی عجیب و غریب از زوایای دوربین برای به هیجان آوردن و به دام انداختن مخاطبان بورژوا و منتقدان متوسط مناسب است. اما در فیلم Sunset Boulevard با یک ساختارشکنی جالب مواجهیم؛ پلان گرفتن جو که روی آب استخر معلق مانده و دوربین از ماورای آبها در ته استخر جسد معلق ماندهی جو را شکار میکند. وایلدر برای این برداشت ناچار شد یک آینه در ته استخر قرار دهد.
نورما با بازی درخشان گلوریا سوانسن Gloria Swanson
قصههای وایلدری، فرصت تصمیم گیری و احیاناً موضع گیری را – حداقل تا زمانی که فیلم در حال نمایش است- به مخاطب نمیدهند. در اغلب کارهای وایلدر، با یک روایت روی تصویر کوبنده و درخشان به دنیای فیلم وارد میشویم.
نریشن یکی از ارکان شیوهی قصه گوئی وایلدر و از متعالی ترین نمونههای استفاده از گفتار متن برای چند وجهی کردن، پیچیده کردن و ایجاز در داستان است که در عین حال خاصیت یکی بود، یکی نبود مؤثری دارد و کلید ورود به جهان جادوئی فیلم است.
وایلدر پس از ساخت چندین فیلم گزنده، تلخ و واقع گرا آموخت که تلخی فیلم هایش را با کمدی و طنز در هم آمیزد تا هضم آن برای مخاطب آسان تر باشد. شاید بشود روش خلاقیت و ساز و کار وایلدر را به همان شیرینی شانس تشبیه کرد.
وایلدر پس از ساخت چندین فیلم گزنده، تلخ و واقع گرا آموخت که تلخی فیلم هایش را با کمدی و طنز در هم آمیزد تا هضم آن برای مخاطب آسان تر باشد.
این شیرینی – که به فورچون کوکی معروف است- نوعی از روکش خمیری شیرین است که در درونش ورقهای چاپی از پند و حکمت و ضرب المثل قرار داده اند و به سنت رستورانهای چینی، حسن حتامی است برای یک شام مفصل. شیرینی را که بشکنید ورقی بیرون میآید و همیشه نوشتهای پند آمیز است که اهمیت دارد و اغلب به روکش شیرین چندان اعتنائی نمیشود.
پیام پیچیده و تلخ در درون شیرینی ظاهری فیلمهای وایلدر درست همانند فیلم Sunset Boulevard همیشه هست که شاید فوراً هم دیده نشود. والتر ماتائو فیلمهای وایلدر را چنین تشریح کرد:
– بیلی این را تراژدی یا کمدی نمیبیند. او فقط به دنیا نگاه میکند، همین. متهم شده به بدبینی. خب درست است! آرزوی من این است که همهی ما بدبین باشیم. بدبین این توانائی را دارد که به جهان نگاه کند و همچنان لبخند را بر روی لبانش حفظ کند. چرا که در نگاه و جهان وایلدر، ما همیشه مطمئنیم که موقعیت کاملاً ناامید کننده است اما جدی نیست…
در پایان، عاشق ناامید یادش میرود اجاق سوفله را روشن کند، اما عاشق امیدوار سوفله را میسوزاند؛ همچون بیلی وایلدر بزرگ که با فیلمهای جاودانش، درسهای زندگی و چکیدهی عشق و امید را در دنیای تلخ اطرافش، همچون عاشقی امیدوار به تصویر کشید و تا پایان به نفس سینما، عشق و زندگی پایبند باقی ماند.
منابع: مقالهی شوخ احساساتی سیاه بی ترحم/ نوشتهی آیدین آغداشلو/ ماهنامهی فیلم/ سال بیستم/ شمارهی ۲۸۵ مقالهی قهوهی بعدازظهر با بیلی وایلدر/ نوشتهی احسان خوشبخت/ ماهنامهی فیلم/ سال بیستم/ شمارهی ۲۸۵ مقالهی سوفلهی خام، سوفلهی سوخته/ نوشتهی نیما حسنی نسب/ ماهنامهی فیلم/ سال بیستم/ شمارهی ۲۸۵ مقالهی آدمهای معمولی چگونه عاشق میشوند؟ (گفتگو با بیلی وایلدر دذبارهی نوآر)/ ماهنامهی فیلم/ سال بیستم/ شمارهی ۲۸۵ مقالهی ادارهی عمودی، آپارتمان افقی/ نوشتهی امیر قادری/ ماهنامهی فیلم/ سال بیستم و پنجم/ شمارهی ۳۶۹
فیلم Sunset Boulevard ساختهی بیلی وایلدر؛ سوفلهی عاشق امیدوار و سوفلهی عاشق ناامید فیلم Sunset Boulevard ساختهی Billy Wilder بیلی وایلدر بزرگ، نوآری تلخ و گزنده با فضائی گوتیک و خفقان آور است که آئینهی تمام نمای اضمحلال و فساد سیستم هالیوودی است.
0 notes
Text
نقد و بررسی فیلم «باشگاه پسران میلیاردر - Billionaire Boys Club»
https://albalou.com/2018/08/09/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%a8%d8%a7%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%be%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%db%8c%d9%84%db%8c%d8%a7%d8%b1%d8%af/
نقد و بررسی فیلم «باشگاه پسران میلیاردر - Billionaire Boys Club»
در فیلم باشگاه پسران میلیاردر، «انسل الگورت» ایفاگر نقش یک سرمایهگذار موفق واقعی بورس در دهه ۸۰ میلادی در فیلمی است که تحت تأثیر حضور «کوین اسپیسی» ستاره سابق سینما در آن است؛ کسی که به خاطر اتهامات آزار جنسی متعددی که به او وارد شده است، این روزها هیچ فیلم دیگری از او روی پردههای سینما اکران نمیشود.
فیلم قبلی «جیمز کاگس» که در سالنهای سینما درخشید، فیلم سرزمین شگفتانگیز (Wonderland) در سال ۲۰۰۳ بود؛ فیلمی بر اساس واقعیت که داستان سقوط «جان هولمز»، ستاره فیلمهای پو*رن بود؛ کسی که مشکلات زندگی وی منبع الهام گیری برای فیلم شاهکار «پاول توماس اندرسون» یعنی شبهای بوجی (Boogie Nights) شده بود. پس یک حس آشنا پنداری (دژاوو) درباره این فیلم جدید کاگس وجود دارد. باشگاه پسران میلیاردر یک فیلم جنایی درام است که بسیار تحت تأثیر فیلمهای والاستریت ساخته «الیور استون» و گرگ والاستریت ساخته «مارتین اسکورسیزی» است. فیلم در نیم ماه اوت در سیماها اکران میشود، اما نسخههای آنلاین آن (VOD) از هفدهم جولای منتشر شدهاند. فیلم باشگاه پسران میلیاردر در دهه ۸۰ میلادی اتفاق میافتد و داستان زندگی حدوداً ۲۰ پسر جوان پولدار را روایت میکند به همراه افرادی که حاضرند همه کار بکنند تا بتوانند به جمع آنها ملحق بشوند، حتی قتل چند میلیونر دیگر برای اینکه طرحهای خودشان را به پیش ببرند؛ باشگاه پسران میلیاردر هیچ چیز جدیدی به این ژانر اضافه نمیکند و از دو مشکل بزرگ رنج میبرد. مشکل اول تصادفاً ایجاد شده است؛ کاگس نمیدانست که کوین اسپیسی درگیر یک رسوایی اخلاقی میشود و نحوه و زمان اکران فیلم او را تحت تأثیر قرار میدهد، مسئلهای که اکران جهانی فیلم او را با مشکل مواجه کرده است. مورد دیگر، اشتباه کاگس است. جنایتکاران و افراد شرور دهه ۸۰ بهوسیله مقایسه با جرائم مالی نسلهای بعدی، دیگر به چشم نمی آیند، مخصوصاً در زمانه کنونی اگر به زندگی این افراد بدون نقدی دقیق پرداخته شود، از لحاظ اخلاقی مورد قبول نیست و مطمئناً بسیار تهی از خلاقیت به نظر میرسد.
بخوانید: نقد فیلم غریزه ی اصلی (Basic Instinct): ملغمه ی توخالی سکس و هوس
انسل الگورت در نقش جو هانت ظاهر میشود. داستان زندگی او به شکل گسترده گفته میشود و با یک نریشن شبیه فیلم رفقای خوب توسط همکار هانت، دین کارنی باز بازی «تارون اگرتون» با او آشنا میشویم؛ و او نریشن را با یکی از ضعیفترین دیالوگهای آغازین شروع میکند؛ کارنی میگوید: «من در خانوادهای از طبقه متوسط بزرگ شدهام، متوسط به معنای مخالف ثروتمند». مطمئنان همه بینندگان فیلم در این دوره زمانه معنای کلمات طبقه متوسط، مخالف و ثروتمند را میداند و نیازی به اضافه گویی در این زمینه نیست. همانطور که فیلم توضیح میدهد، کارنی و هانت در دانشکده خصوصی پسران هاروارد لس آنجلس با یکدیگر درس خوانده و همکلاس بودند. هانت هیچوقت نتوانست با بچه پولدارهای آنجا رفیق شود. ولی به نظر میرسد که او به اندازه کافی با کارنی وقت گذرانده بود که وقتی سالها بعد دوباره یکدیگر را دیدند، هانت تصمیم گرفت که تعدادی از ایدههای اقتصادیاش را با او به اشتراک بگذارد. کارنی نیز تصمیم گرفت که دوباره دایره اجتماعی و رفاقت قدیمشان را برپا کند، پس او را به یک مهمانی در خانه یکی از رفقای پولدار قدیمیشان دعوت کند.
کاگس میدانست که فیلمش چقدر به فیلم والاستریت مدیون است پس در آن مهمانی، سیدنی اوانز با بازی «اما رابرتز» را شبیه «داریل هانا» در فیلم والاستریت لباس پوشانده است؛ اما نقش رابرتز در این فیلم شاید حتی کمرنگتر از نقش هانا در والاستریت است. سازندگان فیلم بدون دلیل اسم فیلم را باشگاه پسران میلیاردر نگذاشتهاند. در خانه شخصیت اصلی نیز، پدر هانت دقیقه همان نقشی را دارد که مارتین شین در فیلم والاستریت در برابر پسرش چارلی شین داشت.
دو فیلم وال استریت و گرگ وال استریت که کاگس از آنها در ساخت باشگاه پسران میلیاردر تاثیر گرفته است.
هانت ایده نابی برای سرمایهگذاری در طلا دارد و سرانجام میتواند پول کافی برای سرمایهگذاری روی این پروژه ریسکی پیدا کند. او موفقیت کوتاهی به دست میآورد تا آنکه سرمایهگذاریاش نابود میشود اما او و رفقایش همچنان به بلوف زدن درباره آن شکست ادامه میدهند. آنها بهزودی موفق میشوند که سه احمق پولدار را قانع میکنند که برای پیوستن به تیم سرمایهگذاریشان جیبهایشان را خالی کنند، اما مهمتر از هر چیز کشاندن دوستان خانوادگی به این سرمایهگذاری است. به نظر میرسد که همیشه راههایی وجود دارد که یک بچه پولدار بتواند خودش را یک مرد خودساخته نشان بدهد.
و بعد ران لِوین با بازی «کوین اسپیسی» وارد داستان میشود. مرد کلهگندهای که ثروت وی عمده نامعلوم و نامشخص مانده است. ما او را در عمارتش ملاقات میکنیم که در حال فریاد کشیدن بر سر یک خبرنگار آزاد است و به او د��تور میدهد که به دادگاه برود و به محض گناهکار اعلام شدن «جان دلورن» (مهندس مکانیک مشهور آمریکایی) از چهره او یک عکس کلوز شات بگیرد، زیرا لوین فکر میکند که بعدها میتوان این عکس را به قیمت بالا فروخت. در پشت سر لِوین یک تابلوی نقاشی پرتره از او شبیه آثار «اندی وارهول» (نقاش معروف آمریکایی) وجود دارد که مشخص است تقلبی است و مثل آن را میتوان از فروشگاهها خرید؛ اما بعد متوجه میشویم که او با «اندی وارهول» واقعی، با بازی «کری الویس»، چنان ارتباط نزدیک دارد که او را به نوشیدنی دعوت میکند و با یکدیگر درباره این هنرمند تازهکار بیاستعداد، «ژان میشل باسکت» صحبت میکنند. اگر تمام آن صحبتهای رفرنس گونه اسپیسی که به نقطه سرخط ختم میشوند، شما را از ناراحتی به رعشه نیندازد، هرزهگوییها و شوخیهای جنسی اسپیسی وقتیکه کوکائین مصرف میکند، حتماً حالتان را بد میکند، دیالوگهایی که شما دلتان میخواهد هرچه زودتر آن صحنه به اتمام برسد!
هیچکدام از موارد بالا باشگاه پسران میلیاردر را به فیلمی که حتماً باید دیده شود، تبدیل نمیکند. بلکه باشگاه پسران میلیاردر یک فیلم کند و تا حدودی حوصله سر بر اما پر سر و صدا، با شخصیتهایی است که همگی رفتاری شبیه یکدیگر دارند؛ آنها خوشحالاند ولی این خوشحالی زمانی که پولهای قرضی حسابهای بانکیشان خالی میشود، به پایان میرسد. قتلهایی که در ادامه فیلم اتفاق میافتد نیازمند داشتن دلهره و هیجان یک جنایت واقعیاند که متأسفانه اینگونه نیستند. همچنین فیلمنامه چندین نقص در این قسم دارد که نشان میدهد اتفاق افتادن حوادث و قتلها به این شکل کاملاً اشتباه است. فیلم با این دیالوگ شروع میشود: «بگذارید یک راز کوچک درباره ثروتمند بودن به شما بگویم» و فیلم شروع میشود و ادامه میابد و به همه ما میفهماند که ما تاکنون همهچیز درباره پول را یاد نگرفتهایم.
برای خواندن نقد های فیلم ها و سریال های روز دنیا با آلبالو همراه باشید
بخوانید: شگفتی سازی “شگفتانگیزان ۲” در گیشه
0 notes
Text
13 دلیل که چرا سریال «13 دلیل که چرا» را باید ببینیم
سریال 13 دلیل که چرا (13 Reasons Why) داستان گیرا و البته غم انگیر دلایل خودکشی یک دختر دبیرستانی به نام هانا بیکر (Hannah Baker) در آمریکاست. فیلمنامه ی این سریال از رمانی با همین نام نوشته ی جی ا��ر (Jay Asher) اقتباس شده است. او این رمان را در سال 2007 نوشت، اما بعد از ساخته شدن سریال در سال 2017 و پخش آن شبکه ی نت فلیکس (Netflix) مورد استقبال گسترده ی مخاطبان قرار گرفت. در این مقاله به بررسی این سریال و کتاب، و این که چرا علاوه بر این که دیدن و خواندنشان می تواند در عین آموزنده و سرگرم کننده بودن، روش بسیار خوبی برای تقویت زبان انگلیسی هم باشد می پردازیم. برای خواندن انواع مقالات آموزش زبان انگلیسی به صفحه ی اصلی سایت دلینگلیش مراجعه کنید.
پوستر سریال 13 دلیل که چرا
کتاب 13 دلیل که چرا (13 Reasons Why)
رمان 13 دلیل که چرا، نوشته ی جی اشر، رمانی برای مخاطبان نوجوان و بزرگسالان است. این رمان که به سبکی خاص نوشته شده به 13 دلیلی که نوجوانی به نام هانا اقدام به خودکشی می کند می پردازد. ویژگی خاص سبکی این رمان این است که هر فصل از این کتاب تحت عنوان یک سمت از 7 نوار کاستی که هانا روی آن صدایش را ضبط کرده و دلایل خودکشی اش را توضیح داده نام گذاری شده.
هانا بیکر در سریال 13 دلیل که چرا هانا درست قبل از تصمیم قطعی اش برای خودکشی، تعدادی نوار کاست تهیه کرده و روی هر سمت از این نوار ها دلیل خودکشی اش را در رابطه با با افرادی که با آن ها در دبیرستان در ارتباط بوده توضیح داده. هانا در هر سمت از این نوار ها توضیح می دهد که چرا کار های آزار دهنده یی که هر یک افرادی که با آن ها برخورد داشته او را یک قدم به خودکشی نزدیک تر کرده. هانا تمام این کاست ها را برای اولین فردی که در کاست ها راجع بش صحبت کرده فرستاده، و از او خواسته تا به همه ی صحبت های او گوش بدهند و بعد کاست ها را به فرد بعدی یی که از او در سمت بعدی کاست صحبت می شود بفرستد، تا این که نهایتن همه ی افراد به صحبت های او گوش بدهند و پی به دلایل او ببرند. او این نوار ها را درست قبل از مرگش برای اولین نفری که در فهرستش بوده فرستاده و فرد دیگری به نام تونی (Tony) را مامور کرده تا مراقب باشد همه ی آن ها به نوبت کاست ها را گوش بدهند. او اگرچه در زمان شنیده شدن این رمان ها خودکشی کرده و دیگر در قید حیات نیست. اگر چه هانا و دلایلش محور اصلی این رمان است، اما قهرمان داستان پسری به نام کلی جنسن (Clay Jensen) است. کلی همکلاسی هانا، و مدتی هم کار او در کاری پاره وقت در سالن سینما بوده. او که پسری سر به زیر و مهربان است تعجب می کند که چرا نام او هم در بین این افراد است. او همیشه هانا را دوست داشته و حتا سعی کرده بود رابطه یی عاشقانه با او شروع کند، که موفق نمی شود. ما با او متن تمام صحبت های هانا را می خوانیم و از نقطه نظر او در قبال حوادثی که اتفاق افتاده مطلع می شویم.
کلی جنسن در سریال 13 دلیل که چرا اگر چه نوار کاست تکنولوژی یی تقریبن منسوخ است، اما جی اشر، که از مدت ها پیش در فکر نوشتن رمانی با چنین فرمتی بوده، بعد از پیدا کردن سوژه یی که بتواند در قالب این فرمت قرار بگیرد، اقدام به نوشتن چنین رمانی کرد. او با مصاحبه از افرادی که تجربه ی خودکشی داشته اند، یا مورد تیعیض قرار گرفته اند توانست رمانی بسیار ملموس برای خوانندگان بنویسد. او پس از نوشتن این رمان، با سازمان هایی که به افرادی که نیاز به مشاوره و کمک برای رهایی از افسردگی دارند نیز همکاری کرده و می کند. رمان 13 دلیل که چرا، رمان بسیار زیبایی است که فرقی نمی کند نوجوان یا بالغ باشید، در هر صورت با توجه به حساس بودن شما، و تجربه تان از عشق، تنهایی، مود تبعیض قرار گرفتن، و نهایتن خودکشی، می تواند شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و باعث شود آن را تا آخر دنبال کنید. کتاب 13 دلیل که چرا هم به صورت مکتوب و هم به صورت صوتی موجود است. نسخه های ترجمه شده ی آن هم در ایران به صورت مکتوب و صوتی موجود است. اما قطعن پیشنهاد می کنیم هم جهت بهره مندی از نسخه ی اصلی و کامل این داستان، و هم تقویت زبان حتمن نسخه های اصلی انگلیسی آن را بخوانید و بشنوید. 13 دلیل که چرا، اثر جی اشر، در اکتبر سال 2007 توسط انتشارات ریزربیل (RazorBill) در یک جلد 288 صفحه یی منتشر شد. در وبلاگ شخصی جی اشر و همچنین سایت رسمی این کتاب می توانید بیشتر راجع به این اثر و نویسنده ی آن بخوانید.
جی اشر نویسنده ی رمان 13 دلیل که چرا
سریال 13 دلیل که چرا (13 Reasons Why)
سریال 13 دلیل که چرا، در سال 2017 از شبکه ی نت فلیکس پخش شد، و بلافاصله مورد استقبال مثبت تماشاگران قرار گرفت، به طوری که خیلی زود تبدیل به یکی از پر بیننده ترین سریال های این شبکه شد. برایان یورکی (Brian Yorkey)، دایانا سان (Diana Son) و جمع دیگری از تهیه کنندگان، با استفاده از تیمی از عوامل پشت صحنه و بازیگران بسیار خوب، اثری را خلق کرد که بعید است به این زودی ها از خاطره ها برود. به سبک رمان اصلی، هر اپیزود از این سریال مختص به یک سمت هر نوار کاستی است که هانا قبل از مرگش ضبط کرده. استقبال از سریال 13 دلیل که چرا به قدری خوب بوده که سازندگان آن تصمیم به ساختن فصل دوم آن نیز گرفتند. فصل دوم 13 دلیل که چرا به تازگی ساخته و از شبکه ی نت فلیکس پخش شده است. در حالی که فصل ��ول اقتباس از رمان نوشته ی جی اشر است و داستان خودکشی هانا را دنبال می کند، فصل دوم آن اثری کاملن مستقل است و بیشتر خرده داستان های افرادی که هانا در کاست هایش از آن ها نام برده را دنبال می کند. پس از مرگ هانا، مادرش که بسیار پیگبر ماجرای مرگ او است، و فکر می کند محیط دبیرستان و بی تفاوتی مسئولین و متصدیان جامعه عامل اصلی خودکشی هانا بوده، برای اجرای عدالت به دولت شکایت کرده و دادگاهی تشکیل داده. در فصل جدید سریال همراه با پیش رفتن دادگاه و اعترافات افرادی که هانا ازشان نام برده، داستان پیش می رود.
پوستر فصل دوم سریال 13 دلیل که چرا شاید یک دلیل برای ساختن فصل دوم این سریال این باشد که از شرور پنداشته شدن نوجوانانی که هانا آن ها را مسئول خودکشی اش می پنداشته برائت شود؛ چراکه هر چه باشد آن ها خود نوجوانانی خام بوده اند و هر یک داستانی برای زندگی شان داشته اند که آن ها را به سمت تصمیمات و رویکرد هایی که گرفته اند سوق داده. به عبارت دیگر فصل دوم این سریال سعی دارد بگوید همه ی ما قربانی محیطی هستیم که در آن زندگی می کنیم، و نیاز است تا تصمیمی جمعی برای درمان جامعه مان بگیرم، و نه اینکه تنها فرد یا افرادی خاص را به عنوان عامل شر و مجرم قضاوت کنیم. دلیل دیگر اما واکنش نوجوانانی بوده که این سریال را دیده اند. بعد از پخش فصل اول سریال 13 دلیل که چرا، اخباری از خودکشی نوجوانان مبتلا به افسردگی، به سبک خودکشی هانا گزارش شد، که باعث نگرانی همه شد. برخی این سریال را محکوم کردند که از خودکشی به عنوان تصمیمی درست و اقدامی قهرمانانه یاد شده، که می تواند باعث بدآموزی برای نوجوانان باشد. بنابراین فصل دوم ساخته شد تا این داستان بهتر هضم شود و سو تفاهم ها بر طرف شود. همچنین تیزری در ابتدای بخش این فصل قرار داده شد که در آن بازیگران فیلم درباره ی این سریال صحبت می کنند و جهت شکستن دیوار چهارم (اصطلاحی سینما یی تئاتری به معنای زدودن باورپذیری یک اثر نمایشی) می گویند این سریال تنها اثری داستانی است، و نه یک ماجرای واقعی، و افرادی که نیاز به مشاوره و کمک دارند بهتر است این سریال را تماشا نکنند. اگرچه نسخه ی سریالی 13 دلیل که چرا از رمان نوشته ی جی اشر اقتباس شده، اما دارای تفاوت هایی هم هست. داستان سریال در بسیاری جاها برای ارتباط بیشتر با مخاطب و تاثیرگذاری آن، و تبدیل شدندش به اثری نمایشی تغییر کرده. به نظر ما نسخه ی سریالی 13 دلیل که چرا بهتر و گیرا تر از نسخه ی رمانی آن است، اما به طرفداران این سریال که مثل ما تحت تاثیر جادوی آن قرار گرفته اند و دوست دارند بیشتر راجع به آن بدانند پیشنهاد می کنیم خواندن این کتاب را از دست ندهند. در سریال 13 دلیل که چرا، کترین لنگفورد (Katherine Langford) در نقش هانا بیکر، دیلن مینت (Dylan Minnette) در نقش کلی جنسن، و کریسشن ناوارو (Christian Navarro) در نقش تونی، هنرنمایی می کنند.
کترین لنگفورد در سریال 13 دلیل که چرا در نقش هانا بیکر
دیلن مینت در سریال 13 دلیل که چرا در نقش کلی جنسن
کریسشن ناوارو در سریال 13 دلیل که چرا در نقش تونی
13 دلیل که چرا خواندن و دیدن 13 دلیل که چرا برای یادگیری زبان مفید است
1- سریال 13 دلیل که چرا، اثری زیبا و تاثیر گذار و آموزنده است که باعث می شود تا همه ی قسمت های آن را تا انتها دنبال کنید. بنابراین شما با دیدن این سریال با 13 ساعث مکالمه ی اصل (Authentic) و طبیعی برخورد خواهید داشت که باعث می شود مهارت لیسنینگ شما تقویت پیدا کند. 2- در سریال 13 دلیل که چرا، از لهجه استاندارد آمریکایی استفاده شده که گوش دادن به آن خصوصن برای افرادی که ترجیح می دهند انگلیسی را با گویش و لهجه ی آمریکایی یاد بگیرند مفید است. 3- زبان و گویش کاراکتر های سریال 13 دلیل که چرا، گویش عامیانه و عادی یی است که به طور روزمره در آمریکا صحبت می شود. بر خلاف دیگر محصولات آموزش زبان که در آن ها مکالمه ها در استودیو ضبط شده اند و بسیار شسته رفته و استریلیزه هستند، شما می توانید گویش محاوره یی واقعی را از این سریال یاد بگیرید. 4- بخش زیادی از سریال 13 دلیل که چرا در محیط آموزشی می گذرد، و شخصیت های جوان فیلم راجع به درس و مدرسه صحبت می کنند؛ بنابراین افرادی که می خواند اصطلاحات و کلمات استفاده شده در چنین محیطی را یاد بگیریند با دیدن این فیلم با تعدادی از لغات این چنینی مواجه خواهند شد. 5- سریال 13 دلیل ک چرا می تواند شروع خوبی برای سریال بین شدن شما باشد. دیدن سریال بهتر از دیدن فیلم سینمایی است. فیلم سینمایی معمولن زمانی بین یک ساعت و نیم تا دو ساعت دارد، اما سریال زمانی بسیار بیشتر دارد، و اگر بتوانید سریالی تا آخر دنبال کنید، در واقع از برخرود با حجم زیادی از منابع یادگیری زبان بهره مند شده اید. خیلی از زبان آموزان دیدن سریالی طولانی را شروع می کنند اما به علت جذاب نبودن داستان آن یا مهارت سازندگانش دیدنش را نیمه کاره رها می کنند، اما سریال 13 دلیل که چرا به دلیل جذاب بودن داستان و خوش ساخت بودنش باعث می شود تا آخر آن را دنبال کنید. 6- سریال و کتاب 13 دلیل که چرا، از این جهت که پدیده هایی جهانی هستند که توسط افراد بسیاری دیده شده اند، دستمایه یی مناسب برای تشکیل دادن گروه های گفت و گو و صحبت کردن راجع به داستان و عناصر موجود در آن ها هستند. بنابراین شما با دیدن این فیلم به تعبیری وارد جرگه ی مخاطبان جهانی این فیلم می شوید می توانید از مقاله های انگلیسی یی که راجع به این سریال و کتاب نوشته شده هم استفاده کنید، و در فورم های مباحثه راجع به آن ها شرکت کنید. این ها بهانه یی هستند برای تمرین مهارت ریدینگ و رایتینگ. 7- مجددن چون 13 دلیل که چرا سریال و کتابی بسیار دیده و خوانده شده است، می تواند سوژه ی گفت و گوی انگلیسی با دوستان یا در گروه های گفت و گوی انگلیسی باشد. ما مثالی واقعی از گروه های نقد فیلم به زبان انگلیسی در کشور خودمان مشاهده کردیم که در کافه یی جمع می شوند و راجع به این سریال به انگلیسی گفت و گو می کنند. این یعنی تمرین مهارت اسپیکینگ. 8- با خواندن رمان 13 دلیل که چرا می توانید از منبع مناسبی برای تمرین ریدینگ بهره مند شوید. همیشه گفته ایم یادگرفتن زبان بدون برخورد داشتن با کلمات مکتوب کاری بی هوده است. تا شکل مکتوب کلمات را نبینید نمی توانید به طور ماندگار آن ها را به ذهن بسپارید. بنابراین با خواندن رمان 13 دلیل که چرا، هم کلماتی که قبلن یاد گرفته اید را تمرین می کنید، و هم کلمات جدید یاد می گیرید. 9- خواندن رمان 13 دلیل که چرا می تواند دستور زبان انگلیسی شما را تقویت کند. زبان آموزان همیشه از این گلایه مند هستند که گرامر انگلیسی را بلدند اما نمی دانند کجا باید از مثلن چه تنسی (زمانی) استفاده کنند. با خواندن کتابی مثل 13 دلیل که چرا، منبعی از استفاده ی واقعی از موارد مختلف دستور زبان در اختیار خواهید داشت. حین خواندن این کتاب زیر جمله هایی که در آن ها از گرامری استفاده شده که در آن مشکل دارید خط بکشید و آن ها را بیشتر تمرین کنید. 10- نسخه ی صوتی 13 دلیل که چرا نیز برای تقویت مهارت لیسنینگ مفید است. خوشبختانه نسخه ی صوتی این کتاب نیز موجود است. شما با گوش دادن به این نسخه به جای خواندن کتاب می توانید مهارت لیسنینگ خود را تقویت کنید. همچنین می توانید حین خواندن آن به نسخه ی صوتی هم گوش کنید که به شما انگیزه می دهد کتاب را آخر دنبال کنید. 11- نسخه ی صوتی 13 دلیل که چرا به دانستن تلفظ صحیح کلمات کتاب کمک می کند. چک کردن تلفظ کلمات در دیکشنری کاری عمومن طاقت فرسا است. اما با گوش دادن به تلفظ کلمات حین دیدن شکل نوشتاری آن ها در کتاب می توانید میانبر بزنید و کار خودتان را ساده کنید. 12- خواندن کتاب 13 دلیل که چرا می تواند تمرین غیر مستقیم مهارت نوشتن هم باشد. افرادی که زیاد کتاب می خوانند معمولن نویسندگان خوبی هم هستند. با خواندن کتاب 13 دلیل که چرا با نحوه ی پاراگراف بندی متن و استفاده از علائم نگارشی (Punctuation) نیز آشنا می شوید که می توانید بعدن آن ها را در نوشته های خودتان هم به کار ببرید. 13- خواندن رمان 13 دلیل که چرا می تواند شروعی برای کتاب خواندن شما به انگلیسی باشد. بسیاری از زبان آموزان یا به کل علاقه یی به کتاب خواندن ندارند (که لطمه یی بزرگ به یادگیری آن هاست)، و یا فقط کتاب های فارسی یا ترجمه شده می خوانند. اما چه بسا اگر زبان آموزان کتابی جذاب برای خواندن پیدا کنند، کتاب خواندن به انگلیسی برایشان تبدیل به عادت شود. خواندن کتاب نه تنها همانطور که گفته شد باعث یادگیری زبان می شود، بلکه فواید بیشمار دیگری هم دارد که قطعن می دانید.
دانلود سریال و نسخه ی مکتوب و صوتی 13 دلیل که چرا
در ادامه می توانید نسخه ی اصلی انگلیسی رمان 13 دلیل که چرا را به صورت دیجیتال (با فرمت های pdf و epub) دانلود کنید. همچنین نسخه ی صوتی آن را نیز برایتان جهت دانلود قرار داده ایم. سریال 13 دلیل که چرا در سایت های ایرانی دانلود فیلم وجود دارد و به راحتی قابل پیدا کردن است.
جلد کتاب 13 دلیل که چرا دانلود نسخه ی دیجیتال کتاب 13 دلیل که چرا نوشته ی جی اشر با فرمت epub (نسخه ی 1) دانلود نسخه ی دیجیتال کتاب 13 دلیل که چرا نوشته ی جی اشر با فرمت epub (نسخه ی 2) دانلود نسخه ی دیجیتال کتاب 13 دلیل که چرا نوشته ی جی اشر با فرمت pdf (نسخه ی 1) دانلود نسخه ی دیجیتال کتاب 13 دلیل که چرا نوشته ی جی اشر با فرمت pdf (نسخه ی 2) دانلود نسخه ی صوتی کتاب 13 دلیل که چرا نوشته ی جی اشر با فرمت MPEG-2 Read the full article
#13ReasonsWhy#13دلیلکهچرا#Book#ChristianNavarro#ClayJensen#DylanMinnette#Film#HannahBaker#JayAsher#KatherineLangford#Series#TH1RTEENREA3ONSWHY#ThirteenReasonsWhy#جیاشر#دانلود#دیلنمینت#سریال#فیلم#هانابیکر#کتاب#کترینلنگفورد#کریسشنناوارو#کلیجنسن
0 notes
Text
راهنمای حل جدول کلمات بازی فندوق!
۱- دو، دود ۴- آش، ماش، شام ۷- لپ، پل، پلو، پول ۱۰- شک، یک، کش، شیک، کیش ۱۳- برگ، گره، بره، برگه، گربه ۱۶- کاه، هوا، آهک، کوه، آهو، کاوه، کاهو ۱۹- کشو، شکر، کور، شور، روکش، کشور ۲۲- لجن، لگن، لنج، گنج، جنگل ۲۵- آخر، ابر، خبر، خراب، بخار ۲۸- شفا، اشک، کشف، کاشف، شکاف، کفاش ۳۱- سهم، ماه، مهسا، ماسه ۳۴- سال، مال، ملس، سالم، سلام ۳۷- کسر، سیر، کرسی، ریسک، سیرک ۴۰- تور، متر، ترم، تورم، مترو ۴۳- مین، موم، یمن، مینو، میمون ۴۶- بشر، رشت، شتر، ترش، شربت ۴۹- آلو، وان، اول، ویلا، وانیل، لیوان ۵۲- تیر، تبر، ترب، بیت، برکت، کبری، تبریک، کبریت ۵۵- فاز، زهر، زره، رفاه، هزار، زهرا، زرافه ۵۸- نرم، چمن، ماچ، چرم، چنار، چمران ۶۱- وام، موش، پشم، شامپو ۶۴- عدس، دیس، عید، سعید، سعدی ۶۷- متن، نما، ضامن، ضمانت ۷۰- کما، ملک، کلم، کلام، کالا، کمال، مالک، املاک ۷۳- وان، نور، ران، ناو، روان، نوار ۷۶- باج، بها، باجه، جذاب، جاذبه ۷۹- آلو، لبو، ابرو، بلوار ۸۲- لاف، فلک، فال، کال، سفال، فلاسک ۸۵- چمن، دما، نمد، دامن، چمدان ۸۸- اتم، مست، ستم، حسام، مساحت، تمساح ۹۱- بدن، بند، برد، نبرد، بندر ۹۴- پرش، شرور، پرشور، پرورش ۹۷- شنا، نیش، ناشی، شانه، شاهین ۱۰۰- تار، زور، راز، روز، تراز، آرزو، وزارت، ترازو ۱۰۳- چای، خال، خالی، خیال، یخچال ۱۰۶- شور، پیر، پیرو، یورش، پیشرو، شیپور ۱۰۹- هشت، هفت، شته، رشته، شهرت، فرشته ۱۱۲- ضر، مضر، ضمیر، مریض ۱۱۵- بار، آرد، دار، رام، مراد، مربا، مدار، درام، مادر، مبدا، رامبد، مرداب ۱۱۸- ترش، شتر، تبر، برش، رشت، شهر، ترب، بشر، شربت، رتبه، بهشت، برشته ۱۲۱- لیف، لاف، فال، فیلم، فامیل ۱۲۴- ترس، راست، رسته، آستر، ستاره ۱۲۷- رهن، نهر، راه، اره، پاره، پریا، پینه، پنیر، آینه، پناه، پایه، پیراهن ۱۳۰- درس، دسر، آدرس، سردر، سردار ۱۳۳- کشو، آلو، اشک، وال، لاک، کاوش، لواش، لواشک ۱۳۶- سیر، سریع، وسیع، عروس، عروسی ۱۳۹- بیم، بام، آیه، مایه، ماهی، بیمه، بامیه ۱۴۲- قله، اهل، قلم، قمه، قلمه، لقمه، ماله، مقاله، ملاقه ۱۴۵- زین، لنج، لجن، لنز، جیب، لیز، زبل، زینب، نجیب، بنجل، زنبیل، زنجبیل ۱۴۸- گیس، ریگ، یاس، گاری، ساری، اسیر، گریس، سیگار ۱۵۱- آهو، گره، گروه، گوهر، گواه، گهواره ۱۵۴- وان، تاب، ناب، نبات، نوبت، بتون، باتون، بوتان ۱۵۷- لنت، ولت، نفت، فلوت، تلفن، تونل، تفلون ۱۶۰- شنا، ننه، نان، آهن، نشان، شانه، نهان، نشانه ۱۶۳- بست، دست، دسر، سبد، سرب، سرد، درست، بستر، دربست ۱۶۶- بقا، جنب، باج، قاب، ناب، آقا، ناجا، نقاب، اجاق، باجناق ۱۶۹- میت، تیم، سیم، تقی، قیمت، قسمت، مقیم، تیمم، تقسیم، مستقیم ۱۷۲- مژه، رژه، پدر، مژده، مرده، درهم، پرده، پژمرده ۱۷۵- سوت، تپه، توپ، هوس، سوپ، پوست، پسته، پوسته ۱۷۸- سفر، نفس، فنس، رها، سفره، سرفه، رفاه، فارس، رسانه، فرانسه ۱۸۱- پاس، سپر، پسر، سوا، پروا، پارس، پارو، پاسور ۱۸۴- سال، کال، ساک، الک، ساکت، یکتا، کاست، تاکسی، اسکلت، کلیسا، اسکیت، استیک، استیل، لاستیک ۱۸۷- اهل، حال، سلاح، ساحل، اسلحه ۱۹۰- فنر، نور، نفر، فروغ، روغن، فرغون ۱۹۳- تنگ، تنش، نشت، گشت، ناگت، انگشت ۱۹۶- آدم، مدل، ملس، مدت، تماس، ماست، سالم، سلام، تامل، مدال، سلامت، دستمال ۱۹۹- نیم، یمن، ولی، نیلو، مینو، لیمو، میلیون
پاسخ های بازی جذاب فندوق Fandogh موبایلی از مرحله 200 تا 300
۲۰۲- بید، بند، برد، بدن، دور، نبرد، نیرو، بندر، درون، نوید، بندری، بیرون، دوربین ۲۰۵- زبل، بغل، لبه، غزل، غاز، زاغ، باغ، غلبه، اغلب، آبله، بالغ، زغال، غزال، زباله، بزغاله ۲۰۸- تمر، ترم، مری، رحم، تیر، حرم، رحمت، حریم، حرمت، ترحم، تحریم ۲۱۱- هند، آیه، یاد، دیو، دین، دهان، دیوان، اندوه، ادویه، دیوانه ۲۱۴- هدا، گدا، گاز، آگاه، اهدا، آزاد، آزاده، زادگاه ۲۱۷- فوت، فوق، وقف، افق، وفا، تقوا، وفات، توقف، فتوا، توافق ۲۲۰- شکر، شور، کار، آوا، شکار، روکش، آوار، کشور، اراک، واشر، آشکار، کارواش ۲۲۳- شاد، ادب، شدت، شاه، بها، شهد، دشت، دبه، تباه، شتاب، شهاب، تابش، ابهت، هشتاد، شهادت، تشابه، شباهت، بهداشت ۲۲۶- سفر، راس، ترس، سفت، افسر، فارس، تاسف، راست، تراس، سفارت ۲۲۹- آرا، شعر، عشا، شرع، عرش، شعرا، شعار، شعور، شروع، شاعر، اشعار، اعشار، عاشورا ۲۳۲- کاه، آهک، زیپ، کپی، پیک، پایه، کاهی، پیاز، کازیه، پاکیزه ۲۳۵- ران، کار، تاک، کلر، کارت، کنترل، کارتن، تانکر، کلانتر ۲۳۸- لاک، مال، کال، ملک، کپل، کلم، پیل، پلک، کمپ، کامل، کمال، مالک، کلام، پلاک، مایل، کمیل، لامپ، پیام، پیامک، المپیک ۲۴۱- ضبط، نبض، آبان، باطن، طناب، انضباط ۲۴۴- کتب، باک، نوک، کوبا، باکو، بانک، کتاب، تنبک، بوتان، تناوب، باتون، تنباکو ۲۴۷- اشک، آرش، ترک، ارتش، تراش، اراک، کارت، راکت، ترکش، تشکر، کشتار، اشتراک ۲۵۰- پلو، پول، هلو، پهن، پله، لپه، آهن، پناه، پهلو، نوپا، ناله، پونه، لانه، پهلوان ۲۵۳- سنا، شنا، آشنا، نشان، شانس، آسان، انسان، ناشناس ۲۵۶- هفت، لیف، تهی، فله، لیته، فیله، تیله، فتیله ۲۵۹- طاق، عطا، قطع، طاقت، قاطع، قطعات، تقاطع ۲۶۲- آقا، قاب، لقب، قلب، نقل، القا، بالا، بالن، باقلا، ناقلا، اقبال، انقلاب ۲۶۵- دما، آرد، آدم، فرد، ترد، فدا، مدت، مفت، مراد، مدار، دفتر، مادر، درام، فردا، مفرد، مترادف ۲۶۸- دین، دیگ، پند، گونی، پوند، پیوند، پودینگ، دوپینگ ۲۷۱- ناس، بست، بند، بدن، تند، نبات، نسبت، باند، تناسب، آبستن، دبستان ۲۷۴- سوپ، ولت، پتو، پست، پوک، کول، سکو، لوس، تپل، پوست، توکل، سکوت، پولک، کپسول، تلسکوپ ۲۷۷- کما، نان، کام، دام، نمد، نمک، کمد، دامن، کمان، نماد، نادم، اندک، دکان، مانند، نمناک، مانکن، نمکدان ۲۸۰- بام، بیل، بال، آبی، مبل، لیمو، لابی، یابو، ویلا، آلبوم، لوبیا، موبایل ۲۸۳- نظر، ناظر، نظارت، انتظار ۲۸۶- لگن، لنز، گول، گله، زنگ، گوزن، نزول، زنگوله ۲۸۹- جنس، نجس، نجف، آسان، ناجا، اسفنج، اسفناج ۲۹۲- نشر، پرش، ران، ریش، شیر، نیش، ناشر، ناشی، شیار، پریا، پنیر، رانش، پریشان ۲۹۵- وفا، هوا، آهو، فدا، هدف، هالو، دولا، آلوده، فولاد، فالوده ۲۹۸- منش، موش، ورم، نور، نرمش، روشن، نمره، منور، منشور، مشهور، مهرنوش ۳۰۱- هند، کره، کرد، هدر، گند، دره، کدر، دکه، رده، گره، کند، کنده، رنده، گرده، نرده، کندر، گنده، نکره، گردنه، کرگدن ۳۰۴- ناب، سنا، اسب، تست، آبان، استان، باستان، تابستان ۳۰۷- اوت، اتو، وانت، توان، نوبت، بتون، بوتان، توانا، تاوان، اتوبان ۳۱۰- باز، فاز، زبل، لیف، فلز، لیز، زلف، بازی، زیبا، آبزی، فایل، فلزیاب ۳۱۳- وبا، لبو، آویز، بلوز، لوزی، زیلو، ویزا، بازو، زالو، لوبیا، زولبیا ۳۱۶- خار، آخر، خرم، ��هر، پره، اخم، خام، خمار، پاره، خرما، خمره، پخمه، خامه، خمپاره ۳۱۹- ساک، سدر، داس، درس، کدر، انس، کادر، آدرس، راکد، کارد، اردک، کنار، کساد، اسکنر، اسکندر ۳۲۲- مزد، درد، داد، زرد، دزد، درز، مردد، آزار، دراز، مزار، زمرد، داماد، امداد، مرداد، مدارا، درآمد، دامدار، مادرزاد ۳۲۵- لات، الک، لاک، پتک، شال، شکل، تپش، پشت، پاکت، پاتک، شاتل، تلاش، پشتک، پشکل، شکلات، پلاکت، لاکپشت ۳۲۸- بشر، شام، بیم، شیب، مربی، مربا، امشب، بیمار، ابریشم ۳۳۱- تاک، راس، تار، سار، ترس، نارس، کارت، راست، تکان، راکت، تراس، ساکت، نکات، کاست، تانکر، کنسرت، کارتن، ترسناک ۳۳۴- رود، دوا، دسر، سوت، دود، راسو، رسوا، درست، سودا، تردد، سواد، درود، دستور، روستا، دادرس، دستاورد ۳۳۷- فکر، کفر، اراک، کفار، کافر، فرار، کاما، مکرر، افکار، کارفرما ۳۴۰- دیه، هیچ، چاره، ایده، دایه، هادی، چیده، چادر، دچار، دریچه، دایره، دریاچه ۳۴۳- کرد، بور، باک، کدو، کبد، باکو، ابرو، رکود، کادو، کبود، دکور، بودا، بارکد، دارکوب ۳۴۶- اسب، بست، سرب، سبد، ستار، دارت، ربات، بستر، دستار، دربست، سرداب، داربست ۳۴۹- چرخ، خیر، چرت، چتر، خیت، اختر، چرخه، خیره، چیتا، تاخیر، تاریخ، خیرات، تیاره، تاریخچه ۳۵۲- مرغ، غیر، مدار، مرید، یغما، دماغ، مدیر، دریغ، مرغداری ۳۵۵- هنر، نظم، رمان، ناظم، منها، نامه، نظام، مظان، مظنه، مهران، مناظر، منظره، نظاره، مناظره ۳۵۸- هوش، بدن، نوه، نود، نبش، دبه، شنبه، شنود، بنده، شهود، بدنه، دنبه، بهنوش، دوشنبه ۳۶۱- جام، تیم، عام، آیات، تجمع، مایع، جامع، جمعیت، جماعت، اجتماع، مایعات، اجتماعی ۳۶۴- رشت، متر، تمر، شتر، مشت، رتیل، ترشی، لوتی، توری، مشتی، رولت، متولی، تیمور، مشتری، مشورت، لیموترش ۳۶۷- دین، چدن، چین، دنیا، دینی، چیدن، آیین، چینی، چایی، دنیوی، دیوان، داوینچی ۳۷۰- آجر، جوش، آرنج، جوشن، اجنه، هاجر، جهان، جواهر، هنرجو، جوانه، شناور، ناجور، جوشان، نوشهر، هاشور، هجران، جانور، جشنواره ۳۷��- سود، سنا، نوا، سند، سونا، سواد، سینا، نوید، سودا، سویا، یونس، اسید، ادیسون ۳۷۶- کلم، میت، ملک، کول، ملت، ولت، وکیل، متکی، کولر، کویت، متلک، کولی، تکمیل، متروک، ملکوت، کیلومتر ۳۷۹- پول، زیپ، پیل، لنز، نزول، گوزن، زیلو، لوزی، نیلو، گونی، پلنگ، زگیل، پونز، لزگی، نزولی، یوزپلنگ ۳۸۲- ابر، بره، آبی، رها، آمار، مربی، مربا، بیمه، آرام، رهیاب، ابهام، ایهام، امریه، ارابه، مهیار، اهرام، بامیه، آرایه، آبیار، ابراهیم ۳۸۵- بال، طلب، طول، دولا، طالب، باطل، دوبل، بلوط، داوطلب ۳۸۸- اره، مهر، آیه، نهی، نیمه، امریه، آرمین، رامین، ارمنی، مهران، مهیار، اهریمن ۳۹۱- نمک، فوک، کفور، فرنی، فوری، کمین، نیرو، منفی، نیکو، کریم، نوکر، منکر، نیمرو، منفور، مرفین، میکروفن ۳۹۴- بدل، بید، دریل، یلدا، یاری، دبیر، دلبر، دایی، لابی، دریا، لیبی، بردیا، بیدار، دریبل، دلربا، ردیاب، اردبیل، بیلیارد ۳۹۷- کمر، کفا، مکرر، مرور، اکرم، کاور، فورا، امور، مکار، کافر، کافور، ماکروفر ۴۰۰- سخن، سار، آدرس، رخنه، خرده، رنده، دانه، ساده، نسخه، نرده، خانه، سخره، نارس، خنده، سرنخ، خرسند، رانده، رسانه، خرناس، سردخانه ۴۰۳- سوم، نوک، نسیم، موسی، مسکن، سینک، مسکو، سمنو، سومین، مسکونی ۴۰۶- هوا، رده، هار، دره، دوره، روند، دورو، روده، روان، نارو، ارده، ورود، دوران، اروند، هارون، وارونه، هوانورد ۴۰۹- زور، سری، روز، وزن، زرین، سوزن، سینی، زیرین، رویین، زیرنویس ۴۱۲- آخر، برگ، خنگ، نرخ، خبر، انبر، بخار، خراب، آبرنگ، رگبار، خبرگان، خبرنگار ۴۱۵- ساک، سیم، وام، سکو، کما، کام، واکس، ماسک، اسکی، مسواک، مساوی، مایوس، سیامک، اسکیمو ۴۱۸- تاج، اوج، وجه، وات، جهت، تاجر، رواج، اجرت، وراج، جوهر، جرات، اجرا، توجه، جارو، هجرت، آواره، اجاره، جواهرات ۴۲۱- بها، ماه، بام، مسح، حبه، سهام، مهسا، ماسه، حسام، مباح، حماسه، محاسبه ۴۲۴- خشن، نما، شاخ، خشم، شخم، خام، بخش، خاش، شهاب، انبه، هاشم، ماشه، شبنم، شاخه، نخبه، خشاب، خانم، مشابه، هخامنش، بخشنامه ۴۲۷- وان، سکه، تنه، سنت، کهن، تونس، تانک، ستون، کاوه، کاهو، کاسه، نکته، کوسه، سکته، کوتاه، ستوان، واکسن، کوهان، سوهان، سکونت، کاسته، کوهستان ۴۳۰- نور، ترس، راس، راست، نوار، انتر، تراس، رسوا، تنور، سنتور، اورست، سروان، روستا، رستوران ۴۳۳- نقد، قند، قوه، قصه، قوچ، نقص، صدقه، نوچه، صندوق، صندوقچه ۴۳۶- خرد، رود، هدر، خرده، روده، چرخه، دوره، خوره، خورده، دوچرخه ۴۳۹- دار، شیر، ریا، رشد، دیش، یورش، یاور، رویش، رویا، یارو، یواش، رشید، راوی، شیدا، شیاد، رادیو، دشوار، دیوار، درویش، داریوش ۴۴۲- هار، هدف، اردو، فردا، فرار، راهرو، فراورده ۴۴۵- فکر، کسر، کفش، شفا، کفا، کشف، شکم، شمس، سرکش، کفار، شمار، شکاف، کاشف، کرفس، مسافر، سفارش، مراکش، مسافرکش ۴۴۸- لیر، شال، آریا، ارزش، شیار، ریزش، لرزش، شیلا، ارشیا، شیراز، آرایش، آلایش، شالیزار ۴۵۱- ابر، درس، سدر، بدن، سند، دارت، نبات، نسبت، بندر، نادر، نبرد، تناسب، دربست، آبستن، سربند، دربان، داربست، دبستان، انبردست ۴۵۴- شکر، سران، سارا، نارس، ساکن، شانس، اشکان، آشکار، کاشان، کارشناس ۴۵۷- صدا، خدا، هند، خاص، رصد، نهاد، دهان، خنده، ناصر، صادر، صخره، رصدخانه ۴۶۰- پره، هوش، پشه، گور، گرو، شوره، گوهر، پوشه، گوشه، پژوهش، پروژه، پژوهشگر ۴۶۳- پلک، پیس، سال، کپی، پیل، کپل، پیک، تپل، یکتا، کلیپ، ایست، کلاس، لیست، سیکل، پیست، پلاک، پلیس، پلاکت، کلیسا، کسالت، اسکلت، لاستیک، پاستیل، پلاستیک ۴۶۶- یار، برد، دیر، آرد، چرب، دیار، دریا، دربی، دبیر، چادر، آداب، دچار، چربی، ایراد، آبادی، اداری، آبیار، آبدار، دارابی، آبدارچی ۴۶۹- وات، ران، تار، تنور، وانت، توان، روان، ژانر، ژتون، ژنراتور ۴۷۲- دوا، خون، دانه، دانا، نخود، نواده، ناخدا، آخوند، خواهان، خانواده ۴۷۵- دره، زره، درز، دبه، دیگ، یزد، زهر، زیره، زرده، گیره، گریز، گرده، گریه، گربه، بزرگ، برگه، برده، بدهی، گزیده، برگزیده ۴۷۸- مار، دیو، امور، مواد، مرور، درام، مراد، مدیر، مدار، دوام، مادر، دیوار، موارد، مروارید ۴۸۱- زهر، هنر، ناز، زین، زرین، نیزه، نیاز، زیان، زهرا، ناهار، یاران، ایران، آرایه، یارانه، رایانه، رازیانه ۴۸۴- بیل، چدن، چین، بدل، دلبر، دلیر، دریل، چرند، بلند، چنبر، چریدن، دریبل، بلدرچین ۴۸۷- دام، هما، هدا، آیه، دیه، منها، هادی، ایده، دایه، ماده، آمنه، مهدی، آینده، ناهید، دامنه، همدان، ندیمه، مدینه، همانند، نماینده ۴۹۰- پند، شاه، پشه، شهد، شانه، هادی، شهدا، شاهد، پینه، شهید، پایه، پیدا، پیاده، پاشنه، اندیشه، شهیدان، پاینده، پیشنهاد ۴۹۳- ساز، سخت، تخس، نوا، سخن، ساخت، سوزن، تونس، سونا، سوخت، نواز، خزان، نخست، زانو، خازن، ستوان، خواست، سخاوت، سوزان، نوساز، توازن، تناسخ، خاتون، خوزستان ۴۹۶- کار، روی، نور، اراک، نیرو، نیکو، نوکر، روان، کویر، کیوان، کانوا، کارون، کاروان، اوکراین ۴۹۹- گیس، لگن، لیس، نسل، لیگ، گسل، یگان، سالن، گیلان، گیلاس، سیگنال، انگلیس
, وجهه و صورت بازی فندوق از مرحله 500 تا 600 !
۵۰۲- یار، تیر، رنگ، تنگ، نیت، ریگ، ناگت، گاری، تینر، ارگان، گیتار، گریان، آتاری، رایگان، گرانیت، گارانتی ۵۰۵- شیک، رای، پرش، آرش، شکار، پارک، اکیپ، شریک، کیارش، شاپرک، پیرایش، پیراشکی ۵۰۸- گوش، شکر، اشک، گور، شوش، کشش، کاور، شوکر، کاوش، شورش، کوشش، گوارش، کاوشگر، کشورگشا ۵۱۱- راه، اره، رها، سار، نهر، آنتن، رانت، هرات، ستاره، رسانه، نسترن، هنرستان ۵۱۴- آرد، ننگ، دار، ارگ، پدر، گران، نگار، نادر، ندار، ردپا، پرند، نگران، پندار، پرندگان ۵۱۷- جرم، مهر، ورم، وجه، موج، جوی، میوه، هجری، جوهر، هویج، جیوه، هجوم، مجری، جیره، مهیج، جمهور، مجریه، جریمه، جمهوری ۵۲۰- کام، کمپ، پاک، مزد، آدمک، پشمک، پزشک، پماد، مزدا، آشپز، آدمکش، دامپزشک ۵۲۳- خام، ناو، آوا، شخم، خانم، مونا، انشا، امان، اخمو، اخوان، خوانا، خاموش، خوشنام، خوناشام ۵۲۶- سنا، فال، فنر، نفر، رسم، الف، سفال، نارس، افسر، فارس، سرما، رمال، فلان، مسافر، سلمان، فرمان ۵۲۹- مرگ، هما، ماهر، مهار، اهرم، گرما، آگهی، گیاه، مهیار، امریه، همگرا، گرامی، گمراه، ماهیگیر ۵۳۲- آبی، باز، شیب، یواش، زیبا، آشوب، یابو، آبزی، ایوب، بازی، بازو، گویش، یوگا، بازگو، بازیگوش ۵۳۵- ابر، ادا، درب، باد، دارا، ابدا، آباد، رادار، بردار، دربار، ادرار، برادر، آبدار، باردار ۵۳۸- لبه، بقا، لوس، قله، ساق، اهل، قبه، هالو، قلاب، سابق، قالب، قبلا، سوله، بلوا، لباس، ساوه، قبله، ساقه، ابله، قلوه، سوابق، سابقه، باسلق، بالقوه ۵۴۱- آبی، بید، زین، یزد، زینب، زیان، ایزد، ایدز، یزدان، بدبین، بندباز، بادبزن ۵۴۴- فدا، فرد، دفن، هدف، دهم، فهم، دانه، مفرد، فردا، رفاه، مرده، درمان، نمدار، نامرد، فرهاد، مهراد، فراهم، فرمانده ۵۴۷- تبر، ترب، ترم، تاب، خرم، ربات، خمار، مرتب، خرما، تمبر، مخرب، اخبار، مراتب، بخارا، مختار، امارت، مخابرات ۵۵۰- کال، کسل، سیکل، بالا، آسیب، آسیا، اسکی، لابی، کالا، کاسب، کلاس، سیلاب، آسیاب، ابلیس، کاسبی، کالباس ۵۵۳- سیم، کمر، کرسی، مسیر، مرسی، اکرم، مکار، اسیر، ریسک، سیما، سیرک، ساری، کمیسر، سمیرا، سرامیک ۵۵۶- ریه، دیش، ارشد، شاهد، هشدار، شراره، شهردار، اردشیر، شهریار، شهرداری ۵۵۹- سند، کسر، داس، کتان، راکد، کارد، راکت، دکتر، کارت، اردک، آدرس، کساد، کاتر، اسکنر، تدارک، دکترا، کنسرت، اسکندر، ترسناک، کردستان ۵۶۲- یون، یمن، سوم، مسن، مین، سوسن، موسس، یونس، مونس، سمنو، موسی، نسیم، سینوس، سیسمونی ۵۶۵- دره، هوا، رود، خدا، آهو، نوه، خون، راه، رخنه، اردو، خانه، خرده، داور، خنده، نخود، آخور، دارو، دوران، اندوه، هارون، نواده، آخوند، خواهر، رودخانه ۵۶۸- باغ، غار، بره، ورق، قهر، بوق، برق، غرق، قهار، براق، غروب، غبار، آروغ، غوره، قاره، باقر، بقره، قواره، آبغوره، قورباغه ۵۷۱- نرم، رهن، نهی، مری، مور، هومن، میوه، نمره، میهن، هورمون ۵۷۴- پست، تپل، پیل، پاس، سنت، ناس، پیست، سنتی، پلیس، ساتن، پلان، ایست، آستین، پستان، پنالتی، اسپیلت، پلاتین، پاستیل، پتانسیل ۵۷۷- شهر، شکر، شکه، دکه، کره، شهرک، درشکه، شهرکرد ۵۸۰- آهک، گنج، جنگ، کهن، کاهش، گنجه، آهنگ، جهان، گناه، اجنه، شکنجه، گنجشک ۵۸۳- نشر، نجف، فرج، فجر، جنس، سفر، نجس، شانس، ناشر، سفارش، اسفنج، فشارسنج ۵۸۶- ساز، بدن، یاد، سبز، دیس، دین، اسید، دنیا، بازی، سبزی، بنیاد، بدنسازی ۵۸۹- مرگ، درد، مدد، داد، گام، گرم، مردد، مداد، امداد، داماد، مرداد، درآمد، دامدار، امدادگر ۵۹۲- روی، نوه، گره، گیره، گونه، نیرو، گویا، گیوه، گروه، گریه، گوهر، نیره، یگانه، واگیر، آهنگر، گواهی، گونیا، گروهان، ویرانه، نیروگاه ۵۹۵- وات، ساک، تور، کور، ترک، سار، سوتی، تیرک، ��اکت، تایر، واکس، سکوت، کویت، تاکسی، استیک، ریاست، تاریک، روستا، اسکیت، تکاور، کرواسی، اسکورت ۵۹۸- بار، زبر، بها، شاه، زری، بیشه، بهار، زیبا، زیره، شهاب، ریشه، شیرابه، شیربها، شهربازی ۶۰۱- شوق، شعر، قشم، عمق، قمر، عمو، قشر، قمه، رقم، عرق، شرع، هوش، شمع، عرشه، عشوه، شوهر، شعور، مشرق، شروع، رشوه، مشهور، معوقه، مشروع، معشوق، معشوقه ۶۰۴- اخم، خاک، میخ، خام، دام، امید، آدمک، مادی، خیام، میخک، کدخدا ۶۰۷- داس، تاس، ندا، تند، ادا، آسان، دانا، استان، استاد، اسنا��، داستان، دادستان ۶۱۰- آدم، دزد، مزد، میز، دزدی، آزاد، امید، مزایا، آزادی، ازدیاد، آدمیزاد ۶۱۳- تپش، پشت، دیش، شدت، دشت، تیپ، پیشی، پشتی، پیشدستی ۶۱۶- چاه، بچه، بوم، چوب، بور، چرب، ابرو، چاره، همار، چهار، هموار، روباه، ماهور، بامهر، مورچه، مارچوبه ۶۱۹- ریگ، فنر، سنگ، گیس، نفر، فنگ، سنگر، فرنی، شریف، فرنگ، سفیر، فشنگ، فرنگی، سنگفرش ۶۲۲- پشه، آتش، شته، تپه، وان، هشت، شوت، پهن، تنش، ناو، پناه، پوشه، توان، نوپا، پشتو، وانت، پونه، شهوت، تشنه، شنوا، شانه، نوشته، پاشنه، پانوشت، پشتوان، پشتوانه ۶۲۵- رها، شیر، ریش، رام، مهیا، شیمی، یشمی، امیر، مهار، شیره، شیار، همایش، امریه، شیرماهی ۶۲۸- فنس، سری، سوا، سیر، سویا، سونا، راسو، یوسف، فارس، افسر، آفرین، فارسی، فانوس، سیفون، سروان، سیانور، سناریو، فناوری ۶۳۱- دنج، وجه، اوج، وجد، جدا، جاده، جهاد، نجوا، جادو، جواد، دهان، ناجا، جوان، جوانه، وجدان، جاودانه ۶۳۴- نمد، شوم، دهم، موش، شنود، آمنه، دوام، دشمن، مشهد، دامنه، دشنام، همدان، دمنوش، هوشمند ۶۳۷- ریا، پیچ، چاک، پیک، چای، پاک، چاپ، پریا، پارک، پارچ، پاچه، پاره، چریک، ریکا، کهیر، پیچک، پایه، کرایه، پارچه، یکپارچه ۶۴۰- اخم، خرم، خار، خامه، مریخ، خیره، خرما، خمیر، خمار، خیریه ۶۴۳- منع، عطا، قطع، عام، طعم، طمع، قاطع، عمان، قانع، مانع، مقطع، طعمه، قطعه، طعنه، نقطه، منطقه، مقنعه، قطعنامه ۶۴۶- شیک، خلا، خشک، خال، سیخ، شکل، اشک، کیش، خیس، شاسی، شاکی، شاخک، لاشی، سیخک، شلیک، کاشی، سلاخی، خشکسالی ۶۴۹- آهن، پهن، نگاه، ناشی، پگاه، آگهی، گیاه، آهنگ، پینه، پایه، شاهین، پیشاهنگ ۶۵۱- فنا، آنی، آفت، نیت، ناف، یافت، نظافت، نظافتچی ۶۵۴- دیگ، دمر، ریگ، ریل، لیگ، لیر، میل، مری، مرد، مار، دلیر، دلار، درام، گلیم، گریم، گاری، مراد، مدیر، مدار، مادر، دلگیر، دلگرم، گرامی، گالری، ملایر، میلگرد ۶۵۷- تقی، قوی، فوت، فقر، وقف، وقت، فوق، ورق، قیف، قیر، فرق، رفیق، توقف، توری، تورم، ترقی، قیمت، قوری، قمری، فوری، فقیر، موقت، موفق، مقوی، مترو، تیمور، توقیف، توفیق، تقویم، تفریق، متوقف، متفرق، موفقیت ۶۶۰- تاج، تاب، جیب، جزا، جاز، بیت، باج، سیب، سزا، سبز، ساز، آسیب، آبزی، آبجی، جایز، زیست، زیبا، بیست، بیات، بسیج، بازی، سبزیجات ۶۶۳- کمر، کلم، کسر، کرم، غسل، رسم، ملک، مرغ، سیم، سیل، سرم، کمیل، کسری، کریم، کرسی، ریسک، مسیر، مرسی، سیکل، سیرک، کمیسر، کلسیم، سیمرغ ۶۶۶- حیا، تقی، تحت، قایق، حیات، تحقق، یاحق، حقیقت، حقایق، تحقیق، تحقیقات ۶۶۹- رفع، طیف، طرف، طرد، فرد، دفع، عمر، عطف، عطر، عرف، مفید، مفرد، معطر، معرف، مطیع، رفیع، ردیف، فرید، فرعی، معرفی ۶۷۲- اوت، امت، اتم، عمو، عبا، وبا، وات، بام، طبع، مطب، مات، تواب، تابع، عوام، توابع، مطبوع، مطبوعات ۶۷۵- رخت، خرس، خرج، تخس، سرخ، سخت، آجر، جرات، خارج، تاجر، سارا، ساخت، آخرت، اختر، اجرت، اجرا، جسارت، خسارت، استخر، اسارت، اخراج، ساختار، استخراج ۶۷۸- وفا، وال، طول، طفل، لطف، لاف، اول، آلو، والا، لطفا، الان، طوفان، افلاطون آپدیت پاسخ های بازی “ورژن فندق ۲٫۷۵” ۶۸۳- کار، بار، ربا، زبر، اکبر، آبکی، رکاب، بیکار، باریک، رکابی، زیرآبی ۶۸۶- هوا، هار، روی، آهو، پیر، پره، قوری، یاور، پویا، پارو، قواره، روپیه، پاورقی ۶۸۹- آرم، مال، مرگ، گلف، گرم، گام، ارگ، مایل، ریال، گرما، فامیل، فالگیر ۶۹۲- رحم، آرم، حرم، حرص، مصر، رحیم، حریم، حرام، صحرا، حصار، حصیر، حریص، رایحه، محاصره ۶۹۵- شفا، شرم، شام، فرش، فاش، شیار، شوفر، مایو، امور، فشار، شریف، فروش، مشاور، فراموش ۶۹۸- جان، کوک، کاج، وجب، کبک، جوان، باکو، بانو، جناب، واجب، کوبا، جواب، کوکب، جنوب، بانکوک، کنجکاو ۷۰۱- زین، ناز، جزا، زینب، زیان، زبان، نیاز، نازی، ناجی، اجزا، آبجی، آبان، نایاب، انبیا، جانباز ۷۰۴- توپ، تند، سود، سوت، دین، دست، پست، تیوپ، سپید، دوست، یونس، پوست، پیوند، تدوین، دویست، پوتین، پیوست، پسوند، تندیس ۷۰۷- ننگ، ننه، سنگ، گونه، گروه، نهنگ، نرگس، سوره، سنگر، سرنگ، گرسنه، سرهنگ، سرنگون ۷۱۰- بیم، تیر، تره، ترب، تبر، بهار، تیره، تایر، مربی، مربا، تمبر، تباه، مرتب، بیمه، بیمار، بامیه، باتری، تیمار، اهمیت، مهتاب، مهارت، مراتب، مهتابی ۷۱۳- لقب، لبو، بوق، قلم، قلب، عمق، عقل، مقوا، معلق، قلاب، قبول، قالب، واقع، عقاب، عاقل، مقابل، معقول، آلبوم، عواقب ۷۱۶- محو، حوا، میوه، محیا، وحشی، شیوه، حومه، حاوی، همایش، حواشی، حاشیه ۷۱۹- ورق، ریگ، رنگ، قیر، قوی، قرن، رونق، یقین، قرون، قیرگونی ۷۲۱- اره، آهک، راه، رها، گره، کره، اراک، آگاه، کارگاه، کارآگاه ۷۲۴- انگ، زنگ، ساز، سنا، آهن، گناه، آهنگ، نگاه، گزنه، ناسزا، ساناز، آهنگساز ۷۲۷- ناو، نوح، اسم، مسح، حنا، نحس، حسن، سمنو، موسس، سونا، سانس، سوسن، حسام، مونس، حواس، حساس، احسن، محسن، ناموس، سوانح، محسوس، نامحسوس ۷۳۰- یمن، یار، رای، نور، ریا، مری، ران، مین، رویا، مینا، نوار، رمان، میان، روان، نیرو، مانور، آرمین، ویران، رامین، ورامین ۷۳۳- فرز، فاز، پرز، زهر، زهرا، رفاه، هراز، هزار، پاره، فراز، زرافه، هزارپا ۷۳۶- تیم، سنت، متن، تاج، جنم، یاس، سمج، ماست، نجات، ایست، تماس، نسیم، تنیس، منجی، متان، امنیت، تامین، آستین، جنایت، نتایج، مجانی، نساجی ۷۳۹- تقی، قسم، مشق، مشت، قشم، شمس، قسمت، قیمت، مقیم، مشتی، تیمم، شمیم، شمسی، مشتق، تقسیم، مستقیم ۷۴۲- کول، لوس، کسل، پلک، کپل، کلر، پوک، پکن، پکر، رسول، کولر، پولک، کوسن، کنسول، کنسرو، پرسنل، کپسول، سنکوپ ۷۴۵- مزه، زرد، یزد، نهر، درز، هند، نمد، مرد، مدیر، میهن، مرده، نمره، مدرن، زرده، زمین، نیزه، رنده، نرده، زرین، زیره، زنده، زمرد، مدینه، زمینه، ندیمه، رزمنده ۷۴۸- سری، سرا، سیر، آیین، ساری، بینی، آسیب، یاری، اسیر، سینی، سراب، نارس، سیراب، یاسین، بسیار، سیرابی ۷۵۱- گرم، بیم، مرگ، مهر، مربی، گربه، گریم، رهبر، بیمه، گیره، گریه، همبرگر ۷۵۴- کلم، خشک، شاخ، تلخ، لخت، تخم، شکل، کشت، شال، مشک، شکم، خشم، خشت، شخم، کاشت، کامل، ملات، ماکت، شمال، تلاش، تمشک، متلک، مختل، کمال، شاخک، مالک، مشکل، خشتک، شکلات، کلمات، مشکلات، تکامل ۷۵۷- میت، نیت، حتم، حیا، نیما، امین، متین، حیات، امان، حامی، احیا، امانت، ایمان، حمایت، امانتی، امتحان ۷۶۰- مات، آرش، شرم، رشت، ترش، شتر، آتش، مرغ، شام، آرم، غرش، غار، تراش، ارتش، غارت، غرامت، شرارت، شترمرغ
۷۶۲- رمق، نظر، رقم، قمر، ورق، مقر، نظم، قرن، رام، وقار، ناظم، مقوا، رونق، نظام، قران، منظر، قمار، منور، ناظر، قرون، مناظر، منظور، قارون، منقار ۷۶۵- موز، موم، میز، یون، زین، مومن، ونیز، مزین، مویز، مینو، ممیز، مزمن، میمون، منیزیوم ۷۶۸- الک، کال، آلو، ملک، مال، وال، کیلو، زالو، لیمو، مولا، لوزی، زیلو، وکیل، کلام، کمیل، ویزا، کولی، موکل، ملاک، ویلا، ملوک، ملیکا، مالزی، موازی، لوازم، موزیک ۷۷۱- قات، نیل، قال، لنت، نقل، نقی، قتل،ت قلا، قاتل، قنات، لایق، قالی، لیاقت، تلقین، قلیان، تنقلات ۷۷۴- مفت، تکه، مکه، کوه، آهک، کته، مته، همت، کاه، توهم، موکت، کافه، متکا، همتا، کومه، کوتاه، تفاهم، کوفته ۷۷۷- بره، زهر، روز، زره، روی، ریز، وزیر، وزنه، بیوه، بنیه، زیور، نیرو، زینب، روزنه، بهروز، بیرون، روزبه، نبیره، زنبور، بوزینه ۷۸۰- دیش، دین، نیش، دیو، شنود، نوید، شنید، دینی، نوین، شوید، نوشین، نوشیدنی ۷۸۳- رای، بام، ریا، غنا، مری، غنی، غرب، بنا، یار، ناب، راغب، یغما، غیاب، غبار، امیر، مربا، مغرب، رامین، مبانی، آرمین، ارمنی، بریان، بیمار، مرغابی ۷۸۶- کره، شیر، شکر، شرح، کنه، ریه، نهر، هنر، نهی، رهن، ریشه، شیره، نیره، حشره ۷۸۹- آهن، تنه، یقه، آینه، تنها، عایق، قانع، عیان، نهایت، قناعت، عنایت، عتیقه ۷۹۲- وزن، مار، ناز، نرم، راز، ارز، رزم، مزار، آرزو، زمان، نماز، امروز، آزمون، نوروز ۷۹۵- گول، گله، طول، هلو، لیگ، گوی، طلا، گلو، گیوه، گواه، آگهی، الهی، لایه، الگو، گیاه، یوگا، طویل، گواهی، گلایه، الویه، هیولا، طویله ۷۹۸- دره، سدر، درس، سند، دیر، دسر، دیس، سرد، سری، دنس، سیر، نسیه، رسید، سینی، سینه، سهند، ریسه، رسیده، دیرین، دیرینه ۸۰۰- دمر، درز، مزد، زرد، مراد، زنده، مرده، زمرد، دراز، اهرم، زرده، درام، هزار، ماهر، مدار، زهرا، مادر، نامرد، نامزد، همزاد، درمان، مهران، نمدار، راهزن، آزرده، ارزنده، رزمنده، مادرزن ۸۰۳-نشر، شهد، رشد، شهر، درد، خشن، هند، خرد، رخش، دنده، خدشه، خنده، خرده، درنده، درخشنده ۸۰۶- زود، دور، دیه، یزد، درز، زیر، رود، زور، زردی، روزی، دیزی، روزه، زیره، ریزه، یهودی، دیروز ۸۰۹- جلد، جلا، گدا، دنج، انگ، جنگ، لگد، لنج، لجن، جدل، گام، گنج، جامد، جلاد، مجال، مدال، دنگل، جمال، جنگل، لادن، گندم، گلدان ۸۱۲- گله، فنگ، دله، دیگ، دفن، گلف، لیف، فیل، هدف، فیله، نفله، هلند، هندل، دلفین ۸۱۵- شاه، وبا، شنوا، آشوب، شهاب، انبوه، نوشابه، بابونه ۸۱۸- زشت، آرش، آتش، ترش، رشت، شتر، تراز، ارزش، تابش، بارش، آزار، شتاب، ارتش، تراش، شربت، آبشار، بازار، ابزار ۸۲۱- دوغ، غدر، گرو، گود، د��یغ، ورود، گردو، دروغ، یورو، دورو، غدیر، دروغگو ۸۲۴- ریل، لیر، دوش، لودر، یورش، شیوه، شوهر، دلیر، رشوه، شوید، دریل، شوره، رودل، درویش، شیردل، دلشوره ۸۲۷- ابر، ببر، ناب، انبر، باربر، برابر، بربری، باربری ۸۳۰- کمر، کرج، رزم، کنج، جرم، رکن، نمک، رنج، جزر، میز، نرم، مرز، رمز، کمین، زیرک، مرکز، مجری، منکر، کنیز، کریم، زمین، جرزنی، مرکزی، زنجیر ۸۳۳- کلم، کوه، لکه، موش، شکل، مکه، غول، کله، شغل، شکوه، شلوغ، شوکه، موشک، موکل، کوله، شلغم، مشکل، ملکه، کلمه، همشکل، مشغله، مشغول ۸۳۶- شرف، فرش، شته، هشت، تنش، نفر، برف، هنر، فنر، بهشت، تشنه، رتبه، بنفش، نفرت، شهرت، رشته، شفته، تنفر، فرشته، برشته ۸۳۹- هرس، سرو، سار، راس، ساوه، سیاه، رسوا، آشور، سوره، واشر، سایه، اسیر، راسو، راوی، هراس، سروش، شاسی، ساری، شیار، سیاره، سوریه، هاشور، سیاوش، روسیه، سشوار، هوشیار ۸۴۱- ریه، دیه، میخ، مرد، مرغ، دره، دمر، غده، خیمه، مخدر، خمیر، مریخ، دخمه، مرده، خرید، غدیرخم ۸۴۴- ترد، پخت، تیر، رخت، درخت، آخرت، پریا، دارت، خیار، دختر، تاخیر، پادری، تاریخ، پرداخت Read the full article
0 notes
Text
نقد و بررسی فیلم "مرد مورچهای و زنبورک" - بدون اسپویلر
https://albalou.com/2018/07/26/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%b1%d8%af-%d9%85%d9%88%d8%b1%da%86%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d9%88-%d8%b2%d9%86%d8%a8%d9%88%d8%b1%da%a9/
نقد و بررسی فیلم "مرد مورچهای و زنبورک" - بدون اسپویلر
دنیای سینمایی مارول پس از وقایع “انتقام جویان: نبرد ابدیت” (Avengers: Infinity War) وارد تاریکترین دوران خود شد. تقریبا نیمی از شخصیتهایی که در طول این سالها با آنها آشنا شده بودیم، به دست “تانوس” (جاش برولین) و به کمک قدرت سنگهای ابدیت، مردند و جهان به آستانه نابودی کشانده شد. اکنون و پس از آن همه هیاهو، طرفداران مارول منتظر فیلمی متفاوت و به دور از آن فضای تاریک و ناراحتکننده بودند و این خوشبختانه همان چیزی است که “مرد مورچهای و زنبورک” (Ant-Man and The Wasp)، اثر “پیتون رید” موفق به انجام آن میشود. دنبالهای که از داستان خود فراتر میرود تا کمی خنده و تفریح، همچون همان “مرد مورچهای” اول، به ارمغان بیاورد.
دو سال از وقایع “کایپتان آمریکا: جنگ داخلی” (Captain America: Civil War) و عضویت “اسکات لانگ” (پل راد) در تیم “استیو راجرز” (کریس اوانز) در مقابل تیم “مرد آهنی” میگذرد. اسکات از رفقای قهرمانش که در زندانی به نام “ناو” دوران محکومیت خود را میگذراندند جدا شده است و به جای آن مشغول گذارندن حبس خانگی و تحت نظر یک مچبند است. اسکات که شدیدا خسته و کسل شده و به اواخر دوران حبسش نزدیک شده است، ناگهان خود را مجبور به همکاری با “هنک پیم” (مایکل داگلاس) و “هوپ ون دین” (اوانجلین لیلی) مییابد، چرا که هنک متوجه شده است که زمانی که اسکات در قلمرو کوانتوم در طول رویدادهای اولین فیلم “مرد مورچهای” (Ant-Man) سپری کرده بود، میتواند همان کلیدی باشد که برای بازگرداندن همسرش “جنت” (میشل فایفر)، که دهههای قبل در حد اتم کوچک شده بود، مورد نیاز است. از آنجا، این سه نفر ماموریتی خطرناک را آغاز میکنند که آنها را با “بیل فاستر” (لارنس فیشبرن) معاون سابق هانک، “سانی برچ” (والتون گوگینس)، یک خلافکار سابقهدار و همچنین یک قاتل پیشرفته به نام “روح” (هانا جان کامن) که میتواند از دیوارها رد شود، روبرو میکند.
اولین چیزی که در مورد “مرد مورچهای و زنبورک” باید از آن یاد کرده و آن را ستایش کرد، این واقعیت است که عوامل فیلم هر آنچه در فیلم قبل مورد پسند واقع شد را با کیفیتی بسیار بیشتر در این فیلم به کار بردند. “مرد مورچهای” در تلاش تبدیل شدن به فیلم یک دزدی بزرگ گرفتار شده بود، اما “مرد مورچهای و زنبورک” با جسارتی بیشتر، طنز و احساس را همزمان به زیبایی در آغوش میکشد. اینبار با تماشای این فیلم بیشتر میخندیم، از اکشن علمی-تخیلی دقیقتری لذت میبریم، و از قبل هم عمیقتر وارد دنیای کوانتوم میشویم – که به نظر میرسد مبهوتکنندهترین فضایی است که مارول تاکنون در یکی از فیلمهایش خلق کرده است.
یکی از واضحترین دلایل موفقیت “مرد مورچهای و زنبورک” این است که اینبار تقابلی متفاوت از تمام خوب مقابل بدهایی که قبلا در دنیای سینمایی مارول دیده بودیم، در این فیلم به تصویر کشیده شده است. به نظر میرسد که مارول از لباس زرد رنگ “کوری استول” در اولین فیلم “مرد مورچهای” درس گرفته است، چرا که دنباله آن تمام تلاشش را میکند تا مسیری مشابه را دنبال نکند. بله، همیشه در مقابل قهرمانان، افرادی شرور وجود دارند، اما خطر بازگرداندن “جنت” از دنیای کوانتوم، همان شخصیت منفی این فیلم است.
از طرف دیگر، یکی از مهمترین ویژگیهای فاز سوم فیلمهای مارول در این فیلم به وضوح به چشم میخورد، شخصیت منفیای که ذاتا بد نیست، بلکه هدف و انگیزهای خاص را دنبال میکند، در این فیلم نیز مسئولیت این کار بر عهده “روح” است. علاوه بر این، در حالی که والتون گوگنز یک تبهکار به همان معنای سنتی آن است، بازی او گاهی اوقات بیشتر شبیه شخصیت منفی برنامههای کودک است تا شخصیتی چون “سرباز زمستان”. از اینرو در نهایت “مرد مورچهای و زنبورک” گاها بیشتر شبیه یک کارتون است که شنبه صبحها پخش میشود، تا یک فیلم ابرقهرمانی از مارول.
در حوزه قهرمان بودن، دشوار است دقیقا مشخص کنیم که کدام عضو از گروه مرد مورچهای و زنبورک شایسته بیشترین ستایش است. پل راد به خوبی ثابت میکند که بهترین انتخاب برای اسکات لانگ بوده است، و عشق و خنده را به عنوان دزدی که تبدیل به یک قهرمان شده است، با درخششی بسیار به نمایش میگذارد. راد با افتخار همچون “تام هالند” یا همان مرد عنکبوتی خودمان، در دنیایی که پر است از افرادی که تقریبا شکستناپذیر هستند، ابرقهرمانی را خلق میکند که به آسیبپذیر بودن و نقطه ضعف داشتن معنایی جدید و البته باحال میدهد.
مطمئنا، در “مرد مورچهای و زنبورک” احساس قهرمان بودن زیادی جریان دارد، اما این هوپ ون دین است که موفق میشود با برتری بدرخشد و لباس زنبورک را که در اواخر فیلم اول به نمایش گذاشته شده بود، بر تن کند. در یکی از صحنههای فیلم هپ ادعا میکند که اگر در جریان وقایع “کاپیتان امریکا: جنگ داخلی” اسکات را همراهی میکرد، میتوانست از به زندان رفتن او جلوگیری کند و با توجه به اینکه چقدر او در در صحنههای اکشن فیلم جذاب و خفن به نظر میرسد، سخت است که او را باور نکنیم، خصوصا ای کاش در صحنه معروف اطراف فرودگاه حضور داشت. باید این قدرت بالای او را با با کمدی صحنهربای “لوئیس” (مایکل پنیا) کنار هم قرار دهیم (او اینبار محور اصلی طنز فیلم است)، تا فیلمی داشته باشیم که انتظارات همه بینندگان، پیر و جوان را برآورده میکند.
همان تازگی و طراوت فیلم اول در “مرد مورچهای و زنبورک” نیز به چشم میخورد که در نهایت نیز همان سطح از دیوانگی را به همراه دارد. در این فیلم هم شاهد مبارزات اتمی ذرات پیم خواهیم بود که واقعا تحسینبرانگیز است، اما این دنباله بیشتر تلاش میکند تا از تواناییهای “اسکات لانگ”، “روح” و “هوپ ون دین” برای به نمایش گذاشتن مبارزاتی شگفتانگیز استفاده کند. بازگشت مرد غول پیکر، که اولین بار او را در “جنگ داخلی” دیدیم، یکی از آن صحنههایی است که نباید از دست داد، اما این صحنههای مربوط به خراب شدن لباس مخصوص اسکات است که جالبترین و عجیبوغریبترین صحنههای “مرد مورچهای و زنبورک” را رقم میزند.
این پیشرفتها با تعدادی عقبنشینی هم همراه شده است، به عنوان مثال خود متوجه خواهید شد که “مرد مورچهای و زنبورک” بهترین و دقیقترین روایتگری داستان در میان فیلمهای دنیای سینمایی مارول را ندارد. توضیح بسیاری برای عبور دادن داستان فیلم از میان قطعاتی که آن را همچون یک پازل میسازد، لازم است که خود منجر به صحنههای زیادی از مونولوگها و فلشبکها میشود که به دنبال آن هستند تا مخاطب را پا به پای داستان پیش آورند. نتیجه آن هم این است که داستان در نهایت گاهی پیچیده و به طور کلی کمی با فاصله از عالی بودن میشود. البته این موضوع اصلا به معنای شکست “مرد مورچهای و زنبورک” نیست، بلکه فقط در حوزه داستان میتوانیم بگوییم حتی از فیلم قبلی خودش هم کمی عقبتر رفته است.
به علاوه، گاهی در “مرد مورچهای و زنبورک” به لحظاتی بر میخوریم که فیلم بیش از حد با سرعت از کنار آنها عبور میکند، در حالی که احساس خواهید کرد نیاز به توضیح بیشتری هست. گاهی به نظر میرسد که داستان برای حل کردن مشکلات قهرمانمان به معجزه متوسل میشود، درحالی که برای فیلمی به این ابعاد واقعا جای غافلگیری دارد که چگونه داستان گاهی این چنین سرسری نوشته شده است و گاها انگار اصلا در مورد آ�� فکر نشده.
این همه آن چیزی بود که میتوانستیم در مورد خود فیلم بگوئیم، اما هیچ نقدی در مورد “مرد مورچهای و زنبورک” بدون در نظر گرفتن آنچه که بعد از داستان اصلی رو میشود، کامل نیست. مانند هر فیلم دیگری در دنیای سینمایی مارول، در پایان “مرد مورچهای و زنبورک” و پس از تیتراژ پایانی صحنهای هست که نمایی از آینده دنیای مرد مورچهای به مخاطبان نشان میدهد. به علاوه “مرد مورچهای و زنبورک” واقعا بهترین، منحصر به فردترین و باحالترین صحنه پس از تیتراژ را میان فیلمهای دنیای سینمایی مارول دارد. پس دوستان، زیاد برای خروج از سالن سینما عجله نکنید.
“مرد مورچهای و زنبورک” جسورانهتر، خندهدارتر و بسیار شجاعانهتر از فیلمهای پیش از خود است، اما در روایتگری داستان آنطور که باید قوی عمل نمیکند. دومین ماجراجویی انفرادی قهرمانان کوچکشونده دنیای سینمایی مارول، با کامل بودن بسیار فاصله دارد، اما با تماشای آن آنقدر سرگرم خواهید شد که احتمالا این نقصهای کوچک اصلا به چشمتان نخواهد آمد.
نظر شما در مورد “مرد مورچهای و زنبورک” چیست؟ آیا میتواند از عهده انتظارات مخاطبان خود و شما بربیاید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
بخوانید: نقد فیلم پارک گاسفورد (Gosford Park): مهمانی تمام است
0 notes
Text
چرا "شاهین چشم" در تریلر "انتقامجویان: جنگ ابدیت" حضور ندارد؟
https://albalou.com/2018/03/24/%d8%ba%db%8c%d8%a8%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%86-%da%86%d8%b4%d9%85-%d8%af%d8%b1-%d9%be%db%8c%d8%b4%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d8%ac%d9%86%da%af-%d8%a7%d8%a8%d8%af%db%8c%d8%aa/
چرا "شاهین چشم" در تریلر "انتقامجویان: جنگ ابدیت" حضور ندارد؟
در پیشنمایش یک فیلم میتوان تعداد زیادی از ابرقهرمانان را جای داد. اما پیش نمایش “انتقامجویان: جنگ ابدیت” (Avengers: Infinity War) و البته پوسترها و عکسهای صحنه منتشر شده از آن، به ما نشانی شاید بعضا حتی اندک از تمامی ابرقهرمانان دنیای مارول ارائه داد، جز دو نفر از آنها: “مرد مورچهای” با بازی “پاول راد” و “شاهین چشم” با بازی “جرمی رنر”. شاید بتوان غیبت راد را موجه دانست، چرا که مارول میخواهد تا جای ممکن داستان فیلم بعدی او، یعنی “مرد مورچهای و زنبورک” (Ant-Man and the Wasp) لو نرود. به علاوه آنکه او واقعا کوچک است، ممکن است در تمامی صحنه های پیشنمایش او در قسمتی از صحنه حضور داشته باشد و ما فقط متوجهاش نشده باشیم. اما در مورد شاهینچشم واقعا بهانه یا عذری وجود ندارد. مگر آنکه تانوس، کلینت بیچاره را همان ابتدا کشته باشد. پس او واقعا کجاست؟
دوستانمان در جشنواره “با فیلم” و محل استقرار گروه “جنگ ابدیت” توانستند با برادران روسو صحبتی داشته باشند و از آنها راجع به شاهین چشم سوال کنند. جو روسو گفت: “او در پایان “جنگ داخلی” در همان نقطه ای قرار دارد که کاپیتان آمریکا و فالکون قرار دارند، و البته مرد مورچهای هم که به این فیلم خواهد آمد. افرادی که طرف کاپیتان آمریکا را در “جنگ داخلی” گرفته بودند، برخی تصمیماتی خاص داشتند که منجر میشود مسیر آنها در پیوستن به این فیلم کمی متفاوت از دیگران باشد. از اینرو شاهین چشم نیز سفری مخصوص خودش به این فیلم خواهد داشت.”
خب این خبر تا اینجا خوب بود. شاهین چشم در زندان بود و قطعا قرار نیست هنگامی که یک فضایی خشن و شرور از وسط ناکجاآباد ظاهر میشود زندانیان را آزاد کنند. در هرصورت به شخصه حدس من در مورد علت غیبت او این است: (برگرفته از حساب توئیتر نویسنده متن، “مت سینگر” mattsinger@)
برای آنهایی که میخواهند بدانند شاهین چشم روز نبرد بزرگ کجاست، باید یادآوری کنم او پدر چندین کودک است، واضح است که خسته و کوفته مشغول استراحت بوده. او تمام تلاشش را میکند، پس انقدر سخت نگیرید.
انقدر بدجنس نباشید و “شاهینچشم” را سرزنش نکنید. اگر او زنگ ساعتش را زیادی بلند کند، بچه هایش از خواب میپرند.
– “شاهینچشم، کجایی؟ تانوس الان واکاندا را نابود خواهد کرد.”
– ” ببخشید، همسرم امشب جلسه اولیا مربیان داشت. منم مراقب بچه ها هستم. قول میدهم برای حمله بعدی آنجا باشم. الان هم باید بروم. بچه گریه میکند.”
تانوس: “هنگامی که دستبند ابدیت آماده بشود، نیمی از جهان نابود خواهد شد. از من بترسید!”
شاهینچشم: “رفیق من دوتا بچه زیر ۳ سال دارم. تو رسما ذرهای در برابر چیزهایی که من این ماه دیدم ترسناک نیستی!”
همه اینها دلیلی است بر اینکه چرا شاهین چشم بهترین انتقامجو است، امیدوارم در “جنگ ابدیت” هم نقشی مهم و عالی داشته باشد، هرچند که هنوز چیزی مشخص نیست. در سایتهای مختلف حدس و گمانهای دیگری نیز به چشم میخورد و البته تصاویر صحنه و یک لباس خاص که رنر بر تن دارد نیز هست که من در مورد آن چیزی به شما نمیگویم تا این حس کنجکاوی شما باشد که شما را در جستجوی آن راهی کند. “انتقامجویان: جنگ ابدیت”، ۲۷ آوریل اکران خواهد شد.
بخوانید: نقد و بررسی سریال “کربن تغییر یافته” (Altered Carbon)
0 notes
Text
داستان فیلم پست (The Post) تا چه حد بر اساس واقعیت است؟
https://albalou.com/2018/01/26/post-movie-accuracy/
داستان فیلم پست (The Post) تا چه حد بر اساس واقعیت است؟
در نقد کامل فیلم پست به بررسی جوانب فنی و بازیگری فیلم پرداختیم ، اما حال میخواهیم ببینیم که داستان روایت شده فیلم تا چه حد به واقعیت تاریخی آن نزدیک است و اشتباهات فیلم کجاست.
آیا مانند فیلم پست ،کاترین گراهام پس از خودکشی شوهرش، مدیریت روزنامه را در دست گرفت؟
بله. “کاترین مِیِر“ در ۵ ژوئن سال ۱۹۴۰ با فیلیپ گراهام ازدواج کرد. پدر کاترین، “یوجین مِیِر“، با واگذاری واشنگتن پست به پسرخواندهاش فیلیپ، او را مسئول انشارات کرد. کاترین در حسب حال خود میگوید که هیچگاه از اینکه پدرش روزنامه را به او نسپرده، احساس حقارت نکرده است. او میگوید:”بر خلاف فکر عوام، من از اینکه پدرم کار را به شوهرم سپرده بود، خوشحال بودم. درواقع من هیچگاه فکر به این نمیکردم که پدرم شغل چنین حساسی را به من بسپارد.”
مریل استریپ در نقش کاترین گراهام (سمت چپ) – کاترین گراهام واقعی (سمت راست
فیلیپ، شوهر کاترین، در طول ازدواجش با مشکلاتی همچون بیماریهای روحی و اعتیاد به الکل دست و پنجه نرم میکرد. در شب سال نو میلادی ۱۹۶۲، کاترین بخاطر روابط عاشقانه شوهرش با “رابین وب“، روزنامهنگار Newsweek، درخواست طلاق کرد. فیلیپ برای رسیدن به “وب“، فرایند طلاقش را سرعت بخشید اما در یکی از کنفرانس های روزنامه در ایالت “فینیکس“، او اعتراف کرد که از مشکلات عصبی و روحی عذاب میکشد. او به “واشنگتن دی سی” بازگشته و وارد بیمارستان روانی “چِستنات لاج” شد. او در تاریخ ۳ آگوست سال ۱۹۶۳، توانست برای آخر هفته مرخصی بگیرد. در طول تحقیقاتمان پیرامون داستان واقعی فیلم پست دریافتیم که فیلیپ با استفاده از یک اسلحه شاتگان ۲۸ گواژ در خانه خود در “گلن ولبی” اقدام به خودکشی کرده است. بعد از مرگ او، کاترین گراهام برای در دست گرفتن کنترل روزنامه پا پیش گذاشت.
مقاله پنتاگون دقیقاً چیست؟
مقاله پنتاگون یکی از تحقیقات وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا است که دخالت های آمریکا در جنگ ویتنام را از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۷ به طور دقیق مورد بررسی قرار میدهد. در این مورد دریافتیم که آمریکا بدون اطلاع دادن به رسانهها و البته مردم،نیروهای خود را در ویتنام افزایش داده است. یکی دیگر از مسائل پنهانی این است که اقدامهای نظامی آمریکا در ویتنام به نزدیکی های لائوس و کمبوجیه، نیروی دریایی و مرزهای شمال ویتنام نیز رسیده است. با صحیح دانستن این حرفها، این روزنامه فاش کرده است که آمریکا در مشخص کردن محدوده جنگی خود در ویتنام به مردم دروغ گفته است.
آیا شخصیت “آرتور پارسونز” با بازی “بردلی ویتفورد” بر اساس شخصیتی حقیقی است؟
بردلی ویتفورد در نقش آرتور پارسونز
خیر. بردلی ویتفورد در فیلم پست نقش آرتور پارسونز، یکی از اعضای هیئت مدیره، را بازی میکند و او از طرف هیئت مدیره، نگرانی خود بابت ریاست یک زن بر روزنامه را اعلام میکند. او با اشاره به اینکه یک زن نمیتواند تصمیم های دشوار اتخاذ کند، میگوید:”کِی، کارکنان روزنامه از حضور یک زن در مقام ریاست نگران هستند“. او در ادامه نیز به شدت با انتشار مقاله پنتاگون مخالفت میکند. با نگاهی حقیقتجویانه به فیلم پست میتوان دید که شخصیت پارسونز هیچگاه در زندگی واقعی وجود نداشته است. در بهترین حالت، او نماینده مردمانی است که از به ریاست رسیدن کاترین گراهام ابراز نارضایتی داشتند، تنها بخاطر اینکه او یک زن است.
آیا مسأله انتشار مقاله پنتاگون توسط واشنگتن پست آنقدر که در فیلم مورد بررسی قرار گرفته، حائز اهمیت است؟
مسلماً نه! بعد از اینکه “دنیل السبرگ” ۷۰۰۰ صفحه از مقاله پنتاگون را به “نیویورک تایمز” لو داد، این تایمز بود که ابتدا داستان به دستش رسید و خطر بزرگی در افشا کردن این اسناد به شدت محرمانه پذیرفت. آنها از عواقب قانونی انتشار این مدارک ناآگاه بودند و نمیدانستند خود را وارد چه ماجرایی خواهند کرد. این مسأله برای کاتریان گراهام و واشنگتن پست دقیقاً معنای معکوس داشت؛ آنها پس از دیدن ممنوعیت انتشار نیویورک تایمز پس از لو دادن این اسناد، ترغیب به انجام این کار شدند. آنها میدانستند که در بدترین حالت به وضعیت مشابه تایمز دچار خواهند شد. به علاوه، واشنگتن پست حتی قبل از بدست آوردن مقاله پنتاگون، درباره انتشار آن در روزنامه تایمز مقالاتی را در دست ویرایش داشت.
بخوانید: نقد و بررسی فیلم کامیوتر (The Commuter): اکشنی دیگر از لیام نیسون
آیا مدارک لورفتهای که به واشنگتن پست رسید، واقعاً بدون ترتیب و بدون شماره صفحه بودند؟
تام هنکس در نقش بن بردلی سمت چپ – بن بردلی در سمت راست
همانند چیزی که در فیلم پست میبینیم، داستان واقعی نیز تأیید میکند که جمعی از روزنامه نگاران در کتابخانه “بن بردلی” دور هم جمع شدند تا صفحات این مقاله، که ظاهراً نامرتب بوند، را مرتب کنند. پس از اینکه دولت ممنوعیت انتشار این مقاله توسط نیویورک تایمز را اعمال کرد، لو دهندهی این مدارک، دنیل السبرگ، آنها را در جعبه هایی به Washington Post سپرد. همانطور که در فیلم پست نیز دیده میشود، “بن باگدیکیان” (با بازی باب اودنکرک)، سردبیر روزنامه، این مقاله را از بوستون تا وانشگتن در جعبه هایی در کنار خود نگاه داشت. روزنامه Post یک صندلی خالی در کنار او تنها برای نگهداری این مقاله خریده بود. کاترین گراهام در این باره میگوید:”هزینه این صندلی اضافی برای پست، اصلاً هدر رفته محسوب نمیشود.”
صفحه بعد
آیا کاترین گراهام هنگامی که برای انتشار این مقاله تصمیم میگرفت، در
وسط یک مهمانی در خانهاش خودش بود؟
بله. یک مهمانی برای یکی از کارکنان شرکت که از روزنامه استعفا میداد برگزار شده بود که گراهام نیز میزبان آن بود. او دقیقاً وسط سخنرانیاش یک تماس دریافت کرد و او باید برای انتشار این مقاله تصمیم میگرفت. – تایمز
اما بر خلاف فیلم، کاترین از اینکه این مقاله مهم را منتشر کند، هیچ اضطرابی نداشت. کاترین گراهام در مصاحبهای با “کریس والاس” میگوید:”هیچوقت به ذهنم نرسید که ممکن است دچار مشکل شویم و با خودم میگفتم باید ادامه داده و این مقاله را منتشر کنیم. مهلت ما تمام شده بود و در آن لحظات ویراستار ها و ناشران میگفتند:’البته که باید این مقاله را منتشر کنیم.’ ولی از آن طرف وکلا میگفتند:’ واقعاً نمیتوانید آن را منتشر کنید. پس از بلایی که سر تایمز آمد، شما هم به آنها ملحق خواهید شد.'” او میگوید در همین زمان بود که او فهمید موضوع از آنچه فکر میکرده پیچیدهتر است و او باید هرچه زودتر موضع خود را مشخص کند. کاترین در ادامه میگوید:”من نگران بودم چون که من آن رهبر قهرمان شما نیستم ! من فقط گفتم:’اوه، ادامه دهید‘”. در مصاحبهاش، او در حالی که این مسائل را بیاد میآورد، سعی میکرد با شوخی و خنده، نگرانیاش را پنهان کند.
آیا واشنگتن پست واقعاً قرار بود در سال ۱۹۷۱ به طور عمومی به فروش برسد و آسیبپذیرتر از قبل شود؟
بله.در پاسخ به این سؤال که “فیلم پست چقدر دقیق ساخته شده است؟” تأیید کردیم که در زمان لو رفتن اطلاعات مذکور، واشنگتن پست فرایند فروش عمومی خود را طی میکرد. همانطور که در فیلم پست هم دیده شد، این ماجرا میتوانست خطرات بیشتری را در رابطه با انتشار مقاله پنتاگون ایجاد کند. اگر این شرکت از طرف دولت مورد اتهامات قانونی قرار میگرفت، مخصوصاً اگر گناهکار هم شناخته میشد، قطعاً قیمت سهام آنها با کاهش شدیدی مواجه میشد. کاترین گراهام در صحبت با NPR در سال ۱۹۹۷ گفت:”ما برنامههایمان را اعلام کرده بودیم و سهاممان را نفروختیم. با این اوضاع ما خود را برای هرگونه اتهام از طرف دولت آماده کرده بودیم.”
آیا نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا، واقعاً شخصیت منفور داستان است؟
نه. این مسأله شاید بزرگترین بیدقتی فیلم پست باشد. فیلمهای هالیوودی همیشه دوست دارند تا سر نیکسون را بر سر نیزه ببیند (که بعضی وقتها حق دارند) اما در این مورد، شرور دانستن او از دقت کافی برخوردار نخواهد بود. داستانی که واقعاً اتفاق افتاده کمی پیچیدهتر است. نیکسون پس از انتشار این مقاله به ریاست جمهوری رسیده بود و در نتیجه هیچ اشاره به مدیریت او در مقاله پنتاگون نشده بود. با نگاهی به جنگ ویتنام باید گفت که نیکسون نه تنها آن را شروع کرد، بلکه آن را تمام کرد. البته که او برای متوقف کردن انتشار مقاله پنتاگون اقدام کرد اما واکنش اولیه او درواقع خنثی بود.
تصمیمی که او بابت شکایت علیه تایمز گرفت برای حفاظت از شهرت خودش نبود، بلکه میخواست از دو پشتیبان سیاسیاش، “لیندن جانسون” و “جان اف. کندی” مرحوم که هنگام بررسی مدارک پنتاگون نیز حضور داشتهاند، حمایت کند که در نهایت مشخص شد این دو نفر تا چه حد مردم را گمراه کردهاند. اگر او میخواست خود را قهرمان داستان نشان دهد، اجازه انتشار را میداد، با این کار او به عنوان حامی حقوق مردم شناخته میشد.
چه بلایی بر سر “دنیل السبرگ“، کسی که این مقاله را لو داد، افتاد؟
زمانی که دنیل السبرگ این مقاله را لو داد، در شرکتی به نام RAND کار میکرد. RAND یک شرکت با پشتیبانی مستقیم دولت است که در آن زمان بر روی اداره تحقیقات و تحلیلها برای تصمیمگیری های بهتر ارتش، بازوی هستهای، سلامت عمومی و دیگر برنامههای دولت تمرکز کرده بود. سه ماه طول کشید تا السبرگ توانست تمام مدارک پنتاگون را بصورت مخفیانه بیرون ببرد، کپی گرفته و به سرجایش برگرداند. با نقض قانون جاسوسی و محکوم شدن به ۱۱۵ سال حبس، پس از اینکه مشخص شد دولت با نفوذ غیرقانونی به دفتر روانشناس او تلاش کرده با پیدا کردن مدرکی برای اثبات عدم ثبات روانیاش (که البته پیدا نکردند) مدارک ارائه شده را بیاعتبار جلوه دهد، این محکومیت از روی او برداشته شد. همچنین مشخص شد که اف بی آی بدون مجوز قانونی، به السبرگ دستگاه شنود وصل کردهاند. در نتیجه این اقدامهای شکستخورده دولت، تمام اتهامات بر علیه او بیاعتبار شد.
شکایت ها علیه لو دهنده مدارک پنتاگون، دنیل السبرگ (در سمت راست)،پس از مشخص شدن جاسوسی های غیرقانونی دولت روی او، به طور کامل برداشته شد. “متیو رایس” (سمت چپ) نقش السبرگ را در فیلم پست بازی میکند.
آیا این پرونده به دادگاه عالی کشیده شد؟
بله. در آن زمان، هردو روزنامه نیویورک تایمز و واشنگتن پست بخاطر اتهامات مشابه درباره انتشار مقاله پنتاگون تحت پیگرد قانونی بودند. همانطور که فیلم پست نیز اشاره میکند، دادگاه عالی با ۶ رأی در مقابل ۳ رأی، به نفع روزنامهها حکم کرد. دادگاه اعلام کرد که دولت نتوانسته مدارک کافی برای خطر ملی بودن انتشار این مدارک محرمانه از جزئیات جنگ ویتنام ارائه کند. – تایم
آیا رئیس جمهور نیکسون، ورود روزنامه واشنگتن پست را به کاخ سفید بخاطر انتشار مقاله پنتاگون ممنوع کرد؟
نه. در اینجا دوباره فیلم پست به نوعی مخاطبان را گمراه میکند. درست است که “هنری کیسینگر“، مشاور امنیت ملی، به او گفته بود که مدارک لو رفته او را ضعیف نشان خواهد داد اما بر خلاف چیزی که فیلم پست سعی میکند بگوید، نیکسون هیچگاه واشنگتن پست یا روزنامه های دیگر را بخاطر انتشار آنها از کاخ سفید بیرون نکرد. در فیلم، بن بردلی (با بازی تام هنکس) به دنبال راهی است تا بتواند از مراسم ازدواج دختر اول آمریکا گزارش تهیه کند، زیرا گزارشگر های پست اجازه ورود به کاخ سفید را نداشتند. اما در واقعیت، ممنوعیت گزارشگر ها از تهیه خبر از مراسم های اجتماعی در کاخ سفید بعد ها اتفاق افتاد، زمانی که فاجعه “واترگیت” دولت نیکسون را به دردسر انداخته بود. تایم
بخوانید: نقد و بررسی “دفتر مرگ”: فاجعه نتفلیکسی !
0 notes
Text
نقد و بررسی سریال "سرگذشت ناگوار" (A Series of Unfortunate Events)
https://albalou.com/2018/01/01/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b3%d8%b1%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa-%d9%86%d8%a7%da%af%d9%88%d8%a7%d8%b1/
نقد و بررسی سریال "سرگذشت ناگوار" (A Series of Unfortunate Events)
جدیدترین اثر نتفلیکس، “سرگذشت ناگوار” (A Series of Unfortunate Events)، و آهنگ آغازین آن که بینندگان را از تماشای این سریال بازمیدارد، میتواند برای بینندگان تازه وارد کمی گیج کننده باشد. اما کسانی که با آثار ۱۳ قسمتی، “دنیل هندلر” برای کودکان آشنا هستند، که با نام مستعار “لمونی اسنیکت” (نام یکی از شخصیتهای داستان نیز هست) به نوشتن آنها پرداخته است، حتی همین آهنگ آغازین را نوعی خوشآمدگویی گرم و دوستانه خو��هند یافت. و البته نباید فراموش کرد که “بدبختی و رنج” به طور کلی از تنهایی بیزار است و دوست دارد داستان زندگی سخت کسانی که با آنها همراه شده را روایت کند.
این اثر هندلر قبلا در سال ۲۰۰۴ و در قالب یک فیلم با ابعادی وسیعتر، و با حضور “جیم کری” به عنوان نقل کننده داستان و بازیگر نقش “کنت اولاف”، بر روی پرده سینماها رفت. اما حالا نتفلکیس جلو آمده تا برای هندلر و “بری سونفلد”، کارگردان و تهیه کننده این سریال، این فرصت را فراهم کند تا به شکل بهتر و غنی تری به دنیای روایتگری داستان کودکان قدم گذارند. هر کتاب دو قسمت از سریال را شامل میشود، از اینرو اولین فصل این سریال که هشت قسمت دارد، چهار کتاب اول با نامهای “آغازی بد”، “اتاق جانور خزنده”، “پنجره وسیع” و “آسیاب بدبخت” را پوشش میدهد. این سبک ورود به داستانهای هندلر، به ما اجازه میدهد تا آرام آرام در این دنیای ادبی عجیب که افراد تاکید بسیار بر فعلها، صفتها و قیدها دارند و البته میتوانند با آن زندگی افراد را زیرورو کنند، غوطه ور شده و شاهد ماجرای غم انگیز ۳ فرزند یتیم خانواده “بودلیر” باشیم.
“بودلیر”ها دو نوجوان به نامهای “ویولت” و “کلاس” (با بازی هنرمندانی شیرین و بااستعداد، مالینا ویسمن و لوئیس هینز) و نوزادی با دندانهای تیز به نام “سانی” (دختر بچهای به نام پرزلی اسمیث که اغلب البته به کمک جلوههای ویژه تکمیل شده است) هستند. آنها همان ابتدا در قسمت اول توسط آقای “پو” (با بازی کی. تاد فریمن) که یک وکیل رسیدگی به املاک بسیار فراموشکار، اغلب در حال سرفه کردن و کاملا بی توجه است، از آتش گرفتن خانه و کشته شدن پدر و مادرشان مطلع میشوند. از این لحظه است که رنج و مشقت این سه بچه یتیم و جابهجا شدن آنها میان قیمهای مختلف که اغلب هم نیات سو دارند، آغاز، و به شکل بسیار طنزی روایت میشود، آن هم توسط “اسنیکت” (با صدای جذاب و سنگین پاتریک واربرتون) و با شکستن دیوار چهارم (مستقیم حرف زدن یکی از بازیگران با مخاطبین)، در حالی که دائما تلاش میکند به مخاطب بگوید این سریالی نیست که بتوان از آن لذت برده و با خوشحالی و تشویق آن را همراهی کرد. “سریالی که به دنبالش هستید از شبکه دیگری در حال پخش است”، جملهای که چندین بار از او در توصیف “سرگذشت ناگوار” خواهید شنید، و این بخشی از همان طنز لطیفی است که به هندلر و دیگر نویسندگان این سریال کمک میکند تا غم و اندوهی حتی مفرح برای بینندگان بسازند.
سونفلد که ۴ قسمت از مجموعه “سرگذشت ناگوار” را کارگردانی کرده است، به گونهای سرشار از انرژی خود را درگیر داستان میکند که یادآور فیلمهای دلنشین “خانواده آدامز” (Addams Family) شده است، درست برخلاف کار اخیرش، “نه جان” (Nine Lives)، که در آن “کوین اسپیسی”، تاجری شرور است که در قالب یک گربه به زندگی بازگشته و دروس مهمی میآموزد. در این میان طراح صحنه فوق العاده بااستعداد و ماهر این سریال، “بو ولچ”، که دو قسمت نهایی را نیز کارگردانی کرده، رابطهای خوب، خلاقانه و جذاب با صحنه برقرار میکند که باعث میشود تمامی اجزای محیط، از دفتر کار عینکسازی شرور که در برجی فلزی قرار دارد گرفته، تا کلبهای متروکه و قدیمی که بر لبه یک دره قرار دارد، زنده و شاداب به نظر برسند. این اصول کلی مناسب و باکیفیت است که به بازیگران اصلی و مهمان (ستارگانی همچون کترین اوهارا، آلفره وودارد، آسیف مندوی، دان جانسون، ری داربی و جوآن کوساک) اجازه میدهد تمامی استعداد کم نظیر خود را به نمایش بگذارند. یکی از بهترین آنها نیز بازی کوساک در نقش قاضی “استراس”، همسایه بودلیرها است، خصوصا که آن حواسپرتی و رفتار خنده دارش تداعی کننده “مدلین کان” شده و او را بسیار شیرین و دلنشین میسازد.
اما هیچکدام از اینها باعث نمیشود از برگ برنده این سریال غافل شویم. “نیل پاتریک هریس” در نقش شخصیت شرور، خیلی خیلی، خیلی نفرت انگیز و البته اعصاب خوردکن سریال “سرگذشت ناگوار”، “کنت اولاف”. او همان عذاب تمام نشدنی خانواده بودلیر است که عقده بدست آوردن میراث و ثروت فراوانی که پدر و مادر بچه ها برایشان گذاشته اند را دارد. پدر و مادری که ممکن است در سریال آنها را ملاقات کنیم و اتفاقا بازیگرانی آشنا باشند؛ شاید هم اینطور نشود، به هرحال تصمیمش با نتفلیکس است. در دو قسمت اول، اولاف با آن دماغ نوکتیز، و ریش بلند و پلیدش، که بازیگر تاتری شکستخورده و بی استعداد نیز هست، همانند “نوسفرادو”یی شده است که در قالب یک دیوانه پرافاده و مغرور تلاش دارد تا “استانیسلاوسکی” درونش را بیدار کند. در برخی از قسمتها او خود را به شکلهای مختلفی همچون یک دزد دریایی یک پا و یا حتی زن منشیای دست و پاچلفتی درمیآورد که باعث میشود به عمق بی استعدادی شخصیتش پی ببریم، اما برعکس نشاندهنده هنرنمایی سرشار از ابتکار هریس، درست همچون “الک گینس” و آثار کمدیاش، نیز هست. هریس که مدتها پیش ستاره سریال “دکتر دوگی” (Doogie Howser, M.D) نیز بود، به خوبی میداند چگونه با اخمهای پر از حرص و عصبانیت، دیالوگهای طعنه آمیز و البته حرکات طنز، که البته بخشی از آن را به کترین اوهارا مدیون است، به بهترین شکل باعث خنده و سرگرمی مخاطب شود. اما این طنز بودن کار در هیچ قسمتی با آن شرارت نقشه های اولاف و سختی زندگی بودلیرها تداخل نخواهد داشت، و هرکجا که لازم باشد سریال به خوبی میان بخش طنز و سیر اصلی داستان تمایز قائل میشود. از این موضوع نیز نباید غافل شد که داستان “سرگذشت ناگوار” شامل یک انجمن مخفی وسیع نیز میشود، که بر��ی از کسانی که در طول سریال با آنها آشنا خواهید شد، در آن عضو هستند؛ و البته میتوان آنرا نسخه مخصوص کودکان آثار “ژاک ریوت” دانست.
چقدر این چنین احساس شادی کردن در میان این همه بدبختی و سختی عجیب است. اما چیزی در مورد جهانبینی توام با بدبینی هندلر/اسنیکت در “سرگذشت ناگوار” وجود دارد، که همواره افراد را جذب خود میکند و به چالش میکشد، شاید حتی دعوتی باشد تا بیشتر با زندگی سرکله بزنیم تا آنکه بخواهیم از آن فراری شویم. هر چقدر هم زندگی سختتر میشود و مشکلات بیشتری پیش میآیند، این فرزندان بودلیر تسلیم نشده و به راهشان ادامه میدهند، همانطوری که فرشته عذاب نفرت انگیزشان، کنت اولاف ادامه میدهد. در این سریال است که عبارت معروف “انتظار شرایط بدتر را هم داشته باش” به جای آنکه شعار تسلیم شوندگان باشند، شعار نجات یافتگان شده است.
بخوانید: ۱۴ سریال سال ۲۰۱۸ که بیصبرانه منتظرشان هستیم
0 notes
Text
20 واقعیت عجیب و شوکه کننده راجع به جوکر که تا الان نمیدانستید - بخش اول
https://albalou.com/2017/12/19/5128/
20 واقعیت عجیب و شوکه کننده راجع به جوکر که تا الان نمیدانستید - بخش اول
لازم نیست حتما یک طرفدار داستانهای مصور باشید تا جوکر را بشناسید. این شخصیت شرور به اندازه بتمن شناخته شده است و درست به اندازه همان دشمن بزرگش عمر کرده است. از همان زمان، افسانهها و داستانهای بسیاری پیرامون این شاهزاده دلقک جرم و جنایت نقل شده است، خواه “جوکرِ کشنده” باشد، خواه “مرگ در خانواده”. نسخههای متعددی از این شخصیت وجود دارد، از دلقک ساده دهه ۶۰ گرفته تا روانی بیوجدانی که مردان، زنان و کودکان را به راحتی قتل عام میکند. در جشن ۷۵ سالگی این شخصیت، عکسی از جرد لتو به عنوان جوکر منتشر شد تا طرفداران داستانهای مصور را با نسخه متفاوتی از جوکر آشنا کند، بازیگری که به نظر میرسد قدم در جای پای جک نیکوسون و هیث لدجر گذاشته است. اما جدا از ویژگیهای ظاهری، چیزی که این شخصیت شرور را جذاب میکند، قطعا دیوانگی اوست. جوکر واقعا بهترین رقیب برای بتمن است و رابطه بین آنها بدون شک واقعا بینظیر و خارقالعاده چه در صفحات کتابها، چه سریالهای تلویزیونی و چه در فیلمهای سینمایی است. در این مقاله شما ۲۰ واقعیت غافلگیرکننده و جذاب راجع به دلقکِ قتلِعامها و نفرتها خواهید خواند. مطالبی پیرامون اولین همکارش، راز خلق شدنش، آثار و نتایج خندهدار و مضحک داستانهای مشترک دنیای مارول و دیسی و موارد متعدد دیگر. مقالهای که دید شما را پیرامون جوکر به کلی عوض خواهد کرد.
۲۰- او قرار بود در طول اولین حضورش بمیرد.
این شخصیت اولین بار در کتاب مصور بتمن شماره یک در سال ۱۹۴۰ ظاهر شد. اما باب کین خالق او، نقشهای برای ادامه حضور این شرور محبوب نداشت و قصد داشت در اولین اجرایش او را بکشد؛ موضوعی که ویراستار کتاب با آن موافق نبود. در نتیجه او نویسنده را مجبور کرد تا در اقدامی عجولانه و سریع جوکر را به زندگی بازگرداند. قبلا هم مشابه این موضوع زمانی که جوکر اشتباها به خودش چاقو زده بود رخ داد. کمی عجیب است که چرا کین انقدر مشتاق نجات جوکر بوده است، خصوصا پس از اینکه با بیل فینگر، نویسنده استودیو بر سر نمایش دادن جوکر دعوا میکند، چرا که بیل آنرا زیادتر از حد “دلقکانه” میدانسته است.
۱۹- جوکر علاقهای به بروس وین ندارد، حتی با وجود اینکه میداند او بتمن است.
اینکه آیا رئیس پلیس گردون، از هویت بتمن باخبر است یا خیر مدتهاست در هالهای از ابهام به سر میبرد اما اینکه جوکر از هویت دوگانه شوالیه شنلپوش با خبر است، به نظر کاملا قطعی است. او هیچ علاقهای به مردی که پشت نقاب مخفی شده است ندارد، او فقط و فقط به بتمن فکر میکند. البته این موضوع باعث نشده است تا این شاهزاده جرم و جنایت اجساد مارتا و توماس وین را از زیر خاک بیرون نکشد یا چندین بار وارد بتکیو (مخفیگاه بت من) نشود. حتی جوکر در آخرین سفرش به مخفیگاه زیرزمینی بتمن، که با مخفی شدن در زیر قایقش آنجا را پیدا کرده بود، دست آلفرد را قطع کرد. در هرصورت جوکر فکر میکند با نقشههای پلیدانهاش به بتمن کمک میکند تا قهرمان بهتری شود و بروس وین هم فقط یک نمایش پوشالی است که او برای مخفی کردن خودش از آن استفاده میکند.
۱۸- آیا جوکر هیث لدجر را به قتل رساند؟
یکی از نقشهایی که هیث لدجر خود را غرق آن کرد، نقش جوکر در “شوالیه تاریک” است؛ که البته عملکرد بسیار خوب او برایش جایزه اسکار را به همراه داشت. هرچند که لدجر آنقدر زندگی نکرد تا موفقیت فیلم را شاهد باشد و شخصا جایزهاش را دریافت کند، چرا که ماهها قبل از اکران فیلم در ۲۰۰۸ بر اثر زیادهروی در خوردن داروهایش مرد. عدهای هستند که معتقدند غرق شدن در شخصیت جوکر، خصوصا با آن تمرینهای عجیب و غریبی که او برای آماده شدن برای این نقش میکرد، چیزی است که او را دیوانه کرد و در نهایت هم باعث مرگش شد. او یک بار خودش را در اتاق هتلش حبس کرده بود و گفته میشود دفترچه خاطراتی از فکرهای جوکر نیز داشته است. گفته میشود به عنوان مثال او در آن دفترچه نوشته بوده است که جوکر موضوعاتی چون ایدز و یا مینگذاری را خندهدار و جذاب میداند. شاید شواهد محکمی برای اثبات این ادعا که جوکر باعث مرگ لدجر شده است، وجود نداشته باشد؛ اما باعث میشود با خود فکر کنید ایفای نقش چنین شخصیتی میتواند چه عواقبی با خود همراه داشته باشد.
بخوانید: نقد و بررسی انیمیشن فردیناند
۱۷- جوکر همکاری به نام “گگی” داشته است.
دهههای ۴۰ و ۵۰ بسیار متفاوت بودهاند، و این تفاوت باعث شد تا جوکر، گگزورث گگی گگزورثی را به عنوان همکار و همراهش انتخاب کند. او در داستانهایی که الان از نظر سیاسی به نظر کمی غلط میرسند، حضور داشت و صحنههایی بود که بتمن زمانی که او بر روی شانههای جوکر مشغول رقص و ادا درآوردن بود، به صورتش مشت میزند. او سالها بعد و برای مقابله با هارلی کوئین و انتقام گرفتن از او برای دیوانه کردن جوکر، بازمیگردد. اما همانطور که حدس میزنید او از آن زمان هنوز تا بدین روز راهش را به “دنیای ۵۲ جدید” پیدا نکرده است و احتمالا هیچوقت هم پیدا نخواهد کرد.
۱۶- مادر بتمن به جوکر تبدیل شد!
در یک واقعیت متفاوت که سهوا توسط فلش در مبارزهاش با عکسفلش ایجاد شد، این بروس وین بود که آن شب در آن کوچه کشته شد. توماس وین به بتمن تبدیل شد، و همسرش مارتا، مادر بتمن، با درد و رنج مرگ فرزندشان تنها ماند. در نتیجه، او صورتش را برید و به جوکر تبدیل شد، جیم گوردون را کشت و سپس پس از آنکه فهمید در دنیایی دیگر بروس زنده است، خودکشی کرد. البته مارتای وحشتزده فقط به دلیل اینکه فهمید پسرش در دنیایی دیگر زنده است، مستقیم به سمت مرگش نرفت. او خودکشی کرد چرا که توماس سهوا به او گفته بود که بروسی سعی داشت نجات دهد، بتمن دنیای خودش بوده است.
۱۵- آلان موور خالق اصلی داستان جوکر نیست.
در حالی که بسیاری از طرفداران داستانهای مصور آلان موور را خالق این شخصیت جذاب میدانند، او در واقع این ایده را از داستانی در سال ۱۹۵۱ به نام “مردی پشت نقاب قرمز” دریافت کرده و در جوک کشنده قرار داده است. بخش زیادی از الهام گرفتن موور به وضوح در اینجا دیده میشود، خصوصا نقش بتمن در به وجود آمدن جوکر یا نام اولیه او که نقاب قرمز بوده است و یا حتی گیر افتادن او در یک بشکه مواد شیمیایی. موور البته مواردی را هم خودش اضافه میکند؛ همچون کمدین ضعیف و منفور بودن جوکر و یا این واقعیت که او یک زن حامله داشته است که در یک حادثه به دلیل ناتوانی مالی جوکر میمیرد. داستان او در سال ۲۰۱۴ و “۵۲ جدید” توسط اسکات اسنایدر و گرگ کاپولو بازسازی شد و جوکر به عنوان فردی به نمایش درآمد که همواره در سختی و مشقت است، حتی زمانی که با عنوان نقاب قرمز زندگی میکرد.
۱۴- او همیشه یک قاتل دیوانه نبوده است.
اکنون جوکر به یک قاتل د��وانه تبدیل شده که همه زندگیاش را وقف جهنم ساختن زندگی بتمن کرده است. پس از اولین حضورش، البته به عنوان یک قاتل، شخصیت او به فردی علاقهمند به دزدیدن آثار هنری و جواهرات تغییر کرد. این موضوع تا اواخر دهه ۷۰ ادامه پیدا کرد و البته زمانی هم قبل از آن بود که برای مدت کوتاهی جوکر به نسخهای از بتمن تبدیل شد و مانند او به طراحی لباس و ابزار و خودروهای جوکرگونه خودش پرداخت. این تغییر شخصیت دوام چندانی نداشت و واضح بود که شدیدا لازم است تا دوباره تحولی رخ دهد. “۵ روش قتل جوکر” شروع این تحول دوباره بود، خصوصا که داستان حول انتقام گرفتن جوکر از ۵ نفری است که او را ناامید کردهاند، موضوعی که باعث شد بتمن برای نجات افرادی جلو بیاید که در حالت عادی به دنبال شکست دادن آنها است. این موضوع همچنین باعث شد رابطه جوکر و بتمن و وابستگی و جنون جوکر راجع به او واضحتر شود و بهتر رشد کند.
بخوانید: هرآنچه باید در مورد فصل دوم وست ورلد بدانید
۱۳- لوک اسکایواکر به مدت ۲۰ سال نقش جوکر را بازی کرد.
نسخههای معروف متعددی از جوکر وجود دارند، اما یک مرد، جوکر را مدت ۲ دهه به بخشی از زندگی طرفداران داستانهای مصور تبدیل کرد؛ بازیگر محبوب “جنگ ستارگان”، مارک همیل. پس از صداپیشگی جوکر در انیمیشن بتمن (Batman: The Animated series)، او در تعداد بسیار زیاد دیگری از انیمیشنها و بازیهای رایانهای حضور یافت. متاسفانه “بتمن: شهر آرکام” آخرین حضور او به عنوان به این فرد شرور است، ��ما او در واقع توانست رکورد هیو جکمن را برای بازی به عنوان ولورین به مدت ۱۵ سال، بشکند. طرفداران بسیار زیادی مشتاق دیدن او به عنوان بازیگر واقعی جوکر بودند، اما نزدیکترین چیزی که به وقوع پیوست نقش دقلباز دیوانه در سریال “فلش” است.
۱۲- چه کسی واقعا خالق “شاهزاده جرم و جنایت” است؟
واقعیت خلق این شخصیت مدتهاست مورد بحث است، حتی همین امروز. جری رابینسون ادعا میکند او خالق این شخصیت است و آنرا از کارت جوکر که در میان کارتهایش در آپارتمان قدیمیاش پیدا کرده بود، الهام گرفته است. موضوعی که خالق بتمن یعنی باب کین همواره آنرا رد میکند. از اینرو نمیتوان به راحتی گفت چه کسی خالق این شخصیت در دهه ۴۰ بوده است. اگرچه، کین از موضوع کارت جوکر در جلد کتابهای مصور استفاده کرده است، با این ادعا که این کار فقط به دلیل شباهت میان این کارت و جوکر بوده است. این نوع بحث خیلی عجیب نیست. در دنیای مارول نیز چنین بحثی پیرامون مبدا بعضی شخصیتها میان استن لی و هنرمندانی چون استیو دیتکو و جک کربی، وجود دارد. در نتیجه، به نظر میرسد دعوای میان نویسندگان و هنرمندان بر سر خالق واقعی شخصیتها همواره ادامه خواهد یافت، که البته شکی نیست که نقش هردو بسیار بسیار مهم است، خصوصا در متولد شدن شخصیتی مانند جوکر.
۱۱- جوکر قاتل لکس لوثر است.
حداقل به نوعی! الکساندر لوثر جونیور، از زمین ۳ برخواسته و قبل از آنکه به یکی از شرورترین خلافکاران جهان تبدیل شود، قهرمان بزرگی بود. پس از آنکه او به زمینی که داستانهای دیسی در آن جریان دارد وارد شد، نقشه احمقانه و بزرگش برای تسخیر دنیا را به اجرا گذاشت؛ اما در نهایت شکست خورد و به شهر گاتهام فرار کرد. زمانی که در یک کوچه مشغول سرزنش خودش بود، او با دلقک مذکور و نسخه عادی خودش (لکسِ این زمین) مواجه شد. و این آغاز تاریکتر و ترسناکتر شدن مسیر زندگی او بود. او فقط به این دلیل که او را به انجمن مخفی تبهکاران دعوت نشده بود، صورت الکس را با اسید سوزاند و قصد داشت به او شوک الکتریکی بدهد. در زمانی که لکس به شدت به خاطر اینکه الکس خودش را جای او جا زده بود، خشمگین بود، جوکر با شاتگان صورتش را هدف گرفت و او را کشت. شاید فکر کنید اینکه لکس عادی کاری نکرد و فقط به تماشای قتل همزادش پرداخت، کمی عجیب است، اما به نظر میرسید او حتی تعجب هم نکرده است. البته لکس عادی همیشه همراه نقشه های جوکر بوده است و به خوبی با هم کنار میآمدند، خصوصا بعد از تشکیل لیگ ناعدالتی.
بخوانید: نقد و بررسی فیلم شکل آب (Shape of Water)
0 notes
Text
نقد و بررسی فیلم "کینگزمن: دایره طلایی"
https://albalou.com/2017/10/06/kingsmen-the-golden-circle-review/
نقد و بررسی فیلم "کینگزمن: دایره طلایی"
بعد از مرگ هری هارت (کالین فرث) و نجات دنیا در فیلم پیشین، اگزی آنوین (تارون اگرتون) تبدیل به یک مامور تمام عیار کینگزمن (Kingsmen) شده است و لقب مامور گالاهاد را از مربی سابقش به ارث برده است. حالا اگزی در خانه پیشین هری به همراه دوست دخترش، پرینسس تیلدا (هانا آلستروم) زندگی میکند و در فکر کار خودش برای یک سازمان مخفی جاسوسی است. با این وجود، همکار کینه جوی سابق اگزی، چارلی هسکس (ادوارد هولگرافت) دوباره مشکل ساز میشود و اوضاع زندگی جدید اگزی را پیچیده میکند. وقتی روکسی (سوفی کوکسان) که او را به عنوان مامور لنسلات میشناسیم، متوجه میشود که چارلی برای یک کارتل مواد مخدر به اسم دایره طلایی کار میکند؛ رهبر این سازمان جنایتکار، پاپی آدامز (جولیان مور) با یک موشک مخرب، مقر کینگزمن را نابود میکند.
مقاله مرتبط: گرانترین فصل سریال بازی تاج و تخت کدام است ؟
در نتیجه، اگزی و سایر مامور های باقی مانده کینگزمن مجبور به همکاری با همتایان آمریکایی خود، استیتسمن (Statesmen) میشوند. آنها در ایالت کنتاکی، رهبر استیتسمن، چمپ (جف بریجز) را با چند تن از ماموران آن، تکیلا (چنینگ تیتوم)، ویسکی (پدرو پاسکال) و مامور تکنولوژی آن ها، جینجر ایل (هال بری) ملاقات میکنند. در مقر فرماندهی استیتسمن، اگزی، هری هارت را میبیند که هنوز زنده است؛ اما او همان مربی سابقی نیست که به اگزی فوت و فن جاسوسی و رزم را آموخت. وقتی نقشه شرورانه پاپی فاش میشود، کینگزمن و استیتسمن مجبور میشوند که با کمک یکدیگر دنیا را نجات دهند.
فیلم “کینگزمن: دایره طلایی” ادامه فیلم “کینگزمن: سرویس مخفی” محصول سال ۲۰۱۵ است که در فیلم جدید تیم خلاق نویسندگان فیلم پیشین، شامل “متیو وان” و “جین گلدمن” نیز حضور دارند که “متیو وان” کارگردانی فیلم را نیز بر عهده دارد. وان همچنین در امور فیلمبرداری با “جورج ریچموند” و تدوین با “ادی همیلتون” همکاری میکند. فیلم اول بر اساس کتاب مصوری به نام سرویس مخفی، اثر “مارک میلر” و “دیو گیبونز” ساخته شد که ترکیبی از ژانر جاسوسی و اکشن مانند سری جیمز باند بود. گر چه فیلم جدید، دایره طلایی از کتاب اصلی کینگزمن دور شده است، ولی داستان اگزی و سازمان جاسوسی مستقل وی را ادامه میدهد. فیلم “کینگزمن: دایره طلایی” ترکیبی موفق از دو ژانر اکشن و جاسوسی است و به آن عناصر تازه و سرگرم کننده ای را اضافه میکند که آن را به یک دنباله هیجان انگیز تبدیل میکند.
مانند صحنه های مبارزه منحصر به فرد فیلم پیشین، در فیلم جدید نیز شاهد صحنه های اکشن فوق العاده پویایی هستیم که با ترکیب کلوز – آپ های سریع و آهسته از همه چیز داخل فیلم، شخصیت ها، اسلحه ها و محیط درون صحنه های مبارزه به دست آمده است. این ترکیب نماها، سرعت صحنه های اکشن را میشکند و باعث افزایش هیجان و انرژی و البته لذت این سکانس ها میشود. علاوه بر این ها، وان هوشمندانه موسیقی مناسبی را برای صحنه های اکشن انتخاب کرده است که به شکل منحصر به فردی با لحن و سرعت این صحنه ها هماهنگ هستند. ترکیب عناصر ذکر شده، به درستی باعث خلق صحنه های اکشن نفس گیر وهیجان انگیزی شده اند که تماشای آن ها بسیار سرگرم کننده است. در فیلم یک صجنه اکشن خاص وجود ندارد که بتواند با آن سکانس کشتار هری در کلیسا رقابت کند (گرچه سکانس مبارزه اگزی در تاکسی به آن نزدیک میشود) ولی وان، ریچموند و همیلتون توانسته اند که همان انرژی و هیجان را به سکانس های اکشن این فیلم نیز منتقل کنند که از نقاط قوت فیلم به شمار میروند.
مقاله مرتبط: فیلم مادر! از ابتدا تا انتها !
نقطه قوت دیگر فیلم درشخصیت منفی آن نهفته است. “پاپی آدامز” زیبا و دوست داشتنی ولی دیوانه است. مانند ولنتاین در فیلم پیشین، شخصیت پاپی و دنیای او از تناقصات به وجود آمده است. جولین مور نقش پاپی را با اعتماد به نفس کامل مورد نیاز برای یک زن قدرتمند بازی میکند. اما نقشه وی برای دستیابی به هدف نهایی اش و روش های کارش چیزی جز بی رحمی و خشونت نیست. دوگانگی شخصیت پاپی باعث میشود که تماشای او سرگرم کننده باشد و مطمئن باشید که این جولین مور شرور بسیار سرگرم کننده است! حتی مخفیگاه او نیز از دوگانگی ها و تناقضات پر است. به طور مثل تمام آنجا با وسایل قدیمی دهه ۵۰ تزیین شده ولی در آنجا از پیشرفته ترین تکنولوژی های روز نیز استفاده میشود که نمونه خلاصه شده آن ها را در سگ های روباتیکش، بنی و جت میتوان دید! طراحی “دارن گیلفورد” برای پاپی، باشکوه است و کاملا شخصیت او را منعکس میکند و تمام صحنه های مربوط به پاپی و دنیایش را عالی نشان میدهد. تنها در بخش سوم فیلمنامه، که توسط وان و گلدمن نوشته شده است، پاپی افت میکند ولی در بیشتر بخش های فیلم، این شخصیت منفی از نقاط قوت فیلم به شمار میرود.
در حالی که پاپی شخصیت پردازی کامل و منسجمی دارد و به عنوان یک شخصیت منفی، خوب جا افتاده است؛ ماموران استیتسمن اینطور نیستند. مطمئن باشید که تیتوم، پاسکال و بریجز نقش های چند مرد جذاب جنوبی آمریکایی را به خوبی بازی میکنند. و به شکلی فوق العاده همتایان مناسبی برای اگرتون، استرانگ و فرث هستند. این سه مامور استیتسمن و همکار همه چیز دان آن ها، جینجر ایل، برای دنیای کینگزمن فوق العاده اند ولی به نظر می رسد که نقش آنها تا حدودی کوتاه شده تا سوراخ ها و ضعف های بخش سوم فیلمنامه را تنظیم کنند یا چیزی را برای ارائه در فیلم سوم کینگزمن از خودشان داشته باشند. فیلم “کینگزمن: دایره طلایی” به تنها قانون فیلم هایِ با جهان هایِ مشترک وفادار نمانده و شخصیت هایی را معرفی میکند که صرفا برای استفاده در فیلم سوم طراحی شده اند. از آنجایی که تمامی شخصیت های استیتسمن حضور نسبتا کوتاهی در فیلم دارند (که در همان مدت کوتاه هم دیدنشان لذت بخش است) ولی یک صحنه هست که وان و گلدمن به آنها خوب میپردازند و یا حداقل شرایط را برای حضور آن ها در فیلم سوم آماده میکنند.
در بیشتر موارد، دایره طلایی یک فیلم دوم خوب و قوی برای سری کینگزمن به حساب می آید. فیلم ریسک های بزرگی میکند، ولی مطمئن میشود عناصری که در فیلم پیشین جواب داده، در فیلم دوم نیز باشد؛ مانند ترکیب صحنه های جاسوسی کلاسیک (به خصوص جیمزباند) با صحنه های اکشن هیجان انگیز. البته هر ریسکی در فیلم جواب نمیدهد؛ تعدادی نقاط ضعف و جای خالی در فیلم وجود دارد و نیز دیالوگ ها و گفت و گوهایی که به نظر میرسد هدف آن ها تغییر در ژانر جاسوسی باشد؛ که البته رسیدن به این هدف بسیار دشوار است. و در حالی که بزرگ ترین و درخشان ترین نقطه فیلم پیشین، تازگی و جدید بودن ترکیب دو ژانر جاسوسی و اکشن بود؛ دایره طلایی (با تعریف یک فیلم ادامه بودن) نمیتواند مانند فیلم اول بدرخشد. ولی دایره طلایی با مانور روی همین شرط ادامه بودنش به وسیله افزودن عناصر جدیدی به دنیای کینگزمن باعث انسجام آن میشود؛ گرچه ممکن است مانند فیلم اول که خیلی بدیع و جدید بود، به نظر نرسد.
در مجموع، دایره طلایی یک دنباله موفق وعالی برای فیلم “کینگزمن: سرویس مخفی” و طرفداران کینگزمن است. فیلم به پیشرفت رابطه شخصیت های اگزی و هری که در فیلم اول ایجاد شده است میپردازد، و در عین حال دنیای کینگزمن را میسازد به طوری که شامل استیتسمن نیز میشود. کاملا معلوم است که کار وان و گلدمن هنوز با دنیای کینگزمن و استیتسمن تمام نشده است؛ که بدین معناست طرفداران هنوز میتوانند از این برند متفاوت ژانر جاسویی لذت ببرند. اما مطمئنا این فیلم، در اکثر بخش های خود، داستانی متفاوت و مستقل ارائه میدهد و به همین خاطر باید “سر التون جان” را برای مدیریت نقش درخشانش مورد تمجید قرار داد. دایره طلایی ثابت کرده است که لذت و سرگرمی در داستان اگزی و نسل جدید فیلم های جاسوسی اش وجود دارد و کینگزمن پتانسیل بالایی برای ماندن در قدرت دارد.
بخوانید: نقد و بررسی فیلم “بلید رانر ۲۰۴۹”
#kingsmen#kingsmen: the golden sircle#سینما#فیلم#فیلم کینگزمن#فیلم کینگزمن دایره طلایی#کینگزمن#کینگزمن دایره طلایی#نقد فیلم و سریال
0 notes