#عروسک
Explore tagged Tumblr posts
kor0sh · 5 months ago
Text
بهترین اسباب بازی در ایران +پیویو
خرید ماشین کنترلی از فروشگاه اینترنتی پیویو
اگر میخواهید نمونه ماشین هایی که در متن ذکر شد را مشاهده و بعد خریداری کنید حتما به سایت فروشگاه پیویو مراجعه کنید. پیویو با داشتن انواعی از ماشین کنترلی های جذاب و هیجان انگیز دست شما را در انتخاب باز گذاشته است.
قیمت ماکت ماشین چند است؟
https://bit.ly/3x63GtD
https://bit.ly/4caLdex
https://bit.ly/3yYGnCs
https://bit.ly/3VuGLSm
1 note · View note
tasvirezendegi-blog · 2 years ago
Link
0 notes
toyjo · 2 years ago
Link
عروسک موز خوشه ای + عکس و قیمت 1401 در این پست سایت اسباب بازی جو می خواهیم یک عروسک فوق العاده بامزه و زیبا را به شما معرفی کنیم. عروسک موز خوشه ای در فروشگاه دیجی کالا از جمله محبوب ترین عروسک ها است. شما در این پست هم
0 notes
sayron · 1 month ago
Text
Tumblr media
آزیتا (۱۴) - رزیتا (۶)
دست چپش از زیر تخمام و روی کیرم تا روی سینه و موهای فرفری سینه ام با ملایمت و آرومی، در رفت و آمد بود. دست راستش که از زیر کمرم رد کرده بود هم در حال نوازش بازوی نحیفم زیر آب و با نوک ناخوناش پوستم رو لمس میکرد. با لبهاش بنا گوشم رو نوازش میکرد و باز دمش به پوستم میخورد و بیشتر تحریکم میکرد. انگار داشت منو بو میکشید. بیچاره کیرم زیر آب دل دل میزد!... آخه تا حالا انقدر خوشش نبوده و شوکه شده از طعم دوتا کص عضلانی و تر و تازه!... یکی از سینه های بزرگ و عضلانیش زیر آب بود و یکی بیرون آب... و نوک سینه هاش هنوز بزرگ و سفت بودن. آخه به پهلو توی وان خوابیده بود و بدن منو با عضلات در هم گره خورده خودش در بر گرفته بود. کصش رو زیر آب به استخون برآمده کنار لگن من من میمالید و با پاهای عضلانیش پاهای منو احاطه کرده بود.
با صدای ناز و خوشگلش توی گوشم با لوندی گفت:« مهردااااااااد؟...» گفتم:« جااااااانم ملکه زیبا؟...» دلش قنچ رفت و لبشو گاز گرفت و گفت:« یادته وقتی بچه بودیم... تابستونا با مامانت میومدین خونه آقاجون و چقدر بازی میکردی باهام؟...» گفتم:« آره... اون روزا زیاد میومدیم اونجا... تابستونا با مامان میومدیم تهرون و اونم ما رو میاورد خونه دایی اینا...» ادامه داد:« تو با بقیه فرق داشتی واسم!...» با تعجب گفتم:« چطور؟؟؟» گفت:« آخه پسر عموهام... سعید و حامد رو یادته؟...» گفتم:« یادم هست یه چیزایی ولی خیلی ساله ندیدمشون...» با همون لحن لوس گفت:« همین قدر که یادته خو��ه... اونا منو اذیت میکردن همیشه... مسخره ام میکردن... دستم مینداختن و باهام بازی نمیکردن...» گفتم:« آخخخی... بمیرم الهی!» دم گوشم و بوسید و گفت:« اما تو... فرق داشتی!... تو کسی بودی که همیشه مثل یه داداش بزرگتر مهربون باهام بازی میکردی!... اینو هیچوقت فراموش نکردم...» وقتی اینا رو میگفت نفس نفس میزد و لبهاش نرم و برجسته شده بود... صورتش انقدر به صورتم نزدیک بود که مژه های بلندش به پوست صورتم میسایید. دوباره داشت تحریک میشد... و منم از خجالت رون بزرگ و عضلانیش رو با دست میمالیدم. ادامه داد:« من هیچوقت مهردادی که اونقدر بهم خوبی و محبت میکرد رو یادم نمیره... همیشه!... همیشه توی مهمونیا چشمم دنبالت بود... اما نمیدونم چرا این چند سال آخر خیلی کم دیدمت...» طاقت نیاوردم و توی چشماش نگاه کردم... جوری داشت نگام میکرد که کیر راست شده ام که بین انگشتای رزیتا بود تکون خورد. بهم امون نداد و ازم لب گرفت. 💋💋💋💋
به شدت هورنی شده بود... طوری که سریع اومد روی من قرار گرفت. پاهاش رو توی آب دو طرف بدن ضعیف من گذاشت. دستاشو زد زیر بغلم و یکم منو کشید بالا. به قدری قدرتش زیاده رزیتا که من براش حکم عروسک رو دارم. همونجور که لبهامو می ورد نشست روی کیرم... وااااااااااووووو 🤤🤤🤤 فکر نمیکردم توی وان سکس کردن انقدر لذت بخش باشه. این دختر با عضلات کوه پیکرش جوری روی کیرم تلمبه میزد که آب توی وان موج میزد و میپاشید بیرون. دوباره صدای ناله اش بلند شد مدام منو صدا میزد و میگفت:« مهرداااااد... مهرداااادم عجب کیری... فقط تو باید منو بکنی... فقط تو!...» کیر منم که داشت میترکید. نمیدونم چقدر طول کشید. اما همزمان با اورگاسم رزیتا، دوباره و با فشار آخرین قطرات باقی مونده توی کمرم رو توی کص تپل و گوشتی رزیتا خالی کردم و اون با ۶۰-۷۰ کیلو عضله افتاد روم و شروع کرد لبهامو خوردن.
بعد از این سکس بی نظیر، من بدنم خیلی ول شده بود. رزیتا که تازه سرحال شده بود توی وان و روی کیر من نشست و مشغول شستن موهاش و بدن خودش شد. ازش پرسیدم:« چطوری بدنت هیچی مو نداره رزی!...» نگاه طنازی بهم کرد و گفت:« ژنتیکیه... مامانم هم بدنش زیاد مو نداره... در واقع مو دارما... ولی فقط روی سرم 😜😋» من داشت توی وان که حالا سطح آبش با کف پوشیده شده بود خوابم میبرد که یدفه رزیتا زیر شونه هامو گرفت و از آب بیرونم آورد... منو بلند کرد و بردم زیر دوش... همونجور گیج و خواب‌آلود زیر دوش قرار گرفتم. اما رزیتا ول کن نبود... به بهونه اینکه منو زیر دوش آب بکشه بدنم رو میمالید و کصش رو از پشت سر به کونم میمالید. در واقع منو کاملا بین عضلاتش غرق کرده بود.
توی رختکن هم چندتا سیلی آروم زد به صورتم تا یکم بیدار بشم. حوله پالتویی ��و تنم کرد و گفت:« آقا پسر... خوابت نبره...باید بدنمو لوسیون بزنی...» بهش گفتم:« تو رو خدا رزی... من بدنم ول شده...» خندید و با لحن لوس گفت:« یعنی دوس نداری بدن منو بعد از حمام ببینی؟...» سعی کردم چشمام رو باز کنم و بدنش رو ببینم که یهو چشمام گرد شد... واااااووووو 😱🤯 بدنش به قدری زیبا و عضلاتش تکه تکه شده بود که هنگ کردم. انگار خواب یهو از سرم پرید... گفتم:« یا خداااااا... رزی چرا بدنت یهو اینطوری شد؟... چقدر عضله؟؟؟؟» دستش چپش رو برد پشت سرش و دست راستش رو گذاشت به کمرشو یه فیگور زیر بغل و پهلو برام گرفت که پشماااااااام ریخت 🤯🤯🤯 و گفت:« چی شد آقا پسر 😏... خواب از سرت پرید؟!!!» با این حرکت رزیتا یهو با حالت مسخره گفتم:« لوسیون کو؟... لوسیون منو بدین که متخصص این کار خودمم!...» و رزیتا زد زیر خنده... خلاصه آنکه سانت به سانت بدن بی مانند رزیتا رو لوسیون زدم و همزمان ستایشش کردم... به کص کلوچه اش که رسیدم مگه میتونستم ازش دل بکنم؟؟؟... برای چند دقیقه کص تپل رزیتا رو فقط میبوسیدم... اما وقتی دیدم الانه که کار دست خودم بدم تمومش کردم.
وقتی اومدیم توی اتاق، آزیتا با همون حوله ای که به سرش پیچیده بود و با بدن برهنه روی تخت خوابش برده بود... رزیتا گفت:« این مامان شیطون من دوباره اومده تو اتاق من خوابیده!... فکر می‌کنی چه نقشه ای داره؟ 😉» رزیتا منو گرفت توی آغوشش و خوابید. یکم طول کشید خوابم ببره... بدن عضلانی رزیتا نرم و لطیف و امن بود. از پشت سر بغلم کرده بود و من توی هیبتش گم شدم.
آخرین صحنه ای که یادمه از اون شب تابش نور مهتاب از لابلای پرده حریر پنجره بود که بدن بلورین آزیتا و ساعد های رگدار و خوشگل و عضلانی رزیتا رو روشن میکرد.
33 notes · View notes
princess-of-thebes-1995 · 1 year ago
Text
Bia Tu Poem
By Doctor Hannibal Lecter
Tumblr media
  بیا تو  (Come You)
عروسک من (My Doll)
Tumblr media
خجالت نکن (Don’t Be Shy)
Tumblr media
 من در حال حاضر همه چیز در مورد شما می دانم (I Already Know All About You)
"Sir, your 11:30 arrived."
"Bring her in."
"Ah, you must be Miss (Name). I am your Doctor. Hannibal Lecter and I am here to help you."
Tumblr media
52 notes · View notes
30ahchaleh · 6 months ago
Text
Tumblr media Tumblr media
میتونید این ترانه را در📀بالا گوش کنید
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
به قول فیلم "اتاق دنج" تحلیل این ترانه یک پرونده
دورقمی‌سـ😅💪ـت
Tumblr media
تا یادم نرفته بگم این ترانه در صحنه پایانی فیلم
Corner office
خونده میشه که میتونید تحلیل این فیلم را در پست قبلی بخونید
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
قبل از تحلیل شعر اول باید بریم سراغ ترجمه و فهم شعر
A heart that's full up like a landfill
قلبی که مثل زباله دان پر است
ـ[فضای قلب مخصوص عشق و اینجور چیزهاست که اگر پر شد با نفرت و اینجور چیزها میشود زباله‌دان]ـ
A job that slowly kills you
شغلی که به آرومی میکشتت
ـ[هرشغلی که مجبور به انجامش هستیم آروم آروم میکشه]ـ
Bruises that won't heal
کبودی هایی که خوب نمیشن
ـ[کبودی=هر چیزی که در گذشته ، به روان و جسم آسیب زده و اثرش تا حال "ادامه دار" مانده]ـ
You look so tired, unhappy
به نظر خیلی خسته و ناراحتی
ـ[نتیجه سه خط بالا چنین آدمی درست میکنه]ـ
Bring down the government
حکومت رو سر نگون کن
ـ[حکومت = هر مفهوم اقتداری که تصمیم گیریهاش بروی زندگی شما تاثیر مستقیم دارد (که اگر منفی‌ست باید سرنگون شه)]ـ
They don't, they don't speak for us
اونا نمیکنن ، اونا به جای ما حرف نمیزنن
ـ[کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من(پس خودمون باید یه کاری برای خودمون بکنیم اون اقتدار منفی به فکر ما نیست)]ـ
I'll take a quiet life
من یک زندگی آرام خواهم داشت
ـ[انتخاب یک زندگی آرام ، اما چه مدلی هست را باید در کل ترانه متوجه شویم]ـ
A handshake of carbon monoxide
دست دادن با منوکسیدکربن
ـ[قبول یک مدل خودکشی که]ـ
And no alarms and no surprises
No alarms and no surprises
No alarms and no surprises
بدون آلارم و بدون غافلگیری[ ـه]
ـ[ این تیکه مفهوم جالب و ظربفی داره یعنی نه یکدفعه رخ میده و نه از قبل خبر میده بلکه آروم آروم عمل میکنه (البته میشه اینطوری هر چیز ناخوشایندی را هم تحمیل کرد مثل هوا و زندگی آلوده)]ـ
Silent, silent
ساکت ، ساکت
ـ[با توجه به بیت پیشین یه نوع واکنش برای ایجاد فضای آرام برای خواب]ـ
.
This is my final fit
این آخرین تناسب منه
ـ[نهایت ژست مناسبی که میتونه با این وضعیت بد بگیره]ـ
My final bellyache with
آخرین شکایت منه با
ـ[تناسب ژستی که در بالا میگفت ، شکایتی هست که با …]ـ
No alarms and no surprises
No alarms and no surprises
No alarms and no surprises, "please"
بدون آلارم و بدون غافلگیری
"لطفا"
ـ[اینجا "لطفا" اضافه شده]ـ
ـ[این پلیزش دیگه آخر خنده‌است یعنی حالا که قرار فرو کنی ، آروم آروم باشه "لطفا" تا پاره نشمـ😂ــ]ـ
.
Such a pretty house
چه خونه‌ی قشنگی
And such a pretty garden
و چه باغچه‌ی قشنگی
ـ[اینا و هر سودایی که نمیزارد از این وضعیت ناجور خلاص شیم که حتی بعد داشتنشون هم خلاصی رخ نمیده]ـ
No alarms and no surprises
(Let me out of here)
No alarms and no surprises
(Let me out of here)
No alarms and no surprises, please
(Let me out of here)
بدون آلارم و بدون غافلگیری
لطفا
اجازه دهید من از اینجا خارج شوم
ـ[این هم "ناله التماس ِ" آخرش که میخواد از "کل" این نکبت
دانــ🗑ـــی دنیا خارج شـ😢ـه]ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
Tumblr media
حال تحلیل
ـ1️⃣ـ
Music Box
چندتا ترانه میشناسید که آهنگ آن فرای زیبایی ، معنا دار و مرتبط با شعر باشد
مطمعنن انگشت شمار
موزیک این ترانه آن آهنگ های عروسک های گردان مخصوص خواب کودکان را تداعی میکند که آنها را آرام آرام خمار(هیپنوتیزم) و خواب میکند
کل شعر بر همین پاشنه میچرخد
.
مقدمه شعر اینگونه است که
برایند زندگی‌تان به اینجا رسیده است که قلبتان پر از آشغال شده است ، شغلتان دارد دمار از روزگارتان در میآورد زخم های گذشته‌تان دست بردار نیست در نتیجه خسته و درمانده شده‌اید
ـ2️⃣ـ
واژه حکومت را همه تحلیلگران به معنای خاص "سیاسی" آن برداشت کردن که در عین درستی بسیار ناقص هست
حکومت که "بستر" این وضع ناگوار است میتواند ��ر اقتداری باشد
به قول غیرمستقیم کافکا از پدر گرفته تا رئیس و سرنوشت و خدای مذهبی و تا هرآنچه که نمیدانیم چیست اما زورش زیاد است
.
حکومت چه به معنای خاص آن و چه عام آن وقتی طرف ما نیست قاعدتا باید سرنگون شود
حال "ذهن او به خودش‌و دیگران" یا از "طرف دیگران به خودش‌و ما" این راه براندازی ، برای خلاصی ، پیشنهاد میشود
اما چون ذهنی و عملی تجربه شده که گیرم پدرسالاری سرنگون شد با انواع رئیس های سرمایه داری ، مذهبی ، کمونیستی و غیر چه کند گیرم آنها نیز سرنگون شدن با کبودی های گذشته مثل فرهنگ و تربیت و [دی‌ان‌ای] و غیر چه کند و الی‌آخر
پس نتیجتن چنین آدم های به بن بست رسیده به یک زندگی "آرام" کنایه داری رو میکنند که توضیحش را در بیت های بعدی میدهد
ـ3️⃣ـ
در این بیت ترکیب جالبی از استفاده واژه ها رخ میدهد
"دست دادن" ، بجز خوش آمدگویی عملی هست که پس از قبول شرایط بین دو نفر رخ میدهد
شگفتا که
راوی ما با قاتل خودش دست میدهد
.
این بیت ، بیت قبلی و بعدی را قابل فهم‌تر و توجیح‌پذیر تر میکند
ـ4️⃣ـ
سراینده اینجا از یک ترکیب متصل بهم بهره میبرد که اکثر تحلیلگرها دقت نمیکنند
و "نه آلارم و نه سوپرایز" باهم آمده که اگر جدا میبود چنین مفهومی که خواهم گفت را القا نمیکرد
نه هشداری‌و خبر از قبلی
و نه یکدفعه‌و درجایی
ــ⬅️ بلکه آرام آرام‌و تدریجی ➡️ــ
.
وقتی انسان تن به چنین شرایطی داد در اصل تسلیم آرام مردن است نه آرام زندگی کردن
ـ5️⃣ـ
این خودکشی تدریجی و آرام آرام نمیتواند با گلوله یا طناب باشد
بلکه سرایند در "ذهن" به خودکشی با دود اگزوز در پارکینگ که به وسیله شیلنگ به داخل ماشین هدایت شده فکر میکند که مرگی آرام آرام خواهد بود و ساکت ساکت گویان به پیشواز آن خواب عمیق میرود
Silent, silent
اما در "عمل" هم فرقی ندارد میتواند به وسیله انواع آرام آرام کشتن ها مثل شغل و . . . یا انواع آلودگی ها مثل منواکسیدکربن و . . .
که آدم را بالاخره تدریجن خواهد کشت بی‌انجامد که به عبارت درست تر همان روش زندگی که بشر در پیش گرفته و نتیجه‌اش شده آن سه بیت اول
ـ6️⃣ـ
در این دو بیت اوج ذوق و هنر و تبحر شاعر در استفاده از واژه نشان داده میشود
بیت اول fit
چون موضوع شعر مشخص هست این مناسب بودن ، تناسب ظاهری نیست بلکه عملکردی و اعتقادی میباشد
بیت دوم bellyache
شاعر از یک اصطلاح عامیانه که به قار و قور شکم هم ربط میدهند که همگام با دل درد هم هست استفاده کرده که به اصطلاح ، این سروصدا را "شکایت" شکم میگویند
آن دست دادن با قاتل(تدریجی) به اینجا میرسد که مقتول(تدریجی ما) آخرین کاری که میتواند بکند همین غـُر زدن و نهایت شکایتش ، پلیز ی هست که مرا یاد داستان آن پادشاه و مدل اعتراض مردم به صف طولانی انداخت
ـ7️⃣ـ
اینجا
( please اول )
شکل میگیرد
یک کمدی کافکایی بی‌نظیر
.
تحلیل در اینجا باید ظریف باشه
همانطور که واژه حکومت و منوکسیدکربن ، هم به صورت خاص استعاره ای هم به صورت معنای عام واژه‌ای در شعر آمده‌اند این تیکه هم در همان راستا ، دو راه موازی ایجاد میکند
پلیز اول
یعنی راهی برای خلاصی آرام آرام بدون درد ـ[منواکسیدکربن در گاراژ خانه]ـ و
پلیز دوم
التماسی برای خلاصی از کل این وضعیت تحمیل شده که آرام آرام میکـ��شد ـ[منواکسیدکربن ها در گاراژ دنیا]ـ
ـ8️⃣ـ
در نهایت
خانه و ماشین یا هرآنچه که برایش "سگ دو" میزنیم چه بیاید و چه نیاید بدست
تا وقتیکه
قلب مان زباله دانی است
شغل مان طاقت فرسا است
روح و روان و جسمان کبود است
این
زندگی نیست که در جریان است
مرگ آرام آرامی ست
که هر افتاده در آنی ، عـ🥺ـاجزانه
( please دوم )
خواهان بیرون رفتن از آن است
END
پ.ن
عنصر آگاهی ، رنج تولید میکند
مثل گاوی که "آگاه" شود این آخور و غذا برای ذبح است
خوشا آنان که آگاه نیستن به استقرار چنین حکومتی در گاراژ دنیا
.
.
.
2 notes · View notes
expressionless-fr · 8 months ago
Text
یه میلیون تومن برا ی کص عروسک بارباتوس ۱۶ سانتی.
2 notes · View notes
visitnet · 10 months ago
Text
خانه بازی کودک در شیراز
خانه بازی کودک هپی تایم در شیراز ، محیطی شاد و مفرح ، امن و سرگرم کننده برای بازی ، آموزش و نگهداری از کودکان دلبند شما فراهم کرده است. در خانه بازی ، علاوه بر بازی و سرگرمی ، اعتماد به نفس کودکان رشد می کند. همچنین باعث تقویت مهارت دوست یابی در کودک میشه. بازی در بین همسن و سال ها موجب رشد تعامل اجتماعی کودکان می شود. کلاسهای آموزشی ، وای فای و QR کد اسکن دوربین جز خدمات رایگان و ویژه شعب هپی تایم میباشد. منظور از QR code خدمتی است که هپی تایم به شما عزیزان ارائه می‌دهد که در زمان نبود شما در خانه بازی ، بتوانید از طریق گوشی همراه خود به صورت لایو ، دوربین های مجموعه را در اختیار داشته باشید و با خیال آسوده به کارهای خود در خارج از مجموعه برسید.  
ما را در اینستاگرام دنبال کنید
کلاسهای آموزشی رایگان مجموعه همه روزه از شنبه تا پنج شنبه راس ساعت ۱۷ الی ۱۹ به شرح زیر برگزار میشود: شنبه ها : کلاس آموزش کاردستی یکشنبه ها : قصه گویی با کارت تصاویر و عروسک انگشتی دوشنبه ها : شعرخوانی کودکانه سه شنبه ها : آموزش نقاشی چهارشنبه ها : آموزش مفاهیم علوم بطور غیر مستقیم همراه با بازی و ��لاقیت پنج شنبه ها : آموزش ریاضی بصورت بازی_ ریاضی حضور همه روزه گریمور صورت و دست کودکان از ساعت ۱۸ الی ۲۱ در مجموعه شعب هپی تایم شماره های تماس : 09170490622 - 09009410035 آدرس شعبه 1 هپی تایم : فرهنگیان ، میدان احمد آباد به سمت درمانگاه نرجس ، نبش بلوار ذوالفقار آدرس شعبه 2 هپی تایم : عادل آباد ، میدان شهید غلامی ، بلوار دولت غربی نبش کوچه 9
Tumblr media
vimeo
3 notes · View notes
989367638419 · 1 year ago
Text
خرید انواع عروسک های اورجینال پولیشی
انواع عروسک های خرسی و عروسک های اورجینال خارجی
3 notes · View notes
sayron · 1 year ago
Text
سیما (۴)
لب های گرمش به گوشم نزدیک شد جوری که بازدم نفس هاش به لاله گوشم میخورد. یهو لاله گوشم خیس شد! زبون نرم و لطیف و خیسش روی لاله گوشم مالیده میشد چیزی نگذشت که نرمی لبهاش رو هم حس کرد. لاله گوشم کاملا لای لبهاش بود و زبونش لاله و ناحیه قزروفی پشت گوشمو میلیسید! با صدای گوشنواز و نازکش توی گوشم آه میکشید. به پهلو خوابیده بودم و در احاطه و اختیار کاملش بودم. بازو های قطور و عضلانیش رو دورم محکمتر کرد و منو بیشتر به سینه های بزرگ و عضلانی و هشت پک تنومندش میسایید. دست چپش رو حرکت داد و گذاشت روی کیر و خایه هام و در حالی که کیرمو میمالید، باسنم رو سفت به کص خودش فشار میداد. صدای آه و ناله های ریزش توی گوشم بیشتر و ممتد تر میشد. با ولع گوشمو میخورد. مژه های بلندشم به موهام و سرم میخورد. حرارتش بیشتر و بیشتر میشد. من خوابم میومد و نای باز کردن چشممو نداشتم ولی سیما برام راس کرده بود و اگه اون چیزی رو اراده کنه اتفاق می‌افته. پاهام در احاطه کامل عضلات چهارسر حجیمش بود. آخه قطر هرکدوم از رونهاش از قطر کمر من بیشتره! محدوده لیسیدن رو به گردنم و بنا گوشم گسترش داد. حالا عضلات سخت و قدرتمند گردن و کوله هاش رو هم روی گردن و شونه هام حس میکردم. با صدای قشنگش یجوری توی گوشم ناله میکرد که منم راست کردم. با دستی که زیر خایه هام گذاشته بود کونمو به صورت دورانی به کصش میمالید. با اون دستی که زیر پهلوم داشت سینه هامو ماساژ میداد. منم کاملا تحریک شده بودم. توی گوشم گفت:« اووووووم... مموشی کردنی من، بیدار نمیشی عسل خوشمزه؟... اووووووووووم... میخوام عسلم رو بمالم به کصم...» من آهی کشیدم و گفتم:« خدای زیبای من... نهایت آرزوی هر عسلی مالیده شدن به کص و واژن شماس...» اینو که گفتم یهو حرارتش چند برابر شد و با لبهای قلوه از و نرم و داغش یه بوسه آبدار به بنا گوشم کرد و منو مثل عروسک چرخوند و اومد روم. با دستهای قدرتمندش پاهام رو به حالت ساعت ۱۰:۱۰ دقیقه باز کرد و کصشو که خیس بود و باد کرده بود رو چلوند به کیر من. انقدر کصش پر آب بود که، آبش تا مقعدم شره کرد. لبهای گرم و مرطوبشو گذاشت روی لبهام و در حین گرفتن بوسه فرانسوی از من کصش رو به ساقه کیر راست شده من میمالید. کیرم عین سوسیس هات داگی که از طول، توی نون باگت فرو میره توی شکاف کص کلوچه ای و بزرگ و نرم و خیس سیما فرو رفت. رفت و آمد چوچول درشتش رو زیر کلاهک کیرم حس میکردم. سیما با حرکت تلمبه ای کصشو به کیرم میمالید و از طرف دیگه لبهای منو میخورد. دست های ضعیف من هم در حال نوازش پهلوهای عضلانی و عضلات مورب قدامی سیما بود که پله پله و برجسته شده بودن. من که از لذت داشتم دیونه میشدم. حرارت سیما هم موید این بود که اونم در اوج لذته.
انقدر غرق لذت بودم که نفهمیدم چطور ولی کص خیس و داغ سیما کیر کلفت و بزرگ من رو با یه حرکت بلعید. سیما مچ پاهای منو در اختیار داشت و منظره ی عضلات سرشونه و دوسر بازوهاش با اون ساعدهای قطور و رگ دارش و زیربغل های هفتی افعی شکلش و سینه های گردی که از شدت حشر سفت شده بود غیر قابل وصف شده بود. مخصوصاً که سیما با اون چشمای قشنگ آبی رنگش از لابلای موهای طلاییش که توی صورتش ریخته بود خمار و غرق در حشر نگاهم میکرد و زبونش رو دور لبش میچرخوند و گاهی لبش رو گاز میگرفت. اون جوری روی کیرم تلمبه میزد که صدای شالاپ شولوپ و آه و ناله هاش فضای اتاق و خونه رو پر کرده بود. قطعاً بچه ها داشتن به همه چیز گوش میکردن، ولی این برای سیما کوچکترین اهمیتی نداره، اون دنبال لذت خودشه و بس! یدفعه تک تک عضلات سیما منقبض شد و رگهای روی شکم و پهلوهاش تا روی سینه های حجیمش از یک طرف و رگهای دستهاش تا کوله هاش و روی گردنش، از طرف دیگه منفجر شد و همراه جیغ زدن بدنش شروع کرد به لرزیدن. کصش که خیلی خیلی لزج شده بود تنگ تر شد جوری که ��نم در یه لحظه کمرم لرزید و همزمان با ارضا اون آب پر حجم من هم توی کص تنگ و خیس سیما فوران کرد. ولی سیما همچنان داشت روی کیر من تلمبه میزد. بعد از ۳۰ ثانیه لرزیدن و اورگاسم مداوم در حالی که کیرم هنوز توی کصش بود با اون هیکل عظیم الجثه و عضلانی مثل خرس افتاد روی من و با فشار دادن بیشتر کصش به بدن منو کیرم، شروع کرد به خوردن لبهای من.
این روش مورد علاقه سیما برای بیدار کردن من از خواب در صبح های جمعه ست. بعد از سکس معمولا سیما ۱۲ الی ۱۵ تا سفیده تخمه مرغ میخوره و مثل خرس میخوابه تا بدنش ریکاوری خوبی داشته باشه.
قسمت بعدی:
Tumblr media
1K notes · View notes
kor0sh · 6 months ago
Text
The best toy store in iran ? +pioio
pioio offers a wide range of toys and products for children and adults, including:
Toys: Educational toys, building toys, robotic toys, dolls, battery-operated cars, cartoon character figures, and educational toys. Kitchenware: Cookware, serving utensils, kitchen appliances, and cooking tools. Decorative Items: Paintings, sculptures, vases, candles, and other decorative items. Gifts: Gift baskets, gift sets, chocolates and sweets, perfumes and colognes, and accessories. Leather Goods: Bags, shoes, belts, and other leather products. Saffron: Pure saffron, ground saffron, and other saffron products.
Shipping and Delivery:
pioio ships across Iran and offers various delivery options, including:
Express Shipping: Delivery in 2 to 3 days.
Standard Shipping: Delivery in 4 to 7 days.
Free Shipping: For orders above a certain amount.
Customer Service:
pioio provides customer service through email, online chat, and phone. They also have a FAQ section on their website to help answer your questions.
Advantages of Shopping with pioio:
High Quality: pioio claims to offer only high-quality products from reputable brands.
Variety:pioio offers a wide range of products for you to choose from.
Competitive Prices: pioio states that they offer competitive prices for their products.
Fast Shipping: pioio offers various fast shipping options.
Good Customer Service: pioio provides customer service through multiple channels.
Disadvantages of Shopping with pioioo:
Limited Information: There is not much information available online about pioio and its history.
Limited Reviews: Currently, there are few customer reviews about pioio online.
Conclusion:
pioio might be a good option for buying toys and other products, especially if you are looking for variety, high quality, and fast service. However, due to limited information and reviews, it is advisable to do your research before purchasing from pioio.
Additional Tips:
You can shop through pioio's website or mobile app.
pioio is active on social media platforms like Instagram and Telegram.
pioio regularly offers discount codes and special offers.
I hope this information is helpful!
https://pioio.com
ماشین کنترلی پیویو ماشین فلزی پیویو عروسک پیویو اسباب بازی پیویو
Tumblr media
0 notes
tasvirezendegi-blog · 2 years ago
Link
0 notes
toyjo · 2 years ago
Link
3 مدل عروسک خرگوش دخترانه پرفروش سال 1401 در این پست وب سایت اسباب بازی جو می خواهیم به شما 3 مدل عروسک خرگوش دخترانه پرفروش سال 1401 را معرفی کنیم از مدل عروسک هایی که بچه ها خیلی دوست دارند خرگوش است. شما در این پست می توانید نظرات خریداران
0 notes
sayron · 2 months ago
Text
سلوا (۲)
سلوا منو با یه دست از زمین کند و گفت:« کاری باهات میکنم استاد شاشو... که دیگه هوس کص کردن نکنی... امشب میشی کونی من... کونی کردنیِ سلوا...» صورتم رو کوبید به زمین که از ادرارم خیس شده بود... پاش رو گذاشت روی سرم و صورتم رو فشار داد روی سرامیک و گفت:« تا قطره آخر شاشت رو باید لیس بزنی و زمینو تمیز کنی... کونی بدبخت... یالاااااا 😠 یالا حرومزاده نفله 😡 تا قطره آخرو باید بلیسی تخم سگ 🤬» من بدنم مثل بید میلرزید و راهی جز انجام کاری که سلوا میخواست نداشتم. سلوا مدام تو سر و مغزم میزد... چند دقیقه گذشت و دیگه داشت لیسیدن ادرارم تموم میشد که یدفه سلوا دست زد به کمر شلوارم و پارش کرد و چنان اسپانکی به کونم زد که از شدت درد سِر شد کونم. باهام مثل یه بزغاله رفتار میکرد... انقدر قدرتمند و ورزیده بود بدنش که من با وزن ۹۶ کیلو براش مثل بزغاله سبک بودم... یدفه با دست چپش زیر گلوم رو گرفت و چنان فشار داد که دادم در اومد و با دست راستش شلوار خیسم رو فرو کرد توی حلقم و چنان ��کی بهم زد که سرم مثل توپ پینگ پونگ چند بار زمین خورد. دنیا دور سرم تاپ میخورد... اومد نزدیک و کیر و خایه هامو گرفت و بلندم کرد... از درد میخواستم نعره بزنم ولی شلوار توی دهنم چپانده شده بود و نمیتونستم. منو مثل عروسک پرت کرد وسط نشیمن و اومد سراغم... خواستم فرار کنم که گردنم رو مثل یه بزغاله گرفت و مشتی به صورتم زد که پرت شدم و دماغم شکست! خون از دماغم فواره میزد بیرون... هنوز سرم رو بلند نکرده بودم که اومد دوباره... امونم نمیداد... حتی یه لحظه! دستامو از پشت سر گرفت و مچ هام رو به هم چسبوند و نشست روی کمرم... با فشار پاهاش دنده هام رو فشار میداد و سرم رو به زمین میکوبید... گریه میکردم... اما سلوا رحم نمیکرد. مدام با دست دیگه اش کونم رو اسپانک میکرد... کونم میسوخت فقط!
بعد از چند دقیقه منو برگردوند... شلوار رو از دهنم در آورد و چند تا مشت به صورت و پوزم کوبید که دندون هام رو لق کرد و خون از دهنم راه افتاد... دهنم مزه خون گرفته بود!... هرچی التماسش میکردم بدتر میکرد... مدام میگفت:« کص میخوای آره؟... کص میخواستی دیگه...» یدفه نشست روی صورتم و شروع کرد به چلوندن سرم بین کشاله های عضلانیش... هم داشتم خفه میشدم؛ هم سرم داشت از فشار له میشد... هرچی دست و پا میزدم فایده نداشت...
Tumblr media
یکساعت تمام فقط منو کتک زد و له کرد بدنم رو... سیاه و کبود شده بودم... فرش نشیمن پر از خون خشک شده دهن و دماغم شده بود... لباس و بدن عضلانی سلوا هم پر از خون شده بود... خایه هام رو انقدر کشیده بود که تمام کمر و زیر شکمم درد میکرد و نمیتونستم تکون بخورم... رفت توی آشپزخونه... با یه شیشه آب برگشت و نشست روی کاناپه و آب نوشید... یه چیز دیگه هم دستش بود انگار... از توی کیفش فک کنم برداشت... یه قلاده و شلاق انگار! 😱😰 با اشک ریختن التماسش میکردم... نمیتونستم از روی زمین تکون بخورم... لبخند تحقیرآمیزی روی لب های سلوا بود... بلند شد از روی کاناپه و اومد 😰😰 قلاده رو به گردنم بستم و گرفتش... منو با یه دست میکشید... انقدر قدرت داشت که کل بدن منو نیم خیز بلند کرد بود و با خودش میبرد؛ ولی من داشتم خفه میشدم!منو برد توی حمام و پرتم کرد زیر دوش... لباسهام رو پاره کرد... لباسهای خودش رو درآورد...
Tumblr media
واااااااااوووو چه بدنی 😱😰🤯 حجم عضلاتش خارج از تصور من بود... سرم رو گرفت زیر دوس آب سرد... صورت و دهنم رو شست... بعدش صورتم رو چسبوند به کص تپل و گوشتی خودش و گفت:« بخورش ضعیفه کونی!... بخورش!» نزدیک به نیم ساعت تمام زیر دوش آب سرد، کص سلوا رو میخوردم... اب از روی سینه های بزرگ و عضلانی این دختر و سیکس پکش می‌لغزید و توب دهن من جاری میشد... واااای که چقدر این کص خوشمزه بود... بعد از نیم ساعت با ناله های بلند شروع به لرزش کرد و به اورگاسم طولانی رسید... تمام مدت سر منو به کصش فشار میداد.
اما بعد از اورگاسم بازم سر منو ول نکرد... هی میگفت:« بلیسش... بخورش کونی!... بخورش استاد کونده من... بخورش استاد ضعیفه من... بخوررررش!» اومد جلو تر و لای پاهاش رو باز تر کرد جوری که من کاملا بین پاهاش قرار گرفتم... صورتم کاملا رو به بالا بود و کردنم داشت درد می‌گرفت... یدفه سلوا پاهاش رو بیشتر بست و من بین کاله های عضلانی و قدرتمندش گیر کردم... خواستم چیزی بگم که دست زد زیر مخچه ی من و دهنم رو با کصش مماس کرد... خدا خدا میکردم که اون چیزی که به ذهنم رسید درست نباشه... اما وقتی ادرار داغش توی دهنم جاری شد دیگه کار از کار گذشته بود... دنده هام داشت لای پاهاش خرد میشد..‌‌. و سلوا داشت توی دهن و معده من تخلیه میشد!
بعد از تموم شدن ادرار سر من رو کوبید به دیوار... درد از مغز سرم تا نوک انگشتان پام کشیده شد... بی جون و بی خرکت افتادم زیر دوش... دست و پاهام حس نداشت...
بعد از چند دقیقه!!!!
ادامه دارد
7 notes · View notes
notdoni · 2 days ago
Text
نت کیبورد آهنگ موی عروسک آزاد پر شاپرک آزاد به همراه آکورد
نت کیبورد آهنگ موی عروسک آزاد پر شاپرک آزاد به همراه آکورد
نت دونی , نت کیبورد , نت متوسط کیبورد , نت کیبورد سیاوش قمیشی , notdoni , نت های کیبورد سیاوش قمیشی , نت های کیبورد , کیبورد , سیاوش قمیشی , نت سیاوش قمیشی , نت های سیاوش قمیشی , نت های گروه نت دونی , نت های متوسط کیبورد , نت کیبورد متوسط
پیش نمایش نت کیبورد آهنگ موی عروسک آزاد پر شاپرک آزاد به همراه آکورد
Tumblr media
نت کیبورد آهنگ موی عروسک آزاد پر شاپرک آزاد به همراه آکورد
دانلود نت کیبورد آهنگ موی عروسک آزاد پر شاپرک آزاد به همراه آکورد
خرید نت کیبورد آهنگ موی عروسک آزاد پر شاپرک آزاد به همراه آکورد
جهت خرید نت کیبورد آهنگ موی عروسک آزاد پر شاپرک آزاد به همراه آکورد روی لینک زیر کلیک کنید
نت کیبورد آهنگ موی عروسک آزاد پر شاپرک آزاد به همراه آکورد
نت آهنگ آزاد از لیلا فروهر که یکی از آهنگ های آلبوم قصه تو قصه من میباشد
نت کیبورد آهنگ آزاد از لیلا فروهر
آهنگساز » سیاوش قمیشی
تنظیم نت کیبورد » گروه نت دونی
متن آهنگ آزاد از لیلا فروهر
موی عروسک آزاد پر شاپرک آزاد گوشواره های گیلاس از پشت عینک آزاد لحظه تردید آزاد آواز تبعید آزاد از چلستون و بیستون تا تخت جمشید آزاد دوباره و دوباره رویای نیمه کاره اما چه فایده داره رویای نیمه کاره
نت اهنگ ازاد ازنت دونی
پیرهن گلدار آزاد خنده بسیار آزاد گیس بافته چل گیس چون سیم گیتار آزاد زنگ نقاشی آزاد هرجور که باشی آزاد بر کاغذ و بر دیوار هر چی نوشتی آزاد دوباره و دوباره رویای نیمه کاره اما چه فایده داره رویای نیمه کاره
نت کیبورد آهنگ ازاد از لیلا فروهر
کلمات کلیدی : نت دونی , نت کیبورد , نت متوسط کیبورد , نت کیبورد سیاوش قمیشی , notdoni , نت های کیبورد سیاوش قمیشی , نت های کیبورد , کیبورد , سیاوش قمیشی , نت سیاوش قمیشی , نت های سیاوش قمیشی , نت های گروه نت دونی , نت های متوسط کیبورد , نت کیبورد متوسط
0 notes
fullsteelfoodmachine · 1 month ago
Video
youtube
قیمت دستگاه الیاف پرکن عروسک
Click on the link below to see the price list of the jacket filling machine and more descriptions and videos: http://www.B2n.ir/fiber-machine Uniformly straightening the fibers Using fibers with different grades and different colors Long service life of the device and preventing the mechanical parts of the device from being damaged uniform speed of the blade (uniformity of fibers) Silent and vibration-free device
09133007307 http://www.fullsteel.ir
0 notes