#روز اول ماه رجب
Explore tagged Tumblr posts
Text
ممنوع شدن خرید ملک در ترکیه و اخذ اقامت برای ایرانیها
با افزایش تورم در ایران و کاهش ارززش ریال، خصوصاً بعد از سال 97، ایرانیان به خرید ملک در ترکیه و سرمایهگذاری در آن کشور رو آوردند تا هم ارزش ��ولشان را حفظ کنند و هم از مزایای خرید ملک، ازجمله اقامت و دریافت شهروندی و پاسپورت ترک برخوردار شوند. اما با بالا گرفتن رقابتهای انتخاباتی در ترکیه، یکی از نامزدهای رقیب رئیس جمهور فعلی ترکیه، از سیاستهای او در زمینه سادگی خرید ملک در ترکیه برای خارجیها انتقاد کرده و وعده داده در صورت پیروزی در انتخابات، خرید ملک برای خارجیها و ازجمله ایرانیها را ممنوع خواهد کرد. این وعده چقدر عملی است و قابلیت اجرا دارد؟
فهرست سرتیتر مطالب در مقاله: ممنوع شدن خرید ملک در ترکیه و اخذ اقامت برای ایرانیها
بررسی دلایل و احتمالات ممنوعیت خرید ملک در ترکیه برای ایرانیها
تجارت نیوز، 11 اردیبهشت 1402 با نزدیکی به موعد انتخابات ریاستجمهوری در ترکیه; یکی از نامزدهای اصلی این انتخابات در تشریح وعدههای خود برای حل مشکل مسکن در ترکیه; اعلام کرده است که اگر پیروز شود; تا زمانی که مشکل مسکن مردم ترکیه حل نشود; از فروش مسکن به خارجیها جلوگیری میکند. این در حالی است که اکنون ایرانیها از اصلیترین خریداران ملک در ترکیه هستند. عامل اصلی افزایش قیمت مسکن در ترکیه در کنار عوامل کلان و بینالمللی که میتواند بر نابسامانی بازار مسکن کشورها موثر باشد; همواره عواملی محلی نیز در این امر دخیل هستند. روزنامه جمهوریت ترکیه، چند روز پیش اجرای سیاستهای رجب طیب اردوغان; اخذ تابعیت و اقامت اتباع خارجی در ترکیه در قبال خرید و یا اجاره را عاملی مهم برای افزایش قیمت خرید و اجاره مسکن در مدت اخیر دانسته بود. بررسی بازار مسکن ۷۰ کشور دنیا در سال گذشته میلادی (۲۰۲۲) هم نشان میدهد ترکیه با ۱۸۹ درصد صدرنشین تورم مسکن بوده است. گفتنی است در جهت اجرای سیاست جذب سرمایه خارجی ترکیه که از آن نام برده شد; هر تبعه خارجی میتواند با خرید مسکن به قیمت ۷۵ هزار دلار مجوز اقامت نامحدود; و با خرید خانه به قیمت ۴۰۰ هزار دلار تابعیت و شهروندی ترکیه را اخذ کند. این عامل دلیلی بوده است که اتباع کشورهای مختلف; بهویژه در همسایگی ترکیه; برای خرید خانه در این کشور اقدام کنند. با ادامه این روند در سالهای اخیر; علاوه بر موضوع افزایش قیمت، تعادل جمعیتی هم در برخی محلات شهرهای ترکیه بر هم خورده; و نارضایتی مردم محلی را نیز در پی داشته است. تسهیل اخذ تابعیت; امکان خرید مسکن و قانونی شدن اقامت طولانیمدت بیش از سه ماه; ازجمله سیاستهای مورد انتقاد جریان مخالف اردوغان در سالهای اخیر بوده است. آمار ۱۰ ساله خرید ملک در ترکیه براساس آخرین آمارهایی که از ۱۰ سال گذشته منتشر شده است; استانبول با فروش ۱۳�� هزار و ۸۴۰ واحد مسکونی در رتبه اول فروش مسکن به خارجیها; و آنتالیا با فروش ۹۰ هزار و ۲۶۶ واحد مسکونی در رتبه دوم قرار گرفته است. گزارش اسپوتنیک حاکی است عراقیها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳ با خرید ۴۹ هزار و ۱۱۳ واحد در رتبه اول; روسها با خرید ۳۸ هزار و ۴۶۵ واحد مسکونی در رتبه دوم; و ایرانیها با خرید ۳۸ هزار و ۱۸۷ واحد مسکونی در جایگاه سوم خریداران خارجی مسکن قرار گرفتهاند. علاقه ایرانیان به خرید ملک در ترکیه همراه با بحرانهای اقتصادی ایران در سالهای گذشته و بروز نااطمینانی در بازارهای مالی; طی سالهای اخیر تعداد زیادی از ایرانیها اقدام به خرید مسکن در ترکیه کردهاند; تا بتوانند از این طریق سرمایه خود را امن نگه دارند یا اقامت دریافت کنند. اکنون نیز با مصوبههای جدید و مالیاتهایی که برای بازار مسکن اعمال شده است; بعید نیست که روند خروج سرمایه داخلی و خرید ملک در کشورهایی مثل ترکیه و قبرس فزونی بگیرد. در ترکیه آپارتمان بخریم یا نه؟ یک کارشناس بازار مسکن پیش از این درخصوص سرمایهگذاری ملک در ترکیه گفته بود: «نمیتوان مردم را به سرمایهگذاری در کشور ترکیه دعوت کرد; زیرا به هر حال سرمایهای داخلی در حال خروج است. ولی متاسفانه اکنون وضعیت اقتصادی ایران به گونهای است که مردم اگر در زمینهای سرمایهگذاری کنند که با دلار ارزش آن تعیین شود; برای آنها سودآور خواهد بود. اما باید گفت چه در ترکیه و چه در کشور ما شرایط به این شکل ادامه نخواهد داشت. زیرا اگر به لحاظ اقتصادی تعادلی نسبی ایجاد شود و ارزش ریال ارتقا پیدا کند; دیگر سرمایهگذای در ترکیه نمیتواند توصیه شود. در حال حاضر ترکیه نیز حتی اگر وضعیت اقتصادی آن بدتر از ایران نباشد; به لحاظ اقتصادی التهاباتی دارد.» بیشتر بخوانید: بهترین مناطق استانبول برای خرید خانه و سرمایهگذاری کجاست؟ «از طرف دیگر براساس قوانین ترکیه یک سرمایهگذار ایرانی نمیتواند از غیر ترک ملک خریداری کند و یا آن را بفروشد. بنابراین میزان نقدشوندگی تا حد زیادی پایین میآید; و ممکن است فرد مجبور شود ملک خود را پایینتر از ارزش حقیقی آن بفروشد. از سوی دیگر با کاهش قیمت دلار در کشور در آینده نیز ممکن است این افراد متضرر شوند. به همین دلیل خرید ملک در ترکیه برای سرمایهگذاری کوتاهمدت برای کسب سود توصیه نمیشود.»
حالا این سوال مطرح است که اگر وعدههای نامزد انتخابات ریاستجمهوری ترکیه عملی و فروش ملک به خارجیها در این کشور ممنوع شود، مقصد بعدی سرمایههای فراری از اقتصاد ایران، کجا خواهد بود؟ اقتصاد نیوز، 11 اردیبهشت 1402 انتخابات همزمان ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه در روز ۱۴ ماه می ۲۰۲۳ (۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲) برگزار خواهد شد; و برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری این کشور; رجب طیب اردوغان از سوی ائتلاف جمهور; کمال قلیچداراوغلو از سوی ائتلاف ملت; محرم اینجه از سوی حزب مملکت و سینان اوغان از سوی ائتلاف آتا در حال رقابت هستند. روزنامه جمهوریت ترکیه چند روز پیش اعلام کرد که اجرای سیاستهای رجب طیب اردوغان; اخذ تابعیت و اقامت اتباع خارجی در ترکیه در قبال خرید و یا اجازه خانه; موجب شده است که قیمت خرید و اجاره مسکن به شدت افزایش یابد. بنا به گزارش این روزنامه، اتباع خارجی طی ۱۰ سال گذشته ۳۵۷ هزار و ۳۴۳ خانه در ترکیه خریدهاند; و همین امر سبب افزایش اجاره بها و قیمت خانه در این کشور شده است. قلیچداراوغلو بار دیگر با تاکید بر بازگرداندن کلیه پناهجویان ساکن در ترکیه به کشورشان در مدت دو سال اضافه کرد: برای تثبیت قیمت مسکن در ترکیه; اهمیتی نمیدهم که برنامههایم را تبعیضآمیز یا نژادپرستانه بدانند. وی اردوغان را به اتخاذ سیاستهای اشتباه سرمایهداری متهم کرد; و افزایش بی رویه اجاره بها و قیمت مسکن در ترکیه را نتیجه اقدامات وی دانست; و گفت: طی یک سال گذشته نرخ اجاره بها در ترکیه ۱۹۷ درصد افزایش یافته است. در حالی که حداقل دستمزد ۸۵۰۰ لیر تعیین شده; متوسط اجاره خانه ۷۴۰۰ لیر است. بیشتر بخوانید: افزایش 150 درصدی اجاره ؛ بهارِ سخت اجارهنشینها در سال 1402 تبعات سیاست درهای باز در دولت اردوغان حضور اتباع خارجی در ترکیه با اجرای سیاست درهای باز اردوغان در دو دهه گذاشته دنبال شده; و بر همین اساس، ترکیه به محل اسکان; زندگی و مهاجرت دوباره اتباع دیگر کشورها تبدیل شده. همین امر سبب انتقاد مخالفان سیاسی دولت این کشور شده است. دولت اردوغان در دو دهه گذشته; سیاست سفر اتباع خارجی به کشور خود را تا آنجا تسهیل کرد که اکنون اتباع کشورهای گرجستان و اوکراین بدون اخذ ویزا و حتی داشتن گذرنامه; تنها با نشان دادن کارت ملی کشور خود میتوانند از مرزهای زمینی و هوایی وارد ترکیه شوند. فراهم کردن زمینه اخذ تابعیت و امکان خرید مسکن; و نیز قانونی شدن اقامت طولانی مدت بیش از سه ماه; ازجمله سیاستهای مورد انتقاد جریان مخالف اردوغان در سالهای اخیر بوده است. به طوری که منتقدان معتقدند که این سیاست موجب برهم خوردن تعادل جمعیتی در برخی استانها; و تعدادی از محلات شهرهای این کشور شده است. خبرگزاری پانا، 20 اردیبهشت 1402 قیمت مسکن در ترکیه طی چهار سال گذشته حداقل ۵/ ۷برابر شده و در یکسال اخیر; ۱۲۲ درصد جهش کرده است. هزینه اجارهنشینی نیز در شهرهای بزرگ نسبت به پارسال ۳ برابر شده است. وعده انتخاباتی کلیچداراوغلو; «تامین مسکن ارزان با اعمال ممنوعیت فروش ملک به خارجیها» است; طرحی که بهخاطر تشخیص غلط ریشه بحران مسکن; نه تنها ارتباط معناداری با محرکهای تورم ملکی برقرار نخواهد کرد; که اجرای آن باعث کاهش عرضه، تخریب انگیزه ساختمانسازها; و افت عرضه خانه اجارهای میشود. بیشتر بخوانید: مقایسه دقیق قیمت خانه در مناطق مختلف تهران برای خرید و اجاره وزن خریداران خارجی در معاملات مسکن ترکیه، ۴ درصد است; که تا قبل از «سقوط لیر در برابر دلار» 1 درصد بود. بررسیها نشان میدهد ثبات و آرامشبخشی به بازار مسکن از مسیری غیر از طرحهای توخالی قابل دسترس است. اردوغان نیز در جریان دوئل انتخاباتی از اجرای سیاستهای عوامگرایانه هراسی ندارد. رئیسجمهور ترکیه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری این کشور حقوق کارمندان دولتی را ۴۵ درصد افزایش داد. این در حالی است که این کشور هنوز درگیر تورم بالاست و این تصمیم; عوارض تورمی دارد. چاره کنترل تورم در ترکیه چیست؟ کمال کلیچدار اوغلو; رقیب رجب طیب اردوغان; رئیسجمهور فعلی ترکیه; در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری کشور ترکیه; برای حل مشکل تورم مسکن و تورم اجاره در این کشور; از یک طرح تحت عنوان «اجاره» رونمایی مجاز کرده; که براساس آن میخواهد مشکل اجارهنشینها را با اعمال ممنوعیت خرید خارجی ملک در این بازار حل کند. عیار این وعده بزرگ چقدر است؟ تجربه رقابتهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری در کشورهای مختلف نشان میدهد کاندیداها برای تقویت پایگاه رای خود; مستقیم سراغ «گرانترین کالای مصرفی خانوارها»; یعنی مسکن میروند; و در همان شروع کمپینهای انتخاباتی; طرحهای رنگ و لعابدار همچون ساخت چند میلیون خانه; حل مشکل مسکن; حل مساله اجارهبها و... را به جامعه وعده میدهند.
اکنون کارزار انتخاباتی ترکیه; جدیدترین این طرحها را به نمایش گذاشته است. کلیچدار اوغلو; رقیب اردوغان; اخیرا در توییتر از طرح «اجاره» برای حل مساله مسکن شهروندان ترکیه نوشت. این طرح هیچ جزئیاتی ندارد; اما یک محور کلان دارد و آن «برنامه کلیچدار اوغلو برای توقف فروش خانه و آپارتمان به سرمایهگذاران خارجی» است. کلیچدار اوغلو معتقد است «کاهش نرخ مالکیت شهروندان ترکیه از بالای ۷۰درصد به حدود ۵۵ درصد» از یکسو; و «تورم نزدیک به ۲۰۰ درصدی اجاره; که باعث افزایش سهم هزینه اجارهبها به ۷۰درصد کل هزینههای زندگی ماهانه ترکها شده است» از سوی دیگر; ریشه در «خریدهای خارجی ملک در ترکیه» دارد. بیشتر بخوانید: مالیات 60 درصدی معاملات مسکن ؛ احتکار و ورود سرمایهگذاران به بورس براساس این تحلیل; اگر سرمایهگذاری خارجی در بازار مسکن ترکیه متوقف شود; مشکل هزینههای بالای تامین مسکن در این کشور حل و فصل خواهد شد. اما در واقعیت اقتصاد مسکن ترکیه، این رابطه تا چه حد واقعی است؟ سراب مقابل کلیچدار اوغلو بررسیها از اوضاع اقتصادی و بازار مسکن ترکیه نشان میدهد آنچه نامزد انتخابات ریاستجمهوری ترکیه بهعنوان عامل اصلی تورم اجاره مسکن در این کشور میبیند; سراب است. ریشه تورم مسکن و رشد شدید اجارهبها; با مجموعه سیاستهای اقتصادی و عوامل بالابرنده تورم عمومی در این کشور ارتباط دارد; که مهمترین آنها سرکوب چندساله نرخ بهره در قالب سیاست انبساطی بوده است. این در حالی است که طبق توصیههای مکرر کارشناسان اقتصادی; دولت ترکیه طی دستکم دو سال گذشته میتوانست برای مهار روند فزاینده تورم عمومی; با به رسمیت شناختن استقلال بانک مرکزی; اجازه دهد نرخ بهره افزایش یابد. اما درست عکس این را عمل کرد. از آنجا که هزینه خرید مسکن و یا اجاره آن، جزو اقلام بزرگ و اساسی در سبد هزینه خانوارها به شمار میرود; تورم عمومی بالا به معنای رشد شدید هزینه مسکن است. ضمن آن که صاحبخانهها معمولا تغییرات سالانه اجارهبهای دریافتی را براساس رشد سالانه هزینههای زندگیشان تعیین و اعمال میکنند; که البته تورم مسکن در سالهایی که به سطوح نامتعارف میرسد; خود عاملی برای رشد بیشتر تورم اجاره میشود. بیشتر بخوانید: سرنوشت قیمت دلار و مسکن در سال 1402 چه خواهد بود؟ روایت واقعی از «خارجیها در مسکن ترکیه» سهم خریدهای خارجی در بازار مسکن ترکیه چه میزان است; و آیا میزان آن تاثیری بر روند بازار دارد یا خیر؟ ��ررسیها از دادههای رسمی بخش مسکن و ساختمان در سایت اطلاعرسانی مرکز آمار ترکیه نشان میدهد «سهم خرید ملک توسط سرمایهگذاران خارجی از کل معاملات سالانه خرید مسکن در ترکیه، 4 درصد است.» این سهم طی دو سه سال اخیر در همین سطح بوده است; که البته در دوره طولانی مدت قبل از این; یعنی سالهایی که تورم ترکیه صعودی و ارزش لیر در برابر دلار نزولی نشده بود; 1 درصد بود. معنا و مفهوم «وزن 4 درصدی خریدهای خارجی در بازار مسکن ترکیه در دوره تورمی اخیر و وزن یک درصدی در دوره قبل از تورم بالا»; آن است که شرایط اقتصادی این کشور در سالهای اخیر از بابت سقوط لیر در برابر دلار، آنقدر برای گروهی از شهروند��ن کشورهای دیگر جذاب شد که به واسطه افزایش حجم خرید ملک در ترکیه از سوی آنها، سهم یک درصدی به 4 درصد افزایش یافت. البته در کنار سقوط لیر ترکیه، پارامترهایی همچون جذابیت بازار توریستی ترکیه و شاید از آن مهمتر، اوضاع اقتصادی و سیاسی یکسری از کشورها، شرایط را برای افزایش سرمایهگذاری خارجی در بازار مسکن فراهمتر کرد.
یکی از مشتریان عمده بازار مسکن ترکیه، ایرانیها هستند. ایرانیها تا پیشاز سالهای عصر جهش قیمتها (سه، چهار سال گذشته); عمدتا با هدف توریستی در ترکیه ملک میخریدند; اما از سال 97 به بعد، به واسطه ریسکهایی که بر کاهش ارزش ریال در برابر دلار اثر گذاشت و باعث جهش قیمت در بازارهای دارایی و تورم عمومی بالا شد; بازار مسکن ترکیه شاهد افزایش حضور ایرانیها بود. در سالهای قبل از 2018، ماهانه حدود 400 تا 500 واحد مسکونی در ترکیه توسط ایرانیها خریداری میشد; اما از آن سال تا 2022، این رقم تا 1000 واحد در ماه در مقاطعی افزایش پیدا کرد. بیشتر بخوانید: ثبت رایگان آگهی فروش ملک توسط مشاور املاک در وبسایت آریا مرز ریسک وعده کلیچدار اوغلو اگر واقعا خرید خارجی ملک در ترکیه متوقف شود; بازار گردشگری این کشور نه فقط از سمت خریداران بزرگ (مثل روسها، ایرانیها، عراقیها، اوکراینیها و...) با کاهش تقاضا و گردشگر و سرمایهگذار روبهرو میشود; که بخش زیادی از درآمد ترکیه آسیب میبیند. به نظر میرسد در صورتی که وعده کمال کلیچدار اوغلو بخواهد روی میز سیاستگذاری بیاید; مسوولان اقتصادی این کشور نسبت به آن موضعگیری کنند و از او بخواهند «طرح پخته برای حل مساله مسکن» ارائه کند.
خرید ملک در ترکیه :جمعبندی و نتیجهگیری
آینده بازار مسکن ترکیه در دو سناریو قابل پیشبینی است. در سناریوی اول، چنانچه «کلید حل مساله تورم مسکن» در دولت بعدی پیدا شود و علت تورم مسکن و تورم اجاره بالا درست تشخیص داده شود، شرایط هم برای کاهش هزینه تامین مسکن و هم برای توقف روند سقوط ارزش لیر به وجود میآید. در این صورت، از یک سو بخشی از هیجان خرید خارجی ملک کاهش پیدا میکند و سهم این خریدها از 4درصد به سمت یکدرصد کل معاملات مسکن ترکیه شروع به حرکت کاهشی میکند و از سوی دیگر، مشکل مسکن در این کشور برای شهروندان ترک به سمت حل شدن خواهد رفت. اما در سناریوی دوم، همین شرایط دو سه سال اخیر میتواند ادامه پیدا کند. اما اوضاع برای ایرانیهای متقاضی سرمایهگذاری مسکن در ترکیه چگونه خواهد شد؟ تحتتاثیر کاهش ارزش ریال در برابر دلار، سقوط ارزش لیر و همچنین تورم مسکن ترکیه، سرمایهگذاران در یکسال اخیر توانستهاند عایدی قابلتوجهی بهدست بیاورند. در این یکسال، سرمایه خریداران ایرانی ملک در ترکیه بر اساس ارزش دلاری، بیش از 3 برابر شده است. در چهار سال اخیر نیز این رقم 27 برابر شده است. این در حالی است که تورم مسکن در کشورمان تا این حد نبوده است. سیاستگذار اقتصادی در کشورمان باید برای جلوگیری از خروج سرمایه به سمت بازار املاک ترکیه، تدبیر کند و با مهار محرکهای اقتصادی و غیراقتصادی که باعث این خروج شده است، بار دیگر شرایط سرمایهگذاری مولد در اقتصاد ایران را احیا کند. مشخص است که خریداران خارجی در بازار مسکن ترکیه، در زمان خرید و حتی در زمان فروش ملک، مشمول هزینههایی از جمله یکسری مالیات تحت عنوان مالیات خرید، مالیات تمبر، مالیات سالانه و مالیات بر عایدی سرمایه میشوند و آنطور که گفته میشود، فروش ملک به آن راحتی زمان خرید نیست. اما اوضاع در این سالها به گونهای بوده که باعث خروج سرمایه شده است. حتی اگر عنوان شود خرید 400 فقره واحد مسکونی از سوی ایرانیها در ماه در کشور ترکیه، برای اقتصاد ایران رقمی نیست، باز هم این واقعیت مقابل آن مطرح میشود که اگر شرایط برای سرمایهگذاری در کشورمان به اندازه کافی مهیا باشد، نه تنها همین میزان خریدها در کشور همسایه کاهش پیدا میکند که حتی شرایط میتواند معکوس شود و سرمایههای خارجی وارد فعالیتهای مولد در کشورمان شود. در غیراینصورت، یک روز، دبی مقصد خرید ملکی ایرانیها میشود، یک روز ترکیه، یک روز قبرس و.... Read the full article
0 notes
Photo
اعمال مخصوص ماه رجب و فضیلت این ماه اعمال مخصوص ماه رجب و فضیلت این ماه ماه رجب است و مناجات و فضیلت های بسیار این ماه.این ماه پر خیر و برکت که مناسبت های شادی بسیاری در این ماه وجود دارد اعمالی نیز دارد که فضیلت های بسیاری دارد و همچنین می تواند به عنوان پلی باشد تا شما را به خدا متصل کند و صدای شما را در این ماه به خداوند بزرگ و بخشنده برساند. روایت است کسى که در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و پس از اتمام ذکر، دستها را بلند کند و بگوید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ» اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به برکت ماه رجب، آتش او را مس نکند. ماه رجب شرافت و فضیلت زیادی دارند و در فضائل آن روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت شده که:« ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمیرسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه دارد موجب خشنودى خدای بزرگ میگردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته شود. از حضرت صادق علیه السلام روایت است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود که: «ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" میگویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته میشود. پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ». و ابن بابویه به سند معتبر از سالم روایت کرده است: به خدمت حضرت صادق علیه السلام در اواخر ماه رجب که چند روز از آن مانده بود رفتم. چون نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد، فرمود که آیا در این ماه روزه گرفتهاى؟ گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا. فرمود که آنقدر ثواب از تو فوت شده است که قدر آن را به غیر خدا کسى نمیداند به درستى که این ماهى است که خدا آن را بر ماههاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و براى روزه داشتن آن گرامى داشتن را بر خود واجب گردانیده است. پس گفتم یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزهداران آن نائل میگردم؟ فرمود:: اى سالم هر که یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر که دو روز از آخر این ماه روزه دارد بر صراط به آسانى بگذرد و هر که سه روز از آخر این ماه را روزه دارد ایمن شود از ترس بزرگ روز قیامت و از شدتها و هولهاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا کنند؛ و بدان که از براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده که اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ. اعمال مشترک ماه مبارک رجب اینها اعمالی است که انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است: در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که روایت شده امام زین العابدین علیه السلام در حجر در غره خواندند، خوانده شود: «یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ.» دعایی را که از حضرت صادق علیه السلام روایت شده، خوانده شود: «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ» از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که در ماه رجب این خوانده شود: «اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَاا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى ف. َقْرِى وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِى وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِى یَا قَوِىُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.» قابل توجه است که ادعیه دیگری نیز برای این ماه عزیز ذکر شده است که میتوانید به مفاتیح الجنان مبحث اعمال ماه رجب رجوع نمایید. از حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله روایت شده که: هر کس در ماه رجب صد مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و کسى که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید. از نبی مکرم اسلام روایت است: کسى که در ماه رجب هزار مرتبه «لا إِلَهَ إِلا اللهُ» بگوید خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه عطا کند و براى او صد شهر در بهشت بنا فرماید. روایت است کسى که در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و پس از اتمام ذکر، دستها را بلند کند و بگوید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ» اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به برکت ماه رجب، آتش او را مس نکند. در کل این ماه هزار مرتبه ذکر: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ» گفته شود؛ تا خداوند رحمان او را بیامرزد. سید بن طاووس در اقبال از حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله فضیلت بسیاری براى خواندن سوره قل هو الله أحد نقل کرده است که ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در این ماه تلاوت شود؛ و نیز روایت کرده که هر کس در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره قل هو الله أحد را بخواند براى او در قیامت نورى شود که او را به بهشت رهنمون میشود. سید بن طاووس از حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت کرده که: هر کس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و آیة الکرسى هفت مرتبه و قل هو الله أحد پنج مرتبه بخواند، و سپس ده مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» حق تعالى براى او از روزى که این نماز را گزارده تا روزى که بمیرد هر روزى هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیهای که خوانده شهرى در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضى شود. سه روز از این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه گرفته شود. زیرا که روایت شده هر کس در یکى از ماههاى حرام، این سه روز را روزه بدارد حق تعالى براى او ثواب نهصد سال عبادت بنویسد. از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت است که: هر کس در یک شب از شبهاى ماه رجب ده رکعت نماز به این نحو که در هر رکعت حمد و قل یا ایها الکافرون یک مرتبه و توحید سه مرتبه بخواند، خداوند گناهان او را میآمرزد. اعمال شب و روز اول ماه رجب شب اول این شب، شب شریفى است و در آن چند عمل وارد شده است. وقتی هلال ماه دیده شد فرد بگوید: اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّى وَ رَبُّکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛ و از حضرت رسول صلى الله علیه و آله منقول است که، چون هلال رجبب را مى دید مى گفت: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِى رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ. غسل حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هاند: هر کس ماه رجب را درک کند و اول و وسط و آخر آن ماه را غسل نماید، از گناهان خود پاکک میشود مانند روزى که از مادر متولد شده است. زیارت امام حسین علیه السلام بعد از نماز مغرب بیست رکعت، یعنی ۱۰۰ نماز دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد. بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز گزارده شود بدین نحو: در رکعت اول حمد و ألم نشرح یک مرتبه و توحید سه مرتبه و در رکعت دوم حمد و ألم نشرح و توحید و معوذتین خوانده شود و پس از سلام، سى مرتبهه لا إِلَهَ إِلا اللهُ بگوید و سى مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالى گناهان او را بیامرزد مانند روزى که از مادر متولد شده است. منبع:afkarnews.ir
#اعمال مخصوص ماه رجب#اعمال مخصوص ماه رجب و فضیلت این ماه#روز اول ماه رجب#غسل ماه رجب#فضیلت ماه رجب#فضیلت های ماه رجب#ماه رجب#ماه شعبان#مذهبی#نماز ماه رجب
0 notes
Photo
***غار شاپور کازرون*** غار شاپور در انتهای تنگ چوگان و در چهار کیلومتری شهر بیشاپور در شهرستان کازرون قرار دارد . در دهانهٔ این غار مجسمهٔ شاپور یکم (دومین پادشاه ساسانی) قرار گرفتهاست و به همین دلیل این غار به نام شاپور معروف شدهاست. مجسمهٔ شاپور از یک ستون چکیده غولپیکر که در این غار وجود داشته تراشیده شده و با وجود گذشت ۱۷۰۰ سال همچنان پابرجا میباشد و تنها مجسمهٔ باقیمانده از دوران باستان است که حدود ۷ متر ارتفاع دارد. در دهانه غار دو کتیبه سنگی وجود دارد که یکی از آنها ترجمه کتیبه شاپور در نقش رجب و دیگری نحوه برپاسازی مجدد مجسمه پس از ۱۰۰۰ سال و اندی در سال ۱۳۳۶ توسط ارتش را شرح میدهد. هر دو کتیبه توسط ارتش ایجاد شدهاست. در جریان حمله اعراب به ایران و تسخیر استان فارس ۲۵ اوت سال ۶۳۳ میلادی یک سردار عرب به نام نصر ابن سیار وارد غار شاپور شد و غار در آن زمان پر از آثار تاریخی و هنری ایرانیان بود. نصر دستور افکندن مجسمه شاپور از جایگاهش داد و آثار دیگر هم از آسیب و غارت در امان نماند. نصر پیشنهاد مردم محل را که در برابر دریافت مقداری زر از آنان، اجازه دهد که مجسمه را به حالت اول بازگردانند، رد کرد. درسال ۱۳۳۶ خورشیدی مجسمه شاپور اول، شاهنشاه دوم سلسله ساسانی که بیش از هزار سال بخاک افتاده بود به همت ارتشیان ایران مجدداً برپا گردید فرمان برپا ساختن مجسمه بوسیله ارتشبد دکتر بهرام آریانا رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران، به سرلشکر محمد تقی مجیدی فرمانده سپاه پنج فارس ابلاغ و پس از شش ماه تلاش شبانهروزی در ساعت هفده روز بیست و ششم بهمن ماه یکهزار و سیصد و سی و شش خورشیدی مجسمه به جای خویش استوار گشت. این تلاش تحت رهبری و نظارت مستقیم سرلشکر محمد تقی مجیدی فرمانده سپاه ۵ و توسط هفت نفر از افسران و یکنفر غیرنظامی انجام شد. نظامیانی که در این طرح شرکت داشتند عبارت بودند از: ۱ سرگرد فنی احمد بیضائی ۲ سروان پیاده کریم خرقانی ۳ ستوان یکم مهندس حسن بختیاری ۴ ستوان یکم پیاده غلامعلی آیرملو ۵ ستوان دوم مهندس جواد عمادی ده حقی ۶ ستوان دوم پیاده اصغر شکور ۷ ستوان سوم پیاده مصطفی افراسیابی ۸ غیرنظامی استاد موسی مختاری و بالغ بر دویست نفر درجه دار و سرباز و افزارمند پادگانهای شیراز و کازرون که نام آنها در دستور سپاه ۵ درج گردید. https://www.instagram.com/p/CNHeNNAHjAS/?igshid=1qz0hdk751nh6
0 notes
Photo
. احکام روزه : احکام روزه در اسلام یا صیام عملی است که انسان از اذان صبح تا اذان مغرب از چیزهایی که روزه را باطل میکند خودداری نماید. روزه از آداب مذهبی است که برای معتقدین به عنوان وسیلهای برای تقرب به خداوند، آمادگی برای مراسم مذهبی، پالایش بدن در راستای درک امور معنوی، کفّاره تخطی از مقررات مذهبی، و عزاداری برای انسان های درگذشته کاربرد دارد. زیر بنای همه این کاربرد های روزه، تمایل انسان به پدیدآوردن شرایط جسمی و روانی (اغلب از نوع زاهدانه) است که وسیلهای برای ارتباط میان بنده با خدای خود ایجاد میکنند و در نتیجه جایگاه نیازهای معنوی را اعتلاء بخشیده و خواسته های مادی را کوتاه مینمایند. افزایش اراده و کف نفس و نیز ایجاد حسّ شفقت نسبت به نیازمندان از ارزش های روزه به شمار می���آیند. روزه ماه رمضان از ستون های دین اسلام شمرده میشود و بر همه مسلمانان بالغ، عاقل و سالم واجب است در این ماه روزه بگیرند. این باور گسترده که روزه گرفتن مخصوصاً در ماه رمضان مناسبترین راه برای پاک کردن گناهان است، باعث شده قوانین روزه هنوز به شکل محکمی رعایت شود. انواع روزه روزه از یک نظر بر چهار نوع است : روزهی واجب، مثل روزهی ماه مبارک رمضان. روزهی مستحب، مثل روزهی ماه رجب و شعبان. روزهی مکروه، مثل روزهی روز عاشورا. روزهی حرام مثل روزهی عید فطر(اول ماه شوال) و قربان(دهم ماه ذیالحجه). دانلود نمایید : https://www.kasradoc.com/product/the-rules-of-fasting/ #powerpoint #Document #Kasradoc #ppt #the_rules_of_fasting #پاورپوینت #مقاله #پروژه #احکام_روزه #آیات_قرآن_در_مورد_روزه #انواع_روزه #رمضان #روزه #روزه_مستحب #شرایط_صحت_روزه #شرایط_وجوب_روزه #فواید_روزه_گرفتن #مبطلات_روزه #مضرات_روزه #مفطرات_روزه #مکروهات #نیت_روزه #روزه_حرام #روزه_مکروه #روزه_خواری #کفاره #روزه_سکوت #روزه_آب #حدیث_درمورد_روزه #چله_روزه https://www.instagram.com/p/CElGKVuj7-L/?igshid=4l7bvh72vssm
#powerpoint#document#kasradoc#ppt#the_rules_of_fasting#پاورپوینت#مقاله#پروژه#احکام_روزه#آیات_قرآن_در_مورد_روزه#انواع_روزه#رمضان#روزه#روزه_مستحب#شرایط_صحت_روزه#شرایط_وجوب_روزه#فواید_روزه_گرفتن#مبطلات_روزه#مضرات_روزه#مفطرات_روزه#مکروهات#نیت_روزه#روزه_حرام#روزه_مکروه#روزه_خواری#کفاره#روزه_سکوت#روزه_آب#حدیث_درمورد_روزه#چله_روزه
0 notes
Text
تاریخچه حمله بیگانگان به بوشهر
اینک به بررسی تاریخچه حمله بیگانگان به بوشهر میپردازیم. بوشهر در اواخر شاهد حملاتی از سوی دیگر کشور ها بود که میتوان به انگلیس هلند اعراب و... اشاره کرد. در این گزارش از سیراف خبر تاریخچه حمله بیگانگان به بوشهر را بررسی می کنیم. لطفا با دقت مطالعه کنید. بوشهر کجاست؟ در امتداد ۶۲۵ کیلومتر از ساحل خلیج فارس، استان بوشهر با ۲۷۶۵۳ کیلومتر مربع مساحت و ۷۳۷۶۱۲ نفر جمعیت (سرشماری عمومی ۱۳۷۵ ش) بین مدار ۲۷ تا ۳۰ درجه و ۱۴ تا ۱۶ دقیقه عرض شمالی و ۵۰ تا ۵۲ درجه و ۵۶ تا ۵۸ دقیقه طول شرقی در جنوب غربی ایران قرار گرفته است. مرکز استان بوشهر، شهر بوشهر است که در مدار ۲۹ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۵۵ دقیقه طول شرقی در رأس شبه جزیره ای صدفی مرجانی به شکل مثلثی مختلف الأضلاع فرو رفته در دل خلیج فارس قرار دارد. شهرستان های دشتی، دشتستان، تنگستان، ساحلی، گناوه، دیلم، دیر، کنگان و شهرهای خورموج، برازجان، دیر، کنگان، ریگ، دیلم، خارگ، سعد آباد، شبانکاره، اهرم و بوشهر از شهرهای این استان به شمار می روند. تاریخ پیدایی این منطقه برابر است با زمان پیدایی سکونت و تمدن در کناره خلیج فارس؛ تاریخ نگاران، حضور تمدن و زندگی را در این حدود به هشت هزار سال پیش از میلاد مسیح می رسانند (دکتر شیرین بیانی، هشت مقاله در زمینه تاریخ). اما اگر جنبه های اغراقی را کنار بگذاریم، تمدن عیلامی از هزاره چهارم ق.م و عصر طلایی آن ۱۲۰۰ ق. م در این منطقه درخشش داشته است. وجود معابد و آثار سکونت های پیشین در نقاط مختلف استان این قضیه را به ثبوت می رساند. نام های لیان (عیلامی) یوناخا (یونانی) مزامبريا (یونانی) بوخت اردشیر (ساسانی) البوشهر (عربی) بوشایر (انگلیسی) و بوشهر (فارسی) در زمانهای مختلف براین شهر و منطقه قرار داشته اند. وجود آثار فراوان هخامنشی، ساسانی و نیز آثار دوره اسلامی در برازجان، کوه مند، سیراف، بندر دیلم، دیر، سعد آباد، گناوه و مناطق دیگر دلیل توجه خاندان های مختلف به این سرزمین به ویژه به پهنه خلیج فارس بوده است. بوشهر در تاریخ حیات خود به دلیل قرار گرفتن در گذرگاه دریایی و مسیر دریانوردان و مهاجمان، پیوسته در معرض هجومها و اشغال های متعدد قرار گرفته است. به روایت کارنامه اردشیر بابکان، شهر بوشهر از شهرهایی است که توسط بنیانگذار سلسله ساسانی (اردشیر بابکان، جلوس ۲۲۶ م) نام گذاری و توسعه یافته است. «چونش دریا بدید، اندر یزدان سپاسداری انگارد و آنجا روستایی بوخت اردشیر نام نهاد و به آنجا آتش بهرام بردریا فرمود نشاستن.» فردوسی براساس همین نوشته، سروده است: وزین سو به دریا رسید اردشیر به یزدان چنین گفت، کای دستگیر تو کردی مرا ایمن از بدکنش که هرگز مبیناد نیکی تنش به نزدیک دریا یکی شارسان پی افکند و شد شارسان، کارسان دل شاه ز اندیشه آزاد شد سوی آذر رام خرداد شد و این شارسان یا شهرستان همان است که در کارنامه اردشیر بابکان به نام «بوخت اردشیر» یا رهایی یافته اردشیر یاد شده است» دولت های دوره اسلامی به دلایل نظامی و اقتصادی، کم و بیش به این منطقه توجه داشته اند اما عصر جدید استان یا منطقه بوشهر از زمان نادرشاه افشار (جلوس ۱۱۴۸، فوت ۱۱۶۰ ق) آغاز شده و تا امروز دگرگونی ها و افزونی و کاستی های بسیار از سر این منطقه گذشته است که نکات مختلف و جهات متفاوت و متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دینی و ابعاد گوناگون حیات انسانی در این استان را در سطور کتاب فرهنگ نامه بوشهر ملاحظه خواهید نمود. اولین خاندان حکومتی که در بوشهر و توابع به حکمرانی پرداخت، خاندان آل مذکور از طایفه ابومهیری بود که از ۱۱۱۴ش / ۱۱۵۵ق / ۱۷۳۵م و کمی قبل از جلوس نادرشاه افشار حکومت خود را آغاز کرد و در زمان نادر رسمیت یافت. شیخ ناصر، شیخ نصر (در منابع خارجی شیخ نصیر) شیخ عبدالرسول، شیخ نصر دوم و شیخ سعدان برادر شیخ نصر اول و فرزند شیخ ناصر، از فرمانروایان سرشناس این خاندان بوده اند. در زمان این خاندان، زیر و بمها، حوادث، بستن قراردادها، نزاعهای داخلی و رویدادهای بسیار در بوشهر، به وقوع پیوسته است. بیشتر این حوادث در عصر شیخ عبدالرسول و شیخ نصر دوم، روی داده است. به ویژه در زمان حکومت این دو شیخ، دو حمله سخت و وحشتناک توأم با غارت و چپاول به بوشهر صورت گرفت.(تاریخچه حمله بیگانگان به بوشهر) حمله خوانين به بوشهر در ۱۲۴۶ ق / ۱۲۱۰ش به دنبال وقوع اختلاف بین شیخ بوشهر - عبد الرسول خان - و نایب الاياله فارس - تیمورمیرزا حسام الدوله - که شرح آن بسیار مفصل است، به اشاره تیمور میرزا سه نفر از خانهای توابع بوشهر همراه با صدها تفنگچی و به حمایت از نایب الا ياله، به بوشهر حمله کردند و به مدت دو روز، تمام شهر بوشهر را غارت کردند. اموال تجار بوشهر و غیربوشهری مقیم این شهر، چپاول شد و وحشت و اضطراب، تمام شهر و اطراف را فرا گرفت. عبدالرسول که قدرت پایداری در خود ندید، به دریا گریخت و به کشتی ها پناه برد. ارگ بوشهر به تصرف نیروهای مهاجم درآمد و اموال غارت شده، تحویل تیمور میرزا داده شد. با شکایت تجار محلی و غیر محلی، فتحعلی شاه به فرمانفرما، حسینعلی میرزا والی فارس دستور داد تا در استرداد اموال تجار و مردم و مؤاخذه غارتگران تلاش کند. کوشش فرمانفرما برای استرداد به جایی نرسید، ولی توانست برای استرضای خاطر شیخ عبدالرسول، خانهای سه گانه را دستگیر کند و تحویل شیخ دهد. شیخ برای انتقام کشیدن از آنها، هرسه را زنجیر در گردن از بازار گذراند و به کشتی رسانید تا در وسط دریا آنها را غرق کند، اما یکی از آنها توانست بگریزد و دو نفر دیگر در دریا غرق شدند. عاقبت شیخ عبدالرسول نیز در هنگام بازگشت از شیراز در دالکی به تلافی قتل خانهای مزبور گرفتار شد و جان باخت (ر.ک: فارسنامه ناصری و همین کتاب، ص ۳۰۱)
تصویر قابل استناد نیست حمله اعراب به بوشهر در ۱۲۴۸ ق / ۱۲۱۲ ش اعراب طایفه عتوب بحرین و جواسم رأس الخيمه و اعراب برنجد، به حمایت از شیخ نصر دوم که می خواست جانشین پدر مقتولش - عبدالرسول خان - بشود، به بوشهر حمله کردند. در آن هنگام تنها ۶۵۰ نفر سرباز شیرازی و تفنگچی دشتستانی از بوشهر محافظت می نمودند و این شمار در برابر هزاران مهاجم عرب اندک می نمود بنابراین جنگ سختی بین دو طرف در گرفت و اعراب تمام بوشهر را به تصرف خود در آوردند. آنگاه در صدد تصرف ساختمان ارگ بر آمدند که با کشته شدن سردار سپاه آنها به شیخ عبدالله - مجبور به عقب نشینی شدند و جنگ خاتمه یافت اما خسارات و ناامنی بسیار بربوشهر تحمیل شد (ر.ک: فارسنامه ناصری). اولین حمله انگلیسی ها به بوشهر در ۱۲۵۴ ق / ۱۲۱۷ ش به دنبال طغیان حاکم هرات که جزو خاک ایران بود، محمدشاه قاجار، به هرات لشکر کشید و آنجا را محاصره نمود. دولت انگلیس که به هرات و افغانستان چشم دوخته بود، به تلافی محاصره هرات و انصراف ایران از این کار، بوشهر را مورد هجوم قرار داد و سربازان خود را در این شهر پیاده کرد. در این هنگام شهر بوشهر فقط توسط پنجاه نفر سرباز محافظت می شد (حقایق الاخبار ناصری، ص ۲۷). بنابراین، شیخ حسن آل عصفور، مجتهد بوشهری به همراهی برادرزاده اش - شیخ سلمان - و با کمک باقرخان تنگستانی و مردم بوشهر، در مقابل نیروهای متجاوز به مبارزه پرداختند و پس از جنگ و کشتاری خونین، انگلیسی ها را از بوشهر بیرون راندند. آنها به خارک رفتند و این جزیره را به تصرف خود در آوردند. این تصرف و توقف نیروهای انگلیسی در خارک، پنج سال به درازا کشید.(تاریخچه حمله بیگانگان به بوشهر) حمله فارس به بوشهر در ۱۲۶۵ ق / ۱۲۲۷ ش محمدعلی خان ناظم الملک، فرزند حاج حیدر علی خان شیرازی به پیشکاری معزالدوله بهرام میرزا در شیراز منصوب شد و حکومت مجدد شیخ نصر دوم را برای بوشهر، از معزالدوله خواستار گردید. اما شیخ نصر، پس از رسیدن به حکومت، از پرداخت مالیات به فارس، خودداری کرد. پس ناظم الملک، برادر خود میرزا مهدی خان را مأمور حمله به بوشهر و اخذ مالیات کرد. او با دو دسته سرباز و پنجاه سوار عازم بوشهر شد و پیش از رسیدن به بوشهر، محمد حسن خان ضابط برازجان را به جهت گرفتن مالیات، دستگیر و محبوس نمود. اما محمد حسن خان، به کمک اهالی برازجان، از بند نجات یافت. میرزا مهدی خان با سپاه خود عازم بوشهر شد. مجادله و محاربه بی نتیجه یک ماه ادامه یافت و سرانجام میرزا مهدی خان، دست خالی به شیراز مراجعت نمود (حقایق الاخبار ناصری، ص ۸۱).
حمله انگلیسی ها به بوشهر و قیام بوشهر دومین حمله انگلیسی ها در ۱۲۷۳ ق / ۱۲۳۶ ش در پی تحریکات دوست محمد خان، حاکم کابل در دست اندازی به قندهار و به دنبال آن به هرات، حسام السلطنه، سلطان مراد میرزا، به فرمان ناصرالدین شاه، مأمور محاصره و تسخیر هرات شد. حسام السلطنه از طریق خراسان به سوی هرات رهسپار شد و آنجا را به محاصره خود در آورد و فتح کرد. اما هنوز پیروزی او به پایان نرسیده بود که دولت انگلیس به همین بهانه، در چهارم دسامبر ۱۸۵۶ م / هفتم جمادی الثانی ۱۲۷۳ ق نیروهای خود را وارد جزیره خارک کرد و دو روز بعد یعنی شنبه ششم دسامبر ۱۸۵۶ م کشتی های انگلیسی در خور هلیله بوشهر لنگر انداختند و روز بعد نیروهای خود را پیاده کردند.تاریخچه حمله بیگانگان به بوشهر - نیروهای ایران به سرداری باقرخان تنگستانی و دو فرزندش، احمد خان و حسن خان در قلعه ریشهر و نیروهای پشتیبانی در محل تل خلعت پوشان (عمارت گلشن، بسیج فعلی در سنگی) سنگر گرفتند و جنگ در ریشهر به شدت درگرفت. در این نبرد نابرابر احمد خان تنگستانی کشته شد و حسن خان به شدت مجروح گردید و یک سردار انگلیسی و سی و هشت افسر و سرباز دیگر انگلیسی و هندی نیز کشته شدند. جنگ به نفع انگلیسی ها پایان یافت و شهر بوشهر به تصرف آنها در آمد. اشغال برازجان در پنجشنبه پنجم فوریه ۱۸۵۶ م / ۱۶ بهمن ۱۲۳۶ ش و جنگ خوشاب در همین روز به وقوع پیوست و انگلیسی ها از برازجان عقب نشینی کردند. اشغال خارک و بوشهر در فوریه ۱۸۵۷ م / رجب ۱۲۷۴ ق / اسفند ۱۲۳۶ ش به پایان رسید.
عکس بوشهر در سال ۱۲۷۳ هجری شمسی سومین حمله انگلیسی ها سومین حمله نیروهای انگلیسی به بوشهر، هم زمان با جنگ بین الملل اول و به بهانه مقابله با تحریکات مأموران و جاسوسان آلمانی در ایران و بوشهر انجام گرفت. آنها در شب جمعه ۲۶ رمضان ۱۳۳۳ ق / ۱۷ مرداد ۱۲۹۴ ش / ۸ اوت ۱۹۱۵، بوشهر را به اشغال خود در آوردند. این اشغال نیز که ۵۹ روز ادامه داشت در ۲۷ ذی قعده ۱۳۳۳ ق به پایان رسید. نبردهای مردمی نیروهای تنگستانی، دشتستانی، دشتی و بوشهری با انگلیسی ها، ظهور دلاوری ها و مبارزات و شهادت سردارانی همچون رئیسعلی دلواری (ت ۱۲۹۹ ق / ۱۲۶۰ ش، شهید ۱۳۳۳ ق / ۱۲۹۴ ش) و در پی آن شهادت شیخ حسین چاه کوتاهی، زایر خضرخان اهرمی و غضنفرالسلطنه برازجانی را به همراه داشت. افزون بر هجوم های متعدد به بوشهر در دو سده گذشته، شهرها و روستاهای تابع این استان نیز پیوسته در معرض تاخت و تاز و هجوم و غارت های خودی و بیگانه بوده اند. در فوریه ۱۷۶۵ م / جمادی الاخرى ۱۱۷۰ق امیرگونه خان افشار ارومی به فرمان کریم خان زند به قصد سرکوب میرمهنا عازم بندرریگ شد. در بین راه، سه ماه در خورموج توقف کرد (او چون فرصت باج گرفتن از مردم کشاورز اهرم و روستاهای اطراف را نداشت، چند نفر از افرادش را در آن جا گذاشته بود تا از مردم بینوا باج بگیرند کارستن نیبور، سفر نامه، ص ۱۶۹). امیرگونه خان به محض ورود به خورموج، همه ساکنان آبادی را به قلعه منتقل کرد و خانه های آنها را ویران ساخت و کلبه هایشان را سوزاند. فقط مسجد آبادی و یک امام زاده در امان ماندند. در جایی که کلبه های مردم بی چاره سوزانده شده بود، سوراخ های گود زیاد دیده می شود سردار ایرانی از این حفره ها، غلات و سایر چیزهایی که انبار شده بود، بیرون آورده بود (همان صص ۴۷ - ۴۸) در ۱۷۶۶ م / ۱۱۸۰ق زکی خان زند، برادر ناتنی کریم خان به بهانه تنبیه و سرکوب شیخ حجر، به کنگان لشکر کشید و این شهر را ویران ساخت. «به یک حمله کوه فرسای نهنگان لجه هیجا، کاخ هستی او «شیخ حجر» با خاک برابر گشته، اکثر کسان و منسوبان او و اهل کنگان عرصه نهب و اسر گشته و در خطه ش��راز به تیغ تیز رسیدند» (تاریخ گیتی گشا، ص ۱۶۸) (تاریخچه حمله بیگانگان به بوشهر) - یک بار نیز بندر کنگان به واسطه حمله وحشتناک مهاجمان یک منطقه همسایه کاملا ویران شد. جزیره خارک بارها و بارها مورد هجوم و توقف نیروهای هلندی، انگلیسی و فرانسوی قرار گرفته و بندرریگ، در زمان کریم خان زند توسط نیروهای زکی خان و امیرگونه خان غارت و ویران شده است. حمله انگلیسی ها به برازجان، همزمان با هجوم های پیاپی به بوشهر قابل تأمل است. افزون بر این، برادرکشی و خونخواهی بین خانها و رؤسای محلی در مناطق مختلف این استان در طول ۱۵۰ سال اخیر به فراوانی روی داده است. سیاحان و سفرنامه نویسان در طی دو سه قرن گذشته، شمار زیادی از جهانگردان، مسافران، مأموران سیاسی، نظامی، مذهبی از ایران با کشورهای خارجی به بندر بوشهر آمدند و در آن جا برای مدتی توقف نمودند و به دیگر نقاط ایران رفتند. برخی از این سیاحان، گذرندگان یا مأموران سیاسی کشورهای خارجی به نوشتن سفرنامه یا تدوین خاطرات دوره توقف خود در این بندر اقدام نمودند. در نتیجه اطلاعات فراوان از اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خلیج فارس و منطقه بوشهر در اختیار مشتاقان گذاشته اند. طبیعی است که همه نوشته ها و آثار این محققان و به ویژه مأموران سیاسی و نظامی آن کشورها مقرون به صحت نیست و پاره ای از مطالب آنان از شائبه غرض خالی نیستند. در عین حال مطالعه آثار برجای مانده از این گونه محققان و مأموران فاقد لطف نخواهد بود. از میان سیاحان و مأمورانی که به این بندر یا بندرریگ آمده اند و در آثار خود اطلاعاتی را در مورد این منطقه گزارش کرده اند و یا اصلا چیزی درباره بوشهر ننوشته اند از این اشخاص می توان نام برد: ژان باتیست تاورنیه جهانگرد فرانسوی ۱۶۳۹ م. بندرریگ فرانسوا پتی دلاکروا خاورشناس فرانسوی ۱۶۷۴ م. بندرریگ ژان شاردن سياح فرانسوی ۱۶۷۷ م.بندر ریگ انگلبرت کمپفر سیاح آلمانی ۱۶۸۵ م بندر ریگ کارستن نیپور سیاح آلمانی ۱۷۶۵ م بوشهر آلفونس تره زل فرانسوی ۱۸۰۸ م بوشهر اوژن فلاندن فرانسوی ۱۸۴۱ م بوشهر لویی دوبو فرانسوی قبل از ۱۸۴۱ م. بوشهر مادام دیولافوا فرانسوی ۱۸۸۱ م. بوشهر حاج سیاح ایرانی ۱۸۷۸ م بوشهر هرمان نوردن آمریکایی حسینقلی خان نظام السلطنه ایرانی جان گوردون لاریمر انگلیسی زاخاریا پرسی کاکس انگلیسی مولس ورث پرسی سایکس انگلیسی سید جمال الدین اسد آبادی ایرانی فرصت الدوله شیرازی ایرانی سدیدالسلطنه کبابی ایرانی جلال آل احمد ایرانی گوستاو نیلستروم سوئدی جرج ناتانیل کورزون انگلیسی و بسیاری دیگر از مسافران، مأموران و گذرندگان از بوشهر دیدن کرده و یادداشتهایی درباره این بندر نگاشته اند. /فرهنگ نامه بوشهر Read the full article
0 notes
Photo
. 🔷️ ترجمه دستورات آیت الحق سید علی آقا قاضی در ماه های رجب ، شعبان و رمضان | قسمت ۱ . ❖ هان ای برادران عزیز و گرامی ام آگاه باشید! متوجه و هوشیار باشید که مادر قرقگاه داخل شده ایم، وهمانگونه که درزمین های حرم باید از محرمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که درغیر حرم جرم نیست در آنجا جرم محسوب میشود،در این ماه ها که قرقگاه زمانی محسوب میشوند چنین است و باید با هوشیاری و مواظبت در آن وارد شد؛وبه همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است انسان به کعبه نزدیک می شود،دراین ماه ها هم که قرقگاه زمانی است،انسان به مقام قرب خداوند میرسد. پس چقدر نعمت های پروردگار برما بزرگ و تمام است!و اوهر گونه نعمتی رابر ما تمام نموده است! . ❖ پس حال که چنین است قبل ازهر چیز آنچه بر ما واجب و لازم است توبه است که دارای شرایط لازمه و نمازهای معلومه است ▪ و پس از توبه واجب ترین چیز برما پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تاجایی که توان وقدرت و استطاعت داریم! پس دستور توبه را در شب جمعه اول ماه رجب یا روز جمعه و یا روز یکشنبه آن انجام داده نماز توبه بخوانید؛سپس آنها را در روز یکشنبه دوم همان ماه تکرار و اعاده نمایید . ❖ سپس ملتزم شوید به مراقبه، چه مراقبه صغری (بازداشتن نفس از آنچه که خداوند بدان راضی نیست) و چه مراقبه کبری (نگاه داشتن دل از آنچه محبوب نمی پسندد) و نیز خود را وادار به محاسبه (حساب کشیدن از نفس) و معاتبه (سرزنش نمودن در صورت لغزش) و معاقبه (تنبیه نمودن نفس در صورت ارتکاب خلاف) به آن چیزی که شایسته و سزاوار است نمایید.پس به راستی که هرکس که در صدد متذکر شدن به ذکر حق ودر مقام خشیت از ذات اقدس حضرت حق متعال بوده باشد میتواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذکر گردد . | #ادامه_دارد | . ____________ . ▪ کیفیت دستور العمل توبه: در روز یک شنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گزارد ،در هر رکعت حمد بک مرتبه ،و توحید سه مرتبه ، و معوذتین (ناس و فلق) یک مرتبه، پس استغفار کند هفتاد مرتبه و ختم کند استغفار را به " لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم " پس بگوید: " یاعزیز و یاغفار ، اغفر ذنوبی و ذنوب جمیع المومنین و المومنات، فانه لایغفر الذنوب الا انت" فقیر گوید:ظاهر آنست که این استغفار و دعارا بعد از نماز بجا آورد! . ���� منبع: مهرتابناک، ج۱،ص۲۲۶ . #سیره_صالحان #سید_علی_قاضی #سیدعلی_قاضی #سیدعلی_قاضی_طباطبایی #مرحوم_قاضی #آیت_الله_قاضی_طباطبایی #آیت_الله_قاضی #علامه_طهرانی #علامه_تهرانی #علامه_طهراني #مهرتابناک #عرفان #سلوک #عارف_کامل #رجب #عرفان_شیعی #استاد_اخلاق https://www.instagram.com/mehreetaban/p/Buj4TBfDGll/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1g88ymulabxk2
#ادامه_دارد#سیره_صالحان#سید_علی_قاضی#سیدعلی_قاضی#سیدعلی_قاضی_طباطبایی#مرحوم_قاضی#آیت_الله_قاضی_طباطبایی#آیت_الله_قاضی#علامه_طهرانی#علامه_تهرانی#علامه_طهراني#مهرتابناک#عرفان#سلوک#عارف_کامل#رجب#عرفان_شیعی#استاد_اخلاق
0 notes
Text
جنگهای پیامبر اسلام
غَزوه، به نبردها و سرقت هایی که پیامبر اسلام، خود در آنها حضور داشتهاست وفرماندهی نبرد راعهده داربود، گفته میشود غزوه و غارت کاروانها پس از هجرت مسلمانان از مکه به مدینه تامین نیازهای اقتصادی حضرت محمد و مسلمانانی که با وی هجرت کرده بودند به حمله و غارت کاروان های مکه وابسته بود. حملات و غارت کاروان های مکه را که حضرت محمد شخصا در آن شرکت داشت را غزوه می گویند. از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد * * * غزوه يعنی حمله ناگهانی به کاروان يا قبيله ديگر و تصاحب اموال و زنان آنها.ساده ترين شکل تنازع بقا در شبه جزيره عربستان.به محمد خبر رسيد که کاروانی از قريش به سرپرستی عمروبن خضرمی از شام به سوی مکه می رود و امتعه فراوانی دارد . عبدالله بن جحش را به سرکردگی عده ای مهاجر مأمور هجوم به آن کاروان کرد . درجايی نزديک مقام نخله کمين کردند و همين که کاروان بد انجا رسيد بر آن هجوم کردند، سرپرست قافله را کشتند و دو نفر ديگر را اسير کردند و با تمام اموال رهسپار مدينه شدند و اين غزوه در تاريخ اسلام بنام سریه نخله ثبت شد اين نخستين غزوه اسلامی هياهيويی برانگيخت و مشکل بزرگی پديد آورد . بر حسب سنّت دوران جاهليت در چهار ماه رجب، ذيقعده، ذيحجه و محرم جنگ حرام بود . هجوم به کاروان چون روز اول رجب صورت گرفته بود، فرياد خشم و اعتراض قريش را از خرق حرمت ماه حرام بلند کرد . طبعاً اين اعتراض در افکار عمومی و ساده ساير قبايل انعکاس نامطلوبی داشت و از همين جريان يک نوع ناراحتی در خود حضرت محمد نيز پيدا شد و از اين رو نسبت به عبدالله و همدستانش روی خوش نشان نداد و نمی دانست در اين مورد چه روشی پيش گيرد. عبدالله مدعی بود که هجوم روز آخر جمادی الثانی صورت گرفته است و خود اين موضوع راه حلّی برای رفع مشکل بود . علاوه بر اين موضوع غنايم در پيش بود و اين غنايم سر و سامانی به زندگی ياران محمد می داد و نمی بايست به اعتراض واهی قريش آن را از دست داد. هيچ بعيد نيست که بعضی از اصحاب به وی يادآور شده باشند که کاريست گذشته و هرگونه عقب نشينی اعترافی است به تقصير و اذعانی است به حقانيت مخالفان و علاوه بر همه اينها آن غنايم سر و صورتی به حال مهاجران خواهد داد. راه حل قاطعتر و اساسی تری که اين مشکل را از بين برد، نزول آيه ٢١٧ سوره بقره بود: يَسئَلُونَکَ عَنِ الشَّهرِ الحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُل قِتالُ فيهِ کَبيرُ وَ صَدَ عَن سَبيلِ اللهِ وَ کُفرُ بِهِ وَالمَسجِدِ الحَرامِ وَ اِخراجُ اَهلِهِ مِنهُ اَکبَرُ عِندَاللهِ وَ الفِتنَهُ اَکبَرُ مِنَ القَتلِ وَ لايَزالُونَ يُقاتِلُونَکُم حَتّی يَرُدّوُکُم عَن دينِکُم اِنِ استَطاعُواَ به تو اعتراض می کنند که آيا در ماه حرام جنگ و خونريزی مجاز است؟ به آنها بگو آری جنگ در ماه حرام نارواست ولی نه جنگ در راه خدا، نارواتر از آن کفر و ب��رون کردن مردم از مکه و منع مسلمين از زيارت کعبه است. فتنه ای که در مکه برانگيختند از آدمکشی بدتر است. پس از سرية النخله هجوم به قافله های قريش و طايفه های مخالف، يگانه وسيله تأمين اوضاع مالی مسلمين شد سريةالنخله آغاز غزوه های ديگريست که اوضاع مالی و سياسی محمد و يارانش را بهبود می بخشد و آنها را به سوی قدرت و استيلاء بر شبه جزيره عربستان رهنمون می شود . اما حادثه ای که مستقيماً سبب تقويت بنيه مالی وازدياد شأن مسلمانان گرديد، دست انداختن بر اموال يهوديان يثرب بود. کتاب 23سال * * * تاریخ طبری خبر غزو بواط : پیغمبر علیه السلام برفت و بر پایان کوهی شد، و آن کوه را نام رضوی بود، و همی رفت تا از حد یثرب بیرون شد و به حد تهامه اندر شد، و به منزلی فرود آمد نام آن منزل بواط گویند. خبر آمد که کاروان را بجهانیدند و کس را نیافتند، و از آن جا به مدینه باز آمدند. چون دیگر ماه درآمد جمادی الاولی بود، دیگر بار برفت و ابوسلمة بن عبدالاسد را بر مدینه خلیفت کرد. و علم وی بدین غزو حمزه داشت. و منزلی است به نزدیک مدینه ذات العشیره خوانند. پس پیغمبر را خبر آمد که کاروان از این را نیامد پس بر دست راست این منزل برفتند و به بادیه اندر شدند به منزلی دیگر که آن جا نیز رهگذر کاروان بود، هم نیافتند. و از آن جا به منزلی دیگر رفتند نام آن منزل سقا النخل، و آن جا درختی هست بزرگ آن را ذات... پس به سایه ی آن درخت فرود آمدند و کاروان را طلب کردند و نیافتند. پس پیغمبر علیه السلام زیر آن درخت نماز کرد و آن جا دیگ پختند و آن شب آن جا بودند. و آن مزگت به زیر آن درخت که پیغمبر نماز کرد هنوز مانده است. و جایگاه آن دیگ مانده است. پس دیگر روز برفتند و به طلب کاروان شدند به منزلی دیگر، و از آن جا به جایگاهی دیگر شدند نام اش ضبوعه. پس به منزلی دیگر آمدند نام اش صخیرات الیمام باز به دیگر چاهی آمدند نام اش مشیرب و از آن آب بخوردند، باز به صخیر آمدند و اندر همه بادیه هیچ منزل و هیچ چاه آب نماند که دانستند که کاروان گذر کند که نه آن جا همه بگشتند، و هیچ جای اثر کاروان نیافتند». ( تاریخ طبری، ص ۹۶، جنگ بواط) «پس آن شب عبدالله بن جحش تدبیر کرد و گفتا چه کنم که این خواسته ای بسیار است، و اگر فردا حرب کنم و بستانم، به رجب اندر حرب کرده باشیم و حرمت شکسته، و اگر فردا شکیبایی کنیم، ایشان به مکه اندر شوند و از دست ما بشود. پس تدبیر بر آن بنهادند که حرب کنیم و آن خواسته بستانیم که ایشان کافران اند ایشان را حرمت نیست. چون تدبیر روز بود، کاروان بار برنهادند. ایشان با سلاح پیش کاروان شدند. و عبدالله بن جحش و واقد بن عبدالله تیر اندازان نیک بودند، پس تیری بینداختند و آن عمرو حضرمی را بزدند و بکشتند. و عمرو مردی بزرگ بود به قریش اندر و خلیفه ی بنی عامر حضرمی به مکه اندر روشناس بودند و بازرگانان بودند. چون عمرو بیفتاد، عثمان بن عبدالله بگریخت و باز مکه شد. و به کاروان اندر هم این چهار تن بودند زنهار خواسند. و نوفل بن عبدالله بگریخت. و عبدالله بن جحش را بگرفت و دست ��ا ببست و آن کاروان را بربود، و روی برتافت و به بادیه اندر شد و روی به مدینه نهاد با یاران و خواسته، و آن دو اسیر ببرد. پس خبر به مکه شد. مکیان از پس بیامدند و اندر نیافتند و بازگشتند. و عجب داشتند و گفتند حرام بشکست و ماه حرم را حرمت نداشت، و به رجب اندر کس فرستاد به حرب تا خون ریختند و خواسته ستدند و اسیر گرفتند، و او را هرگز سلامت نبود و دین او هرگز به پای نخیزد». (همان، ص ۱۰۰، خبر جنگ بدر الاولی) «و چون پیغمبر به مدینه آمد به ماه ربیع الاول اندر و آن سال بگذشت، دیگر سال به ماه محرم اندر و جهودان را دید روز دهم محرم که روزه داشتند، و این روز را روز عاشورا خواندندی. پیغمبر علیه السلام پرسید که این چه روزی است شما را؟ ایشان گفتند که این آن روز است که خدای تعالی فرعون را در دریا غرق کرد و موسی برهانید، و آن روز موسی علیه السلام روزه گرفت شکرانه ی آن را. و سنت است ما را این روزه داشتن هر سالی. پس پیغمبر علیه السلام مسلمانان را بفرمود تا آن روز روزه داشتند، و گفت من سزاوارترم به سنت برادرم موسی بن عمران، پس پیغمبر ترسایان را دید که پنجاه روز روزه داشتند. پیغمبر را علیه السلام آرزو آمد که اندر شریعت او این روزه بود. پس چون ماه شعبان به آخر آمد خدای عز و جل روزه ی ماه رمضان داشتن فرض کرد... چون دیگر سال محرم اندر آمد و روز عاشورا ببود، پیغمبر بفرمود که روزه دارند و مردمان بداشتند. پس اندر این ماه رمضان پیغمبر علیه السلام به غزو بدر بیرون شد و روز هفدهم ماه رمضان بود روز آدینه که پیغمبر به بدر حرب کرد و خدای عز و جل او را به مشرکان مکه ظفر داد... و جبرییل بیامد و پیغمبر را خبر آورد و بشارت داد و گفتا بیرون شو و کاروان را طلب کن و گذر گاه های شان به چاه های بدر بود و چاره نیست ایشان را از گذر کردن آن جایگاه. پس پیغمبر علیه السلام مردمان را گرد کرد و به روزه در بفرمود رفتن و گفت: خدای عز و جل مرا وعده کرده است که خواسته ی ایشان به من دهد و دین مرا عزیز کند و ایشان را بر دست من اسیر کند». ( ص ۱۰۵- ۱۰۷، در مقدمات جنگ بدر) «و پیغمبر علیه السلام با ابوبکر به عرش اندر شد و دیگر باره روی بر خاک نهاد و بگریست و زاری کرد و گفت: یارب اگر این گروه که با من اند هلاک شوند از پس من و از پس امروز کس تو را نپرستد و همه مسلمانان از دین برگردند. پس دست دراز کرد به دعا تا ابوبکر دست اش بگرفت و گفت: یا رسول الله به دعا بر خدای تعالی ستم مکن. گفت: یا ابابکر وعده ی او همی خواهم . چون در این سخن بودند جبرییل علیه السلام بیامد با هزار فرشته و پیش پیغمبر بایستاد و او را گفت: مژده مر تو را که خدای عز و جل مرا با هزار فرشته به یاری تو بفرستاد...پیغمبر علیه السلام سبک از عرش بیرون آمد و مسلمانان را مژده داد و به آواز بلند گفت: خدای عز و جل سه هزار فرشته به یاری شما فرستاد. ایشان از شادی گفتند: سه هزار؟ گفت: آری پنج هزار... فرشتگان حمله بردند پیش مومنان و مشرکان روی باز پس می گرداندند به هزیمت و فرشتگان همی شدند و حربه می زدند و می افکندند و هر حربه ای که فرشته ای بر کافری زدی از تارک سر تا ناخن پای هر چه بر تن وی استخوان بودی بریختی و هر چه رگ و پی بودی همه ببریدی و کافر بیافتادی و همی تپیدی و به هیچ جای جراحت پدید نبودی بر تن او که از آن جا خون آمدی تا مومنی فراز شدی و جراحت کردی و خون اش بریختی». (، ص ۱۲۸و ۱۲۶) «یاران پیغمبر تافته شدند و پیغمبر گفت : غم مدارید که خدای تعالی ما را نصرت وعده کرده است بر همه مال ایشان یا بر کاروان یا بر لشکر. یاران گفتند : یا رسول الله، دعا کن تا بر کاروان نصرت دهد که آسان تر بود و حرب کم تر بود و ما همه ناساخته بیرون آمدیم بی سلاح... و بوجهل را به لقب مصفر الاست خواندندی، و پارسی زردکون باشد، و از بهر آن بود این لقب او را که بر مقعدش جراحتی بود که پیوسته خون از وی آمدی و نشان آن بر ازار پای وی پدید بودی، و از بس خاریدن آن جایگاه خونابه و ریم آبه ی سرخ و زرد می آمدی و بر جامه می شدی. و او پیوسته خلوق و زعفران و عطر بر تن و حامه و ازار پای مالیدی تا کس نداند که او را خون از مقعد آید. و زعفران را با عطها به آب بزدندی کافران قریش و آیین ایشان چنان بود و بر خویشتن و بر جامه مالیدندی تا همه تن ایشان و جامه زرد شدی و باک نداشتندی زیرا که از همه بوی های خوب ایشان را زعفران عزیزتر بودی. و زعفران از کرمانشاهان و حدود همدان برند. و عود و عنبر و کافور آن جا از راه دریا بسیار برند و ارزان بود، و مشک آن جا هم ارزان بو�� که از هندوستان به راه دریا برند. پس گاه گاه بوجهل زعفران بر در کون و ازار پای زدی تا آن زردی زعفران بر در کون و ازار پایش نشان گرفتی، و مردمان پنداشتندی که آن خونابه او را بوی خوش است که او بر در کون ریخته است، و کس نداند که آن خون است. و مردم او را از بهر آن زرد کون گفتندی. و هر که او را عیب کردی و یا دشنام دادی او را مصفر الاست گفتی یعنی زرد کون، و گویند که آن ریش بو اسیر بود. و دیگر گویند که بوجهل به طفولیت با پیغمبر علیه السلام کشتی گرفت و پیغمبر او را برگرفت و بر زمین زد و رگ مقعد او بگسست، و پیوسته آن خون از آن رگ دویدی. و او از بهر آن زعفران بر در کون زدی تا کس نداند. ص ۱۱۵ و ۱۱۶ «و دیگر روز لشگر برگرفت و با غنیمت و اسیران بازگشت و به منزلی دیگر فرود آمد و گفت: این اسیران را بر من عرضه کنید تا ببینم. آن گه یکان یکان عرضه کردند، و بر پیغامبر علیه السلام می گذشتند و یاران با سلاح پیش او ایستاده بودند. چون عقبة بن ابی معیط را بگذرانیدند، و این عقبه آن بود که خیو در روی مصطفی علیه السلام انداخت، و پیغامبر نذر کرده بود که او را بکشد. چون چشم پیغامبر بر وی افتاد علی را گفت: یا علی، برخیز و آن نذر پیغامبرت را وفا کن. علی شمشیر برکشید و آهنگ او کرد که او را بکشد. او گفت : یا محمد، اگر مرا بکشی کودکان مرا که دارد؟ پیغامبر علیه السلام گفتا : اگر کودکان ات مسلمان نشوند به آتش بسوزم. پس علی شمشیر بر گردن او زد و سرش بینداخت. و یک تن از مهتران انصار، نام او سلامه، با شمشیر پیش او ایستاده بود. و مردی بود مردانه و دلیر و به حرب اندر بسیار مردی کرده بود و بسیار کس کشته از قریش، مردم او را همی پرسیدند که چه گونه افتاد این همه مهتران قریش کشته شدند؟ و او گفت : ایشان را دیدم همچون گنده پیران سر پر موی، فراز ایشان شدیم. و چنان بودند که اسیران دست و پای بسته که همی ببایست کشتن. پس یک یک را همی کشتیم. پیغمبر را از آن سخن اندوه آمد که بر قریش و قوم او استخفاف همی کرد. بانگ بر وی زد و گفت: خاموش که آن مهتران قریش بودند، ایشان را خدای عز و جل هزیمت کرد، و فریشتگان ایشان را خسته کردند». (ص ۱۳۸ و ۱۴۰) «پیغمبر علیه السلام پانزده روز بر در حصار بنشست، و ایشان زینهار خواستند و بیرون آمدند بر آن شرط که بر حکم پیغمبر بایستند. پیغمبر حکم کرد که مردان ایشان را همه بکشید و زنان شان همه برده کنید و کودکان و خواسته شان غارت کنید. و ایشان همه خلفای بنی خزرج بودند... پیغمبر گرد کشتگان بگشت تا ببیند که کشته شده است. حمزه را دید بر آن حال کشته و افتاده. گفت: اگر از بهر صفیه خواهرش نیستی که طاقت ندارد من حمزه را به گور نکردمی تا مرغان اش بخوردندی، تا روز قیامت خدای عز و جل او را از شکم مرغان حشر کردی. پس بفرمود تا آن کشتگان را گرد کردند تا به گور کنند. و پیغمبر گفت : اگر خدای تعالی مرا روزی ظفر دهد بر ایشان، به جای هر یکی از این کشتگان دو را گوش و بینی ببرم. و همه مسلمانان گفتند چنین کنیم». (، ص ۱۵۱ و ۱۷۷) «پس آن جهودان به حکم پیغمبر از حصار بیرون آمدند، گفتند ای رسول خدای، با ما نیکویی کن و ما را ببخش. گفت : بر حکم مهتر شما سعد بن معاذ بسند کردم. گفتند ما نیز بسند کردیم. و این سعد را تیری بر دست زده بودند و خون همی آمد و باز نمی ایستاد. آن جهودان برفتند و سعد را بر اسبی نشاندند و پیش پیغمبر آوردند. سعد گفت : همه را گردن بباید زدن و خواسته شان غارت کردن و زن و فرزند برده کردن. پیغمبر شاد شد و گفت : یا سعد، حکم چنان کردی که خدای بفرمود. راست چون جهودان این سخن بشنیدند هر چه بتوانستند گریختن، اندر بیابان بگریخت، و آن چه بماندند، و مردمان این حصار هشتصد مرد بودند، پیغمبر بفرمود تا همه را دست ها ببستند و خواسته ها برگرفتند و به مدینه بازآمدند به آخر ذی القعده. و دست های این مردمان سه روز بسته بود اندر آن زندان تا خواسته ها همه به مدینه باز آوردند. پس پیغمبر بفرمود تا به میان بازار مدینه چاهی بکندند و پیغمبر علیه السلام بر لب آن چاه بنشست و علی بن ابی طالب را و زبیر بن العوام را بخواند و گفت شمشیر بکشید و یک یک را گردن همی زنید و اندر این چاه همی افکنید» . (همان، ص ۲۰۰) «پس علی کنانه را اسیر کرد و به دست بلال سوی پیغمبر فرستاد. پیغمبر چون صفیه را بدید، خوش آمدش، ردای خویش بر سر او افگند و از پس خویش برنشاندش. مردمان دانستند که پیغمبر او را خوش آمد و خویشتن را برگزید. و کنانه که شوی او بود بازداشت اندر میان اسیران... پیغمبر گفت : اگر این ویرانه بکنم و آن گنج بیابم تو را بکشم. کنانه گفت : روا است. پس آن ویرانه ها بکندند و از آن گنج ها لختی بیافتند. پیغمبر از آن خواسته های دیگر طلب کرد، و مقر نیامد. زبیر بن العوام را بخواند و گفت : او را عذاب همی کن تا مقر آید یا بمیرد. زبیر او را دست و پای ببست و بخوابانید و آتش زنه بر روی او و بر ریش اش همی زدی تا همه بسوخت و هم مقر نیامد. زبیر دانست که او به مرگ نزدیک آمد، پیش پیغمبر آمد و او را بگفت. پیغمبر گفت شو و او را به محمد بن مسلمه ده تا به جای برادرش بکشد. و محمد بن مسلمه را برادری بود نام اش محمود بن مسلمه بر در آن حصار نخستین کشته شده بود. پس محمد بن مسلمه کنانه را بستد و به جای برادر بکشت... و چون عمر بن الخطاب بنشست گفت: پیغمبر علیه السلام چنین گفت که به زمین عرب اندر دو دین گرد نیاید. پس عمر هر چه اندر جزیره ی عرب جهودان بودند همه را بیرون کرد، و جهودان خیبر را گفت: هر کجا خواهید شوید. ایشان سوی علی آمدند و آن عهد نامه ی پیغمبر بیاوردند و علی را گفتند این نه خط تو است و نه تو گواهی بدین صلح که محمد ما را کرد و ما را این جا قرار کرد. اکنون عمر ما را از این جا همی بیرون کند. علی مر عمر را اندر این شفاعت کرد. عمر گفت : پیغمبر چنین گفت که من شما را قرار دهم تا خدای عز و جل خواهد. اکنون ایشان را از رفتن چاره نیست، و ایشان را از خیبر براند. و آن است که جهودان مر علی را دوست دارند و عمر را ندارند». (، ص ۲۳۲ و ۲۳۳ و ۲۳۹ و ۲۴۰) Read the full article
0 notes
Text
نماز جعفر طیار
https://ift.tt/eA8V8J
#خبر #فرصت_انس #اعتکاف #جعفر_طیار ♦️توصیه معنوی رهبر انقلاب، در جبران تعطیلی اعتکاف امسال 🔹 حضرت آیتالله خامنهای، در پاسخ به استفاده از فرصت ایامالبیض ماه رجب، به تمام مشتاقان مراسم معنوی اعتکاف امسال توصیهای مرقوم داشتند که متن آن را پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بدین شرح منتشر کرد: 🔸 «کسانی که از عمل با فضیلت اعتکاف محروم ماندهاند، بهتر است در هر یک از این سه روز #نماز حضرت #جعفر_طیار علیه السلام بخوانند.» ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ 💠اعمال | طریقه خواندن نماز جعفر طیار این نماز چهار رکعت است که دو سلام دارد (دو تا دو رکعتی) در هر رکعتی حمد و سوره می خواند، سپس پانزده مرتبه می گوید: (سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر) و همین تسبیح را ده مرتبه در رکوع و هم چنین ده مرتبه بعد از سر برداشتن از رکوع و همچنین ده مرتبه در سجده اول و ده مرتبه در سجده دوم و ده مرتبه از سر بلند نمودن تسبیحات را می گوید. ---- پس در هر رکعتی هفتاد و پنج مرتبه و مجموع آنها (در تمام چهار رکعت) سیصد تسبیح می شود. #فرصت_انس 📢اطلاع رسانی پویش و دسترسی به اعمال مخصوص در هر روز👇 ◀️ ایتا: http://eitaa.com/itikaf_ir ◀️ تلگرام: http://t.me/itikaf_ir ◀️ سایت: https://itikaf.ir ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ 👇👇👇👇 نمایندگی آستان قدس رضوی قم 🆔 https://eitaa.com/astan_quds_razavi_qom 🆔 https://www.instagram.com/Qom_Razavi آموزش خادمیاری نمایندگی قم 🆔 https://eitaa.com/a_khademyari
from شهر نورانی قرآن https://ift.tt/38yu90A
0 notes
Text
اعیاد ملی و مذهبی در ترکیه
اگر بخواهیم درباره ترکیه سخن بگوییم ، میتوان از تعطیلات آن سخن گفت . تعطیلات غیرمذهبی درترکیه, براساس تقویم میلادی محاسبه می شود ؛ از تقویم اسلامی هم درجهت تعیین امور مذهبی و جشن های مذهبی استفاده می شود. تعطیلات رسمی مردم این کشور شنبه و یکشنبه بوده که البته کارمندان عصر شنبه و یکشنبه را تعطیل هستند و بخش خصوصی تنها روز یکشنبه تعطیل هستند. ترکیه کشوری فرهنگی با تاریخی غنی است. اقوام مختلفی در این کشور زندگی می کنند و هر یک رسوم , اعیاد, جشن ها و برنامه های مختلفی دارند. از سوی دیگر دولت برای جذب گردشران ع برنامه های مختلف را مورد حمایت و تشویق قرار می دهد.
تعطیلات رسمی ترکیه
سال نو ترکیه در اول ژانویه
روز استقلال ملی و روز کودک در ۲۳ آوریل ؛ جشنواره روز کودک هم در این کشور برگزار می شود.این جشنواره از سال ۱۹۷۹ بین المللی شده است و کشورهای مختلفی در آن شرکت میکنند.تا سال ۲۰۰۰ این جشن در آنکارا برگزار می شد؛اما در سالهایبعد در شهرهای ازمیر , استانبول و آنتالیا هم برگزار میشود.
روز کار وهمبستگی اول ماه می
جشن عمومی روز یکم ماه می در شهر استانبول
روز ورزش و جوانان و همچنین روز بزرگداشت آتاتورک ۱۹ می
روز پیروزی در ۳۰ آگوست به مناسبت پیروزی در جنگ داخلی سال ۱۹۲۲
روز جمهوری در ۲۸ و ۲۹ اکتبر به مناسبت اعلام جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳
تعطیلات مذهبی در ترکیه:
دلیل نام گذاری این جشن ها به نام کندیلی به خاطر سنت برافروختن شمع و چراغ بر مناره های مسجد دراین ایام رایج است
عید فطر در روزهای اول و دوم وسوم ماه شوال برگزار میشود.این عید را عید شیرینی نیز می نامند ؛ مردم در این عید به هم شیرینی تعارف کرده و پایاین یک ماه عبادت وروزه داری راجشن می گیرند.
عید قربان هفتاد روز بعد از عید فطر و در روز دهم ماه ذی الحجه برگزار می شود.مدت این تعطیلات در ترکیه چهار روز است.
شبهای قندیلی شب میلاد پیامبر (ص ) است که برابر با ۲۰ آوریل بوده وهفته وحدت درروزهای ۱۴ تا ۲۰ آوریل برگزار میشود.
رغایب کندیلی شب اولین جمعه ماه رجب
میراج کندیلی مراسم شب معراج که همزمان با شب مبعث و ۲۶ رجب
برات کندیلی شب نیمه شعبان
عاشورا که در مناطق شیعه نشین برگزار میشود
شب قدر شب بیست و هفتم ماه رمضان
0 notes
Text
پیدایش اسلام و فتوحات مسلمانان در قلمرو روم
مهمترین معارضه خطرناک برای امپراتوری روم شرقی، ظهور اسلام بود که توانست قبایل عرب را متحد سازد و نیروی تازه و قدرتمندی را خلق کند و شرق را درنوردد.
هرقل، که او را هراکلیوس نیز گویند، در عصر پیامبر اسلام بر ملت روم و شامات سلطنت داشت و کشور مصر هم تحت الحمایه وی بود. عظمت و قدرت او همه جا را گرفته بود، مخصوصا پس از شکست دادن خسرو پرویز، پادشاه ایران و ضعف سلطنت ساسانیان قدرت بیشتری به دست آورده بود و ، اگر دچار حمله مسلمانان و اعراب نمیشد، دیگر حریفی در مقابل نداشت و سیادت بر همه جهانیان را در سر می پروراند (صابری همدانی، ۱۳۴۶، ص ۱۳۰).
زمانی که هراکلیوس (هرقل اعراب) از فتوحات ایران برمی گشت، رسولی را از طرف پیامبر اسلام در شهر حمص پذیرفت که او را به اسلام دعوت کرده بودند. هراکلیوس رومی به ظاهر موافقت نشان داد، ولی طولی نکشید که یکی از فرستادگان پیامبر اسلام در خاک روم شرقی به قتل رسید و زمینه حمله قشون اسلام را به فلسطین در شرق جهان فراهم کرد.
نقش شهادتین در ورودی کاخ توپقاپی در استانبول
قشون اسلام، در سال هشتم هجری، مرکب از سه هزار مسلمان به منطقه اعزام شدند. آنها تحت فرماندهی جعفر بن ابیطالب، و در صورت شهادت او، زیدبن حارثه و، در صورت شهادت او، عبدالله بن رواحه به حرکت درآمدند. جنگ خونینی بین مسلمانان و قشون رومی در موته به وقوع پیوست (اواخر ۶۲۹ میلادی) (شیبانی، ۱۳۱۱، ص ۳۷۹).
از طرف دیگر، هرقل، پادشاه روم شرقی، در سرزمین «بلقاء» با صدهزار رومی در«مآب» فرود آمد (آیتی ، ۱۳۶۶، ص ۵۳۳). در این جنگ هر سه فرمانده شهید شدند و لشکر خالد بن ولید را به امارت گزیدند و او به هر صورتی بود آنان را به مدینه رساند
(شهیدی، ۱۳۶۳، ص ۷۹). نبرد موته برای قدرتهای بزرگ بهویژه روم زنگ خطری بود که از ظهور قدرت سومی در جهان به نام اسلام خبر میداد.
نبرد دومی، که در زمان رسول خدا (ص) با رومیان اتفاق افتاد، غزوۂ تبوک بود. در رجب سال نهم هجری، پیامبر اسلام مردم را برای جنگ با رومیان فراخواند، زیرا خبر یافت که دولت روم سپاه عظیمی فراهم کرده و هرقل جیره یک سال سپاهیان خود را پرداخته و قبایل «لخم» و «جذام» و «عامله» و «غسان» را نیز آماده جنگ با مسلمانان ساخته است و خود در حمص اقامت گزیده است. این خبر را بازرگانان «نبطی» که روغن و آرد سفید به مدینه حمل میکردند، انتشار داده بودند (آیتی، ۱۳۶۶، ص ۶۱۹).
گستره قلمرو اسلامی
پیامبر اسلام سران قبایل را دعوت به بسیج نیرو کردند (مسعودی، ۱۳۷۴، ص ۲۴۹). سپاهیان مسلمان با سختی و تحمل مشقات، خود را به سرزمین تبوک رساندند، اما اثری از ارتش روم ندیدند، چرا که اوضاع داخلی روم شرقی مساعد نبود و هرقل از حمص به طرف تبوک حرکت نکرد.
این حرکت نشان داد که مسلمانان از روبه رو شدن با یکی از نیرومندترین ارتشهای جهان بیمی ندارند. ازاینرو، فرمانروایان بعضی از مناطق مرزی به محض آگاهی از ورود لشکر اسلام به سرزمین تبوک به حضور پیامبر اسلام رسیدند و، ضمن انعقاد پیمان عدم تعرض، متعهد شدند که هر سال مبلغی به حکومت اسلامی بپردازند (شیرانی، ۱۳۷۴، ص ۳۲).
نبرد سومی قرار بود که در زمان حیات پیامبر اسلام صورت پذیرد که، با رحلت رسول خدا، انجام نشد و در دوره خلیفه اول انجام گرفت. این حرکت نظامی به نام اسامه بن زید معروف است و پیامبر اسلام دستور داد که مسلمانان به فرماندهی اسامه، که کمتر از بیست سال داشت، عازم موته شوند و با رومیان مبارزه کنند. اما، چنانکه گفتیم، این حرکت نظامی، به علت رحلت رسول خدا (ص) تحقق نیافت.
اسلام در یونان
جنگهای اعراب مسلمان با امپراتوری بیزانس در دوره خلفای راشدین
از پیروزیهای بزرگ اسلام در آن زمان فتح شام است. چون سیزده سال از هجرت، سال وفات ابوبکر، فرا رسید، ابوبکر از حج برگشت و شروع به تجهیز لشکر برای فرستادن به شام کرد.
درنتیجه، لشکری فراوان بدانجا فرستاد. ابوبکر، برای هر دسته از لشکریان خود، امیری معین کرد و هر یک از ایشان را نامزد فتح ناحیهای از نواحی شام نمود و گفت: چنانچه امیری ناحیه خود را فتح کرد، و بر آن دست یافت، فرمانروای آنجا باشد. سپس، خالد بن ولید را ده هزار نفر برای پشتیبانی ایشان فرستاد. جمعا چهل وشش هزار رزمجو به سرزمین شام گسیل شد و پیوسته میان لشکر اسلام و مردم شام نبردهایی در می گرفت
(طباطبا، ۱۳۶۷، ص ۱۰۲). خبر به هرقل، پادشاه روم شرقی، رسید. در آن هنگام هرقل در فلسطین بود. چون شنید که اعراب در راهند و بر زن و بچه و دین و مذهب خویش سوگند خورده اند که در محاربت و مقاتلت ثابت قدم باشند و تا یکی از ایشان زنده ماند باز نگردند و تا فلسطین را فتح نکنند به هیچ نوع عزیمت مراجعت در خاطر نیارند، سرداران سپاه را بخواند و با ایشان کیفیت رسیدن لشکر عرب را تشریح کرد.
هرقل نامهها به بلاد شام چون دمشق، حمص، انطاکیه، حلب و دیگر شهرها نوشت و از هر شهر و قصبه حشم خواست. مردم بسیار و خلق بیشمار بر درگاه او جمع شدند (ابن اعثم کوفی، ۱۳۷۴، ص ۵۸).
اسلام در یونان
مجاهدین اسلام، به سرداری خالد بن ولید، در جنگ معروف به جنگ واقوصه بر لشکری که از بهترین لشکریان بیزانس بود غالب آمدند و با پیروزی کامل فلسطین را تصرف کردند (۱۳ هجری /۶۳۴ میلادی). مسلمانان چارپایان بسیار و غنایم بیشمار یافتند و هشتصد مرد را از سواران مبارز روم اسیر گرفتند و پیش خالد آوردند. بفرمود تا بر ایشان اسلام عرضه کنند. چون ابا نمود حکم کرد تا ایشان را یک یک گردن زدند و یکی از ایشان را زنده نگذاشتند (ابن اعثم کوفی، ۱۳۷۴، ص ۷۶).
بعد از آن خالد و امراء، مصلحت چنان دیدند که بهجانب دمشق باز گردند. چون مخالفان در حصار دمشق بودند لشکر اسلام، دروازه ها قسمت نمودند. در اثنای این حالت جالوس و از طرف روم رسید و خالد را خبر کرد که هرقل لشکری را به مدد اهل حصار فرستاده است که به زودی می رسد.
هشیار می باید بود. خالد به مجرد استماع این کلمات از گرد دمشق برخاست و به جنگ اهل روم لشکر آراست و در موضعی که آن را مرج الصفر گویند به ایشان رسید. مسلمانان پیروز شدند و مال بسیار و غنایم بیشمار از آن جنگ به دست آوردند (ابن اعثم کوفی، ۱۳۷۴، ص ۷۵).
و همین روزها بود که ابوبکر درگذشت و عمر به خلافت رسید. لشکر اسلام محاصره را ادامه دادند و دمشق به مدت یک سال در محاصره مسلمین بود. جنگهای زیادی در این مدت بین مسلمانان و رومیان انجام گرفت. مردم دمشق هرقل را از دست خود آگاه نمودند، وی گفت: که حصار را محافظت نمایید تا نیرویی برای کمک بفرستم، اما فرستادن نیروی کمکی به موقع صورت نگرفت.
یک بنای باستانی در دمشق
درنتیجه مردم شام که در مضیقه قرار گرفته بودند، درخواست صلح نمودند. ابوعبیده جراح اجابت کرد و قرار افتاد که صد هزار دینار نقد دهند. پس صلحنامه نوشتند و امیر دمشق مال مصالحه را به نزدیک ابوعبیده فرستاد. ابوعبیده خمس از آن بیرون کرد و نزدیک خلیفه فرستاد و او را از کیفیت مصالحه و قراری که با اهل دمشق داده بود، آگاه کرد و باقی مال بر لشکر قسمت نمود.
آن روز لشکر او سی و هفت هزار مرد بودند. پس، دروازه های دمشق بازگشادند و مسلمانان وارد شهر شدند. سیزده ماه از خلافت عمر گذشته بود که دمشق فتح شد (ابن اعثم کوفی، ۱۳۷۴، ص ۸۳).
مسلمانان وقتی از کار دمشق فراغت یافتند به حمص حمله کردند. مردم حمص بعد از مدتی امان و صلح خواستند که با آنان مصالحه شد. هرقل که نمی خواست خود را شکست خورده بداند نیرویی مرکب از ۰۰۰/ ۵۰نفر را فراهم کرد و فرماندهی آن را به برادر خود تئودور داد.
این سپاه برای جنگ نهای�� مهیا بود، و خالد موقتا حمص و دمشق و دیگر شهرها را که اهمیت جنگی داشت رها کرد و۰۰۰/ ۲۵ سپاه در دره یرموک، که بر شاخه شرقی نهر اردن است، آماده کرد و زدوخوردهای کوچکی که در طی چندین ماه روی داده بود، به واقعه موفقیت آمیز ۳۰ اگوست ۶۳۶ میلادی (۱۵ هجری)منجر شد.
در این جنگ تئودور کشته شد و سپاه امپراتوری به گروههای وحشتزده وفراری مبدل شد و سرداری نداشت. سرنوشت سوریه معین شد و برای همیشه از زیباترین ولایتهای امپراتوری روم شرقی از دست رفت. آخرین سخنانی که هرقل گفت این بود: ای سوریه درود بر تو، چه زیبا دیاری است که به دست دشمن افتاد (حتی، ۱۳۴۴، ص ۱۹۴).
تئودور یکم
در این درگیریها، شهرهای سوریه و اردن یکی پس از دیگری گشوده شد. مهمترین حادثه در این درگیریها تسخیر فلسطین در سال هفدهم هجری و فتح قیساریه در سال نوزدهم، در خلافت عمر بود. فتح فلسطین برای مسلمانان چه از نظر نظامی و چه از نظر تبلیغاتی اهمیت فراوان داشت.
زیرا می دانیم که مسجدالاقصی قبله نخست مسلمانان در این نقطه است. به سبب همین اهمیت، عمر سفری بدانجا کرد و با مسیحیان پیمان نامه نوشت و حقوق آنان را محترم شمرد. مردم شام و فلسطین، که سالها شکوه و جلال حکومت روم را دیده بودند، وقتی با وضع ساده و رفتار ملایم خلیفه مسلمانان روبه رو شدند به شگفت در ماندند (شهیدی، ۱۳۶۳، ص ۱۰۸).
بدین ترتیب، قدس رسماً به تسلط مسلمانان در آمد و نام این شهر از «ایلیا،»به «بیت المقدس» تغییر یافت (حمیدی، ۱۳۶۴، ص ۱۸۹). در سال نوزدهم هجری نیز عمرو بن عاص از دریای سرخ گذشت و متوجه مصر شد. وی نخست از راه بیابان رو به فیوم (از استانهای مصر) نهاد (رجب سال ۱۹ ه . ق.) و در موضعی به نام باب الیون (بابلیون) با سپاهیان بیزانس روبه رو شد و آنان را شکست داد و از آنجا به عین الشمس رفت.
رئیس اسقفهای آن ناحیه (مقوقس) چون دید که از عهده مقاومت در برابر چنین سپاهی برنمی آید، با آنان معاهده بست، سپس به روم رفت تا موافقت امپراتور را جلب کند. مراکلیوس باور نکرد که موضوع حمله مسلمانان به مصر تا این اندازه جدی باشد و بستن چنین معاهده نامه ای را خیانت شمرد.
سرانجام، با موافقت یهودیان و مسیحیان ساکن آن منطقه، معاهده صلح بین عمروعاص و مردم امضا شد. مسلمانان خود را به اسکندریه رساندند. تسخیر اسکندریه راه را برای حمله به شمال آفریقا باز کرد (شهیدی، ۱۳۶۳، ص ۱۱۰)
پس از مرگ عمر و انتخاب عثمان به خلافت در سال ۲۴ هجری، جنگ در «ارمینیه» صورت گرفت. «حبیب بن مسلمه» فرماندهی جنگ را برعهده داشت که با هشت هزار تن به «قالیقلا» رسید. اهل شهر با او به جنگ پرداختند. سپس به ازای جلای وطن یا ادای جزیه امان طلبیدند و بسیاری از آنها به سرزمین روم رفتند.
نام عثمان در مسجد ایا صوفیا
اما بطریق ارمنیاقس با سپاهیان خود برای جنگ با او حرکت کرد. جیب نامه ای به عثمان نوشت و کمک می خواست، اما در رسیدن کمک به جیب تأخیر پیش آمد. با این حال، سپاهیان جبیب در برخورد با رومیان پیروز شدند (بلاذری، ۱۳۶۷، صص۴-۲۸۳).
مسلمین، پس از شام، مصر را گشودند و مصر نیز از متصرفات روم بود. مصر از جانب غرب به دیگر متصرفات روم، یعنی افریقیه، پیوسته بود. پس طبیعی بود که پایگاهی برای فتح افریقیه شود. چون افریقیه فتح شد، پایگاه استواری برای حفظ قدرت مسلمانان در مصر و شام گردید و آنان را در فتح بلاد غربی یاری داد. البته، پیشروی مسلمانان در آنجا کند بود و مدت نیم قرن را در سلسله نبردهای جانکاه با روم و بربر سپری کردند.
در کنار پیروزیهایی که حاصل شد، چندین بار نیز به سختی شکست خوردند و با چند شورش محلی نیز روبه رو شدند (عنان، ۱۳۶۶، ص ۱۱). خلیفه سوم عثمان در مورد فتح مغرب با بزرگان صحابه مشورت کرد که اکثرشان نظر موافق دادند. در این راستا شماری از صحابه و تابعین با کاروانی که برای حمایت از عبدالله بن سعد بن ابی سرح عازم مصر بود، حرکت کردند، ازجمله مروان بن حکم، عبدالله بن زبیر، عبدالرحمن بن ابی بکر و عبدالله بن عاص.
با رسیدن این کاروان به مصر، عبدالله با آنان و سپاهیانی که در مصر داشت و شمار این سپاه جمعا بیست هزار نفر میشد عازم برقه شد. در آنجا، عقبه بن نافع با مسلمانان همراه و بربرهایی که با پذیرش اسلام به آنان پیوسته بودند، به عبدالله به همراهان او پیوست.
سپاه مسلمانان در ۲۷ ه.ق ۶۴۸-۶۴۷ میلادی، به سمت تونس امروزی حرکت کرد و به طرابلس، که رومیان در آنجا تحصن کرده بودند، رسید. عبدالله، پس از استیلا و دست یافتن به اموال رومیان، در کشتیهای پهلو گرفته در ساحل، از آنجا گذشت و به سوی قابس، که رومیان در آنجا نیز تحصن کرده بودند، حرکت کرد.
نقاشی عثمان در کتاب تاریخ بلعمی
وی آنجا را رها کرد و وارد «افریقیه» شد (نعنعی، ۱۳۸۰، ص ۳۲). و در آن هنگام فرمانده ای بیزانسی، به نام گریگوریوس، بر این ولایت حکم می راند. اما وقتی خبر حرکت سپاه بزرگ اسلام را شنید، برای رویارویی با آن آماده شد و سپاهی بزرگ فراهم کرد. دو سپاه در نزدیکی شهر سبیطله با هم روبه رو شدند. عبدالله ابن ابی سرح گریگوریوس را به اسلام یا پرداخت جزیه فرا خواند اما او از پذیرش آن خودداری کرد.
جنگ سخت شد و گریگوریوس به دست عبدالله ابن ابی زبیر کشته شد ومسلمانان به سپاهیان او حمله کردند و در کوه و دشت آنان را کشتند. عبدالله ابن ابی سرح شهر سبیطله را محاصره و فتح کرد، آن گاه برخی از سپاهیان خود را به دیگر نواحی فرستاد. انان چندان پیشروی کردند که به شهر قفصه رسیدند (نعنعی، ۱۳۸۰، ص ۳۳).
در اواخر دوره خلافت عثمان، حوادث و آشوبهایی رخ داد و منجر به قتل وی گردید. درنتیجه، فتوحات و گسترش اسلام در سرزمینهای مغرب را متوقف ساخت
جنگهای اعراب وامپراتوری روم شرقی در دوره بنی امیه
روابط اسلامی-رومی ازنیمه قرن نخست هجری، شاهد سلسله رخدادهای مهمی بود که در دو قطب اسلام و روم اثر گذاشت وباعث در گیری نظامی وجنگ وگریز همراه با پیروزی وشکست برای هر دو بود. جنگ وصلح، براساس مقتضیات اوضاع سیاسی، اقتصادی واجتماعی در هر دو سرزمین بود.
معاویه بنیانگذار بنی امیه، پس از شهادت حضرت علی (ع )،قدرت را در دست گرفت. او دو هدف را در روم شرقی دنبال میکرد:
۱.ایجاد نظام پایداری برای حمایت از مناطق مرزی وسواحل اسلامی در مقابل تهاجم رومیها و «مرده» که هم پیمان انان بودند. (گروههای مسیحی ساکن کوهستانی واقع در مرزهای شام بودند که رومیها دیواری فولادی برای حمایت از آسیای صغیر در مقابل حمله های مسلمانان در میان آنان ایجاد کردند.
۲. غلبه بر قسطنطنیه، پایتخت امپراتوری روم شرقی. بارزترین خطوط این سازماندهی جنگی در ایجاد مراکز دفاعی در مناطق مرزی و میدانهای نظامی دائمی در دژهای خط مقدم و نیز گذرگاههای کوهستانی در مرزهای مشترک حکومت روم، که «ثغور» نامیده میشد، نمایان گشت. ثغورها مواضع نظامی پیشرفته ای در مجاورت مرزهای دشمن بودند (طقوش، ۱۳۸۰، صص ۹-۳۸).
بازسازی بخش هایی که قسطنطنیه را در دوره قرون وسطایی
مسلمانان در چندین نوبت کوشیدند قسطنطنیه را تصرف کنند، اما موفق نشدند. ازجمله، اولین بار، در ۳۲ هجری، در زمان خلافت عثمان، معاویه متوجه قسطنطنیه شد و خواست آنجا را با هجوم و یورش و محاصره تصرف کند، ولی چون خبر قتل عثمان در ایام محاصره رسید، از محاصره دست برداشت.
محاصره دوم در ۴۹ ه.ق/۶۶۹ میلادی بود که معاویه به منظور محاصره قسطنطنیه از راه خشکی لشکر کشی گسترده ای کرد. این سپاه را فضاله بن عبدالله انصاری رهبری میکرد.
دو طرف اسلامی و رومی در جنگهای بازدارنده در زیر حصار پایتخت برخورد کردند، اما مسلمانان پیروزی چشمگیری به دست نیاوردند. درنتیجه، نتوانستند آنجا را فتح کنند. شاید این ناکامی به علل زیر بوده باشد (طقوش، ۱۳۸۰، صص ۹-۳۸):
استواری حصار آنجا و بازدارندگی نیروهای آن
از بین رفتن خواربار
مسافت طولانی کمک رسانی سرانجام، مسلمانان ناچار شدند دست از محاصره بردارند و به شام برگردند. در این جنگ ابو ایوب انصاری، صحابه رسول خدا، که همراه سپاه یزید بود، در گذشت و در کنار حصار قسطنطنیه دفن شد. شکست حمله از تلاشهای معاویه برای فتح قسطنطنیه نکاست و همزمان به اهمیت تسلط بر جزایر نزدیک همچون عامل هموار کننده پی برد. بعد از دو جزیره قبرس وکرس، مسلمانان جزیره رود سن را در سال ۵۲ هجری /۶۷۹ میلادی فتح کردند. همچنین ناوگان اسلامی جزیره خیوس را فتح کرد و به زودی مسلمانان بر ازمیر، لیکیا و قیلیقیا مسلط شدند.
معاویه، با توجه به اینکه موفقیتی در تسخیر قسطنطنیه به دست نیاورد و احساس کرد مرگش نزدیک میشود، به این باور رسید که جنگ را تمام کند و لشکر به درد باز گردد. درنتیجه گفت و گوهایی که بین دوطرف صورت گرفت، در موارد زیر توافق رسیدند (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۴۴):
١. معاویه سالانه به رومیها جزیه بپردازد که مقدار آن سه هزار قطعه طلا، به اضافه پنجاه اسیر و پنجاه اسب، باشد.
٢. این صلح به مدت سی سال ادامه می یابد.
طرحهایی از معاویه
بعد از مرگ معاویه، اختلافات روزافزون مملکت اسلامی و مشکلات داخلی مسائلی چون سیاست خارجی و تداوم جنگ با رومیان را تحت الشعاع قرارداد. حکومت عبدالملک در دشوارترین اوضاع سیاسی و اجتماعی بود، زیرا عبدالله بن زبیر در این دوران داعیه خلافت داشت. عبدالله بن زبیر حجاز را پایگاه خلافت کرد و دامنه قدرت خویش را بر عراق و قسمتی از شرق اسلامی گسترانید. خوارج در شهرها به شورش برخاستند و امنیت از راهها برداشته شد.
در همین زمان، امپراتوری روم از به هم خوردن اوضاع استفاده کرد و لشکری به شام روانه ساخته بود (ابن الأثیر، ص ۱۹۵). عبدالملک نخست به فکر چاره کار رومیان برآمد تا فارغ از مسائل خارجی به اوضاع داخلی سروسامان بخشد. در ابتدا، با امپراتور روم به فرار پرداخت مالی صلح کرد. زیرا فرصت جنگیدن با او را نداشت و از آن می هراسید که رومیان بر شام بتازند و آنجا را فتح کنند (بلاذری، ۱۳۶۷، ص ۲۱۹). چون از سوی دشمن خارجی آسوده خاطر گردید، آماده سرکوبی ابن زبیر شد. عبدالملک با امپراتور روم، ژوستینین دوم در سال هفتاد هجری قمری (۶۸۹ میلادی)، معاهده ای بست که خلیفه متعهد به رعایت مسائل زیر شده بود (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۰۱):
۱.سالانه مالی را به امپراتور روم بپردازد که مبلغ آن سیصد و پنجاه و شش قطعه طلا، به اضافه سیصد و پنجاه و شش بوده و همین تعداد اسب، میشد. در مقابل، رومیها به سرزمینهای اسلامی نخواهند تاخت.
٢. در حکومت اسلام و روم، خراج سرزمینهای ارمنستان، قبرس و ایبریا راتقسیم خواهند کرد.
۳.امپراتوری روم شورشیان را از منطقه شمالی شام به آن طرف کوههای طوروس، در داخل آسیای صغیر، به عقب خواهد راند.
۴.اعتبار این معاهده بیست سال است.
عبدالملک، پس از تثبیت قدرت و از بین بردن مدعیان حکومت، در سال ۷۳ هجری قمری/۶۹۲ میلادی، به آسیای صغیر حمله کرد و در ارمنستان به پیروزی دست یافت. در همان حال، پاسخ رومیها اشغال شهر مرعش در سال ۷۶ هجری قمری ۶۹۵ میلادی بود. این دلیلی بود بر میزان ضعف امپراتوری روم.
اگرچه ضعف حکمرانی امپراتور ژوستینین دوم، به برکناری او در سال ۷۶ هجری قمری/ ۶۹۵ میلادی منجر شد، جانشین او، امپراتور لیون تیوس، نیز، از آنجا که یورشهای اسلامی در مناطق آسیای صغیر و مرزی ادامه یافت، اوضاعواحوال بهتری نداشت.
سکه با طرح ژوستینین دوم
ولید بن عبدالملک در سال ۷۷ هجری قمری /۶۹۶ میلادی، به ملطیه حمله کرد و عبیدالله بن عبدالملک به قالیقلا در کنار سرچشمه رودخانه فرات یورش برد.
تیبریوس سوم، امپراتور روم، فعالیت نظامیش را متمرکز کرد و، در سال ۸۴ هجری قمری/ ۷۰۳ میلادی، مسلمانان را در سمیاط وقیلیقیا شکست داد. اما عبدالملک، پس از فراغت از کار ابن اشعث، به قیلیقیا حمله برد و با نیروهای رومی به فرماندهی خود امپراتور در شهر سیواس درگیر شد و بر او غلبه کرد.
بدین ترتیب، حاکمیت مسلمانان از نو بر منطقه ارمنستان برقرار شد. همچنین مصیصه به طور کامل فتح شد (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۰۲).
جریان فتوحات سالیانه ادامه داشت تا سال ۹۱ هجری و به قولی ۹۲ هجری، که اندلس (اسپانیا) گشوده شد. مسلمین بعد از اشغال شمال آفریقا، وارد اسپانیا شدند.
طارق بن زیاد، عامل موسی بن نصیر، به جنگ اندلس رفت. اهل اندلس با او به نبرد پرداختند و او موفق به گشودن آنجا شد (بلاذری، ۱۳۶۷، ص ۳۳۲). بعد از سال ۹۲ هجری تا سال ۹۶ هجری، که ولیدبن عبدالملک زنده بود، این جنگها و گشودن قلعه ها همچنان ادامه داشت.
��ثار باستانی در سیواس
سلیمان بن عبدالملک به سال ۹۶ هجری به خلافت رسید. در زمان خلافت سلیمان سومین محاصرہ قسطنطنیه، که مهمترین آنهاست، واقع شد و چند سال طول کشید. این خلیفه کمتر از برادرش، ولید، به فتوحات توجه نداشت و بسیاری از تلاشهایش را صرف آماده سازی برای حمله به قسطنطنیه کرد.
همزمان، سپاهیانی را برای حمله به سرزمین روم در مناطق مرزی آسیای صغیر، و راههایی که به آن میشد، گسیل می داشت که مقصودش سرگرم نگهداشتن حکومت روم و کتمان کردن هدف بزرگش بود. در سال ۹۶ هجری قمری /۷۱۵ میلادی، مسلمانان دژهای مرزی فتح کردند و در سال بعد دژالمرأه را گشودند.
امپراتور روم، تئودوسیوس، آماده مقاومت در برابر محاصره شدید پایتخت شد. حصار شهر را ترمیم و غلات ذخیره کرد و از همانجا سپاه اسلامی با مشکلات پیش رویش وارد نبرد شد، اما طرفی نبست (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۳۸). مسلمانان در این دوران به اوج قدرت جنگی و نیروی خود رسیده بودند.
به عکس، دولت روم شرقی رو به انحلال و ضعف می رفت و دچار نزاع و کشمکش شده بود بهطوریکه فقط، در مدت بیست سال، شش قیصر روی کارآمدند و معزول شدند. نیروی عظیمی آماده و مسلح با صد و بیست هزار جنگاور رهسپار روم شد (مسعودی، ۱۳۴۹، ص ۱۴۸).
فرا رسیدن سرمای شدید باعث کندی کمک به مسلمانان شد و بلغارها هم از سمت اروپا به همراهی لیون سوم به ایشان حمله کردند. که بر عمربن هبیره فرمانده دریایی چیره شدند و مسلمانان را از پایتخت دور کردند. رومیها آتشبارهای یونانی را به کار بردند و خسارت بسیاری به کشتیهای مسلمانان زدند، اما آنچه کار را خراب تر کرد، تبانی دریانوردان مسیحی با رومیها بود.
این دریانوردان در ناوگان اسلامی کار میکردند که لیون سوم آنان را تحریک به نافرمانی کرد. پایان یافتن آذوقه، طولانی شدن مدت محاصره، که بیش از یک سال ادامه یافت، طولانی بودن خط کمک رسانی و سپس مرگ سلیمان و به خلافت رسیدن عمربن عبدالعزیز، که تمایل به پیگیری سیاست فتوحات نداشت، روحیه و تجهیزات را نابود کرد و مسلمانان به تنگنا افتادند. فقط نامه عمربن عبدالعزیز به مسلم آنان را نجات داد. وی دستور داده بود آنان را از محاصره قسطنطنیه دست بردارند و به شام بازگردند (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۴۱).
در آن سال، یعنی ۹۹ هجری، عمربن عبدالعزیز به مسلم پیغام داد که خود را سپاهیانش برگردند و برای او و سپاهیانش اسبهای تندرو و آذوقه بسیار فرستاد و مرد هم در مساعدت آنان کوشیدند. مسلم، برخلاف میل خود، پس از گفتگوهایی، در سال ۱۰۰ هجری بازگشت (ابن الأثیر، ص ۲۴۲).
البته، باید توجه داشت که مسلمین در جنگهای دریایی تازه کار بودند. به خصوص که مهارترومیها در تاکتیک دفاع از شهرها و دژهای محاصره شده خود و استادی آنها در به کارگیری آتش یونانی زیاد بود و، برخلاف از هم پاشیدگی حیات اجتماعی و اقتصادی دولت روم شرقی، رومیها همچنان تفوق رزمی خود را حفظ کرده بودند.
این ناکامی در تاریخ اسلام سخت تکاندهنده بود و در تعیین سرنوشت اسلام و مسیحیت بسیار مؤثر واقع شد. به علت اینکه سرآغاز تغییر توازن قوا، برای مدتی، به نفع رومیها درگیری مسلمانان و رومیها بود. همچنین این شکست در راهبرد نظامی مسلمانان در برابر امپراتور روم اثر گذاشت. آنان از شیوه تهاجمی به شیوه درگیری و زدوخورد روی آوردند.
جنگهای مسلمانان و رومیان همچنان با شدت و ضعف ادامه داشت. در دوران هشام، در سال ۱۰۶ هجری قمری، معاویه بن هشام به جنگ رومیها رفت و کشتزارها و روستاهای رومیان را آتش زد. زیرا رومیان چراگاههای مسلمین را آتش زده بودند (یعقوبی، ۱۳۷۴، ص ۳۰۲).
لئون سوم
در ۱۲۲ هجری قمری /۷۴۰ میلادی، نیروهای اسلامی به سوی آسیای صغیر پیش رفتند و لئون سوم، امپراتور روم شرقی، شخصاً در رأس سپاه روم برای ممانعت از مسلمانان بیرون آمد و در جنگ سرسختانه ای با ایشان پیروزی چشمگیری به دست آورد که خسارت فراوانی به مسلمانان وارد شد.
این جنگ، آخرین جنگ بزرگ میان امویها و رومیها بهحساب می آید که، درنتیجه آن، مسلمانان از بخش غربی آسیای صغیر عقب نشینی کردند و به سوی شرق باز گشتند. فعالیتهای نظامی در فاصله سالهای ۱۲۵-۱۲۳ هجری قمری ۷۴۳-۷۴۱ میلادی، عبارت از برخی حملات تابستانی معمول بود که هیچ نتیجه مهمی در بر نداشت(طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۶۸).
رهایی قسطنطنیه از حملات مسلمانان و بازگشت آنان به آسیای صغیر، پایان یکی از مراحل جنگی میان ایشان و رومیها بهحساب می آید. به علت نظم مرزبانی رومی، این منطقه جزئی جدایی ناپذیر از امپراتوری روم شد. در دوران خلافت یزید بن ولید و ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد، آخرین حاکمان بنی امیه، به علت منازعات و اشوبهای داخلی اسیر این جنگهای سالانه متوقف شد.
شروع دوبارو اوج آن را با روی کار آمدن عباسیان در دوره حک��مت منصور مشاهده میکنیم. تنها خبری که هست در سال ۱۳۰ هجری قمری، ولیدبن هشام برای جنگ تابستانی در محل عمق اردو زد و در آنجا قلعه مرعش را ساخت (ابن الأثیر، جلد نهم، ص ۲۳). این حمله در زمان آخرین خلیفه اموی مروان بن محمد بود (مهری شیرانی، صص ۶۲-۵۱).
جنگهای اعراب و روم شرقی در دوره عباسیان
حکومت روم از ناآرامیهایی که بر حکومت اسلامی حاکم شد استفاده کرد. این مشکلات ناشی از انتقال خلافت از امویها به عباسیها و نیز انتقال پایتخت از دمشق بود. آنان به مناطق شمالی حکومت اسلامی حمله کردند. امپراتور کنستانتین پنجم موفق شد حدود کشورش را به سوی شرق گسترش دهد. وی به مناطق مرزی شام و جزیره حمله کرد و بر شهرها و قلعه های آن مسلط شد.
سکه با طرح هراکلیوس
امپراتور، در ۱۳۳ هجری قمری /۷۵۱ میلادی، به منطقه مرزی ارمنستان حمله کرد و دو دژ مرزی را تصرف کرد. سپاه عباسی، که فرماندهی آن را مخلدبن مقاتل بن حکیم به عهده داشت نتوانست در مقابل آن پایداری کند (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۴۸).
در آغاز، واکنش دولت اسلامی ضعیف بود، اما به تدریج نیرومند شد و با تثبیت اوضاع خلافت، پاسخ به حملات رومیها بروز کرد و حملات تابستانی و زمستانی مسلمانان از نو آغاز گردید. به طور کلی، میتوان درگیریهای نظامی میان دو طرف را در آن زمان، به «جنگ محدود» توصیف کرد.
منصور، دومین حاکم عباسی، در مقابل حکومت روم، از سیاستی پیروی میکرد که با اوضاع تهاجمی خاصی که امپراتور روم در پی آن بود، هماهنگی داشته باشد و آن تلاش برای متوقف کردن هجوم از طریق سنگربندی مجدد مرزها، ترمیم خرابه های آن و بازسازی ویرانهها، همچنین سازماندهی وسایل دفاع از آنها بود.
شایان ذکر است که مناطق مرزی به دو قسمت تقسیم میشدند (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۷۰): ١. منطقه مرزی جزیره ای که مخصوص دفاع از جزیره، یعنی شمال عراق، بود و مهم ترین دژهای آن عبارت بودند از: ملطیه، المصیصه و مرعش.
۲.منطقه مرزی شام که در غرب مرزهای جزیره واقع بود و مخصوص دفاع ازسرزمین شام بود و مهمترین دژهای آن عبارت بودند از: طرطوس، ازنه و عین زربهمنصور این مناطق را سنگربندی و اداره مستقلی را مسئوول آن کرد، هزاران جنگجو و مرزبان (مرابط) را در آنجا بسیج کرد، به آنها اقطاعها و سرزمینهای کشاورزی بخشید و برایشان خانه و اصطبل ساخت، مقرری تعیین کرد و سازمان نظامی ویژه ای را در آنجا وضع کرد و به اجرا گذاشت.
محدوده جغرافیایی روم شرقی
درگیری بین عباسیان و رومیان از سال ۱۴۶ هجری تا سال ۱۵۵ هجری همچنان ادامه داشت. در ۱۵۵ هجری، امپراتور روم شرقی در هجوم به خاک مسلمین شکستی سخت خورد. قسطنطین چهارم خواستار صلح شد و تعهد کرد که سالانه مبلغی خراج بپردازد.
این برخوردهای نظامی تا سال ۱۵۸ هجری که آخرین سال خلافت منصور است ادامه داشت (ابن الأثیر، جلد ۹، ص ۲۵۹). در آخرین حمله تابستانی ۱۵۸ هجری/ ۷۷۵ میلادی، مسلمانان، به فرماندهی معیوف بن یحیی، با سپاه روم درگیر شدند (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۷۰).
در زمان حکومت مهدی (۱۵۸-۱۶۹ هجری / ۷۷۵-۷۸۵ میلادی) نزاعی که بیش از یک قرن بین مسلمین و امپراتوری روم شرقی دوام یافته بود، در دوران مهدی خلیفه سوم عباسی با ابعاد وسیع تری رخ داد. قسطنطین پنجم، که در پنج سال اول خلافت مهدی با او معاصر بود، تصمیم گرفت که حدود شرقی امپراتوری را تا آن سوی مرزهای آسیای صغیر و ارمنستان جلو ببرد.
خطوط مرزی اسلام، که بر رشته قلاع از شام تا ارمنستان تکیه داشت، درنتیجه پیشرفت قوای روم شرقی عقب رفت. رومیان در ۱۵۹ هجری تا سمیساط پیش آمدند و بسیاری از مسلمین را اسیر کردند.
تعمید کنستانتین
رومیها فعالیت نظامیشان را در ۱۶۲ هجری قمری ۷۷۸ میلادی از سر گرفتند و به حدث حمله کردند. پاسخ حکومت اسلامی در سال بعد صورت گرفت، هنگامی که هارون بن مهدی به سرزمینهای رومی حمله و تعدادی از دژها را فتح کرد که مهمترین آن هاسمالو بود. سپس در ۱۶۴ هجری قمری /۷۸۱ میلادی رومیها با دو رخداد مواجه شدند که بر نیروهای آنها تأثیر منفی داشت (طقوش، ۱۳۸۰، صص ۹-۸۸):
۱.مرگ امپراتور لیون چهارم و به تخت نشستن همسرش، ایرن، در مقام قیم فرزند کوچکش،کنستانتین. این موضوع باعث ناراحتی برخی فرماندهان شد.
۲. رومیها در آن زمان با شورشی بزرگ در سیسیل روبه رو و مجبور شدند نیروهایشان را میان جزیره و جبهه شرقی در مقابل مسلمانان تقسیم کنند.
خلیفه مهدی از این اوضاع ناآرم استفاده کرد و، به فرماندهی پسرش، هارون، حمله ای سنگین را به سرزمین روم آغاز کرد. او به پسرش دستور داد به قسطنطنیه حمل کند. این حمله با پیشروی در مناطق راهبردی در قیلیقیا و آناتولی، با هدف تصرف آنجا، آغاز شد. ایرن، که در این جنگ خود را در موقعیتی دشوار دید، به ناچار صلی خواست و پیمانی که مایه خفت روم بود بسته شد (حتی، ۱۳۴۴، جلد اول، ص ۳۷۸ ). و بهموجب آن (ابن الأثیر، جلد ۱۰، ص ۱۳):
١. ایرن می بایستی به مسلمانان جزیه بدهد و مبلغ جزیه، سالانه هفتاد هزار دیناربود.
. ۲. در عرض راه هنگام بازگشت، بازارها را برای سپاهیان هارون باز گذارد و راهنمایانی را همراه سپاه او روانه کند، زیرا هارون و سپاهیانش در تنگه خطرناکی قرار گرفته بودند.
٣. متارکه جنگ برای مدت سه سال منعقد گردید. ۴. اسرای دو طرف مبادله شود. ۵. به افراد سپاه اسلامی اجازه داده شود که همه غنایم خود را ببرند.
این مهمترین حمله مهدی به جبهه روم بهحساب می آید، همان گونه که آخرین حمله عربی – اسلامی به بوسفر بود. آرامش میان دو طرف تا سال ۱۶۸ هجری /۷۸۴ میلادی یعنی تا هنگامی که رومیها بعد از گذشت دو سال و هفت ماه پیمان شکستند، ادامه یافت، ازاینرو حملات اسلامی به سرزمینهای روم از سرگرفته شد، اما موفقیت چشمگیری به همراه نداشت تا این که مهدی در سال بعد درگذشت.
عباسیان
در دوره حکومت هارون الرشید (۱۷۰-۱۹۳ هجری/۷۸۶-۸۰۹ میلادی)، در سال ۱۸۱ هجری، جنگ با رومیان از سر گرفته شد و مسلمانان به پیروزیهایی دست یافتند. امپراتور ایرن خود را در مقابل پیروزیهای مسلمانان عاجز دید، لذا به صلح متمایل شد که در سال ۱۸۳ هجری/۷۹۹ میلادی به وقوع پیوست و بهموجب آن موارد زیر مقرر گردید (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۰۷):
۱.تبادل اسرا
٢. ایرن جزیه سالانه بپردازد.
٣. صلح مدت چهار سال ادامه یابد.
صلح تا سال ۱۸۷ هجری/۸۰۳ میلادی ادامه یافت، یعنی هنگامی که بر ضد ایرن توطئه و او از سلطنت برکنار شد و نقفور اول به سلطنت روم رسید. او جنگ با اعراب را شروع کرد و هارون در سال ۱۸۷هجری/۸۰۳ میلادی به حمله نظامی دست زد و در منطقه کبادوکیا پیشروی نمود.
نقفور خود را در مقابل او ناتوان دید، به ناچار در برابر عقب نشینی مسلمانان از منطقه پیشنهاد صلح و پرداخت خراج سالانه نمود. رشید با پیشنهاد صلح موافقت کرد و با اکتفا به آنچه به دست آورده بود به سرزمین خود برگشت
طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۰۷). نقفور بار دیگر جنگ را شروع و در سال ۱۹۰ هجری ۸۰۶میلادی حمله کرد. مسلمانان نتوانستند در برابرش مقاومت کنند، زیرا خلیفه درگیر حکومتهای مخالف داخلی بود. هارون الرشید، پس از سامان دادن به کارهای داخلی، حمله سنگینی را بر ضد امپراتوری روم شرقی آغاز کرد. نقفور که نتوانست از عهده سپاه اعراب برآید با صلح به شرح زیر موافقت نمود (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۰۸):
١. تعهد کرد که سالانه سیصد هزار دینار خراج و جزیه بپردازد.
٢. از تجدید بنا یا ترمیم دژهایی که مسلمانان خراب کرده بودند، مثل هرقله، آنکارا، دبسه و صفصاف خودداری کنند.
٣ . رشید تعهد کرد که دژهای ذی الکلاع، صمله و سنان را خراب نکند.
پادگانهای رومیها را، که در حوزه او قرار دارند، به ایشان مسترد کند.
صلح به مدت سه سال ادامه یابد.
این واقعه که در دوران خلافت هارون الرشید روی داد، نمودار حد اعتلای قدرت و تسلط دولت عباسی است (حتی، ۱۳۴۴، ج ۱، ص ۳۸۰). دوران هارون الرشید تبلور اقتدار خلافت عباسی است. پیداست که خلیفه دریافت نابود کردن امپراتوری روم کاری است که از حدود توانایی او خارج است. ازاینرو، به تضعیف و مشغول کردن رومیها و جلوگیری از اقدام نظامی موفق آنها برضد مسلمانان بسنده کرد. همین نقفور را واداشت تا روز وفات هارون الرشید را در سوم جمادی الثانی ۱۹۳ هجری (۸۰۹ میلادی) برای رومیها روز عید اعلام کند (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۰۹).
در دوران مأمون (۱۹۸-۲۱۸ هجری/ ۸۱۳-۸۳۳ میلادی) نزدیک بود جنگ میان مسلمانان
و رومیها فروکش کند. این خلیفه به خلا حاصل از درگیری میان خود وبرادرش، امین، سرگرم بود و این موضوع به رومیهای متلاشی شده فرصت داد تا را باز یابند. بنابراین، جبهه اسلامی – رومی، به استثنای اندک زمانی شاهد رکود کامل بود. این اوضاع شبه آرام تا سال ۲۰۵ هجری/۸۲۰ میلادی، یعنی تا هنگام دوران امپراتوری میخاییل دوم، که فعالیت نظامی نسبی از سر گرفته شد، ادامه یافت. مأمون و میخاییل از این آشوبها و شورشها، که در مقابل آنها ایجاد شد، برای استوار کردن موضع خود استفاده کردند.
مأمون با توماس سیسیلی که شورش مسلحانه را در برابر نظام روم به راه انداخته بود، همداستان شد و میخاییل با بابک خرم الدین، که در مقابل مأمون شورش کرده بود، وارد گفت وگو شد. و در حقیقت حملات اسلامی منظم به سرزمینهای روم از سال ۲۱۵ هجری / ۸۳۰ میلادی آغاز شد. این تهاجم پاسخی به حمله امپراتور تئوفیل به زبطره با کمک نیروهای خرمیه بود. مأمون و پسرش، عباس، چند حمله نظامی را رهبری کردند و توانستند چندین دژ را در منطقه کبادوکیا، استرادا، هرقله و لؤلؤه فتح کنند (طقوش، ۱۳۸۰، صص ۱-۱۴۰).
اوج اقتدار خلافت عباسیان
در سال ۲۱۸ هجری، مأمون به روم لشکر کشید و خود را برای محاصره عموریه آماده کرد و گفت: «در پی عرب میفرستم و آنان را از بادیه ها می آورم و سپس آنها را در هر شهری که فتح کنم سکونت می دهم تا در قسطنطنیه اقامت گزینم» (یعقوبی، ۱۳۷۴، ج دوم، ص ۴۹۳). مأمون که به جنگ با رومیان پرداخت و کوشش فراوان کرد و فتوحات بسیار به دست آورد، در کنار رودخانه بدندون درگذشت و روز چهارشنبه هشتم رجب سال ۲۱۸ هجری در طرسوس دفن شد (دینوری، ۱۳۷۱، ص ۴۴۳).
جانشین وی، معتصم (۲۱۸-۲۲۷ هجری/ ۸۳۳-۸۴۱ میلادی)، در سال ۲۲۴ هجری/ ۸۳۸ میلادی، سپاهی بزرگ فراهم آورد و به جنگ با روم پرداخت. سپاهی بزرگ که هیچ خلیفه ای نظیر آن را فراهم نکرده بود و قلب اراضی روم را بشکافت و عموریه را که سرسلسله خاندان حکومت از آنجا بود به تصرف در آورد. اما سعی وی به هدف نرسید. سپاه عرب درصدد آن بود که پیشرفت خود را تا قسطنطنیه ادامه دهد، ولی چون خبر آمد که توطئه جنگی داخلی در حال تکوین است عقب نشینی کرد( حتی، ۱۳۴۴، ج اول، ص ۳۸۰).
خلیفه، پس از فتح عموریه، کشتاری فراوان کرد و اسیر و برده بسیار گرفت و چندان در این باره مبالغه کرد که عموریه ویران و آثار آن به کلی محو شد. دری از دروازه های آن را که آهنین و بسیار بزرگ بود به بغداد آورد و آن را در یکی از دروازه های دارالخلافه، که باب العامه نامیده میشد، نصب کرد (طباطبا، ۱۳۶۷، ص ۳۱۹).
سرانجام، در ۲۲۷ هجری، میان دو طرف صلح برقرار شد. سپس معتصم و تئوفیل در همان سال مردند و واثق به خلافت رسید، درحالیکه میخاییل سوم، بنا به وصیت مادرش، تئودورا در امپراتوری روم به سلطنت رسید (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۱۵۴).
پس از معتصم، از جانب عرب حمله معتبری نشد و آن سپاهیانی که جانشینان وی به مرزها می فرستادند به منظور غارت بود، نه فتح. با این حال، برخوردهای خصومت آمیز و کم اهمیت دوام داشت و تقریبا هر سال این برخوردها دیده میشد (حتی، ۱۳۴۴، ج اول، ص ۳۸۱).
ایالتهای اداری سلطنت هارونالرشید
منبع:
تاریخ بیزانس، نوشته محمد امیر شیخ نوری و محمدرضا نصیری
انتشارات پیام نور، چاپ شده در ۱۱ مهر ۹۷
تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی
نوشته پیدایش اسلام و فتوحات مسلمانان در قلمرو روم اولین بار در تاریخ ما. پدیدار شد.
source https://tarikhema.org/ancient/rum/30223/%d9%be%db%8c%d8%af%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-%d9%88-%d9%81%d8%aa%d9%88%d8%ad%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%b3%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%82%d9%84%d9%85%d8%b1/
0 notes
Text
مظفرالدین شاه قاجار ،آخرین پادشاهی که در ایران مرد
مظفرالدینشاه قاجار پنجمین پادشاه ایران از دودمان قاجار بود مظفرالدین شاه قاجار دوران: ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۵ خورشیدی تاجگذاری: ۱۲۷۵ خورشیدی، عمارت بادگیر تهران زادروز: ۵ فروردین ۱۲۳۲ زادگاه: تهران، ایران درگذشت: ۱۸ دی ۱۲۸۵ (۵۳ سال) محل درگذشت: تهران، ایران همسر : تاجالملوک امالخاقان، اشرف ملک خانم سرورالسلطنه، معصومه خانم نزهتالسلطنه، نورالدوله، دلپسند باجی معززالسلطنه، شرفالدوله، مهینالسلطنه، مهینالدوله دودمان قاجار: پدر ناصرالدینشاه مادر شکوهالسلطنه فرزندان: محمدعلی میرزا دین: اسلام، شیعه مظفرالدینشاه قاجار (زادهٔ ۵ فروردین ۱۲۳۲– درگذشتهٔ ۱۸ دی ۱۲۸۵) پنجمین پادشاه ایران از دودمان قاجار بود. وی پس از کشتهشدن پدرش ناصرالدینشاه و پس از نزدیک به ۴۰ سال ولایتعهدیِ، شاه شد و از تبریز به تهران آمد. در جریان جنبش مشروطه، برخلاف کوششهای صدراعظمهایش علیاصغرخان اتابک (اتابک اعظم) و عینالدوله، با مشروطیت موافقت کرد و فرمان مشروطیت را امضا کرد. او ده روز پس از امضای قانون اساسی درگذشت. او آخرین پادشاهی است که در ایران درگذشتهاست. مظفرالدینشاه در کربلا به خاک سپرده شدهاست. مظفرالدین شاه از میان دو برادر دیگر، مسعود میرزا و کامران میرزا، پس از فوت دو پسر فروغ السلطنه (جیران تجریشی) به ولایتعهدی برگزیده شد. به موجب قانون سلطنت قاجار، ولیعهد باید از تیره «دولو» قاجار و از همسری عقدی انتخاب می شد. اما ناصرالدین شاه برخلاف این قانون، نخست، قاسم میرزا پسر فروغ السلطنه را برای مقام سلطنت پس از خود برگزید اما او درگذشت و دوباره از روی علاقه به جیران تجریشی فرزند دیگر او را به ولایتعهدی برگزید که او هم درگذشت. با فوت این دو پسر، قانون سلطنت فقط با شرایط مظفرالدین شاه جور درمی آمد.
تابلوی مظفرالدین شاه اثر کمالالملک مسعود میرزا با آنکه بزرگ تر بود، از مادری غیرقاجاری و صیغه ای متولد شده بود. کامران میرزا نیز با آنکه از همسری عقدی و قاجاری (منیرالسلطنه) به دنیا آمده بود، چند ماهی از مظفرالدین میرزا کوچک تر بود. بنابراین ناصرالدین شاه، مظفرالدین میرزا را که کودکی 9 ساله، زردرو و بیمار بود، در سال 1277 به نیابت برگزید. او از شکوه السلطنه دومین زن عقدی ناصرالدین شاه در 14 جمادی الثانی 1269 ق در تهران به دنیا آمده بود. وی پسر چهارم ناصرالدین شاه و فرزند شکوه السلطنه بود. پس از این انتخاب به مدت 36 سال در دارالحکومه تبریز تمرین سلطنت کرد تا آنکه یک روز مانده به پنجاهمین سال سلطنت ناصرالدین شاه به طور ناگهانی وارد تهران شد. از دوران جایگیری مظفرالدینشاه در تبریز، که بنا بود آیین شهریاری را به ممارست بیاموزد، چیز زیادی گزارش نشدهاست؛ مگر آنکه بنابر بیشتر تاریخنویسان مشروطه، مردان ناشایست دورهاش کرده، سبب شدند که سادهدل و کمسواد بار آید. او شاهی مهربان و سادهدل بود و در دوران سلطنت او ایران با هیچ کشوری جنگ نکرد؛ اما در عین حال امتیازات فراوانی به بیگانگان داده شد.
همراه ملازمان وی قریب ۴۰ سال در شهر تبریز زندگی کرد تا اینکه پس از کشته شدن پدرش در سال ۱۲۷۵ خورشیدی، در سن ۴۴ سالگی به سلطنت رسید. از زمان کشتهشدن ناصرالدین شاه تا جلوس مظفرالدین شاه به تخت سلطنت ۴۰ روز به طول انجامید و طی این مدت علیاصغر اتابک، آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه، اداره امور کشور را به دست داشت. وی در عمارت بادگیر تاجگذاری نمود و دو ماه پس از جلوس وی میرزا رضای کرمانی، قاتل ناصرالدین شاه، در میدان مشق به دار آویخته شد. از رویدادهای مهم در دوران او، پیدایش نخستین «سینماتوگراف» است. صدای مظفرالدینشاه، که قدیمیترین سند صوتی ایران بهشمار میرود، هنوز هم موجود است.
سکهٔ طلای مظفرالدینشاه، ضرب سال ۱۲۷۵ خورشیدی حکومت مظفرالدین شاه در سال اول سلطنت خود امینالسلطان را از مقام صدارت عزل کرد و برای مدتی کوتاه کابینهای بدون صدراعظم تشکیل داد که در آن علیقلی مخبرالدوله وزیر داخله، عبدالحسین میرزا فرمانفرما وزیر جنگ و محسن مشیرالدوله وزیر امور خارجه بود. پس از چهار ماه مخبرالدوله به دلیل دخالتهای فرمانفرما در حوزهٔ اختیاراتش استعفا داد. مظفرالدین شاه نیز علی امینالدوله را از آذربایجان به تهران فراخواند و نخست او را رئیسالوزا (رئیس مجلس وزرا) و پس از چند ماه وزیر اعظم و سرانجام صدراعظم نمود، ولی امینالدوله که افکار تجددخواهی و غربگرایی داشت از ابتدای زمامداری خود با مخالفت علما مواجه شد و بعد از شش ماه از صدارت کنارهگیری کرد. مظفرالدین شاه پس از امینالدوله، محسن خان مشیرالدوله را به ریاست وزرا (ریاست مجلس شورای دولتی) انتخاب کرد، ولی منصب او هم بیش از سه ماه به طول نینجامید و مظفرالدین شاه مجدداً امینالسلطان را به صدارت برگزید. اولین همسر او امالخاقان دختر میرزا تقیخان امیرکبیر بود که محمدعلی شاه قاجار حاصل این ازدواج بود. به هنگام فوت مظفرالدین شاه از وی ۱۸ دختر و ۶ پسر به نام های محمدعلی میرزا، ملکمنصور میرزا شعاعالسطنه، ابوالفتح میرزا سالارالدوله، ابوالفضل میرزا عضدالسلطان، حسن علی میرزا نصرتالسلطنه و ناصرالدین میرزا ناصری باقی ماندند.
مظفرالدین شاه قاجار در روز ۱۸ دی ۱۲۸۵ در سن ۵۳ سالگی درگذشت سفر به اروپا مظفرالدین شاه مانند پدرش مشتاق سفر به اروپا بود و در روز ۲۳ فروردین ۱۲۷۹ (۱۲ ذیحجهٔ ۱۳۱۷ ه. ق) اولین سفر خود را به کشورهای اروپایی آغاز کرد. امینالسلطان، که در ۲۰ امرداد ۱۲۷۷ ه.خ. (پنجشنبه ۲۲ ربیعالاول ۱۳۱۶ ه.ق. ) برای دومین بار با وعدهٔ تأمین مخارج سفر شاه، به مقام صدارت منصوب شده بود، قراردادی برای دریافت ۲۳ میلیون و پانصد هزار روبل قرضه از روسیه امضا کرد و در ازاء آن عایدات گمرکات ایران را، که ممر اصلی درآمد خزانه بود، به وثیقه گذاشت. با دریافت این قرضه، مقدمات سفر مظفرالدین شاه به فرانسه فراهم شد. اولین سفر مظفرالدین شاه به اروپا هفت ماه به طول انجامید و در این مدت پنجمین پادشاه قاجار از کشورهای روسیه، اتریش، سوئیس، آلمان، بلژیک، فرانسه و در راه بازگشت از ترکیه (عثمانی) دیدن کرد. از وقایع مهم این سفر سوءقصد به جان مظفرالدین شاه در پاریس بود، که ضارب در کار خود توفیق نیافت و آسیبی به مظفرالدین شاه نرسید. دو سال بعد، وی پس از دریافت وام جدیدی به مبلغ ده میلیون روبل از روسیه و اعطای امتیازات تازهای در شمال ایران به روسها، عازم اروپا شد. دومین سفر مظفرالدین شاه به اروپا که در ۱۷ فروردین ۱۲۸۱ (۲۷ ذیحجهٔ ۱۳۱۹ ه. ق) آغاز شد شش ماه به طول انجامید و در این مدت مظفرالدین شاه از اتریش، آلمان، بلژیک، فرانسه، انگلستان و ایتالیا بازدید کرد. مقصد نهایی مظفرالدین شاه در این سفر انگلستان بود. مسافرت سوم شاه به اروپا روز ۱۶ خرداد ۱۲۸۴ (۱ ربیعالثانی ۱۳۲۳ ه. ق) آغاز شد و ۴ ماه (تا ۱۴ رجب ۱۳۲۳ ه. ق) به طول انجامید. این سفر نیز متعاقب دریافت یک وام ۲۹۰ هزار لیرهای از بانک شاهی انگلیس عملی شد. مشروطیت مظفرالدین شاه پس از بازگشت از سفر دوم خود، امینالسلطان را برکنار کرد و پس از یک سال، که هیئتی ۵ نفره مدیریت امور کشور را در دست داشت، دامادش عینالدوله را به عنوان صدراعظم منصوب کرد. عینالدوله برای تأمین هزینهٔ سفر سوم شاه، مسیو نوز بلژیکی، مدیر امور گمرکات ایران را مأمور افزایش درآمد گمرک کرد. افزایش تعرفهٔ گمرکی به تحصن تجار تهران در حرم عبدالعظیم انجامید.
مظفرالدین شاه پس از بازگشت از سفر دوم خود، امینالسلطان را برکنار کرد پس از بازگشت شاه، حوادث دیگری چون به چوب بستن تجار قند توسط احمد خان علاءالدوله (حاکم وقت تهران)، به تحصن بزرگتری در حرم عبدالعظیم در ۲۳ آذر ۱۲۸۴ با درخواست تأسیس عدالتخانه منجر شد. با قول شاه تحصن پایان یافت اما تعلل در برپایی عدالتخانه موجب تحصن علمای تهران در قم و افزایش خواستهها به عزل عینالدوله و برپایی دارالشورا شد. شاه نهایتاً عینالدوله را عزل و نصرالله مشیرالدوله را صدراعظم کرد. او یک سال پس از پایان سفر سوم خود، در روز ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ در بستر بیماری فرمان مشروطیت را که متضمن ترتیبات تشکیل مجلس بود امضا کرد و روز ۱۴ مهر ماه همین سال اولین دورهٔ مجلس شورای ملی در حضور شاه افتتاح شد. مظفرالدین شاه نخستین قانون اساسی ایران را که در دورهٔ اول مجلس تنظیم شده بود، روز ۸ دی ۱۲۸۵ امضا کرد و ۱۰ روز بعد در ۱۸ دی ۱۲۸۵ درگذشت. با امضای فرمان مشروطیت که در تاریخ ۱۲۸۵ هجری خورشیدی، مادهتاریخ عدل مظفر که حرو�� ابجد آن برابر میشود با ۱۳۲۴ و در معنای عدالت مظفرالدین شاه است بر روی لوحهای نوشته شد و پس از برپایی مجلس شورای ملی بر سر آن جای گرفت. بدینسان نشانگر مشروطیت و یادآور نام پادشاه امضاکننده و نخستین پادشاه اجراکننده آن بود. مرگ مظفرالدین شاه قاجار سرانجام در روز ۱۸ دی ۱۲۸۵ در سن ۵۳ سالگی درگذشت و در کربلا به خاک سپرده شد. منبع: بیتوته Read the full article
0 notes
Photo
✴️ سه شنبه 👈 12 اسفند 1399 👈 18 رجب 1442👈 2 مارس 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🏴 وفات ابراهیم فرزند رسول خدا علیه السلام " 10 هجری " 🔥روز اول خلافت شوم یزید ملعون . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️امروز روز مبارک و مختاری است برای امور زیر: ✅ معامله و تجارت . ✅ قرض و وام دادن و گرفتن. ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅ شرکت زدن و مشارکت کردن. ✅ فصد و حجامت. ✅ دیدار با رؤسا و بزرگان. ✅ اقدام برای امور قضایی . ✅خواستگاری عقد و ازدواج . ✅ و خرید خانه و ملک و مغازه خوب است. 👶 زایمان خوب و نوازادش زندگی خوبی دارد و هرگز فقیر نشود و خوب تربیت خواهد شد .ان شاءالله. 🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود. 🚘 مسافرت:خوب است. 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز برای امور زیر نیک است : ✳️ فروش جواهرات . ✳️ آغاز معالجات و درمان. ✳️کودک به گهواره نهادن . ✳️ و خوردن نوشیدنی ها نیک است . 💑 حکم مباشرت امشب(شب چهارشنبه ) ، مباشرت و عروسی کراهت دارد . 💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه است . 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث قوت دل می شود . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. ( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد) ✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی ۱۹سوره مبارکه " مریم علیهاالسلام " است . و از معنای آن استفاده می شود که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطره خواه بیاورد. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 📔خرید کتاب تقویم همسران سال 99 از طریق سایت www.taghvim-nojomi.ir دانلود کتاب بعد از پرداخت موفق تلفن وات ساپ: 09035813226 #علی_انصاریان (at Tehran, Iran) https://www.instagram.com/p/CL4m2M4pKsr/?igshid=1rbajngvkpk56
#اصلاح_مو#خون_دادن#حجامت#گرفتن_ناخن#لباس_نو#استخاره#یاقابض#حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام#امام_باقر_علیه_السلام#امام_صادق_علیه_السلام#علی_انصاریان
0 notes
Photo
بیتالمقدس: کلید یا فتیله؟ روزهای خشم جهان اسلام روزهای خشم جهان اسلام در نتیجه چند روز اعتراض که در پی شناسایی بیتالمقدس بعنوان پایتخت اسرائیل از سوی دونالد ترامپ فلسطین را در نوردید، بیش از هزار عرب آسیب دید، حداقل دو نفر به ضرب گلوله پلیس و نظامیان اسرائیل کشته شد. یکی از مقتولان محمود المارسی ۲۹ ساله اهل غزه بود. درگیریها، خود بیتالمقدس را هم در برگرفت. اما رویاروییهای شدیدتر در بیتلحم، و همچنین، در مرزهای غزه که تحت نظارت اسرائیل قرار دارد، روی داد. بر اساس گزارش پلیس اسرائیل، عصر روز یکشنبه، هنگامی که اعتراضات فلسطینیها در بیتلحم بکمک ماشینهای زرهی و گاز اشکآور سرکوب گردید، حرکات اعتراضی فروکش کرد. با این حال، این به هیچوجه به معنی آن نیست، که تنشهای ناشی از بیانیه ترامپ در مورد بیتالمقدس بطور کلی پایان یافته است. فلسطینیها برای اولین بار در طول ماههای اخیر اراضی اسرائیل را از نوار غزه با موشکهای دستساز دو باره هدف قرار دادند، و اسرائیل این منطقه تحت محاصره را زیر آتش گرفته است. در بیتالمقدس یک عرب ۲۴ ساله از ساکنان ساحل غربی رود اردن یک اسرائیلی- نگهبان توقفگاه اتوبوس را با ضربات چاقو مجروح نمود. واضح است که تعداد چنین حوادث نه تنها در اسرائیل، حتی در اراضی اشغالی فلسطین افزایش مییابد. بطوری که مهاجر ۲۹ فلسطینی پس از ورود به رستوران حلال آمستردام و شکستن پنجره آن، پرچم اسرائیل را به پائین انداخت و شعارهای ضد اسرائیلی سر داد. درست است او پس از آن گفت، که اقدام وی ربطی به «بیانیه بیتالمقدس» (ترامپ) نداشته، بلکه، در ارتباط با «وضعیت ناگوار فلسطین» بوده است. در جریان اقدامات اعتراضی برای همبستگی با فلسطین که در یکسری کشورهای اروپایی بعمل آمد، از جمله، در برلین، پرچم سرائیل به آتش کشیده شد. البته، همه اقدامات تاکنون مسالمتآمیز بوده است. اما به احتمال بسیار زیاد مسلمانان تندرو پرشمار در اروپا میتوانند «بیانیه بیتالمقدس» را دلیلی برای حملات جدید به کشورهای اروپایی قرار دهند. روشن است که هیچ یک از متحدان اروپایی آمریکا از تصمیم واشینگتن حمایت نکرد. برغم این، اتحادیه اروپا همچون گذشته، هیچ موضع متمایز خاصی در قبال مسئله فلسطین ندارد. اکنون بدتر این است، که تنشها، خشونتها، در وهله اول در اماکن مقدس، و همچنین، در منطقه و خارج از محدوده آن شدت بگیرد. در عراق، اردن، لبنان، ترکیه، اندونزی و سایر کشورهای مسلمان صدها هزار نفر با شعارهای ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی در تظاهرات اعتراضی شرکت کردند. اما مهمتر از همه، روند گفتگوی صلح نه چندان مؤثر بین فلسطین و اسرائیل بطور کامل در هم شکست. در این رابطه رهبر فلسطین اعلام کرد، که ایالات متحده آمریکا دیگر نمیتواند نقش واسطه در حل و فصل مشکل ایفاء نماید. همین موضع را رقبای سیاسی وی در حماس نیز ابراز نمودند. از جمله، سخنگوی رسمی جنبش حماس، سامی ابوزهری اظهار داشت، که گفتگوی باصطلاح صلح فروریخت و فلسطینیها هیچوقت با وساطت آمریکا مجددا به میز مذاکره باز نخواهند گشت: «در میان فلسطینیها در این خصوص که به گفتگوها باید یک بار برای همیشه نقطه پایان گذاشت، وفاق ملی حاصل شده است». در همین حال، ۹ دسامبر درست سی سال از شروع انتفاضه اول فلسطینیها- شورش برای استقلال گذشت. آن شورش شش سال ادامه یافت (در این مدت بیش از دو هزار نفر فلسطینی و در حدود یکصد اسرائیلی کشته شد). شورش اول بدنبال امضای توافقنامه فلسطین- اسرائیل پس از مذاکرات محرمانه طولانی بین طرفین در اسلو در پائیز سال ۱۹۹٣ پایان یافت. ۱٣ سپتامبر سال ۱۹۹٣ در واشینگتن، در چمن کاخ سفید، با حضور رئیس جمهور آمریکا- بیل کلینتون، نخست وزیر اسرائیل- اسحاق رابین و رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین- یاسر عرفات، طی مراسم با شکوهی اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین بیانیه مشترک در باره اصول امضاء کردند. بر اساس این اصول، دولت فلسطین تشکیل گردید. سازمان آزادیبخش فلسطین حق موجودیت اسرائیل را برسمیت شناخت، اسرائیل متعهد شد تصمیمات سازمان ملل متحد دایر بر تشکیل کشور فلسطین را اجرا نماید و به اشغالگری نقطه پایان بگذارد، سازوکارهای مشخص اجرای اینها تعیین گردید. خودگردانی فلسطین و دولت، و همچنین نهادهای دولتی در این مدت بواقع تشکیل گردید. اما اسرائیل به اشغال ساحل غربی رود اردن و بیتالمقدس در این مدت پایان نداد، احداث شهرکهای یهودی در اراضی اشغالی ادامه یافت، باریکه غزه تحت محاصره اسرائیل بسر میبرد. موجودیت کشور فلسطین به پایتختی بیتالمقدس غربی تا کنون اعلام نشده است. تندروهای فلسطینی (مقدم بر همه، حماس که در مذاکرات اسلو شرکت نداشت)، به سهم خود هنوز هم حق موجودیت اسرائیل را برسمیت نمیشناسند و از روشهای تروریستی بر علیه اشغالگری استفاده میکنند. در جریان انتفاضه دوم که از سال ۲٠٠٠ تا ۲٠٠۵ ادامه یافت، پنج هزار نفر فلسطینی و در حدود هزار نفر اسرائیلی کشته شد. هزاران عرب ساکن نوار غزه قربانی عملیات جنگی «سرب مذاب» (دسامبر ۲٠٠۸- ژانویه ۲٠٠۹) و «ستون ابری» (ژانویه ۲٠۱۴) اسرائیل گردید. همه اینها پیشاپیش هم نشان میدادند، که «توافق اسلو» قابل اجرا نبود. در قاهره نشست اضطراری وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه عرب برگزار گردید. در سند پایانی این نشست آمده است: «تصمیم آمریکا در خصوص برسمیت شناختن بیتالمقدس بعنوان پایتخت اسرائیل فاقد اعتبار است. این، یک تخلف خطرناک از قوانین بینالمللی و قطعنامه مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد میباشد. وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه عرب با پیروی از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، هر اقدام یکطرفه مبنی بر تغییر وضعیت حقوقی بیتالمقدس را که از سوی جامعه بینالمللی برسمیت شناخته شده، رد میکند». کشورهای عضو اتحادیه عرب جامعه جهانی را برای برسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین به پایتختی بیتالمقدس شرقی فراخواند. بیانیه تصریح میکند، که ایالات متحده آمریکا با تصمیم در مورد بیتالمقدس خودش را از عنوان «ضامن و واسطه در روند حلوفصل مسالمتآمیز در منطقه محروم میسازد. با این تصمیم فقط موجب تعمیق تنشها میگردد، به آتش خشم دامن میزند و منطقه را به آشوب هر چه بیشتر گرفتار میکند». رئیس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان با صراحت باز هم بیشتر اظهار داشت: «ما بیتالمقدس را به مرحمت یک دولت تروریستی- قاتل کودکان، که هیچ هدف دیگری غیر از اشغالگری و غارتگری ندارد، رها نخواهیم کرد. ما به مبارزه قاطع خود ادامه خواهیم داد». در مقابل این، بیانات نماینده دائمی آمریکا در سازمان ملل متحد، نیکی هیلی که اظهارات داشت فقط واشینگتن مستحق اعتماد در حلوفصل مشکل فلسطین- اسرائیل میباشد، بطور کلی غیرمتعارف یا بسیار سخیف بنظر میرسد: «سازمان ملل متحد بیش از آن که به روند صلح در خاورمیانه کمک کند، آسیب زده است. ما قصد نداریم بخشی از آن باشیم. هنگامی که سازمان ملل متحد چنین غیرعادلانه اسرائیل را مورد حمله قرار میدهد، ایالات متحده آمریکا دیگر نمیتواند تماشاگر باشد. هنگامی که سخن از برخورد عادلانه هم در مورد اسرائیلیها و هم در باره فلسطینیها به میان میآید، آمریکا در نظر ندارد به مواعیظ کشورهای غیرمعتمد گوش فرادهد». به گفته وی، «همه توافقنامههای تاریخی صلح بین مصر و اسرائیل، اردن و اسرائیل در چمن کاخ سفید امضاء شده است». معلوم میشود، که علت عبارت از این است، که خاورمیانه همچون سابق یکی از مناطق انفجارآمیز در جهان میباشد و نتایج «توافقنامههای تاریخی» شکننده یا ناچیز است. *** بیتالمقدس: کلید یا فتیله؟ راهکاری که پادشاه اردن، عبدالله دوم برای تعامل با کشورهای عربی منطقه، دنیای اسلام و سایر اعضای جامعه بینالمللی در ارتباط با تصمیم رئیس جمهور آمریکا مبنی بر شناسایی بیتالمقدس اشغالی بعنوان پایتخت اسرائیل و شروع قاعده انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس در پیش گرفت، مستقل از عواقب احتمالی آن، یک مورد منحصربفرد از تفاهم بینالمللی در رابطه با اهمیت حفظ وضعیت تاریخی و حقوقی این شهر مقدس را بوجود آورد. اکثریت مطلق کشورها تصریح میکنند، که این مسئله حساسترین موضوع شمرده میشود، زیرا، به صدها میلیون انسان در اکثریت کشورهای جهان مربوط میشود. پادشاه اردن، که میزبان اجلاس کشورهای اتحادیه عرب در ساحل بحرالمیت در ماه مارس سال جاری بود، با تمرکز روی چند موضوع، به اقداماتی دست زد. اول- گفتگوی تلفنی با حامی اصلی پروسه حلوفصل مسالمتآمیز مسائل خاورمیانه- ایالات متحده آمریکا، که در جریان آن پادشاه در مورد خطر برداشتن چنین گامی هشدار داد. یکی از جدیترین عواقب عبارت است از تقویت پایههای سازمانهای تروریستی در منطقه و ایجاد شرایط بازگشت آنها، صرفنظر از پیروزی نظامی ائتلاف بینالمللی در کار نابودسازی این گروهها. دوم- تقویت روابطه با قدرتهای منطقهای، بویژه، با ترکیه، که در حال حاضر ریاست سازمان همکاری اسلامی را بعهده دارد و بنمایندگی از بیش از ۵٠ کشور صحبت میکند، و همچنین، دارای روابط متقابل با سایر کشورهای جهان میباشد. واکنش منفی جامعه جهانی نسبت به تصمیم ترامپ گواهی از آن میدهد، که آمریکا و اسرائیل در مقابل جهان موضع خصمانه گرفتهاند. سال نخست ریاست جمهوری ترامپ با تظاهرات اعتراضی، بحرانهای سیاسی داخلی و خارجی همراه بود. رئیس جمهور آمریکا با برداشتن چنین گامی در قبال مسئله بیتالمقدس در صدد ایجاد اختلاف بین کشورهای خاورمیانه میباشد. بدین منظور، او قوانین بینالمللی را زیر پا میگذارد، روند مسالمتآمیز را که همواره مورد حمایت واشینگتن بشکل پشتیبانی کامل از مواضع یک طرف بود، بطوری که نتواند به میزان اعتماد به واسطه و حامی اصلی روند مسالمتآمیز آغاز شده از سال ۱۹۹۱ تأثیر بگذارد، بیاعتبار میسازد. دلایل رد تصمیم ترامپ چیست؟ اول- شهر بیتالمقدس با وجود تعداد زیاد اماکن مقدس خود از نظر یک و نیم میلیارد مسلمان، صدها میلیون عرب مسیحی و بقیه مسیحیان جهان شهر مقدس شمرده میشود. از این رو، اعطای حق حاکمیت کامل این شهر مقدس به اسرائیل توهین آشکار به اماکن مقدس میباشد. همه ما شاهد سوءاستفادههای گسترده از طرف یهودیان مهاجر و اخلال مکرر در کار مسجد الاقصاء بشکل ممانعت از نمازگزاری مسلمانان هستیم. دست زدن به اقدامات پیاپی برای حمله به مسجد الاقصاء و تلاش برای آتش زدن آن نمونه این اخلالگریها هستند. دوم- در مدت هفتاد سال اخیر اردن توانست از اماکن مقدس شهر به طرق حمایت مالی، قیمومیت و مدیریت اوقاف حراست نماید. همه اینها باعث شدند حاکمیت اشغالگر اسرائیل نتواند از راه کاربست سیاست عمل انجام شده وضعیت حقوقی بیتالمقدس را تغییر دهد. از جمله، برنامه اسرائیل دایر بر تخریب مسجد الاقصاء و ایجاد معبد یهودی در محل آن بمنظور جامه عمل پوشاندن به رؤیای تاریخی یهودیها که در اسناد اندیشهپردازان صهیونیزم ذکر شده، شکست خورد. سوم- دنیا درک میکند، که اسرائیل بمنظور اینکه خاورمیانه خسته از جنگ را دوباره به آشوب و هرجومرج گرفتار نماید، برای آتشافروزی در منطقه تلاش میکند. درست به همین دلیل ما شاهد واکنشهای منفی، حتی از طرف نزدیکترین متحدان واشینگتن در مقابل تصمیم ترامپ در خصوص شناسایی بیتالمقدس بمثابه پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا هستیم. همه دنیا آگاه است، که آتش جنگ به منطقه محدود نخواهد شد و میتواند از دایره مورد پیشبینی خارج گشته، بسیاری از کشورهای جهان را در برگیرد. چهارم- برسمیت شناختن آمریکا واقعیت موجود را تغییر نمیدهد، تغییری در این واقعیت نمیدهد، که اراضی بیت المقدس و همه اراضی فلسطین از دریا تا دریا، سرزمین تاریخی فلسطین فقط به مردم فلسلطین تعلق دارد که به خارج از میهن خود رانده شدهاند. و سند اثباتی این مدعا هم بیانیه بالفور میباشد، که صد سال پیش انتشار یافت. علاوه بر این، اشغال بیتالمقدس شرقی توسط اسرائیل در سال ۱۹۶۷ و اعلام آن بعنوان پایتخت واحد و ابدی دولت یهودی در سال ۱۹۸٠ گامهایی هستند که تا کنون از سوی جامعه بینالمللی یا ایالات متحده آمریکا برسمیت شناخته نشدهاند. پنجم- همه دنیا میداند، که حمایت از متجاوز و اشغالگر بجای پشتیبانی از آسیبدیده، بمعنی ایراد ضربه به نظام حقوقی بینالملل، و همچنین، به اخلاقی محسوب میشود، که روابط و مناسبات بین کشورها بر اساس آنها تنظیم میگردد. کشورها درک میکنند، دفاع از دولتی که قوانین بینالمللی را نادیده میگیرد، از اجرای قطعنامههای سازمان ملل متحد سر میتابد و به قدرت یک دولت مقتدر تکیه میکند، چقدر خطرناک است. به همین دلایل، خلق فلسطین در طول بیش از هفتاد سال با اخراج اجباری، قتل و زندان مواجه بوده و از تمام حقوق خود محروم شده است. گام بعدی اعراب چه خواهد بود؟ تصمیم ترامپ نشان میدهد، که ایالات متحده آمریکا دیگر نقش واسطه بیطرف را در روند مسالمتآمیز بازی نخواهد کرد. به همین دلیل، لازم است دولتهای عربی برای تقویت موضع خود به سوی مراکز دیگر قدرت، مانند اتحادیه اروپا، چین و روسیه روی آورند. فشار اقتصادی نیز نقش حیاتی در این شرایط بازی میکند، اما برای اجرای آن، موضع واحد و محکمی لازم است که همه کشورهای عربی باید اتخاذ نمایند. در اینجا ضرورت دارد این واقعیت نیز مورد توجه قرار داده شود، که شریک آمریکایی، متحد اصلی اعراب، از حمایت سران و خلقهای منطقه پس از آن محروم گردید، که بطرز آشکاری بحساب صدمه زدن به منافع همه بازیگران، از اسرائیل جانبداری کرد. پس از تصمیم ترامپ در مورد بیتالمقدس بایستی رویکرد جدید به مسائل مرتبط با مذاکره و صلح با اسرائیل، از جمله، مسئله بیتالمقدس که بیهیچ تردیدی، نقش مرکزی در روند صلح ایفاء میکند، مورد توجه قرار گیرد. هر گامی که به منافع فلسطینیها و عربها پاسخ ندهد، روند صلح را خالی از معنی و محتوا خواهد کرد. همچنین عربها باید تصمیم خود را در برقراری مناسبات با اسرائیل مورد بازبینی قرار دهند. زیرا، این کشور قوانین، توافقات و مقررات را رعایت نمیکند. این مدعا را نمونه کشورهای عربی که توافقنامه صلح با اسرائیل امضاء کردند، ثابت میکند. علاوه بر این، ایجاد یک نیروی مقتدر با استفاده از جمعیت عرب و مسلمان مقیم کشورهای آمریکا، اروپا و جهان بطور کلی بمنظور اعمال فشار به حاکمیت این کشورها و وادار کردن آنها به بازنگری سیاستهای منطقهای خود و تفهیم این که تصمیم یک جانبه، منطقهای را به آشوب میکشد که روابط بسیار گسترده با دنیای خارج دارد، ضروری است. ایالات متحده آمریکا به سهم خود باید بفهمد، که اگر با فتوای لابی یهودی گام برمیدارد، در این ص��رت، عواقب منفی آن فقط به این منتهی نخواهد شد، بلکه، سایر مسائل مهم برای آمریکا را هم احاطه خواهد کرد. همین وضع در انتظار همه کشورهایی است که در آن لابی یهودی وجود دارد. زیرا، اقدامات منجر به تخریب سرنوشت خلقهای منطقه، بیعدالتی، نشان دادن حسنیت به آنها، بمثابه فتیله برای جنگهای آینده در خاور میانه عمل میکند. بیتالمقدس: کلید یا فتیله؟ پاول سویریدوف (Pavel sviridov) و عماد عبدالرحمان، الرأی (اردن) سرچشمه: پورتال ساوتسکایا راسیا مترجم: ا. م. شیری ۲۴/ ۹/ ۱٣۹۶
0 notes
Text
فرهنگ عمومی عسلویه
فرهنگ عمومی عسلویه قومیت فرهنگ عمومی عسلویه - شهرستان عسلویه، با ترکیبی از اعراب بومی و مهاجرانی که به هدف کار در صنایع نفت و پتروشیمی به این منطقه عزیمت نموده و دارای اقامت موقت و دائمی هستند تشکیل شده است. بر حسب آمار سال ۱۳۹۰، ۸۰٪ مردم این شهرستان عرب ��بار و بقیه از اقوام فارس مهاجر، مانند لر، قشقایی، ترک، کرمانی و غیره می باشند. در گذشته آل حرم و بنی تمیم، مهم ترین شاکله قومیتی آن را به خود اختصاص داده بودند. دین از ۹۵۳۴۹ نفر جمعیت شهرستانهای عسلویه و کنگان، ۹۳۴۳۷ نفر (۶۱۱۲۲ مرد، ۳۲۳۱۵ زن) مسلمان، ۲۸۱ نفر (۲۶۲ مرد، ۱۹ زن) مسیحی، ۳ نفر (۳ مرد، ۵ زن) زرتشتی، ۹۴۷ نفر (۹۴۶ مرد، ۱ زن) پیرو سایر ادیان بوده و ۶۸۱ نفر (۴۳۷ مرد، ۲۴۴ زن) دین خود را اظهار نکرده اند. بر این اساس، ۹۷.۹۹٪ مردم این دو شهرستان، پیرو آیین اسلام، ٪۰.۲۹ مسیحی، ۰.۰۱٪ زرتشتی، ۱٪ پیرو سایر ادیان می باشند. ٪۰۷۱ نیز دین خود را مشخص ننموده اند. مسلمانان فرهنگ عمومی عسلویه - شهرستان عسلویه، به همراه شهرستان های کنگان و خارک، ۳ شهرستان سنی نشین استان بوشهر به شمار می آیند و بیش از ۸۰٪ اهالی آن سنی شافعی می باشند. در گذشته، در چند منطقه، اهل سنت حنبلی نیز اقامت داشته اند، که امروزه نشانی از آنها مشاهده نمی گردد. از شمار سنیان وهابی در این شهرستان، آمار موثقی در دست نیست. شافعی، نام یکی از شاخه های کیش سنی از دین اسلام است، که پیرو امام ابو عبدالله محمد ادریس شافعی می باشند. شافعی، مذهب غالب مسلمانان شرق آفریقا و جنوب شرق آسیا است و در ایران، اهل سنت در استان های ایلام، کرمانشاه، همدان، کردستان، البرز، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، بوشهر و هرمزگان و چند استان دیگر، شافعی هستند. شیعیان اثنی عشری در بندر عسلویه و دو روستای کلات و بیدخون اقامت دارند. رفتار مذهبی شافعیان نمازهای پنج گانه مردم سنی مذهب این شهرستان، نماز با جماعت را واجب می دانند و از پیر و جوان، هر ۵ وعده نماز را در مساجد و در اول وقت به جای می آورند. در هر مکان و به هر کاری مشغول باشند، صدای اذان که بلند شد، به سوی مسجد می شتابند و کار را رها می کنند. زنان از این کار معافند. اهل سنت احترام مسجد را خیلی نگاه می دارند. دمپایی را در حیاط بیرونی مسجد از پای بیرون می آورند و با پای برهنه به مسجد داخل می شوند. در مسجد، کسی حق کشیدن سیگار و نشستن بیهوده و خوابیدن را ندارد. نماز جمعه اهل سنت، از صدر اسلام تا کنون، نماز جمعه را تحت هر شرایطی اقامه می کنند و آن را واجب می دانند. پیش از ظهر، همه مردم شهر، حتی پسر بچه های ۹ ساله و ۱۰ ساله، لباس های سفید و تمیز پوشیده و خود را خوشبو کرده، روانه مسجد می شوند. پس از به جا آوردن نماز تحیت مسجد، ۴ رکعت نماز سنت مؤکده به جا آورده و تا هنگام نماز، سوره کهف را تلاوت می نمایند. در حال حاضر، امام جمعه عسلویه، شیخ ابراهیم محمدی می باشد. فرهنگ عمومی عسلویه - وقت نماز، خطیب با سلام و صلوات بر رسول اکرم و اصحابش، شروع به خواندن خطبه می نماید. خطبه به زبان عربی بوده و پس از اتمام آن، بر پیامبر و خاندانش و صحابه گرامی و چهار یار رسول (ابوبکر، عمر، عثمان، علی) درود می فرستند. ماه رمضان مردم مسلمان و معتقد و مقید بندر عسلویه، ماه رمضان را ماه خیر و برکت می دانند و ارزش و احترام بسیاری برای آن قائل هستند، زیرا در این ماه قرآن کریم نازل شده است. از کودک ۱۰ ساله تا پیرمردان و پیرزنان صد ساله، همه، بدون هیچ عذر و بهانه ای، روزه می گیرند. در شب های این ماه، مراسم قرآن خوانی و نماز تراویح» در مساجد برگزار میگردد. مراسم تلاوت قرآن و قرآن خوانی، متشکل از چند نفر است که هر شب هر کدام از آنها چند سوره از قرآن را تلاوت می نمایند. جای هر شخص ثابت است و هر شب در جای خود قرار می گیرد. تا شب پانزدهم رمضان باید قرآن ختم شود و دوره دوم آن تا پایان ماه ادامه یابد. خواندن سوره اخلاص (توحید) به هر کس برسد، اصطلاحا میگویند ختم با اوست، یعنی ثواب خواندن کل قرآن شامل حال او می شود. به همین دلیل، شب بعد باید در مسجد شیرینی پخش کند. رسم است که توانگران و شیوخ هر محل یا روستا، در بیست و ششم و بیست و هفتم ماه رمضان، برای افطار غذای مفصلی درست کرده و بین مردم تقسیم می کنند. گرنگشو گرنگشو رسمی است که هر سال در ماه مبارک رمضان بچه های کوچولو و نوجوان منطقه عسلویه (بلکه کل منطقه عرب نشین جنوب ایران به شادی و سرور می پردازند. به این شکل که بعد از افطار روز چهاردهم رمضان، همه بچه های محله و روستا به خانه همسایه و بستگان خود سر می زنند. در این رسم دیرینه بچه ها وقتی در کوچه ها و خانه ها هستند. . شعرهایی را سر می دهند که شادی و سرور آنها را نشان می دهند. آنها می گویند: گرنگشو گرگاشو عطونا الله یعطیکم بیت المکه ایودیکم یا مکه یا معموره بیت السلاسل و الذهب یا نوره عطونا زخه میزان ... الله ایخلی عزیزان عطونا زخه غرشه... الله ایخلی ابو کرشه عطونا زخت خیشه... الله ایخلی عویشه کلمه «قرقیعان» که اصل نام این رسم دیرینه است، در هر یک از کشورهای حاشیه خلیج فارس به نحوی تلفظ می شود. در کشورهای قطر، بحرین و عربستان سعودی «گرنگعوه» ( کرنکعوه)، در کویت «قرقعیان» و در عمان «قرانقشوه» است. کودکان و نوجوانان در این شب زیباترین لباس های خود را به تن می کنند. دختران در این شب دراعه (بالاپوشی گشاد و آستین دار) و سرپوشی به نام «بخنق» می پوشند، که با زری و خوص و نقش های سنتی کار شده است. پسران هم طبق آئین های لباس محلی دیشداشه می پوشند. بعد از افطار مراسم شروع می شود. بچه ها دست خواهر و برادر و دوستان خود را می گیرند و کیسه هایی که که معمولا از پارچه است و از قبل از آماده کرده اند، برمی دارند و به خانه بستگان خود می روند. والدین در هر خانه در این شب انواع آجیل، پسته، شکلات، پفک، یخمک و کیک آماده می کنند تا به بچه ها بدهند. عید فطر در عسلویه عید فطر فرهنگ عمومی عسلویه - چند روز پیش از فرا رسیدن عید جنب و جوش زیادی در بین مردم آغاز می شود. شهر و روستا یکپارچه در تب و تاب است. در هر گوشه و کنار آن شادی موج می زند. گوسفندداران گله های خود را برای فروش عرضه می کنند؛ مغازه داران و دست فروشان با عرضه بساط خود به مردم در شادی آنها شریک می شوند. از اطراف شهر، از روستاهای دور و نزدیکی روستاییان برای خرید مایحتاج خود به شهر می آیند. کودکان به همراه پدر و مادر برای خرید پوشاک و سایر لوازم و نیز خرید شیرینی و میوه عید به بازار می آیند. زنان و دختران چند روز قبل از عید، به خانه تکانی و فراهم کردن مقدمات عید مشغول می شوند. سرانجام روز عید فرا می رسد و صبح زود مردان خانه برای انجام نماز عید راهی مصلای شهر می شوند تا نماز عید به جا می آورند. پس از نماز به زیارت اهل قبور می روند تا فاتحه ای نثار آنان کنند. آن گاه گروه گروه و دسته دسته به دیدار بزرگان قوم و فامیل رفته و عید را به آنها تبریک گفته و در جشن عید شریک می شوند. در تمام منازل، از فقیر و غنی، سفره عید گسترده شده و انواع و اقسام میوه و شیرینی بر روی سفره گذاشته و عید اسلام را همین عید عربی فطر می دانند. کودکان و نوجوانان با لباس های نو و رنگارنگ، به درب منازل می روند و از غریب و آشنا عیدی می گیرند. قربانی کردن نیز از آیین های مهم این عید است. مردم بر این باورند که باید در طول زندگی شان چندین گوسفند قربانی کنند. ذبح قربانی به این صورت است که قصاب با اجازه صاحب قربانی به بریدن سر گوسفندان می پردازند و شخص نذر کننده باید هنگام ذبح حاضر و ناظر باشد. برای قربانی کردن گوسفند را رو به قبله و در محل مشخصی ذبح می کنند. گوشت قربانی را به قسمت های کوچک تقسیم کرده و بین فقرا و مستمندان و همسایگان تقسیم می کنند. قربانی کننده و قربانی شونده هر دو باید شرایطی را دارا باشند. هر شخصی که عاقل و بالغ بوده و بدهکار نباشد، می تواند گوسفندی را که حداقل ۶ ماه از عمرش گذشته و سالم و بدون نقص باشد قربانی کند. همچنین اشخاص متمکن و ثروتمند می توانند بیش از حداقل تعیین شده گوسفند قربانی کنند. چنانچه ۷ نفر با یکدیگر شریک شوند، می توانند به جای گوسفند یک گوساله که حداقل ۳ عید قربان را دیده باشد (یعنی ۳ ساله باشد) قربانی کنند. مردم معتقدند که اگر گوسفند قربانی سفید باشد بهتر است و برکت دارد. معمولا قربانی را چند روز قبل از عید شسته و پاکیزه می کنند و به صورت و بدن آن حنا می زنند و با مواد خوشبو و اسفند بدنش را معطر می کنند. عید قربان مردم عسلویه در روهای هفتم و هشتم و نهم ذی حجه روزه گرفته و در روز عید قربان، که به آن عید بزرگ و عید اضحی هم می گویند، لباس نو پوشیده و برای اقامه نماز عید قربان به مسجد جامع می روند. پس از نماز با یکدیگر دست می دهند و از یکدیگر حلالیت می طلبند و سپس به دیدن بزرگترهای خود می روند و به کودکان عیدی می دهند. در این عید، کسانی که به حج مشرف شده اند، قربانی می کنند و گوشت قربانی را بین فقرا و مستمندان قسمت می کنند. مولودی خوانی فرهنگ عمومی عسلویه - در شهر و روستا، اهل سنت ۲ بار در طول سال، در مسجد جامع مولودی می خوانند. این دو روز، شب ۱۲ ربیع الاول (میلاد نبی اکرم) و شب ۲۷ رجب (معراج نبی) است، که مساجد را با شکوه تمام آذین و چراغانی می نمایند. گذشته از شب های ویژه مانند تولد و مبعث رسول اکرم و شب های قدر که در مساجد مولودی برگزار می گردد، اگر شخصی یا اشخاصی نذری داشته باشند، در منزل خود مراسم مولود خوانی برگزار می کنند. میزبان از دوستان و آشنایان و ائمه جمعه و کسانی که در مولود خوانی مهارت دارند، دعوت به عمل می آورد. این مراسم معمولا در شب اجرا می شود. مراسم در اتاق بزرگی برگزار می شود و دعوت شدگان دور هم نشسته و مولود خوان یا قاری اشعاری می خواند و حاضران که در دو طرف او نشسته اند، پاسخ می دهند و همنوایی می کنند. بعد از خواندن مولود، میزبان از حاضران با شام یا شیرینی پذیرایی می کند و در آخر برای تبرک بر روی حاضران گلاب می پاشند. همچنین به هر کدام از شرکت کنندگان مقداری شیرینی به عنوان تبرک داده می شود که با خود ببرند. مراسم زنانه مولودخوانی توسط خود زنان برگزار می شود.
اقلیت های دینی
زرتشتیان با آن که نشانه هایی از آیین زرتشتی در بندر تاریخی سیراف یافت شده، اما عسلویه و کنگان، هیچ گاه به عنوان پایگاه ترویج این دیانت محسوب نمی شده اند. در آبان ماه ۱۳۶۵، ۴۸ زرتشتی و در سال ۱۳۷۵، ۳۰ زرتشتی در شهرستان های کنگان و عسلویه زندگی می کرده اند. شمار آنان در سال ۱۳۸۵، به ۳ نفر کاهش یافت. یهودیان شهرستان عسلویه، به همراه شهرستان های دیر، کنگان، دشتستان و بوشهر، به عنوان ۵ شهرستان یهودی نشین استان بوشهر محسوب گشته و روستای «ده نو»، در دوره صفویه تا قاجار، یک پایگاه مهم یهودی در ساحل خلیج فارس بوده است. رمی وادالا، نایب کنسول فرانسه در بندر بوشهر، حدود یک قرن پیش، یعنی در سال ۱۹۱۶م. از یهودیان عسلویه سخن گفته است: عسلو: دارای ۶۰۰ تن جمعیت، که ۲۰ تن آن کلیمی اند.» در آغاز قرن بیستم میلادی، شمار یهودیان شهرستان عسلویه، طبق گفته های اروپاییان و اسناد و مدارک متقن تاریخی ۱۵۰ نفر بوده است: ١. بندر عسلویه: ۲۰ نفر ۲. روستای اخند: ۳۰ خانوار ٣. روستای دهنو: ۱۰ خانوار (۱۰۰ نفر). این روستا از مناطق یهودی نشین استان بوشهر بوده، که دارای تورات خانه و مکان تجمع و عبادت نیز بوده است آنان در سال ۱۹۵۰م.، در جریان مهاجرت بزرگ یهودیان ایران، به دنبال تشکسل کشور یهودی اسرائیل، به این کشور مهاجرت کردند. هنوز بخشی از بقایای ویرانه های خانه ها و عمارات تاریخی آنان در این دهکده بر جای مانده است.» مسیحیان در آبان ماه ۱۳۳۵، ۰ نفر، در آبان ماه ۱۳۶۵، ۷ مسیحی و در سال ۱۳۷۵، تنها ۲ نفر پیرو دیانت جهانی عیسی مسیح در شهرستانهای کنگان و عسلویه اقامت داشته اند. مسیحیان شهرستان های عسلویه و کنگان (به تفکیک گرایش های مذهبی) فرهنگ عمومی عسلویه - در سال ۱۳۸۵، جمعیت مسیجیان این دو شهرستان، ۱۴۰ برابر شده و به ۲۸۱ نفر افزایش یافته است. مسیحیان کنگانی و عسلویه ای، کلیسا ندارند. بسیاری از آنان عبادات خود را در منازل شخصی یا در کلیساهای شیراز و بوشهر انجام می دهند.
اماکن دینی عسلویه
اماکن دینی شهرستان های عسلویه و کنگان عبارتند از : لا مکان متبرکه اسلامی (زیارتگاه) ۶۰ مسجد اهل سنت و ۴۷ مسجد اهل تشیع ۴۶ تکیه و حسینیه
اماکن فرهنگی عسلویه
اماکن فرهنگی فعال در شهرستان عسلویه و کنگان، در شهریور ماه ۱۳۹۲ عبارتند از: ١. سالن نمایش: ۱ باب، با گنجایش ۲۸۰ نفر ٢. کتابخانه عمومی: ۵ باب، ۳۰۴۲۲کتاب و ۳۵۲۴ عضو ٣. سینما: ندارد. ۴. موزه: موزه مردم شناسی عسلویه با زیربنای ۲۲۰ متر مربع و اعتباری بالغ بر ۲۵۰ میلیون تومان، در هفته دوم شهریور ماه ۱۳۹۲ افتتاح یافت. زبان و گویش فرهنگ عمومی عسلویه - اکثریت قریب به اتفاق مردم شهرستان عسلویه، عرب زبان هستند. گویش رایج در این منطقه، عربی سواحل و جزایر خلیج فارس است، که به عربی کشورهای بحرین و قطر شباهتی تام دارد.
تربیت بدنی
تأسیسات ورزشی شهرستان عسلویه، در سال ۱۳۹۲، عبارتند از: بندر عسلویه: ١. سالن ورزشی سرپوشیده شهید تندگویان: با وسعت ۱۳۷۵ متر مربع، که در سال ۱۳۸۵ تأسیس شده است. نخل تقی ٢. سالن ورزشی سرپوشیده شهید باهنر: با مساحت ۱۳۷۵ متر مربع، که در سال ۱۳۸۵ افتتاح شده است. ٣. زمین ورزشی خاکی (روباز): با وسعت ۸۷۷۶ متر مربع، که در سال ۱۳۸۶ تأسیس شده است. بیدخون: ۴. سالن ورزشی سرپوشیده چند منظوره: با وسعت ۱۳۷۵ متر مربع، که در سال ۱۳۸۵ تأسیس شده است. ۵. زمین ورزشی بیدخون: با وسعت ۱۰۰۶۰ متر مربع (۱۰۰۰۰ متر مربع روباز، ۶۰ متر مربع سرپوشیده)، که در سال ۱۳۸۶ تأسیس شده است. ازبار: ۶. سالن ورزشی سرپوشیده: با وسعت ۱۲۰۰ متر مربع، که در سال ۱۳۹۱ تأسیس شده است. اخند: ۷. سالن ورزشی سرپوشیده چند منظوره: با وسعت ۱۳۱۴ متر مربع، که عملیات احداث آن در تاریخ ۵ تیر ماه ۱۳۹۰ آغاز شده است. ورزشکاران سازمان یافته ورزشکاران شهرستان عسلویه، در سال ۱۳۹۲، در ۱۵ رشته ورزشی فعالیت می کند: بدمینتون: ۱ نفر (۱ زن و مرد) پرورش اندام: ۴۷۱ نفر (۲۹ زن، ۴۴۲ مرد) والیبال: ۸۴ نفر (۵۷ زن، ۲۷ مرد) ووشو: ۳۵ نفر (ه زن، ۳۵ مرد) روستایی: ۴۹۳ نفر (ه زن، ۴۹۳ مرد) رزمی: ۹ نفر (ه زن، ۹ مرد) همگانی: ۴۹ نفر (۴۳ زن، ۶ مرد) فوتبال: ۱۱۴۷ نفر (۷ زن، ۱۱۴۰ مرد) کشتی: ۴۸ نفر (۱ زن، ۴۷ مرد) کوهنوردی: ۱ نفر (۱ زن و مرد) جودو: ۳۷ نفر (ه زن، ۳۷ مرد) دو و میدانی: ۲۴ نفر (ه زن، ۲۴ مرد) ژیمناستیک: ۳ نفر (۱ زن، ۲ مرد) شنا: ۴۷۹ نفر (۲۳۳ زن، ۲۴۶ مرد) هندبال: ۱ نفر (ه زن، ۱ مرد) در این شهرستان، در ۲۶ رشته ورزشی هیچ ورزشکاری وجود ندارد. این رشته ها عبارتند از: اسکیت، بسکتبال، بوکس، بولینگ و بیلیارد، بیماران خاص، تنیس روی میز، تکواندو، تنیس خاکی، تیراندازی، تیر و کمان، سه گانه، ناشنوایان، نجات غریق، جانبازان و معلولین، اتومبیل رانی، وزنه برداری، قایقرانی، کاراته، کبدی، نابینایان و کم بینایان، دوچرخه سواری، شطرنج، سوارکاری، پهلوانی و زورخانه ای، انجمن های ورزشی، کونگ فو Read the full article
0 notes
Text
زیباترین مجموعه عکس نوشته محرم
New Post has been published on http://vestamag.ir/%d8%b2%db%8c%d8%a8%d8%a7%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa%d9%87-%d9%85%d8%ad%d8%b1%d9%85/
زیباترین مجموعه عکس نوشته محرم
عکس نوشته محرم: زیباترین مجموعه عکس نوشته محرم مربوط به عاشورا و تاسوعای حسینی و درضمن فرارسیدن محرم را بهمنظور شما در نظر گرفتهایم.
ماه محرم
ماه مُحَرّم یا محرمالحرام اولین ماه تقویم اسلامی (هجری قمری) و به اعتقاد مسلمانان از جمله ماههای حرام است. اسم این ماه قبل از اسلام در دوران جاهلیت مؤتمر (در عربی: مُؤْتَمِر یا المُؤْتَمِر) بوده است و در موعد جاهلیت محرم (در عربی :المُحَرَّم) مشهور بوده که به ماه رجب گفته میشد. محرم اولین ماه از ماههای دوازدهگانه قمری و یکی از ماههای حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.
شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمری حائز صلوة و آداب خاصی است که در کتاب مفاتیح الجنان بیان شده است. محرم، ماه حزن و تالم و عزاداری شیعیان در قتل حسین بن علی است.
مناسبتها
غزوه ذات الرقاع
فتح خیبر
نبرد کربلا – تاسوعا و عاشورا و قتل حسین و اسارت خاندان حسین به کوفه و شام.
به خلافت رسیدن عثمان.
کشته شدن میثم تمار.
کشته شدن علی بن حسین امام چهارم شیعیان.
قتل محمد امین اخ مأمون عباسی.
قتل جعفر برمکی و انقراض خاندان برمکی و دولت برمکیان.
واقعه هولاکو و مستعصم و انقراض دولت بنی عباس.
عروج ادریس به آسمان، استجابت دعای زکریا، عبور موسی از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل.
در اینجا بهمنظور شما یک آلبوم از عکس نوشته محرم را بهمنظور شما در نظر گرفتهایم:
اجتماع: مجله اینترنتی ستاره
‘); d.write(‘
0 notes
Photo
دهه اول ذیحجه بهترین ایام نیایش دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند دعاي نيم شبي دفع صد بلا بكند در کتب دعا بهار عبادت اینگونه معرفی شده است: ماههای رجب، شعبان و رمضان و دههی اول ذیحجه. این صد روز به دو عید بزرگ اسلامی ختم میشود: عید فطر (اول شوال) و عید اضحی (دهم ذیحجه). در این ایام با فضیلت ترینشان ایام قدر و دهه اول ذیحجه است. روز عرفه روز ممتاز نیایش نیز در این دهه است. ذیحجه با عبادت بزرگ حج گره خورده است. بزرگترین وظیفه دینی در این ایام ذکر است: یاد خدا. واذکروالله فی ایام معدودات (بقره ۲۰۳) از دیگر آداب این ایام روزه، نماز، تلاوت قرآن، استغفار و دعاست. از جمله نیایشهای دهه اول ذیحجه دعای پرمحتوای ذیل است. شیخ مفید با سند خود از امام باقر (ع) روایت کرده که جبرئیل آن را از جانب خداوند به عیسی روح الله (ع) هدیه داد تا اینگونه در ایام مبارک با خدا نیایش کند.این دعا پنج بند دارد: (۱) أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ (۲) أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ أَحَدا صَمَدا لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَداً (۳) أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ أَحَداً صَمَداً لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوا أَحَدٌ (۴) أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ (۵) حَسْبِيَ اللَّهُ وَ كَفَى سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ دَعَا لَيْسَ وَرَاءَ اللَّهِ مُنْتَهَى أَشْهَدُ لِلَّهِ بِمَا دَعَا وَ أَنَّهُ بَرِيءٌ مِمَّنْ تَبَرَّأَ وَ أَنَّ لِلَّهِ الْآخِرَةَ وَ الْأُولَى. https://t.me/kafaeealireza http://kadivar.com/?p=16137&utm_source=feedburner&utm_medium=email&utm_campaign=Feed:+kadivar+(Mohsen+Kadivar+|+محسن+کدیور)
0 notes