#خودآگاه

[30ahchaleh]

⛧ⳓⳓⳓ⛧

ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

تخیلی ترین فیلم ها ، فانتزی ترین فیلم ها ، رویایی ترین فیلم ها همیشه یک هسته واقعی درون خود دارند که میتوانند با آن تخیل و رویا و فانتزی را پرورش بدهند

و عکس آن

در واقعی ترین فیلم ها و مستند ترین فیلم ها همیشه شما شاهد هسته ی دید کارگردان که همان رویا و تخیل و فانتزی خودآگاه یا ناخودآگاه ش هست ، هستید

ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

برام جالب بود بعد از نوشتن پست رجال چند روز بعد فیلمی را مشاهده کنم در پیرو یا تایید حرف هام ، البته در محفل مسیحیت

در اینکه فیلم واقعی نیست شکی ندارم اما پس از سرچ در اینترنت متوجه شدم مسیحیان که همچون شیعیان عاشقانه در انتظاراند! در موارد بسیاری به انحراف راه پیموده‌اند

پس میتوان این فیلم را با آن هسته‌ی واقعی استعاره‌ای مشاهده کرد

.

این فیلم نشان میدهد مسیحیان عاشق عیسی چطور منحرفانه میخواهند ظهور حضرتشان را جلو بی‌اندازند

در باور آنها هم ظهور رخ نمیدهد مگر آنکه قبلش رجال ها بیاید و دنیا را بهم بریزند

این عاشقانِ مخلص ِ در قله های معنویت بی‌خـِرد ایستاده‌ ، برای هدفشان . . . ! ـ

.

عشق دیدار چه ها که نمیکند

END

ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ

پ.ن:ـ

ـ😄پوستر فیلم را به یک

تبدیل کردم😈ـ

Gif :

666 x 666 📐

6 colors 🎨

6 photos 🔁

.

.

.

[software-specialist]

تازه های هوش مصنوعی حل تکالیف

تکنیک‌های یادگیری ماشین، که در آن ماشین‌ها تصاویر هوش مصنوعی حل تکالیف  خام، ویدئوها و رسانه‌های بصری را پردازش می‌کنند و بینش مفیدی را از آنها استخراج می‌کنند. شبکه‌های عصبی کانولوشن و یادگیری عمیق برای تجزیه تصاویر به پیکسل و برچسب‌گذاری بر اساس آن‌ها استفاده می‌شوند که به رایانه‌ها کمک می‌کند تفاوت بین اشکال و الگوهای بصری را تشخیص دهند. بینایی کامپیوتری برای تشخیص تصویر، طبقه‌بندی تصوی هوش مصنوعی حل تکالیف ر و تشخیص اشیا استفاده می‌شود و وظایفی مانند تشخیص چهره و تشخیص را در ماشین‌های خودران و روبات‌ها تکمیل می‌کند.

انواع هوش مصنوعی

هوش مصنوعی را می توان به روش های مختلفی طبقه بندی کرد.

هوش مصنوعی قوی در مقابل هوش مصنوعی ضعیف

هوش مصنوعی را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد: هوش مصنوعی ضعیف و هوش مصنوعی قوی.

هوش مصنوعی ضعیف (یا هوش مصنوعی باریک) به هوش  هوش مصنوعی حل تکال��ف مصنوعی اشاره دارد که وظایف خاصی را خودکار می کند. معمولاً از انسان ها بهتر عمل می کند، اما در یک زمینه محدود عمل می کند و برای یک مشکل با تعریف محدود اعمال می شود. در حال حاضر، همه سیستم‌های هوش مصنوعی نمونه‌هایی از هوش مصنوعی ضعیف هستند، از فیلترهای هرزنامه صندوق ورودی ایمیل گرفته تا موتورهای توصیه و ربات‌های گفتگو.

هوش مصنوعی قوی، که اغلب به عنوان هوش عمومی مصنوعی (AGI) شناخته هوش مصنوعی حل تکالیف  می‌شود، یک معیار فرضی است که در آن هوش مصنوعی می‌تواند دارای هوش و سازگاری انسان‌مانند باشد و مشکلاتی را که هرگز برای کار کردن روی آن آموزش ندیده‌اند، حل کند. AGI در واقع هنوز وجود ندارد و مشخص نیست که آیا هرگز وجود خواهد داشت یا خیر.

4 نوع هوش مصنوعی

سپس می‌توان هوش مصنوعی را به چهار نوع اصلی طبقه‌بندی کرد: هوش مصنوعی حل تکالیف  ماشین‌های واکنشی، حافظه محدود، تئوری ذهن و خودآگاهی.

ماشین های واکنشی، دنیای مقابل خود را درک کرده و واکنش نشان می دهند. آن‌ها می‌توانند دستورات و درخواست‌های خاصی را انجام دهند، اما نمی‌توانند حافظه را ذخیره کنند یا به تجربیات گذشته برای اطلاع‌رسانی در زمان واقعی تصمیم‌گیری خود تکیه کنند. این باعث می شود ماشین های واکنشی برای انجام تعداد محدودی از وظایف هوش مصنوعی حل تکالیف  تخصصی مفید باشند. به عنوان مثال می توان به موتور توصیه Netflix و Deep Blue IBM (که برای بازی شطرنج استفاده می شود) اشاره کرد.

هوش مصنوعی حافظه محدود توانایی ذخیره داده ها و پیش بینی های قبلی را در هنگام جمع آوری اطلاعات و تصمیم گیری دارد. اساساً، برای سرنخ‌هایی برای پیش‌بینی آنچه ممکن است در آینده رخ دهد، به گذشته نگاه می‌کند. هوش مصنوعی حافظه محدود زمانی ایجاد می شود که یک تیم به طور مداوم مدلی را در مورد هوش مصنوعی حل تکالیف  نحوه تجزیه و تحلیل و استفاده از داده های جدید آموزش می دهد، یا یک محیط هوش مصنوعی ساخته می شود تا مدل ها به طور خودکار آموزش داده و تجدید شوند. به عنوان مثال می توان به ChatGPT و ماشین های خودران اشاره کرد.

نظریه ذهن نوعی هوش مصنوعی است که هنو آموزش برنامه نویسی کودکان و نوجوانان ز وجود ندارد، اما ایده یک سیستم هوش مصنوعی را توصیف می کند که می تواند احساسات انسان را درک هوش مصنوعی حل تکالیف  و درک کند و سپس از آن اطلاعات برای پیش بینی اقدامات آینده و تصمیم گیری به تنهایی استفاده کند.

هوش مصنوعی خودآگاه به هوش مصنوعی اشاره دارد که دارای خودآگاهی یا احساس خود است. این نوع هوش مصنوعی در حال حاضر وجود ندارد. با این حال، در تئوری، هوش مصنوعی خودآگاه دارای آگاهی انسان‌گونه است و وجود خود در جهان و همچنین وضعیت عاطفی دیگران را درک می‌کند.

مزایا و معایب هوش مصنوعی، کاربردها و نمونه ها

کارگران کارخانه با استفاده از هوش مصنوعی در رایانه

تصویر: شاتر استاک

مزایای هوش مصنوعی

هوش مصنوعی برای خودکارسازی کارهای تکراری، حل مشکلات پیچیده، ک هوش مصنوعی حل تکالیف اهش خطای انسانی و بسیاری موارد دیگر مفید است.

خودکارسازی وظایف تکراری

کارهای تکراری مانند ورود داده ها و کار در کارخانه، و همچنین مکالمات خدمات مشتری، همگی می توانند با استفاده از فناوری هوش مصنوعی خودکار شوند. این به انسان اجازه می دهد تا روی اولویت های دیگر تمرکز کند.

حل مسائل پیچیده

توانایی هوش مصنوعی برای پردازش مقادیر زیادی از داده ها به طور همزمان به آن اجازه می دهد تا به سرعت الگوها را بیابد و مشکلات پیچیده ای را که ممکن است برای انسان بسیار دشوار باشد هوش مصنوعی حل تکالیف ، حل کند، مانند پیش بینی چشم انداز مالی یا بهینه سازی راه حل های انرژی.

بهبود تجربه مشتری

هوش مصنوعی را می‌توان از طریق شخصی‌سازی کاربر، چت‌بات‌ها و فن‌آوری‌های خودسرویس خودکار اعمال کرد و تجربه مشتری را یکپارچه‌تر و حفظ مشتری را برای کسب‌وکارها افزایش داد.

پیشبرد مراقبت های بهداشتی و پزشکی

هوش مصنوعی با تسریع تشخیص‌های پزشکی، کشف و توسعه دارو و پیاده‌سازی ربات‌های پزشکی در بیمارستان‌ها و مراکز مراقبتی، برای پیشرفت مراقبت‌های بهداشتی کار می‌کند.

کاهش خطای انسانی

توانایی شناسایی سریع روابط در داده‌ها، هوش مصنوعی را برای کشف اشتباهات یا ناهنجاری‌ها در میان انبوهی از اطلاعات دیجیتال مؤثر می‌کند و به طور کلی خطای انسانی را کاهش می‌دهد و دقت را تضمین می‌کند.

معایب هوش مصنوعی

در حالی که هوش مصنوعی مزایای خود را دارد، این فناوری هوش مصنوعی حل تکالیف  با خطرات و خطرات احتمالی نیز همراه است.

جابجایی شغلی

توانایی های هوش مصنوعی برای خودکارسازی فرآیندها، تولید محتوای سریع و کار برای مدت زمان طولانی می تواند به معنای جابجایی شغلی برای کارگران انسانی باشد.

تعصب و تبعیض

مدل‌های هوش مصنوعی ممکن است بر روی داده‌هایی آموزش ببینند که منعکس‌کننده تصمیم‌های مغرضانه انسانی هستند، که منجر به خروجی‌هایی می‌شود که علیه برخی جمعیت‌شناختی مغرضانه یا تبعیض آمیز هستند.

توهمات

سیستم‌های هوش مصنوعی ممکن است به‌طور ناخواسته «توهم» یا خروجی‌های نادرست تولید کنند که بر روی داده‌های ناکافی یا مغرضانه آموزش داده شوند، که منجر به تولید اطلاعات نادرست می‌شود.

نگرانی های حریم خصوصی

داده‌های جمع‌آوری‌شده و ذخیره‌شده توسط  Artificial intelligence to solve homework سیستم‌های هوش مصنوعی ممکن است بدون رضایت یا آگاهی کاربر انجام شود و حتی ممکن است توسط unau قابل دسترسی باشد.

[psy-ramin]

قضاوت دیگران راهی برای خودشناسی

چطور خودتون رو میشناسین؟ اصلا به این فکر کردین چجوری تا حالا زندگی کردین؟ به چیزی که دیگران درباره شما میگن گوش میدین؟ یا به چیزی که درباره دیگران میگین گوش میدین؟

قضاوت دیگران یه راه خوب برای خودشناسیه چجوری میتونیم از قضاوت دیگران برای شناخت خودمون استفاده کنیم؟

جواب این سوال اینه: باید به چیزی که درباره دیگران میگین گوش بدین. نحوه تفکر شما درباره دیگران میتونه چیزای زیادی رو درباره خودتون نشون بده و بهتون کمک کنه تا خودتون رو بهتر بشناسین. اینطوری خودتون رو کشف میکنین.

چیزایی که از نحوه قضاوت درباره دیگران یاد میگیریم: نحوه قضاوت ما درباره دیگران میتونه چیزای زیادی رو درباره خودمون نشون بده، از جمله ارزش ها، تعصبات و ناامنی های خودمون. با فکر کردن به قضاوت هامون درباره دیگران، میتونیم بینشی درباره فرآیندهای ذهنی خودمون و زمینه هایی که ممکنه نیاز به کار روی رشد شخصی داشته باشن به دست بیاریم. پس اگه از خودتون بپرسین چجوری باید خودمون رو بشناسیم، به درون خودتون نگاه کنین؛ ولی این به چه معناست؟

یکی از چیزایی که از نحوه قضاوت دیگران یاد میگیریم اینه که برای خودمون ارزش قائل باشیم. مثلا اگه دوست دارین دیگران رو به خاطر مهربونی یا دلسوزیشون قضاوت مثبت کنین، ممکنه به این دلیل باشه که خودتون هم ارزش این ویژگی ها رو دارین. البته برعکسش هم درسته، اگه دوست دارین دیگران رو به خاطر خودخواهی یا ناامیدی قضاوت منفی کنین، ممکنه به این دلیل باشه که خودمون این ویژگی ها رو منفی میبینیم و سعی میکنیم ازشون در خودمون دوری کنیم.

از طرف دیگه، قضاوت های ما درباره دیگران میتونه تعصبات و ناامنی های ما رو نشون بده. به عنوان مثال، اگه ما یه نفر رو به خاطر ظاهر یا پیشینه اش قضاوت منفی کنیم، ممکنه به این دلیل باشه که تعصبات خاصی داریم که باید روشون کار کنیم.

علاوه بر این، اگه دوست دارین دیگران رو به خاطر اشتباهات یا نقص هاشون به شدت قضاوت کنین، ممکنه به این دلیل باشه که بیش از حد از خودتون انتقاد میکنین و باید روی شفقت و همدلی خودتون کار کنین.

کلیتش اینه که فکر کردن به قضاوت هامون درباره دیگران میتونه بهمون کمک کنه تا خودآگاه تر بشیم و دیدگاه مثبت و دلسوزانه تری نسبت به خودمون و دیگران داشته باشیم. تو این فرآیند، شما همچنین یاد میگیرین چجوری ارزش خودتون رو پیدا کنین. با شناخت تعصبات و ارزش های خودتون، میتونین برای رشد شخصی تلاش کنین و اطرافیانتون رو بیشتر بپذیرین و درک کنین.

حقایق روانشناسی نشون میده که چجوری از طریق درک خودمون از دیگران خودمون رو کشف میکنیم.

● ○ ● ○ https://t.me/PsyRamin https://instagram.com/Psy.Ramin/ https://virgool.io/@Psy.Ramin/

https://instagram.com/psy.ramin?utm_source=qr&igshid=MzNlNGNkZWQ4Mg%3D%3D

https://instagram.com/Psy.Ramin/

[setaresardar]

گاهی یک موزیک ، یک ساز ، یک آواز و یا گاهی یک عکس ، یک بوی خوش…. برای ما خاطراتی رو زنده میکنن که شاید حتی برای چند ثانیه حالمون رو خوب میکنن😊 من با شنیدن این آهنگ که بار اول بود که میشنیدم ، ولی نمی‌دونم چرا..!! نا خودآگاه به یاد این عکس افتادم و خواستم با شما هم به اشتراک بزارم ، شاید خود عکس و یا شاید هم موزیکش به شما هم حس خوبی رو بده 🤩🥰 Photo by : @aati.b @setaresardar @setaresardar #عکس #سیاه_سفید #موزیک #ترانه #زن_زندگی_آزادی #خاطره #بوی_خوش #آهنگ #عید #عید_نوروز #ایران #سیزده_بدر #خواننده #ستاره_سردار #photo #music https://www.instagram.com/p/CqTRpAsNzmj/?igshid=NGJjMDIxMWI=

[sayron]

حنانه (۲)

چند هفته از ماجرای اونشب گذشت و من تمام اون ایام دوار افسردگی شده بودم... حس میکردم که حنانه دیگه بیخیال شده... بخاطر همین سعی میکردم به روال عادی زندگی برگردم. همچنان البته محتاط بودم تا با حنانه مواجه نشم... چون وقتی میدیدمش بدنم میلرزید!... دست خودم نبود!... طبق روال جوری برنامه هام‌ تنظیم میکردم که کمتر توی خونه باشم. خب زخم زبون مامان و بابا هم قابل تحمل نبود!

اما یه روز پنجشنبه بابا اینا رفته بودن بیرون شهر واسه مراسم ترحیم یکی از فامیل های دور و نبودن خونه. منم با بچه ها وعده گذاشته بودم که بریم شمال عشق و حال. کسی انگار خونه نبود ولی من سرکی نکشیدم توی خونه. وسایلم رو جمع کردم و کوله به دوش از اتاق اومدم بیرون و رفتم سمت پله ها که... 😱😨😰 یدفه دم پله ها با هیبت پشم ریزون حنانه مواجه شدم که از پله ها اومد بالا... 😳😱

واااااااوووو 😳 یه نیم تنه سفید با یه دامن ورزشی کوتاه قرمز رنگ که تا زیر کصش بلندی داشت تنش بود. گردن کلفتش، کول های عضلانی و برجسته اش، دستهای قطور و عضلانیش از سرشونه های گرد و بزرگش؛ بازو های عضلانی و ورزیده اش با اون جلو بازو و پشت بازوی دم کرده و ساعد کلفتش که ترافیک رگ بود فقط، کاملا برهنه بودن. ماگش که پر بود از مکمل توی دستش بود و داشت تکونش میداد و آدامس می‌جویید. و عضله بزرگ جلو بازوش با رگ کلفتش، پمپ شده بود. عضلات ورزیده تخته سینه اش باد کرده بود و یه رگ زیبا روی یکی از تخته سینه هاش خودنمایی میکرد... سیکس پک ورزیده اش و کمر و پهلوهای عضلانیش از زیر نیم تنه تا لبه دامن دیده میشد. پاهاش لخت لخت بودن! 😱🤯 و عجب حجم عجیب و غریبی داشت. دهنم خشک شده بود و بدنم میلرزید. نوک سفت سینه هاش از روی نیم تنه بیرون زده بود و سوتینی در کار نبود. موهای لخت و بلندش هم روی شونه هاش ریخته بود و با چشمای خمارش داشت بهم نگاه میکرد. دقیقا سر راه من ایستاد. البته پهنای پیکرش و سرشونه هاش به قدری بود که نمیتونستم از کنارش رد بشم. تو چشمام نگاه میکرد که گفت:« کجا؟... جوجو...» من به تته پته افتادم و گفتم:« دددارم میرم بیییییرون!» پوزخندی زد 😏 و گفت:« لازم نکرده... کارت دارم مموشی...» من نمیدونستم چی بگم... یدفه گفتم:« نه... آخه با بچه ها وعده کردم...» حنانه دوباره زد زیر خنده و گفت:« میبینی که راه بسته ست آقا کوچولو...» من که بدنم داشت میلرزید و بیقرار بودم نا خودآگاه سعی کردم کنارش بزنم و رد بشم اما تا به بازوش دست گذاشتم برق از سرم پرید. عجب بازوی سخت و عضلانی بود 😱 حنانه با عصبانیت یهو دستش رو گذاشت تخت سینه من و گفت:« هرزه کثافت به من دست نذار... 😡🤬» و جوری پرتم کرد سمت اتاقم که ۵-۶ متر پرتاب شدم و خوردم زمین و سرم خورد به در حمام مشترک!... همونجور که ماگش رو سر میکشید اومد به سمت من. با قدمهای اروم و قدرتمند... مثل یه ببر که به طعمه اش نزدیک میشه... زمین میلرزید زیر پاهاش... من که سرم رو گرفته بودم خودم رو کشون کشون بردم عقب و شروی کردم به التماس کردن:« حنانه جان... تو رو خدااااا... حنانه بزار برم!...» خوردم به درب حمام. بدنم مثل بید میلرزید و شروع کردم به گریه کردن و معذرت خواهی:« حنانه تو رو خدا!...😨 حنانه غلط کردم... گوه خوردم... 😰😨 حنانه منو ببخش... حنانه!» حنانه ماگش رو سر میکشید و به من نزدیک میشد. جوری نگاهم می‌کرد که بدنم بیشتر می‌لرزید. رسید به نیم متری من. هنوز داشتم التماس میکردم و اشک میریختم. یدفه خم شد و یقه لباسم رو گرفت با دست راست از روی زمین بلندم کرد. همون جور که خم شده بود منو مثل دمبل پمپ کرد به سمت صورت خودش توی چشمام خیره شد و گفت:« تو کثافت هرزه دیگه مال منی... (با فریاد) مال من!... ضعیف بدبخت... کونی کثافت!... دیگه مال من شدی!... کجا میخوای بری؟... هااااا... دیگه اختیارت دست منه... فهمیدی؟... دیگه منم که بهت میگم نفس بکشی یا ��میری!... من!... فهمیدی تخم سگ؟» من خفه شده بودم و فقط با لرزش، گریه میکردم. حنانه کمر راست کرد و منو از روی زمین بلند کرد. پاهام دیگه روی زمین نبود... قدرت بازو و بدن عضلانی حنانه به قدری بود که منو با یه دست بین زمین و آسمون معلق کرد... داد زد:« فهمیدی؟... یا همین الان با یه فشار گردن ضعیفت رو بشکنم و حونتو بگیرم کووووووونی؟... جواب بده آشغال 😡🤬» من ساعد عضلانیش رو با دو دست گرفتم ولی چه سود؟.... داشتم خفه میشدم...خر خر کنان گفتم:« بععععله...» جوری کوبیدم به در حمام که در باز شد و پرت شدم داخل حمام... حنانه با خونسردی جرعه آخر ماگش که توی دست چپش بود رو نوشید و انداختش زمین. بعد اومد توی رختکن... و گفت:« از این لحظه اربابت منم... خدااااااات منم... صاحبت منم!... منو عبادت میکنی... به من سجده میکنی... جونت، بدنت، اموالت، حتی روحت مال منه!... مااااال منننن!... شیرفهم شد؟» من کشون کشون رفتم عقب و وارد حمام شدم و به سه گوش حمام خودمو چلوندم و گفتم:« بله... هرچی شما بگید...» حنانه جمله رو کامل کرد و گفت:« ارباااااب!» منم گفتم:« هرچی شما بگید ارباب!»

اومد توی حمام و بهم نزدیک شد. من ناخودآگاه به حالت سجده مقابلش چمبره زده بودم و همراه با التماس کردن و اشک ریختن، میلرزیدم. پاش رو آورد زیر صورتم. من شروع کردم از روی جوراب پاش رو بوسه باران کردن. گریه میکردم فقط و میبوسیدم. اومدم بالا تر و ساق هاش رو با لیسیدن میبوسیدم. سرم بین پاهاش بود. حنانه خنده های ریز تحقیرآمیزی میکرد و مبگفت:« انگار کارتو خوب بلدی جنده! 😏 تا حالا پای چند تا دختر رو لیسیدی؟ 😆» یه دفعه پاهاش رو به هم نزدیک کرد و من سرم لای دو تا عضله دوقلوی پشت ساقش گیر کرد. شروع کرد پاهاش رو بهم نزدیک کنه و من داشتم خفه میشدم. دهنم باز بود و نفس نفس میزدم که یدفه سرم خیس شد!... رودی از بین موهام تا روی صورتم جاری شد و چون دهنم باز بود وارد دهنم شد. حنانه داشت روی سرم میشاشید و من کلی از ادرارش رو خوردم. یعنی شورت پاش نبود! 😱 همونطور که میشاشید گفت:« این غسل تعمیدت توله سگ کونی من!... دیگه از الان بنده ی منی!... بنده ی من! 😆» بعد از تموم شدن ادرارش گردنم رو ول کرد. خودم رو کشیدم عقب در حالی که داشتم خفه میشدم. اومد جلوتر و من از ترس جیغ میزدم با فریاد پشم ریزونی گفت:« خفه شو توله!... کشاله هام رو تمیز کن نفله بدبخت!... پاهاش رو به اندازه عرض شونه اش باز کرده بود. من بدون معطلی و با استیصال شروع کردم به لیسیدن شاش حنانه از روی کشاله رانش... رفتم بالا تر که چشمم به کص کلوچه صورتی وسط پاهاش افتاد. نمیتونم چیزی که دیدم رو توصیف کنم. یه کص جوان و تپل و کلوچه🤤 یدفه حنانه گفت:« چرا معطلی توله سگ...» و جوری بهم سیلی زد که سرم خورد به دیوار و چشمام سیاهی رفت... یدفه فکم رو گرفت و فشار داد. از درد فریاد کشیدم اما یدفه جوراب هاش رو کرد توی دهنم و صدام رو خفه کرد. جوراب هاش نجس شده بود. شیر آب حمام رو باز کرد. پاهاش رو آب کشید. نگاه حقارت آمیزی بهم کرد و گفت:« از این لحظه هر کاری خواستی بکنی با اجازه من خواهد بود!... هرجا خواستی بری، حتی دانشگاه!... هر روز و هر ساعت با اس ام اس ازم اجازه میگیری... فهمیدی کون؟...» من با سر جواب دادم... ادامه داد:« هر وقت اراده کردم در اختیار کامل و مطلق منی... تا هر وقت من بخوام... حالا هم حمام رو تمیز کن و خودتم تمیز بشور... بدنت رو تمیز کن و شیو کن که کارت دارم... فهمیدی یا بهت بفهمونم؟» من با گریه و استیصال گفتم:« فهمیدم... فهمیدم!» حنانه از حمام رفت بیرون.

یدفه صدای تلفنم رو شنیدم... چهار دست و پا از حمام اومدم بیرون. حنانه داشت میرفت به سمت اتاقش. به دهنه درب اتاق که رسید نیم تنه رو از سر در آورد. واااااااوووو 🤯😱 بدنش کاملا برهنه و لخت شد و احجام فرا هندسی و عجیب و غریبش درخشید. برگشت بهم نگاهی کرد و گفت:« خودت خواستی ضعیفه‌ی هرزه!... خودت خواستی بنده من باشی!... و شدی! » و رفت توی اتاقشو در رو بست.

بچه ها ۴۰ بار زنگ زده بودن و من اصلا نشنیدم . آخرشم پیام دادن که ما رفتیم... به قدری از حنانه میترسیدم که جرأت سرپیچی از دستوراتش رو نداشتم... حمام کردم و کل بدنم رو شیو کردم...

[psyramin]

ذهن در مقابل روح ذهن و روح دو مفهوم که به‌نظر می‌رسد نزدیک و در عین حال مرتبط هستند، اما بسیار متمایز از یکدیگر هستند. هر دو آنها بخشی درونی از وجود یک انسان بوده‌اند. روح طبیعت معنوی بشر است. این جوهر وجودی بشر است و در هنگام مرگ از بدن جدا می شود. و قوه‌های تفکر، عمل و عاطفه به آن نسبت داده می شود. همچنین قوه‌های تفکر، استدلال و به کارگیری دانش را به ذهن نسبت می‌دهند. احساساتی مانند میل از روح ما سرچشمه می گیرد. خواسته ها معطوف به چیزهایی هستند که گذرا هستند، چیزهایی که از بین می روند و می میرند اما در عین حال ما را خوشحال می کنند. ذهن ما جایی است که تصمیم می‌گیریم چگونه لذت ببریم، برای رسیدن به آن چه کار کنیم و چگونه آن را برآورده کنیم. بیشتر ادیان روح را ذات الهی یا خدادادی انسان می دانند. در حالی که برخی از ادیان معتقدند که روح پس از مرگ از بدن خارج میشود، برخی دیگر معتقدند که روح در همه موجودات زنده و همچنین در موجودات غیر زنده وجود دارد. روح به عنوان جوهر شخص تعیین می کند که انسان چگونه رفتار کند و این جوهر جزء ابدی وجود ماست. برای دانشمندان، روح مترادف با ذهن است!!! زیرا می توان با مطالعه مغز انسان (تجسم فیزیکی ذهن) در مورد روح اطلاعات کسب کرد. برخی دیگر معتقدند که روح ارتباط تنگاتنگی با زنده بودن دارد و وقتی انسان ��عال است، روحش در خواب است. و وقتی انسان خواب است از طریق رویاهایش روح فعال میشود. خلاصه 1. روح ماهیت معنوی انسان است در حالی که ذهن قوه تفکر و تعقل انسان است. 2. روح به عنوان جوهر انسان تلقی می شود در حالی که ذهن متولی آگاهی و افکار انسان است. 3. خواسته های ما از روح ما سرچشمه می گیرد در حالی که ذهن ما تصمیم می گیرد برای رسیدن به خواسته هایمان چه اقداماتی انجام دهیم. برای دیدن بیشتر مراجعه کنید @psy.ramin @psy.ramin روان پنهان منبع تحول آفرین در مسیر رشد و توسعه فردی 🌟 ذهن, آگاهی, روان پنهان https://www.instagram.com/psy.ramin/ روان پنهان | Psy.Ramin https://www.t.me/psyramin #روان_پنهان #psyramin #psy_ramin #ذهن #آگاهی #هیپنوتیزم #کائنات_به_درستی_کارش_رو_انجام_میده #کائنات_در_دستان_من #کائنات_حکم_آیینه_دارد #کائنات #قانون_جذب #آگاهی_درون #مدیتیشن #مراقبه #ذهن_مثبت #ذهن_ناخودآگاه #خودآگاه #باورها (at روان پنهان - Psy.Ramin) https://www.instagram.com/p/CYopzZrIJ8Z/?igshid=NGJjMDIxMWI=

[tahavolefardi]

سمینار هنر خوب زندگی کردن برگزار شد. سلاااااام، امروز بر تابلوی کلاس، با عشق نوشتم، با عشق صحبت کردم و با عشق هر آنچه را که آموختم در طبق اخلاص گذاشتم، چرا که عمیقا باور دارم: «عشق شفای بشریت است.» اجازه ندهید هیچ کس و هیچ چیز، مایه حیات شما را در قلبتان کم کند! قدرت عشق درون تو، دنیا را متحول می کند. اگر می توانیم، دردی از دیگران را درمان کنیم، اگر نمی توانیم؛ دردشان را بفهمیم و همدلی کنیم! اگر هم نمی فهمیم، کنترل زبانمان را به عهده بگیریم تا دردی به دردهایشان، اضافه نکنیم!!!! سخن کوتاه: همدل اگر نیستی، نشکن دل مرا! مرحم اگر نمی شوی، زخم مزن دل مرا... به امید ایران شاد و آباد. برای حضور در کارگاه با شماره های زیر تماس بگیرید . ‌۰۹۹۱۷۴۰۰۷۸۰ ۰۲۱۴۴۰۱۸۲۵۳ #ذهن_آگاهی #مدیریت_ذهن #مدیریت_هیجان #انسانم_آرزوست #آموزش #افکار_منفی #هیجان_های_منفی #احساسات #رفتارهای_مخرب #رفتار #ضمیرناخودآگاه #خودآگاه #روانشناسی #حضوردرلحظه #عاشقانه_زندگی_کن #طاهره_فلاح_پور #روانشناس #مهارتهای_زندگی https://www.instagram.com/p/B7ara8phxfh/?igshid=1gaey73n84yfp

[negarrabo]

صفحه اول پاورپوینت چی بنویسم

��غلب افرادی که می خواهند با پاورپوینت اسلایدی نمایش دهند سوالشان این است که صفحه اول پاورپوینت چی بنویسم ؟ همان طور که احتمالا بدانید، شروع پرزنتیشن یا سخنرانی می تواند بسیار مهم باشد، زیرا سطح توجه مخاطب ها در آغاز صحبت بسیار زیاد است و در همان لحظات اولیه است که به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه تصمیم می گیرند که آیا به ادامه صحبت سخنران گوش دهد یا خیر. و اینجاست که علاوه بر صحبت های ما، نحوه شروع اسلاید های پاورپوینت ما نیز بسیار مهم می شود. ادامه مطلب

[kavianroll]

صادرات و سرمایه‌گذاری روشی برای تعادل بازار فولاد

طبق ��ررسی‌های کارشناسان آهن ملل اصفهان، ایران به دلیل داشتن منابع غنی سنگ آهن و مجتمع‌های صنعتی بزرگ در زمینه فولاد، در بازارهای بین‌المللی شاخص است. بنابراین، ما می‌توانیم با استفاده از صادرات فولاد ثبات و تعادل بازار خود را حفظ کنیم و به ارزآوری و اقتصاد کشور کمک شایان توجهی داشته باشیم.

در سال 97 به دلیل عوامل مختلفی تولیدکنندگان و فعالان در بخش صنعت فولاد با مشکل صادرات رو به رو بودند. با این حال میزان صادرات کاهش نداشت و تولیدکنندگان همواره بازار صادرات خود را حفظ کردند.

همانطور که می‌دانید عوامل بسیاری در وضعیت اقتصادی یک کشور نقش دارد. لازم است که در حال حاضر دولت بخشی از درآمد خود را صرف سرمایه‌گذاری در قسمت‌های عمرانی کشور کند، تا به این ترتیب هم بر اقتصاد کشور رونق بخشد و هم به رشد سرمایه‌گذاری کمک کند.

در صورتی که دولت سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهد، تمامی بخش‌های مرتبط با صنعت فولاد اعم از بازار فولاد، زنجیره تولید فولاد، صادرات و تجارت کشور با مشکل جدی رو به رو خواهد شد. سرمایه‌گذاری به دلیل ارزآوری می‌تواند تا حد زیادی به اقتصاد کشور و رونق صنایع کمک کند.

به گزارش واحد خبر آهن ملل اصفهان، در سال‌های اخیر دولت با به تعویق انداختن یا ناتمام گذاشتن پروژه‌های عمرانی مشکلات زیادی برای فعالان در عرصه تولید فولاد ایجاد کرده است.

به دنبال این مشکلات زنجیره تولید رو به کاهش می‌رود و تولیدکنندگان صنایع فولادی مجبور می‌شوند تا حجم زیادی از محصولات خود را در انبارها ذخیره کنند. علاوه بر این، بسیاری از تولیدکنندگان و نیروی انسانی بیکار می‌شوند و این مسئله باعث می‌شود که آسیب شدیدی به اقتصاد کشور وارد شود.

طبق بررسی تحلیل‌گران ما،  علاوه بر دولت، فعالان در صنعت فولاد نیز می‌توانند با استفاده از سیاست‌های غلط به شکل خودآگاه یا ناخودآگاه باعث رکود بازار شوند. یکی از عواملی که باعث رکود بازار می‌شود، ناآگاهی فعالان و صادرات محصولی است که ارزش افزوده مناسبی ندارد.

منبع خبر: آهن ملل اصفهان (ahanmelal)

[our-123456789-blog3]

راز موفقیت یک میان‌بُر برای جذب هر چیزی …

راز موفقیت در چیست ؟

شما یک اتومبیل جدید می‌خواهید پس شما شادی می‌خواهید.

شما پول بیشتری می‌خواهید پس شما شادی می‌خواهید.

شما سلامتی بیشتری می‌خواهید پس شما شادی می‌خواهید.

شما می‌خواهید در رابطه‌تان دوست داشتنی و با محبت باشید،پس شما شادی می‌خواهید.

ضریب هوشی شما برای رسیده به موفقیت چقدر است ؟

تست ضریب هوشی

26آوریلزمان مطالعه این مطلب : ⏰ 4 دقیقه

راز موفقیت ! اجازه بدهید یک راز کوچک را به شما بگویم. بله شما برای رسیدن به خواسته‌هایتان یا جذب ثروت بیشتر به تمرین پنج مرحله‌ای نیاز ندارید.یک راه آسان تر هم وجود دارد.به شرطی این راز را به شما میگویم که آن را به کسی نگویید.قبول می‌کنید؟

” خوشحال باشید ” این همان رازی است که یک راه میان‌بر در زندگی‌تان ایجاد می‌کند تا به هرآنچه که می‌خواهید برسید.بله شاد بودن همان رازی است که گفتم.اگر در همین لحظه سعی کنید شاد باشید هر چه را بخواهید می‌توانید بدست آورید.می‌پرسید چرا؟

برای اینکه هرچه را که شما می‌خواهید برای این است که با داشتن آن شاد باشید.رالف پارلت در سال 1917 در کتابش ” بزرگترین تجارت زندگی ” ��وشته است: هر آنچه ما انجام می‌دهیم به این دلیل است که می‌خواهیم شاد باشیم و این یک واقعیت است چه آن را بپذیریم چه نپیذیریم.

در واقع شاد بودن هدف اصلی شماست، شما برای اینکه همین الان شاد شوید به هیچ چیز دیگری نیاز ندارید چرا که شما می‌توانید انتخاب کنید که شاد باشید.

می‌دانم فهم این موضوع سخت است.همین امروز پرستار بهترین دوستم با من تماس گرفت که مرا آشفته و نگران کرد.من به دوستم گفته بودم ممکن است به توانبخشی نیاز داشته باشد.این خبر مرا پریشان کرد.چند ساعت بعد برای گرفتن وقت از یک دکتر طب سوزنی برای دوستم بیرون رفتم.

کنترل احساسات = قدرت جذب بیشتر

وقتی که داشتم رانندگی می‌کردم متوجه شدم نگرانی یا ناراحتی من کمکی هیچ کمکی به من و دوستم نمی‌کند و من با وجود این اتفاق می‌توانم شاد باشم  به قول معروف بخند تا دنیا به روی تو بخنده .

غرق این افکار بودم به نظرم آمد که آنچه ما باید آموزش ببینیم این است که چطور احساسات‌مان را کنترل کنیم  و آنچه آموخته‌ام این است بیشتر اتفاقاتی که پیرامون ما اتفاق می‌افتند یک رویا هستند اما واقعی به نظر می‌رسند . آنچه شرایط بیرونی ما را بوجود می‌آورد همان احساسات درونی‌مان هستند و این جاست که اهمیت عامل جذب مشخص می‌شود.

برای موفقیت در بورس، موفقیت در کسب و کار، موفقیت در روابط، موفقیت در زندگی زناشویی و… فقط کافیه احساسی که بعد از موفقیت بهت دست می‌دهد را از همین الان داشته باشی! راز موفقیت همین است (از جملات بزرگان در مورد موفقیت).

“پائول الس ورس” در کتاب قدیمی‌اش ” آهنربای ذهن ” که در سال 1924 چاپ شده می‌نویسد: ” ضمیر خودآگاه و هوشیار ما دلیل جذب هر چیزی است.پس خیلی سخت نگیرید راز موفقیت از یک حالت ساده بوجود می‌آید آن هم شاد بودن است.

شاید بپرسید در حالی که هنوز خواسته‌هایمان را بدست نیاورده‌ایم چطور شاد باشیم؟

سوال خوبی است.شما با تصور اینکه به همه خواسته‌هایتان رسیده‌اید می‌توانید شاد باشید.بله به همین سادگی زمینه را برای رسیدن هرچه سریع‌تر به خواسته‌هایتان آماده می‌کنید.در جلسات قبل هم در مورد جذب پول یا عامل موفقیت صحبت کردیم و این جلسه فقط در مورد یک میان‌بر قوی صحبت کردیم که خودش راز موفقیت است.

راز موفقیت چیست ؟

در قسمت دیدگاه، چیزهایی که برایشان شکرگذار هستید بنویسید.شکرگذاری عامل شگفت انگیزی برای تشکر است و عامل جذب را به کار می‌اندازد.هرچه بیشتر برای چیزهایی که دارید شکرگذار باشید به خواسته‌هایتان نزدیک‌تر می‌شوید.در همین لحظه برای چه چیزهایی شکرگذار هستید ؟

در این مطلب به میان‌بری برای رسیدن به موفقیت پرداختیم که از آن به عنوان ��از موفقیت در زندگی و یا عامل جذب هم یاد می‌کنند که این خود یک جمله موفقیت آمیز است.

آنچه در قسمت بعد به آن خواهیم پرداخت :

لینک کوتاه:http://RobinMode.com/?p=631

[rezasaad]

‌ موضوع #روانشناسی_رنگ ها توی #عکاسی_صنعتی چیزیه که از نون شب برامون واجب تره. باید به عنوان ��ک #عکاس اینو بدونیم که هر #رنگ روی #ناخودآگاه و حتی #خودآگاه مخاطب چه تاثیری میذاره.‌ ‌ حتی گاهی ممکنه یک کالای واحد ، وقتی استفاده های مختلفی داره‌،‌ رنگ های متفاوتی به خودش بگیره.‌ ‌ به نظرم بد نیست #مصاحبه ی من با #مجله توسعه مهندسی بازار رو بخونید. نکات خوبی در مورد عکاسی صنعتی گفتم.‌ ‌ #رضاصاد #عکاسی_تبلیغاتی #عکاسی_تجاری #کسب_کار #کسب_درآمد #توسعه_مهندسی_بازار #روانشناسی_رنگها #آموزش_عکاسی #ولاگ #ولاگر #ولاگینگ #تولید_محتوا #ترفند_عکاسی #ترفند_آموزشی #rezasaad https://www.instagram.com/p/B03pEzhBoPM/?igshid=1ff97uzjxj5wq

[psy-ramin]

بیداری معنوی: از طریق شمنیسم با درون خود ارتباط برقرار کنید💚

💚بیداری معنوی: از طریق شمنیسم با درون خود ارتباط برقرار کنید💚

دنیای مسحور شمنیسم را کاوش کنید و سفری بی نظیر از خودشناسی و ارتباط با عمیق ترین جوهر خود را آغاز کنید.

شمنیسم یک سنت معنوی باستانی است که به ما می آموزد که به درون خود بنگریم و در ظرافت های طبیعت اطراف خود به دنبال پاسخ باشیم. با کاوش در این حکمت باستانی، ما جادوی شناخت الگوها و باورهای خود را کشف می‌کنیم، آنچه را که دیگر به ما خدمت نمی‌کند را رها می‌کنیم و فضا را برای رشد درونی واقعی باز می‌کنیم.

در جستجوی وضوح و آرامش درونی، شمنیسم ما را به ارتباط مجدد با طبیعت به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از آن دعوت می کند. هر درخت، حیوان و عنصر روی زمین حامل پیامی مقدس است که آماده است تا درس های ارزشمندی در مورد زندگی و سفر معنوی ما به ما بیاموزد.

برای شروع سفر شمنی خود، به خود اجازه دهید در لحظه حضور داشته باشید، زیبایی طبیعت اطراف خود را مشاهده کنید و به خود اجازه دهید ندای روح خود را بشنوید. تمرین هایی مانند مدیتیشن، سفرهای شمنی و مراسم قدردانی، نقطه شروع عالی برای تعمیق معنویت و ارتباط با خود درونی شما هستند.

زیبایی سفر معنوی خود را در آغوش بگیرید و اجازه دهید شمنیسم مسیر شما را روشن کند و هماهنگی، تعادل و شادی را در قلب شما بیاورد. ما با هم جادوی ارتباط با خود درونی و طبیعتی که ما را احاطه کرده است را خواهیم یافت.

برای تقویت مطالب یک ❤️ در نظرات بنویسید.

● ○ ● ○ https://t.me/PsyRamin https://instagram.com/Psy.Ramin/ https://virgool.io/@Psy.Ramin/ ●○●○●○

روانشناسی #شمن #شمنیزم #شمنیسم #شمنيزم #ذهن #بیداری #آگاهی #اگاهی #هوشیاری #ارتعاش #هیپنوتیزم #ذهنآگاهی #مدیتیشن #مراقبه #پاکسازی #مدیتیشندرطبیعت #ذهنخلاق #ذهنناخودآگاه #خودآگاه #ناخودآگاه #آگاهیدرون

[theabbaszadeorg-blog]

چیزهایی که توی دانشگاه یادتون نمیدن (قسمت اول)

خودفریبی  زمانیست که فکر می کنیم می توانیم دنیای بیرونمان را تغییر دهیم بدون آنکه دنیای درونمان تغییر کند. باورهای درونی ما صرف نظر از درست و غلط بودن، مفید و مضر بودن و قوی و ضعیف بودن آنها، پیشنویس ناخودآگاه زندگی ما را شکل می دهند. بعد از آن ما این برنامه ریزی درونی را با باورهایمان، با عادت هایمان و با رفتار هر روزمان زندگی می کنیم. در نهایت رفتار هر روز ما سرنوشت ما را می سازد. عادت های ما، دستاوردهای ما، اهدافی که در زندگی انتخاب می کنیم، چشم انداز ما نسبت به موفقیت شغلی و پول، همه و همه تحت کنترل پیشنویس درونی ما قرار دارند. درواقع برنامه ریزی درونی کیفیت زندگی ما را کنترل می کند. همه این برنامه ریزی نه بر اساس واقعیت ها بلکه بر اساس باورهای ما شکل می گیرد. درواقع همانقدرکه باورهای ما مانند کلمات ساده اند، همانقدر در زندگی ما موثر و گاهی خطرناک هستند. زندگی ما همان باقی خواهد ماند مگر آنکه سناریو و پیشنویس زندگی خود را دوباره از نو بنویسیم. این بار آگاهانه و با کمک بخش بالغ خودمان. زمانی که باورهای درونی ما تغییر می کند، شخصیت و متعاقب آن شرایط زندگی و همینطور شرایط اقتصادی ما نیز تغییر می کنند. اما ضمیر ناخودآگاه که کنترل کننده رفتارهای ماست برای تغییر نیاز به زمان دارد. برنامه ریزی درونی ما کنترل کیفیت زندگی هر یک از ما را در  دست دارد . این بر نامه ریزی نه براساس واقعیات بلکه بر اساس باورهای ما شکل گرفته است.   حقیقت این است که همه ما این قدرت را داریم تا زندگی شاد و موفقی داشته باشیم و از آن لذت ببریم و این زمانی محقق می شود که بیاموزیم چگونه از نیروی درونی خود استفاده کنیم. تراژدی غمناکیست که فقط عده معدودی از مردم این حقیقت را درباره خودشان کشف می کنند. زندگی و تقدیر ما همان باقی خواهد ماند مگر آنکه آگاهانه آنرا تغییر دهیم و سناریوی زندگی خود را که به تعبیر مکتب تحلیل تبادلی اریک برن(TA) بوسیله کودک در چهار سالگی به مرحله تصمیم گیری درباره خود، دیگران و دنیا می رسد و تا هفت سالگی جزئیات آن تکمیل می گردد، دوباره از نو بنویسیم اما این دفعه با بخش بالغ و خودآگاه خودمان. وقتی باورهای درونی ما تغییر می بابند، شخصیت و شرایط ما نیز بطور خودکار تغییر می کند.   صرفا دانستن و اطلاعات داشتن نمی تواند منجر به تغییر باورهای درونی و یا تغییر پیشنویس ناخودآگاه ما شود. سمینارها و دوره های آموزشی مختلف فقط می توانند برای مدت کوتاهی آن هم  بصورت موقتی کیفیت زندگی ما را بالا ببرند. اما در این بازه ز��انی کوتاه، عادت ها، باورها و رفتارهای ما تغییر نمی کنند. تجربه نشان داده است که تنها 5  درصد افرادی که دوره های آموزشی و سمینارها را شرکت می کنند به اندازه کافی و به مدت زمان لازم دانش بدست آمده از آن دوره را بکار می گیرند تا منجر به تغییر رفتار دائم(رفتار خودکار) شود. بعد عقلانی و فکری " من فکر می کنم" بخش خودآگاه و منطقی ای است که به تصمیم گیری، حل مسائل و یادگیری می پردازد. بطور کلی همه یا بخش اعظم تحصیلات شما به این بخش مربوط می شود. بعد احساسی " من احساس می کنم" آن بخشی است که دارای احساسات و عواطف است. بدون هیچ دلیل منطقی شما یک روز احساس شادابی و نشاط می کنید و روزی دیگر احساس کسلی و کرختی.  شخصی از شما تعریف می کند و شما احساس خیلی خوبی پیدا می کنید. شخص دیگری شما را ناراحت می کند و شما به سرعت عصبانی می شوید و در صدد تلافی بر می آیید. بدون آنکه آگاه شوید، احساسات شما بیشتر تصمیمات آگاهانه شما را تحت تاثیر قرار می دهند. در نبردی بین احساسات شما با دانش شما یا قدرت اراده شما، بطور متوسط 85 درصد موارد احساسات شما پیروز است. بخش منطقی شما "من فکر می کنم" تقریبا همیشه بوسیله بخش احساسی شما "من احساس می کنم" کن��ر گذاشته می شود. اما احساسات شما از کجا می آیند؟ چطور می توانید آنها را کنترل کنید؟ آیا اصلا قابل کنترل هستند؟ برای پاسخ دادن به این سوالات باید در مورد بخش "من هستم" که بخش خلاق و ناخودآگاه شماست بیشتر بدانیم.  این بعد قدرتمند شامل ارزشها، باورهای شخصی، چشم انداز احتمالات زندگی شما و همه برنامه ریزی درونی شما می شود. (پیشنویس زندگی شما) مکانیزم خلاقی برای هدف گذاری و توانایی حل مساله شما وجود دارد. این بعد معنوی و روحانی شماست که هیچ گاه نمی خوابد. این بخش علائمی از بینش را به بخش منطقی "من فکر می کنم" می فرستد. همینطور این بخش بدون اطلاع بخش خودآگاه شما بشدت تصمیمات شما را تحت تاثیر قرار می دهد. تحصیلات و آموزش های سنتی به هیچ وجه به این بخش عمیق ناخودآگاه حتی نزدیک هم نمی شوند. این برنامه ریزی پویای بعد "من هستم" است که عادت های اقتصادی و اهداف زندگی که شما برای خود معین می کنید را کنترل می نماید. هیچ کدام از اینها را شما در مدرسه یاد نگرفته اید. شرایط بیرونی اقتصادی و مالی شما تغییر نخواهد کرد تا زمانی که شما پیشنویس زندگی مالی و اقتصادی خود را در بخش "من هستم" از نو بنویسید. فقط عده کمی از مردم درتمام دنیا این را می دانند.  این اتفاق با بازنویسی پیشنویس زندگی به حقیقت می پیوندد و زندگی شما تغییر میکند. Read the full article

[09103605722]

#چشم_سوم چیست ؟

چشم سوم در اصل غده ای بنام پینه آل است که در مرکز مغز هر انسانی وجود دارد و بلا استثنا همه با پاکسازی این غده میتونن از کاربرد آن بهرمند شوند

چشم سوم در نوزادان تا سنین ۲ الی ۳ سالگی فعال است ، و دلیل خندیدن و یا گریه کردن های عجیب و غریب نوزادان همین باز بودن چشم سوم می‌باشد ، زیرا آنان از هر اتفاقی آگاه هستن ، نشان به آن که وقتی نوزادی میخندد از قدیم می‌گویند که فرشتگان با آن نوزاد بازی میکنند...

اما بعد این دوره سنی بدلیل تغذیه اشتباه و نامناسب این غده جرم گرفته و کاربرد خود را تا حد زیادی از دست میدهد و فقط چرخه خواب و بیداری را تنظیم می‌کند

غده پینه آل ( چشم سوم ) وسیله ای برای درک والاتر محیط اطراف هست

زمانی که دلشوره ای میگیرید ، این کاره غده پینه آل هست که بشما میگوید خطری در کمینه

کار اصلی غده پینه آل حس ششم هست و شمارا از وقایع پیش رو با خبر میکند ، افرادی اعتقاد دارند که اگر در شروع کاری عطسه کنند ( صبر بیارند ) نباید آن کار را شروع و یا انجام دهند ، که اگر اعتقاد داشته باشید باید به این موضوع اعتماد کنید ، زیرا غده پینه آل ( حس ششم ) شما این فرمان را به شما هشدار میدهد به وسیله همین عطسه کردن

ویا افرادی اعتقاد دارند که اگر کف دست راستشان بخارد ، پولی به دستشان می‌رسد و باز هم این همان حس ششم هست !

مهم نیست شما به چی اعتقاد داشته باشی ، مهم اینه که باید به چیزی که اعتقاد دارید ، اعتماد کنید ! برای هرکس نسبت به باور خودش ، چشم سوم یا غده پینه آل یا حس ششمش بهش اطلاع میده و قطعا همیشه هم اگر به باورتان اعتماد نکنید بلایی به سرتون خواهد آمد و همه مان این را تجربه کرده ایم.

کاربرد دیگر چشم سوم #تله_پاتی هست

تله پاتی چیست ؟

به ارتباط برقرار کردن دو ذهن با یکدیگر را تله پاتی مینامند

خیلی زیاد برای همه انسانها بلا استثنا پیش آمده ، تاکه به دوستی یا شخصی فکر کرده اند ، طرف خیلی سریع با ایشان تماس گرفته اند ، و اولین چیزی که به او می‌گویند ( چقدر حلال زاده هستی ، الان داشتم بهت فکر میکردم )

ولی در اینجا جالب است بدانید که ، طرف مقابل ، ( قبل از تماس ) عمیقاً داشته بشما فکر می‌کرده و یک ارتباطی همانند سیگنال بصورت تصادفی و نا خودآگاه با ذهن شما برقرار کرده ، و ذهن شما تصادفا آن شخص را بیاد آورده و در همان لحظه شاهد تماس گرفتن ایشان شدید ، دقت کنید که هربار که این اتفاق افتاده است ، آن شخصی که به شما زنگ زده ، کار واجب و جدی ای داشته است و همانطور که گفتم ، عمیقاً به شما فکر می‌کرده ، در نتیجه جرقه ای از نام ایشان در ذهن شما ایجاد شده و بلا فاصله با شما تماس گرفتن !

پیشنهاد میکنم اگر یهویی بیاد کسی افتادین و اگر ایشان با شما تماس نگرفت ، احتمالا مشکلی وجود داشته که تماس نگرفته ، فرض میکنیم شارژ نداشته است ، شما تماس بگیرید و می‌شنوید ازش که میگوید اتفاقا کار مهمی باهات داشتم !!

بله دوستان عزیزم ما در اینجا چیزهایی بشما یاد می‌دهیم که کمتر کسی در دنیا از اینها آگاه است

بنظر شما این گوشی موبایل که در دستان ماست از ذهن ما قویتر است ؟ مگر همین را انسان با دست خودش نساخت ؟ یعنی یک هوش مصنوعی می‌تواند بدون هیچ گونه وسیله فیزیکی با یک هوش مصنوعی دیگر ارتباط برقرار کند ، اما همین هوش مصنوعی که خود ما انسان ساختیم از هوش ما قوی تر است ؟

جواب خیر است ، زیرا انسان با درک همین موضوع و وجود سیگنال ها ارتباطی بین ذهن های خود توانست سیگنال مصنوعی و این گوشی های موبایل را بسازد !

پس چرا می‌گوییم ما انسان ها اشرف مخلوقات هستیم و از روحو نفس خداوند یکتا برما دمیده شده است ؟

خداوند بزرگ بخشی خیلی کوچکی از وجود خود را بما داده است ( روح ) ، پس بخش خیلی کوچکی از توانایی خدا در وجود ما هست

توجه داشته باشید که راجب خداوند صحبت میکنیم ، منظورم اینست بخش کوچکی از قدرت و توانایی خداوند هم کم چیزی نیست و برای ما زیادست...

غده پینه آل هدیه ای بزرگ از سوی خداوند متعال بماست ، چرا میگویم هدیه ؟ چونکه چشم سوم یا غده پینه آل جایگاه و یا نشیمن گاه روح هم هست ، اگر میخواهید بهتان ثابت شود ، دراز بکشید و شیعی کوچک فلزی یا غیر فلزی فرق نمیکنه حتی یک لوبیا بر روی پیشانی خود مابین دو ابرو کمی بالاتر بگذارید ، و با چشمان بسته توجه خود را بر روی آن نقطه بیاورید ، حدودا ۱۰ الی بیست دقیقه ، سپس یا شما خوابتان میبرد و یا اگر بتوانید هوشیاری خود را حفظ کنید ، وارد حالت خلسه طبیعی میشوید ، در این حالت ذهن شما نیمه هوشیار میشود ، حال شاهد اتفاقات خاصی میشوید ، مثلا با چشمان بسته شما تصاویری را می‌بینید ، مثلا میبینید که دارید با گوشی کار میکنید و بخود میگویید من الان خوابم یا بیدار ؟! شک میکنید ، و گاهی بطرز خیلی عجیبی شاهد این میشوید که با چشمان بسته دارید اتاق یا مکان که در آن دراز کشیدید را صد در صد واضح میبینید ، www.instagram.com

tumblr tuesday: stray fanart

Who knew a tiny orange cat making friends with robots in a post-apocalyptic world could spark so much joy? Everyone. Everyone knew this. Here’s your Stray fanart round-up.

@misohunk​:

@riviclouds​:

@lilium2034​:

@cardo-de-comer​:

@paintedkinzy-88​:

@eokibamorimori​:

@doof-ish​:

@certified-flowerchild​:

@swordyarts​:

@sho-moo​:

@vos-videmus​:

@olkaeresteart​:

@xandereatsdinosaurs​:

@cryinganabell​:

@chubs-deuce​:

@blairs-witch​:

[psyramin]

‏‎6کار برای حفظ تندرستی 🌟 برای دیدن بیشتر مراجعه کنید @psy.ramin @psy.ramin روان پنهان منبع تحول آفرین در مسیر رشد و توسعه فردی 🌟 ذهن, آگاهی, روان پنهان https://www.instagram.com/psy.ramin/ روان پنهان | Psy.Ramin https://www.t.me/psyramin #روان_پنهان #psyramin #psy_ramin #ذهن #آگاهی #کائنات #کائنات_به_درستی_کارش_رو_انجام_میده #کائنات_در_دستان_من #کائنات_حکم_آیینه_دارد #قانون_جذب #آگاهی_درون #مدیتیشن #مراقبه #مراقبه_ذهن #ذهن #ذهن_باز #ناخودآگاه #خودآگاه #خوداگاه #خودشناسی #ذهن_آگاه #ذهن_آگاهی ‎‏ (در ‏‎Niavaran Park پارک نیاوران‎‏) https://www.instagram.com/p/CYwjg9mISae/?utm_medium=tumblr

[faridb2000]

“فیلم تازه چی دیدی ، خودت چه کار تازه کردی” اینها نخستین سوالهائیست که امیر نادری می‌ پرسد هر وقت که او را میبینم ویا تلفنی با او صحبت می‌کنم پیش از اینکه حال و احوال کند. و من نا خودآگاه بیاد عباس کیارستمی میافتم که در فستیوال کن ۱۹۷۷ “ که “طعم گیلاس” اش جایزه نخل طلا را برد و در مصاحبه ئی گفت : "اگر قرار باشد در سينما جايزه ئى به كسى داده شود ، بدون شك اين جايزه متعلق به امير نادرى است. از بس كه او در سينما و سينما در او زندگى ميكند." "What have you done? Which new movies have you seen?" These are the first question(s) he asks every time I see Amir Naderi or I talk to him on the phone . Then I remember what Mr. Abbas Kiarostami said about Amir Naderi in 1977, when he (Kiarostami) finally got to Cannes just 2 days before the screening of his movie "Taste of Cherry" that won "Palme d'Or" that year. And when he saw his old friend Amir Naderi there after 20 years who also had his movie "A.B.C. Manhattan" being screened at the "Un Certain Regard" section of the festival . "If a prize supposed to be given that definitely belongs to Amir Naderi because so much he lives in cinema and cinema lives in him." https://www.instagram.com/p/B37mO6Xp6X9/?igshid=1qn6chbd3bm1o