#بازیگر
Explore tagged Tumblr posts
Text
🎭آرش حسینی بازیگر سینما و تئاتر و تلویزیون
پیج اصلی بنده
#آرش حسینی#بازیگر#سینما#تئاتر#pedro pascal#batman#aromantic#rwby#actors on actors#actor#cinema#television#theater
6 notes
·
View notes
Photo
مدتی بعد از اتمام دادگاه سخت و طاقت فرسای طلاق زندگی شاد و خوش امبر هرد در اسپانیا ▫️سال گذشته بود که دادگاههای طولانی و طاقت فرسای جدایی امبر هرد، بازیگر مطرح هالیوودی از همسر سرشناسش جانی دپ به پایان رسید. حالا به نظر می رسد که امبر هرد آن روزهای پر استرس را پشت سر گذاشته و آرام و شاد در کنار خانواده لحظات شادی را سپری می کند. ▫️حکم دادگاه جدایی این زوج جنجالی در نهایت به ضرر امبر هرد صادر شد و طبق گزارش لس آنجلس تایمز، خانم هرد نسبت به حکم دادگاه اعتراض کرد . وکلای او بر این باور هستند که اشتباهات متعددی در جریان دادگاه رخ داده؛ از جمله اینکه دادگاه از پذیرش صحبت های برخی از شاهدان خانم هرد سرباز زده. ▫️بعد از شکست در دادگاه بود که خانم هرد دچار افسردگی شدیدی شد و دیگر پیشنهاد حضور در فیلم خاصی هم به او داده نشد؛ اما حالا و بعد از اتمام این جنجالها، او جزیره مایورکا را برای زندگی انتخاب کرده و همراه دخترش ساکن اسپانیا شده است. چند روز پیش او در پارکی درحال قدم زدن در کنار دخترش مشاهده شد که حسابی شاد و خوشرو هم بود. #امبرهرد #جانی_دپ #طلاق #سینما #سلبریتی #اسپانیا #بازیگر #بازیگران #هالیوود (at Melbourne, Victoria, Australia) https://www.instagram.com/p/CpnvozHy5Hi/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
دوستان تئودور بگول تو پریزن بریک رو یادتونه؟؟؟؟؟ لامصب من این همه فیلم دیدم هیچ کس اینطوری دیوونه ام نمی کرد، دو سه تا بشقاب و لیوان به من بدهکاره و جالبه بدونید که بخاطر بازی در اون نقش یک جایزه خیلی معتبر برای بازی در رول منفی برد، وحشتناک رو مهم بود وحشتناک 😤😤 ولی به افتخارش 👏👏👏👏👏👏 حالشم خوبه ولی کماکان رو مخه #سینما #سریال #فراراززندان #تئودور_بگول #نقش_منفی #کاراکتر #بازیگر #هنرمند #پیج_اینستاگرام_خشایار #اکسپلور #reels https://www.instagram.com/p/CoKts1-DuKD/?igshid=NGJjMDIxMWI=
#سینما#سریال#فراراززندان#تئودور_بگول#نقش_منفی#کاراکتر#بازیگر#هنرمند#پیج_اینستاگرام_خشایار#اکسپلور#reels
1 note
·
View note
Photo
بازیگر اوکراینی تلویزیون: مجردم / اگر همسرم ایرانی باشد باید زبان اوکراینی یاد بگیرد. #سوتلانا_سوپلینیاک #بازیگر #اوکراینی سریال امنیتی «#تمام_رخ » میگوید از کودکی همیشه دوست داشته یک نقش منفی بازیکند. او معتقد است #بریژیت در این مجموعه همه را غافلگیر خواهد کرد. شاید ۵ سال پیش، #سوتلانا که در ایران بیشتر با نام #لانا شناخته میشود گمانش را هم نمیکرد که روزی به عنوان بازیگر در #فیلم ها و #سریال های ایرانی در نقشهای اصلی ظاهر شود. البته علاقمندی او به #ایران ، فرهنگ و آداب رسوم ایرانی انگیزهای شد تا در رشته ادبیات و زبان فارسی در یکی از دانشگاههای معتبر اوکراین دانشآموخته شود. @hymvz_co #هایلی_موویز https://www.instagram.com/p/Cm4tiGJsNDp/?igshid=NGJjMDIxMWI=
1 note
·
View note
Photo
. یه روزی همه میرن میدونه کی موقعشو تو این دنیای کوچیک بگو کی گم نشد همه جاروگشتم هیشکی تونشد خیره میشم من باز به در دیوار رو میز یه ودکا یه پاکت سیگار اگه بود الان نجاتم میداد عطر اون تنتو بازم میخوام از روز اولی که میشناختمت میگفتم زندگیو بات میسازمش بگو از منو تو موند چی آخرش دیگه چیزی نمونده ج�� دلتنگیا ________________________________________________ این عکس ۶۰/۷۰ روز دیر پست شد . کلی خاطره داره این عکس ۲۹ سال خاطره خوب و بد ، سخت و قشنگ.کلی روزای خوب.کلی آرزوهای قشنگ کردم وقتی شمع روشن بود.برای خودم.دوستام .خانوادم. اطرافیانم.تا چند روز بعد هم کلی خوشحال بودم و از روز تولدم حرف میزدم برای پدرم .از خوشحالیم خوشحال بود. اما تقدیر نزاشت خوشحالی همیشگی باشه.پدر چند روز بعد از شروع ۲۹ سالگیم رفت و چشمش رو بست تا یادم بمونه این زندگی پر از چالشه و هیچ پیشبینی نمیتونی بکنی از شرایط فاصله خوشحالی تا ناراحتی طولانی نیست و باید انتظار هر چیزیو داشته باشی باید جنگجو باشی باید بد ترین اتفاق هارو مثل بهترین اتفاق ها بپذیری مثل ماهی تو جریان موافق رود خونه شنا کنی .مسیر سخته پر از چالش های جدید و حتی شاید به دریا هم نرسی ولی از مسیرت لذت ببر . آموزش های پدر با دو خط تموم نمیشه هر لحظه زندگیش در حال یاد دادن بود که چرا ،چکونه،چطور. مطمنم که بعد از ۲۹ سال آموزش حالا که امتحان شروع شده بهترین خواهم بود چون استادم هیچ وقت کم نزاشت و همه چیز رو یاد داد تمام راحل ها ترفند ها تمام جواب های در دستش بود و در اختیارم گذاشت .به جرعت میگم من بالا ترین نمره امتحان زندگی رو میگیرم چون لیاقتش رو دارم .#سیدامیرهاشمی #سید_امیرهاشمی #بازیگر #زندگی #امتحان #فیلم #سینما #تاتر #پدر (at Explore - اکسپلور) https://www.instagram.com/p/CmmcvPsoAb-/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Text
Mohsen Bahrami: The Multifaceted Talent of Iranian Cinema and Theatre
Dive into the captivating journey of Mohsen Bahrami, a luminary in the Iranian entertainment realm, born on March 25, 1982, amidst the vibrant streets of Tehran. With a career spanning over two decades, Bahrami's portfolio shines with his prowess as an actor, presenter, and voice artist.
Early Life and Career Beginnings From a tender age, Bahrami's passion for acting ignited. His inaugural role in the television series "Friend's Footprint" back in 1994 marked the genesis of a remarkable odyssey. This early exposure laid the groundwork for his future triumphs, allowing him to fine-tune his skills amidst the limelight.
Breakthrough and Theatre Contributions In 2001, Bahrami etched his name in the annals of theatre history with his captivating portrayal in "Lost." This pivotal role not only garnered him professional acclaim but also solidified his stature as a powerhouse in Iranian theatre. With a string of stellar performances in acclaimed productions like "Cherry Orchard" and "The Father," Bahrami continues to mesmerize audiences with his versatility and dedication to his craft.
Television and Film Bahrami's talents transcend the stage, gracing both the small and silver screens with his remarkable presence. From fan-favorite series like "City Lights" to critically acclaimed films like "The Asphalt Jungle," his performances resonate with depth and authenticity, showcasing his versatility as an actor.
Voice Acting and Radio Beyond the visual realm, Bahrami's voice reverberates with excellence. His contributions to voice acting and radio have garnered him widespread acclaim, with his ability to breathe life into characters earning him numerous accolades. Whether narrating audiobooks or lending his voice to animated characters, Bahrami's storytelling prowess knows no bounds.
Streaming Media and Digital Presence Embracing the digital age, Bahrami seamlessly navigates the ever-evolving landscape of streaming media. His online presence not only expands his reach but also underscores his commitment to engaging with diverse audiences across various platforms.
Awards and Recognition Bahrami's illustrious career is adorned with accolades that mirror his talent and dedication. From prestigious awards to heartfelt applause, his contributions to theatre, television, and radio continue to inspire aspiring talents within the industry.
Conclusion Mohsen Bahrami's journey epitomizes the essence of versatility and passion within the arts. From his humble beginnings in television to his triumphant strides across theatre and film, he remains an influential figure in Iranian culture, captivating audiences with every performance.
For a deeper dive into Mohsen Bahrami's illustrious career and achievements, explore his Wikipedia page.
#Mohsen Bahrami#actors#Iranian Actors#Iran Cinema#Mohsen Bahrami Actor#محسن بهرامی#محسن بهرامی بازیگر#film
1 note
·
View note
Photo
(7/54) ”In Shahnameh there’s one word that Rostam uses more than any other: 𝘋𝘢𝘢𝘥. Justice. 𝘋𝘢𝘢𝘥 is a simple concept. It means that everyone gets what they deserve: both good and bad. Everyone gets a fair share. The Nahavand of my childhood was very poor. People would come to our door each day asking for a single piece of bread. It seemed unjust to me. So I decided I would not eat more than that. My mother begged and begged, but I would not do it. I decided that if I became king, every child in Iran would be given their fair share. But until then I should participate in their suffering. I had no idea how I would become king. In Shahnameh it seemed so simple. Good kings glowed with light. Their wisdom was plain for all to see. I was an optimistic child. I felt that if I could use my voice, and speak about 𝘋𝘢𝘢𝘥 —then a path would open up before me. When I turned fifteen I went to boarding school in Tehran. It was nothing like Shahnameh. Half a million people lived there, and it was a time of great upheaval. A huge debate was being held over the nationalization of oil. The streets were filled with voices of every kind, and nobody could agree on the future of Iran. I realized that many people didn’t want the same things that I wanted, and for complicated reasons. At the end of each week I’d go to the house of a relative to pick up my allowance. His wife was the first person in Iran to have a cooking show on the radio, so sometimes I’d stay for dinner. They had a young daughter named Mitra. Her hair was cut short in the style of a famous American actor. One of her hands was crippled by polio. She was very shy about it, but it was never something I noticed. Back then most Iranian girls were modest and deferential, but not Mitra. And she argued with everyone: her friends, the help, her family, and me. One night over dinner I started speaking about the past greatness of Iran: who we were. Back in the days of Shahnameh. When I finished talking, Mitra was the first to speak. She said: ‘You talk about Iran like it’s a lion. But it’s a cat.” That was the year I discovered something new. There are love stories in Shahnameh too.”
واژهای که رستم بیش از همهی واژگان به کار میبرد: داد است. عدالت. مفهومیست ساده. بدین معنا که هر کس هر آنچه را شایستهاش هست، دریافت میکند. هم نیک و هم بد. رستم میگوید: جهان را همه سر به سر گشتهام / بسی شاه بیدادگر کُشتهام. فقر در نهاوند کودکیام زیاد بود. هر روز میشد تنی چند به خانهمان بیایند و تکه نانی درخواست کنند. غمگین بودم. بر آن شدم که برای همدردی با آنان تکه نانی بیش نخورم. مادرم بارها خواهش کرد، ولی من خودداری میکردم. میاندیشیدم که اگر شاه بودم هر کودکی در ایران به سهم عادلانهی خود میرسید. امروز تنها میتوانم در رنج آنها شریک باشم. هیچ اندیشهای دربارهی چگونگی پادشاه شدن نداشتم. در شاهنامه دنیا بسیار ساده به نظر میآمد. شاهان خوب در هالهای از نور میدرخشیدند. خردشان بر همه آشکار بود. من کودکی خوشبین بودم. بر آن بودم که اگر از عدالت بگویم، راهی پیش رویم باز خواهد شد. در پانزدهسالگی، راهی مدرسهی شبانهروزی البرز در تهران شدم. تهران شباهتی به شهرهای شاهنامه نداشت. نیم میلیون نفر در آنجا زندگی میکردند، و آن روزها هنگامهی دگرگونیهای بزرگ بود. کارزاری گسترده پیرامون ملی کردن نفت در سراسر کشور برپا بود. خیابانها پر بود از صداهای ملیها، ملیگراها و کمونیستها. روشنایی و تاریکی درهم آمیخته بودند. به دلایلی پیچیده بسیاری از مردم با آرمانهای من همراه نبودند. پایان هر هفته، به خانهی یکی از خویشان میرفتم تا کمک هزینهی هفتگیام را دریافت کنم. همسرش نخستین زنی بود که در ایران برنامهی آموزش آشپزی رادیویی داشت، گاهی برای شام میماندم. دختر نوجوانی داشتند به نام میترا. موهایش را مانند یک بازیگر مشهور آمریکایی کوتاه کرده بود. دست چپش به دلیل بیماری فلج اطفال اندکی ناکار بود. میکوشید آنرا بپوشاند. من آنرا نادیده میگرفتم، به نگاه من چیزی از ارزشهای او نمیکاست.در آن زمان بیشتر دختران ایرانی سربهزیر و خجالتی بودند، ولی میترا اینگونه نبود. او با همه بحث میکرد: با دوستانش، با خدمتکاران، خانوادهاش و من. شبی هنگام شام، از بزرگیهای ایران باستان گفتم. و اینکه در روزگار شاهنامه چه بودهایم. و چگونه میتوانیم دوباره آن بزرگیها را بازیابیم. پس از سخنانم، میترا پیش از همه چنین گفت: «تو از ایران به مانند شیری سخن میگویی. ولی ایران گربهای بیش نیست.» در همان سال بود که حس تازهای در من جان میگرفت. شاهنامه داستانهای عاشقانه هم دارد
245 notes
·
View notes
Text
ادامه تحلیل فیلم
Once Upon a Time
...in Hollywood
(2019)
از پست قبلی
پنجم
آن اشخاص حقیقت را به ما نمیگویند فقط قسمتی از واقعیت را که میدانند و فکر میکنن حقیقت هست میگویند تا اینچنین بتوانند ما را وارد خواسته خودشان بکنند و نه اینکه نجاتمان بدهند
انسان های مخاطبِ باهوش ، حتی اگر این موضوع را بدانند ، "استیصال" باعث آن میشود که وارد خواسته های چنین متکلم هایی بشوند
آن حقیقت لعنتی افول است افول ، که برای عقب زدنش یا کمی به تاخیر انداختنش دست و پا میزنیم
این متکلم ها در هر جایگاهی با هر کلامی ظاهر میشوند
.
به سکانس پیدا کردن مواد غذایی سالم و دست نخورده اما در سطل زباله رها شده و شعری از "چارلز منسون" خوب اندیشه کنید
چه کسی میتواند این سکانس را ببیند و بفهمد بعد منکر گردویی بودن فیلم شود
ظاهرش نشان دهنده ی روی زشت مصرف گرایی و پایمال شدن مواد غذایی ست و باطنش پایمال شدن مقام انسان در جوامع بشری تا بشود محرکهایی برای خیزش های انقلابی
که وقتی با شعر هم گره بخورد عمیق تر میشود
از هر گوری تا هر رستاخیزی قابل تعبیر است
.
یاد خواندن سرود "خمینی ای امام" در فرودگاه افتادم وقتی پا شو توی ایران گذاشت😅ـ
چه افرادی را دور خودش جمع کرد و در نهایت با ایران چه کرد😢ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
ششم
مرگ خوبه اما برای همسایه
چه تعداد آدم توجه میکند که از رادیو خبر کشت و کشتار با آن وسعت هولناک پخش میشود یا نمیشود
گویا زمانی زشتی ، زشت است که در بیخ گوشت ( هالیوود ) رخ دهد
این ها و آنچه در بالا گفتم همان ابر پیچیدگی هست برای ظاهر شدن زشتی ، که کارگردان فیلم هم از پسش بر نمیآید
.
شاید پایان این دفعه فیلم بر وفق مراد بود اما این مدل سواری ، باید در هر دو مسیر متوقف شود چون در نهایت اگر امشب زشتی رخ نداد فردا شبی رخ خواهد داد
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
هفتم
با یک تئوری و(فرض) پیش به سوی راهکار و(جواب)
آخر کدام هنرپیشه در این سطح چنین حرفی میزند که کارگردان در فیلمش گنجاده پس باتوجه به سکانس های بعدی مقصودی فرای این ظاهر گفتاری در این سکانس نهفته است
در ظاهر امر و فیلمـِ فیلم
اینکه به تماشاگر قرن بیستمی بخواهیم بگوییم آنچه در فیلم از خشونت میبینی و آن آدم بده واقعی نیست "سنی" دارد اما اگر آلوده شدی دیگر "سن" هم نمیشناسد چنانکه نصیحت سرطانی بودن روی قوطی سیگار دیده نمیشود
در باطن امر و فیلمـِ زندگی
آدم بد ها ، نقش منفی ها در واقعیت ها سعی میکنن که "درست" عمل کنند
آدم خوب ها ، نقش مثبت ها در واقعیت ها هم همینطور
این یک کار گروهی برای خلق یک اثر "درست" است
آنکس که فکر میکنیم با بی رحمی به زمین زده شد با "کات" کارگردان بر میخیزد و از زمین زننده بابت بازی خوبش تجلیل میکند
و کارگردان هم در چارچوب فیلم نامه فرای بازی درست ، از "اختیار"های استفاده شده ی بجای بازیگر تقدیر میکند
.
چه نقش منفی را به عهده داشته باشیم چه نقش مثبت در واقعیت ها را ، وقتی کارگردان و تماشاچی از کارمان ستایش میکنند خوشحال و راضی هستیم
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
⚠️
آیا گفته های بالا به ما میگوید که در واقعیت خودمان از نقش منفی ها تشکر کنیم ؟ مطمعنا نه آنطوری که در ظاهر قضیه است چون اینجوری در نقش مثبت خود ، "درست" رفتار نکرده ایم
این گفته ها به ما میگوید کینه و دشمنی روحی و روانی نسبت به نقش منفی ها در دل و ذهن نداشته باشیم به آن قصد که اگر گیرمان افتادند همان کنیم که آنها میکنن مگر آنکه نقش یک متظاهر را داشته باشیم که در اصل منفیست اما مثبت را وانمود میکند
پس چه کنیم
همانطور که قبلا اشاره کردم
اگر جزو نقش مثبت هایی هستیم که اعتقاد داریم زشتی ها باید کم شود و باور داریم که میشود
آن وقت است که باید برای تحقق آن
بشر قوانین مبتنی با واقعیت اکنونش و نه توهم یا واقعیت های خیلی دورش ، بگذارد بطوریکه "زشتی و زیبایی" بنا به میزان پایبندی اش به آن قوانین متولد شوند
.
درسی از طبیعت در شکل تکامل
ترازو و میزان میتواند تجریه و عقل این همه قرن گذر زمان بر زندگی بشر باشد با مجوز بروز رسانی های متوالی تا هر لحظه به آن ایدآل که ساخت دنیایی زیباست نزدیک تر شود
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
این پایبندی به قانون حتی برخلاف میل ، اما برای رسیدن به هدف را میتوان در دو سکانس در این فیلم مشاهده کرد
⭐️سکانس اول⭐️
Cliff Booth
کلیف بوث به خیال آنکه مسیر دختر در راستای مسیر خودش هست قصد رساندن او را میکند اما پس از دور بودن آن پشیمان میشود و میخواهد طفره برود که با سوال و جواب نگران حال دوستش میشود پس تصمیم میگیرد راه خود را دور کند ، در مسیر با پیشنهاد وسوسه برانگیز اما غیرقانونی دختر مواجه میشود
کلیف تسلیم بی قانونی نمیشود حال یا واقعا به خاطر آنچه گفت قانون را اجرا میکند یا نه به خاطر هدفش نمیخواست بهانه و دستاویزی به دختر و دوستانش بدهد چون میدانست قرار است در مقصد چه کند
در هر دو صورت زیبایی خلق میشود و این را فقط نـَرها میدانند که کلیف از چه گذشت 🤣 ـ
⭐️سکانس دوم⭐️
Bruce Lee
واقعا تعجب میکنم که چطور تحلیلگران از هفت هشت دقیقه ای که چنین کارگردان به سخنرانی بورسلی و مبارزهاش اختصاص داده به سادگی میگذرند
سکانسی که با نفهمی آن ، صدای خانواده و دوستداران بورسلی را درآورد و به قولی اگر کوتاه تر بود چنین حساسیتی ایجاد نمیکرد اما کوتاه نشد تا چیز مهمی را برساند
بروسلی در این سکانس به دو مسئله مپردازد
یک _ اگه لت و پار ش نکنی میکشتت
دو _ علاقه عده ای از اجتناب از مبارزه قانون مند کنترل شده در آن دوران
Mixed martial arts
در مورد مسئله دوم اینجور میشه که بروسلی در نهایت برای هدفش تن به یک مبارزه قانونمند کنترل شده مناسب زمان و مکان را میدهد تا روی کلیف را کم کند
.
اگر هدف انسان کم کردن رخ داد های زشت بشری است پای بندی به قانونی که میگذارد لازمه ی امر است
حتی مبارزه در داخل قفس هم قوانینی دارد که تخطی از آن زشت است امروزه بشر مبارزه های "روم و یونان باستان" تا بروز مرگ را زشت میداند مثل رولت روسی
Russian roulette
.
درمورد مسئله اول در سخن بروسلی
او نگفت اگر "نکشی" ، بلکه گفت جوری بزنش که نتونه تو رو بکشه
عجبا از بشر که "کشتن" تنها زشت خوی اوست که "نقش مثبت" ها هم آشکارا و با افتخار انجامش میدهند
در هیچ قاموسی نیست که بگوید
اگه دروغ نگی بهش ، دروغ میگه بهت
اگه کلاه نذاری سرش ، کلاه میذاره سرت
اگه دزدی نکنی ازش ، دزدی میکنه ازت
و تمام زشت ی های مرتبه ی غیر انسانی
.
تنها "کشتن" هست که اگر هم خوب باشه فقط برای همسایه خوبه
واسه همین هست که جمله بروسلی رو بیشتر اینطور شندیم
اگر نکشیش ، میکشتت
اینجاست که بشر خواهان زیبایی باید بفهمد تا جای ممکن از "کشتن" پرهیز کند و برای هر ناچیزی نباید ازین تبصره به یادگار مانده از درنده خوی حیوانی و خطرناکش استفاده کند و آن موقع هم که کرد از ناچاریش "تاسف" بخورد وگرنه این زشتی است که دوباره متولد میشود تا مادامی که بشر میکشد و "افتخار" میکند حیوان است نه انسان ، فرقی هم ندارد حتی اگر کسی بجای ما موجودی را بکشد
.
پس "سعی" کن
جوری مانع یا محدودش کنی تا نتونه زشتی اش را انجام بده یا تکرار کنه
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
خلق یک زیبای تمام عیار
تمام فیلم بازها و فیلم دوست ها نفهمیده میگویند این فیلم جزو بهترین کار های "تارانتینو" نیست
اما فقط و فقط فهم همین سکانس نه تتها حرفشان را رد میکند بلکه میتواند یک کلاس درس مرجع بی مثال باشد
.
بله یکی از استادان فیلم های بکش بکش و جنایت و انواع خشونت ها ، در این سکانس "سعی" میکند با یک هفت تیر جاسویچی و بدون آن ابزار های گفته شده در بالا تماشاگر را به درون دلهره پرتاب بکند و ثابت بکند میشود هیجان و ترس و آدرنالین خلق کرد آنهم بدون جنایت تا ، تا
اینجایش مهم تر است تا از دل ترس و دلهره و رعب ، بدون ابزار های زشتی یکی از زیبا ترین رویدادهای انسانی یعنی "ذات معرفت" را متولد کند و چه خووب موفق هم میشود
معرفت داشتی چون معرفت داشت یک زیبایست
اما
اگر معرفت داشتی چون بامعرفتی یک ابر زیبایست
که در این دنیا کمیاب است
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
سیگاری با مارک سیب قرمز
این برَند ابداعی کارگردان در چند فیلم دیگر او نیز تکرار شده است
واقعا چه هوشمندانه از تمثیل میوه ممنوعه اینچنین کارگردان بهره برده است
هیچ چیز دیگری مثل داستان سیگار نمیتواند زوال و هبوط بشر را به نمایش بگذارد
و این را برساند که چرا وقتی بشر میداند چیزی مضر است حتی امروزه رویش نوشته شده که چه با بدن میکند اما باز به سویش گرایش دارد
این برمیگردد به خیلی قبل تر
زمانی که مضر بودنش نمایان نشده بود اما به دروغ مفید خوانده میشد
و بعد که فهمیدن مضر است مخفی نگاه داشته شد
و امروزه که کار از کار گذشت دانش تربیتی میداند حواس پنجگانه کودک که به مرور تربیت میشود چقدر موثر تر است تا بگوییم "جیزه" دستنزن 😅 و بعد براحتی در دسترس باشد
پس هرچی روی پاکت بنویسی دیگر فایده ندارد در مقابل آن مدل نفوذ مرور زمانی در "ذهن" و "ژن" ـ
کودکان ما با اینجور چیز ها بزرگ میشوند نه فقط سیگار
آری بشر به مفاهیم میوه ممنوعه گاز زده است و دارد میل میکند که اگر استاپ نکند به دلخراش ترین شیوه ، بهشتی که میتواند داشته باشد را خراب میکند
این بشر نیست که از بهشت رانده شده است این بهشت است که دارد رانده میشود
END
.
Once Upon a Time. . .
in Earth
.
پ،ن: دو چیز را به من بگویید
آیا کلیف بوث همسرش را کشت ؟
.
با نگاه کلیف بوثـی به دنیا
آیا آنرا یک اجرای منصافه نمیبینید ؟
.
.
.
#30ahchaleh#na_zzanin#ناظنین#Once Upon a Time inHollywood#leonardo dicaprio#brad pitt#margot robbie#quentin tarantino#emile hirsch#margaret qualley#timothy olyphant#austin butler#dakota fanning#bruce dern#al pacino#Mike Moh#damian lewis#madisen beaty#samantha robinson#lorenza izzo#victoria pedretti#damon herriman#lena dunham#kansas bowling#mikey madison#maya hawke#sydney sweeney#danielle harris#red apple#forbidden fruit
4 notes
·
View notes
Text
Lady.
بازیگر سکسی & دوست داشتنی هالیوود سلما هایک.
3 notes
·
View notes
Text
𝐀𝐬 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐛𝐨𝐲𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝 "𝐀𝐧𝐢𝐦𝐞 𝐜𝐡𝐚𝐫𝐚𝐜𝐭𝐞𝐫𝐬" کراکتر های انیمه به عنوان دوست پسر
«𝚜𝚊𝚗𝚣𝚞»
بشدت دوست و نمیزاره آب تو دلت تکون بخوره.
وقتی پیششی کمتر قرص میخوره یا کلا نمیخوره.خیلی منحرفه «فرشته من» یا «عزیزم»صدات می کنه.تو گوشیش فرشته ناز من سیوت کرده.وقتی با ریندو و ران گرم میگیری حسودی میکنه و دوست داره کله اون دوتا عروس دریایی رو بکنه . دوست نداره راجب بونتن بدون و نزدیکشون سر همینم بهت دروغ گفته، اونم خیلی زیاد! اگر هم که بدونی میشینه پیشت و باهات حرف میزنه:"هی انجل نزدیکشون نشو، درموردشون هم حرف نزن یا نپرس. فهمیدی؟ همش بخاطر خودته..."ممکنه حتی از بونتن بخاطرت در بیاد. از کار های مورد علاقش بازی با موهاته بشدت عاشق موهاتو همین امر باعث شده حتی نتونی نوک گیریشون کنی. برای اذیت کردنت ممکنه به زن های دیگه نگاه کنه و یا برای حسودیت واسه سنجو چندتا کار انجام بده
نامه ی سانزو برای تو :
ا/ت عزیزم از اینکه تورا کنار خودم خوشحالم و نمیدانم اگر نباشی به چه حال بیفتم. نمی توانم تورا به قرص های آرام بخش تشبیه کنم چون آنها به من صدمه میزنند ولی تو به درمان من کمک میکنی. پس من چطور می توانم تورا به آنها تشبیه کنم؟ زیبایی چشمانت به قدری است که اگر به آنها خیره شوی آنها را به عماق مغز «در بهشت» میبرنت! از اینکه با تو آشنا شدم خوشحالم .خوشحالم که تو مرا انتخاب کرده ای! .
«𝙱𝚊𝚓𝚒»
شاید اول فک کنی خیلی منحرفه ولی اینطوری نیست.اون مثل یک گربه ـست که خیلی رشد کرده!روت به صورت غیر عادی ای غیرتیهه. روز میرد پارک به گربه ها غذا بدید.باهم لباسای گرانج میپوشید.تورو «کیتن» صدا می کند که همونطور که مشخصه چیفویو یادش داده. یاکیسوبا بزارید دهن همدیگه؟ صگ در صد. بزاره موهاتو کوتاه کنی؟ تو خواب ببینی عزیزم! امیدوارم با گربه ها کنار بیای وگرنه... اصلا چیزی درمورد گنگ بهت نمیگه
نامه ی باجی برای تو :
گربه نازم از تو بابت اینکه همه این مدت کنارم بودی و از ضعف اخلاقی بدم چشم پوشی کردی ممنونم! ممنونم که وقتی نمرات درس هایم پایین میاید به من کمک میکنی تا نمرات بهتر بگیرم!میدانی ...وقتی ساعت ها درمورد چیزهاییم که حتی ارزشی ندارد حرف میزنی باز هم دوست دارم بشینم و به آنها گوش بدهند چون این صدای توست که به آنها برایشان میرسد. میرسد. من معنی می دهد.
:𝚈𝚞𝚝𝚊 (17ساله)
یه دوست پسر فوقالعاده مهربون، و شاید کمی مرموز! توی نقش بازی کردن حرف نداره! اولش فکر میکنی داره بهت خیانت میکنه ولی تهش میفهمی نقشش واسه فلان کار بوده! -«و تو به این نتیجه میرسی که این باید بازیگر میشد».وقتی توی شیبویا ریکارو دیدی باهاش دعوا راه انداختی و این بنده خدا سعی در آرام کردن شما داشت.خیلی بهت کادو میده حتی بدون ��ناسبت و بخاطر همین ولنتاین سنگ تموم میزاره. با خودش میبرت آفریقا و برای اینکه آسیب نبینی همش کنارته در کل بیست و چهار ساعت بیست و پنج ساعت کنارته .صد در صد استفاده از ابزار نفرینی رو بهت یاد میده. از اختلاف قدیتون خوشش میاد و بنظرش این باعث میشه که شما کیوت تر بنظر برسید. با اسم خودت صدات میکنه تو گوشیش هم از اونجایی که نمیتونه چی سیوت کنه پرنده کوچولو سیوت میکنه بچه پاک تر از این؟
نامه:
عزیزم، میخواهم بهت بگویم برای من به اندازه یک ماه، ارزش داری، و اینکهچقدر زیبا هستی و چگونه در تأثیرگذاری داری. میخواهم بهت بگویم که هروقت بهتو نگاه میکنم، انگار که به ماه نگاه میکنم و چگونه هر باری که به تو مینگرم، به هر چیز زیبایی در تو توجه میکنم.عزیزم، من به تو قول میدهم که همیشه برای تو هستم، حتی وقتی که در تاریکی میکشم، من هنوز میخواهم به تو درخشان باشم. عزیزم، میخواهم بهت بگویم که هر وقت بهت فکر میکنم، انگار که به ماه فکر میکنم و به خودم میگویم که چقدر به من الهام میدهی.
«𝚁𝚒𝚗 𝙸𝚝𝚘𝚜𝚑𝚒»:
اولش چون میترسه بخاطر مهربونیش ازش بدت بیاد و ولش کنی یکم سرد رفتار میکنه. ولی هرچی که میگذره و متوجه میشه این اتفاق قرار نیست بیفته روز به روز مهربون تر میشه. توی بلولاک شب ها بهت فکر میکنه و کلی دلش واست تنگ میشه .وقتی توی بازی جلوی تیم زیر بیست سال ژاپن بین تماشاچی ها بعد از مدت ها میبینت و میفهمه که حالت خوبه و اینکه چطوری تشویقش میکنی تلاشش رو چندبرابر میکنه.نمیزاره موهاتو کوتاه کنی.از نوازش موهات وقتی خوابی لذت میبره
نامه:
y/n , .حین نوشتن این نامه، از عمق روحم به تو بگویم که چقدر تو را دوست دارم.اول از همه، باید بگویم که تو در تأثیری برجای گذاشتهای، میخواهم بگویم که از زمانی که تو را دیدم، دنیرم در یک تحول واقعی به وجود آورد. از آن زمان، نه تنها بیشتر از دنیا را می فهمم بلکه بیشتر از خودم دارم. میخواهم بگویم که از زمانی که شما میبینم، احساس میکنم به خودم علاقه دارم، وقتی تو در اطراف من بودم، من و دنیایم، به نظر میرسید به نزدیکی میشدیم بخواهم بگویم که من می فهمی که از خودم و دنیایم دارم و با وجود تو، دیده ام که چقدر خوبم، با این نامه، من می خواهم بگویم که چقدر برای من مهم هستم، نمی خواهم بگویم که چقدر من برای تو مهمم، به نظر نمی رسد که تو به خوبی بدانی چقدر برای تو در من تاثیر گذاری داری.من دوست دارم با تو این لحظه ها را تجربه کنم و یک لحظه زیبا را با تو بسازم.
3 notes
·
View notes
Text
سریال ایرانی نیوکمپ قسمت ۴
۸۷
ادمین زاویدو
اجتماعی , خانوادگی , کمدی
ایران
۰
فارسی
۱۴۰۱
سریال ایرانی
سریال
سریال ایرانی نیو کمپ
نام: نیوکمپ
طنز| اجتماعی| خانوادگی
نویسنده: بابک کایدان و منوچهر هادی
کارگردان: منوچهر هادی
تهیه کننده: زینب تقوایی
کشور سازنده: ایران
بازیگران:
حسن معجونی
حامد آهنگی
گیتی قاسمی
ایمان صفا
بهاره افشاری
لادن ژافهوند
بهشاد شری��یان
سعید نعمتی
صفر کشکولی
کریم قربانی
یوسف کرمی
شیرین منجمی
معین محمودزاده
پیمان قربانیصفا
امیرحسین موسوی
افشین حیدریسروستانی
و بازیگر خردسال: امین عسکراوی
با هنرمندی: لیلا اوتادی و فرزاد فرزین
با حضور: ملیکا شریفینیا و ساناز سعیدی
با نقشآفرینی: الهه منصوریان و سهیلا منصوریان
با حضور افتخاری: اکبر عبدی و حمید گودرزی
خلاصه داستان سریال ایرانی نیوکمپ:
سریال نیوکمپ سریالی کمدی اجتماعی است که داستان فوتبالی دارد. در این سریال پسر خانواده برای حل مشکلات مالی و فراهم کردن پول مورد نیاز خانواده ، از طریق سایت شرط بندی ، روی بازی مساوی ایران با آرژانتین شرط می بندد. این بازی تا دقیقه ۹۱ مساوی پیش می رود اما به یک باره با گل لیونل مسی بازی از حالت مساوی خارج و اوضاع به هم می ریزد و اتفاقاتی جدید رقم می خورد.
خرید قانونی سریال نیوکمپ قسمت چهارم – کلیک کنید
2 notes
·
View notes
Text
مایکروسافت: غول فناوری که آینده را شکل می دهد
مایکروسافت، یکی از شرکتهای فناوری پیشرو در جهان، از زمان آغاز به کار خود در سال 1975، یک نیروی دگرگون کننده در صنعت فناوری بوده است. مایکروسافت که تو��ط بیل گیتس و پل آلن تأسیس شد، از یک استارتآپ کوچک به یک نیروگاه جهانی تبدیل شده و بر بخشهای مختلف از جمله نرمافزار تأثیر گذاشته است. توسعه، رایانش ابری، هوش مصنوعی و بازی.
آغازهای اولیه
سفر از Microsoft با یک ماموریت ساده شروع شد: قرار دادن یک کامپیوتر روی هر میز و در هر خانه. این چشم انداز بلندپروازانه با این باور هدایت می شد که محاسبات شخصی می تواند شیوه کار و زندگی مردم را متحول کند. پیشرفت اولیه این شرکت با توسعه MS-DOS، یک سیستم عامل که پایه ای برای رایانه های شخصی IBM شد، رخ داد. این مشارکت محوری مایکروسافت را در کانون توجه قرار داد و زمینه را برای موفقیت های آینده آن فراهم کرد.
Windows: A Game Changer
در سال 1985، مایکروسافت ویندوز را معرفی کرد، یک سیستم عامل گرافیکی که چشم انداز محاسبات را تغییر داد. ویندوز یک رابط کاربر پسند ارائه میکند که آن را برای کاربران غیر فنی قابل دسترسی میسازد. انتشار ویندوز 95 تسلط مایکروسافت را بیشتر تقویت کرد، زیرا ویژگیهایی مانند منوی استارت، نوار وظیفه و پشتیبانی از دستگاههای plug-and-play را در خود جای داده است. ویندوز به سیستم عامل استاندارد برای رایانه های شخصی تبدیل شد، جایگاهی که هنوز هم دارد.
تنوع و گسترش
همانطور که صنعت فناوری تکامل یافت، مایکروسافت نیز پیشرفت کرد. این شرکت سبد محصولات خود را متنوع کرد تا شامل طیف گسترده ای از برنامه های کاربردی نرم افزاری، دستگاه های سخت افزاری و خدمات باشد. مایکروسافت آفیس، مجموعه ای از ابزارهای بهره وری، هم در محیط های شرکتی و هم در محیط های شخصی ضروری شد. محصولاتی مانند Word، Excel و PowerPoint اکنون مترادف با بهره وری اداری هستند.
در عرصه سختافزار، مایکروسافت با معرفی کنسول بازی ایکسباکس در سال 2001، گامهای مهمی برداشت. نام تجاری ایکسباکس از آن زمان به یک بازیگر اصلی در صنعت بازی تبدیل شده است و با پلیاستیشن سونی و پیشنهادات نینتندو رقابت میکند. خرید استودیوهای بازی سازی و ارائه خدماتی مانند Xbox Game Pass جایگاه مایکروسافت را در این بازار بیشتر تقویت کرده است.
انقلاب ابری
یکی از مهم ترین تغییرات استراتژیک مایکروسافت با ظهور محاسبات ابری رخ داد. با شناخت پتانسیل ابر، مایکروسافت Azure را در سال 2010 راه اندازی کرد. Azure یک پلت فرم جامع ابری است که طیف گسترده ای از خدمات از جمله قدرت محاسباتی، ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل را ارائه می دهد. امروزه Azure یکی از پلتفرمهای ابری پیشرو در سطح جهان است که ��ا خدمات وب آمازون (AWS) و Google Cloud رقابت میکند.
استراتژی ابری مایکروسافت فراتر از Azure است. این شرکت قابلیتهای ابری را در محصولات نرمافزاری خود ادغام کرده و تجربهای یکپارچه را برای کاربران ایجاد میکند. آفیس 365 که اکنون با نام مایکروسافت 365 شناخته میشود، برنامههای آفیس سنتی را با ویژگیهای مبتنی بر ابر ترکیب میکند و امکان همکاری و بهرهوری را از هر کجا فراهم میکند.
هوش مصنوعی و نوآوری
مایکروسافت همچنین در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی (AI) پیشرو بوده است. ابتکارات هوش مصنوعی این شرکت با هدف ارتقای محصولات و خدمات آن در عین رسیدگی به چالشهای دنیای واقعی است. قابلیتهای هوش مصنوعی مایکروسافت در پیشنهادات مختلف، از کورتانا، دستیار مجازی، تا ابزارهای تحلیلی پیشرفته در Azure تعبیه شده است.
در سال های اخیر، مایکروسافت سرمایه گذاری قابل توجهی در تحقیقات هوش مصنوعی انجام داده است. ایجاد هوش مصنوعی تحقیقاتی مایکروسافت و همکاری با مؤسسات دانشگاهی تعهد این شرکت را به پیشرفت فناوری هوش مصنوعی برجسته می کند. پروژه هایی مانند ابتکار هوش مصنوعی برای زمین نشان دهنده تعهد مایکروسافت به استفاده از هوش مصنوعی برای مزایای اجتماعی و زیست محیطی است.
جاده پیش رو
همانطور که مایکروسافت به آینده می نگرد، همچنان به ماموریت اصلی خود یعنی توانمندسازی افراد و سازمان ها از طریق فناوری متعهد است. این شرکت به کشف مرزهای جدید، از محاسبات کوانتومی تا واقعیت ترکیبی، ادامه میدهد. توانایی مایکروسافت برای انطباق با مناظر در حال تغییر فناوری و در عین حال وفادار ماندن به ارزشهای خود، کلید موفقیت پایدار آن بوده است.
در پایان، سفر مایکروسافت از یک استارت آپ نرم افزاری کوچک به یک غول فناوری جهانی گواهی بر چشم انداز، نوآوری و انعطاف پذیری آن است. مایکروسافت با یک پایه قوی و رویکرد آیندهنگر آماده است تا آینده فناوری را برای سالهای آینده شکل دهد.
0 notes
Photo
واقعا چجوری ممکنه؟ اگه به ورزش و تغذیه سالم و عدم مصرف مضرات باشه که من آخرشم،ولی این خانم شاهکاره و واقعا دوست داشتنی #جنیفر_انیستون #سینما #هنر #هنرمند #بازیگر #هنرپیشه #اکسپلور #reels #jeniferaniston https://www.instagram.com/p/CnOXFu1DGrn/?igshid=NGJjMDIxMWI=
1 note
·
View note
Link
Animoca Brands، یک بازیگر برجسته در فضای کریپتو و سرگرمی دیجیتال، اخیرا کوین رسمی خود، MOCA را راه اندازی کرده است. این مقاله تمام آنچه که باید درباره MOCA بدانید را بررسی می کند. پس، بیایید شروع کنیم.
0 notes
Link
0 notes
Link
0 notes