فیلم باشگاه آدمکشی Assassin Club 2023 دانلود فیلم باشگاه آدمکشی Assassin Club 2023 : یک قاتل ماهر قرارداد نهایی خود را میبندد و باید هفت نفر را در سرتاسر جهان بکشد اما متوجه می شود اهدافش، قاتلانی همانند خودش هستند و برای کشتنش استخدام شده اند. تنها شانس او برای زنده ماندن، کشف مغز متفکر پشت این نقشه مرگبار است و ... #فیلم_خارجی #اکشن #هیجان_انگیز #دوبله ادامه مطلب و دانلود 👇 https://tabdl4.ru/?p=23362 تب دانلود
0 notes
#آدمکشی #سردارسلیمانی #قاسم_سلیمانی #ترامپ #آمریکا #usa #iran #ایران #جنگ #داعش #سوریه #کودک_کشی #تروریسم #شهید #اعدام #قتل #قاتل #مقتول #نه_به_جنگ #نه_به_اعدام #بریدن_سر #ذبح #شکارچی #قصاب #ریختن_خون #عیدقربان #قربانی #سردارسلیمانی_تنهانیست #سردارسلیمانی_قهرمان_من #سردارسلیمانی_انتقام https://www.instagram.com/p/B69ok_RnwYE/?igshid=m2cz52h71i2z
0 notes
#اطباء و درآمد #طبابت در اواخر دوره #قاجار از کار همه کس بهتر کار یک سلسله از اطباء است که معروف به #علم و عمل شده اند، از قبیل امیر اعلم، اعلم الملک، لقمان الدوله، لقمان الملک، حکیم اعظم، اعلم الدوله و غیره. اینها در #مریض خانهها و حفظ الصحه و بلدیه، خدمت #شاه، حضور #ولیعهد، #حقوق گزاف دارند. در #مدارس هم تا ساعتی ۳ تومان درس می دهند. آنوقت #مطب که آنهم لقب گرفته #کلنیک شده، ویزیتی ۲ #تومان در دفعه اول، ۱ تومان دفعات دیگر، #عیادت هم بروند ۵ تومان #حق_الزحمه است. آن وقت با دواخانهها هم شرکت دارند. #بیچاره آن آدمی که #ناخوش شود. تا به خود بجنبد هر چه داشته در #بانک کلیمیها گرو رفته. روی هم رفته به #تناسب هر #علم و #هنر، #کسب و شغل، کار اطبای #طهران برتری و تفوق دارد. آن بیچاره #اروپا رفته، مبلغها خرج کرده هندسه خوانده، تجارت خوانده یا #اقتصاد و فلاحت یاد گرفته دو تا پول فایده برایش ندارد. به هر #اداره هم برود میگویند باید استاژ بدهید و پس از استاژ ۳۵ تومان حقوق. اما اطباء کار دولتی و ملتی هم نداشته باشند فوراً محلی را اجاره کرده #تابلو بزرگ زده چند اعلان در جراید و شروع به #آدمکشی میکنند و روزی مبلغی دخل دارند. (#روزنامه #خاطرات قهرمان میرزا عین السلطنه) https://www.instagram.com/p/CGQXuBonL8C/?igshid=19kt2uzyzcvsi
1 note
·
View note
#ایران_بریفینگ / مراسم کشتن و به آتش کشیدن #ابن_ملجم در یک روستایی در #کاشان ! ورای طنز ماجرا که مشخص نیست چرا باید ابن ملجم کوفی بجای عبا و عمامه پیراهن و شلوار لی تنش باشه و حتی ماسک ضد #کرونا هم داشته باشه؟! احتمالا آتش زدن عبا و عمامه ابن ملجم هم جرم هست و اهانت به #ولی_فقیه هست ! اما واقعا در کجای دنیا در سیستم آموزشی آن و یا تفریحات و اوقات فراغت کودکان و نوجوانانش این سرگرمی هست که آدمکی بیاورند و آتش بزنند وکودکان هم بگویند: بکشش تا جونش درآد؟ بعد متولیان فرهنگی یا تربیتی و حتی #نیروی_انتظامی کشور میآیند و از بالا بودن آمار #جرم_و_جنایت میگویند و اینکه چرا کشور و جامعه ما خشن شده و خشونت در آن زیاد است؟ باید گفت بخاطر کار فرهنگی شماست که از همان کودکی #آدمکشی و #آدمسوزی را برایشان #عادی_سازی میکنید و #خشونت را #سرگرمی_کودکان ! @irbriefing https://www.instagram.com/p/CAhbxsXJXaF/?igshid=gqmq0wi784r3
0 notes
#homicide #killing #murder #english_flashcards #lelbsociety #جنایت #قتل #آدمکشی #فلشکارت_انگلیسی https://www.instagram.com/p/BrZVOlXHosu/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=xobo6ksp27gb
0 notes
. #پریانکا_چوپرا و #آنتونی_مکی به #فیلم_اکشن Ending Things پیوستند! #endingthings داستان #فیلم در مورد زنی است که میخواهد از حرفه آدمکشی بیرون بیاید اما نمیخواد به رابطه ی عاطفی اش با همکارش پایان دهد برای تحمل جدایی، باید برای آخرین بار مأموریتی انجام دهند و... @hymvz_co https://www.instagram.com/p/CZnWM1NMGhI/?utm_medium=tumblr
0 notes
فقط در تهران و فقط توسط بانوان طلبه یک میلیون بسته کمکی تهیه و توزیع شده با این حساب آمار بسیج و سپاه و کمیته امداد و ستاد اجرایی و بنیاد مستضعفان و... و آمار سایر استانها را هم اضافه کنیم احتمالا به اندازه کل خاورمیانه در ایران بسته کمکی توزیع شده است با یک محاسبه ساده و سر انگشتی متوجه خواهیم شد که این خبر دروغی بیش نیست، اساسا مذهبیون و بخصوص روحانیون و آخوندها چیزی جز دروغ و دزدی و تجاوز و البته ظلم و آدمکشی در نهایت قساوت چیز دیگری بلد نیستند @hambasstegi https://www.instagram.com/p/CAKPlRAn2eu/?igshid=86uphnjw8ll2
0 notes
من استدلال های فراوانی را شنیدم که نزدیک بوده است گیجم کند و خیلی ها را گیج کرده و با آدمکشی موافق ساخته است. فهمیده ام که همه ی بدبختی انسان ها ناشی از این است که به زبان صریح و روشن حرف نمی زنند... طاعون/آلبر کامو https://www.instagram.com/p/B94hUm0AHJN/?igshid=11bvpbk6bxwaq
0 notes
آمار قتل در کانادا به بالاترین سطح در 10 سال اخیر رسید
اداره آمار کانادا از رشد فزاینده و چشمگیر نرخ قتل و آدمکشی در این کشور در سال 2017 میلادی خبر داده است.
from http://bit.ly/2ZXkUry
via آمار قتل در کانادا به بالاترین سطح در 10 سال اخیر رسید
0 notes
بین مغز افراد قاتل با دیگران چه تفاوتی وجود دارد؟
اسکن MRI مغز صدها زندانی نشاندهندهی وجود تفاوتهای درخور توجه در مغز افرادی است که مرتکب قتل شدهاند.
چه چیزی موجب ارتکاب جرم می شود؟
مدتها است دانشمندان در تلاش برای درک اینکه چه چیزی موجب میشود یک فرد مرتکب عمل فجیع و خشن شود، درحال بررسی ذهن مجرمان بودهاند. ظهور تکنیکهای مدرن تصویربرداری مغز در اواخر قرن بیستم مزیت مهمی برای علم در حال رشد جرم شناسی عصب بود.
یکی از اهداف علمی بحثبرانگیز بررسی مغز
قاتلان، افراد سایکوپات (روانآزار) و دیگر مجرمان خشن بوده است. ازنظر
برخی افراد تلاش برای ارتباط دادن رفتارهای جنایی با تصویربرداری از مغز
همانند رویکرد شبهعلم جمجمهخوانی است که در قرن ۱۹ ظاهر شد. طبق ادعای
جمجمهخوانی، شکل و نقوش جمجمهی یک فرد میتواند مستقیما با انواعی از
صفات شخصیتی نظیر هوش و گرایش به انجام فعالیتهای جنایی مرتبط باشد. اگرچه
علم جمجمهخوانی مدتی بعد بیاعتبار شد، اما مفهوم مرکزی آن بهعنوان
پایهی علمی بسیاری از ایدههای نژادپرستانه همچنان تا قرن بیستم باقی
ماند.
عصبشناسی سایکوپاتی
اکثر دانشمندان علوم اعصاب مدرن بهدنبال یافتن نشانههای ساختاری یا بیولوژیکی مرتبط با رفتارهای جنایی و ضداجتماعی در دادههای تصویربرداری مغز، روی صفات کلیتری مانند پرخاشگری یا فقدان همدلی تمرکز میکنند. عصبشناسی سایکوپاتی (روانآزاری) یک رشتهی غنی از علوم اعصاب است و بسیاری از پژوهشگران حوزهی آن درزمینهی ساختارهای مغزی مرتبط با رفتارهای ضداجتماعی خشونتبار ایدههایی را ارائه دادهاند. مطالعهی جدیدی که در مجلهی Brain Imaging and Behavior منتشر شده است، ایدهی تصویربرداری عصبی رفتار جنایی را یک گام پیشتر از پژوهشهای گذشته میبرد.
پژوهش
جدید، براساس دادههای تصویربرداری ۸۰۸ مرد بالغ زندانی نشان میدهد مغز
افرادی که مرتکب قتل شدهاند، بهطور قابلتوجهی از مغز دیگر جنایتکاران
خشن و غیرخشن متفاوت است. البته تصویربرداری مغز مجرمان قاتل موضوع جدیدی
نیست. آدریان رین، پیشگام جرمشناسی عصب برخی از نخستین مطالعات
مرتبط با تصوربرداری عصبی در قاتلان را در دههی ۱۹۹۰ انجام داد و نشان داد
که چندین منطقه در مغز وجود دارد که بهنظر میرسد با رفتار قتل ارتباط
داشته باشد. با این حال، نویسندهی مقالهی جدید یعنی کنت کیل میگوید در مطالعات گذشته رفتارهای آدمکشی با بیماریهای رواپزشکی مانند اسکیزوفرنی یا سایکوپاتی در هم میآمیزد. او توضیح میدهد:
مطالعات
اولیه روی قاتلانی انجام شده است که بهدلیل جنون بیگناه شناخته شدند و
شامل اثرات روانپریشی همبودی (همزمان) و جراحات مغزی میشدند. مطالعهی
ما از این نظر جدید است که افراد دارای روانپریشی و آسیب مغزی را از
دادههای خود خارج کردیم. ما همچنین حدود هزار مجرم را در این مطالعه مورد
بررسی قرار دادیم تا بزرگترین مطالعه را تاکنون در این زمینه انجام
بدهیم.
اسکن مغزی افراد مجرم
در این پژوهش اسکن مغزی سه گروه افراد مجرم مورد
بررسی قرار گرفت: ۲۰۳ فرد قاتل (شامل افرادی که به جرم خود اعتراف کرده و
کسانی که بهطور آشکار جرم آنها مشخص و محکوم به قتل شده بودند)، ۴۷۵ فرد
مجرم دارای جرایم خشونتبار بهجز قتل (شامل ضربوجرح، خشونتهای خانوادگی و
دیگر موارد منجر به آسیب بدنی شدید) و ۱۳۰ فرد مرتکب خشونت کم (حمل مواد
مخدر، فحشا و جرمهایی دیگری که موجب آسیب بدنی جدی به دیگران نشده بود).
ماده خاکستری مغز
نتایج
نشان میداد مادهی خاکستری مغز افرادی که مرتکب قتل شده بودند، با دو
گروه دیگر تفاوت داشت و در چندین منطقه از مغز مقدار مادهی خاکستری افراد
قاتل در مقایسهبا دیگران کاهش چشمگیری داشت. کیل میگوید:
قشر
پیشانی مداری و لوبهای گیجگاهی قدامی بزرگترین اندازه اثر را نشان
دادند؛ مردانی که مرتکب قتل شده بودند، نسبتبه مجرمانی که دیگر جرایم را
انجام داده بودند، مادهی خاکستری کمتری در این مناطق داشتند.
با
درنظر گرفتن ماهیت نامتجانس آدمکشی، این نتایج بهنظر عجیب میآیند. طبق
گزارش مطالعه، تنها جرایم آدمکشی جدی در گروه قتل درنظر گرفته شده است و
شریک بودن در قتل و موارد مرگ اتفاقی در آن منظور نشده است. با این حال
هنوز هم قرار دادن بیش از ۲۰۰ مورد قتل در یک گروه واحد غیرعادی است. برای
مثال مسئلهی قصد در اینجا بهوضوح درنظر گرفته نشده و به تفاوت عصبی بین
قتلی که ناشی از پرخاشگری بیش از حد است و یک عمل خشونتبار عمدی در جهت
قتل توجهی نشده است. مطالعه بهوضوح اشاره میکند:
این اطلاعات نباید بهعنوان ابزار شناسایی خلافکاران مرتکب قتل یا ابزار پیشبینی رفتار آدمکشی در آینده درنظر گرفته شود.
اگرچه زمانیکه مستقیما از خود کیل در این خصوص سؤال شد، او معتقد بود پیشبینی رفتار قتل با استفاده از دادههای مغزی یک نتیجهی معقول از این نوع پژوهش است... و هرچه اطلاعات بیشتری جمعآوری شود، این پیشبینیها دقیقتر خواهد شد. او گفت:
بله، این نخستین گام درجهت استفاده از علوم اعصاب برای کمک
به پیشبینی این موضوع که چه کسی رفتار آدمکشی را در پیش خواهد گرفت و
شناسایی عوامل خطرساز عصبی برای رفتار آدمکشی محسوب میشود. اهداف آیندهی
ما پیگیری نمونههای بزرگی از جوانان در معرض خطر بالا برای بررسی این
موضوع است که آیا مناطقی که ما در این مطالعه شناسایی کردهایم، میتواند
پیشبینیکنندهی رفتار آدمکشی در آن نمونهها باشد یا خیر.
ظرفیت یک فرد برای ارتکاب قتل
البته نگران شدن درمورد نتایج نهایی این پژوهش تاحدودی منصفانه است. کیل در اینجا به درجهای از جبرگرایی بیولوژیکی اشاره کرده و میگوید علائم مغزی خاصی وجود دارند که میتوانند نشاندهندهی ظرفیت یک فرد برای ارتکاب قتل باشند. آیا این بدان معنا است که تصویربرداری از مغز میتواند در آینده بهعنوان مدرکی در پروندههای قتل مورد استفاده قرار گیرد؟ یا حتی مهمتر اینکه، ما با آگاهی از این موضوع که نوع خاصی از مغز وجود دارد که با احتمال ارتکاب به قتل ارتباط دارد، چه میتوانیم بکنیم؟ آدرین رین پیشنهاد میکند که این انواع از نشانههای مغزی جنایی لزوما پیشبینیکنندهی رفتارهای ضداجتماعی آینده نیستند بلکه بیشتر نشاندهندهی تمایل بیشتر برای این نوع رفتارها هستند.
پیش بینی رفتار خشونت بار در سنین کم
هنگامی که در سال ۲۰۱۳ از رین سؤال شد آیا
خود او با این موضوع که مثلا برای پیشبینی تمایل به رفتار خشونتبار، از
مغز فرزندانش تصویربرداری شود، مشکلی ندارد؛ او این فرایند فرضی را به یک
برنامهی عمومی پیشگیری از جرایم تشبیه کرد که در آن رفتارها ممکن است در
سنین کم و قبل از توسعه شناسایی و تغییر داده شود. او در مصاحبه با گاردین
گفته بود:
اگر فرصتی برای غربالگری در مدرسه یا یک
برنامهی عمومی وجود داشته باشد، آیا من آن را انجام خواهم داد؟ خب، اگر
بچههای من مشکلی داشته باشند، من بهعنوان یک والد میخواهم که درمورد آن
بدانم و نیز میخواهم بدانم برای مقابله با آن چه کاری باید انجام دهم.
اگر شما موضوعاتی مانند تنظیم عاطفی و کنترل تکانشی را درنظر بگیرید که
میدانیم عوامل خطرسازی برای رفتار هستند، من بهعنوان یک پدر میخواهم
بدانم برای کمک به این وضعیت چه کاری میتوانم انجام دهم.
البته کیل قبول دارد که قبل از نتیجهگیریهایی نهایی، باید پژوهشهای بیشتری انجام شود:
این
مطالعه قطعا به توسعهی یک نشانهی مغزی برای رفتار قتل اشاره میکند اما
لازم است که این نتایج دوباره تکرار شود و برای پرداختن کاملتر به این
موضوع مطالعات طولی انجام شود.
Read the full article
0 notes
از قوانین خیلی عجیب غریب دنیا چیزی می دانید
قوانین عجیب و غریب در جهان وجود دارد که از شنیدن بعضی از آن ها انگشت بر دهان می مانید،بعضی از آن ها جوری عجیب و باور نکردنی هستند که برای فهمیدن و درک کردن آن ها باید مدتی زمان گذاشت با ما همراه باشید برای درک عجیب غریب ترین های دنیا .
هر جرم سنگینی که میخوای انجام بدی لطفا جلیقه نپوش!!!
برای شما دوست عزیز که در سفر به نیوجرسی آمریکا میخوای قتل،آدمکشی،سرقت مسلحانه،دزدی،آدم ربایی و ... انجام بدی لطفا جلیقه ضد گلوله نپوش، در نیوجرسی جرم محسوب میشه. نپوش لطفا !!!
لطفا ماهی سالمون حمل نکنید !!!
در انگلستان قانون عجیبی وضع شده در دست داشتن ماهی سالمون در شرایط خاص و ویژه جرم است، قانون عجیب و غریبی ماه سالمون ! جرم! لطفا در دست نگیرید با پا حمل شود لطفا !!!
لطفا در هنگام دزدی تفنگ آبی حمل نشود !
لطفا میخواین در لوئیزیانا، که یکی از ایالت های جنوبی آمریکا است به بانک دستبرد بزنید تفنگ آبی با خودتون نبرید، لطفا واقعی ببرید آبی جرم حساب میشه دوست ندارن خیس بشن دوستان !!!
اینجا آدامس نخور دوست عزیز !!!
اگر دوست ندارید در هنگام سفر به جرم خوردن آدامس بازداشت شوید لطفا آدامس نخورید در سنگاپور ممنوع است و در فهرست ممنوع های عجیب سنگاپور این یکی از غریب ترین های آن محسوب میشود لطفا رعایت کنید و آدامس در خیابان ها نخورید.
لطفا در اینجا هرگز نمیرید !!!
اگر بعد از مرگ برای خانواده تان دردسر های بزرگ نمیخواهید، در مجلس نمایندگان انگلیس نمیرید!!چون در اینجا مردن ممنوع ممنون میشن رفتین برون بمیرین ناراحت میشن دوستان !!
لطفا وقتی گاوهاتون دوتا شون بالغ شدن چکمه بپوشید !!
در بلایت کالیفرنیا،یکی از عجیب ترین قوانین که میتوانید بشنوید ممنوع بودن پوشیدن چکمه های کابویی در صورت نداشتن دوتا گاو بالغ است لطفا اگه گاو دارین ولی بالغ نشدن لطفا تا بلوغشون برای پوشیدن چکمه کابویی صبر کنید وگرنه جریمه یا دستگیر میشوید !!!!
لطفا در اینجا صحنه های عاشقانه نسازید !!!
دبی ،امارات متحده ی عربی هم یکی از شهر های سخت گیر و با قوانین است. لطفا در ملا عام در دبی هم را نبوسید وگرنه دادگاهی میشود و سفر خوبتان به یک سفر بد تبدیل میشود لطفا عاشقانه های خود را به محیط خصوصی ببرید .
لطفا مواظب سرعت خود باشید !!!
در یکی از ایالت های شمال شرقی آمریکا به نام کنتیکت مواظب سرعت خود وقتی دوچرخه سواری میکنید باشید .سرعت بالای 105 کیلومتر بر ساعت برای دوچرخه سواران در کنتیکت ممنوع است!! صد در صد کسی که با دوچرخه 105کیلومتر بر ساعت میره رو باید نگه داشت !!!
لطفا نمک نریزید !!!
اگر نمیخواهید در یکی از ایالت های جنوبی آمریکا به طور غریب و باور نکردنی کشته نشوید لطفا در روی ریل راه آهن نمک نریزید مجازات آن مرگ است !!!
لطفا بدون اردک رد بشوید !!!
یکی از ایالت های غربی آمریکا قانون عجیب غریبی دارد و شاید احمقانه و خنده دار ،لطفا وقتی یک اردک در روی سرتان است از مرز مینهسوتا رد نشوید لطفا رعایت کنید اردک آخه !!!
یکی از ده تا از خنده دار ترین یا شاید احمقانه ترین قانون ها و قوانین دنیا رو مرور کردیم شاید برای ما خواندنش هم حتی مضحک باشه ولی قوانین یک سری کشور هاست و در هنگام سفر به آن ها برای اینکه دوچار مشکلاتی از جمله مشکلات قوانینی نشویم رعایت کنیم.
مهرپرواز با ارائه بهترین خدمات گردشگری در زمینه تور (تور استانبول) بهترین هتل های و خدمات پرواز(رزرو بلیط هواپیما) در خدمت شما مسافران عزیز می باشد .
0 notes
🔴 ریختن آب مقدس با بالگرد روی شهری در کلمبیا برای دفع شیطان 🔸 بین ژانویه تا ماه می بیش از 51 مورد قتل و آدمکشی در شهر بوئناونتورای کلمبیا به ثبت رسیده و به همین خاطر اسقف «روبن داریو جارامیلو مونتویا» پیشنهاد داد برای دفع شر شیطان باید آب مقدس بر سر شهر ریخت 🔸 نکته قابل توجه اینکه ارتش از طرح وی حمایت کرده و بالگردی نیز در اختیار وی برای این کار قرار داده است خلاصه که جهل آدمها تمومی نداره مکان و زمان نمیشناسه 😳😳😳😳😳😳😳😳واقعا اینا دست مسلمونها رو تو خرافات و جهل از پشت بستند (at Tehran, Iran) https://www.instagram.com/p/By7Lnm4FLLk/?igshid=qoxtiw1prbfq
0 notes
آدمخواران دربار صفوی مرحوم سعیدی سیرجانی در کتاب ” وقایع اتفاقیه ” و جناب نصرالله فلسفی در کتاب ” زندگانی شاه عباس اول ” و همین طور شاردن جهانگرد فرانسوی در سفرنامه اش افرادی هستند که به این رویداد دهشت بار اشاره کرده اند. گویا شاه اسماعیل پس از آنکه جسد شیبک خان ازبک رقیب و همسایه ی معروف را به حضورش آورده اند در میان صوفیان گفته: “هرکس که سر مرا دوست دارد از گوشت این دشمن بخورد”. این شیوهء هولناک در کشورما و در دوران صفویه که جزو باشکوه ترین ایام ترقی ایرانیان بوده است، رایج بود. ضمن آنکه کشتن مخالفین سیاسی پادشاهان صفوی و خوردن آنها در آن دوران وحشتناک افتخاری محسوب میشده که نصیب هر ایرانی نمی گردید. سعیدی سیرجانی در زمینهء قتل ها و آدمکشی هائی که در طول تاریخ کشورمان توسط سلسله های حکومتی به دلایل مذهبی انجام شده اند، دست به تحقیقات فراوانی زد و حقایق هولناکی را در این زمینه کشف کرد و افشا نمود. وی در مقدمهء کتاب شگفت انگیز و بی نظیر وقایع اتفاقیه که تدوینش کرده است، می نویسد: شاه عباس صفوی یک دسته جلاد داشت به نام چیگیین ها. کار چیگیین ها این بود که مقصران را به امر شاه، زنده زنده می خوردند. یعنی بر سرش ریخته و هر یک با دندان تکه ای از بدن آن نگون بخت را در حالی که از درد به خود می پیچید، می کندند و می خوردند. به روایت مولف روضه الصفویه، مورخ رسمی دربار صفوی، آن فرقه ( یعنی آدمخوران صفوی ) آلت سیاست و غضب حکومت بودند، که گناهکاران واجب التعذیر را از یکدیگر می ربودند. برای آنهاییکه فرصت مراجعه به این ماخد را را ندارند، نقل همین چند سطر از همان کتاب شاید تامل برانگیز باشد: شاه اسماعیل اول پس از آنکه بر شیبک خان اُزبک غلبه کرد و او را کشت ( جنازه اش را به میان مومنین و متدینین صوفی انداخت ) و به صوفیان گفت هر که سر مرا دوست دارد از گوشت این دشمن بخورد ( تازه این صوفیان جزو علمای دینی دربار بودند ونه آن آدمخوران رسمی که چیگیین ها باشند ).) نقاشی مربوط است به شیبک خان اُزبک (at Yazd, Iran) https://www.instagram.com/p/CfhZ0CEMDvU/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
#ایران_بریفینگ / #گفتارروز/ لطفالله صافی گلپایگانی، مرجع تقلید شیعه، طی بیانیهای به دولت ایران درباره تحولات مربوط به طالبان در افغانستان هشدار داد و گفت: «اعتماد به گروهی که سابقه شرارت، قتل و آدمکشی آنان بر همه جهانیان روشن است، اشتباهی بزرگ و غیرقابل جبران است» لطفالله صافی گلپایگانی طی پیامی به جمهوری اسلامی ایران و چند سازمان بینالمللی هشدار داده که درباره حوادث افغانستان و کشته شدن انسانها در این کشور «واکنش جدی» نشان دهند و سکوت را «موجب تعجب و شرمندگی» خوانده و باعث پشیمانی و ندامت در آینده دانسته. دفتر صادق حسینی شیرازی، از مراجع عظام شیعه، در کابل هم خواستار اتحاد مردم افغانستان علیه «خونریزی و برادرکشی» شده است- پیام دفتر آقای حسینی شیرازی، که از مراجع محافظهکار شیعه، شناخته شود، از سوی مفسران، بدون سویههای فرقهای و جریانی تفسیر شده. در روزهای اخیر پیشروی طالبان در قلمروی دولت قانونی افغانستان، همراه بوده با خشونتهای آشکاری که انتقادهای بسیاری برانگیخته درباره وادادن آینده افغانستان به این گروه. #طالبان_افغانستانی #طالبان_در_تهران #Farsi🏳️ @Irbriefing @iran.briefing https://www.instagram.com/p/CRahpmtpWvj/?utm_medium=tumblr
0 notes
. ✔️راستی که تیمسار اویسی آدم جالبی بود. او هر بار که می خواست شرفیاب شود می گفت : اعلیحضرت بگذارند به این قرآن (همیشه قرآنی در جیب داشت)، کلک همه شان را می کنم و همیشه هم یک فهرست بلند بالا در جیبش داشت که اسامی کلیه مخالفان را نوشته بود. می گفت اگر اعلیحضرت اجازه دهند همه آنها را می گیرم و یکراست به قشم می فرستم تا از آنها بیگاری بکشند. من همیشه در دل به افکار او میخندیدم. شنیدم که اعلیحضرت قصد دارند تیمسار اویسی را به نخست وزیری منصوب کنند، ولی ملکه فرح مخالف بودند. روزی که ناهار را در حضور اعلیحضرت میخوردیم، ایشان از تیمسار اویسی صحبت به میان آوردند. شهبانو با ناراحتی گفتند : «اویسی نظامی خشنی است و با آدمکشی و خونریزی اوضاع را آشفته تر خواهد کرد.» . اعلیحضرت فرمودند: «خیال نمی کنم نظر شما درست باشد.» . گفت و گو بالا گرفت و شهبانو دستمال سفره را پرت کرد و از اتاق خارج شد. تیمسار اویسی گاهی برای دادن گزارش نزد اعلیحضرت میآمد و هر وقت از اتاق دفتر خارج می شد،عصبانی بود. روزی که شریف امامی شرفیاب شده بود، نوبت به اویسی رسید. پس از به عرض رساندن گزارش و بیرون آمدن،نزد من آمد.خیلی عصبانی و ناراحت بود. از او خواستم که به اتاق من بیاید. او پس از صرف چای با حالت عصبانی گفت: «شریف امامی مملکت را به آتش کشید و دو دستی به آنها که می خواستند داد. از روز اول به اعلیحضرت گفتم: باید شدت عمل به خرج داد، شاهنشاه هم انصافاً با ما نظامی ها کاملاً موافق بودند. اعلیحضرت میخواهند فرمان نخست وزیری را به نام من صادر کنند، ولی می دانم کدام دستی مانع این کار شد تا اینکه کار به اینجا رسیده است.» . بعد از آتش زدن تهران شبانه شاهنشاه را با هلی کوپتر به گردش بردم و همان شب بود که کلک شریف امامی کنده شد. اعلیحضرت در این گردش میگفتند عجب! عجب! این شریف امامی دروغگو به من راست نمیگفت. آقای اصلان، به خدا در این چهار ماه شبی دو ساعت و نیم خوابیده ام و حسابی اعصابم کوفته شده است. این را بگویم که ملکه نقش مؤثری در تمشیت امور داشت و تقریباً بیشتر کارهای دربار به وسیله ایشان انجام می گرفت. آدمها و مهره های قدیمی همه از دربار پراکنده شده بودند و از این رو واقعاً زمینه خالی بود. روزهای آخر شهبانو بودند که تصمیمهای اعلیحضرت را عوض می کردند. اعلیحضرت روزهای آخر، به واسطه افسردگی و ضعف مزاج، قادر به تصمیم گیری نبودند. چون زمینه از آدمهای سنتی خالی شد، پای افرادی مثل دکتر حسین نصر، هوشنگ نهاوندی، دکتر احسان نراقی نویسنده و جامعه شناس، حتی احمد شاملو شاعر🔚 👇 (at Gorgan, Iran) https://www.instagram.com/p/ByBcNajgx1Q/?igshid=he5ky0vubnqh
0 notes
جنگهای پیامبر اسلام
غَزوه، به نبردها و سرقت هایی که پیامبر اسلام، خود در آنها حضور داشتهاست وفرماندهی نبرد راعهده داربود، گفته میشود
غزوه و غارت کاروانها
پس از هجرت مسلمانان از مکه به مدینه تامین نیازهای اقتصادی حضرت محمد و مسلمانانی که با وی هجرت کرده بودند به حمله و غارت کاروان های مکه وابسته بود. حملات و غارت کاروان های مکه را که حضرت محمد شخصا در آن شرکت داشت را غزوه می گویند.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
* * *
غزوه يعنی حمله ناگهانی به کاروان يا قبيله ديگر و تصاحب اموال و زنان آنها.ساده ترين شکل تنازع بقا در شبه جزيره عربستان.به محمد خبر رسيد که کاروانی از قريش به سرپرستی عمروبن خضرمی از شام به سوی مکه می رود و امتعه فراوانی دارد . عبدالله بن جحش را به سرکردگی عده ای مهاجر مأمور هجوم به آن کاروان کرد . درجايی نزديک مقام نخله کمين کردند و همين که کاروان بد انجا رسيد بر آن هجوم کردند، سرپرست قافله را کشتند و دو نفر ديگر را اسير کردند و با تمام اموال رهسپار مدينه شدند و اين غزوه در تاريخ اسلام بنام سریه نخله ثبت شد
اين نخستين غزوه اسلامی هياهيويی برانگيخت و مشکل بزرگی پديد آورد . بر حسب سنّت دوران جاهليت در چهار ماه رجب، ذيقعده، ذيحجه و محرم جنگ حرام بود . هجوم به کاروان چون روز اول رجب صورت گرفته بود، فرياد خشم و اعتراض قريش را از خرق حرمت ماه حرام بلند کرد . طبعاً اين اعتراض در افکار عمومی و ساده ساير قبايل انعکاس نامطلوبی داشت و از همين جريان يک نوع ناراحتی در خود حضرت محمد نيز پيدا شد و از اين رو نسبت به عبدالله و همدستانش روی خوش نشان نداد و نمی دانست در اين مورد چه روشی پيش گيرد. عبدالله مدعی بود که هجوم روز آخر جمادی الثانی صورت گرفته است و خود اين موضوع راه حلّی برای رفع مشکل بود . علاوه بر اين موضوع غنايم در پيش بود و اين غنايم سر و سامانی به زندگی ياران محمد می داد و نمی بايست به اعتراض واهی قريش آن را از دست داد. هيچ بعيد نيست که بعضی از اصحاب به وی يادآور شده باشند که کاريست گذشته و هرگونه عقب نشينی اعترافی است به تقصير و اذعانی است به حقانيت مخالفان و علاوه بر همه اينها آن غنايم سر و صورتی به حال مهاجران خواهد داد. راه حل قاطعتر و اساسی تری که اين مشکل را از بين برد، نزول آيه ٢١٧ سوره بقره بود:
يَسئَلُونَکَ عَنِ الشَّهرِ الحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُل قِتالُ فيهِ کَبيرُ وَ صَدَ عَن سَبيلِ اللهِ وَ کُفرُ بِهِ وَالمَسجِدِ الحَرامِ وَ اِخراجُ اَهلِهِ مِنهُ اَکبَرُ عِندَاللهِ وَ الفِتنَهُ اَکبَرُ مِنَ القَتلِ وَ لايَزالُونَ يُقاتِلُونَکُم حَتّی يَرُدّوُکُم عَن دينِکُم اِنِ استَطاعُواَ
به تو اعتراض می کنند که آيا در ماه حرام جنگ و خونريزی مجاز است؟ به آنها بگو آری جنگ در ماه حرام نارواست ولی نه جنگ در راه خدا، نارواتر از آن کفر و بيرون کردن مردم از مکه و منع مسلمين از زيارت کعبه است. فتنه ای که در مکه برانگيختند از آدمکشی بدتر است.
پس از سرية النخله هجوم به قافله های قريش و طايفه های مخالف، يگانه وسيله تأمين اوضاع مالی مسلمين شد سريةالنخله آغاز غزوه های ديگريست که اوضاع مالی و سياسی محمد و يارانش را بهبود می بخشد و آنها را به سوی قدرت و استيلاء بر شبه جزيره عربستان رهنمون می شود . اما حادثه ای که مستقيماً سبب تقويت بنيه مالی وازدياد شأن مسلمانان گرديد، دست انداختن بر اموال يهوديان يثرب بود.
کتاب 23سال
* * *
تاریخ طبری
خبر غزو بواط : پیغمبر علیه السلام برفت و بر پایان کوهی شد، و آن کوه را نام رضوی بود، و همی رفت تا از حد یثرب بیرون شد و به حد تهامه اندر شد، و به منزلی فرود آمد نام آن منزل بواط گویند. خبر آمد که کاروان را بجهانیدند و کس را نیافتند، و از آن جا به مدینه باز آمدند. چون دیگر ماه درآمد جمادی الاولی بود، دیگر بار برفت و ابوسلمة بن عبدالاسد را بر مدینه خلیفت کرد. و علم وی بدین غزو حمزه داشت. و منزلی است به نزدیک مدینه ذات العشیره خوانند. پس پیغمبر را خبر آمد که کاروان از این را نیامد پس بر دست راست این منزل برفتند و به بادیه اندر شدند به منزلی دیگر که آن جا نیز رهگذر کاروان بود، هم نیافتند. و از آن جا به منزلی دیگر رفتند نام آن منزل سقا النخل، و آن جا درختی هست بزرگ آن را ذات... پس به سایه ی آن درخت فرود آمدند و کاروان را طلب کردند و نیافتند. پس پیغمبر علیه السلام زیر آن درخت نماز کرد و آن جا دیگ پختند و آن شب آن جا بودند. و آن مزگت به زیر آن درخت که پیغمبر نماز کرد هنوز مانده است. و جایگاه آن دیگ مانده است. پس دیگر روز برفتند و به طلب کاروان شدند به منزلی دیگر، و از آن جا به جایگاهی دیگر شدند نام اش ضبوعه. پس به منزلی دیگر آمدند نام اش صخیرات الیمام باز به دیگر چاهی آمدند نام اش مشیرب و از آن آب بخوردند، باز به صخیر آمدند و اندر همه بادیه هیچ منزل و هیچ چاه آب نماند که دانستند که کاروان گذر کند که نه آن جا همه بگشتند، و هیچ جای اثر کاروان نیافتند».
( تاریخ طبری، ص ۹۶، جنگ بواط)
«پس آن شب عبدالله بن جحش تدبیر کرد و گفتا چه کنم که این خواسته ای بسیار است، و اگر فردا حرب کنم و بستانم، به رجب اندر حرب کرده باشیم و حرمت شکسته، و اگر فردا شکیبایی کنیم، ایشان به مکه اندر شوند و از دست ما بشود. پس تدبیر بر آن بنهادند که حرب کنیم و آن خواسته بستانیم که ایشان کافران اند ایشان را حرمت نیست. چون تدبیر روز بود، کاروان بار برنهادند. ایشان با سلاح پیش کاروان شدند. و عبدالله بن جحش و واقد بن عبدالله تیر اندازان نیک بودند، پس تیری بینداختند و آن عمرو حضرمی را بزدند و بکشتند. و عمرو مردی بزرگ بود به قریش اندر و خلیفه ی بنی عامر حضرمی به مکه اندر روشناس بودند و بازرگانان بودند. چون عمرو بیفتاد، عثمان بن عبدالله بگریخت و باز مکه شد. و به کاروان اندر هم این چهار تن بودند زنهار خواسند. و نوفل بن عبدالله بگریخت. و عبدالله بن جحش را بگرفت و دست ها ببست و آن کاروان را بربود، و روی برتافت و به بادیه اندر شد و روی به مدینه نهاد با یاران و خواسته، و آن دو اسیر ببرد. پس خبر به مکه شد. مکیان از پس بیامدند و اندر نیافتند و بازگشتند. و عجب داشتند و گفتند حرام بشکست و ماه حرم را حرمت نداشت، و به رجب اندر کس فرستاد به حرب تا خون ریختند و خواسته ستدند و اسیر گرفتند، و او را هرگز سلامت نبود و دین او هرگز به پای نخیزد».
(همان، ص ۱۰۰، خبر جنگ بدر الاولی)
«و چون پیغمبر به مدینه آمد به ماه ربیع الاول اندر و آن سال بگذشت، دیگر سال به ماه محرم اندر و جهودان را دید روز دهم محرم که روزه داشتند، و این روز را روز عاشورا خواندندی. پیغمبر علیه السلام پرسید که این چه روزی است شما را؟ ایشان گفتند که این آن روز است که خدای تعالی فرعون را در دریا غرق کرد و موسی برهانید، و آن روز موسی علیه السلام روزه گرفت شکرانه ی آن را. و سنت است ما را این روزه داشتن هر سالی. پس پیغمبر علیه السلام مسلمانان را بفرمود تا آن روز روزه داشتند، و گفت من سزاوارترم به سنت برادرم موسی بن عمران، پس پیغمبر ترسایان را دید که پنجاه روز روزه داشتند. پیغمبر را علیه السلام آرزو آمد که اندر شریعت او این روزه بود. پس چون ماه شعبان به آخر آمد خدای عز و جل روزه ی ماه رمضان داشتن فرض کرد... چون دیگر سال محرم اندر آمد و روز عاشورا ببود، پیغمبر بفرمود که روزه دارند و مردمان بداشتند. پس اندر این ماه رمضان پیغمبر علیه السلام به غزو بدر بیرون شد و روز هفدهم ماه رمضان بود روز آدینه که پیغمبر به بدر حرب کرد و خدای عز و جل او را به مشرکان مکه ظفر داد... و جبرییل بیامد و پیغمبر را خبر آورد و بشارت داد و گفتا بیرون شو و کاروان را طلب کن و گذر گاه های شان به چاه های بدر بود و چاره نیست ایشان را از گذر کردن آن جایگاه. پس پیغمبر علیه السلام مردمان را گرد کرد و به روزه در بفرمود رفتن و گفت: خدای عز و جل مرا وعده کرده است که خواسته ی ایشان به من دهد و دین مرا عزیز کند و ایشان را بر دست من اسیر کند».
( ص ۱۰۵- ۱۰۷، در مقدمات جنگ بدر)
«و پیغمبر علیه السلام با ابوبکر به عرش اندر شد و دیگر باره روی بر خاک نهاد و بگریست و زاری کرد و گفت: یارب اگر این گروه که با من اند هلاک شوند از پس من و از پس امروز کس تو را نپرستد و همه مسلمانان از دین برگردند. پس دست دراز کرد به دعا تا ابوبکر دست اش بگرفت و گفت: یا رسول الله به دعا بر خدای تعالی ستم مکن. گفت: یا ابابکر وعده ی او همی خواهم . چون در این سخن بودند جبرییل علیه السلام بیامد با هزار فرشته و پیش پیغمبر بایستاد و او را گفت: مژده مر تو را که خدای عز و جل مرا با هزار فرشته به یاری تو بفرستاد...پیغمبر علیه السلام سبک از عرش بیرون آمد و مسلمانان را مژده داد و به آواز بلند گفت: خدای عز و جل سه هزار فرشته به یاری شما فرستاد. ایشان از شادی گفتند: سه هزار؟ گفت: آری پنج هزار... فرشتگان حمله بردند پیش مومنان و مشرکان روی باز پس می گرداندند به هزیمت و فرشتگان همی شدند و حربه می زدند و می افکندند و هر حربه ای که فرشته ای بر کافری زدی از تارک سر تا ناخن پای هر چه بر تن وی استخوان بودی بریختی و هر چه رگ و پی بودی همه ببریدی و کافر بیافتادی و همی تپیدی و به هیچ جای جراحت پدید نبودی بر تن او که از آن جا خون آمدی تا مومنی فراز شدی و جراحت کردی و خون اش بریختی».
(، ص ۱۲۸و ۱۲۶)
«یاران پیغمبر تافته شدند و پیغمبر گفت : غم مدارید که خدای تعالی ما را نصرت وعده کرده است بر همه مال ایشان یا بر کاروان یا بر لشکر. یاران گفتند : یا رسول الله، دعا کن تا بر کاروان نصرت دهد که آسان تر بود و حرب کم تر بود و ما همه ناساخته بیرون آمدیم بی سلاح... و بوجهل را به لقب مصفر الاست خواندندی، و پارسی زردکون باشد، و از بهر آن بود این لقب او را که بر مقعدش جراحتی بود که پیوسته خون از وی آمدی و نشان آن بر ازار پای وی پدید بودی، و از بس خاریدن آن جایگاه خونابه و ریم آبه ی سرخ و زرد می آمدی و بر جامه می شدی. و او پیوسته خلوق و زعفران و عطر بر تن و حامه و ازار پای مالیدی تا کس نداند که او را خون از مقعد آید. و زعفران را با عطها به آب بزدندی کافران قریش و آیین ایشان چنان بود و بر خویشتن و بر جامه مالیدندی تا همه تن ایشان و جامه زرد شدی و باک نداشتندی زیرا که از همه بوی های خوب ایشان را زعفران عزیزتر بودی. و زعفران از کرمانشاهان و حدود همدان برند. و عود و عنبر و کافور آن جا از راه دریا بسیار برند و ارزان بود، و مشک آن جا هم ارزان بود که از هندوستان به راه دریا برند. پس گاه گاه بوجهل زعفران بر در کون و ازار پای زدی تا آن زردی زعفران بر در کون و ازار پایش نشان گرفتی، و مردمان پنداشتندی که آن خونابه او را بوی خوش است که او بر در کون ریخته است، و کس نداند که آن خون است. و مردم او را از بهر آن زرد کون گفتندی. و هر که او را عیب کردی و یا دشنام دادی او را مصفر الاست گفتی یعنی زرد کون، و گویند که آن ریش بو اسیر بود. و دیگر گویند که بوجهل به طفولیت با پیغمبر علیه السلام کشتی گرفت و پیغمبر او را برگرفت و بر زمین زد و رگ مقعد او بگسست، و پیوسته آن خون از آن رگ دویدی. و او از بهر آن زعفران بر در کون زدی تا کس نداند.
ص ۱۱۵ و ۱۱۶
«و دیگر روز لشگر برگرفت و با غنیمت و اسیران بازگشت و به منزلی دیگر فرود آمد و گفت: این اسیران را بر من عرضه کنید تا ببینم. آن گه یکان یکان عرضه کردند، و بر پیغامبر علیه السلام می گذشتند و یاران با سلاح پیش او ایستاده بودند. چون عقبة بن ابی معیط را بگذرانیدند، و این عقبه آن بود که خیو در روی مصطفی علیه السلام انداخت، و پیغامبر نذر کرده بود که او را بکشد. چون چشم پیغامبر بر وی افتاد علی را گفت: یا علی، برخیز و آن نذر پیغامبرت را وفا کن. علی شمشیر برکشید و آهنگ او کرد که او را بکشد. او گفت : یا محمد، اگر مرا بکشی کودکان مرا که دارد؟ پیغامبر علیه السلام گفتا : اگر کودکان ات مسلمان نشوند به آتش بسوزم. پس علی شمشیر بر گردن او زد و سرش بینداخت. و یک تن از مهتران انصار، نام او سلامه، با شمشیر پیش او ایستاده بود. و مردی بود مردانه و دلیر و به حرب اندر بسیار مردی کرده بود و بسیار کس کشته از قریش، مردم او را همی پرسیدند که چه گونه افتاد این همه مهتران قریش کشته شدند؟ و او گفت : ایشان را دیدم همچون گنده پیران سر پر موی، فراز ایشان شدیم. و چنان بودند که اسیران دست و پای بسته که همی ببایست کشتن. پس یک یک را همی کشتیم. پیغمبر را از آن سخن اندوه آمد که بر قریش و قوم او استخفاف همی کرد. بانگ بر وی زد و گفت: خاموش که آن مهتران قریش بودند، ایشان را خدای عز و جل هزیمت کرد، و فریشتگان ایشان را خسته کردند».
(ص ۱۳۸ و ۱۴۰)
«پیغمبر علیه السلام پانزده روز بر در حصار بنشست، و ایشان زینهار خواستند و بیرون آمدند بر آن شرط که بر حکم پیغمبر بایستند. پیغمبر حکم کرد که مردان ایشان را همه بکشید و زنان شان همه برده کنید و کودکان و خواسته شان غارت کنید. و ایشان همه خلفای بنی خزرج بودند... پیغمبر گرد کشتگان بگشت تا ببیند که کشته شده است. حمزه را دید بر آن حال کشته و افتاده. گفت: اگر از بهر صفیه خواهرش نیستی که طاقت ندارد من حمزه را به گور نکردمی تا مرغان اش بخوردندی، تا ��وز قیامت خدای عز و جل او را از شکم مرغان حشر کردی. پس بفرمود تا آن کشتگان را گرد کردند تا به گور کنند. و پیغمبر گفت : اگر خدای تعالی مرا روزی ظفر دهد بر ایشان، به جای هر یکی از این کشتگان دو را گوش و بینی ببرم. و همه مسلمانان گفتند چنین کنیم».
(، ص ۱۵۱ و ۱۷۷)
«پس آن جهودان به حکم پیغمبر از حصار بیرون آمدند، گفتند ای رسول خدای، با ما نیکویی کن و ما را ببخش. گفت : بر حکم مهتر شما سعد بن معاذ بسند کردم. گفتند ما نیز بسند کردیم. و این سعد را تیری بر دست زده بودند و خون همی آمد و باز نمی ایستاد. آن جهودان برفتند و سعد را بر اسبی نشاندند و پیش پیغمبر آوردند. سعد گفت : همه را گردن بباید زدن و خواسته شان غارت کردن و زن و فرزند برده کردن. پیغمبر شاد شد و گفت : یا سعد، حکم چنان کردی که خدای بفرمود. راست چون جهودان این سخن بشنیدند هر چه بتوانستند گریختن، اندر بیابان بگریخت، و آن چه بماندند، و مردمان این حصار هشتصد مرد بودند، پیغمبر بفرمود تا همه را دست ها ببستند و خواسته ها برگرفتند و به مدینه بازآمدند به آخر ذی القعده. و دست های این مردمان سه روز بسته بود اندر آن زندان تا خواسته ها همه به مدینه باز آوردند. پس پیغمبر بفرمود تا به میان بازار مدینه چاهی بکندند و پیغمبر علیه السلام بر لب آن چاه بنشست و علی بن ابی طالب را و زبیر بن العوام را بخواند و گفت شمشیر بکشید و یک یک را گردن همی زنید و اندر این چاه همی افکنید»
. (همان، ص ۲۰۰)
«پس علی کنانه را اسیر کرد و به دست بلال سوی پیغمبر فرستاد. پیغمبر چون صفیه را بدید، خوش آمدش، ردای خویش بر سر او افگند و از پس خویش برنشاندش. مردمان دانستند که پیغمبر او را خوش آمد و خویشتن را برگزید. و کنانه که شوی او بود بازداشت اندر میان اسیران... پیغمبر گفت : اگر این ویرانه بکنم و آن گنج بیابم تو را بکشم. کنانه گفت : روا است. پس آن ویرانه ها بکندند و از آن گنج ها لختی بیافتند. پیغمبر از آن خواسته های دیگر طلب کرد، و مقر نیامد. زبیر بن العوام را بخواند و گفت : او را عذاب همی کن تا مقر آید یا بمیرد. زبیر او را دست و پای ببست و بخوابانید و آتش زنه بر روی او و بر ریش اش همی زدی تا همه بسوخت و هم مقر نیامد. زبیر دانست که او به مرگ نزدیک آمد، پیش پیغمبر آمد و او را بگفت. پیغمبر گفت شو و او را به محمد بن مسلمه ده تا به جای برادرش بکشد. و محمد بن مسلمه را برادری بود نام اش محمود بن مسلمه بر در آن حصار نخستین کشته شده بود. پس محمد بن مسلمه کنانه را بستد و به جای برادر بکشت... و چون عمر بن الخطاب بنشست گفت: پیغمبر علیه السلام چنین گفت که به زمین عرب اندر دو دین گرد نیاید. پس عمر هر چه اندر جزیره ی عرب جهودان بودند همه را بیرون کرد، و جهودان خیبر را گفت: هر کجا خواهید شوید. ایشان سوی علی آمدند و آن عهد نامه ی پیغمبر بیاوردند و علی را گفتند این نه خط تو است و نه تو گواهی بدین صلح که محمد ما را کرد و ما را این جا قرار کرد. اکنون عمر ما را از این جا همی بیرون کند. علی مر عمر را اندر این شفاعت کرد. عمر گفت : پیغمبر چنین گفت که من شما را قرار دهم تا خدای عز و جل خواهد. اکنون ایشان را از رفتن چاره نیست، و ایشان را از خیبر براند. و آن است که جهودان مر علی را دوست دارند و عمر را ندارند».
(، ص ۲۳۲ و ۲۳۳ و ۲۳۹ و ۲۴۰)
Read the full article
0 notes