#سرود خوانی
Explore tagged Tumblr posts
Text
ثبت سه آیین سنتی ممسنی/آبغوره، شیره پزی و سرور خوانی / رادیو ممسنی + عنوان
ثبت سه آیین سنتی ممسنی/آبغوره، شیره پزی و سرور خوانی / رادیو ممسنی + عنوان
رادیو ممسنی:
در بین اثرهای ثبت شده به نام استان فارس شهرستان ممسنی با ثبت ۳ اثر پیشتاز است.آیین سوروخوانی در نورآباد و ممسنی، آبغوره گیری به روش سنتی در منطقه دشمن زیاری، مهارت شیره پزی سنتی انگور در ممسنی جز ۹ اثر ثبتی جدید استان فارس است که مربوط به شهرستان ممسنی است. “خبر نورآباد” – سرویس اجتماعی:مژگان ثابت قدم مسول واحد ثبت آثار ناملموس اداره کل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی استان فارس از…
View On WordPress
#ابغوره دشمن زیاره#ابغوره طبیعی#اجتماعی#ایران#ایین های سنتی ممسنی#دست#دشمن زیاری ممسنی#سرود خوانی#شیره انگور#شیره پزی#فرهنگی#گردشگری ممسنی#ممسنی#ممسنی و رستم#نورآباد#نوراباد ممسنی
0 notes
Photo
( از خاطرات روانشاد #حسین_حصاری ) آسمان #کشتی ایران چه پر ستاره، چه درخشان چه باشکوه است. چه نیافتنی اند این ستاره ها و توگویی بر برج عاج نشسته اند و یا به صف ایستاده اند و چشم دوخته اند بر گیسوی بلند شب. و ستاره ها چون زنجیری از مروارید، همچو قطره های شبنم و چون کهکشانی از طلا، چنگ زنان بر گیسوی بلند شب، طربناک و پای کوبان، به وجد آمده اند و چشمک می زنند و دل می ربایند و دور می شوند. و تو زمینی بی قرار و تو خاکی عاشق، دست دراز می کنی به گیسوی بلند شب، اما ستاره ها دورتر از باور تو هستند. به سرابی می مانند در کویر که لحظه به لحظه از تو دورتر می شوند و تو زمینی عاشق همچنان بی قراری و قصه وصل می خوانی. پشت گیسوی بلند شب، تنها یک ستاره است که خاموش نمی شود، ستاره ای درخشان تر از همه ستاره ها و چه با شکوه استو چه روشنی بخش و چه امید آفرین. ستاره آنقدر به ��مینی ها نزدیک است و آنقدر خاکی است که می توانی آن را لمس کنی. او هم ستاره است، اما ستاره ای که راه نشان می دهد، زمزمه محبت نجوا می کند. سرود مردانگی و افتخار می خواند. درس صبر و بردباری می دهد. ستاره آنقدر پایین می آید، آنقدر نزدیک می شود، آنقدر زمینی می شود، آنقدر خاکی می شود که هر کس خود را در او می بیند. حالا دیگر او ستاره نیست که چشمک بزند و محو شود. او خورشیدی است که به زمینیان جان می بخشد. این خورشید« #تختی» است، پهلوان نجیبی که بر تخت انسانیت و اخلاق نشست. همان پهلوانی که هیچ کس ندید، از مردمی که دوستش داشتند، روبرگرداند. همان پهلوانی که هیچ وقت نخواست حقی از کسی ضایع کند، همان پهلوانی که بدون مسابقه انتخابی ، سر از هیچ میدانی در نیاورد. همان پهلوانی که پاداش قهرمانی المپیکش را با دیگران تقسیم می کرد. همان پهلوانی که در زلزله بوئین زهرا، علمدار و پرچمدار کمک به زلزله زندگان بود همان پهلوانی که هیچ وقت عشق ریاست و وکالت نداشت. همان پهلوانی که یک لحظه از مردم جدا نشد. تختی، وقتی خاکی شد، وقتی زمینی شد، وقتی مردمی شد، به جاودانگی رسید و برای ابد در بین ما ماند. https://www.instagram.com/p/CYbEvBUMkFH/?utm_medium=tumblr
0 notes
Text
واکنشها به ممنوعیت ترانهخوانی دختران بالای ۱۲ ساله مکاتب
واکنشها به ممنوعیت ترانهخوانی دختران بالای ۱۲ ساله مکاتب
دست به دست شدن یک نامه ریاست معارف کابل مبنی بر ممنوعیت ترانه خوانی دختران دانشآموز بالاتر از ۱۲ ساله امروز چهار شنبه در رسانههای اجتماعی واکنشهای تندی را برانگیخت. ریاست معارف کابل در این نامه به تمامی مکاتب دولتی و خصوصی دستور داده است که دختران دانش آموز بالاتر از ۱۲ ساله اجازه ندارند که در مراسم عمومی و مردانه سرود بخوانند. در این نامه که از سوی ریاست معارف شهر کابل به مکاتب دخترانه…
View On WordPress
0 notes
Text
یادواره شهدای نوجوان در بوشهر برگزار شد+ تصویر
به گزارش سیراف خبر، یادواره شهدای نوجوان به همت سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری بندر بوشهر با همکاری بنیاد شهید و کنگره سرداران و ۲۰۰۰ شهید استان بوشهر در حسینیه گلزار شهدای بهشت صادق (ع) بوشهر برگزار شد. در این همایش که با استقبال گسترده همشهریان ولایتمدار بوشهری برگزار شد، ویژه برنامههای متعددی برگزار و در پایان از خانواده های شهدای نوجوان بوشهری تجلیل شد. همایش یادواره شهدای نوجوان بوشهر با قرائت آیاتی چند از کلام الله مجید آغاز و در ادامه با نواختن سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و چند آهنگ انقلابی توسط گروه رزمنوازان سپاه امام صادق (ع) بوشهر ادامه یافت. پخش تیزرهای عاشورایی ویژه شهدای نوجوان و جوان کربلا (حضرت علی اکبر (ع) و حضرت قاسم (ع))، خوشامدگویی احمد بارگاهی رئیس سازمان فرهنگی شهرداری، شروهخوانی هنرمند خوش صدای بوشهری حیدر احمدی، سخنرانی معاون سیاسی امنیتی استانداری بوشهر و جانباز هشت سال دفاع مقدس، مداحی مداح اهلبیت حاج مرتضی طاهری و... از دیگر برنامههای برگزار شده در این یادواره بود. در پایان این مراسم، خانواده ۲۰ شهید نوجوان بوشهری از سوی سازمان فرهنگی شهرداری و بنیاد شهید استان تجلیل و پس از آن قبور مطهر شهدای والامقام هشت سال دفاع مقدس با حضور روحالله نصرتی و مهرزاد آسایش اعضای شورای شهر، احمد بارگاهی رئیس سازمان فرهنگی شهرداری، حاج مرتضی طاهری مداح اهلبیت (ع) و جمعی از مسوولان و کارمندان شهرداری بوشهر غبارروبی و عطر افشانی شد. گفتنی است این همایش با حضور نماینده محترم ولی فقیه در استان و امام جمعه بوشهر، معاون سیاسی و امنیتی استاندار بوشهر، اعضای محترم شورای شهر بوشهر، رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری، مدیرکل بنیاد شهید استان و جمعی از مسوولان استان و شهرستان برگزار شد.
منبع: روابط عمومی سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری بندر بوشهر Read the full article
0 notes
Photo
درباره غلامحسین بنان؛ اولین خواننده ایرانی آشنا با نُتhttps://khoonevadeh.ir/?p=18608
برترینها - طلوع حقیقت: غلامحسین بنان، چهره نامآشنایی است که همه ما با شنیدن صدای شیرین و تصنیفهای زیبای او لذت میبریم. استاد بنان در سالهای ۱۳۰۶ تا ۱۳۴۷ فعالیتهایی قابلتحسین در زمینه موسیقی ملی ایران داشته و به همین دلیل نیز به جایگاههایی، چون عضویت شورای موسیقی رادیو و همچنین استادی آواز هنرستان موسیقی تهران دست یافت، به علاوه آنکه غلامحسین بنان نوری که به نام بنان شهرت داشت بنیانگذار انجمن موسیقی ایران نیز بوده است. به مناسبت زادروز این هنرمند در این مطلب تصمیم داریم به زندگی و هنر او پرداخته و در موردش به گفتگو بنشینیم.
زندگی شخصی و شروع علاقه به موسیقی
غلامحسین بنان در ۱۵ اردیبهشت ماه سال ۱۲۹۰ در شهر تهران چشم به دنیا گشود. پدر او کریم خان بنانالدوله نوری و مادرش نیز شرفالسلطنه برادرزاده ناصرالدین شاه بود. علاقه او به حوزه موسیقی از کودکی شروع شد، چراکه در شش سالگی به نوازندگی سازهایی، چون ارگ و پیانو و همچنین خوانندگی پرداخت. مادر او، خود نوازنده پیانو بود و همین مسئله نیز به علاقه و همینطور رشد او در زمینه موسیقی کمک بسیاری کرد.
استاد غلامحسین بنان برای رشد و پیشرفت خود سه استاد مهم داشت که به ترتیب مرتضی نی داوود، میرزا طاهر ضیاءالدین رثایی و ناصر سیف نام داشتند.
فعالیت حرفهای استاد بنان
پس از گذشت آموزشهای اولیه در حوزه موسیقی، آغاز فعالیت حرفهای غلامحسین بنان به سال ۱۳۰۶ برمیگردد، چراکه در این زمان در محافل خصوصی به خوانندگی و آواز بهصورت حرفهای میپرداخت. در نهایت استاد بنان در شهریور ماه سال ۱۳۲۰ پا به دنیای رادیو گذاشت، با همکاری روح الله خالقی در رادیو تهران آواز خواند و از این راه صدای خود را به گوش عموم مردم رسانید. این اتفاق شروع خوبی بود تا غلامحسین بنان به ارکستر انجمن موسیقی و همینطور ارکستر شماره یک راه پیدا کند.
تسلط استاد بنان هم در آواز قدیمی و کلاسیک ایرانی بود و هم در نغمههای جدید و مدرن که از میان آنها میتوان به تصنیف الهه ناز اشاره کرد. شاید بتوان گفت که او اولین خواننده ایرانی بود که با خط بینالمللی موسیقی یا همان نت آشنا بود و همین موضوع به اهمیت او در حوزه موسیقی بسیار میافزود. به علاوه اینکه او تسلط کاملی بر مرک��خوانی و همینطور تلفیق شعر و موسیقی داشت. بسیاری از افراد معتقدند که غلامحسین بنان بزرگترین مجری سبک وزیری- خالقی است. ناگفته نماند که او از اجراکنندگان آثار محجوبی و صبا بود که در این زمینه ادیب خوانساری نیز او را همراهی میکرد.
تصادف غلامحسین بنان
یکی از اتفاقات مهم در زندگی استاد غلامحسین بنان سانحه تصادفی است که در سال ۱۳۳۶ برایش رخ داد. متاسفانه در ۲۷ دی ماه استاد بنان با همراهی دو نفر از دوستانش در حوالی کاروانسرای سنگی با یک تانکر نفتکش تصادف میکند. این تصادف آنقدر شدید بود که استاد بنان از ناحیه چشم و صورت دچار آسیب و مشکل جدی میشود. استاد بنان برای ادامه روند درمانی خود به خارج از کشور رفته و بعد از بازگشت خود تغییراتی در حوزه موسیقیاش ایجاد کرد. بر اساس گفته خود او بعد از این حادثه تصمیم گرفت به اجرای آثاری بپردازد که واجد وزنی شاد و همینطور شعری امیدوارکننده باشد.
یکی از نکاتی که بسیاری از افراد شاهد آن هستند و شاید دلیلش را نیز ندانند آن است که غلامحسین بنان ۲۸ سال عینک دودی بر چشم داشت و همیشه با چنین دیده میشد. با توجه به این توضیحات، این تصادف بزرگ و آسیبهایی که به استاد بنان وارد کرده است را میتوان دلیلی بر این موضوع دانست.
ترانهها و آوازهای استاد بنان
استاد بنان تنوع موسیقیایی بالایی در فهرست کارهای خود دارد. از میان مشهورترین ترانههای او میتوان به الهه ناز، نوای نی و سرودای ایران، در مایه دشتی، بهار دلنشین و بوی جوی مولیان در آواز اصفهانی، آمدی جانم به قربانت، ولی حالا چرا در مایه بوسلیک، تصنیف توشه عمر در دستگاه همایون، یار رمیده، میناب، خاموش، مرا عاشقی شیدا و من از روز ازل در دستگاه سه گاه و... اشاره کرد.
در میان آوازهای غلامحسین بنان میتوان به آواز ماهور اشاره کرد که ترانه آن غزلی از سعدی است. این هنرمند آثار و آوازهای دیگری نیز با اشعار سعدی داشته است، چیزهایی مانند آواز دیلمان و.... جالب است بدانید که آواز دیلمان از جمله کارهایی است که در گلهای رنگارنگ ۲۱۷ ب (کاروان) به اجرا در آمده است.
ناگفته نماند که غلامحسین بنان آلبومهای مشترکی با هنرمندان دیگر نیز در سابقه هنری خود به جای گذاشته است. آثار روح الله خالقی که در سال ۱۳۸۳ منتشر شد از این دسته است که در آن استادانی همچون عبدالوهاب شهیدی و غلامحسین بنان به اجرای آواز پرداختهاند.
انتشارات ماهور مجموعه ترانههایی از استاد بنان را منتشر کرده است که شامل چه شورها، نامههای گمشده، گلریزان، قصه شب، باد نوبهاری، گلشن دل، افسون سخن، گریه شمع، جویبار، پرتوی عشق و رقص مستانه میشود.
استاد بنان خود آثاری، چون حالا چرا و کاروان را جزء به��رین آثار خود دانسته و معتقد است که کاروان را برای بعد از مرگ خود خوانده است. بر اساس گفته همسر غلامحسینن بنان، او در اواخر عمر خود به ترانه رویای هستی دلبستگی بسیاری پیدا کرده بود و همراه آن میگریست.
یادبودهای استاد بنان
در سالهای پس از استاد بنان، هنرمندان و نویسندگان بسیاری یادبودهایی از او به جای گذاشتهاند. برنامههای موسیقیاییای که به یاد استاد بنان تنظیم شدهاند شامل در سوگ بنان با صدای محمدرضا شجریان، یاد یار مهربان با صدای کاوه دیلمی، کنسرتهای متعددی به یاد استاد بنان با اجراهای محمدرضا لطفی و شهرام آقایی پور و... میشود.
کتابهای بسیاری نیز به عنوان یادبود استاد بنان به قلم درآمدهاند که از میان آنها میتوان به این کتابها اشاره کرد: از نور تا نوا، غلامحسین بنان استاد آواز ایران به کوشش دکتر داریوش صبور و همت همسر استاد بنان، رویای هستی و جویبار نغمه به کوشش شهرام آقاییپور و همینطور نوای جاودان به کوشش هومن صدر و همسر بنان.
مرگ غلامحسین بنان
استاد بنان مدتها با بیماری دستگاه گوارش و همینطور افسردگی دست و پنجه نرم میکرد تا اینکه در غروب هشتم اسفند ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان ایرانمهر تهران دار فانی را وداع گفت. با وجودی که در وصیتنامه استاد بنان ذکر شده بود که در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شود، اما او را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند.
منبع : برترینها
0 notes
Text
دانلود مجموعه مداحی عید غدیر
دانلود مجموعه مداحی عید غدیر
(بسم الله الرحمن الرحیم) مجموعه مداحی عید غدیر
عنوان زمان
حاج رحیم جامی – شعر خوانی، مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام در عید غدیر، روضه حضرت زهرا سلام الله علیها و روضه آغاز سفر امام حسین علیه السلام به کوفه 42:09
مرحوم غلامرضا غزالی – شعرخوانی و مدح امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام 08:20
حاج رحیم جامی – شعر خوانی، مدح و سرود امیر المؤمنین علی علیه السلام در روز عید…
View On WordPress
0 notes
Text
گزارش| نیمه شعبانی متفاوت در ایران اسلامی / جای منتظران حضرت مهدی (عج) در جمکران خالی بود + فیلم و تصاویر
گزارش| نیمه شعبانی متفاوت در ایران اسلامی / جای منتظران حضرت مهدی (عج) در جمکران خالی بود + فیلم و تصاویر
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، هر ساله همزمان با شب و روز نیمهشعبان خیابانها و کوچههای شهرها مملو از جمعیت و ایستگاههای صلواتی و جشن و سرور در میلاد یگانه منجی عالم بشریت بود، اما امسال شیوع ویروس کرونا حسرت جشنی باشکوه، همه را بیتاب قرار حضرت موعد کرده و اشک دلتنگی بر صفحه دعای فرج چلچراغهای شهر شدهاند تا بگویند این دلتنگیها دیگر مخصوص شبهای جمعه نیست و روزبه روز بیقرار و دلتنگ آمدنش هستند.آری هر چند امسال توفیق نداشتیم تا ندای فرج را از جمکران روانه عرش کبریایی کنیم تا دلتنگیهای غمآلود خود را به نرگس زهرا(س) برسانیم، اما از پ��تبامها با اشکهای حسرت کشیده همقسم شدیم تا با جسم و روحمان «العجلالولیک الفرج» سر دهیم و عدلگستر جهان و منتقم «یا الثاراتالحسین» را از نیمه شعبان طلب کنیم.همخوانی دعای فرج در شب نیمهشعبان بر بام پردیسچه آسان همه عیدانههای امسالمان زیر بار تلی از آه و حسرت ریسهکشیهای کوچه و خیابانهای شهرمان گذشت، زیر بار بغضِ جای خالی هلهله ایستگاههای صلواتی زیر هزار رنگ رقص نورِ نیمه ماه، آنجا که کولهباری از دلهای بیقرار را به بند نگاهت میکشاند تا آمدنت مرحمی بر زخم بدعهدی روزگار باشد.امروز صحنه کربلا غم غربت توست که این چنین غریبانه در میان بُهت و حیرت زمانه، محو دلهای مِهآلود زمینیان گشته و چه مغرورانه که کسی را یارای شنیدن ندای «هل من معین» نیست.دلدادگان مهدی(عج) در گیلان تعدادی از دلدادگان حضرت ولیعصر(عج) در حسینیه شهدای گمنام رشت همزمان با نیمه شعبان با توزیع اقلام کمک معیشتی بین نیازمندان و ضدعفونی برخی معابر و اماکن عمومی شهر رشت، میزان عشق و ارادت خود را به امام زمان(عج) نشان دادند؛ حرکتی مردمی که حلاوت انتظار را دوبرابر میکند.نیمه شعبان به سبب میلاد منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(عج) دارای کرامت و منزلت بسیاری است و مردم کشورمان از جمله مردم گیلان همهساله در این ایام با زیباسازی شهر و برگزاری جشنهای باشکوه، پویشهای مهدوی و سایر برنامههای مختلف فرهنگی و معنوی به آن حضرت عرض ارادت میکردند.کاروان شادی نیمه شعبان هیئتهای مذهبی در کرمان نیمه شعبان است و امسال چون سالهای گذشته در کوی و برزن و کوچه و خیابانهای ما از جشن و شربت و شیرینی خبری نبود و مردم کرمان چون مردم دیگر نقاط کشور برای حفظ سلامت عموم جامعه و قطع زنجیره ویروس کرونا در خانه ماندند اما تعدادی از هیئتهای مذهبی کرمان اقدام به راهاندازی کاروان شادی کردند تا در این ایام کرونایی جشن را به خانههای مردم ببرند.بچه هیئتیهای کرمان به همراه بچههای مساجد و اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان در قالب کاروان شادی از بیتالزهرای حاج قاسم فعالیت خود را آغاز کردند تا با حضور در شهرکهای مسکونی کرمان با پخش سرود و مولودیخوانی فضای شادابی و نشاط معنوی در ایام مقدس شعبانیه را در بین مردم ایجاد کنند.اصفهان غرق در نور و سرورِ نیمه شعبان هیئت حسینیه امامزاده هارونیه که یکی از قدیمی ترین هیئتهای مذهبی اصفهان به شمار می آید، به مناسبت نیمه شعبان اقدام به توزیع بیش از 500 پرس غذای گرم در مراکز درمانی و بیمارستانهای درگیر با ویروس کرونا کرد و با شعار «سپاس حافظان سلامت» به قدردانی از پزشکان و پرستاران پرداخت. همزمان با سالروز میلاد حضرت صاحب الزمان (عج) مراسمهای ویژه جشن و سرور در اصفهان برگزار شد. جشن میلاد حضرت ولی عصر (عج) امسال تفاوت بزرگی با سالهای گذشته داشت. مردم که بنا به توصیههای بهداشتی، این روزها در خانه به سر میبرند در شب نیمه شعبان، با حضور در بالکنها و پشتبامها یک صدا فریاد یا مهدی ادرکنی را سر دادند.همزمان با ندای همگانی مردم اصفهان، آسمان این شهر از چندین نقطه نورافشانی شد، مراسم جشن و نورافشانی از پایگاههای بسیج، مساجد، اماکن فرهنگی و متبرکه انجام شد تا مردم در هر نقطهای از شهر شاهد جشن میلاد حضرت صاحب الزمان (عج) باشند.نیمهشعبانِ متفاوت در ایلام / زمزمه دعای فرج را از دور بر فراز منازلمحدودیت ارتباطات اجتماعی به جهت اجرای پروتکلهای بهداشتی پیشگیری از شیوع کرونا، اجازه آن را نداد که مردم ولایتمدار ایلام در مساجد و تکایا جشن و شادمانی میلاد امام عصر، حضرت مهدی موعود (عج) را برگزار کنند.اما ولایتمداران ایلامی، با استفاده از فضای مجازی و و تلویزیونهای خود به نجوای عاشقانه ذاکران حرم قدسی گوش سپردند و دعای فرج را از دور بر فراز منازلشان زمزمه کردند. خیابانها، مساجد و معابر ایلام گرچه مانند سنوات گذشته خالی از جمعیت و پخش شربت و شیرینی بود اما مردم ولایتمدار ایلام مذهبی بیکار ننشستند و مولودی خوانی و جشن را به کوچهها و خیابانهای شهر آوردند به این شیوه که سیستم صدا و ذاکر اهل بیت و گروه سرود را سوار بر خودرو کرده و با توقف چند دقیقهای در کوچهها، لحظات شادی را برای مردم رقم زدند.جای منتظران حضرت مهدی (عج) در جمکران در شب نیمه شعبان مراسم قرائت زیارت آل یاسین و دعای فرج با حضور مداحان اهل بیت در مسجد مقدس جمکران برپا شد. همچنین آئین احیای شب نیمه شعبان نیز در ساعت نخست بامداد امروز از طریق شبکه های مختلف رسانه ملی و فضای مجازی برای عاشقان حضرت ولی عصر(عج) پخش شد.مراسمهای شب نیمه شعبان پس از احیا نیمه شعبان با قرائت مناجات شریف شعبانیه و مولودی خوانی ادامه یافت، آیین نیمه شعبان امسال بهصورت غیرحضوری و با استفاده از بسترهای رسانهای بهویژه رسانه ملی برگزار شد.آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور، حجتالاسلام والمسلمین رفیعی عضو هیئت علمی جامعه المصطفی، حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد استاد حوزه علمیه و حجت الاسلام سید حسین مومنی نیز در مسجد مقدس جمکران حضور پیدا کرده و سخنرانی کردند که به صورت زنده از رسانه ملی پخش شد.امسال همچنین بیش از سه هزار بسته معیشتی در قالب پویش «نذر همدلی» به همت مسجد مقدس جمکران در مناطق محروم استان توزیع شد.طرح ویژه «پویش مدافعان سلامت» نیز با اهدای بیش از 20 هزار بسته عیدانه نیمه شعبان برای کادر درمان و مدافعان سلامت استان انجام شد.انتهای پیام/454/ش
برای مشاهده مطلب و دانلود این کتاب کلیک کنید
0 notes
Text
تئوری و مبانی موسیقی
دستگاه: به آوازی گفته می شود كه طرز بستن درجات گام آن و فواصل جزء آن شباهت به گام دیگری نداشته باشد مثل آنكه وقتی می گوییم دستگاه ماهور منظور نشان دادن كلیه ملودی های مختلفی است كه از لحاظ مقایسه در گام بزرگ و یا ماژور فرنگی تشكیل می شود. آوازهای ایرانی را به 3 قسمت متمایز می توان تقسیم كرد: دستگاه، نغمه، گوشه: یك دستگاه دارای نغمات و گوشه های مختلف می باشد. اصولاً آوازهای بزرگ را دستگاه می نامند. موسیقی ایران شامل هفت دستگاه است. هر دستگاهی در موسیقی ایرانی مانند یك گام درموسیقی كلاسیك عمل می كند و با یك و یا چند قطعه به نام درآمد آغاز می شود. به عبارت دیگر دستگاه موسیقی عبارتست از توالی نظام یافته، قالب هایی موسیقایی به نام نغمه ها و یا گوشه هاكه در حوزة تنال آن دستگاه ترتیب یافته است.مانند آوازهای علیرضا افتخاری پایان هر گوشه یا تعدادی از آنها به وسیله ملودی واسطه یا فرود به حوزة تنال دستگاه و بیشتر به درآمد آن باز می گردد و تداوم و حالت برگشت بمایة اصلی دستگاه را تداعی می كند. نت شروع هر آواز در موسیقی ایرانی را در آمد گویند. هر فراز و نشیب در قطعه باشد باز می گردد و روی نت تنیك آن می ایستد. تا زمان ناصر الدین شاه قاجار نام مقامها و نغمه های موسیقی رابا كلمة آواز ادا می كردند. مفهوم دستگاه در رابطه با موسیقی (یعنی آنچه كه به طریق سینه به سینه به ما رسیده است.) با مفهوم دستگاه در رابطه با موسیقی ملی (یعنی آنچه كه در زمان حال براساس موسیقی سنتی ساخته و عرضه می شود) فرق دارد. معنی سنتی دستگاه با مفاهیم ردیف و گوشه همراه است و این مجموعه مفاهیم را باید با هم بررسی و شناسایی كرد. مفهوم سنتی دستگاه، یك آهنگ كامل موسیقی یا یك مجموعة كامل و مستقل می باشد. مثلاً آهنگ دیوانه شو از شهرام ناظری آهنگی است در دستگاه چهارگاه اما دستگاه چهارگانه نیست این نوع استفاد ه از واژه دستگاه به معنی آهنگی در دستگاه است و به واژة دستگاه مفهوم تازه ای غیر از مفهوم سنتی آن بخشید. همانگونه كه در بالا اشاره شد 7 دستگاه در موسیقی ایرانی داریم كه به قرار زیر می باشد. 1- شور و متعلقات شامل: 1-1 آواز ابوعطا 1-2 آواز بیات ترك 1-3 آواز افشاری 1-4 آواز دشتی 2- سه گاه 3- همایون 3-1 آواز بیات اصفهان 4- چهارگاه 5- ماهور 6- نوا 7- راست پنجگاه – در نظر داشته باشید به آوازهای فرعی و متعلقات دستگاهها هیچگاه دستگاه اطلاق نمی كنیم بلكه می گوئیم تغمه یا آواز یا مایه مثل مایه دشتی یا آواز یا مایه بیات اصفهان. 12 آواز اصلی و فرعی داریم كه حالات مختلفی دارند مثلاً حالت شور كمی غمگین است، چهارگاه حماسی است و نشاط آور همایون حالت پند دادن و پند پذیری دارد. نوا آرامش بخش است و پاره ای حالات دیگر در مورد دستگاههای موسیقی سنتی كه در جای خود بدان اشاره خواهد شد. حالتهای ابو عطا و دشتی خیلی شبیه خود شورا ست. اگر دستگاه شور مبنای اول باشد دو ابوعطا و سوم بیات ترك و چهارم افشاری و پنجم دشتی است. گوشه عبارت از لحن و یا آهنگی است كه در فاصلة یك دانگ یا یك پنجم یك گا م ادا می شود، كه عموماً از چند نت تجاوز نمیكند و در این چند نت تغییراتی داده نمیشود. بنابر این گامی برای آن نمی توان تشخیص داد. گوشه ها دارای تقسیمات جزء و اجزاء دیگری نخواهند بود، و آنچه به نظر می رسد نتی را به عنوان ایست یا تكیه بر آن میتوان قائل شد. هر نغمه در موسیقی ایرانی از تعدادی گوشه تشكیل یافته است. مثلاً گیلكی و كرد بیات دشتستانی از گوشه های نغمه دشتی است، 228 گوشه موسیقی دستگاهی ایرانی بر 7 دستگاه اصلی كه ذكر شد و 5 نغمه فرعی استوارند. تعداد زیادی گوشه های دیگر نیز وجود داشته كه امروز به بوتة فراموشی سپرده شده فقط نام آنها در دیوان های شعرای بزرگ مانند فردوسی، رودكی، نظامی، و غیره و یا در آثار مورخینی مانند ابوالفرح صافهانی و دیگران خوانده می شود. به عبارتی الحان موسیقی امروز ایرانی را گوشه می نامند. برخی از موسیقی دانان تعداد گوشه ها را 280 و بعضی بیشتر و یا كمتر می دانند این اختلاف از اینجا ناشی شده كه ردیف های استادان موسیقی گر چه در اصل یكی است ولی به یكدیگر مختصر اختلافی داشته است. ونه های قالبی و قراردادی هستند كه بجهت بداهه پردازی قابلیت هایی دارند و صرفاً نمیتوان آنها را یك ملودی تلقی نمود بیشتر گوشه های موسیقی ایرانی غیر متریك و دارای وزن آزاد هستند. تعدادی از گوشه ها نیز در دستكاهها مختلف مشترك هستند مثلاً شكسته، عراق، راك، كرشمه و غیره گوشه هایی هستند كه بین شور و ماهور راست پنجگاه مشترك می باشد. تفاوت اصلی آنها در هر كدام نوع فرود و ایست نهایی بر اساس لحن خاص آهنگ دستگاه است. مثلاً دستگاه شور دستگاهی است كه درجه دوم آن ربع پرده می باشد. اگر درجه دوم نیم پرده باشد شور هست اما ایرانی نیست بلكه نوعی شور شرقی یا گروماتیك خواهد بود. در درجة دوم ابوعطاست و درجة سوم بیات ترك و درجة چهارم افشاری است و درجة پنجم دشتی. بین متعلقات آنهایی كه عین خودش صدا می دهند ابوعطا و دشتی است یعنی درجات ایست و فرود و نت های آن مثل دستگاه شورا است. بیات ترك حالتش كمی با شور فرق می كند اما از همان درجات استفاده می شود و خاتمه اش تفاوت می كند، افشاری نیز تفاوتهایی با شور و دشتی دارد و ایست و خاتمه اش تفاوت میكند. افشاری نیز تفاوتهایی با شور و دشتی دارد و ایست و خاتمه اش فرق می كند. ردیف تقریباً بعد از قرن 12 هجری شمسی است كه موسیقی گذشته ایران (موسیقی مقامی) تبدیل به موسیقی دستگاهی و سپس ردیف می شو دكه امروز شامل 7 دستگاه اصلی و 5 آواز و یا نغمه فرعی است. بهترین نمونه ردیفهای استادان گذشته ایران به تأیید اكثر موسیقی دانان به نام ردیف میرزا عبدا... و براد راو آقا حسین و ردیف عبدا... دوامی است. كه از لحاظ آموزش، اجرا، و حفظ آثار موسیقی سنتی ایران بی مانند به نظرمی رسند در اینجا اگر به مفهوم ردیف و هدف و چگونگی پیدایش آن توجه كنیم مسائل زیر قابل بررسی است: 1- ردیف روش سنجیده و ترتیب منطقی و زیبایی بین گوشه ها وارتباط آنها را فراهم می سازد و در امر آموزش موسیقی د��تگاهی و سنتی ایران نقش به سزایی دارد. 2- ردیف روش بهتر حفظ شدن گوشه ها را رد حافظه انسان مهیاء می كند تا نوازنده یا خواننده بتواند بیشترین بهره بهره را هنگام اجرای موسیقی و بداهه سرایی از آن ببرد. 3- ردیف روش تقویت ذوق زیبا شناختی و درك مفاهیم معنوی را مهیاء می كند بنابر این ردیف میرزا عبدا.. ساخته استاد نیست بلكه گوشه ها و انگاره های آن سنتی است كه به روش شفاهی و به طور سینه به سینه از استاد به شاگرد انتقال یافته است. به تعریف دیگر ردیف شیوه، روش، كیفیت تنظیم و ترتیب گوشه ها است كه از استادان موسیقی دورة قاجاریه چون میرزا عبدا... / آقای حسین قلی/ درویش خان و غیره روایت شده است. نوازدندگان وقتی می گویند ردیف مقصودشان سبك و روش و كیفیت تنظیم و تركیب آواز است. البته ردیف های دیگری هم در موسیقی دستگاهی ایران وجود دار دكه نمونه هایی از آن را ذكر می كنیم، كه هر كدام در نوع خود معتبر و ظرایفی خاص به خود دارد. مانند ردیف موسی معروفی، ردیف مرتضی نی داود كه نقل از درویش خان است. ردیف دوامی، صبا و تعدادی دیگر كه در صورت علاقه و تمایل می توانید مطالعه و در مورد آن تحقیق نمایید. فرم یكی از اصول و قواعد شناسایی فرهنگی و ساختاری موسیقی فرم موسیقی است. مثلاً در موسیقی كلاسیك می گوییم فرم سونات، فرم سمفونی، هر فرم یك تعریفی دارد كه در زمان خودش كاربردی دارد و به آن خواهیم پرداخت. در موسیقی ایران هم تعریفی برای فرم داریم، قبل از درویش خان فرم به آن معنا وجود نداشته. قبل از نوشتن یك اثر باید در نظر داشت فرم این اثر چه هست. موسیقی دارای یك فرمت باید باشد. در موسیقی ایرانی همان پیش درآمد، رنگ، چهارمضراب، ترانه و غیره است. فرم های موسیقی ایرانی: 1- فرم پیش درآمد: 2- قطعه ای ضربی است كه قبل از شروع در آمد می آید و به همین دلیل به آن پیش درآمد گفته می شود. ضرب پیش درآمد اكثراً آهسته و كند است و بعضی از اساتید موسیقی چون ركن الدین مختاری و شهنازی پیش درآمدهایی با ضرب تندتر نیز ساخته اند. رفتن به گوشه های اصلی، بیرون آمدن به موقع، در هم تنیدن ریتم از مشخصات عمدة پیش درآمد محسوب می شود. پیش درآمد قبلاً ساخته شده و بعد اجرا می شود به همین دلیل با ضربی نوازی تفاوت دارد. پیش درآمد ضرورتاً تباید قبل از درآمد دستگاه یا آواز بیاید می توان پیش درآمدهایی ساخت كه مثلاً قبل از گوشه ای در اوج دستگاه قرار گیرد مانند پیش درآمد راك ماهور از درویش خان. فرم پیش درآمد مدخلی برای درآمد دستگاه مورد نظر به شمار آمده و عموماً به صورت ساده و بدون هارمونی و یك صدایی توسط نوازندگان اركستر اجرا می شده است. درویش خان بهترین انواع پیش درآمد را ارائه كرد. این فرم موسیقی به سبب استقبال عامه مردم به سرعت گسترش یافت و مورد علاقه واقع شد. بعد از زمانی درویش خان این فرم را گسترش داد و از تمام گوشه های آواز برای تنوع آثار خود استفاده كرد. 3- آواز در موسیقی به معنی صوت، بانگ، آهنگ، لحن، خوانندگی، تغنی، نوا و غیره گفته می شود. آواز كه معمولاً پس از پیش درآمد اجرا می شود مهمترین قسمت یك دستگاه موسیقی را تشكیل می دهد. این قسمت خود مشتمل بر توالی تثبیت شدة گوشه هاست از این جهت عنوان ردیف تنها در مورد آواز صادق است. 2-1- آواز اصلی درهر دستگاه 2 نوع آواز اصلی و فرعی می توان داشت آواز اصلی آوازی است منتها از نوت دیگری غیر از تنبك (نت آغازین) شروع می شود و یا به نت های دیگر گام اهمیت داده می شود. اما آواز فرعی آوازی است مثل داد، آذربایجانی و غیره كه از دستگاههای دیگر قرض شده و به عنوان مدگردی به آ“ رفته و باید حتماً بوسیله نت یا نت های ورودی مراجعت به دستگاه پایه بنماید مثل گوشة دلكش، موالیان و غیره. 2-2- آواز جمعی یا سرایه كه غربی ها به آن كر می گویند. وقتی یك گروه آواز خوان با هم بخوانند (زن و مرد) به لحاظ وسعت صدا كه به طور طبیعی با هم اختلاف صوتی هم دارند بعضی زیر می خوانند و بعضی متوسط و بعضی بم در نتیجه آوازی به نام آواز جمعی یا كر بوجود می آید. امتزاج و مخلوط كردن دستگاهها با هم مركب خوانی (مدگردی) است مثلاً ا ز یك گوشه ای نوا خوانده شده و ا زیك گوشه دیگر ماهور شنیده می شود. بعد درانتها به گوشة اصلی یا دستگاه اصلی بر می گردد. آوازهای ایرانی بدون وزن و بدون ضرب و غیر متریك می باشند یعنی وزن و متر مشخصی ندار دكه بتوانیم بگوییم ضرب آن دوتایی، سه تایی و غیره است. 3- چهار مضراب چون ادامه قطعات بی ضرب (آواز یا ساز سلو تنها بدون ریتم) موجب خستگی و یكنواختی است اغلب نوازندگان قبل از شروع آواز یا در ضمن اجرای آواز، قطعات ضربی كوچكی كه دارای ریتمی یكسان و یكنواخت است در میان آوازها می گنجانند این قطعات كوچك را چهار مضراب گویند كه اغلب دارای وزن 3 چهارم یا شش ، هشتم است و در پرده های مختلف ساز بر اساس همان دستگاهی ك هاجرا می شود گردش می كند كه ضمناً نوعی هنرنمایی برای نوازنده می باشد. نوازندگان قدیم گاه چهار مضرا ب را در ابتدای اجرا قبل از درآمد آوازی دستگاه می نواختند البته همان گونه كه گفته شد در بین آوازها نیز چهار مضراب قابل اجراست. 4-ترانه به اصطلاح اهل موسیقی قطعه ای است كه 3 گوشه داشته باشد. در بعضی فرهنگ ها به معنی دو بیتی، نغمه، سرود، رباعی و خوانندگی نیز آمده است یكی از قالب های موسیقی آوازی قدیم ایرانی كه نغمه ای بوده است با وزنی سبك وشادی آفرین همراه با شعر فارسی هم ترانه گفته می شود. اشعار هجایی كه قبل از اسلام در ایران رایج بوده است از همان جنس شعری بوده كه امروزه آنرا تصنیف می گوییم و آنرا به اصطلاح بعد از اسلام قول و ترانه هم می گفتند و ظن قالب آن است كه سرود و یا چگامه شبیه ب�� قصیده بوده و ترانه (ترنگ، ترانگ، رنگ) شباهت به تصنیف داشته است و گفتن و نواختن آن عام و شنیدن آن خاص طبقات دوم و سوم بوده است. ترانه یك قطعه كوچك و موزون موسیقی است كه در آن آمیختگی تنگاتنگ كلام و آهنگ جلوه می كند و در این چهارچوب شعر بدون موسیقی و موسیقی بدون شعر لطف چندانی ندارد. ترانه بیانگر احساسات و عواطف و موضوعاتی است كه در قلب و روح مردم می گذارد. ترانه در بر دارننده و بازگو كننده شور و عشق، شادی و غم،امید و ناامیدی، خشم و عطوفت، مهربانی و بیزاری، هجران و وصال، و خواهش و تمنا است. كلام و آهنگ ترانه كوتاه و ساده است و معمولاً بعد از چند بار تكرار ورد زبان خاص و عام می شود. ترانه سرایی بخش عظیمی از تمدن و فرهنگ اساطیری و تاریخ ییش از اسلام را به خود اختصاص داده است. ترانه سرایی در زمان ساسانیان به اوج شكوفایی خود رسید و این دوره را می توان به عصر زرین موسیقی و ترانه سرایی تعبیر كرد. ترانه به چند بخش تقسیم می شو دكه شامل: الف- ترانه های عامیانه یا روستایی كه از خصایص سادگی موسیقی و كلام و سبك وزن و غیر مشخص بودن زمان ابداع آن و نامعین بودن سازندة آن برخوردار است ترانه عامیانه گفته می شود. ترانه عامیانه خصلت جمعی دارد و زادة اندیشة تنی واحد نیست و از حوادث و جریانات مشترك زندگی مردم ناشی می شود. ب – ترانه های عرفانی: ترانه ها و نواهایی كه متصوفه و سالكان طریق معرفت و معتكفان حلقه هاو خانقاههای درویشی در مجلس سماع خود می خوانده اند و هنوز هم می خوانند و كلام بیشتر این ترانه ها از مثنوی و دیوان شمس مولانا و یا احتمالاً شعرای دیگر برگزیده می شده است که در برخی از آثار محمدرضا شجریان نیز می بینیم . ج-ترانه های، فولكوریك همان ترانه های محلی و عامیانه است كه سادگی، بی پیرایگی و واقع گرایی از ویژگیهای آن است ترانه های فولكلوریك سرایندة مشخصی ندارد و سینه به سینه از گذشته های بسیار دور از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده است. د- ترانه های قومی – ترانه موسیقی مردمی است و دامنة آن اكثر گروههای اجتماعی را در بر میگیرد. عمر ترانه بستگی تام به موضوع و محتوای آن دارد و اگر محتوای آن احساسات و عواطف جاودانه و كلی انسان را بیان كند نسل ها را به خود مشغول می دارد و ترانه های فولكلوریك و قومی از جمله این ترانه هاست. ترانه های قومی یادآور سنت های كهنسال و شفاهی ترانه سرایی در ایران است. به قول صادق هدایت صدای درونی هر ملتی است و در ضمن سرچشمه الهامات بشر و ماد رادبیات و هنرهای زیبا محسوب می شود. ه – ترانه های میهنی یا سیاسی: ترانه هایی هستند كه شعر آنها برای میهن و بخاطر همه ابنای وطن ساخته شده است. موسیقی دانان و شاعرانی چون سالار معزز، عارف قزوینی، امیر جاهد، حسین گل گلاب، رهی معیری از بهترین ترانه سرایان سیاسی و میهنی بوده اند كه هر یك آثار جاویدانی را در این زمینه سروده اند. قبل از پرداختن به موضوع بعدی بهتر است كمی هم در مورد واژة سرود صحبت كنیم. سرود یا چكامه كه اعراب آنرا اغانی گویند تصنیفی است كه به طور دسته جمعی اجرا می گردد، «لیكن اگر بخواهیم این لفظ را به ترانه هایی مهیج كه واجد اشعاری انقلابی و وطنی و تبلیغاتی است و امروز تحت عنوان سرود معمول است محدود كنیم كاری ناصواب انجام داده ایم. سرود را از لحاظ محتوا می توان به 3 دسته تقسیم كرد: 1- مذهبی 2- رزمی (رسمی) 3- بزمی در اصطلاح موسیقی، سرود به نوعی از تصنیف گفته می شود كه وزنی خاص و نغماتی مهیج داشته باشند. نقل است كه كوروش بزرگ در آغاز هر نبرد سرودی را به آواز می خواند و آنگاه سپاهیان با او هم سرایی می كردند. در دهة 1335 و 1340 تا سال 1355 اوج ترانه سرایی و ترانه سازی در ایران بوده و البته یك سری ترانه های قدیمی متعلق به دوره های قبل بوده است از عارف و شیدا. از حدود سال 52 به اینطرف شاید ترانه سازی كمتر شد و قطعات سنتی رایج شد تا انقلاب و بعد از انقلاب سرود سازی و ترانه های ملی و میهنی معمول و مرسوم شد تا این چند سال اخیر كه موسیقی از حال و هوای دورة جنگ خارج شد. ضمن اینكه سرودة هایی برای جنگ ساخته شد. در سال های اخیر ترانه سرایی داشت شكل می گرفت اما نراانه سرا وجود نداشت. ترانه سرا با آهنگساز به صورت مشورتی با دادن ایده به یكدیگر از لحاظ مضمون، محتوا، واژه ها و اسم با هم تبادل نظر بوده كه معروفترین و بهترین ترانه سازان عبارتند از: مرتضی محجوبی لشگری، مرحوم اسدا... ملك همایون خرم، علی تجویدی، منوچهر لگشری، بزرگ لشگری. و غیره ... ترانه سازان خوبی بودند. 4- تصنیف: به طور خلاصه یك اثر موزون و یك آهنگ ساخته شده همراه با كلام را تصنیف گویند. در دوران ا سلامی تصنیف به مقتضای مضمون شعر به انواع و اصناف گوناگون تقسیم شده است كه عبارتند از قول، غزل، ترانه (فروداشت). به طور كلی تصنیف به كلامی اطلاق می شو دكه به نحوی از انحاء با موسیقی همراه باشداین لفظ را همگان معادل كلمه ترانه اختیار كرده اند در صورتی كه ترانه نوعی از تصنیف است كه بیش از سایر انواع درایران معمول و متداول بوده است. این فرم از ساختار قدیمی برخوردار است. اولین تصنیف های روستایی با اشعار بسیار ساده و كوتاه كه تابع شعر كهن فارسی است و سیلابیك یا هجایی می باشد هنوز در میان مردم رایج است. تصنیف یكی ازفرم هایی است كه در بستر فرهنگ رسمی یاهنری ایران زمین رشد كرده است یكی از بارزترین مشخصه های آن تصنیف كردن (ساختن) آن است. اصطلاح تصنیف در سده های هشتم و نهم هجری قمری به جای قول و غزل به كار می رفته است. غالباً تصنیف ها تا دورة صفویه هماهنگ با شعر عروضی بوده است. ولی بعد از آن دورة تصنیف هاتا حدی از وزن عروضی آزاد گشته است. سابقة تاریخی تصنیف تا قبل از اسلام و دربار ساسانیان نیز میرسد و روایات یاد شده از ساخته های باربد و آنچه برای خسرو پرویز اجرا می كرده است به معنی صوت، بانگ، آهنگ، لحن، خوانندگی، تغنی، نوا و غیره وجود این گونه موسیقی را نیز تداعی میكند از دیگر آهنگ سازان دوره خسرو پرویز رامتین و بامشاد و نكیسا هستند. 6-رنگ قطعات ضربی خاصی كه در عروسی و جشن و شادی به كار می رفته رنگ گفته می شده.در موسیقی دورة قاجاریه قطعات ضربی كه چند نفر با هم می توانستند آنها را بنوازند به تصنیف و رنگ منحصر می گشت و معمولاً تصنیف ها از شیدای اصفهانی بود و رنگ ها هم محدود می شد به رنگ مخصوص هر دستگاه. هر دستگاه موسیقی ایرانی رنگ خاصی داشت مانند ضرب اصول (در شور) حربی (در ماهور) شهر آشوب (در شور و چهار گاه) و ... معمولاً رنگ قطعه ای مخصوص رقص است كه در انتهای اجرای هر دستگاه در موسیقی سنتی آمده است و برخی رنگ های سنتی در ضمن اسامی دستگاههای ذكر شده آمده است. ساختمان رنگ بر مبنای گوشه های ردیف با برخی آهنگ های محلی استوار است و بیشتر در میزان شش، هشتم می باشد ( رنگ های سه چهارم و سه هشتم نیز وجود دارند) و البته در بعضی از مناطق ایران رنگ هایی با اوزان و ریتم های دیگر نیز موجود می باشند. به جز رنگ های قدیم كه سازندگان آن ناشناخته مانده اند در 50 سال اخیر رنگ های زیبائی توسط نوازندگان و آةنگسازان ایرانی ساخته شده است. مثلاً رنگ های درویش خان، نی داود، امیر جاهد، محجوبی و رنگ های استاد پایور. رنگ معمولاً فرازهایش كوتاه است و كل زمان رنگ موجز و كوتاه است و نمایانگر آن دستگاهی است كه در آن هستیم. موسیقی آئینی: نوعی از موسیقی كه با اعتقادات و باورهای یك قوم پیوند و ارتباطی قوی دارد موسیقی آئینی گویند. موسیقی كه در مراسم مذهبی / نیایش ها / ذكرها و معالجات روحی اجرا می شود در این گروه جای دارند. نمونه های زیر موسیقی آئینی به حساب میآیند. مولود خوانی، آوازهای زار، ذكرهای مذهبی، ذكرهای دروایش قادریه، آوازهای مشایخ (مراسم مشایخ) آیین ذكر، حلقه ذكر، چاووشی خوانی و غیر جزء موسیقی آئینی به حساب می آیند. موسیقی روحانی (مذهبی) این موسیقی برای تزكیة نفس و ایجاد حس شفقت و مهربانی و بشر دوستی و خداپرستی درست شده و در كلیساهای بزرگ وظیفه آن برعهده سازی به نام ارگ بزرگ است به همراهی آوازهای كر و دسته جمعی. در قدیم موسیقی مذهبی ما منحصر به تعزیه خوانی و روضه خوانی بوده كه مظالم بنی امیه بخصوص یزید را آشكار می ساخته و از مظلومیت خاندان پیغمبر اسلام (ص ) حكایت می كرده است. مناجات خوانی و اذان و خواندن قرآن با صوت خوش نیز موسیقی روحانی و مذهبی می باشد. موسیقی ملی ایران این نوع موسیقی كه كمابیش حدود 50 تا 60 سال از عمر آن می گذرد نسبت به موسیقی آوازی و سنتی جوانتر است. اینكه آنرا موسیقی ملی نامیده اند خود متضمن آن است كه حالتی غریب و بیگانه ندارد و درهمین آب و خاك و از همان موسیقی سنتی و اصیل ایرانی زاده شده است. مشخصه كلی آن اركستری بودن آن است و در صورتیكه خواننده ای همراه با این نوع موسیقی آواز بخواند بجای همراهی و همكاری با یك نوازنده با گروهی از نوازندگان اركستر همكاری می كند. این نوع موسیقی هم می تواند بر گرفته از موسیقی مقامی و یا تم های محلی از مناطق مختلف كشور باشد و هم اینكه برگرفته از موسیقی ردیفی و دستگاهی ایرانی باشد. تلفیق و تركیب سازهای سنتی و ملی با سازهای غربی و كلاسیك یكی دیگر از مشخصه های موسیقی ملی می باشد. از پیشگامان و موسیقی دانانیكه مبتكر و خالق این نوع تفكر و گرایش در موسیقی ایرانی بوده اند می توان كلنكل علینقی وزیری، روح ا... خالقی، مرتضی محجوبی، مهدی خالدی، حسین دهلوی، فرهاد فخر الدینی، فرامرز پایور و تعدادی دیگر از هنرمندان نام برد كه هر كدام در سهم خود خدماتی ارزنده به این شكل از موسیقی ما كرده اند. موسیقی فولكلور FOLK MUSIC یا موسیقی عامیانه موسیقی سنتی در یك قوم كه با آواز و رقص توأم باشد، فولكلور میوزیك با موسیقی فولكلور گویند. فرهنگ توده ای مردم یك اجتماع هر گاه ��ه صورت سنت در آمده باشد در قالب هنرهای مختلف قابل ارائه می باشد در موسیقی مفهومی نزدیك با آهنگ های عامیانه یا موسیقی محلی) دارد. موسیقی عامیانه كه به تعبیری همان موسیقی محلی با موسیقی فولكلوریك می باشد از گذشته تا حال در تمام جوامع بشری وجود داشته است، موسیقی محلی جزء ابتدایی ترین و قدیمی ترین اشكال موسیقی در بین تمام اقوام و ملل دنیا می باشد. موسیقی عامیانه خالق آفریننده مشخصی ندارد و تمام افراد یك جامعه در شكل گیری و نقل و روایت آن به گونه ای سهم دارند یعنی از لحاظ فرم و محتوا مشخصة واحد و روشنی ندارد و سینه به سینه از نسلی به نسلی و از قومی به قومی دیگر انتقال پیدا می كند. از این رو دائما درحال تغییر و تحول است. موسیقی محلی این موسیقی شامل آهنگ ها و ترانه های مردم روستایی و دور از شهر است كه دست علم و هنر شهری به آن نرسیده است. نغمات موسیقی محلی چون ساده و طبیعی است بسیار مؤثر و دلنشین می باشد. این نوع موسیقی در اكثر كشورها اهمیت فوق العاده دارد و آهنگ سازان از نواهای آن استفاده های بسیاری كرده اند. مجموعه قطعات موسیقی آمیخته به سنت های فرهنگی یك جامعة كوچك (روستا یا كوهستانی) را موسیقی محلی آن جامعه نیز گویند. این قطعات غالباً مصنف مشخصی ندارد و یا اینكه اغلب آهنگ سازان آنها ناشناخته مانده اند. زیرا اولاً چنین مصنفی اساساً در آن جامعه موسیقی دان حرفه ای با تحصیل كرده نبوده و ثانیاً به این دلیل كه برای مردم آن خطه عادات و سنن و حفظ آن مهمتر از شخص مصنف سنت گذار است. تمام پژوهشگران موسیقی در ارائه تعریف واحد و مشخصی برای موسیقی محلی اتفاق نظر ندارند. برخی موسیقی محلی را معادل موسیقی عامیانه موسیقی فولكوریك، موسیقی بومی، مردمی و موسیقی توده دانسته اند. موسیقی عامیانه: كه به تعبیر همان موسیقی محلی یا موسیقی فولكلوریك می باشد از گذشته تا به حال در تمام جوامع بشری وجود داشته است موسیقی محلی جزء ابتدائی ترین و قدیمی ترین اشكال موسیقی در بین تمام اقوام و ملل دنیا می باشد. موسیقی عامیانه خالق و آفریننده مشخصی ندارد و تمام افراد یك جامعه در شكل گیری و نقل آن به گونه ای سهم دارند این نوع موسیقی از لحاظ فرم و محتوی مشخصه واحد و روشنی ندارد و سینه به سینه از نسل به نسلی و از قومی دیگر انتقال پیدا می كند از این رو دائماً در حال تغییر و تحول است. موسیقی مقامی الف= مقام مجموعه اصوات پی در پی یك دستگاه رابا فواصل بین آنها مقام گویند. این واژه در موسیقی ایرانی و عربی بسیار بكار می رود. مقام تا آنجا كه به ارائه موسیقی بستگی دارد عبارت ا ست از توالی تثبیت شدة تعدادی از اصوات. تغییرات ملودی تحت اشكال بی اندازه متفاوت صورت می گیرد. تا زمانی كه این تغییرات در قالب همان توالی اصوات شكل گیرند. ملودی در مقام واحد باقی می ماند. اما اگر صدا یا نتی در آن مقام تغییر كند یعنی با علائم تغییر دهنده ای مانند دیز یا بمل ... یا اصولاً حالتی غیر از روند طبیعی مربوط به خود آن مقام اصوات جدیدی در یك مقام بوجود آمده یا شنیده شود قالب های اصلی مربوط به یك مقام تغییر نمی كند اما حالتی تازه و متنوع در روند آن به گوش خواهد رسید كه در مقایسه با گوشه یا ردیف های دستگاههای ایرانی به این شكل میشود كه مثلاً از گوشه ای به گوشة دیگر خواهیم رفت. در صورتی كه اگر از دستگاهی به دستگاه دیگر برویم اصولاً تغییر مقام داده می شود و در نتیجه مقامی جدید بوجود می آید. ب ـ مقام راست پایه تمام مقامات به شمار می آید و این پایه بم ترین صداها محسوب می شود. مقام یا گام راست بم ترین گام یا مقام موسیقی ایران است و چون شروع ��ین مقام از صدای بم روی بم ترین سیم ساز كه در طرف راست آن قرار دارد، بوده است نام راست بدان اطلاق شده است. ج ـ موسیقی مقامی برداشتی كه امروزه از مفهوم مقامی در مقابل ردیفی یا دستگاهی انجام می شود، احتمالاً بر این دیدگاه استوار بوده است كه مفهوم مقامی دارای ریشة قابل توجهی در ایران بوده است. اصطلاح كنندگان مفهوم موسیقی مقامی ظاهراً آن را در مقابل موسیقی ردیفی (دستگاهی) به كار می برند. احتمالاً در ذهن ایشان موسیقی مقامی عبارت است از نوعی از موسیقی رایج در ایران قدیم بوده است كه مشمول تغییر سیستم مقامی به دستگاهی نشده است. البته باید گفت برخی از گوشه های دستگاههای موسیقی با بعضی از مقامات در پاره ای از نقاط مختلف كشور مشترك بوده و از لحاظ اسم و در خیلی موارد اجرا نیز با هم یكی می باشند. منتها در موسیقی دستگاهی به شكل ویرایش شده و كتابی تر در آمده اما چه بسا در موسیقی مقامی اغلب بر همان پایه شفاهی استوار مانده است كه هم در موسیقی قدیم و هم در موسیقی جدید به چشم می خورد، مانند مقام راست، مقام عشاق، زنگ شتر/ زنگوله ـ له/ گرایلی و غیره یا حتی بعضی مقامها در ارائه حالات و ظرایف با یكدیگر تفاوت هایی به لحاظ اجرایی دارند. ناگفته نماند كه بخش هایی از موسیقی تركیه، عراق و بعضی از كشورهای همسایه ایران به شكل مقامی می باشد، كه مقامات مربوط به فرهنگ موسیقی خود را حفظ كرده و سینه به سینه منتقل حالات موسیقی در بعضی مناطق: مازندران شور و دشتی كردستان شور و دشتی و همایون فارس دشتی، خراسان دشتی و شور لرستان، دستگاه ماهور بختیاری وقشقایی دشتی و شور نكته: لازم بتوضیح است كه: 1- بین 4 آواز فرعی شور (ابوعطا – بیات رتك – افشاری یا افشار و دشتی) حالت دیگری در شور وجود دارد یا بهتر است بگوئیم آواز دیگری هست كه به بیات كرد یا كرد بیات مشهور است و عموماً در پرده های دشتی اجرا می شود. 2- بیات ترك را سابقاً بیات زند می گفته اند و هیچ مشخص نیست آواز و مایه اختصاصی تركها باشد زیرا اتفاقاً تركها كمتر از این مایه (بیات ترك) استفاده می كنند و به سه گاه آن هم سه گاه تركی كه حالتی خاص دارد بیشتر علاقمندند. 1- مقام شور: شور معمولترین دستگاه موسیقی ایران ودارای گام خاصی است كه به گامهای بزرگ و كوچك (ماژور و مینور فرنگی) شباهت ندارد. چنانكه گفته شد شور آواز متداول میان مردم ایران است بخصوص متعلقات این دستگاه بیشتر بین عامه معمول میباشد و حتی اشخاصی هم كه موسیقی نمی دانند اگر گاهی زمزمه كنند اغلب یكی از متعلقات شور یا خود شور را میخوانند. آواز شور جذبه و لطف خاصی دارد و خیلی شاعرانه و دلفریب است. از ملال و حزن درونی حكایت می كند و گا ه باناله ای مؤثر و وقاری پوشیده از حجب و حیا نصیحت می كند و دلداری میدهد. این دستگاه برای آن بسیار مناسب است. ناله های آواز شور كاملاً طبیعی است و غمگساری آن مانند دشتی جانگداز نیست بلكه میتوان شور را به انسان سالخورده با تجربه ای تشبیه كرد كه در مقابل ناسازگاری آن مانند دشتی جانگداز نیست بلكه میتوان شور را به انسان سالخورده با تجربه ای تشبیه كرد كه در مقابل ناسازگاری روزگار به عوض آنكه سر به زانوی غم گذارده و اشك حسرت بریزید با كمال صبوری و بردباری تأمل و تحمل میكند و درس بی ��لاقگی و عدم دلبستگی نسبت به عالم مادی فانی میدهد. دستگاه شورنمونه كاملی است از احساسات و اخلاق ملی اسلاف ما گوئی روح عارفانه و متصوف ایرانی را كاملاً مجسم میكند. شنونده دقیق می تواند از استماع آواز شور به زیبایی مناظر ایران و صفات خاص اهالی این سرزمین پی ببرد. خلاصه آهنگ آواز شور موقر و نجیب و جلوه ای است از وارستگی روح ایرانی. 2- ابوعطا: آواز ابو عطا آوازی است بازاری كه میان توده ملت رواج كامل دارد. با وجود این دارای لطف و زیبایی خاصی است و در عین حال حالتش با شور هم بی تفاوت نیست. حجاز كه عربها میخوانن (حجاز یكی از گوشه های اصلی ابوعطاست ...) با حجازی كه در میان ما ایرانیان متداول است از لحاظ حالت كمی اختلاف دارد و رویهمرفته عربها بهتر حق این آؤاز را ادا میكنند و ایرانیها به سبك دیگر میخوانند و مینوازند. صوت قرا، در موقع قرائت قرآن كه معمولاً در آهنگ حجاز است بسیار مؤثر است و در قلوب اهل دل و ایمان تأثیر خاصی دارد. 3- بیات ترك: این آؤاز هم مانند ابوعطا آوازی است بازاری و متداول میان عامه مردم. بیات ترك آوازی است یكنواخت بطوریكه گوشهایی كه به مد گردی یا مدولاسیون عادت كرده باشد بزودی از شنیدن آن خسته میشود با وجود این اگر خوب شود یا تغییر مقامی در آن داده شود بی حالت نیست و لطف مخصوصی دارد. چیزی كه در آواز بیات ترك ممكن است موجب ملال و خستگی زیاد شود تكرار یكی دو نت است كه زیاد شنیدن. آنها شنونده راكسل و خسته میكند، اما برخی از گوشه ها و حالتهای آن جالب و متنوع است. 4- افشاری: آواز افشار یا افشاری آوازیست مغموم و دردناك كه از داستان هجران و فراق سخن میراند. این آواز برای نشان دادن حالاتی مانند ناله های جانسوز هجران و شكایت از بی وفائیها و اظهار درد و اندوه درونی گوشه ای بنام رهاب كه معمولاً درآخر افشاری خوانده یا نواخته میشود نصیحت آمیز و حالتش برعكس خود افشاری است. سوز و گداز و ناله و شكایت ندارد بلكه به پیر تجربه دیده ای شبیه است (مانن شور) كه میخواهد آب خنكی بر دل داغ دیده مصیبت دیدگان بریزد و آنان رابا نصایح دلپذیر امیدوار كند و در ضمن بگوید كه آرزوی بشر تمام شدنی نیست، پس برای آنكه آسوده زیست كنیم باید دامان آرزو را فرا كشیم تا ادامه زندگی كه گا ه با رنج و محنت و زمانی با شادی و مسرت توأم است سهل و آسان باشد. البته افشاری در نهان خود یك شعف و سروری دار دكه در عین نهفتگی آشكار نیز میباشد. 5- دشتی: گام دشتی با شور تفاوتی ندارد ولی نوت اصلی یا شاهد آن درجه پنجم گام شوراست كه در نهایت هنگام فرود روی تونیك و درجه اول گام شورمی آید و حالت شور را تداعی مینماید. دشتی یكی از زیباترین متعلقات دستگاه شور و آوازی است حزین و غم انگیز و دردناك ولی در عین حال لطیف و ظریف است و میتوان آنرا آواز چوپانی ایران نامید. در میان اغلب ملل اهالی دشت های خرم و ��قاط خوش آب و هوا آهنگهایی مخصوص بخود دارند كه بنابر احتیاج مطابق ذوق آنها بوجود آمده است، آواز دشتی را هم میتوان آواز چوپانی یا روستایی ایران نامید و شاید اصل آن ازناحیه دشتی ودشتستان واقع در استان فارس باشد. در قسمت شمال ایران بخصوص در سواحل جنوبی بحر خزر (مازندران و گیلان) این آواز تغییر شكل مختصری داده و بصورت نغمه گیلكی در آمده است و اهالی گیلان در خواندن این نغمه مهارت غریبی به خرج میدهند و تأثیری شدید در شنونده ایجاد میكنند. خلاصه دشتی نمونه ای است از زندگی ساده و بی آلایش و اخلاق پاك و احساسات ساده طبیعی كه در عین سادگی گاه چنان مؤثر و غم انگیز است كه شنونده را بی اختیار به فكر و اندیشه و ساده زیستی دعوت مینماید. نكته: بخاطر داشته باشید لفظ دستگاه فقط در مورد آوازهای بزرگ كه همان هفت دستگاه اصلی میباشد خطاب می گردد و متعلقات دستگاهها یعنی ابوعطا و بیات ترك و افشاری و دشتی كه وابسته به شور است و بیات اصفهان كه وابسته به همایون میباشد با لفظ نفمع یا آواز یا مایه خطاب می گردد و بكار بردن واژه دستگاه در مورد آنها نادرست است. 6- دستگاه نوا: آواز و دستگاهی است با طمأنینه و با وقار و نصیحت آمیزكه باآهنگی ملایم و متوسط و نه چندان فرح بخش و نه زیاد دردناك و محزون بیان احساسات میكند. هنگام خستگی و فراغت شنیدن آواز نوا بسیار مطبوع است و معمولاً آوازی است كه در آخر مجالس و برای آرامش بیشتر نواخته و خوانده میشد و در حقیقت نوا ناصحی است صبوری می دهد، در پرده از تألمات زندگی هم شكایت میكند منتهی شكایت و ناله این دستگاه مانند نغمه دشتی و دستگاه سه گاه پر فغان و نالان نیست و غم اندوه را در حالی مستور و پنهان بیان میكند. 7-دستگاه ماهور: مقام ماهور بدون هیچ اختلاف مانند گام بزرگ (ماژور) فرنگی است كه طبیعی ترین گام و اساس موسیقی غربی است ولی ماهور خواص دیگری هم از لحاظ حالات و گوشه های مختلف با گام بزرگ نیز دارد گام بزرگ بر خلاف گام كوچك (مینور) نشاط آور و مهیج ست بهمین جهت مارشهای با هیجان و پر شور نظامی اغلب در گام بزرگ است. پس هر جا كه سازنده و نوازنده بخواهد نمونه ای از عظمت و شجاعت و تهور و دلیری و وقار را نشان دهد البته اگر گام بزرگ كه همان گام ماهور است انتخاب شود بمراتب بهتر از گام كوچك خواهد بود. بخلاف آنها كه تصور می كنند موسیقی ایرانی همیشه محزون است مقام ماهور طرب انگیز و بشاش است. منتهی شدت علاقه مردم در دوره هایی از تاریخ به موسیقی حزن آور آنرا مورد پسند قرار نداده بود، و امروزه مردم و جامعه متوجه علاقه مردم و جوانی و طراوت آن شده اند. اگر اهل موسیقی نغمات فرح بخش تازه ای كه مناسب حال و اوضاع زندگی امروز ما باشد در این مقام بسازند و اجرا نمایند موجبات ترقی موسیقی و میهن را فراهم خواهند كرد و هم الحان دلپذیر روح افزائی كه نماینده احساسات ملت امیدوار نیرومندی چون ملت امروزه ایران است بوجود خواهد آمد كه بنوعی موجب آبرو و اهمیت موسیفی ملت ما خواهد شد. 8-دستگاه راست پنجگاه: گام راست پنجگاه با ماهور یكی است و تنها اختلاف آنها تفاوت حالت و مد گردیهای راست پنجگاه است كه این تفاوت حالات و مدولاسیون در ماهور كمتر دیده میشود. راست پنجگاه گوشه هایی دار دكه مخصوص خود اوست و در مقام و دستگاه دیگری اجرا نمیشود مانند مبرقع – سپهر – ماوراءالنهر – راست و غیره و ... چون در این دستگاه تغییر مقام به سایر آواز و دستگاهها بسیار صورت می گیرد هر قسمت آن حالت یكی از آوازها را نشان میدهد. بهمین جهت راست پنجگاه از سایر آوازها كاملتر است زیرا دارای تمام حالات و صفات آوازهای دیگر نیز هست. 9- دستگاه همایون: گام همایون از گام كوچك یا مینور فرنگی مشتق شده با این تفاوت كه درجات شروع و پایان و حالات خاص ربع پرده این مقام را كاملاً مینور جدا میكند. همایون دستگاهی است با شكوه و مجلل و آرام و در عین حال مؤثر و جذاب و زیبا. بعضی از اهل موسیقی معتقدند از سایر آوازها موقرتر و مؤثرتر است، زیرا گفتارش پر از علو و عظمت و نصیحتش از روی كمال مهارت و نهایت تجربه و پختگی است. بیان همایون سحرانگیز و ماهرانه است. شنونده در مقابل این آواز بی اختیار سكوت میكند و پنداری جرات تكلم ا زاو سلب میگردد. همایون مجموعه ای است از احساسات لطیف عالی روحانی. گاه انسان را متنبه میكند و گا ه از سركبر و غرورسخن میگوید. حزن و ملال و افسردگی جذابی كه در همایون هست ظاهری و پر شور و ولوله و مانند گریه و زاری كودكان بی تجربه و ناپخته نیست. همایون چون دشتی ناله نمیكند و اشك نمیریزد و ندبه پیشه خود نمیسازد بلكه چون تجربه دیدگان و زحمت كشیدگان تاب تحمل و شكیبایی دارد و افسردگی و تأسف و حسرتش درونی و نهانی است. در اثر شنیدن این آواز انسان غرق عالم تفكر و اندیشه میشود. خلاصه میتوان گفت كه همایون معجونی است كه از تمام عواطف و صفات روحانی عالی ساخته و پرداخته شده و حقیقتاً اسمش با مسمی و به راستی همایون است. 10-بیات اصفهان: گام آواز اصفهان از همایون هم به گام كوچك (مینور) نزدیكتر است و شروع و خاتمه و تقریباً درجات آن با گام مینور تفاوت اساسی ندارد فقط درجه ششم اصفهان تفاوت اندكی با گام كوچك فرنگی دار دكه درخور بحث این درس نمیباشد. اصفهان از آوازهای قدیم است كه نام آن در كتابهای قدیم موسیقی ایران ذكر شده است و آنرا بیات اصفهان هم میگویند. اصفهان آوازی است گاه شوخ و خوشحال و گاه محزون و غمگین ولی رویهمرفته جذاب و دلرباست. از شنیدن اصفهان انسان زیاد ملول و متأثر نمیشود در صورتیكه شاد و خوشحال هم نمی گردد. پس حالتش بین غم و شادی است. خلاصه آنكه آوازی است زیبا ولی از صفات مخصوصی كه در شور و همایون ذكر كردیم عاری است.
0 notes
Text
حقایقی درباره ناصرالدین شاه و عشق هایش
همیشه حرمسرای شاهان و آداب برخورد آنان با زنان برای همگان جذابیت داشته است به ویژه آن که اعتماد السلطنه روایت کرده ناصرالدین شاه هنگام مرگش ۲۰۰۰ زن داشت.
در این بین عبدالله مستوفی در جلد یک کتاب «شرح زندگانی من» در بخش سلطنت ناصرالدین شاه و صفحات ۳۷۷ تا۳۷۹ روایتی از دختر معمار باشی و آمدن آن به حرم شاه تحت عنوان «مال بد بیخ ریش صاحبش» دارد.
مینویسد: «این روزها اشعار دیگری هم بچههای کوچه می خواندند و آن راجع به ربابه خانوم دختر حاجی ابوالحسن معمار باشی بود که شاه او را ازدواج کرده و به مجرد دیدار، او را به خانه پدرش پس فرستاده بود.
ناصرالدین شاه غیر از چند تا زنی که در اوایل به وساطت مادرش گرفته بود و یکی دو تای آنها هم از خانواده سلطنت بودند باقی هفتا�� هشتاد زنی که تا این وقت در حباله خود داشت، تقریبا همه را دیده و پسندیده بود.»
سردر مسجد- مدرسه معمار باشی در گذر امامزاده یحیی در نزدیکی سرچشمه تهران
حاجی ابوالحسن معمار باشی اصفهانی ملقب به صنیع الملک (ح۱۲۴۵-۱۳۰۵ق/۱۸۲۹–۱۸۸۸م) به گفته یحیی ذکا از جمله بنایانی بود که از حدود سال ۱۲۹۱ ق زیر دست محمد حسن خان اعتماد السلطنه در کاخها و باغهای سلطنتی تهران کار می کردند.
برخی از کاخهای سلطنتی تهران با معماری و طراحی وی پدید آمده است. از جمله «تالار سلام»، «تالار آینه» و سرسراهای و حوضخانههای مربوط به آن در کاخ گلستان.
در ۱۳۰۰ ق حاجی ابوالحسن به استدعای میرزا ابراهیم خان امین السلطان وزیر دربار به منصب معمار باشیگری ارتقاء یافت و در دربار ناصری ثروت زیادی به دست آورد.
افزون بر مدرسه و مسجد «حاج ابو الحسن معمار باشی» مشهور به«صنیعیه»، «عمارت خوابگاه» ناصر الدین شاه هم هنر دستان اوست.
معمارباشی در حدود ۶۰ سالگی به مرض حصبه در تهران درگذشت. پس از مرگ وی دولت نیز در صدد تصرف اموال او بر آمد که از میان تنها سهم شاه ۴۵ هزار تومان شد.
در اندرون شاه مهمانی میشد و زنهای شاه از خانمهای اقوام خود و زنهای رجال دعوت میکردند و شاه هم به اندرون میآمد و زنهای خارج هم نباید از رو بگیرند، البته میان آنها دخترهایی هم بودند که اگر پسند شاه میشدند با رضایت پدر و مادر ازدواج به عمل میآمد.
خانمهای جا افتاده که سمت ریاست بر حرمخانه داشتند، خدمتکارهایی تربیت میکردند. شاه آنها را اگر میپسندید، به شیخ اسدالله، شیخ الحرم که برای آموختن قرائت و مسائل نماز خانمهای حرم هر روز مواظب خدمت بود، فورا دختر خدمتکار را برای شاه صیغه میکرد و بر عده زنها یکی افزوده میشد.
شاه به باغات و ییلاقات میرفت، بر حسب تصادف دختری در کنار نهری آمده بود آب ببرد و شاه میدید و میپسندید، بعد از استرضای پدر و مادر به حرم خانه وارد میگشت و به وسیله صیغه خوانی شیخ الحرم زن شاه بود.
خانمهای جا افتاده حرم برای تحصیل تقرب از این جوجه رقیبها، برای خود خیلی به دم پر شاه میدادند و سعی میکردند که همیشه خدمتکارهای زیبای خوشروی خوش ادای خوش حرف تربیت شده در دستگاه خود زیاد داشته باشند.
ماجرای دختر باغبان باشی و یاد جیران
اتفاق افتاده که یک خواهر زن شاه شده خواهر جوانترش برای دیدار خواهر به حرم خانه رفته، شاه طالب خواهر دوم هم شده بود.
جمع بین دو خواهر شرعا ممنوع است، شاه مدت خواهر بزرگتر را میبخشید و بدون این که او را از حرم خارج کند، خواهر کوچکتر را صیغه میکرد و بعد هر وقت هوای خواهر اولی به سرش میزند همین عمل را درباره خواهر دومی مجری مینمود.
عایشه خانوم و لیلی خانوم خواهرهای میرزا عبدالله خان یوشی�� انتظام الدوله، که هردو از زنهای ناصرالدین شاه بودند همین وضع را داشتند.
در این اواخر شاه دختر باغبان از گلی را دید و او را به زنی به حرم خانه برد. این خانوم به قدری زیبا و با وجود جوانی به اندازهای عاقل و فهمیده بود که واقعا ناصرالدین شاه را فریفته خود کرده و مقامش در حرم خانه به حدی بالا رفته بود که با خانمهای کهنه کار مانند انیس الدوله، امین اقدس و شمس الدوله دختر عموی شاه هم پهلو به پهلو میزد.
این خانوم خواهر کوچکتری داشت که برای دیدار خواهر خود به حرم خانه رفته و بیاندازه طرف علاقه شاه واقع شد.
شاه میخواست با این دو خواهر هم همین معامله را بکند ولی متانت دختر باغبان بیش از خواهر میرزا عبدالله خان بود. دختر بزرگ آمدن خواهر را به حرم خانه قدغن و به شاه عرض کرد انتخاب یکی از ما دو نفر در اختیار اعلیحضرت است.
شاه نه از خواهر اولی دل میکند و نه به فراق دومی دل میداد. کار عشق ناصرالدین شاه نسبت به این دو خواهر به جایی رسید که سر پیری اشعاری هم راجع به سوز و گداز خود از فراق خواهر کوچکتر سرود.
سبب علاقه ناصرالدین شاه به این دختر باغبان که پدرش را باغبانباشی کرد و رضوان الملک لقبش داد به جهت شباهتی بود که این خانم به جیران دختر تجریشی که در سن جوانی بدرود زندگی گفت و مورد علاقه فراوان شاه بود، داشته است.
بعدها در جای خود خواهیم دید که شاه هم در آستانه قبر جیران که به فروغ السلطنه ملقباش کرده بود و معشوقه جوانیاش بود جان خواهد سپرد.
باغبانباشی باردار در لباس چینی که پسر او و ناصرالدین شاه پس از تولد در چهارماهگی درگذشت.
فاطمه سلطان باغبانباشی معروف به باشی و خانم باشی از همسران ناصرالدین شاه در سالهای آخر عمر او بود.
بر اساس گزارش موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چندی بعد ناصرالدین شاه عاشق خواهر کوچکتر او ماهرخسار خانم میشود.
پیشتر ناصرالدینشاه دو خواهر به نامهای عایشه و لیلی را همزمان به عقد خود درآورده بود.
اعتمادالسلطنه درباره عشق شاه به خواهر همسرش با وجود مخالفت همسرش نوشته: «شاه (به ماهرخسار) میل مفرط دارد و در حقیقت عاشق است. مدام و متصل اشعار عاشقانه میخواند و آنی و دقیقهای از خیال او بیرون نیست
خانم باشی شاه را به خوردن تریاک و هلاکت خود میکند در صورت وقوع این وصلت تهدید میکند.
او چندین بار قهر میکند، در نهایت ناصرالدینشاه ماهرخسار خواهر خانمباشی را در جاجرود بدون اطلاع خواهرش به اندرون میبرد.
جالب آن که چون چشمان خانم باشی به چشمان جیران فروغالسلطنه، همسر محبوب و در گذشته ناصرالدین شاه شباهت داشت او خواستار لقب فروغالسلطنه شد اما هیچ وقت به این لقب دست نیافت هرچند اقتداری مانند او داشت.
وسواسهای عجیب ناصرالدین شاه
ناصرالدین شاه به قدری به عظمت و ابهت مقام سلطنت اهمیت میداد که دستمالهای جیب خود را که طبعاً کرک میشد، از جیب خود خارج نمیکرد که مبادا متصدی شست و شو آب خشک شده بینی شاه را در دستمال ببیند.
زمستانها دستمال چرک خود را به بخاری میافکند و خود را از آن خلاص مینمود و تابستانها لای علفهای باغ و این سر و آن سر پرت میکرد.
از طرفی خانم باشی بیخبر از همه جا شاه را تهدید میکند که تا همسری برای خواهرش نیابد روی او را نخواهد دید.
شاه افراد مختلفی از جمله شمسالدوله یکی دیگر از همسرانش را واسطه میکند اما بنا بر نوشته اعتمادالسلطنه هر چه شمسالدوله به خانم باشی میگوید، خانم باشی همچون یک مجتهد جواب میدهد.
واسطه دیگر میرزا علیاصغرخان امینالسلطان صدراعظم است اما آن گونه که میرزا علیخان امینالدوله در دفتر خاطراتش نوشته این رفت و آمد سبب دل به خانم باشی سپردن صدراعظم میکند.
شاه از جوانی مبتلا به نزفالدم بود و زیرشلواری او همیشه به خون آلوده میگشت. برای پنهان داشتن آن پیشخدمت محرم او دستور داشت که همین که شاه در سر حمام رخت خود را میکَنَد و لباس آلوده را از انظار مستور و به نفع خود آن را تصرف کند.
به همین جهت در حساب رختدار خانه همیشه دیده میشد که روزی یک زیر شلواری نو برای شاه تهیه شده و خود شاه هم حساب را دیده و و جزئیات آن را رسیدگی و اصلاحاتی در آن به عمل آورده و نسبت به این قلم (عبدالله مستوفی) که خیلی به نظر بیمنطق است چیزی نگفته و گذشته است.
شاهی که اینقدر مواظب این جزئیات باشد البته راضی نخواهد شد که هم بستر و بالین او از حرم خانه خارج شود و مثلا در نزد شوهری که بعد خواهد کرد، اسرار خلوت کردن شاه را با زنهایش افشا کند.
بنابراین خیلی ممکن بود که شاه بعد از ملاقات اولیه دیگر رغبتی به زنی که تازه گرفته نداشته باشد ولی چون زن شاه شده بود نباید از حرم خانه خارج گردد.
تابلوی بزرگ ناصرالدین شاه و ۴۰ زن حرمسرای او اثر بزرگمهر حسینپور در گالری راه ابریشم در تهران رونمایی شد.
صدراعظم به بهانه نصیحت کردن خانمباشی و دیدار پدر و مادر و زیارت مقابر او را سوار بر کالسکه میکرد و به تفرج میبرد. در تمام این مدت شاه مخفیانه و به دور از چشم خانمباشی خواهرش ماهرخسار را ملاقات میکرد.
سرانجام خانمباشی به اجبار و علیرغم میل باطنی، رضایت خود را از ازدواج شاه با همسرش اعلام میکند به شرط اینکه شاه خواهرش ماهرخسار را به اندرون نیاورد و منزلی در شهر برای ملاقات با خواهرش تهیه کند که شاه هم چنین میکند
تنبان زری ربابه
از طرف دیگر هم چنانکه دیدیم هیچ وقت معامله ندیده نمیکرد ولی معلوم نیست چه شده بود که این بار به حرف خواجه سرایان که شاید حاجی ابوالحسن معمارباشی پدر دختر هم آنها را قبلا خریده بود اطمینان و معاملهای ندیده کرده بود.
دختر هم به تجمل پرداخته تا توانسته بود طلا و نقره و زربفت و زری و ترمه و مروارید دوزی همراه خود آورده بود. معلوم نشد که چه چیز این دختر در نظر شاه زننده آمد که به مجرد دیدار، خانوم را با جهیزیهاش به خانه پدر پس فرستاد.
نقادی مردم از این پیش آمد که شاید برای مردم عادی هم خیلی اتفاق میافتاد، اما جهت تازگی آن بود که شاه رسم نداشت بار را جایی فرود آورد که تحمل یک بار ملاقات را هم نداشته باشد.
از طرف دیگر اصرار دختر و پدرش در این ازدواج که دست به دامن رشوه به خواجه سرایان شده بودند و شاید از همه بیشتر موضوع کشیدن ترمه و مروارید به رخ شاه در این تصنیف سازی مداخله داشته است.
اشعاری که ساخته بودن دارای مضمونهای به قرار ذیل بود: یل زری نداشتی؟ تنبان مرواری نداشتی؟ شوهر شاه میخواستی؟ رو رو رو ربابه ،دلم واست کبابه!»
با عزل صدراعظم، حسین خان پدر خانمباشی عریضهای به مظفرالدینشاه نوشت. در این عریضه آمده: «دو سه ماه است دختر من را عزیز خان (صدراعظم سابق) به خانه خود برده و میگوید عیال من است و من از ترس صدراعظم جرات اظهار نداشتم حال هم که رفتهام بیاورم باز میگوید عیال من است».
به این ترتیب ماموران مظفرالدینشاه به خانه میرزا علیاصغر خان امینالسلطان میروند و به عزیزخان چوب وافری میزنند و خانمباشی را به خانه پدر برمیگردانند.
نوشته حقایقی درباره ناصرالدین شاه و عشق هایش اولین بار در تاریخ ما. پدیدار شد.
source https://tarikhema.org/contemporary/iranc//35193/%d8%ad%d9%82%d8%a7%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%86%d8%a7%d8%b5%d8%b1%d8%a7%d9%84%d8%af%db%8c%d9%86-%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d9%88-%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d9%87%d8%a7%db%8c%d8%b4/
0 notes
Photo
کنگره سربداران در سالگرد شهادت شهید حججی برگزار شد به گزارش خبرنگار مهر، گردهمایی اهالی فرهنگ و هنر ایران در پاسداشت شهدای مدافع حرم و سالگرد شهید محسن حججی با عنوان کنگره «سربداران» دوشنبه شب دوازدهم شهریور ماه به همت موسسه فرهنگی هنری کساء در تالار وحدت تهران برگزار شد. از قرائت شعر تا اجرای سمفونی پیروزی تا رونمایی از کتاب ویژه در ابتدای این برنامه افشین علا از شاعران شناخته شده کشورمان اشعاری را در قدردانی از شهید محسن حججی قرائت کرد و گفت: شهید حججی نماد شهدای گمنام و مظلوم مدافع حرم است و من در این مدت متوجه شدم که وصف این بزرگوار در قالب ابیات و اشعار نمی گنجد و امیدوارم ما بتوانیم با قرائت این اشعار کاری کنیم که آنها گوشه چشمی به ما داشته باشند. من هرگز فکر نمی کردم که روزی در مقابل خانواده عزیز شهید حججی بایستم و در توصیف این شهید بزرگوار اشعاری را قرائت کنم. به همین جهت بسیار خوشحالم که چنین افتخاری امشب نصیبم شد. اجرای آیتم نمایشی «سربداران» با استفاده از داستان های شاهنامه و روایتی موازی از شهید محسن حججی، با هنرمندی محمد جواد خرمی، اجرای سرود «مهر آوا» با عنوان «مردی از سمت باران»، شعر خوانی یاحا کاشانی با روایتی از زبان علی فرزند شهید حججی، نمایش موزیک ویدئوی «زبان سنگ ها»، رونمایی از کتاب «جون خادم المهدی» و اهدای نمادین آن به خانواده شهید محسن حججی با متنی از سید حسین متولیان، رونمایی از یک تابلوی جدید هنرمندان مطرح هنرهای تجسمی، اجرای سمفونی «پیروزی به آهنگسازی مجید انتظامی با قرائت متنی در تجلیل از شهدای مدافع حرم، اجرای یک پرفورمنس نمایشی به کارگردانی کامبیز بنان، خوانش متن قولنامه «هنرمندان و محسن حججی»، پخش تیزری از هنرمندان با عنوان «حج حججی»، اجرای موسیقی توسط محسن توسلی خواننده موسیقی انقلاب، تجلیل از خانواده شهید حججی و چند تن از خانواده های شهدای مدافع حرم، اجرای استند آپ کمدی با هنرمندی ابوطالب حسینی فینالیست برنامه «خنداننده شو» از جمله بخش های مختلف این ویژه برنامه با اجرای عبدالله روا بود. برگزار کنندگان این مراسم پا برهنه های کوچه های انقلاب هستند محسن طهرانی مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری کساء در این مراسم ضمن قدردانی از حضور خانواده شهدای مدافع خرم و همکاری مدیریت بنیاد فرهنگی هنری رودکی در برگزاری این مراسم بیان کرد: اصلا قرا نیست که حتما یک ارگان دولتی یا یک سازمان برگزار کننده مراسمی برای یادبود شهدای مدافع حرم باشد. این برنامه را بچه هایی برگزار کردند که طی این مدت از داشته و نداشته های خود مایه گذاشتند تا از کسانی حرف بزنند که از جنس خودشان هستند. ما همه تلاش کردیم تا با ظرفیت های خودمان برنامه ای را برای شهدای مدافع حرم و شهید محسن حججی برگزار کنیم. ما امشب ریالی به هنرمندان شرکت کننده در مراسم پرداخت نکردیم چون اولا پول نداریم و دوما بر این باوریم عزیزانی که به این مراسم آمدند، آمده اند تا بگویند پای کار شهدای مدافع حرم هستند و امشب می خواهند روی صحنه با آنها حرف بزنند. وی ضمن ارائه گزارشی از روند انتشار کتاب «جون خادم المهدی» پس از انتشار خبر شهادت محسن حججی گفت: ما هیچ انتظاری از پاره های جگرمان نداریم و امشب بسیار مفتخریم که خیلی از عزیزان منت گذاشته و خود را صاحب این برنامه دانستند. ما امروز بسیار خوشحالیم که امشب اولین اجرای رسمی ابوطالب حسینی بعد از حضور در برنامه خنداننده شو است که با افتخار تقدیم به شهدای مدافع حرم می شود. ما همگی آرزو داریم که خنده شما تک تک شما عزیزان را ببینیم. این عزیزانی که امشب برای شما برنامه ای را تدارک دیدند پابرهنه های کوچه های انقلاب هستند که بدون توقع برای عشق و قلب خودشان، شما را دور هم جمع کردند. طهرانی اظهار کرد: ما امروز در ماندگارترین صحنه هنر تاریخ این کشور یعنی تالار وحدت جمع شدیم تا عهدنامه ای را با خانواده شهدای مدافع حرم امضا کنیم. این عهدنامه طی روزهای گذشته به همت سید حسین متولیان نوشته شده و امشب در بیرون از سالن توسط شما هنرمندان به امضا می رسد. امروز حد فاصل ما با خانواده شهدای مدافع حرم پرچم جمهوری اسلامی ایران است که شما عزیزان در صف اول آن هستید، ما منتقد برخی از شرایط هستیم و ما می خواهیم در این راه شما خانواده شهدای مدافع حرم پشتیبان ما باشید. من امشب دست علی حججی و همه فرزندان شهدای مدافع حرم را می بوسم که خاک پایتان سرمه چشمان ما و همه هنرمندانی است که امشب در کنار شما حضور دارند. روی اتیکت پیراهن رزم شهید حججی چه نوشته ای بود؟ سید حسین متولیان نویسنده، شاعر و تدوین کننده کتاب شعر «جون، خادم المهدی» هم در بخشی از این مراسم که با رونمایی این کتاب در حضور تعدادی از هنرمندان و خانواده شهید محسن حججی همراه بود، توضیح داد: روزی که خبر اسارت و پس از آن شهادت جانکاه محسن حججی در ��سانه ها منتشر شد، یک تصویر توجه همه را به سمت خود جلب کرد و آن اتیکت روی سینه این شهید عزیز بود که روی آن نوشته بود «جون، خادم المهدی». کسانی که با ادبیات عاشورا آشنا هستند. خوب می دانند که جون غلام سیاه حضرت سیدالشهدا بود و وقتی در آن روزگار جانش را برای حسین (ع)، حضرت سید الشهدا (ع) او را بر بالین خود قرار داد و از خداوند برای او رو سفیدی در آن دنیا را آرزو کرد. و این شهید محسن حججی بود که با وام گیری از نام جون از سال ۶۱ هجری آن را با خادم المهدی بودن روزگار ما پیوند زد. وی ضمن ارائه گزارشی از روند آماده سازی این کتاب بیان کرد: این کتاب برگرفته از متن شاعرانی است که با تمام رنگ ها و سلیقه های مختلف پیرامون شهید حججی نوشته شده است. البته در چاپ جدید این کتاب ما تلاش کردیم ضمن اضافه کردن بخش های از زندگی و وصیت نامه شهید حججی آثار هنری از هنرمندان برگزیده هنرهای تجسمی کشور را نیز به آن بیفزاییم که برای ما بسیار ارزشمند است. البته من در روی جلد این کتاب از به کار بردن نام خودم هم پرهیز کردم و نوشته ام: «به اهتمام محسن حججی» زیرا این کتاب به معنای واقعی به اهتمام و اراده روح این شهید بزرگوار به چاپ رسیده که بنده با همراهی موسسه کساء افتخار تدوین آن را داشتم. قدردانی از تعدادی از خانواده معظم شهدای مدافع حرم از جمله شهید دهقان، شهید مصطفی صدرزاده، شهید مهدی نوروزی، شهید حسن حسینی، شهید مُدواری، شهید ذاکر حسینی، شهید صارمی، شهید حججی و شهید قدیر سرلک به همراه قدردانی از هادی مقدم دوست، دانش اقباشاوی، حسن روح الامین، سید حسین متولیان و تعدادی دیگر از شاعران و هنرمندان بخش پایانی کنگره «سربداران» را تشکیل می داد. از نکات قابل توجه این برنامه با وجود استقبال عموم مخاطبان، حضور کمرنگ هنرمندان مطرح و شناخته شده کشورمان تا لحظه انتشار این گزارش است که در ایام منتهی به شهادت شهید محسن حججی در فضای مجازی مطالب متعددی را در تجلیل از این شهید بزرگوار و سایر شهدای مدافع حرم منتشر کرده بودند.
0 notes
Text
همخوانی سرود ملی روسیه توسط پوتین و جمعیت قابل توجهی از طرفدارانش +فیلم
New Post has been published on http://www.netdoone.com/413492/%d9%87%d9%85%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b3%d8%b1%d9%88%d8%af-%d9%85%d9%84%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%87-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b7-%d9%be%d9%88%d8%aa%db%8c%d9%86-%d9%88-%d8%ac%d9%85%d8%b9/
همخوانی سرود ملی روسیه توسط پوتین و جمعیت قابل توجهی از طرفدارانش +فیلم
پوتین در ورزشگاه 130 هزار نفری لوژنیکی مسکو، سرود ملی روسیه را با طرفدارانش همخوانی کرد.
0 notes
Photo
-تاریخچه سرود#ای_ایران_ای_مرز_پر_گوهر توسط خالق سرود #دکتر_حسین_گل_گلاب #دکترحسین_گل_گلاب آمیختهیی از علم و فضیلت و هنر بود و خدمات شایانی به هنر و فرهنگ ایران کرد. یکی از کارهای بسیار ارزشمند #استاد_گل_گلاب، یکی از مهمترین سرود های ایرانیان است سرودی که یکی از آثار جاودانه فرهنگ ملی ماست و درحقیقت فریاد بلند ماندگاری ایران است، که از تسلیمناپذیری و شرف و آزادیخواهی مردم ایران حکایت میکند. این سرود در #جنگ_جهانی_دوم، زمانی که ایران در اشغال #متفّقین بود بهیاری چند هنرمند گرانقدر بهشکلی بسیار بدیع ساخته شد. در شهریور 1323زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین #تهران را اشغال کرده بودند، از یکی از خیابان های معروف شهر می گذرد. #گل_گلاب، در بین راه، شاهد مزاحمتهای سربازان اشغالگر برای زنان و دختران ایرانی شد. این صحنه او را بسیار بهدرد آورد. شادروان #روح_الله_خالقی آهنگساز معروف میهن ما که با #دکتر_گل_گلاب دوست بود و باهم همکاری داشتند، و شاهد اندوه او بوده، به او پیشنهاد ساختن سرودی بهخاطر ایران و زندهکردن هویت ایرانی میکند. سپس #خالقی کاغذ و قلم را بر می دارد و با همان حال، می سراید: ای ایران ای مرز پرگهر ای خاکت سرچشمه ی هنر دور از تو اندیشه بدان پاینده مانی و جاودان ای دشمن! ار تو سنگ خاره ای من آهنم جان من فدای خاک پاک میهنم… همانجا، خالقی موسیقی آن را می نویسد و #بنان نیز آن را می خواند و ظرف یک هفته، #تصنیف _ای_ایران” در یک ارکستر بزرگ اجرا می شود. #سرود_ای_ایران دقیقا در 27 مهر ماه سال 1323 در #تالار_دبستان_نظامی [دانشکدۀ افسری فعلی] و در حضور جمعی از چهرههای فعال در موسیقی ایران متولد شد. #شعر این سرود را «#حسین_گل_گلاب» استاد دانشگاه تهران سروده بود آهنگ این سرود که در آواز دشتی خلق شده، از ساختههای ماندگار «روحالله خالقی» است. ملودی اصلی و پایهای کار، از برخی نغمههای موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردار است، گرفته شده. این سرود در اجرای نخست خود بهصورت کر خوانده شد. اما ساختار محکم شعر و موسیقی آن سبب شد تا در دهههای بعد خوانندگان مطرحی همانند «#غلامحسین_بنان» و نیز «#اسفندیار_قره_باغی» آن را بهصورت تکخوانی هم اجرا کنند. سرود ای ایران تنها یکی از خدمات این ادیب ارزشمند است. و دکتر حسینگلاب کارها و خدمات فرهنگی زیادی داشته. https://www.instagram.com/p/CTfrmf2MUCQ/?utm_medium=tumblr
#ای_ایران_ای_مرز_پر_گوهر#دکتر_حسین_گل_گلاب#دکترحسین_گل_گلاب#استاد_گل_گلاب#جنگ_جهانی_دوم#متفّقین#تهران#گل_گلاب#روح#دکتر_گل_گلاب#خالقی#بنان#تصنیف#سرود_ای_ایران#تالار_دبستان_نظامی#شعر#حسین_گل_گلاب#غلامحسین_بنان#اسفندیار_قره
0 notes
Text
جشن بزرگ انقلاب با حضور کودکان گمیشانی برگزار گردید
جشن بزرگ انقلاب با حضور کودکان گمیشانی برگزار گردید
رییس محور پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان گمیشان روز پنجشنبه به خبرنگار ایرنا اظهار کرد: در این آئین که مدیرکل محور و مسئولین استانی نیز حضور داشتند، برنامه هایی مثل اجرای سرود، لاله خوانی اعضا بهمراه دوتار و تک نوازی موسیقی برگزار گردید. شهروز بایی، هدف از اجرای این برنامه را آشنا سازی کودکان و نوجوانان با آرمانها و اغراض انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و فراهم سازی حضور پرشکوه…
View On WordPress
0 notes
Text
ممنوعیت ترانه خوانی دانش آموزان دختر؛ تصمیم تازه وزارت معارف جنجالی شد!
ممنوعیت ترانه خوانی دانش آموزان دختر؛ تصمیم تازه وزارت معارف جنجالی شد!
پس از آنکه وزارت معارف اعلام کرده که ترانه خوانی و اجرای سرود از سوی دختران بالای سن ۱۲ در مکاتب دولتی و خصوصی ممنوع است. این تصمیم با واکنش های کاربران فضای مجازی همراه شده است. شماری از کاربران این تصمیم را آمادگی برای ورود طالبان خوانده اند. ریاست معارف شهر کابل در مکتوبی به تمامی مکتبهای دولتی و خصوصی دستور داده است که از این پس، دانشآموزان دختر بالاتر از ۱۲ سال اجازه خواندن سرود و ترانه را…
View On WordPress
0 notes
Text
سیاست ایران و پدیده بقاییسم!
سیاست ایران و پدیده بقاییسم!
محمدآزاد جلالی زادهالف» سیر عجیب پروسه بازداشت کوتاه مدت بقایی و دخالت احمدی نژاد برای آزادی وی، وقایع و گفته های آشکار و پنهان «یاران بهاری!»، سرود خوانی و کلیپ های کوتاه منتشر شده از سخنان و موضعگیری آنها بعد از آزادی بقایی، همه و همه هر ناظر و تحلیلگر وقایع ایران را وادار می کند، انگشت حیرت بر دهان گزد و به نوعی دچار «هاج و واجیسم!؟» گردد، بازداشتی که وثیقه۲۰ میلیاردی اش را بنا به گفته پایگاه…
View On WordPress
0 notes
Text
دنیای بعد از تو و فرآیند ۴ ساله
مرور و نقدی بر جدیدترین آلبوم گروه سون آوای پاپ _ آرمین رافضی: جدیدترین مجموعه صوتی گروه پرطرفدار سبک پاپ، بنام دنیای بعد از تو در تاریخ اردیبهشت ۹۶ و از شرکت پخش آوای دوران منتشر شد. این آلبوم سومین آلبوم استودیویی در کارنامه هنری، آرش و امیر قنادی و کیارش پوزشی میباشد که بعد از آلبوم های باتو میمونم و دوست دارم، تهیه و منتشر شده است. آلبومی با ۱۱ قطعه که ۴ اثر از آن، پیش از انتشار آلبوم به صورت تک آهنگ یا موزیک ویدئو منتشر شده بودند و باقی قطعات از ساخته های جدیدشان است. آماده کردن این آلبوم چیزی در حدود ۴ سال به طول انجامید و بخش اعظمش در خارج از کشور تهیه شد. در نگاهی به تمامی قطعات: ۱- شروعی متفاوت را در این آلبوم با ۳ قطعه اول مشاهده می کنیم، گویی قرار بر این است؛ سونی به دور از عاشقانه های کلیشه ای ببینیم . ۲- با دقت به روند تمامی قطعات میبینیم که نحوه آواز و نت خوانی همانند گذشته بازهم تکرار شده است ( شروع با گام های پایین امیر قنادی و گاها کیارش پوزشی و خواندن گام بالا با صدای گیرای آرش قنادی ) ۳- آهنگسازی و ملودی هایی که کاملا حالت قصه گویی دارند و بسیار تنظیم قابل قبولی هم دارند. اما ای کاش تنوع سازهای مورد استفاده هم بالاتر میرفت. و اما نکات قابل تامل : – بسیاری از ترانه های آلبوم در حد ضعیف هستند و گروه سون آلبومش را تبدیل به محلی برای آزمون و خطای ترانه های آماتور برخی از ترانه سراها کرده ! بیان کردن احساس در سطح ساده زیباست؛ به شرط اینکه ریتم کار از بین نرود. ملودی قطعات آنقدر خوب و ملموس است که هرچقدر ترانه های کار، سطحی است؛ ملودی ها اما باعث قوت کار شده اند. – مورد دیگر: اصرار برای اجرا کردن تمام کارها با ۳ خواننده. در خلوت خود فکر کنید که اگر قطعات آلبوم را فقط فردی مانند آرش قنادی می خواند که اکثر مخاطبین، گروه سون را با تحریر های زیبای صدای او میشناسند، چقدر فرق داشت با آلبومی که مانند گروه سرود مدرسه به نوبت ۳ نفر در حال اجرای قطعاتش هستند و بعضی اوقات در خواندن کاملا درگیر کلیشه شده اند ! در هر حال آلبوم “دنیای بعد از تو” آلبومی قوی از نظر ملودی تنظیم ، آلبومی ضعیف در حوزه ترانه و آلبومی ضعیف در اجرا میباشد و تنها نقطه مثبت آن این است که سون را از عاشقانه های تکراری دور کرده و تجربه فضاهای تلخ را هم به آن ها داده است. با نگاهی کلی به آلبوم می توان گفت: سومین مجموعه گروه دوست داشتنی سون، آلبومی است با ملودی های دلچسب تا زمانی که خواننده های گروه نوبتی شروع به خواندن نکرده اند. در طول گوش دادن به آلبوم برای گوش مخاطب این عادت ایجاد میشود که ترتیب بندی قطعات با گام پایین، میانه و بالا در ترجیع بند بکار گرفته شده و فقط آرش قنادی است که با اجرای صحیح، به این فضا کمی بهبود می بخشد. البته ناگفته نماند که قطعاتی چون دیره، ادعا، اولین عشق و حواسم به توئه جزو قطعات خوب آلبوم هستند اما می توانست این لیست بلند بالاتر باشد؛ به شرط اینکه ترانه قوی تر و اجراها محکم تر بود، چرا که ملودی و تنظیم ها چیزی بالاتر از حد استاندارد بودند. ۱۲ سال از فعالیت این گروه می گذرد واعضای سون بهتر است برای رساندن خودشان به پله های بالاتر در موسیقی پاپ کمی بیشتر روی آلبومی که ۴ سال برایش وقت گذاشتند، فکر و تحلیل کنند تا مجموعه های بعدی دیگر رنگ آزمون و خطا در دنیای حال حاضر موسیقی با شنونده هایی از طیف های مختلف و با سلایق متنوع، نداشته باشد. تنظیم : مهناز جامی منبع اختصاصی: آوای پاپ http://dlvr.it/PVLmyb
0 notes