#رابرت ردفورد
Explore tagged Tumblr posts
Text
چرا روزنامهنگاری تحقیقی مهم است؟
وقتی در حدود چیستی و کیستی روزنامهنگاری و روزنامهنگار سخن به میان میآید، تنها درباره اینکه کدام خبر صحیح است و کدام غلط، چه چیزی اهمیت دارد و آن دیگری بیاهمیت، چه اتفاقی رخ داده و چه رویدادی پیش روست، صحبت نمیکنیم. ما درباره مصالح اجتماعی و مصلحتجویی حول یک ملت و جغرافیایش بحث میکنیم. روزنامهنگار در پی حقیقت است؛ وظیفهاش اطلاعرسانی برای دانشافزایی است، برای روشنگری و شفافیت. بر همین مبنا، روزنامهنگاری با کار میدانی، تحقیقی و پژوهشی گره خورده است. روزنامهنگار در مفهوم تخصصی آن، موظف است برای هرگونه فعالیت خبری و رسانهای، از صحت و سقم منابعی که به آنها اتکا میکند، اطمینان پیدا کند. به همین طریق، روزنامهنگاری تحقیقی که پیچیدهترین، دشوارترین و پرهزینهترین نوع روزنامهنگاری تلقی میشود، میکوشد با استناد به اسناد و مدارک معتبر، طی یک فرایند زمانگیر و احتمالا فرسایشی، دست به افشاگری زده و شخص، افراد یا نهاد فاسد را مت��قف و ایشان را مجبور به پاسخگویی کند. به نظر اما روزنامهنگاری تحقیقی آنطور که شایسته است در ایران مجال و اقبال شکوفایی نیافته و جز معدود اساتید حوزه ارتباطات، به صورت سازمانیافته و منسجم درباره آن بحث نشده است. حتی میتوان ادعا کرد که تا این لحظه، کتاب برجستهای در ارتباط با روزنامهنگاری تحقیقی تالیف و یا ترجمه نشده است. به همین بهانه سعی شده، برخی نقلقولهای مهم درباره «روزنامهنگاری تحقیقی» گردآوری شود: گردآوری و ترجمه: امیر فرخاد گرافیک: سعید غفوری Investigative Journalism Quotes Reality is an aspect of property. It must be seized. And investigative journalism is the noble art of seizing reality back from the powerful. Julian Assange Clearly independent journalists - domestic journalists - run a high risk if they dare to take on serious investigative work. David Remnick At the core of investigative journalism is exactly the same thing that drives a page-turning thriller: telling a great story. Hank Phillippi Ryan Freedom of the press is not questioned when investigative journalism unearths scandals, But that does not mean that every classified state document should be made available to journalists. Otto Schily Al journalism should be investigative, from football to cookery John Pilger I think investigative journalism will always be important and always find its way, be it on the Internet or wherever. Robert Redford As someone who has spent a lot of her career as an investigative reporter, I'll confess that a frustration of mine has always been that so much investigative journalism involves a dissection of events in the past. Jill Abramson Read the full article
#اتو شیلی#جان پیلگر#جف جارویس#جولین آسانژ#دانشکده ارتباطات#دانشگاه علامه طباطبائی#دیوید رمنیک#دیوید کولمن#رابرت ردفورد#روزنامه نگاری#روزنامه نگاری تحقیقی#روزنامهنگاری تحقیقی#ژیلا برمسن#سعید غفوری#محمد مهدی فرقانی#هنکفیلیپیرایان#امیر فرخاد#hldv tvohn#Amir Farkhad
0 notes
Photo
رابرت ردفورد بازیگر و تهیه کننده آمریکایی چارلز رابرت ردفورد جونیور (به انگلیسی: Charles Robert Redford, Jr) (زاده ۸ اوت ۱۹۳۶) هنرپیشه، کارگردان، تهیهکننده و بازرگان آمریکایی برنده اسکار بهترین کارگردانی است. او در سانتامونیکای کالیفرنیا در آمریکا به دنیا آمد و از مدرسهٔ وننویز در لس آنجلس فارغالتحصیل شد و از آنجا با بورس بیسبال وارد دانشگاه کلورادو شد که در آنجا بر اثر نوشیدن بیش از حد نوشیدنیهای الکلی بعد از مرگ مادرش در سن ۱۸ سالگی بورس خود را از دست داد. بعد از آن وارد نقاشی شد و همچنین در کلاسهای نمایش و طراحی آکادمی آمریکایی هنرهای نمایشی در نیویورک شرکت کرد. ردفورد در سال ۱۹۵۸ با لولا ونواگنن ازدواج کرد که در سال ۱۹۸۵ با داشتن ۴ فرزند از همدیگر جدا شدند. (یکی از آنها قبل از طلاقشان درگذشت) نام فرزندان ردفورد عبارتاند از: شاونا، امی (بازیگر) و جیمز (فیلمنامهنویس) ردفورد اولین فیلم خود را به نام مردم عادی در سال ۱۹۸۰ کارگردانی کرد که به خاطر آن اسکار کارگردانی را دریافت کرد. ردفورد همانند وارن بیتی، کلینت ایستوود، مل گیبسن، ریچارد آتنبورو و کوین کاستنر از معدود دریافتکنندگان جایزه اسکار است که بیشتر به بازیگری مشهور است. او مؤسس جشنوارهٔ فیلم ساندنس است که فلسفهٔ وجودیش حمایت از فیلمهای مستقل و بازار فروش آنها است. https://www.instagram.com/p/CECwBeOHcLR/?igshid=8xu4x4nortyf
0 notes
Text
شیر طلای افتخاری ونیز برای دو سینماگر نامدار
رابرت ردفورد و جین فوندا بازیگران سرشناس سینمای هالیوود با دریافت جایزه شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز تقدیر می شوند.
from http://bit.ly/2OwVB8k via شیر طلای افتخاری ونیز برای دو سینماگر نامدار
0 notes
Text
اسکارلت جوهانسون
اسکارلت جوهانسون
اسکارلت جوهانسون (Scarlett Johansson) در بیست و دوم نوامبر سال ۱۹۸۴، همزمان با بیست و یکمین سالگرد ترور جان اف کندی در شهر نیویورک به دنیا آمد. پدرش کارستن جوهانسون، معمار دانمارکی و مادرش ملانی اسلون تهیه کنندهی لهستانی الاصل است که در مقطعی مدیر برنامههای دخترش نیز بود. پدربزرگ پدری اسکارلت، اینجر جوهانسون هم فیلمنامهنویس و کارگردان تلوزیونی بود که در سال ۲۰۰۱ درگذشت. اسکارلت یک خواهر و یک برادر بزرگتر از خود به نام های ونسا و آدرین و یک برادر دوقلو به نام هانتر دارد. کریستین جوهانسون نیز برادر ناتنی اوست که حاصل ازدواج اول پدرش است.
ملانی یک خورهی فیلم بود و بیشتر وقتش را صرف دیدن فیلمهای کلاسیک میکرد. او بعد از دیدن فیلم بربادرفته تصمیم گرفت از آنجا که خودش همنام شخصیت ملانی همیلتون بود نام دخترش را نیز تحت تاثیر اسکارلت اوهارا، اسکارلت بگذارد. اسکارلت در کنار مادرش با سینما آشنا شد و در همان کودکی، در حالی که فقط سه سال داشت رویای بازیگر شدن را در ذهنش پروراند. او در ادامه در کنار آدرین برای حضور در تبلیغات تلوزیونی تست داد که بر خلاف برادرش پذیرفته نشد. به گفتهی خودش در ۸ سالگی، بعد از دیدن فیلم سکوت برهها (The Silence of the Lambs) بود که احساس کرد حسش به بازیگری به تکامل رسیده و رویاهایش شکل جدیتری به خود گرفتهاند.
در زندگیم این شانس را داشتم که هر کاری را که باب میلم بوده انجام دهم و پدر و مادرم نیز همیشه نسبت به من دید روشنفکرانهای داشتند. من از بچگی عاشق فیلم، موسیقی و رقص بودم و خوشحالم که امروز رویاهایم رنگ حقیقت به خود گرفتهاند. این را میدانم که خیلیها در تمام طول زندگیشان هرگز چنین فرصتی را بدست نیاوردهاند.
اسکارلت جوهانسون بازیگر زیبای هالیوودی که خواننده و مدل تبلیغاتی نیز هست تباری دانمارکی لهستانی دارد. برخی از کارگردان ها بعضی نقش ها را به او نداده اند و اعلام کرده اند برای فلان نقش زیادی از حد زیبا بوده است! اسکارلت از ۱۵ سالگی سیگار میکشد و به نظر میرسد نتواند این اعتیاد را ترک کند. در ادامه با ما همراه باشید تا ۴۸ راز جالب درباره اسکارلت جوهانسون را بدانید.
اسکارلت در همان سال در کلاسهای بازیگری موسسهی لی استراسبرگ شرکت کرد و به واسطهی بازی در نمایشی با نام سفسطه، برای اولین بار به روی صحنه رفت. او در این نمایش در برابر ایتن هاکی قرار گرفت که در آن زمان مسیر ستاره شدن را میپیمود. اسکارلت پس از این اجرا برای حضور در چند فیلم سینمایی تست داد که نهایتاْ برای بازی در نقش کوتاهی در فیلم شمال (North) به کارگردانی راب رینر انتخاب شد. فیلم بعدی وی دلیل موجه (Just Cause) بود که او در آن نقش دختر شون کانری را بازی کرد. این فیلم با استقبال نسبتاْ خوب تماشاگران همراه شد و به تبع آن اسکارلت هم بیش از گذشته در معرض توجه قرار گرفت و این امکان فراهم شد تا او برای اولین بار در نقش اصلی یک فیلم ظاهر شود. مانی و لو (Manny & Lo) کمدی مستقلی به کارگردانی لیزا کروگر بود که بخشی از استعدادهای اسکارلت را نمایان کرد. او برای بازی در این فیلم از جانب منتقدان بسیار مورد ستایش قرار گرفت و در شرایطی که فقط ۱۲ سال داشت نامزد دریافت جایزهی جشنوارهی ایندیپندنت اسپیریت در شاخهی بهترین بازیگر زن شد. اسکارلت در این مقطع در چند فیلم دیگر از جمله قسمت سوم تنها در خانه (Home Alone 3)، پاییز (Fall) و اگر لوسی شکست بخورد (If Lucy Fell) در نقشهای فرعی حضور پیدا کرد که البته این آثار دستاورد فوق العادهای برایش به ارمغان نیاوردند. منتقدان بر این باور بودند که او اگرچه نقشهای کوتاه و شاید کم اهمیتی را بازی میکند ولی در همین نقشها هم تا آنجایی که جای کار دارد به شخصیتهایش جان میدهد و آنها را از حالت سطحی خارج می کند، چیزی که هم سن و سالان او کمتر از عهده این کار بر می آیند. آنها همچنین صدای گوش خراش اسکارلت را نه تنها نامناسب نمیدانستند بلکه از آن به عنوان عاملی یاد میکردند که باعث میشود از کودکان و نوجوانان دیگر شیرینتر به نظر برسد.
در سال ۱۹۹۸ جوهانسون این شانس را پیدا میکند که به عنوان یکی از نقشهای اصلی فیلم نجواگر اسبها (The Horse Whisperer) به کارگردانی رابرت ردفورد افسانهای، در کنار بازیگران بزرگی همچون کریستین اسکات توماس، دایان ویست، سام نیل و خود ردفورد قرار بگیرد. او در این فیلم، نقش دختر نوجوانی به نام گریس را بازی میکند که در هنگام سوارکاری دچار حادثه شده و در ادامه با توجه به جراحاتی که برداشته و همینطور مشکلات اسبش، وضعیت دشواری را تجربه میکند. با وجود اینکه بیشتر داستان روی رابطهی دو شخصیت بزرگسال خود تمرکز دارد ولی اسکارلت در طول کار هیچگاه در برابر ستارگان بزرگ فیلم عقب نمینشیند. منتقدان بازی او در این فیلم که معتبرترین فیلم کارنامهاش تا آن زمان هم به حساب میآمد را بسیار یکدست و دلنشین توصیف کردند و در پایان سال نیز وی نامزد دریافت جوایز متعددی از جمله جایزهی بهترین ستارهی نوظهور (آینده دارترین بازیگر) از انجمن منتقدین شیکاگو شد.
جوهانسون در سال ۲۰۰۱ در سه فیلم بازی کرد: مردی که آنجا نبود (The Man Who Wasn’t There) به کارگردانی برادران کوئن، دنیای ارواح (Ghost World) به کارگردانی تری زوئیگاف و راپسودی آمریکایی (An American Rhapsody) به کارگردانی اوا گاردوس که دو فیلم اول جزو مطرحترین آثار سال بودند. در ادامه مردی که آنجا نبود (The Man Who Wasn’t There) که تنها فیلم سیاه و سفید کوئنها به حساب میآید جایزهی بهترین کارگردانی جشنوارهی کن را از آن خود کرد و دنیای ارواح (Ghost World) نیز نامزد جایزهی اسکار بهترین فیلمنامهی اوریجینال شد. جوهانسون هم برای بازی در فیلم دنیای ارواح (Ghost World) از طرف حلقه ی منتقدین نیویورک و جامعهی منتقدان بوستون، نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد و جایزهی انجمن منتقدین تورنتو را نیز تصاحب کرد .
اسکارلت در مدت کوتاهی تبدیل به ستارهی جشنوارهها شد و در این میان، تمام گزارشگران و علاقهمندان سینما را با مصاحبههای پر شور و بازیگوشانهاش شگفت زده کرد
جوهانسون در سال ۲۰۰۳ به دانشگاه نیویورک رفت و در آنجا بیش از گذشته به مطالعهی سینما پرداخت. در همان سال در سه نقطهی متفاوت از جهان در سه فیلم نقش آفرینی کرد: نمره ی کامل (The Perfect Score) در ونکوور کانادا ، گمشده در ترجمه (Lost in Translation) در توکیو ژاپن و دختری با گوشوارهی مروارید (Girl with a Pearl Earring) در لوکزامبورگ. اسکارلت در گمشده در ترجمه (Lost in Translation) به کارگردانی سوفیا کوپولا، نقش زن متاهل جوانی را بازی میکند که در شهر توکیو وارد رابطهای با یک مرد پا به سن گذاشته با بازی خیره کنندهی بیل موری میشود. تم اصلی فیلم، مثل تعدادی دیگر از آثار کوپولا شهرت و تنهایی است. جوهانسون و موری با ظرافت تمام نقش دو انسان تنها را بازی میکنند که در دل شهری بیگانه به هم پناه آوردهاند. فیلم با بودجهی فقط ۴ میلیون دلار ساخته شد و بعد از استقبال فوق العادهی منتقدان و در ادامه تماشاگران، به فروش جهانی ۱۲۰ میلیون دلاری دست یافت که برای فیلمی با چنین فضایی، رقمی قابل توجه است. راجر ابرت، منقد سرشناس سینما در نقد ویژهاش بر این فیلم عنوان کرد که عاشق فیلم و بازی جوهانسون و موری شده است. سرگرمی هفتگی هم در مطلبی از بازی اسکارلت ۱۸ ساله در نقش زنی ۲۵ ساله تقدیر کرد. اسکارلت ۱۰ روز پس از اتمام تصویرداری فیلم به لوکزامبورگ میرود و سر صحنهی تصویربرداری دختری با گوشوارهی مروارید (Girl with a Pearl Earring) حاضر میشود. فیلم بر اساس رمان پرفروش تریسی شوالیه ساخته شده است که به رابطهی یوهانس فرمیر با دختر مدل در نقاشی معروف گوشوارهی مروارید میپردازد. کارلا کاوانا در نوشتهای ضمن ستایش از بازیگران فیلم، بازی اسکارلت را یک سر و گردن بالاتر از نقش آفرینی سایر بازیگران دانست و پل ورنون، منتقد گاردین نیز طی مقالهای در کنار تایید حرفهای کاوانا، سال سپری شده را سال اسکارلت جوهانسون نامید. در ادامه کار به جایی رسید که تعدادی از مجلات او را با مریلین مونرو و لورن باکال مقایسه کردند. اسکارلت در مدت کوتاهی تبدیل به ستارهی جشنواره ها شد و در این میان، تمام گزارشگران و علاقهمندان را با مصاحبههای پر شور و بازیگوشانهاش شگفت زده کرد. او در ادامهی موفقیتهایش در پایان سال برای هر دو فیلم مطرحش نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد و برای گمشده در ترجمه (Lost in Translation)، جایزهی بهترین بازیگر زن جشنوارهی ونیز و بفتا را از آن خود کرد. در همین زمان بود که قرار ندادن نام او در لیست نهایی نامزدهای جوایز اسکار، باعث حیرت تمامی منتقدان و علاقهمندان سینما شد.
در هالیوود هر کسی را که می بینی لاغر و استخوانی است. به خاطر همین گاهی اوقات به خودم میگویم نکند به اندازهی کافی لاغر نباشم. در این صنعت همه تحت فشارند و تلاش میکنند تا خود را سر حال نگه دارند. برای مثال من خودم ناچارم همواره از مواد صنعتی ضد پیری استفاده کنم. زندگی در هالیوود واقعاْ سخت و بیرحمانه است.
اسکارلت در سال ۲۰۰۴ در فیلمهای متعددی بازی کرد که در این میان، موفقترین نقش آفرینی وی به فیلم مستقل ترانهای عاشقانه برای بابی لانگ (A Love Song for Bobby Long) برمیگردد که سومین نامزدی گلدن گلوب را برای او به ارمغان آورد. یک سال بعد اسکارلت با بازی در درام غافلگیر کنندهی امتیاز نهایی (Match Point) به کارگردانی وودی آلن، همکاریش را با این هنرمند کهنه کار آغاز کرد. ترکیبی که در دو فیلم دیگر آلن یعنی اسکوپ (Scoop) و ویکی کریستینا بارسلونا (Vicky Cristina Barcelona) نیز ادامه پیدا کرد. اسکارلت در آثار آلن بیش از فیلم های دیگرش زیبا به نظر می رسید و همین نکته، خود آلن را نیز به تحسین وا داشت.. در نهایت جوهانسون به واسطه ی بازی در امتیاز نهایی (Match Point) دوباره نامزد جایزهی گلدن گلوب شد.
اسکارلت در همین مقطع با چند کارگردان مشهور دیگر نیز همکاری داشت: با مایکل بی در فیلم پرخرج جزیره (The Island) که در آن جایگزین جسیکا آلبا شد و نتیجهی کار نیز چیزی در حد و اندازههای یک شکست بود. با برایان دی پالما در فیلم نوآرگونهی کوکب سیاه (The Black Dahlia) که این اثر نیز فاصلهی زیادی با آثار درخشان سالهای دور دی پالما داشت و در نهایت با کریستوفر نولان در فیلم خلاقانهی پرستیژ (The Prestige) که بر خلاف دو فیلم دیگر مورد ستایش منتقدان قرار گرفت. جزیره (The Island) نخستین فیلم بلاک باستری بود که اسکارلت در آن به ایفای نقش پرداخت ولی در آیندهای نزدیک همین فیلمهای تجاری بخش اعظمی از کارنامهی حرفهای وی را در برگرفتند و چه بسا ضربههایی هم به ��سیر هنری او وارد کردند، بطوریکه در ��ین چند سال اخیر، او دائما از یک فیلم ابرقهرمانی به فیلم ابرقهرمانی دیگر هدایت میشود.
من عاشق بازی در ژانرهای مختلف هستم. ژانرهای اکشن و علمی تخیلی بسیار سرگرم کننده و هیجانانگیز هستند چرا که برای چند ساعت هم که شده باعث میشوند که از زندگی واقعی فاصله بگیریم یا حتی آن را فراموش کنیم .
اسکارلت در ژوئن ۲۰۰۷ اولین آلبوم موسیقیش را با نام Anywhere I Lay My Head ضبط کرد که شامل بازخوانی تعدادی از آهنگهای تام ویتس و یک آهنگ اوریجینال بود
جوهانسون به عنوان اولین تجربهی موزیکالیش برای اجرای نسخهی نمایشی آوای موسیقی (در ایران معروف به اشک ها و لبخندها) به روی صحنه رفت و در ادامه راهی هند و سریلانکا شد و مدت ۱۰ روز را در کنار زنانی که در این مناطق مورد خشونت خانگی قرار گرفتهاند سپری کرد و با کودکان بازمانده از سونامی سریلانکا همدردی کرد. او در ژوئن ۲۰۰۷، اولین آلبوم موسیقیش را با نام هرکجا که سرمو بذارم (Anywhere I Lay My Head) ضبط کرد که شامل بازخوانی تعدادی از آهنگهای تام ویتس و یک آهنگ اوریجینال بود. ابتدا قرار بود این مجموعه آهنگها به طور شخصی باقی بمانند ولی در نهایت با اصرار دوستان و آشنایان وی، آلبوم در هشتم ماه می انتشار یافت و بلافاصله با واکنشهای متفاوت منتقدان روبرو شد به طوری که بسیاری آلبوم او را غافلگیر کننده، درخشان و شجاعانه عنوان کردند و عدهای از جمله منتقدان مجلهی موسیقی اسپین، توانایی خوانندگی وی را معمولی و بدون داشتن کوچکترین نکتهی خاصی توصیف کردند. هرکجا که سرمو بذارم (Anywhere I Lay My Head) توسط مجلهی موسیقی بریتانیایی NME به عنوان بیست و سومین آلبوم برتر سال ۲۰۰۸ انتخاب شد.
من از یازده، دوازده سالگی تا به امروز، همیشه آهنگهای تام ویتس را گوش میکنم. آهنگهای وی ملودی فوق العادهای دارند و طرز اجرای خودش نیز کاملا منحصر به فرد است. تمام تلاش من این بود که طوری آهنگها را اجرا کنم که اینطور به نظر نرسد که دارم ادای ویتس را درمیآورم. در حال برنامه ریزی هستم تا در آینده آلبومی را منتشر کنم که قطعاتش کاملاْ متعلق به خودم باشد.
خاطرات پرستار بچه (The Nanny Diaries) و فیلم تاریخی دختر دیگر بولین (The Other Boleyn Girl) از دیگر فیلمهای این سالهای اسکارلت بودند. او در سال ۲۰۱۰ در نمایشنامهای از آرتور میلر با عنوان چشم اندازی از پل (A View from the Bridge) برای اولین بار در برادوی به روی صحنه رفت و به واسطهی اجرای فوق العادهاش برندهی جایزهی تونی در شاخهی بهترین بازیگر زن شد. اسکارلت که از همان کودکی حضور در برادوی را چون رویایی دست نیافتنی میپنداشت، در هنگام گرفتن جایزه حسابی اشک ریخت به طوری که تمام حاضران را تحت تاثیر قرار داد. اسکارلت پس از این موفقیت برای بازی در نقش ناتاشا رومانوف، یک مامور سری بسیار جذاب به گروه بازیگران قسمت دوم فیلم مرد آهنی (Iron Man) پیوست. نقشی که در سالهای بعد دوباره آن را در مجموعه فیلمهای انتقا��جویان (Avengers) و کاپیتان آمریکا (Captain America) نیز تکرار کرد. او در سال ۲۰۱۳ پس از بازی در فیلم هیچکاک (Hitchcock) دوباره به برادوی بازگشت و در نمایش گربه ای روی شیروانی داغ (Cat on a Hot Tin Roof) بر اساس نمایشنامهی تنسی ویلیامز به ایفای نقش پرداخت.
یکی از نکات عطف کارنامهی هنری جوهانسون، حضورش در فیلم او (Her) به کارگردانی اسپایک جونز و صحبت کردن به جای یک سیستم عامل پیشرفته است. او (Her) پر از خلاقیتهای داستانی و بصری است و بازی گیرا و احساسی بازیگران هم مزید بر علت شده تا فیلم حسابی به دل بیننده بنشیند. در این میان نقش اسکارلت در این موفقیت بزرگ بسیار پررنگ است به طوری که صدای او و لحن صحبت کردن دلپذیرش در صحنههای مختلف حال و هوایی وصف ناشدنی به فیلم میدهد. عملکرد اسکارلت در فیلم، نقدهای بسیار مثبتی را در پی داشت به طوری که منتقدان این عملکرد را یک دستاورد هنری فوق العاده میدانستند و در پایان سال نیز او در اتفاقی نادر، بدون حضور فیزیکی در فیلم، برندهی جوایز متعددی از جشنوارههای معتبر آمریکایی و اروپایی شد.
یکی دیگر از نقش آفرینیهای ماندگار جوهانسون به فیلم علمی تخیلی زیر پوست (Under the Skin) به کارگردانی جاناتان گلیزر برمیگردد که وی در آن نقش زنی فضایی را بازی میکند. آشپز (Chef) فیلم دیگر اسکارلت بود که در آن با ستارگانی چون رابرت داونی جونیور و داستین هافمن همبازی شد و در ادامه در فیلم اکشن لوسی (Lucy) با لوک بسون، کارگردان ماجراجوی فرانسوی همکاری کرد که این اثر در سطح جهان، به فروش شگفت انگیزی دست یافت.
جوهانسون یک سال بعد با همراهی چهار تن از دوستانش، گروه موسیقی سینگلز را تاسیس کرد که چندی پیش، اولین آهنگ گروه با نام کندی منتشر شد. وی در ادامه در فیلم درود بر سزار (Hail, Caesar!) دوباره با برادران کوئن همکاری کرد.
اسکارلت از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ همسر رایان رینولدز، بازیگر مشهور سینما بود و در سال ۲۰۱۴ با رومن داریاک فرانسوی، صاحب یک آژانس تبلیغاتی ازداوج کرد که از او صاحب دختری به نام رز است.
به نظرم برای بازیگران بسیار دشوار است که بتونند با آدمهای عادی وارد رابطه شوند، چرا که معمولا هنرمندان آدمهای دمدمی مزاجی هستند و از آن گذشته بازیگرها معمولا از مردم به دورند.
اسکارلت یک دموکرات است و پیش از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، از هر تریبونی برای اعلام مخالفتش با وی استفاده کرد و یک روز پس از تحلیف ترامپ نیز، در خلال تظاهرات گسترده ی زنان در واشینگتون به سخنرانی پرداخت.
ترامپ فردی غیرقابل پیش بینی و به شدت خودبزرگ بین است. شعار طرفداران وی این است که بیایید کاری متفاوت انجام دهیم و این در حالی است که اکثریت آنها معنای دقیق این عبارت را نمیدانند. برنامه های ترامپ احمقانه و ناامید کننده است.
نکات جالب
پدر و مادرش وقتی که ۱۳ ساله بود از هم جدا شدند.
سه دقیقه از برادر دوقلویش هانتر بزرگتر است. خودش این سه دقیقه را مهمترین لحظات زندگیش میداند.
در سال ۲۰۰۴ عضو هیئت داوران جشنوارهی ونیز بود.
کارگردان محبوبش وودی آلن است.
در سال ۲۰۱۲ یک ستاره به نام او در پیادهروی مشاهیر هالیوود نصب شد.
فیلم اکشن محبوب وی مخمصه (Heat) به کارگردانی مایکل مان و کمدی محبوبش نیز عمه میم (Auntie Mame) به کارگردانی مورتون داکوستا است.
در محلهی لوس فیلیز نیویورک، همسایهی ستارگانی چون براد پیت، مارک روفالو، کریستن استوارت، کریس پاین و رابرت پتینسون است.
اسکارلت عناوین پولسازترین بازیگر سال ۲۰۱۶، یکی از ده بازیگر پولساز تاریخ سینما و پولسازترین بازیگر زن تمام دوران ها را در اختیار دارد.
از نام اسکارجو که رسانهها برایش انتخاب کردهاند بیزار است.
از مطرحترین پیشنهادات بازیگری که اسکارلت در سالهای اخیر آنها را رد کرده میتوان به نقشهای سوزان استورم در چهار شگفتانگیز (Fantastic Four)، دکتر رایان استون در جاذبه (Gravity) و لیزبث سلندر در دختری با خالکوبی اژدها (The Girl with the Dragon Tattoo) اشاره کرد.
فهرست فعایتهای هنری اسکارلت جوهانسون:
زمینهکارگرداننامسالفیلم سینماییراب رینرNorth۱۹۹۴فیلم سینماییآرن گلیمچرJust Cause۱۹۹۵سریال تلویزیونیپل شاپیروThe Client۱۹۹۵فیلم سینماییلیزا کروگرManny & Lo۱۹۹۶فیلم سینماییاریک شفرIf Lucy Fell۱۹۹۶فیلم سینماییاریک شفرFall۱۹۹۷فیلم سینماییراجا گاسنلHome Alone 3۱۹۹۷فیلم سینماییرابرت ردفوردThe Horse Whisperer۱۹۹۸فیلم سینماییاریک فلمینگMy Brother the Pig۱۹۹۹فیلم سینماییبرادران کوئنThe Man Who Wasn’t There۲۰۰۱فیلم سینماییتری زوئیگافGhost World۲۰۰۱فیلم سینماییاوا گاردوسAn American Rhapsody۲۰۰۱فیلم سینماییالروی الکایمEight Legged Freaks۲۰۰۲فیلم سینماییسوفیا کوپولاLost in Translation۲۰۰۳فیلم سینماییپیتر وبرGirl with a Pearl Earring۲۰۰۳فیلم سینماییبرایان رابینزThe Perfect Score۲۰۰۴فیلم سینماییشینی گیبلA Love Song for Bobby Long۲۰۰۴فیلم سینماییمایک بارکرA Good Woman۲۰۰۴انیمیشن سینماییاستیون هیلنبرگ و مارک ازبورنThe SpongeBob SquarePants Movie۲۰۰۴بازی ویدئوییشیراز املThe SpongeBob SquarePants Movie۲۰۰۴فیلم سینماییپل ویتزIn Good Company۲۰۰۴فیلم سینماییوودی آلنMatch Point۲۰۰۵فیلم سینماییمایکل بیThe Island۲۰۰۵انیمیشن سریالیمتیو سنریچRobot Chicken۲۰۰۵فیلم سینماییوودی آلنScoop۲۰۰۶فیلم سینماییبرایان دی پالماThe Black Dahlia۲۰۰۶فیلم سینماییکریستوفر نولانThe Prestige۲۰۰۶فیلم سینماییشری اسپرینگر برمن و رابرت پالسینیThe Nanny Diaries۲۰۰۷فیلم سینماییجاستین چادویکThe Other Boleyn Girl۲۰۰۸فیلم سینماییوودی آلنVicky Cristina Barcelona۲۰۰۸فیلم سینماییفرانک میلرThe Spirit۲۰۰۸فیلم سینماییکن کواپیسHe’s Just Not That Into You۲۰۰۹فیلم سینماییجان فاوروIron Man 2۲۰۱۰فیلم سینماییکامرون کروWe Bought a Zoo۲۰۱۱فیلم سینماییجاس ویدونThe Avengers۲۰۱۲فیلم سینماییساشا گرواسیHitchcock۲۰۱۲فیلم سینماییجوزف گوردو لویتDon Jon۲۰۱۳فیلم سینماییجاناتان گلیزرUnder the Skin۲۰۱۳فیلم سینماییاسپایک جونزHer۲۰۱۳فیلم سینماییجان فاوروChef۲۰۱۴فیلم سینماییجو و آنتونی روسوCaptain America: The Winter Soldier۲۰۱۴فیلم کوتاهفیونا گادایویهDeep Down۲۰۱۴فیلم سینماییلوک بسونLucy۲۰۱۴مینی سریالدیوید ادیوAssassin Banana۲۰۱۵فیلم سینماییجاس ویدونAvengers: Age of Ultron۲۰۱۵فیلم سینماییبرادران کوئنHail, Caesar!۲۰۱۶فیلم سینماییجان فاوروThe Jungle Book۲۰۱۶فیلم سینماییجو و آنتونی روسوCaptain America: Civil War۲۰۱۶انیمیشن سینماییگارث جنینگز و کریستوف لوردلتSing۲۰۱۶فیلم سینماییروپرت سندرزGhost in the Shell۲۰۱۷فیلم سینماییلوسیا انیلوRough Night۲۰۱۷فیلم سینماییجو و آنتونی روسوAvengers: Infinity War۲۰۱۸
همچنین بخوانید:
گرانترین بازیگر زن مقابل اسکورسیزی ایستاد
0 notes
Link
تاریخ و ساعت اکران فیلم : جمعه ۲۸ دی ماه . ساعت ۱۹:۰۰
نام فیلم: پیرمرد و تفنگ (The old man and Gun)
محصول سال ۲۰۱۸
ژانر: جنایی , درام , کمدی
کارگردان: دیوید لوری
بازیگران: رابرت ردفورد، دنی گلاور ، تیکا سوپتر، کیسی افلک، سیسی اسپیسک، تام ویتس
خلاصه فیلم:
فیلمی بر اساس داستان واقعی فرار «فارست تاکر» سارق مشهور بانک از زندان سنت کوئنتین در دهه ۷۰ که نگاه مقامات و مردم را به شدت به خود جلب کرد
0 notes
Text
فیلم پست (The Post): شاهکار جدید اسپیلبرگ
https://albalou.com/2017/12/14/the-post-review/
فیلم پست (The Post): شاهکار جدید اسپیلبرگ
پس از پایان فیلم پست و در هنگام مشاهدهی تیتراژ پایانی، متوجه میشویم که نام مریل استریپ بالاتر از نام تام هنکس نوشته شده است. باید هم همینگونه باشد. مریل استریپ بازیگری توانا و ستارهایی بزرگ همانند تام هنکس (شاید هم بهتر از او) است. شخصیت استریپ در این فیلم فردی است که مهمترین نقش را در برملا کردن نامههای محرمانه پنتاگون در روزنامهی واشینگتن پست، دارد. همچنین این تیتراژ را میتوان طعنهایی به رسواییهای اخلاقی اخیری که در دنیای هالیوود اتفاق افتاده و اخبار آن چند وقتی است بر سر زبانها میگردد، دانست. طعنهایی که نشان میدهد چرا نقش زنان در دنیای کسب و کار به حاشیه رانده میشود و اینکه ارزش آنها به همان اندازهی همکاران مردشان مهم است.
اگر چه این مفهوم سالهاست که مطرح میشود، ولی اکران فیلم پست (“The Post”) نمیتوانست زمان بندی بهتری از زمان حال داشته باشد. داستان دربارهی روزنامه نگارانی است که تحت فشار کاخ سفید هستند و زنانی که در محیطهای کاریشان کم ارزش شمرده شده و گاها تحقیر میشوند. فیلم گویا دقیقا برای چنین مفاهیمی که در سال ۲۰۱۷ زیاد مورد بحث قرار گرفته، خلق شده است. اثری که توسط کارگردان بزرگ سینما، استیون اسپیلبرگ ، در کنار بازی فوقالعاده ی دو کارکشتهی هالیوودی، تام هنکس و مریل استریپ، آفریده شده است.
در ابتدا که ایدهی ساخت فیلم پست به استودیوهای فیلمسازی مطرح شد، همگی بر این عقیده بودند که داستان فیلم، روایتی مشابه فیلم “تمام مردان رییس جمهور” (با بازی فوقالعادهی رابرت ردفورد و داستین هافمن) میباشد. داستان فیلم یک سال پس از واقعه ی بزرگ رسواییایی در آمریکا اتفاق میافتد (رسوایی معروف به Watergate Scandal در اوایل دههی ۷۰ میلادی) میباشد . دو همکار روزنامه نگار، کاترین گراهام (استریپ) و بن برادل (هنکس)، مجبور به تصمیم گیریایی دربارهی کاری هستند که ممکن است دنیا را تغییر دهد. این که مدارک محرمانهی دولت (پنتاگون) را پخش کنند یا نه. مدارک و نامههایی از وزارت دفاع آمریکا دربارهی دخالت چند سالهی آمریکا در ویتنام در حالی که دولت تمامی اتهامات را رد کرده بود. نیویورک تایمز در ابتدا به این مدارک دست پیدا کرد ولی دولت نیکسون شکایتی را علیه تایمز برای جلوگیری از انتشار این مدارک مطرح کرد و واشینگتن پست هم از این شرایط سواستفاده کرده تا بتواند ردی از خود در تاریخ به جا بگذارد.
لحظه ی سرنوشت ساز فرا رسیده بود. گراهام سعی داشت تا سهم بیشتری از واشینگتن پست را ازآن خود کند. بندی در قرارداد او با سرمایداران آمده بود که اگر در اولین هفته ی چاپ پست (زیر نظر گراهام)، مطالب او باعث دردسر جدیدی برای کمپانی شود، او از کارش عزل گردد. کاری که دولت در آن زمان با تایمز کرد، ممکن برای پست هم اتفاق بیفتد و از آنها شکایت شود. تصمیم با گراهام بود. تصمیم او ممکن بود به قیمت اخراج کارکنان و با حتی به فراموشی سپرده شدن نام واشینگتن پست گردد.
بخوانید: لیست ۱۱ فیلم برتر سال ۲۰۱۷ از نگاه منتقدین برتر آمریکا
مشکل دیگر آن بود که بعضی از مشاوران همانند آرتور پارسون به گراهام ایمان نداشتند و قبول نمیکردند که او بتواند کمپانی را با موفقیت اداره کند. در جلسات با گراهام بحث و جدل داشتند و به او بی احترامی میکردند، همه ی تصمیمات او را زیر سوال میبردند ولی گراهام پا پس نمیکشید. بحث و جدل میان گراهام و پارسون همانطور که در فیلم نشان داده میشود، نشان از قدرت بالای گراهام در مدیریت واشینگتن پست است که طعنهایی به تبعیض جنسیتی این کمپانی است. حتی اگر بخشی از این رویدادهایی که اسپیلبرگ به تصویر کشیده درست باشد، نقش گراهام که چگونه برای آزادی رسانه جنگید و همچنین پایهگذار نشر یکی از مهمترین خبرهای جنجالی قرن بیستم بوده است، دست کم گرفته شده و در تاریخ اشارهی زیادی به آن نشده است. (در فیلم “همهی مردان رییس جمهور“، حتی یک بار هم نامی از گراهام برده نشده است)
فیلم پست (The Post)” در مقام مقایسه در کنار فیلم “افشاگر (Spotlight)“، قرار میگیرد. هر دو فیلم به نحوی نشان میدهند که چگونه روزنامه نگاران از فساد از ریشه در دولت مینالند (جاش سینگر (Josh Singer) نویسندهی هر دو فیلم میباشد). ولی شیوهی به تصویر کشیدن اسپیلبرگ با تام مکارتی (Tom McCarthy)، کارگردان “افشاگر“، متفاوت است. از نگاه هنری و زیبایی شناختی فیلم مکارتی به قدری ضعیف است که پس از آن که او نامزد دریافت جایزه اسکار شد، بسیاری مخالف این امر بودند. در مقابل اسپیلبرگ دوباره با قدرت هنریش همه را مسحور خود کرد. حرکت دائمی و زاویههای فیلمبرداری دوربین، صداگذاریهای بی نظیر همگی در کنار هم قدرت این کارگردان سه اسکاره هالیوود را به رخ میکشند. صحنهی ابتدایی فیلم صدای رگبار مسلسل در جنگلهای ویتنام، صدای چرخش پرههای هلیکوپتر در مقر فرماندهی و صدای ماشین تحریر مردی که در پسزمینه داستانی را روایت میکند، شروعی به یادماندنی (همانند شروع فیلم “نجات سرجوخه رایان“) ایجاد کرده است.
بعد از دو فیلم لینکولن (Lincoln) و پل جاسوسان (Bridge of Spies)، “پست” شاید پایان سه گانهایی عجیب از اسپیلبرگ باشد، او از درسهایی از تاریخ استفاده کرد تا بتواند ارزشهای آمریکای مدرن را به تصویر بکشد. در اوایل شروع کارش، اسپیلبرگ به ساخت فیلمهای با قهرمانانی عجیب و بزرگ، دایناسورهای قاتل، نازی های ضرب خورده در کنار آروارهای کوسه، پرداخت. همانطور که سن او بالاتر رفت، علاقهی او به ساخت فیلمهای دربارهی قهرمانان زندگی روزمره که چگونه همهی معادلات را بر هم میزنند و سنت شکنی میکنند تا به هدفشان برسند، بیشتر شد. منتقدان پیام او را روان و لحن او را تأمل برانگیز میدانند. تمام آنچه دربارهی فیلم پست میتوان گفت، آن است که این فیلم اثری بود که باید به تصویر در میآمد و دیدن نام مریل استریپ به عنوان نام بازیگر اول در پایان فیلم، در میان این حوادث عجیبی که اخیرا اتفاق افتاده، باعث خوشحالی میشود.
بخوانید: همکاری تارانتینو و آبرامز در فیلم جدید Star Trek
0 notes
Text
استقبال گرم از رابرت ردفورد و جین فوندا و اکران فیلم جدیدشان روحهای ما در شباهنگام
رابرت ردفورد ۸۱ ساله و جین فوندای ۷۹ ساله دیشب در مراسم اکران فیلم جدیدشان با استقبال گرم تماشاچیان روبهرو شدند. در این مراسم، دو هنرپیشه پیشکسوت جایزه شیر طلایی «یک عمر دستاورد هنری» را دریافت کردند. متن کامل خبر
0 notes
Text
رقابت برای رامکردن شیر طلا
رقابت برای رامکردن شیر طلا
سینما و تلویزیون > سینمای جهان – رئیس دوسالانه ونیز و مدیر هنری جشنواره فیلم ونیز پنجشنبه گذشته در یک نشست خبری در شهر رم حضور یافتند و از فهرست فیلمهای حاضر در بخش مسابقه بینالملل دوره هفتاد و چهارم رونمایی کردند.
به گزارش همشهري، امسال چند نام جذاب براي كسب شير طلايي بهترين فيلم در بخش مسابقه رسمي رقابت ميكنند كه Suburbicon جورج كلوني، «شكل آب» گييرمو دلتورو و «مادر!» دارن آرونوفسكي از آن جملهاند. هر 3فيلم براي نخستينبار در دنيا در ليدو روي پرده ميروند و جالب اينكه بلافاصله از قلب اروپا راهي شمال آمريكا ميشوند تا در چهل و دومين جشنواره تورنتو هم به نمايش درآيند. «مكتوب، عشق من» عبدالطيف كشيش ديگر فيلم حاضر در بخش مسابقه است.
در هفتاد و چهارمين جشنواره ونيز 21فيلم در بخش مسابقه رسمي براي كسب جايزه شير طلايي رقابت ميكنند كه «كوچككردن» الكساندر پين هم در ميان آنهاست؛ فيلمي با بازي مت ديمن، لورا درن و كريستف والتس كه بخش مسابقه بينالملل را افتتاح ميكند. ديمن يكي از بازيگران تازهترين تجربه كارگرداني كلوني هم هست و در Suburbicon در كنار جولين مور، جاش برولين و اسكار آيزاك ايفاي نقش كرده است.
«جريان انساني»اي ويوي، «قتل سوم» كوريدا هيروكازو، «فوكستروت» ساموئل مائوز، «سه بيلبورد بيرون ابينگ، ميزوري» مارتين مكدانا، «هانا» آندرا پالائورا، «فرشتهها سفيد ميپوشند» ويويان كو، «نخستين اصلاحشده» پل شريدر، «كشور دوستداشتني» وارويك تورنتن، «اهل تفريح» پائولو ويرزي و «اكس ليبريس: كتابخانه عمومي نيويورك» فردريك وايزمن از مهمترين فيلمهاي حاضر در بخش مسابقه هستند. ضمن اينكه «ويكتوريا و عبدل» استفن فريرز، «زاما» ساخته لوكرسيا مارتل و «تجربه تلخ» ارول موريس در بخش خارج از مسابقه به نمايش درميآيند.
امسال آنت بنينگ، بازيگر نامدار آمريكايي رياست هيأت داوران بخش مسابقه بينالملل را بر عهده دارد و لديكو انيادي، ميشل فرانكو، ربكا هال، آنا موگلاليس، ديويد استراتن، شازمين ترينكا، ادگار رايت و يونفان ديگر همكاران او در اين مسئوليت مهم هستند. در اين دوره شير طلايي افتخاري به جين فاندا و رابرت ردفورد اهدا ميشود كه فيلم سينمايي «ارواح ما در شب» به كارگرداني ريتش باترا را در بخش خارج از مسابقه دارند.
0 notes
Photo
یادداشت انتقادی بازیگر «همه مردان رئیس جمهور» گروه خبری پارس دان یادداشت انتقادی بازیگر «همه مردان رئیس جمهور» وب سایت آی سینما: چهل و پنج سال بعد از رسوایی «واترگیت» که به استعفای ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت امریکا ختم شد، رابرت ردفورد با انتشار یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست با یادآوری خاطرات خود از بازی در نقش باب وودوارد روزنامهنگار امریکایی و یکی از افشاگران واترگیت در فیلم «همه مردان رئیس جمهور»، از برخورد دونالد ترامپ با رسانهها به شدت انتقاد کرده است. او در این یادداشت به صراحت نوشته که برخورد رئیس جمهور فعلی امریکا با رسانهها حتی از نحوه رویارویی دولت نیکسون با مطبوعات بدتر است. ردفورد در این مطلب ابتدا خاطره خود را از اولین باری که درباره واترگیت شنید، روایت کرده است: در ژوئیه 1972 من سوار قطار بودم تا برای فیلم «کاندیدا» در فلوریدا تبلیغ کنیم. خبرنگاران سیاسی و سینمایی همراه ما بودند و من شنید که از شایعهای درباره نفوذ به مقر کمیته ملی حزب دموکرات در مجتمع واترگیت در واشنگتن صحبت مکردند. این ماجرا را دو روزنامهنگار جوان واشنگتن پست، باب وودوارد و کارل برنستاین پوشش میدادند.» ردفورد در ادامه مینویسد که او شیفته این داستان شد، طوری که «به ذهنم رسیدمیتواند به فیلم خوبی تبدیل شود؛ تلاش دو روزنامهنگار سختکوش برای دستیابی به حقیقت. اولین ایده من فقط این بود که فیلمی درباره دو خبرنگار، اهمیت روزنامهنگاری و آزادی رسانهها ساخته شود. مدت گذشت و عمق رسوایی واترگیت کشف شد.» اما در ابتدا وودوارد و برنستاین تماسهای ردفورد را پاسخ نمیدادند. ردفورد در این باره مینویسد: «آنها میترسیدند از سوی دولت نیکسون برایشان پاپوش و دسیسه ساخته شود.» اما در نهایت «همه مردان رئیس جمهور» ساخته شد و به یکی از بهترین فیلمهای تاریخ ��ینما با موضوع روزنامهنگاری تبدیل شد. بعد از بازگویی این خاطرات، بازیگر و کارگردان برنده اسکار به شباهتهای وقیع سال 1972 و 2017 اشاره میکند: «اشتراکها زیادند. بزرگترین شان اهمیت رسانههای آزاد و مستقل است که تا از دموکراسی ما دفاع کنند.» ردفورد در ادامه انتقادهای خود از ترامپ را علنی کرده است: «وقتی رئیس جمهور ترامپ از حضور در «جنگ در حال وقوع» با رسانهها صحت میکند، آنها «جزو دغلبازترین انسانهای روی زمین» میخواند و توییت میکند که آنها «دشمن مردم امریکا» هستند، ادبیات او اتهامهای دروغین دولت نیکسون به روزنامهنگاری «تقلبی» و «نخنما» را به سطحی جدید و خطرناک میبرد.» اما این دو دوران چه تفاوتهایی دارند؟ ردفورد مینویسد: «زیادند. کشور ما دچار شکاف شده و اتکای ما به حقیقت ضعیف است.» او با ستایش از سیاستمداران در سال 72 که «سیاست های حزبی خود را کنار گذاشتند تا حقیقت را کشف کنند» و متحد شدند تا «برای پایان دادن آرام یک دوران ریاست جمهوری فاسد و مجرمانه راه حل پیدا کنند» به شکل واضح میگوید که شک دارد در دوران فعلی اتفاق مشابهی رخ دهد. ردفورد مینویسد: «جان دین در بیانیهای در ماه می 1973 به آنچه تلاش برای بیاعتبار کردن شهادت او به واسطه بیاعتبار کردن شخصی خود بود، اشاره کرد. این گفته او مشهور است: «حقیقت همیشه ظاهر خواهد شد». من نگرانم که این روزها حقیقت ظاهر نشود.» گروه خبری پارس دان
0 notes
Photo
@Regrann from @reza_kianian_official - . . نمایش #حرفهاى اولین تجربه کارگردانی من است و موضوع آن درباره فروپاشی کمونیسم در اروپای شرقی و پیامدهای آن است و رویکردی کمدی اجتماعی دارد. این نمایشنامه، با ترجمه ایرج امامی و از روی ترجمه انگلیسی و ترجمهای که در آف برادوی اجرا شده، از اواسط بهمن ماه در سالن #پالیز به روى صحنه مى رود. متن نمایش نوشته دوشان کواچویچ است.او یکی از مشهورترین هنرمندان تئاتر اهل یوگسلاوی است که فیلمنامه مشهور #زیرزمین را برای امیر کاستاریکا نوشت و این فیلم در جشنواره فیلم کن در سال ١٩٩٥ توانست نخل طلا را دریافت کند. دوازده سال پيش، در همین نمایش كه با نام «حرفهایها، یک کمدی غمگین» به کارگردانی بابک محمدی اجرا شد، بازى كردم که آن اجرا بر اساس نسخه ترجمه شده آلمانی در فرهنگسرای نیاوران و تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه رفت و احمد ساعتچیان و مریم سعادت دیگر بازیگران آن بودند اما برای اجرای دوباره این نمایشنامه، خوانش دیگری از متن دارم که با خوانش آلمانی آن متفاوت است. تاکنون اجراهای متفاوتی از نمایشنامه #حرفهای در آمریکا روی صحنه رفته است. این نمایشنامه نخستین بار سال ۱۹۹۱ با ترجمه «باب دور دیویس» از زبان صربی به انگلیسی در برکلی روی صحنه رفت و سپس سال ۱۹۹۲ در لندن، ۱۹۹۴ در نیویورک و در سال ۱۹۹۵ در آف برادوی اجرا شد و بعد از گذشت چند سال ، کمپانی «رابرت ردفورد» مقدمات ساخت فیلم #حرفهای را بر اساس آن فراهم کرد. . #Reza_Kianian_official . عكس از فرنازعزيزى @farnazazizii #repost by Vahid Tofighi #vtofighi #broadcast #journalist #tvnews #tv #news based in #tehran #iran - #reza_kianian_official (at Tehran, Iran)
#reza_kianian_official#iran#پالیز#حرفه#tvnews#broadcast#vtofighi#journalist#tv#tehran#news#زیرزمین#repost
0 notes
Photo
درودی بر استاد جلال مقامی به مناسبت میلادشان......استاد جلال مقامی 78 ساله شدند...صدای جاودان دوبله داستین هافمن ، عمر شريف ، رابرت ردفورد ، ژان پل بلموندو ، مارچلو ماستريانى ، مایکل کین ، وارن بیتی .. از مشهورترین آثار استاد جلال مقامی میتوان به گویندگیاش در آثاری چون لورنس عربستان به جای عمر شریف اشاره کرد....او از پیشگامان هنر دوبله ..گوینده و مدیر دوبلاژ....جلال مقامی به دلیل اجرای برنامه دیدنی ها شهرت دارد......ایشان همسر خانم رفعت هاشمپور دوبلور قدیمی هستند....تولدشان مبارک.....<3 https://www.instagram.com/p/CDEzqIanZSy/?igshid=1ptiwom9nz6p3
0 notes
Link
تاریخ و ساعت اکران : شنبه ۱۶ دیماه ساعت ۱۹:۰۰
نام فیلم : گتسبی بزرگ " The Great Gatsby "
ژانر : درام، رمانتیک
کارگردان : جک کلیتن
بازیگران : میا فارو، بروس درن، سام واترستون، کارن بلک، اسکات ویلسون، هوارد داسیلوا، رابرتس بلوسوم، ادوارد هرمن، بروک آدامز، وینسنت شیاولی، رابرت ردفورد، بث پورتر
محصول ۱۹۷۴کشور آمریکا
مدت زمان فیلم : ۱۴۴ دقیقه
خلاصه داستان فیلم :
سال 1922 «نیک کاراوی» (واترستن) غرب میانه را ترک می کند و در منطقه ی اگ غربی لانگ آیلند مستقر می شود. در این جا مجذوب یکی از همسایه ها می شود ،«جی گتسبی» (ردفورد) مرد مرموزی که مهمانی های باشکوهی در خانه ی اعیانی خود می گیرد و دل باخته ی زنی به نام «دیزی» (فارو) است اما ...
بعد از خرید پیشنهاد تخفیف مورد نظر، جهت استفاده با در دست داشتن پیامک یا ایمیل حاوی شماره کوپن خریداری شده ۱۵ دقیقه قبل به سینما مراجعه کنید.
0 notes
Text
رابرت ردفورد و جین فوندا در ونیز جایزه گرفتند
دو بازیگر سرشناس با دریافت جایزه یک عمر دستاورد هنری در جشنواره فیلم ونیز تجلیل شدند. متن کامل خبر
0 notes
Text
فیلمهایی که به ونیز ۲۰۱۷ میروند
فیلمهایی که به ونیز ۲۰۱۷ میروند
سینما و تلویزیون > سینمای جهان – همشهری آنلاین: جدیدترین آثار «جورج کلونی»، «گیلرمو دلتورو» و «استفن فریرز» و … به احتمال زیاد در هفتادوچهارمین جشنواره فیلم ونیز رونمایی میشوند.
به گزارش فوج نیوز، در فاصله چند روز مانده به اعلام فیلمهای حاضر در هفتادوچهارمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز در کشور ایتالیا، نشریه ورایتی در گزارشی به معرفی فیلمهایی پرداخته است که پیشبینی میشود میهمان کهنهترین جشنواره سینمایی جهان باشند.
فیلم «حومه شهر» جدیدترین فیلم به کارگردانی «جورج کلونی»، «شکل آب» ساخته «گیلرمو دلتورو» کارگردان سرشناس مکزیکی، «ویکتوریا و آبل» از «استفتن فریرز» و جدیدترین ساخته «پائولو ویرزی» کارگردان ایتالیایی، از مطرحترین فیلمهایی هستند که به شانس زیادی برای نمایش در ونیز ۲۰۱۷ دارند.
ساخته جدید «جورج کلونی» با بازی «مت دیمون»، «جولین مور»، «جاش برولین» و «اسکار ایسلاک»، یک کمدی سیاه با فیلمنامهای از برادران «کوئن» است و داستان آن درمورد یک خانواده ایدهآل در حومه شهر است که زندگی آنها در گردب مسائلی چون خیانت و رسوایی درگیر میشود. این دومین فیلمی است امسال «مت دیمون» در جشنواره ونیز است و او در فیلم افتتاحیه جشنواره با عنوان «کوچکسازی» نیز نقش اصلی را ایفا میکند.
هالیوود در چند سال اخیر حضور پررنگی در جشنواره ونیز داشته است و «آلبرتو بارابار» دبیر این رویداد سینمایی که اخیرا به لسآنجلس سفر کرده بود در تغییر چهره جشنواره به عنوان یک رویداد مهم در فصل جوایز سینمایی موفق عمل کرده است و در چند دوره اخیر فیلمهای موفقی چون «جاذبه»، «مرد پرنده»، «لالالند» و … اولین بار در ونیز رونمایی شدند.
فیلم فانتری «شکل آب» درمورد جنگ سرد به کارگردانی «گیلرمو دلتورو» و فیلم هیجانی «سه بیلبورد خارج از میزوری» ساخته «مارتین مکدونا»نیز دو گزینه مهم کمپانی فاکس سرچلایت برای حضور در ونیز ۲۰۱۷ هستند.
از دیگر فیلمهایی که پیش بینی میشود اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره ونیز تجربه کنند میتوان به «مکتوب، مکتبوب است» ساخته جدید «عبدالطیف کشیش» کارگردان برنده نخل طلای فیلم «آبی گرمترین رنگ است»، «ویکتوریا و عبدول» ساخته «اسفتن فریرز»، «اولین اصلاح شده» به کارگردانی «پل شردر»، «لین و پیت» ساخته «اندرو های» و «زاما» ساخته «لوکرشیا مارتل» اشاره کرد.
تاکنون حضور فیلم «کوچکسازی» به کارگردانی «الکساندر پاین» به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره ونیز قطعی شده است و ایضا طبق اعلام اخیر فیلم «نیکو، ۱۹۹۸» ساخته «سوزان نیکیار��ی» افتتاحگر بخش “افقها”ی جشنواره است و فیلم «ارواح ما در شب» با بازی «رابرت ردفورد» و «جین فوندا» نیز رد بخش غیررقابتی به روی پرده میروند که با اعطای جایزه شیر طلای افتخاری جشنواره به این دو بازیگر نامدار هالیوودی همراه خواهد بود.
هفتادوچهارمین جشنواره فیلم ونیز از تاریخ ۳۰ اوت تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریورماه) در ایتالیا برگزار میشود و امسال «آنت بنینگ»، بازیگر آمریکایی به عنوان اولین زن در ۱۱ سال اخیر در راس هیات داوران بخش رقابتی جشنواره معتبر ونیز قرار گرفته است.
0 notes
Text
اعتراض هنرمندان به کنگره آمریکا اسبهای وحشی را سلاخی نکنید
رابرت ردفورد، الی مکگراو، اد هریس و ال فانینگ از جمله هنرمندانی هستند که از کنگره آمریکا خواستهاند در برابر سلاخی دستهج��عی اسبهای وحشی کاری کند. متن کامل خبر
0 notes
Text
ادای احترام اسکورسیزی به همکار قدیمی خود بالهاوس هنرمند بود
با درگذشت میشاییل بالهاوس که فیلمبردار کارگردانهای مطرحی چون مارتین اسکورسیزی، رابرت ردفورد و ولفگانگ پترسن بود، اسکورسیزی در ادای احترام به وی سخن گفت. متن کامل خبر
0 notes