#داستاني
Explore tagged Tumblr posts
Text
فروشگاه لوزام جانبی تاچتل استور
تاچ تل استور
فروشگاه لوزام جانبي تاچتل استور به نشاني https://touchtelstore.com کار خود را در سال 1395 آغاز کرد و امروز با دو شعبه حضوري در قلب بازار موبايل و لوازم جانبي ايران، يعني پاساژهاي چارسو و علاالدين به فعاليت خود ادامه ميدهد.ما در مجموعه تاچتل استور محصولات را به صورت مستقيم از کشورهاي چين و امارات وارد کرده و در سراسري کشور پخش ميکنيم.همچنين اين مجموعه افتخار اين را دارد تا در کنار محصولات خود، محصولات ساير همکاران هم با شرايط ايدهآل وارد کند.تمام سعي و تلاش تيم تاچتل استور اين است که حس خوب را به همکاران و مشتريان عزيز بدهد تا بهترين خريد و همکاري را با ما تجربه کند.
درباره تاچ تل بيشتر بدانيد!
"داستان موفقيت ما، داستاني از سال 1395 تا به امروز است. با نام تاچ تل استور، در دل بازار موبايل و لوازم جانبي ايران، آغاز به کار کرديم و امروز با سه شعبه چارسو و علاالدين، خدمات و محصولات مورد نياز مشتريان را ارائه مي کنيم. از چين تا امارات، محصولات ارزشمند را جمعآوري کرده و در سرتاسر کشور پخش ميکنيم. افتخار ما اين است که نه تنها محصولات خودمان را با قيمت ايدهآل ارائه ميدهيم، بلکه بسياري از محصولات همکاران را نيز به دست مشتري ميرسانيم. تيم تاچ تل استور با همتي بيانتها، هدف خود را در ارائه حس خوب به همکاران و مشتريان عزيز دنبال ميکند.
لوازم جانبي موبايل
لوازم جانبي موبايل شامل طيف گستردهاي از ابزارهايي است که براي افزايش کارايي، محافظت و راحتي کاربران در استفاده از گوشيهاي هوشمند طراحي شدهاند. اين لوازم نه تنها به کاربران اجازه ميدهند که گوشي خود را مطابق با نياز و سليقه شخصيسازي کنند، بلکه با محافظت از دستگاه در برابر آسيبهاي خارجي، طول عمر آن را افزايش ميدهند. به عنوان مثال، محافظهاي صفحه و لنز دوربين از گوشي در برابر خط و خش و ضربه محافظت ميکنند، در حالي که قابهاي متنوع در جنسها و طرحهاي مختلف، جلوهاي جديد به ظاهر گوشي ميبخشند. پاوربانکها نيز از ضروريترين لوازم جانبي هستند که امکان شارژ در هر شرايطي را فراهم کرده و از خاموشي ناگهاني گوشي جلوگيري ميکنند. در کنار اينها، شارژرها و کابلهاي متنوع، هندزفريها و اسپيکرهاي بلوتوثي، گزينههاي بينظيري براي بهرهبرداري بهتر از موبايل به شمار ميآيند و هرکدام نقشي کاربردي در بهبود تجربه کاربري ايفا ميکنند.
خريد لوازم جانبي موبايل
فروشگاه لوازم جانبي موبايل "تاچ تل" به عنوان مرجعي مطمئن براي تمامي نيازهاي مرتبط با گوشيهاي هوشمند، مجموعهاي گسترده از لوازم جانبي ضروري و کاربردي را با بهترين قيمتها به مشتريان ارائه ميدهد. از جمله محصولات برجسته اين فروشگاه ميتوان به محافظ دوربينهاي مختلف، مانند محافظ لنز دوربين ��راي گوشيهاي سامسونگ و آيفون، از مدلهاي آيفون 11 تا آيفون 15 اشاره کرد. مجموعهاي از آداپتورها، پاوربانکهاي متنوع، قاب (گارد) در طرحها و جنسهاي مختلف، شارژرهاي فندکي و فست شارژ با و بدون PD، هندزفريهاي باکيفيت، از جمله هندزفريهاي برند باسئوس، و اسپيکرهاي پرقدرت در فروشگاه تاچ تل استور با بهترين قيمت عرضه ميشوند. "تاچ تل" امکان خريد انواع لوازم ضروري و جانبي موبايل را با قيمت عمده را براي مصرفکنندگان فراهم کرده است و در کنار قيمتهاي مناسب، تنوع بالايي از محصولات را ارائه ميدهد. جهت تجربه خريدي مطمئن و بهصرفه از لوازم جانبي موبايل، فروشگاه تاچ تل بهترين انتخاب براي شما خواهد بود.
0 notes
Text
انقدر دارم به همه چي فكر ميكنم اضلا خوابم نميبره،
حتي خيال پردازي هم كمك نميكنه بخوابم. خوبه حداقل تپش قلب ندارم كه تا صبح با حالت وحشت زده هي از خواب نصفه و نيمه ام بپرم. داشتم فكرميكردم كه مامانم خيلي چيزا رو از من گرفت، حقوق يك انسان عاديو، حسرت چيزايي كه بقيه بچه هاي قشر ما توي كسري از ثانيه واسشون تهيه ميشد، روان يك انسان سالم، و اعتماد به نفس.
ياد وقتي افتادم كه با كلي كلنجار يه رژ مات قهوه اي تيره از ديجي كالا سفارش داده بودم و با كلي آمادگي و توي خونه زدن و عادت دادن چشم مامان و خاله(!!) بهش، يه روز كه داشت منو ميرسوند كلاس زبان با يه خط چشم رژه رو هم زدم، يكم گذشته بود كه از در پاركينگ اومده بوديم بيرون و من صندلي عقب سمت راست هي خودمو به پنجره نزديك تر ميكردم كه هي نخواد از توي آينه منو ببينه. نگاه كثيف و آزاردهنده اش كه بعد يك ثانيه مكث هي دوباره تلاش ميكنه صاف تر بشينه كه منو از تو آينه ببينه. برگشت گفت چرا خودتو شبيه خرابا درست كردي؟
من وقتي رسيدم كلاس، هيچكس نبود. مدام خودمو توي گوشي نگاه ميكردم و مطمئنا با خودم تو فكر رفته بودم كه "خرابا" دقيقا چه شكلين؟ كم كم بچه ها داشتن ميومدن و هركي تا منو ميديد بهم ميگفت چقدر تغيير كردي و گقدر بهت مياد رژ و اين كه هميشه بزن خيلي خوشگل شدي. يادمه درحالي كه داشتم تلاش ميكردم گريه نكنم از بچه ها پرسيدم دستمال دارن. وقتي فهميدن رژمو پاك كردم فكرميكنم حس كردن يه چيزاييو و بعد گفتن چرااا پاك كردي و منم بهونه آوردم كه خوشم نيومد يه تيكه اش پاك شد.
من از اون به بعد فقط اگر رژ لب رنگ لب داشته باشم ميزنم، رنگاي تيره رو انقدري كه دوست دارم بزنم حتي توي خونه جلوي مامان به بهونه " عادت دادن چشمش" هم ديگه نميتونم دزنم و يه كالكشن از رژاي تيره اي كه خريدم و سال ها موندن تو كيفم خشك شدن دارم.
چندسال گذشت و دخترعمه هام بهم يه بار رژشونو دادن كه بزنم و باز بهم گفتن خيلي بهت مياد و من درحالي كه واقعا اين حسو نداشتم از لبام با فشار محكم پاك كردم و اونا متعجب شدن كه عه. اين چشه.
يا مثلا وقتايي كه ميرفتم ريمل و رژ خواهرمو برميداشتم ميزدم، بعد با نگاه تمسخرآميز مامان و خاله مواجه ميشدم و خاله ك هبا كنايه نيشخند معروفشو ميرفت و درحالي كه با ذوق كنارشون وايسادم، رو به مامانم ميگفت كه اصلا آرايش به اين نمياد.
يا مثلا وقتي كه براي عروسي پسرخاله ام، با اون همه مو و سبزينه هاي صورتم :)) به جاي اين كه بپرسه ميخواي موهاي ضورتتو برداري، منو برد آرايشگاه و بهش گفت اينم آرايش كن و بعد از تموم شدنش تا منو ديد خنديد. و من تا رسيزم خونه درحالي كه دستامو روي صورتم نگه داشته بودم رفتم همه رو پاك كردم، بعدشم شاكي شده بود كه چرا پاك كردي؟
يا يه موقع ديگه كه من عادت كرده بودم همش موهامو كوتاه كوتاه بزنم و دوست داشتم اونطوري، بعد به خاطر اين كه بلند ميشد يه ذره خوشم نميومد و بهم پول نميداد بيشتر از يه بار توي دو سه ماه برم آرايشگاه، ماه ها ميرفتم توي حموم خودم موهامو كوتاه ميكردم؛ يه بار كه همون هفته اش عروسي دعوت بوديم، طبق معمول قيچي گرفته دستمو كوتاه كردم، اتفاقي دستم خورد و يه تيكه از موهام خيلي كرتاه شد جوري كه اگر ميزدي كنار اون قسمتو، سفيدي سر معلوم ميشد. هر واكنشي انتظار داشتم ازشون جز اون داستاني كه درست كرد. اولش با داد شروع شد و بيا اينجا ببينم چه گندي زدي؛ بعدش اينطوري بود كه دستشو كرد توي چيزي كه از موهاي سرم باقي مونده بود وسر منو چندين بار به كمد كوبوند، زماني بود كه توي سني بودم كه وايميتادم هرطور ميخواد منو بزنه، و قدرت اين كه بهش بگم نكن يا جلوي دستشو بگيرمو نداشتم، و اون همونطور كه توي چشماي وحشت زده من زل زده بود و داشت با اون يكي دستش كه مشت كرده بود ميزد توي فكم( توي صورت خيلي وقت بود نميزد ديگه، چون تفكرش اينه كه زخم ميشه لك ميفته،يعني انقدر براش اهميت داره! The irony واقعا). توي پس زمينه هم خاله ام بود كه داشت با عصبانيت از مني كه خواهرشو عصبي كردم، دختر داييم رو آروم ميكرد؛ دخترداييم فكركنم اون موقع ٨ سالش بود، ترسيده بود از مامانم و ميگفت مامانشو ميخواد.
يعني اگر هزارسال هم بگذره من بعيد ميدونم تاثيرات رفتارهاي ناهنجار و عقب افتاده با من از ذهنم پاك بشه، بعيد ميدونم كه اگر از هزار نفر راجع به چيزي تعريف بشنوم بتونه اون يه دونه حرف زشت رو از ذهنم پاك بكنه.
خيلي وقتا دوست دارم اينارو بدم مامانم بخونه ببينم واكنش و رفتارش چطوريه. هرچند كه ميدونم با حالت تاسف سريع عينكشو ميده بالا روي سرش و گوشيو با گوشه چشم برميگردونه ميگه بگير و ادامه سريالشو ميبينه.
بعيد ميدونم با رفتنم از اين جهنم، اين تروماها از دل و روحم پاك باشه.
هيچوقت نميبخشمت، تو كودكي و نوجووني منو نابود كردي، ديگه چيزي از جوونيم نموند؛ تمام لحظات و سال هاي باقي مونده عمرم رو درحالي سپري خواهم كرد كه ناراحت ترينم، شب و روز نيست كه فلش بك نزنم به بلاهايي كه سر تن و بدن و روان من آوردي، و آثارش رو به وضوح توي فيزيك و روحم الان نبينم.
زمان هايي بود كه من تحت فشار شديد و كبودي روي صورتم، افسرده و گوشه گير شده بودم و درسم شديد افت كرده بود. اونم طبق معمول نميومد سر جلسات مدرسه چون براش هيچوقت اهميت نداشت و به نظرش به دردنخور بودن. قبل جلسات اوليا مربيان، معلم شيمي و رياضيم كه سال قبلش و اوايل همون سال با درسم آشنا بودن و ميدونستن تواناييم بيشتره، هي ميومدن پيشم ميپرسيدن كه مامانت مياد ديگه؟
پيش دانشگاهي بودم، تنها نشسته بودم رو نيمكت و درحالي كه هيچ ايده اي نداشتم داره چي درس ميده، معلممون اومد كنارم دستشو گذاشت روي شونه ام گفت مثل سال قبل نيستي چيزي شده؟ حالت خوبه؟ من خيلي تلاش كردم بغض نكنم و چشمم رو ازش برداشتم كه يه وقت گريه ام نگيره، گفتم نه.
روز و شب نبود كه گريه نكنم، شبي نبود كه گريه نكنم و با سردرد صبح از خواب پانشم، روزي نبود كه دوستام ازم نپرسن چرا چشمات انقدر ورم كرده، چرا جاي كبودي انگشت روي فكته؟
من هيچوقت نميبخشمت. تو زندگي منو جهنم كردي.
0 notes
Photo
چرا ما عاشق ميشيم؟؟ وقتي #عاشق ميشيم دنبال چي هستيم؟ چرا بعد اينكه به عشقمون رسيديم مشكلات،ما رو از هم جدا ميكنه؟ و چرا تنهايي سخته؟ تو اين پست ميخوام يه #داستاني رو براتون تعريف كنم كه دليل سخت بودن #تنهايي ادما رو بفهميد البته فقط يه #افسانه ست افلاطون رساله اي داره بنام مهماني كه راجع به عشق صحبت ميكنه يك روز كه با دوستان در محفلي نشسته بودن و درباره ماهيت عشق صحبت ميكردن آريستو فانس افسانه خلقت آدمها رو تعريف ميكنه افسانه ازين قراره:"در ابتداي جهان زن و مردي در كار نبوده .موجوداتي بودن كه ٢ سر و ٤دست و پا داشتن .اينها قدرت زيادي داشتن و عقب و حلو رو باهم ميديدن و تهديدي براي قدرت #خدايان بودن واسه همين،زئوس براي اينكه پاي اونها به دره اُلمپ باز نشه يه روز همه اونا رو از وسط نصف ميكنه و پخششون ميكنه تو دنيا و از اون ببعد اين دو نيمه كه مرد و زن بودن ميفتن دنبال نيمه گمشدشون..دلشون براي هم تنگ ميشه و ديگه فكر اين نيستن كه به كوه اُلمپ برسن و جاي اونو بگيرن..فقط ميخوان نيمه گمشدشونو پيدا كنن تا دوباره كامل بش." #آريستوفانس ميگه وقتي تنهاييم احساس نياز ميكنيم و وقتي بهم ميرسيم حس ميكنيم كامل شديم فقط ماجرا اينجاس كه هر كسي فقط يه نيمه گمشده داره كه بايد بگرده و پيداش كنه خوب اين كار آنقدر سخت و طاقت فرساست كه ممكنه اندازه بيشتر عمر آدما طول بكشه#افلاطون#داستان_خلقت #آدم_و_حوا#روانشناس_باليني #نيكو_قاسمي (at Hormozgan Province) https://www.instagram.com/p/Bw32XVMlVLi/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=zvakpfao70gz
#عاشق#داستاني#تنهايي#افسانه#خدايان#آريستوفانس#افلاطون#داستان_خلقت#آدم_و_حوا#روانشناس_باليني#نيكو_قاسمي
0 notes
Photo
كتــاب: د سهیل داستاني ستوري ليکوال: زرین انځور بــــيـه: ۱۵۰؋ رسونه: په كابل كې تر كور او كار ځایه ۳۰افغانۍ پتـــــه: _ د دهبوريو پارك جنوبي دروازې ته مخامخ +93 202504652 +93 798989696 https://www.instagram.com/p/CKvEreIFS73/?igshid=1p0kcr4gpm2tm
0 notes
Photo
سفر به رازآلودترین دریاچه ایرانhttps://khoonevadeh.ir/?p=239409
خبرگزاری ايرنا: در 45 کيلومتري شهرستان تکاب و در استان آذربايجان غربي درياچهاي هست که به درياچه گنج معروف است. اين درياچه در محوطه باستاني تخت سليمان قرار گرفته و علت نامگذاري اين درياچه به گنج، باوري قديمي است. عدهاي از بوميان عقيده دارند در ادوار مختلف تاريخ، گنجهاي زيادي در اين درياچه پنهان شده است. البته جالب است بدانيد تاکنون هيچ سندي مبني بر پيدا شدن گنج ��هدست باستانشناسان نرسيده و اين نشان از خطرناک بودن راه پيدا کردن گنج ميدهد.
بهترين فصل سفر از ماه ارديبهشت تا تير است؛ با اينحال در همه ايام سال، اين درياچه جلوههاي ديدني خود را دارد. در بهار و تابستان با ورود به محوطه تخت سليمان، درياچه همچون برکهاي خنک و آرام به نظر ميرسد و مناظر سبز در اطراف به چشم ميخورند. در پاييز و زمستان با سرد شدن هوا بهويژه در زمستان، بخار ملايمي از سطح آب بلند ميشود و جلوهاي خاص را پديد ميآورد.
گنج پنهان
از دوران باستان اين محوطه به دليل داشتن شرايط خاصي مورد توجه پادشاهان ايران و جهان بوده است. کوروش پس از غلبه بر پادشاه ليديه، شاه شکست خورده را با خود به ايران آورد و در مکاني نزديک همدان اقامت داد اما تمام خزانه و اشياي قيمتي او را به عنوان نذر در آب اين درياچه انداخت. همچنين در دورههاي متمادي که جنگهاي بين ايرانيان و روميان درميگرفت، ساکنان اين مناطق، اموال نفيس خود را بهعنوان نذر به اين درياچه ميريختند.
بهطوري که گفته ميشود وقتي در سال 36 قبل از ميلاد مسيح، اين مکان توسط سردار "رومي" به محاصره درآمد، نگهبانان آتشکده و معبد ناهيد، اشياي قيمتي و گنجينه اموال خود را به داخل اين درياچه ريختهاند. بنابراين با توجه به اينکه در هيچ دورهاي از تاريخ، امکان دسترسي به عمق اين درياچه وجود نداشته، ميتوان اميدوار بود که مقدار زيادي از نذورات و گنجينههاي ايران باستان و ساير ملل همچنان در کف اين درياچه مرموز باقي مانده باشند.
بحثبرانگيزترين گنجي که ممکن است در کف درياچه وجود داشته باشد، انگشتر حضرت سليمان است. بر اساس باورهاي عاميانه، کل مجموعه تخت سليمان، توسط نيروهاي ماورايي ساخته شده که از حضرت سليمان فرمان ميبردند. وي انگشتري در دست داشت که تمام قدرت خود را از آن ميگرفت.
داستاني وجود دارد که ميگويد شيطان توانست به انگشتر دست پيدا کند و آن را به درون درياچه بيندازد تا بتواند بر تخت سليمان تکيه زند. پس از اين واقعه، شيطان با ظاهر سليمان بر تخت نشست و فرمانروايي کرد. برخي بر اين باورند که سليمان نبي هرگز به اين انگشتر دست پيدا نکرد اما تعابير ديگري در اين ميان آورده شده که ميگويد سليمان توانست انگشتر را از شکم يک ماهي که آن را خورده بود، بيرون آورد و شيطان را شکست دهد!
مردم چه ميگويند؟
برخي بر اين باورند که حضرت سليمان در اين نقطه عصاي خود را بر زمين کوفته و در نتيجه آن چشمهاي جوشان پديد آمده است. اين چشمه جوشان در گذر زمان به درياچه کنوني تبدي�� شده است. عدهاي ميگويند که آب درياچه در نتيجه دفن خاک مقدسي که بهوسيله فرستاده يکي از پادشاهان ايران بهنام هرمزد به اين مکان آورده شده، جوشيده و به شکل امروزي درآمده است.
برخي ديگر به وجود سطحي گِلي در کف درياچه باور دارند، آنها معتقدند اين گِل، حاصل خاکستر آتشفشان يک کوه در همان نزديکي است و با ترکيب سحرآميزش ميتواند هر جنبندهاي را از روي سطح آب ببلعد و به قعر درياچه ببرد. آب درياچه از نظر زرتشتيان مقدس بوده و الهه آبها در آن ميزيسته است. نقل است که بسياري از مردم، نذورات خود را به اين درياچه ميسپردند و هدايايي را براي آن در نظر ميگرفتند.
ويژگيها
آب درياچه از چشمهاي در کف آن تأمين ميشود. در ابتدا اين آب، دمايي برابر 40 درجه دارد اما با رسيدن به سطح، اين عدد به حدود نصف و 21 درجه ميرسد. اين ميزان حرارت در تمامي فصول سال حتي در روزهاي خنک و پر باد تغييري نميکند و دماي ثابتي دارد. نوشيدن آب درياچه ممکن نيست.
وجود درصد بالايي از يون و عناصر سخت همچون منيزيم، پتاسيم، هيدروسولفيد، سديم، سولفات، کلر و کلسيم در جدول درجهبندي سختي عناصر، بالاتر از آب آشاميدني نرمال قرار ميگيرد و نوشيدن آن منجر به بروز ناراحتي در معده و روده ميشود. بهدليل وجود همين عناصر در سطح آب يا داخل اعماق آن، اثري از حيات موجودات ديده نميشود. آب سرريز درياچه توسط دو جوي در شمال و جنوب از محوله خارج و بهسوي زمينهاي زراعي هدايت ميشود.
شنا ممنوع!
در اطراف تخت سليمان تابلوهاي متعددي با مضمون "شنا ممنوع" ديده ميشود که ميتواند نشانگر اين باشد که اين درياچه زيبا به همين ظاهر زيبايش خلاصه نميشود. در کنار اين درياچه ميتوانيد آرامگاه چندي از هموطنانمان را ببينيد که به درون درياچه رفته و هرگز بازنگشتهاند. البته اين درياچه جسد يکي از آنها را برگرداند که در همانجا دفن شد. همانطور که گفته شد براساس يک باور قديمي سطح گِلي در کف درياچه تکه حاصل خاکستر آتشفشان يک کوه است، ميتواند هر موجودي را به کام مرگ بکشاند. در کنار اين ويژگي وجود عناصري خاص در اين آب، حيات در آن را غيرممکن ميکند.
دسترسي و اقامت
براي سفر به اين مجموعه و تماشاي آن ميتوانيد از دو مسير استفاده کنيد. اگر به دنبال جادهاي مناسب و هموار هستيد از مسير تکاب استفاده کنيد. پس از رساندن خود به اين شهر، تابلوهاي راهنما کمک خوبي براي شما خواهند بود. اگر ماشين شخصي نداريد، ميتوانيد با وسايل حملونقل عمومي خود را به تکاب رسانده و با ماشينهايي که به تخت سليمان ميروند، خودتان را به اين مجموعه برسانيد.
مسيري کوهستاني و آسفالته نيز براي شما وجود دارد که با گذر از زنجان و دَندي، شما را به تخت سليمان ميرساند. پس از پياده شدن از ماشين بايد کمي قدم بزنيد تا وارد محوطه شويد. در��اره اقامت هم در سفر به تخت سليمان بايد گفت نگران نباشيد. ميتوانيد از هتل در شهر تکاب يا سوئيتها و خانههايي که افراد محلي در اختيارتان ميگذارند، استفاده کنيد. با توجه به شرايط آبوهوايي و جوي و همراه داشتن وسايل لازم، ميتوانيد کمپينگ را نيز در اين منطقه تجربه کنيد.
منبع : برترینها
0 notes
Photo
🌙 #شب_های_روشن 👤نويسنده: #فيودور_داستایفسکی 📝مترجم: #سروش_حبيبي 🖨انتشارات: #نشر_ماهي 🌖#معرفي_كتاب: "شب های روشن" داستاني عاشقانه از خاطرات یک جوان روياپرداز است که سال هاست به تنهایی و در خیالات خود زندگی میکند، تا اینکه به طور اتفاقي با دختري آشنا مي شود كه او را به عنوان اولين و بهترين دوست خود برمي گزيند. عشقي درون جوان شكل مي گيرد كه نمي تواند آن را بر زبان آورد و تصميم مي گيرد دوست داشتنش پنهان بماند تا اينكه .... 🌍عنوان کتاب به یک پدیده فیزیکی اشاره دارد. در تابستان، در نواحی شمالی کره زمین، نزدیک به قطب شمال، به علت زیادی عرض جغرافیایی شب ها تا صبح هوا مثل آغاز غروب روشن است. 📽 بر اساس اين كتاب دو فيلم سينمايي با همين عنوان به كارگرداني #لوکینو_ویسکونتی و #فرزاد_موتمن ساخته شده كه توانسته تحسين بسياري از منتقدين را برانگيزد. #كتاب#كتاب_خوب#داستايوفسكي #داستان_كوتاه #عاشقانه #رمان_عاشقانه #انتشارات_ماهي#رمان#داستان_روسی #بهترين_كتابهايى_كه_خوانده_ام #کتاب_خوب_بخوانیم#تنهايي #عشق #خیال_پردازی #پاتوق_کتاب_سمنان #پاتوق_کتاب #فروشگاه_کتاب_اشراق #ارسال_پستی_به_سراسر_ایران #dostoyevsky #fyodordostoyevsky https://www.instagram.com/p/CCTqMqxAOfb/?igshid=9t69qtt4ggam
#شب_های_روشن#فيودور_داستایفسکی#سروش_حبيبي#نشر_ماهي#معرفي_كتاب#لوکینو_ویسکونتی#فر��اد_موتمن#كتاب#كتاب_خوب#داستايوفسكي#داستان_كوتاه#عاشقانه#رمان_عاشقانه#انتشارات_ماهي#رمان#داستان_روسی#بهترين_كتابهايى_كه_خوانده_ام#کتاب_خوب_بخوانیم#تنهايي#عشق#خیال_پردازی#پاتوق_کتاب_سمنان#پاتوق_کتاب#فروشگاه_کتاب_اشراق#ارسال_پستی_به_سراسر_ایران#dostoyevsky#fyodordostoyevsky
0 notes
Photo
・・・ درود💜 كتاب ها:#مجموعه_لژيون(لژيون -ژرفاي پوست) نويسنده:#برندون_سندرسون مترجم ها: #عماد_ذبحي_مهرزاد_جعفري نشر:#اذرباد •@azarbadpub.ir• 💛______________________🌻 📜خلاصه : استفن ليدر كاملا عاقل است،فقط توهمات او ديوانه ديوانه هستند. لژیون داستان استفن لیدز است که به نام لژیون شناخته می شود. مردی با شرایط ویژه ذهنی(شيزوفريني) که به او اجازه می دهد تا شخصیت های چندگانه ای بسازد. او شخصی باهوش، ثروتمند و با استعداد است که توهماتش در این حیطه به کمک او می آیند. هر چند او تنهایی را ترجیح می دهد به این معنی که دوست ندارد هیچ روانکاو یا محققی به عمق و ریشه این ویژگی اش دست یابد. اما یک روز، لژیون نامه ای دریافت می کند که حاوی عکسی مرموز و ناممکن است و او را به اشتیاقی غیرقابل مقاومت برای سفر و جست و جو برای پاسخ به دور دنیا مبتلا می کند.او باید به دنبال مخترعی بگردد که دوربینی با قابلیت عکس برداری از گذشته اختراع کرده است بگردد. با کمک مونیکا که او هم به دنبال همان شخص می گردد، لژیون به اورشلیم سفر می کند. 🌿_____________________💚 📮نظر شخصي: اين كتاب ها فوق العاده بودن،به شدت جذاب و خيلي خلاقانه! اين كتاب ها جوري بودن انگار كه داشتي با تك تك سيما ها (اسمي كه استفنبراي سري شخصيت هاي خيالي ساخته ي ذهنش گذاشته)زندگي ميكردي.اين كتاب ها به هيچ وجه داستاني كسل كننده نداره بلكه برعكس پر از اتفاق هاي جذاب هست.شخصيت سازي تك تك سيما ها فوق العاده بود. ترجمه ي هر دو كتاب خيلي عالي و روون بود. • • پ.ن:توي خيلي از قسمت هاي كتاب با سيما ها همزادپنداري كردم... ✨كتاب هاي امروز فوق العاده خوندني و دوست داشتني هستن.💫 💙____________________🦋 البته اين مجموعه يه جلد سوم هم داره كه هنوز منتشر نشده، فقط اميدوارم هر چه زودتر اذرباد منتشرش كنه🙌🏿 @azarbadpub.ir — view on Instagram https://ift.tt/2YvqnDy
0 notes
Text
كتاب باستان نامه - علی محمد فره وشی
New Post has been published on https://www.ketabane.org/book/%d9%83%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%a8%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%e2%80%8c%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%81%d8%b1%d9%87-%d9%88%d8%b4%db%8c/
كتاب باستان نامه - علی محمد فره وشی
كتاب باستاننامه، اثر عليمحمد فرهوشي توسط انتشارات سمير به چاپ رسيده است.
اين كتاب در واقع شرح زندگاني كوروش و داريوش است كه به سان ستونهاي امپراطوري هخامنشياند، در قالب داستان و بر اساس روايات تاريخي كه نويسنده به اذعان خودش، از منابع معتبر خارجي كه منطبق بر كتيبهها و الواح به جاي مانده از اين دوران سراسر شكوه تاريخ ايران است؛ نگاشته شده. او دليل داستاني بيان كردن كتابش را ماندگاري طولاني مدت مطالب در اذهان خوانده تا به اين ترتيب جوانان ايرانزمين را با اخلاق و احوال و رفتار نياكان باستانيشان آشنا نمايد. شيوهي نگارش متن همانطور كه بيان شد به زبان ساده و جذاب داستانگونه بوده كه با توصيف جزئيات و شرح تمام آنها، هر صحنه را طوري مينماياند كه گويي خواننده به صورت عيني آن را ميبيند. مكالمات بين شخصيتها به گونهاي صورت گرفته كه در عين داستانسازي اما به اصل واقعيات تاريخي صدمه نزند و كتاب را از مسير اصلي خود كه بيان تاريخ است، منحرف نسازد. در خلال بيان داستان، هرجا روايات تاريخي را از مورخان بيان داشته جهت عدم تداخل مطالب قصه، از واقعيات تاريخي، در پرانتز نقل روايت نموده و ارجاعات موجود در پاورقيها استناد نويسنده را به آثار تاريخي نشان ميدهد. محور اين داستان تاريخي كه در باب زندگي كوروش كبير و داريوش بزرگ است، بيان اقدامات و خدماتشان كه در راه آباداني ايرانزمين صورت گرفته، آداب و رسوم و وضعيت معيشتي مردم و در كل شرايط اجتماعي و فرهنگي و حتي سياسي حاكم بر آن دوران ميباشد. مطالعهي اين كتاب رمان تاريخي با موضوع جذاب خود، هم براي افراد تاريخدوست و هم براي رمانخوانان مفيد و خواندني مينمايد.
0 notes
Photo
زندگي و آثار: غلامحسين ساعدي غلامحسين ساعدي با اسم مستعار گوهرمراد (1364-1314 ش)، در تبريز به دنيا آمد. در 1323 به دبستان بدر تبريز و در 1329 به دبيرستان منصور رفت. سال 1330 آغاز فعاليت سياسي او بود، در1331، مسئوليت انتشار روزنامههاي فرياد، صعود و جوانان آذربايجان را به عهده گرفت و به درج مقاله و داستان در اين سه روزنامه و روزنامة دانش آموز چاپ تهران، پرداخت. بعد از كودتاي 28 مرداد32 دستگير و چند ماه زنداني شد. در 1324 به دانشكدة پزشكي تبريز وارد شد و سال بعد با مجلة سخن همكاري كرد و كتابهاي مرغ انجير و پيكماليون را در تبريز انتشار داد. از اين سال به بعد شروع به نوشتن و منتشر كردن نمايشنامه و داستانهاي كوتاه كرد. در 1341 با كتاب هفته و مجلة آرش همكاري خود را شروع كرد. در واقع پر بارترين سالهاي عمر ساعدي از سالهاي 1343ـ1342 شروع مي شود. به خصوص سالهاي 1346ـ1345 سالهاي پركاري ساعدي است. تنيچند فضاي خاص يك دوره را ميسازند كه از اواسط 1330 تا نيمة 1350 ادامه دارد. غلامحسين يكي از سازندگان فضاي روشنفكري ايران است. در سال 1353 با همكاري نويسندگان معتبر آن روزگار دست به انتشار مجلة الفبا زد. در فاصلة دورهاي سي ساله، كه از سال 1332 شروع ميشود و به 1363 پايان مييابد، ساعدي بيش از شصت داستان كوتاه نوشته است. ساعدي هفت رمان نوشته است كه سهتاي آن كامل است و چاپ شده؛ توپ؛ غريبه در شهر و تاتار خندان. اين آخري را در زندان نوشته است. از آثار داستاني او: خانههاي شهرري؛ شب نشيني باشكوه؛ عزاداران بيل؛ دنديل؛ مرغ انجير؛ واهمههاي بي نام و نشان؛ ترس و لرز؛ گور و گهواره؛ شكسته بند؛ شكايت؛ مهدي ديگر؛ سايه به سايه و آشفتهحالان بيدار بخت را مي توان نام برد. ساعدي نمايشنامههاي زيادي نوشت و منتشركرد: كار با فكها در سنگر؛ كلاتهگل؛ چوب به دستهاي ورزيل؛ بهترين باباي دنيا؛ پنج نمايش نامه از انقلاب مشروطيت؛ آي با كلاه ،آي بيكلاه؛ خانه روشني؛ ديكته و زاويه؛ پرواز بندان؛ واي بر مغلوب و آثار ديگري كه هنوز تعدادي چاپ نشدهاست. تم: دنياي داستانهايش دنياي غمانگيز نداري، خرافات، جنون، وحشت و مرگ است. دهقانان كنده شده از زمين، روشنفكران مردد و بي هدف، گداها و ولگرداني كه آواره در حاشية اجتماع ميزيند، به شكلي زنده و قانع كننده در آثارش حضور مييابند تا جامعهاي ترسان و پريشان را به نمايش بگذارند. ساعدي برخلاف اجتماع نگاران ساده انگار، از فقرستايي ميپرهيزد و ميكوشد كه فقر فرهنگي را در زمينهسازي تباهيهاي اجتماعي و استهالة انسان ها بنمايد. (ادامه کامنت اول) https://www.instagram.com/p/B_iSlGVHl3x/?igshid=wuzof8c06qoe
0 notes
Text
ادامه مطلب پرورش هوش هیجانی نوجوانان ي زمين نيستيم. اگر شما...
ادامه مطلب
پرورش هوش هیجانی نوجوانان ي زمين نيستيم. اگر شما هميشه به خواسته هاي خود برسيد ديگر انگيزه ا�� براي شما وجود نداشت كه سعي و تلاش كنيد تا رؤياهايتان به واقعيت تبديل شود. هوش هیجانی همه به انتهاي جاده زندگي خواهيم رسيد و در آن لحظه به پشت سر خود نگاه مي كنيم تا به داستاني كه خلق كرده ايم بنگريم.
افزایش هوش هیجانی در نوجوانان ولي اكنون در قسمت هيجان انگيز داستان قرار داريد. شما مي توانيد داستان پرمعنا و باارزشي خلق كنيد كه قهرمان متفكر و كاردان آن خودتان هستيد. از همين امروز شروع كنيد. اين مهم نيست كه تا اين لحظه چه كرده ايد. مي توانيد بهتر و بيشتر از اين تلاش كنيد. شايد تا به حال به اهداف بزرگي و با ارزشي دست پيدا كرده باشيد. خوب اكنون وقت آن است كه به راه خود ادامه دهيد.
هوش هیجانی نوجوانان داستان زندگي شما تمام نشده است. شما بايد آن را تمام كنيد. هر انتخابي كه مي كنيد هر عملي كه انجام مي دهيد باعث ادامه داستان مي شود. امروز مي خواهيد به داستان زندگي خود چه چيزي اضافه كنيد.
پرورش هوش هیجانی نوجوانان آيا شما مانند اكثر مردم باشيد مي خواهيد به يك هدف دست پيدا كنيد يا رويايي را دنبال مي كنيد. اما هنوز يك اقدام قاطع انجام نداده ايد؟ اكثر مردم در زندگي خود رؤياهاي بزرگي دارند اما براي رسيدن به آرزوي خود اقدامي نمي كنند. و اميد در ذهن آنها كمرنگ مي شود و اين تفكر كه در ذهن آنها نقش مي بندد كه رؤياهايشان هيچگاه نمي تواند رنگ واقعيت بگيرد. آنها به زندگي گذشته خود مي نگرند و آنچه مي بينند با نااميدي ساخته اند. https://ift.tt/2HGzOZd
from 1start network 1 https://ift.tt/2HSi2zC
0 notes
Text
چگونه کودکمان را کتاب خوان کنیم؟
چگونه کودکمان را کتاب خوان کنیم؟ مجموعه: روانشناسی کودکان
کتاب خواندن کودک, کتابهای کودکان
با خواندن کتاب برای کودکان مهارت های کلامی کودک را تقویت کنید نه داشتن يك كلكسيون از رمانهاي نامدار در كتابخانه و نه هر هفته به شهركتاب رفتن، هيچ يك نميتواند از كودكتان يك كتابخوان حرفهاي بسازد. اگر خودتان با خواندن بيگانه باشيد و اگر از تكنيكهاي سادهاي كه ميتواند كودك شما را كتابخوان كند، بيخبر باشيد، رسيدن به چنين آرزويي يا ممكن نميشود يا انرژي و وقت زيادي از شما ميگيرد. براي اينكه عادت خواندن كتاب را در خون كودكتان تزريق كنيد، ميتوانيد از اين راهنما كمك بگيريد. پس از خواندن اين متن خواهيد فهميد كه تربيت يك كوچولوي كتابخوان چندان هم دشوار نيست.
زياد حرف بزنيد اگر ميخواهيد فرزندتان زود حرف زدن را ياد بگيرد و مهارتهاي كلامياش تقويت شود، تا ميتوانيد با او حرف بزنيد. كلماتي كه از زبان شما خارج ميشوند، بيشترين تاثير را بر رشد مهارتهاي زباني كودكتان ميگذارد. اگر ميخواهيد حين كتاب خواندن، به رشد اين مهارت در كودكتان كمك كنيد، از چنين جملاتي كمك بگيريد: «واي! اينجا را ببين! چه كتابهاي خوبي. چرا از توي اين قفسه يكيشان را بر نميداري تا با هم كتاب بخوانيم؟» مهم نيست كه كودكتان به اندازه درك اين جملات بزرگ شده يا نه. حتي اگر او همه حرفهاي شما را نفهمد، با كمك گرفتن از اين جملات ميتوانيد بخشي از ذهنش را كه مربوط به صحبت كردن است، به مرور فعالتر كنيد.
قصه را بازي كنيد اگر كودكتان تازه خواندن را ياد گرفته، برخي از جملات كتاب راكه مخصوص شخصيت خاصي هستند، با يك ماژيك شبرنگ مشخص كنيد و از او بخواهيد وقتي درحال بازي كردن نمايشي بر اساس آن داستان هستيد، بخشهاي رنگي شده را با صداي خودش بخواند. به اين طريق هم او را در فرآيند داستانخواني درگير كردهايد و هم باعث شدهايد لذت بيشتري از خواندن ببرد.
به كلمات دست بزنيد وقتي حين كتاب خواندن انگشتتان را زير كلمات حركت ميدهيد، به كودكتان ميگوييد كه اين نشانههاي بامزه به ظاهر بيمعنا، مفهوم دارند و همان جملات زيبايي هستند كه به گوش او ميرسند. شما با چنين كاري ولع او به خواندن در سالهاي آينده را بيشتر کرده و او را به اين كار علاقهمند ميكنيد.
از كودكتان حرف بكشيد قرار نيست فرزندتان تنها با شنيدن جملات از آنها درس بگيرد. براي رسيدن به هدفي كه نويسنده كتاب مد نظر داشته، بايد كودكتان را به فعاليت بيشتر ترغيب كنيد. براي مثال پيش از آنكه صفحه را بخوانيد، عكسهايش را در مقابل كودكتان قرار دهيد و از او چنين سوالي بپرسيد: «به نظرت خرس كوچولو مشكلش را به چه شكل حل ميكند؟» كودكتان وقتي ��ا چنين سوالهايي مواجه ميشود، بيشتر با داستان درگير ميشود و براي پاسخ دادن، خلاقيت بيشتري را به كار ميگيرد. گذشته از اين، در صورتي كه نظر او اختلاف زيادي با آنچه كه در كتاب نوشته شده داشته باشد، وقتي ماجراي واقعي را در ادامه از زبان شما ميشنود، ذهنش آمادگي بيشتري براي به خاطر سپردن آن پيدا ميكند.
فایده کتاب برای کودک,کتاب خواندن کودک
سعی کنید هر شب قبل از خواب برای فرزندتان کتاب بخوانید
كتاب بسازيد از كودكتان بخواهيد كه داستاني را برايتان تعريف كند و آن را روي چند برگ كاغذ بنويسيد. در هر برگه كافي است بخشي از داستان را كه در سه، چهار خط خلاصه شده، بياوريد و بعد از تمام شدن، از فرزندتان بخواهيد نقاشي را كه از نظرش با هر بخش مرتبط است، بالاي آن بكشد. حالا شما توانستهايد كتابي مخصوص به او را با كمكش طراحي كنيد و انگيزهاش براي داستانپردازي را بالا ببريد.
حق انتخاب دهيد پيش از آنكه كتاب خواندن را شروع كنيد، كودكتان را با دادن حق انتخاب به او درگير ماجرا كنيد. براي مثال چند كتاب را از قفسه بيرون بياوريد و از او بپرسيد كه دوست دارد امشب كدام داستان را بشنود يا اينكه كدام داستان را دوست دارد اول بخواند. وقتي كودكتان با ميل خودش وارد اين بازي ميشود، توجه بيشتري به آنچه كه برايش ميخوانيد، ميكند.
كلمهيابي كنيد وقتي كودك پيشدبستاني شما تنها چند حرف از الفبا را ياد ميگيرد، وقت آن رسيده كه بازي كلمهيابي را شروع كنيد. براي مثال اگر كودكتان حرف «ر» كه نامش با آن آشنا ميشود را ياد گرفته، يكي از كتابهايش را برداريد و وقتي كه كنار هم نشستهايد، از او بخواهيد همه «ر»ها را پيدا كند. هر وقت كودكتان كلمهاي كه اين حرف در آن قرار گرفته را پيدا كرد، آن واژه را برايش بخوانيد و تشويقش كنيد.
كتاب جوك برايش بخريد براي فرزندتان جوكهايي ساده و مناسب سنش تعريف كنيد و حتي با كمك كتابهاي لطيفه كه در شهركتابها هست، به او چند جوك ساده كه برايش جالب هستند، ياد دهيد. كودكتان با تعريف كردن لطيفههاي تكراري خود در برابر ديگران، ياد ميگيرد كه شكل دادن ساختارهاي تازهاي از جملات و عبارات را تمرين كند.
قلنبه سلنبه حرف بزنيد نگرانيد كه كودكتان معناي برخي واژهها را متوجه نشود و به همين ��ليل وقت داستان خواندن، واژه سادهتري را به جاي آنها به كار ميبريد؟ اين تفكر را كنار بگذاريد و با خيال راحت واژههاي جديد را براي كودكتان بخوانيد. كودكان عاشق تكرار شدن قصهها هستند و وقتي براي چندمينبار واژه تازهاي كه برايشان معنا كردهايد را ميشنوند، آن را ناخواسته وارد گروه كلماتي كه به كار ميبرند، ميكنند. به اين ترتيب شما با گفتن چنين كلماتي فهم داستان را براي كودكتان سخت نكردهايد، بلكه به او امكان گستردهتر كردن دايره لغاتش را دادهايد.
امتحان بگيريد نه اينكه در فضايي جدي از كودكتان در مورد سطرهاي خوانده شده امتحان بگيريد اما ميتوانيد در فضايي دوستانه و حين بازي، سوالهايي را در مورد داستان از او بپرسيد؛ اين سوالها ميتواند در مورد بخشهايي كه پيام اصلي داستان در آنها پنهان شده باشند يا اينكه از بخشهايي پرسيده شوند كه ميدانيد واژههاي تازه در آنها به كار رفتهاند. اگر كودكتان دقيقا از آن واژهها استفاده نكرد، اشكالي ندارد؛ مهم اين است كه مفهوم آنها را درك كرده باشد و واژهاي جايگزين برايش پيدا كرده باشد. شما هم ميتوانيد پس از شنيدن توضيحاتش يك بله همراه با لبخند به او هديه كنيد و واژه مورد نظرتان را هم در ادامه به كار ببريد تا ملكه ذهنش شود.
خسته نشويد اگر كودكتان در هفته بارها از شما ميخواهد كه يك كتاب را بخوانيد، براي منصرف كردنش تلاش نكنيد. مهم نيست كه چند بار داستان را شنيده است؛ شما ميتوانيد هزاران بار كتاب مورد نظر را برايش بخوانيد و حتي تا جايي پيش برويد كه تك تك سطرهاي داستان را از بر شود اما اجازه ندهيد خواندن كتابهاي تكراري، فرصت شروع كردن كتابهاي تازه را از شما بگيرد. براي مثال ميتوانيد داستان كوتاه تازهاي را قبل يا بعد از خواندن كتاب دوست داشتني شروع كنيد.
کتاب کودکان,فواید کتاب برای کودکان
وقتي خودتان كتاب میخوانید كتابهاي کودک را مقابلش قرار دهيد تا از شما تقلید کند
فوت کوزهگری توپ توي زمين شماست دليلي ندارد كه به جاي اسباب بازي برايش كتاب بخريد يا شبها وقتي غرق خواب است، او را مجبور به شنيدن ماجراي كتابها كنيد. شما ميتوانيد با برخي از رفتارهايي كه هر روز و هر هفته نشان ميدهيد، كودكتان را به خواندن و داستان بافتن علاقهمند كنيد.
با هم كتابخانه برويد اگر دانشجو هستيد يا قصد داريد كتاب خاصي را از كتابخانه امانت بگيريد، كودكتان را هم با خود همراه كنيد. اجازه دهيد بين قفسههاي كتاب با شما بچرخد و بعد سراغ قفسههاي كتاب كودك برود و براي خودش هم كتابي براي امانت گرفتن پيدا كند. حتي اگر خودتان نميخواهيد كتاب خاصي را امانت بگيريد، صرفا براي جستوجوي كودكتان در اين محيط، او را به كتابخانهاي كه عنوانهاي زيادي كتاب كودك در آن قرار دارد، ببريد.
با او بخوانيد، نه براي او تنها با خواندن كتاب براي كودكتان نيست كه او را كتابخوان ميكنيد. براي رسيدن به چنين هدفي، وقتي كه خودتان قصد كتاب يا مجله خواندن داريد، كتابهاي او را هم در مقابلش قرار دهيد تا به تقليد از شما سراغش برود. بچهها بيشتر از آنكه از حرفهاي شما درس بگيرند، با الگوبرداري از رفتارهاي شما به شخصيت خود شكل ميدهند.
تابلوها را بخوانيد براي علاقهمند كردن كودكتان به خواندن، فقط نبايد از كتابها كمك بگيريد. وقتي براي خريد يا قدم ��دن با او به خيابان ميرويد، توجه بيشتري به تابلوهايي كه در خيابان نصب شده كنيد و عبارات و جملات روي آنها را براي كودكتان بخوانيد. اگر تابلوي راهنمايي و رانندگي سر راهتان باشد�� با خواندن عبارت زير علامت يا تصويري كه روي تابلوست، ميتوانيد آن را در ذهن كودكتان ماندگار و توجهش به نوشتهها را بيشتر از قبل جلب كنيد.
منبع:مجله سیب سبز
درب ضد سرقت
پنجره دو جداره
طراحی سايت
سئو
درب اتوماتیک
راهبند
0 notes
Video
instagram
زندگى در ترس مي گذرد ترس از مرگ! ترس از تنهايي! و ترس از بي مقداري! و از وحشت مواجهه با اينچنين ترسهايي خودمان را به چيزي و داستاني گرفتار ميكنيم و در واقع داستانهاي زندگيمان را به سوي آنها پرتاب مي كنيم تا مبادا به اين ترسها مجال پيداكنند تنها گيرمان بياورند و به سراغمان بيايند شهرت، تحصيلات، مقام و قدرت ، پول، سكس، خماري و اعتياد موفقيت، خودنمايي و به اندامي، از جمله تلاشهاي انسان براي فرار از اين ترسها هستند!! و در چنين گرفتاري سرزندگي جستجو را از دست ميدهيم و بدين سان غم عميق فقدان"جستجو" تا لحظه مرگ با ماست!! و دلمرده بازي زندگي را فقط تحمل ميكنيم. "سيرخوشتراش"،فقط به اندامي و تناسب اندام نيست!! يك جستجوي تازه است👌💝 تقديم به شما: ترانه "جستجو" از ابراهيم حامدي عزيز شما هم نظر و تجربه زندگي خودتان را سهيم شويد👇 #barakagroup.ir #دكتر_مجتبي_نيكپور #گروه_درمان_چاقي_باراكا #دكتر_نيكپور https://www.instagram.com/p/BzA5QTCAwaL/?igshid=erbhk562ne28
0 notes
Text
در یک روز بارانی استانبول با چه کارهایی سر گرم شویم؟
استانبول مانند لندن و برلين شهري نيست كه مرتبا در آن باران ببارد اما اگر زماني كه در استانبول بوديد هوا باراني بود، مكانهاي مختلفي براي سرگرمشدن وجود دارد. از موزه ها گرفته تا كافه هاي دنج، گالري هاي هنري و كتاب فروشي ها همراه با الفباي سفر از تفريحات يك روز باراني در استانبول مطلع شويد.
لحظاتي در كافه Cuma سپري كنيد يكي از كافه هاي دنج و خوب استانبول در محله چكور كوما Çukurcuma كه به داشتن مغازه هاي آنتيك و سمساري شهرت دارد و نزديكي موزه معصوميت Museum of Innocence قرار دارد. ازطبقه دوم كافه Cuma بالا برويد و بر روي صندلي نزديك پنجره بنشينيد. يك كيك تازه و خوشمزه يا باقلوا و كلوچه همراه با قهوه يا چاي سفارش دهيد و درروز باراني تور لحظه آخري استانبول لحظاتي خوشي سپري كنيد.
از گالري هنري Mısır Apartmanı ديدن كنيد نمايشگاههايMısır Apartmanı در خيابان استقلال قرار دارد كه يكي از بهترين نمونه هاي معماري اروپايي است كه در تمامي اين شهر قرار گرفته است. آپارتمان آرت نوو Art Nouveau در سال 1905 ساخته شده است و در حال حاضر به عنوان گالري هنري شناخته شده است تا بتوانيد ساعتها در آن از آثار هنري و زيباي هنرمندان تركي و بين المللي در يك روز باراني تور لحظه آخري استانبول نوروز 98 لذت ببريد. اگر به هنر و معماري علاقه مند هستيد بازديد از اين نمايشگاه را به شما توصيه مي كنيم.
در حمام كليك علي پاشا Kılıç Ali Paşa ريلكس كنيد هيچكس دوست ندارد كه در زير باران خيس شود ولي رفتن به يك حمام آب گرم به همراه ماساژ كار لذت بخشي است. اين حمام قديمي كه در سال 1580 ساخته شده درمنطقه كاركوي قرار دارد. حمام كليك علي پاشا با معماري جذاب و گنبدي زيبا يكي از بهترين و لوكس ترين ( در عين حال با قيمت ارزان و مناسب) جايي است كه مي توانيد از يك حمام آب گرم لذت ببريد و تا بند آمدن باران از يك ماساژ لذت بخش در يك حمام تركي در تور استانبول نوروز 98بهره مند شويد.
از كتاب فروشي Pandora يا Homer كتاب بخريد يكيديگر از مكانهايي كه در يك روز باراني استانبول مي توانيد ساعتها وقت بگذرانيد كتاب فروشيها است كه توانيد كتاب مورد علاقه خود را در آنجا جستجوكنيد. اگر طرفدار تاريخ و سياست هستيد، چند ساعتي را در كتاب فروشي Homer Kitabevi صرف مي كنيد كه مجموعه ايي عالي از كتابهايي به زبان هاي انگليسي وديگر زبان ها را دارد. اگر هم به رمان و كتابهاي داستاني علاقه مند هستيد بهترين مكان براي شما كتاب فروشي پاندورا Pandora است همراه با بهترين رمانهاي انگليسي از نويسندگان مختلف كه مي توانيد كتاب نويسنده موردعلاقه خود را در تور استانبول بهار 98 تهيه كنيد.
در سالت گالاتا Salt Galata نويسندگي كنيد اگرشما يك مترجم هستيد و يا به نويسندگي علاقه مند هستيد و تصميم داريد در يكآب و هواي باراني استانبول كار مفيدي انجام دهيد بهترين پيشنهاد ما به شمارفتن به سالت گالاتا يكي از مكانهاي گردشگري استانبول است . كتابخانه تحقيقاتي سالت گالاتا كه در يك ساختمان پر جلال شكوه كه زماني اداره بانك عثماني در آن قرار داشت، با بنايي قديمي و مرمري با دكوراسيون و طراحي داخلي مدرن و امروزي يكي از بهترين مكانهاي استانبول براي انجام اين كار است. به غير از كتاب فروشي، كافي نت، رستوران و گالري هنري از ديگر جاهايي هستند كه در اين ساختمان قرار دارند كه ارزش ديدن در تور استانبول ويژه نوروز 98 را دارند.
در رستوران Hünkar ناهار ميل كنيد دريك آب و هواي باراني و سرد براي خوردن يك ناهار خوشمزه و لذيذ هيچ چيزي بهتر از خوردن غذاي خانگي نيست. رستوران Hünkar يكي از بهترين و قديمي ترينرستورانهاي استانبول است كه غذاهاي كلاسيك تركي را با مواد اوليه درجه و با كيفيت عالي طبخ مي كند. از فهرست غذاي سبك كافه-تريا يك غذاي خوشمزه انتخاب كنيد و از فضاي ساده ولي دلپذير اين رستوران در تور استانبول ارزان لذت ببريد.
كيكهاي كافه ماورا Mavra را امتحان كنيد ازديگر مكانهايي كه در يك روز باراني استانبول مي توانيد در آن لحظات خوشي داشته باشيد كافه ماورا است. كافه اي كه به نماد محل گالاتا تبديل شده است.مثل يك فرد محلي در كافه ماروا بنشينيد و كيك شكلاتي اين كافه را كه طعم عالي دارد سفارش دهيد. سعي كنيد تا صندلي نزديك پنجره را انتخاب كنيد تا ازتماشاي قطرات باران نيز لذت ببريد.
براي دريافت اطلاعات بيشتر در مورد
نقاط ديدني استانبول
و
بليط ارزان هواپيما به مقصد استانبول
به وب سايت
آژانس الفباي سفر
مراجعه كنيد.
0 notes
Photo
خاطراتی شنیدنی از علامه طباطبایی آیت الله خوشوقت: علامه طباطبایی هر گاه به تهران می آمد، مقید بود پیاده به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی برود. زمهر افروخته،ص236 ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (ره): برای رسیدن به#عرفان_کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد: یا در حرم اباعبدالله یا در مجلس ابا عبدالله… #در_حسرت_روضه_اباعبدالله... : علامه طباطبایی : ای کاش بنده مرثیه خوان حضرت سیدالشهدا(ع) بودم ، همه درس و بحثهای طول عمرم ، با یک مرثیه خوانی امام حسین برابری نمی کند . علامه طباطبایی هر وقت «استاد» به طور مطلق می گفتند مراد مرحوم قاضی بود و گویا در مقابل مرحوم قاضی تمام اساتید دیگر با وجود آن مقام و عظمت علمی کوچک جلوه میکردند. علامه طباطبایی(ره) : سهلانگاری درشتافتن به سوی #توبه و امروز و فردا کردن خود معصیتی است مستمر که هر لحظه تکرار میشود. #علامه_حسن_زاده_آملی : 17سال مستمر با علامه طباطبایی بودم و از ایشان یک مکروه ندیدم تا چه رسد به حرام . #شارح_استاد_صمدی مار و عقربی که همراه انسان است داستاني را استاد ما مرحوم علامه طباطبايي از استاد خودشان يا از بزرگان نجف نقل مي كردند که يكي از عرفاي نجف به زيارت اهل قبوردر وادي السلام رفته بود موقع برگشتن عده اي از علماي نجف در بين راه آن عارف را ديدند که از قبرستان بر مي گردد. بعد از سلام و عليك و احوال پرسي از او سوال كردند چه چيزي ديدي؟ چون مي دانستند اين فرد عادي نيست كه برود فاتحه بخواند و برگردد، او اهل معناست. از او سوال كردند رفتي قبرستان چه چيزي ديدي؟ گفت رفتم فاتحه خواندم و برگشتم. گفتند نه، تو با ديگران فرق داري چه ديدي؟ گفت حالا که اصرار كرديد می گویم من اين قبور را خيلي جست و جو كردم، چه قبرهاي جديد آماده وچه قبرهاي فروريخته، همه جا را نگاه كردم ديدم هيچ خبري از مار و عقرب نيست، از اين قبرها سوال كردم كه اين علما به ما مي گويند آنجا مار و عقرب است، اينجا من چيزي از مار و عقرب نمي بينم اين چه چيزي است؟ قبرها در جواب من گفتند كه ما مار و عقرب نداريم هر كه مي آيد به همراه خودش مي آورد. انسان به همراه خود یا مار و عقرب مي برد يا روح و ريحان، اين طور نيست كه مسئله مرگ امر ساده اي باشد. #آیت_الله_جوادی_آملی #اثر_همنشین #علامه_طباطبائی ره :میدانی�� که هم نشین مؤثر است، مصاحبت اثر دارد، خوپذیر است نفس انسانی. کسی که می خواهد اهل معرفت شود، باید معاشرتش را مخصوصا با اهل غفلت و اهل دنیا کم کند. علامه حسن زاده املی :کسانی که در مصاحبت با ملکوت عالم به سر میبرند کم کم ملکوتی میشوند via Facebook https://ift.tt/2NPSf1h
0 notes
Photo
قدرت درون یافتن قدرت درون ا ابد روي زمين نيستيم. اگر شما هميشه به خواسته هاي خود برسيد ديگر انگيزه اي براي شما وجود نداشت كه سعي و تلاش كنيد تا رؤياهايتان به واقعيت تبديل شود. همه به انتهاي جاده زندگي خواهيم رسيد و در آن لحظه به پشت سر خود نگاه مي كنيم تا به داستاني كه خلق كرده ايم بنگريم. ولي اكنون در قسمت هيجان انگيز داستان قرار داريد. شما مي توانيد داستان پرمعنا و باارزشي خلق كنيد كه قهرمان متفكر و كاردان آن خودتان هستيد. از همين امروز شروع كنيد. اين مهم نيست كه تا اين لحظه چه كرده ايد. مي توانيد بهتر و بيشتر از اين تلاش كنيد. شايد تا به حال به اهداف بزرگي و با ارزشي دست پيدا كرده باشيد. خوب اكنون وقت آن است كه به راه خود ادامه دهيد.ایجاد قدرت درون داستان زندگي شما تمام نشده است. شما بايد آن را تمام كنيد. هر انتخابي كه مي كنيد هر عملي كه انجام مي دهيد باعث ادامه داستان مي شود. امروز مي خواهيد به داستان زندگي خود چه چيزي اضافه كنيد. داشتن قدرت درونی آيا شما مانند اكثر مردم باشيد مي خواهيد به يک قدرت درون است https://ift.tt/2q1YO20
0 notes
Photo
· · · · #carryon #rainbowrowell سلام سلام سلام (واسه اين پست ذوق دارم😅) كتاب #ادامه_بده نويسنده #رينبو_راول ترجمه #مهرزاد_جعفری #نشر_آذرباد سايمون اسنو،بدترين پسر برگزيده ايي است كه تاكنون برگزيده شده! . . خلاصه ي من كري آن كتاب فوق العاده محبوبيه و احتمالا (اگه هنوز نخوندينش) اسمشو از اينور و اون ور شنيدين. سايمون اسنو يه جادوگره. و اين براش ارزش زيادي داره. مدرسه، بهترين دوستش،جادوگر(او كيست؟😈) و تقريبا همه ي بخش هاي جذاب زندگيش با جادو در ارتباطن و علاوه بر اينها، پيشگويي هست كه خبر از اومدن پسر برگزيده ميده،پسر برگزيده ايي كه همه باور دارن سايمونه. در آخرين سال تحصيلي سايمون در واتفورد..مقابله با هيولايي قوي تر از هميشه در انتظارشه. . شروع داستان كاملا مجذوب كننده است،يه پسر برگزيده،يه مدرسه ي جادويي، يه دنياي جادويي و يه شخصيت منفي مجهول و مهم تر از همه فصل ها انتظار براي رسيدنِ هم اتاقي ايي كه به شكل مشكوكي ناپديد شده. خيلي طول ميكشه تا سر و كله ي بز پيدا بشه و تمام اين مدت شما با اشتياق منتظرين كه ببينين خب، اين بز كيه كه نصف فصل ها در توصيف اونه و در نهايت، بز مياد و به باشكوه ترين حالت ممكن، بخش خودش و به داستان اضافه ميكنه. جريان هيجان انگيز داستان خيلي خوب شروع ميشه، روح هايي كه تو داستان ميان، يه حمله كوچيك از نقش منفي، كشف اطلاعات جديد از گذشته، كشف آدم هاي اطراف با نگاهي تازه و در نهايت حقيقت اصلي داستان.. و پايانشم به اندازه ي كافي هيجان داره • ادامه بده تك جلدي نيست و جلد دومش هم نوشته شده اما داستان جلد اول كامله و ميتونين به راحتي بخونينش. (من كمي از زبان اصلي جلد دومش و خوندم ولي خيلي جذب نشدم و ولش كردم، فكر كنم كلا شيش هفت فصل خوندم..كه خب يعني بخش خيلي كمي ازش، ولي ميدونم قراره كه ترجمه بشه و اون موقع حتما ميخونمش.) تا بعد. پ.ن از هر ايده ي داستاني،نود و نه تا داستان ديگه ميشه نوشت( اين جمله ي استادمه😅) پس بله، ايده ي اوليه ادامه بده خيلي شبيه به دنياي كتاب هاي هري پاتره با اين حال يه داستان جداست و جزئيات و كليات متفاوتي داره و اميدوارم بيش از هرچيزي،ازش لذت ببريد. azarbadbook.ir #كتاب_فانتزي #کتابدوستان #کتابخوانی #کتاب_بخوانیم #کتاب_هدیه_بدهیم — view on Instagram https://ift.tt/2Sv1u7o
0 notes