#خیرخواهانه

[ashitakaxsan]

Honoring Christ, in a main avenue in Tehran!

In my (and many people's) dismay in Paris, 2024, the essence of the Olympics was intentionally ridiculed. The arrangement of a theatrical play, parodying Da Vinci's "The Last Supper" with actors drag queens, a transexual, and a foolish actor posing as "Dionysus" was a heinous, disgusting act of the secularists of France.

I don't care about their worthless rhetorics of them saying "we're sorry", and "we didn't mean to offend anyone". They did intend to ridicule Christ and his teachings. Sigh(:

But amid this darkness emerges from Tehran, the capital of Iran, good Light. On the main highway, the Iranians raised a huge poster with "The Last Supper", the very being mocked by the West! The poster is accompanied by the verse of Qur'an 4: 171 "Jesus Christ, the son of Mary, was a messenger, the prophet of God." 4:171.

It's in my mind the Biblical magi(plural for Magus): The distinguished wise men, who journeyed from lands of the East to visit Jesus after his birth. Bearing gifts of gold, frankincense, and myrrh in homage to his birth. Among them was Melchior (Melichior, Melchyor) from Persia(today Iran).

Below is what is found in the sixth-century Basilica of Sant' Apollinare Nuovo in Ravenna, Italy. The Biblical Magi.

And it's a fact that the Quran honors Christ, as a messenger, prophet of God.

But the Helper, the Holy Spirit, whom the Father will send in my name, will teach you all things and will remind you of everything I have said to you. Gospel of John 14:26

We gave Jesus, the son of Mary, clear proofs and supported him with the Holy Spirit. Qur’an 2:87; 2:253

“I am indeed a slave of Allah. He has given me the Book and made me a Prophet, and He has made me blessed wherever I may be. And He has enjoined upon me prayers, and to pay the alms, as long as I live and (He has made me) kind to my mother.” Quran 19:30–32

"Why are you seeing as benevolent quotes in the Quran and the belief of Muslims, particularly of the Iranians?", you would ask me the question. Well, they do defend him. And I find sick the notions of secularists, that call him anything-but not being something divine. Even as Prophet Christ matters.

Kudos Iranians, you made something so benevolent, contrary to the unbeliever West.

ایرانیان ، شما چیزی خیلی خیرخواهانه درست کردید ، برخلاف غرب کافر.

[malardshir98]

تاسیس مرکز نیکو کاری ملارد شیر با همکاری کمیته امداد نظرآباد

در جلسه‌ ای مشترک بین مدیرعامل شرکت ملارد شیر و رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان نظرآباد، در خصوص تاسیس مرکز نیکوکاری ملارد شیر توافق حاصل شد. این جلسه به دستور میثم امیرحسینی، مدیرعامل ملارد شیر، در راستای تاسیس موسسه نیکوکاری در این شرکت به منظور مشارکت همه پرسنل در دستگیری از یکدیگر و تقویت فرهنگ ایثار بین کارکنان و همچنین امکان دریافت سایر کمک‌ها از خیرین و رفع دغدغه‌های معیشتی کارگران برگزار شد.

در این نشست که با حضور موسوی رئیس کمیته امداد، عباسی رئیس زکات کمیته امداد، جنگی، میثم امیرحسینی مدیرعامل شرکت ملارد شیر، نعمتی عضو هیات مدیره، سهامی مدیر اداری و مدیر حراست شرکت برگزار شد، تصمیم به تشکیل و ثبت مرکز نیکوکاری ویژه کارکنان ملارد شیر گرفته شد. این مرکز نیکوکاری با صدور مجوز کمیته امداد امام خمینی (ره) در شرکت ملارد شیر تاسیس خواهد شد.

مقدمات این اقدام خیرخواهانه برای طی مراحل اداری و قانونی در حال انجام است و امید می‌رود با تاسیس این مرکز، حمایت‌های معیشتی و اقتصادی از کارگران و کارکنان ملارد شیر بهبود یابد و فرهنگ همیاری و ایثار در بین کارکنان تقویت شود.

منبع: https://malardshir.ir/content/459/%D8%AA%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%B3-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D9%86%DB%8C%DA%A9%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%DB%8C%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF

[mohammadwaliashna]

#انتقاد :

" أحَبّ الناس إلي مَنْ رفع إلي عيوبي "

عمر الفاروق رضي الله عنه.

محبوب‌ترین افراد نزد من، کسی است که، عیب های مرا برایم بازگو کند.

موضوع نقد و نصیحت، یکی از موارد مهم و حیاتی متوجه شدن انسان به نواقص خود است.

انسانها طبیعتا به کمبودی های خود، متوجه نمیشوند؛ برای همین، نصیحت و انتقادهای خیرخواهانه، یکی از مواصفات یک مسلمانِ متعهد بشمار می‌رود و حتی رسول الله صلی الله علیه و سلم دین را به نصیحت تعبیر می‌کند: " الدین النصيحة " .

هیچ انسانی از نصیحت مستغنی نیست و جز انبیأ علیهم السلام هیچ کسی از نقد مبراء نیست.

انسان به هر پیمانه بزرگ شود، بیشتر به نصیحت و نقد ضرورت پیدا میکند.

یکی از نشانه های مخلصین این است که، از انتقاد ناراحت نمی‌شوند. آنهاییکه از نقد کردن خسته می‌شوند، دل بیمار دارند.

نقدهای سالم، مخلصانه، دلسوزانه و خیرخواهانه چقدر برای ساخت شخصیتی انسان موثر است!؟

نقد هایکه دران نامی از شخص معینی گرفته نمیشود، اغلبا مخلصانه است. نقد مغرضانه بر شخص خاص با ذکر نامش حمله می‌کند.

واقعیت امر این است که، امروزه بی صاحب ترین مقام، منبر رسول الله صلی الله علیه و سلم و آسان ترین لقب، القابی چون: شیخ، مولانا، مفتی، دعوتگر و... اند، که متأسفانه به آسان ترین وجه ممکن و بدون ابتدایی ترین محدودیت ها، هر کسی به هر نحوی خواسته باشد، بر خود می‌گذارد و توسط چند هوادار فرمایشی تکثیر و تشهیر می‌شود. و بعد اثرات شوم این مصیبت پربار، بر شانه های دین و اهل دیانت گذاشته می‌شود.

فتوا دادن چه حد آسان شده است!؟

حقا که، این علامات قیامت است.

الله يهديني و إياكم إلى صراطه المستقيم.

Mohammad Wali Ashna

[bornlady]

مدل رنگ امبره و سامبره : اولین انگیزه من این بود که برای ویلمینگتون شروع کنم و در تشییع جنازه او حضور داشته باشم. اما وقتی به کارم در اینجا و نامزدی هایم برای چهار روز آینده فکر کردم، رفتن را غیرممکن دیدم. من با روح در آنجا خواهم بود، و جان خود را در برابر خدای مهربان، پدر او و ما، به کمال سپاسگزاری فروتنانه، تعظیم خواهم کرد. رنگ مو : که همیشه او را می شناختم، و این افتخار را داشتم که از دوستی او لذت ببرم و شاهد ارادت او باشم. هر دلیل خیرخواهانه و اصلاحات. من می توانم چیزهای بسیار جالبی را که از او شنیده ام و در حافظه و قلب خود یادداشت کرده ام، برای شما بنویسم. ولی الان نمیتونم من فکر می کنم او یکی از مردان برجسته روزگار بود. مدل رنگ امبره و سامبره مدل ر��گ امبره و سامبره : در ایمان، در جسارت مقدس، در فداکاری بی باک به حق، در صداقت سازش ناپذیر، در خیرخواهی بی غرض، در عشق به خدا و انسان، و در تلاش های بی وقفه و مادام العمر برای انصاف را انجام دهید، رحمت را دوست بدارید و با خدا فروتنانه قدم بردارید. ما به زودی دیگر مانند او را نخواهیم دید. لینک مفید : ایرتاچ یکی دیگر از تحسین‌کنندگان گرم این عاشق بزرگ بشریت، در نامه‌ای به جورج دبلیو استون به زندگی و مرگ او اشاره می‌کند. استون عزیز:-تلگرام شما که مرگ آن سرباز پیر را اعلام می‌کند و قدیس و دوست خوبم توس. گرت، دیشب ساعت ده به من رسید. مدل رنگ امبره و سامبره : اگر در تشییع جنازه او حضور داشتم، باید نام او را به عنوان یک امتیاز در نظر بگیرم و همانطور که قبلاً نگفته بودم، بگویم: "خوشا به حال مردگانی که در خداوند می میرند، روح روح نیز چنین می گوید، زیرا آنها از آرامش می یابند. زحمات آنها و کارهایشان به دنبال آنهاست.» فوراً فرزندانش و کلارکسون تیلور را ببینید و به آنها تسلیت بگویید. لینک مفید : تکنیک امبره و سامبره چیست خیر، تبریک من، و به آنها اطمینان دهید که میراثی غنی در زندگی شریف او دارند و او در آغوش خداوند اجر و پاداشی با شکوه دارد. درود بر یادش! پیرمرد بزرگوار، بسیار پاک و آرام، و در عین حال بسیار قوی، محکم و بی باک، بسیار لطیف، لطیف و راستگو، از هیچ چیز جز گناه نمی ترسد و شرمنده است. مدل رنگ امبره و سامبره : و در عشق و تلاش برای هر کار نیک. می توانستم روی صفحات زیادی بنویسم و ​​پر کنم. اما او هیچ مداحی نمی خواست و نیازی به مداحی ندارد. او زندگی می کند و تا ابد در بسیاری از قلب ها و در بهشت ​​آسمان های بالا زندگی خواهد کرد. T. اسرائیل. اگر لازم بود می‌توانستیم. لینک مفید : تفاوت رنگ مو امبره و سامبره و بالیاژ به معرفی ده‌ها سرمقاله، ارتباطات، رساله‌ها و غیره ادامه دهیم که همگی روحیه احترامی مشابه به ارزش کمیاب این مرد شگفت‌انگیز دارند، اما فضا ممنوع است. "دوست" پاسخ داد: "من یک دلار در دنیا ندارم، اما اگر فراری را می شناسید که به صبحانه نیاز دارد. مدل رنگ امبره و سامبره : او را برای من بفرست." "در چنین صحنه ای، لوتر و هاوارد و کلارکسون دست های خود را زدند. "چنین سخنرانی بدنامی طولانی ایالت را از بین می برد. تحمل لکه ای مانند دلاور در تاریخ ما است، در حالی که زمانی خانه چنین مردی بوده است. من به خوبی غرور عادلانه ای را که او گفت به خاطر دارم. لینک مفید : نمونه رنگ امبره سامبره من، که پس از آن فروش، طرفدار برده داری مانند ویلمینگتون، می توانست به راحتی مانند هر مردی در شهر در بانک تخفیف داشته باشد. اگرچه قوانین او را دزدیدند، اما همشهریانش نمی توانستند به او احترام بگذارند و به او اعتماد کنند. و او را گرامی بدارید. «به عقیده ما، این شهر هرگز مردی در آن مرده است که شایسته یک مجسمه باشد. مدل رنگ امبره و سامبره : به آن توصیه می کنیم با استفاده از این فرصت، با جاودانه ساختن خیابان، نقطه، چاه یا ساختمانی به نام وی، خود را گرامی بدارد و نام نیک شایسته ترین شهروند خود را جاودانه کند. "شجاع، سخاوتمند، با روحیه، استوار، صریح دوست همه کسانی که به کمک یا همدردی نیاز داشتند. لینک مفید : رنگ موی امبره برای پوست سفید خداحافظی با این صحنه ها! در زمان های آینده، زمانی که مردان بی دوست و ایده های منفور نیاز به قهرمان دارند، خداوند آنها را مانند شما شجاع و موفق عطا کند. وندل فیلیپس.» به همین ترتیب در «استاندارد ملی»، سردبیر، آرون ام. پاول، که در مراسم تشییع جنازه شرکت کرد. مدل رنگ امبره و سامبره : ادای احترامی درخشان به شخصیت اخلاقی، مذهبی، و ضد برده داری دوست برده داشت: در روز بیست و چهارم، توماس گرت. ، در هشتاد و دومین سال زندگی خود به زندگی عالی رفت. یک هفته قبل ما او را در اتاق بیمارش ملاقات کرده بودیم، و وقتی او را ترک کردیم احساس کردیم که باید خیلی زود به آنجا برود. لینک مفید : رنگ مو سامبره ابی

او همان مرد قوی و مصمم از نظر روحی تا آخر بود. او با کمال آرامش و آسودگی خاطر منتظر تغییر استقبال بود. و خوب می توانست، زیرا او واقعاً مبارزه خوبی کرده بود و تا آخر وفادار بود. او بیشتر به خاطر خدماتش به بردگان فراری شهرت داشت. او سابقه ای از بیست و پانصد و چهل و پنج را حفظ کرده بود. مدل رنگ امبره و سامبره : و او قبل از شروع رکورد تا حدودی بیش از دویست کمک کرده بود. با چشمان ذهن، این صفوف چشمگیر متشکل از نزدیک به سه هزار مرد، زن و کودک فراری از برده داری را تصور کنید، و در این مرد شجاع و بزرگ دل، دوستی برابر با نیازهای خود در شرایط اضطراری بسیار بحرانی پیدا می کنند! لینک مفید : رنگ امبره قهوه ای جای تعجب نیست که برده‌داران از او می‌ترسیدند، نه تنها دولت خود، بلکه کل جنوب. اگر یک بار خانه های انسانی آنها به پاسگاه او می رسید، در واقع امید کمی برای احیای آنها وجود داشت. دوست و یاور فراریان برده داری، واقعاً موسی آنها، بیش از اینها بود. مدل رنگ امبره و سامبره : او مخالف تبعیض، صریح، سازش ناپذیر خود برده داری بود. او یکی از قوی ترین ستون ها و یکی از کارآمدترین اعضای کارگری انجمن ضد برده داری آمریکا بود. او با رادیکال‌ترین و بارزترین شخصیت‌های الغا، گرچه ساکن یک دولت برده‌داری بود. لینک مفید : فرق رنگ مو امبره با سامبره و در تمام دوره‌ای که لغو ممنوعیت، نه تنها آبرو و دارایی، بلکه خود زندگی را به خطر انداخت. اگرچه او به ندرت در جلسات عمومی سخنرانی می کرد، اما حضور او به دیگران قدرت زیادی می بخشید، به بهترین معنای کواکر "وزین" بود. او از نوع شخصیت های نادری بود که توسط فرانسیس جکسون و جیمز مات نمایندگی می شد. مدل رنگ امبره و سامبره : توماس گرت یکی از اعضای انجمن دوستان بود، و به همین دلیل، با تضاد چشمگیر زندگی و شخصیت خود، با میانگین جامعه، خدمت کرد تا کواکریسم واقعی و واقعی را به جهانیان نشان دهد.

[kokchapress]

آموزش خیاطی برای ۷۰ دختر یتیم در بدخشان

به‌همت یک نهاد، برای ۷۰ تن از دختران یتیم و بی‌سرپرست در بدخشان، زمینه‌ی آموزش حرفه‌‌ای خیاطی فراهم شده‌است.

این نهاد که «زندگی» نام دارد، در اقدامی خیرخواهانه، برای نزدیک به ۷۰ دختر یتیم و بی‌سرپرست در ولایت بدخشان که در گذشته با بی‌کاری روبه‌رو بودند، زمینه‌ی آموزش حرفه‌ای خیاطی را فراهم کرده‌است. مسیح‌الله محمدی، مسؤول این نهاد در ولایت بدخشان می‌گوید که برنامه‌های آموزشی برای زنان و دختران را از سال ۲۰۱۹ تا اکنون در این ولایت روی‌دست دارند و توانسته‌اند دختران زیادی را در بخش‌های گوناگون آموزش…

[sinasamand2002-blog]

ادامه همکاری جوانان، فعالان رسانه‌ای، اجتماعی و فرهنگی در قالب #پویش_انسانیت۴ برای جمع‌آوری کمک به سیل‌زدگان لرستان این بار با بازیگران سریال تورشاشیرین و مجری توامند علی ضیایی . . 📸 @urmia_photographer . . 🤳🤝💙🍼🥛🎁🌐🌊🎤🧻🇮🇷 . . #سریال_تورشا_شیرین #فعالان_رسانه #سیل_لرستان #فعالان_فرهنگی #فعالین_اجتماعی #جوانان #گعده_مجازی #خبرنگاران #فعالیت_اجتماعی #کمک #کمک_های_مردمی #مجری #خیرخواهانه #پویش_انسانیت_آذربایجان_غربی💚 #سیل #نیکوکاری (at موسسه خیریه رفاه کودک و نوجوان ارومیه) https://www.instagram.com/sina.afsharian/p/Bv9vYjql9L193J5MGuMYzejm8ecdT019Z8xmVc0/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=zeqpv5mdxklc

[banihashemrazavicharity]

روش برخورد با مشکلات کودکان بی سرپرست و بد سرپرست 

روش برخورد با مشکلات کودکان بی سرپرست و بد سرپرست 

این روزها بسیاری از هموطنانمان در مسیر سرپرستی کودکان بی سرپرست ، حمایت از نیازمندان و محرومان پیش قدم می‌شوند و در صدد رفع مشکلات آنها بر می‌آیند. اما در میان تمامی این احساس مسئولیت افراد و نیت خیرخواهانه آنها نکانی فراموش می‌شود که باید مورد توجه قرار بگیرد. یکی از نکات مورد نظر این است که برای برقراری ارتباط درست با افرادی چون کودکان بی سرپرست و بد سرپرست باید به صورت اصولی پیش رفت. در واقع سوال است که آیا هر فردی می‌تواند بدون توجه به شرایط و موقعیت افراد نیازمند به آنها نزدیک شده و کمک‌های خود را در اختیار آنها قرار دهد؟ باید بگوییم خیر. آنچه مسلم بوده این است که کودکان بی سرپرست و بد سرپرست با مشکلات متعدد روحی، جسمی، کمبودهای عاطفی و موارد متعددی از این دست رو به رو هستند و میبایست هنگام برقراری ارتباط کلیه این موارد مد نظر قرار گرفته شود.

لزوم آگاهی از علم مددکاری

شاید تصور کنید این حرف درست نیست که برای برقراری ارتباط با مددجویان میبایست حتما اصولی رعایت شود اما باید بگوییم اگر نتوان همچون یک مددکار متخصص عمل کرد، مشکلات کودکان بی سرپرست برطرف نشده هیچ، مشکلات جدیدی نیز گریبانگیر آنها خواهد شد. از همین رو تاکید می‌کنیم برای برقراری ارتباط و سرپرستی کودکان بی سرپرست ، حتما با یک متخصص مشورت کرده و با حمایت از وی اصول اولیه مددکاری و نحوه برقراری ارتباط با کودکان را بیاموزید.

کودکان بی سرپرس��

از ترحم بپرهیزید

باید توجه داشته باشید که کودکان ترحم را می‌فهمند و اگر فردی از سر ترحم آنها را مورد محبت قرار دهد، آنها متوجه خواهند شد. در گام اول باید بیاموزیم که کودکان را برابر با مشکلاتشان نبینیم زیرا این امر سبب می‌شود بیش از حد استاندارد دل بسوزانید و دلسوزی را به کودکان منتقل کنید. یک مددکار و حامی کودکان میبایست در گام اول و در مسیر برقراری ارتباط و سرپرستی کودکان بی سرپرست  آنها را یک فرد جدا از مشکلات ببیند و پس از آن برای رفع نیازهایشان تلاش کند. در واقع باید تاکید کنیم ابراز بیش از حد محبت، انتقال حس ترحم و دلسوزی و مواردی از این دست نه تنها مشکلات آنها را رفع نمی‌کند بلکه باعث می‌شود این کودکان با جلب ترحم دیگران درصدد رفع نیازهایشان برآیند که همین امر سبب می‌گردد به مرور زمان لطمات جبران ناپذیری به آنها وارد شود.

برای تشخیص راست از دروغ وقت بگذارید

متاسفانه بسیاری از کودکان آموزش دیده‌اند که با ایجاد حس ترحم در دل افراد، آنها را مجبور کنند که هر آنچه می‌خواهند را برآورده سازند. از همین رو باید تاکید کنیم تحت هیچ شرایطی نباید تحت تاثیر حرف‌های آنها قرار بگیرید و میبایست پیش از آن که اقدام به کمک و سرپرستی کودکان بی سرپرست  کنید، از شرایط واقعی مطلع شوید. این کسب اطمینان می‌تواند با کمک خیریه کودکان بی سرپرست و بد سرپرست انجام گیرد زیرا آنها بانک اطلاعاتی دقیقی دارند و می‌توانند اطلاعات درستی در اختیار شما قرار دهند تا کمک‌هایتان به دست نیازمندان واقعی برسد. همچنین اگر می‌خواهید خودتان به صورت مستقیم اقدام کنید باید از شرایط زندگی کودک بی سرپرست و بد سرپرست به صورت کامل مطلع شوید و زمان کافی جهت شناسایی وی بگذارید. همچنین می‌توانید پس از شناسایی، آنها را به موسسات خیریه کودکان بی سرپرست معرفی کرده تا برای رفع مشکلات آنها اقدام نمایید. Read the full article

[shahzaad-deadpulse]

ضرورت حفظ روحیة مثبت و مشاهدة نیمة پر لیوان

هرگز نفهمیده­ ام که چرا اطرافیان من اغلب مرا آدم بدشانسی تصور می ­کنند. به هر حال زندگی همه­ ما انسان­ها خواه ­نا­خواه پر است از انواع و اقسام حوادث و پیشامدهای ناخوشایند و دردناک ولی اغلب اجتناب ­ناپذیر که دچار شدن عمومأ چندباره و حتی چندین باره به آن­ها گویی بخشی جدایی­ ناپذیر از فرایند عذاب ­آلود زندگانی است. چه حوادث دردناکی از نوع تنبیه­ های معمول و در نهایت از سر دل­سوزی والدین؛ مثل سوزاندن لاله­ گوش بچه در روغن بسیار داغ، شکستن کشکک زانوی بچه، کوک زدن زبان بچه زیر چرخ خیاطی، گذاشتن نوک دماغ بچه لای دستگاه پرس، تجاوز به عنف، و... که برای من هم مسلمأ مثل هر انسان دیگری بارها در دوران کودکی رخ داده­ اند. همه این­ اعمال طبیعتأ بنا به ماهیت خیرخواهانه­ شان برای هر بچه­ ای به­زودی به خاطراتی شیرین و فراموش نشدنی تبدیل می­شوند. همین ­طور وقایعی مثل عذاب دندان درآوردن و بعد دندان کشیدن، زمین خوردن موقع بازی نکردن، دردهای ناشی از یبوست شدید و زودانزالی و قاعدگی زودرس، میخچه­ روی قرنیه­ چشم، گیر کردن دماغ لای در ماشین، رگ به رگ شدن رگ آئورت، به سرقت رفتن کلیه، و... از این قبیل که برای اکثریت قریب به اتفاق ما جزو حوادث روتین و معمول زندگی است. نیست؟

امیدوارم به حساب خودستایی نگذارید ولی مادر من از آن­جا که بسیار شوخ ­طبع و زنده­ دل بود بارها محض خنده محلول وایتکس و پودر لباسشویی را به جای شیرخشک به من چندماهه داد. پدرم که من همیشه جایگاه خاصی در قلبش داشتم بارها حیوانات بامزه­ ای مثل عقرب و رتیل و پشة آنوفل و مار بوآ و از این قبیل حیوانات نازنازی را که من هم مثل همة بچه­ها عاشق بازی با آن­ها بودم به مناسبت هدیة تولد به من داد. اصلأ هم توی کتم نمی ­رود که به این ترتیب داشت مرا لوس می­کرد. البته باید اقرار کنم که وقتی آن روز با یک کروکودیل کادو پیچی ­شده به خانه آمد و یواشکی توی تخت من گذاشت دیگر احساس کردم که دارد مرا لوس می­کند. همان جا تذکر شفاهی به او دادم و خوش ­بختانه خودش هم متقاعد شد. الان که سال­ها از آن دوران گذشته هیچ چیزی بیش­تر از نگاه کردن به جای خالی دست راستم از آرنج به پایین مرا به یاد آن روزهای شاد و بی­ دغدغه­ کودکی نمی­ اندازد. یادش به خیر واقعأ. چه زود گذشت. نگذشت؟

خوش ­بختانه دوران نوجوانی من هم بسیار شاد و بی دغدغه بود طوری که با وجود چنان کودکی فوق­ العاده­ ای هرگز دلتنگ آن دوران نشدم. البته آدم منفی ­باف هیمشه همه جا هست. شگرد اصلی این آدمها هم از کاه، کوه ساختن است. مثلأ این که آن روز در استخر مجموعة شهید کشوری، یک کوسة سفید به من حمله کرد از نظر من که تنها نتیجه­ اش این بوده که الان وقتی دست چپم را که از کتف تا آرنج قطع شده می­ بینم بلافاصله یاد آن روز شاد در استخر می ­­افتم. این­ها همه ­اش خاطره است. تازه اگر من واقعأ آدم بدشانسی بودم کوسه دستم را از کتف تا نوک انگشتهایم قطع می­ کرد در صورتی که از آرنج تا انگشتهایم خوش بختانه سر جایشان هستند و الان هم با همان دست دارم اینها را می نویسم... آخ ببخشید دستم افتاد. نیفتاد؟

بابت این وقفه عذرخواهی می ­کنم. دقیقأ همان موقعی که داشتم سطرهای بالا را تایپ می­کردم آن بخش باقی مانده از دست چپم هم کنده شد. اولین چیزی که به فکرم رسید این بود که حالا می­ توانم مردم را حسابی سر کار بگذارم یعنی این تکه­ دستم را توی آستینم بگذارم و هر وقت کسی باهام دست می ­دهد وانمود کنم که دستم همان موقع کنده شده! وای خدایا شکرت. هر وقت زندگی ­ام کمی ملال ­آور شده فورأ اتفاق مفرحی مثل این رخ داده تا باز هم خنده به لبهایم بیاید. الان این سطر­ها را البته  دارم با حدقة چشم راستم تایپ می ­کنم چون در همان دوران شیرین نوجوانی یک بار سر بازی فوتبال، تیر دروازه وارد چشم چپم شد و کلأ تخلیه شد چشم چپم. کدام نوجوانی هست که چشم چپش بارها سر فوتبال تخلیه نشده باشد کلأ؟ عوضش سر همین قضیه آن قدر آن روز با دوستان خندیدیم جایتان خالی. واقعأ چه زندگی شیرینی است. نیست؟

با وجود چنان دورة کودکی و نوجوانی و نیز جوانی شاد و بی دغدغه ­ای برخی همچنان اصرار دارند که مرا آدم بداقبالی جلوه بدهند. نمی ­­دانم چی عایدشان می­شود آخر. برای من هم طبعأ در بزرگسالی بارها حوادثی رخ داده که بله، شاید برای همه رخ ندهند ولی طبعأ آن ­قدر اتفاق می ­افتند که وقوعشان دیگر باعث تعجب کسی نباشد. وقایعی مثل سقوط مخزن سوخت خالی سفینة فضایی چلنچر بر سر، مواجهه با عقاب تیزچنگال و تیزپروازی که ما را خرگوش تصور کرده و فرورفتن منقار یا چنگال یا چاقوی ضامن ­دارش توی چشم ما، یا وقتی که اره­ ماهی بزرگی موقع جست و خیز در آب ناخواسته به سوی ما شیرجه می ­زند و اره­اش توی شکم ما فرومی­ رود و از آن ورمان درمی­ آید، لیز خوردن روی اره­ برقی روشن و تکه تکه شدن، اصابت انواع اجسام سخت به حنجره، درد جانکاه جدا شدن سر از بدن، سُر خوردن روی سیم خارداری که برق داشته،  و... و... حوادثی که همگی حداقل یک بار برای من رخ داده ­اند و برخی از نزدیکانم با سطحی­ نگری محض، آن­ها را بداقبالی به حساب می ­آورند. اصولأ اینها هیچ ­وقت چشم دیدن ترقی و خوشی مرا نداشتند. داشتند؟

همین نزدیکانم در عین حال خوش ­شانسی­ های بی ­شماری را که همیشه در زندگی ­ام تجربه کرده­ام به رسمیت نمی­ شناسند: مثلأ این را که حداقل نیمی از صاعقه­ ها کوچک­ترین حادثه­ ای برای من نیافریده­ اند. حتی بی ­دردسر بودن مطلق حداقل پنج شش مورد از سفرهای هوایی­ ام را نشانه­ خوش ­شانسی نمی دانند ولی بی هیچ درنگی این را که هشتاد نود سفر هوایی دیگرم با حوادثی اغلب مرگبار همراه بوده­ اند با اغراقی که به خرافه ­پرستی پهلو می­ زند بی­ دلیل بداقبالی می ­خوانند و متأسفانه اغلب این افراد هم تحصی��­ کرده هستند و تا گرفتن مدارج عالی تحصیلی مثل گرفتن دکترا پیش رفته اند ولی از آنجا که موفق به گرفتن مدرک نشده اند مجبور شده اند همان مسیر را دوباره برگردند سر جای قبلی شان یعنی حدود سیکل. همین عزیزان، برخی روزهای خاص، مثل 30 اسفند سال ­های کبیسه را صرفأ بابت این که برخی از وقایع فجیع کاملأ عادی زندگی ­ام در طول سیالیان دراز در همین روز رخ داده روز نحسی برای من می ­دانند، ولی اگر برای شما هم بازگو کنم که وقوع چه نوع حوادث پیش ­پاافتاده­ای باعث شده توهم نحس بودن این روز در ذهن­ شان شکل بگیرد حتمأ شما هم مثل الان من کلی بهشان می­ خندید. حوادثی مثل مرگ پدربزرگم در جاده­ آبعلی بر اثر حملة یتی غول برفی، مفقود شدن مادرم به خاطر دهان باز کردن زمین، سکته­ قلبی کشنده­ برادر کوچکم در یازده سالگی، مرگ ناگهانی همسر اولم بر اثر حادثه­ سقوط هواپیمایی که خوش­ بختانه تمام مسافران و خدمه ­اش بدون هیچ خراشی از آن جان به در بردند ولی پس از فرود ایمن هواپیما ناگهان پیپی که از دهان باز یکی از مسافران که بابت نجات جانش شگفت­ زده بود افتاد یکراست وارد حلقوم هسمرم شد که روی کف هواپیما دراز کشیده و مشغول استراحت بود و متأسفانه او را درجا خفه کرد. خب شکی نیست که هر روز در نقاط مختلف دنیا صدها مورد از وقایعی مثل این برای صدها مورد انسان رخ می­دهد. این که این قدر شلوغ کردن ندارد که. دارد؟

تک­ت ک ما به واسطه­ آسیب­های روحی و عاطفی شب ­های بسیاری را به ناچار درون محفظه­ گردان ماشین لباس ­شویی­ مان سر کرده­ ایم، برای همة ما بارها پیش آمده که از درد بی­ همدمی سفره­ دل­مان را پیش سفره­ ماهی یا حتی اره­ ماهی ­ای باز کرده­ ایم که دو سه روز بیش­تر از آشنایی­ مان با او نمی ­گذشته. کدام ­یک از ما می­ تواند ادعا کند که گاه هفته ها و چه بسا ماه­ ها را با تلاشی بی­ وقفه و چه بسا نافرجام برای خودکشی سر نکرده؟ بدبختی این­جاست که همان آدم­های بدبین، از آن طرف برخی از عادی­ ترین کارهای پیش پاافتادة مرا نمی ­دانم بی ­رحمانه و جنایت ­کارانه و از این مزخرفات قلمداد می­ کنند. آدم نمی ­­داند به کدام سازشان برقصد. بالاخره من آدم بدشانسی هستم یا قسی القلب؟ با خودتان کنار بیایید دیگر. مثلأ شکی نیست که اکثریت قریب به اتفاق ما در بغض خسته­ نیمه­ شبی سرد و مه آلود تسکینی جز کشتار کور مردم بی­ گناه نیافته ­ایم. کدام یک در جمع ما می ­تواند ادعا کند که حداقل ماهی یک بار بی­ اختیار با یخچال فریزرش دوئل نکرده؟ هر یک از ما در مقاطع مختلفی از زندگی پیش رویمان راهی جز حلق آویز کردن خودمان یا دیگران نیافته ایم. تک­ تک ما صدها بار غم تنهایی خود را با معاملات مشکوک و سنگین مواد مخدر تسکین داده­ ایم و گاهی سرقت­ های مسلحانه­ خونین تنها دلخوشی­ مان در زندگی بوده است. تک تک ما شب ­های تنهایی­ مان را با سکس گروهی پر کرده­ ایم و نومیدانه کوشیده­ ایم تا شاید گم ­کرده­ مان را در تجاوز به عنف خلق بجوییم. کاری طبیعی ­تر از این هم قابل تصور است؟ تنها کار حتی طبیعی ­تری که عجالتأ به ذهنم می ­رسد فقط روپایی زدن با سر قربانیانی است که صرفأ برای قضاوت در مورد این که کار با اره­ برقی راحت­ تر است یا اره­ دستی  بریده ایم. چند تا سر که این همه شلوغ­ب ازی ندارد که. آن هم بابت کاری که کم­تر کسی ممکن است انجام نداده باشد. آن روز در دادگاه بالاخره شاکی شدم و به دادستان که از اول دادگاه مدام داشت انرژی منفی می­داد گفتم «جناب دادستان، عادلانه نیست. شما جوری بابت این سرهای بریده حرص و جوش می­ زنید که انگار دور از جان سر قوم و خویش شما را بریده ­ام. چرا این قدر خشن برخورد می­ کنید آخه؟ اَه.» هیچ جوابی نداشت بهم بدهد. البته از حق نگذریم خودش هم با کمال صداقت اعتراف کرد که کم آورده در برابر اعتراض کاملأ منطقی من. یعنی نگاهی به قاضی کرد و در حالی که طبعأ به نشانة معذرت­ خواهی سری تکان می ­داد گفت: «آقای قاضی فکر نمی ­کنم با این چیزی که این گفت اصلأ حرف دیگری لازم باشد.» باور کنید آن قدر این صداقت و جوانمردی ­اش روی من تأثیر گذاشت که به تنهایی برایش دست زدم. حتی قاضی هم تأیید کرد. گفت: «من هم فکر می­کنم اتلاف وقت باشه چون همه چیز روشنه دیگه.» راستش خودم هم تا حدی تعجب کردم. البته می­ دانستم اعتراضم خیلی برنده است ولی تا آن حد نه دیگر. البته قاضی این حرف را بعد از شنیدن جمله­ا ی کفت که بعدش گفتم. وقتی دیدم حرفم تا آن حد موثر واقع شده اضافه کردم: «قاضی جون، جناب، حداقل نیمی از ما در مقاطعی خاص از زندگی به فکر ریختن سم کشنده­ کافی در منبع آب شهری چند میلیونی افتاده­ایم و در مقاطعی خاص ­تر واقعأ این کار را کرده­ ایم. من هم یکی مثل اونا. مثل همه. دویست هزار تا تلفات هم که در مقایسه با تعداد کشتگان جنگ های جهانی اول لغایت سوم چیزی نیست که. هست؟. تازه قاضی جونم، همه­ی این کارهایی که من کردم کاملأ عمومیت دارند و من هم یکی مثل همه، مثل شما، مثل شماها. شما خانم، شما آقا. این که این قدر شلوغ کردن ندارد. دارد؟»

متأسفانه این جور آدم ­های بدبین خرافاتی انگار قرار نیست دست از سر من بردارند. حتی این که در دادگاه، حکم اعدام مرا به خاطر همان مسایل پیش ­پاافتاده­ی مورد اشاره صادر کردند دلیل تیره روزی من نمی ­شود. آدم باید همیشه نیمة پر لیوان را ببیند. همین آدمهایی که هی انرژی منفی می­ دهند با کمال بی ­انصافی این حقیقت بسیار دلگرم­ کننده را نادیده می­گیرند که بله، درست است که من به هفت بار اعدام محکوم شدم ولی شکر ایزد توانا وکیل مبرزم توانست با دوندگی­ های بسیار، دادگاه فرجام را راضی کند تا سه بار از آن اعدام ­ها را بر من ببخشند و فقط به چهار بار اعدام محکوم شوم. خودش کم دستاوردی است؟ واقعأ کم دستاوردی است؟ بابا سه اعدام بخشیده شد. دیگر آدم چه می­ تواند بخواهد از زندگی ­اش؟ آدم باید قدرشناس باشد و نیمة پر لیوان را ببیند و مدام سعی کند به همه انرژی مثبت بدهد همه ­اش. کلأ انرژی مثبت دادن خیلی کار خوبی است. نیست؟ جان من نیست؟ خداییش نیست؟

[iranwarning]

مراقب کلاهبرداری‌های اینترنتی به بهانه عید قربان باشید مجرمین سایبری با هدف کلاهبرداری از کاربران همواره از هر موقعیت و مناسبتی سوء‌استفاده می کنند. کاربران توجه داشته باشند جهت پیشگیری از این نوع کلاهبرداری‌ها، کمک‌های خیرخواهانه و نذورات خود را از طریق مراکز معتبر انجام دهند. #پلیس_فتا #کلیک_امن https://www.instagram.com/p/CfjwBfmqigb/?igshid=NGJjMDIxMWI=

[dynamicpsychotherapy]

... اجازه ندهید تدابیر خیرخواهانه #رنج و #اندوه بی‌اندازه را به شما تحمیل کند . نکات کلیدی: -#تنهایی هنگام مرگ که ناشی از تدابیر دوران کووید است یکی از بزرگترین تراژدی‌های همه گیری است. -ساکنین خانه سالمندان گزارش می‌دهند که این سیاست ها باعث بدتر شدن سلامت روانی و جسمی آنها شده است. -سیاست‌های هم‌گیری آینده می‌باید ‌تعادل محافظت از افراد آسیب پذیر را با حفظ #روابط انسانی برقرار کند. هر بار که درباره کتابم”هنر گمشده مردن “،سخنرانی عمومی دارم مخاطبی این سوال را دارد که‌چگونه ‌خط و مشی‌های‌دوران کویید-۱۹ را که ملاقات‌کنندگان از خانه سالمندان و بیمارستان‌ها را محدود می‌کند درک می کنی. آدم ها چگونه می‌توانند خوب بمیرند وقتی مجبور هستند به تنهایی بمیرند. چگونه آدمی خوب می‌میرد وقتی تنها با یک دستگاه دیجیتال یا عضو ناشناس کارکنان بالینی بیمارستان همراه باشد. چگونه افراد به خوبی #می‌میرند؟ جواب من همواره به این سوالات یکسان بوده. از میان همه وحشت‌های همه گیری کووید-۱۹، سیاست تحمیلی #تنها_مردن و مردن تنها در تاریخ به ‌عنوان #تراژدی ثبت خواهد شد. وقتی #ویروس_کرونا در بهار ۲۰۲۰ ایلات متحده رو فرا گرفت، قرنطینه به نظر ضروری می‌رسید. #دانشمندان و #پزشکان مطمئن نبودند که ویروس چگونه گسترش یافته و موسسات در همه جا با کمبود کیت تشخیص فردی رو به رو بودند. برای محافظت از آسیب پذیرترین افراد و پیشگیری از شیوع, تدابیری به منظور محدود کردن رفت و آمد مردم و در نتیجه شیوع بیماری وضع شد. در چندین ماه درک بهتری از ویروس و محافظت های شخصی جمع‌آوری شد. بعضی بیمارستان ها اجازه عیادت محدود دادند. اما  بیشتر مراکز مراقبتی از جمله خانه سالمندان و مراکز توانبخشی، همچنان از راهنمایی مراقبت‌های پزشکی پیروی می‌کردند که ملاقات کنند‌گان را ممنوع می‌کرد مگر اینکه موارد جدید کووید-۱۹ در کمترین حد خود باشند، که هرگز اینگونه نشد. ادامه مقاله را در سایت ما بخوانید . لینک در استوری و بیوگرافی صفحه نوشته :ال اس داجل ترجمه :مجموعه روان درمانی پویشی @dynamicpsychotherapymagazine Carel gold کاری از https://www.instagram.com/p/CXi5KM7oe4H/?utm_medium=tumblr

[bornlady]

انواع مواد بوتاکس صورت : و من که گناهان را بر گناهان انباشته می کنم، اکنون با گزارشی دروغ، مردی بی گناه و همسرش را به قتل رساندم که مرا از سرنوشتی وحشتناک نجات دادند و شب گذشته به تمام خواسته هایم رسیدگی کردند. رنگ مو : ای ماهشوارا ! نمی دانم چه مجازاتی برای من در نظر گرفته ای.» این تک گویی که توسط عده ای از حضار شنیده می شد. انواع مواد بوتاکس صورت انواع مواد بوتاکس صورت : به پادشاه ابلاغ شد و او با سرزنش تلخ خود به خاطر این رفتار عجولانه، بلافاصله ستی و همسرش را آزاد کرد و باعث شد که مرد ناسپاس در کوره سوزانده شود. لینک مفید : بوتاکس مو از این رو، ای بزرگوارترین پادشاه من، با کمال احترام و فروتنی از شما تقاضا دارم که به قضیه بودادیتیا رسیدگی کنید و اگر واقعاً مجرم شناخته شد، او را به اشد مجازات برسانید.» پس از این صحبت، وزیر چهارم اجازه خروج گرفت.[ 169 ] [ فهرست ] سیزدهم. قسمت چهارم. شب به پایان رسیده بود. انواع مواد بوتاکس صورت : وزیر چهارم افزود: "بنابراین، می بینید، سرور من، "چقدر نزدیک بود که آن پادشاه با عجول بودن خود را در خلیجی از جنایت فرو برد. لینک مفید : بوتاکس مو اتو کشی دارد تاریکی، پناه دهنده رذیلت، فرار کرد. روز طلوع کرد پادشاه آلاکسا اتاق خواب خود را ترک کرد، غسل کرد و وضو گرفت و پس از صرف صبحانه، شورایی از همه وزیران و مشاوران قدیمی پدرش را فراخواند. آلکسا در وسط مجلس نشست. خشم در چهره اش به وضوح نمایان بود. انواع مواد بوتاکس صورت : چشمانش حالت طبیعی خود را از دست داده بود و بسیار قرمز شده بود. نفسش مثل کوره داغ بود. او چنین خطاب به آنها کرد: «همه شما، وزرای پدرم و من، بدانید که دیشب، در اولین دیده‌بانی، اولین وزیر من، بودادیتیا، در حالی که من و ملکه‌ام در اتاقمان خواب بودیم، آمد و با انگشتش سینه‌ام را لمس کرد. لینک مفید : بوتاکس مو و پروتئین تراپی ملکه. سنگینی این جنایت را خوب در نظر بگیرید و نظر خود را در مورد مجازات او بیان کنید.» پادشاه آلاکسا چنین گفت، اما همه وزیران که نمی‌دانستند چه پاسخی بدهند، آویزان شدند[ 170 ]سرشان در سکوت در میان حاضران وزیری سالخورده به نام مانونیتی بود. انواع مواد بوتاکس صورت : که بودادیتیا را به کنار خود فرا خواند و به طور خصوصی از کل ماجرا مطلع شد. سپس با فروتنی در برابر پادشاه تعظیم کرد و چنین گفت: «ای شاه نجیب، مردان همیشه عاقل نیستند، و قبل از پاسخ به سؤال اعلیحضرت، اجازه می‌دهم در حضور شما داستان پادشاهی را بیان کنم. لینک مفید : بوتاکس مو با مواد گیاهی که در سلطنت او عمل خیرخواهانه خاصی با رسوایی و خواری جبران شد:[ 171 ] [ فهرست ] داستان میوه شگفت انگیز انبه. در سواحل شهری به نام وجود داشت که پادشاهی به نام در آن حکومت می کرد. در آن شهر برهمان فقیری و همسرش زندگی می‌کردند که چون فرزندی نداشتند. انواع مواد بوتاکس صورت : طوطی جوانی را در خانه‌شان پرورش دادند که گویی از نسل خودشان بود. یک روز طوطی روی پشت بام خانه نشسته بود و زیر آفتاب صبحگاهی غوطه ور می شد، که دسته بزرگی از طوطی ها از کنارشان رد شدند و در مورد برخی میوه های انبه با یکدیگر صحبت کردند. لینک مفید : بوتاکس مو بدون اتو کشی طوطی برهمان از آنها پرسید که این میوه‌ها چه ویژگی‌هایی دارند، و به او اطلاع دادند که در آن سوی اقیانوس‌های هفتگانه درخت انبه بزرگی وجود دارد که میوه آن به کسی که از آن می‌خورد، جوانی همیشگی می‌بخشد، هر چند پیر و ناتوان باشد. بودن. انواع مواد بوتاکس صورت : طوطی برهمان با شنیدن این شگفتی، اجازه همراهی با آنها را خواست که با اعطای آن، همه به پرواز ادامه دادند. وقتی در طول[ 172 ]به درخت انبه رسیدند و همه از میوه آن خوردند. اما طوطی برهمان منعکس کرد: برای من درست نیست که این میوه را بخورم. لینک مفید : بوتاکس مو به چه صورت است من جوان هستم، در حالی که پدر و مادر خوانده ام، برهمان فقیر و همسرش بسیار پیر هستند. پس این میوه را به آنها خواهم داد و با خوردن آن جوان و شکوفا خواهند شد.» و همان شب طوطی خوب میوه را نزد برهمان آورد و خواص خارق العاده آن را برای او توضیح داد. انواع مواد بوتاکس صورت : اما برهمان در درون خود فکر کرد: «من یک گدا هستم. چه اهمیتی دارد که من جوان شوم و برای همیشه زنده بمانم یا همین لحظه بمیرم؟ پادشاه ما بسیار خوب و نیکوکار است. اگر چنین مرد بزرگی از این میوه بخورد و جوانی خود را تجدید کند، بیشترین سود را نصیب بشر می کند. لینک مفید : بوتاکس سرد مو در خانه پس این انبه را به پادشاه خوبمان خواهم داد.» برهمان بیچاره در پی این تصمیم انکارآمیز خود به کاخ رفت و میوه را به پادشاه تقدیم کرد و در عین حال از چگونگی به دست آوردن آن و ویژگی های آن نیز خبر داد. پادشاه به برهمان برای هدیه‌اش پاداش فراوان داد و او را روانه کرد.

انواع مواد بوتاکس صورت : سپس شروع به تأمل کرد: «اینجا میوه‌ای است که می‌تواند به کسی که آن را می‌خورد، جوانی جاودانه ببخشد. من باید این نعمت بزرگ را به تنهایی برای خودم به دست بیاورم و در چنین شرایطی چه خوشبختی می توانستم انتظار داشته باشم مگر اینکه [ 173 ]توسط دوستان و سوژه های من به اشتراک گذاشته شده است. لینک مفید : قیمت بوتاکس گلد مو بنابراین من این میوه انبه را نخواهم خورد، بلکه آن را با احتیاط در باغ خود بکارم و به مرور به درختی تبدیل خواهد شد که میوه های فراوانی با همان فضیلت شگفت انگیز به بار خواهد آورد و رعایای من هر یک از میوه آن خواهند خورد. انواع مواد بوتاکس صورت : و با خودم جوانی جاودانه نصیبم شود.» پس پادشاه باغبان خود را صدا زد و میوه را به او داد و او آن را در حضور پادشاه کاشت. به مرور زمان میوه به درختی خوب تبدیل شد و در فصل بهار شروع به جوانه زدن و شکوفه دادن کرد و میوه داد. پادشاه که روز مبارکی را برای بریدن یکی از میوه های انبه تعیین کرده بود. لینک مفید : انواع بوتاکس موجود در ایران آن را به کشیش خانگی خود که نود ساله بود داد تا جوانی او تجدید شود. اما به محض اینکه کشیش طعم آن را چشید، مرده به زمین افتاد. از این مصیبت غیرمنتظره، پادشاه هم شگفت زده شد و هم به شدت اندوهگین شد. وقتی زن کشیش پیر خبر مرگ ناگهانی شوهرش را شنید. انواع مواد بوتاکس صورت : آمد و از پادشاه دعا کرد که به او اجازه دهد تا با او بر روی همان دفن تشییع ساتی اجرا کند ، که اندوه پادشاه را بیشتر کرد. اما او اجازه دلخواه را به او داد و خودش سرپرستی همه مراسم سوزاندن را برعهده داشت. لینک مفید : بوتاکس مو یا اوزون تراپی سپس شاه چاکرادیتیا به دنبال برهمان فقیر فرستاد و از او خواست که چگونه جرات کرده است میوه ای سمی را به پادشاهش تقدیم کند. برهمان پاسخ داد: "پروردگار من، من یک طوطی جوان را در خانه بزرگ کردم[ 174 ]خانه، تا مرا به خاطر نداشتن پسر دلداری دهد.

[sinasamand2002-blog]

استارت #پویش_انسانیت۳ در جوار فرماندار و دوستان همیشه پایه / تاخیر . . ادامه کارهای انساندوستانه و خیرخواهانه جمع گعده‌مجازی . . 🥳🙆‍♂️🤝👏🤳🥗🍗✨⛺❤ #پویش #خیرخواهانه #گعده_مجازی #انسانیت #انساندوستانه #خبرنگاران_آذربایجان_غربی #رسانه #موسسه_خیریه_رفاه_کودک_و_نوجوان #فرماندار_ارومیه (at موسسه خیریه رفاه کودک و نوجوان ارومیه) https://www.instagram.com/sina.afsharian/p/Buoz-sylEuRR2kw7NrZfOoMDwFQovYW9JdEg1k0/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=37uprm5tmjit

[hodhodca]

امروز پنجم سپتامبر روز جهانی خیریه است هرساله موسسات خیریه در سراسر جهان برای بهبود شرایط زندگی نیازمندان، کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست، پناهندگان، بیماران و حیوانات و ... تلاش می‌کنند و با فعالیت‌های خود به میلیون‌ها موجود زنده (اعم از انسان یا حیوان یا گیاه) امید زندگی دوباره می‌دهند. به احترام کارهای بزرگ و زیبایی که این موسسات خیریه در طول سال انجام می‌دهند، سازمان ملل متحد در سال 2012 تصمیم گرفت که در تقویم روزی را به عنوان «روز جهانی خیریه» نام‌گذاری نماید. 5 ام سپتامبر، سالروز مرگ «مادر ترزا»، سمبل قابل احترامی از کار خیرخواهانه می باشد و انتخاب این روز مستقیماً به تلاش‌های خستگی ناپذیر او در امور خیریه و کمک به هم‌نوع اشاره دارد. پیشنهاد ما به شما؛ امسال به خیریه محک کمک کنید. خیریه محک سال‌هاست که از کودکان مبتلا به سرطان حمایت می‌کند. درباره تاریخچه و نحوه تأسیس محک بیشتر بدانید: https://mahak-charity.org/history/ ~ #محک #موسسه_محک https://www.instagram.com/p/CTcSwdvlm9I/?utm_medium=tumblr

[banihashemrazavicharity]

چرا خیریه‌ها متهم هستند

چرا خیریه‌ها متهم هستند

کافی است با مردم در مورد موسسات خیریه حمایت از کودکان بی سرپرست ، سالمندان و نیازمندان صحبت کنید. اگر نگوییم تمام آنها اما می‌توانیم گفت بسیاری از آنها نسبت به موسسات خیریه بی‌اعتماد هستند و کمکی برای آنها کنار نمی‌گذارند. حتی بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند کمک‌های خود را به صورت مستقیم به دست نیازمندان برسانند تا آن را به موسسات خیریه محول کنند. اما علت این امر چیست؟ این بی اعتمادی مردم نسبت به موسسات خیریه حمایت از کودکان بی سرپرست ، سالمندان و... چه تبعاتی به دنبال دارد؟ متاسفانه باید بگوییم پیامد چنین بی‌اعتمادی بیش از همه گریبانگیر آسیب دیدگان اجتماعی است و سبب می‌شود کمک‌های خیرین به جای آن که به دست خیریه حمایت از کودکان بی سرپرست ، خانواده‌های نیازمند، بیماران و... برسد، به دست افراد سودجو رسیده و مشکلی از مشکلات نیازمندان برطرف نکند.

ضعف عملکردی برخی موسسات خیریه

متاسفانه به وفور شاهد هستیم که برخی از موسسات خیریه حمایت از کودکان بی سرپرست و نمونه‌هایی از این دست با اقدامات نادرست خود سبب از میان بردن اعتماد مردم می‌شوند تا جایی که جامعه را نسبت به عملکرد تمامی موسسات خیریه بدبین می‌کنند. موسساتی که بدون بهره‌گیری از نیرون انسانی متخصص و با تجربه فعالیت‌های خیریه انجام می‌دهد نه تنها در این مسیر موفق نخواهد بود بلکه مبالغی که مردم به دستشان می‌رسانند را نیز با بدترین شکل ممکن هزینه کرده و نمی‌تواند به صورت درست و اصولی نیاز نیازمندان را شناسایی نماید و درصدد رفع آن براید. باید تاکید کنیم موسسه خیریه‌ای می‌تواند موفق عمل کند که از تخصص متخصصانی چون جامعه شناسان، مددکاران و روانشناسان بهره‌مند شود.

کلاهبرداران با نام موسسات خیریه

در کمال تاسف باید بگوییم بسیاری از افراد با نام اقدامات خیر خواهانه از مردم خیر وجوهات مختلفی را دریافت می‌کنند و در نهایت بدون آن که مبالغ را صرف حمایت از نیازمندان کنند با اقدامی کلاهبردارانه از دسترس خارج می‌شوند. این افراد نه تنها خیانت در امانت می‌کنند بلکه لطمات جبران ناپذیری نیز به باور و اعتماد عمومی نسبت به اقدامات خیرخواهانه وارد کرده و سبب می‌شوند همواره موسسات خیریه حمایت از کودکان بی سرپرست ، سالمندان و نیازمندان نزد مردم متهم باشند و اقدامات آنها مورد قبول عموم قرار نگیرد.

توجه به شایعات در خصوص اقدامات موسسات خیریه

در این روزها به واسطه برخی کانال‌ها و شبکه‌های مجازی بازار شایعات داغ است به نحوی که برخی از افراد شایعاتی را در مسیر تخریب بنیادهای خیریه در میان مردم پخش می‌کنند و باعث می‌شوند اتهامات دروغین به بسیاری از این موسسات وارد شود. از همین رو می‌توان گفت توجه به شایعاتی که هیچ سند و مدرکی در آن وجود ندارد سبب می‌شود مسیر خیر در جامعه بسته شود و اعتماد عمومی از میان برود.

فعالیت موسسات فاقد مجوز

بسیاری از موسسات خیریه حمایت از کودکان بی سرپرست ، سالمندان و نیازمندان فاقد مجوز هستند و گاه همین امر سبب می‌شود آنها بدون آن که تخصص لازم را داشته باشند، اقداماتی نادرست انجام داده و مبالغ دریافتی از مردم را حیف و میل کنند. از طرف دیگر به دلیل آن که حساب‌های مالی این موسسات خیریه شفاف نیست، مردم نیز به آنها اعتماد نکرده و همین امر سبب می‌شود کلیه خیریه‌های فعال زیر سوال بروند و فعالیتشان تحت تاثیر افراد و خیریه‌های فاقد مجوز قرار گیرد.   یکی از مهم‌ترین راه‌های شناخت خیریه دارای مجوز استعلام ثبت این موسسات در سازمان بهزیستی یا وزارت کشور یا قوه قضاییه (سازمان ثبت اسناد و املاک کشور) است . به عنوان مثال موسسه خیریه و ایتام بنی هاشم رضوی با شماره ثبت۱۴۳۷۱ می باشد که می توان با ورود به سایت سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و جستجو شماره ثبت ۱۴۳۷۱از اصالت این خیریه مطلع شد. مانند تصویر زیر:

حامی بچه های کار   در پایان می‌توان پیشنهاد داد افراد حامی کودکان، سالمندان، نیازمندان و... بدون توجه به شایعات و عملکرد نادرست حمایت از کودکان بی سرپرست ، سالمندان، نیازمندان و محرومان قدم بر می‌داشته و خواستی جز رفع تبعیض در جامعه ندارند. Read the full article

[iranwarning]

کلاهبرداران سایبری در کمین فطریه روزه داران مجرمان سایبری با سوء‌استفاده از نیات خیرخواهانه شهروندان و با انجام تبلیغات مختلف در بستر شبکه‌های اجتماعی مبنی بر دریافت نذورات برای یاری رساندن به نیازمندان اقدام به کلاهبرداری می کنند. #پلیس_فتا #کلیک_امن https://www.instagram.com/p/CdBs7FqKC0K/?igshid=NGJjMDIxMWI=

[panahandegi]

توزیع کارت خرید مواد غذایی میان 435 خانواده مهاجر در قیصری ترکیه

توزیع کارت خرید مواد غذایی میان 435 خانواده مهاجر در قیصری ترکیه

توزیع کارت خرید مواد غذایی میان 435 خانواده مهاجر در قیصری ترکیه 🔻انجمن همبستگی و همدردی با پناهجویان افغان در شهر قیصری ترکیه طی بیانیه‌ای اعلام کرد که با کمک خیرین این شهر برای 435 خانواده مهاجر کارت خرید مواد غذایی تهیه کرده است. 🔹ذاکره حکمت، رئيس انجمن همبستگی و همدردی با پناهجویان افغان با اشاره به فعالیت‌های مختلف خیرخواهانه این انجمن، گفت: «ارزش هر کارت خرید در حدود 400-430 لیر است. به…