#کیخسرو
Explore tagged Tumblr posts
Text
آرایشگاه زنانه نزدیک مینی سیتی : پس کایخسرو پس از آنکه لهوراسپ را به عنوان جانشین خود تعیین کرد و همه چیز را برای عزیمت او ترتیب داد، او را سوار بر اسب خود کرد تا به سوی کوه ها برود. و ببین! با او زال و رستم و گودرز نیز و گوستاهم و گئو و بیزون دلاور و فریبرز پسر کایکو و طوس پهلیوا همراه شدند. اکنون این پهلوانان از دشت حتی تا قله کوه ها به دنبال کیخسرو رفتند، و از سوگواری آنچه در مورد پادشاه خود انجام دادند. رنگ مو : در تلاش برای تغییر هدف او دست برنداشتند. اما کیخسرو در صلح با خود و جهان، به دعای آنها گوش نداد. بنابراین، گروه کوچک با ناراحتی به دنبال پادشاه، که در مسیر او توسط گله ای از قرقاول های شگفت انگیز هدایت می شد، رفتند، تا اینکه به جایی رسیدند که به نظر می رسید راه دورتری وجود نداشت. آرایشگاه زنانه نزدیک مینی سیتی آرایشگاه زنانه نزدیک مینی سیتی : سپس کیخسرو به قهرمانان گفت: «ای پهلوای من، اینجا باید از هم جدا شویم، زیرا تقریباً به چشمه ای رسیده ام که فرشته خدا به من نشان داده است. و از اینجا به بعد وارد راهی می شوم که نه سبزی است و نه آبی. پس به راهی که آمده اید بازگردید، زیرا اینک! ساعت من نزدیک است.» پس زال و رستم و گودرز با کیخسرو خداحافظی کردند و با چشمانی اشک آلود به دشت بازگشتند و ناله کردند. لینک مفید : سالن آرایشگاه زنانه که کسی که بهشت ذهنی بسیار بزرگ و دلی بسیار دلیر به او بخشیده بود، نمی توانست ساعت صبر او را انتظار بکشد. اما افسوس! گئو و توس و بیزون و فریبورز که مایل به بازگشت نبودند روزی دیگر به دنبال شاه رفتند. اما راه آنقدر خشن بود که وقتی غروب فرا میرسید، توانشان خرج میشد. با این حال، کیخسرو آنها را تشویق کرد و به زودی به چشمه آرامش رسیدند. آرایشگاه زنانه نزدیک مینی سیتی : و اینک بار دیگر شاه دستور داد که قهرمانانش او را ترک کنند و گفت: «ای دلاوران! هنگامی که من رفتم به سرعت به راه خود بازگرد و در این مکان معطل مکن، هرچند که باران الماس و مروارید و مشک و کهربا ببارد. زیرا در حال حاضر، طوفان عظیمی از کوهها برخواهد خاست و برف خواهد بارید، که ورقه پیچ در پیچ همه کسانی را که درنگ میکنند ثابت خواهد کرد. پس، ای قهرمانان شجاع من، خداحافظی کنید و فراموش نکنید که به سخنان هشدار دهنده من توجه نکنید.» حالا، به این ترتیب، کیخسرو پا به داخل چشمه گذاشت و بلافاصله ناپدید شد. «و اثری باقی نماند، و نه گودی روی موج؛ همه به دنبال یافتن بودند، اما بیهوده به دنبال یافتن بودند نقطه ای که گور کیخسرو را ثابت کرد!» و افسوس برای قهرمانان شجاع او! زیرا در غم و اندوه و خستگی خود، بی اعتنا خود را در کنار چشمه به خواب فرو بردند. آرایشگاه زنانه نزدیک مینی سیتی : و در حال حاضر، حتی همانطور که پادشاه ناپدید شده پیش بینی کرده بود، باد شدیدی برخاست و برف غلیظ و نرم بارید و خسته هایی را که به خواب رفته بودند بیدار نکرد. مرگبار در کنار استخر استراحت. آری، و خوابشان طولانی بود، چون روزها بعد، زال و رستم به جستجوی گمشدگان رفتند، دیدند که آنها همچنان در خوابند و پوشیده از پتوهای نرم و سفید برف. اما افسوس! درگذشت کایخسرو چنان کامل بود که جسد او را پیدا نکردند. هرچند در جستجوی خود چشمه مرگبار را کشیدند. اما متأسفانه آنها قهرمانان پوشیده از برف را در میان ناله و زاری کل ارتش به دشت بازگرداندند. و چه بسا گریه کنند که گل دلاوران ایران را بدین گونه از بین برد و رژیم کهن را که در کارنامه شجاعت هایش بسیار باشکوه بود، پایان داد. هفت کار اسفندیار یا هفت خان «رستم هفت کار بزرگ داشت. آرایشگاه زنانه نزدیک مینی سیتی : نیرویی شگفت بازوی قوی خود را در ساعت ضروری خطر عصبی کرد. و اینک سویه های افسانه فردوسی اعلام می کنند هفت کار بزرگ اسفندیار.» اکنون از میان تمام قهرمانان ایران، هیچ یک به اندازه اسفندیار شجاع، پسر گشتاسپ شاه، رقیب رستم نبود. پدرش جوان و دلاور و دارای توانایی و قول فراوان، فرماندهی لشکریانش را به او سپرد و به او وعده داد که تاج و تخت ایران را در صورت غلبه بر ارجاسپ شاه اهریمنی که ایرانیان را به زیر یوغ او خواهد برد، فتح کند. اکنون به این ترتیب است که اول از اسفندیار می شنویم. آرایشگاه زنانه نزدیک مینی سیتی : و در ��اقع او کار کوتاهی انجام داد، زیرا مبارزه با دیوها به قدری شدید بود که قهرمانان در خواب چشمان خود را نبستند و به مدت دو بار هفت روز از درگیری دست برنداشتند، اما در نهایت این کار را انجام دادند. دلاوری و اقتدار اسفندیار چیره شد و ارجاسپ در برابر جوانان دلاور و رزمندگان دلاورش مجبور به فرار شد. پس اسندیار پس از کسب این پیروزی باشکوه، شادمانه نزد پدر بازگشت و آرزوی برکت او را داشت. اما گشتاسپ گفت: «ای پسر دلیر من، به راستی
که اعمال تو با شکوه بوده است، اما قبل از اینکه بر تخت پدرت سوار شوی، باید تو را دوباره بفرستم تا همه جهان را به زردشت پیغمبر اعظم ببری، زیرا سلطنت تو چنین خواهد بود. مبارک." پس دوباره اسفندیار به عنوان جنگجو-صلیبی جلو رفت و دید! او نه تنها در تمام ولایات ایران، بلکه حتی به سرزمین های خارجی سفر کرد. آرایشگاه زنانه نزدیک مینی سیتی : و او آنقدر موفق بود که - هرجا که رفت او را پذیرفتند با خوش آمدگویی، همه جهان باور کردند، و همه با احساسات سپاسگزارانه گرفت کتاب زنداوستای مقدس، با افتخار عبادت جدید خود را اعلام می کنند، عبادت اسفندیار.» و اکنون که جهان را به زردوشت برده بود، صلیبی جوان دوباره نزد پدرش بازگشت. اما افسوس! کسی که از اسفندیار به خاطر دلاوری ها و پیروزی هایش متنفر بود. توانست ذهن گشتاسپ را بر پسرش مسموم کند و به او بگوید که اسفندیار با جاه طلبی قصد سرنگونی پدرش را دارد. پس چنین شد که وقتی قهرمان به حضور پدرش حاضر شد، گشتاسپ به او سلام نکرد، بلکه رو به درباریان خود کرد و گفت: «ای بزرگان ایران! فکر میکنی با پسری که در زمان حیات پدرش اقتدار او را غصب میکند و در مرگ او فکر میکند. آرایشگاه زنانه نزدیک مینی سیتی : چه باید کرد؟» آنگاه اشراف یکپارچه پاسخ دادند و گفتند: ای پروردگار عالم! «چنین پسری یا باید باشد شکسته روی درخت جنایتکار، یا در زندان با زنجیر، در حالی که زندگی شیطانی او باقی می ماند، دیگر خودت، پادشاهی تو، همه تحت تأثیر هیجان او ویران خواهد شد. افسوس! چون گشتاسپ سخنان بزرگان خود را شنید، به سرعت او را به سوی نگهبانان خود برگرداند و گفت: «به راستی که اسفندیار چنین پسری است.
0 notes
Text
‼️#کلیپ_مزدوران #تهران شماره ۱۷ (قیام ۱۴۰۱)
‼️#کلیپ_مزدوران #تهران شماره ۱۷ (قیام ۱۴۰۱)۱. سینا گنجی۲. دانیال چهاردوری۳. اکبر کاهه۴. کیخسرو کیاشکوریان۵. امیر کیا شمشکی۶. حسن پیغامی۷. پیمان فتحی۸. محمد منصوری۹. مهدی غنی آبادی۱۰. مسلم رمضانی۱۱. محمد بهاروند۱۲. محمد مهدی محمدی۱۳. جواد قربانی۱۴. حامد خداوردی۱۵. علی خدا رحمی۱۶. محسن دودانگه۱۷. مهدی غنی آبادی۱۸. احمد غرات۱۹. هادی سادس۲۰. امیر رضا شکوری۲۱. مهدی شهبازی۲۲. محمد رضا رستم جو۲۳. محمد…
View On WordPress
0 notes
Photo
ایرانیان بر این باور بودند که انسان در پانزدهسالگی بالغ میشود و گویا زرتشت نیز در همین سن به جَرگه روحانیان پیوست. وی سالها در طلب حقیقت بود و سرودههایش نشان میدهند که شاهد آن بوده است که چگونه دستههای جنگجویان یا همان دیوپرستان با اَعمال خشونتبار به جوامع صلحجو میتاختند تا چپاول و کشتار کنند و گلّههای آنان را به یغما برند. زرتشت که از ناتوانی مادی خود آگاهی داشت سخت آرزومند عدالت شده بود و آرزومند قانون اخلاقی اهورهها که برای نیرومند و ناتوان به یکسان حکمفرما باشد به طوری که با آن، نظم و آسایش برقرار شود و همگان بتوانند در آشتی و آرامش زندگانی خوشی را پی گیرند. بر پایه سنت، زرتشت در سی سالگی یعنی در هنگام کمال خردمندی بود که وحی را دریافت کرد. او که در اجتماع مردمان برای برگزاری جشنی بهاری حاضر شده بود، بامدادان به سوی رودخانهای رفت تا برای مراسم تهیهٔ «هوم» [=گونهای گیاه مقدس برای زرتشتیان] آب بیاورد. وی به درون رود رفت تا از وسط آن آب بردارد و آنگاه که به کنار آب بازگشت – زمانی که در طراوت بامداد بهاری در حال بیرون آمدن از عنصری تطهیرکننده بود و خود نیز در حالتِ تطهیری آیینی قرار داشت – به شهود نائل آمد. وی در کرانه رود، موجودی نورانی دید که خود را «وُهومَنه» (اندیشهٔ نیک) معرفی کرد. وهومنه وی را به پیشگاه اهورهمزدا و پنج شخصیت نورانی دیگر برد که در نزد آنان وی به سبب بسیاری نور ایشان سایه خویش را بر زمین ندید؛ و آنگاه از این هفتگانه، رسالتش را دریافت کرد... برای روحانی ایرانی، زناشویی امری لازم بود تا بتواند وظیفهاش را کامل انجام دهد. زرتشت نیز سه بار ازدواج کرد. دو زن نخست وی که نامشان جایی ذکر نشده است برایش سه پسر و سه دختر زادند. زناشویی کوچکترین دخترش، پوروچیستا در گاهان (اوستا، یسنا، ۵۳) وصف شده است. شوی پوروچیستا – جاماسپ – که به سبب داناییاش نزد زردشتیان زبانزد است، مشاور اعظم ویشتاسپ بود. در گاهان وی همراه خویشاوندش موسوم به فرَشُوشتره، تصویر میشود. خود زرتشت هم دختر فرشوشتره به نام هووی را به عنوان زن سومش اختیار کرد ولی این زناشویی فرزندی به بار نیاورد. #زردشتیان_باورها_و_آداب_دینی_آنها #مری_بویس #انتشارات_ققنوس چاپ ۱۶، ۱۴۰۰، ص۴۳ و ۵۶. 📸 نگاره: آتشکده آدریان تهران (ساختهٔ ۱۲۹۶ ه.ش) و ما در خیابان سی تیر. در این خیابان کلیسا و کنیسه و مسجد نیز قرار دارد. این آتشکده به کوشش ارباب کیخسرو نماینده وقت مجلس شورای ملی و بهویژه با مساعدت پارسیان هندوستان در زمان احمدشاه قاجار ساخته شده است. ۸ / #فروردین / ۱۴۰۲ (در آتشکده آدریان) https://www.instagram.com/p/CqTs8Whj_HA/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
#سلجوقیان مانند چنگیزخان نبودند که «بیایند و بچاپند و بروند» آنها آمده بودند که «بمانند و حکومت کنند» و میدانستند که برای ماندن در ایران راه دیگری جز همراهی با مردم بومی نیست. اما این انطباق فراتر از حکمرانی رفت! . غزنویان و سلجوقیان، مانند #سامانیان دیوان کشور را تماما به ایرانیان سپردند و در ترویج فرهنگ ایرانی کوشش بسیار نمودند. وزرای کاردانی مانند #نظام_الملک_طوسی، شعرائی مانند #فردوسی، #خیام، #نظامی و #خاقانی، مشاهیری مانند #ابوریحان_بیرونی، #فخر_رازی و #امام_محمد_غزالی در دوره #غزنویان و سلجوقیان بود که برخاستند. #ملکشاه_سلجوقی، خود به #فارسی شعر میگفت. #آلب_ارسلان خود را شاهنشاه ایران زمین می نامید. سلاطین سلجوقی نام هایی همچون #کیقباد و #کیخسرو داشتند . و اکنون؛ کشور نوبنیاد #ترکیه، خود را میراث دار سلجوقیان مینامد و در مقام جعل میکوشد! زیرا بسیاری از مردم ناآگاه به تاریخ ایران بواسطه اینکه آنزمان آنها مهاجران تازه ظهور یافته بودند، سلجوقیان را ایرانی نمی دانند و حکومت نیز بواسطه اینکه سلاطین سلجوقی از محافظان و موافقان خلیفه اهل سنت #بغداد بود، آنها را ایرانی معرفی نمیکنند https://www.instagram.com/p/CRuUVnzM_Fo/?utm_medium=tumblr
#سلجوقیان#سامانیان#نظام_الملک_طوسی#فردوسی#خیام#نظامی#خاقانی#ابوریحان_بیرونی#فخر_رازی#امام_محمد_غزالی#غزنویان#ملکشاه_سلجوقی#فارسی#آلب_ارسلان#کیقباد#کیخسرو#ترکیه#بغداد
0 notes
Photo
تصاوير فوق العاده از #آتشگاه_آذرگشنسب در #تخت_سلیمان كه مهمترین آتشگاه ساسانی متعلق به شاهان و لشگریان بوده است، و شاهان ساسانی برای زیارت این محل با پای پیاده از #تیسفون به این مکان می آمدند آذرگشنسب به معنی آتش اسب نر يا آتش جهنده است و بر پایه افسانههای ایرانی دلیل نام گذاری این است که #کیخسرو به هنگام گشودن “بهمن دژ” با تاریکی شب در وسط روز که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند، روبرو شد، آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر نامیده شد. 👌👌👌☝️☝️☝️👍👍👍 (at Tehran, Iran) https://www.instagram.com/p/B03fYU8lXYc/?igshid=1box2x6f90bf6
0 notes
Text
پیشنهاد انتخاب اسم و نام مناسب برای شرکت
اسم شرکت
انتخاب اسم شرکت یکی از مهمترین مراحل در تاسیس یک کسب و کار است، نام انتخابی نقش بسیار مهمی در تجارت خواهد داشت. مخصوصا که امروزه به دلیل زیاد شدن شرکت ها انتخاب اسم شرکت مناسب برای آنها بیش از پیش سخت شده و پر از نکات ریز و درشتی است که می تواند در انتخابمان، تأثیر گذار باشد. یک نام خوب باید منحصر بفرد بوده و به آسانی به خاطر سپرده شود و موجب سودآوری در آینده شود.
نمونه نام های مناسب جهت ثبت اسم شرکت
• در انتخاب نام برای شرکت موارد ذیل را در نظر داشته باشید : - دارای ریشه فارسی باشد. - لاتین نباشد. - با شئونات انقلاب اسلامی ایران منافات نداشته باشد. - تکراری نباشد. - اسم شرکت باید دارای نام خاص باشد. - از اعداد به صورت ریاضی در آن استفاده نشود، بلکه به صورت حروف نوشته شود. - از عناوین ایثارگران و شاهد و امثالهم که انحصاراً تحت نظارت سازمان محترم بنیاد شهید و امورایثارگران می باشد، استفاده نشود. - ازعنوان های شعرا، دانشمندان و کاشفان درعصر حاضر استفاده نشود. - عدم استفاده ازحروف اول چند کلمه به عنوان اسم مخفف و یا ترکیبی از چند حرف. - عدم استفاده از حرف اول بعضی از کلمات مثل : پی وی سی و... در اسم شرکت • در ادامه راهمای انتخاب اسم شرکت به برخی از نام های اصیل ��یرانی جهت انتخاب برای ثبت شرکت، اشاره ای خواهیم داشت : پیشنهاد انتخاب نام مناسب و اسم شرکت - اسم شرکت با حرف الف - اسم شرکت با حرف ب - اسم شرکت با حرف پ - اسم شرکت با حرف ت - اسم شرکت با حرف ج ، چ ، خ - اسم شرکت با حرف د - اسم شرکت با حرف ر - اسم شرکت با حرف ز - اسم شرکت با حرف س اسم شرکت با حرف ( الف ) ناممفهومناممفهوم آبادانخرم و باصفاآذرمهرنام موبدی است در زمان کواد آبتیننام پدر فریدون پادشاه پیشدادیآذرنوشدر اوستا به دوستدار فرهنگ آبدوسنام یکی از درباریان ادوان سوم اشکانیآذینزیور،نام فرمانده لشکر بابک خرمدین آبستااوستاآراستینام عموی اشو زرتشت و پدر میدیوماه آتروپاتنام والی آتروپاتن ( آذر آبادگان)آرتمیسنام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه آتریننام پسر اوپدرم در زمان داریوش یزرگآرتیننام هفتمین پادشاه ماد آتشفروغ و روشناییآرشپهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی آخیشجنماد،عنصرآرمانآرزو، خواسته آدُرآذر، آتشآرمینآرمش،آسودگی آدُربادنام موبد موبدان دوران شاپور * موبد : روحانی دین زرتشتی. دانشمند. مشاور. روایت کنندهآریااصیل و آزاد، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش آذر بُرزیننام موبدی بودهآریامننام فرمانده ناوگان خشایار شاه آذر آییننام پسر آذر ساسانآریامنشنام پسر داریوش آذز افروزنام پسر مهرنوش پسر اسفندیارآریامهردارنده مهر ایران آذر بادنام موبد موبدان روزگار شاپور دومآرتابازاز نام های برگزیده آذربُدنام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساندآریوبَرزَندلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم آذربودموبدی در زمان یزدگردآزادنام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده آذرپَژوهپسر آذر آیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش آزاد منشراد، جوانمرد،دارنده خوی آزادگی آذرپناهنام یکی از ساتراپ آذر آبادگانآزادمهراز نام های برگزیده آذرخشصاعقه،برقآژمانبی زمان آ��رفردر اوستا به دارنده فر آذرآسانام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده آذرکیواناز موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظآستیاکنام چهارمین و آخرین پادشاه ماد آونگآویخته، نگهدارندهاَرشَننام برادر کاووس آویزآویختن، نگهداریاروتَدنرفرمان گذار. نام پسر پسرمیانی اشوزرتشت آیریکنام نیای یازدهم اشوزرتشتاروَندشریف_ نجیب. نام پدر لهراسب اُبدَهبی آغازاَزیرنگاه پسین اَببیشبی رنجاسپاددارنده سپاه نیرومند اپرنگنام پسر ساماسپنتماننام خانونادگی و یکی از نیاکان اشوزرتشت اَپروَنددارنده بلندی و شکوه یا فرهمنداسپهبُدنام پدربزرگ خسرو انوشیروان اَپروَیژپیروزمند و شکست ناپذیراسفندیارنام پسر کی گشتاسب کیانی و برادر پشوتن اَپیوهنام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانیاشاراستی، درستی، راه خوشبختی اَترسدلیر، بی ترساشادادداده پاکی و پارسایی اَرتانراستگو. نام پسر ویشتاسباشتادراستی ارجارزنده. نام یکی از نیاکان اشوزرتشتاشکاننام سومین نیای پاکر ارجاسباوستایی آن یعنی دارای اسبان پر ارزشاشهنگاه سپیده دم، آغاز روشنایی ارجمندبا ارزشاَشودادنام برادر هوشنگ پیشدادی اردنام سیزدهمین پادشاه اشکانیاشوفَرَوَهَرپاکروان اردشیرنام پادشاه هخامنشی و ساسانیشومنشپاک منش اردلاناز واژه ارد ایرانی استافروغروشنایی و فروغ. از مفسرات اوستا در زمان ساسانیان اردواندر اوستا، پشتیبان راستی و درستی است.ارژنگنام سالار مازندران افشیننام سردار ایرانیارشاراست و درست اقاقیادرختی با گل های سپیدارشاسبدارنده اسب های نر اَگومانبی گماناَرشامپسر عموی داریوش بزرگ البرزکوه بلند.نام پهلوانی استاَرشاننام نیای داریوش بزرگ الوندتوانا و تیز پاارشکنام نخستین پادشاه اشکانی ایدوناین چنین، اینگونهایران پناهاز نام های برگزیده امیدوارنام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیارایرانشاهنام یکی از بزرگان ایران امیدنام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دینکرداندریمانکسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است ایرانپوراز نام های برگزیدهایرانمهرروشنایی ایران اَنوشبی مرگ. جاویدانایرجیاری دهنده آریایی ها انوشیروانپاکروان، پادشاه ساسانیایزدستایش و ستودن اهنَوَدرهبری و فرمانداری.نخستین بخش از سروده گات هاایزدیاریاور ستودنی ایسَدواستَرخواستار کشتزار و آباد کننده، بزرگترین پسراهوراهستی بخش، خداوند اوتانانام یکی از یاران داریوشاَوَخششیابخشاینده اَوَرداداز سرداران کورش بزرگاَوَرکامنام پسر داریوش هخامنشی اَورمزدیارخدایار، یاور اهورااُورنگتخت پادشاهی. نام فرستاده پادشاه کشمیر به یمن اوژنزننده و شکست دهنده دشمناوسدر اوستا به چم دارنده چشمه ها اوستادانش، کتاب دینیاوستانَهنام سردار سغد در زمان هخامنشی اوشَهبامداد و سپیده در اوشهین گاهاوشیدرپروراننده قانون مقَدس اسم شرکت با حرف ( ب ) ناممفهومناممفهوم بابکنام پسر ساسان در زمان اشکانیانباتیسنام دژبان غزه در هنگام داریوش سوم بادرامکشاورزباربُدنام نوازنده و رامشگر نامهی زمان خسرو پرویز بامدادنام پدر مزدکبامشادنام نوازنده. نامی در روزگار ساسانیان بامگاههنگام بامدادبایگاننگهدارنده بخت آفریننام پدر هیربد شهریاربَختیاراز فرزندان رستم در رزگار خسرو پرویز بَخشااز نام های روزگار هخامنشیانبَدخشانلعل بیژننام پسر گیوبدرهبهره. نام یکی از سرداران خشایار شاه بَرازمانبلند اندیشه بَردیانام پسر کوچک کورش بُرزوبلند بالا. نام پسر سهراببُرزویهنام رئیس پزشکان شاهی در روزگار خسرو بَرسامنام یکی از سرداران یزدگرد ساسانیبَرَسمشاخه های گیاهی بَرِشنومپاک و تمیزبَرمکنام وزیر شیروی ساسانی بُزرگمهرنام مهین دستور انوشیروان دادگربَگادادنام یکی از سرداران ایرانی روزگار هخامنشی بَگاشنام یکی از سرداران هخامنشیبلاشنام نوزدهمین پادشاه ساسانی بُنداردارنده اصل و بنیادبُنشادشاد بنیاد بَهاونددر اوستا به چم و هوونت دارنده نیکی بِهرادنیکی بخش بهرامفتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامهبَهرامشاهنام یکی از دانشمندان و عارفان زرتشتی بِهروزروزگار نیک و خوشبِهزادنام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور بِهمرداز نام های برگزیدهبهمننیک منش. نام پسر اسفندیار بهنامنیک نامبوباردارنده زمین. نام کشاورزی در زمان خشایار بوجهرهایی یافته. نام یکی از بزرگان هخامنشیبوخشارستگار اسم شرکت با حرف ( پ ) ناممفهومناممفهوم پارساپرهیزکارپرهاماز نام های برگزیده پاکدیندین درست، دین پاکپاکروانپاک باطن،نیک نفس پاکزادپاک نژاد،نجیبپاکمهراز نام های برگزیده پالیزکشتزارپَتَه ماتیدادگستر پدرامنام نبیره سام.درود، شادباشپرچمدرفش پَرَنگنام پسر سامپیمانمهر،عهد پَریبُرزبلند بالا،نام پسرکیکاووسپیروزپادشاه ساسانی پژماناز نام های برگزیدهپیشدادنخستین قانون گذار ،بنیانگذارعدل و دادگری پشوتَنپیشکش کننده تن یا فداکارپوریانام یکی ازپهلوانان ایران پولادنام پسر آزادمرد پسر رستمپویاجوینده پویانپوییدنپیروزگرپیروز،کامیاب پیلتَنپهلوانی بوده از فرزندان رستم زالپاساکنام برادر زاده داریوش بزرگ پوروشسبدارنده اسبان زیاد پدر اشوزرتشتپَشَنگنام برادر زاده فریدون پیشدادی پژدونام نیای اشوزرتشت، بهرام پژدو از چکتمه سرایان نامی زرتشتیپرویزشکسن ناپذیرو پیروزمند.کنیه خسرو دوم ساسانی اسم شرکت با حرف ( ت ) ناممفهومناممفهوم تاژبرادر هوشنگ پیشدادیتخشاکوشنده تَسوواحد زمانتکاپوجستجو تَنسِرنام موبد موبدان روزگار اردشیر بابکانتَهماسبازبزرگان ملک دارا پادشاه ایران تَهمتَنبزرگ پیکرتهمورسدلیر و پهلوان. نام دومین پادشاه پیشدادی توانانیرومند، زورمندتورنام پسر شاه فریدون تورجدلیر و پهلوانتوسنام پسر نوذر یکی از پهلوانان نامی ایران تیردادبخشنده تیر.نام دومین پادشاه اشکانیانتیسنام درختی است تیگراننام یکی از سرداران خشایار شاه اسم شرکت با حرف ( ج ، چ ، خ ) ناممفهومناممفهوم جان پرورنشاط انگیزجاناندلیر و زیبا جاویدنام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسانجممخفف جمشید جمشیداز پادشاهان پیشدادیجهانگیرنام پسر رستم زال پهلوان نامی ایران چالشبا ناز و غرورچالیکاز بازی های کودکان چلیپاگردونه مهرچوگانابزار بازی قدیمی چینوَدچگونه زیستنخدابخشاز نام های برگزیده خداداداز نام های برگزیدهخدایاراز نام ها برگزیده خدیوبلند جایگاه،سرورخردمندنام یکی از پیروان دستور آذر کیوان خرمشادمان، خوشخسرونیک آواز. نام پادشاه ساسانی خشاشهاز سرداران ایرانی در دوره گشتاسبخشایارشاه دلیر و مردمنش خشنودشاد، شادمان، خوشحالخورسندراضی خوش منشنیک نهادخوشنامدرستکار،نیکنام خُونیرِتنام یکی از هفت کشور زمین اسم شرکت با حرف ( د ) ناممفهومناممفهوم داتَهدادگری،قانوندادمهراز نام های برگزیده داداردادگر،عادلدادناماز نام های برگزیده دادباننگهبان قانوندادوَردادگر،عادل دادبهقانون خوبدارادارنده،نام نهمین پادشاه کیانی دادپویهاز شاگردان موبد کیخسرو پور آذرکیواندارابنام پسر بهمن،هشتمین پادشاه دادجوجوینده عدل و دادداریوشنام سومین شاهنشاه هخامنشی دادخواهخواستار عدل و داددادرسداد رسنده داژوسوخته، داغدادفراز نام های برگزیده داناهوشیار، آگاهداور نام موبدی است دیهیمکلاه پادشاهیدَریز نام داماد داریوش بزرگ دَسَمفرمانده ده تن سربازدلاوردلیر،قهرمان دماوندنام سرداری در زمان ساسانیاندهناداز نام های برگزیده دینشاهیاور و سرور دیندین یاریاری دهنده دین اسم شرکت با حرف ( ر ) ناممفهومناممفهوم راتینبخشنده. یکی از سرداران ادشیر دومرشنننام یکی از مفسران اوستا رادبخشندهرَشنَوایزد دادگری و آزمایش رادمانسخاوتمند. نام سپهدار خسرو پرویزرشنوادنام سپهدار همای بهمن رادمهرمهربخش. نام سردار داریوش سومرَنگوشتَرنام برادر بزرگ اشوزرتشت رادینبخشندگیرهاآزاد رازقیگل سپید، گونه ای انگوررُهامنام یکی از پهلوانان ایرانی، پسر گودرز رامتیننام چنگ نواز نامی خسرو پرویزرهیآزاد، رها رامیارکسی که ایزدرام (شادمانی) یاور اوستروزبِهنام وزیر بهرام گور رامیننام یکی از فرزندان کیخسروروشاکنام یکی از سرداران ایرانی در جنگ اسکندر رپیتونگاه نیمروزیروشنتابان، درخشان رَتوشتَرنام برادر بزرگ اشوزرتشترویین تننام دیگر اسفندیار پسر گشتاسب کیانی ر��توناک دارای بزرگی و سروری یکی از بزرگان هخامنشیریوندهمیوه ریواس رَخشانتابان،از سرداران داریوشرَزینواژه پهلوی به چم زورمند رَسامنام پیکارنگار بهرام گوررستمبالش و روینده. پسر زال پهلوان نامی ایران اسم شرکت با حرف ( ز ) ناممفهومناممفهوم زاداننام پدر شهریار از زرتشتیان کازرونزالسالمند،نام پدر رستم زامیادنگهبان زمینزرواننام خوانسار انوشیروان ساسانی زَریردارنده جوشن زرینزَمنام یکی از پسران غباد ساسانی زنگهاز پهلوانان ایرانی در دوره کاووس شاه کیانیزَهیرنام یکی از سرداران کیخسرو کیانی زَوارهپهلوانی ایرانی. نام پسر زال و برادر رستمزوپیریکی از همدستان داریوش بزرگ در جنگ بابل زیگراه ستاره شناسی اسم شرکت با حرف ( س ) ناممفهومناممفهوم ساساننام پدر بزرگ ادشیرسُرخابنام پنجمین پادشاه باوندی سالارپدر زال، پسر نریمانسُروشگوش دادن به صدای وجدان و فرمانبردار سامبهدینی از خاندان گرشاسبسزاوارشایسته ساماننام بزرگ زاده بلخسَلمنام یکی از سه پسران فریدون پیشدادی سَپرَنگنام پسر سامسهرابتابش سرخ. نام پسر زال سِپنتامقدس، ورجاوندسورندلیر وپهلوان، توانا سپندورجاوند و مقدس. اسفندسوشیانتبرگزیده دینی سِپهرآسمانسیامکنام پسر کیومرث در شاهنامه سپهردادداده یا آفریده آسمانسیاوخشسیاوش، پسر کیکاووس سپیداردرخت بلند و راستسیاوشنام پسر کیکاووس ستایشخوب گفتنسروشنام کورش به پیکره دیگر ستُرگقوی هیکل، نیرومندسینایکی از نخستین پیروان اشوزرتشت سرافرازسربلند، با افتخارسُرایشسرودن مشتریان ثبت نیک میتوانند از پیشنهاد اسم شرکت توسط مشاورین سامانه استفاده نمایند.
Read the full article
#اسامیشرکتهایثبتشده#استعلاماسمشرکت#اسمبرایشرکت#اسم_شرکت#انتخاباسمشرکت#ثبت_شرکت#شرکتهایثبتشده#قوانینثبتشرکتها#نامشرکت#ناممناسبشرکت
1 note
·
View note
Text
تصویر یکی از قدیمیترین نسخۀ خطی اوستا (=یسنا K5) در کتابخانۀ سلطنتی کوپنهاگ، که بگفتۀ گلدنر (Geldner) در سال ١٣۲٣م. بدست «مهربان کیخسرو» نوشته شده است. این صفحه از دستنویس که آغاز فقرۀ ۱۹ است را بهمراه فقرۀ ۲۰ و ۲۱ به «بغانیشت» نامزد کردهاند. #اوستا #بغان_یشت #یسنا #مزدیسنا https://t.co/LBudACKfLd
تصویر یکی از قدیمیترین نسخۀ خطی اوستا (=یسنا K5) در کتابخانۀ سلطنتی کوپنهاگ، که بگفتۀ گلدنر (Geldner) در سال ١٣۲٣م. بدست «مهربان کیخسرو» نوشته شده است. این صفحه از دستنویس که آغاز فقرۀ ۱۹ است را بهمراه فقرۀ ۲۰ و ۲۱ به «بغانیشت» نامزد کردهاند. #اوستا #بغان_یشت #یسنا #مزدیسنا https://t.co/LBudACKfLd
— نشریۀ ایرانشناسی (@iranologyscty) Jul 21, 2022
from Twitter https://twitter.com/iranologyscty July 21, 2022 at 11:59PM via IFTTT
0 notes
Photo
تی دارم که گِرد گل ز سُنبل سایهبان دارد بهارِ عارضش خطّی به خونِ ارغوان دارد غبارِ خط بپوشانید خورشیدِ رُخَش یا رب بقایِ جاودانش ده، که حُسنِ جاودان دارد چو عاشق میشدم گفتم که بُردم گوهرِ مقصود ندانستم که این دریا چه موجِ خونفشان دارد ز چشمت جان نشاید بُرد کز هر سو که میبینم کمین از گوشهای کردهست و تیر اندر کمان دارد چو دامِ طُرِّه افشاند ز گَردِ خاطرِ عشاق به غَمّازِ صبا گوید که راِزِ ما نهان دارد بیفشان جرعهای بر خاک و حالِ اهلِ دل بشنو که از جمشید و کیخسرو، فراوان داستان دارد چو در رویت بخندد گُل، مشو در دامَش ای بلبل که بر گُل اعتمادی نیست، گر حُسنِ جهان دارد خدا را، دادِ من بِسْتان از او ای شَحنهٔ مجلس که می با دیگری خوردهست و با من سر گِران دارد به فِتراک ار همیبندی خدا را زود صیدم کن که آفتهاست در تأخیر و طالب را زیان دارد ز سروِ قَدِّ دلجویت مکن محروم چشمم را بدین سرچشمهاش بِنْشان که خوش آبی روان دارد ز خوفِ هجرم ایمن کن اگر امّیدِ آن داری که از چشمِ بداندیشان خدایت در امان دارد چه عذرِ بختِ خود گویم؟ که آن عیّار شهرآشوب به تلخی کُشت حافظ را و شِکَّر در دهان دارد #طبیعت #کوهستان #شعر_ناب #ترانه #آهنگ #موسیقی #شعر #عاشقانه_زیستن #بومگردی #زندگی #شادی #عشق #مادر_زمین 🌱 #از_خودمان_آغاز_کنیم #ساده_زیستی #گردشگری #بومگردی #حس_خوب #حال_خوب #محسن_موسوی_زاده #پدر_اوریگامی_ایران #ایده_پرداز #طراح #عکاس #طبیعت #تسهیلگر سپاس از شما (at Mashhad مشهـد) https://www.instagram.com/p/CcOItAnrfU8/?igshid=NGJjMDIxMWI=
#طبیعت#کوهستان#شعر_ناب#ترانه#آهنگ#موسیقی#شعر#عاشقانه_زیستن#بومگردی#زندگی#شادی#عشق#مادر_زمین#از_خودمان_آغاز_کنیم#ساده_زیستی#گردشگری#ح��_خوب#حال_خوب#محسن_موسوی_زاده#پدر_اوریگامی_ایران#ایده_پرداز#طراح#عکاس#تسهیلگر
0 notes
Photo
سرود #کوروش_و_تومیریس آنگاه که نامی نه ز روم و نه ز چین بود آنگاه که بی شاه، بسی جای زمین بود در شوش، شهی شش جهت اش زیر نگین بود از فَرَّه ِ او خاک چو فردوس ِ بَرین بود نامش بُد کوروش آن کیخسرو ایران از سوی پدر، پارسی از خِطّه ی عیلام شَهدُختر ِ مادَش ز نکوبختی ِ او مام از پارت سواران زده در لشکر ِ او گام دشمن شده چون موش چو بشنیدی ازو نام از وصفِ بزرگیش شده خسته دبیران خوارزم و خراسان ز فَرَهمندی ِ او شاد هم زابل و هم کابل و هم لودیه و ماد هم بابِل و عیلام ز تدبیر ِ وی آباد زندانی و هم برده ز منشور ِ وی آزاد از حکمت و رادیش شگفت آمده پیران در چامه بکردند قیاسش به فریدون در جنگ به رستم که به اَمرَش شده گردون بر تخت به کیخسرو ِ خوشروی ِ همایون شَهدختر ِ فرعون بَرو عاشق و مجنون هم دختر و خاتون، ز ایران و اَنیران زان جمله زنی بود که تومْریس بُدَش نام از تیره ی ایرانی ِ ماساگت ِ خوشنام زیبا صنمی لیک ندادی به کسی کام پس نَقش ِ رُخَش را بفِرستاد به پیغام: "زی بانوی گرگان بخُرام ای شهِ شیران" کوروش چو نگه کرد بشد محو ِ جمالش بِگْزید به دندان لبش از آن خط و خالش آمد به دلش لیک غم ِ مرگ ِ هِمالش شهبانوی ایران که نَبُد کس به کمالش پس گفت: "تو را شاید شویی ز امیران" تومْریس چو بشنید دلش گشت پر افگار/بر مرز شبیخون زد و شد جمله تبهکار کوروش بفِرستاد به جنگش یک سردار کَش چهره چو کوروش بُد و چون شیر به پیکار پس خیمه ی تومْریس بکردی همه ویران تومریس چو یکجا سپه و اسپ و کُلَه باخت با قاطری از راهِ نهانی سوی چین تاخت وز کینه و غم نَقل ِ دروغینی را ساخت کز کوروش، تومْریس به پیکار سَر انداخت وز لشکر ِ ایران بگِرفتی بَس اسیران کوروش چو شنید این سخن از دانش و فرهنگ چندی به تعمّق شد و بر ریش بزد چنگ خندید و بگفتا که نباید شد دلتنگ بر مرد نه ننگ است که جان دادن در جنگ فخر است چنین مرگ به آیین دلیران * این سرود، پاسخی به فیلم تومیریس/تومریس، و آمیزه ای از روایت های گوناگون درباره ی کوروش و تومریس همراه با بهره گیری از خیال شاعرانه است. دی ماه ١۴٠٠ خورشیدی #آرش_فرهادی #فیلم_تومیریس #تومریس #تومیریس #آکان_ساتایف #کوروش_بزرگ #کوروش_و_تومیریس #آنا_تومریس #آنا_تومیریس #ایرانیان_و_ترکان #پان_تورک #پان_ترک #اردوغان #Akan_Satayef #Tomris #Tomiris #Ana_Tomris #Ana_Tomiris #Iranians_and_Turks #Pan_Turks #Erdogan (at Toronto, Ontario) https://www.instagram.com/p/CYHSIncuB-N/?utm_medium=tumblr
#کوروش_و_تومیریس#آرش_فرهادی#فیلم_تومیریس#تومریس#تومیریس#آکان_ساتایف#کوروش_بزرگ#آنا_تومریس#آنا_تومیریس#ایرانیان_و_ترکان#پان_تورک#پان_ترک#اردوغان#akan_satayef#tomris#tomiris#ana_tomris#ana_tomiris#iranians_and_turks#pan_turks#erdogan
0 notes
Photo
💫🪐 ۲۸ اردیبهشت روز بزرگداشت «خیام» این خداوندگارِ دانش و فرزانگی و بزرگپیامبرِ پارسیسُرایی گرامی باد. #خیام همچون فردوسی در چامهها و نوشتههای خود دانسته و آگاهانه یا سراسر پارسی مینوشت و میسرود یا از واژههای بیگانه بسیار کم بهره میبرد. چند نمونه از آنها را بخوانیم: ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود ☘💫 از تن چو برفت جان پاک من و تو خشتی دو نهند بر مغاک من و تو و آنگاه برای خشت گور دگران در کالبدی کشند خاک من و تو ☘💫 یک چند به کودکی به استاد شدیم یک چند به استادی خود شاد شدیم پایان سخن شنو که ما را چه رسید از خاک درآمدیم و بر باد شدیم ☘💫 هم دانهی امید به خرمن ماند هم باغ و سرای بی تو و من ماند سیم و زر خویش از درمی تا به جُوی با دوست بخور، گرنه به دشمن ماند ☘💫 تا چند زنم بهروی دریاها خشت؟ بیزار شدم ز بتپرستان کنشت خیام، که گفت دوزخی خواهد بود؟ که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟ ☘💫 هان کوزهگرا بپای اگر هشیاری تا چند کنی بر گِل مردم خواری انگشت فریدون و کف کیخسرو بر چرخ نهادهای، چه میپنداری؟ ☘💫 ای کاش که جای آرمیدن بودی یا این ره دور را رسیدن بودی کاش از پی صدهزار سال از دل خاک چون سبزه امید بردمیدن بودی ☘💫 زنهار به کس مگو تو این راز نهفت هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت ☘💫 برشی از نوروزنامه: شها، به جشن فروردین، به ماه فروردین آزادی گزین. یزدان و دین کیان سروش آورد تو را دانایی و بینایی به کاردانی و دیر زیو، با خوی هژیر و شادباش بر تخت زرین و انوشه خور به جام جمشید… داد و راستی نگاهدار سرت سبز باد و جوانی چو خوید، اسپت کامگار و پیروز و تیغت روشن و کاری به دشمن و بازت گیرا و خجسته به شکار و کارت راست چون تیر؛ و هم کشوری بگير نو، بر تخت با درم و دينار! پیشت هنری و دانا گرامی و درم خوار و سَرایت آباد و زندگانی بسیار. #روز_خیام فرتور(عکس): تندیس خیام در دانشگاه اوکلاهاما، ساختهی هنرمندانهی #حسین_فخیمی https://www.instagram.com/p/CPAj1G-r7DR/?utm_medium=tumblr
1 note
·
View note
Text
آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه : و او بارگاههای او را به کلی با آتش ویران کرد و پس از آن برگشت. او به ایران بازگشت. آنگاه دل کایخسرو مانند بهشت شاد شد و رستم یک ماه در محضر او ماند و پیوسته به ضیافت و ستایش پرداخت و پس از آن بار دیگر به سیستان بازگشت. «و اکنون به شبنم اکوان میرسیم، رستم بعدی در جنگ چه کسی را کشت.» زیرا نقل شده است. رنگ مو : که روزی اندکی پس از بازگشت رستم به سیستان، در حالی که کیخسرو در باغ زیبای خود پر از گل رز و عیش و نوش بهار نشسته بود و در محاصره قهرمانان خود نشسته بود و از خوشی های ضیافت لذت می برد، اینک چوپانی آمد. به دادگاه خواستار حاضران شد، و چون اجابت شد گفت: «ای پادشاه پادشاهان! آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه : اینک الاغی وحشی در میان اسبان من شکسته میشود و شرارت بزرگی میکند، زیرا درندگی او از نوع شیر یا دیو است. پس یکی از دلاورانت را بفرست تا او را بکشد وگرنه من هلاک شده ام.» حالا شاه خوب میدانست که این الاغ وحشی نیست، بلکه دیو خبیث، اکوان دیو است که این لباس مبدل را بر دوش گرفته بود. لینک مفید : سالن آرایشگاه زنانه و چون میدانست که جز رستم هیچ کس با این ماجرا برابری نمیکند، بلافاصله قاصدی سریع به سیستان فرستاده شد تا او را فراخواند. و مقتدر صدای شاه را اطاعت کرد، زیرا از بی تحرکی خسته شده بود و این نوید یک ماجراجویی هیجان انگیز را می داد. بنابراین در حال حاضر رستم با هدایت چوپانان به راه افتاد، اما تا روز چهارم جستجوی خود با دیوها درگیر شد. آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه : حالا که مشتاق بود این شریر را زنده بگیرد تا او را به عنوان جایزه نزد کایخسرو بفرستد، قهرمان سعی کرد طناب خود را در اطراف او بیندازد. اما ببین! در یک لحظه الاغ وحشی زیر دستش ناپدید شد. پس از آن، رستم میدانست که واقعاً این اکوان دیو است که باید با او سر و کار داشته باشد و باید با قدرتهای جادو مبارزه کند. با این حال او ناامید نشد. و اینک الاغ وحشی دوباره ظاهر شد، رستم با شمشیر بریده او را تعقیب کرد. با این حال، زمانی که او او را از میان می برد، ببینید! سلاح چیزی جز هوای خالی برید، زیرا دوباره دیو زیر دستانش ناپدید شده بود. سپس، قهرمان که از شمشیر خود ناامید شده بود، نیزه و تیر را امتحان کرد، اما باز هم هدفی نداشت، زیرا بارها و بارها شریر با ناپدید شدن از ضربات او در امان ماند. آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه : و افسوس! پس رستم سه شبانه روز با سایه ای جنگید. در نهایت خسته، با تلاش های بی ثمر خود، با این حال، در حال حاضر او از اسب پیاده شد، و راکوش را به نقطه ای سبز در نزدیکی یک چشمه زلال هدایت کرد، او را به چرا کرد، در حالی که خودش به خواب رفت. اما ببین! وقتی دیو دید که رستم خوابیده است. مانند گردبادی به سوی او شتافت و به سرعت زمین را از هر طرف کنده، قطعه زمین و قهرمان را با هم برداشت و آنها را بر سر گذاشت و عمداً با آنها رفت. . اما در این لحظه حساس راکوش که خطر اربابش را دید، با صدای بلند ناله کرد و رستم را بیدار کرد. و ببین! وقتی قهرمان آنچه را که رخ داده بود دید، ترسید که ساعت او فرا رسیده باشد. آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه : اما ناامید نشد. اما دیو که دید اسیر او بیدار است به او گفت: «جنگجو! اکنون دیگر رایگان نیست! به من بگو آرزوی تو چیست آیا تو را در دریا فرو کنم؟ یا تو را در کوهستان رها کنم، کسی نیست که به شما کمک کند؟ آرزویت را به من بگو!» حالا رستم که میدانست دیوها همیشه بر اساس قاعده مخالف عمل میکنند و فهمیده بود. که اگر به دریا بیفتند شانس فرار او بهتر است، سریع به دیو گفت: "ای، مرا در دریای خروشان غوطه ور مکن، ماو یک ماهی برای من خانه نیست. اما مرا بر کوه افکند. آنجا آیا محل اقامت شیر و لانه ببر است. و من برای آنها لقمه غذا خواهم بود گوشت مرا خواهند خورد و خون مرا خواهند نوشیدند. اما استخوان های من برای نشان دادن مکان باقی می ماند جایی که این شکل توسط نژاد گربه سانان خورده شد. آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه : بله، پس از آن چیزی از من باقی خواهد ماند، در حالی که هیچ چیز از دریای خروشان فرار نمی کند!» رستم در مکر خود چنین می گفت و برای او خوب بود که ذهنش در اختراع بسیار با��ور بود. برای اینکه ببین! آکوان دیو شریر که خواسته خاص قهرمان را آموخته بود، به سرعت او را با دستانش بلند کرد و از ارتفاع بلندش با سر به اقیانوس اعماق و خروشان پرت کرد، در جایی که کروکودیل های گرسنه او را می بلعند. و افسوس! به ندرت قهرمان آب را لمس کرده بود، زمانی که یکی از این موجودات وحشتناک به سرعت به سمت او رفت تا او را زنده ببلعد. اما در یک چشم به هم زدن رستم شمشیر خود را بیرون کشید و سر هیولا را جدا کرد. سپس به سرعت دیگری آمد و به همین ترتیب کشته شد و آب به خون سرخ شد.
آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه : و در حالی که قهرمان با دست راست خود با کروکودیل ها می جنگید، با دست چپ خود به سمت ساحل شنا می کرد، و اگرچه مبارزه طولانی و دردناک بود، اما سرانجام، هنگامی که شب فرا رسید، سرانجام موفق شد پای خود را بر روی خشکی بگذارد. . سپس چون از اورمزد سپاسگزاری کرد و به او استراحت داد. به محل کنار چشمه بازگشت. اما اینجا یک شگفتی ناخوشایند در انتظار او بود، زیرا راکوش، اسب او، آنجا نبود. آنگاه ترس بر رستم فرود آمد و مشتاقانه در جستجوی شارژر بی همتای خود س��گردان شد. اما بیهوده، تا اینکه سرانجام به چمنزاری سرسبز آمد و او را در میان اسبهای افراسیاب جاسوسی کرد. آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه : افسوس! در حالی که قهرمان در حال مبارزه با کروکودیل ها و موج های عظیم اقیانوس بود، نگهبانان موفق شده بودند راکوش را به دام بیاندازند. اما وقتی اسب جنگی توانا صدای سوت اربابش را شنید، با خوشحالی ناله کرد و از نگهبانان ترمز کرد و با پایی تند به سمت رستم دوید و بینی خود را به آرامی به شانهاش مالید تا مطمئن شود که واقعاً اوست. آرایشگاه زنانه نزدیک امیریه : اما به محض اینکه قهرمان سوار شد، اسب و سوار یکپارچه به سرعت برای نگهبانان حرکت کردند و به سرعت آنها را پایین انداختند و آنها را فرستادند.
0 notes
Text
کتاب معادلات دیفرانسیل معمولی و کاربرد آنها
پست جدید انتشار یافت https://mthmtcs.ir/product/%d9%85%d8%b9%d8%a7%d8%af%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%af%db%8c%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%b3%db%8c%d9%84-%d9%85%d8%b9%d9%85%d9%88%d9%84%db%8c-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a8%d8%b1%d8%af/
کتاب معادلات دیفرانسیل معمولی و کاربرد آنها
معادلات دیفرانسیل معمولی و کاربرد آنها
در سر آغاز چاپ نخست این کتاب آمده بود. از آزمونهای چندساله تدریس خود در دانشکده علوم دانشگاه تهران سودیی گرفتیم و بر آن شدیم که راه گردآوری کتاب را این چنین بسپاریم.
گفتنی های یکسان را در یکجا فراهم آورده ایم، تا نیروی فکری جویندگان تنها در آنجه می جویند و می خواهند بکار رود. با یاد آوری مثالهای حل شده، قضیه ها را بهتر و بیشتر شکافته ایم.
چون بدیده داشته ایم که خود را از چهارچوب از چهارچوب “تئوری” ویژه به بیرون کشیم تا از یک سو راه را برای یادگیری دیگر رشته ها باز گذارده باشیم. و از سوی دیگر دانش خواهانی که نیازی به بررسی جنبه های نظری م��ادلات دیفرانسیل ندارند. بدون گرفتاری بتوانند دو فصل سوم و چهارم این نوشته را بخوانند و بدانند.
چاپ دوم از کمیابی به نایابی گرایید. و مولفان بر آن شدند که به چاپ سوم این کتاب دست بیازند. و انتشارات منصوری به زیور طبعش آراست و سپاس مولفان را فراهم گردانید.
بیژن شمس و کیخسرو فرج زاده
0 notes
Photo
رئیس سازمان حفظ نباتات ایران در مورد تهدید هجوم ملخهای صحرایی که احتمالا از ابتدای بهمنماه وارد کشور میشوند هشدار داد. کیخسرو چنگلوایی روز جمعه، پنجم دیماه، در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا گفت: «در حال حاضر دهها دسته ملخ صحرایی نابالغ هر دسته با جمعیت ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون عدد از کویت و عربستان در حال حرکت به سوی ایران هستند و تا چند هفته دیگر و از ابتدای بهمنماه وارد کشور میشوند.» آقای چنگلوایی پیشبینی کرد که با توجه به افزایش جمعیت ملخ صحرایی به دلیل بارندگی مناسب در کانون اصلی آن یعنی شاخ آفریقا و شبه جزیره عربستان، در سال جاری سطح مبارزه با این آفت در ایران به بیش از یک میلیون هکتار برسد که بیسابقه است. t.me/hambasstegi — view on Instagram https://ift.tt/3aFRcLN
0 notes
Photo
#بیژن فرزند #گیو جهانپهلوان و #گُستَهم فرزند #گَژدَهم از نامدارترین و وفادار ترین دو یار #شاهنامه #فردوسی اند که هر رفیقباز و داغِ دوست دیدهای را اشک تحسر از دیدگان جاری خواهد ساخت در میانه جنگی ایرانیان از لشکر #توران شکست خورده و درحال عقب نشینی اند که: بدانگه کجا بخت برگشته بود دمان باره ی گستهم، کُشته بود چو بیژن به گستهم نزدیک شد شب آمد همی روز تاریک شد بدو گفت:هییین! برنشین از پسم گرامی تر از تو، نباشد کَسَم . تا اینکه در نبرد سرنوشت سازِ #یازده_رخ "#لهاک و #فرشید" از پهلوانان نامدار توران، حلقه محاصره را شکافته و به توران میگریزند. گستهم از گودرز دستوری می گیرد تا به تنهایی دنبال ایشان شود و کارشان را بسازد. از این رفتن او بیژن آگاه شده و به خشم، نزد نیای خویش، گودرز رفته و می گوید: ای جهانپهلوان نه خوب است که هرکس که فرمان تو را می برد را چنین خیره به کشتن دهی و بگویی که قضای الهی چُنین بود! و به یاری دوست دیرین میشتابد و میگوید: چه کرد است، آن گستهم غم و شادمانیش با من به هم گستهم اما پس برداشتن زخم های بسیار بر لهاک و #فرشیدورد چیره شده و ایشان را شکار می کند اما بخاطر رفتن خون فراوان از زخم هایش، بر کنار چشمه آبی، بی توش و توان بر زمین می افتد و: بپیچید و غلطید بر تیره خاک سراسر همه تن به شمشیر، چاک همی گفت کای روشنِ کردگار پدید آر از آن لشکرِ نامدار به دلسوزگی بیژنِ گیو را وگرنه دلاور یکی نیو را که گر مُرده گر زنده، زین جایگاه بَرَد مَر مرا سوی ایران سپاه تا اینکه: چو گیتی ز خورشید شد روشنا بیامد بدان جایگه بیژنا همی گشت بر گرد آن مرغزار که یابد نشانی زِ گُم بوده یار بیژن، اسپ دوستش را بی لگام و با افسار خونین می بیند و از حال می رود: همی گفت:کای مهربان نیک یار کجایی فگنده بدین مرغزار؟ که پُشتم شکستی و خَستی دلم کنون جان شیرین زِ تن بگسلم دنبال ردپای اسپ را می گیرد و گریان و نالان به گستهم می رسد و گستهم: به بیژن چنین گفت کای نیک خواه مکن خویشتن پیش من بر تباه مرا دردِ تو بدتر از مرگ خویش بنهِ بر سرِ خسته بر ترگ خویش گستهم می گوید:چاره ای ساز تا زنده یا مرده من به ایران سپاه و نزد #کیخسرو برسانی که بدانند من چه کردم و چگونه جان دادم. بیژن به هزار چاره جسد دو سرلشکر توران را با تنِ نیمه جان دوست خود به ایران سپاه و نزد و کیخسرو می رساند و پادشاه، دست آن دو یار موافق را در دستان هم نهاده و می گوید هرکسی را آرزوست که یاری مانند شما در جهان داشته باشد که از هیچ چیزی بیم و هراس نخواهند داشت . https://www.instagram.com/p/COoEuHdHrbc/?igshid=103t9q6iwxim9
0 notes
Text
بازسازی آرامگاه فردوسی
همان طور که گفته شد پیدایش ملی گرایی در ایران اندیشمندان را وادار کرد تا درخواست آرامگاهی شایسته برای حکیم ابوالقاسم فردوسی که سراینده ملی و نگه بان هویت و تاریخ ایران بود از دولت دشاته باشند. عبدالحسین خان سردار معظم اولین کسی بود که تلاش کرد کار ساخت ارامگاه فردوسی را شروع نمایند، وی در سال 1303 نماینده نیشابور بود و در مجلس شورای ملی بودجه ای را بریا ساخت ارامگاه فردوسی درخواست کرد. ملک الشعرای بهار در در ان مجلس ب هعنوان نمایند هتبریز حضور داشتف چندین نوشته را برای نیاز به ساخت ارامگاه نوشت و از رضا خان درخواست کرد که ملی گرایی ایران را با ساخت ارامگاه فردوسی نشان دهد. او در نوشته هیا خود اینگونه سخن به یمان اورد که اگر دولت این کار را انجام ندهد مردم خراسان خود این کگار را انجام خواهند داد، اما باید بگوییم تا اواخر آ ندوره از مجلس هیچ تدبیری برای ساخت آرامگاه انجام نشد؛ تا اینکه در سال 1304 نماینده سبزوار شیخ الرئیس پیشنهاد داد که تمبری به یاد بود از هزاره فردوسی چاپ شود درآمد را بریا ساخت آرامگاه فردوسی خرج نمایند.
احداث ارامگاه را انجمن اثار کلی بر عهده دشات و با افرادی مثل حسن مستوفی، حسن پیرنیا، سید حسن تقی زاده، حسین علا و حسن اسفندیاری آ نرا اداره می کردند. روند ساخت آرامگاه از سال 1305 شروع شد و کیخسرو شاهرخ نمایند هزرتشتیان را مامور نمود که جای دقیق مدفن را بیابد، در آن زمان محل دفن فردوسی در باغی بود که ازآن حاج میرزا محمد علی قائم مقام التولیه بود. در نهیات مدفن وی در سکویی به اندازه 6 متر و بلندی 4/1 کتر شناسایی شد. باغ نامبرد هبه مساحت بیست و سه هزار متر مربع بود که از طرف حاج میرزا برای ساخت آرمگاه هب ر��ا شاه پیشکش شد و از طرف رضا شاه هم هب انجمن هدیه داده شد. علاوه بر ا نحسین ملک زمین هایی را که در اطراف باغ بودند را هب انجمن واگذار کرد و مساحت ا نبه 30 هزار مرت رسید.
هزینه ای که برای ساخت آرامگاه برآورد شده بود 25 هزار تومان بود. انجمن اثار کملی هم با توجه هب پیشنهاد اربا کیخسرو برگه هایی را چاپ نمود تا از طریق ا نبرای کمک مالی یا قرعه کشی بریا ساخت آرامگاه فردوسی فراخوانی همگانی را انجام دهند. اما تا سال 1306 انجمن اثار ملی تنها 3438 تومان را جمع اوری نمود، بنابراین ارباب کیخسرو در ان زمان که مسئول امور اداری ومالی مجلس شورای ملی بود درخواست کرد که 20 هزار تومان از بودجه را به ارامگاه فردوسی اختصاص دهند، در پی ا نمجلس رای موافقت را صارد نمودن اما به شرطی که ارباب کیخسرو خود ناظر هزینه هیا ا نباشد و بنای ارامگاه را تا دو ماه بع داز دریافت بودجه بسازند. هنگامی که می خواهید برای بازدید از این آرامگاه بی نظیر راهی شوید می توانید با وسیله هیا مختلف خود را به این شهر برسانید، اما اگ از تهران قصد مسافرت داردی می توایند با خرید بلیط هواپیما تهران مشهد سفری لذت بخش را برای خود رقم بزنید.
د اوایل کار ارنست امیل هرتسفلد باستان شناس الماین طراحی نقشه ارامگاه را بر عهده دشات که انجمن ان را رد نمود و بع دزا آ نکریم طاهر زاده بهزار طراحی دیگری را انجام داد که آ نرا هم نپذیرفتند، بنابراین در طی مسابقه ای آندره گدار، نیکلای مارکف، هرتسفلد و کریم طاهعر زاده بهزاد طرح هیا خود را ارائه دادند، و در پی آن طرح کریم طاهر زاده بهزاد پذیرفته شد. این طرح ماند ساختمان هیا هخامنشی با سر ستون هیا بلند و سه اشکوبه در بین باغی بود که بع دزا احرا آ نرا متوقف نمودند و طرایح نقشه ای دیگر در دستور کرا قرار گرفت که از اندره گذار فرانوس خواستند طراحی را انجام دهد، طرحی که این معمار ارائه داد بیش از 60 هزار تومان نیاز دشات بنابریان ارباب کیخسرو دوباره از مجلس بودجه ای را خوسات و موفق شد 10 هزار تومان از مجلس بگیرد.
تیمورتاش طرح گدار را تغییر داد و سقف آرامگاه را هرمی ساخت، در روزگارا تیمو تاش سقف هرمی که شنان دهنده معماری مصر بود پذیرفته نشد و سقف ا نرا برداشتند و سقفی پلکاین که طراح ان کریم طاهر زاده بود جیا گذاری شد در نتیجه ساختن این بنا بع داز 8 سال هم زمان با جشن هزاره فردوسی به اتمام رسید، اما بنا زیاد محکم نبود و نشست کرد و احیتاج هب مرمت دشات ک هتعمیر ا نرا به هوشنگ سیحون واگذار کردند و در سال 1347 به پایان رسید. ساختار ارامگاه چهار گشوه می باشد و مساحت ا ن1043 متر مربع هست که از هر طرف دارای پله است. این ساختمن را بر روی سکویی با بلنید 18 متر و به شکل معبی ساخته اند، که ان مکعب را از 7 مکعب کوچک بنا نهاده اند.
حقایقی جالب در مورد بنای آرامگاه فردوسی
بارها توسط پادشاهان مختلف، دستور تخریب آرامگاه فردوسی داده شد اما این بنا همچنان به قوت خود باقیست. برای مثال عبید الله خان ازبک در حمله به خراسان، به خاطر تعصبی که بر ضد شیعیان داشت و حکیم فردوسی شیعه بود، دستور ویرانی آرامگاه فردوسی را داد.
یکی از اشخاصی که توانست قدمی برای آرامگاه فردوسی بردارد، محمد تقی بهار بود که با تحریک حس وطن پرستی رضا شاه از او خواست تا بنای آرامگاه فردوسی را ترمیم کند و با کمک های ملی، یک ساختمان باشکوه در این منطقه بسازد. تیمورتاش هم که یکی از دولت مردان ایرانی در دوره قاجار و پهلوی بود، پیشنهاد بازسازی آرامگاه فردوسی را در مجلس مطرح کرد.
مساحت ۶ هکتاری آرامگاه فردوسی شامل باغ آرامگاه، استخر، یادبود فردوسی، ساختمان اداری، کتابخانه، موزه و آرامگاه شاعر بزرگ مهدی اخوان ثالث است. با این که چند سال پیش مقبره اخوان ثالث با ویرانی روبرو بود، در حال حاضر سنگ قبر او تعویض شده است و سردیس او بالای مقبره او گذاشته شده است.
ساختمان آرامگاه فردوسی مساحتی برابر ۱۰۴۳ مترمربع دارد که از تمام طرف های آن پلکان وجود دارد که به مقبره فردوسی برسید. ساختمان بنا به شکل مکعب ساخته شده است و ارتفاع آن برابر با ۱۸ متر است.
در چهار طرف بنای مکعبی شکل هم لوح های مرمری زیادی ساخته شده است که اندازه آن ها ۱ و نیم متر در ۴ متر است و روی آن ها شعرهای حکیم بزرگ حکاکی شده است. این اشعار ۱۲ بیت هستند.
http://www.tabnakrazavi.ir/fa/news/908451/%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D8%B1%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF
0 notes
Text
بازسازی آرامگاه فردوسی
همان طور که گفته شد پیدایش ملی گرایی در ایران اندیشمندان را وادار کرد تا درخواست آرامگاهی شایسته برای حکیم ابوالقاسم فردوسی که سراینده ملی و نگه بان هویت و تاریخ ایران بود از دولت دشاته باشند. عبدالحسین خان سردار معظم اولین کسی بود که تلاش کرد کار ساخت ارامگاه فردوسی را شروع نمایند، وی در سال 1303 نماینده نیشابور بود و در مجلس شورای ملی بودجه ای را بریا ساخت ارامگاه فردوسی درخواست کرد. ملک الشعرای بهار در در ان مجلس ب هعنوان نمایند هتبریز حضور داشتف چندین نوشته را برای نیاز به ساخت ارامگاه نوشت و از رضا خان درخواست کرد که ملی گرایی ایران را با ساخت ارامگاه فردوسی نشان دهد. او در نوشته هیا خود اینگونه سخن به یمان اورد که اگر دولت این کار را انجام ندهد مردم خراسان خود این کگار را انجام خواهند داد، اما باید بگوییم تا اواخر آ ندوره از مجلس هیچ تدبیری برای ساخت آرامگاه انجام نشد؛ تا اینکه در سال 1304 نماینده سبزوار شیخ الرئیس پیشنهاد داد که تمبری به یاد بود از هزاره فردوسی چاپ شود درآمد را بریا ساخت آرامگاه فردوسی خرج نمایند.
احداث ارامگاه را انجمن اثار کلی بر عهده دشات و با افرادی مثل حسن مستوفی، حسن پیرنیا، سید حسن تقی زاده، حسین علا و حسن اسفندیاری آ نرا اداره می کردند. روند ساخت آرامگاه از سال 1305 شروع شد و کیخسرو شاهرخ نمایند هزرتشتیان را مامور نمود که جای دقیق مدفن را بیابد، در آن زمان محل دفن فردوسی در باغی بود که ازآن حاج میرزا محمد علی قائم مقام التولیه بود. در نهیات مدفن وی در سکویی به اندازه 6 متر و بلندی 4/1 کتر شناسایی شد. باغ نامبرد هبه مساحت بیست و سه هزار متر مربع بود که از طرف حاج میرزا برای ساخت آرمگاه هب رضا شاه پیشکش شد و از طرف رضا شاه هم هب انجمن هدیه داده شد. علاوه بر ا نحسین ملک زمین هایی را که در اطراف باغ بودند را هب انجمن واگذار کرد و مساحت ا نبه 30 هزار مرت رسید.
هزینه ای که برای ساخت آرامگاه برآورد شده بود 25 هزار تومان بود. انجمن اثار کملی هم با توجه هب پیشنهاد اربا کیخسرو برگه هایی را چاپ نمود تا از طریق ا نبرای کمک مالی یا قرعه کشی بریا ساخت آرامگاه فردوسی فراخوانی همگانی را انجام دهند. اما تا سال 1306 انجمن اثار ملی تنها 3438 تومان را جمع اوری نمود، بنابراین ارباب کیخسرو در ان زمان که مسئول امور اداری ومالی مجلس شورای ملی بود درخواست کرد که 20 هزار تومان از بودجه را به ارامگاه فردوسی اختصاص دهند، در پی ا نمجلس رای موافقت را صارد نمودن اما به شرطی که ارباب کیخسرو خود ناظر هزینه هیا ا نباشد و بنای ارامگاه را تا دو ماه بع داز دریافت بودجه بسازند. هنگامی که می خواهید برای بازدید از این آرامگاه بی نظیر راهی شوید می توانید با وسیله هیا مختلف خود را به این شهر برسانید، اما اگ از تهران قصد مسافرت داردی می توایند با خرید بلیط هواپیما تهران مشهد سفری لذت بخش را برای خود رقم بزنید.
د اوایل کار ارنست امیل هرتسفلد باستان شناس الماین طراحی نقشه ارامگاه را بر عهده دشات که انجمن ان را رد نمود و بع دزا آ نکریم طاهر زاده بهزار طراحی دیگری را انجام داد که آ نرا هم نپذیرفتند، بنابراین در طی مسابقه ای آندره گدار، نیکلای مارکف، هرتسفلد و کریم طاهعر زاده بهزاد طرح هیا خود را ارائه دادند، و در پی آن طرح کریم طاهر زاده بهزاد پذیرفته شد. این طرح ماند ساختمان هیا هخامنشی با سر ستون هیا بلند و سه اشکوبه در بین باغی بود که بع دزا احرا آ نرا متوقف نمودند و طرایح نقشه ای دیگر در دستور کرا قرار گرفت که از اندره گذار فرانوس خواستند طراحی را انجام دهد، طرحی که این معمار ارائه داد بیش از 60 هزار تومان نیاز دشات بنابریان ارباب کیخسرو دوباره از مجلس بودجه ای را خوسات و موفق شد 10 هزار تومان از مجلس بگیرد.
تیمورتاش طرح گدار را تغییر داد و سقف آرامگاه را هرمی ساخت، در روزگارا تیمو تاش سقف هرمی که شنان دهنده معماری مصر بود پذیرفته نشد و سقف ا نرا برداشتند و سقفی پلکاین که طراح ان کریم طاهر زاده بود جیا گذاری شد در نتیجه ساختن این بنا بع داز 8 سال هم زمان با جشن هزاره فردوسی به اتمام رسید، اما بنا زیاد محکم نبود و نشست کرد و احیتاج هب مرمت دشات ک هتعمیر ا نرا به هوشنگ سیحون واگذار کردند و در سال 1347 به پایان رسید. ساختار ارامگاه چهار گشوه می باشد و مساحت ا ن1043 متر مربع هست که از هر طرف دارای پله است. این ساختمن را بر روی سکویی با بلنید 18 متر و به شکل معبی ساخته اند، که ان مکعب را از 7 مکعب کوچک بنا نهاده اند.
معماری مقبره فردوسی
معماری آرامگاه فردوسی از دوره هخامنشیان الهام گرفته شده است و توسط هوشنگ سیحون بر پایه طرحی از کریم طاهرزاده طراحی و بازسازی شد که یک بنای ۹۰۰ متری از ستون، سنگ و کاشی است. در تزیینات این آرامگاه از ستون ها و سر ستون های هخامنشی استفاده شده است. روی ۴ ضلع این آرامگاه هم اشعاری از حکیم فردوسی نگاشته شده است که به زیبایی آن اضافه کرده است. فضای داخلی این آرامگاه از معماری اشکانی گرفته شده است که در آن ۲۰ ستون مرمری در پایین بنا و ۸ ستون در بخش فوقانی به کار رفته است.
حتی با گذشت صد سال بعد از مرگ فردوسی، این بنا همچنان پا بر جا بود و در حمله غزنویان هم این بنا آسیبی ندید که بسیاری از تاریخ نویسان، شعر حکیم بزرگ را برای بنای او هم خوانده اند که به شرح زیر است:
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
معماری آرامگاه فردوسی از دوره هخامنشیان الهام گرفته شده است و توسط هوشنگ سیحون بر پایه طرحی از کریم طاهرزاده طراحی و بازسازی شد که یک بنای ۹۰۰ متری از ستون، سنگ و کاشی است.
http://www.tabnakrazavi.ir/fa/news/908451/%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D8%B1%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF
0 notes