Tumgik
#همرهی
baktashsblog · 6 years
Photo
Tumblr media
در #ایران‌ #آزاد #پهلوی، #زن و #مرد #توده در #رهروی، همه #کشور آزاد و #آباد بود، که ناگه #بداندیش #میهن #ربود، چو #ایرانیان #سخت #دردمند شدند، بخود آمدند تا ز بند رهند، هرآنچه بدخواه شاهنشهی، دگر با #شهنشاه است #همرهی، #آریانامه https://www.instagram.com/baktash_/p/BuoFT3yn4WuqJwg6veHA93G6Y6Q2fmH3v9kNw40/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=4ythm6ck2t5z
0 notes
amir1428 · 3 years
Photo
Tumblr media
□#کابل□ #صائب #شاعر_شوریده_اصفهان متولد ۱۰۱۶ (ھ ش) زمانی با گذر از کابل رهسپار #لاهور میگردد که #تیمورشاه_درانی هنوز بدنیا نیامده بود که کابل را #دارالسلطنه_سدوزایی_ها مبدل بسازد. این بدان معناست که صائب در قصیده ی غرای خویش کابل پارینه تری را می ستوده نه کابل #تیمورشاهی را ؛ و اینک داستان صائب و کابل پرجنب وجوش ماقبل از درانیها : <><><><><><><><><><><><><><> ایامی گذشت از روزی که پدر "صائب" از تبریز راه اصفهان در پیش گرفت ،،، پسر جوانش "صائب" که شهرت قصیده و غزلش تا هند و سند پخش گردیده بود روی پل شاعرانه "#مازنده_رود" غزلی را زمزمه میکرد ؛ که نامه ای از #امپراطور_گورگانی "#سلیم_جهانگیر" که خود شاعر و شاعر دوست بود ، به دستش رسید و ویرا برفتن لاهور جایگاه جدید #شهنشاه_مغلی دعوت نموده بود .. صائب جوان بار و بنه اش را بست و راه #هندوستان در پیش گرفت ... او که ناگذیر از طریق کابل و دروازه لاهوری به #هند میرفت، ناخبر ازاینکه #نواب_ظفرخان #نایب_کابل با دل شوریده تر از #جهانگیر به شعر و ادب و قصیده و تغزل پارسی سر و سری داشت و با گذر صائب از کابل ویرا با لطایف الحیل اندرین شهر عشاق و دلباختگان نگه میداشت ، او با شاعر جوان اصفهانی بزم مجالست، مشاعره و تغزل چنان می آراست که صائب را هواخواه کابل زمین گردانید و قصیده غرایی بیاد و یادگار کابل سرودن گرفت . ایامی نگذشت که به تبعیت از فرمان جهانگیر، که به ملک الشعرایی دعوتش نموده بود از دروازه لاهوری کابل با همرهی کاروان هندوستان ،،، #نواب_ظفرخان و کابلیان را با چشم اشکبار وداع نمود... <><><>><><><><><>><><><><><> و اینک قصیده ای که بیاد کابل سروده بود انرا در جیب رداع نواب ظفرخان نهاده راهی دیار هندوستان گردید ... □ خوشا عشرت سرای کابل و دامان کهسارش که ناخن بر دل گل می زند مژگان هر خارش □خوشا وقتی که چشمم از سوادش سرمه چین گردد https://www.instagram.com/p/CWRORopvnmf/?utm_medium=tumblr
0 notes
asbeabi · 5 years
Text
برای دیدن بزرگ ترین مارمولک جهان به این کشور سفر کنید
بزرگ ترین مارمولک جهانکومودو یکی از هزاران جزیره ای است که اندونزی را شکل می دهند. در سال 1910 دریانوردان هلندی از مشاهده اژدهایی در این جزیره خبر دادند که از دهان آن آتش به بیرون می زد. این گزارش ها باعث شد که بعضی برای آنالیز آن به این جزیره سفر نمایند، آن ها یکی از این جانوران را کشته و مورد آزمایش قرار دادند پس از آنالیز معین شد که این جانوران آتش زا نیستند و فقط نوعی بزمچه به حساب می آیند، اگر می خواهید از این جانور بیشتر بدانید در ادامه خبرنگاران را همرهی کنید.
Tumblr media
from http://bit.ly/2oli3ah via برای دیدن بزرگ ترین مارمولک جهان به این کشور سفر کنید
0 notes
iranayande · 5 years
Text
سیاست به زبان ساده
سیاست به زبان ساده اقا جون میخوای همه افکارت رو در جامعه پیاده کنی،و جنبه عملی به همه باورها،خواسته ها و اندیشه هات بدی خب حالا باید چکار کنی ؟ مهم نیست که چی توی سرت میگذره ،ایا افکارت واسه بشر سودمنده یا زیان اور،خواهی محمد باشی که رذالت رو ترویج داد یا هیتلر که توهم برتری نژادی رو در ذهن می پروراند یا که ماندلا باشی یا گاندی ،سیاست یعنی چکار کنی که بتونی افکار عمومی رو با متعاقد کنی واسه پیشبرد باورها و اندیشه های خودت،آری مهم همون هم راستا کردن افکار عمومیه با اندیشه های خودت ،مثل کاری که خمینی اهریمن صفت در سال پنجاه و هفت انجام داد ،از این جمله تعجب نکنید، چرا که هیچ سیاستمداری بدون همرهی اذهان عامه جامعه موفق نمیشه ،حالا یکی مثل محمد واسه اینکه دیگران در راستای افکارش با خودش همراه کنه و اونا واسه افکار محمد به راحتی خودشونو بکشند، دم از بهشت میزنه و شهدا رو زنده مینامه و وعده حوری میده و سهم کسانی رو که در مسیر افکارش مبارزه می کنند رو با تقسیم غنائم از جنگ میده و حتی واسه اینکه همرهی با خودش رو پر هیجان تر و جذاب تر کنه، کشتن، قتل،غارت و تجاوز به زن دشمنان رو جایز میدونه یا که یکی مثل خمینی از ابتدا دروغ میگه و وعده های واهی اب و برق مجانی به مردم میده ،خلاصه هر سیاستمداری به طریقی افکار عمومی رو با خودش همراه میکنه تا که بتونه افکارش رو در جامعه به مرحله عمل برسونه و جامعه رو بر طبق باورهای خودش بسازه. یکی هم مثل هیتلر پا رو فراتر میگذاره و پی این هستش که جهان رو بر طبق باورهای خودش اداره کنه که همه عالم و ادم پیرو افکار اون باشند اره سیاست اینه پیاده کردن همه باورهات در جامعه ،حالا واسه اینکه بخوایم یک اندیشه رو در جامعه پیاده کنیم باید چکار کنیم ،مثلا میخوایم صنعت نفت رو ملی کنیم ،ابتدای ساکن باید قبل از هر اقدامی مخالفان باور خودمون رو شناسایی کنیم و با اونا یا به توافق برسیم یا که بقول سیاستمدارها سرکوبشون کنیم البته توافق رسیدن یا که سرکوب حتی قبل از ارائه طرح ،افکار و اندیشه هامون چرا قبل؟ چون اگه به مانند طرح ترقی خواهانه شاه (انقلاب سفید) بخوایم یهو طرح رو به جامعه تزریق کنیم و ندونیم که مخالفان باور،اندیشه ،طرح و پروژه ما چه کسانی هستند این امکان رو به مخالفان و مخالف خود خواهیم داد که اندیشه ها،سیاست ها و به تحقق رساندن افکارمون در جامعه رو شکست بده و مانع اون بشه،پس ابتدای امر قبل از اینکه طرح خودمون رو ارائه بدیم مخالفان پروژه خودمونو شناسایی کنیم و مرحله بعد شناسایی این افراد ،اینه که یا که با اونا توافق برسیم یا که سرکوبشون کنیم که این فرصت رو به انگل هایی مثل خمینی ها ندیم که با مخالفت با انقلاب سفید ما در سال چهل و دو ،اسم و رسم پیدا کنند ،چرا که این ماییم که به مخالف افرینی کردیم اونم با افکار و اندیشه هامون یه مخالف بزرگ مثل خمینی الدنگ رو علم کردیم واسه خودمون و این شد سیاست یعنی ابتدا بخوایم جامعه رو با افکار خودمون همراه کنیم ،بعد مخالفان رو شناسایی کنیم و در مرحله بعدی به جامعه وعده و وعید بدیم و در نهایت طرح رو جنبه عملی ببخشیم نه اینکه ابتدا اندیشه مونو به مرحله اجرا و عمل بگذاریم شناخت اسیب ها هم خیلی مهمه،مثلا در راستای تحقق اندیشه های من ،ممکنه چه اقشاری اسیب ببینند چون همیشه این افراد به مخالفان جامعه و سیاست مبدل میشن و زمان و مدتی که باید طرح و اندیشه مونو ارائه بدیم هم حائز اهمیته ،کما اینکه در زمان کنونی هزاران خمینی هم با افکارشون بیایند پیروز نخواهند شد بهداد فردوس نام مستعار Read the full article
0 notes
muzicnews · 5 years
Text
دانلود آهنگ علیرضا قربانی تا بیکران
دانلود آهنگ علیرضا قربانی تا بیکران
Download Music Alireza Ghorbani Ta Bikaran
دانلود آهنگ تا بیکران از علیرضا قربانی + متن آهنگ
دانلود آهنگ های علیرضا قربانی با لینک مستقیم و با کیفیت بالا از سایت آهنگ های تاریخ ما
متن آهنگ تا بیکران از علیرضا قربانی
تا بیکران خویشم گامی دگر نماندست آغوش مهر بگشا ای راز روزگاران
خستست شب‌ رو ما ای ابر همرهی کن تا تر کند گلویی از جام چشمه ساران
ای شب چه می‌ کشانی در خاک و خون شفق را فردا دوباره آیند از راه نیزه داران روز وداع یاران ما��ا امان ندادند
دردا تا بگرییم چون ابر در بهاران روزی که با تو بودم در.زیر چطر باران گفتی خوش است بودن گفتم کنار یاران
منتظر نظرات ، انتقادات و پیشنهادات شما هستیم …
اگر این پست را پسندید لطفا به این پست 5 ستاره بدید
نوشته دانلود آهنگ علیرضا قربانی تا بیکران اولین بار در دانلود اهنگ. پدیدار شد.
source https://audio.tarikhema.org/%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF/sonnati/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%A8%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86/
0 notes
mohamadbayati-blog · 6 years
Photo
Tumblr media
فال امروز شما غزل شماره ٤٨٨ - حضرت حافظ سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی گفت بازآی که دیرینه این درگاهی همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی بر در میکده رندان قلندر باشند که ستانند و دهند افسر شاهنشاهی خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای دست قدرت نگر و منصب صاحب جاهی سر ما و در میخانه که طرف بامش به فلک بر شد و دیوار بدین کوتاهی قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی تو دم فقر ندانی زدن از دست مده مسند خواجگی و مجلس تورانشاهی حافظ خام طمع شرمی از این قصه بدار عملت چیست که فردوس برین می‌خواهی M2 https://www.instagram.com/p/Bp6ZRzjgpIi/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=ndd0lwo6pi2v
0 notes
Text
دانلود تمام آهنگ های گروه مستان و همای جدید + بیوگرافی پرواز همای
Tumblr media
دانلود تمام آهنگ های گروه مستان و همای + بیوگرافی پرواز همای
پرواز همای گروه مستان دانلود آهنگ پرواز همای دانلود آهنگ های گروه مستان و پرواز همای بیوگرافی پرواز همای عکس پرواز همای خواننده سنتی فول آلبوم گروه مستان و پرواز همای , پرواز همای و جمعی از نوازندگان سازهای ایرانی گروه مستان را پدید آورده و به اجرای کنسرت می پردازند  
Tumblr media
  بیوگرافی پرواز همای
  پرواز همای خواننده سنتی ایرانی که زاده 20 بهمن 1358 در روستای احمد سرگرابی در شهر گیلان است پدر و مادر وی کشاورز بوده اند وی به همراه برادرانش کشاورزی می کرده و به تحصیل هم پرداخته است وی از 8 سالگی به نقاشی علاقه داشته که پدرش به محض اطلاع از هنر وی حمایت کرده و از سن 10 سالگی چکامه سرودن را آغاز کرد  
Tumblr media
  در زمان کمی همای گیلانی توانست فعالیت‌های حرفه‌ای خود را در زمینه شعر موسیقی و آواز گسترش دهد و کنسرت‌هایی را اجرا نماید. از جمله اجرای کنسرت‌های موسیقی اصیل وی و کارهای گروه مستان در زیر می بینید   لیست کنسرت های همای مستان کارهای گروه مستان دانشکده مدیریت دانشگاه تهران مستان می‌آیند دانشگاه هنر تهران جدال عقل و عشق دانشگاه فردوسی مشهد ملاقات با دوزخیان دانشگاه صنعتی شریف تهران  این چه جهانیست تالار وحدت پروردگار مست جشنواره موسیقی فجر سرزمین بیکران  
Tumblr media
  خدا در روستای ما کشاورز است (پرواز همای و مستان) متن + دانلود     خدا در روستای ماست خدا در روستای ما کشاورز است خدا را دیده ام با کارگرها مهر را میکاشت ایمان را درو میکرد خدا روی چمن ها می دمید و می دوید از روی شالیزار خدا با کدخدای روستای ما برادر نیست خدا از آبشار کوههای روستا جاریست خدا در روستای ما کشاورز است کنار چشمه ی پاکی من او را دیده ام با دستهای ساده و خاکی خدا هم همچو دیگر مردمان روستا از کدخدا شاکی خدا هم بغض هایش را تهی میکرد روی کشتزار روستای ما من از این روستای سبز و از این بوی شالی میشوم سرمست خدا هرجا که بوی گندم و آب و علف باشد در آنجا هست خدا در روستای ماست خدا در روستای ما کشاورز است   برای دانلود اینجا کلیک کنید   دانلود تمام آهنگ های گروه مستان و همای + بیوگرافی پرواز همای  
Tumblr media
  ------------------------------------------------------------------------------------- کدخدای ده ما (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   کدخدائی که گمان کرده خدای ده ماست کدخدائیست ... خدانیست ... بلای ده ماست روزگاریست به گوش همه خواند که خدا ... خانه اش در ده ما نیست جدای ده ماست بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست کدخدا دیر زمانیست ... زمانیست که دیوانه شده ست از زمانی که به دیدار خدا رفته و در خانه شده ست خانه را دیده خدا را نه! ولی با همه بیگانه شده ست غافل از آنکه خدا در همه جای ده ماست بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست   برای دانلود اینجا کلیک کنید ------------------------------------------------------------------------------------- سزای پریدن (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست باور کنید ... باور کنید ... که پاسخ آئینه سنگ نیست سوگند می برم به مرام پرندگان در شهر ما سزای پریدن تفنگ نیست در کارگاه رنگرزان دیار ما ... رنگی برای پوشش آثار ننگ نیست دارد بهار می گذرد با شتاب عمر فکری کنید فرصت پلکی درنگ نیست تنها یک نفر به قله ی تاریخ می رسد هر مرد پاشکسته که تیمور لنگ نیست         برای دانلود اینجا کلیک کنید    
Tumblr media
  -------------------------------------------------------------------------------------   زبان نگاه (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   نشود فاش کسی آنچه میانِ من و توست تا اشارات نظر نامه رسانِ من و توست گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم ده به نگاهی که زبان من و توست روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت گفت و گویی ز خیال و ز جهان من و توست نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست سایه زآتشکده ی ماست فروغ مه و مهر وای از این آتش روشن که به جان من و توست ه.الف.سایه(هوشنگ ابتهاج)   برای دانلود اینجا کلیک کنید -------------------------------------------------------------------------------------   من سپیدم (پرواز همای و مستان) متن + دانلود     تو آن بی مایه ی خودبین ِ مغروری که دیری هست از وجدان خود دوری ترا آن تیر و تفنگت قهرمان کرده ست ... باور کن وگرنه نیست در بازوی تو زوری من سپیدم ... تو به صد حیله و رنگ آمده ای من سر ِ جنگ ندارم ... تو چرا سر ِ جنگ آمده ای من به تنگ امده ام از این همه بی مهری و فریاد زدم فریاد زدم ... تو که شمشیر کشیدی ز چه اینگونه به تنگ آمده ای   برای دانلود اینجا کلیک کنید   -------------------------------------------------------------------------------------   دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   بی ساغر و پیمانه و دلدار نشاید بی ساغر و پیمانه و دلدار نشاید پیمانه بباید زد و تردید نباید پیمانه بباید زد و تردید نباید بر دلبر دیوانه بگویید بیاید بر دلبر دیوانه بگویید بیاید دیوانه چو دیوانه ببیند دیوانه چو دیوانه ببیند ... خوشش آید ... خوشش آید ... خوشش آید ...   برای دانلود اینجا کلیک کنید   ------------------------------------------------------------------------------------- سیاه مست (پرواز همای و مستان) متن + دانلود    برد دزدی را سوی قاضی عسس خلق بسیاری روان از پیش و پس گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود دزد گفت از مردم آزاری چه سود گفت، بدکردار را بد کیفر است گفت، بدکار از منافق بهتر است گفت، هان بر گوی شغل خویشتن گفت، هستم همچو قاضی راهزن گفت، آن زرها که بردستی کجاست گفت، در همیان تلبیس شماست گفت، آن لعل بدخشانی چه شد گفت، میدانیم و میدانی چه شد گفت، پیش کیست آن روشن نگین گفت، بیرون آر دست از آستین دزدی پنهان و پیدا، کار تست مال دزدی، جمله در انبار تست تو قلم بر حکم داور میبری من ز دیوار و تو از در میبری   برای دانلود اینجا کلیک کنید (تصنیف غمگین)   ------------------------------------------------------------------------------------- تکنوازی سنتور (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   برای دانلود این تکنوازی اینجا کلیک کنید   این موسیقی بسیار ملایم و آرامش بخش است و حتی شما می توانید آنرا به عنوان زنگ موبایل یا آهنگ بیدارباش انتخاب نمائید ریتم کار بسیار لطیف و گوش نواز است ، دعوت میکنم از شنیدن آن لذت ببرید         وای از این آشفتگان ، فریاد اهل درد کو ناله ی مستانه ی  دل های غم پرورد کو ماه مهر آیین که می زد باده با مستان کجاست باد مشکین دم که بوی عشق می آورد کو وای از این آشفتگان ،فریاد اهل درد کو ناله ی مستانه ی دل های غم پرورد کو ماه مهر آیین که می زد باده با مستان کجاست باد مشکین دم که بوی عشق می آورد کجاست  در بیابان جنون سرگشتم چو ن گرد باد همرهی باید مرا مجنون صحرا گرد کو بعد مرگم می کشان گویند در میخانه ها آن سیه مستی که خم ها را تهی میکرد کو پیش امواج حوادث پایداری سهل نیست مرد باید تا نیندیشد زطوفان  مرد کو دردمندان را دلی چون شمع میباید رهی ورنه ای بی درد اشک گرم و آه سرد کو         ------------------------------------------------------------------------------------- بازخوانی "سرزمین بی کران" (پرواز همای و مستان) متن + دانلود  برای دانلود اجرای جدید اینجا کلیک کنید   ایران ای سرای من خاکت توتیای من جاویدان بهشت من عشقت کیمیای من ای سرزمین بیکران ای یادگار عاشقان ای خفته در میان تو در قـلب مهربان تو هزاران شهید بی گناه نوجوان هزار عاشق گذشته در رهت ز جان ایران ای سرای من خاکت توتیای من جاویدان بهشت من عشقت کیمیای من   ای تخت جاودان جم ای ارگ جاودان بم همچو هگمتانه پایدار همچو بیستون استوار خاک عاشقان بی قرار ای دیار مهر و افتخار -------------------------------------------------------------------------------------   مجنون شیدا (پرواز همای و مستان) متن + دانلود     من آن مجنون شیدایم من آن پنهان پیدایم من آن مجنون شیدایم من آن پنهان پیدایم من عاشق پیشه ای سرگشته چون امواج دریایم که چون ساحل مرا پس میزنی و باز می آیم مرا پس میزنی و باز می آیم من آن مجنون شیدایم من آن پنهان پیدایم من آن مجنون شیدایم من آن پنهان پیدایم من عاشق پیشه ای سرگشته چون امواج دریایم که چون ساحل مرا پس میزنی و باز می آیم مرا پس میزنی و باز می آیم چنان مستم چنان مستم که راه عقل را بستم که همچون سایه هرجا میروی هستم که باید آبرویم را گذارم در کف دستم که شاید در دل تنگت دهی جایم من آن مجنون شیدایم من آن پنهان پیدایم من آن مجنون شیدایم من آن پنهان پیدایم من عاشق پیشه ای سرگشته چون امواج دریایم که چون ساحل مرا پس میزنی و باز می آیم مرا پس میزنی و باز می آیم تو آن دوری که همراهی تو هم در گاه و بیگاهی تو هم خورشید و هم ماهی تو هم خورشید و هم ماهی نشانی از تو برجا مانده هرجا میرسد پایم من آن مجنون شیدایم من آن پنهان پیدایم من آن مجنون شیدایم من آن پنهان پیدایم من عاشق پیشه ای سرگشته چون امواج دریایم که چون ساحل مرا پس میزنی و باز می آیم مرا پس میزنی و باز می آیم   برای دانلود اینجا کلیک کنید       ------------------------------------------------------------------------------------- بازخوانی "ساقی" (پرواز همای و مستان) متن + دانلود اجرائی جدید و متفاوت از تصنیف ساقی   خمارم، خمارم، خمارم من ، خمارم من من از لولی وشان می گسارم خمار آلوده ای مجنون تبارم که جز مستی به سر اندیشه ای دیگر ندارم که جادوئی به جز مستی نمی آید به کارم بی قرارم، بی قرارم، بی قرارم سـر ز مستی، می پرستی، بر ندارم بی قرارم، بی قرارم، بی قرارم سـر ز مستی، می پرستی، بر ندارم بیا ساقی، بده جامی، خمارم من بیا ساقی، بده جامی، خمارم من که شبها در هـوس در انتظارم من که شبها در هـوس در انتظارم من بده می می، بده می می، که تا می جان دهد ما را بده می می، بده می می، کـه می فرمان دهد ما را بده می می، بده می می، که تا می جان دهد ما را بده می می، بده می می، کـه می فرمان دهد ما را بپوشان پرده از زاهد، که وی حرمان دهد ما را به ساقی تازه کن پیمان، که وی ایمان دهد ما را به ساقی تازه کن پیمان، که وی ایمان دهد ما را بیا ساقی، بیا ساقی، بیا بنشین کنارم همایم من، همایم من، هم آواز هزارم بیا تا بوسه ای بر لب گذارم بیا تا بوسه ای بر لب گذارم خمارم، خمارم، خمارم من من از لولی وشان می گسارم خمار آلوده ای مجنون تبارم که جز مستی به سر اندیشه ای دیگر ندارم که جادوئی به جز شادی نمی آید به کارم بی قرارم، بی قرارم، بی قرارم سـر ز مستی، می پرستی، بر ندارم بی قرارم، بی قرارم، بی قرارم سـر ز مستی، می پرستی، بر ندارم خمارم، خمارم، خمارم من ، خمارم من   برای دانلود اجرای جدید اینجا کلیک کنید ------------------------------------------------------------------------------------- دزد پیر (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   دزد پیری را به دام انداختند دزد پیری را به دام انداختند دست و پا بستند و حد بنواختند گفت قاضی : این خطا کاری چه بود ؟ گفت قاضی : این خطا کاری چه بود ؟ گفت دزد : هان گر گویم به پا خیزد ز دامان تو دود گفت هان برگوی کار خویشتن گفت : هستم همچو قاضی راهزن گفت: آن زرها که بردستی کجاست گفت: در نزد شماست گفت: آن لعل بدخشانی چه شد گفت: میدانیم و میدانی چه شد گفت: پیش کیست آن روشن نگین گفت: بیرون آر دست از آستین بردن پیدا و پنهان کار کیست؟ نان این افتادگان گشنه در انبار کیست؟ تو قلم بر حکم داور میبری من ز دیوار و تو از در میبری حد بگردن داری و حد میزنی گر یکی باید زدن، صد میزنی می‌برم من ردای کهنه ی درویش عور از چه بستانی تو از مردم به زور دیدگان عقل گر بینا شود خود فروشان عاقبت رسوا شوند از برای کهنه دلقی بی بها دست ما بستند و نا اهلان رها من به راه خود ندیدم چاه را ای که دیدی کج نکردی راه را می زنی خود پشت پا بر راستی راستی از دیگران می خواستی دیگر ای گندم نمای جو فروش با ردای عجب عیب خود مپوش ای که بردستی ز مردم هرچه هست گر نمک خوردی نمکدان را نمی باید شکست در دل ما فقر آلایش فزود نیت پاکان چرا آلوده بود ؟ حاجت ار ما را ز راه راست برد پس شما را دیو هر جا خواست برد   برای دانلود اینجا کلیک کنید       -------------------------------------------------------------------------------------   در شب گیسوان تو (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   در شب گیسوان تو مست به خواب می روم در شب گیسوان تو مست به خواب می روم ای تو که سوی خویش و من سوی سراب می روم گاه نگاه میکنی بر منو آه می کشم گاه نگاه میکنی بر منو آه می کشم گرچه تباه میکنی عمر مرا و همچنان مست و خراب میروم بس که پریش گشته ام در پس و پیش گشته ام دور ز خویش گشته ام در ره گیسوان تو بی تب و تاب می روم بی تب و تاب می روم گوش نمی دهد دلم زهی خیال باطلم آگه از آنکه غافلم سوی حباب می روم در شب گیسوان تو مست به خواب می روم در شب گیسوان تو مست به خواب می روم ای تو که سوی خویش و من سوی سراب می روم   برای دانلود اینجا کلیک کنید   -------------------------------------------------------------------------------------   بانوی ایرانی (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   پرده بردار از رخ ای بانوی ایرانی وای از این معشوقه بازیهای پنهانی، پریشان کن سر زلف سیاهت گیسوانت را رها کن در پریشانی بانوی ایرانی بانو...بانو...بانو...بانو... بانوی ایرانی... وای اگر چشمان مستت وا کنی زلف پنهان گشته را پیدا کنی عاشقان را واله و رسوا کنی خود این نمیدانی بانوی ایرانی... وای اگر چشمان مستت واکنی زلف پنهان گشته را پیدا کنی عاشقان را واله و رسوا کنی خود این نمیدانی بانوی ایرانی... بانو...بانو...بانو...بانو... بانوی ایرانی... بس که زیبایی،فریبایی سزاوار تماشایی امان از نامسلمانی... امان از نامسلمانی... تو خود سرشار از ایمانی تو خود سرشار از ایمانی بانوی ایرانی...... بانو....بانو....بانو....بانو.... بانو ایرانی....... تو آن مهرآفرین پاکی که خود جانباز این خاکی که گر همراه من باشی ندارم هرگز از اهریمنان باکی تو خود سرباز میدانی تو ای بانوی ایرانی بانو...بانو...بانو...بانو... بانو ایرانی....... بانو...بانو...بانو...بانو... بانو ایرانی.......   برای دانلود اینجا کلیک کنید   ------------------------------------------------------------------------------------- کلاهت را بکن قاضی (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   برو زاهد.... برو زاهد که بر آن خرقه می نازی؟؟ مکن خود را به رنج مردمان راضی تو راه و رسم دین داری نمیدانی مکن با سرنوشت مردمان بازی تو آخر هرچه ناگفتی همان کردی جفا کردی... وفا داری گمان کردی نمیدانی چه ها با مردمان کردی کلاه ات را بکن قاضی مکن با سرنوشت مردمان بازی اگر چنگیز غارتگر اگر محمود افغان مردم را در اسارت برد اگر بیگانه ثروت های مردم را به غارت برد تو کز این آب و خاک هستی چرا اینگونه میتازی ؟ کلاه ات را بکن قاضی مکن با سرنوشت مردمان بازی   برای دانلود اینجا کلیک کن       ------------------------------------------------------------------------------------- زر - زور - مزدور (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   هر آن آدم که دارد زر به دنیا، زور هم دارد ولی هرکس که دارد زور و زر، مزدور هم دارد مخور هرگز فریب زرق و برق زر، که می گوید اگر ویرانه دارد گنج، مار و مور هم دارد مزن نیش ار نداری بهره ای از نوش، ای زاهد که این قدرت نمایی را بسی زنبور هم دارد اگر بهرام گور از گور، سر آرد برون گوید که هر صیاد، صیادی به نام گور هم دارد مکن ترک وطن ژولیده بهر خفتن بغداد که این آب و هوا را صبح نیشابور هم دارد شعر: ژولیده نیشابوری   برای دانلود اینجا کلیک کنید   ------------------------------------------------------------------------------------- آفتاب (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   ای که چون رخ می‌نمایی آفتاب آید برون آن قدر مستی چنان مستی که از چشمت شراب آید برون زلفکانت خود حجابی بر نگاهت می‌کشد وای از آن روزی که زلفت از حجاب آید برون آنکه می‌گوید دوام عالم از بی‌بندوباری شد خراب گیسوانت را رها کن خود خراب آید برون آن که می‌گوید صبوری کن بهشت از آنِ ماست هرکجا رخ می‌نمایی با شتاب آید برون زاهد از اندوه رسوایی به رخ دارد نقاب ورنه پیشِ دیگران خود بی‌نقاب آید برون گوییا در خواب غفلت مانده‌اند اصحاب کهف پس تو رخ بنما که این عالم ز خواب آید برون   برای دانلود اینجا کلیک کنید       ------------------------------------------------------------------------------------- طلسم پنجره (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   شب در طلسم پنجره وامانده بود و من بغضی میان حنجره جا مانده بود و من در خانه ای که آینه حسی سه گانه داشت ابلیس مانده بود و خدا مانده بود و من هم آب توبه بود در آن خانه ، هم شراب اخلاص در کنار ریا مانده بود و من آنجا که پلک پنجره را خواب بسته بود انبوهِ گیسوان رها مانده بود و من بت بود یا خدای پرستش کدامیک ؟ حیرت به چشمِ قبله نما مانده بود و من ابلیس با خدا به تفاهم نمی رسید اندوه ها و دغدغه ها مانده بود و من �� برای دانلود اینجا کلیک کنید     ------------------------------------------------------------------------------------- قلب شکسته (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   این قلب شکسته را که ترمیم کنم باید به شما دوباره تقدیم کنم پس خود همه تکه ای از آن بردارید سخت است که عادلانه تقسیم کنم برای دانلود اینجا کلیک کنید   ------------------------------------------------------------------------------------- یار فرخ پی (پرواز همای و مستان) متن + دانلود     هی هی هی هی ... ای یار فرخ پی ... یار فرخ پی تا کی نشینی با رقیب ... این چنین نوشی می با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی هی هی هی هی ... ای یار فرخ پی ... یار فرخ پی تا کی نشینی با رقیب ... این چنین نوشی می با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی هی هی هی هی ... عمری نشستی با وی یک لحظه اما بهر دل با ما نکردی طی ... با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی ای دلبر سنگین دل وامانده از این غافل ... این غافل ... این غافل رحمی به حال خسته ی وامانده ی پا در گل آخ ... پا در گل آخ ... پا در گل جورت گذشت از حد نترسی از خدا بی وفا تا کی به کینی و جفا رحمی کن ای بی وفا هی هی هی هی ... ای یار فرخ پی ... یار فرخ پی تا کی نشینی با رقیب ... این چنین نوشی می با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی ... با ما نشینی کی   برای دانلود این تصنیف اینجا کلیک کنید       -------------------------------------------------------------------------------------   کعبه (پرواز همای و مستان) متن + دانلود   بـه گرد کعبه می گردی پریشان که وی خود را در آنجا کرده پنهان اگر در کعبه می گردد نمایان پس بگرد تا بگردی بگرد تا بگردی   در اینجا باده مینوشی ، در آنجا خرقه می پوشی ، چرا بیهوده میکوشی در اینجا مردم آزاری ، در آنجا از گنه عاری ، نمی دانم چه پنداری   در اینجا همدم و همسایه است در رنج و بیماری تو آنجا در پی یاری چه پنداری کجا وی از تو می خواهد چنین کاری   چه پیغامی که جز با یک زبان گفتن نمی داند چه سلطانی که جز در خانه اش خفتن نمی داند چه دیداری که جز دینار و درهم از شما سفتن نمی داند   به دنبال چه می گردی که حیرانی خـرد گم کرده ای شاید نمی دانی   همای از جان خود سیری که خاموشی نمی گیری لبت را چون لبان فرخی دوزند تو را در آتش اندیشه ات سوزند هزاران فتنه انگیزند تو را بر سر در میخانه آویزند   برای دانلود اینجا کلیک کنید  
دانلود تمام آهنگ های گروه مستان و همای +بیوگرافی پرواز همای
Read the full article
0 notes
bonian-n · 6 years
Photo
Tumblr media
شماره ٣١٠: ترک خودی مراد ز قطع مراحل است تــرک خــودی مــراد ز قــطــع مـراحــل اســت این بـار هر کـجـا فـتـد از دوش مـنـزل اسـت آب ســــتــــاده رشــــتــــه بــــرون آورد ز پــــا بگسل ز همرهی که گرانجان و کاهل است یـکـرنـگ دل چـو شـد تــن خـاکـی گـهـر شـود دل متـحد بـه جسم چو شد مهره گل است دسـت از خـودی بــشـوی کـه در دفـتــر وجـود فـردی که در حـسـاب بـود فرد بـاطـل اسـت شــهـرت بــود ز ریـزش اگــر مــطــلــب کــریـم در چـشـم بـی نیازی ما کـم ز سـایل اسـت در زیـر سـقـف چـرخ نـفـس راسـت سـاخـتــن آســوده زیـســتــن تــه دیـوار مــایـل اســت گـیـراتـرسـت خـلـق خـویـش از خـون بـیـگـنـاه دامن کشیدن از گل بـی خـار مشکل اسـت چون زخم، سینه چاک برون می دود ز پوست خونم ز بـس که تـشنه شمشیر قاتـل است گــفــتــار جــاهــلــان ز شــنــیـدن بــود فــزون خرجش ز دخل بیش بـود هر که غافل است بــا قــامــت خــمــیــده جــوانــانــه زیــســتــن در زیـر تـیـغ بـال فـشـانـی ز بـسـمـل اسـت تــســلـیـم شـو کـه عـقـده دل را گـشــادگـی بـی بــرگـریـز نـاخـن تـدبـیـر مـشـکـل اسـت صـبــح از سـتـاره سـاخـت تـهـی دامـن فـلـک کم نیسـت دانه بـهر زمینی که قـابـل اسـت از خــوشــه راز دانــه مــســتـــور فــاش شــد گل می کند ز تـیغ زبـان هر چـه در دل است از خــاک دلــنــشــیـن نــتــوان بــرگــرفــت دل بـیرون شـدن ز کوی خـرابـات مشـکل اسـت صــائب هـزار بــار بــه از عــقـل نـاقـص اســت در چـشـم امـتـیاز جـنونی کـه کـامـل اسـت
0 notes
minaezzati · 7 years
Photo
Tumblr media
. صبح و شام از پی دوانم روز تا شب منتظر همرهی با او میسر نیست یک گامم هنوز #وحشی_بافقی , , #mobilegraphy #roadgraphy #cloudgraphy #skygraphy #sungraphy #ig_mobilegraphy #naturephotography #huawei #honor7 #edited #sun #cloud #road #weg #Wolken #sonne #iran #tourism (at Iran)
0 notes
amir1428 · 4 years
Photo
Tumblr media
شعر #رهی_معیری در وصف یار دیرینش مرتضی خان محجوبی (مرتضی #پیانو) آنکه جانم شد نوا پرداز او میسُرایم قصه ای از ساز او ساز او در پرده گوید رازها سر کند در گوش جان آوازها بانگی از آوای بلبل گرمتر وز نوای جویباران نرمتر نغمه مرغ چمن جان پرور است لیک در این ساز سوزی دیگر است آنچه آتش با نیستان میکند ناله او با دلم آن میکند خسته دل داند بهای ناله را شمع داند قدر داغ لاله را هر دلی از سوز ما آگاه نیست غیر را در خلوت ما راه نیست شرح این معنی ز من باید شنید راز عشق از کوهکن باید شنید حال بلبل از دل پروانه پُرس قصه دیوانه از دیوانه پُرس گر چه غم در سینه خاکم برد ساز محجوبی بر افلاکم برد شعله ای چون وی جهان افروز نیست مرتضی از مردم امروز نیست جان من با جان او پیوسته است زانکه چون من از دو عالم رسته است ما دو تن در عاشقی پاینده ایم تا محبت زنده باشد زنده ایم پیانوی مرتضی خان همراه با آواز #بنان، از نمونه‌ های عالی موسیقی آوازی ایران است، زیرا صدای بنان دارای حالت و کیفیتی خاص بود که پیانوی مرتضی نیز همان حال و هوا را داشت بویژه اگر اشعار آواز هم از رهی معیری میبود. #فریدون_مشیری نیز شعری در اینباره سروده‌ است: یاد باد آن همدلی، آن همدمی، آن همرهی ساز #محجوبی، آواز بنان، شعر رهی https://www.instagram.com/p/CEFQ65jnZnS/?igshid=7r2vx3kd5zgs
0 notes
amir1428 · 4 years
Photo
Tumblr media
یادی ز رهی / به ظهیرالدوله که می رسی همه جا سخن ازعشق دارد . بهار و ایرج میرزا و فروغ فرخزاد .. شعر می گویند و در کنارشان داریوش رفیعی و قمرالملوک وزیری و حسین یاحقی ( دائی پرویز یاحقی )و روح الله خالقی و ابولحسن صبا .. می خوانندو بی گمان می نوازند. ظهیرالدوله را نمی تواند گورستان نامید زیرا گور آنجا است که ز مردنی ها سخن باشدولی مگر می شود هنر را همنشین نیستی کرد؟ جهان نابخردانی را می شناسد که گورستان ها ی باشکوهی ساختند تا جاودانه شوند ولی بی گمان جنایت و ظلم و جهل مردنی هستند و هنر و شعر و موسیقی جاودانه و... باری امروزمیلاد مردی است که اوهم در ظهیرالدوله سکنی دارد ! و این گونه به استقبالت آید ز سوز سینه با ما همرهی کن ‏چون بینی عاشقی، یاد «رهی» کن و من امروز در جشن میلادش از مردی یاد کنم که ۵۲سال است که شعری نسروده است لیک شاعرانه حکایتش قصه حافظ گونه داشته و چون عشق نامکرر است. رهی معیری که نام اصلیش محمد حسین ( بیوک ) است و ۱۱۱ سال پیش به دنیا آمد . برای بسیاری از ما که با بی وفائی ها نامی از بزرگان شعر و ادب نمی بریم شاید مرور آثارشان بتواند یادآوری از آنها باشد. "شد خزان" و یا " خزان عشق " را بسیاری از ما شنیده ایم که سروده مشهور رهی معیری است و استاد بدیع زاده آن را جاودانه کرده است که ابیات اولیه آن چنین هستند شد خزان گلشن آشنایی بازم آتش به جان زد جدایی عمر من ای گل طی شد بهر تو وز تو ندیدم جز بدعهدی و بی‌وفایی شعر حکایت بی وفائی معشوق را دهد . معشوق ؟آری بزرگ داستانی است حکایت عشق ناکام رهی معیری به شاهزاده خانم قجر دختر عبدالحسین فرمانفرما یعنی مریم فیروز است. اشراف زاده ای که به علت گرایشهایش به حزب توده" مریم سرخ " یا " شاهزاده سرخ " نام گرفت و همین علاقه به دنیای سرخ چپهای ایران باعث شد تا خزان عشقش با رهی آید هر چند شاهزاده سرخ هم با آن آرشیتکت پر سودا که همه نامش از نور (نور الدین + کیا + نوری )می گفت تنها به تاریکی رسید !اما سالها پیش از آن معیری در رثای مهر معشوق " کاروان " را سرود همه شب نالم چون نی که غمی دارم دل و جان بردی اما نشدی یارم... چاره ای نبود حکایت عشق برای همگان اسان نیست و چاره ای نیست جز دیدن رنگ موئی که به مدد آسیاب روزگار سپید شود همان گونه که رهی سرود موی سپید را فلکم رایگان نداد این رشته را به نقد جوانی خریده‌ام افسوس باری شادمانم که امروز در این اردیبهشتگان پر ز هجر ناشی از طمع آدمیان یادی از رهی کردم روحش شاد#رهی_معیری#ترانه_سرا#عشق#مریم_فیروز#یاد#شعر #ظهیرالدوله https://www.instagram.com/p/CChBxUoHuh8/?igshid=vxevnnjec7qi
0 notes