#من عاشق همسرم هستم
Explore tagged Tumblr posts
Text
لیا (۸)
روز آخری که بعد از دو هفته در اختیار لیا بودن، با احساس خیسی گوشم بیدار شدم. لیا داشت گوش هامو میخورد و با دست راستش که از تتو های خفن پوشیده بود سینه منو نوازش میکرد. چشمامو باز کردم و به معبودم سلام کردم. لیا با لحن عشوه آلودی گفت:« اوووووم... سلام کونی قشنگم!» آخه اون شب، لیا سه بار منو گایید. یک بار از کیر، یک بار از کون و یکبار هم به کونم مالید و ارضا شد. ادامه داد:« اوووووم... خیلی دوستت دارم عسلم...» منم گفتم:« منم خیلی دوستت دارم سرورم... خدای من!... ملکه من!» با شنیدن این جمله: لیا صورت منو به سمت خودش چرخوند و در حالی که لبش رو گاز گرفت گفت:« اووووف... تو مموشی من خوب میدونی چطوری با من حرف بزنیا... شیطون!... میخوای یه بار دیگه کونتو بگااااام؟» من آب دهنمو از ترس قورت دادم و گفت:« نه تو رو خدا... هنوز درد میکنه!» لیا هم لبخندی زد و ازم لب گرفت و گفت:« نگران نباش کوچولوی ضعیف من...» خیز گرفت و بلند شد، روی من قرار گرفت و در حالی که دو تا بازوی قطور و عضلانیش رو دو طرف سرم گذاشته بود با چشمای قشنگ میشی رنگش تو چشمام خیره شد و گفت:«میلااااد؟»
- جان دلم؟
+ خیلی دوستت دارم... خیلی...
- من عاشقتم ملکه ی قشنگم...
چشماش برقی زد و لبخند شیرینی به لبش نشست و ازم لب گرفت و گفت:« ازت ممنونم میلاد... تو خیلی خوب و نازی...»
- من کاری نکردم لیا...
+ چرا... اتفاقا تو همه کاره ای... تو... تو میتونستی منو محدود کنی یا میتونستی ازم بخوای برم سرکار و تو مخارج زندگی شریک بشم... یا میتونستی منعم کنی از خیلی کارا... مرد خیلی توی زندگی مهمه... کارهاش... عقایدش... دیدش... خیلی از مردا بخاطر رفتارشون باعث کاهش اعتماد بنفس زن میشن... اما تو... تو برعکس، منو تقویت کردی!...
من که شوکه شده بودم از این حرفای لیا گفتم: «عزیزم من کاری نکردم... من وظیفه ام رو انجام دادم...» لبمو بوسید و گفت: « نه... تو خیلی خوب بودی که به من اجازه دادی بدنسازی رو ادامه بدم... تو همه هزینه های باشگاه و مکمل و تغذیه منو میدی...»
- عسلم!... تو همسر منی!... ما شریک زندگی هم هستیم... این وظیفه منه!... بعلاوه من عاشقم... عاشق زیبا ترین دختر دنیا... عاشقم مهربون ترین و بی نظیر ترین دختر دنیا... من عاشقتم ملکه مقتدر و خوشگلم.
لیا که تمام مدت مشتاقانه و با لبخند منو نگاه میکرد جوری که انگار میخواد لبمو شکار کنه به سرعت ازم لب طولانی و آبداری گرفت و گفت: « میلادم... منو ببخش که اذیتت میکنم انقدر... میدونم که درد زیادی رو تحمل میکنی موقع کون دادن به من...»
- نه این چه حرفیه... من متعلق به تو هستم ملکه مطلق من... هر لذتی که دلت بخواد میتونی ازم ببری! بعلاوه من دیگه دردم نمیاد لیا... تازه حالم میکنم... حتی آبمم میاد! راستش...
+راستش چی؟
- راستش من از اول هم عاشق ورزشکار بودن تو شدم... یعنی خیلی دوست داشتم همسرم ازم قوی تر و عضلانی تر باشه... این فانتزی من بود که واقعی شد... من نه تنها عاشق زیبایی و متانت و وقار و مهربونیت شدم، وقتی هم که توی جلسات اخر آشناییمون بهم گفتی که سابقه ورزشی زیادی داری عاشق تر شدم... بخاطر همین نمیخواستم و نمیتونستم از دستت بدم...
+ یعنی تو از قصد منو تشویق به بدنسازی کردی؟
-اوهوم
+ پس چرا با عضلانی شدنم مخالفت کردی؟
-مخالفتی نکردم!... یادت نیست؟... من تازه تشویقت کردم ولی مهالف این بودم که از اول استرویید بزنی... و نظرم این بود که اول به صورت نچرال عضلانی بشی... همین!
+ پس الان با استرویید زدنم مشکل نداری؟
- نه عشقم... تو الان یه بدنساز حرفه ای و قدرتمن��ی... و من از اینکه انقدر حقیر و ضعیفم در برابرت لذت میبرم... تو قادر مطلق این زندگی هستی... تو خدای منی... میپرستمت لیای عضلانی زیبا!
لیا طاقت نیاورد و شروع کرد به معاشقه کردن با من. همه چیز در اراده مطلق اون بود. بعد از معاشقه طولانی و ارضا شدن دوباره لیا ما صبحانه خوردیم. لیا رفت باشگاه و من مثل مرده ها روی تختواب بخواب رفتم. باید استراحت میکردم چون شب پرواز داشتم.
Nathalie Nichols
842 notes
·
View notes
Photo
دانستنیهای جنسی زناشویی ( این معلومات برای عزیزان زیر سن ۱۸ سال نمیباشد ) چندین مساله اساسی در یک رابطه جنسی معمولا سوالات زیادی در رابطه جنسی برای زوجین پیش می آید درست جواب دادن به این سوالات خیلی مهمه چرا که نداستن اصول درست روابط جنسی میتونه مشکلات زیادی رو ایجاد کنه در ادامه داشتن یه رابطه زناشویی خوب رو توضیح دادیم میتونید استفاده کنید. لذت بخش ترین قسمت های بدن زن و مرد در روابط جنسی قسمتهایی از بدن است که لمس آنها نقش مهمی در رابطه جنسی همسر شما و لذت بیشتر دارد. در بیشتر مردها و زنها توجه همسر به قسمتهای دیگری از بدن غیر از اندام های جنسی موجب بوجود آمدن لذت و میل جنسی و بهبود رابطه جنسی میشود. این صحبت ، صحبتهای ابتدایی هست ولی در ساختن و تغییر پیش زمینه ذهن شما در مورد رابطه جنسی خیلی مهمه ، در ادامه نکاتی که شما حتما باید بدونید رو براتون جمع کردیم یک نکته مهم قبل از تمامی موارد ، خواهش میکنم دوستانی که زیر 18 سال سن دارند در مورد رابطه جنسی زیاد تحقیق نکنند چون فقط و فقط باعث میشه درگیری ذهنی شون پیرامون روابط جنسی زیادتر بشه و نتونن در موقعیت سنی که قرار دارند از قدرت جوانی و همینطور توان هوشی خودشون کامل استفاده کنن ودر گیر مسائلی بشند که زمان رو به رو شدن با اون ها در این سن نیست ، پیشنهاد ما به این نوجوانان و جوانان این هستش که در مورد ورزش تحقیق کنید چرا که ساختار فکری و روحی قوی تری برای خودتون ایجاد می کنید و می تونید توی روابط جنسی خودتون در آینده خیلی خیلی موفق تر باشید (این صحبتم رو پای نصحیت نذارید لطفا ، خیلی ممنون و تشکر ، ما همیشه به هوش و توانایی های شما و همچینین حس مسئولیت پذیری در مورد پرورش روح و روان جوانان و نوجوانان کشورمون افتخار می کنیم و میخواهیم شما در بهترین وضعیت باشید چرا که شمائید که به زودی آینده این کشور رو خواهید ساخت ، موفق و سربلند باشید ) 1 – روابط جنسی یكی از ابعاد ارتباطی بین زن و مرد می باشد (بعد اقتصادی،بعد عاطفی ، بعد فكری، بعدجنسی) و رابطه جنسی مساله عجیب و غریب و چندش آوری نیست كه خانواده ها نسبت به آن بی توجه باشند. متاسفانه بسیاری از خانواده ها در آموزش مسئله روابط جنسی و مسائل زناشویی به فرزندان خود كوتاهی می كنند، که در آینده نزدیک فرزندان خودشون میتونن نتیجه این سهل انگاری رو ببینن . 2- رابطه جنسی یك نوع رفتار است ولی پانتومیم یا حرکت نمایشی نیست و ما باید در رابطه جنسی هم ، از كلام و بیان استفاده كنیم و به طرف مقابلمان بگوییم و از او بشنویم كه ما برای یك رابطه جنسی لذت بخش به چه چیزی نیاز داریم و همینطور انقدر شنونده خوبی باشیم که بفهمیم مسائل زناشویی شوخی نیست و به صحبت ها و خواسته هی طرف مقابلمون هم با گوش شنوا بتونیم پذیرا باشیم. 3- باورهای غلط را در مورد رابطه جنسی كه از بچگی در ذهن ما نقش بسته با مطالب جدید علمی عوض كرده و رابطه جنسی لذت بخش را به رابطه جنسی خرافاتی تبدیل نكنیم. 4- برعكس آقایان كه معمولاً فقط از طریق نزدیكی به اوج لذت جنسی می رسند خانمها از طرق دیگر مثل لمس و غیره هم می توانند به این امر برسند این را از بابت این گفتم كه آقایان همیشه در استرس این نباشند كه آیا خانم هم مثل من لذت می برد و چكار كنیم كه با هم به اوج برسیم (خصوصاً در اول ازدواج معمولاً این امر شدنی نیست) و به تدریج شاید عملی شود. 5- هیچوقت از رابطه جنسی به عنوان سلاح استفاده نكنیم (گاهی مردها رفتاری از خود بروز می دهند كه بعضی از زنها فكر می كنند كه رابطه جنسی یك اسلحه در دست آنهاست.و از رابطه جنسی برای رسیدن به بعضی از خواسته های خود استفاده می كنند) البته شاید این كار در ابتدا مفید به نظر برسد ولی اثرات تخریبی آن در آینده نزدیك تمام ابعاد زندگی را در بر خواهد گرفت. 6- رابطه جنسی تنوع زیادی دارد و هیچ ارتباطی به شرط رعایت بهداشت آن، از نظر علمی و حتی شرعی مضر نمی باشد.پس زن و مرد با مشورت هم همه ارتباطها را می توانند امتحان كنند و آنها را كه لذت بخش تر است ادامه و بعضی ها را متوقف كنند. فهمیدن اینكه طرف مقابل از چه چیزی لذت می برد یك هنر است و زن و مرد هر چه هنرمندتر باشند زندگی خوب و لذت بخش تری خواهند داشت. نوازش سینه ها ، لمس با زبان ، نوازش رانها ، لمس كلیتوریس، لمس نقطه g ، ارتباط دهانی وبسیاری مسائل دیگر … پس خانمها و آقایان سعی كنند سفرهای اكتشافی در طرف مقابل خود داشته باشند. 7- در روابط جنسی موفق باید اضطرابها و ترسها كنار گذاشته شوند: مهمترین آنها ترس از بچه دار شدن در طی رابطه جنسی است این ترس می تواند به صورت كاهش لذت جنسی، عدم لذت جنسی در زن، انزال زودرس و بسیاری مشكلات دیگر بروز نماید . 8- خانمها توجه كنند رابطه جنسی یك قسمت از رابطه زن و مرد هست و قسمت شروع هم می باشد پس راجع به آن واقع بین باشیم.آقایان هم توجه كنند كه رابطه جنسی تنها رابطه بین زن و مرد نیست. توجه شود كه بر خلاف عقیده عوامانه با بچه، هیچ مردی را نمی شود به زندگی پایبند كرد اینكه می گویند تا ازدواج كردی بچه دار شو كاملاً تحریف شده است . باید اجازه داد وجوه مختلف ارتباطی بین زن و مرد (با چاشنی رابطه جنسی لذت بخش) آرام آرام مستحكم شود . 9- خانمها معمولاً نگران رابطه جنسی در شب زفاف هستند. مسائلی از قبیل : آیا درد دارد؟ آیا خون دارد؟ و غیره.پس آقایان بدون توجه به خرافات شب زفاف و شب اول زندگی مشترك را به رضایت همسر خود اختصاص دهند و سعی نكنند با زور و فشار و اذیت اهداف از پیش تعیین شده خود را دنبال كنند چه بسا همین مسئله عواقب وخیمی را در زندگی آینده آنها پیش می آورد(پس لذت برای شبهای دیگر و رضایت برای شب زفاف ) 10- كانال واژن،حفره ای روی هم خوابیده می باشد كه بعد از ازدواج طول و قطر آن با آلت تناسلی همسر تطابق پیدا میكند پس آقایان وخانمها استرس كوچكی و بزرگی آلت را از خود دور كنند و به نكات دیگر و مهمتر ارتباط جنسی توجه كنند.ولی آقایان می توانند حتی بعد از اینكه خود به اوج لذت رسیدند با ادامه دادن مطالب پیش گفته راه رسیدن خانم به نقطه اوج را فراهم نمایند.و دست آخر اینكه رابطه جنسی زیاد و مكرر با همسر هیچ عارضه ای ندارد و روی قوای جسمانی و سلامتی فرد نه تنها مضر نیست بلكه بسیار هم مفید می باشد به شرط اینكه به رابطه جنسی به عنوان یكی از ابعاد بسیار مهم زندگی نگاه شود.استفاده از تریاك، مواد نیروزا و غیره هیچ اثر مثبتی بر روی رابطه جنسی ندارد و در آینده صدمات برگشت ناپذیری را سبب خواهد شد ، پس بهتر است هر مشكلی در معاشقه پیدا كردید سریعاً به پزشك خود اطلاع داده و درمان متناسب را بگیرید. و هیچوقت رابطه جنسی را مسئله بی اهمیت تلقی نكنید. ====================================== محمد 2013/08/31 at 14:15 سلام خیلی موضوعات خوب و قابل قبول را ارائیه کردید من خیلی خوش اومد من این عمل را باخانم قبلا عملی کردم بسیار لذت بردم و حالا هم این کار را میکنم خیلی لذت بخش واقعا که حال میکنید من از خانم ها خواهش میکنم که این کار را باشوهر ان شون انجام بدهند تا موجب آرامش همسران شون بشن ممنون از شمام پاسخ saeed 2015/03/06 at 02:51 راه های کنترل و روش های کم کردن و از بین بردن قوای شهوت و تمایلات جنسی زناشویی برای جوانان مجرد: باید دانست زمانی که شهوت و تمایلات زناشویی را برای بقای نسل در وجود انسان قرار داد و برای کنترل و ارضای آن ازدواج دائم را قرار داد و به آن سفارش بسیار نمود اما اگر در کل شرایط برای ازدواج فراهم نبود باید چه کار کرد؟! چگونه باید از ایمان و پاکدامنی خود مراقبت نمود؟! باید دانست اگر کسی حقیقتا و از سر اخلاص بخواهد خود را حفظ کند خداوند نیز او را یاری خواهد کرد. البته برای این کار ما دستورات عملی هم در دین داریم که در اینجا با استفاده از بعضی روایات و دستورات بزرگان دین به برخی از شیوه های کنترل شهوت اشاره می نماییم: – روزه گرفتن و در صورت عدم امکان آن، کم غذا خوردن بطوری که روزی بیشتر از دو وعده غذایی نخوردن. – نخوردن غذا های تحریک کننده مانند: پیاز، خرما، تخم مرغ،غذاهای چرب یا پروتیینی با کالری بالا و… – خوردن موادی که شهوت را کم می کنند، مانند: آبلیمو، کافور، سرکه(که مالیدن آن به بدن هم موثر است) و… – کنترل چشم و نگاه نکردن به نامحرم و ندیدن صحنه های حرا�� یا تحریک کننده، مانند: فیلم ، عکس و… پورنو این مورد بسیار مهم است زیرا انسان اگر ورودی های خود را یعنی چشم و گوش را کنترل کند و اجازه ندهد بدی ها و گناهان وارد وجودش شوند، آنگاه خروجی هایش یعنی اعمال ، رفتار و… هم خوب و درست می شوند. و از گناهان فرسنگ ها فاصله می گیریم. زدست دیده و دل هر دو فریاد — که هرچه دیده بیند دل کند یاد. – از بین نبردن و نتراشیدن موهای زائد بدن چون باعث تضعیف قوای جنسی می شود. – دوری کردن از خوردن غذاها و لقمه های حرام و استفاده از غذای حلال و پاک. – در حالت جنب نبودن و داشتن وضو و با وضو بودن که باعث ایمن و دور شدن از وسوسه شیاطین می شود. – ورزش کردن و تحرک بدنی برای سوزاندن کالری های انباشته شده و اضافه بدن و دوری از تنبلی و تن پروری. – مشغول کردن فکر و اندیشه خود به کار و فعالیت و دوری از بیکاری و آزاد گذاشتن و رها کردن فکر و اندیشه به سمت افکار و تخیلات نادرست. – تنها و دمر(به شکم) نخوابیدن. – زیاد استغفار کردن. پاسخ بهنام 2016/06/17 at 02:55 اینجا بحث علمی دارن میکنن پاسخ مجید 2013/11/07 at 10:30 واقعا حرفاشون جالبه پاسخ الی جون 2015/04/04 at 01:37 مطالبتون عالیه پاسخ دکتر دادخواه 2013/06/23 at 18:26 با سلام دکتر دادخواه هستم دبیر کانون مشاوران ایران وب سایت اصفهان پاتوق را دیدم و اطلاعات بسیار مفیدی در زمینه های روانشناسی و مشاوره در آن مشاهده کردم در صورت نیاز به مشاوره رابطه جنسی یا مشاوره زناشویی به وبسایت رسمی کانون مشاوران ایران مراجعه فرمایید. متشکرم بابت سایت خوب شما پاسخ حمید 2013/07/31 at 22:02 سلام من رابطم با همسرم هروروز رو به سردی میره بعد از 7 سال لطفان را هنمایم کنید پاسخ انصاریان 2014/08/05 at 18:19 سلام وقت بخیر برای مطلب فوق چند نکته لازمه عنوان بشه 1 دلایل سردی روابط را صادقانه بنویسید 2 انتظارات همدیگه رو بشناسید3به احساسات همدیگه احترام بذارید 3 درکنارهم باشید اماهمدیگه رو اسیر نکنید,سخت گیری وپلیس بازی نکنید 4 درنوع ارتباطتان تغییر ایجاد کنید 5 برای خودتان زندگی کنید 6 ازکلمات مثبت مثل دوستت دارم استفاده کنید 7 دنبال مقصرکردن هم نباشید 8 اجازه ندید کسی وارد زنگیتون بشه 9 هروز صبح به هم لبخند بزنید وبه زیباییهای هم توجه کنید نه تکرار نیش زبون وانتقام گیری ولج کردن پاسخ نورا 2014/10/05 at 13:57 خونه خراب کونه آهن که نیست هروز هروز معلومه که رو به سردی میره بپا یخ نزنه پاسخ زهره طالبیان 2013/11/26 at 17:13 باسلام و عرض ادب سوالاتی داشتم در رابطه با روابط جنسی دختری هستم 35 ساله تا به جال با کسی نبودم و صبر کردم تا برنامه ازدواجم حل شود این اواخر نیاز های جنسی فشار میاورد علاوه بر تنهایی چه کار کنم مرتکب گناه نشم خو��ارضایی هم نداشتم خدارو شکر مممنون میشم راهنماییم کنید پاسخ admin 2013/11/27 at 13:15 با عرض سلام شما تو مرحله اول باید ببینی این مشکل از کجا ناشی میشه یه سری ناهنجاری وجود داره که اختلالتی در سیستم جنسی هم ایجاد می کنه این ک شما در حال حاضر چه اخطلاطی دارید باید به دکتر مراجعه کنید و با رژیم درمانی و ورزش های خاص میتونن شما رو همیاری کنند تا بتونید کنترل بهتری روی شرایط جنسی خودتون داشته باشید پاسخ اميد 2014/09/01 at 10:13 با سلام.مسائل جنسي تو مملكت ما با يك استاندارد و شرايط خاصي دنبال ميشه.آموزشها اصلا وجود ندارند.چون مسائل جنسي هنوز بصورت يك سوال باقي موندند.به هر حال شهوت از ريشه خشم و ترس بلند ميشه .پس از ارضاء جنسي آدمها راحت ميشن.و اين دليل بر فروكش كردن خشمه.خشم ،خشونت،مهرباني،بخشايش همه و همه از انرژي هاي موجود عاطفي و جسمي هستند.از بين رفتني نيستند بلكه از نوعي به نوع ديگري اگر آزاد نشوند تبديل خواهند شد. خود ارضايي گناه است یا خیر .به هر حال بهتر زودتر ازدواج كني.و در مقابل احساسات جنسي نميتوني مقاومت كني چون مقامت باعث از بين بردن غريضه جنسي اون هم تو اون سن و سال ميشه. پاسخ خانم 2015/03/10 at 17:29 سلام وقت بخیرخسته نباشید چیکارکنم که همسرم سراغ فیلم وعکسای مبتذل نره ممنون میشم راهنماییم کنید؟ پاسخ admin 2015/03/10 at 20:57 با سلام ببینید یه سری موارد هست که باید به صورت که حتما باید ریشه یابی بشهه یعنی اینجوری نیست که یه الگوی خاص داشته باشه و بشه طبق اون درمان کد باید حتما پیش رواندرمان مراجعه کنید اما نکات کلی که وجود داره اینه که گاها دیده میشه زوج ها یه سری بحث جدید مبنی بر تکراری شدن رو مطرح می کنند که این خودش یه نوع چالش هستش و باید بر مبنای درک درست راه های جدید رو امتحان کرد ، اصولا فهم تازگی میاره یعنی چی یعنی زمانی که شما و همسرتون سعی کنید تو یک راه با هم همکاری داشته باشید میتونید به هم زدیک باشید که متعاقبا باید توی این راه یه سری رفتار هار ور انجام بدید مثلا چی مثلا بیاید هم رو تشویق کنید باید جاهایی که احیای میکنید شریکتون ضعیف عمل میکنه باید روحیه بهش بدید هدایتش کنید به بهتر شدن متاسفانه این جریان یه کم دیر دیر اتفاق میافته و توی سن های بالا متوجه میشن و دیدن عینن که رابطه عتطفی پدر مادر تو سن 50-60 سالگی یه دفعه به اوج خودش میرسه این به خاطر همون درک متقابل و یاد گرفتن حل کردن مشکلات با هم هستش سرزنش کردن ، ایراد گرفتن های مکرر و نادرست ، تحقیر کردن ، مقایسه کردن های نا بجا و به جا نه بهصد همکاری و همفکری بلکه برای داغون کردن طرف مقابل و………… باعث میشه متلاشی بشه این زندگی ولی برای همه نمی شه یه نسخه رو پیچید و باید هر کس برای درمان خودش شروع کنه به کنکاش در درون خودش و بعد برای پیدا کردن راه درمان به متخصص مربوطه مراجعه کنه صابر 2016/05/29 at 22:51 با سلام برادر عزیز تو باید خودت رابطه خود را باهمسر خود لذت بخش تر کنی طوری که از فیلم سکس بهتر باشه وهیچ نیازی به استفاده از ابزار فیزیکی نیست برادر تو خودتو درست کن همسرت خودش درست میشه مهرداد 2013/12/13 at 17:12 انشالله که هر چه زودتر مشکلتون حل شه پاسخ محمد 2014/01/19 at 21:18 سلام:دختر عزیز اگه بخوایم وارد بحث چرا ازدواج نکردید؟بشیم خوب حتما دلایلی دارید اما سعی کنید ابتدا واسه ازدواج سخت نگیرید در ثانی با روزه،زیارت عاشورا ،حمام سرد کردن، وبطور کلی ذکر به آرامش برسیدو. ازدواج رو سخت نگیریر پاسخ جلیل 2014/02/24 at 11:39 سلام بهتره ازدواج کنید. پاسخ الهه 2014/07/18 at 11:34 من ازدواج رو خیلی دوست دارم ، چون مادر بودن رو و همسر بودن و عشق رو دوست دارم ، ولی وقتی با آقایون نسل جدید برخورد می کنم ، کاملا ناامید میشم و پا پس می کشم . پاسخ کوروش 2014/10/12 at 10:10 من یه همدم می خوام مردم از بی کسی ، خدایا زودتر بذارش تو کاسمون بخدا مردیم اکبرغیاثی 2014/06/02 at 11:45 سلام پیشنهادمی کنم به مدت 40روززیارت عاشورا بخوانی حتما حاجت شما برآورده می شود100% پاسخ ثریا 2014/06/15 at 00:40 ورززززززززززززززززززززززش ورزش وووووووووووووووووووووووووووووووورزشششششششششششششششششششششششششششششش ورزش ورزش شادابی نشاط همی چی تو ورزشه اللللللللللللللللو باید روزی 3-4 ساعت ورزش کنی منم هم سنتم رفتم دکتر یه کم غذا های چرب گفت نخور و بعدم رفتم پیلاتس الان خوبم البته جریان ماله 2 سال پیشه ماله من ولی دیگه ورزش کردن روم موند تنها چیزیم که باهاش حال کردم همین ورزشه بود( یه عالمه انرژی ممثثثثثثبت برات میفرسنم ) پاسخ مصطفا 2014/06/16 at 23:47 سلام منم خودم 32سالمه هنوزم ازدواج نکردم.واقعن زن مایه ی آرامشه؛ ان شاء الله تمام جوونا بتونن ازدواج کنن. آمین مصطفا بهبهانی پاسخ مهناز 2014/07/27 at 00:47 سلام ببخشید اهل کجایی پاسخ سمانه 2014/07/30 at 11:51 به تو چه منصوره 2015/02/19 at 22:16 مهنازجون شور کردی ، عجله نکن بعد از 6 ماه میخوای ازشون پرار کنی مهشید 2015/03/18 at 23:46 مشغول ضمه هستی اگ فکر کنی فوضولی sadegh 2014/10/19 at 10:20 سلام داداش منم مجردم هنوز کیسم رو پیدا نکردم انشالله شما هم به زودی متاهل بشی منم همینجور هههههه پاسخ سحر 2014/12/30 at 10:46 سلام خوبید؟شما ازدواج کردید؟ پاسخ نغمه 2015/02/19 at 02:53 چطور سحر جون ؟ mohamad 2014/06/17 at 05:15 سلام به نظرم از دوستات بخواه یه شوهر خوب پیدا کنن برات زیاده والا الان مشکل اینه که نمی تونن آدم ها با هم رابطه برقرار کنن اگه کسی تو فامیل یکی رو داشته باشه که بزرگ فامیل باشه و فامیل براش مهم باشه این مشکلات پیش ننمی یاد به نظر من با یه بزرگترت یه مشورتی بزن و بگو برات یه شوهر خوب پیدا کنن پاسخ fattah 2014/06/20 at 17:14 والا خیلی از مرد ها هم الان هستن که تو این سن و سال می خوان ازدواج کنن من خودم یکیش اما چون جایی نیست با هم آشنا بشیم همه باید به این بسپاریم به اون بسپاریم خوب میشد جایی بود که بشه با هم آشنا بشیم پاسخ نیوشا 2014/06/28 at 21:04 منم 32 سالمه اگه راهی پیدا کردی بیا اینجا بنویس من میام سر میزنم پاسخ milad 2014/07/20 at 12:58 از دوستاتون بخواهید اگه کیس مناسب ازدواج میشناسن بهتون معرفی کنند والا خودت باید به فکر خودت باشی ، بلاخره یجوری باید رابطه شکل بگیره دیگه ، به دوستی به عمه ایی عمویی خاله ایی فک و فامیل شما رو معرفی کنند برا ازدواج خیلی سریع ایشالله کاردون را بیافتد پاسخ ناهید،ت 2014/07/29 at 20:16 سلام،من۳۱سالمه ،شما اینهمه پیشنهاد میدین چه فایده،اول باید مشکل دخترای سالمی مثل من رو که نتونستن ازدواج کنن و مشکل اینه که سن ازدواج رفته بالا و یکی دیگه این که انتخاب به دلیل سلیقه ها ی مختلف سخت شده،میترسی قبول کنی بعد منجر به طلاق بشه.
#روابط زنا شویی#مشکلات زنا شویی#ارتباط برقرار کردن خوب با همسر#چرا ازدواج ها منجربه جدایی میشوند؟#سکس#سکس سالمبا هامسر#همبستری سالم با همسر#عوامل ناسالم بودن روابط همسران#مشکلات شب زفاف#با همسرم چطور همبستر شوم#چرا همسرم از من متنفر است#عشق های خیابانی و عواقب آن#زندگی سالم و با عشق#من عاشق همسرم هستم
2 notes
·
View notes
Text
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و...
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و گرانقیمت نبود اما دنج و گرم بود. مادرم بازوی مرا گرفته بود گویی او تنها زن زندگی من است. بعد از نشستن باید منوی رستوران را نگاه می کردیم. چشمانش فقط می توانست کلمات درشت را ببیند. همینطور که داشتم منو را ورانداز می کردم متوجه شدم مادرم به من خیره شده است. لبخند غریبی بر لب داشت و گفت: وقتی که تو پسر موفقیت کاری بچه کوچکی بودی من برای تو منو را می خواندم. و من در جواب گفتم: خوب حالا نوبت توی که راحت بشینی و اجازه بدی من اینکارو برات انجام بدم. در طول زمانی که شام می خوردیم ما مصاحبت قابل قبولی داشتیم هیچ چیز فوق العاده ای وجود نداشت اما از اتفاقات اخیر زندگی هم با خبر شدیم. ما آنقدر صحبت کردیم که فرصتی برای سینما رفتن نبود. وقتی که به خانه مادرم رسیدیم گفت: من باز هم با تو میام بیرون اما به این شرط که تو مهمون من باشی. و من قبول کردم.
وقتی به خانه رسیدم همسرم از من پرسید شام با مادرت چطور بود؟ و من پاسخ دادم خیلی خوب و خیلی بهتر از آنچه که تصورش را می کردم. و از او بخاطر این پیشنهاد تشکر کردم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی فوت کرد. این اتفاق چنان ناگهانی بود که من فرصتی نداشتم در آخرین لحظات زندگی اش برایش کار انجام دهم. چند وقت بعد پاکتی دریافت کردم که در آن رسید پرداخت یک وعده شام برای دو نفر وجود داشت از همان رستورانی که ما با هم شام خورده بودیم. در نامه این طور نوشته بود: من مطمئن نبودم که خودم می توانم بیایم اما برای دو نفر پرداخت شده است. یکی برای تو و یکی برای همسرت. تو هیچ گاه نخواهی فهمید که آن شب برای من چه معنایی داشت. من عاشق تو هستم پسرم. https://ift.tt/2JmK0D8
from 30 network 3 https://ift.tt/2vF9GJz
1 note
·
View note
Text
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و...
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و گرانقیمت نبود اما دنج و گرم بود. مادرم بازوی مرا گرفته بود گویی او تنها زن زندگی من است. بعد از نشستن باید منوی رستوران را نگاه می کردیم. چشمانش فقط می توانست کلمات درشت را ببیند. همینطور که داشتم منو را ورانداز می کردم متوجه شدم مادرم به من خیره شده است. لبخند غریبی بر لب داشت و گفت: وقتی که تو پسر موفقیت کاری بچه کوچکی بودی من برای تو منو را می خواندم. و من در جواب گفتم: خوب حالا نوبت توی که راحت بشینی و اجازه بدی من اینکارو برات انجام بدم. در طول زمانی که شام می خوردیم ما مصاحبت قابل قبولی داشتیم هیچ چیز فوق العاده ای وجود نداشت اما از اتفاقات اخیر زندگی هم با خبر شدیم. ما آنقدر صحبت کردیم که فرصتی برای سینما رفتن نبود. وقتی که به خانه مادرم رسیدیم گفت: من باز هم با تو میام بیرون اما به این شرط که تو مهمون من باشی. و من قبول کردم.
وقتی به خانه رسیدم همسرم از من پرسید شام با مادرت چطور بود؟ و من پاسخ دادم خیلی خوب و خیلی بهتر از آنچه که تصورش را می کردم. و از او بخاطر این پیشنهاد تشکر کردم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی فوت کرد. این اتفاق چنان ناگهانی بود که من فرصتی نداشتم در آخرین لحظات زندگی اش برایش کار انجام دهم. چند وقت بعد پاکتی دریافت کردم که در آن رسید پرداخت یک وعده شام برای دو نفر وجود داشت از همان رستورانی که ما با هم شام خورده بودیم. در نامه این طور نوشته بود: من مطمئن نبودم که خودم می توانم بیایم اما برای دو نفر پرداخت شده است. یکی برای تو و یکی برای همسرت. تو هیچ گاه نخواهی فهمید که آن شب برای من چه معنایی داشت. من عاشق تو هستم پسرم. https://ift.tt/2JmK0D8
from 30 network 3 https://ift.tt/2vF9GJz
1 note
·
View note
Text
آیا جذاب هستید آیا شما جذاب هستید عد از 21 سال زندگی مشترک،...
آیا جذاب هستید آیا شما جذاب هستید عد از 21 سال زندگی مشترک، همسرم از من خواست با زن دیگری به سینما بروم و او را برای شام به رستوران دعوت کنم. او گفت: من عاشق تو هستم، اما می دانم او هم عاشق توست و عاشق آن لحظه ای است که تو در کنارش باشی!
زن ایا جذاب هستید دیگری که همسرم از من می خواست وقت بیشتری را با او بگذرانم مادرم بود که 19 سال بود که بیوه شده بود، اما فشار کاری بالا و سه بچه که تمام وقتم را پر می کرد جذاب باشید باعث می شد خیلی کم بتوانم به او سر بزنم. آن شب من به او تلفن زدم که پیشنهاد رستوران یا سینما را مطرح کنم. اما پاسخ او این بود چه شده؟ مشکلی پیش اومده؟
مادرم از آن نوع خانم هایی بود که وقتی خبری غیر منتظره می شنید یا وقتی او را غافل گیر می کردی مشکوک جذاب شدن می شد و حدس می زد که احتمالا خبر بدی را می خواهم به او بدهم. من در جواب گفتم فقط می خواهم از گذراندن وقت با شما کمی لذت ببرم. فقط ما دوتا. او بعد از مکث کوتاهی گفت من ه https://ift.tt/2HIelz4
from 30 network 3 https://ift.tt/2HNUy1n
1 note
·
View note
Text
راه حل مشکلات زناشویی زنان در ازدواج
دکتر هلن جی. برنر، نویسنده کتاب ” من میدانم جایی در همانجا هستم ” میگوید: خشم مزمن در بسیاری از ازدواج ها رایج است؛ مخصوصا زمانی که زوج صاحب بچه کوچک نیز هستند. انتظارات و مسئولیت کودکان در حال رشد حتی در بهترین روابط زناشویی نیز میتواند مشکلاتی ایجاد کند و هنگامی زوج زمان و انرژی لازم برای حل مشکلات زناشویی خود نداشته باشند،بحث و دعوا با همسر به وجود میآید. نتیجه؟ به جملات یک زن عصبانی توجه کنید:” من عادت داشتم دیوانهوار عاشق همسر و زندگی خود باشم، اما الآن فقط یک دیوانه ام”.
ریشههای خشم به خاطر اختلافات زناشویی
یکی از رایجترین شکایاتی که در مرکز مشاوره از زبان مادران جوان خشمگین شنیده میشود، این است که همسر آنها از زیر مسئولیت کارهای خانه شانه خالی میکند. این فقط کار عملی نیست که زنان از آن شکایت دارند، بلکه آنها باید نسبت به مشغله های فکری زندگی مثل داشتن سایز کفش فرزندان، وقت ویزیت دکتر، برنامه ریزی جشن تولد فرزند و غیره نیز احساس مسئولیت کنند.
خانوم لیزا لئود، مادر دو بچه از آتلانتا و نویسنده کتاب “کمال گرایی را فراموش کن” میگوید: وقتی بچه های من کوچک بودند، من به تنهایی وظیفه تهیه فهرستی از کارهای روزمره خانواده و بچه ها را بر عهده داشتم. همیشه به همسر خود میگفتم: هیچ میدانی جلسه اولیا و مربیان فرزندان چه روزی است؟ اصلاً میدانی که بچه های ما چه نیازها و مشکلاتی دارند؟
یکی دیگر از مشکلات زناشویی زنان این است که همسر شان به آنها توجه نمیکند یا نسبت به نگرانیها و نیازهای عاطفی زنان اهمیتی نمیدهند. یک مادر خانه دار و صاحب ۳ فرزند زیر ۵ سال میگوید” شوهر من تمامروز را کار میکند و وقتی در خانه است با بچه ها سرگرم است، بعدازاینکه فرزندان ما به خواب میروند، او خود را تلپی روی مبل میاندازد و تلوزیون نگاه میکند.
او حتی تمایلی به گفتگو با همسر خود ندارد و این موضوع واقعاً من را خشمگین و عصبانی میکند. من تمامروز را به تربیت بچه ها میگذرانم، از آنها مراقبت میکنم. آیا این حق را ندارم که گاهی همسرم به من توجه و محبت کند؟
او هنوز هم در گفتن مشکلات زناشویی به شوهر خود شک دارد. او میگوید” نمیخواهم زن غرغرویی باشم، میدانم که همسرم سخت کار میکند و خسته است. او حق دارد زمانی را برای استراحت و امور شخصی خود اختصاص دهد”. اگرچه، هرازگاهی، خشم مزمن من تبدیل به خشم واقعی خواهد شد. او اعتراف میکند که” چیزهای کوچکی مرا خشمگین میکند و مرا نسبت به رفتار شوهرم عصبانی میکند”.
به نظر مشاوران خانواده ، ابراز خشم در چنین مواقعی از طرف زن امری طبیعی است اما گاهی زنان در ابراز و بیان خشم خود به همسر راحت نیستند.
فیونا تراویس، دکترای روانپزشکی کولومبوس از اوهایو میگوید: زنان معمولاً به حفظ سکوت و غم خوردن در درون خود تمایل دارد اما وقتی که این احساسات در درون انباشته شد و به نقطه غیر قابل تحملی رسید، آنگاه همه دردها، آسیب ها و ناامیدی ها فوران می کند و منفجر می شود.
طغیان خشم زن به خاطر مشکلات زناشویی
روانشناسان میگویند زنان مایلاند تسکین موقت پس از عصبانیت شدید را تجربه کنند. تخلیه احساسات و هیجانات درونی همیشه حس خوبی به زنان میدهد و این کار به زن برای مقابله با استرس کمک میکند. گرچه به عقیده این مشاور خانواده رسیدن احساسات به نقطه انفجار برای سلامت ما زیانبار است. دکتر برنر میگوید:” آنچه اتفاق میافتد این است که مرد احساسات زن را نادیده میگیرد زیرا از نظر او زن مانند دیوانه ها جیغ میکشد و منطقی نیست. در نتیجه احساسات او را جدی نمیگیرد”.
بدتر اینکه، تکرار بحران میتواند موجب شود که مرد رفتار ناپسندی در مقابل همسر خود انتخاب کند. دکتر دافنه استیون، مشاور خانواده و زوج درمانگر در ماکون جورجیا، میگوید:” عصبانیت زن برای مرد میتواند ترسناک باشد”.
مردها در مقابله با استرس واکنش نشان میدهند: فشارخون آنها بالا میرود و ضربان قلب آنها زیاد میشود. پس یک مرد، برای جلوگیری از ناراحتی در چنین شرایطی ممکن است بااحتیاط با همسر خود رفتار کند یا بهطور مقطعی از همسر خود دوری کند.
وقتی زوج از هم فاصله میگیرند، معمولاً اولین صدمه به رابطه زناشویی و رابطه جنسی آنها وارد میشود. ریک هنسون، دکتر روانشناس و نویسنده کتاب ذات مادری (راهنمای مادر در سلامت جسمی، ذهن، و روابط عاطفی) میگوید:” زنان معمولاً علاقه کمی به برقراری رابطه جنسی با همسر بی عاطفه از خود نشان میدهند”. شوهر علی رغم شهرت شان در شهوت رانی، از نزدیکی با زنی که از دست آنها عصبانی است اجتناب میکنند.
باگذشت زمان، عدم رابطه جنسی در ازدواج موجب بیگانگی عمیق میگردد و نقش مشکلات جنسی در اختلافات زن و شوهر پدیدار می شود. این دکتر روانشناس معتقد است، عصبانیت شدید برای سلامت کودکان نیز مضر است. وقتیکه زن احساس عصبانیت میکند، احتمال از دست دادن آستانه تحملش در تربیت کودک و فرزندان بیشتر است.
اگرچه زنان سعی میکنند غم و ناراحتی و مشکلات زناشویی را در درون خود نگه دارند اما احساس خشم مداوم، ناسزا گفتن در حین دعوا با همسر و نگاههای سرد بین زن و شوهر ، به کودک تعریف اشتباهی از ازدواج نشان میدهد.
مشکلات زناشویی خود را به طور چشمگیری بهبود بخشید
این موقعیت ناامید کننده نیست. جاشوا کلمن، دکتر زوج درمانی در سانفرانسیسکو و نویسنده کتاب ��تغییر ازدواج” میگوید:” اگر زوج تلاش کنند تا بر روی تفاوت ها و اختلافات زناشویی خود کار کنند، بیشتر روابط زناشویی بعد ازدواج بهطور چشمگیری بهبود مییابد”. در اینجا چند پیشنهاد این مشاور خانواده برای مقابله با “سندروم مادر دیوانه” ارائه شده است:
اجازه ندهید به خاطر مشکلات زناشویی احساس رنجش ایجاد شود
داشتن احساس بدبینی به همسر نقطه شروع شکست در رابطه زناشویی است، مگر اینکه تلاشی آگاهانه در حل مشکلات زناشویی انجام دهید. همینکه همسر خود را با لنز بدبینی نگاه کنید، همه کارهای همسر تان غلط میشود.
برای تغییر دیدگاه خود، مهم است که هرلحظه به عقب برگردید و با خود دلایل و معیارهای ازدواج با همسر خود در گذشته را مرور کنید. فهرستی از خصوصیات رفتاری خوب همسر خود که باید به خاطر آنها از او تشکر کنید را یادداشت کنید و سعی کنید بیشتر بر روی آنها تمرکز کنید.
از گفتن این جملات خودداری کنید:” همسرم همیشه این کار را میکند” یا هیچوقت این کار را انجام نمیدهد”. به اعتقاد این دکتر روانشناس بیان چنین اظهار نظرات کلی نسبت به همسر احتمالاً درست نباشند و درعینحال میتوانند احساس خشم و عصبانیت را در شما تشدید کنند.
عوامل ایجاد مشکلات زناشویی در زندگی را شناسایی کنید
آگاه باشید چه زمانهایی بیشتر از همسر خود عصبانی هستید. آیا شما از اینکه فرصتی برای پرداختن به امور شخصی خود ( مثل ورزش صبحگاهی) ندارید از همسر و زندگی خود عصبانی هستید؟ آیا زمانهایی که بهخصوص خسته هستید بیشتر عصبانی میشوید؟ اگر این موارد درست است، شما نیاز دارید تا راه حلی برای تفریح یا استراحت برای رفع خستگی در بعدازظهر خود پیدا کنید.
دکتر استیون میگوید:” مهم است زنان زمانی را برای تغذیه روحی خود اختصاص دهند”. بازیابی انرژی روحی و روانی ممکن است رفتار آزاردهندهی همسر تان را تغییر ندهد، اما بر روش واکنش شما در برخورد با مشکلات زناشویی و رفتارهای نامطلوب همسر تأثیر میگذارد.
گام بعدی شناسایی رفتارهای اشتباه همسر شما است که بیشتر از همه شما را خشمگین و آزرده میسازد. سپس، یافتن نقش خود در ایجاد چنین رفتار هایی است. دکتر کلمن میگوید:” مقصر دانستن یکدیگر در حین اختلاف زن و شوهر آسان است”. اما به عقیده روانشناسان، در یک رابطه زناشویی ناسالم معمولاً زن و مرد هر دو مقصر هستند. مثلاً، اگر شما شخصیت کنترل کننده ای دارید ، آیا میتوانید از همسر خود انتظار داشته باشید تا برای تصمیم گیری در زندگی پیشگام باشد؟
همچنین باید درباره آنچه شما را در زندگی زناشویی عصبانی میسازد پیش از اینکه خشمگین شوید با همسر خود به گفتگو بپردازید. دکتر برنر میگوید:” اجازه ندهید موضوع حل اختلافات زناشویی شما بلاتکیف بماند”. از طرفی، سعی نکنید زمانی که ��صبانی و ناراحت هستید مشکلات زناشویی با همسر خود را حلوفصل کند. بلکه، وقتیکه آرامش خود را به دست آوردید، زمانی را برای گفتگو با همسر خود تعیین کنید.
برای حل مشکلات زناشویی راهحلهای عملی پیدا کنید
آیا شما مانند بسیاری از مادران پر مشغله از اینکه همسر تان در منزل کار نمیکند عصبانی هستید؟ اگر شما به کمک نیاز دارید، احتمالاً باید آن را کلمه به کلمه به همسر خود بگو��ید. آلین زولدبراد، متخصص رابطه زناشویی در دانشگاه لزینگتون، ماساچوست، پیشنهاد میدهد:” فهرستی از ناراحتکنندهترین وظایف خانه را تهیه کنید و از همسر خود بخواهید تا برخی از آنها را او انجام دهد”. اگر شما از او میخواهید تا کارهای خاصی انجام دهد، ازجمله لباسشویی یا آماده کردن وعدههای غذایی و مطمئن نیستید که چگونه آن را انجام دهد، به او آموزش دهید.
در بیان مشکلات زناشویی از لحن مؤدبانه استفاده کنید
به عقیده این مشاور خانواده نحوه بیان شما به همان اندازه آنچه میخواهید بگویید اهمیت دارد. بنابراین، پیش از هرچیز برای بیان خواسته ها و انتطارات از همسر خود برنامه داشته باشید. بهجای جیغ کشیدن و گفتن این جمله به همسر که : ” دراز کشیدن روی مبل مثل یک نهنگ توی ساحل را کنار بگذار و یکبار هم شده کمک کن”، سعی کنید بگویید” من به کمکت احتیاج دارم، ممکن است امشب ظرفها را شما بشویید تا بتوانم برای فرزندان قصه تعریف کنم؟”
به یاد داشته باشید وقتی شوهر در کارهای خانه به شما کمک میکند و آنها را دقیقاً به همان نحوی که شما انجام میدهید انجام نمیدهد، زبان خود را گاز بگیرید. اصلاً از او انتقاد نکنید، زیرا در صورت انتقاد از همسر ، دفعه بعد به شما در انجام کارهای منزل کمک نخواهد کرد.
برای حل مشکلات زناشویی زمانی را برای بودن در کنار همسر اختصاص دهید
بر اساس توصیه روانشناسان ، زوج باید سعی کنند زمانی را (حداقل هفتهای یکبار) به خود اختصاص دهند. بهطور مطلوب، باید قراری بیرون از خانه با هم بگذارید تا از فضای کاری داخل خانه مدتی به دور باشید. اما اگر نمیتوانید این موضوع را مدیریت کنید، حداقل زمان مشخصی را (مثلا پسازاینکه شبها کودکان خوابیدند یا بعدازظهر آخر هفتهها که بچه ها نزد مادربزرگشان هستند) در کنار همسر خود باشید.
زمانی که در کنار همسر خود مینشینید، یک لیوان چای یا یک فنجان قهوه با هممیل کنید. بهجای صحبت درباره کودکان، این تمرین را انجام دهید: درباره چیزی که واقعاً دوست دارید با همسر خود صحبت کنید یا اینکه از او بابت زحماتی که برای زندگی مشترک می کشد تشکر کنید. سپس، از او بخواهید او نیز جملات مثبتی را راجع به شما بگوید. شروع گفتگو با همسر با همین حرفهای ساده بهسرعت موجب مکالمه عمیقتری میشود. اگر چیز دیگری نباشید، حداقل موجب خنده شما میشود و همیشه راهی خوب برای برقراری ارتباط دوباره وجود دارد.
درنهایت، والدین جوان باید بدانند، همیشه یک مرحله پر استرس در هر زندگی زناشویی وجود دارد. معمولاً بحث و دعوای زن و شوهر امری طبیعی است و در بیشتر ازدواج ها دعوا آسیبی به رابطه زناشویی نمیزند. در حقیقت، یادگیری و تمرین بر روی شناخت تفاوت ها و حل مشکلات زناشویی به ایجاد یک ازدواج موفق کمک میکند.
لینک این مطلب در وبسایت گپچه
http://www.gapche.ir/value.aspx?id=17
0 notes
Photo
چگونه راحت و سریع به خواب برویم؟ 7 توصیه کارشناسان خوابhttps://khoonevadeh.ir/?p=227196
زمانی که صحبت از خواب بیشتر می شود، شما می دانید که باید چکار کنید، حذف کردن کافئین آخر شب تبدیل اتاق خواب به یک محل آرام و خاموش کردن وسایل الکترونیکی یک ساعت قبل از خواب. با این حال به جای خوابیدن، شما یک بار دیگر دارید کاشی های سقف تان را می شمارید. بی خوابی، یک total drag (نیروی مقاومت کلی) است اما خوشبختانه ترفندهای دیگر بسیاری وجود دارند که شما می توانید برای جلوگیری از بی خوابی، آنها را امتحان کنید. اقدامات مفید زیر از طرف کارشناسان خوابی که دچار بی خوابی شده اند را امتحان کنید:
عضلات تان را آرام کنید
دکتر ساندرا بلاک، متخصص مغز و اعصاب و نویسنده The Girl Without a Name می گوید از آرام سازی پیشرفته عضلانی برای از بین بردن تنش فیزیکی که مانع به خواب رفتن شما می شود، استفاده کنید. هر گروه عضلانی را در فواصل ۵ ثانیه ای، به آرامی سفت و سپس شل کنید. از انگشتان پایتان شروع کرده و به تدریج به سمت سرتان بیایید. با مجسم کردن خودتان در یک صحنه آرامش بخش، کارتان را به پایان برسانید. بلاک می گوید: من همیشه خودم را در یک ساحل آفتابی با خورشید زیبایی که روی امواج می تابد، گرمای حوله و بوی لوسیون برنزه نارگیل ، تجسم می کنم. من فقط با فکر کردن به آن، احساس خواب آلودگی می کنم.
در مورد بیدار ماندن، فکر کنید
دکتر سونجای، مدیر برنامه پزشکی عصب شناسی خواب کودکان در دانشگاه دوک و نویسنده My Child Won’t Sleep می گوید: دور از عقل به نظر می رسد اما وقتی متوجه می شوم که چون نگران به خواب رفتن هستم، خوابیدن برایم دشوار است، بر عکس آن را انجام می دهم. به جای نگرانی در مورد به خواب رفتن، در مورد بیدار ماندن فکر کنید. این کار، اغلب اضطراب را کاهش داده و به ذهن شما فرصتی برای تمدد اعصاب برای به خواب رفتن می دهد. این، تکنیکی است که به « قصد متناقض » معروف است.
یک اسموتی برای زمان خواب درست کنید
رابرت روزنبرگ، متخصص طب خواب و نویسنده Sleep Soundly Every Night, Feel Fantastic Every Day پیشنهاد می کند که میان وعده معمول قبل از خوابتان را با یک اسموتی جایگزین کنید. او می گوید: من از مقدار کمی ماست یونانی بدون چربی و شیر بادام کم کالری استفاده می کنم. هر دوی آنها حاوی مواد مغذی خواب آوری مانند تریپتوفان، کلسیم و منیزیم هستند. سپس گیلاس ترش یخ زده که به تازگی مشخص شده مدت خواب را به اندازه یک ساعت افزایش می دهد اضافه می کنم. در آخر، کمی دارچین برای طعم آن می افزایم، شما آماده خوابیدن هستید.
زمانی را به خودتان اختصاص دهید
با تنها شدن، ذهن تان را از هرگونه وقایع استرس زای قبل از خواب، خالی کنید. لیزا مدالی، متخصص طب خواب رفتاری در دانشگاه شیکاگو می گوید: من سعی می کنم در طول ساعت آخر قبل از خواب، زمانی را به خودم اختصاص دهم. این کار باعث به حداقل رساندن پتانسیل برای افکار مضطرب کننده در هنگامی که سعی دارم به خواب روم، می شود. فعالیت های آرامش بخش انفرادی به پاک کردن ذهنم از مشکلات بین فردی کمک کرده و مرا به وضعیت غیر برانگیخته برای انتقال خواب می برد.
یک دفترچه، دم دستتان داشته باشید
تشویش های ذهنی که به احتمال زیاد شما را بیدار نگه می دارند را با نوشتن کاهش دهید. روزنبرگ می گوید: این، تکنیکی به نام « نگرانی سازنده » است. حداقل سه ساعت قبل از خواب، نگرانی ها و راه حل هایتان را بنویسید. سپس آنها را در کشوی میز قرار دهید و اجازه دهید در تمام شب، آنجا بمانند. من و همسرم، این کار را با هم انجام می دهیم. کنار گذاشتن افکارتان به صورت فیزیکی، به احتمال زیاد نا آرامی در رختخواب را به حداقل خواهد رساند.
یک تمرین تنفسی انجام دهید
دکتر خوزه کولون، نویسنده رژیم خواب می گوید: کاری که من برای خواب بهتر انجام می دهم، تمرکز کردن بر روی تنفس است. من سعی می کنم که کمی بی صداتر و کمی آرام تر نفس بکشم و نفسهایم را از ۱۰۰ به صورت برعکس شمارش کنم. هنگامی که شمارش از دستم در رفت، یعنی در حال از دست دادن هوشیاری ام هستم، سپس دوباره شروع به شمردن از ۱۰۰ می کنم. همان طور که بر عکس می شمارید، سعی کنید تنفس شمرده انجام دهید، با توجه به مایوکلینیک، ما حدود ۱۲ تا ۱۴ تنفس در دقیقه انجام می دهیم. با تنفس آهسته، تعداد نفس های شما نصف می شود و می گویند که تنفس ملایم و طولانی به کاهش استرس و تحریک پاسخ آرامش کمک می کند.
حیوانات خانگی تان را از اتاقتان بیرون کنید
شاید آنها همراهان راحتی در رختخواب باشند اما گربه یا سگ شما می توانند به خواب رفتن و خواب ماندن را دشوار سازند. رابرت اوکسمن، مدیر موسسه sleep ti live در کارولینای شمالی می گوید: من اجازه نمی دهم حیوانات خانگی ام با من بخوابند. آنها ریتم شبانه روزی متفاوتی دارند و هنگامی که جابه جا می شوند، خواب فردی که در کنارشان است را بهم می زنند.
خنک بمانید
روزنبرگ می گوید: من با یک پنکه روشن که هوا را در اتاق خوابم به گردش در می آورد، می خوابم و مراقب درجه حرارت هستم. اکثر مطالعات نشان می دهند که درجه حرارت های اتاق بین ۱۷ تا ۲۱ درجه سانتی گراد، بهترین دماها برای خوابیدن هستند. دلیلش این است که درجه حرارت مرکز بدن ما در شب افت می کند و این به مغز علامت می دهد تا بخوابد. یک اتاق گرم می تواند جلوی این فرایند را بگیرد.
روشنایی را تنظیم کنید
برای تحت کنترل نگه داشتن ریتم شبانه روزی تان، روشنایی را با خورشید هماهنگ کنید. به عنوان مثال: در طول روز، در یک دفتر تاریک کار نکنید و چراغ ها را در نصفه شب، روشن نکنید. کتی گلدشتاین، متخصص مغز و اعصاب در مرکز اختلالات خواب در دانشگاه میشیگان می گوید: پس از شام، من چراغ بالای سر را در خانه به تقلید از غروب آفتاب بیرون، کم نور می کنم. نور دارای یک اثر هوشیار کننده است و می تواند ریتم شبانه روزی را تغییر دهد. حتی اگر مجبور شوم در شب از دستشویی استفاده کنم، چراغ ها را کم نور نگه می دارم.
چرا در یک جای جدید نمیتوانید بخوابید؟
چه در تعطیلات بسر میبرید و در تخت یک هتل هستید، چه شب را در خانه یکی از دوستانتان صبح کنید، چیزی در مورد خوابیدن دور از تخت خودتان در خانه وجود دارد که باعث میشود خواب شبانه راحتی نداشته باشید. یک تحقیق جدید دلیل این اتفاق را توضیح میدهد.
محققان دانشگاه براون، به تازگی خواب ۳۵ فرد سالم را تحت نظر گرفتند و کشف کردند که چرا خوابیدن در یک تخت نا آشنا باعث میشود که تمام شب در جایتان وول بخورید! (دقیقا به همین دلیل است که دانشمندان خواب، اغلب، دادههای مربوط به شب اول شرکت کنندگان مطالعه خواب در آزمایشگاه را نادیده میگیرند).
در این مطالعه که در مجله Current Biology منتشر شد، محققان، امواج مغزی شرکت کنندگانشان را مشاهده کردند. دو نیمکرهی مغز، تفاوتهای فاحشی را نشان داد. نیمکرهی چپ، نشانههایی از بیداری را نشان داد، در حالیکه نیمکرهی راست، نشانههایی از خواب را. این نیمکره چپ است (همان نیمکرهای که هوشیار باقی میماند) که در طول خواب مانند یک نگهبان شبانه عمل میکند، و منجر میشود خواب رضایت بخشی نداشته باشید.
ماساکو توماکی، یکی از نویسندگان این مطالعه میگوید: محیط اطراف برای ما آنقدر جدید است که ممکن است به یک سیستم مراقبت نیاز داشته باشیم تا بتوانیم محیط اطرافمان را نظاره کنیم و قادر باشیم هر چیز غیر عادی را پیدا کنیم.
دانشمندان میگویند: این، عادتی است که اغلب در حیوانات، بزرگتر بروز میکند. سمت چپ مغز، هوشیار و مراقب محیط جدید باقی میماند، در حالیکه سمت راست به خواب میرود. اما عدم تعادل بین این دو، دلیل آن است که چرا شما گیجتر و خستهتر از شبی که در خانهتان خوابیده اید، از خواب بیدار میشوید.
خبر خوب برای کسانی که عاشق ماندن در خانه شان هستند: حالا شما یک بهانه برای برگشتن به خانه دارید!
منبع : مجله تناسب اندام
0 notes
Text
تصادف ماشین عروس و داماد تهرانی در شب عروسی
شبکه طلا و ارز - رکنا : داماد جوان گفت: همه چیز از شب عروسی شروع شد. وقتی تصادف کردم پدرزنم زندگیام را به هم ریخت. سانحه رانندگی پس از جشن عروسی، برای داماد دردسرساز شد و زندگی مشترکش را تحتتاثیر قرار داد. وقتی افشین به خاطر سرعت زیاد ماشین عروس، تصادف کرد و خودش و همسرش مصدوم شدند، پدرزنش دیگر اجازه شروع زندگی مشترک را به آنها نداد. همین مساله زوج جوان را برای درخواست جدایی راهی دادگاه خانواده تهران کرد.مرد جوان وقتی روبه روی قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: همه چیز از شب عروسی شروع شد. وقتی تصادف کردم پدرزنم زندگیام را به هم ریخت. ماجرا از این قرار ��ود که شب عروسی بعد از جشن در تالار، به سمت خانه حرکت کردیم. مهمانها هم همراهمان میآمدند و همه شاد بودیم.اما در راه من تصادف سختی کردم. سرعتم کمی بالا بود، اما از روی عمد اینکار را نکردم. این تصادف باعث شد من و همسرم راهی بیمارستان شویم. همسرم دستش شکست و من هم سرم آسیب دید. خودم دو روز در بیمارستان بستری بودم، اما وقتی مرخص شدم پدرزنم اجازه نداد همسرم به خانهمان بیاید. او زندگیمان را به هم ریخت و گفت که من مسبب تصادف بودم و حالا که تصادف کردم دیگر اجازه نمیدهد همسرم با من زندگی کند. هرچه خواهش کردم فایدهای نداشت.از طرفی همسرم هم حرف پدرش را گوش داد و گفت، نمیتواند با پدرش مخالفت کند. خیلی تعجب کردم. زندگی ما تا این اندازه برای همسرم و خانوادهاش بیاهمیت بود که به خاطر یک تصادف خواستار جدایی شدند. خیلی فکر کردم. اول تصمیم گرفتم هر طور شده همسرم را به خانه برگردانم، ولی وقتی اصرارهایم بینتیجه ماند من هم دلسرد شدم. وقتی من و زندگی مشترکمان تا این اندازه برای همسرم بیاهمیت است برای من هم مهم نیست. به همین خاطر قبول کردم از هم جدا شویم.در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی آن شب افشین خیلی با سرعت میرفت. هرچه از او خواستم کمی آرامتر رانندگی کند فایدهای نداشت. پدرم هم خیلی سفارش کرده بود، با این حال کار خودش را کرد و ما تصادف کردیم. پدر و مادرم خیلی ترسیدند. از طرفی بهترین شب زندگیمان هم خراب شد و راهی بیمارستان شدیم. پدرم هم گفت چرا افشین با جان هردویمان بازی کرد. برای همین دیگر به او اعتمادی نداشت و اجازه نداد سر خانه و زندگیام بروم.کلی با او صحبت کردم ولی قبول نکرد. من عاشق پدرم هستم و هیچ وقت روی حرفش حرفی نزدهام. برای همین نمیخواستم با نارضایتی او به خانهام بروم. میخواستم کمی زمان بگذرد تا شاید راضی شود، اما افشین آمد و گفت باید از هم جدا شویم. من هم قبول کردم. او خودش زندگی ما را به هم ریخت و حتی حاضر نشد اشتباهش را قبول کند. یک بار هم از پدرم عذرخواهی نکرد.اگر افشین بابت اشتباهش عذرخواهی میکرد شاید پدرم او را میبخشید. ولی او با لجبازی اختلاف و کینه را بیشتر کرد و من هم این وسط قربانی شدم. با این حال دیگر نمیخواهم در کنار این مرد بیمسؤولیت زندگی کنم.در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند. او رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست در این فرصت با یک مشاوره خانواده مشورت کنند تا شاید مشکل و اختلافشان حل شود. این مطلب برایم مفید است بلی 1 نفر این پست را پسندیده اند کپی شد http://social.tgju.org/RLf3Yw
0 notes
Text
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و...
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و گرانقیمت نبود اما دنج و گرم بود. مادرم بازوی مرا گرفته بود گویی او تنها زن زندگی من است. بعد از نشستن باید منوی رستوران را نگاه می کردیم. چشمانش فقط می توانست کلمات درشت را ببیند. همینطور که داشتم منو را ورانداز می کردم متوجه شدم مادرم به من خیره شده است. لبخند غریبی بر لب داشت و گفت: وقتی که تو پسر موفقیت کاری بچه کوچکی بودی من برای تو منو را می خواندم. و من در جواب گفتم: خوب حالا نوبت توی که راحت بشینی و اجازه بدی من اینکارو برات انجام بدم. در طول زمانی که شام می خوردیم ما مصاحبت قابل قبولی داشتیم هیچ چیز فوق العاده ای وجود نداشت اما از اتفاقات اخیر زندگی هم با خبر شدیم. ما آنقدر صحبت کردیم که فرصتی برای سینما رفتن نبود. وقتی که به خانه مادرم رسیدیم گفت: من باز هم با تو میام بیرون اما به این شرط که تو مهمون من باشی. و من قبول کردم.
وقتی به خانه رسیدم همسرم از من پرسید شام با مادرت چطور بود؟ و من پاسخ دادم خیلی خوب و خیلی بهتر از آنچه که تصورش را می کردم. و از او بخاطر این پیشنهاد تشکر کردم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی فوت کرد. این اتفاق چنان ناگهانی بود که من فرصتی نداشتم در آخرین لحظات زندگی اش برایش کار انجام دهم. چند وقت بعد پاکتی دریافت کردم که در آن رسید پرداخت یک وعده شام برای دو نفر وجود داشت از همان رستورانی که ما با هم شام خورده بودیم. در نامه این طور نوشته بود: من مطمئن نبودم که خودم می توانم بیایم اما برای دو نفر پرداخت شده است. یکی برای تو و یکی برای همسرت. تو هیچ گاه نخواهی فهمید که آن شب برای من چه معنایی داشت. من عاشق تو هستم پسرم. https://ift.tt/2JmK0D8
from 30 network 3 https://ift.tt/2vF9GJz
0 notes
Text
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و...
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و گرانقیمت نبود اما دنج و گرم بود. مادرم بازوی مرا گرفته بود گویی او تنها زن زندگی من است. بعد از نشستن باید منوی رستوران را نگاه می کردیم. چشمانش فقط می توانست کلمات درشت را ببیند. همینطور که داشتم منو را ورانداز می کردم متوجه شدم مادرم به من خیره شده است. لبخند غریبی بر لب داشت و گفت: وقتی که تو پسر موفقیت کاری بچه کوچکی بودی من برای تو منو را می خواندم. و من در جواب گفتم: خوب حالا نوبت توی که راحت بشینی و اجازه بدی من اینکارو برات انجام بدم. در طول زمانی که شام می خوردیم ما مصاحبت قابل قبولی داشتیم هیچ چیز فوق العاده ای وجود نداشت اما از اتفاقات اخیر زندگی هم با خبر شدیم. ما آنقدر صحبت کردیم که فرصتی برای سینما رفتن نبود. وقتی که به خانه مادرم رسیدیم گفت: من باز هم با تو میام بیرون اما به این شرط که تو مهمون من باشی. و من قبول کردم.
وقتی به خانه رسیدم همسرم از من پرسید شام با مادرت چطور بود؟ و من پاسخ دادم خیلی خوب و خیلی بهتر از آنچه که تصورش را می کردم. و از او بخاطر این پیشنهاد تشکر کردم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی فوت کرد. این اتفاق چنان ناگهانی بود که من فرصتی نداشتم در آخرین لحظات زندگی اش برایش کار انجام دهم. چند وقت بعد پاکتی دریافت کردم که در آن رسید پرداخت یک وعده شام برای دو نفر وجود داشت از همان رستورانی که ما با هم شام خورده بودیم. در نامه این طور نوشته بود: من مطمئن نبودم که خودم می توانم بیایم اما برای دو نفر پرداخت شده است. یکی برای تو و یکی برای همسرت. تو هیچ گاه نخواهی فهمید که آن شب برای من چه معنایی داشت. من عاشق تو هستم پسرم. https://ift.tt/2JmK0D8
from 30 network 3 https://ift.tt/2vF9GJz
0 notes
Text
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و...
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و گرانقیمت نبود اما دنج و گرم بود. مادرم بازوی مرا گرفته بود گویی او تنها زن زندگی من است. بعد از نشستن باید منوی رستوران را نگاه می کردیم. چشمانش فقط می توانست کلمات درشت را ببیند. همینطور که داشتم منو را ورانداز م�� کردم متوجه شدم مادرم به من خیره شده است. لبخند غریبی بر لب داشت و گفت: وقتی که تو پسر موفقیت کاری بچه کوچکی بودی من برای تو منو را می خواندم. و من در جواب گفتم: خوب حالا نوبت توی که راحت بشینی و اجازه بدی من اینکارو برات انجام بدم. در طول زمانی که شام می خوردیم ما مصاحبت قابل قبولی داشتیم هیچ چیز فوق العاده ای وجود نداشت اما از اتفاقات اخیر زندگی هم با خبر شدیم. ما آنقدر صحبت کردیم که فرصتی برای سینما رفتن نبود. وقتی که به خانه مادرم رسیدیم گفت: من باز هم با تو میام بیرون اما به این شرط که تو مهمون من باشی. و من قبول کردم.
وقتی به خانه رسیدم همسرم از من پرسید شام با مادرت چطور بود؟ و من پاسخ دادم خیلی خوب و خیلی بهتر از آنچه که تصورش را می کردم. و از او بخاطر این پیشنهاد تشکر کردم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی فوت کرد. این اتفاق چنان ناگهانی بود که من فرصتی نداشتم در آخرین لحظات زندگی اش برایش کار انجام دهم. چند وقت بعد پاکتی دریافت کردم که در آن رسید پرداخت یک وعده شام برای دو نفر وجود داشت از همان رستورانی که ما با هم شام خورده بودیم. در نامه این طور نوشته بود: من مطمئن نبودم که خودم می توانم بیایم اما برای دو نفر پرداخت شده است. یکی برای تو و یکی برای همسرت. تو هیچ گاه نخواهی فهمید که آن شب برای من چه معنایی داشت. من عاشق تو هستم پسرم. https://ift.tt/2JmK0D8
from 30 network 3 https://ift.tt/2vF9GJz
0 notes
Text
آیا جذاب هستید آیا شما جذاب هستید عد از 21 سال زندگی مشترک،...
آیا جذاب هستید آیا شما جذاب هستید عد از 21 سال زندگی مشترک، همسرم از من خواست با زن دیگری به سینما بروم و او را برای شام به رستوران دعوت کنم. او گفت: من عاشق تو هستم، اما می دانم او هم عاشق توست و عاشق آن لحظه ای است که تو در کنارش باشی!
زن ایا جذاب هستید دیگری که همسرم از من می خواست وقت بیشتری را با او بگذرانم مادرم بود که 19 سال بود که بیوه شده بود، اما فشار کاری بالا و سه بچه که تمام وقتم را پر می کرد جذاب باشید باعث می شد خیلی کم بتوانم به او سر بزنم. آن شب من به او تلفن زدم که پیشنهاد رستوران یا سینما را مطرح کنم. اما پاسخ او این بود چه شده؟ مشکلی پیش اومده؟
مادرم از آن نوع خانم هایی بود که وقتی خبری غیر منتظره می شنید یا وقتی او را غافل گیر می کردی مشکوک جذاب شدن می شد و حدس می زد که احتمالا خبر بدی را می خواهم به او بدهم. من در جواب گفتم فقط می خواهم از گذراندن وقت با شما کمی لذت ببرم. فقط ما دوتا. او بعد از مکث کوتاهی گفت من ه https://ift.tt/2HIelz4
from 30 network 3 https://ift.tt/2HNUy1n
1 note
·
View note
Text
آیا جذاب هستید آیا شما جذاب هستید عد از 21 سال زندگی مشترک،...
آیا جذاب هستید آیا شما جذاب هستید عد از 21 سال زندگی مشترک، همسرم از من خواست با زن دیگری به سینما بروم و او را برای شام به رستوران دعوت کنم. او گفت: من عاشق تو هستم، اما می دانم او هم عاشق توست و عاشق آن لحظه ای است که تو در کنارش باشی!
زن ایا جذاب هستید دیگری که همسرم از من می خواست وقت بیشتری را با او بگذرانم مادرم بود که 19 سال بود که بیوه شده بود، اما فشار کاری بالا و سه بچه که تمام وقتم را پر می کرد جذاب باشید باعث می شد خیلی کم بتوانم به او سر بزنم. آن شب من به او تلفن زدم که پیشنهاد رستوران یا سینما را مطرح کنم. اما پاسخ او این بود چه شده؟ مشکلی پیش اومده؟
مادرم از آن نوع خانم هایی بود که وقتی خبری غیر منتظره می شنید یا وقتی او را غافل گیر می کردی مشکوک جذاب شدن می شد و حدس می زد که احتمالا خبر بدی را می خواهم به او بدهم. من در جواب گفتم فقط می خواهم از گذراندن وقت با شما کمی لذت ببرم. فقط ما دوتا. او بعد از مکث کوتاهی گفت من ه https://ift.tt/2HIelz4
from 30 network 3 https://ift.tt/2HNUy1n
1 note
·
View note
Text
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و...
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و گرانقیمت نبود اما دنج و گرم بود. مادرم بازوی مرا گرفته بود گویی او تنها زن زندگی من است. بعد از نشستن باید منوی رستوران را نگاه می کردیم. چشمانش فقط می توانست کلمات درشت را ببیند. همینطور که داشتم منو را ورانداز می کردم متوجه شدم مادرم به من خیره شده است. لبخند غریبی بر لب داشت و گفت: وقتی که تو پسر موفقیت کاری بچه کوچکی بودی من برای تو منو را می خواندم. و من در جواب گفتم: خوب حالا نوبت توی که راحت بشینی و اجازه بدی من اینکارو برات انجام بدم. در طول زمانی که شام می خوردیم ما مصاحبت قابل قبولی داشتیم هیچ چیز فوق العاده ای وجود نداشت اما از اتفاقات اخیر زندگی هم با خبر شدیم. ما آنقدر صحبت کردیم که فرصتی برای سینما رفتن نبود. وقتی که به خانه مادرم رسیدیم گفت: من باز هم با تو میام بیرون اما به این شرط که تو مهمون من باشی. و من قبول کردم.
وقتی به خانه رسیدم همسرم از من پرسید شام با مادرت چطور بود؟ و من پاسخ دادم خیلی خوب و خیلی بهتر از آنچه که تصورش را می کردم. و از او بخاطر این پیشنهاد تشکر کردم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی فوت کرد. این اتفاق چنان ناگهانی بود که من فرصتی نداشتم در آخرین لحظات زندگی اش برایش کار انجام دهم. چند وقت بعد پاکتی دریافت کردم که در آن رسید پرداخت یک وعده شام برای دو نفر وجود داشت از همان رستورانی که ما با هم شام خورده بودیم. در نامه این طور نوشته بود: من مطمئن نبودم که خودم می توانم بیایم اما برای دو نفر پرداخت شده است. یکی برای تو و یکی برای همسرت. تو هیچ گاه نخواهی فهمید که آن شب برای من چه معنایی داشت. من عاشق تو هستم پسرم. https://ift.tt/2JmK0D8
from 30 network 3 https://ift.tt/2vF9GJz
1 note
·
View note
Photo
روشهای موفقیت در کار موفقیت در کارما به رستورانی رفتیم که شیک و گرانقیمت نبود اما دنج و گرم بود. مادرم بازوی مرا گرفته بود گویی او تنها زن زندگی من است. بعد از نشستن باید منوی رستوران را نگاه می کردیم. چشمانش فقط می توانست کلمات درشت را ببیند. همینطور که داشتم منو را ورانداز می کردم متوجه شدم مادرم به من خیره شده است. لبخند غریبی بر لب داشت و گفت: وقتی که تو پسر موفقیت کاری بچه کوچکی بودی من برای تو منو را می خواندم. و من در جواب گفتم: خوب حالا نوبت توی که راحت بشینی و اجازه بدی من اینکارو برات انجام بدم. در طول زمانی که شام می خوردیم ما مصاحبت قابل قبولی داشتیم هیچ چیز فوق العاده ای وجود نداشت اما از اتفاقات اخیر زندگی هم با خبر شدیم. ما آنقدر صحبت کردیم که فرصتی برای سینما رفتن نبود. وقتی که به خانه مادرم رسیدیم گفت: من باز هم با تو میام بیرون اما به این شرط که تو مهمون من باشی. و من قبول کردم. وقتی به خانه رسیدم همسرم از من پرسید شام با مادرت چطور بود؟ و من پاسخ دادم خیلی خوب و خیلی بهتر از آنچه که تصورش را می کردم. و از او بخاطر این پیشنهاد تشکر کردم. چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی فوت کرد. این اتفاق چنان ناگهانی بود که من فرصتی نداشتم در آخرین لحظات زندگی اش برایش کار انجام دهم. چند وقت بعد پاکتی دریافت کردم که در آن رسید پرداخت یک وعده شام برای دو نفر وجود داشت از همان رستورانی که ما با هم شام خورده بودیم. در نامه این طور نوشته بود: من مطمئن نبودم که خودم می توانم بیایم اما برای دو نفر پرداخت شده است. یکی برای تو و یکی برای همسرت. تو هیچ گاه نخواهی فهمید که آن شب برای من چه معنایی داشت. من عاشق تو هستم پسرم. https://ift.tt/2JmK0D8
0 notes
Text
بعد از ۳۰ سال همدیگر را درک نمی کنیم! – فوج
http://fovj.ir/عاشق همسرم هستم اما او هیچ احساسی به من ندارد. صحبت های ما همیشه به مشاجره و دعوا ختم می شود، در ضمن ۳۰ سال است که با هم زندگی می کنیم. چه کار کنیم تا همدیگر را بهتر درک کنیم؟ لطفا راهنمایی ام کنید. مخاطب گرامی، هرچند اطلاعات زیادی از جمله سن، جنسیت، شغل ... http://fovj.ir/%d8%a8%d8%b9%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%db%b3%db%b0-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%87%d9%85%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1-%d8%b1%d8%a7-%d8%af%d8%b1%da%a9-%d9%86%d9%85%db%8c-%da%a9%d9%86%db%8c%d9%85-%d9%81%d9%88/?utm_source=dlvr.it&utm_medium=tumblr
0 notes