#فرقه_های_اسلامی
Explore tagged Tumblr posts
Photo
مکتب #معتزله بر پنج پایه و اصل استوار است که هر کس به آنها باور داشته باشد، معتزلی شمرده می شود: ۱. اصل #توحید: همانگونه که می دانید توحید دارای مراتبی است. #توحید_ذاتی، #توحید_صفاتی، #توحید_افعالی و #توحید_عبادی. آنچه در اینجا مد نظر است توحید صفاتی است که بر اساس آن، معتزله بر این باورند که صفات الهی زاید بر #ذات_خداوند نیستند. به عقیده آنها خداوند به ذات خویش، #عالم، #قادر، و #حیّ است، نه به واسطه علم، قدرت و حیات که صفات قدیمه و #معانی_قائم_به_ذات او هستند. چنانکه اشاعره به صفات قدیم و #معانی زاید بر ذات باور داشتند. ۲. اصل #عدل: در اینکه خداوند بر طبق عدل رفتار می کند هیچ اختلافی نیست. بلکه سخن در تفسیر عدل است. به عقیده معتزله، عدل معیار و ملاکی دارد که عقل آن را تشخیص می دهد و خداوند نیز بر اساس همان ملاک رفتار می کند. ظلم به خودی خود قبیح و زشت است و خداوند هرگز آن را در حق بندگان مرتکب نمی شود. بر خلاف #اشاعره که بر این باور بودند که هر آنچه خداوند آن را انجام دهد عین عدل است. ۳. اصل #وعد_و_وعید: بر اساس این اصل، خداوند همانگونه که در عمل به وعده و نوید پاداش صادق است و خلف وعده نمی کند در عمل به وعید و تهدید به کیفر نیز صادق است و باید به آن عمل کند. در مورد #خلف_وعده، همه فرفه ها نظر واحدی دارند و خلف وعده را جایز نمی دانند اما در مورد وعیدها، دو نظریه هست. یکی نظر معتزله که بدان اشاره شد و دیگری نظر سایر #فرقه_های_اسلامی، که عمل به وعیدها و کیفرها را واجب نمی دانند بلکه وعید را حق خداوند دانسته اند و لذا او میتواند از حق خود بگذرد و عفو کند. ۴. اصل #منزلة_بین_المنزلتین: معنای این اصل آن است که شخصی اگر #گناه_کبیره انجام دهد نه کافر است و نه مؤمن؛ در مورد مرتکبان کبیره، اکثر #مسلمانان آنها را #مومن_فاسق می دانند یعنی آنها را هرچند فاسق می شمارند، از دایره #ایمان خارج نمی دانند. در مقابل اکثریت خوارج انها را کافر می دانند. معتزله جایگاهی بین ایمان و کفر برای مرتکب کبیره تصویر کردند. که از آن به منزله بین المنزلتین یاد می شود. ۵. اصل #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر: در وجوب امر به معروف و نهی از منکر تردیدی وجود ندارد. آنچه محل اختلاف است و معتزله آن را در اصول خود آورده اند، به شرایط وجوب بازگشت می کند. در حالی که خوارج آن را به هیچ شرطی مشروط نمی دانستند، معتزله آن را واجب کفایی شمرده و برای آن شرایط تصویر کردند و حتی جنگ و قتال را که مرتبه شدید این اصل است، از وظایف #حکومت_اسلامی دانسته اند. #صهبای_خرد #علیرضااسعدی https://www.instagram.com/p/CCqeiYXHFLq/?utm_medium=tumblr
#معتزله#توحید#توحید_ذاتی#توحید_صفاتی#توحید_افعالی#توحید_عبادی#ذات_خداوند#عالم#قادر#حیّ#معانی_قائم_به_ذات#معانی#عدل#اشاعره#وعد_و_وعید#خلف_وعده#فرقه_های_اسلامی#منزلة_بین_المنزلتین#گناه_کبیره#مسلمانان#مومن_فاسق#ایمان#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر#حکومت_اسلامی#صهبای_خرد#علیرضااسعدی
0 notes
Photo
در پست های قبلی گفته شد که روش #علم_کلام، #روش_عقلی هم هست. اما وقتی از روش عقلی سخن به میان می آید اولین پرسش این است که #عقل چیست و چه کاربردی دارد و وقتی در حوزه #دین به کار می رود چه نقش و چه قلمرویی دارد. در این پست ضمن اشاره به دیدگاه مکاتب مهم کلامی، به دیدگاه #اهل_بیت علیهم السلام می پردازیم. واژه عقل در اصل به معنای حبس، منع و امساک است و در مورد انسان، عاقل به معنای کسی است که هوای نفس خودش را حبس و مهار کرده است. (#حسن_مصطفوی، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، ج۸، ص۱۹۶). عقل همچنین به معنای نيروی ادراکی انسان هم به کار می رود. نيرويی که با آن #کلیات ادراک می شود و انسان به کمک آن #استدلال می کند و یا به واسطه آن به حقايقی مانند #بديهيات_اوليه و اصول #رياضيات و #منطق دست می یابد. عقل در حوزه دين و #گزاره های_دينی چندین نقش مهم ایفا می کند: الف. فهم گزاره ها؛ بدین معنا که اگر ما فاقد عقل باشیم نمی توانیم با خواندن #قرآن، آن را فهم کنیم. ب. #استنباط گزاره ها؛ به کمک عقل از مطالعه قرآن، #عقايد و گزاره های جديدی را استنباط مي کنیم. ج. انتظام بخشيدن به گزاره های دينی و ايجاد هماهنگی میان آنها دـ تعليم گزاره ها؛ ه ـ اثبات گزاره های دینی و ـ دفاع در برابر #شبهات. باید توجه داشت که وقتی در علم کلام برای تبیین و اثبات آموزه های اعتقادی و دفاع از آنها از #تفکر_عقلی بهره گرفته می شود پیش فرض آن، این است که متکلمان استدلال عقلی را، به منزله ابزاری مستقل برای کسب #معرفت پذیرفته اند؛ یعنی از نظر #معرفت_شناسی، توانایی ��ن و از جنبه شرعی، #حجیت آن را باور دارند. بیشتر #فرقه_های_اسلامی به جز کسانی همچون #اهل_حدیث که صرفا بر #ظواهر تکیه کرده اند، عقل را به رسمیت شناخته اند. هرچند در قلمرو عقل با هم اختلافات جدی دارند. برای مثال معتزله در به کار گیری عقل، راه افراط را برگزیده و اشاعره نیز آن را صرفا در بحث های ذات و صفات معتبر دانسته اند ولی در بحث افعال، #حسن_و_قبح_عقلی را انکار کرده اند و #شیعه نیز به تبعیت از #امامان معصوم راه میانه ای در پیش گرفته است. در مکتب اهلبیت(ع) درباره عقل هیچگونه افراط و تفریطی یافت نمیشود. بر این اساس، نه عقل به منزله یگانه طریق معرفت_دینی شناخته شده است و نه به طور کلی فاقد اعتبار است. عقل در معرفتهایی چون اثبات وجود خدا و برخی صفات جمال و جلال و اثبات ضرورت شریعت و نبوت، مبنای معرفت دینی به شمار آمده است؛ چنان که در باب مستقلات و ملازمات عقلی نیز حجت شرعی بوده نقش معرفتی ویژهای دارد. #مدرسه_کلام_اسلامی #علیرضااسعدی ادامه در کامنت اول https://www.instagram.com/p/CCqdEHynT7i/?utm_medium=tumblr
#علم_کلام#روش_عقلی#عقل#دین#اهل_بیت#حسن_مصطفوی#کلیات#استدلال#بديهيات_اوليه#رياضيات#منطق#گزاره#قرآن#استنباط#عقايد#شبهات#تفکر_عقلی#معرفت#معرفت_شناسی#حجیت#فرقه_های_اسلامی#اهل_حدیث#ظواهر#حسن_و_قبح_عقلی#شیعه#امامان#مدرسه_کلام_اسلامی#علیرضااسعدی
0 notes