#روز معلم شعر
Explore tagged Tumblr posts
Text
جاهای دیدنی تبریز 7 مورد زیبا
در راس شهر جاهای دیدنی تبریز حوالی عرصه ساعت یکیاز مهم ترین جاهای جالب تبریز به اسم ارگ تبریز قراردارد . این سازه که امروزه مصلای نماز آدینه شهر است به سعی تاجالدین علیشاه ایجاد شده است و قدمتی 700 ساله دارااست . در هر زمان تاریخی این سازه کاربری خاصی داشته است . ابتدا تحت عنوان مسجد با طاقی عظیم که گفته میشود از طاق کسری بزرگتر بوده درست شده ولی بعد ها در دوران قاجار تحت عنوان انبار غله و مهمات به کارگیری می شد .
به همین عامل اطراف آن را دیوار کشیده و اسم آن را ارگ گذاشتهاند . این دژ مستحکم در ادوار متعدد مورخ از مردمان و نیروهای نظامی و توپهای ارتش دفاع نموده است ولی متاسفانه بلایای ارگانیک از جمله زلزلههای مکرر و همینطور معاندان از جمله به توپ مسدود شدن از سمت روسها سبب ساز تخریب بخش عظیمی از آن شده و تنها دیوارهای عظیم و محراب مرتفع شبستان جنوبی آن مانده است که ارگ علیشاه نامیده میشود .
کوچه کنار ارگ سنگفرش است و اکنون و هوای خیر و خوبی برای پیادهروی به شما میدهد . نیمکتهای درنظرگرفته شده درین کوچه تاریخی همینطور کافهها و رستورانهای متفاوت که در نزدیکی آن موجود هست , این مکان را برای گشتزنی یک بعد از ظهر مطلوب می کند .
لازم به مطرح شدن است که مصلای بزرگ تبریز که فارغ از در لحاظ تصاحب کردن اطراف ارگ تشکیلشده عظمت ارگ را تحتالشعاع قرار داده است . از ساعت هشت صبح تا پنج پس از ظهر میتوانید بهرایگان از این سازه که یک کدام از عظیمترین و مرتفعترین بناهای آجرکاری و از جاهای جالب تبریز است دیدن فرمائید . ولی صبح و عصر شایسته ترین زمان جاهای دیدنی تبریز
مشاهده است .
در صورت تعطیل بودن نیز ارگ از خارج قابل بازدید است . از خصوصیت عالی این جاذبه وجود کافه رستوران , گنجه و اقامتگاه در نزدیک آن است . رفت وآمد معلولین عزیز با ویلچر امکانپذیر است . کمتر از نیم ساعت وقت بگذارید و این جاذبه عظیم تاریخی را ملاحظه کنید .
آدرس : تبریز , خیابان امام , چهارراه پزشک شریعتی
7 - منزل مشروطه , تداعی گر انقلاب مشروطه
در غرب بازار جاهای دیدنی تبریز خانهای تاریخی در دو طبقه از سنگ , خشت و آجر تشکیلشده که ملک فردی حاج مهدی کوزه کنانی از تاجران تبریز و هواخواهان مشروطه بوده است . منزل مشروطه دو نصیب بیرونی و اندرونی داراست .
ارسیهای قدی با شیشههای رنگی , دربهای منبت و نورگیر کلاه خارجی از ویژگیهای سبک معماری قاجار و این بنای زیباست . سرستونهای گچبری و آینهکاری شده , نقوش پررنگ گل و برگ در سرسرا , سقف چوبی و تزیینات هشتضلعی پر رنگ اتاقها و تراس مشجر با حوضی بزرگ , زیباییهای بصری این عمارت دیرین است .
سرسرا و اتاق مشرف به ایوان در طبقه دوم با پنجرههای منبت و شیشههای رنگارنگ جلوه یگانه سازه است . در دو طرف ساختمان دو توپ جنگی و تندیسهایی تمامقد از ستارخان و باقرخان به چشم میخورد که تداعیگر انقلاب مشروطه است .
در زمان انقلاب مشروطه این منزل محل جلسات سران مشروطه و چاپ و پخش اعلامیههای انقلاب بوده است . امروزه با تغییرات اندکی در سازه , این عمارت به موزه مشروطه تبدیل شدهاست که در آن اثراتی مرتبط با انقلاب مشروطه در معرض نمایش قراردارد . همگی روزه از ساعت 9 صبح تا هشت شب با پرداخت سه هزار تومان می توانید ازخانه مشروطه که از جاهای جالب تبریز است مشاهده نمایید .
آدرس : تبریز , خیابان شهید مطهری , روبروی مسجد جامع
8 - مقبرهالشعرا , آرامگاه شاعران
در قلب تبریز و در محله سرخاب یک کدام از جاهای جالب تبریز قراردارد که بیش تر از 700 سال عمر دارااست . اینجا منزل ابدی معلم شهریار , اسدی طوسی , خاقانی و بیش تر از 400 شعر سرا و عارف اهل ایران است و به همین مناسبت مقبرهالشعرا اسم گرفته است . بنای یادبود این آرامگاه که در سال 1350 خورشیدی تشکیل شده سازهای منحصربهفرد و زیباست .
طاقهای درهم تنیده آن شکوه و عظمت یگانه سازه را نشان می دهد . معماری سازه تلفیقی از مدرنیته و سنت است . در ذیل نشانه یادبود , فضای دارای اهمیت مقبرهالشعرا جایدارد . فضای دارای اهمیت تالاری بزرگ است که اتاقهای کوچکی در حوالی آن مشاهده میشود . در یک کناره سالن قبر مدرس شهریار را می بینید که با شیشه محدود شده و اشعاری بر روی آن مندرج شدهاست . سرتاسر سالن آکندهاز شعرنوشتهها , مجسمه ها و تصاویر شاعران خفته درین آرامگاه است .
راهنماهای بااخلاق و کارشناس این شرکت شمارا با بقیه آرمیدگان دراین جا آشنا کرده و به شما داده ها جالبی ارایه میدهند . میتوانید از بخشهای جانبی تیم کتاب , صنایعدستی و مجسمههای کوچک بهیادگار تهیه و تنظیم فرمائید . از 9 صبح تا هفت شب با پرداخت دو هزار تومان میشود از این جاذبه دیدن کرد .
آدرس : تبریز , محله ششگلان , خیابان ثقه الاسلام , جنب خیابان عارف
9 - ساختمان بلند ساعت , اعلام زمان از متاع تاریخ
در راس شهر تبریز می دانی موجود است که عمارتی باشکوه به اسم کاخ شهرداری در آن قرار گرفته است که شاخصترین نصیب این کاخ ساختمان بلند ساعت آن است . دراین ساختمان بلند ساعتی چهاربعدی در طول بیشتراز 30 متر نصب شده که از چهار طرف کاغذ دارااست . هر 24 ساعت یکبار کوک میشود و صدای زنگ آن هر ساعت به تعداد به عبارتی ساعت و هریک ربع سه توشه نواخته میشود و زمان را بیان میکند .
جنس ساختمان بلند ساعت از خشت , ماسه و آهک است ولی نمای بیرونی در شمال و شرق با سنگ تراشخورده و در جنوب و غرب با تلفیقی از خشت و سنگ تزیین شدهاست . معماران آلمانی در سال 1318 خورشیدی این بنای فاخر را به بهرهبرداری رساندند . امروزه قسمتهایی از ساختمان بلند ساعت برای موزه و آمفیتیاتر به کارگیری میشود .
10 - بوستان باغلارباغی , تماشای رقص دلفینها
در مرداد ماه سال 1373 خورشیدی پارکی در بلوار مدرس شهریار تبریز بهرهبرداری شوید که روز جاری یک کدام از جاهای جالب تبریز است . گشتوگذار در بوستان باغلارباغی هم اکنون و هوای شمارا بهخوبی تغییرو تحول می دهد . به شهر بازی این بوستان که وسیع ترین شهر بازی شمال غرب کشور ایران است بیایید وبا تجهیزات تفریحی نظیر کشتی صبا , رنجر , کلبه وحشت هیجان و شور را تجربه نمایید .
میتوانید در تالار 500 نفری دلفیناریوم گروه رقص و بازی زیبای دلفینها را بازدید نمایید . در رستوران آن یک شام خوشمزه گوارا ی وجود فرمائید یا این که ذیل طبیعت سربه فلک کشیده آنجا و در آلاچیقهای زیبایش آبمیوه توصیه دهید . دراین فی مابین یک چیز تاسفبرانگیز موجود است و آن نیز باغوحش یا این که باغپرندگان باغلارباغی است کهاین روز ها نیاز به دقت بیشتر مسوولین داراست . این موسسه تفریحی از ساعت چهار عصر تا 12 شب گشوده است .
آدرس : تبریز , بلوار مدرس شهریار , جنب بوستان ولیعصر
11 - منزل بهنام , از منزل تا دانشکده
یکی از جاها�� جالب تبریز و از خانههای تاریخی آن که قدمتی از آخرها دوران زندیه داراست منزل بهنام است . این منزل اشرافی قشنگ دو ساختمان به حالت قشلاقی و ییلاقی داراست . ساختمان قشلاقی که در واقع عمارت حساس و زمستاننشین است در ضلع شمالی ایوان ایجاد شده است . سالن هفتدری با نقشونگارهای قشنگ , تزیینات سقف , طاقچه ها و شومینه و ارسیها با شیشههای الوان خیرهکننده و قشنگ است .
ایوان با گچبریهای نفیس و ستونهای بلند از سایر ویژگیهای عمارت قشلاقی است . ساختمان ییلاقی که تابستاننشین است و در ضلع جنوبی بیرونی جای دارد با حیاط و ستونهای بلند و سرستونهای گچبری و مقرنس دقیق تزیین شدهاست . نمای آجری سرخرنگ و آبگینه زیبای ایوان هر تماشاچی را مجذوب می نماید . این منزل خوشگل اکنون جزء دانش گاه معماری و شهرسازی تبریز است و برای ورود به آن می بایست پنج ��زار تومان پرداخت شود .
آدرس : تبریز , خیابان مقصودیه , نرسیده به خیابان ارتش
12 - موزه عصر آهن , اولی موزه صحرایی
در قربت مسجد کبود اولین موزه صحرایی جمهوری اسلامی ایران را می توانید ملاحظه کنید که در واقع گورستانی کشف شده از هزاره اولیه میلادی یا این که عصر آهن است . موزه عصر آهن یکیاز جالبتوجهترین جاهای جالب تبریز است . 34 گور از نوپا , برنا , زن و مرد که همراه با وسایل موردعلاقه از جمله اسباببازی , ظروف طعام و ابزار جنگی موجود هست .
این اجساد به صورت چمباتمه و با سنگ چینی یگانه که نمادی از دیواره رحم است دفن شدهاند , جهت صورت و بدنشان با نیز فرق میکند که طبق حیث کارشناسان نشانه بر پرستش میترا است . اشیای سفالی مانده از عصر آهن هم در معرض نمایش است . کمتر از دو ساعت برای مشاهده از این موزه اعجاب انگیز زمان حتمی است . از 9 صبح تا دو و نیم عصر با پرداخت چهار هزارتومان از این موزه دیدن نمائید .
آدرس : تبریز , خیابان خاقانی , خیابان فروغ , جنب پارکینگ مسجد کبود
13 - بوستان عباس میرزا , تفرجگاهی دو منظوره
در ضلع جنوبی بزرگ راه کسایی تبریز بوستان جنگلی نو تاسیسی موجود هست که مطرح ترین بوستان جنگلی درونشهری سرزمین به حساب می آید . این بوستان دو هزار هکتاری علیرغم طراوت یک کدام از جاهای جذاب تبریز است . دراین بوستان بیش تر از یک میلیون اصله نهال و درختچه از جمله زبانگنجشک , سنجد , کاج سیاه , زالزالک , گونه های سرو , عرعر و اشکال گلهای زینتی کاشته شدهاست . شبکه آب پاشی بوستان به صورت قطرهای است که به طریق مطلوب آب را به تمامی مقاطع زیرکشت می رساند .
فاز نخستین این بوستان در اسفندماه 1389 خورشیدی به بهرهبرداری رسید . نمازخانه , توالت و آلاچیقهای خوشگل از تجهیزات این بوستان جنگلی است . گروه تفریحی دربرگیرنده اکوموزه عشایر , گلشن پرنده ها , موزه حیات وحش و شهر بازی از جمله تجهیزات در حالا انجام این جاذبه است . گفتنی است بوستان جنگلی عباس میرزا تفرجگاهی دو منظوره است که نیز در رویدادها غیرمترقبه نظیر زمینلرزه امداد بزرگی است و نیز تفریحگاهی برای شهروندان و مسافران بوده و گردشگران به جای اطراق در جادهها و معابر می توانند از این بوستان به کارگیری نمایند .
آدرس : تبریز , ضلع جنوبی بزرگراه کسایی
14 - جاهای دیدنی تبریز منزل معلم شهریار , یادگار شاعری بزرگ
خانه معلم شهریار خانهای کوچک ولی یادگار شاعری بزرگ است جاهای دیدنی تبریز . این منزل دو طبقه , سومی خانه مدرس محمدحسین بهجت تبریزی بوده که در بیست سال انتهای قدمت در اینجا میزیستهاند . بعد از فوت ایشان این منزل به وسیله شهرداری خریداری شده و500 قطعه از اسباب فردی , لوازمالتحریر , دست نوشتهها , کتابها و مدارک و اوراق مرتبط با بدین شعر سرا والا دراین موزه حفظ و در معرض رویت کرد همگان جایدارد .
سه تار دارای اسم و رسم معلم هم از اشیای قابل توجه در معرض مشاهده است . زیرزمین موزه محل استراحت بازدیدکنندگان است و عکسهایی نیز از مدرس در آنجا نصب شدهاست . در حالتی که شیدا ادبیات میباشید از هشت صبح تا هفت شب میتوانید از این موزه دیدن نمایید و در محل کار یادبود معلم شهریار به یادگار بنویسید .
آدرس : تبریز , خیابان مقصودیه , خیابان ارتش
15 - مسجد جامع تبریز , گروه زیبای طاق و گنبد
در انتهای بازار تبریز مسجدی خوشگل از دوران سلجوقی قراردارد که مسجد جامع یا این که مسجد آدینه گفته میشود و از جاهای جذاب تبریز است . این بنای تاریخی شبستان آجری پهناور با ستونهای هشتگوش دارااست که از روی این ستونها طاق و گنبدهایی تشکیلشده که زیبایی خاصی به سازه داده است . شبستان از قدیمیترین قسمتهای مسجد است .
محراب بلند مسجد با گچبریهای نفیس خوشگل هم یادگار سلجوقیان است . گنبد شمالی که با کاشی معرق مزین بوده نیز به جامانده از حکومت آق قویونلوها است . این مسجد پیش از این یک تراس داشته که ابعاد دو ایوانه شدهاست . متاسفانه در زلزله سال 1193 مسجد به شدت جراحت رویت کرد اما در حین قاجار نوسازی شد .
آدرس : تبریز , خیابان شهید مطهری , روبروی موزه مشروطه
16 - جاهای دیدنی تبریز موزه سفال , یک موزه زنده
در خیابان شمس تبریزی شهر جاهای دیدنی تبریز خانهای دیرین و اصیل به اسم منزل صرافلار موجود هست که معماری آن معماری اصیل جمهوری اسلامی ایران دوران قاجار است . تراس خوشگل با آبگینه و باغچه , زیرزمین و یک طبقه ساختمان که ایوانی گچبری با دو ستون بلند دارااست و حوضخانه مصفا این منزل را جالبتوجه نموده است .
#جاهای دیدنی تبریز#دیدنی های تبریز#مکان های دیدنی تبریز#دیدنیهای تبریز#جاذبه های گردشگری تبریز#مناطق دیدنی تبریز
1 note
·
View note
Text
چگونه به کودک خود خواندن بیاموزیم؟
آموزش خواندن به کودک، یک روند آموزنده و مفید، هم برای خود کودک و هم برای والدین است. این کار می تواند به منظور انجام کارهای مدرسه یا تنها برای رشد و پیشرفت وی باشد. می توانید آموزش خواندن را در منزل شروع کنید. کودکان، خواندن را در زمان کوتاهی می آموزند، اگر از ابزار و شیوه های مناسبی استفاده کنید.
12 راهکار طلایی برای آموزش خواندن به کودک
1_ کودکتان را به کتاب خواندن مدام، عادت دهید
کسب مهارت در هر کاری، بدون تداوم در انجام آن سخت است. برای اینکه کودک شما به کتاب خواندن علاقه مند شود، باید دائما او را به خواندن کتاب خوب برای مطالعهوادار کنید. اگر برایتان مقدور است از زمان خردسالی کودک آغاز کنید و تا سن ورود به مدرسه ادامه دهید. کتاب هایی که مناسب سن و در سطح فهم او هست را تهیه کنید و برایش بخوانید (روزی 3 تا 4 کتاب).
زمانی که بزرگتر شد و به دبستان رفت، آرام آرام شروع کنید به خواندن کتاب هایی با سطح بالاتر. (سعی کنید داستان هایی را انتخاب کنید که به آنها علاقه مند باشد). به دنبال کتاب هایی بگردید که شیوه های خواندن متفاوتی دارند. به این منظور که کودک خود را نیز در خواندن کتاب شریک کنید. به طور مثال، کتاب هایی که دارای صفحات لمس کردنی، بازی و یا بو هستند.
آموزش خواندن به کودکان
2_ الگوی خوبی برای او باشید
به او نشان دهید که کتاب خواندن برای خود شما جذاب است. هر روز موقعی که رفتارتان را رصد می کند، ده دقیقه به خواندن مشغول شوید با این هدف که ببیند به این کار اهمیت میدهید. حتی اگر یک کتابخوان جدی نیستید. چیزی برای خواندن پیدا کنید، یک مجله، یک روزنامه یا کتاب آشپزی. او وقتی می بیند که شما به مطالعه ی کتاب کودک اهمیت می دهید، خود به خود به این کار علاقه مند می شود.
کودک تان را در جریان کتاب خواندنتان قرار دهید. اگر چیزی می خوانید که برای او قابل درک هست، تعریف کنید. کلمات را روی صفحه به او نشان دهید، تا به او در برقرار کردن ارتباط میان کلمات روی صفحه و صداهائی که کلمات را شکل می دهند کمک کنید.
3_ سئوالات مشارکت دهنده مطرح کنید
قبل از اینکه کودک شما خواندن بیاموزد، چگونگی فهم و درک مطلب را یاد می گیرد. زمانی که داستان را با صدای بلند می خوانید، سوالاتی راجع به داستان یا شخصیت ها بپرسید. به طور مثال:"سگ رو می بینی؟"، "اسم این سگ چی بود؟". زمانی که درک و فهم کودک بیشتر شد، می توانید سوالات پیچیده تری مطرح کنید. به کمک این سوالات می توانید قدرت تحلیل کودک تان را افزایش دهید. این کار قبل از سن 4-5 سال ممکن نیست.
4_ کتاب ها را در دسترس بگذارید
اینکه در خانه تان کتاب باشد اما در دسترس کودک نباشد، ایده ی جالبی نیست. کتاب ها را روی زمین و در فضاهای باز بگذارید، به این منظور که بتواند آن ها را در بازی های خود وارد کند.
وقتی که کودک تان به راحتی توانست کتاب ها را بخواند و در دست بگیرد، مراقب باشید که آن ها تمیز بوده، ضمن اینکه خیلی هم گران نباشند. می توانید برای خود، یک کتابخانه ی اختصاصی تدارک ببینید. محلی برای کتاب خواندن، نزدیک کتابخانه ایجاد کنید. چند بالش کوچک، پتو و صندلی راحت تهیه کنید. همچنین کیک و نوشیدنی و خوراکی.
5_ به یک کتابخانه دسترسی داشته باشید
این کار می تواند به دو صورت باشد. کتابخانه ی کوچکی در منزل خود تهیه کنید و چند کتاب قابل فهم و در سطح کودکتان در آن قرار دهید، و یا به صورت هفتگی، به کتابخانه ی عمومی محله ی خود یا فروشگاه کتاب بروید. داشتن تعدادی کتاب زیر بغلتان، اشتیاق فرزند شما را (به خصوص اگر کمی بزرگ شده باشد)، برای مطالعه بیشتر و دامنه ی واژگانش را وسیع تر خواهد کرد.
بازخوانی یک کتاب را تنها به این دلیل که قبلا چند بار آن را خوانده اید از دست ندهید.
آموزش خواندن به کودکان
6_ شروع به دخالت دادن کلمات صدا دار کنید
قبل از آموزش الفبا به کودکتان، به او کمک کنید تا بداند خطوط یک صفحه با کلماتی که ادا می کنید رابطه مستقیم دارد. وقتی با صدای بلند کتاب کودک می خوانید، هر کلمه ای را که بیان می کنید با انگشت نشان دهید. این کار به کودکتان کمک می کند که رابطه ی کلمات و خطوط روی صفحه را با کلماتی که شما می گویید، از نظر آوایی فرا بگیرد.
7_ از به کار بردن کارت های "کمک حافظه" خودداری کنید
مدتی است بعضی شرکت ها اعلام می کنند که کارت های کمک حافظه برای کودکان خردسال و پیش دبستانی ایده آل است. این ابزار به هیچ وجه به آن ها خواندن را نمی آموزد، بلکه به کودکان، برقرار کردن رابطه ی بین یک تصویر و یک کلمه را با به کار گیری تصویری متناسب یاد میدهند. به طور کلی کارت کمک حافظه، شیوه ی کارآمد و مفیدی برای آموزش خواندن نیست. سعی کنید از این کار خودداری کنید.
8_ حروف الفبا را به کودکان خود بیاموزید
زمانی که درک کودک شما از کلمات بیشتر شد، شروع به تبدیل کلمات به حروف جداگانه کنید. درست است که آموزش الفبا همراه با شعر و آهنگ، معمول ترین روش آموزش حروف است، اما سعی کنید خلاقیت به خرج دهید. هر حرف را با نام آن توضیح دهید. اما فعلا خودتان را برای آموزش صدای هر حرف به دردسر نیندازید.
سعی کنید با هر حرف یک بازی انجام دهید. مثل بازی توپ (به این صورت که حروف الفبا را روی زمین بچینید تا فرزندتان توپ را به سمت حرفی که از او می خواهید، پرتاب کند) یا از او بخواهید که حرف مورد نظرتان را در وان حمام صید کند. این ها بازی هایی هستند که او را در ارتقاء در چندین سطح تشویق میکند.
9_ کلمات هم آوا را به کودک خود بیاموزید
برای کودک، مَتَـل های کوتاه بخوانید و سپس لیستی از کلمات هم آوا مثل:آب، تاب، قاب و ... تهیه کنید. کودک شما کم کم با کلماتی که در اثر ترکیب حروف ایجاد می شوند، آشنا می شود.
10_ برای کودک خود داستان های کوتاه تعریف کنید
احتمالا زمانی که فرزندتان شروع به خواندن بکند، دبستانی خواهد بود و آموزگارش مطالب و تکالیفی را به او خواهد داد. تشویقش کنید که تکالیفش را با به کار گیری تکنیک های آواشناسی انجام دهد. زمانی که دایره لغاتش افزایش یافت در سطحی است که معنی داستان ها را بهتر متوجه می شود. به کودکتان اجازه دهید به تصاویر کتاب کودک نگاه کند، این کار تقلب به حساب نمی آید. تصاویر و ارتباط آنها با کلمات، برای فهم مجموعه ی کلمات مفید خواهد بود.
11_ از کودکتان بخواهید برایتان داستان تعریف کند
بعد از هر بار خواندن کتاب کودکانه، از کودک خود بخواهید برایتان داستان را تعریف کند. او را وادار کنید جزییاتی را به داستان اضافه کند، اما منتظر یک داستان ساخته و پرداخته شده نباشید. یک روش جالب و سرگرم کننده، استفاده از عروسک ها به جای شخصیت های داستان است؛ به این صورت که کودک به کمک آن ها برایتان داستان را تعریف کند.
آموزش خواندن به کودکان
12_ سئوالاتی راجع به داستان مطرح کنید
مثل زمانی که شما برای کودک تان داستانی می خوانید و او سوال می پرسد، هر بار که کودک تان قصه ای تعریف می کند، شما نیز از او سوالاتی راجع به قصه کودکانبپرسید. ممکن است در ابتدا جواب به سوالات شما برای او سخت باشد، اما با گذر زمان، مهارت لازم برای پاسخ دادن به سئوالات شما را کسب خواهد کرد.
فهرستی از سوالات تهیه کنید که کودک شما بتواند آن ها را بخواند. توانایی درک سوالات، تقریبا به اندازه ی پاسخ دادن به آنها مهم است. با سوالات مستقیم و مشخص شروع کنید، نه با سوالات مفهومی، به طور مثال:
"شخصیت اصلی داستان چه کسی بود؟" (صحیح)
"چرا شخصیت اصلی شکست خورد؟" (غلط)
13_ هم زمان با خواندن، نوشتن را نیز به او بیاموزید
خواندن، پیش در آمدی برای نوشتن است، اما زمانی که کودک توانایی خواندن را به دست آورد، به او همزمان در یادگیری نوشتن کمک کنید. اگر همزمان نوشتن را بیاموزند، خواندن را نیز راحت تر و با سرعت بیشتری فرا خواهد گرفت. به خاطر سپردن حروف، خوب گوش دادن به آوا ها همراه با نوشتن، هوش نوآموزان را تقویت خواهد کرد. بنابر این به او نوشتن حروف و کلمات را بیاموزید.
به خاطر داشته باشید، زمانی که فرزند شما بتواند کلمات را هجی کند، توان خواندنش نیز بهتر خواهد شد. به آرامی پیش بروید و انتظار نداشته باشید که او بی نقص باشد.
14_ به واداشتن کودکتان به خواندن ادامه دهید
از آنجایی که لذت خواندن را قبل از رفتن به مدرسه به او چشانده اید، سعی کنید این حس را با مطالعه ی روزانه افزایش دهید. وقتی شما برایش کتاب داستان کوتاهبخوانید، درک صحیح تری از تلفظ کلمات و آوای آن ها به دست خواهد آورد، تا آنکه خودش درگیر این دو باشد.
15_ از کودکتان بخواهید با صدای بلند برای شما بخواند
هنگامی که فرزندتان کتاب را با صدای بلند بخواند، شما مهارت خواندنش را بهتر ارزیابی خواهید کرد. با این کار، او مجبور است آهسته تر بخواند تا کلمات را بهتر تلفظ کند. از متوقف کردن فرزندتان به منظور تصحیح کردنش، خودداری کنید. این کار می تواند باعث قطع شدن رشته ی افکار او شده و او را در فهم آنچه می خواند دچار مشکل کند.
خواندن با صدای بلند، نباید به کتاب و داستان کودک محدود شود. هر بار کلمه ای را دید، از او بخواهید که آن را با صدای بلند تلفظ کند. تابلوهای تبلیغاتی، نمونه های خوبی برای آنچه فرزندتان هر روز می بیند هستند و می تواند به او اجازه دهد خواندن با صدای بلند را تمرین کند.
مشکلات خواندن در کودکان و راهکارهای کاهش آن
ویژگی های کودکان با مشکلات خواندن
بر اساس برخی پژوهش ها، اختلال خواندن در پسران سه تا چهار برابر دختران است. کودکان با اختلال یادگیری، تمایل به خواندن ندارند، دامنه توجه آنها کوتاه است، در تمرکز مشکل دارند، معمولاً در مدرسه افت تحصیلی دارند، احساس ناامیدی، بی لیاقتی و کم جرأتی می کنند، در خواندن شفاهی و کلامی تردید می کنند و گاهی دچار لکنت می شوند، هنگام خواندن سرشان را تکان می دهند، کلمه به کلمه می خوانند، به زحمت و با صدای کشیده و لحن یکنواخت می خوانند، به نقطه گذاری توجه ندارند و از توجه به معنی لغت غافلند، واژه ها را غیرمرتبط با محتوا و غیرمرتبط با عناصر آوایی حدس می زنند، کلماتی را که تازه خوانده اند جابجا یا تکرار می کنند، حافظه دیداری و شنیداری ضعیفی دارند، فاقد تمییز و تشخیص کافی شنیداری هستند، محیط خانوادگی برای موفقیت در مدرسه به آنان فشار می آورد یا اینکه نگرش منفی افراطی به عملکرد مدرسه دارند، رشد اجتماعی کافی ندارند و در مدرسه سازگاری شخصی مناسبی بروز نمی دهند (همیل، 2002).
آموزش خواندن به کودکان
انواع اختلال خواندن
مشکلات خواندن در کودکان با اختلال یادگیری بر سه نوع است:
ـ مشکلات خواندن پایه که شامل دشواری در درک روابط بین صداها، حروف و کلمات می شود.
ـ مشکلات روانی خواندن که شامل خواندن با سرعت مناسب و دقیق خواندن و طرز بیان درست می شود.
ـ مشکلات درک خواندن که نوعی ناتوانی در فهم معنی کلمات و عبارات است (شویتز، 2010).
روش های درمانی اختلال خواندن
آموزش روشن برای آگاهی از واج و صداشناسی
مطالعات بسیاری در درمان مشکلات خواندن دانش آموزان انجام شده است. نتایج این مطالعات نشان داده اند روش هایی که برای شناسایی حروف و آگاهی از واج آموزش روشنی فراهم کرده اند، در کمک به کودکان با مشکل خواندن مؤثر بوده اند (سازمان ملی سلامت و رشد انسان، 2000). این روش از طریق نوشتن واج ها در کارت برگ ها و تمرین و تکرار آن توسط کودک به همراهی والدین قابل اجرا است.
آموزش کل زبان
رویکرد مربوط به آموزش کل زبان، بر این اساس طراحی شده است که علاقه کودک به خواندن را افزایش دهد. در این روش به کودک اجازه داده می شود تا مطالب خواندنی مورد علاقه خود را انتخاب کند و از نشانه های بافت و تصویرها بهره بگیرد تا معنای داستان هایی را که می خواند، تعبیر کند.
آموزش کل واژه
در آموزش کل واژه، معلمان (یا والدین)، کودکان را تشویق می کنند تا به جای آنکه واژه ها را به واج ها تقسیم کنند، آنها را به صورت کل، پردازش کنند. در آغاز کودکان می آموزند تعداد محدودی واژه رایج را به محض دیدن، شناسایی کنند. بعد وقتی معلم (یا والدین) واژه های جدید را در طول خواندن معرفی می کند، واژه خوانی دانش آموزان گسترش می یابد (لیم، 2001).
برای انجام هر یک از روش های مطرح شده می توان در خانه زمانی را اختصاص داد و در قالب انواع بازی و سرگرمی آنها را اجرا کرد.
منبع: نمناک
#کتاب کودک#کتاب نوجوان#فروشگاه اینترنتی خرید کتاب#فروشگاه اینترنتی کتابم کو#خرید کتاب کودک#کودک و نوجوان#خرید اینترنتی کتاب#آموزش کودک
1 note
·
View note
Photo
#مقاله #بوی_ماه_مهر #مدرسه ها باز شده اند. میلیون ها کودک ایرانی هر روز صبح زودتر از آن چه "غریزه طلب می کند" از خواب برمی خیزند و بسیار طولانی تر از آن چه حوصله ی کودکی بر می تابد بر نیمکت ها جا خشک می کنند. من ایام تحصیل را مرور می کنم و تلخ و شیرین هایش را باز می چشم. در سن 44 سالگی دریافتم که عارضه ی ستون مهره هایم ناشی از این است که در تمام سال های تحصیل، معلم "تربیت بدنی" راجع به "درست نشستن" و "درست راه رفتن" کلمه ای با ما سخن نگفت! وقتی در سرزمین های عربی چرخیدم فهمیدم آن چه معلم عربی به ما آموخت به درد ارتباط گرفتن با هیچ عرب زبانی در دنیای معاصر نمی خورد! وقتی دیدم سوری ه�� "مجید" را "مژید" تلفظ می کنند و #عراقی ها در ابتدای قصه هاشان می گویند "چان یا ما چان" و عبدالحلیم حافظ در ابتدی شعر "المقهی" نزار قبانی به جای "جلست" می گوید "گلست" فهمیدم برخلاف تأکید معلم عربی مان عرب زبان ها امروز چ و ژ و گ هم دارند! از افسوس ها بگذریم: یاد #معلم تاریخ مان به خیر وقتی که خطر می کرد و در #کلاس درس می گفت کجاهای #کتاب تاریخ مان دروغ است، زنده باشی معلم دلاور حتی اگر تن تو در خاک است. تمام کتاب هایم تقدیم به تو معلم ادبیات سال اول راهنمایی که آن روز کتاب هایم را پشت ویترین کتابفروشی ها می دیدی و یادت به خیر معلم دیکته ی دوم دبستان که به من 19 دادی که یادم بماند نقطه ها را سر جایشان بگذارم! #دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک #Repost @unicef • • • • • Back to school for children in Laos! 🎒✏️📏😄. #ForEveryChild, education. 📸 @uniceflaos https://www.instagram.com/p/BoGkGVxhkyF/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=c636p5eypcqv
1 note
·
View note
Photo
زاد روز شاعر گرامی ما #اسماعیل_خویی خجسته وشاد باد ! زندگی نامه اسماعيل خويی ❣❣❣❣❣❣❣ اسماعيل خويی، در نهـم تيرماه ۱۳۱۷ در #مشهـد زاده شد. او نسل ِسوم مهاجرانیاست كه از #آذربايجان به #خراسان كوچيده بودند. #خويی دورههای ابتـدائـی و متوسطه را در مشهـد گذراند و درسال ۱۳۳۶ برای ادامـهی تحصيل به #تهران رفت. پس از فارغ التحصيل شدن از دانشسرایعالی به #انگلستان رفت و در دانشگاه #لندن در رشتهی #فلسفـه دكترا گرفت. خويی پساز بازگشت از انگليس در تهراناقامت گزيدو تا قبل از اين كه از سوی #ساواك ممنوعالتدريس شود، در دانشگاه تربيت معلم به آموزش پرداخت. در همين سال ها، خويی با يكی از هم كلاسی های خود در دانشگاه لندن كه بانويی ايتاليایی به نام " #فـرانكا_گالّیّ_یو" بود ازدواج كرد. برآیند اين ازدواج كه بعدها به جدایی انجام��د دو فرزند بود. نتيجه ی ازدواج دوم خويی ( با خانم #رکسانا_صبا ) که هم چون ازدواج نخست او نا موفق بود دو فرزند می باشد . خويی در سال ۱۳۳۵ اولين مجموعهی اشعارش را در مشهد چاپ كرد از چاپ كردن اين مجموعه كه از قضا مورد بحث و بررسی هم قرار گرفته بود، بزودی پشيمان شد و دفتر دوم اشعارش را نيز با شكی كه نتيجهی همان پشيمانی بود به چاپ نسپرد. كارنامهی نزديك به پنجاه سالهی خويی در سر و كار داشتن با شعر، در تاريخ ادبيات امروز پارسی به او جايگاهی ارجمند داده است. شعرهای اسماعيل خويی تا كنون به زبانهای مختلف ازجمله انگليسی، روسی، فرانسه، آلمانی، هندی، اوكراينی و . . . ترجمه شده اند . اسماعيل خويی به زبان انگليسی تسلط دارد و به اين زبان نيز فراوان شعر سروده است . نخستين مجموعهی شعر های انگليسی او با نام Voice of Exile امروز در دسترس ماست. خوئی، از معدود شاعران ماست که از شعر تعريف مشخصی به دست داده است، او در تعريف شعر میگويد: "شعر همانا گرهخوردگیی عاطفیی انديشه و خيال است در زبانی فشرده و آهنگين.". پرداختن به تعريف ِ خويی از شعر در اين مختصر نمی گنجد. من اجزای اين اين تعريف را در مقاله يی جداگانه بررسی کرده ام. خويی می گويد که شاعر ها را می توان در سه گروه دسته بندی کرد: گروه نخست ـ آن هايی که شاعر به دنيا میآيند، سپس با خون ِدل خوردن و آموختن و تلاش کردن شاعرتر می شوند. گروه دوم ـ شاعر هايی که شاعر به دنيا آمده اند اما با درجا زدن ِ خود شاعر نشده اند. گروه آخر ـ آن هايی که با دانستن قواعد شعری ، شعر می سرايند و به خاطر نداشتن بينش شاعرانه شعرشان مثل انار سرمازده می ماند. https://www.instagram.com/p/CQ4HxWsMheT/?utm_medium=tumblr
#اسماعیل_خویی#مشهـد#آذربايجان#خراسان#خويی#تهران#انگلستان#لندن#فلسفـه#ساواك#فـرانكا_گالّیّ_یو#رکسانا_صبا
0 notes
Text
دانلود آهنگ حرمسرا از امیر تتلو
دانلود آهنگ رپ حرمسرا از امیر تتلو
با دانلود و شنیدن این آهنگ لذت ببرید هم اکنون آهنگ جدید امیر تتلو به نام حرمسرا در کئوموزیک
Download new Music by Amir Tataloo name is haramsara
متن آهنگ حرمسرا از امیر تتلو
عشق که پولی باشه ادمای فقیر تنها میمونن و ادمای پولدار میوفتن به فکر حرمسرا
نمیکردی کاش منو صدا اه ا زمین یه حرمسراس اما تو این حرمسرا معلم ساختم از صبا
تنها رفتیم همه جا ولی اونا یهو ریختن تو همین حرمسرا ننمون کلفت بود منم که بچه بودم
بابام معتاد شدو رفت بزرگ شدیم اما فریکش خب مونده کلا روم
گرون که باشه همه چی جوش میخوره معامله خوب پول که نباشه بگو به چه درد میخوره بابات پ
وگرنه تو همون شهرستانا صدتا لیونل مسی هست منمو ترس حبس تند زدن نبض و استرس
منمو یه صدا که میگه سفت بمون و بهش برس منم و درس منم و درس کلی درس زندگی و یه حس حرص
گاهی تنها مرگ درمان است نیک گوش بسپار تنها مرگ اما برای رفتن بلیطی گران تر از ماندن نیاز است
گاهی انان که میمانن بلیط و پای رفتن نداشتن وگرنه میرفتند منم و کمبود
که هزارتا فکر منفی به سرم زدا انقده زده بالا انقده داغه مخم منمو هیولا تاریکی
منم و ابهام من و کمر پر داره میزنه بیرون از چشمام پر توی صفحه ام فقط از شنیدم
اینجا حتی بد ادم خون بکن تو شیشه توی شهر ما هرکی عاقل شد کشته میشه
انقده درجا زدم که نفسم بازم برید بی محتوا مثل ساسی عشق برنامه عشق ماشین
حق داری دچار اشتباه شی حتی بهت کار نمیدن خره یخورده زشت که باشی
منم و چهار تا دیوار بهم گره خورده روبروم انگاری هرچی دله مرده منم و یه تنه خشک
یه میوه کهنه منم و یه عده دریده گنده منو فکر امضا تو پلیس ببین یه جو معرفت تو تو نیست
منو نگرفتن حقمو غربت این تنم روحی نداره تو بیا چشم منم کور کن تو منو مجبور کن
صبح تا شب عین شب تا صبح همه روزا عین همن قر میزنم عین ننم ببین این رگه رو کی بزنم
زندگی یه جور اجباری عنهموزیک تنها دلداری منه من روزارو خوابم ولی شب طعممو بیا بچش
معلوم نی چه مرگمه اصلا کی این ترکیبو واسم چیده گم کردی گوشیتو حیف شد ای بابا اینجوری که زشت شد
تکراری تصویر هر روز مغز رد تعطیلتم گوز همه شبای ما سرده چرا میاد تو سال تحویلتم سوز
اشنا که هست صداقت نیست این سکوتم از رضایت نیست دلت خونه چشاتم خیس
بغضت نوزده گریه هاتم بیست نفسم هست هوا نیست هیچ نوری تو شبا نیست
تن من هست صفا نیست هیچی عین اولا نیست تازگیا شعر مینویسم خودکارم کافر میشه
ورقو که حرفشو نزن چشاتو باز کن درست ببین چندتا ادم داری پیشت
دور پره گاوه میگفتم حرمسرا کارگر و برده میخواد بی پول که باشن مغز
مخ نمونه حیوون بمونی دزدی هم راحت تره بمونی هالو که باشی خب میکنن راحت خرت
مدیر حرمسرا هر روز یه جور فاز میده اشپز حرمسرا انگار پای گاز ریده اسمونو گرفتن دریا رو طوفان کردم
گوسفندای گله همه میوفتن تو دام بعدا قلب من تیر میکشه امیدم به تهش بود اینم از این اخری
خبری نی دیگه از اون سرزمین مادری منمو حبس ترس تند زدن نبض و استرس
تو حرمسرا با اعداد بازی میکنن که صورت مسئله رو پاک کنند
با پولو اسکناس با بی پولی خب بستن صد تا عضله هست از سر پا تا گردن
پسرای مملکتو میگیرن نفت روشون بسکه فضا بسته بوده بسکه معلما بدن
حق مارو خوردن تا فشار روم نباشه پس بیا زوریش کنیم اونورم که بعد از ده شب
اوه اوه جالب شد داداش چقدر کاسب شد چطور وسط شلوغی کرونا یهو قالب شد
خداییا حرمسرا رو ولش کن بگو زندون و ما موش ازمایشگاه واسه مخ زدن باس بری دانشگاه
درسو مدرسه کجاست پس حرمسرا حق من است زیرا که من بزرگ شده آنم
نوشته دانلود آهنگ حرمسرا از امیر تتلو اولین بار در دانلود آهنگ. پدیدار شد.
source https://keomusic1.ir/%d8%ad%d8%b1%d9%85%d8%b3%d8%b1%d8%a7-%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1-%d8%aa%d8%aa%d9%84%d9%88.keo
0 notes
Photo
روز نهم: ژاله آموزگار . ۱۳۱۸ معلم و پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی چه بخوانیم: زبان، فرهنگ، اسطوره انتشارات معین ” هر کدام از ما به خطهای از این سرزمین دوستداشتنی تعلق داریم و با زبان زادگاهمان، همفکر و همزبانیم اما همهی ما با یک زبان یکتا، شعر فردوسی را میخوانیم و توانایی را در دانایی مییابیم، با آهنگ شعر زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست، به دنیای خوش حافظ گام مینهیم. با همین زبان همراه مولوی از جمادی میمیریم و نامی میشویم، با سعدی هر نفسی را که بر میآید ممد حیات میدانیم و با خیام به تماشای دوهزار کوزهی گویا و خموش میرویم؛ زبان مشترکی که رمز ماندگاری فرهنگ ما و جادوی جاودانگی ایران است. “ - سخنرانی در مراسم جایزهی ادبی - تاریخی بنیاد دکتر محمود افشار . ۱۳۹۷ روز دهم: بابک احمدی . ۱۳۲۷ نویسنده و منتقد فلسفه و زیباییشناسی چه بخوانیم: کار روشنفکری . نشر مرکز ” نقد، نه سنجش است، نه انکار و نه حتا یک کنش متعالی بلکه آغاز گفتگو ست. نقادی، تلاشی ست نه برای شناخت یک معنا، بلکه شناخت افق دلالتهای معنایی دیگر. این شناخت جز از راه منطق مکالمه میسر نیست و مکالمه زمانی امکانپذیر است که ناقد بپذیرد ضابطهی کشف حقیقت، در انحصار او نیست و مخاطب، حقی برابر با او دارد.نقادی حتا به مثابه سخنی اقتدارگرا، در گوهر خود امکان گفتگو را میآفریند. “ - نشریه کلک . شماره ۲۸ / ۱۳۷۱ Art Projects Documentary Photography . Book Arts Neda Nadjafi Amin Shahmoradi #Barhen_Studio #ArtProjects #DocumentaryPhotography #BookArts #ComicDrawing #DigitalPainting #Printmaking #SocialDocumentaryPhotography #ArtResearch #ArtStudio #ArtLife #Creative #IranianCulture #استودیوبارهن #jalehamouzgar #babakahmadi https://www.instagram.com/p/CHPk6ezBUbg/?igshid=1s85fmz8iijic
#barhen_studio#artprojects#documentaryphotography#bookarts#comicdrawing#digitalpainting#printmaking#socialdocumentaryphotography#artresearch#artstudio#artlife#creative#iranianculture#استودیوبارهن#jalehamouzgar#babakahmadi
0 notes
Text
دانلود کتاب صوتی پستچی نوشته سرکار خانوم چیستا یثربی
دانلود کتاب صوتی پستچی نوشته سرکار خانوم چیستا یثربی
داستان پستچی در ابتدا در ص��حه مجازی اینستاگرام چیستا یثربی منتشر شد. او میگوید قرار بود که این داستان تنها یک قسمت داشته باشد و آن هم در صفحه مجازی او باشد اما بعد یثربی متوجه شد این داستان توجه مخاطبان و قصه دوستان را به خود جلب کرده است و تصمیم گرفت که تا انتهای آن را به شکل قسمتی بنویسد. یثربی در یکی از مصاحبه های خود گفته است: «به نقل از یک سایت اقتصادی معتبر مردم هر روز صبح بهجای اینکه اول قیمت طلا و ارز را چک کنند، میرفتند در صفحه مجازی چیستا یثربی تا قسمت تازهای از داستان پستچی را بخوانند.» دانلود کتاب صوتی پستچی نوشته چیستا یثربی
قسمتی از کتاب پستچی نوشته سرکار خانوم چیستا یثربی : چهاردهساله که بودم، عاشق پستچی محل شدم. خیلی تصادفی رفتم در را بازکنم و نامه را بگیرم، او پشتش به من بود. وقتی برگشت قلبم مثل یک بستنی، آب شد و ریخت روی زمین! انگار انسان نبود، فرشته بود! قاصد و پیک الهی بود، از بس زیبا و معصوم بود! شاید هجده، نوزده سالش بود. نامه را داد. با دست لرزان امضا کردم و آنقدر حالم بد بود که بهزور خودکارش را از دستم بیرون کشید و رفت. از آن روز، کارم شد هرروز برای خودم نامه نوشتن و پست سفارشی! تمام خرج هفتگیام، برای نامههای سفارشی میرفت. تمامروز گرسنگی میکشیدم، اما هرروز یک نامهی سفارشی برای خودم میفرستادم که او بیاید و زنگ بزند، امضا بخواهد، خودکارش را بدهد و من یکلحظه نگاهش کنم و برود." _______________________________________________________ چیستا یثربی( ۱۳۴۷)، نویسنده و روانشناس است. شاگرد اول دیپلم تجربی شد و رتبه پنج کنکور سراسری را کسب کرد. فوق لیسانس روانشناسیاش را از دانشگاه الزهرا و دکترای خود را از تورنتوی کانادا گرفت و اکنون در دانشگاهها به تدریس مشغول است. یثربی از ۱۳۶۸ به فعالیت در تئاتر میپردازد. بیش از ۲۰ نمایشنامه نوشته و آثاری چون «سرخ سوزان»، «یک شب دیگر هم بمان سیلویا»، «چنگیزخان»، «میرزاده عشقی» و ... را کارگردانی کرده است. او فیلمنامههای زیادی نوشته که از جمله آنها میتوان به «دعوت» ابراهیم حاتمیکیا اشاره کرد. اینروزها در فضای مجازی، داستان «پستچی» او غوغایی به پا کرده است. به گونهای که صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام او در مدت بسیار کم بیش از ۱۰۰ هزار دنبالکننده دارد و داستانش بیش از ۷۰۰ هزار خواننده داشته است. «پستچی» صرفا یک داستان عاشقانه نیست؛ عشق در آن دستمایه کاوشی روانشناختی قرار گرفته و آرزوها، شکستها و امیدهای یک نسل را بازتاب میدهد. در قسمتی از بخش نخست داستان میخوانیم:«چهارده ساله که بودم عاشق پستچی محل شدم. خیلی تصادفی رفتم در را باز کنم و نامه را بگیرم، او پشتش به من بود. وقتی برگشت قلبم مثل یک بستنی آب شد و زمین ریخت! انگار انسان نبود، فرشته بود! قاصد و پیک الهی بود از بس زیبا و معصوم بود! شاید هجده نوزده سالش بود. نامه را داد. با دست لرزان امضا کردم و آنقدر حالم بد بود که به زور خودکارش را از دستم بیرون کشید و رفت. از آن روز، کارم شد هر روز برای خودم نامه نوشتن و پست سفارشی! تمام خرجی هفتگیام، برای نامههای سفارشی میرفت. تمام روز گرسنگی میکشیدم اما هر روز یک نامه سفارشی برای خودم می فرستادم که او بیاید و زنگ بزند، امضا بخواهد، خودکارش را بدهد و من یک لحظه نگاهش کنم و برود. تابستان داغی بود. نزدیک یازده صبح که میشد میدانستم الان زنگ میزند! پلهها را پرواز میکردم و برای اینکه مادرم شک نکند میگفتم برای یک مجله مینویسم و آنها هم پاسخم را میدهند. حس میکردم پسرک کم کم متوجه شده است. آنقدر خودکار در دستم میلرزید که خندهاش میگرفت. هیج وقت جز سلام و خداحافظ حرفی نمیزد. فقط یک بار گفت: چقدر نامه دارید، خوش به حالتان! و من تا صبح آن جمله را تکرار میکردم و لبخند میزدم و به نظرم عاشقانهترین جمله دنیا بود: چقدر نامه دارید! خوش به حالتان! عاشقانهتر از این جمله هم بود؟» هم اکنون دو قسمت اول و ساعت ده هر شب قسمتهای بعدی به صورت روزانه گذاشته خواهد شد. _______________________________________________________ آثار چیستا یثربی : فیلمنامهها دعوت - به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا عکس دسته جمعی با خانم بزرگ - به کارگردانی سیما تیرانداز کارگردانی ۱۳۸۲ - جنایت و مکافات - کارگردانی و نویسندگی چیستا یثربی به مناسبت هفته فرهنگی شاعران ایرانی در باکو و به درخواست انجمن نظامی گنجوی - جایزه بازیگر اول برای بازیگر زن نمایش و برگزیده شدن نمایش در جشنواره جمعه دم غروب دادگاه جادویی زنی که تابستان گذشته رسید ۱۳۷۴ - سرخ سوزان ۱۳۷۵ - میهمان سرزمین خواب ۱۳۸۳ - یک شب دیگر هم بمان سیلویا ۱۳۸۳ - بانویی برای همیشه دخترک و مرد مرده جن کوچک عزیز عاشق ابر سفید سارا و کیمیاگر مرگ با ترنم عشق یک بار دیگر به عقب برگرد مهتاب شیزوئید دوست داشتنی خرس نقرهای الماسی بلوری سیمین کتابها پستچی شیدا و صوفی معلم پیانو عشق در زمان ما، سه قصه روان شناختی او یک زن پری کوچک دریایی زنی که تابستان گذشته رسید زنی از کوچه پشتی اسرار انجمن ارواح کوتاه کردن موی مرده وقتی تو نباشی چرا دو صندلی (مجموعه شعر) نگاهت همیشه دوشنبهست (مجموعه شعر) گاردن پارتی در برف چشمهایش می خندد خواب گل سرخ Read the full article
1 note
·
View note
Photo
بازیهای گروهی کودکانتان را اجتماعی میکندhttps://khoonevadeh.ir/?p=157352
کمرویی، خجالت، و گاهی هراس اجتماعی رفتارهایی هستند که با بروز آنها از سوی کودک، والدین به شدت نگران شده و درصدد درمان و رفع آن خواهند بود. سه عنوان ذکرشده گاهی پیدرپی در کودک بروز و ظهور پیدا میکنند و کودک را طوری تحتتأثیر قرار میدهند که اگر در سن قبل از مدرسه باشد، ممکن است بهطورکلی تحصیل و درسخواندن در کنار سایر بچههای همسنوسال، برای او یک فوبیا شده و او را دچار کابوس و پریشانی کرده و در ادامه، تمایل و رویخوش به انواع کلاسها اعم از مهدکودک یا پیشدبستانی و دبستان از خود نشان ندهد.
والدین بسیاری را دیدهام که دغدغه زندگیشان کمرویی و خجالتیبودن بیشازحد فرزندانشان است. گاهی برخی از آنها لابهلای کتب روانشناسی به دنبال مرتفعکردن مشکل میگردند و برخی دیگر پا فراتر گذاشته و به سراغ رفتاردرمانگر و یا مشاور میروند.
هرچند که این دو راه بیانشده بسیار مفید هستند، اما راهکارهای خانگی بسیاری در اینباره وجود دارد که با هوشیاری والدین و درنظرگرفتن شرایط کمرویی کودک، میتوان او را با روشهایی ساده و در کانون خانواده از این بحران رها ساخته و آرامش و عدم ترس از اجتماع را در وجود کودک نهادینه کرد.
بهترین راه برای درمان کمرویی و کاستن از حس خجالت و حتی امنیت از حس هراس اجتماعی برای کودکان، انجام بازیها و مسابقههایی است که میتواند توسط والدین به کمک سایر خواهرها و برادرها یا محافل فامیلی انجام ��ود.
در ادامه چند نوع بازی و مسابقه که به کودک شما کمک میکند تا از خجالت و کمرویی و حتی هراس اجتماعی خلاصی پیدا کند، آموزش داده میشود.
مسابقه گویندگی در این بازی سعی کنید کودکان را مدیریت کنید تا به نوبت هرکدام متنی را که از قبل تنظیم کردهاند، بدون اشتباه بخوانند (به تقلید از گویندگان رادیو و تلویزیون)؛ برنده کسی است که مسلطتر از دیگران بوده و کمترین اشتباه را داشته باشد.
توجه داشته باشید که این مسابقه باید ابتدا در مقابل افرادی که برای کودک مأنوس هستند؛ مثل پدر و مادر و خواهر و برادر، انجام شود تا به مرور نگرانیها و حس خجالت یا هراس کودک از بین برود.
به کودک فرصت بدهید و هربار که این مسابقه را اجرا کردید، او را بیشتر از قبل تشویق کنید و نقاط قوت او را برایش پررنگ کنید. کمکم و به مرور این بازی را در بین اقوام ( خاله و عمه و عمو ) و... انجام دهید.
بازی مصاحبه تلویزیونی در بازی مصاحبه تلویزیونی یکی از کودکان نقش فیلمبردار را با گذاشتن یک شی بر روی دوش خود ایفا میکند. حتی میتوانید پا را فراتر گذاشته و از گوشی موبایل یا تبلت و یا حتی هندیکم استفاده کنید تا کودک بتواند فیلم خود را ببیند و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد.
چیزی شبیه میکروفون آماده کنید و به دست کودک خجالتی بدهید و از او بخواهید با دیگر اعضای خانواده مصاحبه کند؛ درباره موضوعاتی مثل «شام چی دوست دارید؟» یا «چه رنگی را به چه علت دوست دارید؟» و...؛ اگر کودک خوب از عهده پرسیدن این سؤالات برآمد، از او بخواهید درباره موضوعات تخصصیتر مثل بهداشت دهان و دندان، رفتار در خانواده، رفتار در مدرسه و... سؤال بپرسد. این بازی به کودک کمک میکند که ترس او از صحبت با دیگران بریزد و به مرور او با تمرین و ممارست در اینگونه بازیهای مهارتی، از روزهای خجالتیبودن خود فاصله میگیرد و اعتمادبهنفس گمشده خود را پیدا خواهد کرد.
بازی نقل خاطره، داستان، شعر در این بازی از کودک بخواهید با آرامش کامل یکی از خاطرات خود را تعریف کند یا داستان یا شعری را که بلد است برای دیگر اعضای مسابقه بخواند. یا اگر یک خاطره خانوادگی دارید که مربوط به کل خانواده است، بهعهده کودک بگذارید تا آنرا تعریف کند. صبور باشید و بگذارید کودک با ادبیات خودش و با هر کلمهای که به ذهنش متبادر میشود، ماجرا را تعریف کند. از ایرادگرفتن بپرهیزید. اگر او در حال خواندن شعری است به حالت زمزمه همراه او شعر را خیلی آرام بخوانید و بعد او را بلند تشویق کنید. این مسابقه به کودک جرأت میدهد و بسیار در مسیر رفع خجالت و کمرویی نتیجه مثبت خواهد داشت.
بازی چه کسی میتواند دیگران را بخنداند این یکی از مفرحترین بازیهایی است که به رفع کمرویی کودکان کمک میکند. در همه میهمانیها و مجالس خانوادگی هم میتوانید از این بازی ��ستفاده کنید. از کودک بخواهید با انجام حرکات خندهدار، دیگر افراد را بخنداند. از دیگر افراد شرکتکننده در مسابقه خواسته میشود تا در مقابل خندیدن مقاومت کنند و این باعث میشود که کودک با تمام توان تلاش کند. برنده کسی است که بتواند افراد بیشتری را بخنداند. در بین کودکان با گروه سنی پیشدبستان و پایینتر، این بازی جذابیت خاصی دارد.
بازی کاملکردن یک داستان یک نفر به عنوان مثال مادر یا پدر، داستانی را تعریف میکنند و از کودک میخواهند که آنرا ادامه دهد. به عنوان مثال مادر میگوید یک روز یک شکارچی در جنگل با یک شیر برخورد کرد.... و به کودکان شرکتکننده در مسابقه میگوید که تکتک، هرکدام داستان را با استفاده از ذهنیت و تخیل خود کامل کنند. کودکی که بتواند بهتر داستان را تکمیل کند، برنده است. در این بازی مهارت تخیل کودک هم بهکار گرفته میشود.
بازی پرسش به پاسخها در این بازی که برای کودکان بسیار جذاب است، پدر یا مادر سؤالاتی را مطرح میکنند و کودکان باید به پرسشهای مطرحشده پاسخ دهند. رقابت در این بازی به حدی است که کودکان خجاتی معمولاً پس از شنیدن سؤال دوم و سوم کمکم یخِ کمروییشان آب شده و به سرعت وارد بازی شده و برای پاسخدادن اعلام آمادگی خواهندکرد.
به عنوان مثال میتوانید سؤالهایی از این قبیل (البته با توجه به سن کودکان) از آنها بپرسید:
وقتی هوا سرد میشود، چه میکنیم؟
وقتی هوا گرم میشود، چه وسیلهای روشن میکنیم؟
وقتی بنزین خودرو تمام میشود، چه باید کرد؟
وقتی که هوا تاریک میشود، غیر از روشنکردن لامپ، چه کارهای دیگری میشود کرد؟
بازی معلمبودن یکی از بازیهایی که در رفع کمرویی و خجالت بسیار مؤثر است، دادن نقش معلم به کودک خجالتی است. این بازی با توجه به هدفهای آن میتواند به شکلهای مختلف اجرا شود؛ از جمله شیوههای برخورد با بچههای تنبل و درسنخوان، روشهای تشویق، روشهای تنبیه، مشخصات یک معلم خوب، اخلاق و رفتار کلاسی و مواردی از این قبیل که همه به شکل نمایشی قابل اجرا هستند.
کودکان باید نقشهای مختلف را بازی کنند تا به درک احساسات دیگران برسد و بتواند کمرویی و خجالت را از خود دور کند.
همچنین انجام بازیهایی از این قبیل به کودک کمک میکند تا خیلی بیدردسر از هراس اجتماعی که دچارش بوده است، فاصله بگیرد و کمکم شخصیت اجتماعیتری به خود بگیرد.
کمرویی و خجالت و حتی هراس اجتماعی گاهی به دلیل تنهابودن و نداشتن همصحبت همسنوسال و یا حتی سرزنشهای پدر و مادر هنگامی که کودک در جمع صحبتی میکند، ممکن است بهوجود بیاید.
به همین دلیل لازم است تا والدین توجه داشته باشند که اگر کودک در جمع سخنی گفت که ممکن است مناسب نباشد هرگز او را در جمع سرزنش زبانی نکنید و به یک چشم غره یا اخم اکتفا کرده و پس از فرصت کوتاهی هنگامی که با کودک تنها شدید ایراد کارش را برای او بیان کنید. سرزنش کودک در جمع باعث کاهش اعتماد به نفس و هراس اجتماعی خواهد شد.
گاهی بسیاری از مشکلات روحی فرزندان حاصل تذکرات نابهجای تربیتی والدین است. در تربیت فرزند خود دقیقتر و عمیقتر وارد ��مل شویم.
منبع : درمانسرا
0 notes
Text
انشا درمورد پاییز (موضوع پاییز) ✍️
انشا درمورد پاییز (موضوع پاییز) ✍️
پاییز، فصل هزار رنگ فصل پاییز از دیر باز برای ایرانیان اهمیت ویژه ای داشته است و نیاکان ما شروع این فصل را جشن می گرفته اند. میتراکانا یا مهرگان جشنی است که با شروع پاییز برپا می شده و آغاز سال نو در زمان هخامنشیان بوده است. امروزه نیز در مناطقی از ایران از این سنت کهن به نام “نوروز وِرز” یاد می کنند. همچنین در تقویم محلی پامیر نخستین روز پاییز با نام نوروز ” تیرَهماه ” می گویند. آغاز پاییز به عنوان آغاز سال نو زراعی همچنان در میان کشاورزان رایج است. علت نام گذاری ماه اول پاییز به نام مهر هم به این علت بوده که شروع پاییز، شروع سال نو در ایران باستان بوده است. پاییز یکی از زیباترین فصل های سال است که شیفتگان زیادی دارد. قدم زدن در خیابان های پر از برگ های رنگارنگ پاییزی و دیدن مناظر زیبای شهر برای اکثر ما لذت بخش و خاطره ساز است. شاعران، نقاشان و عکاسان نهایت استفاده و لذت را از این فصل می برند. عکاسان با دوربین هایشان و نقاشان با بوم هایشان مناظر بی نظیر پاییزی شهر و روستاها را بر روی کاغذ و بوم ثبت می کنند و شاعران شعرهای عاشقانه در این فصل می سرایند.
جاده ای زیبا در فصل پاییز پاییز چه زیباست مهتاب زده تاج سر کاج پاشویه پر از برگ خزان دیده ی زرد است بر زیر لب هره کشیدند خدایان یک سایه باریک هشتی شده تاریک رنگ از رخ مهتاب پریده بر گونه ی ماه، ابر اگر پنجه کشیده دامان خودش نیز دریده آرام دود باد درون رگ نودان با شور زند نی لبک آرام تا سرو دلاران برقصد (قسمتی از یک شعر بلند – نصرت رحمانی) ****** آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش. باغ بی برگی، روز و شب تنهاست، با سکوت پاکِ غمناکش. سازِ او باران، سرودش باد. جامه اش شولای عریانی ست. ور جز، اینش جامه ای باید . بافته بس شعله ی زرتار پودش باد . گو بروید ، هر چه در هر جا که خواهد، یا نمی خواهد . باغبان و رهگذران نیست . باغ نومیدان چشم در راه بهاری نیست گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد، ور برویش برگ لبخندی نمی روید؛ باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟ داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید . باغ بی برگی خنده اش خونیست اشک آمیز جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن. پادشاه فصل ها ، پائیز ..(مهدی اخوان ثالث)
animal-in-fall ****** آن بلوط کهن آنجا بنگر نیم پاییزی و نیمیش بهار مثل این است که جادوی خزان تا کمر گاهش با زحمت رفته ست و از آنجا دیگر نتوانسته بالا برود ( شفیعی کدکنی) پاییز همیشه یاد آور روزهای اول مدرسه است. دلهره ی نشستن در کلاس جدید و پیدا کردن دوستان جدید. این رویداد برای کودکانی که سال اول تحصیلی خود را پیش رو دارند تجربه ی کاملا نویی است، از همین رو تلاش می شود تا یک روز خوب و خاطره انگیز را تجربه کنند. نوستالژی این فصل شال گردن ها، دستکش ها و کلاه های بافته شده ی مادر بزرگ ها برای نوه هاست. رسم نانوشته ای که سال ها در میان خانواده های ایرانی مرسوم بوده اما متاسفانه امروزه کم رنگ تر شده است.
ensha-dar-morede-paeiz
انشا درباره توصیف زیبایی ها، میوه ها و طبیعت پاییزی در روستا
پاییز با باران، برگ های رنگارنگ و میوه های بی نظیرش می آید. انگار پاییز لباس رنگارنگی به روستاها می بخشد که آن را زیباتر از قبل نشان می دهد. در روزهای پاییزی تک تک برگ ها آرام آرام با وزش هر نسیم پاییزی روی زمین می افتد و زمین باغ ها و روستاها را به فرشی تبدیل می کند که نظیرش را جای دیگر نمی توان دید، فرشی بافته شده از برگ های رنگارنگ پاییزی. روستائیان روزهای سرد پاییزی را با گرمای لذت بخش پیچیده در خانه های شان به لحظه های دلپذیری تبدیل می کنند، و از پنجره هایشان به مناظر بکری خیره می شوند که در شهرها نمی توان یافت. پاییز فصل استراحتی است برای روستائیان کشاورز، آن ها شب ها دور هم جمع می شوند و برای شب نشینی به خانه ی یکدیگر می روند زیرا این فصل فرصتی است برای کارهایی که در بهار و تابستان نمی توان انجام داد. روزهای بارانی، جاده های خاکی روستاها را به جاده های گِلی تبدیل می کند که رفت و آمد در آن را مشکل می کند اما مردمان روستاها به آن عادت دارند و باران برکتی است از سوی خداوند برای مزارع شان تا در بهار سرسبزتر و باغ هایشان که پر بارتر باشند. انار، پرتقال، کیوی، نارنگی، سیب، گلابی و خرمالوی خوش طعم زیبایی پاییز را چند برابر کرده است. انار با دانه های سرخش که نشانه ی عشق و میوه ی بهشتی است در این فصل زیبا می رسد. درخت خرمالو با برگ های رنگانگ و خرمالوهای نارنجی رنگش در این فصل بسیار دیدنی است و درمانی است برای بیماری های فصل پاییز. سبدهای پر از میوه های پاییزی که در میوه فروشی هاست بسیار وسوسه انگیز است تا حتی مقدار کمی از آن را بخریم و به خانه ببریم و کنار عزیزانمان لذت خوردن آن ها را تجربه کنیم. منبع : سایت www.coca.ir عکس-پروفایل-پاییزی-دخنر غمگین
موضوع انشاء : درباره پاییز و زیبایی هایش....
پاییز فصل زیبایی است که سه ماه مهر، آبان و آذر دارد در پاییز ما به مدرسه می رویم و مدرسه ها باز می شود، همه بچه ها شاد و خوشحال هستند و در حیاط مدرسه بازی می کنند در پاییز برگ درختان می ریزد و باد و باران زیاد است. من فصل پاییز را خیلی دوست دارم چون با شروع مدرسه دوباره دوستانم رو می بینم و خیلی خوشحال می شوم. در پاییز رنگ برگ های درختان قرمز، زرد و نارنجی است که کم کم باد آنها را از شاخه ها می کند. در پاییز دوباره کتاب و لباس های نو می پوشیم و این خیلی خوب است اما من امسال کیف نخریدم چون کیفم نو بود، به جای آن پولش را به جشن عاطفه ها دادم تا دانش اموزانی که کیف ندارند بتوانند برای خودشان کیف بخرند و خوشحال شوند. بیشتر میوه های پاییزی سیب و انار است که من خیلی انار دوست دارم مامانم می گوید این میوه ها میوه های بهشتی هستند و خواص زیادی دارند. پدرم هم می گوید پاییز زیبا ترین فصل هاست و در پاییز درختان آماده خواب زمستانی می شوند تا برای بهار نیرومند شوند و دوباره گل و میوه بدهند. روزهای پاییز کمی سرد است که باید مواظب خودمان باشیم تا سرما نخوریم. معلممان می گوید که در پاییز پرنده ها به جاهای گرم تر مهاجرت می کنند تا برای بهار دوباره برگردند امسال مدرسه ما نو شده بود و دیوارهای آن رارنگ کرده بودند و تخته سیاه و نیمکت ها تازه بودند و ما خیلی خوشحال شدیم. انشا درباره فصل پاییز برای پایه سوم و چهارم | منبع : سایت فتوکده
aks-paiz-8 عکس پاییزی برگهای زرد
یک انشای دیگر درباره پاییز
به نام خداوند رنگین کمان تمام فصل های خدا زیبا هستند و هر کدام زیباییهای مخصوص خود را دارند؛ اما پاییز بسیار زیبا و دوستداشتنی است. آری پاییز حال و هوای دیگری دارد .و این تغییر فصلها چه رازهای پنهانی دارند که باید کلاس نقاشی طبیعت پرشورتر از ، سالها به آن اندیشید .پاییز فصل هزار رنگ است .در پاییز ، ساعتها که نه همیشه برگزارمیشود و میتوانی برگهای رنگارنگ و زیبای درختان را ببینی، رنگهای زرد، قهوه ای و سرخ و نارنجی .. برگهایی که در روی درختان زیر نور خورشید مانند رنگین کمان زیبایی میدرخشند و با نسیم ملایمی از درختان جدا می شوند و چرخ زنان و آرام روی زمین میافتند .و چه لذتی دارد هنگامی که روی این برگها راه می روی و صدای خش خش آنها که نه، صدای آواز دلنشین آنها را میشنوی. آن وقت دوست داری با پاهای برهنه روی آنها راه بروی تا پاییز را بهتر حس کنی و لذت ببری و به خدا بابت آفریدن این همه زیبایی آفرین بگویی! . تَر کند ، پاییز ماه نم نم باران است تا زمین تشنهای که سه ماه منتظر آب بوده، لبهای ترک خوردهاش را با باران : بجز زیباییهایی که میبینیم شاهد تغییر طبیعت هم هستیم مثلاً ، در پاییز، این فصلِ شگفت انگیز *در این فصل زاویهی نور خورشید هم تغییر میکند و بیشتر وارد خانهها میشود تا دل اهل خانه را به زندگی گرمتر کند. *در پاییز روزها هر روز کوتاهتر از دیروز میشوند و به جای آن شبها بلندتر می شوند و همه تلاش میکنند زودتر به خانه برسند تا به تاریکی بر نخورند .خانوادهها مدت ��یشتری با هم هستند، دورهمی های فامیلی و رفت وآمدها رونق میگیرند و دلها به هم بیشتر نزدیک میشود. *در این فصل پرندگان به هوای گرمسیری مهاجرت میکنند و میتوانی پرواز دسته جمعی آنها را در آسمان نظاره کنی! *در پاییز میوه های جدیدی می رسند که مانند خود پاییز رنگارنگ و دوست داشتنی هستند، میوه هایی مانند انار صد دانه یاقوت، خرمالو، نارنگی و پرتقال و... *در فصل پاییز هرچند درختان برگهایشان میریزد و منتظر میمانند تا در بهار لباس نو بپوشند، اما آدمها مجبورند کم کم لباسهای گرم و نرم خود را از کمدها و بقچهها بیرون بیاورند و بپوشند تا سرما نخورند. *در پاییز کشاورزها زمینهای خود را شخم میزنند تا دوباره کشت و کار خود را با توکل بر خدا آغاز میکنند تا باز هم بوی نان تازه گندم در سر سفره های مردم به مشام برسد .آنها هر روز نگاهشان به آسمان است و منتظر باران رحمت الهی هستند. ماه شکوفایی دانایی است .ماه ، اما پاییز فصل مهر و مهربانی هم هست .اولین ماه پاییز، ماه مهر نام دارد .ماه مهر شادی و شکفتن مدرسههایی است که باز هم هیاهوی دانش آموزان در آن طنین انداز میشود .ماه از خواب بیدار شدن تابستانی میز و نیمکت و تخته های سیاه و سفید مدرسه است .ماهی که شکوفه های کوچک و دوست داشتنی برای اولین بار پا به مدرسه میگذراند تا درس مهر و مهربانی و درس زندگانی بیاموزند. . بهار دانش و علم آموزی است .ماه زندگی دوباره است .ماه نظم و انظباط و منظم شدن خواب بچههاست ، ماه مهر ماه صف های منظم صبحگاه و گوش دادن به صدای دلنشین قرآن صبحگاهی است. مهر ماه مداد و دفتر و کتاب تازه است که قرار است با دانش آموزان تا رسیدن به قله های دانش همراه شوند. ماه دیدن دوباره دوستان همکلاسیها بعد از سه ماه تعطیلی است .ماه تلاش و علم و آموزی است . وقتی که مهر می آید باز هم معلمهای دلسوز و صبور را راهی مدرسه ها میکند تا دوباره با مهربانی گلهای ایران زمین را به باغ دانایی ببرند و آنها را از چشمه های علم و دانش سیراب سازند. مهرتان بهاری باد! ***********************************
برگ های متنوع رنگی رنگی در پاییز *********************************** انشاء دوم در موضوع فصل پاییز وقتی پاییز می شود مدرسه ها باز میشوند و ما به مدرسه میرویم٬ و دوستان ق��یمی را میبینیم شاید دوستان جدید هم پیدا کنیم٬ما هنوز در حال و هوای تابستان هستیم وقتی معلم اولین درس را میدهد و اولین تکلیف را به ما میدهد کم کم باور میکنیم سال تحصیلی شروع شده. در پاییز هوا کم کم سرد میشود و با تغییر ساعت ناگهان روزها یک ساعت کوتاه میشوند و شبها یک ساعت بلند تر می شوند. در پاییز صدای غار غار کلاغها بیشتر به گوش میرسد و فکر کنم به این دلیل باشد که روزها کوتاه تر شده اند و ما در حالی به خانه برمیگردیم که نزدیک غروب است و کلاغها دوست دارند در این موقع روز غار غار کنند. هیچ کس فصل پاییز را جدی نمیگیرد٬وقتی پاییز میشود هیچ کس انتظار زمستان را نمیکشد ٬ اما وقتی زمستان می آید همه منتظر اند که سرما تمام شود و عید نوروز از راه برسد. فصل پاییز فصلی است که برگهای درختان زرد میشود و اگر یکی یکی نریزند٬مناظر زیبایی به وجود می آید. پاییز فصل کار و تلاش رفتگرهای پارک است که برگهای خشک را جارو میکنند. با شروع پاییز زاویه تابش آفتاب کم کم تغییر می کند و وارد خانه می شود و خیلی خوب است که در روزهای تعطیل نزدیک ظهر توی خانه در زیر آفتاب استراحت کنیم. پاییز فصل آمپول و شلغم است ٬ فصل لیمو شیرین و نارنگی٬ وقتی در پاییز به هندوانه نگاه میکنیم سردمان میشود. سیب قرمز و هلو پاییزه به ما یاد آوری میکنند که لباسهای زمستانی را از گوشه گنجه بیرون بیاوریم و یک تکانی بدهیم. پاییز فصل برف پاک کن و بخاری است٬توی خیابان خیلی ها را میبینیم که لوله بخاری خریده اند و به طرف خانه در حال حرکت اند. من دوست ندارم در فصل پاییز زیاد از خانه بیرون بروم٬دوست دارم در کنار خانواده تلویزیون تماشا کنم و تخمه گل آفتابگردان بشکنم ٬ و با هم صحبت کنیم و لبوی داغ بخوریم تا از دلگیر بودن پاییز کم کنیم. شبهای پاییز برای شب نشینی خیلی خوب است ٬ اما باید زود به خانه برگردیم تا فردایش بتوانیم راحت از خواب بیدار شویم. در شبهای پاییز ستاره ها کمتر در آسمان دیده میشوند چون هوا معمولا ابری است و آلودگی تابستان هنوز در هوا است٬که بارانهای پاییزی آن را تمیز میکند. پاییز فصل انار است ٬ فصل گردو و شیره انگور نیز هست در پاییز میتوانیم برای صبحانه ارده شیره بخوریم چون خیلی مقوی است و ما را گرم میکند. در این فصل گندم ها جوانه میزنند و زمین های کشاورزی که در آن گندم کاشته اند سبز هستند. وقتی که باران پاییزی و برف زمستانی روی گندم زار ها میبارد٬آدم فکر میکند آنها از سرما یخ میزنند٬ولی این اتفاق نمی افتد و آنها سالم می مانند و در سال بعد خوشه های گندم میدهند. در پاییز گنجشک ها با پر های پف کرده و در دسته های سه تا پنج تایی روی شاخه های بید می نشینند و همراه باد پاییزی تکان میخورند و سرشان توی لاک خودشان است. ما باید در این فصل و مخصوصا فصل زمستان برای پرندگان دانه بریزیم تا آنها راحت تر بتوانند فصل سرما را سپري کنند و با فرارسیدن بهار جوجه های زیادی بیاورند. در پاییز باید مواظب باشیم که سرما نخوریم و از لباسهای گرم استفاده کنیم و اگر بیمار شدیم در خانه بمانیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم. آرزو میکنم در چهار فصل سال زندگی شما بهاری باشد و همیشه آفتاب گرم امید در وجودتان تابستانی باشد. در اینجا انشایم را به پایان میرسانم و در آخر نتیجه انشاء را مینویسم٬ فصل پاییز زمین را برای بهاری دیگر آماده می کند. ***********************************
عروس و داماد خوشبخت بر روی برگ های پاییزی *********************************** انشاء سوم در موضوع فصل پاییز پاییز فصلی است که در آن برگ های درختان به زردی می گرایند ؛ اما بعضی از برگ ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه ای می شوند. پاییز همان فصلی است که در آن برگ درختان می ریزند و در زیر پای رهگذران بی تفاوت خش خش می کنند. پاییز شاید همان فصل غفلت است و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر است؛ چه فرقی می کند که در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم آن است که پاییز کار خودش را می کند. به دقت و حوصله دست به کار آراستن می شود؛ آراستن درخت ها ، شهر ها ، باغ ها و زمین به زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها ؛ به قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و به باد که می وزد. پاییز همان فصل دل انگیزی است که گاه رویایی اش می خوانند همان فصلی که می توانی در آن ساعت ها از پنجره ی اتاق به درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی. پاییز همان دل انگیزانه ایست که گاه هوس می کنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند. پاییز همان مادر رقص خرامان برگ هاست که به ناز و عشوه ی تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند، و تو سریع تر می روی تا زیر برگ هایش برسی و با خودت بگویی این یکی به افتخار من افتاد. پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگ هاست _همان برگ های خرامان_ که این بار هوس می کنی کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگ ها پاهایت را قلقلک کند. پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو است که سرخی خرمالوهایش ر ا به همه عرضه می دارد. همان فصل قاصدک های شیطون که برایت خبر می آورند ، خبر های خوش ، خبر هایی که هیچ وقت نمی رسند وتو باز هم آنها را بر می داری و فوت می کنی و با نگاهت تعقیبشان می کنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند. آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش می نشیند در چشم و خیال من ... ومن از ورای سفیدی دیوار های ��تاقم همه را ، همه را خوب خوب می دانم؛ دیگر جاده های پاییز را از حفظ شده ام . *********************************** رنگ های زرشکی عجیب برگ پاییزی *********************************** انشاء چهارم در موضوع فصل پاییز پاییزی دیگر از راه رسید پاییزی با همه ابرهای تیره اش که کشیده می شود روی آبی آسمان در بیشتر روزها شاید پاییزی پر از باران هایی که یادت می آورند هزاران خاطره ایی را که نباید یا شاید هم می بارند که یادت بیاورند تمامشان را ... من اما نمی دانم چرا این فصل بی نظیر دلم را با خودش نمی برد چرا انتظارش را نمی کشم هیچ وقت چرا آمدنش دلم را تیره می کند چرا این فصل پر از تحول حتی با تمام رنگ های برگ هایش هم نمی تواند دلم را با خودش ببرد نمی دانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم نمی دانم ... نمی دانم چرا صدای خش خش برگ ها زیباترین موسیقی این روزهای من نمی شود آری پاییز که می آید خورشید از من رو برمی گرداند گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست چشم هایم سبزی برگ های درختان را هر روز بهانه می گیرند آغوشم درختان خفته را نمی خواهد پاییز انگار می آید تا بسراید دلتنگی را پاییز انگار می آید تا تمام شادمانی ها و آرزوهای لحظه سال تحویلت را با باران هایش بشوید و تحویل بادهای پاییزیش دهد پاییز انگار می آید تا ... پاییز که می آمد اما یک چیز مسلم بود و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات ... پاییز خود انبوهی است از حرف ها، حس ها و ... پاییز که بر زبانت جاری می شود دل مخاطبت ضعف می رود برای حال و هوایش اصلا بدون آن که حرفی زده باشی او زیر باران های پاییزی خیس خواهد شد و غم غریبی بر دلش خواهد نشست. برگ های ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری که تو می توانی صدای خش خش برگ ها را به وضوح بشنوی شاید نام پاییز را که بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران که بوسه می زند بر بی رنگی شیشه، بر چتر هایی که دو عاشق زیر آن ها پناه گرفته اند. بر موهای شاعری که می خواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد. نام پاییز را که بیاوری نا خود آگاه کیف های رنگارنگ مدرسه که بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف می کشند. نام پاییز را که بیاوری چشم های پر از اشتیاق دانش آموزانی را تصور خواهی کرد که سال ها به انتظار چنین روزی روز شماری کرده بودند . فصلی دل انگیز که با آغازش درخت یادگیری جوانه می زند. و عطر کتاب های جلد شده، مداد و پاک کن های نو فضا را پر خواهد کرد. آری پاییز خود انبوهی است از واژه ها و من همیشه می ترسیدم به او بر بخورد که توصیفش می کنیم. که آن چه را که باید با گوشت و پوست و احساس خود حس کنیم دیگر گفتنی نخواهد بود. اصلا رسمش نیست که تو بگویی و دیگران بشنوند پاییز را باید نفس کشید پاییز را باید لمس کرد پاییز ... آه...... پاییز که می آمد یک چیز مسلم بود و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات ... ***********************************
beautiful-autumn-scenery جاده استثنایی پاییزی *********************************** انشاء پنجم در موضوع فصل پاییز گر تو بيني پاييز زيبا سرسري غم بخور،زيرا كه خيري نبري آيينه جمال است اين فصل خزان بي تامل از فصل ثالث مگذري فصل خزان در نزد كائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتي شاعران نيز براي نمايش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاييز ياد مي نمايند.ليكن اين فصل،فصل زيبايي است.فصل ريزش نعمت هاي آسماني مي باشد و همان قطرات ريز باران است كه به تهذيب زمين مي پردازد.نمايان شدن قوس قزح پس از باران نيز جلوه اي از جمال اين فصل مي باشد. كلمه برگ ريزان تنها مختص پاييز است.بدين معنا كه در اين سه ماه درختان خود را مي تكانند و برگ هاي زرد و سرخ خود را رها كرده و بر دامان زمين به امانت مي گذارند وشاخه هاي خشك شان نيز برهنه وار منتظر مي مانند تا در فصل ديگر الماس هاي آسماني در ماتم كمبود مكان نمانند و بر شاخه هاي آنان قرار گيرند. اين فصل را بانام خش خش نيز مي شناسيم. همان گونه كه پا بر روي خاك هاي ترك برداشته قدم مي گذارد و آهنگ زيبا مي سازد صداي خش خش برگ ها نيز همين احساس را در دل ما مي نهد.اين صدا پس از شنيدن به ماوراي درون ما مي رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا مي كشاند. پاييز را مي توان فصل مهاجرت قلم داد كرد .بدين معنا كه پرندگان در اين فصل از كاشانه خود رهايي جسته و در كرانه هاي آسمان به جست و خيز مي پردازند تا لانه مناسب پيدا كنند. نظاره بر حركات پرندگان در آسمان پاييز احساسي وصف ناشدني در دل ايجاد مي نمايد.نكته اصلي اين است كه پاييز در مقابل اين همه زيبايي كه در اختيار ما مي گذارد از ما چيزي نمي خواهد جز اين كه به تفكر بنشينيم و به خدا نزديك شويم. منبع : سایت www.ncee2013.ir
انشا در مورد پاییز
انشایی جدید درمورد پاییز
پاییز همیشه به خش خش برگ های خشک شده اش در پیاده رو در زیر پای عاشقان و غروب دل انگیزش با ان خورشید قرمز که سرخی اش فلک را پوشانده معروف است.همان فصلی که دران درختان هرکدام به یک رنگ و نگار زینت داده شده که گویی خداوند اینبار رنگین کمانش را لابه لای درختان نگارده واینگونه عظمت و نقاشی بی نظیر و بی مانندش را به رخ همگان می کشد.پاییز فصل رسیدن میوه های بهشتی یعنی سیب سرخ که حتی حضرت حوا هم نتوانست از لذت شیرین و نفس گیرش چشم پوشی کند و انار شیرین و یاقوتی که روح ادمی را جلا می دهد. پاییز است و باران های گاه و بی گاهش و غرش ابرها ونورانی شدن اسمان و زوزه و هوهوی باد در میان درختان سربه فلک کشیده که برگ ها را به رقصی زیبا و چشم گیر وا می دارد. پاییز با شروع مدارس همراه است که باخود صدای خنده و بازی کودکان در کوچه ها و خیابان و شور حال عجیبی را به دنبال دارد درفصل پاییز روزها کوتاه و شب ها طولانی تراست که و به همین علت اول مهر هرسال ساعت را یک ساعت به عقب میبرند و این فرصت مناسبی است که ما از طولانی بودن شب استفاده کنیم و ساعت بیشتری را در کنار خانواده باشیم و لحظات به یادماندنی بیشتری را ثبت کنیم و حتی می توانیم به درس و مطالعه ی بیشتری بپردازیم. در ایران باستان در شانزده مهر جشن مهرگان برگزار می شد که جشنی اسطوره ای و باستانی است که به شادی و پایکوبی برای برداشت محصولات خود به انجام می رسید و چه خوب می شد که ما به فرهنگ و اسطوره ی باستان خود همیشه افتخار کنیم . همیشه گفته اند پاییز و غروب غم انگیزش . اما من می گویم پاییز و اوج زیباییش
سایت خبرمی و برگ های خوشگل پاییزی
بک انشا درمورد فصل پاییز
پاییز اوج جلوهی زیبایی خداست. پاییز فصل رنگهای زرد و نارنجی و قرمز و سبز و… است. این فصل، رنگین کمان فصلهاست. پاییز با همهی شکوه و ابهتش برای ما یادآور شروع مدرسه است. مدرسه همیشه برایم اوج عشق دوستانم است. مدرسهای که بسیاری از لحضات آن هرگز تکرارنشدنی است. گاهی در پاییز در حیاط مدرسه قدم میزدم و برگهای زیبای آن در زیر پایم خش خش صدا میداد، چقدر این صدا برایم دلانگیز و آرامش بخش بود. گاهی هم در بارانهای نمنم پاییز به حیاط خانه میرفتم و از بوی خاک لذّت میبردم. پاییز فصلایی است که شبها در آن طولانیتر و روزها کوتاهتر است. شبها همیشه از پنجره خانه نظارگر ماه و ستارگان در شبهای طولانی پاییز میشدم. این فصل همیشه با بارانهای نمناکش برایم زیباییاش دوچندان میشود. پاییز فصل میوههای خشمزهایی چون نارنگی و انگور است، من میوههای پاییزی را دوست دارم و از خوردن آنها نهایت لذّت را میبرم. یکی دیگر از این میوهها سیب است میوهای که آن را بهشتی میدانند. پاییز شامل سه ماه به نامهای مهر، آبان و آذراست. مهر ما را به یاد محبت و عشق میاندازد. آبان یادآور شکوه وتقدس آب است، آب مایه حیات که زندگی آدمیان وابسته به آن است و آذر که معنی آتش را میدهد. آتش یکی دیگر از عناصر مهم و نجات بخش بشر است. پاییز یکی دیگر از فصلهای پروردگار جهانیان است و اهمیت آن همیشه باید در اولویت باشد. در اول پاییز ساعتها را یک ساعت به عقب میبرند و شبها طولانیتر میشود. پاییز فصل بارانهای زیبایی است که آدمی را پر از احساس لطیف میکند، احساسی که تکرار شدنی نیست. منبع : وب سایت www.tahghighestan.ir
مه غلیط در پاییز عکس زیبا www.khabarme.ir وب سایت خبرمی انشا شماره یک درمورد پاییز بیچاره پاییز ... دستش نمک ندارد... این همه باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان را به او میزنند. خودمانیم ... تقصیر خو��ش است ؛ بلد نیست مثل " بهار" خودگیر باشد تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد ... سیاست " تابستان " را هم ندارد که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد ولی از پشت خنجری سوزناک بزند بیچاره ..... بخت و اقبال " زمستان " هم نصیبش نشده که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه خواهان داشته باشد ! او " پاییز " است رو راست و بخشنده ... ساده دل فکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای آدم ها بریزد، روزی ؛ جایی ؛ لحظه ای ؛ از خوبی هایش یاد میکنند ... خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش را به پای محبتش نمیگذارند ... یکی به این پاییز بگویید آدم ها یادشان میرود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای ... دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی برگ هایت میگذارند و میگذرند . تنها یادگاری که برایت میماند " صدای خش خش برگ های تو بعد از رفتن آنهاست " .. انشا-در-مورد-پاییز-www.khabarme.ir وب سایت خبرمی انشا شماره دو درمورد پاییز وقتی پاییز می شود مدرسه ها باز میشوند و ما به مدرسه میرویم و دوستان قدیمی را میبینیم شاید دوستان جدید هم پیدا کنیم. ما هنوز در حال و هوای تابستان هستیم وقتی معلم اولین درس را میدهد و اولین تکلیف را به ما میدهد کم کم باور میکنیم سال تحصیلی شروع شده است. در پاییز هوا کم کم سرد میشود و با تغییر ساعت ناگهان روزها یک ساعت کوتاه میشوند و شبها یک ساعت بلند تر می شوند. در پاییز صدای غار غار کلاغها بیشتر به گوش میرسد و فکر کنم به این دلیل باشد که روزها کوتاه تر شده اند و ما در حالی به خانه برمیگردیم که نزدیک غروب است و کلاغها دوست دارند در این موقع روز غار غار کنند. هیچ کس فصل پاییز را جدی نمیگیرد، وقتی پاییز میشود هیچ کس انتظار زمستان را نمیکشد ، اما وقتی زمستان می آید همه منتظر اند که سرما تمام شود و عید نوروز از راه برسد. فصل پاییز فصلی است که برگهای درختان زرد میشود و اگر یکی یکی نریزند، مناظر زیبایی به وجود می آید. پاییز فصل کار و تلاش رفتگرهای پارک است که برگهای خشک را جارو میکنند. با شروع پاییز زاویه تابش آفتاب کم کم تغییر می کند و وارد خانه می شود و خیلی خوب است که در روزهای تعطیل نزدیک ظهر توی خانه در زیر آفتاب استراحت کنیم. پاییز فصل آمپول و شلغم است ، فصل لیمو شیرین و نارنگی، وقتی در پاییز به هندوانه نگاه میکنیم سردمان میشود. سیب قرمز و هلو پاییزه به ما یاد آوری میکنند که لباسهای زمستانی را از گوشه گنجه بیرون بیاوریم و یک تکانی بدهیم. پاییز فصل برف پاک کن و بخاری است. من در فصل پاییزدوست دارم در کنار خانواده تلویزیون تماشا کنم و تخمه گل آفتابگردان بشکنم و با هم صحبت کنیم و لبووی داغ بخوریم تا از دلگیر بودن پاییز کم کنیم. شبهای پاییز برای شب نشینی خیلی خوب است ، اما باید زود به خانه برگردیم تا فردایش بتوانیم راحت از خواب بیدار شویم. در شبهای پاییز ستاره ها کمتر در آسمان دیده میشوند چون هوا معمولا ابری است و آلودگی تابستان هنوز در هوا است که بارانهای پاییزی آن را تمیز میکند. پاییز فصل انار است ، فصل گردو و شیره انگور نیز هست . در این فصل گندم ها جوانه میزنند و زمین های کشاورزی که در آن گندم کاشته اند سبز هستند. وقتی که باران پاییزی و برف زمستانی روی گندم زار ها میبارد، آدم فکر میکند آنها از سرما یخ میزنند ولی این اتفاق نمی افتد و آنها سالم می مانند و در سال بعد خوشه های گندم میدهند. در پاییز گنجشک ها با پر های پف کرده و در دسته های سه تا پنج تایی روی شاخه های بید می نشینند و همراه باد پاییزی تکان میخورند و سرشان توی لاک خودشان است. ما باید در این فصل و مخصوصا فصل زمستان برای پرندگان دانه بریزیم تا آنها راحت تر بتوانند فصل سرما را سپری کنند و با فرارسیدن بهار جوجه های زیادی بیاورند. در پاییز باید مواظب باشیم که سرما نخوریم و از لباسهای گرم استفاده کنیم و اگر بیمار شدیم در خانه بمانیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم. آرزو میکنم در چهار فصل سال زندگی شما بهاری باشد و همیشه آفتاب گرم امید در وجودتان تابستانی باشد. در اینجا انشایم را به پایان میرسانم و در آخر نتیجه انشاء را مینویسم فصل پاییز زمین را برای بهاری دیگر آماده می کند. منبع : وب سایت tahghighestan.ir پاییز fall autumn خبرمی khabarme.ir
انشای احساسی در مورد پاییز عاشقانه (متن پاییزی ناب)
پاییز همان فصلی است که در آن برگ درختان میریزند و در زیر پای رهگذران بیتفاوت خش خش میکنند. پاییز شاید همان فصل غفلت است و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر است؛ چه فرقی میکند که در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم آن است که پاییز کار خودش را میکند. به دقت و حوصله دست به کار آراستن میشود؛ آراستن درختها، شهرها، باغها و زمین به زرد و سرخ و قهوهای برگها؛ به قطرات گاه نم نم و گاه شرشر باران و به باد که میوزد. متن پاییز همان فصل دل انگیزی است که گاه رویاییاش میخوانند همان فصلی که میتوانی در آن ساعتها از پنجره اتاق به درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی. پاییز همان دل انگیزانه ایست که گاه هوس میکنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند. پاییز همان مادر رقص خرامان برگهاست که به ناز و عشوه تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت میبارند، و تو سریع تر میروی تا زیر برگهایش برسی و با خودت بگویی این یکی به افتخار من افتاد. پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگهاست. همان برگهای خرامان که این بار هوس میکنی کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگها پاهایت را قلقلک کند. پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو است که سرخی خرمالوهایش ر ا به همه عرضه میدارد. همان فصل قاصدکهای شیطون که برایت خبر میآورند، خبرهای خوش، خبرهایی که هیچ وقت نمیرسند وتو باز هم آنها را بر میداری و فوت میکنی و با نگاهت تعقیبشان میکنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند. آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش مینشیند در چشم و خیال من … و من از ورای سفیدی دیوارهای اتاقم همه را، همه را خوب خوب میدانم؛ دیگر جادههای پاییز را از حفظ شدهام.
autumn_forest_trees همه عکس ها از سایت گوگل
انشای توصیفی در مورد پادشاه فصل ها
فصل پاییز چو آغاز شود همه جا مدرسهها باز شود چون که پاییز به پایان آید فصل زیبای زمستان آید چون زمستان گذرد عید شود فصل تابیدن خورشید شود پاییز فصل قشنگی است. در پاییز برگ درختان زرد میشود. در روز اول پاییز كه اول مهر ماه است ما به مدرسه میرویم و همکلاسیهای خود را میبینیم. پاییز فصل تلاش بیشتر دانشآموزان است. در پاییز روزها کوتاهتر و شبها بلندتر میشود. از میوههای پاییز انار و نارنگی است. در پاییز برگ درختان میریزد و هنگامی که ما بر روی آنها راه میرویم صدای خشخش میدهند. در پاییز هوا سرد میشود و اگر مراقب نباشیم سرما میخوریم. در پاییز باد میوزد و باران میبارد. ماههای پاییز مهر، آبان و آذر هستند. پاییز فصلی است که در آن برگهای درختان به زردی میگرایند اما بعضی از برگها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوهای میشوند. بسیاری از میوهها در فصل پاییز میرسند. اناره ساوه، خربزه، سیب، پرتقال، به، سنجد و... در فصل پاییز بسیاری از پرندگان به مناطق گرمسیر مهاجرت میکنند. در فصل پاییز کشاورزان زمینها را شخم زده و در آن محصولاتی مانند گندم و جو میکارند. در فصل پاییز روزها کوتاهتر میشود و شبها طولانی میگردد.
by google images khabarme.ir
انشای داستانی در مورد فصل پاییز
ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو نامه کی کنم باز خداوندا امروز نیز همانند دوران دبستانم پاییزت زیباست، آسمانش صاف و خورشیدش خندان است، هوایش لطیف و شبهایش دلپذیر است. در آن دوران شبهای پاییز مینشستم و قصه خواندم و با ذهن خیال پرداز خود صحنههای داستان را در جلو چشم خود مجسم میساختم و دنیای درونم را پر از شیرینی و زیبایی میساختم. خداوندا خداوندا ای خداوند پیامبران و برگزیدگان و ای خداوند ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب! رویم از خجلت زرد است اما هرگز این زردی رویم را با زردی پاییز تشبیه نمیکنم که پاییز زیباست و آن فصل خداست و زردی آن از فضل خداست که زردی پاییز پختگی و کمال است و زردی پاییز جلوه دیگری از جمال است. راستی در پاییز بود غروب سرد یکی از روزهای سرد پاییز که دهقان فداکار همان ریزعلی خواجوی لباسش را کند و آتش زد و جان مسافران را نجات داد ریزعلی هنوز زنده است خداوند نگهدارش باشد ریزعلی لباسش را دوست داشت اما کند چون خطر بزرگی در پیش بود راستی وقت آن نرسیده که من و تو نیز لباسها را بکنیم و آتش بزنیم و رهاگردیم؟ لباسهای تعلق را میگویم و تعلق غیر از داشتن است و میتوان دارا بود اما تعلق نداشت و میشود ندار بود اما تعلق داشت. لباسهای اسارت را میگویم زمین قیطریه و اختیاریه و بطلانیه و ظلمانیه و پوچلانیه و… را میگویم. برجهای دوقلو و سه قلو وچهارقلو و… راستی زاییدن چندقلوها چقدر سخت است پس چگونه میشود از آنها دل کند! تازه گرم نوشتن شده بودم دوستم از راه رسید و نگاهی به نوشته ام انداخت و قاه قاه خندید و گفت دوره قطار و ریزعلی گذشته است و دوره چاق و چلههاست و دوره فضاپیماهاست و آن جنابان را که میگویی هرگز نه وقت این را دارند که این چرندیات را بخوانند و بالفرض هم بخوانند وقعی به آن نخواهند گذاشت. گفتم نمیدانم شاید حق با تو باشد اما ذهن خیالباف من میگوید جوجه را آخر پاییز میشمارند و بعدش چله سختی در راه است. اما عزیزم تازه گرم نوشتن بودم سردم کردی من نیز به تلافی چای داغی برات میریزم تا لبت بسوزد تا درگرماگرم نوشتنم لبت را بدوزی و از اسب اندیشه پایینم نکشی. راستی پاییز زیبا فصل قشنگم شاید دوباره با تو حرف بزنم چون سینه ام هنوز خیلی پر است و تا آن روز به صاحبت میسپارم.
a girl with a leaf in orange autumn fall
انشای ادبی در مورد فصل زیبای پاییز
گر تو بینی پاییز زیبا سرسری غم بخور، زیرا كه خیری نبری آیینه جمال است این فصل خزان بی تامل از فصل ثالث مگذری فصل خزان در نزد كائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد مینم��یند. لیكن این فصل،فصل زیبایی است. فصل ریزش نعمتهای آسمانی میباشد و همان قطرات ریز باران است كه به تهذیب زمین میپردازد. نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه ای از جمال این فصل میباشد. كلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است. بدین معنا كه در این سه ماه درختان خود را میتكانند و برگهای زرد و سرخ خود را رها كرده و بر دامان زمین به امانت میگذارند و شاخههای خشك شان نیز برهنهوار منتظر میمانند تا در فصل دیگر الماسهای آسمانی در ماتم كمبود مكان نمانند و بر شاخههای آنان قرار گیرند. این فصل را با نام خشخش نیز میشناسیم. همان گونه كه پا بر روی خاكهای ترك برداشته قدم میگذارد و آهنگ زیبا میسازد صدای خش خش برگها نیز همین احساس را در دل ما مینهد. این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما میرود و روح ما را تا آسمانها به بالا میكشاند. پاییز را میتوان فصل مهاجرت قلم داد كرد. بدین معنا كه پرندگان در این فصل از كاشانه خود رهایی جسته و در كرانههای آسمان به جست و خیز میپردازند تا لانه مناسب پیدا كنند. نظاره بر حركات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد مینماید. نكته اصلی این است كه پاییز در مقابل این همه زیبایی كه در اختیار ما میگذارد از ما چیزی نمیخواهد جز این كه به تفكر بنشینیم و به خدا نزدیك شویم.
سلام پاییز انشایی زیبا در مورد فصل زیبای پاییز
10 انشا در مورد زیبایی های پاییز از سایت talab.org
بنام خدا موضوع انشاء اول: درباره پاییز پاییز فصل زیبایی است که سه ماه مهر، آبان و آذر دارد ؛ در پاییز ما به مدرسه میرویم و مدرسه ها باز میشود، همه ی بچه ها شاد و خوشحال هستند ودر حیاط مدرسه بازی میکنند. در پاییز برگ درختان می ریزد و باد و باران زیاد است. من فصل پاییز را خیلی دوست دارم چون با شروع مدرسه دوباره دوستانم رو میبینم و خیلی خوشحال میشوم. در پاییز رنگ برگ های درختان قرمز، زرد و نارنجی است که کم کم باد آن ها را از شاخه ها میکند. در پاییز دوباره کتاب و لباس های نو میپوشیم و این خیلی خوب است اما من امسال کیف نخریدم چون کیفم نو بود، بجای ان پولش رابه جشن عاطفه ها دادم تا دانش اموزانی که کیف ندارند بتوانند برای خودشان کیف بخرند و خوشحال شوند. بیشتر میوه های پاییزی سیب و انار است که من خیلی انار دوست دارم مامانم میگوید این میوه ها میوه های بهشتی هستند و خواص زیادی دارند. پدرم هم میگوید پاییز زیبا ترین فصل هاست ودر پاییز درختان آماده خواب زمستانی میشوند تا برای بهار قدرتمند شوند و دوباره گل و میوه بدهند. روزهای پاییز کمی سرد است که باید مواظب خودمان باشیم تا سرما نخوریم. معلممان میگوید که در پاییز پرنده ها به جاهای گرم تر مهاجرت میکنند تا برای بهار دوباره برگردند امسال مدرسه ما نو شده بودو دیوارهای ان رارنگ کرده بودند و تخته سیاه و نیمکت ها تازه بودند و ما خیلی خوشحال شدیم.
پاییز فصل عشاق است برگ های پاییزی میمیرند
انشا دوم با موضوع پاییز
بنام خدا موضوع : انشاء درباره پاییز وقتی دست نوازش باد بر لابه لای گیسوان دشت و شاخه های درختان جاریست، یعنی پاییز در راه است وقتی صدای خش خش برگ های رنگارنگ زیر پای عابران به گوش میرسد. یعنی پاییز در راه است وقتی چک چک باران پاییزی به شیشه های پنجره مینوازد. یعنی پاییز در راه است، فصل آغاز مهر و مهربانی که با حال و هوای درس و کتاب شروع میشود
انشای سوم در مورد پاییز
پاییز پادشاه فصل هاست این فصل، اعجاز رنگ ها و جادوی باد و بارانی دلنواز میباشد. ما دانش آموزان با شنیدن نام پاییز نخستین چیزی که به ذهنمان خطور میکند مدرسه و بوی مهر، کتاب و درس خواهد بودو این موجب میشود که از زیبایی های دیگر پاییز غافل شوییم اما انچه مسلم است این است که پاییز فصل اصلی ما دانش آموزان است که با مهر آغاز و با 13 آبان به اوج میرسد و با آذر ختم میگردد. آری آبان ماه روز دانش آموز و روز غرش کوچک مردان بزرگی چون فهمیده. و فهمیده هایي است که با نثار جان خویش عشق آفریدند پاییز فصل به اوج رسیدن و فصل غروب ذلت است فصل با امید، روییدنی دوباره …گاه پاییز را فصل عشاق میدانند و از غروبش شعرها مینویسند و گاه به نادرست پاییز را فصلی دلتنگی میدانند، در حالیکه واقعیت به اینگونه نیست حتی غروب پاییز هم بسیار زیبا است غروبی دیدنی که پهنه آسمان نیلی، زیبایی خورشیدش رابه تماشا مینشیند و با رنگ های خود رنگ های موزون خورشید را درهم می آمیزد و زیبایی بی مانندی رابه نمایش میگذارد. اوج زیبایی فصلی هزار رنگ که باران با صدای باد ترانه ای شکیل سمفونی را برپا میکند وبا یاقوت های انار سرخش قصه رابه شور وا می دارد ودر جامی بلورین دان میکند تا پذیرای تک تک مهمانهایش باشد. ودر پایان باید گفت پاییز شاهکار خداوندی است که هنرمندی زیبا آفرین است و توانایی اش بی حریف است و بی مثال.
زرد زرد قناری در جاده پاییزی زیباترین جاده جهان
انشا چهارم مقدمه انشا پاییز
انشای خودرا شروع می کنم بانام خدای زیباییها فصل پاییز یعنی مهر، آبان و آذر، فصلی رنگارنگ و زیبا، فصلی باحال و هوای درس و مدرسه همراه است. در پاییز هوا کمکم سرد و با تغییر ساعت روزها کوتاه تر میشود. در پاییز برگ درختان کم کم میریزند و مدارس باز میشود. در پاییز کار رفتگرها سخت میشود باید برگ هایي که روی زمین ریخته است را جمع کنند. در پاییز هیچکس منتظر آمدن فصل زمستان نیست و وقتی که فصل زمستان میآید همه ی منتظر هستند که زود تر عید نوروز شود. در پاییز جهت تابش آفتاب تغییر میکند و نور وارد خانه میشود. در فصل پاییز، هوای سوزان تابستان کول و بار سفر را بسته و جای خود رابه نسیم خنک پاییزی میدهد. فصل زیبا پاییز یک حال و هوای تازه ای دارد از طرفی بادی های خنک پاییزی دسته دسته برگ های رنگارنگ را حرکت داده و از طرف دیگر صدای ریزش برگها یک حس و حال تازه ای به ما میدهد. دراین فصل سال میوه های پاییزی خوشمزه؛ انار و پرتقال و خرمالو و سیب سرخ طعم جدید به زندگی ما میدهد. فصل پاییز همانند دیگر فصل های سال از خلقت زیبایی های پروردگار ماست. پس بکوشیم دراین فصل زیبا و دل انگیز برای رسیدن به اهداف خود تلاش و همت کنیم و با کمک کردن به یک دیگر سریع به اهداف خود برسیم.
سگ خندان خوشحال با زبان آویزان در پاییز
انشا پنجم در مورد پاییز و نتیجه گیری
انشای توصیف فصل پاییز عاشق فصل پاییزم. از میوه های فصل پاییز، انار و پرتقال و نارنگی گرفته تا ریزش برگهای زرد و راه رفتن روی آن ها و گوش كردن به سمفونی خرش خرش كردن برگها زیر پاهایم. چه لذتی میبرم. همیشه از اول مهر خوشم می آمد. بوی كتاب نو، روپوش جدید و كلاس جدید، حس رشد و شكوفایی را برایم زنده می كند. بیشتر ذوق و شوق شروع سال تحصیلی جدید و خرید لوازم التحریر و كیف و كتاب مدرسه را دارم . وقتی بوی پاییز را از اواخر شهریورماه حس می كنم شروع می كنم به تغییر دكوراسیون خانه و آماده شدن برای پذیرایی از یک فصل پرفعالیت. فصلی كه باید قدر روزهای كوتاهش را دانست . آخ چه حالی میدهد در شب های بلندش كناری بخاری یا کرسی بنشینی ودر حالیكه به صدای شرشر باران گوش می دهي یه كاسه پر از دانه های انار رابا نمك میل کنی. انشا درباره پاییز | 10 انشا ادبی و تحقیقی زیبا درمورد فصل پاییز
سگ خوشکل حرف گوش کن با برگی در دهان
انشا ششم در مورد پاییز
انشا ادبی جدید در مورد فصل پاییز برگ های زرین و رقصان درخت، کم کم خودرا بر دامن دنباله دار بادهای پاییزی می سپارند. گاهی هم زیر باران عاشقانه ي این فصل، خیس میشوند. پاییز، رنگ و بوی دیگری دارد؛ رنگ و بویی از جنس قدم زدن با صمیمی ترین دوستت، خوردن چای داغ در سرمای تازه از راه رسیده و خیس شدن زیر باران. فصل پاییز برای هر شخصی شکل خاص خودش را دارد؛عده ای بوی ماه مدرسه را استشمام میکنند و آماده ي رفتن به مدرسه میشوند، عده ای هم سرشار از ذوق تدریس و علم آموزی، عده ای هم دلتنگ میشوند و عده ای دلشاد ؛ و عده ای دیگر هم مشغول تسبیح آفریدگار هنرمند و توانا. برگ های ریزان پاییز برای عده ای درس زندگی میشود و برای عده ای هم اسباب شادی و فرح. پاییز درس های بزرگی به انسان میدهد؛ درس هایي از گذر زمان و ایام گرانبهای عمر . گویی یادآور بهار سبزی میشود که زمستانی سپید در پیش دارد. از پاییز باید درس گرفت؛ از تک تک لحظاتش. از صدای رعد و برقی که انگار میخواهد از خواب غفلت بیدارت کند، تا صدای شرشر قطره هایي که از دلِ تنگِ آسمان بر زمین می ریزد، تا بدانی زندگی جریان دارد… صدای خش خش برگی که از درخت افتاده و جانش را زیر قدم هایمان تسلیم کرده، صدای بی رمَقیست که با زبان بی زبانی میـــخواهد بگوید که روزی بهترین جایگاه را داشته است. پاییز را حس کنیم نه این که از ان عبور کنیم …
عطسه های پاییزی نوشته عاشقانه پاییزی
انشا هفتم در مورد خاطرات پاییز
انشا ادبی و توصیفی در مورد پاییز وقتی پاییز میشود مدرسه ها باز میشوند و ما به مدرسه میرویم٬ و دوستان قدیمی را میبینیم شاید دوستان جدید هم پیدا کنیم٬ما هنوز در حال و هوای تابستان هستیم وقتی معلم نخستین درس را میدهد و نخستین تکلیف رابه ما میدهد کم کم باور میکنیم سال تحصیلی شروع شده. در پاییز هوا کم کم سرد میشود و با تغییر ساعت ناگهان روزها یک ساعت کوتاه میشوند و شب ها یک ساعت بلند تر میشوند. در پاییز صدای غار غار کلاغها بیشتر به گوش میرسد و فکر کنم به این دلیل باشد که روزها کوتاه تر شده اند و ما در حالی به خانه برمیگردیم که نزدیک غروب است و کلاغها دوست دارند دراین موقع روز غار غار کنند. هیچکس فصل پاییز را جدی نمیگیرد٬وقتی پاییز میشود هیچکس انتظار زمستان را نمیکشد ٬ اما وقتی زمستان میآید همه ی منتظر اند که سرما تمام شود و عید نوروز از راه برسد. فصل پاییز فصلی است که برگهای درختان زرد میشود و اگر یکی یکی نریزند٬مناظر زیبایی به وجود میآید. پاییز فصل کار و تلاش رفتگرهای پارک است که برگهای خشک را جارو میکنند. با شروع پاییز زاویه تابش آفتاب کم کم تغییر میکند و وارد خانه میشود و خیلی خوب است که در روزهای تعطیل نزدیک ظهر توی خانه در زیر آفتاب استراحت کنیم. پاییز فصل آمپول و شلغم است ٬ فصل لیمو شیرین و نارنگی٬ وقتی در پاییز به هندوانه نگاه میکنیم سردمان میشود. سیب قرمز و هلو پاییزه به ما یاد آوری میکنند که لباس های زمستانی را از گوشه گنجه بیرون بیاوریم و یک تکانی بدهیم. پاییز فصل برف پاک کن و بخاری است٬توی خیابان خیلی ها را می بینیم که لوله بخاری خریده اند و بطرف خانه در حال حرکت اند. من دوست ندارم در فصل پاییز زیاد از خانه بیرون بروم٬دوست دارم درکنار خانواده تلویزیون تماشا کنم و تخمه گل آفتابگردان بشکنم ٬ و باهم صحبت کنیم و لبووی داغ بخوریم تا از دلگیر بودن پاییز کم کنیم. شبهای پاییز برای شبنشینی خیلی خوب است ٬ اما باید زود به خانه برگردیم تا فردایش بتوانیم آسان از خواب بیدار شویم. در شبهای پاییز ستاره ها کمتر در آسمان دیده میشوند چون هوا طبق معمول ابری است و آلودگی تابستان هنوز در هوا است٬که بارانهای پاییزی ان را تمیز میکند. پاییز فصل انار است ٬ فصل گردو و شیره انگور نیز هست در پاییز میتوانیم برای صبحانه ارده شیره بخوریم چون خیلی مقوی است و ما را گرم میکند. دراین فصل گندم ها جوانه می زنند و زمین های کشاورزی که در ان گندم کاشته اند سبز هستند. وقتی که باران پاییزی و برف زمستانی روی گندم زار ها میبارد٬آدم فکر میکند انها از سرما یخ میزنند٬ولی این اتفاق نمی افتد و آن ها سالم میمانند ودر سال بعد خوشه های گندم می دهند. در پاییز گنجشک ها با پر های پف کرده ودر دسته های سه تا پنج تایی روی شاخه های بید مینشینند و همراه باد پاییزی تکان می خورند و سرشان توی لاک خودشان است. ما باید دراین فصل و مخصوصا فصل زمستان برای پرندگان دانه بریزیم تا انها آسان تر بتوانند فصل سرما را سپري کنند و با فرا رسیدن بهار جوجه های زیادی بیاورند. در پاییز باید مواظب باشیم که سرما نخوریم و از لباس های گرم استفاده کنیم و اگر بیمار شدیم در خانه بمانیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم. آرزو میکنم در چهار فصل سال زندگی شما بهاری باشد و همیشه آفتاب گرم امید در وجودتان تابستانی باشد. در این جا انشایم را به اتمام می رسانم ودر آخر نتیجه انشاء را می نویسم٬ فصل پاییز زمین را برای بهاری دیگر آماده میکند. انشا درباره پاییز | 10 انشا ادبی و تحقیقی زیبا درمورد فصل پاییز
زیباترین جاده پاییزی جهان با انبوه برگ ها
انشا هشتم در مورد پاییز و برگ ریزان زیبا پاییزی
انشاء در موضوع فصل پاییز پاییز فصلی است که در ان برگ های درختان به زردی می گرایند ؛ اما بعضی از برگ ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه ای میشوند. پاییز همان فصلی است که در ان برگ درختان می ریزند ودر زیر پای رهگذران بی تفاوت خش خش میکنند. پاییز شاید همان فصل غفلت است و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر است؛ چه فرقی میکند که در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم ان است که پاییز کار خودش را میکند. به دقت و حوصله دست بکار آراستن میشود؛ آراستن درخت ها ؛ شهر ها ؛ باغ ها و زمین به زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها ؛ به قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و به باد که می وزد. پاییز همان فصل دل انگیزی است که گاه رویایی اش میخوانند همان فصلی که میتوانی در ان ساعت ها از پنجره ي اتاق به درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی. پاییز همان دل انگیزانه ایست که گاه هوس میکنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند. پاییز همان مادر رقص خرامان برگ هاست که به ناز و عشوه ي تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند، و تو سریعتر میروی تا زیر برگ هایش برسی و با خودت بگویی این یکی به افتخار من افتاد. پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگ هاست _همان برگ های خرامان_ که اینبار هوس میکنی کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگ ها پاهایت را قلقلک کند. پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو است که سرخی خرمالوهایش ر ا به همه ی عرضه می دارد. همان فصل قاصدک های شیطون که برایت خبر می آورند ؛ خبر های خوش ؛ خبر هایي که هیچوقت نمیرسند وتو بازهم انها را بر می داری و فوت میکنی و با نگاهت تعقیبشان می کني تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند. آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش مینشیند در چشم و خیال من … ومن از ورای سفیدی دیوار های اتاقم همه ی را ؛ همه ی را خوب خوب میدانم؛ دیگر جاده های پاییز را از حفظ شده ام .
خودرویی در جاده پاییزی پربرگ زیبا و آرامش مطلق
انشا نهم در مورد تحقیق در مورد پاییز
انشاء فصل پاییز پاییزی دیگر از راه رسید پاییزی با همه ی ابرهای تیره اش که کشیده میشود روی آبی آسمان در بیشتر روزها شاید پاییزی پر از باران هایي که یادت می آورند هزاران خاطره ایی راکه نباید یا شاید هم می بارند که یادت بیاورند تمامشان را … من اما نمیدانم چرا این فصل بی نظیر دلم رابا خودش نمیبرد ؛ چرا انتظارش را نمیکشم هیچوقت ؛ چرا آمدنش دلم را تیره میکند؛ چرا این فصل پر از تحول حتی با تمام رنگ های برگ هایش هم نمیتواند دلم رابا خودش ببرد ؛ نمیدانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم نمیدانم … نمیدانم چرا صدای خش خش برگ ها زیباترین موسیقی این روزهای من نمیشود ؛ آری پاییز که میآید خورشید از من رو برمی گرداند ؛ گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست ؛ چشم هایم سبزی برگ های درختان را هرروز بهانه میگیرند ؛ آغوشم درختان خفته را نمیخواهد ؛ پاییز انگار میآید تا بسراید دلتنگی را ؛ پاییز انگار میآید تا تمام شادمانی ها و آرزوهای لحظه سال تحویلت رابا باران هایش بشوید و تحویل بادهای پاییزیش دهد پاییز انگار میآید تا …پاییز که می آمد اما یک چیز مسلم بود ؛ و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات … پاییز خود انبوهی است از حرف ها، حس ها و …پاییز که بر زبانت جاری میشود دل مخاطبت ضعف میرود برای حال و هوایش ؛ اصلا بدون ان که حرفی زده باشی او زیر باران های پاییزی خیس خواهد شد و غم غریبی بر دلش خواهد نشست ؛ برگ های ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری که تو میتوانی صدای خش خش برگ ها رابه وضوح بشنوی ؛ شاید نام پاییز راکه بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران که بوسه میزند بر بی رنگی شیشه، بر چتر هایي که دو عاشق زیر ان ها پناه گرفته اند بر مو های شاعری که میـــخواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد ؛ نام پاییز راکه بیاوری نا خود آگاه کیف های رنگارنگ مدرسه که بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف میکشند ؛ نام پاییز راکه بیاوری چشم های پر از اشتیاق دانش آموزانی را تصور خواهی کرد که سالها به انتظار چنین روزی روز شماری کرده بودند ؛ فصلی دل انگیز که با آغازش درخت یادگیری جوانه میزند و عطر کتاب های جلد شده، مداد و پاک کن های نو فضا را پر خواهد کرد. آری پاییز خود انبوهی است از واژه ها و من همیشه می ترسیدم به او بر بخورد که توصیفش میکنیم که ان چه راکه باید با گوشت و پوست و احساس خود حس کنیم دیگر گفتنی نخواهد بود اصلا رسمش نیست که تو بگویی و دیگران بشنوند پاییز را باید نفس کشید؛ پاییز را باید لمس کرد پاییز … آه پاییز که می آمد یک چیز مسلم بودو من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات …
عشاق در پاییز عشق را قسمت می کنند
انشا دهم در مورد پاییز عاشقانه و احساسی
انشاء خاص فصل پاییز گر تو بيني پاييز زيبا سرسري غم بخور،زيرا كه خيري نبري آيينه جمال است اين فصل خزان بي تامل از فصل ثالث مگذري فصل خزان در نزد كائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتي شاعران نيز براي نمايش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاييز ياد مي نمايند.ليكن اين فصل،فصل زيبايي است. فصل ريزش نعمت های آسماني مي باشد و همان قطرات ريز باران است كه به تهذيب زمين مي پردازد. نمايان شدن قوس قزح پس از باران نيز جلوه ای از جمال اين فصل مي باشد. كلمه برگ ريزان تنها مختص پاييز است. بدين معنا كه دراين سه ماه درختان خودرا مي تكانند و برگ های زرد و سرخ خودرا رها كرده و بر دامان زمين به امانت مي گذارند وشاخه های خشك شان نيز لخت وار منتظر مي مانند تا در فصل ديگر الماس های آسماني در ماتم كمبود مكان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گيرند. اين فصل را بانام خش خش نيز مي شناسيم. همان گونه كه پا بر روي خاك های ترك برداشته قدم مي گذارد و موزیک زيبا مي سازد صداي خش خش برگ ها نيز همين احساس را در دل ما مي نهد.اين صدا پس از شنيدن به ماوراي درون ما مي رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا مي كشاند. پاييز را مي توان فصل مهاجرت قلم داد كرد .بدين معنا كه پرندگان دراين فصل از كاشانه خود رهايي جسته ودر كرانه های آسمان به جست و خيز مي پردازند تا لانه مناسب پيدا كنند. نظاره بر حركات پرندگان در آسمان پاييز احساسي وصف ناشدني در دل ايجاد مي نمايد.نكته اصلي اين است كه پاييز در مقابل اين همه ی زيبايي كه در اختيار ما مي گذارد از ما چيزي نمي خواهد جز اين كه به تفكر بنشينيم و به خدا نزديك شويم منبع این 10 انشا پاییزی : سایت talab.org
مه و ابر بر سر درختان کوه در فصل زیبای پاییز والپیپر خبرمی
۱۲ انشا ادبی و توصیفی در مورد فصل پاییز برای پایه های مختلف
انشا در مورد پاییز شماره یک موضوع انشا : من فصل پاییز را دوست دارم ( متن ادبی کودگانه در مورد پاییز) برای پایه تحصیلی :کودکان مقدمه : به نام خداوند مهربانی که این همه زیبایی برای آفریده است ، انشای خود را آغاز میکنم . متن انشا: من خیلی فصل پاییز را دوست دارم . هم چون مدرسه ها در پاییز شروع میشوند و دوباره دوستانم را میبینم و با آنها بازی میکنم و شروع به درس خواندن و تلاش برای ساختن آینده خود میکنم . البته شاید بعضی ها از شروع شدن مدرسه خوشحال نشوند و دلشان بخواند همیشه بازی کنند و در خانه استراحت کنند. ولی بعد از مدتی حوصله شان سر میرود و دوست دارند دوباره به مدرسه بیایند و دوستان و معلمان مهربان را ببینند. متن ادبی پاییز به زبان کودکانه یک دلیل دیگر هم که من پاییز را خیلی دوست داریم این است که فصل پاییز خیلی زبیا است . همه برگ ها که در بهار و تابستان سبز بوده اند به رنگ های زرد و نارنجی و قرمز و قهوه ای در میایند و انگار همه جا رنگارنگ و زیبا و چشم نواز میشود. وقتی به پارک میرویم هر درختی به یک رنگ در آمده است و همه جا بخصوص جنگل ها و پارک ها خیلی قشنگ شده است . انشا در مورد پاییز به زبان کودکان در پاییز خرمالو ها میرسد و لیمو شیرین و پرتقال و انار به بازار می آید . بعضی وقتی ها مادرم انار ها را دان میکند و به آنها گلپر و نمک میزند و در کاسه های کوچک میریزد و به ما می��هد که من خیلی خوشم می آید. در پاییز لبو فروش ها در روی گاری های قدیمی لبو های شیرین و قرمز میپزند و به ما می فروشند من گاهی با دوست هایم از آنها لبو داغ میرخر مو در راه رفتن به خانه با هم میخوریم که خیلی کیف دارد . انشا پاییزی به زبان ساده من به خاطر باران هم خیلی پاییز را دوست دارم ، چون عاشق باران هستم و روزهای بارانی دوست دارم زیر باران بروم و بازی کنم . البته باید مراقتب باشیم در زیر باران سرما نخوریم . ولی حتی اگر سرما بخوریم ماردمان برای ما سوپ خوشمزه و شلغمی میپزد . ما کنار بخاری می خوابیم تا خوب شویم . تازه پاییز خیلی هوا خوب است نه خیلی گرم است نه خیلی سرد به خاطر همین میتوانیم به راحتی در خیابان و حیات و پارک بازی کنیم و تا خسته شویم . نتیجه گیری پاییز خیلی خوبی ها و قشنگی ها و خوراکی های خوشمزه دارد ، که من آنها را خیلی دوست دارم و همیشه دوست دارم زودتر پاییز شود . من در فصل پاییز خدا را به خاطر این همه قشنگ و زیبایی که برای ما آفریده است شکر میکنم . این بود انشای من . انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه
اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان عاشق شده است و گریه کرده انشا در مورد پاییز شماره دو موضوع انشا : پاییز زیبا و دوست داشتنی ( متن ادبی در مورد پاییز) برای پایه تحصیلی :نوجوانان مقدمه : با نام خداوند هستی بخش زیبایی آفرین انشایم را در مورد پاییز آغاز میکنم . متن انشا: چطور میتوان پاییز را دوست نداشت ؟؟ با این این همه مهر و زیبایی و زلالی که این فصل مظلوم و مهربان دارد. انگار خود پاییز هم عاشق است . ، عاشق ما ! مگر نه چه دلیلی داشت در برابر سرما مقاومت کند و برای ما بهشتی از رنگ های شگفت انگیز بسازد. که هر چه نگاه کنی سر نشوی از دیدن زیبایی هایش ! انشا و متن ادبی درباره پاییز پاییز فصل سرد و گرمی در کنار هم است ، سردی هوا در کنار گرمی رنگ های برگ ها ( زرد و نارنجی و قرمز.. ) مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ، فصل قدم زدن روی برگی های خشک با آن نغمه دل انگیز خش خسش کردن زیر برگ ها . مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ن، تنها به این گناه که سرد است ؟!!سرما که علاجش یک بسته قرص سرماخورگی است و سوپ های پر مهر مادرم که انگار تک تک اجزایش طعم عشق میدهند. اصلا من پاییز را دوست دارک که سرما بخورم !!! بعد مادرم بیاید دست بگذارد روی پیشانی ام و برایم شلغم درست کند و با غرغر تکه تکه در دهانم بگذارد . اصلا من پایی را دوست دارم که برویم زیر بارن بستنی بخورم !! که شال گردن های رنگی ام را از چمدان بیرون بیاورن و آن رو دور گردنم ببندازم و همه پارک های شهر را با قدم بزنم ، یخ کنم و لی خسته نشوم ! بعد برگردم خانه و دستانم را با چای گرمی که مادرم دم کرده گرم کنم . پاییز سرد است اما به مهربانی های ما گرم میشود. و من عاشق مهربانی پاییزم .
سگ خسته تنبل خوابیده بر روی برگ های پاییزی انشا در مورد پاییز شماره سه موضوع انشا : پاییز را دوست دارم ( متن ادبی در مورد پاییز) برای پایه تحصیلی :نوجوانان مقدمه : عشق بی دلیل است … محتاج استدلال نیست … دل دلیل و برهان وجود عشق است و من بی هیچ بهانه ای عاشق پاییزم متن انشا: پاییز را دوست دارم… بخاطر غریب و بی صدا آمدنش بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش بخاطر رفتن و رفتن… و خیس شدن زیر باران های پاییزی بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش بخاطر شب های سرد و طولانی اش بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام بخاطر بغض های سنگین انتظار بخاطر اشک های بی صدایم بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام بخاطر غریبانه و بی صدا رفتنش پاییز را دوست دارم، بخاطر خود پاییز نتیجه گیری : بدون دلیل دوست داشته باش ، عاشق شو وچون پاییز رنگارنگ و رها زندگی کن . حس و حال فوق العاده هوای روستایی گاو ها و روستاییان در پاییز زونوزاق_باغلاریب انشا در مورد پاییز شماره چهار موضوع انشا : چرا پاییز ار دوست دارم برای پایه تحصیلی :پنجم – ششم – هفتم – هشتم – نهم مقدمه : به نام خداوند آفریننده زیبایی ها . راستش را بخواهید از زمانی که یادم می آید پاییز فصل مورد علاقه من بوده است شاید یه این خاطر که خودم در فصل پاییز به دنیا آمده ام . اما این موضوع دلایل دیگری هم دارد . امروز میخوام در این انشا به شما بگویم چرا عاشق فصل پاییز هستم. متن انشا : فصل پاییز برای من یک فصل جادویی است . همه چیز از آب و هوا گرفته تا رنگ ها برای من زیبا و خیره کننده هستند . با این که همه مناظر و زیبایی ها هر سال و هر سال تکرار میشوند ولی برای من تازگی دارند و انگار هر سال با دیدن زیبایی ها و رنگارنگی فصل پاییز دوباره جادو میشوم . اما قبل از هر چیز پاییز برای من حسی از بندگی خداوند دارد خداوندی که در بهار همه جا را سبز و تازه و درخشان میکند در تابستان پر از گرما و نور و انواع میوه ها می نماید و در پاییز درختان را خشک میکند . اما نه یک خشک شدن ترسناک و سرد و زشت. برعکس خداوند زیبایی آفرین حتی فصل خشک شدن و خواب زمستانی زمین را نیز به بهترین و قشنگ ترین صورت رنگ آمیزی میکند و در نهایت در زمستان با پوشاندن زمین با برف پاک و سفید هنر نمایی اش را به اتمام میرساند. به این خاطر است که پاییز حس میکنم به خدا نزدیک ترم و دیدن برگ های رنگارنگ و باران حسی از سپاس گذاری و شکر نعمت را گاهی در هیاهوی زمانه فراموش میکنم در من زنده میکند. همه چیز فصل پاییز برای من زیبا و دوست داشتنی است از جمله میوه های خاص و شگفت انگیزش … چه کسی باور میکند وقتی همه درخت ها کم کم به خواب زمستانی میروند و درختان خشک شده و برگ هایشان را زمین هدیه میکنند . طبیعت بتوانید این میوه های درخشان و خوشمزه را به ما هدیه کند. میوه هایی مثل انار، خرمالو ، پرتغال ، لیمو شیرین و نارنگی های آبدار… من عاشق انار و خرمالو های رسیده هستم. انقدر که دوست دارم همه سال خرمال بخورم و پرتغال ها را با آن رنگ نارنجی زیبایشان در دست بگیرم و از ته دل بو کنم و به خودم بگویم چه کسی گفته میوه های خوشمزه فقط متعلق به بهار و تابستان هستند؟ نتیجه گیری : همه این موارد از زیبایی های طبیعت هوای خنک و لطیف ، باران دوست داشتنی و میوه های خوشمزه باعث میشود من عاشق فصل پاییز باشم و خداوند را بابت این زیبایی شگفت انگیز شکر کنم. خداوند مهربان دوستت دارم.
سگ خوشحال دیوانه در برگ های پاییزی غلط می زند انشا در مورد پاییز شماره پنج موضوع انشا : پاییز فصل نزدیک شدن به خدا (متن توصیفی- ادبی و اعتقادی در مورد پاییز) برای پایه تحصیلی :نوجوانان مقدمه : دلم چون برگهای زرد پاییزی پر از درد است صدای خش خش برگها… به همراه تپیدنهای قلبم می شود آغاز و… متن انشا: فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد می نمایند. لیکن این فصل،فصل زیبایی است. فصل ریزش نعمت های آسمانی می باشد و همان قطرات ریز باران است که به تهذیب زمین می پردازد. نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه ای از جمال این فصل می باشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است. بدین معنا که در این سه ماه درختان خود را می تکانند و برگ های زرد و سرخ خود را رها کرده و بر دامان زمین به امانت می گذارند وشاخه های خشک شان نیز برهنه وار منتظر می مانند تا در فصل دیگر الماس های آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گیرند. این فصل را بانام خش خش نیز می شناسیم. همان گونه که پا بر روی خاک های ترک برداشته قدم می گذارد و آهنگ زیبا می سازد صدای خش خش برگ ها نیز ��مین احساس را در دل ما می نهد. این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما می رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا می کشاند. پاییز را می توان فصل مهاجرت قلم داد کرد . بدین معنا که پرندگان در این فصل از کاشانه خود رهایی جسته و در کرانه های آسمان به جست و خیز می پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند. نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می نماید. نتیجه گیری : نکته اصلی در مورد پاییز این است که پاییز در مقابل این همه زیبایی که در اختیار ما می گذارد از ما چیزی نمی خواهد جز این که به تفکر بنشینیم و به خدا نزدیک شویم . به تعبیر زیبای حافظ مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن. انشا در مورد پاییز کلاس هفتم
جوانان خوشحال در حال بازی با برگ های رنگی انشا در مورد پاییز شماره شش موضوع انشا : فصل پاییز را توصیف کنید (متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز و ویژگی هایش به زبان ساده) برای پایه تحصیلی :کودکان مقدمه : انشای خود را به جای مقدمه با این شعر زیبا در مورد پاییز زیبا آغاز میکنم . شاخه هایت پر از کلاغ شدند*ای چنار قشنگ پاییزی عکس خود را ببین در آیینه*واقعا که شگفت انگیزی وقت تاریک و روشنای غروب*از کلاغان خسته سرشاری توی فصلی که فصل بی برگیست*برگ دادی دوباره انگاری می نشینم دوباره در ایوان*خسته و سرد و خواب آلودم خوب می شد کلاغ من هم از*برگ های کلاغی ات بودم متن انشا: پاییز فصل قشنگی است. در پاییز برگ درختان زرد میشود. در روز اول پاییز که اول مهر ماه است ما به مدرسه میرویم و همکلاسیهای خود را میبینیم. پاییز فصل تلاش بیشتر دانشآموزان است. در پاییز روزها کوتاهتر و شبها بلندتر میشود. از میوههای پاییز انار و نارنگی است. در پاییز برگ درختان میریزد و هنگامی که ما بر روی آنها راه میرویم صدای خشخش میدهند. در پاییز هوا سرد میشود و اگر مراقب نباشیم سرما میخوریم. در پاییز باد میوزد و باران میبارد. ماههای پاییز مهر، آبان و آذر هستند. انشا در مورد پاییز پاییز فصلی است که در آن برگهای درختان به زردی میگرایند اما بعضی از برگها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوهای میشوند. بسیاری از میوهها در فصل پاییز میرسند. اناره ساوه، خربزه، سیب، پرتقال، به، سنجد و… در فصل پاییز بسیاری از پرندگان به مناطق گرمسیر مهاجرت میکنند. در فصل پاییز کشاورزان زمینها را شخم زده و در آن محصولاتی مانند گندم و جو میکارند. در فصل پاییز روزها کوتاهتر میشود و شبها طولانی میگردد. نتیجه گیری : همه فصل های خدا زیبا هستند و هر کدام زیبایی های خود را دارند پاییز هم فصل بسیار زیبایی و دوست داشتنی است . انشا در مورد پاییز به زبان ساده برای بچه ها
زیباترین منظره پاییز در جهان | صنئلی کنار دریاچه و آب زیبا با منظره پاییزShafer-in-Fall انشا در مورد پاییز شماره هفت موضوع انشا : فصل پاییز چه خوب های و بدی هایی دارد ؟ (متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز خوبی ها و بدی های آن/ در فصل پاییز ما باید چه کار هایی انجام دهیم ؟) برای پایه تحصیلی :کودکان مقدمه : به نام آنکه هست کننده و نیست کننده ماست! انشا کوتاه خود در مورد فصل پاییز را آغاز میکنم . متن انشا: فصل فصل پاییز است و هوا دارن سرد میشوند گویا فصل سرد زمستان نزدیک شده است. برگها رو به زردی شده و مانند گلهای که در فصل بهار از درختان به زمین پروازکنان حرکت میکند، به سوی زمین میپرد و این بار این درختان دیگر جز شاخه خشک و ساقه چیزی دیگری در آن نخواهد ماند. درختانیکه قبلا ً دارای برگهای سبز بودند، شاخچه های گل که دارای شگوفه های زیبا بودند و طبیعت را با خود آراسته نموده بودند. ماه قبل طبیعت را همه سبزه پوشانیده بودند و هر طرف را که چشم می انداختیم، لذت خاصی داشت؛ اما اکنون دیگر آن لذت ها باقی نمانده، بل زردی علفها، گیاهان، درختان، سردی هوا، کم شدن زمان نورانی طبیعت و افزایش مدت زمان تاریکی ( کوتاه شدن روز ) همه جاگزین آن خوبیهای فصل بهاری شده که همه آن خوبی ها را از طبیعت گرفته اند. این فصل پاییزی برای ما درس میدهد که لباسهای گرم خودرا بدوزیم و یا آنرا از بازار خریداری نماییم تا در فصل سردتر از این ( زمستان ) که به دنبال پاییز آمدنی است بتوانیم خودرا از سرما حفاظت نماییم. این فصل مارا وا میدارد که هیزم های زمستانی را آماده سازیم که در روزهای برفباری با سوختاندن آن خانه مارا گرم سازد. نتیجه گیری : بیایید ای هموطنان که درسهای این فصل را بیاموزیم و به سخنان آن گوش دهیم و مواد لازمه که برای فصل زمستان نیاز است آماده سازیم تا بتوانیم از سرمای بیش از حد آن خودرا حفاظت کنیم. انشا در مورد پاییز پایه هفتم
قدم زنان در پاییز برگی به کف کفشش پسبیده انشا در مورد پاییز شماره هشت موضوع انشا : مقایسه پاییز با دیگر فصل ها (متن ادبی با کنایه و استعاره در مورد پاییز) برای پایه تحصیلی :نوجوانان متن انشا: این همه ی باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان رابه او میزنند. خودمانیم … تقصیر خودش است ؛ بلد نیست مثل ” بهار” خودگیر باشد تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد … سیاست ” تابستان ” را هم ندارد که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد ولی از پشت خنجری سوزناک بزند بیچاره ….. بخت و اقبال ” زمستان ” هم نصیبش نشده که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه ی خواهان داشته باشد ! او ” پاییز ” است رو راست و بخشنده … ساده دل فکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای آدم ها بریزد، روزی ؛ جایی ؛ لحظه ای ؛ از خوبی هایش یاد میکنند … خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش رابه پای محبتش نمیگذارند … یکی به این پاییز بگویید آدم ها یادشان میرود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای … دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی برگ هایت می گذراند و میگذرند . تنها یادگاری که برایت میماند ” صدای خش خش برگ های تو بعد از رفتن آنهاست ” .. انشا جدید در مورد پاییز پیشنهاد-سفر-در-پاییز گاهی برگها قرمز می شوند و خون گریه می کنند در مه انشا در مورد پاییز شماره نه موضوع انشا : مقایسه پاییز با دیگر فصل ها (متن ادبی با کنایه و استعاره در مورد پاییز) برای پایه تحصیلی :نوجوانان مقدمه : پاییز سرد و غمگین را با همه زیبایی های اسرار آمیزش انتظار نمیکشم ، من عاشق نورم و گرما … ای پاییز زیبا پر از خاطرات دلتنگی من انتظار آمدنت را نخواهم کشید…. متن انشا: پاییز بار دیگر از راه رسید پاییز با همه ابرهای تیره اش که کشیده می شود روی آبی آسمان در بیشتر روزها شاید پاییز پر از باران هایی که یادت می آورند هزاران خاطره ایی را که نباید یا شاید هم می بارند که یادت بیاورند تمامشان را … من اما نمی دانم چرا این فصل بی نظیر دلم را با خودش نمی برد چرا انتظارش را نمی کشم هیچ وقت چرا آمدنش دلم را تیره می کند چرا این فصل پاییز پر از تحول حتی با تمام رنگ های برگ هایش هم نمی تواند دلم را با خودش ببرد نمی دانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم نمی دانم … انشا در مورد پاییز نمی دانم چرا صدای خش خش برگ ها زیباترین موسیقی این روزهای من نمی شود آری پاییز که می آید خورشید از من رو بر می گرداند گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست چشم هایم سبزی برگ های درختان را هر روز بهانه می گیرند آغوشم درختان خفته را نمی خواهد پاییز انگار می آید تا بسراید دلتنگی را پاییز انگار می آید تا تمام شادمانی ها و آرزوهای لحظه سال تحویلت را با باران هایش بشوید و تحویل بادهای پاییزیش دهد پاییز انگار می آید تا … پاییز که می آمد اما یک چیز مسلم بود نوشتن انشایی درباره پاییز و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات … پاییز خود انبوهی است از حرف ها، حس ها و … پاییز که بر زبانت جاری می شود دل مخاطبت ضعف می رود برای حال و هوایش اصلا بدون آن که حرفی زده باشی او زیر باران های پاییز خیس خواهد شد و غم غریبی بر دلش خواهد نشست برگ های ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری که تو می توانی صدای خش خش برگ ها را به وضوح بشنوی شاید نام پاییز را که بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران که بوسه می زند بر بی رنگی شیشه، بر چتر هایی که دو عاشق زیر آن ها پناه گرفته اند بر موهای شاعری که می خواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد نام پاییز را که بیاوری نا خود آگاه کیف های رنگارنگ مدرسه که بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف می کشند نام پاییز را که بیاوری چشم های پر از اشتیاق دانش آموزانی را تصور خواهی کرد که سال ها به انتظار چنین روزی روز شماری کرده بودند فصل پاییز فصل دل انگیز که با آغازش درخت یادگیری جوانه می زند و عطر کتاب های جلد شده، مداد و پاک کن های نو فضا را پر خواهد کرد آری پاییز خود انبوهی است از واژه ها و من همیشه می ترسیدم به او بر بخورد که توصیفش می کنیم که آن چه را که باید با گوشت و پوست و احساس خود حس کنیم دیگر گفتنی نخواهد بود اصلا رسمش نیست که تو بگویی و دیگران بشنوند پاییز را باید نفس کشید پاییز را باید لمس کرد پاییز … آه..... پاییز که می آمد یک چیز مسلم بود نوشتن انشا در مورد پاییز و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات… که می آمد یک چیز مسلم بود نوشتن انشا در مورد پاییز و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات… انشا در مورد پاییز هفتم صفحه ۲۰
بچخ خردسالی خوشحال و سرمست در میان برگ ها انشا در مورد پاییز شماره ده موضوع انشا : شما در فصل پاییز چه کار هایی انجام میدهید ؟ (متن توصیفی در مورد پاییز/فصل پاییز چه ویژگی هایی دارد ؟ / در مورد میوه ها و خوراکی های فصل پاییز بگویید .) برای پایه تحصیلی :کودکان -به زبان ساده مقدمه : این شعر پاییزی را به جای مقدمه به شما تقدیم میکنم تو کوچههای سرد پاییز *** قدمزدن چه حالی میده حال و هوای سردِ غم رو ***بههمزدن چه حالی میده تو کوچههای سرد پاییز *** با ��رگ و باد، میآم و میرم دیگه بهم گیر میده کوچه *** دلم میخواد! میآم و میرم تو کوچههای سرد پاییز *** کنار آتیشِ تو گرمم تو قوم و خویش آفتابی! *** چهقد خوشم، پیش تو گرمم تو کوچهها سری به اشک و*** به غم زدن چه حالی میده تو کوچههای سرد پاییز *** قدمزدن چه حالی میده انشا زیبا در مورد پاییز وقتی پاییز می شود مدرسه ها باز میشوند و ما به مدرسه میرویم٬ و دوستان قدیمی را میبینیم شاید دوستان جدید هم پیدا کنیم٬ما هنوز در حال و هوای تابستان هستیم وقتی معلم اولین درس را میدهد و اولین تکلیف را به ما میدهد کم کم باور میکنیم سال تحصیلی شروع شده. در پاییز هوا کم کم سرد میشود و با تغییر ساعت ناگهان روزها یک ساعت کوتاه میشوند و شبها یک ساعت بلند تر می شوند. در پاییز صدای غار غار کلاغها بیشتر به گوش میرسد و فکر کنم به این دلیل باشد که روزها کوتاه تر شده اند و ما در حالی به خانه برمیگردیم که نزدیک غروب است و کلاغها دوست دارند در این موقع روز غار غار کنند. هیچ کس فصل پاییز را جدی نمیگیرد٬وقتی پاییز میشود هیچ کس انتظار زمستان را نمیکشد ٬ اما وقتی زمستان می آید همه منتظر اند که سرما تمام شود و عید نوروز از راه برسد. انشا در مورد پاییز فصل پاییز فصلی است که برگهای درختان زرد میشود و اگر یکی یکی نریزند٬مناظر زیبایی به وجود می آید. پاییز فصل کار و تلاش رفتگرهای پارک است که برگهای خشک را جارو میکنند. با شروع پاییز زاویه تابش آفتاب کم کم تغییر می کند و وارد خانه می شود و خیلی خوب است که در روزهای تعطیل نزدیک ظهر توی خانه در زیر آفتاب استراحت کنیم. پاییز فصل آمپول و شلغم است ٬ فصل لیمو شیرین و نارنگی٬ وقتی در پاییز به هندوانه نگاه میکنیم سردمان میشود. سیب قرمز و هلو پاییزه به ما یاد آوری میکنند که لباسهای زمستانی را از گوشه گنجه بیرون بیاوریم و یک تکانی بدهیم. پاییز فصل برف پاک کن و بخاری است٬توی خیابان خیلی ها را میبینیم که لوله بخاری خریده اند و به طرف خانه در حال حرکت اند. من دوست ندارم در فصل پاییز زیاد از خانه بیرون بروم٬ دوست دارم در کنار خانواده تلویزیون تماشا کنم و تخمه گل آفتابگردان بشکنم ٬ و با هم صحبت کنیم و لبووی داغ بخوریم تا از دلگیر بودن پاییز کم کنیم. شبهای پاییز برای شب نشینی خیلی خوب است ٬ اما باید زود به خانه برگردیم تا فردایش بتوانیم راحت از خواب بیدار شویم. در شبهای پاییز ستاره ها کمتر در آسمان دیده میشوند چون هوا معمولا ابری است و آلودگی تابستان هنوز در هوا است٬که بارانهای پاییزی آن را تمیز میکند. پاییز فصل انار است ٬ فصل گردو و شیره انگور نیز هست در پاییز میتوانیم برای صبحانه ارده شیره بخوریم چون خیلی مقوی است و ما را گرم میکند. انشا در مورد پاییز در این فصل گندم ها جوانه میزنند و زمین های کشاورزی که در آن گندم کاشته اند سبز هستند. وقتی که باران پاییزی و برف زمستانی روی گندم زار ها میبارد٬آدم فکر میکند آنها از سرما یخ میزنند٬ ولی این اتفاق نمی افتد و آنها سالم می مانند و در سال بعد خوشه های گندم میدهند. در پاییز گنجشک ها با پر های پف کرده و در دسته های سه تا پنج تایی روی شاخه های بید می نشینند و همراه باد پاییزی تکان میخورند و سرشان توی لاک خودشان است. ما باید در این فصل و مخصوصا فصل زمستان برای پرندگان دانه بریزیم تا آنها راحت تر بتوانند فصل سرما را سپری کنند و با فرارسیدن بهار جوجه های زیادی بیاورند. در پاییز باید مواظب باشیم که سرما نخوریم و از لباسهای گرم استفاده کنیم و اگر بیمار شدیم در خانه بمانیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم. آرزو میکنم در چهار فصل سال زندگی شما بهاری باشد و همیشه آفتاب گرم امید در وجودتان تابستانی باشد. نتیجه گیری: در اینجا انشایم را به پایان میرسانم و در آخر اینطور نتیجه گیری میکنم : فصل پاییز زمین را برای بهاری دیگر آماده می کند. انشا درباره پاییز قشنگ
و کسی که تو را دیده باشد پاییزها سختی خواهد داشت انشا در مورد پاییز شماره یازده موضوع انشا : پاییز را توصیف کنید ؟ ( متن توصیفی- ادبی زیبا روان و با احساس در مورد پاییز) برای پایه تحصیلی :نوجوانان-ساده مقدمه : پاییز ، فرش راهت میکند، دستهای نارنجیاش را ، سرخ و زرد میشود، از شوق ، و اشک میریزد، وقت دیدار ،اگر در دنیایش گام برداری متن انشا: پاییز فصلی است که در آن برگ های درختان به زردی می گرایند ؛ اما بعضی از برگ ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه ای می شوند. پاییز همان فصلی است که در آن برگ درختان می ریزند و در زیر پای رهگذران بی تفاوت خش خش می کنند. پاییز شاید همان فصل غفلت است و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر است؛ چه فرقی می کند که در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم آن است که پاییز کار خودش را می کند. به دقت و حوصله دست به کار آراستن می شود؛ آراستن درخت ها ، شهر ها ، باغ ها و زمین به زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها ؛ به قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و به باد که می وزد. پاییز همان فصل دل انگیزی است که گاه رویایی اش می خوانند همان فصلی که می توانی در آن ساعت ها از پنجره ی اتاق به درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی. پاییز همان دل انگیزانه ایست که گاه هوس می کنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند. پاییز همان مادر رقص خرامان برگ هاست که به ناز و عشوه ی تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند، و تو سریع تر می روی تا زیر برگ هایش برسی و با خودت بگویی این یکی به افتخار من افتاد پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگ هاست _همان برگ های خرامان_ که این بار هوس می کنی کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگ ها پاهایت را قلقلک کند. پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو است که سرخی خرمالوهایش ر ا به همه عرضه می دارد. همان فصل قاصدک های شیطون که برایت خبر می آورند ، خبر های خوش ، خبر هایی که هیچ وقت نمی رسند وتو باز هم آنها را بر می داری و فوت می کنی و با نگاهت تعقیبشان می کنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند. آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش می نشیند در چشم و خیال من … ومن از ورای سفیدی دیوار های اتاقم همه را ، همه را خوب خوب می دانم؛ دیگر جاده های پاییز را از حفظ شده ام . انشا در مورد فصل پاییز با مقدمه و نتیجه گیری پاییز+چالوس khabarme.ir خبرمی انشا در مورد پاییز شماره دوازده موضوع انشا : انشا کوتاه در مورد پاییز برای پایه تحصیلی :نوجوانان-ساده گوش کن … صدای نفس های پاییز را میشنوی ؟ و این زیباترین فصل خدا می آید تا به هزاران حرف و سخن بیاموزد. بیاموزد که حتی اگر بی نهایت غمگینی میتوانی غم و اندوهت را به برگ درختان آویزان کن که چند روز دیگر میریزند. حتی اگر دلت پر از خشم و کینه و عصبانیت نسبت به آدم های اطرافت است میتوانی دلت را به باران پاییزی بسپار تا برایت بشوید و پاک و زلال تحویلت دهد. اگر کسی یا چیزی که دوست داشته ای را از دست داده ای و امیدت برای شروع دوباره زندگی از دست رفته است به پاییز نگاه کن. نگاه کن که چگونه برگ های زیبا و عزیزش را دانه ، دانه به زمین میبخشد و سبک میشود و دوباره در بهار زندگی را با امید از سر میگیرد. اگر فکر خیلی خسته ای و فکر میکنی دیگر هیچ کار مفیدی از تو ساخته نیست به درختان خرمالوی پاییزی نگاه کن که چگونه حتی وقتی برگ هایش در حال ریختن هستند دست از میوه دادن آن هم میوه های شیرین و آبدار و سرخ و خوشمزه برنمیدارد. صدای نفس های پاییز می آید. این فصل زیبا و شگفت انگیز می آید که به ما چیزهایی یاد بدهد. آری پاییز می آید که بگوید حتی میتوان در سرد ترین روزهای زندگی زیبا و شکوهمند بود . میتوانی همه چیزت را از دست بدهی ولی باز هم شاد و مفید باشی و این که هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست . و مهم تر این که خداو��د را بابت همه نعمت هایی که به تو داده آنقدر که گاهی فراموششان میکنی شکر گزار باش.
چتری در پاییز www.khabarme.ir Read the full article
0 notes
Text
دوچرخه سواری زنان در بوشهر؛ از متلک و تهدید و اهانت تا تشویق در گفتگو با یک زن
سیراف خبر؛ سهیلا شعبانی: در میان سخنانش شاید هیچ جملهای بیشتر وقتی که گفت «یک مرد قوی تنها یک مرد قوی است؛ اما یک زن قوی یک نسل قوی را پرورش میدهد» نمیتوانست بیان کنندۀ عزم و اراده و ت��سیم کنندۀ ذهنیتش به عنوان یک زن امروزی باشد. دوچرخه سواری زنان در معابر عمومی شهر همچون رفتن زنان به ورزشگاهها مناقشهای بزرگ در سراسر ایران ایجاد کرده. شاید بوشهر کمتر شاهد بروز این گونه مسائل اجتماعی به واسطۀ بافت فکری مردمش باشد، اما به عنوان ایرانی بی تردید متأثر از شرایط کلان کشور هستند. سودابه غضنفری پور زن دوچرخه سوار بوشهری است که شرایط دوچرخه سواری زنان در بوشهر را با او به گفتگو نشستیم. - خودتان را برای خوانندگان معرفی کنید. - سودابه غضنفری پور، ۳۰ساله، فوق لیسانس زبان انگلیسی، مجرد، مسئول کمپین دوچرخه سواری با سودابه هستم، پدرم باز نشسته آموزش عالی و مادرم معلم میباشد. - چه شد که به فکر راه اندازی کمپین دوچرخه سواری افتادید؟ - حدوداً تا سن سی سالگی شیرینترین رویای من دوچرخه سواری بود، اما هرگز موقعیتی برای یادگیری آن فراهم نشد تا این که در سال ۹۷ در عرض بیست دقیقه دوچرخه سواری را یاد گرفتم. ۳ روز بعد مسیر خیابان را برای تمرین انتخاب کردم. دلم میخواست در چشم مردم زن برابر مرد باشد و بتوانند به راحتی در جامعه حضور داشته باشد، به همین دلیل کمپین دوچرخه سواری را راه اندازی کردم، در حال حاضر کسانی که این کمپین را پذیرفتند ۲۵۰ نفر در سطح کشور میباشند که از این تعداد ۳۲ نفر عضو هستند، در شهر بوشهر ۱۵ نفر در حال رکاب زنی هستیم که ان شاالله تعداد آن بیشتر خواهد شد. کمپین ما تازه کار خود را شروع کرده است و احتیاج به زمان دارد تا در بین مردم شناخته شود.
- چرا از بین ورزشها دوچرخه سواری را انتخاب کردید؟ -دوچرخه سواری را علاوه بر علاقه، برای سلامت خود، جامعه، محیط زیست و فرهنگ سازی استفاده از این وسیله انتخاب کردم. - دوچرخه سواری زنان در بوشهر را چگونه دیدی؟ به عنوان یک زن دوچرخه سوار چه برخوردهایی را شاهد بودی؟ - اوائل که در خیابان رکاب میزدم یک سری رفتارهایی را دیدم که اصلاً زیبنده مردان ایرانی خصوصاً بوشهری نبود مثال: متلک، پرت کردن بطری آب از شیشۀ ماشین، دادن فرمان سمت من، حتی بارها از نظر امنیت جانی و روانی تهدید شدم که زن را چه به دوچرخه سواری؟ یا دوچرخه مگر وسیله نقلیه است؟ اما به مرور زمان برخورد مردم بهتر شد و در بعضی مواقع حتی مورد تشویق هم قرار گرفتم. - چه صحبتی با زنان بوشهری دارید؟ - از بانوان عزیز بوشهری میخواهم در همه عرصهها حضور پررنگ داشته باشند، مطالبهگر حق خود که همانا برابری زن و مرد در جامعه است باشند، یک مرد قوی تنها یک مرد قوی است اما یک زن قوی یک نسل قوی را پرورش میدهد، یک زن فعال، ورزشکار و آگاه نیاز جامعه امروز ماست. سئوالاتی دارم که چرا زنان ما از دوچرخه سواری میترسند؟ چرا کمپین ما باید بیشتر مورد استقبال مردان قرار بگیرد؟ اصلاً چرا زنها از دیده شدن در اماکن عمومی میترسند؟ - سودابه غضنفری پور به عنوان یک زن امروزی برای آینده چه برنامههایی دارد؟ -تصمیم دارم با کمک دوستان به زودی سه شنبههای بدون خودرو را در شهر بوشهر راه اندازی کنیم. دلم میخواهد آنقدر به رکاب زدن ادامه دهم تا فرهنگ استفاده از دوچرخه در جامعه نهادینه شود، زیرا من اگر بتوانم فرهنگی را در جامعه نهادینه کنم ارزش کارم از مدال آوری و قهرما��ی بیشتر خواهد بود. - در هفته چند روز را تمرین میکنید؟ -چون استقامت کار میکنم، معموال ۵ یا ۶ روز در هفته تمرین دارم، بیشتر وقتها تنها رکاب میزنم. - اوقات روزانه خود را چگونه میگذرانید؟ - چهارساعت از شبانه روز را مطالعه میکنم؛ بیشتر علاقمند به کتابهای روانشناسی، زبان و... هستم، تقریبا دو ساعت و نیم دوچرخه سواری میکنم، پنج ساعت میخوابم، بقیه ساعات به حل جدول، دوبله، دکلمه، شعر و موسیقی میپردازم.
Read the full article
0 notes
Photo
اين روايت باشكوه واقعي ست و نه يك افسانه ملي!! پس در هر شغل و موقعيتي هستيم اثرگذاري خود را و اثرپذيري ديگران را دست كم نگيريم: در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن كردندو او را مسخره می کردند. معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد. زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش آموز را فراخواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود. بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می کرد . کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی کرد. آن دانش آموز آن سال با معدّلی خوب قبول شد.به کلاس های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد.با فراز و نشيب ، اما خسته نشد و بلاخره مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است. این قصه را *دکتر ملک حسینی* (تصوير شماره٥ و٦) در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته؛ انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند.دستت را می گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می دهند. نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می کنند. و آن معلم کسی نبود جز *محمد بهمن بیگی* ، (تصوير شماره ١ تا ٤) @barakagroup.ir #لاغري #رژیم_لاغری #لاغری_طبیعی #کاهش_اشتها #رژیم_اصولی #لاغری_و_تناسب_اندام #چاقی_مفرط #دکتر_نیکپور #سیر_خوش_تراش #محمد_بهمن_بیگی #دكتر_ملك_حسيني https://www.instagram.com/p/B3d9zOzA3o1/?igshid=1dk6wgxuvhnan
#لاغري#رژیم_لاغری#لاغری_طبیعی#کاهش_اشتها#رژیم_اصولی#لاغری_و_تناسب_اندام#چاقی_مفرط#دکتر_نیکپور#سیر_خوش_تراش#محمد_بهمن_بیگی#دكتر_ملك_حسيني
0 notes
Text
شعر تبریک روز معلم (متن کوتاه و متن بلند) |
شعر تبریک روز معلم (متن کوتاه و متن بلند) |
دوازدهم اردیبهشت روز معلم را گرامی میداریم. در این قسمت متنها و پیامهای کوتاه برای تبریک روز معلم آماده کردهایم که با استفاده از آنها میتوانید این روز را به معلمان عزیزتان تبریک بگویید.
پیام و متن تبریک روز معلم
معلم مهربانم شاید آن روز که با خلوص و صداقت تمام دانستههایت را به من آموختی توانایی را ندانستم اما امروز میدانم که تو یکی از تاثیرگذارترین و برترین افراد زندگیام بودهای و خواهی…
View On WordPress
0 notes
Photo
http://ift.tt/2lZdj7z
0 notes
Text
انسانیت کے امام ایدھی
ارشاد ربانی ہے ’’تم نے دیکھا نہیں اس شخص کو جو آخرت کی جزا سزا کو جھٹلاتا ہے وہی تو ہے جو یتیم کو دھکے دیتا ہے اور مسکین کو کھانا کھلانے کی ترغیب نہیں دیتا۔ [3:107] ایک روز رسول اللہﷺ نے مدینے کی گلی میں ایک بچے کو روتے دیکھا آپﷺ نے بچے سے رونے کی وجہ پوچھی تو اس نے کہانہ میری ماں ہے نہ میرا باپ ہے۔ آپﷺ نے فرمایا آج سے میں تمہارا باپ ہوں اور عائشہؓ تمہاری ماں ہیں۔ رسول اللہﷺ نے فرمایا ’’بیوہ اور غریب کیلئے دوڑ دھوپ کرنیوالا خدا کے مجاہد کی طرح ہے اور اسکے برابر جو دن بھر روزہ رکھتا ہے اور رات بھر نماز پڑھتا ہے‘‘۔ [بخاری] کہتے ہیں کہ عبدالستار ایدھی تعلیم یافتہ نہیں تھے مگر حقیقت یہ ہے کہ وہ تعلیم یافتہ لوگوں کیلئے بہت بڑے معلم ثابت ہوئے۔ انہوں نے اللہ اور اسکے رسولﷺ کے پیغام کو سمجھا اور اس کا مثالی عملی نمونہ پیش کیا۔ ایدھی صاحب بونوں کی سرزمین میں قد آور شخصیت تھے ان کیلئے ہر لقب اور خطاب کم پڑجاتا ہے۔ وہ یتیموں کے والی، غریبوں کا سہارا، فخر پاکستان، فرشتہ سیرت انسان، مجاہد اعظم، مرد مومن، انسان کامل، خادم انسانیت بلکہ امام انسانیت تھے جنہوں نے انسانوں کو جینے کا چلن سکھایا۔
اسلام کی تاریخ میں (حقوق اللہ) یعنی عبادات پر بہت زور دیا جاتا رہا ’’حقوق العباد‘‘ یعنی معاملات نظر انداز ہوتے رہے جس کا نتیجہ یہ نکلا کہ رب کی منشاء کیمطابق صالح معاشرہ تشکیل نہ پاسکا اور دنیا مساوات کی بجائے امیر اور غریب اور مظالم و مظلوم میں تقسیم ہوکررہ گئی اور کائنات کا توازن ہی بگڑ گیا۔ بدالستار ایدھی نے حقوق العباد پر توجہ دی انسانیت کو اپنا مذہب جانا اور سادگی کو اپنا ہتھیار بنایا ۔ انکے راستے میں بہت سے ’’مقامات آہ و فغان‘‘ آئے۔ کراچی کرپشن اور دہشتگردی کا گڑھ بن گیا۔ عبدالستار ایدھی قوت ایمانی کی بدولت ثابت قدم رہے۔ امانت دیانت اور خدمت جیسے سنہری اُصولوں نے انکی مشکلات کو آسان بنادیا اور وہ اپنی زندگی کی اننگ بے مثال طور پر مکمل کرنے میں کامیاب رہے۔ سرکاری اعزاز، احترام اور شان و شوکت کیساتھ انکی تدفین کی گئی۔
عسکری و سیاسی شخصیات انکے جنازے میں شریک ہوئیں۔ عبدالستار ایدھی کی مستیٔ کردار نے نہ صرف پاکستان کے عوام بلکہ پوری دنیا کے عوام کو متاثر کیا۔ جو کام حکومت اور ریاست نہ کرسکی وہ کام تنہا عبدالستار ایدھی نے کردکھایا۔ عبدالستار ایدھی نے خدمت خلق کا آغاز 1951ء میں ایک ڈسپنسری سے کیا تھا۔ انہوں نے اپنی ذاتی خواہشات کا گلا گھونٹ دیا۔ نبیوں کی پیروی کرتے ہوئے سادگی اور کفایت شعاری کو اپنی زندگی کا اصول بنایا پھر اس کے بعد اللہ کی رحمتوں اور برکتوں کے دروازے ان پر کھول دئیے گئے اور وہ دنیا کا سب سے بڑا ایمبولینس نیٹ ورک قائم کرنے میں کامیاب رہے۔ پاکستان بھر میں 1500 ایمبولینسیں دکھی انسانوں کو سہولت فراہم کررہی ہیں۔ انہوں نے 50ہزار یتیموں کی سرپرستی کی۔ 20ہزار لاوارث بچوں کو آشیانہ فراہم کیا۔ 330 ایدھی ویلفیئر سینٹر قائم کیے۔ سیلاب، زلزلہ، دہشت گردی اور قدرتی آفات کی صورت میں ایدھی فائونڈیشن کے تجربہ کار خدام سب سے پہلے اللہ کے بندوں کی مدد کو پہنچتے۔ ایدھی صاحب نے مسلک، مذہب، زبان اور نسل کی تفریق سے بالاتر ہوکر انسانیت کے رشتے کے جنون میں دکھی انسانوں کی مدد کی۔ انکی امدادی ٹیمیں بوقت ضرورت بیرونی ممالک میں بھی پہنچیں۔
خدا کے بندے تو ہیں ہزاروں
بنوں میں پھرتے ہیں مارے مارے
میں اس کا بندہ بنوں گا
جس کو خدا کے بندوں سے پیار ہوگا
عبدالستار ایدھی کو انکی بے مثال انسانی فلاحی خدمات کے اعتراف میں اعزازات، ایوارڈز اور اعزازی ڈگریوں سے نوازا گیا۔ انکے جسم میں غریب کی محبت کوٹ کوٹ کر بھری ہوئی تھی۔ انکی زبان پر آخری جملہ بھی یہ تھا ’’میرے بعد پاکستان کے غریبوں کا خیال رکھنا‘‘۔ محترمہ بلقیس ایدھی نے بھی پورے جذبے اور جنون سے اپنے شوہر کا ساتھ دیا۔ عبدالستار ایدھی کو خراج تحسین پیش کرنے کا بہترین طریقہ یہ ہے کہ ہم انکے مقدس مشن کو جاری رکھنے کا عہد کریں اور انکے روحانی سماجی ورثے ’’ایدھی فائونڈیشن‘‘ کو غیر فعال نہ ہونے دیں۔ بلاشک وہ نوبل انعام کے حقدار ہیں۔ ایدھی صاحب جیسا ایک بھی سیاستدان ہوتا تو پاکستان میں سیاست کا قبلہ درست ہوچکا ہوتا۔ اگر ایدھی صاحب کی آنکھیں حکمرانوں کو لگادی جاتیں تو انہیں پاکستان کے غریب نظر آنا شروع ہوجاتے۔ امام انسانیت عبدالستار ایدھی کو خراج عقیدت پیش کرنے کیلئے ایک شعر ان کی نذر کرتا ہوں۔
مت سہل انہیں جانو پھرتا ہے فلک برسوں
تب خاک کے پردے سے انسان نکلتے ہیں
وزیراعظ�� میاں نواز شریف مکمل طور پر صحت مند ہوکر پاکستان واپس پہنچ چکے ہیں۔ انہوں نے جہاز کی سیڑھیاں کسی سہارے کے بغیر اُتر کر اپنی صحت مندی کا ثبوت فراہم کردیا۔ وزیراعظم کی صحت کی خبر پاکستانی قوم کیلئے حوصلہ افزاء ہے کیونکہ پاکستان کو مکمل طور پر صحت مند چیف ایگزیکٹو کی ضرورت ہے۔ وزیراعظم نے ائیر پورٹ پر صحافیوں سے باتیں کرتے ہوئے کہا کہ وہ نئی تاریخ رقم کرینگے اور نئے جذبے کے ساتھ مسائل کا سیاسی حل تلاش کرینگے۔ نئی تاریخ رقم کرنے کا عزم ناقابل فہم ہے کیونکہ میاں نواز شریف اپنا باب لکھ چکے جس کا درست تجزیہ آنے والے مؤرخ کرینگے۔ اخباری رپورٹ کیمطابق وزیراعظم کی واپسی کیلئے پی آئی اے کے کمرشل طیارے پر عوام کے ٹیکسوں کے تیس کروڑ روپے صرف ہوئے جو ایک ریکارڈ ہے۔ اگر وزیراعظم کو قوم کے بیت المال اور اللہ کے سامنے جواب دہی کا احساس ہوتا تو وہ متبادل انتظام کرکے قوم کا خزانہ بچا بھی سکتے تھے۔ وہ وزیراعظم کیلئے مختص وی آئی پی طیارے پر سفرکرسکتے تھے مگر یہ طیارہ شاید ’’محفوظ‘‘ نہ سمجھا گیا۔ میاں نواز شریف ایشیا کے مہنگے ترین وزیراعظم ثابت ہوئے۔ دانشور درست کہتے ہیں کہ میاں نواز شریف اپنے دشمن آپ ہیں اور ایسے اقدامات کرتے ہیں جو انکی شخصیت کو متنازعہ بناتے ہیں اور ایسے اقدامات سے گریز کرتے ہیں جو انکی شہرت اور ساکھ میں اضافے کا سبب بن سکتے ہیں۔ نتیجہ یہ نکلتا ہے کہ وہ مقتدر قوتوں کا آسان ٹارگٹ بن جاتے ہیں۔
ہر خاص و عام مطالبہ کررہا ہے کہ کل وقتی وزیرخارجہ ن��مزد کیا جائے مگر وزیراعظم رائے عامہ کو اہمیت نہیں دیتے۔ ریاست کا نظم و نسق مستعدی سے چلانے کیلئے لازم ہوتا ہے کہ وزراء کی کارکردگی کا جائزہ لیکر کابینہ میں ردوبدل کیا جائے۔ وزیراعظم نے 2013ء میں قوم سے خطاب کرتے ہوئے وعدہ کیا تھا کہ وزیروں کی مانیٹرنگ کی جائیگی اور کارکردگی کا جائزہ لیا جائیگا مگر وزیراعظم اپنا وعدہ پورا کرنے سے قاصر رہے جس سے یہ تاثر ابھرتا ہے کہ انہیں پاکستان کی ریاست کا کوئی درد نہیں ہے۔ آپریشن ضرب عضب کا تقاضہ ہے کہ وزیراعظم وزیرستان کے اگلے مورچوں میں جاکر پاک فوج کے جوانوں کی حوصلہ افزائی کریں تاکہ فوج اور عوام میں انکے بارے میں پسندیدگی کے جذبات پیدا ہوں۔ سابق ڈی جی آئی ایس آئی جنرل(ر) احسان الحق کے مطابق چین کی قیادت حکمران اشرافیہ کو ہمیشہ یہ مشورہ دیتی رہی ہے کہ باتیں کم اور کام زیادہ کریں۔
وزیراعظم کو اس مشورے پر عمل کرنا چاہیئے۔ اشتہاروں پر قوم کا پیسہ ضائع کرنے کی بجائے عملی اقدامات کریں۔ میاں نواز شریف کے بارے میں مقبول عام تاثر یہ ہے کہ وہ اداروں کو غیر فعال بنا دیتے ہیں جس سے بدگمانیاں پیدا ہوتی ہیں۔ وزیراعظم اگر سیاسی بحران سے باہر نکلنا چاہتے ہیں تو انہیں ایک ماہ کے اندر چند اقدامات ترجیحی بنیادوں پر اُٹھانے چاہئیں۔ وہ مہنگائی کنٹرول کریں، احتساب کیلئے ٹی او آرز پر اتفاق رائے پیدا کریں۔ معطل اور مفلوج الیکشن کمیشن کو فعال بنائیں۔ نیشنل سکیورٹی کونسل کا اجلاس بلا کر سول ملٹری ٹینشن ختم کرائیں۔ وزیراعظم مقبوضہ کشمیر میں بھارتی افواج کے ظلم و ستم اور ریاستی دہشتگردی پر مذمتی بیان جاری کریں تاکہ ان کا عوامی تاثر بہتر ہوسکے۔ انکی مودی کے ساتھ بڑی قربت ہے‘ مودی کو فون کرکے اپنے جذبات سے آگاہ کریں۔
سرتاج عزیز صاحب کیمطابق فاٹا اصلاحات کا ڈرافٹ تیار ہے وزیراعظم بلا تاخیر
اسکی منظوری دیں۔ مردم شماری کا کام فوری طور پر شروع کرایا جائے۔ اپوزیشن وزیراعظم کیخلاف صف بندی کررہی ہے۔ وزیراعظم متحرک اور فعال کردار ادا کرکے ہی اپوزیشن کے منصوبوں کا مقابلہ کرسکتے ہیں۔ اگر انہوں نے شاہانہ انداز حکومت اور طرز سیاست جاری رکھا تو ان پر اس قدر دبائو آئیگا کہ انکے پاس چہرہ بدلنے یا نئے انتخابات کرانے کے سوا اور کوئی چارہ کار باقی نہیں رہے گا۔ اس طرح ان کا سیاسی مستقبل ہی خطرے میں پڑ جائیگا۔
قیوم نظامی
0 notes
Text
91 بازی کودکانه در خانه – قسمت اول
91 بازی کودکانه در خانه – قسمت اول
در شرایط کنونی که بحرانی و خطرناک می باشد، ما هم بر آن شدیم تا قدم کوچکی برداریم در جهت خدمت به کلمه مقدس خانواده که بخاطر بیماری و ویروس کرونا مجبور به استقرار در خانه هستند و فرزندانی که بخاطر نداشتن تفریحات به درجه ای از روزمرگی و خستگی خواهند رسید، که خود پیامد هایی منفی به بار خواهد آورد.
و همچنین در جهت آسایش والدین که می توانند با سرگرم کردن فرزندان از راه صحیح ( نه فضای مجازی و موبایل و بازی های کامپیوتری) به آسایش بیشتر خانه کمک کنند.
سایت سیب دون، به معرفی ۹۱ بازی و سرگرمی هایی که می تواند کودکان در همه سنین را در منزل سرگرم سازد پرداخته است؛ باشد که همگی دست در دست هم نکات ایمنی و بهداشتی در جهت مبارزه با بحران کرونا را رعایت کنید و به زودی شاهد لبخند کودکانمان در سطح شهر باشیم.
1.از سرگرمی های ساده خانگی استفاده کنید
مثلا با همکاری تمام افراد خانواده و مشارکت بچه ها آشپزی کنید. کیک و کلوچه، پیتزای سبزیجات یا آش بپزید و همه دور هم نوش جان کنید.
بهتر است هنگام تهیه غذا و مواد اولیه در آشپزخانه به بچه ها سخت نگیرید و تمیز کردن آشپزخانه را بگذارید برای بعد.
2.در خانه کارهای هنری انجام دهید
بچه ها دوست دارند کارهای هنری انجام دهند. کاغذ و وسایل نقاشی در اختیار آنها قرار دهید و از آنها بخواهید، داستانی درباره یک روز تابستانی بنویسند و آن را نقاشی کنند.
می توانید برای جذابیت بیشتر، نقاشی گروهی بکشید و روی یک مقوای بزرگ با کمک هم یک نقاشی بکشید.
ساخت کاردستی برای بچه ها جذابیت دارد و در کنار آن می توانند چیزهای زیادی یاد بگیرند. می توانید یک شخصیت پسر یا دختر روی مقوا بکشید و دور آن را با قیچی ببرید.
سپس با کاغذهای رنگی لباس، کفش، کلاه آفتاب گیر و عینک آفتابی برایش درست کنید. البته راه های مراقبت از پوست در برابر آفتاب را هم به فرزندتان بیاموزید.
3.نمایش عروسکی بازی کنید
شخصیت های داستان می توانند عروسک های فرزندتان یا نقاشی هایی که کشیده اید و دور آن را بریده اید، باشند. اگر نمایش عروسکی را کمی شاد و خنده دار اجرا کنید، نکات آموزشی داستان بیشتر در ذهن بچه ها می ماند.
4.چند کتاب رنگ آمیزی برای بچه ها بخرید و به آنها هدیه بدهید
شعرها را بخوانید و آنها را به بچه ها هم یاد بدهید تا با شما همراهی کنند. ( این عمل برای سرگرمی فرزند بسیار مناسب است )
5.ساعاتی را هم به ورزش و تحرک اختصاص دهید
مبل ها را کنار بکشید و یک آهنگ ورزشی بگذارید. لباس مناسب ورزش بپوشید و با هم کمی نرمش کنید. ( ورزش به بهانه ی بازی کودکان )
6.لباس های قشنگ بپوشید و عکس یادگاری بگیرید
بچه های عکس گرفتن را دوست دارند به همین دلیل برای مشغول کردنش می توانید از او بخواهید جوری که دلش می خواهد لباسش را ست کند و از او عکس بگیرید و بهش نشان بدهید.
7.بازی کودکانه و سرگرم کننده و دسته جمعی انجام دهید
مثلا همه با هم پازل درست کنید و یا از یکی از بچه ها بخواهید درباره یک شی در اتاق بدون اینکه نام آن را ببرد، توضیح بدهد. بعد از بقیه بچه ها بخواهید حدس های خودشان را در این باره روی کاغذ بنویسند و هر کس درست حدس زد، به او فرصت دهید دفعه بعد او درباره یک شی توضیح بدهد.
8.یکی از سرگرمی کودکان قصه است
بچه ها را یک جا جمع کنید و برایشان قصه بگویید. میتوانید قصه های جدید یا قصه های مورد علاقه آنها را تعریف کنید.
9.بازی با سایه ها برای بچه ها لذت بخش است
چراغ های اضافه را خاموش کنید و روی دیوار با سایه اشکال مختلف بسازید. از بچه ها هم بخواهید در این کار شرکت کنند.
10.می توانید چند فیلم کارتونی با فیلم مناسب سن فرزندتان تهیه کنید
در روزهایی که مجبورید چند ساعت در خانه بمانید، از فرزندتان بخواهید یکی از آنها را انتخاب و تماشا کند.
11.بچه ها را تشویق کنید اتاق شان را مرتب کنند.
درست است ابتدا سرگرمی کودکان محسوب نمی شود ولی بعد ها با تشویق به یکی از روشهای سرگرم کردن کودکان تبدیل می گردد. معمولا بچه ها علاقه ای ندارند که اتاقشان را تمیز کنند، اما شما می توانید این کار را برای شان جذاب کنید.
مثلا زمان بگیرید که چه قدر طول می کشد تا اتاق شان را مرتب کنند و بعد اگر اتاقشان مرتب شد. برای آنها جایزهای در نظر بگیرید و تشویق شان کنید.
12.با کمک بچه ها خودتان خمیر بازی درست کنید
این روش بازی کودکان را فرزندان خیلی دوست دارند. می توانید یک فنجان آرد، یک سوم فنجان آب و یک دوم فنجان نمک را با هم مخلوط کنید و خوب هم بزنید.
در صورت لزوم آب یا آرد به میزان کم اضافه کنید تا غلظت آن طوری شود که به راحتی بتوان با آن اشکال مختلف ساخت و در ضمن به دست نچسبد.
با استفاده از این خمیر، بچه ها می توانند به راحتی بازی کنند و شکل های مورد علاقه شان را بسازند و بعد از خشک شدن، آنها را رنگ کنند.
13.بچه ها نقاشی با انگشت را دوست دارند
می توانید خمیرهای رنگی درست کنید تا با آن نقاشی برجسته آماده کنند. برای تهیه این خمیر؛ نصف فنجان نشاسته را در یک فنجان آب سرد حل کنید.
بعد سه فنجان آب جوش به آن اضافه کنید و روی حرارت قرار دهید تا دوباره به جوش بیاید. خوب آن را به هم بزنید و وقتی شفاف و کمی غلیظ شد، آن را از روی حرارت بردارید .
پودرهای رنگی به آن اضافه کنید. وقتی این خمیر خنک شد. بچه ها می توانند با آن نقاشی کنند.
14.چسب، قیچی و روزنامه باطله در اختیار بچه ها بگذارید
چسب، قیچی و روزنامه باطله در اختیار بچه ها بگذارید تا با بریدن عکس ها و حروف آن، تصاویر و جملات جدید درست کنند
می توانید با روزنامه های باطله برای بچه ها کلاه، قایق یا موشک درست کنید.
15.از بچه ها بخواهید تمام عروسک های ریز و اسباب بازی های کوچک خودشان را یک جا جمع کنند.
بعد با همه آنها یک شهر کوچک بسازند.
16.چند لیوان آب را کنار هم بچینید
بعد در هر کدام مقدار متفاوتی آب بریزید. حالا اگر با قاشق به هر لیوان ضربه بزنید، صدای خاصی می دهد.
می توانید با هم آهنگ بزنید و شعر بخوانید. یکی از بهترین بازی کودکان تولید صداست.
17.آلبوم های عکس را بیاورید
آلبوم های عکس را بیاورید و با هم عکس ها را ببینید و درباره خاطرات آن با هم صحبت کنید.
18.خاطرات قدیم خانوادگی را برای بچه ها تعریف کنید
به آنها بگویید وقتی بچه بودید، در تعطیلات تابستانی چه کارهایی انجام می دادید و چه طور خودتان را سرگرم می کردید.
اگر به روش های سرگرم کردن کودکان و سرگرمی کودکان و فرزندان خود بها می دهید این مساله را فراموش نکنید.
19.از بچه ها بخواهید یک شغل انتخاب کنند
مثلا پزشک، پرستار، معلم یا آتش نشان شوند و شما هم نقش بیمار یا شاگرد آنها را بازی کنید.
20.بدلیجات و لوازمی را که قدیمی شده، جایی نگه دارید.
از بچه ها بخواهید با ترکیب آنها وسایل تزیینی جدید درست کنند. این کار به خوبی بچه ها را سرگرم می کند.
برای مشاهده ادامه بازی های کودکانه به لینک زیر مراجعه کنید
91 بازی کودکانه در خانه – قسمت دوم
0 notes
Text
«جنگ دوم سگ» نقد و بررسی میشود
پنجشنبه این هفته؛ «جنگ دوم سگ» نقد و بررسی میشود نشست نقد و بررسی رمان عربی «جنگ دوم سگ» نوشته ابراهیم نصرالله روز پنجشنبه 6 تیر در موسسه فانوس ادب در کرج برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر، رمان «جنگ دوم سگ» نوشته ابراهیم نصرالله روز پنجشنبه ۶ تیر در قالب یکی از برنامههای پنجشنبههای نقد موسسه فانوس ادب مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
https://mohamadrezateimouri.com/inspiring-clip/
رمان «جنگ دوم سگ» پنجمین رمان این نویسنده اردنی فلسطینیتبار است. این نویسنده در حال حاضر ۶۵ سال دارد و پیش از رمانهایش، ۱۸ دفتر شعر منتشر کرده است. او پیش از «جنگ دوم سگ» با رمانهای «روزگار اسبهای سفید» و «قندیلهای پادشاه الجلیل» در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۵ توانست به فهرست کوتاه جایزه جهانی رمان عرب راه پیدا کند. رمان دیگرش هم با عنوان «ارواح کلیمانجارو» در سال ۲۰۱۶ برنده جایزه ادبی کاتارا (یکی از جوایز معتبر ادبیات عرب) شد.
رمان «جنگ دوم سگ» چندی پیش با ترجمه ستار جلیلزاده توسط انتشارات گلآذین منتشر و در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شد. نشست نقد و بررسی این کتاب با اجرای طلا نژادحسن و سخنرانی محمد قاسمزاده و سعید جهانپولاد بهعنوان منتقد همراه خواهد بود.
این برنامه روز پنجشنبه ۶ تیر از ساعت ۱۷ تا ۱۹ در موسسه فانوس ادب، واقع در کرج، البرز، مهرویلا، میدان معلم، ساختمان معلم، طبقه دوم برگزار میشود.
منبع : خبرگزاری مهر
0 notes