#اس ام اس روز مرد و پدر
Explore tagged Tumblr posts
nasimfun18 · 6 years ago
Text
زیباترین پیامهای تبریک روز مرد و اس ام اس تبریک روز همسر
زیباترین پیامهای تبریک روز مرد و اس ام اس تبریک روز همسر https://namagard.com/men-day-sms/ زیباترین پیامهای تبریک روز مرد و اس ام اس تبریک روز همسر
  همسر عزیزم یک شاخه گل ، یک دنیا مهربانی به تو که هم گلی و هم مهربانی روزت مبارک ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥ ای چراغ خونه! مرد ...
نوشته زیباترین پیامهای تبریک روز مرد و اس ام اس تبریک روز همسر اولین بار در نماگرد | پورتال جامع ایرانیان. پدیدار شد.
: http://ifttt.com/images/no_image_card.png پیامک های جالب, اس ام اس روز پدر, اس ام اس روز مرد و پدر, اس ام اس های طنز روز مرد و روز پدر, پیامک تبریک روز مرد, تبریک روز مرد, جملات روز مرد, روز مرد چه تاریخی است, روز مرد چه روزی است, روز مرد سال 1398, روز مرد سال 98, روز مرد کی هست, شعر برای روز مرد, شعر تبریک روز مرد, شعر روز مرد, شعر کوتاه تبریک روز مرد, گلچین متن تبریک روز مرد, متن تبریک روز پدر 98, متن تبریک روز مرد, متن جدید روز مرد, متن روز مرد, متن زیبا ویژه روز مرد, متن قشنگ مخصوص روز مرد, متن کوتاه تبریک روز مرد, مسیج روز مرد, میلاد مرد مبارک باد February 25, 2019 at 12:31AM
0 notes
khoonevadeh · 5 years ago
Photo
Tumblr media
داستان واقعی زندگی تراژیک لورنس عربستانhttps://khoonevadeh.ir/?p=109745
برترین‌ها: زندگی حیرت‌انگیز و بسیار کوتاه توماس ادوارد لورنس، باستان‌شناس بریتانیایی که بعد‌ها به مبارز آزادی‌خواه دستار به سر مشهور تاریخ کشورش تبدیل شد، الهام‌بخش فیلم‌های زیادی بوده که از آن جمله می‌توان به شاهکار زندگینامه‌ای و تحسین شده «لورنس عربستان» (Lawrence of Arabia) با بازی پیتر اوتول و کارگردانی دیوید لین بزرگ اشاره کرد هر چند از دید بسیاری مجموعه فیلم‌های «ایندیانا جونز» (Indiana Jones) نیز از شخصیت و ماجرا‌های زندگی لورنس الهام گرفته‌اند.
لورنس که بعد از فعالیت‌هایش در اتحاد و کمک به شبه‌نظامیان عرب در جنگ با ترک‌های عثمانی، لقب «لورنس عربستان» را به خود گرفت یک مرد تحصیلکرده و روشنفکر و مسلط به ۷ زبان بود که نه تنها به عنوان باستان‌شناس فعالیت می‌کرد بلکه یک خلبان جنگنده ماهر، افسر اطلاعاتی، دیپلمات و استراتژیست نظامی نیز به حساب می‌آمد. استعداد‌ها و توانایی‌های لورنس بی‌پایان بود هر چند شیاطین درون او نیز کم نبودند.
او زندگینامه خود را در سال ۱۹۲۶ با عنوان «هفت ستون حکمت» (The Seven Pillars of Wisdom) به ماجرا‌های خود در دوران حضور در عربستان پرداخته است، کتابی که به سرعت پرفروش شده و نقش مهمی در رساندن لورنس به شهرت جهانی داشت. در مورد شیاطین درونش و علاقه‌اش به ماجراجویی و خطر، لورنس چیز زیادی در کتاب خود نگفته است تا اینکه در یک تصادف با موتورسیلکت و در سن تنها ۴۶ سالگی درگذشت.
علیرغم سبک زندگی ماجراجویانه‌اش، لورنس هیچگاه به دنبال شهرت و جلب توجه نبود و در واقع زمانی که به خا طر «شجاعت در پیشگاه دشمن» به او پیشنهاد اهدای مقاله شوالیه و صلیب ویکتوریا شد، او هر دو را رد کرده و به جای آن ترجیح داد به عنوان یک سرباز و با نامی مستعار وارد نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا شود. اما فیلم «لارنس عربستان» و زندگینامه خودنویس او تنها بخش کمی از زندگی تراژیک و پرفراز و نشیب این مرد را به تصویر می‌کشند.
زندگی دوران کودکی توماس ادوارد لارنس بسیار سخت و پر از آزار بود
دوران کودکی توماس ادوارد لارنس در بریتانیای دوران ملکه ویکتوریا یک رسوایی بزرگ بود. پدر او یک نجیب زاده ایرلندی به نام توماس چاپمن بود که همسر و دو دخترش را برای بودن با معشوقه و معلم اسکاتلندی خصوصی فرزندانش، سارا جونر، ترک کرد. این دو بعد‌ها نام خانوادگی لورنس را برگزیده، با این نام در کنار هم زندگی کرده و صاحب ۵ پسر شدند. توماس ادوارد در ۱۶ آگوست ۱۸۸۸ در ولز بدنیا آمد و بعد از آن بود که خانواده لارنس به آکسفورد نقل مکان کرد. در این قبله آمال علاقمندان به تحصیل و دانشگاه بود که لارنس رشد کرد، پسری که از همان ابتدا بسیار کنجکاو و به شکل غیرطبیعی باهوش بود.
اگر چه او بچگی متفاوت و منحصربفردی داشت، اما دورانی که لارنس در آن زندگی می‌کرد نیز بسیار گیج‌کننده و متفاوت بود. سارا لارنس، مادر توماس ادوارد، زنی بسیار سختگیر و دقیق بود و هیچ ابایی از اعمال خشونت نیز نداشت. سارا که خود بچه یک ارتباط نامشروع و یک زن مسیحی بسیار معتقد بود هیچگاه نتوانست با این موضوع کنار بیاید که او و چاپمن زن و شوهر قانونی و عقد کرده نبوده و بخشی از این تنفر از خود را با تنبیه پسرانش جبران می‌کرد.
جدای از انگیزه‌های او، برادر کوچکتر توماس ادوارد، آرنولد، یک بار گفته بود که زندگی سخت و پرآشوب دوران کودکی برادران لارنس برای توماس بسیار سخت‌تر از دوران جنگ بوده است. بخشی از این تروما نتیجه انتظارات زیادی بود که از توماس و دیگر پسران خانواده وجود داشت. سارا بر این باور بود که توماس ادوارد قرار است زندگی متفاوت و سرنوشت خارق‌العاده‌ای داشته باشد و به همین دلیل از نظر او موفق بودن کافی نبوده و وی باید بی‌نقص می‌بود. در نهایت توماس ادوارد خانه را ترک نموده و به یک کلبه که در گوشه‌ای از ملک وسیع خانوادگی قرار داشت نقل مکان کرد.
توماس ادوارد لورنس دو برادرش را در جنگ جهانی اول از دست داد
لورنس عربستان دومین پسر توماس چاپمن و سارا جونر بود. به لطف اینکه پدر و مادرش ازدواج رسمی نداشته و قانوناً و شرعاً زن و شوهر محسوب نمی‌شدند و سعی در مخفی کردن این موضوع داشتند، توماس ادوارد در دوران کودکی زندگی بسیار سختی داشت. با این وجود توماس در دوران دبیرستان و بعد‌ها در دانشگاه آکسفورد یک شاگرد بسیار زرنگ و باهوش بوده و بعد از تحصیل در رشته تاریخ در آکسفورد، پایان نامه خود را در زمینه قصر‌های دوران جنگ‌های صلیبی نوشت.
با آغاز جنگ جهانی اول، لورنس در حال حفاری یک سایت باستانی در سوریه به سر می‌برد. ارتش بریتانی�� او را در بخش نقشه‌کشی در قاره به کار گرفت، جایی که لارنس بار دیگر خود و توانایی‌هایش را به همه نشان داد. او بسیار تیزهوش، زیرک و البته ناراضی از شرایط بود، زیرا کار پشت میزی برای لورنس کوشا و دارای پشتکار مناسب و راضی کننده نبود. او می‌خواست که کار‌های بیشتر و بزرگتری انجام دهد، به ویژه بعد از آن که دو تن از برادرانش، ویل و فرانک، در میدان جنگ و در جبهه غربی کشته شدند.
ظاهراً کشته شدن ویل و فرانک یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌های توماس ادوارد برای پیوستن به انقلاب و شورش اعراب علیه نیرو‌های ترک عثمانی در سال ۱۹۱۹ بوده است. او از اینکه برادرانش زندگیشان را فدای آزادی کرده بودند سخت احساس گناه کرده و می‌خواست به جای شاهد تاریخ بودن خود بخشی از آن باشد و بدین ترتیب بود که با خدمت به شاهزاده امیر فیصل سعی داشت به هدف خود و آنچه که می‌خواست دست یابد.
لورنس عربستان در به شهرت رسیدن خود نقش داشت، اما بعد‌ها از آن متنفر شد
در سال ۱۹۱۶، اعراب منطقه حجاز، جایی که اکنون با نام عربستان سعودی شناخته می‌شود، علیه حکومت سرکوبگر عثمانی دست به شورش زدند. از آنجایی که دولت عثمانی در طول دوران جنگ جهانی اول طرف آلمان را گرفته بود، بریتانیا در این مناقشه جانب اعراب را گرفته و توماس ادوارد لورنس را به منطقه فرستاد تا به عنوان وابسته نظامی این کشور در نزد شاهزاده فیصل، پسر شریف حسین سلطان مکه، کار کند.
لورنس خیلی زود لباس‌های غربی خود را با لباس و چفیه عربی جایگزین کرده و گروهی از جنگجویان نامنظم و چند تکه را در یک پیروزی غیرمحتمل رهبری کرد، پیروزی که بیشتر به خاطر تاکتیک‌های جنگ پارتیزانی که خود لورنس ابداع کرده بود به دست آمد. رشادت‌های او در میدان نبرد توجه لوول توماس، روزنامه‌نگار آمریکایی را به خود جلب کرد و بدین ترتیب توماس از او یک بت ساخت.
وی در کمپ فیصل همراه لورنس بوده و از او فیلم تهیه می‌کرد و بعد‌ها این فیلم را با صداگذاری در لندن و نیویورک به نمایش درآورد. توماس ادوارد بعد‌ها لوول توماس را یک «مرد بی‌نزاکت» توصیف کرده و ادعا کرد که از تصویر وی سوء استفاده کرده است. با انتشار زندگینامه لورنس با عنوان «هفت ستون حکمت» در سال ۱۹۲۶ بر شهرت توماس ادوارد افزوده شد. در سن ۳۰ سالگی لورنس عربستان به یک سلبریتی بی‌میل به شهرت تبدیل شده بود که جوانی‌اش را با ماجراجویی و جلب توجه گذارنده و اکنون با یک سری نام مستعار وارد نیروی هوایی سلطنتی و نیرو‌های زرهی بریتانیا شده بود.
لورنس عربستان میراث متنوع و متفاوتی از خود به جای گذاشته است
از یک طرف، صد‌ها و شاید هزاران سرباز عرب و هموطن لورنس به او به چشم یک شخصیت الهام‌بخش و قهرمان نگاه می‌کردند. همین موضوع را می‌توان در مورد دانش‌آموزانی که در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در بریتانیا و آمریکا بدنیا آمده بودند نیز صادق دانست. لورنس بدون شک بسیار شجاع، جسور و باهوش بود و تا قبل از پیوستن به شاهزاده فیصل در مبارزاتش علیه ترک‌های عثمانی هیچ گونه آموزش نظامی ندیده بود، اما در تمام مدت حضورش در شبه جزیره عربستان نشان داد که یک استراتژیست نظامی زیرک و اغلب بیرحم است.
از طرف دیگر، توماس ادوارد لارنس محصول زمان خود نیز بود. او فرهنگ اعراب را پذیرفته و به خاطر ردا و چفیه عربی، کت و شلوار شیک غربی خود را دور انداخت. هر چند نسبت به اعرابی که به نظر خود از او پایین‌تر بودند می‌توانست دیدگاهی بسیار بیرحمانه داشته باشد. او به نحوی یک استعمارگر کلاسیک بود که اعراب قرن بیستم را غیرمنطقی و اعراب شهرنشین را فاقد ��رزش شناخته شدن می‌دانست.
لورنس در خاطراتش چنین نوشته است: «بی‌نزاکتی کاملاً درمانده کننده عرب‌های نیمه اروپایی شده بسیار رقت‌انگیز است هرچند از اعرابی که دست نخورده‌اند هزاران برابر بهتر است». علاوه بر این، بسیاری از تاکتیک‌های جنگ پارتیزانی که وی برای نبرد با ترک‌های آموزش دیده و قدرتمند ابداع کرد، از جمله وسایل انفجاری دست‌ساز یا بمب‌های کنار جاده‌ای و نابودی استراتژیک و سیستماتیک خطوط ارتباطی دشمن، هنوز هم به کار گرفته می‌شوند، به ویژه در خاورمیانه.
توماس ادوارد لورنس مجبور شد یکی از اعضای گروه خود را اعدام کند
در ژانویه ۱۹۱۷، لورنس که تا آن زمان با اعراب بدوی زندگی می‌کرد، به عنوان رهبر انقلاب اعراب یکی از بهترین و همزمان بدترین روز‌های عمر خود را سپری می‌کرد. این ماه با حملات موفق علیه سربازان عثمانی شروع شد که در آن لورنس و گروهی ۳۵ نفره از مردان مسلح متعلق به قبایل عرب توانستند دو سرباز ترک را دستگیر و برای بازجویی به محل استقرار نیرو‌های خود ببرند.
این موضوع باعث شد که لورنس چاره‌ای جز کشتن یکی از افراد خود برای جلوگیری کردن از یک دشمنی خونی نداشته باشد و این قتل برای تمام زندگی آینده لورنس او را رها نکرد. در این دوران، لورنس بسیار بیمار بود و از تب، التهاب، مالاریا و اسهال خونی رنج می‌برد و همزمان تشکیک در مورد موفقیت عملیات نیز او را رها نمی‌کرد. او از این بیم داشت که تلاش‌های خود و همراهانش، مسافرت‌های طولانی‌شان در دل صحرا به سمت شهر ساحلی عقبه، تلاش‌هایش برای تخریب خطوط ریلی ترک‌ها و جمع‌آوری سرباز از میان قبایل بدوی بی‌نتیجه به پایان برسد.
به همین دلیل آنطور که خود در کتاب خاطراتش گفته، لورنس چنان از دست اعراب همراهش خسته شده بود که دوست داشت در میدان نبرد کشته شود. اما این اتفاق رخ نداده و لورنس تا آخر مانده و سرنوشت تلخش را تجربه کرد.
لورنس عربستان یکی از بهترین دوستانش را به خاطر گرسنگی از دست داد
در کتاب زندگینامه‌اش، «هفت ستون حکمت»، لورنس با عشق از مردی به نام سلیم احمد سخن می‌گوید که با لقب عربی «داهوم» به معنای «سیاه کوچولو» شناخته می‌شد. ظاهراً لورنس در یک عملیات حفاری باستان‌شناسی در منطقه مرزی قارقامیش، سوریه با این مرد آشنا شده و چنان تحت تاثیر هوش و ذکاوت این مرد قرار گرفت که زبان انگلیسی و ریاضی به وی یاد داد و در مقابل داهوم نیز به لورنس عربی آموخت.
این دو برای سال‌ها در کنار هم بوده، با هم به ماموریت‌های اکتشافی رفته و حتی شایعاتی در مورد روابط عاشقانه بین این دو نیز وجود داشت. در ژوئن ۱۹۱۴، لورنس برای خدمت به عنوان وابسته نظامی ارتش بریتانیا در میان نیرو‌های شورشی عرب، داهوم را در قارقامیش تنها گذاشت. چهار سال بعد، زمانی که لورنس برای نبرد مشهور و مهم دمشق آماده می‌شد، خبردار شد که داهوم به خاطر بیمار تیفوس ناشی از یک دوره قطحی که بین سال‌های ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۷ هزاران نفر را به کام مرگ فرستاد درگذشته است.
وقتی که جنگ تمام شده و لورنس به بریتانیا بازگشت، در صفحات اول کتاب زندگینامه خود نوشت که آن را به «اس. ای» (S. A.) تقدیم می‌کند که بسیاری بر این باورند همان سلیم احمد بوده است. وی همچنین در بخش پیشگفتار کتاب خود در قالب یک شعر نوشت که وظیفه‌شناسی او به عنوان یک سرباز همواره از عشقش به این شخص الهام گرفته است: «چنان تو را دوست داشتم که سرنوشت این مردان را در کف دستهایم نقش بستم و وصیتنامه ام را در میان ستاره‌ها نوشتم تا برای تو آزادی کسب کنم».
توماس ادوارد لورسن احساس می‌کرد که به متحدان عرب خود خیانت کرده است
تقریباً از همان ابتدای شورش اعراب علیه عثمانی، لورنس احساس بدی نسبت به پایان این درگیری‌ها و زندگی آینده دوستان عربش با وجود مشارکت فرانسه و بریتانیا در این ماجرا داشت. لورنس در سال ۱۹۱۹ در مذاکرات صلح پاریس و در سال ۱۹۲۱ در کنفرانس قاهره شرکت کرد که در هر دو تا حدودی از استقلال اعراب بحث شد، اما لورنس از نتایج این مذاکرات به شدت رنجیده‌خاطر و ناامید گشت. به جای اعطای استقلال واقعی به اعراب و پرداختن به جزییات صلح، بریتانیا و فرانسه در واقع خاورمیانه را بین خود تقسیم کردند.
این تمسخر به دیپلماسی بعد‌ها به پیمان سایکس-پیکو مشهور شد که جز برآورده کردن منافع و خواست‌های دو کشور فرانسه و بریتانیا، برای هیچ یک از طرف‌های دیگر و به خصوص اعراب و ساکنان منطقه خاورمیانه مطلوب نبود. لورنس که هنوز سعی داشت به دوستان عرب خود کمک کند در سال ۱۹۲۰ برای اعمال نفوذ در این مذاکرات به سراغ وینستون چرچیل رفت، اما این تلاش‌های نیز بی‌ثمر بوده و او چنان ناامید و پشیمان شده بود که اتحاد اعراب را «مفهومی در ذهن یک دیوانه» توصیف کرد.
در این زمان بود که یک مرد اسکاتلندی فاش کرد که توسط لورنس استخدام شده تا به طور مرتب چند بار او را در روز شلاق بزند که به نظر می‌رسد این موضوع ناشی از درماندگی لورنس در برابر تصمیمات و حیله‌گری‌های بریتانیا و فرانسه بوده باشد.
لورنس عربستان نزدیک بود در جریان یک سانحه هوایی جانش را از دست بدهد
در ماه می ۱۹۱۹، لورنس در راه خود از پاریس به قاهره و در تلاش برای جمع‌آوری یادداشت‌هایش به منظور شروع کتاب خاطراتش بود. وی در این سفر به فرودگاه چنتوچله در ایتالیا رفت، اما به دلیل تاریکی هوا و باد غیرمنتظره، خلبان هنگام نشستن دچار مشکل شده و در نهایت یکی از بال‌های هواپیما به درختی در خارج از باند فرود برخورد کرد. در برخورد هواپیما با زمین یکی از خلبانان در جا کشته می‌شود و دیگری بعد‌ها در بیمارستان درگذشت.
اما لورنس خوش‌شانس بود و در این حادثه تنها شانه و دو دنده‌اش شکست اگر چه شکستگی دنده برای باقی عمر او را آزار می‌داد. او بعد‌ها یک چک ۱۰ پوندی برای یکی دیگر از سرنشینان هواپیما که از این حادثه جان سالم به در برد نوشت، زیرا در خارج شدن از هواپیما به او کمک کرده بود.
لورنس عربستان از نیرو‌های هوایی سلطنتی بریتانیا اخراج شد
توماس ادوارد لارنس بعد از بازگشت از عربستان و در شرایطی که در اوج شهرت به سر می‌برد سعی کرد زندگی شخصی خود را بازیابد و به همین دلیل در سال ۱۹۲۲ تحت نام مستعار جان هیوم راس وارد نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا شد. او تنها چند ماه به عنوان خلبان در نیروی هوایی کشورش خدمت کرد و بعد از این که رسانه‌ها هویت واقعی او را فاش کرده، اعلام کردند که وی در هند به جاسوسی مشغول است و در ادامه نیروی هوایی او را اخراج کرد.
لورنس مردی بود که هیچگاه دوست نداشت تسلیم شهرت شود به همین دلیل خیلی زود به نیرو‌های زرهی سلطنتی پیوست و این بار هم با یک نام مستعار. او این بار نام توماس ادوارد شاو را در ادای احترام به دوست نزدیک خود و نمایشنامه نویس مشهور ایرلندی، جرج برنارد شاو، انتخاب کرد. اما این بار نیز هویت واقعی او فاش شده و باعث شد که از نیرو‌های زرهی نیز خارج شود. به نظر می‌رسید که تلاش او برای گمنام ماندن و داشتن یک زندگی معمولی نتیجه‌ای ندارد.
در سال ۱۹۲۵ وی بار دیگر وارد نیروی هوایی سلطنتی شد و بعد از ده سال بازنشست گردید، انگار به هدف نامفهومی که می‌خواست رسیده بود. در آن زمان لورنس در یک کلبه کوچک و ساده در منطقه دورست در جنوب غربی کشور زندگی می‌کرد. او می‌خواست که در این کلبه از آزادی خود لذت ببرد، اما چند ماه بعد از بازنشستگی در یک تصادف موتورسیکلت و به خاطر سرعت فراوان کشته شد.
لورنس عربستان در یک سانحه موتورسیکلت مشکوک کشته شد
توماس لورنس ادوارد شیفته موتورسیکلت بود و به گفته برخی رسانه‌ها، ۸ موتورسیلکت گرانقیمت و بسیار هنری از نوع Brough Superior که از برند مشهور رولز رویس بود داشت. در صبح روز ۱۳ می ۱۹۳۶، لورنس که روزگاری قصد مسابقه سرعت موتورسیلکت با یک هواپیما را داشت به سرعت در محل زندگی خود مشغول موتورسواری بود که متوجه دو پسربچه سوار بر دوچرخه در مسیر خود می‌شود.
او سعی می‌کند با منحرف کردن موتورسیکلت خود از برخورد با آن‌ها جلوگیری کند، اما با یکی از آن‌ها برخورد کرده و از روی موتور پرت می‌شود. شش روز بعد لورنس عربستان به دلیل جراحات ناشی از این تصادف ساده درگذشت. با این وجود مرگ او باعث نجات جان بسیاری شد، زیرا پس از مرگ او بود که تحقیقات در مورد کلاه ایمنی موتورسواران آغاز شد. از همان ابتدا بسیاری در مورد مرگ او تشکیک کردند و پس از آنکه دهه‌ها بعد از مرگش نامه او به بخش رسانه‌ای نیروی هوایی منتشر شد بسیاری به این نتیجه رسیدند که ممکن است این تصادف نوعی خودکشی بوده باشد.
در این نامه لورنس نوشته که بعد از بازنشستگی از نیروی هوایی او آرزو می‌کرده کاش مرده بود. وی همچنین نسبت به تلاش برای یافتن یک شغل دیگر احساس ناامیدی داشته و گفته بود که می‌داند هر جا که برود رسانه‌ها او را رها نکرده و شانس موفقیت را از وی خواهند گرفت. او در پایان نامه گفته بود که هیچ وقت دوست ندارد پیر شود. شاید لورنس عربستان بالاخره به این یک آرزویش رسیده باشد و جهان یکی از افسانه‌ای‌ترین و پیچیده‌ترین شخصیت‌های چند قرن اخیر خود را از دست داد.
منبع: grunge
منبع : بر��رینها
0 notes
eirobic-blog · 6 years ago
Text
یوگا چیست و چه سبک هایی دارد؟
یوگا چیست؟
یوگا علم حیرت انگیزی است که تفکر استدلال و منطق را در سطح عالی به انسان هدیه می کند.یوگا به معنی اتحاد است و منظور از یوگا اتحاد و یگانگی با وجود درونی است.برای رسیدن به این اتحاد تعداد حالات و وض��یت هایی وجود دارد که آسانا نامیده می شود . که با حرکات یا تمرینات ژیمناستیک نرمشها و بدن سازی نباید اشتباه گرفت.
مفهوم و معنای یوگا ( اتحاد و یگانگی ) با وجود درونی است که با رفع دو گانگی فکر و ماده و نیل به یک واقعیت متعالی در درون عملی می شود .آسانا به معنی قرار گرفتن در وضعیت و حالتی که در آن میتوان رو حاً و جسماً خو نسرد و راحت بود و در آرامش کامل قرار گرفت.
Tumblr media
برنامه آموزشی یوگا به گونه ای طرح ریزی شده که به توسعه بافت شخصیت منتهی می شود.
آسانا به علت گششهای عضلانی و ماساژ اعضا و غدد داخلی و ایجاد هماهنگی بین اعضاء بدن و سیستم اعصاب برای ایجاد سلامتی ورفع بیماری ها بسیار موثر بوده وبه تمرین کننده سلامتی اعطا می کند و بطور خارق العاده ای در تسکین و بهبود بسیاری از بیماریها و حتی بیماریهای غیر قابل علاج مفید واقع میشود . ومیتواند درد را از بین ببرد یا قابل تحمل نماید.
یوگا چیزی بیشتر از حرکات کششی است. بیایید ببینیم کدام انواع یوگا به مشکلات شایعی مانند بی خوابی، افسردگی، هاضمه، درد عضلانی، خستگی و اضطراب کمک می‌کنند. اگر به تازگی با یوگا آشنا شده‌اید، احتمالا نمی‌دانید که چند نوع یوگای مختلف وجود دارد. قدمت یوگا به حدود ۴ هزار سال پیش بر می‌گردد و در طول این زمان، سبک‌های یوگای بسیاری ایجاد شده است. کار خوبی است که انواع حرکات یوگا را امتحان کنید تا ببینید کدام را از همه بیشتر دوست دارید. در این مقاله مروری اولیه بر روی تعدادی از متداول‌ترین انواع سبک‌های یوگا که مردم تمرین می‌کنند انجام داده‌ایم. بهترین قسمت در مورد این تفاوت‌ها این است که می‌توانید بر حسب نیازتان از آنها استفاده کنید. بعنوان مثال اگر درد یا احساس استرس دارید، می‌توانید یوگای ترمیمی انجام دهید. اگر می‌خواهید انرژی‌تان را افزایش دهید و وزن کم کنید، وینیاسا و‌ هاتا، انتخاب‌های خوبی هستند. این مقاله شما را با زبان مخصوص یوگی‌ها آشنا می‌کند تا احساس سردرگمی نکنید. یوگا شما را نیرومند می‌کند و عضلاتتان را محکم و قوی می‌سازد. یوگا فقط کشش نیست، این یک تصور غلط و رایج است. اگر فکر می‌کنید که معلق ماندن در هوا در حالیکه دست‌ها و سرتان رو به زمین و انگشتان پایتان رو به هواست کار آسانی است، پس یوگا هم آسان است! برای روشن شدن بحث، باید بگوییم که یوگا فقط حرکت‌های فیزیکی نیست، بلکه فلسفه هارمونی ذهن و احساستان با زندگی است. یوگا، یک مذهب نیست، فقط یک رویکرد سیستماتیک برای غلبه بر موانع ذهنی است. وضعیت‌های یوگا (که آسانا نامیده می‌شوند)، تنها بخشی از تصویر کلی هستند که یوگا ارائه می‌دهد. کلمه‌ی «یوگا» در واقع اتصال یا پیوند ترجمه می‌شود. در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری باید شیوه‌ی زندگی بی‌تحرک افراد باهوش، با حرکتی که از افسردگی و مشکلات سلامتی جلوگیری کند، ترکیب شود. این یکی از بهترین گزینه‌های ممکن است و یک راز نیست. یوگا به سرعت، در حال تبدیل شدن به بخش اصلی و لاینفک فرهنگ ما است.
انواع حرکات یوگا
۱. یوگای وینیاسا یکی از متداول ترین انواع کلاس‌ یوگا در تهران، وینیاسا است، و من فکر می‌کنم مانند پلی است به سمت انواع سنتی‌تر یوگا. بسیاری از اوقات، احساس می‌شود که کلاس وینیاسا، کمی‌شبیه یک کلاس ورزشی با موسیقی بلندتر و سرعت بیشتر است. پس می‌توانید انتظار داشته باشید که حرکت سلام بر خورشید را انجام دهید و کلی هم عرق کنید. وینیاسا به معنی تنفس برای حرکت است و شما یاد خواهید گرفت که چطور در حال حرکت نفس بکشید، که برای سلامت و قدرت عضله و استخوان شما بسیار ارزشمند باشد. اگر بتوانم هدف این نوع یوگا را به طور خلاصه بیان کنم، می‌گویم که این یوگا به شما می‌آموزد که در زمان حال باقی بمانید، و بقیه‌ی چیزها را فراموش کنید. مزیت دیگر، این است که شما وزن کم می‌کنید و قوی‌تر و انعطاف پذیرتر می‌شوید. من یوگای وینیاسا را به دلیل تمرکز عاطفی‌اش دوست دارم. مربیان وینیاسا ممکن است همیشه لاغرترین نباشند یا جذاب ترین اندام را نداشته باشند، اما آنها مطمئنا باعث می‌شوند که با یک لبخند از کلاس خارج شوید، که ارزشمندتر از اندام زیبا است. ۲.  یوگای هاتا کلاس یوگای‌هاتا، عبارت است از یک سری وضعیت‌های استاتیک دائما در حال تغییر. از نقطه نظر شخصی من، سریع‌ترین راه برای ایجاد قدرت و انعطاف پذیری است. همانطور که شما وضعیت‌ها و آناتومی بدن را یاد می‌گیرید، تمرکز، بیشتر روی قرار دادن بدنتان در یک هم ترازی برای ایجاد قدرت و انعطاف پذیری بدون ایجاد خطر است، و کمتر به حرکت سریع توجه دارد. با توجه به تجربیات من، این نوع یوگا از یوگای وینیاسا بی‌خطر تر است. این یوگا به افراد می‌آموزد که چطور بدون تحرک بیش از حد، انعطاف پذیر شوند. و به دانش آموزان کمک می‌کند تا با مکانیک بدن آشنا شوند. این یوگا برای افراد بسیار باهوش مناسب است، و آن‌ها از این رویکرد علمی برای یوگا لذت می‌برند. ۳. یوگای ترمیمی / یین / ملایم این نوع یوگا هم یوگای مورد علاقه‌ی من است و به سرعت در حال محبوب شدن در ایالات متحده می‌باشد. این یوگا در تمام گروه‌های سنی متداول است، زیرا بعلت اینکه درد را کاهش می‌دهد، در واقع به کوتاه کردن زمان بهبودی عضلات نیز کمک می‌کند. این سه واژه: یوگای ترمیمی، ملایم، و یین، اغلب مانند هم هستند، اگرچه برخی تفاوت‌های جزئی، بین آنها وجود دارد. یوگای یین، اساسا روی زمین و بدون خم کردن عضلات انجام می‌شود. این یوگا، یک روش بسیار علمی برای مراقبت از بدن است. هنگامیکه عضلات خم نمی‌شوند اما به آرامی به مدت ۳ تا ۸ دقیقه کشیده می‌شوند، بافت همبندی که عضلات را می‌پوشاند (به نام فاسیا) نرم و شل می‌شود، و اجازه می‌دهد که انعطاف پذیری افزایش یابد. ثابت شده که یوگای ترمیمی به بی‌خوابی، افسردگی، بهبود آسیب دیدگی، فیبرومیالژیا و استرس کمک می‌کند. این سبک یوگا برای افرادی که مشکل کششی دارند یا برای یک کلاس یوگای بسیار سخت آمادگی ندارند، بسیار مناسب است. این یوگا برای کسانی که در حال بهبود عاطفی هستند هم بسیار مفید است و من از یوگای ترمیمی برای عبور از موقعیت‌های سخت زندگی خودم، بهره کرده‌ام. ۴. یوگای آشتانگا اگر شما به نظم و ترتیب، و انضباط علاقه دارید، پس این یوگا برایتان مناسب است. آشتانگا، یک نوع سنتی از یوگا است که مجموعه‌ای از چند حرکت پشت سر هم می‌باشد. در واقع ۵ حرکت پشت سر هم دارد که هر کدام بعد از دیگری انجام می‌شوند. «پاتابی جویس» پدر یوگای آشتانگا بود و امروزه، افرادی که از او درس گرفته اند، آموخته‌هایشان را به بقیه افراد یاد می‌دهند. من دوست دارم این نوع یوگا را یوگای پرتزل (پیچشی) بنامم زیرا باعث می‌شود که پیچ و تاب بخورید. طرفداران دو آتشه آشتانگا، در هر روز ۳ ساعت تمرین می‌کنند. من این یوگا را برای کسانی که به دنبال تغییر در شیوه‌ی زندگی هستند و می‌خواهند کمی نظم و انضباط به زندگیشان اضافه کنند، شدیدا توصیه می‌کنم. این یوگا برای سلامتی‌تان نیز فوق‌العاده است. بخاطر فشرده شدن عضلات شکمتان و حرکات دیگر این نوع یوگا، دستگاه گوارش شما بسیار منظم، خواهد شد. پوست شما نیز بهبود می‌یابد زیرا از شر سموم خلاص می‌شوید. هنگامیکه مفاصل شما انعطاف پذیر شدند و سفتی عضلاتتان کمتر شد، احتمال آسیب دیدگی‌تان در فعالیت‌های دیگر کاهش می‌یابد. من این یوگا را دوست دارم زیرا درد و سفتی پشت و گردن را برطرف می‌کند. چند نفر از ما در حالیکه در شانه‌هایمان احساس فشار و کشیدگی می‌کنیم، راه می‌رویم و کار می‌کنیم؟ اگر بطور منظم تمرین کنید، از تمام این دردسرها خلاص می‌شوید. ۵. یوگای بیکرام این یوگا احتمالا یکی از محبوب ترین انواع یوگا در غرب است. این یوگا توسط فردی به نام بیکرام ایجاد شد، و مجموعه‌ای از حرکاتی است که در یک اتاق بسیار گرم انجام می‌شود. این، یک نوع بسیار متمایز از یوگاست و بسیاری از مردم تعجب خواهند کرد که ��ین یوگا، چقدر با انواع دیگر یوگا متفاوت است. این یوگا باعث می‌شود که تکانی به خودتان دهید و عرق کنید. افراد، در این یوگا لباسهای بسیار کمی می‌پوشند و شما به دو حوله برای کلاس (یکی بعنوان حصیر تا لیز نخورید و یکی برای پاک کردن صورتتان) نیاز دارید. مردم معمولا از این نوع یوگا برای کاهش وزن، قبل از مراسم عروسی یا تعطیلات استفاده می‌کنند، یا آن را برای سم‌زدایی بعد از تعطیلات آخر هفته در وگاس بکار می‌برند. اگرچه یوگا قصد دارد که اعتدال و خویشتن داری را بیاموزد، اما به شما بهانه می‌دهد تا بیشتر جشن بگیرید و مهمانی بروید. ۶. یوگای داغ این نوع یوگا، اغلب با یوگای بیکرام اشتباه گرفته می‌شود، اما معمولا متغیری از وضعیت‌های بیکرام است. دلیلش این است که بیکرام، ترتیب حرکاتش را کپی رایت کرده است. شما شرکت‌های زنجیره ای بزرگی را خواهید یافت که کلاس‌های ترکیبی دارند، که در واقع سبک‌های مختلف را در یک کلاس با هم ترکیب می‌کند. می‌توانید مطمئن باشید که در محیط داغی تمرین خواهید کرد. یوگای داغ باعث می‌شود که افراد انعطاف ناپذیر، احساس انعطاف پذیری بیشتری کنند زیرا عضلات آنها گرم است. ضمنا یوگای داغ، جای مناسبی برای قرارهای عاشقانه‌ی شماست! ۷. یوگای آینگار این یوگا به یوگای مورد علاقه‌ی من تبدیل شده و بسیار شبیه یوگای هاتا است. این یوگا بر اساس یک هم ترازی است که بر ساختمان بدن متمرکز می‌شود، و از سرعت کلاس می‌کاهد. این یوگا برای افرادی مناسب است که علاقه مندند طولانی مدت و بدون آسیب دیدگی تمرین کنند، و بیاموزند که مکانیک بدن چطور کار می‌کند. شما قطعا به چالش کشیده خواهید شد، و چیزهای زیادی را در یک کلاس یوگای آینگار می‌آموزید. نام این یوگا از «بی کی اس آینگار» که به تازگی فوت کرده و یکی از پدران یوگای مدرن است گرفته شده. هنوز هم می‌توانید مربیانی پیدا کنید که از این مرد، یوگا آموخته‌اند. ۸. یوگای کریا یوگای کریا به یوگای اصیل گفته می‌شود و اکثر مردم نمی‌دانند چیست. شما باید کتاب معروف «زندگینامه یک یوگی» را بخوانید تا درک مناسبی از یوگای کریا پیدا کنید. هدف این شکل از یوگا روشنگری است، که اساسا در وحدت و یگانگی وجود دارد. کریا، نام یوگایی است که نسل‌ها از استاد به شاگرد منتقل شده، اما این مفهوم در ارائه‌ی تجاری آن تضعیف شده است. یوگای کریا در هند، به همراه یوگای میسور تدریس می‌شود. جامعه‌ی یوگا می‌داند که تجارت، یوگا را به چیزی تبدیل کرده که با هدف اصلی یوگا تفاوت دارد. سوالی که وجود دارد این است که آیا این یوگای اصیل، تغییر کرده تا بتواند خودش را با مردم وفق دهد یا به فرهنگ فعلی ما بیشتر کمک کند؟ جواب این سوال، روشن نیست. ۹. یوگای کندالینی کندالینی، سبکی از یوگا است که بیشتر به مدیتیشن توجه می‌کند. شاگردان این یوگا، اغلب لباسهای سفید می‌پوشند و معمولا یک دستمال دور سرشان می‌پیچند. این، یک نوع یوگای علمی است که بر سیستم عصبی تاثیر می‌گذارد. سیستم عصبی مانند سیستم سیم کشی یک کامپیوتر است. یوگای کندالینی، مدارهای الکتریکی شما را تا حدی شارژ می‌کند. شما احساس می‌کنید که خلاق‌ترید و هدف این است که به درک معنوی برسید. یوگی باجان، بنیانگذار یوگای کندالینی در غرب است، که در میان افراد مشهور و کسانی که به دنبال معنویت هستند، محبوب می‌باشد. بسیاری از جوامع که به گونه‌ی دیگری زندگی می‌کنند، آموزه‌های این نوع یوگا را دنبال می‌کنند. شما می‌توانید انتظار داشته باشید که در پایان اغلب کلاسها، چند سرود یاد بگیرید و صدای ناقوس را بشنوید. تمرینات کریا، بسیار منحصر بفرد هستند و معمولا به تعداد عددی تکرار می‌شوند که اهمیت معنوی دارد. اگر شما تمرینات سادانا را که تمرینی در صبح زود و معمولا از ۵ تا ۷ صبح است انجام دهید، قطعا احساس متفاوتی خواهید داشت. آنوسارا یوگا، میسور، لورست یوگا، یوگای خنده، یوگای دان، یوگای نیدرا، آکرو یوگا و ناتریک یوگا، انواع مختلف یوگا هستند که هر کدام تمرکز مخصوص بخود را دارند. من توصیه می‌کنم قبل از رفتن به کلاس، تحقیق کنید که با توجه به نیازهایتان کدام یک برای شما بهتر است. اگر در یوگا تازه وارد هستید، و یا می‌خواهید برای اولین بار آنرا امتحان کنید، درست مانند هر چیز دیگر باید بدانید که خودتان را درگیر چه فعالیتی می‌کنید.
یوگا به سادگی کشش نیست، و شما می‌توانید بوسیله‌ی انواع مختلف یوگا که در بالا فهرست کرده ایم، متوجه شوید که هزاران سال اکتشاف درباره‌ی ذهن و بدن انسان انجام شده تا یوگا به شکل امروزی‌اش در آید. بعضی از مردم در تمام عمرشان، فقط یک نوع یوگا انجام می‌دهند و بعضی هم انواع مختلف یوگا را امتحان می‌کنند. بعضی از افراد، یک مربی یوگای خوب پیدا کرده و از او پیروی می‌کنند. هنگامیکه متوجه شدید اندورفین شما در حال ترشح شدن است، آن نقطه اوج یوگا را که باعث می‌شود مردم بعد از کلاسهای یوگا، چیزهای واقعا خوبی درباره‌ی آن بگویند، احساس خواهید کرد. این احساس، شبیه زمانی است که افراد، کمی مست هستند و ناگهان همه چیز فوق العاده بنظر می‌رسد، و در واقع کاملا سرگرم کننده است. تنها اقدام احتیاطی که به شما توصیه می‌کنم این است که اگر بطور منظم تمرین می‌کنید، آن را متوقف نکنید. اگر مغز شما به آن ترشح منظم اندورفین، عادت کند و شما ناگهان یوگا را کنار بگذارید، می‌تواند باعث افسردگی شود و شما احتمالا متوجه نمی‌شوید که چرا چنین حسی دارید. بنابراین یوگا را به یک کار مادام العمر تبدیل کنید. من این‌ها را نمی‌گویم تا شما را بترسانم. اما چند نفر هم این موضوع را به من گفتند ولی من آنها را جدی نگرفتم، تا زمانیکه خودم آن را تجربه کردم و فهمیدم که آنها کاملا درست می‌گفتند. این منطقی است. اگر بسیار فعال هستید، ناگهان کم تحرک نشوید. افراد کم تحرک، افسرده و بیمار هستند. جهان صنعتی به این موضوع که بدن انسان برای ۸ تا ۱۰ ساعت نشستن طراحی نشده، توجهی نمی‌کند. اجازه ندهید که فرهنگ کم تحرکی، رفتار شما را کنترل کند. روی حصیر یوگا بروید و شروع کنید، مهم نیست چقدر انعطاف ناپذیر هستید یا می‌ترسید. من به شما قول می‌دهم که اصلا ترسناک نیست. به خاطر داشته باشید اینکه اولین کلاس یوگا تان را دوست ندارید، می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. شاید در یک کلاس با سرعت کم تمرین می‌کنید، در حالیکه به دنبال یک کلاس تند هستید. شاید با شخصیت مربی‌تان، ایجاد ارتباط نکرده‌اید یا بنظرتان آزاردهنده است. به یاد دارم سال‌ها طول کشید تا بتوانم مربیان مورد علاقه‌ام را پیدا کنم و بخواهم از آنها یوگا یاد بگیرم. به یوگا پایبند باشید و سعی کنید قبل از ناامید شدن از آن، کارگاه‌های مختلف را تمرین کنید. یوگا یک ابزار شگفت‌انگیز است که می‌توانید برای جلوگیری از بیمار شدن و آسیب دیدگی‌تان از آن استفاده کنید. یوگا به شما توانایی می��دهد که از حداکثر انرژی موجود در بدنتان استفاده کنید، بدون نیاز به وابستگی به محرک‌هایی مانند آدرال که اعتیادآور نیز هستند. در آخر، شخصی را بعنوان مربی‌تان انتخاب کنید که دوست دارید مانند او باشید. برای خودتان وقت بگذارید و تلاش کنید تا پیشرفت کنید تا دیگران نیز همین کار را برای شما انجام دهند. اگر به این مقاله علاقه پیدا کردید، آن را با هر کسی که احساس می‌کنید ممکن است آن را دوست داشته باشد به اشتراک بگذارید. عقاید و نظراتتان را هم در زیر با ما در میان بگذارید.
0 notes
sirafkhabar · 5 years ago
Text
گزارشی ویژه از خانۀ سالمندان بوشهر؛ از فراموش شدگان تا غذا دادن هر روز به پدر
سیراف خبر؛ نرگس ستوده: با تعدادی از دانشجوهای انجمن علمی روان شناسی دانشگاه پیام نور صبح روز یک شنبه برای بازدید و تهیه گزارش به خانۀ سالمندان رفتیم. در ابتدای ورود به سالن خانۀ سالمندان، به دلایل قوانین آنجا گوشی‌های همراه را از ما گرفتند. بوی تند مایع شستشوی و خیسی کف سالن من را متوجۀ این کرد که دقایقی قبل کار نظافت اینجا به اتمام رسیده. با دانشجوها وارد اتاقی نسبتاً بزرگی شدیم که خانم‌های مسن جایگاه داشتند. همگی غیر از یک نفر که کنار ما ایستاده بود یا روی تخت‌هایشان نشسته بودند یا خوابیده بودند. یکی از همه مسن‌تر زیر سرم خواب بود. بقیه هشیار بودند و به ما نگاه می‌کردند، البته یکی از آنها به گفتۀ مسئول بخشی که صبورانه پای به پای ما قدم می‌زد و سوالات مارا پاسخ می‌داد، نابینا بود؛ اما او هم با وجود نابینایی با ما سخن می‌گفت و رویش به روی ما بود.   فراموش شده‌ای دچار فراموشی یکی از خانم‌های مسن روی تخت دراز کشیده بود ولی بیدار بود. اصرار داشت دست‌هایش را بگیرم. دستش را که گرفتم، دستم را به صورتش نزدیک کرد، نمی توانستم اجازه بدهم اویی که جای مادربزرگ من است و بزرگتر و احترامش واجب دست من کوچک‌تر را ببوسد. اما او با ناله اصرار داشت. صورتم را به سمت تختش نزدیک‌تر بردم تا ببینم چه می‌گوید. گفت بیا ببوسمت. اشک در چشمانش حلقه زده بود. مرا بوسید نه یک بار. چند بار. و بعد چشمان پر اشکش را بست اما هم چنان دست هایم را گرفته بود. انگار می‌خواست محبت‌های ذخیره شده را به یک باره نثار هر کسی حتی یک غریبه کند. هم چنان دستانش را گرفته ام. بالای سرش یک تابلویی هست از مشخصاتش نوشته. چند سالی است که او را آورده اند به اینجا. آلزایمر دارد. به گفتۀ مسئول که نامش خانم محمد رضایی است سالی یک بار هم خانواده اش بهش سر نمی زنند. دلم نمی خواهد از کنارش بروم اما باید گزارشم را وسیع‌تر تهیه کنم پس از تختش دور می‌شوم. آفتابی که هنوز می‌درخشد با خانمی دیگر که البته راه می‌رود و قدری جوان‌تر و سالم‌تر از بقیه هست و با کنجکاوی به ما نگاه می‌کرد صحبت می‌کنم. می‌پرسم و جواب می‌دهد. نامش آفتاب خسروی هست. اسم خیلی قشنگی است. حدود ۵۵ سال دارد. از خانواده اش پرسیدم. گفت  با مردی که قبلاً متأهل بوده و بچه‌های بزرگی از ازدواج قبلی خود داشته، ازدواج کرده. پسر شوهرش همۀ املاک و اموال شوهرش را به اسم خودش زد و آفتاب که نگران بی‌سرپرستی و آوارگی بعد از فوت شوهر می‌شود، شوهرش را رها می‌کند. البته شوهرش اکنون زنده است و پیش پسر دیگرش زندگی می‌کند. می‌گوید ۵ سال است که اینجاست. خواهرش و شوهر خواهرش او را به اینجا آورده‌اند. به گفتۀ خودش خواهرش پایش درد است و یه ۵ ماهی هست بهش سر نزده اند. البته راهشان هم دور است نام یک روستا را می‌گوید که بلد نیستم آن را چگونه بنویسم و خودش می‌گوید از روستای‌های توابع کنار تخته است. از هوگوی توی دستم می‌پرسد. با خنده آن را جلویش قرار می‌دهم و می‌گویم می‌دانی ورزش رزمی و بزن بزن چیست. می‌خندد و می‌گوید آره در تلویزیون اینجا دیده ام. می‌گویم این را می‌بندیم به خودمان و مبارزه می‌کنیم. می‌خندد و تأیید می‌کند. مسئول آسایشگاه کنار دانشجو‌ها قدری آن طرف‌تر ایستاده و در حال صحبت و پاسخ به سوالات آنهاست. فرصت را مغتنم می‌شمارم و می‌گویم از وضعیت اینجا رضایت داری؟ اینجا بهتان خوب غذا می‌دهند؟ دهان باز می‌کند و آره ی مصممی می‌گوید. می‌گوید یک روز گوشت، یک روز مرغ و برنج می‌دهند. از رفتار پرسنل می‌پرسم می‌گوید خوب است. بابت گفتگو ازش تشکر می‌کنم و می‌روم سمتی دیگر. گفتگو با مسئول بخش با مسئول بخش که خانمی جوان هست صحبت می‌کنم. به گفتۀ مسئول بخش ۴۲ نفر کل تعداد سالمندانی هست که در آنجا نگهداری می‌شوند که ۲۷ نفرشان خانم هست و ۱۵ نفرشان آقا که در شش اتاق نگه داری می‌شوند: -ماهیانه خانواده‌هایشان چقدر باید به خانۀ سالمندان هزینه بدهند؟ -یک و خورده‌ای برای آنهایی که وضعیت مالی خوبی دارند و از پس این هزینه بر می‌آیند، برای آنهایی که وضعیت مالی جالبی ندارند هم ماهیانه ۴۰۰،۵۰۰ تومان که مابقی را بهزیستی و کمیته امداد پرداخت می‌کند و به نوعی یارانه بگیر بهزیستی دیگر محسوب می‌شوند. توضیح می‌دهد بیشتر از روستاهای گناوه و برازجان هستند و کمتر اهل خود بوشهر. -چه نفر پرسنل دارید؟ -پرستار ۱ نفر، پدریار ۲ نفر، مادریار ۵ نفر، مسئول بخش ۲ نفر. پزشک هم که هر روز می‌آید، فیزیوتراپ یک روز در میان می‌آید، روان شناس هر هفته دو سه بار می‌آید. یکی از دانشجو‌ها از روحیه سالمندان می‌پرسد و اینکه آیا افسردگی دارند؟ با خنده تلخی می‌گوید: به نظر من همۀشان افسردگی دارند. ناراحتی‌شان را که می‌بینم روی روحیۀ خودمم تأثیر می‌گذارد و گریه می‌کنم. البته اربعین تمام شود برایشان آهنگ می‌گذاریم. وقتی مردم و خانواده‌هایشان می‌آیند تا چند روز روحیۀشان شاد و خوب است. البته مردم عادی برای بازدید از اینجا باید نامه از بهزیستی بگیرند. -سالمندان اینجا به چه بیماری هایی مبتلا هستند ؟ -بیشترشان مشکلات جسمی حرکتی دارند و تعدادی آلزایمر. -وضعیت کار خودت چگونه است؟ -۲۴ ساعت کار ۲۴ ساعت آف، شیفت می‌ایستد. با دانشجو‌ها از اتاق خانم‌های سالمند بیرون می‌رویم. بچه‌ها به سمت مرد مسنی که روی ویلچر نشسته است می‌روند. آقای نوشادی از اعضای انجمن روان شناسی با ملایمت و لبخند سوالاتی از او می‌پرسد. نامش علی اصغر آذری است و ۷۰ ساله است. می‌پرسد چرا روی ویلچر نشسته ای؟ می‌گوید همین جوری مشکلی ندارم.  مسئول بخش به ما اخطار می‌دهد آلزایمر دارد، سوالاتی ازش نپرسید که توی فکر برود و بعدش روی روحیه اش تاثیر بگذارد. سوالات دیگر را می‌تواند پاسخ بدهد. متولد بوشهر است. چند بچه دارد؟ یادش نمی آید، پاسخش سکوت است و آقای نوشادی برای اینکه بیشتر توی فکر نرود سوالی دیگر می‌پرسد: عشق و عاشقی هم داشتی؟مرد مسن می‌خندد و می‌گوید نه.  مسئول بخش می‌گوید ۱ ماه و خورده‌ای هست که او را آورده اند اینجا، پسرش هر روز بهش سر می‌زند و خودش غذا بهش می‌دهد. راست می‌گوید در ابتدای ورودمان پسرش را دیدم که بی‌توجه به ما در حال آرام آرام غذا دارن به پدرش بود.   می رویم به سمت اتاق مرد‌های مسن. اتاق‌ها به دلیل تعداد کمتر این افراد نسبت به سالمندان خانم، کوچکتر از اتاق خانم‌ها است. باز هم بوی تند مایع شستشوی کف سالن، ولی مسیر را ادامه می‌دهم. پرستار مردی که به آنها می‌گویند پدریار به ما لبخند می‌زند. می گوید هر روز از چغادک می‌آید و می‌رود و حقوقش یک و ششصد است. از شرایط سخت حمام دادن سالمندان و حمل آنها می‌گوید. اینکه بعضی‌هایشان راه نمی روند. ۹ نفرشان راه نمی روند و باید پوشکشان کرد. البته در بین آنها خانم‌ها بیشتر از آقایان معلول جسمی حرکتی هستند. روی تخت‌های مرد‌های مسن هم مواد تغذیه‌ای متفاوتی هست. با دانشجوها به اتاق دیگری از محل اقامت سالمندان مرد می‌رویم. آقای نوشادی با لحن بشاش حفظ شده اش با یکی از سالمندان خوابیده روی تخت صحبت می‌کند. نامش اکبر حمزه است ۶۰ سالش است. ازدواج کرده و ۱ دختر و ۱ پسر دارد. زنش همسایه شان بود و ۱۰ سکه مهریه اش بود. شغل خودش جوشکاری بود. سالمندی در تخت کناری صدای رادیو را چنان بلند کرده که صدای پاسخ‌های آقای حمزه را به زحمت می‌شنویم. بچه‌ها می‌روند در کنار تختی دیگر. من می‌مانم و سوالاتم؛ دخترش او را آورده اینجا. هر هفته بهش سر می‌زنند. هم پسرش هم دخترش. قبلاً ۷ ماه در خانۀ سالمندان برازجان بود. آنجا نه رفتار خوبی مسئولین آسایشگاه با آنها داشتند و نه غذای خوبی بهشان می‌دادند. کمبود خوراک و تلویزیون و پرستار داشتند. می گوید وضعیت اینجا خوب است. هم غذای خوب هم مراقبت هم رفتار خوبی با آنها می‌شود. وضعیت خورد و خوراک خوبه عالیه، این را خودش می‌گوید.  ولی با خنده می‌گوید: تنها مشکلی که ��ارند سیگار نمی دهند. به پنجره کنارش و آدامس ترک سیگار گذاشته شده نگاهی می‌اندازم. می خواهیم باز هم سوال کنیم باز هم جستجو کنیم و باز هم در میان این سالمندانی که انگار منتظر ما هستند بگردیم ولی خانم محمدرضایی می‌گوید که الان وقت ناهارشان هست. از همۀ سالمندان خداحافظی می‌کنیم. برمی گردیم از اتاق‌ها خارج می‌شویم. گوشی هایمان را تحویل می‌گیریم. در آشپزخانه نیمه باز است. خسته نباشیدی به اهالی آنجا می‌گوییم. ناهار آن روز برای سالمندان قیمه است.   گفتگو با محمد امین نوشادی؛ دبیر انجمن علمی روانشناسی دانشگاه پیام نور بوشهر لطفا خودتان را معرفی کنید. محمد امین نوشادی هستم. ترم پنج روان شناسی هستم. انجمن ما همان گونه که از اسمش پیداست یک انجمن علمی است که با محوریت فعالیت در زمینه‌های علمی به کار خودش ادامه می‌دهد. دانشجو محور است و دانشجویان هستند که تشکیل دهندۀ این نهاد هستند و اینجانب افتخار دبیری انجمن را دارم و از اردیبهشت ماه امسال فعالیت انجمن را شروع کردیم. انجمن چه فعالیت هایی تاکنون داشته؟ فرم‌های ثبت نام تهیه شده که افراد بیشتری در انجمن عضو شوند، برای انجمن پیگیر یک استاد مشاور خوب هستیم، در حال طی مراحل آخر اداری ثبت نشریۀ انجمن که اسمش ساحل روان است هستیم. پخش و نقد فیلم در دانشگاه، برگزاری سمینار برای روز جهانی کودک، برگزاری دو نشست علمی روز جهانی سالمندان، نشست در هفتۀ دفاع مقدس با عنوان تاثیر‌های آسیب‌های جنگ روی رزمندگان و بررسی اختلالات پی تی اس دی یا استرس پس از سانحه، بازدید از مراکز مثل بازدید از خانۀ سالمندان که صورت گرفت، برگزاری کارگاه آموزشی با عنوان شاخه‌های روان شناسی و حیطه‌ها و بازار کار روان شناسی با شرکت دانشجوها و مدرسان دانشگاه. هدف از تاسیس این انجمن چیست؟ هدف، توانمند سازی دانشجویان که دروس تئوری که مطالعه می‌کنند توانایی به کار گیری آن به صورت عملی هم داشته باشند. دانشجوها در کارگاه‌ها شرکت کنند. کار‌های پژوهشی و تحقیقاتی انجام بدهند. چه برنامه هایی برای آینده دارید؟ برگزاری سمینار بزرگ در حیطه روان شناسی در روز روان شناسی با همکاری دانشگاه و بقیۀ مناسبت‌های تقویمی که برای آنها هم برنامه خواهیم داشت. سخن آخر: امیدوارم مسئولین استانی به دانشجویان و جوانان با توجه به استعداد‌ها و توانایی‌هایشان بها بدهند و ما بتوانیم بیشتر و بهتر تحقیقات و پژوهش‌های میدانی انجام بدهیم. Read the full article
0 notes
mielaw-blog · 6 years ago
Text
اقامت در اتریش
اقامت در اتریش
اقامت در اتریش و اخذ اقامت در اتریش ۲۰۱۸ در مدت کوتاه روشهایی دارد که به آنها میپردازیم و بسیار مورد توجه افراد می باشد. اگر قصد اقامت در اتریش را دارید و یا تمایل دارید که از شرایط اقامت در اتریش اگاهی یابید از انجا که راه های گوناگونی برای اقامت در اتریش وجود دارد در این مقاله سعی بر این داریم تا اطلاعات جامع و کامل در خصوص اقامت در راه های گونانون مهجرت به اتریش را به اطلاع شما عزیزان برسانیم اگر شما عزیزان نیاز به اطلاعات بیشتر در خصوص مهاجرت به اتریش و اخذ اقامت در اتریش دارید با موسسه حقوقی ملک پور تماس حاصل فرمایید و با مشاورین برجسته حقوقی ملک پور مشورت نمایید.کشور اتریش اول ژانویه  ۱۹۹۵  به اتحادیه ی اروپا پیوست. اتریش با نام رسمی جمهوری اتریش در مرکز اروپا قرار دارد. پایتخت و بزرگترین شهر در اتریش وین است. اتریش از سمت شمال با آلمان و جمهوری چک، از سمت شرق با اسلواکی و مجارستان هم مرز است. و از سمت جنوب به ایتالیا و اسلونی و از غرب به سوئیس و لیخنشتاین وصل میشود. ۹۸درصد جمعیت کشور اتریش به زبان آلمانی صحبت میکنند.   اقامت دائم برای کشورهای اتحادیه اروپا: پس از ۵ سال اقامت مداوم صادر می شود این نوع اقامت شامل اجازه ی کار برای تمامی مشاغل را در بر می گیرد. فایل های توضیحات استاد ملک پور فارغ التحصیل حقوق عضو کانون وکلای دادگستری و مشاوران حقوقی ایران و دانشجوی دکترای حقوق دانشگاه ملی وین در باب مهاجرت به اتریش اقامت در اتریش از طریق تولد فرزند: ثبت تولد: رایگان صدور گواهی تولد: رایگان صدور اولین اثبات شهروندی: رایگان اگر پدر و مادر یک تابعیت خارجی داشته باشند بایدگذرنامه یا گواهینامه از تابعیت خود ارائه دهند. صدور شناسنامه در دو سال اول بعد از تولد رایگان است. تحویل شناسنامه از طریق پست صورت میگیرد که رایگان نیست. ارائه گواهی ازدواج پدر و مادر فرزند متولد شده و تابعیت پدر و مادر کودک باید اثبات شود. خود ارائه دهند. اگر پدر و مادر یک تابعیت خارجی داشته باشند بایدگذرنامه یا گواهینامه از تابعیت اثبات تایید مادر کودک اگر محل اقامت خود در خارج از کشوردر صورت امکان، حکم طلاق یا حاکم با تایید اثر حقوقی طلاق (صادر شده توسط دادگاه طلاق) و یا گواهی ازدواج از آخرین ازدواج خود را و گواهی فوت شوهر مرحوم خود رادر صورت امکان، ارائه شود.اسناد باید در ی که در آلمان باید در نسخه ی اصلی خود را همراه با ترجمه گواهی مبدا اتریش ارسال شود اگر سند انگلیسی باشد باید به همراه سند ترجمه آلمانی ارائه شود، ترجمه ممکن است تنها توسط یک مترجم قسم خورده و گواهی در اتریش انجام شود. کودک فرزند متولد شده از دو پدر و مادر اتریشی یک شهروند اتریشی محسوب میشود. اگر سن کودک بیشتر از ۱۴ است باشد در آن زمان رضایت کودک مورد نیاز است تابعیت به عنوان یک شهروند اتریش بودنی پس از ۱۰ سال اقامت مداوم در اتریش امکان پذیر است. اقامت در اتریش از طریق ازدواج در ویزای ازدواج شخص متقاضی باید شخص متقاضی ، بعد از ازدواج، باید سند ازدواج و مدارک هویتی و مدارک مورد نیاز در سفارت اتریش را به اداره مهاجرت ارئه دهد. ویزای نامزدی تفاوت هایی با ویزای ازدواج دارد آن هم اینکه شانس کمتری نسبت به ویزای ازدواج دارد و چون سند ازدواجی در بین نیست مدارکی که افسر ویزا به آنها استناد میکند مدارکی است از جمله:عکس های دو نفره، اس ام اس هایی که بین آنها رد وبدل میشود و .... ازدواج های مدنی در اتریش به صورت قانونی است. سن ازدواج برای زن و مرد در اتریش ۱۸ سال معین شده است. بر طبق ماده ۹۷۰ قانون مدنی، ایرانیان مقیم خارج از کشور برای ازدواج موظف هستند نزد کنسولگری های ایران حاضر شوند تا در کنسولگری ازدواج آنها به ثبت برسد.بسیاری از افراد ممکن است با یک تبعه خارجه اعم از زوج و زوجه ازدواج کنند ، شرایطی که دولت اتریش  برای این افراد مشخص مینماید دار برای ثبت  ازدواج لازم الاجرضروری است. تحت شرایطی فرد ازدواج کرده در اتریش تابعیت اتریش را بدست می اورد در صورت ازدواج فی مابین زوجین شخص متقاضی میتواند در راستای اخذ تابعیت در اتریش اقدام نمایند. اقامت در اتریش از طریق پناهندگی یکی از راه های اقامت در اتریش، مهاجرت از طریق پناهندگی در هر کشوری سخت و مشکل است. اقامت شما در کمپ واقامت در پانسیونهای دور افتاده در اطراف اتریش بسیار مشکل است وشخص پناهنده باید خود را برای  یک زندگی سخت آماده نمایید. مدت زمان جواب گرفتن بستگی به ارائه کیس شخص متقاضی دارد. اما بعضی ها هم چندین سال باید صبر کنند در این مدت زیر نظر دولت اتریش مکانی برای خواب و غذایی برای خوردن فراهم میکنند.شخص پناهنده اجازه ی کار در کشور اتریش را ندارد. برای افرادی که از طریق پناهنده گی اقدام کرده اند برای اخذ تابعیت مدت ۶  سال زندگی در اتریش الزامی است . اقامت در اتریش از طریق ثبت شرکت شرکت با مسئولیت محدود معمول ترین نوع ثبت شرکت در اتریش است. ثبت شرکت در اتریش با  هماهنگی وزارت بازرگانی و وزارت امور خارجه صورت میگیرد. انواع مختلف شرکت ها را میتوان در اتریش به  ثبت رساند. این شرکت ها در سطح مسئولیت و میزان و نحوه ی پرداخت مالیات با یکدیگر متفاوت میباشند. تاییدیه و موافقت دولت اتریش و اجازه فعالیت تجاری برای متقاضی الزامی است.بعد از ارائه فعالیت تجاری فرد متقاضی و خانواده شخص متقاضی حق تقاضای اقامت دائم در اتریش پیدا خواهند کرد.   انواع مختلف شرکت در اتریش شرکت با مسئولیت محدو شرکت سهامی خاص تشکیلات شرکتی مطابق با قوانین اتحادیه اروپا مدارک اسناد مورد نیاز ثبت شرکت در اتریش : نام شرکت پر کردن فرم ثبت شرکت در اتریش اسکن پاسپورت سهامداران و مدیرعامل طرح توجیهی اقتصادی سند مالکیت و پرینت حساب بانکی شخص متقاضی کپی از آخرین مدرک تحصیلی‌ وکالتنامه که باید توسط موکل امضا شود اقامت در اتریش از طریق کار یکی از راه های اقامت در اتریش، اقامت از طریق کار می باشد. از ۲۰۱۱ سال  برای مهاجرانی که از کشورهای غیر اتحادیه اروپا  که به منظور کار مهاجرت میکنند به اتریش ، کارت قرمز- سفید –قرمز صادر می شود. ویزای کار در کشور اتریش دارای سیستم امتیازی بندی در اروپا است. مهاجران تحصیل کرده با تخصص های ویژه دارای توانایی بالقوه می توانند حتی بدون داشتن پیشنهاد کار، برای مدت شش ماه در اتریش اقامت داشته باشند. برای متقاضیانی که از نظر تحصیلات، تخصص ، تجربه کاری، آشنایی به زبان، سن ویا تحصیلات در اتریش از ۱۰۰امتیاز، حداقل ۷۰ امتیاز کسب نمایند،میتوانند ویزای کاریابی اخذ نمایند.   امتیاز بندی ویزای کار در اتریش امتیاز تحصیل حداکثر ۴۰ ارائه مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس: ۲۰-امتیاز رشتهای فنی ، کامپیوتر و زیر مجموعه رشته های علوم طبیعی ۳۰ امتیاز مقطع دکترا ۴۰ امتیاز حقوق بالا در سال: ۲۰ امتیاز انجام کارهای تحقیقاتی: ۲۰ امتیاز اخذ لوح تقدیر یا ثبت اختراع: ۲۰امتیاز وضعیت شغل حداکثر ۲۰ امتیاز سابقه کارهای مدیریتی: ۲ امتیاز به ازای هر سال سابقه ی کاری ۶ ماه در اتریش: ۱۰ امتیاز وضعیت مدرک زبان حداکثر ۱۰ امتیاز مدرک زبان آلمانی یا انگلیسی:۵-۱۰ امتیاز ، (بستگی به مقطع دارد) IELTS,A1,A2,Ba,B2,C1,C2 سن تا ۳۵ سال ۲۰ امتیاز و تا ۴۰ سال ۱۵ امتیاز وتا ۴۵ سال ۱۰ امتیاز دارد داشتن مدرک تحصیلی لیسانس یا فوق لیسانس از دانشگاههای اتریش: ۱۰ امتیاز پروسه زمانی تحویل مدارک به سفارت اتریش بدون نواقصی مدارک تا اخذ ویزا ۲ - ۴ ماه میباشد اقامت در اتریش از طریق تحصیل یکی از راه های اقامت در اتریش، اقامت از طریق تحصیل می باشد. از سال‌ ۱۹۹۴ میلادی‌  بیش‌ از ۴۰ مدرسه‌ عالی‌ فنی‌ مجوز تاسیس‌ گرفته‌اند که‌ در رشته‌های‌ متفاوت دوره‌های‌ چهار ساله‌ برگزار می‌کنند.در پایان‌ دوره‌ی چهار ساله دانشجو باید به مدت  شش‌ ماه‌ تا یک‌ سال‌ را در مراکز گوناگون، به‌ کارآموزی‌ بپردازد. مهلت تقاضانامه تحصیلی در دانشگاه های اتریش برای ترم زمستان اول سپتامبر و برای ترم تابستانی اول فوریه است و تمامی مدارک مورد نیاز باید در این تاریخ به دانشگاه  در اتریش ارسال شود. شرایط‌ ورود به‌ مدارس‌ عالی‌ فنی، همان‌ شرایط‌ ورود به‌ دانشگاه‌ها است‌. زمانی‌ که‌ تعداد متقاضیان‌ بیشتر از ظرفیت دانشگاه‌ ها باشد، امتحان‌ ورودی‌ برگزار می‌شود. اشخاصی که در حال حاضر مشغول به تحصیل در دانشگاه های آزاد و سراسری هستند می توانند برای تحصیل در دانشگاه اتریش انتقالی از دانشگاه خود به یکی از دانشگاه های ها در کشور اتریش اقدام نمایند. اگر شخصی دیپلمه باشد، یعنی ۱۲ سال تحصیل کرده باشند نمیتواند مستقیما برای دانشگاه های اتریش اقدام کند باید قبولی در کنکور دانشگاه را داشته دارا باشد تا بتواند برای تحصیل در دانشگاه اقدام نماید. کالج در اتریش دو ترم است و کالج ها به زبان آلمانی میباشدارائه میشود. تحصیل در اتریش نیاز به ارئه مدرک زبان المانی ندارد.هزینه تحصیل در اتریش برای دانشجویان بین‌المللی بسیار پایین کم هزینه است و آنها شخص متقاضی می‌توانند می‌تواند با هزینه ی بسیار کم، در دانشگاههای اتریش تحصیل کنندنماید. بیمه دانشجویی در اتریش در ماه ۵۰ یورو مشخص شده است که بطور خودکار از حساب بانکی‌شخص دانشجو برداشت می‌شود. داشتن بیمه برای دانشجویان در دانشگاه اتریش الزامی است. تمکن مالی دانشجو باید ۱۰۰۰۰ یورو  باشد. هزینه زندگی در اتریش بستگی به سبک زندگی افراد متغیر است .مجموع هزینه‌ها، برای زندگی در اتریش بطور معمول دانشجویان باید ماهیانه بین ۶۰۰ تا ۹۰۰ یورو پرداخت کنند. است .شهریه هر ترم در دانشگاه های اتریش ۳۸۰ یورو  می باشد. در دانشگاه های اتریش شروع ترم اول(زمستان) ابتدای ماه اکتبر و شروع ترم دوم (تابستان) ابتدای ماه مارچ و پایان آن اواخر ژوئن است. در این مقاله سعی بر این داشتیم تا راه های مهاجرت به اتریش و اقامت اتریش از طریق گوناگون  را به اطلاع شما عزیزان برسانیم .مهاجرت ، اقامت از طریق تولد فرزند ،ازدواج،پناهندگی،ثبت شرکت و سرمایه گذاری،کار و تحصیل را به استحضار شما عزیزان برسانیم. اشخاصی که دارای تابعیت در اتریش هستند جهت سفرهای تا ۹۰ روز خود به آمریکا نیازی به اخذ  ویزا ندارند و . اگر نیاز به اطلاعات بیشتر در خصوص مهاجرت به اتریش و اقامت در اتریش دارید با موسسه حقوقی ملک پور با دفتر ما در وین و یا دفاتر همکار ما در ایران تماس حاصل فرمایید و با مشاورین برجسته مشورت نمایید. Read the full article
0 notes
nasimfun18 · 6 years ago
Text
پیامک تبریک روز مرد و زیباترین جملات و شعر برای روز مرد
پیامک تبریک روز مرد و زیباترین جملات و شعر برای روز مرد https://namagard.com/father-day-sms/ پیامک تبریک روز مرد و زیباترین جملات و شعر برای روز مرد
  شعر تبریک روز پدر وای روز مادر و روز پدر / جدم از ناراحتی آید به در روز مادر یک النگو می دهم / ...
نوشته پیامک تبریک روز مرد و زیباترین جملات و شعر برای روز مرد اولین بار در نماگرد | پورتال جامع ایرانیان. پدیدار شد.
: http://ifttt.com/images/no_image_card.png پیامک های جالب, اس ام اس خنده دار روز مرد, اس ام اس روز پدر, اس ام اس روز مرد, اس ام اس و پیامک روز پدر, پیامک روز مرد, تاریخ روز پدر, تاریخ روز مرد, روز پدر, روز پدر 1398, روز پدر 98, روز پدر چه تاریخی است, روز پدر چه روزی است, روز پدر سال 1397, روز پدر سال 1398, روز پدر کی هست, روز مرد 1398, روز مرد 97, روز مرد 98, روز مرد چه روز است, روز مرد سال 1398, روز مرد سال 98, روز مرد کی هست, شعر برای روز پدر, شعر برای روز مرد, شعر روز پدر, شعر روز مرد, کارت پستال روز پدر, متن تبریک روز پدر, متن تبریک روز پدر 98, متن تبریک روز مرد February 21, 2019 at 11:41PM
0 notes
nasimfun18 · 6 years ago
Text
عکس و متن ولادت امام علی + عکس نوشته سبز رنگ و شعر
عکس و متن ولادت امام علی + عکس نوشته سبز رنگ و شعر https://namagard.com/ali-green-birth-pic/ عکس و متن ولادت امام علی + عکس نوشته سبز رنگ و شعر
سرچشمه ی عشق با علی آمده است گل کرده بهشت تا علی آمده است شد کعبه حرمخانه میلاد علی کز کعبه صدای یا علی آمده ...
نوشته عکس و متن ولادت امام علی + عکس نوشته سبز رنگ و شعر اولین بار در نماگرد | پورتال جامع ایرانیان. پدیدار شد.
: http://ifttt.com/images/no_image_card.png عکس پروفایل, اس ام اس روز پدر, اس ام اس روز پدر و تولد حضرت علی, اس ام اس های زیبا و جدید برای تبریک روز تولد امام علی در سال جدید, اس ام اس و پیامک تولد حضرت علی روز پدر و روز مرد, اس ام اس ولادت امام علی, اس ام اس ولادت حضرت علی, پروفایل امام علی ع, عکس پروفایل تولد امام علی, عکس پروفایل سبز رنگ تولد امام علی, عکس پروفایل ولادت امام علی, عکس سبز برای تولد امام علی, عکس نوشته امام علی, عکس نوشته تبریک ولادت امام علی, عکس و متن ولادت امام علی, کارت پستال مشکی تولد امام علی, متن تبریک روز پدر ۹۵, متن تبریک ولادت امام علی, متن تبریک ولادت حضرت علی, متن زیبا ویژه ولادت امام علی, متن قشنگ مخصوص ولادت حضرت علی, متن کوتاه تبریک ولادت امام علی, مسیج تولد امام علی March 03, 2019 at 06:50PM
0 notes