شب چله، «شادی» برای مقابله با اهرمن، ستم و سیاهی 🍉 یلدا» برگرفته از واژهٔ سریانی ܝܠܕܐ بهمعنای زایش است و شب چله هم که مترادف شب یلداست از آن روست که چهل روز اول زمستان را «چله بزرگ» و بیست روز بعد از آن را «چله کوچک» نامیدهاند. «شب چله» که به عنوان یکی از شبهای مقدس در ایران باستان مطرح بوده بهصورت رسمی در تقویم ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ قبل از میلاد در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید (مهر) نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد. در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» (Sareda) یا «سردَ» (Saredha) که مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است. تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد و میثرَه (Mithra) به جهان بازمیگردد. کنستانتین این روز را به عنوان سال نو برگزید و تولد مسیح را در این روز گشن می گیرند، از آنجا که رومیان از گاهشماری یولیانی در محاسبات خود استفاده میکردند روز انقلاب زمستانی به جای ۲۱ یا ۲۲ دسامبر حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع میشد. ایرانیان در این شب با شادی و پایکوبی به جنگ سیاهی و اهرمن می رفتند و هیچگاه خود را تسلیم غم و نا امیدی نمی کردند. برای نیاکان ایرانیها که به آئین مهر دلبستگی داشتند، رنگ قرمز (نماد نور خورشید) گرامی بود. رنگ سرخ انار و هندوانه، و انتخاب سیب قرمز و سنجد در سفره شب یلدا چه بسا اشاره به همین موضوع است. 🍎 #شب_چله #mezzoclassic https://www.instagram.com/p/B6Wk8uKgJJF/?igshid=1rxj2l2lnd5rf
0 notes
Bach - Passacaglia and Fugue in C minor (BWV 582) 🎶 ۴ برداشت متفاوت برای قسمتی از پاساکالیا¹ و فوگ² اثر جاودان باخ 🎵🎼 ¹-پاساکالیا (passacaglia) رقص اسپانیایی با میزان سهضربی. این رقص بهصورت یک فرم سازی تکامل یافته است و روی یک باس زمینهساز، یا خط باس تکرارشوندۀ چرخهای، ساخته میشود. ²-فوگ (به انگلیسی: Fugue) یک ساختار موسیقایی است که سوژه در ابتدا معرفی و تعریف شده سپس مجدداً در تمامی قطعه بارها بازنوازی، تقلید و تکرار میشود. این تکرار و توالی هر بار در درجه و گامهای متفاوتی بیان میشود. فوگ به عنوان یک اصطلاح موسیقی برای اولین بار در سال (۱۳۳۰م) اتفاق افتاد. زمانی که یک تئوریسین موسیقی به نام «ژاکوب لیژ»، یک اثر خود را به نام «موسیقی آینهای» نوشت. فوگ یا فوگااز ریشهای لاتین و کلمهای قدیمی است و درلغت به معنی فرار، ناپایداری و پرواز (از شاخهای به شاخهای پریدن) است. فوگ با دو سوژه، فوگ با سه سوژه و فوگ با چهار سوژه. این نوع از فوگها فرق چندانی با فوگ دارای یک سوژه ندارند و فقط در زمان ورود، عملکردی شبیه کنترسوژه دارند. انواع فوگ: فوگتا:به معنی فوگ کوچک میباشد که شامل یک اکسپوزیسیون ابتدایی، اپیزود و تکرار سوژه در پایان است. فوگاتو:اغلب در یک قطعه هوموفونیک در یک پاساژ کوتاه فوگوار در فرم اکسپوزیسیون وارد شده و مجدداً به بافت هموفونیک بر میگردد. فوگ همراهی شده: در این شکل، سازهای ارکستر بخشهای مختلف فوگ را دوبله میکنند یا مستقل از فوگ با صداهایی تزیینی فوگ را همراهی میکنند. کنترفوگ:فوگی است که در آن از معکوس ملودیک در جواب استفاده شده باشد یا معکوس ملودیکِ سوژه، در قسمت اکسپوزیسیون ارائه شده باشد. گاهی کنترفوگها دارای جواب معکوس و شکل افزودن آن بهطور همرمان است. فوگ معکوس:فوگی است که کل اجزا آن مانند: سوژهها، جوابها، کنترپوانها و … بتوانند به صورت معکوس نیز ارائه شوند. 🎹 #bach #Passacaglia #Fugue #mezzoclassic #mezzoagora #organ #classicalmusic https://www.instagram.com/p/B6KbzUcAf8g/?igshid=nha0mh9wkde3
0 notes
. پیانو کنسرتو ادوارد گریگ با رهبری سرسایمون رتل و پیانو یوگینی کیسین #Edvard_Grieg #Simon_Rattle #Evgeny_Kissin #Mezzoclassic https://www.instagram.com/p/Bn6Wk4ThtKX/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=a9chak4tjsa9
0 notes
هربرت فون کارایان ، کارایان بی همتا کارایان یک رهبر همهفنحریف است که میتواند از باخ تا پوچینی، موتزارت تا مالر، بتهوون تا واگنر، شومان تا استراوینسکی، صدایی شفاف، صیقلی و با کیفیتی از پیش طراحی شده تولید کند. هربرت فون کارایان با ارکستر فیلارمونیک برلین ابتدا یک اثر را جزء به جزء طوری تمرین میکنیم که به تمام اثر از نظر تکنیک اجرایی تسلط پیدا کنیم. اما در هنگام اجرا در کنسرت، نوازندگان را آزاد میگذارم که با احساس خود بنوازند و آنها نیز همچون من از موسیقی بهرهمند شوند. بهطور کلی کارایان به تمرین و آمادگی قبلی یک اثر اهمیت زیادی میداد و میتوان گفت که دقت و واقعگرایی توسکانینی را با دست و دلبازی فورتونگلر به هم میآمیخت. دربارهٔ تکنیک رهبری به ندرت توضیح میداد. خود میگوید: «به شاگردانم میگویم شما باید سرعت و ضرب را حس کنید تا ارکستر هم آن را حس کند. ریتم قدرت مرموزی است که در نبض رهبر میزند و مستقیماً به ارکستر منتقل میشود. در واقع این ریتم درونی است که اهمیت دارد، نه آن که با دست و بدن به صورت خارجی به ارکستر منتقل میشود.» از خصوصیات بسیار با ارزش کارایان برخورداری از قدرت حافظهٔ فوقالعاده بود و اکثراً آثار را بدون استفاده از پارتیتور رهبری میکرد و معتقد بود که برای اجرای گویا و زیبا از یک متن، باید نوشته را فراموش کرد، زیرا لحظهای که نتها را ببینید از موسیقی فاصله میگیرید. شاید به همین دلیل بود که کارایان اکثراً با چشم بسته رهبری میکرد. #Herbert_von_Karajan #mezzoclassic https://www.instagram.com/p/BnyVMuPh9f7/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1ow9vn1jy20kg
0 notes
«داستان یک زن در قرون وسطی» هیلدگارد بینگنی (حکیمهٔ رودخانهٔ راین) (۱۰۹۸ – ۱۷ سپتامبر ۱۱۷۹) او یکی از نخستین آهنگسازان دوره قرون وسطی و شاید نخستین زن موسیقی دان بوده است. او متون علمی و تخصصی گیاهشناسی، داروشناسی را به صورت نامه، ترانههای مذهبی، اشعار مینوشت و احتمالاً اولین نمایشنامهٔ اخلاقی نوشته وی هست و همچنین مدیریت نقاشیهای مینیاتور درخشان را به عهده داشت. هیلگارد بینگنی با نگاهی باریک بین به دیدگاههای مسلط فلسفی و کلامی زمانه خویش میتاخت. در دورانی که او میزیست کلیسا چنین القاء میکرد که زنان به اتکاء نیروی خویش توانائی درک مسائل فلسفی را ندارند. هیلدگارد این اندیشه را به چالش میکشید. مجموعه نفیس آثار وی در زمینه سکانس (تکرار یک قطعه ملودیک در گامهای مختلف) و همچنین سرودهای روحانی»، جایگاهی خارج از سنتهای موسیقی حاکم دارد. مجموعه گرانبهای «سمفونی هارمونی الهامات آسمانی» دارای بیش از هفتاد سرود مذهبی و نیایشهای دلنشین است در میان زنان دهههای آخر کلیسای قرون وسطی وی بسیار مردمی و پرطرفدار بود به خصوص ترانههای وی که به ۷۰–۸۰ قظعه میرسد، یکی از بیشترین اجراها را در میان آهنگسازان قرون وسطی دارد. هیلدگارد حدود ۱۰۰ نامه ۷۲ ترانه، ۷۰ شعر و نه کتاب نگاشت. #Hildegard_von_Bingen #mezzoclassic https://www.instagram.com/p/Bni2yZeh-a5/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=w8r7kw24xkei
0 notes
. Happy birthday #anna_netrebko . #puccini #mezzoclassic https://www.instagram.com/p/Bn38soyh3gd/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=156o58lrnj1ae
0 notes
. Brahms Yehudi Menuhin Hungarian Dance No 4 یهودی منوهین (زادهٔ ۲۲ آوریل ۱۹۱۶ - درگذشتهٔ ۱۲ مارس ۱۹۹۹) از یهودی منوهین به عنوان بهترین نوازنده ویولون در سده بیستم یاد میشود.یهودی منوهین چهرهای انساندوست و انسانمدار بود و در فعالیتهای بشردوستانه شهرت بسزایی داشت. در جریان جنگ جهانی دوم، منوهین بیشتر از ۵۰۰ کنسرت برای نیروهای متفقین اجرا کرد. وی پس از آزادسازی اردوگاه مرگ برگن بلزن بههمراه بنجامین بریتن برای اسیران جان به در برده از آن اردوگاه، کنسرت خیریه اجرا کرد. در این زمان با مشکلات شدید جسمی و هنری مواجه شد که بهکمک دیسیپلینهای شدید، مدیتاسیون و یوگا توانست آنها را پشت سر بگذارد. پس از بهبود، با توجه و سلیقهٔ بسیار، به اجرای آثار کلاسیک پرداخت و بهخاطر اجراهای بسیار دقیق و پراحساس خود معروف شد. پس از پایان جنگ در کنسرتی بهرهبری ویلهلم فورتونگلر در برلین شرکت کرد و بدینترتیب نخستین نوازندهٔ یهودی شد که پس از همهسوزی در آلمان کنسرت داد. مرگ یهودی منوهین، بهعنوان یکی از بزرگترین چهرههای شاخص هنر و فرهنگ قرن بیستم جهان، حتی محافل سیاسی را تحت تأثیر قرار داد و رهبران جهان را نیز به اظهارنظر واداشت. #Yehudi_Menuhin #Johannes_Brahms #mezzoclassic https://www.instagram.com/p/BnkwxIUhYdw/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1gn45m09ruw8v
0 notes