#کاور
Explore tagged Tumblr posts
Photo
[|➽◈☂️|] (🧚🏼♀️){{🧚🏼♀️}}{[]•🧚🏼♀️} گارد آبرنگی یکی از قابها و استایلهای پرطرفدار در بین خانمها و آقایان میباشد که واقعا از لحاظ ترکیب رنگ از زیبایی خاصی برخوردار هستند، در این پست بک سری از مدلهای آبرنگی با استایل وطرح پاستیلی رو برای شما آماده نمودهایم که امیدواریم مورد پسند شما قرار گرفته شده باشد. Pastille watercolor Cover Case Mobile Phone Style اگه از اکسپلور یا هشتگها این پست رو میبینید دعوتتون میکنم یه سر به بقیه محصولات و آموزشهای پیج بزنید😉 با (لایک و کامنت) میتونید کلی به ما انرژی بدید که بتونیم آموزش و ترفندهای خوبی براتون تولید کنیم❤❤ لینک خرید برای مدلهای شیائومی https://sorenstore.com/fa/محصولات/قاب-محافظ/شیائومی/کاور-کیس-قاب-پشت-ابرنگی-پاستیلی-برجسته-xiaomi لینک خرید برای مدلهای سامسونگ https://sorenstore.com/fa/محصولات/قاب-محافظ/ایفون/کاور-کیس-قاب-پشت-ابرنگی-پاستیلی-برجسته لینک خرید برای مدلهای آیفون https://sorenstore.com/fa/محصولات/قاب-محافظ/سامسونگ/کاور-گارد-قاب-پشت-ابرنگی-پاستیلی-برجسته برای مشاهده سایر آموزش و ترفنده کمیاب فالو کنید @SorenStore با (لایک و کامنت) میتونید کلی به ما انرژی بدید که بتونیم آموزش و ترفندهای خوبی براتون تولید کنیم❤❤ 🟢گرین باشید🟢 — — — — — — — — — — سورن استور کاملترین مرجع تخصصی لوازم جانبی، قطعات موبایل https://www.SorenStore.com 📞 09351181815 لینک ما در شبکه های اجتماعی @SorenStore — — — — — — — — — — #mobilecase #mobilecover #pastille #watercolor #cover #guard #case #mobileaccessories #sorenstore #کیس #کاور #قاب #قاب_آبرنگی #قاب_پاستیلی #قاب_رنگی #قاب_دخترانه #قاب_شیک #آبرنگ #آبرنگی #قاب_گوشی #قاب_موبایل #قاب_شیائومی #قاب_سامسونگ #قاب_آیفون #فروشگاه_جانبی #فروشگاه_آنلاین #فروشگاه_سورن #سورن_استور https://www.instagram.com/p/ConBqv7KbxJ/?igshid=NGJjMDIxMWI=
#mobilecase#mobilecover#pastille#watercolor#cover#guard#case#mobileaccessories#sorenstore#کیس#کاور#قاب#قاب_آبرنگی#قاب_پاستیلی#قاب_رنگی#قاب_دخترانه#قاب_شیک#آبرنگ#آبرنگی#قاب_گوشی#قاب_موبایل#قاب_شیائومی#قاب_سامسونگ#قاب_آیفون#فروشگاه_جانبی#فروشگاه_آنلاین#فروشگاه_سورن#سورن_استور
0 notes
Link
عکاسی محصولات قاب موبایل شفاف عکاسی محصولات شفاف و شیشه ای کار دشواری است.تمامی این قاب ها به صورت شفاف هستند و حتی در فایل PNG پشت محصول هم به صورت کامل مشخص است.برای نمایش دادن این ویژگی دایره های قرمز و آبی رنگ در تصاویر اضافه شده
1 note
·
View note
Text
راهنمای جامع جهت انتخاب کاور استخر
کاورهای استخر نقش مهمی در نگهداری و محافظت از استخر دارند و ایمنی استفاده از استخر را افزایش می دهند. کاورهای استخر برای فصل های مختلف متفاوت است که بیشتر افراد دو کاور استخر زمستانی و کاور استخر تابستانی را تهیه می کنند. در این مطلب تیم آبی سازه شما را با مدل های مختلف کاور استخر آشنا می کند تا بتوانید بهترین کاور را برای استخر خانگی خود انتخاب کنید.
#استخر#کاور استخر#کاور زمستانی استخر#کاور تابستانی استخر#نگهداری از استخر#کاهش هزینه نگهداری از استخر
2 notes
·
View notes
Text
پنکک کرم پودری فول کاور مدل اسکین فوکوس شیگلم
دارای بافت پودری خاص و نرم و سبک
رنگدانه غنی و پوشانندگی فوق العاده بالا و فول کاور
پوشش دهی کامل، نرم، صاف و سبک روی پوست
فرمول ضد آب با ماندگاری طولانی در تمام طول روز
پوشاننده منافذ، تیرگی، خطوط و چروک و سایر عیوب پوست
ایجاد ظاهری صاف و مات و یکدست با جلوه فیلترمانند روی سطح پوست
حاوی مواد مرطوب کننده و مغذی مانند شی باتر و روغن جوجوبا
کنترل کننده چربی پوست و حذف درخشش ناخواسته آن
جلوه مات و مخملی و بدون ماسیدن و کیکی شدن روی صورت
ارائه شده در رنگ های متنوع
دارای بسته بندی زیبا به همراه یک پد پنکیک
فاقد تالک
بدون تست حیوانی
مناسب برای انواع پوست خصوصا پوست چرب
0 notes
Text
اشتباهاتی که تولید محتوای شما را نابود می کند-2
ادامه پست قبلی
هرگز این اشتباهات رو در تولید محتوا انجام ندین
۶- نیاز مخاطب رو برآورده نمیکنی ۷- از عنوان یا کاور جذاب استفاده نمیکنی ۸- تو ذوق مخاطب میزنی ۹- از کلمات غیرقابل فهم استفاده میکنی ۱۰- از کلمات کلیدی مناسب استفاده نمیکنی ۱۱- کالتواکشن نداری
تولید محتوای تخصصی یکی از چالش بر انگیز ترین مواد تولید محتوا است. امروزه کسب و کار های خاص برای معرفی کالا و خدمات خود اقدام به تولید محتوای تخصصی می کنند
برای سفارش تولید محتوای تخصصی می توانید به مقاله سفارش تولید محتوای تخصصی مراجعه کنید .
#تولید محتوا#سفارش تولید محتوا#تولید محتوای تخصصی#سفارش تولید محتوای تخصصی#دیجی ادز#تولید محتوای سایت#تولید محتوا در اینستاگرام#تولید محتوا در یوتیوب
5 notes
·
View notes
Photo
Dream world album. این آلبوم شامل هفت قطعه است که تا به امروز گروه به صورت تک آهنگ و رایگان در فضای مجازی منتشر کرده بود طی این سال ها. مجموعا طی این سال ها 10 آهنگ منتشر شده داشتیم که یکی از آن ها کاور موزیک تصور کن از جان لنون بود که به صورت ویدیو انتشار داده شد و تصمیم گرفتیم در این آلبوم گنجونده نشه. و دو ترک دیگر هم به آهنگسازی نوازنده گیتار گروه بود که با پایان همکاریمون از لیست ترک های آلبوم کنار گذاشته شد. ترک لیست آلبوم هم در پست های بعدی براتون میذارم و به سراغ دونه به دونه موزیک ها خواهیم رفت😉 ✔️آلبوم در تمامی پلتفورم ها قابل دسترسی هست. ✔️بزودی پک آلبوم به همراه موزیک ویدیو ها آماده و قابل خرید میشن😉 از موسیقی مستقل حمایت کنید تا بتونیم ادامه بدیم و همراهیتون کنیم❤️ #we3 #we3band #hessameydian #artineydian #album #new #music #musicvideo #rockband #iranianbassist #iranianmusician #spotify #itunes #deezer #amazonmusic #youtubemusic #pandora #anabel_records https://www.instagram.com/p/CoG9RdINTFp/?igshid=NGJjMDIxMWI=
#we3#we3band#hessameydian#artineydian#album#new#music#musicvideo#rockband#iranianbassist#iranianmusician#spotify#itunes#deezer#amazonmusic#youtubemusic#pandora#anabel_records
3 notes
·
View notes
Text
چگونه با توییتر کار کنیم؟
آموزش کار با توییتر
ثبتنام و ایجاد حساب کاربری: به twitter.com بروید، ثبتنام کنید و یک نام کاربری مرتبط با هدف خود انتخاب کنید.
تکمیل پروفایل: عکس پروفایل و کاور جذاب بگذارید، یک بیوگرافی کوتاه و گیرا بنویسید و لینک وبسایت یا شبکههای اجتماعی دیگر خود را اضافه کنید.
محتوا تولید کنید:
توییتهای کوتاه و مفید بنویسید (تا 280 کاراکتر).
از تصاویر، ویدئوها یا GIF برای جذابیت بیشتر استفاده کنید.
از هشتگهای مرتبط برای افزایش دیده شدن بهره ببرید.
دنبال کردن افراد مرتبط: اکانتهای مرتبط با علایق یا صنعت خود را دنبال کنید. تعامل با آنها باعث افزایش دیده شدن شما میشود.
تعامل با دیگران: توییتها را لایک کنید، ریتوییت کنید و پاسخ دهید. این تعاملها باعث جلب توجه مخاطبان میشود.
برنامهریزی برای توییتها: منظم توییت کنید. میتوانید از ابزارهایی مثل Buffer یا TweetDeck برای زمانبندی توییتها استفاده کنید.
پیگیری عملکرد: از ابزار Twitter Analytics استفاده کنید تا متوجه شوید کدام توییتها بیشتر دیده شده یا باعث تعامل شدهاند و استراتژی خود را بهبود دهید.
صبر و استمرار: توییتر نیاز به زمان دارد. با ثبات، حضور فعال و محتوای ارزشمند، مخاطبان شما افزایش پیدا خواهند کرد.
شروع کنید و قدمبهقدم استراتژی خود را تنظیم کنید!
1 note
·
View note
Text
0 notes
Text
قاب آیفون 15 پرو مکس برند یانگ کیت در طرح های مختلفی ساخته شده است تا پاسخگوی انواع سلیقه های مختلف باشد اما زیبایی ظاهری به تنهایی کافی نیست قاب های با کیفت علاوه بر ظاهری زیبا باید عملکرد دفاعی و کیفیت ساخت مناسبی نیز داشته باشند که این محافظ هم از این قاعده مستثنی نیست و علاوه بر مقاومت عالی این کاور استایل بسیار خوبی هم به گوشی شما می دهد.
0 notes
Text
ویژگیهای یک تخت ژنیکولوژی باکیفیت تخت بیمارستانی ژنیکولوژی، در بازار در انواع و اقسام کیفیتها موجود است. در ادامه، به ویژگیهایی که یک تخت برقی ژنیکو باید آنها را داشته باشد تا تخت باکیفیتی تهیه کنید ، اشاره خواهیم کرد. برای اینکه یک تخت ژنیکولوژی، باکیفیت باشد، میبایست از مواد اولیه باکیفیتی در امر ساخت و تولید تخت استفاده شده باشد. بدنهی تخت میبایست از جنس فلز سنگین باشد تا در صورت تکان خوردن مراجعین، از استحکام قابل قبولی برخوردار باشد و تکان نخورد. پس اولین نکتهی شاسی فلزی تخت است. https://arasanat-avakh.com/product-category/%D8%AA%D8%AE%D8%AA-%DA%98%D9%86%DB%8C%DA%A9%D9%88%D9%84%D9%88%DA%98%DB%8C-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86/ فوم تخت، ترجیحاً باید از جنس فوم سرد باکیفت باشد تا علاوه بر راحتی، حالت ظاهری تخت درصورت استفاده طولانیمدت از بین نرود. روکش چرم مصنوعی تخت نیز میبایست از نوع صادراتی و از بهترین نوع چرم باشد تا حالت ظاهری تخت پس از مدتی، رنگ پریده، ترک خورده و پوسته پوسته نشود و بتوان به آسانی آن را با مواد شوینده استاندارد، پاکیزه و تمیز نگه داشت. موتورهای برقی مورد استفاده در تخت ژنیکولوژی، همانطور که در فوق نیز به آنها اشاره شد، میبایست از نوع باکیفیت باشد. در حال حاضر، بهترین موتور برقی موجود در بازار، موتورهای تیموشن اصل تایوان هستند که باید از وجود آن در تولید تخت، اطمینان حاصل نمود. https://arasanat-avakh.com/product-category/%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%84%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C/ رنگ الکترواستاتیک آنتی باکتریال در بدنهی تخت و کاور بدنهی ABS تخت ژنیکولوژی از نکات دیگر است که علاوه بر حفظ ظاهر زیبای بدنهی تختهای برقی، شستشوی آن را آسان میکند و میتوان نگرانی بابت رنگرفتگی بدنهی تخت نداشت. این نکات از مواردی هستند که توجه به آنها میتواند به شما در انتخاب تخت ژنیکولوژی برقی باکیفیت به شما کمک کند. صندلی معاینه زنان و تخت بیمارستانی ژنیکو در انجام معاینات زنان و زایمان، گاهی مواقع ضرورت دارد تا مراجعین بتوانند به حالت نشسته بر روی تخت ژنیکولوژی قرار بگیرند و متخصصین زنان بتوانند بهتر عملیات پزشکی خود را انجام دهند. https://arasanat-avakh.com/product-category/%D8%AA%D8%AE%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%A7%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9%DB%8C/ از آنجایی که تخت ژنیکولوژی ساده یا تخت ژنیکولوژی برقی، به گونه ای طراحی شده است تا بتوان آن را در حالتهای مختلف قرار داد، میتوان با تغییر وضعیت تخت، آن را به صندلی تبدیل کرد. از همین رو است که تخت ژنیکولوژی را با عناوین صندلی ژنیکولوژی یا صندلی ژنیکو نیز میشناسند. کاربرد تخت ژنیکولوژی از تخت ژنیکولوژی برقی یا مکانیکی ساده، جهت انجام انواع معاینات و عملهای مرتبط با علم ژنیکولوژی و زنان استفاده میشود که در ادامه به بیان هرکدام میپردازیم.
0 notes
Text
خرید لوازم جانبی مک بوک
خرید لوازم جانبی مک بوک میتواند تجربهای بسیار مفید و کارآمد باشد، زیرا این لوازم میتوانند عملکرد دستگاه شما را بهبود بخشند و تجربه کاربری شما را ارتقا دهند. در ابتدا، انتخاب لوازم جانبی باید با توجه به نیازهای شخصی و کاری شما صورت گیرد. یکی از مهمترین لوازم جانبی که بسیاری از کاربران مک بوک به آن نیاز دارند، کیف و کاور مک بوک است. این کاورها از لپتاپ شما در برابر خط و خش و ضربات احتمالی محافظت میکنند و همچنین ظاهری شیک به دستگاه شما میبخشند.
از دیگر لوازم جانبی ضروری برای مک بوک، پاوربانک است که به خصوص برای افرادی که دائما در حال حرکت هستند، بسیار مفید است. این وسیله به شما امکان میدهد تا در مواقعی که به پریز برق دسترسی ندارید، دستگاه خود را شارژ کنید. همچنین موس و کیبورد بلوتوثی نیز میتوانند به راحتی جایگزین موس و کیبورد داخلی مک بوک شوند و کار کردن با آن را راحتتر کنند، به ویژه زمانی که نیاز به انجام کارهای طولانی دارید.
اگر شما نیاز به فضای ذخیرهسازی بیشتر دارید، خرید یک هارد اکسترنال یا درایو SSD میتواند گزینهای عالی باشد. این لوازم جانبی نه تنها فضای بیشتری برای ذخیرهسازی اطلاعات فراهم میکنند، بلکه سرعت انتقال دادهها را نیز بهبود میبخشند.
دستگاههای اتصال USB-C نیز یکی دیگر از لوازم جانبی ضروری برای مک بوکهای جدید هستند، چرا که این دستگاهها معمولاً تنها پورت USB-C دارند. این آداپتورها به شما این امکان را میدهند که دستگاههای مختلف مانند فلش درایوها، پرینترها و مانیتورها را به مک بوک خود متصل کنید.
در نهایت، پد خنککننده برای جلوگیری از داغ شدن مک بوک در استفادههای طولانی مدت و هدستهای بلوتوث برای تجربه صدای بهتر، از دیگر لوازم جانبی کاربردی هستند که میتوانند تجربه کاربری شما را به طرز چشمگیری ارتقا دهند.
1 note
·
View note
Text
مت یوگا
زیر انداز ورزشی (مت یوگا) چیست؟
زیر انداز ورزشی که با نام مت یوگا اکو هم شناخته می شود. برخی از کاربران نمی دانند اسم زیر انداز ورزشی چیست! زیر انداز ورزشی با همان نام زیر انداز یا مت ورزشی شناخته می شود. بسیاری از فعالیت های ورزشی نیازمند یک سطح صاف، نرم و تمیز هستند تا بتوانید آن ها را به بهترین شکل ممکن ا��جام دهید. یکی از لوازم ورزشی که کمک زیادی در این زمینه می کند، زیر انداز ورزشی است. با خرید زیر انداز ورزشی که با نام مت یوگا هم شناخته می شود، می توانید یک سطح صاف و نرم در خانه ایجاد کنید.
زیرانداز یوگا مدل اکو ضخامت 8 میلی متر، وسیلهای مناسب برای جلوگیری از حفظ تعادل و سرخوردن در هنگام تمرینات یوگا و پیلاتس است. جنس پلیاستر tpe تهیه شده در این محصول به دلیل انعطافی که دارد، در زمان انجام حرکات، فشردهشده و باعث میشود فشاری از سمت سطح به بدن وارد نشود. طراحی رویهی این زیرانداز به شکلی است که باعث میشود وزن بدن بهتر روی آن تقسیم شود و در یک نقطه متمرکز نباشد. همچنین این طراحی آن باعث قرارگیری ثابت و جلوگیری از سرخوردن میشود. تولیدکننده در کنار این محصول، یک کاور نیز عرضه کرده است تا برای حمل و نگهداری آن به مشکل برنخورید. این زیرانداز یوگا نرم و فاقد موادی است که بعد از تماس با پوست ایجاد حساسیت کند. از ویژگی دیگر آن میتوان به فضای کمی که اشغال میکند اشاره کرد درعینحال که حمل آن را برای کسانی قصد جابهجاکردن آن را دارند آسان میکند.
0 notes
Text
سکانس سیزدهم
مسافرت رفتن مامان و بابا
کاور خوشگلم
نزدیک شدن درسم
تعطیلی امروزم
خواب شیرینم
یاد گرفتن کد نویسیم
0 notes
Text
0 notes
Text
افسانه خانم (۱) - محیا (۱)
اونشب تا صبح خواب به چشم هیچ مردی توی ساختمون ما نرفت... تا صبح کل ساختمون میلرزید... صدای نعره های زنونه ولی پشم ریزون افسانه خانم ساختمون و بدن ما رو میلرزوند... و صدای ضجه و التماس یه مرد (!!!!)... مردی که صدای به در و دیوار کوبیده شدنش مثل زلزله، لرزه بر اندام ساختمون و مردهای دیگه مینداخت!... محیا، همسر من و همه زنان و دختران ساختمون ولی حس متفاوتی داشتن... حس غرور و افتخار... حس برتری... اینو از نگاه های سنگین محیا به خودم متوجه میشدم... نگاه ترسناکش بدنمو میلرزوند... با هر لرزشی که به ساختمون وارد میشد نیشخند تحقیرآمیزی میزد و بهم نگاه میکرد... صدای فریاد های کمک خواهی و التماس اون مرد بیچاره جیگر آدم رو میسوزوند... جوری ضجه میزد و التماس میکرد که میشد از توی صداش نهایت وحشت و ترس رو متوجه شد. انگار امیدی به نجات نداشت چون میشد از عجز و لابه های گریانش ناامیدی نسبت به زندگی رو درک کرد... ولی اون نگون بخت چاره ای هم بجز التماس کردن و ضجه زدن نداشت...
نزدیک صبح بود که صداش قطع شد... شرق افق تازه نیلی شده بود. دلم به دلهره افتاد... دویدم به سمت درب واحد و وارد راهرو شدم... تا چشمم به آقا منصور و مهران و رسول افتاد؛ یادم اومد!... یادم اومد!
یادم اومد؛ اولین باری رو که شتابان رفتیم دم درب واحد افسانه خانم!... اولین باری که صدای نعره های یه زن عضلانی و قدرتمند چهارستون ساختمون رو لرزوند... اولین باری که افسانه خانم، فحش های آبدار و رکیکش رو همراه کتک به تن نحیف مردش مینواخت و مرد بیچاره التماس میکرد و کتک میخورد! تازه به ساختمون ما اومده بودن... کمتر از یک هفته. شروع کردیم به در زدن... یدفه در باز شد و ما با دیدن اون صحنه در لحظه پشمااااااااااااااااممممممون فر خورد. 😳😳😳😱😱😱
یه زن نبود؛... یه ملکه بود... یه هیولا... یه خدااااااااا!... یه خدااااااای عضلانی و حیرتانگیز 😱😱😱🤯🤯🤯 بدنم یخ کرد... رنگ هر چهار نفرمون پرید و بدنامون لرزید... افسانه خانوم لخت و عور توی دهنه درب ورودی واحدش ظاهر شد... با بدنی که از زیر چونه تا روی انگشتان دست و پا با عضله کاور شده بود... لخت عووور! 😨😰😰😰 یه سیگار لای انگشتاش بود... یهو محیا و بقیه خانوم ها هم شال روی سر انداخته اومدن بیرون و صدای حیرتشون با دیدن بدن عضلانی و ورزیده افسانه خانم بلند شد. سینه های عضلانی افسانه بزرگ نبودن اما خیلی سفت و زیبا بودن. کص سفیدش بین کشاله های عضلانیش نورافشانی میکرد. با اون چهره خوشگل و جذاب و کاریزماتیک سیگار رو گذاشت گوشه لب قشنگش و گفت:« فرمایش؟...» رسول که همسایه طبقه پایینه گفت:« مزاحم نشده باشیم؟» افسانه خانم پک عمیقی به سیگار زد و گفت:« اتفاقاً مزاحم شدین... میخوای عذرخواهی کنی؟...» من یهو گفتم:« بله قطعا... عذر میخوام...وا...وا...وا...والا یه سری صداهایی اومد ترسیدیم گفتیم اتفاقی نیوفتاده با...» یهو افسانه زد وسط حرفمو گفت:« تو غلط کردی مرتیکه پفیوز که مزاحم شدی... کی بهتون اجازه داد بیاین در خونه منو بزنید عوضیا... گوه خوردین که مزاحم شدین!...» چنان عصبانی بود و بدن عضلانیش دم کرده بود که جوری بهم نگاه کرد که بدنم لرزید... مهران گفت:« خانووووم خیلی شرمنده ایم که مزاحم شدیم... راستش دلمون به حال آقا موسی سوخت... » هر چهارتا از ترس خشکمون زد و میخکوب شدیم... چون افسانه خانم این بدن سوپر عضلانی رو تکون داد و با سرعت مثل یه ببر نیم قدم اومد جلو و گردن مهران رو گرفت و کشیدش سمت خودش و رخ به رخ با همون لهجه افغانی و خشمگین گفت:« ای مادر جنده حرومزاده...» معلوم بود که شروع کردن گردن مهران رو توی مشتش فشار بده چون مهران نفسش حبس شد و سریع ساعد های عضلانی افسانه خانم رو گرفت و بدنش به شدت شروع به لرزش کرد. افسانه ادامه داد:« فضولیش به تو نیومده کونده... مرد خودمه... کونی خودمه... اختیارش رو دارم... ماااااال منه!... ماااااال من!...» منصور یدفه با تته پته گفت:« ب... ب... ب... بله درست میفرمایید... تو رو خدا ما رو ببخشید... گوه خوردیم مزاحم شدیم... » افسانه گردن مهران رو یکم شل کرد و اون نفسی کشید اما چنان پرتش کرد که خورد به در آسانسور طبقه و روی زمین ولو شد. پاگرد طبقه پر شده بود از زن ها و مردای همسایه طبقات... یهو صدای محیا رو شنیدم که با زنهای رسول و منصور و مهران پچ پچ میکنه و میگه:« وااااااای ببین چه بدنی داره!!!!! 🤤» یکیشون یهو گفت:« یعنی با همچین بدنی شوهرشو کتکمیزنه؟!!!... طرف زنده مونده؟!!!😏😆» و ریز ریز میخندیدن. برگشتم نگاهی بهشون کردم. محیا یه نگاه عجیب که پر بود از تنفر و غرور و افتخار بهم کرد و لبشو غنچهکرد و با گفتن:« گوگولی کردنی...» چشمکی بهم زد و سه تایی زدن زیر خنده. دوباره بدنم لرزید... « گوگولی کردنی» لقبی هست که من موقعی که میخوام محیا رو بکنم بهش میدم... حتی قورت دادن آب دهنمم مشکل بود از ترس!... منصور گفت:« ولی به خداااا خانوم گناه داره... موسی خیلی ضعیف تر از شماس... ما نگران شدیم که...» یهو افسانه در خالی که دود سیگار رو بیرون میداد و زد وسط حرف منصور و گفت:« نگران شدین که بمیره؟!!!... هه😏...» اومد جلو دستش رو بلند کرد و من اینکه منصور از ترس نتونست تکون بخوره رو دیدم. شروع کرد خیلی آروم روی صورت منصور سیلی های آروم بزنه و گفت:« نترس جنده کوچولو... اگه من نخوام نمیمیره... جونش تو دست منه... چون ماااال منه!... کونی جنده ی کردنی منه!... منم که تصمیم میگیرم کی بمیره... جونش تو دست منه!... من! خداااااش منم... توی ضعیفه کردنی نفله هم اگه مال من بودی... حالا تربیتت میکردم... 😠 » منصور خودشو با وحشت کشید عقب.
افسانه خانم سرش رو چرخوند و به موسی گفت:« ضعیفه!... بیا اینجا ببینم...» موسی یه مرد تقریبا فربه با هیکل درشته... چهار دست و پا اومد جلوی درب ورودی... صدای حیرت از همه بلند شد 😱😱😱😱🤯🤯🤯🤯 مرد بیچاره لخت و عوووور بود و سراسر بدنش سیاه و کبود و خونین و مالی!... افسانه خانم انقدر با شلاق و کمربند زده بودش که از جای رد شلاق خون جاری بود... بدنش از کبودی باد کرده بود. از خجالت اصلا نمیتونست سرش رو بلند کنه. یه قلاده چرمی به گردنش بسته شده بود. اومد جلوی پای افسانه خانوم و چمبره زد... افسانه خانم بهش اشاره کرد و موسی شروع کرد به بوسیدن و لیسیدن پاهای عضلانی افسانه. افسانه با حالت تحقیرآمیزی گفت:« این بنده و برده ی منه... موسی من!... این مال منه!... حیوون خونگی منه!... خوب نگاهش کنید... هیچی نیست... هیچی!... من مالکش هستم... و اختیار کاملش رو دارم... کامل!... اختیار جونش، جسمش و روحش... هر سه مال منه!... میتونم جونشو بگیرم... چون جونش لای انگشتان منه... خداش منم... من!... معبودش منم... من!... من برترم...هنوز به تربیت احتیاج داره و من تربیتش میکنم... هر وقت و هر جور که دلم بخواد... کسی ا��تراضی داره؟�� رنگ همه مردهای جمع پریده بود و ما چهار نفر پشمامون ریخته بود. زنها با لذت تماشا میکردن و مردها با وحشت!... زنها پچ پچ میکردن و رشک بردن به افسانه خانوم از توی چشمانشون میبارید... معلوم بود که هر زنی دوس داره مثل افسانه خانوم باشه... زنها با هم پچ پچ میکردن و ریز میخندیدن. محیا یهو توز گوشم گفت:« اوووووف... ببین سپهر!... چطوری رونهای زنشو داره میخوره... منم میخوام اینطوری جلوم سجده کنی جوجو!...» بدنم لرزید و محیا فهمید و گفت:« آوخیییی... ترسیدی 😏... نترس... خوشمزه س... 😏😆» افسانه خانوم ادامه داد:« حالا که کسی حرفی نداره؛ من بعد دوس ندارم کسی به هر دلیل و به هر عنوان موقع تربیت کردن حیوون خونگیم مزاحمم بشه!... این خونه مال منه و چهار دیواری اختیاری... هرکاری بخوام با بنده خودم میکنم... به نفع تونه که مشکلی نداشته باشید... مخصوصاً شما مردای نفله ی ضعیف... و الا... خودم شخصا به حسابتون میرسم کونده ها!... 😠😡» بعدش یهو سیگارش رو روی سر موسی خاموش کرد... بیچاره دم نزد... چنگ زد لای موهای موسی و موهاشو کشید و بدنش رو کشید بالا... صدای آخ از نهادش بلند شد ولی با افسانه با اون دستش همچین مشتی به صورت موسی زد و گفت:« خفه شو توله!...» که موسی پرت شد و با سر خورد به چهارچوب فولادی درب. موهای کنده شده موسی لای انگشتای افسانه موند. افسانه خانوم با اون هیبت و هیکل شگفت انگیز خم شد. دوباره چنگ زد توی موهای موسی و راحت از موهاش بلندش کرد... دیگه صدای موسی در نیومد و بی صدا اشک میریخت. افسانه کاری کرد که لرزش تن و بدن مردها و لذت و هیجان زنها چند برابر شد. 🤯🤯🤯
موسی رو دوزانو کرد و کص سفید و تپلش رو گذاشت دهن موسی... 😱😱😱 سر موسی رو به کص خودش فشار میداد و موسی با سرعت کص ارباب قدرتمند خودشو میخورد... یدفه افسانه خانوم دستشو گذاشت پشت گردن موسی و نیم قدم اومد جلو... جوری که موسی رفت بین پاهای عضلانی افسانه و تحت فشار کشاله های عضلانی افسانه قرار گرفت و دقیقا زیر کص افسانه. بخاطر همین سرش رو گرفت بالا... هیچ مقاومتی نمیکرد موسی!... افسانه یهو کل عضلات پاهاش رو سفت کرد... سر موسی رو به کصش فشار داد و اووووو مااااااای گاااااااااد 😱🤯😱🤯 افسانه خانوم شروع کرد به شاشیدن توی دهن شوهر خودش... اونم مقابل چشم ۱۰-۱۵ نفر مرد و زن... همه زنها با لذت گفتن:« وااااااای... 🤤» معلوم بود که همه خیس شدن و شوهرهاشون رو در اون پوزیشن زیر کص خودشون تصور کردن.
651 notes
·
View notes