#موسسه گوته
Explore tagged Tumblr posts
migrategermany · 5 years ago
Photo
Tumblr media
دکترای آلمان دارای شهرت برجسته ای است. موسسات تحقیقاتی آلمان، دانشگاه ها و شرکت ها از محققان بین المللی استقبال کرده و فرصتهای بسیار عالی به دانشجویان دکترا پیشنهاد می کنند. به عنوان مثال، تحصیل در مقطع دکتری در آلمان اغلب جهت گیری برنامه های دکترا ساختار یافته بین المللی است و بر همین اساس معمولا زبان تیم انگلیسی است.
تقریبا هر سال 30000 دانشجوی فارغ التحصیل دکتری خود را در آلمان می گذرانند و مهاجرت تحصیلی آلمان در دکترا خیلی بیشتر از دیگر کشورهای اروپایی است. هر سال بیش از 5000 محقق بین المللی، دکترای خود را از دانشگاههای آلمان دریافت می کنند. برای مشاهده ادامه مطلب بر روی لینک زیر کلیک کنید: http://bit.ly/313RiFK
میگریت جرمنی مرجع تخصصی مهاجرت به آلمان www.migrategermany.com 021-76350681 (مشاوره تحصیلی) 021-76350668 (مشاوره اقامت و ثبت شرکت) 021-76350657 (مشاوره تجاری و بازرگانی) ساعت تماس : 10 صبح تا 16 بعد از ظهر
#میگریت_جرمنی #مهاجرت_آلمان #تحصیل_در_آلمان #ویزای_تحصیلی #اقامت_آلمان#تحصیل_دکترا_آلمان #مشاوره_مهاجرت_تحصیلی #migrategermany
2 notes · View notes
telegramchannel · 2 years ago
Text
کانال آزمون گوته'Goethe A1
کانال آزمون گوته’Goethe A1 #آزمون #آموزش #اموزش #تبليغ #رايگان #صورت #مطالب #موسسه #همراه #تلگرام #کانال #گروه
اولين و كامل ترين كانال تخصصى براى آزمون گوته #A1 نمونه١٠ آزمون #گوته همراه با آموزش كتاب #اشتارتن_ويرا #منشن به همراه اموزش آزمون امادگى تبليغ نداريم و مطالب به صورت رايگان هست ❌اين كانال هيچ ربطى به موسسه گوته در ايران ندارد
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
yaraplus-blog · 5 years ago
Text
زبان آلمانی در مشهد
موسسات آموزشی حافظ و جهان علم درمسیر گسترش فعالیت های فرهنگی توجه خود را به طور خاصی به بخش آلمانی معطوف نموده است. از آنجا که کشور آلمان از مهمترین شرکای تجاری ایران بوده و این کشور امکانات مناسبی جهت ادامه تحصیل دانشگاهی عرضه می نماید، آموزش زبان مزبور هر زمان اهمیت بیشتری پیدا می کند. مدرسین بخش مزبور دارای تجربه های آموزشی و تحصیلات دانشگاهی از کشور آلمان و نیز دانش آموخته انیستیتو  گوته آلمان میباشند. در آموزش ها دانشجویانی که هیچ دانشی در زمینه زبان آلمانی ندارند به سطح مناسب زبانی برای برقراری ارتباط در محیط های اجتماعی دست می یابند. در صورت تمایل گواهی شرکت در کلاس با قید ساعات آموزشی از موسسه دریافت می نمایند که مدرک قابل قبول و معتبر در سفارت و کشور آلمان میباشد. گواهي ارائه شده به زبان آلماني مورد تاًئيد مراكز آموزشي، دانشگاهي، اداري، ...... اين كشور قرار دارد و نياز به ترجمه نمی باشد.
دوره آموزشی نوجوانان
این دوره با جدیدترین متود مخصوص نوجوانان تدریس می شود. در این دوره نوجوانان زبان را به گونه ای می آموزند که تاکید بر مکالمه و بکار گیری زبان در موقعیت های روزمره می باشد. این دوره در 9 ترم خلاصه می شود و زبان آموزان را به سطح B1 می رساند.
0 notes
mielaw-blog · 6 years ago
Text
بهترین شهرهای آلمان برای زندگی
بهترین شهرهای آلمان برای زندگی
بهترین شهرهای آلمان برای زندگی در سال ۲۰۱۸ که قطعا از استانداردهای بالای زندگی برخوردارند  را در این مقاله قصد داریم  برای شما متقاضیان مهاجرت به آلمان معرفی نماییم و شرایط بهترین شهرهای آلمان برای زندگی را برای شما تشریح نمائیم، متقاضیان مهاجرت به آلمان که خواستار زندگی ارزان در آلمان هستند با مطالعه این مقاله میتوانند اطلاعات لازم در باب هزینه های زندگی شهرهای آلمان ، شرایط زندگی و شرایط آب و هوایی بهترین شهرهای آلمان برای زندگی را به دست آورند و سپس اقدام به مهاجرت به آلمان نمایند، آلمان با توجه به اینکه بعد از آمریکا دومین مقصد محبوب مهاجرت جهان محسوب می شود و باتوجه به پرجمعیت بودن در اتحادیه اروپا دارای شهرهای بسیاری برای زندگی آرام می باشد شهرهایی من الجمله : هامبورگ ، فرانکفورت، برلین، دوسلدورف که برای به دست آوردن اطلاعات جامع در زمینه بهترین شهرهای آلمان برای زندگی با موسسه حقوقی ملک پور تماس گرفته و مشاوره رایگان داشته باشید . دراین مقاله به معرفی شهرهای ارزان آلمان برای زندگی همانند هامبورگ، فرانکفورت، برلین، دوسلدورف می پردازیم . هامبورگ هامبورگ دومین شهر بزرگ دولت آلمان محسوب میگردد که یکی از شانزده ایالت آلمان که جمعیت آن بیش از ۱٫۷۰۰ هزار نفر می باشد ، هامبورگ یک مرکز مالی مهم برای قرن ها بوده و قدیمی ترین محل بورس اوراق بهادار آلمان و قدیمی ترین بانک جهانی ( بانک برنبرگ ) در این شهر واقع شده است، شهر هامبورگ مقصد توریستی برای بازدیدکنندگان داخلی و بین المللی است که در سال ۲۰۱۶ در رده ۱۸ در جهان قرار گرفت ، شهر هامبورگ در جنوب شبه جزیره یوتلاند در کشور آلمان واقع شده است ، شهر زیبای هامبورگ بر روی رود البه قرار گرفته که از تقاطع بیله و آلستر تشکیل شده است ، هامبورگ دارای آب و هوای اقیانوسی است تح�� تأثیر نزدیکی آن به ساحل و توده های هوای دریایی که از اقیانوس اطلس میگذرد قرار گرفته است ، تالاب های نزدیک هامبورگ نیز آب و هوای معتدل دریایی را تجربه می کنند ، بارش برف در دهه های گذشته بسیار متفاوت بوده است ، در حالی که در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ بارش برف بسیار شدید بوده است ، زمستان سال های اخیر سرد تر بوده است و بارش برف در چند روز در سال است ، گرم ترین ماه های شهر هامبورگ  ژوئن، جولای و اوت می باشد با درجه حرارت بالا از ۲۰٫۱ تا ۲۲٫۵ درجه سانتی گراد و سردترین ماههای دسامبر، ژانویه و فوریه با دمای پایین -۰٫۳ تا ۱٫۰ درجه سانتیگراد است ، شهر هامبورگ دارای کتابخانه هایی با امکانات فوق العاده و دارای امکانات تفریحی، بهداشتی، آب و خدمات رفاهی است .هامبورگ دارای بیش از ۴۰ تئاتر، ۶۰ موزه و ۱۰۰ محل موسیقی باشگاه می باشد ، در سال ۲۰۰۵ میلادی بیش از ۱۸ میلیون نفر از کنسرت، نمایشگاه، تئاتر، سینما، موزه ها و رویدادهای فرهنگی در شهر هامبورگ بازدید کردند ، بیش از ۸،۵۵۲ شرکت مالیاتی (به طور متوسط ​​۳٫۱۶ کارمند) در بخش فرهنگ مشغول به فعالیت بودند که شامل موسیقی، نمایش هنر و ادبیات می باشد ، حمل و نقل عمومی توسط راه آهن، اتوبوس و کشتی توسط Hamburger Verkehrsverbund “ترانسپورت ترانزیت هامبورگ” (HVV) سازماندهی شده است ، هامبورگ گاهی نیز به عنوان پایتخت ورزشی آلمان شناخته می شود . سیستم مدرسه در شهر هامبورگ توسط وزارت آموزش و پروش حرفه ای ( Behörde für Schule und Berufsbildung ) اداره می شود ، در این این سیستم حدود ۱۶۰،۰۰۰ دانش آموز در ۲۴۵ مدرسه ابتدایی و ۱۹۵ مدرسه متوسطه در سال ۲۰۰۶ مشغول به تحصیل بوده اند ، هفده دانشگاه در هامبورگ با حدود ۷۰،۰۰۰ هزار دانشجو دارد، شهر هامبورگ دارای شش دانشگاه عمومی من الجمله ، دانشگاه هامبورگ (دانشگاه هامبورگ) با مرکز پزشکی دانشگاه هامبورگ ،Eppendorf ، دانشگاه موسیقی و تئاتر ، دانشگاه علوم کاربردی هامبورگ ، دانشگاه HafenCity هامبورگ و دانشگاه فناوری هامبورگ  و همینطور دارای هفت دانشگاه خصوصی مانند دانشکده حقوق بوسوریوس و مدرسه بازرگانی هامبورگ است همچنین این شهر دارای دانشکده ها و دانشگاه های کوچکتر است از جمله بسیاری از موسسات مذهبی و خاص، مانند دانشگاه هلموت اشمیت (که قبلا دانشگاه نیروهای مسلح فدرال هامبورگ) است ، یکی از قدیمی ترین مدارس بین المللی در آلمان ، دانشکده بین المللی هامبورگ است . برلین برلین پایتخت و بزرگترین شهر آلمان و همچنین یکی از ۱۶ کشور تشکیل دهنده آلمان می باشد با جمعیت حدود ۳٫۷ میلیون نفر ، برلین پرجمعیت ترین شهر مناسب در اتحادیه اروپا و ششمین منطقه پرجمعیت شهری در اتحادیه اروپا است ، برلین در شمال شرقی آلمان در ساحل رودخانه های اسپری و هاول واقع شده است ، این مرکز منطقه متروپولیتن برلین-براندننبر است که حدود ۶ میلیون نفر از بیش از ۱۸۰ کشور در آن حضور دارند که آن را به ششمین منطقه پرجمعیت شهری در اتحادیه اروپا معر��ف نموده است ، این شهر در دوران جنگ سرد تقسیم بندی شده است، دروازه براندنبورگ قرن هجدهم تبدیل به نمادی از متحد شدن است، شهر همچنین به خاطر صحنه هنری و نشانه های مدرن مانند بلارن فیلارمونای طلایی رنگی که در سال ۱۹۶۳ ساخته شده است شناخته شده است ، بیش از ۶۰ درصد از ساکنان برلین هیچ وابستگی مذهبی را ثبت نکرده اند . شرایط آب و هوایی برلین با توجه به موقعیت برلین در دشت اروپا این شهر تحت تاثیر شرایط آب و هوایی فصلی معتدل قرار می گیرد ، حدود یک سوم منطقه شهر برلین از جنگل ها ، پارک ها ، باغ ها ، رودخانه ها، کانال ها و دریاچه ها تشکیل شده است ، آب و هوای شهر برلین ۱۶ درجه سانتی گراد، باد با سرعت ۱۰ کیلومتر بر ساعت و دارای رطوبت ۸۴٪ می باشد ، بارش سالانه ۵۷۰ میلیمتر (۲۲ در) با بارش متوسط در طول سال است ، بارش برف به طور عمده از دسامبر تا ماه مارس اتفاق می افتد . برلین یک شهر با فرهنگ جهانی ، سیاست، رسانه و علم است، اقتصاد آن بر پایه ی شرکتهای فناوری پیشرفته و بخش خدمات می باشد که گستره وسیعی از صنایع خلاق ، تسهیلات پژوهشی، شرکتهای رسانه ای و محله های کنوانسیون را شامل می شود ، برلین به عنوان یک مرکز قاره ای برای ترافیک هوایی و راه آهن عمل می کند و دارای یک شبکه حمل و نقل عمومی بسیار پیچیده است ، این کلانشهر مقصد توریستی محبوب مهاجران است ، صنایع قابل توجه نیز شامل فناوری اطلاعات ، داروسازی، مهندسی پزشکی، تکنولوژی، بیوتکنولوژی ، ساخت و ساز و الکترونیک است . برلین دارای دانشگاه های مشهور جهان، ارکسترها، موزه ها، مراکز تفریحی و همچنین میزبان بسیاری از رویدادهای ورزشی می باشد ، محیط شهری برلین باعث شده است که مکان مورد نظر برای تولید فیلم های بین المللی باشد، این شهر به خاطر جشنواره های آن، معماری متنوع، شب زنده داری، هنرهای معاصر و کیفیت بالای زندگی شناخته شده است ، از دهه ۲۰۰۰ میلادی، برلین ظهور یک صحنه کارآفرینی جهانی را به خود دیده است . آموزش و پروش در برلین برلین دارای ۸۷۸ مدرسه ای است که ۳،۷۶۸،۶۵۸ کودک را در ۱۳،۷۲۷ کلاس و ۵۶،۷۸۷ کارآموز در کسب و کار و سایر نقاط آموزش می دهد ، این شهر برنامه آموزشی شش ساله دارد ، پس از اتمام مدرسه ابتدایی، دانش آموزان به مدارس دبستانی (دبیرستان جامع) یا دبیرستان (مدرسه آمادگی کالج) وارد می شوند ، برلین دارای یک برنامه مدرسه دو زبانه ویژه است که در “Europaschule” تعبیه شده است که در آن کودکان به برنامه درسی آلمانی و یک زبان خارجی آموزش داده میشوند، شروع به تحصیل در مدرسه ابتدایی و ادامه تحصیل در دبیرستان نه زبان اصلی اروپایی را می توان به عنوان زبان خارجی در ۲۹ مدرسه انتخاب کرد . منطقه پایتخت برلین-براندنبورگ یکی از مراکز پرطرفدار آموزش عالی و تحقیقات در آلمان و اروپا است ، از لحاظ تاریخی، ۴۰ برنده جایزه نوبل وابسته به دانشگاه های برلین می باشند . این شهر دارای چهار دانشگاه تحقیقاتی عمومی و بیش از ۳۰ کالج خصوصی، فنی و حرفه ای (Hochschulen) است که طیف وسیعی از رشته ها را ارائه می دهد ، تعداد ۱۷۵۶۵۱ دانش آموز در دوره زمستان سال ۲۰۱۵/۱۶ به ثبت رسیده است ، در میان آنها حدود ۱۸ درصد دارای زمینه بین المللی هستند . در سه دانشگاه بزرگ شهر برلین در مجموع حدود ۱۰۰،۰۰۰ دانشجو ثبت نام کرده اند، دانشگاه Humboldt Universität zu Berlin  HU برلین با ۳۳۰۰۰ دانش آموز، دانشگاه Freie Universität برلین (دانشگاه آزاد برلین، FU Berlin) با حدود ۳۳،۰۰۰ دانشجو و  Technische Universität Berlin TU Berlinبا ۳۳،۰۰۰ دانش آموز وجود دارد. FU و HU بخشی از ابتکارات عالی دانشگاهی آلمان هستند .  هزینه های زندگی در برلین زندگی در برلین نسبتا ارزان است، اما کاملا بستگی به شیوهای که برای زندگی انتخاب می کنید دارد ؛ اگر شخص به طور قاطعانه تصمیم به کاهش هزینه های خود داشته باشد قطعا میتواند با هزینه های پایین زندگی کند اما در غیر اینصورت اگر به دنبال زندگی لوکس و فانتزی باشد هزینه های آن افزایش چشمگیری خواهد داشت . هزینه آپارتمان شامل هزینه های عمومی حدود ۳۰۰ تا ۷۰۰ یورو بسته به منطقه مورد نظر برای یک اتاق مشترک است ، از سوی دیگر خوابگاه دانشجویی بسیار ارزانتر است در حدود ۲۵۰ یورو . هزینه های تحصیلی از جمله حمل و نقل عمومی، اجباری توسط هر دانشگاه آلمان هزینه ای حدود ۲۵۰-۳۰۰ یورو در هر ترم می باشد . هزینه های غذا بسته به عادت های شخص متفاوت است اما به صورت عمده هزینه های خورد و خوراک در شهر برلین ماهیانه حدود ۳۰۰ یورو است . بلیط سینما می تواند گران باشد اما میتوانید در روزهای یکشنبه از آن استفاده کنید . فرانکفورت فرانکفورت یک شهر مرکزی آلمان در رودخانه اصلی واقع شده است، فرانکفورت مرکز مالی عمده ای است که در نزدیکی بانک مرکزی اروپا قرار دارد ،افراد بسیاری از سراسر جهان برای کسب و کار به فرانکفورت مسافرت می کنند چراکه دارای آرامش معجزه آسایی است ، افرادی که به شهر فرانکفورت فکر میکنند سه چیز اول در ذهن آنها شکل می گیرد:گوته ، بورس اوراق بهادار و نمایشگاه کتاب ، فرانکفورت مرکز جهانی تجارت، فرهنگ، آموزش، گردشگری و حمل و نقل است ، رودخانه اصلی این شهر را به دو بخش مختلف تقسیم می کند؛ آسمانخراشهای مدرن ، ساختمان های قدیمی و خانه هایی که اکنون موزه هایی هستند که مجموعه های نادر هنری را نمایش می دهند و نمادی از ارزش سنت و فرهنگ در فرانکفورت می باشد ، فرانکفورت که به عنوان سرمایه مالی اروپا شناخته می شود ، سالها سنت تجارت و بعد از آن اقتصاد پویا را به خود اختصاص داده است، در حال حاضر فرانکفورت یک مرکز بین المللی تجارت و بازرگانی است که در کنار بانک مرکزی اروپا و همچنین یکی از بزرگترین بورس های جهان و اروپا است .سومین فرودگاه پرجمعیت و بزرگ اروپا در فرانکفورت قرار دارد ، فرانکفورت به خانه بزرگ گوته و بزرگترین نمایشگاه کتاب در جهان افتخار می کند ، همچنین در جاذبه های غنی و متنوع فرهنگی، موزه های هنری و تاریخی متعدد ، طعم خوبی در موسیقی بی نظیر است . فرانکفورت پنجمین شهر بزرگ آلمان است که جمعیت آن در سال ۲۰۱۵ به میزان ۷۳۱،۰۹۵ نفر در مرزهای اداری آن و ۲٫۳ میلیون نفر در منطقه شهری است . بورس اوراق بهادار فرانکفورت یکی از بزرگترین بورس های سهام در جهان است که به وسیله بازار سرمایه گذاری شده و بیش از ۹۰ د��صد از حجم معاملات در بازار آلمان را تشکیل می دهد . فرانکفورت آب و هوای اقلیمی دارد ، دمای متوسط ​​سالانه آن به ترتیب ۱۰٫۶ درجه سانتی گراد (۵۱٫۱ درجه فارنهایت) است و دمای ماهانه آن از ۱٫۶ درجه سانتی گراد (۳۴٫۹ درجه فارنهایت) در ماه ژانویه تا دمای ۲۰٫۰ درجه سانتیگراد (۶۸٫۰ درجه فارنهایت) در ماه ژانویه می باشد . هزینه های زندگی در فرانکفورت این که مردم پول خود را صرف چه مواردی میکنند  صرفا بر اساس ترجیحاتشان متفاوت است ، بنابراین زندگی در فرانکفورت متفاوت از زندگی در هر شهر دیگری در آلمان می باشد ، اگر شخص دانشجو در شهر فرانکفورت می باشد بسیار شایع است که درآمد چندان بالایی نداشته باشد قطعا نیاز به مشاوره، برنامه ریزی برای زندگی در فرانکفورت دارد . قیمت برخی از اجناس در بازار شهر فرانکفورت نان سفید تازه ۲ یورو یک بطری شیر کمتر از یک یورو یک کیلو میوه حدود ۳ یورو یک لیوان قهوه ۳ یورو یک بسته سیگار ۵ یورو (برای جلوگیری از مصرف سیگار توصیه می شود) اجاره یک آپارتمان خصوصی همیشه گران تر از خوابگاه های دانشگاهی می باشد به خصوص در منطقه مرکز فرانکفورت آپارتمان سه اتاق در مرکز فرانکفورت هزینه ای در حدود  ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ یورو دارد . آپارتمان سه اتاق خارج از مرکز فرانکفورت هزینه ای در حدود ۹۰۰ تا ۱۰۰ یورو دارد . خدمات ماهانه برای گرما، گاز، برق و زباله حدود ۲۱۵ یورو می باشد . یک وعده ارزان در در رستوران های بودایی فرانکفورت حدود ۱۰ یورو هزینه می کند اگر بخواهید شخصی را به شام دعوت نمایید و او را تحت تاثیر قرار دهید حدود ۵۰ یورو هزینه دارد . استفاده از حمل و نقل عمومی هزینه حدود ۸۰ یورو و اجباری ماهیانه می باشد . هزینه ماهانه یک باشگاه تناسب اندام حدود ۵۰ یورو فیلم های بین المللی در سینما حدود ۹ یورو برای هر نفر دوسلدورف دوسلدورف در شمال رین وستفالن و هفتمین شهر پرجمعیت آلمان محسوب می شود ، دوسلدورف یک مرکز کسب و کار بین المللی و مرکز مالی مهم در آلمان است، دوسلدورف مشهور به مد و نمایشگاه های تجاری است ، این شهر مقر یکی از شرکتهای Fortune Global 500 و دو شرکت DAX است ، مسی دوسلدورف تقریبا یک پنجم از نمایشگاه های برتر را سازماندهی می کند ، دوسلدورف برای آکادمی هنرهای زیبای خود ( جوزف بیویس ، امانوئل لووتز ، اوت مکه ، گرهارد ریشتر ، سیگرام پلک و آندریاس گورسکی ) شناخته شده است، در رودخانه راین ، دوسلدورف هر ساله در ماه فوریه و مارس جشن های کارناوال رنیش را برگزار می گردد ، دوسلدورف ششمین شهر مناسب برای زندگی در جهان است . دوسلدورف نهفته در مرکز حوضه پایین راین ، جایی که دلتا رود دوسل به رود راین وارد می شود، این شهر در قسمت شرقی راین به جز ۴ منطقه ( Oberkassel ، Niederkassel ، Heertt و Lörick ) قرار دارد، دوسلدورف در جنوب غربی منطقه شهری روهر قرار دارد و در وسط منطقه شهری راین-روهر قرار دارد . دوسلدورف به طور کامل بر روی آبرفت ، گلی، شن و ماسه، خاک رس و گاهی اوقات ماسه ساخته شده است ، بالاترین نقطه در دوسلدورف بالای سندبرگ در بخش شرقی دور از شهر (روستای Hubbelrath ) در ۱۶۵ متر (۵۴۱ فوت) است ، پایین ترین نقطه در انتهای شمال به ویتلر، جایی که شوارتزباخ به راین وارد می شود، با ارتفاع متوسط ​​۲۸ متر (۹۲ فوت) است . دوسلدورف مانند دیگر نقاط پایین راینلند ، زمستان های معتدل را با بارش کم برف و تابستان های گرم تجربه می کند ، میانگین سالانه دمای هوا به ترتیب ۱۰٫۶ درجه سانتی گراد (۵۱ درجه فارنهایت) با میانگین سالانه ۷۹۷ میلی متر (۳۱ درجه سانتیگراد) است،  جهت باد غالب از غرب با سرعت ۳ تا ۴ متر در ثانیه (۷-۹ مایل در ساعت)، با گشتی ۳٫۵-۴٫۸ متر در ثانیه (۸-۱۰٫۷ مایل در ساعت) است. وزش باد آرام است (تعریف شده است که کمتر از ۲ متر بر ثانیه یا ۴٫۵ مایل در ساعت) حدود ۳۵٪ از زمان بیشتر در شب و در زمستان است . به طور کلی با توجه به آنچه در باب بهترین شهرهای زندگی برای آلمان ، هزینه های زندگی در شهرهای آلمان ، آب و هوای شهرهای ارزان آلمان بیان شد در می یابیم که بهترین شهرهای آلمان برای زندگی شهرهایی چون دوسلدورف ، برلین ، هامبورگ ، مونیخ و فرانکفورت می باشد که این شهرها دارای آب و هوای مناسب ، هزینه های زندگی نسبتا ارزان و شرایط زندگی بسیار مناسب می باشد. وکلای برتر موسسه حقوقی ملک پور  آماده ی ارائه ی مشاوره ای تخصصی و رایگان در زمینه بهترین شهرهای آلمان برای زندگی به شما عزیزان میباشد.در ��ورت نیاز به مشاوره با دفاتر وین موسسه حقوقی ملک پور و یا دفاتر همکار ما در ایران تماس حاصل نمایید و از امکان مشاوره رایگان تلفنی بهره مند گردید. Read the full article
0 notes
navidviola7 · 6 years ago
Photo
Tumblr media
شرایط دریافت ویزای جست و جوی #کار کمک پرستاری در #آلمان برای #ایرانیان : هزینه دوره : پنج هزار #یورو مدت دوره : سه ماه در ایران و سه ماه در آلمان مدت ویزای جست و جوی کار در آلمان : چهار هفته #حقوق ماهیانه در صورت یافتن کار : دو هزار و ششصد یورو در ماه سطح زبان مورد نیاز برای ثبت نام : حداقل ب یک مدرک از موسسه #گوته مورد قبول است https://www.instagram.com/p/BnniETklYZr/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1rg404kis7sm2
0 notes
amiralionly · 6 years ago
Photo
Tumblr media
جامعه‌ی نیومدیا، مدرسه‌ی تصویر متحرک با همکاری موسسه‌ی گوته و سفارت آلمان برگزار می‌کند نشست نیومدیا شماره‌ی ۵۹ سونیا شونبرگر داستان‌های اطراف ما چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۱۸ سونیا شونبرگر در طول تجربیات هنری‌اش مطالعات قوم‌شناسی‌ را با طراحی تجربی رسانه ترکیب کرده‌است. در ده سال گذشته او در طول یک پروژه‌ی بلند مدت، آرشیوی را از مصاحبه‌هایی با شاهدان جنگ جهانی دوم در آلمان، ایالات متحده آمریکا و فلسطین در یک طرح خصوصی هدایت کرده و به کمک همین « گردآوری خاطرات» تأثیرات یک ملت اندوه‌زده را بر نسل‌های بعدی‌اش مورد بررسی قرار داده‌است. شونبرگر از رسانه‌های مختلفی از جمله عکاسی، تئاتر، فیلم، چیدمان و فرمت‌های شنیداری برای انتقال محتوای هنری‌اش استفاده می‌کند. سونیا شونبرگر در این سخنرانی به تفصیل درباره‌ی آثارهنری‌اش که با گواهی و آرشیو سروکار دارد، صحبت خواهد کرد. او بر مصاحبه به عنوان ابزاری برای جمع‌آوری دانش فردی تمرکز دارد و این سخنرانی نیز با گفتگو ادامه خواهد یافت. جلسه به زبان انگلیسی و شرکت در آن برای همگان آزاد و رایگان است. پروژه‌های نیومدیا کریم‌خان، خردمند شمالی، اعرابی سه، پلاک سه - تلفن: ۸۸۸۲۹۲۵۳ New Media Society, The School of Moving Images & Goethe-Institut and the Embassy of The Federal Republic of Germany, present: New Media Talk Series # 59 | Sonya Schönberger The stories around us Wednesday, June 27, 2018 - 6 pm In her artistic practice, Sonya Schönberger combines her studies of Ethnology and Experimental Media Design. In the last ten years, she has built up an archive through a long-term project, for which she conducted interviews with witnesses of the Second World War II in Germany, the USA and Israel in a private frame. With the help of this "archive of memories", she examines the effects of a traumatized nation onto following generations. For her artistic transformations of this content, she uses different media such as photography, theater, film, installation or audio formats. www.sonyaschoenberger.de During the lecture, the artist will talk about her own artistic works that deal with archives and testimonies. In her work, she focuses on the interview as a tool for collecting individual knowledge. The lecture will be followed by a discussion. The event will be held in English and open and free to the public. @newmediasociety (at New Media Projects - پروژ‌ه‌های نیو مدیا)
0 notes
mohamadreza-almaee-blog · 7 years ago
Text
سیاه و سفید سهراب شهید ثالث در لندن
فیلم «سیاه و سفید» به کارگردانی زنده‌یاد «سهراب شهید ثالث» 18 آبان در موسسه گوته لندن به نمایش در خواهد آمد.به گزارش ایسنا به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، هم‌زمان با بزرگداشت سهراب شهید ثالث در...
0 notes
takhfifbazan · 8 years ago
Link
دوره های ترمیک زبان آلمانی
طبق سیستم انستیتو گوته آلمان  
مدت زمان دوره : 30 ساعت
آموزش با کتاب Student
آموزش توسط اساتید مجرب و دوره دیده
یادگیری در کمترین زمان
ایجاد اعتماد به نفس در برقراری ارتباط کلامی
برگزاری کلاسها در روزهای زوج و فرد
آموزش مفهومی زبان انگلیسی
آموزش طبق جدیدترین تکنیک های آموزشی دنیا
0 notes
noisyreviewwolf-blog · 8 years ago
Text
زندگی و اندیشه های تئودور آدورنو
● مقدمه:
مکتب فرانکفورت پدیده ای است نسبتاً پیچیده که بر مبنای موسسه ای با عنوان موسسه پژوهش اجتماعی به طور رسمی در فوریه ۱۹۲۳ طی فرمانی از سوی وزارت آموزش و پرورش آلمان تاسیس و به دانشگاه فرانکفورت وابسته شد ولی خود موسسه صرفاً نتیجه و حاصل چندین برنامه رادیکال بود که فلیکس ویل ، فرزند یک تاجر ثروتمند غله در سال های اوایل دهه ۱۹۲۰ اجرای آن را بر عهده گرفت. با وجود برگزاری چند نشست که افراد مشهوری همچون لوکاچ و پولوک در آنها حضور داشتند، فلیکس ویل زمانی که فکر ایجاد مرکزی دائمی تر برای مطالعات مارکسیستی مطرح شد، تلاش ها و منابع مالی خود را معطوف این برنامه کرد. (۱) پی ریزی این موسسه در شرایط ویژه ناشی از پیروزی انقلاب بلشویکی در روسیه و شکست انقلاب های اروپای مرکزی به ویژه در آلمان صورت گرفت و می توان آن را به مثابه پاسخی در برابر احساس نیاز روشنفکران جناح چپ به ارزیابی مجدد نظریه مارکسیستی و به ویژه رابطه میان نظریه و عمل در شرایط جدید دانست. (۲) البته همانگونه که مارتین جی اشاره می کند اندیشه ایجاد یک مکتب مشخص تا زمانی که اعضای موسسه مجبور به ترک فرانکفورت گردیدند، شکل نگرفته بود و خود عنوان مکتب فرانکفورت تا موقعی که اعضای موسسه در سال ۱۹۵۰ به آلمان مراجعت کردند ، مورد استفاده قرار نگرفته بود. (۳)
● در عمل می توان برای مکتب فرانکفورت چهار دوره برشمرد : دوره اول بین سال های ۱۹۲۳تا ۱۹۳۳ است، زمانی که تحقیقات انجام شده در موسسه کاملاً متنوع و متفاوت بود و به هیچ وجه ملهم از برداشت خاصی از اندیشه مارکسیستی، به گونه ای که بعدها در نظریه انتقادی گنجانده شد، نبود. در این دوران مدیر موسسه کارل گرونبرگ، مورخی اقتصادی و اجتماعی بود که به لحاظ تفکر، ارتباط نزدیکی با مارکسیست های اتریشی داشت و بخش قابل ملاحظه ای از آثار موسسه به طور عمده سرشت تجربی داشت. دوره دوم شامل دوران تبعید در آمریکای شمالی از ۱۹۳۳ تا ۱۹۵۰ است که طی آن دیدگاه های متمایز نظریه انتقادی به عنوان اصول راهنمای فعالیت های موسسه تثبیت شد. در این دوره مدیر موسسه هورکمایمر بود و در خط مشی موسسه به جای تاریخ یا اقتصاد، فلسفه نقش برتر را به خود اختصاص داد و این گرایش با عضویت مارکوزه در سال ۱۹۳۲ و آدورنو در سال ۱۹۳۸ ( در پی همکاری کم رنگی که از سال ۱۹۳۱ با موسسه داشت، تقویت شد.) در دوره سوم، یعنی از زمان مراجعت موسسه به فرانکفورت در سال ۱۹۵۰، آرا و دیدگاه های اصلی نظریه انتقادی به روشنی در شماری از آثار عمده متفکران و نویسندگان عضو موسسه تدوین شد و مکتب فرانکفورت به مرور زمان تاثیری اساسی بر اندیشه اجتماعی آلمان بر جای نهاد. دامنه تاثیر و نفوذ آن بعدها به ویژه بعد از سال ۱۹۵۶ و ظهور جریان چپ نو در سراسر اروپا و نیز در ایالات متحده آمریکا گسترش یافت که بعضی از اعضای موسسه در آنجا مانده بودند. این ایام، دوره تاثیرات عظیم فکری و سیاسی مکتب فرانکفورت بود که در اواخر دهه ۱۹۶۰ در پی رشد سریع جنبش های رادیکال دانشجویی به اوج خود رسید. در این دوره ، مارکوزه به عنوان نماینده اصلی شکل جدیدی از اندیشه انتقادی مارکسیستی مطرح شد. (۴) از اوایل دهه ۱۹۷۰، ایامی که می توان آن را به عنوان دوره چهارم در تاریخ مکتب فرانکفورت تلقی نمود، تاثیر و نفوذ مکتب فرانکفورت به آرامی رو به افول نهاد و در واقع با مرگ آدورنو در ۱۹۶۹ و هورکمایمر در۱۹۷۳ عملاً حیات آن به عنوان یک مکتب پویای مارکسیستی به پایان رسید. مکتب فرانکفورت در سال های آخر حیات خود چنان از مارکسیسم که زمانی منبع اصلی الهام بخش ��ن بود، فاصله گرفت که به قول مارتین جی حق آن را از دست داد که در زمره شاخه های متعدد آن باشد. (۵)
● تئودور آدورنو (۱۹۶۹ ۱۹۰۳) تئودورلودویگ ویزنگروند آدورنو در یازدهم سپتامبر ۱۹۰۳ در فرانکفورت به دنیا آمد. او یگانه فرزند تاجری ثروتمند، با فرهنگ و یهودی بود به نام ((اسکار ویزنگروند)) که چند ماه پس از تولد پسرش به دین مسیحیان پروتستان در آمد. مادرش اشراف زاده کاتولیکی بود از اهالی کرس به نام ماریا کالولی . خاله اش، آگاتا که شوهر نداشت با آنها زندگی می کرد. او نوازنده ی چیره دست پیانو بود و آموزگار خواهرزاده اش شد. تئودور ویزنگروند در جوانی به نام خانوادگی مادرش یعنی آدورنو در زمینه موسیقی مقاله می نوشت و سرانجام در سال ۱۹۴۲ در ایالات متحده، این نام را برای همیشه برگزید. در نوجوانی به آموختن موسیقی پرداخت و چنان در نواختن پیانو مهارت داشت که همگان به تحسین او می پرداختند. در سال ۱۹۱۸ ، زیگفرید کراکائر، یکی از دوستان خانوادگی که ۱۴ سال از تئودور بزرگتر بود، کتاب هایی از کانت، هگل، مارکس، بلوخ و لوکاچ به او هدیه داد. آدورنو هدایای او را با دقت خواند و همین موضوع باعث علاقه او به فلسفه و علوم اجتماعی شد. در سال ۱۹۲۰ (نظریه رمان ) لوکاچ را که تازه به صورت کتاب منتشر شده بود، خواند و سخت تحت تاثیر آن قرار گرفت . سال بعد دبیرستان را به پایان رساند و برای تحصیل فلسفه به دانشگاه یوهان ولگانگ گوته وارد شد . سه سال بعد رشته فلسفه را با نگارش رساله ای درباره پدیدارشناسی هوسرل به پایان برد و در آن زمان فقط ۲۱ سال سن داشت. استاد محبوب آدورنو در مقطع دکترا فردی به نام ((کورنلیوس)) بود که او را با نوشته های فیلسوفان نوکانتی آشنا کرد و به تمایل های سیاسی چپ گرایانه ی او دامن زد. در جریان درس های کورنلیوس بود که در سال ۱۹۲۲ با مارکس هورکمایر آشنا شد و رفاقت و همکاری شان تا پایان زندگی ادامه یافت. به تشویق هورکهایمر به مطالعه روانشناسی پرداخت و دانش او در این زمینه در آثارش تاثیر زیادی گذاشت. از وی همچنین مقالات فراوانی در زمینه موسیقی باقی مانده است. آدورنو برای ادامه تحصیل در زمینه موسیقی در سال ۱۹۲۵ به وین رفت و و در بهار سال ۱۹۲۷ به فرانکفورت بازگشت. او در همان زمان به انجمن پژوهش های اجتماعی که در آن زمان ریاست آن با کارل گرونبرگ بود، پیوست. در تابستان همان سال از پایان نامه دکترای خود درباره ((مفهوم ناخودآگاه در نظریه برین ذهن)) دفاع کرد. از آن پس آدورنو به ارائه درس هایی در زمینه های فلسفه و موسیقی پرداخت. در همان زمان به دختری به نام گرتل کارپلوس دل بست و برای دیدن او مدام به برلین سفر می کرد. در این سفرها بود که وی با دوستان گرتل از جمله برتولت برشت و والتر بنیامین آشنا شد. دوستی با بنیامین راهگشای مسیر تازهای در کار فکری اش شد. در همین سال ها او با هربرت مارکوزه که شاگرد مارتین هایدگر بود، نیز آشنا شد. یکی از مهمترین دلایل جدایی مارکوزه از فلسفه هایدگر را بحث های آدورنو با وی عنوان می کنند. در سال ۱۹۳۱ که هورکهایمر به ریاست انجمن پژوهش های اجتماعی برگزیده شد، آدورنو نیز جدی تر مشغول کار شد و مقاله ای با عنوان شرایط اجتماعی موسیقی منتشر کرد. مارکوزه نیز کار خود را در انجمن آغاز کرد و به راهنمایی او بود که آدورنو نخستین آثار مارکس را که تازه انتشار آنها شروع شده بود، مطالعه کرد. از آن پس، مفهوم از خودبیگانگی همچون بیانی دیگر از شئ شدگی که لوکاچ در ((تاریخ و آگاهی طبقاتی)) پیش کشیده بود، در آثار آدورنو جایگاه ویژه ای یافت. (۶) آدورنو همچنین به مطاله جدی در مورد ریشه های ((فلسفه هستی)) پرداخت که نتیجه آن کتاب بحث برانگیز ((کیرکه گارد:شالوده ریزی زیبایی شناسی)) (۷) شد که بررسی چالشی وانتقادی اندیشه فیلسوف دانمارکی ((کیرکه گارد)) بود. (۸) در هشتم ماه مه ۱۹۳۱، آدورنو درس گفتاری با عنوان ((فعلیت فلسفه)) ارائه کرد که در بررسی اندیشهِ فلسفی او اعتباری استثنایی دارد. این متن پس از مرگ آدورنو منتشر شد. (۹)
● به قدرت رسیدن هیتلر و مهاجرت آدورنو به انگلیس وآمریکا فعالیت آدورنو در زمینه تدریس و نویسندگی تا سال ۱۹۳۳ که نازی ها قدرت رادر آلمان بدست گرفتند، ادامه یافت. یکی از نخستین کارهای هیتلر در زمینه فعالیت های فرهنگی و دانشگاهی تعطیلی انجمن پژوهش های اجتماعی فرانکفورت بود. با افزایش فشارهای سیاسی انجمن از آلمان خارج شدند. هورکهایمر به سوییس رفت و آدورنو راهی آکسفورد شد. او به یاری شناسنامه ای جعلی چندبار به آلمان سفر کرد و توانست بسیاری از اسناد انجمن رابه ژنو منتقل کند. در اواخر سال ۱۹۳۷ در جریان اقامت کوتاهی در برلین با (گرتل کارپلوس) ازدواج کرد. آنان در فوریه ۱۹۳۸ به نیویورک رفتند، جایی که هورکهایمر انجمن را به عنوان بخشی از دانشگاه کلمبیا بازگشایی کرده بود. (۱۰) آدورنو بعد از خروج از آلمان، حدود چهار سال در انگلستان در دانشگاه آکسفورد زندگی کرد و دراین سال ها نظراتش را بیشتر در زمینه موسیقی ارائه کرد. از جمله کارهای او در این سال ها تهیه نخستین نسخه درباره (من�� بت واره موسیقی) بود که مهمترین مقاله وی در مخالت با (صنعت فرهنگ ) به شمار می رود. (۱۱) آدورنو پس از ورود به آمریکا، در دانشگاه پرینستن با پل لازارسفلد به همکاری پرداخت. طبیعی بود که وی نمی تواند با لازارسفلد که پوزیتویست و از معتقدان سرسخت روش پژوهش های ریزنگارانه اجتماعی و تحقیق های محلی استوار بر پرس وجوهای فردی بود، کنار بیاید و پس از یک سال، همکاری این دو با هم قطع شد. نتیجه کار یک ساله این دو فقط چند مقاله درباره نقش رادیو در ویران کردن تاثیر موسیقی بود. (۱۲) در سال های بعد آدورنو به کالیفرنیا رفت. او در فاصله سال های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۲ همراه با لئو لوونتهال در پژوهشی درباره (ضد یهودیت ) شرکت کرد و برای این طرح مقاله ای با عنوان (ضد یهودیت و تبلیغات فاشیستی) نوشت که در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. (۱۳) در سال ۱۹۴۲، هورکهایمر به طرحی قدیمی درباره منطق دیالکیتگ روی آورد و برای انجام آن از اعضای انجمن از جمله آدورنو کمک خواست. آدورنو در جریان انجام این کار متوجه شد که این طرح صرفا نمی تواند به صورت فلسفی پیش رود و ناگزیر باید به بررسی های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی پرداخت. به اعتقاد او، برای تحلیل دیالکیتگ راهی جز دقت در تاریخ و مسیر مدرنیته و ایجاد بحثی نقادانه وجود ندارد. این اندیشه در طول سال ۱۹۴۳ در او قدرت گرفت و یک سال بعد در سانتامونیکا درجنوب کالیفرنیا با هورکهایمر به بحث هایی در مورد مدرنیته پرداخت. همسرش گرتل، از این بحث ها یادداشت بر می داشت و آن دو، نوشته ها را با دقت بازنویسی می کردند. نتیجه به صورت کتابی سه سال بعد در آمستردام با عنوان (دیالکیتگ روشنگری) منتشر شد. (۱۴) این کتاب که انتقادی تلخ و بی رحم از روزگار نو ، خرد ابزاری و صنعت فرهنگ است، سالها طول کشید تا به فروش رود ولی در دهه ۱۹۶۰ و درجریان جنبش رادیکال آن دوره این کتاب بارها تجدید چاپ و به زبان های مختلف ترجمه شد. اساس بحث آدورنو دراین کتاب درباره خردورزی مدرن، سرمایه سالاری، نادرستی تلقی مدرن از مفهوم پیشرفت، مخاطرات علم و تکنولوژی، صنعت فرهنگ و نقادی اش از برداشت سودجویانه انسان از طبیعت است. (۱۵) آدورنو که در زمان همکاری با لازارسفلد می گفت که پژوهش درباره شئ شدگی، از خودبیگانگی، بت وارگی کالاها و آگاهی دروغین نمی تواند از روش های تجربی به جایی برسد و فرستادن پرسشنامه برای قربانیان آنها دردی دوا نمی کند، در سال پایانی جنگ درگیر پژوهش های مفصلی با موضوع ((شخصیت اقتدارگرا)) شد و به مسائلی چون نفرت نژادی و بیگانه ستیزی توجه کرد. نتیجه کار او و همکارانش به صورت کتاب پرحجمی با عنوان ((شخصیت اقتدارگرا)) منتشر شد. (۱۶) از دیگر کارهای آدورنو در آمریکا می توان به سه کتاب “موسیقی فیلم” (۱۷)، “فلسفه مدرن”(۱۸) و “اخلاق کوچک”(۱۹) اشاره کرد. کتاب ((اخلاق کوچک)) در برابر کتاب اخلاق بزرگ ارسطو نگاشته شده و مجموعه ای از قطعه های کوتاه و یکی از مهمترین آثار آدورنو است که در فاصله سال های ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۷ نوشته است. دشواری های گاه تحمل ناپذیر در مهاجرت در این کتاب انعکاس یافته است . لحن کتاب که از نظر روش بیان بهترین کار نویسنده شناخته شده و یادآور لحن نوشته های نیچه و همراه با طنزهای تلخ و مطایبه رندانه است. خود آدورنو در قطعه ای از این کتاب نوشته است: «مطایبه رندانه بهترین ابزار است برای نمایش فاصله ایدئولوژی و واقعیت». (۲۰) هدف او از نگرش کتاب نیز درست نمایش همین فاصله بود.
● بازگشت به فرانکفورت آدورنو به رغم پذیرفتن تابعیت آمریکایی در سال ۱۹۴۹ پس از پایان جنگ جهانی دوم به فرانکفورت بازگشت و به همراه هورکهایمر، انجمن پژوهش های اجتماعی را بار دیگر بر پا کرد و از تعدادی پژوهشگر جوان دعوت به همکاری کرد که معروفترین آنها یورگن هابرماس بود. آدورنو به جز چند سفر به پاریس و سفری یک ساله در سال ۱۹۵۲ به لس آنجلس برای انجام پژوهشی دانشگاهی در مورد فرهنگ توده ای، تا پایان عمر در فرانکفورت باقی ماند. آدورنو در آن سال ها به دلیل شرایط جنگ سرد با مارکسیسم راست کیش مدام بیشتر فاصله می گرفت. یکی از دلایل این فاصله، اخبار مستند جنایت هایی بود که در شوروی و اروپای شرقی به نام سوسیالیسم انجام می گرفت. (۲۱) آدورنو در آن سال ها بسیار منزوی شده بود . برنامه روزمره او شامل نواختن چند ساعت پیانو در آپارتمان کوچکش در نزدیکی دانشگاه فرانکفورت، مطالعه در کتابخانه انجمن، درس دادن و رفتن به کنسرت و اپرا بود. او در سال ۱۹۵۲ ، کتاب ((در جستجوی واگنر)) (۲۲) را منتشر کرد. او در این کتاب با انتقاد از واگنر برداشت او را از اسطوره، واپس گرا و اقتدارگرا خواند و عنوان کرد که در نوشته های او می توان عناصری پذیرای فاشیسم یافت. همچنین او مفهوم ” هنر تام ” را خطرناک دانست. او همچنین در سال ۱۹۵۵ مجموعه مقاله های “منشورها، نقادی فرهنگ و جامعه ” را منتشر کرد که شماری از مهمترین مقاله های او درباره مسائل گوناگون فرهنگی در آن یافت می شود. از دیگر کتاب های آدورنو در زمینه موسیقی می توان به نامطبوع ها (۱۹۵۶) ، ماهلر : یک کالبدشناسی موسیقیایی (۱۹۶۰)، درآمدی به جامعه شناسی موسیقی (۱۹۶۲)، (آلبان برگ: استاد کوچکترین رابطه ها (۱۹۶۸) اشاره کرد. یادداشت هایی درباره ادبیات (۱۹۶۰) و فرانقدشناخت شناسی (۱۹۵۶)، سه رساله درباره هگل(۱۹۵۷) و الگوهای نقادی در دو جلد (۱۹۶۳ و ۱۹۶۵) از دیگر کتاب های آدورنو به شمار می روند. مهمترین کتاب های آدورنو در سال های پایانی زندگی اش دو کتاب ((دیالکتیک منفی)) (۱۹۹۶) در نقد هگل و هایدگر و ((نظریه زیباشناختی)) است که پس از مرگ او در سال ۱۹۷۰ به چاپ رسید. آدورنو که خود از مهمترین مدافعان مدرنیسم هنری بود در این کتاب عنوان کرد که ارائه نظریه زیبایی شناسی کامل، هماهنگ، نظام مند و اثباتی در روزگار ما ناممکن است. (۲۳) او در سال های پایانی عمرش در سمینارهای متعددی درباره فلسفه، جامعه شناسی و سیاست شرکت کرد. مشهورترین این مباحثات، جدل او همراه با هابرماس علیه کارل پوپر در مورد پوزیتوسیم است.(۲۴) آدورنو در واپسین سال های زندگی اش همچون هورکهایمر علیه جنبش دانشجویی موضع گرفت . یک بار در ۳۱ ژانویه ۱۹۶۹ از پلیس برای حفظ دانشگاه یاری خواست که در نتیجه پلیس ۷۶ دانشجو را دستگیر کرد. پس از آن بیشتر دانشجویان کلاس درس او را تحریم کردند. او می گفت که از تصویر نادرست آزادی که دانشجویان به خاطر آن مبارزه می کنند، می ترسد:«وقتی من الگوی انتقادی را ساختم، هیچ فکر نمی کردم که روزی بخواهند آن را با کوکتل مولوتف تحقق دهند.» در آخرین جلسه درس او دانشجویی جوانی فریاد کشید :«آدورنو ! تو و نظریه انتقادی ات با هم مرده اید». آدورنو سرانجام در اوت ۱۹۶۹ در سوییس در پی حمله قلبی درگذشت.(۲۵)
● آدورنو؛ نویسنده ای دشوارنویس آدورنو نویسنده ای دشوارنویس است. پیچیدگی آثارش تا حدودی به ناروشنی لحن او باز می گردد. در بسیاری از موارد معلوم نیست گفته های او تا چه حد جدی است. لحن طنزآمیزش در راستای کاربرد مطایبه رندانه، یادآور نثر نیچه است. گاه به شدت تلخ و ناامید و گاه بی خیال است. این شیوه نگارش، استراتژی خواننده را در حدس معنای نوشته هایش دشوار می کند. (۲۶) بابک احمدی در مورد زبان نوشتاری آدورنو می گوید:«اگر کسانی چون من که بخت خواندن آثار آدورنو را به زبان آلمانی نداریم، در برگردان های عبارات او می توانیم این همه معناهای متفاوت کشف کنیم، پس خوانندگان آلمانی زبان چه لذتی می برند؟ به ویژه که خود او نیز همچون هایدگر باور داشت که میان بیان فلسفی و زبان آلمانی همخوانی شگفت انگیز و معماگونه ای وجود دارد.» (۲۷) جالب اینجاست که هابرماس، دلبستگی هایدگر به زبان آلمانی و این نظر او را که فقط می توان به آلمانی و یونانی به فلسفه اندیشید، محکوم کرده و دلیلی بر نفوذ اندیشه نازی بر او می داند ولی در مورد آدورنو سکوت می کند. آدورنو در آثار خود کوشیده است تا ناهمسانی و عدم توافق میان ابژه، چنان که در خود هست و چنان که به بیان در می آید، نشان دهد. او همواره از ارائه معناهای کلی طفره می رفت ، زیرا چنین معناهایی را اقتدارگرا می دانست . او همواره از “مجازها” ، “شکل ها” ، “تصویرها” ،”منشورها” و “الگوها” حرف می زد تا نشان دهد که آنچه می گوید کامل و نهایی نیست. (۲۸) بابک احمدی کلنجار رفتن با دشواری های زبان و سبک آدورنو را بارها دشوارتر از شناخت پیچیدگی های زبان هگل می داند.به گفته او، کسی که بخواهد روشن کند آدورنو چه گفته و بکوشد تا حرف های او را خلاصه بگوید، در رویارویی با نوشته های او گاه به منتهای ناامیدی خواهد رسید. برعکس، تاویل کننده اندیشه هایش یعنی کسی که در پی معناهای باطنی متون او برآید و این را هم از خود او آموخته باشد که در جریان ادراک نوشته های او ناچار خواهد شد، خود به ابداع معناها دست بزند، در این آثار نمونه هایی یکه در بیان اندیشه خواهد یافت. (۲۹) با این وجود کارل پوپر که از او به عنوان (قهرمان مکالمه باز فلسفی) و (مدافع حجت منطقی) یاد می کنند در پی مناظره ای فلسفی با آدورنو و هابرماس در مقاله ای با عنوان ( خرد یا انقلاب ) (۱۹۷۰) پیروان نظریه انتقادی را محکوم کرد که “خیلی ساده ، حرف های مبتذلی می زنند ولی بازبانی پر سرو صدا” و در مورد هابرماس هم در آن مقاله نوشت:«بیشتر چیزهایی که او می گوید به گمان من مبتذل و پیش پاافتاده است ، بقیه هم خیلی ساده غلط است.» (۳۰)
● اثر کلی صنعت فرهنگ، ضدروشنگری است آدورنو معتقد بود که نوید روشنگری، ایمان به پیشرفت علمی و عقلانی و گسترش آزادی های انسان به کابوس تبدیل شده است و علم و عقلانیت برای از بین بردن آزادی انسان بکار رفته است. او می گوید: «اثر کلی صنعت فرهنگ، اثر ضد روشنگری است که در آن … روشنفکری ــ همان سلطه فنی و تکنیکی پیشرفته ــ به عامل عوام فریبی توده ها و وسیله ای برای ممانعت از هشیاری تبدیل می شود. روشنفکری مانع از رشد افراد خودمختار و مستقلی می شود که هشیارانه برای خود تصمیم می گیرند و قضاوت می کنند … روشنگری همچنین مانع از تلاش های انسان برای رهایی است، انسان برای این آزادی تا حدی که نیروهای مثبت این عصر اجازه می دهد ، کاملاً آمادگی دارد.» (۳۱)
● تفاوت دیدگاه های آدورنو با مارکس آدورنو با آرای خود نه تنها امید واهی رهایی عقلانی را که روشنگری وعده می دهد، رد می کند بلکه مارکسیسم را نیز مورد انتقاد قرار می دهد. (۳۲) اگر چه نظرات آدورنو هم دیالکتیکی و هم مادی بود، اما هرگز اعتقادی به انقلاب کارگری نداشت و تحلیل اقتصادی و نظریه مارکس را رد می کرد. او همچنین منتقد دیدگاه تاریخی مارکس بود ولی در ضمن به نقد آگاهی طبقاتی بورژوازی می پرداخت . (۳۳) آدورنو همراه با هورکهایمر معتقد به مارکسیسم بدون پرولتاریا بودند. آدورنو معتقد است که جوامع به سمت یکپارچگی و اداره شدن واحد پیش می روند و از این وضعیت به شدت انتقاد می کند. با این وجود نمی توان منکر شباهت های فراوان آرای آدورنو با مارکس شد.نظریه مارکس در بطن نظریه آدورنو درباره صنعت فرهنگ نهفته است. بحث مارکس درباره بت وارگی کالا برای او اساس نظریه ای است که می گوید اشکال فرهنگی از قبیل موسیقی پاپ می توانند تسلط اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیکی سرمایه را تضمین کنند. آنچه در ذهن آدورنو باعث بوجود آمدن این نظریه شد که پول مناسبات اجتماعی را در جوامع سرمایه داری تعریف کرده و برآنها حاکم است، دقیقا با اظهارات مارکس در مورد ریشه های بت وارگی کالا مطابقت دارد. آدورنو در واقع تحلیل مارکس از بت وارگی کالا و مبادله را به حیطه کالاهای فرهنگی گسترش داده است، چنان که خود او می گوید:«کالاهای فرهنگی کاملا در دنیای کالاهای مصرفی جای می گیرند، برای بازار تولید می شوند و برای بازار در نظر گرفته می شوند.» (۳۴)
● صنعت فرهنگ سازی، روشنگری به مثابه فریب توده ای شاید انتشار مقاله مشترک آدورنو با هورکهایمر در سال۱۹۴۴ با عنوان ((صنعت فرهنگ سازی، روشنگری به مثابه فریب توده ای)) را که بعدها در قالب کتابی منتشر شد، به عنوان نقطه عطفی در تاریخ مکتب فرانکفورت نامید. آدورنو در این مقاله صنایع فرهنگی را بخش جدیدی از صنعت موسسات “اطلاع رسانی” مانند رادیو ، مطبوعات و سینما می داند که برای به نتیجه رساندن منافع صاحبان صنایع بکار می روند. آدورنو می گوید: «سینما و رادیو دیگر نیازی ندارند تا به هنری بودن تظاهر کنند. این حقیقت که آنها فقط نوعی کسب و کارند به ایدئولوژی رایج بدل می شود تا مزخرفاتی را که سینما و رادیو عمدا�� تولید می کنند، توجیه کند. این رسانه ها خود را صنعت می نامند و زمانی که رقم درآمدهای مدیران آنها منتشر می شود، هر شک و تردیدی در سودمندی اجتماعی محصولات تمام شده بر طرف می گردد.» (۳۵) از دیدگاه وی نتیجه این صنایع فرهنگی، تولید تخدیرکننده محصولات فرهنگی، ایجاد بازارهای وسیع تر تجاری و سازگاری سیاسی است. او فرهنگ توده ای را حاصل فرهنگ منفعل و اسیرکننده می داند. از نظر آدورنو ، جهان امروز و آینده، جهان اداره شده است و آزادی حقیقی در اثر توسعه عقلانیت در جامعه که همان تسلط موثر بر طبیعت است ، لطمه دیده و در جهان امروز ، خرسندی و خوشبختی فرد تحقق نمی یابد، بلکه در روندی تاریخی با زوال فردیت انسان همراه است که به سه شکل یکپارچه شدن آگاهی انسان به وسیله ارتباطات هدایت شده، ناچیز شمردن ��صلت و کیفیت فرد در تحول اشکال تولید و دگرگونی در ساختمان روانی انسان به دلیل اجتماعی شدن یکپارچه انسان ها ظهور پیدا می کند. به اعتقاد آدورنو ، یگانه دلیل اینکه چرا صنعت فرهنگ سازی می تواند به صورتی چنین موفقیت آمیز با فردیت برخورد کند، آن است که فردیت همواره شکنندگی جامعه را بازتولید کرده است. (۳۶) او در جایی دیگر از مقاله صنعت فرهنگ سازی می گوید: «هر آن کسی که در قدرت یکنواختی و تکرار شک کند، ابله است. صنعت فرهنگ سازی اعتراض علیه خود را دقیقاً همان قدر مردود می شمارد که اعتراض علیه جهانی که به صورتی بی طرفانه توسط این صنعت دوباره سازی می شود.»(۶۴) از دیدگاه آدورنو، صنایع فرهنگی (مانند برنامه های شبکه های تلویزیونی) که مهار فرهنگ نوین را در دست دارند، فرهنگ توده ای می سازند که جهت داده شده ، غیرخودجوش ، ساختگی و غیر واقعی است. وی از یکسو نگران دروغین بودن این فرهنگ و از سوی دیگر منتقد تاثیر ساکت کننده، بی حس کننده و سرکوبگر این فرهنگ بر مردم است. به اعتقاد وی ، جهان نوین به آخرین مرحله تسلط بر افراد رسیده است و در واقع نظارت بر افراد چنان کامل شده است که دیگر نیازی به عمل عمدی رهبران نیست. این نظارت در همه ابعاد جهان فرهنگی نفوذ کرده و از آن مهمتر، عملکرد ذهن کنشگران شده است. تسلط به چنان مرحله کاملی رسیده است که دیگر به هیچ روی تسلط به نظر نمی رسد، زیرا تصور می شود که این تسلط نه تنها زیانی به شخص نمی رساند، بلکه چنین می نماید که جهان همان است که بایستی باشد، دیگر برای کنشگران روشن نیست که جهان به چه چیزی باید شبیه باشد. آدورنو خود می گوید: «جامعه به مدد صنایع فرهنگی نمی گذارد انسان ها جهان دیگری جز آنچه هست برای خود متصور شوند. درهم ریختگی شعور به مرحله ای رسیده است که دیگر به زحمت می توان انسان ها را نسبت به این درهم ریختگی شعور آگاه کرد.» براساس آرای آدورنو ، صنعت فرهنگ منعکس کننده استحکام بت وارگی کالا، غلبه ارزش مبادله ای و رشد سرمایه داری انحصاری دولت است . این صنعت به سلیقه ها و اولویت های توده ها شکل بخشیده و به این ترتیب با تلقین مطلوب بودن نیازهای غیرواقعی، ناخودآگاه مردم را سازماندهی می کند. بنابراین، این فرهنگ در جهت نادیده گرفتن نیازهای واقعی با حقیقی�� مفاهیم با نظریه های بدیل و رادیکال و روش های فکری و رفتاری ضددولتی بکار می رود. این فرهنگ در این راستا به قدری موفق است که مردم هرگز پی نمی برند که چه اتفاقی رخ می دهد.(۳۸) آدورنو نسبت به سایر نظریه پردازان فرهنگ توده ای بیشتر معتقد است که این فرهنگ به توده ها تحمیل شده است و آنها را به پذیرش خود وادار می کند، به نحوی که آنها این فرهنگ را یک فرهنگ تحمیلی محسوب نمی کنند. (۳۹) او در پاسخ به ادعای کسانی که فرهنگ توده ای معاصر را سرگرمیِ به نسبت بی ضرر و پاسخی دموکراتیک به تقاضاهای مصرف کنندگان قلمداد می کنند ، بر بی محتوایی، پوچی و هماهنگی مردم که صنعت فرهنگ آن را تشویق می کند ، تاکید دارد. از نظر او این صنعت، نیروی بسیار مخربی است و نادیده گرفتن ماهیت آن، تسلیم شدن به ایدئولوژی آن است. (۴۰) از نظر آدورنو ، توانایی صنعت فرهنگ در ((جایگزین کردن)) آگاهی توده ها به صورت خودکار و کم و بیش کامل است. او می گوید: «موفقیت این صنعت در ارتقای ضعف نفس و استثماری است که اعضای ضعیف جامعه معاصر با تمرکز قدرت به آن محکوم شده اند . هشیاری آنها پس از آن بیشتر گسترش می یابد. به هیچ وجه تصادفی نیست که تولیدکنندگان بدبین فیلم های آمریکایی ظاهراً بر این عقیده هستند که فیلم های آنها باید سطح آگاهی یازده ساله ها را مدنظر داشته باشند. به این ترتیب آنها به تبدیل کردن بزرگسالان به کودکان یازده ساله تمایل پیدا می کنند.» (۴۱) از اینروست که او هنر برای توده ها را موجب نابودی رویا می داند.(۴۲) به اعتقاد وی، قدرت صنعت فرهنگ در تضمین تسلط و تداوم سرمایه داری و قابلیت آن برای شکل دادن و خلق پیام گیران، ضعیف، وابسته، منفعل و خدمتگزار نهفته است. (۴۳) آدورنو معتقد است که کل جهان، ساخته شده تا از غربال صنعت فرهنگ سازی گذر کند. او با انتقاد از همسانی و یکسانی رسانه های نوین می گوید:«رسانه های تکنیکی به صورتی بی رحمانه به سوی همسانی و یکسانی رانده می شوند. هدف تلویزیون ارائه ترکیبی از رادیو و فیلم است و محدود ماندن این رسانه صرفاً از این امر ناشی می شود که طرف های ذینفع هنوز در جمع خود به توافق نرسیده اند، لیکن پیامدهای آن یقیناً عظیم و مبشر این نوید خواهد بود که تا بدان حد موجب تشدید فقر و بی مایگی وجه زیباشناختی شود که در اندک زمانی، یکسانی تمامی محصولات صنعت فرهنگ سازی می تواند حجاب نازک خویش را کنار زده و پیروزمندانه پا به صحنه گذارد و رویای واگنری ــ امتزاج همه هنرها در یک اثر هنری ــ را به مسخره تحقق بخشد. (۴۴) او از صنعت فرهنگ سازی به عنوان ((سخت ترین)) و ((خشک ترین)) همه سبک ها یاد می کند که هدف و غایت لیبرالیسم بوده که خود همواره به خاطر فقدان سبک سرزنش می شود.(۴۵) آدورنو ایدئولوژی فعالان صنعت فرهنگ سازی را ((کسب و کار)) می داند. او همچنین توکوویل معتقد است که تحت سلطه انحصار فرهنگی خصوصی، استبداد تن به حال خود رها شده و حمله متوجه روح یا جان است. (۴۶) آدورنو در مورد نقش سرگرمی و تفریح وسایل ارتباط جمعی معتقد است که این دو موضوع از مدت ها پیش از ��نکه صنعت فرهنگ سازی پا به هستی بگذارد، وجود داشتند ولی اکنون این عناصر از بالا هدایت و روزآمد می شوند. (۴۷) او می گوید: «صنعت فرهنگ سازی فاسد است ، نه به این سبب که سرزمین معصیت است، بلکه از آن رو که معبدی در خدمت لذت سطح بالا است.» (۴۸) آدورنو تاکید می کند که بر اثر صنعت فرهنگ سازی ، سرگرم شدن خود به یک ایده آل بدل شده و جای امور والاتر را اشغال می کند که خودش توده مردم را از آنها محروم کرده است، آن هم با تکرار این امور به شیوه ای حتی کلیشه ای تر از شعارهای آگهی های تبلیغاتی. (۴۹) وی از وسایل ارتباط جمعی به ویژه سینما به عنوان ((دم و دستگاه ورم کرده تولید لذت)) یاد می کند که به رغم اندازه اش، هیچ شرافت و وقاری به زندگی آدمی اضافه نمی کند. (۵۰) او با بیان اینکه صنعت فرهنگ سازی دائماً مصرف کنندگان خود را در مورد آنچه دائماً وعده می دهد ، گول می زند، تاکید می کند که وعده دستیابی به لذت در نتیجه مصرف محصولات صنعت فرهنگ سازی امری موهوم است و آن چیزی که بدست نمی آید ، عنایت واقعی است و به مثابه آن است که در مراسم شام باید به منوی غذا اکتفا کرد.(۵۱) آدورنو صنعت فرهنگ سازی را بر خلاف آثار هنری که به اعتقاد وی زهدطلب و بری از شرم زدگی اند، هرزه نگار و جانماز آبکش می داند. (۵۲) آدورنو از بهشت ارائه شده از سوی صنعت فرهنگ به عنوان ((سختی و نکبت قدیمی)) یاد می کند و می گوید: «در هر یک از محصولات صنعت فرهنگ سازی، ناکامی و محرومیت همیشگی تحمیل شده از سوی تمدن بار دیگر به صورتی قطعی و روشن، اثبات و بر قربانیان خود اعمال می شود.» (۵۳)
انسان در تفکر تئودور آدورنو تئودور (ویزن گروند) آدورن�� متولد ۱۹۰۳ در شهر فرانکفورت آلمان، متوفای ۱۹۶۹ در شهر بریگ سوئیس. همکار موسسه پژوهشهای اجتماعی که توسط ماکس هورکهایمر در فرانکفورت تاسیس شده بود. مهاجرت به آمریکا در سال ۱۹۳۳ و بازگشت به آلمان در سال ۱۹۴۹٫ وی تا زمان بازنشستگی استاد کرسی فلسفه و علوم اجتماعی در فرانکفورت و مدیر «موسسه پژوهشهای اجتماعی» بود. آدورنو یکی از بانفوذترین بنیانگذاران «مکتب فرانکفورت» است. از میان آثار متعدد او در فلسفه، جامعه شناسی، ادبیات و موسیقی مهمترین آنها عبارت اند از: دیالکتیک روشنگری (۱۹۴۷) که به طور مشترک با هورکهایمر تالیف کرده و همچنین آثار اصلی دوره متاخرش یعنی: دیالکتیک سلبی (چاپ ۱۹۶۶) و نظریه زیباشناسی (چاپ ۱۹۷۰) در خصوص رشته انسان شناسی اثر دیگر او یعنی اخلاق کوچک (چاپ ۱۹۵۱) و آثار مختصرش پیرامون نقد اجتماعی مانند منشورها و کلیدواژه ها قابل توجه هستند.
a. توصیف ناپذیری انسان از نظر آدورنو آنچه در دوران مدرن نویدش را داده اند آزادی انسان از تمامی جبرهاست، چه این جبرها از ناحیه طبیعت تحمیل شده باشد و چه از ناحیه انسانهای دیگر. اما آنچه جامعه تحقق پوشیده درست عکس این بوده است: از آنجا که پیش فرض و مقدمه طرح دوره مدرنیته (moderne) به انقیاد درآوردن طبیعت، که خود انسان نیز کماکان جزئی از آن به شمار می رود، به لحاظ منطقی و مفهومی و همچنین به لحاظ صنعتی و عینی است، این طرح به م��ابله با طراحان خود برخاسته و به نوع بی سابقه ای از به بردگی کشیده شدن او بدل شده و برآورده شدن این نوید را بیش از هر زمان دیگری ناممکن ساخته است. آدورنو برای انسان قائل به خصوصیت تناهی فردی، قیاس ناپذیری، بی همانندی و به تعبیر سنت فلسفی، توصیف ناپذیری شده است. خود قانونگذاری و استقلال انسان نباید به صورت قدرت، اراده یا سلطه بر فردیت- طبیعی یا انسانی- موجودات دیگر جلوه گر شود، بلکه اتفاقا این فردیت باید به عنوان غایتی نفسی (اصالی) در انواع مختلف آزادی و دیگرگونی که دارد باقی بماند. آدورنو از این نظر، پاسدار میراث اندیشه روشنگرانه کانت نیز هست بی آنکه مدعای کانت در مورد التزام اخلاقی- عقلی فرد از ناحیه خودش در نظریه او تاثیری بگذارد. تالیف ناسازنمای این هر دو جزء، یعنی فردیت آزاد و در عین حال برابر و همچنین فردیت نامحدود و محدودیت یافته به خود، در نهایت موجب پیدایش گرایشی در آدورنو به جانب اوتوپیای مارکس درباره «جامعه بی طبقه» می شود. اما تاریخ انحطاط و تاریخچه نارستگارانه پیشرفت بشری که اوج آن در از بین رفتن فعال شناسایی و عمل از نظر تکنیکی- صنعتی و همچنین از نظر منطقی- فلسفی، هم در عصر حاکمیت سرمایه داری عصر متاخر و هم در دوره سلطه سوسیالیسم است، راه رسیدن به امکان پیشرفت را سد کرده است. در اینجا فاعل حقیقی تجزیه می شود و فرو می ریزد تا جا برای یک «من سوداگر» باز شود که همه چیز را به صورت «شیء» و کارایی برای مبادله درمی آورد تا بتواند آن را تصاحب کند. در این حال، سوبژکتیویته راستین پراحساس همچون گزینه ای مقابل، خود را به صورت چیزی متفاوت با این واقعیت دروغین، یعنی در شکل رنج بردن از این عینیت جابرانه نظام، نمایان می سازد. بیدار نگه داشتن احساس این رنج در اندیشه («چرا که هیچ چیزی جز نومیدی نمی تواند نجاتبخش ما باشد») و درک آن به لحاظ نظری همراه با امید به از میان برداشتن این رنج، وظیفه فلسفه به عنوان «نظریه ای انتقادی» است، هرچند این امید ممکن است به نومیدی بدل بشود.
– متن برگزیده متنی که در ادامه می آید از بحث های رادیویی او با آرنولد گملن برگرفته شده است. b. انسان و پیشرفت آدورنو: بلی. من معتقدم گفتن این که انسان چیست، کاری مطلقا ناممکن است. اگر آن سخن زیست شناسان درست باشد که مهمترین خصوصیت انسان دقیقا همین است که او «باز» و نامتعین است و نمی توان او را با دایره معینی از افعال عینی تعریف کرد، این «باز» بودن شامل این نیز هست که ما اساسا نمی توانیم پیش بینی کنیم که این انسان چه خواهد شد، آن هم از هر دو سو، یعنی از جنبه منفی هم چنین است. من این جمله والری را یادآور می شوم که می گوید «ناانسان» بودن هنوز آینده ای بزرگ در پیش دارد. کافکا جمله زیبایی دارد. او می گوید: «چیزی به نام پیشرفت اساسا هنوز اتفاق نیفتاده است». من فکر می کنم ما حتی می توانیم بر این ��وافق کنیم که پیشرفت- تا آنجا که بتوان تا به امروز از پیشرفت سخن گفت- عمدتا پیشرفت در فنون تسلط بر طبیعت و دانسته هایی در زمینه سلطه بر آن است (سخنی که به نظر می رسد بنیامین برای نخستین بار در آرای خود پیرامون فلسفه تاریخ آن را بیان کرده باشد)، و این به آن معناست که بگوییم این پیشرفت، به اصطلاح پیشرفتی جزئی یا بخشی است و به هیچ وجه به معنای این نیست که بشریت توانسته باشد در این پیشرفت بر خودش تسلط پیدا کند و به بلوغ برسد. پیشرفت تازه از جایی آغاز می شود که این بلوغ حاصل شود و بشریت، به تعبیری، جایگه خود را به عنوان یک فاعل کامل بنیاد نهد، به جای آنکه همچنان- به رغم گسترش یافتن این فنون و مهارتها- در حالت نابینایی به سر برد، یعنی اسیر جریانهای کور، بی نام و نشان و ناخودآگاه باشد درست به همین دلیل است که من پیش از این- به شیوه ای که اندکی ناسازگار می نماید- گفتم که چون پیشرفت به صورتی خودبه خود تحقق می پذیرد، یعنی انسانها به گونه ای ناآگاهانه به اسارت این پیشرفت فنی و علمی درمی آیند بی آنکه اساسا جایگاه خود را به عنوان فاعل بدرستی بنا نهاده و بر آن تسلطی پیدا کرده باشند، به نظر می رسد که این پیشرفت، پیشرفتی واقعی نباشد، یعنی در هر ثانیه در معرض آن است که فاجعه کاملی شود.
c. انسان و «اصل مبادله» باید بگویم که این گرایش در خد فن یا در خود علم از آن جهت که فن و علم است ریشه ندارد، بلکه عمدتا ریشه در یک اصل اجتماعی خاص دارد، اصلی که با نظام روابط احتماعی مرتبط است، یعنی «اصل مبادله». اصل مبادله عام؛ این همان چیزی است که دنیا، دست کم دنیای ما یا دنیای غرب، امروزه در ابعاد بی سابقه ای بر آن تسلط دارد. و این اصل مبادله تعیین کننده کیفتیها، ویژگیهای خاص کالاهایی که می بایست مبادله شوند و در نتیجه اشکال خاص کار تولیدکنندگان و نیازهای ویژه آنهاست. در این اصل، عنصر همسطح سازی و فروکاهندگی موجود است. اجازه می خواهم به عنوان آزمونی ذهنی این نکته را اضافه کنم: اگر تصور کنیم جامعه ای را که دیگر در آن مبادله صورت نگیرد یعنی انسانها در این جامعه کالاها را از طریق بازار تهیه نکنند بلکه تولید مطابق نیاز انسانها صورت بگیرد، آن گاه این عامل همانندسازی مطلق و در نتیجه عامل فروکاهنده و همسطح ساز حذف خواهد شد و می توان تصور کرد که کیفیت و در نتیجه تمامی ویژگیهایی از کالا که از ناحیه جامعه کنونی به گونه ای بی رنگ شده اند در مرتبه ای بالاتر دوباره بازپرورده شوند و از نو ایجاد گردند. بنابراین، من در این باره به تعبیری تندتر میگویم که مسخ صورتها بیشتر جلوه ای از جامعه بورژوازی است تا پدیده ای که فی نفسه معادل صنعت به عنوان تکنیک پیشرونده باشد. باید گفت خیلی چیزها به حساب صرف اشکال، مانند شکل اداره جامعه، یا به حساب آنچه من حجاب تکنولوژیکش می نامم گذاشته می شود یعنی پوشانده شدن روابط اجتماعی به وسیله تکنیک، و حال آنکه همچنان ریشه در روابط اجتماعی دارند و من تا این اندازه پیرو سلیقه قدیم هستم که بر این باور باشم که بحث اصلی بیشتر بر سر نقد جامعه است تا مثلا نقد تکنیک از آن جهت که تکنیک است. تکنیک به این دلیل که تکنیک است نه ��وب است و نه بد و به نظر می رسد بیشتر خوب باشد، تا بد.
d. انسان و نهادها گهلن: ما در حال حاضر شاهد جوامعی در شرق هستیم که خرید و مبادله در آنها نقشی مشابه جامعه ما ندارد. آیا شما معتقدید که افراد در چین یا روسیه در رسیدن به فردیت و بالاترین کیفیت به طور محسوسی جلوتر از اینجا هستند؟ آدورنو: البته طرح چنین پرسشی استهزاء محض است. بدیهی است که چنین نیست. ما در این زمینه همداستانیم که انسانها امروز، آن هم به گمان من حقیقتا به درجه ای که تاکنون بی سابقه بده است، به نهادها (که مقصودم از آن در وهله نخست اقتصاد عظیم منسجم و پیوسته و در وهله دوم نظام اداری به معنای فراگیرش که بعضا با اقتصاد درهم آمیخته و ��عضا مقلد آن است) وابسته هستند. حال، عقیده من این است که شما تمایل به این جهت داردی که این نهادها را اساسا ضرورتی بدانید که مبتنی بر وضعیت ناقص بودن انسان یا انسانهاست و تمایلتان به این سوست که اصل این فرض را تصدیق کنید و بگویید بدون قدرت قاهره نهادهایی که مستقل از انسان (یا به تعبی من، شیء و بیگانه) شده اند نمی توان کاری صورت داد. نهادها باری از دوش انسانها برمی دارند و اگر چنین نبود انسانها زیر فشار تحمل ناپذیر همه گونه امور ممکن در هم می شکستند. این نهادها راهکارها و همچنین چیزهای بسیار دیگری در اختیار انسان قرار می دهند. من می خواهم بگویم که فاجعه بون مسئله در این است که نسبتها و پیوندهای میان انسانها برای خود آنها ناشفاف شده و چون انسانها دیگر درباره خودشان، یعنی درباره پیوند میان انسانها، چیزی نمی دانند این نهادها در برابر آنها خصوصیت یک ابر قدرت را به خود گرفته اند و باید همان چیزی را که شما، گاه با بدبینی و گاه با خوش بینی و همدلی، به عنوان یک ضرورت می پذیرید در برابر تحلیل نقادانه ای از این نهادها قرار بدهیم و سرانجام این پرسش را مطرح سازیم که با توجه به آناصلی که شما هم پیش از این درباره آن سخن گفتید، یعنی اینکه بشریت باید مستقل و بالغ شود، آیا نباید این نهادها را اگر حقیقتا همچون قدرتهایی تا این اندازه کور در برابر ما ایستاده اند، تغییر بدهیم و نهادهایی را جایگزین کنیم که، بنا بر اصطلاح شما، هرچند کمتر از نهادهای کنونی از دوش ما بار بر می دارند اما در عوض خودشان باری تا این اندازه وحشتناک و پرفشار بر دوشمان نباشند، فشاری که ممکن است تک تک افراد را زیر خود مدفون کند و در نهایت اساسا مجالی برای چیزی مثل پرورش یک فاعل آزاد باقی نگذارد؟ من می دانم که امروزه انسانهای بی شماری هستند که رابطه آنها با تکنیک- اگر اجازه داشته باشیم اصطلاحی از پزشکی بالینی را به کار ببرم- رابطه ای نوروتیک (عصبی) است، یعنی به گونه ای عینی و ملموس به تکنیک و به همه ابزارهای مهار زندگی وابسته هستد، چرا که از غایات خود، یعنی از تحقق زندگی خودشان و نیازهای زنده خودشان، تا حدود زیادی محروم اند. به نظر من صرف مشاهده روان شناسانه انبوه بی شمار انسانهای علیلی که با آنها سروکار داریم (به گونه ای که تقریبا می توان گفت این عیب امروزه اساسا به یک هنجار مبدل شده است) به ما این حق را می دهد که بگوییم، استعدادها و ظرفیتهای انسان به میزان بی سابقه ای ناشکوفا می ماند و سرکوفته می شود.
e. انسان و تحمل بار نهادها گهلن: به عقیده من مسئله به هیچ وجه این طور نیست. مگر نه این است که هر دو ما تقریبا همسن هستیم و نسل ما چهار شکل ا�� حکومت، سه انقلاب و دو جنگ جهانی را تجربه کرده است؟ آیا شما واقعا بر این عقیده اید که باید از همه انسانها توقع تحمل تمامی بار مسائل زیربنایی و عملی ساختن اندیشه همراه با خطاهای ژرف تعیین کننده در زندگی را داشته باشیم که به دلیل تلاشمان برای رها شدن از قید همه چیز ناچار به ارتکاب آن شدیم؟ خیلی دلم می خواهد نظر شما را در این باره بدانم. آدورنو: پاسخی که می توانم به شما بدهم این است که: آری! من تصوری از خوشبختی عینی و همچنین بدبختی عینی دارم و معتقدم که انسانها، مادام که در پی آن باشند که دیگران این بار را از روی دوش آنها بردارند و مادام که جسارت آن را نداشته باشند تا تمامی مسئولیت و تعیین سرنوشتشان به خودشان محول شود، بهزیستی و خوشبختیشان در این دنیا توهمی بیش نیست، حبابی ظاهری است که روزی خواهد بترکید و هنگامی که چنین اتفاق بیفتد عواقب وحشتناکی به دنبال خواهد داشت. گهلن: در اینجا درست به نقطه ای رسیده ایم که شما «آری» و من «نه» می گویم یا به عکس، به نقطه ای رسیده ایم که باید بگویم تمامی آنچه از دیرباز تاکنون درباره انسان دانسته و بیان کرده اند حاکی از آن است که موضع شما یک موضع انسان شناسانه اوتوپیایی است، هرچند موضعی بزرگمنشانه و عالی است. آدورنو: این قدرها هم اوتوپیایی نیست، به عقیده من ضرورتی که انسانها را به سوی این برداشتن بار تعهد از دوششان سوق می دهد دقیقا همان باری است که ابر قدرت وار از ناحیه نهادها، یعنی جهازهای جهانی بیگانه با خودشان، بر آنها تحمیل می شود. می شود گفت که قضیه تا اندازه ای چنین است: ابتدا مادرشان آنها را از خانه بیرون می راند و متحمل فشاری وحشتناک می شوند. سپس به دامان همان مادر پناه می آورند، که همان جامعه ای باشد که آنها را بیرون رانده است. به نظر می رسد که این یک پدیده اصلی در انسان شناسی امروز باشد که انسانها درست به سوی همان قدرتی می شتابند که به آنها صدمه وارد آورده است و از آن در رنج اند. گهلن: با این حال می خواهم در اینجا متقابلا ایرادی را به سخن شما وارد کنم. هرچند احساس می کنم که ما در مقدمات مهمی با همدیگر همرأی هستیم، اما برداشت من این است که این تمایل شما برای ناراضی کردن انسان نسبت به بضاعت اندکی که هنوز در این وضعیت فاجعه آمیز برایش باقی مانده تمایل خطرناکی است. آدورنو: در این صورت باید در پاسخ شما حقیقتا این جمله از گرابه را نقل قول کنم که می گوید: «هیچ چیزی جز رسیدن به نومیدی و حرمان نمی تواند ما را نجات بدهد».
http://imannajafi.ir/%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%a6%d9%88%d8%af%d9%88%d8%b1-%d8%a2%d8%af%d9%88%d8%b1%d9%86%d9%88/
Tumblr media
0 notes
migrategermany · 6 years ago
Photo
Tumblr media
دانشگاه کونستانست آلمان
#دانشگاه_کونستانست_آلمان (#Universität_Konstanz)، یک دانشگاه در شهرستان کونستانست در بادن- #وورتمبرگ_آلمان است. این دانشگاه در سال 1966 تاسیس شد، و در پردیس اصلی این دانشگاه در#Gießberg و در چهار کیلومتری از مرز سوئیس واقع شده است. به عنوان یکی از یازده#دانشگاه_برتر_آلمان شناخته شده است. و اغلب به عنوان ” #هاروارد کوچک ” توسط رسانه های آلمانی اشاره شده است. بیش از 11000 دانشجو در این دانشگاه به تحصیل می پردازند. دانشگاه #کونستانستدارای 13 دپارتمان و سه دانشکده می باشد و با بیش از 70 دانشگاه در جهان همکاری علمی دارد. #رنکینگ دانشگاه کونستانست آلمان: رتبه352  جهان در سیستم رتبه بندی 2016 QS رتبه194  ام جهان در سیستم رتبه بندی آموزش عالی تایمز 2017 رتبه500 - 400ام در سیستم رتبه بندی شانگهای ARWU رتبه 7 جهان در بین دانشگاه های زیر 50 سال جهان در سیستم رتبه بندی آموزش عالی تایمز 2017 رتبه 212جهان در رشته های هنر و علوم انسانی در سیستم رتبه بندی 2016QS دانشکده ها: علوم علوم انسانی حقوق، اقتصاد و سیاست مدارک تحصیلی مورد نیاز برای اخذ پذیرش: مدارک دوره متوسطه مدرک Abitur آلمان و یا مدارک معادل با آن مانند #Maturität#, Baccalaureate# * متقاضیان بین المللی برای ورود به یک دوره در مقطع کارشناسی در این دانشگاه تنها اگر شرایط ورود به دانشگاه آنها بالاتراز صلاحیت ورودی #آموزش_و_پرورش_آلمان ( Hochschulreife Allgemeine)) باشد، پذیرفته می شوند. در غیر این صورت باید باید در آزمون Feststellungsprüfung شرکت کنند. برای این آزمون دوره هاید آموزشی یک ساله Studienkolleg در نظر گرفته شده است. شرط زبان مورد نیاز برای اخذ پذیرش: همه ی رشته های مقطع کارشناسی در این دانشگاه به #زبان_آلمانی تدریس می شوند. همه دانشجویانی که رشته تحصیلی آنها به زبان آلمانی است باید یکی از مدارک زیر را ارائه نمایند: آزمون DSH (سطح 2) گواهی آزمون #Studienkolleg #TestDaf با حد اقل نمره 4 در هر رده دیپلم زبان انگلیسی DSD-II گواهی Zertifikat# C1 از موسسه گوته دیپلم زبان آلمانی سطح 2 گواهینامه ی #telc_Deutsch# C1 Hochschule *دانشجویانی که رشته تحصیلی آنها به زبان انگلیسی تدریس می شود از این قاعده مستثنی هستند. #دانشگاه_كونستانست_آلمان #پذیرش_دانشجویی_آلمان #اقامت_تجاری_آلمان #كونستانست #بورسیه_تحصیلی_آلمان #مهاجرت_تحصیلی #ویزای_تحصیلی #Universität_Konstanz #deutschland_Universität #Baden_deutschland
email : [email protected] تلگرام :👇 👨🏻‍🎓
🇩🇪لینک گروه: https://t.me/joinchat/IihBC1DmhvTwIB3Tn-wbwA 🇩🇪لینک کانال: https://t.me/MIGRATEGERMANY صفحه اینستاگرام : 👇 https://www.instagram.com/migrategermany/
1 note · View note
mahtabpresscom-blog · 8 years ago
Text
گسترش همکاری دانشگاه فردوسی با انستیتو فرهنگی حافظ- گوته آلمان
گسترش همکاری دانشگاه فردوسی با انستیتو فرهنگی حافظ- گوته آلمان
قرارداد همکاری علمی- آموزشی میان دانشگاه فردوسی مشهد و انستیتو فرهنگی حافظ- گوته آلمان به امضاء رسید.
به گزارش ایسنا به نقل از دانشگاه فردوسی مشهد، بر اساس مذاکرات انجام شده میان دکتر احسان قبول، رئیس مرکز فردوسی دانشگاه فردوسی مشهد و رویا شهمیرزادی، رئیس انستیتوی فرهنگی حافظ- گوته آلمان قرارداد همکاری علمی- آموزشی میان آن‌ها به امضا رسید.
بر اساس این تفاهم‌نامه موسسه حافظ – گوته بر اساس برنامه…
View On WordPress
0 notes
telegramchannel · 2 years ago
Text
کانال آزمون گوته B1,B2,C1,A2 , GOETHE
کانال آزمون گوته B1,B2,C1,A2 , GOETHE #آزمون #تبليغ #تست #جامع #جزوات #رايگان #سوالات #صورت #مدل #مطالب #موسسه #نمونه #تلگرام #کانال #گروه
در كانال آزمون گوته سعى كرديم كه در سطح ,A2,B1,B2,C1 نمونه سوالات آزمون ، كتاب هاى آموزشى ، نمونه مدل تست ، و جزوات آموزشى را به صورت كاملا جامع و تخصصى و منظم جمع اورى كنيم، تبليغ نداريم و مطالب رايگان ❌اين كانال هيچ ربطى به موسسه گوته در ايران ندارد
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
kokchapress · 8 years ago
Text
علی دهباشی: زمانه عوض شده است
علی دهباشی: زمانه عوض شده است
علی دهباشی: زمانه عوض شده است مدیر مسئول و سردبیر نشریه “بخارا” و از سخنرانان برنامه “مدرنیته ایرانی” موسسه گوته در آلمان در مصاحبه با دویچه وله از مزایای سفرهای فرهنگی می‌گوید. او آشنایی و گفت‌وگو با نویسندگان را بویژه برای طرف ایرانی مفید می‌داند.سلسله نشست‌های فرهنگی موسسه آلمانی گوته که با عنوان “مدرنیته ایرانی” از ماه دسامبر سال گذشته (۲۰۱۶) در برلین آغاز شد در فوریه امسال نیز ادامه یافت.…
View On WordPress
0 notes
mielaw-blog · 7 years ago
Text
معرفی دانشگاه گوته فرانکفورت
دانشگاه گوته فرانکفورت (goetheuniversity frankfurt ammain ) : دانشگاه گوته فرانکفورت چه رنکی در بین دیگر دانشگاه های آلمان دارد ؟ آیا به مهاجرت به آلمان و تحصیل در دانشگاه گوته فرانکفورت می اندیشید؟ آیا می دانید سطح زبان در دانشگاه گوته فرانکفورت در کشورآلمان به چه صورت می باشد؟  آیا با دانشگاه گوته فرانکفورت آشنایی دارید؟ دانشکده های دانشگاه گوته فرانکفورت در کشور آلمان را می شناسید؟ آیا شرایط پذیرش در دانشگاه گوته فرانکفورت در کشور آلمان را میدانید؟هزینه تحصیل در کشور آلمان به ویژه دانشگاه گوته فرانکفورت چگونه است؟مدارک مورد نیاز برای تحصیل در دانشگاه گوته فرانکفورت چیست؟ همانطور که می دانید راههای متفاوتی برای مهاجرت به کشور آلمان وجود دارد. یکی از طرق مهاجرت به کشور آلمان از طریق ویزای تحصیلی می باشد که فرد از طریق تحصیل در بهترین دانشگاههای کشور آلمان می تواند اقامت و تابعیت کشور آلمان را اخذ نماید.موسسه مشاوره ای و مهاجرتی MIE در این مقاله سعی دارد تا راههای مهاجرت به کشور آلمان به ویژه راه تحصیلی را برای شما عزیزان توضیح داده و یکی از بهترین دانشگاههای کشور آلمان را به شما معرفی نماید.   ببا توجه به اینکه یکی از راههای مهاجرت به کشور آلمان اخذ ویزای تحصیلی می باشد افراد برای ورود به دانشگاههای کشور آلمان باید دارای شرایطی باشند.افرادی که قصد ادامه تحصیل در مقطع لیسانس و فوق لیسانس را دارند باید برای ورود به دانشگاه و اخذ پذیرش از دانشگاه مورد نظر خود به ویژه دانشگاه گوته فرانکفورت شرایطی را دارا باشند. شرایط ورود به دانشگاههای آلمان به ویژه دانشگاه گوته: اگر شخصی دیپلم 12 ساله داشته باشد یعنی 12 سال تحصیل کرده باشدو قصد ادامه تحصیل در کشور آلمان را نیز داشته باشد باید ابتدا در ایران در کنکور سراسری پذیرفته شده باشد ��ا بتواند از یکی از دانشگاههای کشور آلمان به ویژه دانشگاه گوته فرانکفورت پذیرش اخذ نماید البته این افراد مستقیما نمی توانند وارد دانشگاههای کشور آلمان شوند بلکه باید 2 ترم در کالج المان به زبان آلمانی تحصیل نمایند و بعد برای یکی از دانشگاههای کشور آلمان اقدام نمایند.البته این نکته حاۀز اهمیت است که دانشجویانی که قصد ادامه تحصیل در کشور آلمان را دارند و در حال حاضر دانشجوی سال 3 دانشگاه آزاد می باشند هم می توانند برای پذیرش در یکی از دانشگاههای کشور المان اقدام نمایند و این دانشجویان نیاز به گذراندن دوره کالج را نخواهند داشت. اگر فردی در ایران لیسانس خود را از دانشگاه آزاد اخذ نموده باشد مستقیما نمی تواند وارد مقطع فوق لیسانس شود بلکه این افراد باید 1 یا 2 ترم از رشته خود را در مقطع لیسانس در کشور آلمان بگذرانند و سپس می توانند برای مقطع فوق لیسانس اقدام نمایند.دوره فوق لیسانس در کشور المان 1 ساله می باشد. برای مقطع دکترا در کشور آلمان به سختی می توان پذیرش گرفت زیرا برای ورود به مقطع دکترا در کشور المان فرد باید یک استاد راهنما داشته باشد که معمولا این امر با سختی و دشواری همراه است. دانشگاه گوته فرانکفورت دارای 16 دانشکده می باشد که این دانشکده ها عبارتند از: دانشکده حقوق،علوم اقتصاد،روانشناسی،علوم رایانه و ریاضیات،علوم پرورشی،فلسفه،علوم اجتماعی،الهیات انجیل،الهیات کاتولیک،فیلولوژی،زمین شناسی،فیزیک،علوم رایانه و ریاضیات،زیست شیمی و شیمی و داروسازی،پزشکی،زیست شناسی،زبان شناسی و علوم فرهنگی. می گویند.campus دانشگاه گوته فرانکفورت دارای 4 محوطه دانشگاهی می باشد که اصطلاحا به آن دانشگاه گوته فرانکفورت عبارتند از:campus 4 1:کامپوس بوکنهایم . 2:کمپوس ریدبرگ . 3:کامپوس وستند . 4:کامپوس نیدرراد. این مقاله متعلق به موسسه مشاوره ای و مهاجرتی MIE می باشد.موسسه مشاوره ای و مهاجرتی MIE این امکان را دارد که شما را در زمینه تحصیل در کشور آلمان به ویژه تحصیل در دانشگاه گوته فرانکفورت راهنمایی نماید و اطلاعات لازم را در اختیار شما عزیزان قرار دهد. دانشگاه گوته فرانکفورت در سال 1914 در ایالت هسن در شهر فرانکفورت تاسیس شد. نام کامل دانشگاه گوته فرانکفورت،یوهان ولفگانگ گوته فرانکفورت آم ماین می باشد. دانشگاه گوته فرانکفورت بیش از 46000 دانشجو دارد که یکی از بزرگترین و معتبرترین دانشگاههای کشور آلمان می باشد. برای ورود به دانشگاههای کشور المان به ویژه دانشگاه گوته فرانکفورت فرد متقاضی حتما باید به زبان آلمانی تسلط داشته باشد. برای ورود به دانشگاههای کشور آلمان به ویژه دانشگاه گوته فرانکفورت متقاضیان حتما باید دانش کافی از زبان آلمانی    شرکت نمایند.DSHداشته باشند تا بتوانند در امتحان ورودی زبان تحصیل در دانشگاههای کشور آلمان به زبان آلمانی می باشد اما برخی از دروس به زبان انگلیسی هم تدریس می شود که   رادارا باشد.TOFEL 550و یا   IELTS 6.5فرد باید حداقل این دانشگاه یکی از 5 دانشگاه برتر در کشور آلمان می باشد. بودجه سالیانه دانشگاه گوته فرانکفورت 370 میلیون یورو می باشد. این دانشگا در میان دانشگاههای تحقیقاتی رتبه برتری را به خود اختصاص داده است و طیف گسترده ای از برنامه های آکادمیک را ارایه می دهد. دانشگاه گوته فرانکفورت در هر 3 مقطع لیسانس،فوق لیسانس و دکترا دانشجو می پذیرد. دانشگاه گوته فرانکفورت در حدود  44428 دانشجو دارد که حدود 19442 نفر در مقطع کارشناسی و 5494 نفر در مقطع کارشناسی ارشد و 2371 نفر در مقطع دکترا به تحصیل می پردازند که حدود 7302 نفر از آنها را دانشجویان بین المللی تشکیل می دهند. دانشگاه گوته فرانکفورت یکی از معتبر ترین دانشگاهها در زمینه پزشکی و علوم طبیعی می باشد که در این رشته ها بسیار تاثیر گذار بوده است. دانشگاه گوته فرانکفورت برنده چندین جایزه نوبل بوده است. مدارک مورد نیاز برای تحصیل در دانشگاه گوته فرانکفورت: مدرک دیپلم و ریزنمرات،مدرک پیش دانشگاهی و ریز نمرات،گواهی سازمان سنجش در صورت قبولی فرد در کنکور سراسری و یا گواهی اشتغال به تحصیل،مدرک زبان،برای کارشناسی ارشد گواهی قبولی در دوره کارشناسی و رزومه مورد نیاز می باشد. دانشگاه گوته فرانکفورت یک دانشگاه دولتی در شهر فرانکفورت می باشد. هزینه تحصیل در دانشگاههای کشور آلمان به ویژه دانشگاه گوته فرانکفورت تقریبا رایگان و بدون شهریه می باشند و فرد متقاضی می تواند با هزینه اندک و با امکانات عالی به تحصیل در این دانشگاهها بپردازد. نکته مهمی که باید به آن اشاره شود این است که تسلط به زبان آلمانی یک امتیاز برای گرفتن ویزا و پذیرش برای دانشگاههای کشور المان می باشد. در نهایت می توان گفت که دانشگاه گوته فرانکفورت از شرایط بسیار مناسبی برای تحصیل برخوردار است و با هزینه بسیار پایین می توان به راحتی به تحصیل پرداخت اما نکته حایز اهمیتی که وجود دارد این است که کشور المان عضو اتحادیه اروپا و عضو شنگن می باشد و برای کار و تحصیل بسیار مناسب است. افرادی که در کشور المان به تحصیل می پردازند به راحتی می توانند برای ادامه تحصیل و یا حتی کار به سایر کشورهای عضو شنگن بدون هیچ محدودیتی سفرکنند.شهر فرانکفورت یکی از برترین شهرهای کشور المان می باشد و افراد متقاضی اخذ ویزای تحصیلی براحتی می توانند از دانشگاههای کشور المان به ویژه دانشگاه گوته فرانکفورت پذیرش گرفته وبه تحصیل بپردازند باتوجه به اینکه کشور آلمان نسبت به سایر کشورهای عضو شنگن از هزینه زندگی مناسبی برخوردار می باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به وب سایت موسسه مشاوره ای و مهاجرتی MIE مراجعه نمایید و اطلاعات لازم در زمینه تحصیل در کشور آلمان را بدست آورید.موسسه مشاوره ای و مهاجرتی MIE این امکان را دارد که پرونده های مهجرتی و قانونی شما عزیزان را به انجام برساند. منابع:   www.goethe-university-frankfurt.de www.en.wikipedia.org/goethe www.uni-frankfurt.de www.timeshighereducation.com   Read the full article
0 notes
mielaw-blog · 7 years ago
Text
شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان
شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان 2018 بسیار مورد توجه و استقبال افراد قرار دارد چرا که اشخاصی که قصد مهاجرت به آلمان و  تحصیل در آلمان را دارند پس از بررسی شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان قصد انتخاب این رشته و تحصیل در این رشته را دارند که پس از تحقیق و بررسی در مورد شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان افراد می توانند پذیرش تحصیلی خود را اخذ نمایند و به تحصیل داروسازی در آلمان مشغول شوند. در این مقاله وکیل مهاجرت موسسه حقوقی MIE  شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان برای شما عزیزان بررسی خواهد نمود تا در صورت تمایل بتوانید با اطلاعات دقیق تر اقدام نمایید. آیا از شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان اطلاع دارید؟ در مورد شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان و شرایط ویزای آن چه می دانید؟ شرایط تحصیل در آلمان: آلمان یکی از کشورهای مورد توجه دانشجویان نقاط مختلف دنیا برای تحصیل است. یکی از دلایلی که این کشور بسیار مورد توجه است مهاجر پذیر بودن آلمان نسبت به دیگر کشورهای اتحادیه اروپاست اخذ ویزای تحصیلی آلمان می تواند منجر به اقامت دائم در این کشور شود. دلیل دیگری که این کشو را پر اهمیت میکند رایگان بودن تحصیل در دانشگاههای این کشور است و مناسب بودن هزینه های زندگی نسبت به شرایط این کشور است. مهم تر از همه اینکه پاسپورت آلمان یکی از با ارزش ترین پاسپورت های دنیا است و این خود به تنهایی میتواند تحصیل در این کشور را مورد توجه قرار دهد. شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان: رشته داروسازی همچون دیگر زیر مجموعه های پزشکی، رشته پر طرفداری است و آلمان کشور مناسبی برای تحصیل در رشته داروسازی در اتحادیه اروپا به حساب می آید. زیرا تحصیل در رشته داروسازی در این کشور رایگان است و متقاضیان تحصیل در دانشگاههای آلمان در رشته داروسازی می بایست قبل اقدام برای پذیرش در این رشته دوره زبان آلمانی را در کشور خود بگذرانند و پس از دوره زبان آلمانی و اخذ مدرک B2 و آماده کردن مدارک مورد نیاز دیگر می توانند برای پذیرش رشته داروسازی در دانشگاه آلمان اقدام کنند. رشته داروسازی در آلمان برای دوره لیسانس حدود ۴ سال به طول می انجامد.  مدرک زبان آلمانی برای پذیرش این رشته الزامی است. نکته دیگری که در خصوص تحصیل در رشته داروسازی در آلمان اهمیت دارد، داشتن مدرک پیش دانشگاهی است. تحصیل در رشته داروسازی  در دانشگاههای آلمان به این صورت است که فرد در ابتدا باید ۴ سال علوم پایه مانند زیست شناسی، شیمی و فیزیک تحصیل کند که به دو شکل تئوری و در دو سال به صورت عملی و تخصصی خارج از محیط دانشگاه مثل مراکز درمانی گذرانده میشود  پس از گذراندن این دوره دانشجو می بایست در امتحانات پایانی این دروس شرکت کند و در صورت قبولی به آنها مدرک کارشناسی ارشد پیوسته داده میشود. دوره دکترای رشته داروسازی در آلمان ۶ساله است. برای تحصیل در مقطع دکترا رشته داروسازی فرد می بایست حتما از سوی یک استاد راهنما موضوع انتخابش مورد تایید قرار گیرد و پس از آن می تواند وارد مقطع دکترا رشته داروسازی در دانشگاههای آلمان شود. شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان دانشگاه ماربورگ  MARBURG: دانشگاه Philipps نه تنها به عنوان یکی از مقاصد قدیمی بلکه به عنوان قدیمی ترین دانشگاه های جهان در نظر گرفته میشود. از سال 1527 این موسسه به عنوان دانشکده مسیحیان شروع به فعالیت کرد. حدود 5 قرن است که این دانشگاه به مکانی برای تحقیق و یا تدریس اختصاص داده شده است. در حال حاضر حدود 25000 دانشجو در Marburg مشغول به تحصیل می باشند که حدود 12 در صد از آنان متعلق به دیگر کشورها می باشند. دانشگاه Philipps از جمله دانشگاه هایی می باشد که در منطقه Marburg و در کشور آلمان نیز واقع شده است. شرایط تحصیل رایگان داروسازی در دانشگاه فرانکفورک آلمان  FRANKFURT: دانشگاه گوته فرانکفورت به عنوان یکی از دانشگاه های تحقیقاتی و بین المللی در نظر گرفته می شود که دامنه گسترده ای از برنامه های آموزشی را در اختیار افراد قرار می دهد. موسسات تحقیقاتی متنوع که بر نظریه های پیچیده و حل مسائل نیز تمرکز دارند. این دانشگاه پس از دانشگاه Johann Wolfgang von Goethe به مباحثی نظیر: ادبیات؛ علوم و فلسفه اختصاص داده شده است. در دپارتمان زیست شناسی؛ شیمی و داروسازی حدود 33 استاد حضور دارند که به فعالیت هایی نظیر: تحقیق و تدریس مشغول می باشند. این دانشگاه توسط 215 عضو و تعداد بسیاری کارمند اداره می شود. این دانشگاه بیش از 1850 دانشجو در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد؛ 500 دانشجو در مقطع دکترا و فوق دکترا و در گرایش های مختلفی نظیر: داروسازی، شیمی و زیست شیمیایی را در خود جای داده است. شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان دانشگاه برلین  FU BERLIN: موسسه آموزشی  Freie Universität در برلین به عنوان یکی از موسسات آموزش داروسازی در نظر گرفته می شود. در شهر برلین دانشگاه Freie تنها دانشگاهی می باشد که اصول داروسازی در آن اجرا می شود. مبحث تحقیق و تدریس در گرایش هایی نظیر: زیست شناسی؛ داروسازی؛ شیمی؛ داروسازی بالینی؛ داروشناسی و فناوری دارویی عملی می باشد. علاوه بر تمامی موارد ذکر شده در فوق این موسسه بر مواردی نظیر: آزمایش و توسعه دارویی؛ تجزیه و تحلیل مواد طبیعی؛ روش های آزمایش دارویی؛ نوآوری دارویی و سیستم های ارسال دارویی نیز تاکید دارد. شرایط تحصیل رایگان داروسازی آلمان دانشگاه وورتسبورگ WURZBURG : این دانشگاه موفقیت هایی در زمینه آموزش و علوم حیاتی داشته است و به عنوان یکی از برترین دانشگاه های دولتی از جهت محیط آموزشی در نظر گرفته می شود. دانشگاه Würzburg محیط آموزشی ویژه ای را در اختیار دانشجویان قرار می دهد که علاوه بر این سنتی دیرینه را از جهت همکاری با دیگر موسسات آموزشی به خود اختصاص داده است. فارغ التحصیلان مدارس علوم حیاتی افرادی هستند که در زمینه هایی نظیر: زیست شناسی؛ پزشکی؛ شیمی؛ داروسازی؛ فیزیک و فلسفه نیز تخصص داشته اند. طبق تجربیات کسب شده افراد محصل در این دانشگاه نسبت به دیگر دانشگاه هایی که به علوم حیاتی اختصاص داده شده اند از روحیه ی خاصی نیز برخوردارند. هزینه تحصیل و زندگی در آلمان همانطور که در بالا به آن اشاره شد هزینه تحصیل در کشور آلمان رایگان است. اما در خصوص هزینه زندگی در کشور آلمان باید بگوییم این هزینه تقریبا مبلغی در حدود ماهانه ۶۰۰ تا ۸۰۰ یورو است که بسته به سبک زندگی و میزان هزینه های فرد می تواند بالاتر از مبلغی باشد که در اینجا به آن اشاره شد. اما لازم است بدانید برخی دانشگاههای خصوصی در آلمان وجود دارد که تحصیل در آن دانشگاهها کاملا رایگان نیست اما تقریبا نزدیک به پانزده دانشگاه در آلمان وجود دارد که تحصیل رشته داروسازی در آن رایگان است. لازم به ذکر است دانشجویان داروسازی در آلمان همچون رشته های دیگر در این کشور می توانند ۲۰ ساعت در هفته را در دوره تحصیل خود به کار بپردازند و بخشی  از هزینه های زندگی خود را پوشش دهد. اخذ اقامت دائم آلمان: دانشجویان رشته داروسازی در کشور آلمان طبق قانون مهاجرت این کشور می توانند اقامت تحصیلی خود را به اقامت دائم تبدیل کنند و این بدین صورت است که فرد بتواند با پایان تحصیل داروسازی در آلمان در کار دائمی مشغول شود پس از ۳ سال می تواند تقاضای اقامت دائم کنند. طبق قانون مهاجرت کشور آلمان فرد در صورتی که در دوره دانشجویی  خود با یک تبعه آلمانی ازدواج کند می تواند اقامت دائم این کشور را اخذ نماید. همچنین دانشجویان داروسازی همچون دیگر افراد می توانند با ثبت شرکت در آلمان و فعال نگه داشتن آن اقامت دائم خود را اخذ نماید. در نهایت در مورد شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان باید عنوان داشت که اشخاصی که قصد تحصیل در آلمان و در رشته داروسازی را دارند باید قبل از اقدام شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان را بررسی نمایند و در صورتی که تمامی شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان را دارا بودند برای پذیرش و سپس اخذ ویزای آلمان اقدام نمایند. همانطور که می دانید تحصیل در آلمان رایگان می باشد و افراد بسیاری متقاضی تحصیل در آلمان هستند به همین دلیل قبل از هر اقدامی بهتر است شرایط تحصیل در آلمان بررسی  شود و در صورت تایید اقدام نمایید. در صورتی که متقاضی تحصیل داروسازی در آلمان هستید می توانید با بررسی شرایط تحصیل رایگان داروسازی در آلمان برای مهاجرت به آلمان اقدام نمایید همچنین این امکان را دارید که با مشاورین موسسه حقوقی MIE مشاوره نمایید.         Read the full article
0 notes