#مرجعیت_علمی_قرآن
Explore tagged Tumblr posts
Photo
❣ 📚 مجموع تاثیرات #قرآن را در یک تقسیم کلی، چهار گونه می توان دانست: ۱. تعیین اولویت ها نه آموزه های دینی و نه آموزه های فلسفی، از حیث درجه اهمیت یکسان و برابر نیستند و هم در دین و هم در فلسفه مسائلی وجود دارد که نسبت به سایر مسائل نقش مهمتری ایفا می کند و محور و اساس بخش دیگری از مسائل شمرده می شود. از این رو بر سایر مباحث مقدم است. حال اگر فیلسوفی متدین باشد قطعا بیشتر به آن دست�� از مسائل می پردازد که از منظر دینی اهمیت بیشتری دارد. برای مثال به دلیل جایگاه مساله توحید در باورهای اسلامی اکثر #فلاسفه_مسلمان به بحث #توحید اهتمام زیادی نشان داده اند. ۲. مسائل و پاسخ های نو قرآن سرشار از آموزه هایی است که در باره هستی و جهان و انسان و به طور کلی وجود و موجود بحث می کند. بسیاری از این مسائل در فلسفه یونان وجود نداشت. از این رو فلسفه با پا نهادن به جهان اسلام مسائل فراوانی را فراروی خود دید که می بایست به آنها پاسخ دهد. از سوی دیگر فلاسفه مسلمان با غنای معرفتی و تعالیم عقلی بلندی که در تعالیم اسلام وجود داشت، پاسخ های بهتری برای مسائل فلسفی و یا براهین متقنی بر مدعاهای فلسفی یافتند و از این طریق به تکمیل فلسفه همت گماشتند. ۳. تدوین واژگان و مفاهیم جدید فلسفی فلاسفه مسلمان در تدوین برخی واژگان فلسفی به زبان عربی از قرآن الهام گرفته اند و در بازگردان برخی الفاظ از یونانی به عربی، چه بسا واژه های معادل سازی شده کاملا بار معنایی لفظ یونانی را نداشته باشد؛ مثلا اینکه عقل در فلسفه اسلامی دقیقا به همان معنایی است که در یونان به کار رفته است یا خیر، محل بحث است. بعلاوه برخی مفاهیم در فلسفه یونان سابقه نداشته است و تحت تاثیر قرآن کریم به این علم راه پیدا کرده است مثل قضا و قدر ۴. الهام بخشی از نقش آفرینی های مهم قرآن، الهام بخشی است که می توان در همه عرصه های فلسفه اعم از مسائل، استدلالها و مبانی و پیشفرضها مصداق داشته باشد. مراد از الهام بخشی آن است که در قرآن به صورت مستقیم؛ مثلا استدلال یا مبنایی فلسفی مطرح نشده است ولی فیلسوف از آیه یا آیاتی خاص به فهم آن توفیق می یابد. این الهام بخشی در حوزه مبانی از اهمیت ویژه برخوردار است زیرا اگر تعدادی از مبانی مهم یک علم تغییر کند قطعا تحول بنیادینی در آن علم رخ می دهد. 🔘 ثمره و نتیجه بسیار مهم الهام بخشی قرآن به #فلسفه در سطوح پیش گفته، هماهنگی آموزه های فلسفی با آموزه های قرآنی و نزدیکی هر چه بیشتر فلسفه و #قرآن با یکدیگر است. #صهبای_خرد #مرجعیت_علمی_قرآن #فلسفه_اسلامی https://www.instagram.com/p/CRRAjqWsY1j/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
❣ 📚 از مباحث مهم در مسئله #مرجعیت_علمی_قرآن قلمرو آن است بدین معنا که قرآن کریم بر چه مباحثی از یک حوزه دانشی تاثیر می گذارد. 🔰به نظر می رسد این تاثیرگذاری طیف وسیعی از مباحث برون علمی و درون علمی یک علم را در بر می گیرد. که در این پست به بیان آنها می پردازیم: 🔶️قلمرو مرجعیت علمی قرآن کریم عبارت است از: الف. حوزه برون علمی: مراد از حوزه #برون_علمی، کلیه مطالعات درجه دوم در باره یک علم است؛ یعنی آن دسته از مسائلی که در خود آن بررسی نمی شوند و مسئله آن حوزه دانشی به شمار نمی آیند. این مباحث به طور کلی در مورد هر علمی عبارت است از: ۱) مبادی تصوری و تصدیقی ۲) روش شناسی ۳) راهبری و مدیریت علم ب. حوزه درون علمی: قلمرو #درون_علمی، به مطالعات درون هر یک از علوم و دانش ها نظر دارد و شامل این مباحث است: ۱. قواعد و اصول علم ۲. گزاره ها و مسائل علم ۳. فرضیه ها و نظریه ها ۴. مدل ها و الگوها 🔶️بر اساس مرجعیت علمی قرآن، آموزه های قرآن کریم در هر یک از موارد پیش گفته می تواند اثرگذار باشد. البته نوع و میزان اثرگذاری قرآن در علوم مختلف متفاوت است. #صهبای_خرد #مرجعیت_علمی_قرآن #فرضیه #قواعد #نظریات #الگوها #مسائل #روش_شناسی #راهبری #مدیریت_علم https://www.instagram.com/p/CRGwf8ds3YW/?utm_medium=tumblr
#مرجعیت_علمی_قرآن#برون_علمی#درون_علمی#صهبای_خرد#فرضیه#قواعد#نظریات#الگوها#مسائل#روش_شناسی#راهبری#مدیریت_علم
0 notes
Photo
❣ 🔷️ وقتی از اثرگذاری و #مرجعیت_علمی سخن به میان می آید می تواند به گونه های متفاوت و متعددی صورت پذیرد. مهم ترین گونه های اثرگذاری و مرجعیت علمی #قرآن کریم را می توان اثرگذاری استنباطی؛ الهام بخشی؛ کمال آفرینی؛ داوری و تغییر رویکرد یا نگرش دانست، که در زیر به تبیین اجمالی هر یک می پردازیم: ۱) #مرجعیت_استنباطی، که به آن تولیدی نیز می توان گفت، به این معناست که محتوا و مضمون روش، اصول و یا مسائل به طور مستقیم از قرآن استنباط شود و قرآن خودش ایجادکننده معرفتی تازه باشد. به عبارت دیگر تولید علم قرآنی مراحل و مراتبی دارد یکی از آن مراتب این است که مستقیم به قرآن مراجعه شود و گزاره ها و شبکه معنایی موضوع مورد نظر از قرآن استخراج گردد. از این مرتبه به مرجعیت استنباطی یا تولیدی یاد می شود و درون مایه های قرآنی به صورت مستقیم از طریق تفسیر، اجتهاد و استنباط از آن به دست می آید. ۲) گونه دوم اثرگذاری، #الهام_بخشی قرآن کریم به یک دانش است. به این معنا که در باره مسئله و یا گزاره علمی مورد نظر، مضمون و مفاد مستقیمی به طور عینی و اجتهادی در قرآن نیست اما می توان از مجموع تعالیم قرآنی همچون مفاد قصص، مواعظ، احکام و توصیفات قرآن، مطلبی را در باره آن مسئله الهام گرفت. چنان که می توان با کنارهم نهادن مجموعه ای از آیات، تعالیمی را در باره حکمرانی و رفتار حاکمیت با مردم و یا روابط بین الملل الهام گرفت. ۳) سومین نوع اثرگذاری، اثرگذاری #استکمالی قرآن کریم است که بر اساس آن، ایده ها و نظریه های علمی با کمک آموزه های قرآنی، ارتقاء و کمال یافته و ابعادی نو برای #عقل آشکار می گردد. ۴) منظور از اثرگذاری به صورت داوری، که چهارمین نوع اثرگذاری است، تأیید یا رد ایده یا نظریه علمی است. به این معنا که گاهی یک نظریه و یا ایده ای علمی به قرآن کریم عرضه می شود و روشن می گردد که قرآن کریم نسبت به مضمون و روش آن چه موضعی دارد. اثرگذاری #حکمیتی به معنای رد و یا تایید کامل نیست بلکه مقایسه با #تعالیم قرآن کریم روشن می سازد که کدام نظر به واقع نزدیکتر و بر دیگر نظریه برتری دارد. ۵) آخرین نوع اثرگذاری که می توان به آن اشاره کرد، اثرگذاری نگرشی و بینشی؛ یعنی مرجعیت به مثابه تعیین کننده و تغییر دهنده نگرش یا بینش است. این نوع اثرگذاری به معنای تاثیر آموزه های قرآن کریم در نوع نگاه انسان نسبت به چارچوب کلی حاکم بر یک حوزه دانش است که چه بسا به تغییر کمی و کیفی مفاهیم، مسائل، اصول و نظریات آن منجر شود. #صهبای_خرد #مرجعیت_علمی #مرجعیت_علمی_قرآن https://www.instagram.com/p/CQ0I0s8sadp/?utm_medium=tumblr
0 notes