#قلم چی
Explore tagged Tumblr posts
surenpetgar · 10 months ago
Text
Tumblr media
باید تماشا شویم. باید اجازه بدهیم که تماشا شویم. و این در اتاق‌هایی با پرده‌های کشیده، وقتی کسی آنجا نیست اتفاق نمی‌افتد. باید کسی را بر ما دسترسی‌ باشد. باید کسی بتواند بما بگوید کی‌ستیم. بی آن چشم‌ها ما نه زیباییم و نه زشت. و در وهله‌ای حتی وجود ��م نداریم.
خوش بحال ما که هستیم. و خوش بحال ما که در فروده�� و حتی سقوطهامان، توانستیم در یک لحظه دست زندگی را بگیریم و خود را به درون او یا او را به درون خودمان بکشیم. و خوش بحال ما که هنری داریم.
کدام باد می‌وزد که خیابان‌های همیشه خیس برلین را خشک کند. یا رودخانه‌های همیشه راکد‌ش را جریان بخشد. و کدام باد از یقه‌ی لباس گرم من تو می‌خزد و گردنم را قلقلک می‌دهد تا آخر برای اولین بار درین سال بخنداندم.
من به اینکه این لبخند کی بر این صورت می‌خشکد، فکر نمی‌کنم. به سیلی واقعیت بر گونه‌هام فکر نمی‌کنم. من در کاستانین‌اله به بلوار کشاورز فکر نمی‌کنم. من چیزی جایی جا نگذاشته‌ام و در خودم و در این لحظه حاضرم.
و اینها همه دروغ است. کاش به این سادگی بود. اما چمدان وسط راه باز شده و تو بی‌اینکه خبر داشته باشی، حجم عظیمی از داشته‌هات را از کف داده‌ای. توی فرودگاه‌ها. توی جعبه‌ی اتوبوس‌های بین شهرها. توی هواپیما‌ها. توی همه‌ خانه‌هایی که چمدان‌ها را برده‌ای.
و چه حیف که هیچ‌وقت نشد که تمام لباس‌ها را در آوریم و توی کمد آویزان کنیم. هیچ‌وقت چمدان‌ها را باز نکردیم تا بفهمیم چی کم است. چی از قلم افتاده. و چی کجا جامانده.
ما نصفه و نیمه‌ایم.
آمد شدن تو اندر این دنیا چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد
6 notes · View notes
aksesexi-blog · 1 year ago
Text
داستان سکسی
داستان سکسی جدید فقط در سایت شهوتناک
بابام که فوت کرد عمو عبد خیلی کمکمون کرد از اون محله بردمون و یکی از ویلا هاشو توی شمال بهمون داد…
همه چیز خیلی خوب بود تا اینکه کم کم متوجه نگاه های عموم به مادرم شدم اوایل زیاد جدی نگرفتم تا اینکه یه روز عموم اومد خونمون و شب موند معمولا شبها نمی موند بهم گفت تو کنکوری هستی باید شبها زود بخوابی برو بخواب منم گفتم چشم اما حدس میزدم امشب خبراییه
ویلامون جوری بود که از راه پله طبقه بالا کل هال مشخص بود و نقطه کوری نداشت عموم رفت حموم و با یه حوله پیچیده دورش اومد بیرون به مامانم گفت یه لیوان آب بهش بده و مامانم که لیوان آب رو بهش داد داشت میومد سمت راه پله طبقه بالا از پشت بغلش کرد انداختش کف حال دهنشو گرفته بود جیغ نزنه مامانم یه دامن بلند و یه تاپ پوشیده بود و دامنشو یه جوری کشید پایین که کامل در اومد و مامانم با یه شورت و تاپ توی بغل عموم بود و عموم در گوشش حرف میزد خیلی واضح نمی شنیدم چی میگن اما مامانم یه سیلی محکم زد توی گوش عموم اما عموم خندید و شروع کرد بوسیدن مامانم و یه دستشم توی شورت مامانم بود و در گوش مامانم حرف میزد
مامانم دست عموم که توی شورتش بود رو گرفته بود و با عصبانیت با عموم حرف میزد اما خیلی آروم حرف میزدن عموم مامانمو خیلی می بوسید اما مامانم تونست بلند بشه بشینه عموم ولش کرد و دست انداخت شورت مامانمو دراورد و افتاد روش و می بوسیدش و انگشت اش هم توی کوس مامانم میکرد انگار عموم موفق شده بود و مامانم تسلیم شده بود چون پاشو کامل باز کرده بود و انگشت های عموم توی کوسش بود یه کوس سفید که عموم از بس مالیده بودش قرمز شده بود عموم بلند شد حوله رو انداخت اون طرف و مامانمو توی بغل گرفت تاپ مامانمو دراورد و سینه هاشو میمالید مامانم هنوز داشت گریه میکرد و عموم می بوسیدشو در گوشش حرف میزد و انگشت هاشو تند تر توی کوسش میکرد نمیدونم چی میگفت و گریه میکرد اما عموم باهاش حرف میزد و خیلی می بوسیدش آخرشم اشکای مامانمو پاک کرد و یه لب ازش گرفت و کنارش زانو زد و کیرشو گذاشت دم دهن مامانم
مامانم اولش کیرشو نمی خورد اما باز عموم بوسیدش و کلی در گوشش حرف زد و این بارم از هم لب گرفتن مامانم بلند شد و کیر عمومو بوسید و شروع کرد خوردن عموم موهای مامانمو گرفته بود و سر مامانمو به کیرش فشار میداد و کیرش تا ته میرفت توی دهن مامانم کیرشو از دهن مامانم دراورد مامانمو خوابوند و پاهاشو داد بالا و کیرشو کرد توی کوس مامانمو شروع کرد تلمبه زدن به کوس مامانم نگاه میکردم که الان کیر عموم توش بود و روزی پدرم برای بوجود آوردن من یه همچین کیری رو توش کرده بوده اما خداوکیلی مامانم گناه داشت کوس به این خوشگلیش سالها رنگ کیری رو نبینه واقعا از کار عموم راضی بودم مامانم حقشه که کسی باشه که ارضاش کنه و چه کسی بهتر از عموم؟
عموم تند تند تلمبه میزد و کیرش رو تا ته میکرد توی کوس مامانم و فقط تخم هاش مشخص بود و کیرشو تا ته توی کوس مامانم جا میکرد… یهو دیدم عموم ایستاد و تلمبه نزد که فکر کنم آبش اومده بود و ریخته بودش توی کوس مامانم… بعدش اومد خوابید کنار مامانم و باز شروع کرد بوسیدنش…
راستش دیگه ولشون کردم رفتم خوابیدم و صبح رفتم آزمون قلم چی دادم وقتی برگشتم دیدم نیستن رفتم توی حیاط پشتی دیدم مامانم داگی شده و عموم داره کوسشو میکنه… گفتم خدا رو شکر پس اوضاع مامانم خوبه… رفتم بیرون یه چرخی زدم و یه ساعت بعد اومدم… مامانم گفت آزمون خوب بود گفتم عالی شما چطورید گفت من که عالیم عبد تو چی؟ اونم گفت من از همتون عالی ترم و خندید گفتم بایدم بخندی از دیشب تا خالا معلوم نیست چند مرتبه کوس مامانمو گایدی می خواستی بد باشی؟ عموم که رفت مامانم بهم گفت عمو عبدت خیلی مرده… میشه مثله یه کوه بهش تکیه داد… برای تو هم که حکم پدر داره…
از اون روز عمو عبد هفته ای یه بار میومد و با مامانم برنامه اجرا میکردن… اما حال مامانمم بهتر شده از اون افسر��گی فوت بابام اومده بیرون و خیلی هم به اندام و صورتش و ناخن هاش میرسه… اما خیلی دلم می خواست بدونم عموم چی بهش گفت که تونست راضیش کنه…
واقعا چی گفت بهش؟
4 notes · View notes
bellyachhe · 1 year ago
Text
بی خوابی/ دوباره استرس / کادوی تولد از پیش تعیین نشده/ آپدیت کتاب
دو شب پیش که بعدازظهرش یه آیسد آمریکانو خوردم تا ساعت 4 و خرده ای نخوابیدم. به همراه این بی خوابی افکار وحشتناک هم راحتم نذاشتن. چندین بار پاشدم تو خونه راه رفتم و طبق معمول این یه سال گذشته پشت پنجره رو نگاه کردم. با هر صدایی که واکنش شدید نشون میدادم و از جام میپریدم. تازه وقتی هم که خوابیدم از خستگی و کلافگی بود نه این که خوابم میومد.
شیفت رو تغییر دادم به 9 صبح، که به خاطر خواب تا لنگ ظهر روزمو از دست ندم. آخه نه که خیلی کار پروداکتیو میکنم. ولی دیروز اولین روز بود و راضیم از نوعی که روزمو گذروندم. واسه ب کیک سفارش دادم و یه کت و یه شومیز خامه دوزی شده :)))) خریدم. نمیتونم بگم خامه دوزی بدون این که چندشم شه. این کلمه واقعا نفرین شده س.
اون شبی که تا 4 صبح نخوابیدم یهو به خودم اومدم رفتم تقویم رو نگاه کردم. باورم نمیشد که فقط یه هفته مونده تا تولدش. من همیشه از اردیبهشت یا خرداد میدونستم چی میخوام بهش کادو بدم و خریده بودمش. ولی اون لحظه اصلا باورم نمیشد که چطور فشار و استرس این چندوقت باعث شده یه روتین هرساله ام رو یادم بره. تا 4 صبح داشتم تو سایتا و پیجا و از بین چیزایی که قبلا میگفتن دوست داره میگشتم و آخرسر 4 صبح از سایت یکیشو سفارش دادم. خیلی هول هولکی شد ولی راضیم از نتیجه و ناراحت از خودم که چرا نباید بیشتر وقت میذاشتم. اگر اون شب بی خوابی نمیزد به سرم دیگه کی میخواستم انقدر اورتینک کنم بهش و یادم بمونه؟ :))
--
کتاب what moves the dead
رو تموم کردم. خیلی جالب و مختصر و کوتاه بود. بعد از چند وقت یه کتاب خوبی خوندم. قلم نویسنده رو دوست داشتم، خیلی روون و راحت میشد چندتا چپتر پشت سرهم خوند بدون این که حوصله آدم از جزئیات بیخود سر بره.
کتابش درحقیقت از زوال خاندان آشر از ادگار اَلن پو الهام گرفته یا بهتره بگم اون رو به سبک خودش نوشته. منم تا دیدم که فصل سه سری ترسناک مربوط به اون خونه داره حدود 50 روز دیگه داره میاد، تا اینو دیدم گفتم بذار بخونمش ببینم چند چندم قبل سریال.
قبلش کتاب Gallant
از ویکتوریا شوآب رو خوندم. نمیدونم قراره چند بار دیگه سرم کلاه بره با کتابای این نویسنده که صرفا اعتبارشو از دوتا سری کتابایی که اوایل نوشته گرفته. خوشم نیومد، نوشتنش خیلی رو اعصابمه و جزئیات و توضیحات مختصری که داره اصلا به دل نمیشینه. نمیدونم شاید من حسو دارم فقط چون دارم کتابو به زبان دیگه میخونم، ولی حس میکنم توی یه متن خیلی از لحاظ کلمات ساده، یهو میاد یه چیز سخت میچپونه که بگه مثلا سبکش متفاوت شده، درحالی که خنده دار میشه اون کلمه بین اون صفحه کلمات چون اصلا به هم نمیان.
--
احساس میکنم وقتایی که هرروز یا خیلی مرتب تر اینجا از روزمرگی هام مینویسم، حس سبک تر و بهتری دارم. انگار رفتم پیش تراپیست و دارم به خودم تلقین میکنم که صحبت کردن و درمیون گذاشتن احساسات و خاطرات سرکوب شده ام بالاخره داره جواب میده.
خجالت زده ام از این که بگم توی شرایط فعلیم همش از حموم رفتن و مرتب کردن بیزارم. باورم نمیشه گاهی که منی که بعضی وقتا روزی دوبار و یا هرروز حموم میرفتم و به نظافت شخصی و موهام اهمیت میدادم الان واسم اهمیت نداره چجوری از دید بقیه دیده میشم وبوییده میشم. :))))
--
it's crazy how depression can affect you in ways you're unable to comprehend; you won't realize this until your whole personality is based upon it.
--
آها راستی یه پیراهن دیدم دیروز تو یه پیجی و واسه ح فرستادم و فکرکنم خوشش اومد، منم سفارش دادمش واسه چندماه بعد که تولدشه. کادو گرفتن همیشه واسه من لذت بخش بوده، از چند ماه قبل از تولد بقیه همش بهش فکرمیکنم و خودم رو تصور میکنم که دارم اون کادو رو بهشون میدم و واکنششون رو متصور میشم. گفتم به جای کتاب میخوام امسال یه چیز متفاوت بخرم و امیدوارم سایزش بشه.
هنوز برای 5 نفر دیگه مونده که تا آخر زمستون باید کادو بگیرم و فکرکردنش واقعا اذیتم میکنه :))) چون سخته دنبالش گشتن و یه جوری بودجه خودمو استیبل نگه داشتن. مانتو نمیخرم. آخرین باری که مانتو خریدم فکرکنم چندین سال پیش بود. پارسالم که یه کت خریدم که تا کون رو بیشتر کاور نمیکنه و واسه این که مانتو رو رِزِمبل نمیکرد دوسش دارم. حیفم میاد پول بدم به آیتم هایی که خودم انتخابشون نکردم برای پوششم. بیشتر چیزایی که میخرم این چندوقت حول محور این میچرخه که خب اینو به هدف اونور خریدم و اونور کاملا مِیک سنس میکنه اگر بخوام اینو عادی بپوشم. حداقل برام مهمه که عین کسکشایی نشم که میرن اونور هم اون لچک بی صاحابو مانتو رو رو تنشون نگه میدارن.
--
پروسه اپلای واقعا حتی فکرکردن بهش هم واسم استرس آوره. حس میکنم یه مانع خیلی بزرگ و نوک تیز جلومه که هروقت میخوام ازش رد بشم وارد کونم میشه. :))))))) بهتر از این نمیتونستم توضیحش بدم. ولی خب به دو ماه قبل فکرمیکنم که چطور با کمک گرفتن از ت و بچه های توی گروه تونستم خودم از پسشون بربیام. چون سه ماه قبل هیچ ایده ای نداشتم از کجا شروع کنم و همش میخواستم جا بزنم.
--
دیشب بعد از فکرکنم یه سال دوباره اتفاقی برگشتم خانواده والش رو دنبال کردم و توی یوتیوب دیدم چقد برندن از لحاظ سبک ویدئو تغییر کرده و از دوورا جدا شدن. دیدم که کلادیا با جسی یه خونه خیلی بزرگ خریدن و با هم زندگی میکنن. تمام مدتی که داشتم کلادیا رو میدیدم به خودم و همسنای خودم تو ایران فکرمیکردم که خریدن خونه که هیجی باید اجاره اش رو تو خوابمون ببینیم. ولی آخه کلادیا و جسی یه سال و دوسال از من بزرگترن. :)
و من درحالی که تنها تعلقاتی که دارم لپتاپ و تخت و گوشیمه دراز کشیده بودم زیر پتو و داشتم ویدئوی آونارو با حسرت میدیدم. تازه همینا رو هم مامانم اگر نمیخرید خودم از پس خریدنشون عمرا برمیومدم. واقعا من ریدم به این جبر جغرافیایی. بعد فکرکردم به این که حتی مامان من هم حق داره حسادت کنه به زندگی کلادیا چون مامان من همیشه دوست داره خونه بزرگ داشته باشه و دورش باغ و جنگل باشه. دوست داره با خیال راحت کیک و غذا درست کنه تو خونه اش و بره بگرده تو مغازه ها. ولی این جاکشای تخم حروم این رو هم از مردم ما سلب کردن. من حتی آرزو کردن هم بلد نیستم. تنها هدفم این که برم اونور درس بخونم و کار 9-5 ام رو داشته باشم. همین.
--
خوندن اخبار داره درست مثل روند پارسال منو از درون میپوسونه. باورم نمیشه قبل از این داستانا نه این که پیگیر اخبار نبوده باشم، ولی صرفا مواردی که مربوط به فعالای محیط زیست و حقوق کودکان و زنان بود و میومد توی تایم لاینم رو میخوندم. الان فاصله 4 دقیقه ای بین یه کاری رو همش توی اخبارم، یعنی میتونم اخبار سال گذشته رو دقیق با جزئیات از حفظ بگم. مغزم داره منفجر میشه. به معنای واقعی از لحاظ فیزیکی و روانی
exhausted و overwhelmed
هستم از احساسات و خستگی فیزیکی.
1 note · View note
mrymzare · 10 months ago
Text
بهترین انتشارات ایران
حتماً برای چاپ کتاب، اولین اقدامی که باید انجام داد یافتن انتشاراتی و ناشری متناسب با موضوع کتاب و هدف موردنظرتان می‌باشد. طبیعتاً هر انتشاراتی در حوزه‌های محدودی فعالیت می کندو تخصص دارد. پس شما هم در چاپ کتاب به‌عنوان اولین گام باید به دنبال انتشاراتی مربوط و متخصص به موضوع کتابتان بروید. در ایران انتشاراتی‌های زیاد و خوش‌سابقه‌ای وجود دارد که جز بهترین انتشارات کتاب محسوب می‌شوند که در این مقاله ما به ذکر تعدادی از بهترین انتشارات ایران می‌پردازیم. امید است با مطالعه این مقاله اطلاعات کلی در مورد سابقه، نوع فعالیت و حوزه تخصصی انتشاراتی‌های مختلف به دست آورید و با مطالعه آنها متناسب با موضوع کتابتان به انتخاب بهترین ناشر برای چاپ کتابتان بپردازید.
Tumblr media
18 مورد از بهترین انتشارات ایران
لطفا توجه داشته باشید که برتری یک انتشارات، برای همه انواع کتاب‌ها و سلیقه ها صدق نمی‌کند. برای یافتن بهترین ناشران کتاب، پیشنهاد می‌کنیم به فرو��گاه های کتاب، کتابفروشی ها و نمایندگی‌های انتشارات محلی مراجعه کنید و با دیدن کتاب های مختلف، بهترین انتشارات را مطابق سلیقه خودتان انتخاب کنید.
بهترین انتشارات ایران به طور کلی بستگی به نوع کتابی که به دنبال هستید دارد. اما در زیر چند نام بهترین انتشارات کتاب را برای شما لیست می‌کنیم:
1) انتشارات فروغ سیمرغ:
انتشارات فروغ سیمرغ هم اکنون یکی از پرفروش ترین و بهترین ناشران ایران می باشد و با انجام چندین پروژه موفق و همکاری با نویسندگان خوش ذوق و خوش قلم، افتخار ساختن سابقه ای درخشان را دارد. در فروغ سیمرغ صفر تا صد خدمات چاپ کتاب، از جمله ویراستاری متن، صفحه آرایی، طراحی جلد، دریافت مجوزها به صورت رایگان، و همچنین چاپ . صحافی کتاب را با بهترین کیفیت و قیمت برای شما عزیزان به انجام می رساند. جهت دریافت مشاوره چاپ کتاب رایگان کافی است مشخصات خود را در فرم « ثبت سفارش » وارد کرده و منتظر تماس کارشناسان ما باشید.
[elementor-template id="4291"]
مشاهده نمونه کتاب های منتشر شده در انتشارات فروغ سیمرغ
2) انتشارات چشمه
در دومین معرفی از پرفروش‌ترین انتشارات ایران به سراغ نشر چشمه می‌رویم که فعالیت خود را از سال ۱۳۶۴ آغاز کرده است و عمده فعالیت این ناشر در زمینه کتاب‌های ادبی می‌باشد؛ همچنین نشر چشمه با داشتن مترجمینی باسابقه و ماهر که همواره به ارائه ترجمه‌های روان و زیبا معروف بوده‌اند و همچنین این نشر در زمینه کتاب‌هایی با موضوع سیاست و اقتصاد هم بسیار فعالیت کرده است.
3) نشر ثالث:
در سومین معرفی از لیست بهترین ناشر ایران می‌توان به نشر ثالث اشاره کرد که از سال ۱۳۷۵ کار خود را آغاز کرد و مؤسس آن محمدعلی جعفری مطبعه چی می‌باشد؛ عمده فعالیت نشر ثالث در زمینه موضوعات سیاسی و چاپ زندگی‌نامه می‌باشد. این نشر توانسته است در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب در کشورهای اروپایی و آسیایی حضور به عمل آورد و همچنین به خریداری حق کپی‌رایت از نویسندگان مشهور پرداخته است و از جمله آثار مهم این نشر را می‌توان کیمیاگر، آتش و خشم و مائو نام برد.
4) نشر ققنوس:
در لیست بهترین انتشارات ایران نام نشر ققنوس هم می‌درخشد. ناشری باسابقه که مؤسس آن امیرحسین زادگان است. نشر ققنوس در ابتدا یک کتاب‌فروشی به نام امیر بود و سپس به انتشارات ققنوس تبدیل شد. آثاری همچون سال بلوا، ملت عشق و سمفونی مردگان نشر ققنوس را به لیست یکی از پرفروش‌ترین انتشارات ایران بدل کرد.
5) نشر قطره:
نشر قطره هم در لیست بهترین انتشارات ایران جای می‌گیرد. نشر قطره در سال ۱۳۶۷ تأسیس شده است و عمده فعالیت نشر قطره در زمینه کتاب‌های داستانی و روان‌شناسی می‌باشد. آثار مهم نشر قطره شامل حکایت دولت و فر��انگی، بار هستی و سه‌شنبه‌ها با موری و... می‌باشد.
6) نشر مرکز:
نشر مرکز هم در لیست بهترین ناشران ایران جای می‌گیرد. این انتشارات از سال ۱۳۶۴ تأسیس شد و عمده فعالیت نشر مرکز در زمینه کتاب‌های غیرداستانی که شامل فلسفه و تاریخ می‌باشد. نشر مرکز آثار کودک و نوجوان خود را با نام کتاب مریم منتشر می‌کند و آثار علمی خود را هم با نام کتاب ماد عرضه می‌کند. اگر بخواهیم به ذکر چند مورد از آثار مهم نشر مرکز بپردازیم می‌توان به روی ماه خدا را ببوس، پوپولیسم و هنر پیرشدن و... اشاره کرد.
7) نشر امیرکبیر:
در میان بهترین انتشارات ایران نام نشر امیرکبیر هم دیده می‌شود که ناشر باسابقه‌ای محسوب می‌شود. به‌طوری‌که هم در قبل از انقلاب و هم بعد از آن به فعالیت پرداخته است و در سال ۱۳۲۸ تأسیس شده است. نشر امیرکبیر عمده فعالیت خود را در زمینه کتاب‌های داستانی و غیرداستانی متمرکز کرده است. آثار مهم انتشارات امیرکبیر شامل ترجمه کلیله‌ودمنه، جاناتان مرغ دریایی و فرهنگ فارسی ۶ جلدی معین می‌باشد.
8) نشرنگاه:
در میان پرفروش‌ترین انتشارات ایران نام نشر نگاه هم به چشم می‌خورد. نشری که در سال ۱۳۵۲ تأسیس شد و در حوزه ادبیات داستانی فعالیت می‌کند و از سال ۱۳۹۱ در حوزه ابیات هم خوش درخشیده است. البته انتشار کتاب شعر شاعران و ترانه‌سرایانی همچون سیمین بهبهانی مرتضی راوندی نیما یوشیج شهریار و...هم در تبدیل این انتشارات به لیست بهترین انتشارات کتاب، نقش مؤثری داشته است. از جمله آثار مهم نشر نگاه می‌توان به شازده کوچولو، چشم‌هایش، امشب کنار غزل‌های من بخواب و نامه به کودکی که هرگز زاده نشد اشاره کرد.
9) نشر نی:
مگر می‌شود لیستی از بهترین ناشر ایران تهیه کرد و نام نشر نی را در آن ندید! ناشری باسابقه که در حوزه علوم‌ انسانی و ادبیات بسیار فعالیت کرده است و خوش درخشیده است. یکی از علل محبوبیت نشر نی انتشار نمایش نامه‌های جذاب ایرانی و خارجی است. از جمله آثار مشهور نشر نی می‌توان به آنتیگون، آرزوهای بربادرفته، آخرین پر سیمرغ و کتاب ایران بین دو انقلاب اشاره کرد.
10) نشرمروارید:
نشر مروارید نشری که از سال ۱۳۴۰ کار خود را شروع کرد و عمده فعالیت نشر مروارید در حیطه موضوعات ادبیات، روان‌شناسی و مدیریت می‌باشد. هنر عشق‌ورزیدن، نام من سرخ و جادوی فکر بزرگ جز آثار مشهوری است که نشر مروارید را در فهرست بهترین انتشارات ایران قرار داده است.
11) نشر سوره مهر:
در میان بهترین انتشارات کتاب نام نشر سوره مهر هم می‌درخشد. نشری که در حوزه کتاب‌های اسلامی و دفاع مقدس بسیار خوش درخشیده است انتشار آثارش با استقبال بسیار خوبی مواجه شده است و آثاری همچون پایی که جا ماند، آن بیست و سه نفر و دختر شینا جز آثاری است که انتشار آن در لیست افتخارات انتشارات سوره مهر ثبت گردیده است.
مطالعه بیشتر:
https://foroghesimorghpub.ir/best-publisher/
1 note · View note
aloneinearth · 11 months ago
Text
ذهن ما توی تکرارها، دنبال چی میگرده؟
ذهن ما توی تکرارها، دنبال چی می‌گرده؟
ممکنه گاها تجربه کرده باشید که مرور دوباره‌ی یه فیلم، کتاب یا موسیقی، براتون اشتیاق آوره. مثلا خیلیا رو دیدم که اونقدر به داستان هری پاتر علاقه دارن که آرزو میکنن ای کاش ذهنمون پاک میشد و دوباره می‌تونستیم لذت خوندن کتابای هری پاتر و دیدن فیلماشو به دست بیاریم. ما لزوما به این مرورا تن نمیدیم چون میدونیم که همه‌ی تجربه رو از حفظیم و میدونیم که قراره چه اتفاقی بیوفته، فقط دوست داریم که اون لذت، دوباره تکرار بشه. پیدا کردن دلیل و انگیزه‌ای برای اشتیاق، یا انجام یک عمل با محرک اشتیاق، نوعی مهارت روانی به حساب میاد و میشه ازش بهره‌های خوبی هم برد. بحث اینه که چطور به سراغ اشتیاق‌مون بریم و ادراکش کنیم. نظر من رو میخواید، اگر دوباره چنین اشتیاقایی رو تجربه کردید، چنانچه فرصتشو داشتید، به سراغ محتوایی برید که دوست داشتید دوباره مرورش کنید؛ اما نگاه خودتون به این تجربه‌ی تکراری رو تغییر بدید. به این صورت که دنبال داده‌هایی بگردید که سری‌های قبل، از قلم افتادن؛ چیزایی رو قضاوت کنید که سری‌های قبل، کمتر بهشون توجه کردید یا اصلا براتون اهمیت نداشتن. به کمک ادراک و توانایی امروز خودتون که بیشتر از گذشته شده، محتوایی که رو به روتون هست رو ادراک کنید. اینکار می‌تونه کمک کنه که هم لذت گذشته تکرار بشه و هم حس بیهودگی و کسالتی که در تکرار عینی یه تجربه است، به سراغتون نیاد یا کمتر به سراغتون بیاد.
حالا اینکه چرا ذهنمون اصرار به تکرار داره هم می‌تونه دلایل مختلفی داشته باشه. فارغ از اینکه یه تجربه خوبه یا بد، میشه حدس زد که ذهن، چیزی رو درون اون تجربه دیده که احتمالا کنجکاو کننده یا نابه و دوست داره که هنوزم ازش بهره ببره. تجربه‌هه ممکنه حتی بد باشه، مثل مصرف مواد مخدر، ولی گرسنگی ذهن، اونو به سمت چنین اصرارایی میکشونه. فکر میکنم خودآگاهی نسبت به این خواسته‌ها و توجه نشون دادن به تکرارای خوب، می‌تونه تا حد زیادی، به رفع گرسنگی ذهن هم کمک کنه. یکی از تکرارایی که عموما افراد عاشق پیشه تجربه‌اش میکنن، معاشرت و مکالمات تکراری‌ای هست که با معشوق خودشون دارن. چنین احساساتی، می‌تونن برای ما جنبه‌ی ناملموس و شعف انگیز زیادی داشته باشن و کشف رمز و رازهایی که چنین احساساتی رو برانگیخته میکنه، ما رو برای رو به رو شدن متفاوت با تجارب به ظاهر تکراری، سراسیمه کنه.
0 notes
creativelygeeked · 2 years ago
Text
فروش آپارتمان 130 متری زیر قیمت ( سند آماده محضر ، به علت مسافرت ) کرج
فروش اپارتمان تهران خرید فروش اپارتمان آپارتمان فروشی ، 130 متر ، واقع در برج های 14 طبقه البرز ( برج وسط ) ، طبقه ششم ، سه خوابه ( فروشنده واقعی زیر قیمت به علت مسافرت ، سند آماده محضر ) ، 8000 متر زمین ، مابین منطقه عظیمیه و گوهردشت ، ساخت شرکت نوسا ( نوسازی و ساختمان تهران ) سال 1381 - در منطقه تجاری ، اداری ، آموزشی ، تفریحی و مسکونی کرج ، جنب مرکز خرید مهستان با 400 باب فروشگاه و 8 پله برقی ، روبروی پارک نبوت و مجتمع های قضایی ، مجاور دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج و دانشگاه هنر کرج ، و با فاصله کم از مراکز ادارای ، خدماتی و پزشکی - ضد زلزله ، دو آسانسور بزرگ ، سیستم اعلام حریق ، سیستم اطفاء حریق در طبقات ، شیر آتشنشانی ، برق گیر ساعقه ، پله فرار ، شوتینگ زباله ، سیستم برق اضطراری ، محوطه درختکاری و گلکاری شده ، پارکینگ و پارکینگ میهمان روباز با درب ریموت کنترل ، سیستم اتوماتیک کنترل روشنایی مشاعات ، چاه آب جهت آبیاری درختان ، پست برق اختصاصی ، خط تلفن ( فیبر نوری ) ، پست تنظیم فشار گاز شهری ، بیمه حوادث و آتش سوزی ، ADSL ، آنتن مرکزی ، گروه مدیریت ، 12 نگهبان شیفتی ، مامور تاسیسات ، گروه نظافت ، آیفون هماهنگی ورود میهمان ، باغبان ، .. - دسترسی به رادیو کرج ، استانداری ، دادگستری ، شهرداری ، اداره ثبت شرکتها ، سازمان تامین اجتماعی ، اداره کل کار استان ، تالار بورس ، برج اداری میلاد ، برج اداری قائم ، فروشگاه رفاه ، بانک های عامل ، مراکز اقتصادی ، .. - دسترسی به مدارس کانون فرهنگی آموزش ( قلم چی ) ، آموزشگاه کنکور ، مدارس دانشگاه آزاد اسلامی ( سما ) ، دانشگاه هنر کرج ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج ، هنرستان هنرهای زیبا ، فروشگاه های کتاب بهمن و شهر کتاب ، مجتمع فنی تهران ، آموزشگاه ها و مدارس معتبر ، اداره حج و زیارت ، سین��ا ساویز با سه سالن نمونه ، استخرهای تمیز و خلوت ، کانون فرهنگی شهید فهمیده ، باشگاه انقلاب ، باشگاه استقلال ، مکان های ورزشی ، زمین های تنیس ، رستوران های بنام ، آموزشگاه ملی زبان ، .. - دسترسی به نمایندگی های مجاز خودرو ، کارواش ، مسیر کوهنوردی و مربی پاراگلایدر ( محل فرود پارک مجاور ) ، جاده چالوس ، پیست اسکی دیزین ، دریایچه مصنوعی و جت اسکی ( مجتمع تفریحی فروزنده فر ) ، آژانس مسافرتی ، .. فروخته شده است http://dlvr.it/Sk6RF6 jessi ...creativelygeeked خرید آپارتمان
0 notes
Text
کلید قلم چی
کانال تلگرامی ما برای ��رید کنکور و کلید رایگانال قلم چی گزینه دو گاج و سنجش و امتحانات نهایی سوالات رایگان قلمچی 👇 به آدرس تلگرامی https://t.me/ADKANOON
1 note · View note
telegramchannel · 4 years ago
Text
کانال کلید آزمون قلم چی رایگان
کانال کلید آزمون قلم چی رایگان
🖤کانال کلید رایگان 🟠قلم چی | 🟣گاج |⚪ گزینه دو | 🟡سنجش و… قبل برگزاری آزمون❗️ به صورت سوالات رایگان و کلید رایگان آزمون ها ✅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ❤️جهت ارتباط با ادمین کانال : @Qlmkiliid ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⚡با تیم 💚قلم کلید🤩 در اوج باشید ⚡
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
pourzahir · 5 years ago
Photo
Tumblr media
همیشه توی خلوتم، قلم و کاغذ جز بهترین سرگرمی هایی بودن که داشتم و دارم. همیشه عادت داشتم مدام بنویسم و افکارو حرفام رو بریزم روی کاغذ، می نوشتم و می نوشتم و وقتی هم که نوشتنم تموم میشد اکثر اوقات نوشته هام روازبین می بردم، نمیدونم چرا اما دراون زمان احساس میکردم این کار درسته، این عادت رو همیشه داشتم،حتی زمانی که نوشته هام مخاطب پیداکردن هم بازمن می نوشتم و نابود میکردم، اما الان تصمیم دارم بنویسم و نگه دارم، بنویسم تابمونه، تا یادم نره آدما میان که برن، اونا عوض میشن و میون این کش و قوس، بدبه حال کسی که ازقلب و احساس غافله �� همه چی براش فقط یه سرگرمیه...! #instagram #instagood #photooftheday #photography #photoaxgram #minimalismphotography #lifestyleblogger #lifestylephotography #lifestyle #lifeisgood #like4like #honar_doostan #homeworkout #followforfollow #everydayiran https://www.instagram.com/p/CAcC9fxJlPb/?igshid=1juaaladsxai1
1 note · View note
newsdoroud · 3 years ago
Photo
Tumblr media
‏‎صفحه رسمی نمایندگی قلم چی شهرستان دورود را دنبال کنید 👇 👇 😂 🆔 @ghalamchi.dorud.official . . . . . . . #قلمچی #قلمچی_دورود #قلمچی_رایگان #قلمچی_لرستان #قلمچی_کلید #دورود_را_باید_با_هم_بسازیم #دورودی #دورود_پایتخت_گردشگری_ایران #دورود_پایتخت_طبیعت_ایران #پایتخت_طبیعت_ایران_دورود #doroud #dorod #dorood #loresta #شهرستان_دورود #شهردورود #ضرغام #قلاضرغام #انگشته #سریساتی #بحرین #ناصردین #چالانچولان #چغابدار #سیاهکله #دورودیها #دورودی #دورود #درود #تبلیغات_ارزان ‎‏ (در ‏‎Dorud‎‏) https://www.instagram.com/p/CUYGmzGs62P/?utm_medium=tumblr
0 notes
ketabonline24 · 3 years ago
Photo
Tumblr media
خرید کتاب های قلم چی
https://ketabonline24.ir/publisher/%D9%82%D9%84%D9%85-%DA%86%DB%8C/
0 notes
classyfoxdestiny · 3 years ago
Text
یہ کہنا عائشہ اکرم مینار پاکستان گئی ہی کیوں تھی ہمارے بیمار ذہن کی عکاسی کرتا ہے
یہ کہنا عائشہ اکرم مینار پاکستان گئی ہی کیوں تھی ہمارے بیمار ذہن کی عکاسی کرتا ہے
بظاہر تو لگتا ہے مینار پاکستان پر ایک خاتون کے ساتھ بے شرمی سے 4 گھنٹے مسلسل ہونے والے  ہراسانی کے واقع نے ہمیں جھنجوڑ کر رکھ دیا ہے۔میڈیا دیکھ کر لگتا تھا اس سے بڑا واقع ہی کوئی نہیں۔ سوشل میڈیا پر الگ طوفان بدتمیزی تھا لڑکی کے حق کے علاوہ اس کو ملزم ثابت کرنے والوں کی بھی کمی نہیں تھی۔ یہی کچھ مین سٹریم میڈیا میں بھی ہو رہا تھا۔ لگتا تھا نیوز چینل پر تبصرہ نگاروں کی گز گز بھر لمبی زبانیں ٹی وی سکرین توڑ کر باہر آ جائیں گی۔ اس خاتون کو ٹک ٹاکرکہنا بھی مناسب نہیں وہ اس ملک کی شہری تھی اور اسے بھی وہ تمام حقوق حاصل تھے جو کہ اس معاشرے کے ہر مرد کو حاصل ہیں۔ یہ کہنا کہ وہ مینار پاکستان گئی ہی کیوں تھی ہمارے بیمار ذہن کی عکاسی کرتا ہے۔ بلکہ ہماری ذہنی گراوٹ کو دیکھیں کہ کچھ لوگ اس واقع کو طے شدہ منصوبہ قرار دے رہے ہیں۔ سوال یہ ہے کہ محض ایک ویڈیو کی خاطر کون اپنی جان کو خطرے میں ڈالے گا۔ اس خاتون کا پورا جسم زخموں سے چھلنی تھا وہ برہنہ حالت میں پولیس کو ملی لیکن پھر بھی معاشرے کا بڑا طبقہ اسے مظلوم ماننے کو تیار نہیں۔ عورت کے معاملے میں سب سے آسان کام یہ ہے کہ جب دلیل سے اسے شکست نہ دے سکو تو اسے بدچلن قرار دے دیں۔ اور یہی کچھ اس خاتون کے ساتھ ہوا۔ایسی تاویلیں جو ظلم اس خاتون کے ساتھ ہوا کو کم کرنے کی کوششیں ہیں جو کہ ہماری ذہنی پستی کی واضح مثال ہے۔اوریہ رویہ ایسے واقعات کو بڑھاوا دینے کے مترادف ہے۔ یہ بھی ایک سوال ہے کہ مینار پاکستان اور سیف سٹی کیمرہ کے نیٹ ورک پر 4 گھنٹے تک جاری رہنے والے اس واقع کا مشاہدہ کرنے والوں نے فوری ایکشن کیوں نہ لیا؟ جس طرح سیالکوٹ موٹروے زیادتی کیس میں پولیس کو مطلع کرنے کے باوجود بھی ��دود کے تنازع پر کوئی اس کی مدد کو نہ آیا بلکہ ایک بدبخت پولیس افسر نے کہا کہ وہ بچوں کے ساتھ اکیلی نکلی ہی کیوں؟ 
مینار پاکستان کے اس واقع کے بعد ہی اسی علاقے میں اسی 14 اگست کو کچھ اور واقعات بھی رپورٹ ہوئے جس میں ایک خاتون اپنے بچے کے ساتھ یوم آزادی منانے آئی تھی کو اسی مینار پاکستان کے سبزہ زار میں ہراساں کیا گیا لیکن اس نے بہادری سے مقابلہ کر کے انہیں بھاگنے پر مجبور کر دیا۔ میرا سوال ہے کہ یہ خاتون تو ٹک ٹاکر  نہ تھی اپنے بچوں کے ساتھ یوم آزادی منانے آئی تھی کیا اس کا مینار پاکستان آنا ہی گناہ تھا؟
پھر ایک چنگ چی میں بیٹھی خواتین کے ساتھ جو کچھ ہوا وہ بھی شرمناک ہے۔ کیا ان خواتین کا یہ قصور تھا کہ وہ رکشے میں سفر کیوں کر رہی تھیں؟ وہ جو مینار پاکستان میں ہونے والے شرمناک واقعے کی تاویلیں پیش کر رہے ہیں اس واقعہ پر کیا کہیں گے۔ 
سب سے بڑھ کر قبر سے لڑکی کی لاش نکال کر اس کے ساتھ زیادتی کی گئی۔ اس پر وہ لوگ اور علما جو مینار پاکستان کے واقع پر اس لڑکی کو مورد الزام ٹھرا رہے ہیں یہاں کیوں خاموش ہیں۔
اسلام آباد میں ایک دولتمند نے ایک لڑکی کو ہوس کا نشانہ بنا کر اس کا سر قلم کر دیا۔ لیکن ہم سوال اس لڑکی پر اٹھا رہے ہیں۔ ہم بجائے جرم کے خلاف آواز اٹھانے کے اس کے دیگر پہلوؤں کو اجاگر کرنے میں زیادہ دلچسپی لیتے ہیں تا کہ توجہ اس طرف مبذول کر  کے جرم کی نوعیت کو کم دکھایا جا سکے اور اس کام میں ہماری مذہبی اشرافیہ پیش پیش ہے۔ ہماری سیاسی اشرافیہ بھی کم نہیں اپوزیش والے ایسے تمام واقعات کا ملبہ حکومت  وقت پر ڈال کر اسے حکمرانوں کی ناکامی سے تعبیر کرتے ہیں۔ اور حکومت بھی بعد از مرگ ماتم تک محدود رہتی ہے چند پولس افسر معطل یا ٹرانسفر اور فرض پورا ہو گیا۔ ساہیوال کے ایک خاندان کا سی ٹی ڈی اہلکاروں کے ہاتھوں ان کے بچوں کے سامنے قتل عام کا واقعہ بھی قاتل پولیس افسران کی معطلی کے بعد اندراج مقدمہ تک پہنچا۔ لیکن ہمارے عدالتی نظام نے ان سب قاتل پولیس والوں کو اس قتل عام سے بری قرار دے دیا۔  
شاہی قلعے میں نصب رنجیت سنگھ کے مجسمے کی توڑ پھوڑ سے پوری دنیا میں جو جگ ہنسائی ہوئی اس کے ملزم کو محض 50 ہزار کے مچلکوں پر رہا کر دیا گیا۔ کچھ وکلا ء سے بات ہوئی تو انہوں نے بتایا کہ پولیس نے کیس ہی کمزور بنایا تھا۔ مجسمہ  شاید پھر بن جائے لیکن اس ایک واقع سے پوری دنیا میں ہماری جو جگ ہنسائی ہوئی اس کا مداوا کون کرے گا۔ کچھ علماء کی جانب سے اس کی تاویل یہ پیش کی جا رہی ہے کہ اسلام میں مجسمہ سازی حرام ہے لیکن یہ بھول جاتے ہیں کہ اسلام نے اقلیتوں کے حقوق کی حفاظت کی ضمانت دی ہے۔ وہ مجسمہ ایک غیر مسلم کا تھا۔ اسی مائنڈ سیٹ کے ماننے والوں نے  پھر بھونگ میں مندر میں مورتیوں کی توڑ پھوڑ کی اور اسے نذر آتش کر دیا گیا۔ لیکن ہمارے علما ء نے اس کی مذمت تو ایک طرف اور نبی کریمؐ کی اقلیتوں کے حقوق کی حفاظت کے ارشادات کا ذکر تک نہ کیا۔
یہ بھی ایک حقیقت ہے کہ ہمارا معاشرہ جلد ہی ایسے واقعات کوبھول جاتا ہے تاوقتیکہ کوئی نیا واقعہ ہمیں جھنجھوڑ نہ دے۔  ہم پچھلے واقعات سے سبق سیکھنے اور ان کی روک تھام کے لیے کچھ اقدامات کی بجاے لمبی تان کر سو جاتے ہیں۔ میڈیا بھی چند دن اس واقعے کو اچھالے گا اور پھر نئے کی کھوج میں لگ جائے گا۔ ہماری پارلیمنٹ، ہمارے ریاستی ادارے، عدلیہ، پولیس سمیت قانون نافذ کرنے والے ادارے، ہمارے مذہبی رہنما، اساتذہ، میڈیا، سیاستدان اور حکمران جب تک ایسے واقعات پر مٹی پاؤ، ڈنگ ٹپاؤ پالیسیوں کی بجائے ان کو روکنے کے لیے سنجیدگی نہیں دکھائیں گے ایسے واقعات ہوتے رہیں گے میڈیا جلد اس واقعہ کو بھول کر نئے کے پیچھے لگ جائیں گے یہی ہمارا قومی المیہ ہے۔ ہم جرم کو اس کی نوعیت نہیں بلکہ ذاتی پسند ناپسند کے ترازو میں تولتے ہیں۔ جب تک یہ رویہ رہے گا خاکم بدہن ایسے واقعات ہوتے رہیں گے۔ اللہ تبارک و تعالی ہمارا حامی و ناصر ہو۔ آمین
قارئین اپنی رائے کے اظہار کے لیے اس نمبر 03004741474 پر وٹس ایپ، سگنل، بی آئی پی یا ٹیلیگرام کر سکتے ہیں۔
Source link
0 notes
telegramchannel · 4 years ago
Text
کانال کلید قلم چی 22 اسفند رایگان
کانال کلید قلم چی 22 اسفند رایگان
آزمون رایگاااان
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
farshadheydari · 3 years ago
Text
کسب درآمد در منزل با کامپیوتر بهترین راه برای پولدار شدن بدون سرمایه کسب درآمد در منزل با کامپیوتر سرمایه زیادی نمیخواد. شاید چیزی حدود 1,000,0000 میلیون تومان. اما با همین میزان سرمایه میشه یک میلیونر و یا حتی یک میلیاردر حسابی شد. چطوری؟ در این مقاله میخوام درباره پولدار شدن بدون سرمایه زیاد بهتون بگم. اگه فقط یک کامپیوتر داری. در منزل نشستی و فکر می کنی هیچ کاری نیست که بتونه تو رو به کسب درآمد خوب و قابل قبولی برسونه. این مقاله رو تا انتها بخون. حرفای جالبی برات دارم. با کامپیوتر چطوری میتونم در منزل کسب درآمد کنم؟ کسب درآمد با کامپیوتر از دو طریق اتفاق میفته. در گذشته مردم استخدام شرکت هایی می شدند که کار تایپ، ترجمه و یا کارهای گرافیکی می کردند. و اینطوری بود که هر چند روز یکبار به اون شرکت میرفتی. لیست توجیهیِ کارهایی که باید انجام میدادی رو تحویل میگرفتی و برمیگشتی خونه. پشت کامپیوترت مینشستی و کارهات رو انجام میدادی و بعد دوباره به محل شرکت میرفتی تا کارهایی که انجام داده بودی رو تحویل بدی. این مدل رد و بدل کردن فایلِ کاری خیلی وقته منسوخ شده. الان وقتی میگیم کسب درآمد در منزل با کامپیوتر، کسب درآمد اینترنتی منظورمون هست. حالا فقط کافیه انجام یک کاری رو خوب بلد باشی. اونوقت به راحتی میتونی با کامپیوترت در منزل کسب درآمد کنی. واسه همین خیلیا میرن سراغ فریلنسری. فریلنسر کسیه که عضو سایت های فریلنسری میشه جایی که یک نفر میاد یک پروژه کاری تعریف میکنه و از فریلنسرها میخواد که یک شخص حرفه ای در اون کار، با قیمت مناسب کارشو انجام بده. فریلنسرهای خیلی موفقی در منزل در حال کسب درآمد هستند. اما همشون یک مشکل خیلی بزرگ دارند. هیچ کدومشون امنیت شغلی ندارند. و هیچ کدوم نمیتونن در ماه بیش از یک مقدار مشخصی درآمد داشته باشن. مگه یک نفر در شبانه روز چقدر میتونه کار کنه؟ برای همین اگه به دنبال پولدار شدن می گردی. اگه دوست داری با کامپیوتر تو خونه خودت بدون سرمایه کسب درآمد کنی و اتفاقا خیلی هم پولدار بشی. من برات یک پیشنهاد خیلی خوب دارم. بهترین کار برای کسب درآمد در منزل با کامپیوتر برندسازی شخصیه لطفا لطفا لطفا رو خودت سرمایه گذاری کن. وقتی میتونی کسب و کار خودت رو داشته باشی چرا باید برای یک نفر دیگه کار کنی؟ بهترین کار اینه که یاد بگیری چطوری برند شخصی خودت رو بسازی. خودت رو به دیگران معرفی کنی و متقاعدشون کنی که محصولات تو رو بخرند یا از خدمات تو استفاده کنند. من همین جا برات پله پله توضیح میدم که چطور اینکارو انجام بدی. بعدش باید بتونی کسب درآمد با کامپیوترت رو شروع کنی. قبل از اون باید یکم در مورد برند سازی حرف بزنیم: برند سازی شخصی یعنی چی؟ برند سازی شخصی یعنی اینکه کاری کن مردم تو رو با کاری که انجام میدی بشناسن. این کار چه مزیتی داره؟ مثلا فرض کن تو یک شخصی هستی که خیاطی میکنی. تو برای اینکه بتونی کسب درآمد بالایی داشته باشی باید بتونی تعداد زیادی مشتری داشته باشی. حالا برای کسب درآمد در منزل با کامپیوتر میتونی یک سایت طراحی کنی و خودت رو به عنوان یک خیاط ماهر به همه معرفی کنی. وقتی همه مردم ایران بدونن تو یک خیاط ماهری و مئلا عروسک میدوزی. هر کس در هر جای ایران که با سایت تو آشنا میشه و از کارهات خوشش میاد. عروسک های تو رو میخره. این فقط یک مثال از یک شغل بود. تو هر شغلی که داشته باشی. برای هر کاری که بلد باشی میتونی یک سایت برای خودت طراحی کنی. برای اینکه بتونی راحت‌تر کسب و کاری که مناسب خودته رو انتخاب کنی پیشنهاد میکنم مقاله بهترین ایده های کسب و کار اینترنتی با سرمایه کم رو بخونی. چطوری برند شخصی خودمون رو بسازیم؟ با طراحی یک سایت. وقتی کاری که دوست داری انجام بدی رو انتخاب کردی در اولین قدم کامپیوترت رو روشن میکنی و سایتت رو طراحی میکنی؟ چطوری؟ من اینجام چون میدونم تو و خیلی های دیگه دوست دارید کسب و کار اینترنتی خودتون رو راه بندازین اما بلد نیستید چطوری. من بهت میگم چطور سایت شخصی خودت رو طراحی کنی اونم به ساده ترین شکل ممکن. بعد از اون بهت یاد میدم چطور سایتت رو اداره کنی. چطوری سایتت رو در گوگل بالا بیاری و چطور سایتت رو به درآمد برسونی. 6 ماه هم من رو در کنار خودت داری تا بدون دردسر کارت رو پیش ببری. صفحه پازل رو بخون کاملا متوجه میشی چطور میتونم کمکت کنم. چطوری با برندسازی به کسب درآمد میرسم؟ با اعتماد سازی میتونی برند شخصی موفقی داشته باشی و به درآمد برسی. یک برند خوب برندی هست که مردم بهش اعتماد دارند و فقط با شنیدن اسمش از اون خرید می کنند. یا حاضرند برای اینکه از خدمات اون برند استفاده کنند پول بدن. پس تنها کاری که باید انجام بدی اینه. کسب و کارت رو انتخاب کنی. یک سایت طراحی کنی و از پشت کامپیوترت صادقانه اعتماد مخاطبینت رو جلب کنی. اون ها رو متقاعد کنی که از محصولات سایت تو خرید کنند و یا برای استفاده از خدمات سایت تو هزینه پرداخت کنند. کسب درآمد با کامپیوتر در منزل ما رو پولدار میکنه؟ کسب درآمد با کامپیوتر در منزل یعنی داشتن یک سایت خوب و اداره کردن اون به خوبی. بعد از اون فقط باید کاری کنی که مشتری‌های بیشتری رو به خودت جذب کنی. اگه طبق برنامه‌ای که برات تنظیم کردم این راه رو ��ی کنی. روز به روز مشتری های بیشتری پیدا می کنی. مشتری های بیشتر یعنی پول بیشتر. پول بیشتر درآوردن تو خونه از پشت کامپیوتر یعنی پولدار شدن در منزل. یعنی بله، کسب درآمد با کامپیوتر در منزل شما رو پولدار میکنه. برای شروع کسب درآمد با کامپیوتر باید چکار کنم؟ اگر فقط یک کامپیوتر داری میتونی شروع کنی و در منزل کسب درآمد کنی. فقط مهم ترین مسئله ای که باید بهش توجه کنی اینه که هر چه زودتر تصمیمت رو بگیری و شروع کنی. چرا میگم هر چه زودتر؟ به دو دلیل خیلی مهم: کسب درآمد آنلاین با کامپیوتر به راحتی قابل انجام هست و بلأخره حتی شده یک مقدار کم میتونی با کامپیوتر در منزل کسب درآمد کنی. اما اگر بخوابی پولدار بشی و از طرفی سرمایه زیادی هم برای کسب و کار آنلاینت هزینه نکنی. فقط باید تا هنوز تنور داغه نونت رو بچسبونی. تعداد زیادی از آدم ها هستند که میخوان کسب و کار آنلاین خودشون رو راه اندازی کنن. اگر سریعتر شروع نکنی از بقیه خیلی عقب میمونی. برای همین برای شروع کسب درآمد اینترنتی نباید چیزهای مهم رو از قلم بندازی. برای شروع کسب درآمد با کامپیوتر چه چیزی خیلی مهمه؟ خیلی مهمه که سابقه کسب و کاری که میخوای راه اندازی کنی زیاد باشه و در طول مدت زمانی که سایت طراحی میشه باید کارهای خیلی جدی و خوبی روش انجام بشه. این کارها باعث میشه روز به روز قدرت سایت بیشتر بشه. وقتی گوگل سایت رو قدرتمند تشخیص بده باعث میشه سایت رو بیشتر به بقیه نشون بده. بیشتر نشون دادن سایتت به مردم یعنی مخاطبای بیشتر. تبدیل مخاطب ها به مشتری کار خودته. هر چقدر تو این کار حرفه ای تر باشی مشتری های بیشتری هم بدست میاری. در نتیجه پول بیشتری هم تو جیبت میره و به اصطلاح کسب درآمدت هر روز بیشتر میشه. آخرش موفق میشم؟ هیچ وقت نباید فکر کنی وقتی در یک کاری رقابت داره زیاد میشه تو جایی برای برنده شدن نداری. این فکر یعنی از همین حالا تو باختی. اگه میخوای پولدار بشی و نقش برنده ها رو بازی کنی باید بتونی وقتی همه می گن نمیشه تو بلند شی و با تمام قدرت بجنگی. کسب درآمد در منزل یکی از بزرگترین موفقیت های این روزهاست. در زمانی که بیشتر آدم ها فکر میکنند هیچ شرکت و دفتری نیست که اون ها رو استخدام کنه. تو در منزل نشستی و با کامپیوتر خودت کسب درآمد می کنی. و بالاتر از اون پولدار میشی. این یعنی یک موفقیت بزرگ برای تو که زودتر از بقیه شروع کردی. بیشتر از بقیه انگیزه داشتی. بیشتر از بقیه جنگیدی و به حرفای امیدبخش واکنش مثبت نشون دادی. کسب درآمد با کامپیوترت رو همین حالا شروع کن من برای تو و کسانی که مثل تو به فکر پولدار شدن هستن یک برنامه تنظیم کردم. تو این برنامه خیلی خیلی ساده بهت توضیح دادم که چطور بدون اینکه حتی یک خط کدنویسی انجام بدی یک سایت برای کسب و کارت طراحی کنی. بعد از اینکه سایتت رو طراحی کردی در قدم بعدی بهت یاد میدم چطوری سایتت رو در گوگل بالا بیاری. برای بالا آوردن سایتت در گوگل باید یاد بگیری چطوری تولید محتوا بکنی. در این برنامه یادت میدم تولیدمحتوای هدفمند کنی و مشتریای بیشتری که به کارت علاقه مندند رو به سایتت بکشونی. حالا نوبت به این رسیده که بتونی آدما رو قانع کنی که از سایت تو خرید کنن. کاری که من اینجام تا صفر تا صدش رو بهت آموزش بدم. فوق العاده ترین قسمت ماجرا اینه که برنامه من به همین آموزش ختم نمیشه. اومدیم و وسط کار به یک مشکل بزرگ برخوردی اونوقت میخوای چکار کنی؟ من برای اینکه همچین اتفاقی نیفته به م��ت 6 ماه کنارت هستم تا خیلی خوب در کارت جا بیفتی و کسب درآمدت رو از منزل با کامپیوتر شروع کرده باشی. تنها کاری که تو باید بکنی تا همه این اتقاثای خوب بیفته شروع کردنه، همین! https://farshadheydari.com/make-money-at-home-with-a-computer/
0 notes
afebrahimi · 3 years ago
Video
‌ #ایران_بریفینگ / پیشنهاد روزنامه جمهوری اسلامی به مدافعان طالبان: مدتی بروید در میان آنها زندگی کنید! #روزنامه_جمهوری_اسلامی در سرمقاله ��مروز خطاب به کسانی که در #جمهوری_اسلامی این روزها از #طالبان_تروریست دفاع می‌کنند نوشت: این روزها برخی جماعت رسانه‌چی که خود را "عالمِ کلِ خفیات" می‌دانند، قلم به تطهیر این جماعتِ طهارت‌ناپذیر بر صفحه سفید کاغذ می‌برند و حرافانِ سبک کلام و تریبون‌دار هم گوی سبقت را از همه می‌ربایند! پیشنهاد می‌شود همین مدافعان امروزین طالبان را بفرستیم مدتی میان طالبان نشست و برخاست و زندگی کنند و از مهر برادران خویش توشه برگیرند و بعد به تشریح روزگارشان قلم بزنند و سخن بگویند. این می‌تواند به همه ما کمک کند برای رسیدن به شناخت تازه از طالبانی که متمدن شده‌اند. حتی برای طفلان دبستان و پیرزنان و پیرمردان روستای ما هم کمک شایانی خواهد بود! #حمله_طالبان_به_افغانستان #طالبان_در_تهران #مرگ_بر_طالبان_چه_كابل_چه_تهران #Farsi🏳️ @Irbriefing @iran.briefing https://www.instagram.com/p/CQ6AFWoKAJR/?utm_medium=tumblr
0 notes
musicfarsi · 3 years ago
Text
آهنگ جدید فدایی بلیط
دانلود آهنگ فدایی بنام بلیط
آهنگ جدید و شنیدنی از فدایی به نام بلیط، با آهنگسازی مهدیار آقاجانی و محصولی جدید از لیبل ملتفت، این اثر دیس ترک حصین بوده و در ادامه درگیری لفظی آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی ساخته شده
Tumblr media
متن اهنگ بلیط فدایی
سینه نزن اینجا هیئت نی
راس بگو قمرو کجات غیب کردی
یالقوز کف خواب میخواد بشه قارپوز رپ فارس
لاشی به قدرته به قدمت نی
مونده مسجد برن اینا جمعه شب
رپ مدرسه باشه اینا مبصرن
فقط بلدن پشت سر ما ک* بگن
اگه لال بشیم کی از ابان بگه گل پسر
بس کن جلو هوادارات میشی شرمنده تر
یه خواب خوش نمیذارم برات میگن بختک به من
راستی پنبه رو از دماغت در بیار بعد خط بزن
میگم مرگ موش بده بهت
اون که ازش میگیری کوک و چاقال
میکوبمت زمین مثل جودوکارا
برو بابا *یرم تو تو و نایاک
جای تیرت معلوم میشه خم بشی جلو اقا
در میره زوار ورق اینجا اتیش میریزه از دهن بچه ها
به ملت نشون میده حساب تقل
شخصی نی ما ترمز بریدیم تو سوزوندی چراغ عقب
همش صد من یه غاز
شما تیر اندازیاتون مثه هفت سنگ ماس
فدایی بلیط
من مثه تو رو باسکول نیستم هر شب
ولی سنگین تر از وزنته پرونده هام
مجسمه قلابی سر هم شدی با تف مالی
مخبر دوزاری بی وجدانی
تخم داری فقط واسه *ص بازی
سر پنج گرم صادقو به چوخ دادی
میگن به طرف به تلاش نی به طمعس
مفت ارزون یه فیتن به طلا به تینا میگن بتکون بتیغم
بتهوون میسوزه بتمرگ بتادین بریزم
هی نبودیم لاتی پر کردن
زیر سازی کردیم بشه بازی محکم تر
زندم چون قاضی کشتم من
بی خبر نفوذیمون قاطی دشمن هس
انگل جامعس کجا در میری تازه میخوام ته حلقت کفشمو جا بدم
بی قانونی مثل عیسی خونی طی نزاع خیابونی
نشونه میگیرم گردنو غالبا
روحیه لطیفه اهل قلم و ایهام
مثل جلاد ولی بی شلاق
میکنم تن ورقو سیاه
اشهدو بخون کفنو بیار
تیم شید فدایی یه تنه همرو می*اد
تو همیشه عکس دار بوده جا مدادیات
کف میزدن واسه خا*ه مالیات
این بیت نی بلیطه که بشینی لای حاجیا
کنار سید * تو اتوبوس راهیان
20 میشی امثال تو رو که میبینم میگم خوبه پیشگیری
ترسیدی انگار تو نمره بودی و تیغ دیدی
نتیجه معلومه دیگه چرا ک* پیش میدی
پول پیش بینی نمیرسه پات به زین
تو پیچیدی ولی خب جاده چی
افتاده زندگی کن لات بمیر
همه جایزه ها مال شما
اهنگ نبودیم لاتی پر کردن فدایی
یه شیر احتیاجی نداره بهش تاج بدی
کار ما تو سلولا میشه پخش قبل اعدام زیر لب
خدا چیه من نمیزارم بشی پیرمرد
اویزونت میکنم از میخ سقف
ملتفت یعنی شیب مرگ
تش خاکت میکنم و شهرداری میاد قیر میریزه
بودی حالا چرا جیم میشس هی
من بیتام باعث شد امامتون معجزه کرد
بدون دوربین فیلم میگیره
لمپن هفت مواد لفظ نیا تو رو چه به هنر
باس بری مصلا بخونی و ان یکاد
اگه تو حصینی من یزیدم
اینجا کربلاست نمیزارم سر برات
هی نبودیم لاتی پر کردن
زیر سازی کردیم بشه بازی محکم تر
زندم چون قاضی کشتم من
بی خبرن نفوذیمون قاطی دشمن هس
0 notes