#سینمای کلاسیک
Explore tagged Tumblr posts
Text
پادکست چهاردهم گوشه؛ باستر کیتون، کمدی سکوت و تمرکز
#باستر کیتون#سینما#سینمای آمریکا#سینمای صامت#سینمای کلاسیک#طنز#فیلم#فیلم کمدی#پادکست#پادکست هنر با گوشه#پادکست گوشه#کمدی
1 note
·
View note
Text
فروغ فرخزاد: شاعری که مرزهای شعر معاصر فارسی را جابهجا کرد
فروغ فرخزاد یکی از چهرههای برجسته و تاثیرگذار در تاریخ ادبیات ایران است. شاعری که با آثار خود نه تنها در حوزه شعر، بلکه در عرصه فرهنگ و هنر ایران، تحولی بزرگ ایجاد کرد. او که در ۲۳ دی ۱۳۱۳ در تهران به دنیا آمد، به عن��ان یکی از نمادهای مقاومت زنان ایرانی در برابر محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی شناخته میشود. اشعار او از عمق احساسات انسانی و دغدغههای اجتماعی سخن میگوید و همین ویژگیها سبب شد که او به یک شاعر جهانی تبدیل شود. در این مقاله به بررسی زندگی، آثار و تاثیرات فروغ فرخزاد بر ادبیات معاصر فارسی خواهیم پرداخت.
شروع مسیر شاعری
در زندگی نامه فروغ فرخزاد میخوانیم که او در یک خانواده فرهنگی و هنری رشد کرد و از دوران کودکی به ادبیات و هنر علاقه داشت. نخستین اشعار او در دوران نوجوانی آغاز شد و در ۱۹ سالگی نخستین مجموعه شعر خود با نام "اسیر" را منتشر کرد. این مجموعه شعر که به شدت تحت تاثیر احساسات و عواطف شخصی فرخزاد بود، در همان ابتدا توجه مخاطبان را جلب کرد. در این مرحله، شعرهای فروغ با نگاهی عمیق به خود و جهان اطرافش نوشته میشد و او در تلاش بود تا زبان جدیدی برای بیان احساسات پیچیده و درونی خود بیابد.
تحولی در شعر فارسی
فروغ فرخزاد با آثارش مرزهای شعر کلاسیک فارسی را جابهجا کرد. در زمانی که بسیاری از شاعران ایرانی همچنان به شیوههای سنتی و قالبهای کلاسیک شعر فارسی پایبند بودند، فروغ تصمیم گرفت تا از این محدودیتها فراتر برود و زبانی نو و صریح برای بیان افکار و احساسات خود بیابد. او در اشعار خود به مسائلی چون عشق، آزادی، زنانگی، درد و رنجهای فردی و اجتماعی پرداخته است. این ویژگیها سبب شد تا اشعار فروغ به شدت شخصی و در عین حال اجتماعی باشند. در اشعار او، جهانی از حس و تفکر به تصویر کشیده میشد که مخاطب را به تفکر وادار میکرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای اشعار فروغ این بود که او به دغدغههای زنانگی و هویت زنانه در جامعه ایران پرداخته و از منظر یک زن به موضوعات اجتماعی و فردی نگاه میکرد. اشعار او به رغم درد و رنجهای زندگی، سرشار از زیبایی و نیروی زندگی هستند.
شعر و سینما: دو جهان متفاوت اما همراستا
در کنار شاعری، فروغ فرخزاد در زمینه سینما نیز فعالیت داشت. او به عنوان یکی از پیشگامان سینمای مستند ایران، چندین فیلم کوتاه ساخت که در آنها به مسائل اجتماعی و انسانی پرداخته بود. فروغ در سینما نیز همانند شعرش به دنبال ابراز احساسات خود بود و توانست در این عرصه نیز موفقیتهایی را به دست آورد. برخی از آثار سینمایی او عبارتند از: "خانه سیاه است" که یکی از مهمترین مستندهای تاریخ سینمای ایران به شمار میرود.
فروغ فرخزاد و جایگاه زنان در شعر
یکی از مهمترین دستاوردهای فروغ فرخزاد در عرصه ادبیات فارسی، تغییر نگرش به جایگاه زنان در جامعه و به ویژه در شعر بود. او توانست در اشعار خود، تصاویری صادقانه و بیپرده از زندگی زنانه را به نمایش بگذارد. در حالی که در آن دوران، بسیاری از شاعران زن در قالبهای معمول شعر فارسی مینوشتند، فروغ توانست به زبان شخصی و منحصر به فرد خود بپردازد و مرزهای شعر زنانه را از آنچه که در گذشته رایج بود، گسترش دهد.
او در شعرهایش از روابط شخصی و اجتماعی خود میگوید، از لحظات تنهایی و عشقهای ناکام، از جستجوی آزادی و از شکستن بندهای اجتماعی که زنان را محدود میکردند. اشعار او همچنان به عنوان یک منبع الهامبخش برای زنان و دختران ایرانی به شمار میآید.
مرگ نابهنگام و میراث ادبی فروغ فرخزاد
فروغ فرخزاد در ۱۳۴۵، تنها ۳۲ سال داشت که در یک حادثه رانندگی جان خود را از دست داد. مرگ نابهنگام او، شوک بزرگی به دنیای ادبیات فارسی وارد کرد. با این حال، میراث او همچنان زنده است. اشعار او هنوز در دلهای مردم ایران و در بسیاری از کشورهای جهان جای دارد و بسیاری از شاعران و هنرمندان از او الهام گرفتهاند. آثار فروغ فرخزاد به ویژه در زمینه شکستن تابوها و گشودن درهای جدید در شعر فارسی، همواره مورد ستایش قرار میگیرند.
نتیجهگیری
فروغ فرخزاد نه تنها به عنوان شاعری بزرگ در تاریخ ادبیات فارسی شناخته میشود، بلکه به عنوان نمادی از جسارت، آزادی و صداقت در برابر محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی در ایران مطرح است. او با آثارش توانست به بسیاری از پرسشها و دغدغههای انسانی پاسخ دهد و در عین حال نگاه جدیدی به زنانگی و هویت زنانه در ادبیات فارسی بیاورد. هرچند که عمر کوتاهی داشت، اما این شاعر بزرگ توانست در همین مدت کوتاه تاثیر عمیقی بر ادبیات فارسی و فرهنگ ایران بگذارد. آثار او همچنان در نسلهای مختلف محبوب است و الهامبخش شاعران و هنرمندان جهان است.
0 notes
Text
بهترین فیلم های ایرانی سال ۱۴۰۲: سفری در دنیای سینمای ایران
سال ۱۴۰۲ برای سینمای ایران سالی پربار و پر از تنوع بود. در این سال شاهد اکران فیلم های متعددی در ژانرهای مختلف بودیم که هر کدام به نوع خود در جذب مخاطب و جلب نظر منتقدان موفق عمل کردند. در این مقاله قصد داریم به معرفی تعدادی از بهترین فیلم های ایرانی سال ۱۴۰۲ بپردازیم و نگاهی به نقاط قوت و داستان هر کدام از آنها داشته باشیم. برای دانلود فیلم ایرانی میتوانید از سایت پرشین وید استفاده کنید.
1. "فسیل": کمدی نوستالژیک با طعم لبخند
فیلم "فسیل" به کارگردانی کریم امینی و با بازی بهرام افشاری، هادی کاظمی و ایمان صفا، یکی از پرفروش ترین فیلم های سال ۱۴۰۲ بود. این فیلم داستان سه جوان را روایت می کند که در دهه ۵۰ شمسی یک گروه موسیقی تشکیل می دهند. اما با وقوع انقلاب و تغییر شرایط جامعه، زندگی آنها نیز دستخوش تحولات بزرگی می شود. "فسیل" با فضایی نوستالژیک و طنز موقعیت، توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند و به عنوان یکی از بهترین فیلم های کمدی سال شناخته شود.
2. "هتل": طنز اجتماعی با چاشنی نقد
"هتل" به کارگردانی مسعود اطیابی و با بازی پژمان جمشیدی، محسن کیایی و ریما رامین فر، فیلمی کمدی-اجتماعی است که به نقد برخی از معضلات جامعه ایران می پردازد. داستان فیلم حول محور یک مهندس به نام رامین قادری می چرخد که به تازگی برای دومین بار ازدواج کرده است. اما سفر ماه عسل او با همسرش به یک هتل، با اتفاقات عجیب و غریبی همراه می شود. "هتل" با فضایی طنز و سرگرم کننده، به مسائلی مانند فساد اقتصادی، بوروکراسی اداری و روابط اجتماعی می پردازد و از این نظر مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گرفته است.
3. "سه کام حبس": درام اجتماعی با طعم تلخ واقعیت
"سه کام حبس" به کارگردانی سامان مقدم و با بازی محمدرضا فروتن، بهرام رادان و ساره بیات، فیلمی درام اجتماعی است که به مسائلی مانند اعتیاد، طلاق و روابط انسانی می پردازد. داستان فیلم حول محور دو دوست به نام کامران و فرهاد می چرخد که پس از سالها دوباره با یکدیگر ملاقات می کنند. اما این ملاقات، رازهای ناگفته ای را از گذشته آنها برملا می کند. "سه کام حبس" با روایتی تلخ و گزنده، به آسیب های اجتماعی می پردازد و از این نظر مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است.
4. "آهنگ دو نفره": عاشقانه ای لطیف با نغمه های دلنشین
"آهنگ دو نفره" به کارگردانی نوید محمودی و با بازی صابر ابر و هانیه توسلی، فیلمی عاشقانه و موزیکال است که داستان عشق و دلدادگی دو نوازنده را روایت می کند. آرش و نگار که هر دو در عرصه موسیقی فعالیت می کنند، در سفری به شمال کشور با یکدیگر آشنا می شوند و این آشنایی، آغازگر یک عشق عمیق و پرماجرا می شود. "آهنگ دو نفره" با فضایی شاعرانه و موسیقی متن دلنشین، توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند و به عنوان یکی از بهترین فیلم های عاشقانه سال شناخته شود.
5. "کت چرمی": تریلر هیجان انگیز با طعم راز و رمز
"کت چرمی" به کارگردانی حسین سهیلی زاده و با بازی امیر آقایی، سارا بهرامی و جواد عزتی، فیلمی تریلر و رازآلود است که داستان یک تعقیب و گریز نفس گیر را روایت می کند. کاوه، یک مامور پلیس که در حال تحقیق بر روی یک پرونده جنایی است، به زنی به نام مریم مظنون می شود. اما در ادامه تحقیقات، رازهای ناگفته ای از گذشته مریم برملا می شود که همه چیز را تغییر می دهد. "کت چرمی" با فضایی پر از suspense و تعلیق، تا انتها مخاطب را درگیر داستان خود نگه می دارد و به عنوان یکی از بهترین فیلم های تریلر سال شناخته شده است.
معرفی سایت پرشین وید:
علاقه مندان به تماشای فیلم و سریال های ایرانی می توانند به سایت پرشین وید (https://persianvid.com/) مراجعه کنند. این سایت مرجع کاملی از فیلم ها و سریال های ایرانی است که به صورت آنلاین و رایگان در اختیار کاربران قرار گرفته است.
در سایت پرشین وید می توانید به جدیدترین فیلم های ایرانی اکران شده در سینماها، فیلم های محبوب و پربیننده، سریال های ایرانی در حال پخش و همچنین آرشیوی از فیلم ها و سریال های کلاسیک ایرانی دسترسی داشته باشید.
علاوه بر این، در سایت پرشین وید می توانید به نقد و بررسی فیلم ها و سریال ها، تریلرها، تیزرها و مصاحبه با عوامل فیلم ها و سریال ها دسترسی داشته باشید.
1 note
·
View note
Text
نقد و بررسی فیلم Thor Love And Thunder
فیلم سینمایی Thor Love And Thunder که یکی از پرطرفدارترین فیلمها در سراسر جهان است به تازگی بر روی پرده سینماها رفته است. درخواستهای مکرر کاربران گپ فیلم برای نقد و بررسی این فیلم باعث شد تا نگاهی به این فیلم بیندازیم و شما را بیشتر با این فیلم آشنا کنیم. این فیلم که در ژانرهای ابرقهرمانی، کمدی، ماجراجویانه و اکشن قرار میگیرد، محصول مشترک سینمای استرالیا و آمریکاست. Thor Love And Thunder توسط کارگردان شاخص، Taika Waititi در سال 2022 ساخته شده است. نکته قابل توجهی که در مورد فیلمهای Thor وجود دارد، لیست بلند بالای بازیگران آن است که شاید همین موضوع برای طرفداران این فیلم کافی باشد تا به تماشای آن بنشینند. تا انتهای این نقد و بررسی با گپ فیلم همراه باشید.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، این فیلم نامهای بزرگی را در کنار خود یدک میکشد که از جمله آنها میتوانیم به وین دیزل، کریستین بیل، راسل کرو، ناتالی پورتمن، کریس همسورث و کریس پرت اشاره کنیم. برای بسیاری از مخاطبین سینما همین نامها برای موفقیت یک فیلم کافی است؛ اما آیا این فیلم توانسته به واسطه همکاری با این بزرگان موفق عمل کند؟
فیلم ثور: عشق و آذرخش که بر اساس شخصیت ثور از مارول کامیکس ساخته شده، به وسیله مارول استودیوز تهیهکنندگی شده و توسط استودیو والت دیزنی به بازار عرضه شده است. این فیلم در دنباله فیلم سینمایی Thor Ragnarok به نمایش درآمده و بیست و نهمین فیلم از مجموعه فیلمهای مارول است.
منتقدین، با دیدن این فیلم نظرات مختلفی داشتهاند اما در مجموع، بسیاری آن را تحسین کرده و برای آن نمره قابل قبولی را ثبت کردهاند که نشان میدهد این فیلم، یک فیلم درجه یک است که همه باید آن را تماشا کنند.
بسیاری معتقدند این فیلم در بسیاری از جهات به فیلم قبلی شبیه است. فیلم قبلی از سری فیلمهای ثور چنانچه پیشتر هم گفتیم رگناروک نام دارد و کارگردانی هر دو فیلم را یک نفر انجام داده به همین دلیل است که اگر شباهتهایی بین این دو فیلم ببینیم نباید تعجب کنیم. با این حال، این فیلم آنقدر سرگرم کننده و جذاب است که یکی از با ارزشترین آثار در کارنامه آثار سینمایی مارول محسوب میشود.
فیلم Thor Love And Thunder سعی ��اشته تا به یک آرامش درونی دست پیدا کند و همزمان به دنیای ماجراجویی هم بازگردد. ثور: عشق و آذرخش با بهرهگری از کمک جین فاستر که اکنون به ثور تبدیل شده است میخواهد “ گور “ که قصاب خدایان است را از رسیدن به هدفش که کشتن تمام خدایان است باز دارد. داستان به این شکل پیش میرود که بعد از مرگ “ لاو “ دختر گور و رد شدن درخواست کمک او توسط خدایش، گور به سوی اسلحه خداکش نکروسورد میرود و تصمیم میگیرد تا راپو را از بین ببرد و پس از آن هم قسم میخورد تا تمام خدایان را نابود کند.
نقد و بررسیهای فیلم Thor Love And Thunder
این فیلم توسط منتقدین فراوانی بررسی شده و تاکنون 143 نقد برای آن منتشر شده است که در مجموع در وب سایت راتن تومیتوز، امتیاز 71 برای آن به ثبت رسیده که امتیاز بالایی است. 40 منتقد هم از وب سایت متاکریتیک این فیلم را بررسی کرده و امتیاز 61 را برای آن در نظر گرفتهاند. در ادامه نقد و بررسی این فیلم از پتلفرم مشاهده آنلاین فیلم و سریال گپ فیلم، نظرات منتقدین شاخص این حوزه را برای شما بازگو میکنیم.
منتقد Collider: ترز لاکسون، امتیاز داده شده: 100 از 100
این فیلم داستانی را روایت میکند که نه تنها طرفداران را خسته نمیکند بلکه آنها را آرام میکند. ثور: عشق و آذرخش، داستانی را به تصویر میکشد که توانسته متفاوت عمل کند. داستان این فیلم، روح وماهیت خود را قربانی سبک داستانی کلی مارول نکرده است. آنچه در مورد این فیلم قابل توجه است، پیش برد داستان فیلم به شکلی است که برای توسعه فازهای بعدی دنیای سینمایی مارول، استفاده نشده است.
منتقد Variety: اوون گیلبرمن، امتیاز داده شده: 90 از 100
این فیلم لحنهای متفاوتی را پوشش داده است. عاشقانه، خنده دار و گستاخانه. همین موضوع آن را به یک اثر جذاب و قابل توجه بدل کرده است. این ترکیب از لحنها سبب شده تا فیلم پر از احساسات باشد و غیر قابل پیش بینی جلو برود.
منتقد Empire: بن تراویس، امتیاز داده شده: 80 از 100
فیلم Thor Love And Thunder نسبت به فیلم قبلی که از این کارگردان دیدهایم، عجیبتر است. در کنار این عجیب بودن اما ظاهر فیلم همچنان دوستداشتنی و صمیمانه است. اگر بخواهیم یک سبک جدید برای این فیلم متصور شویم باید بگوییم Thor Love And Thunder یک ماجراجویی کلاسیک از ثور است که به احتمال خیلی زیاد آن را دوست خواهید داشت.
منتقد Screen Rant: بن کندریک، امتیاز داده شده: 80 از 100
این فیلم به عقیده من همچنان از فرمت دنیای سینمایی مارول پیروی میکند. یک داستان انفرادی فوقالعاده که کاراکتر برجستهای را نمایش میدهد. کاراکتری که پر از طنز، هیجان و احساسات است.
منتقد Roger Ebert: نیک الن، امتیاز داده شده 75 از 100
زرق و برق و طنزی که در این فیلم وجود دارد بسیار آشناست اما پشت و جلوی دوربین، جاه طلبی و احساساتی به چشم میخورد که باعث شده این فیلم به یک اثر سرگرم کننده و جذاب تبدیل شود.
منتقد IGN: تام یورگنسن، امتیاز داده شده: 70 از 100
به نظر من داستان این فیلم کمی کلیشهای است و کاراکترهای مکملی که در این فیلم استفاده شدهاند باعث شده جلوی پیشرفتش کمی گرفته شود اما آنچه این فیلم را نجات داده، رابطه عاشقانهای است که بین کریس همسورث و ناتالی پورتمن وجود دارد. این رابطه، فیلم Thor Love And Thunder را به یک اثر کمدی عاشقانه برای مارول تبدیل کرده است.
مشاهده آنلاین و دانلود فیلم Thor Love And Thunder
اگر شما هم با خواندن این نقد و بررسی و نظرات منتقدان مشتاق شدهاید این فیلم را ببینید، کافی است سری به گپ فیلم بزنید. در پلتفرم گپ فیلم شما میتوانید فیلم Thor Love And Thunder را یا به صورت آنلاین ببینید یا آن را دانلود کنید. آنچه گپ فیلم را نسبت به دیگر پلتفرمها متمایز میکند، دوبله اختصاصی و سریع فیلم در کوتاهترین زمان ممکن است تا کاربران بتوانند جدیدترین آثار سینمایی جهان را بهصورت دوبله شده و پیش از دیگران مشاهده کنند.
دانلود فیلم, دانلود فیلم دوبله فارسی , دانلود فیلم سینمایی , دانلود انیمیشن جدید ، دانلود انیمه و دانلود سریال با لینک مستقیم از رسانه گپ فیلم
0 notes
Text
فیلم سرگیجه Vertigo یکی از مهم ترین فیلمهای آلفرد هیچکاک Alfred Hitchcock میباشد. جیمز استوارت و کیم نوواک و باربار بیل گیدس از بازیگران این فیلم میباشند و داستان دربارهی کارآگاهی است که توسط یکی از دوستان قدیمیاش ماموریت مییابد که مدتی همسرش را تعقیب کند. همان طور که میدانیم بسیاری از فیلمهای آلفرد هیچکاک آثار اقتباسی هستند. فیلم سرگیجه نیز از این قاعده مستثنا نیست و در ردهی فیلمهای اقتباسی قرار میگیرد. این فیلم بر اساس کتابی به نام از میان مردگان نوشته پییر بووالو Pierre Boileau و توماس نارسیژاک Thomas Narcejac ساخته شده است. در ادامه با تحلیل فیلم سرگیجه Vertigo با نت نوشت همراه باشید.
فیلم سرگیجه Vertigo کاری از Alfred Hitchcock
در طی حدود شصت سالی که از ساخت فیلم سرگیجه میگذرد، نقدها و تحلیلهای بسیار و متفاوتی بر این شاهکار سینمایی نوشته شده است. در این نوشته پیش رو سعی شده از نگاهی فمنیستی فیلم سرگیجه تحلیل شود تا پنجرهای جدید را بر این فیلم بگشاید.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم شمال از شمال غربی اثر آلفرد هیچکاک North by Northwest
هنرنمایی Kim Novak در فیلم Vertigo یا سرگیجه
Alfred Hitchcock از جمله کارگردانان سینمای هالیوود است که زن در فیلم هایش نقش مهمی را ایفا میکند. بدین معنی که زن در فیلمهای هیچکاک شخصیت میپذیرد و از تیپ خارج میشود و عموما نقشی فعال را در داستانها عهده دار است و پا به پای شخصیت مرد حرکت میکند (پنجره رو به رو، دستگیری یک دزد) و گاهی حتا محور اصلی داستان، زن میباشد (مارنی، پرندگان). در کمتر فیلمی از این کارگردان بزرگ دیده میشود که زن در نقشهای کلیشهای جنسیتی قرار بگیرد. ��ر ادامه تحلیل فیلم سرگیجه توجه به این نکته ضروری است که آلفرد هیچکاک در زمانی بهترین فیلم هایش را میسازد و زنان داستان هایش نقشهای محوری را دارا هستند که اوج رویای آمریکایی در دهه ۵۰ میلادی است. در تفکر روی��ی امریکایی، جایگاه زن در آشپزخانه و کارهای خانگی میباشد. زن رویایی زنی است که تمام کلیشههای جنسیتی را داراست و از این امر خوشحال است. توجه به این نکته نیز ضروری است که متاسفانه این تفکر مردسالارانه در جهان اشاعه یافته بود و هنوز هم پابرجاست.
در میان آثار سینمایی زن محور آلفرد هیچکاک، فیلم سرگیجه یکی از مهم ترین آنهاست. بدین معنی که یکی از زنانه ترین فیلمهای این فیلمساز میباشد و در داستانش میتوان رگههای فمنیستی را به خوبی مشاهده کرد که در ادامه به توضیح بیشتر آن خواهیم پرداخت.
بیشتر بخوانید: فیلم Metropolis ساختهی فریتز لانگ؛ سیاست دور و نزدیک
هنرنمایی James Stewart در فیلم Vertigo
برای شروع از فرم فیلم شروع میکنیم و سپس به محتوای آن میرسیم. فیلم سرگیجه فرمی دایرهای شکل را داراست. همان طور که میدانیم در اسطوره، حرکت زنانه، دوار است. از این روی نماد زن و زنانگی دایره میباشد. البته باید گفت این فرم دایرهای فیلم سرگیجه چندان شکل فیزیکی ندارد و این حرکت دوار بیشتر در مفهوم تصویری آن دیده میشود. شروع فیلم با سقوط اسکاتی (جیمز استوارت James Stewart) از ارتفاع است که البته رهایی مییابد. پایان فیلم نیز مخاطب شاهد دیگری از سقوط از ارتفاع میباشد. گرچه در پایان این زن است که سقوط میکند، اما در حقیقت این مرد هست که پس از این واقعه، دچار سقوط روانی میشود. این فرم بصری دایره در چند جای دیگر فیلم سرگیجه نیز تکرار میشود که از معروف ترین هایش بوسه شخصیت زن و مرد است که خاطراتشان در چرخشی ۳۶۰ درجه پیرامونشان به گردش در میآید.
فیلم سرگیجه Vertigo از دریچه نگاه یک مرد به زنان ساخته شده است. بنابراین مخاطب شاهد نگاهی مردانه نسبت به وضعیت زنان میباشد. در اصل هیچکاک به عنوان یک مرد، رفتار مردسالارانه را بیان میکند و از دریچه نگاه اوست که شخصیت مرد را در برخورد با زنان میبینیم و همچنین شاهد وضعیت زن در جامعه آن روزگار امریکا میشویم. که البته شهامت بزرگی در آن اعصار بوده که مردی نگاه مردانه را مورد انتقاد قرار دهد. در فیلم سرگیجه ما با چهار شخصیت زن رو به رو هستیم. مادلن شخصیت زن قربانی را ایفا میکند. مادلن (کیم نوواک Kim Novak) نیز در شخصیتی به نسبت مستقل قرار دارد و نقش زن بازیچه و اغواگر را ایفا میکند. جودی شخصیت مستقل تری را نسبت به مادلن داراست.
گرچه در پایان او نیز قربانی میشود. و در نهایت میج (باربارا بیل گیدس Barbara Bel Geddes) میباشد که در نقش کلیشهای دختر معصوم و بی گناه ظاهر میشود. گرچه او هم به نوعی قربانی عشقی مردانه میشود. این شخصیتها هر یک در لباسها و آرایششان نیز نمایان است. اولین شخصیت را ما هیچ گاه در فیلم نمیبینم و فقط چیزهایی از او میشنویم. بنابراین در مورد ظاهر سه شخصیت دیگر فیلم سرگیجه بیشتر میتوان ادعا کرد. مادلن شمایل یک زن کلاسیک را داراست. با کت و دامنی زنانه و مد آن روزها یا لباسهای شاهزاده وار، همراه با آرایش موهای جمع شده و آرایشی محو. جودی اما ظاهری جوان تر را داراست. با لباسی دخترانه و رنگهای شاد. حتی موهایش را آشفته دورش میریزد و آرایش غلیظ تری را داراست. و در نهایت میج که ظاهری ساده و سرزنده و دخترانه را داراست و عینکی درشت بر چشمانش این جنبه معصومیت را افزون کرده است.
بیشتر بخوانید: فیلم Nosferatu نوسفراتو اثر فردریش ویلهلم مورنائو؛ اولین فیلم ترسناک تاریخ سینما
فیلم سرگیجه از دریچه نگاه یک مرد به زنان ساخته شده است. بنابراین مخاطب شاهد نگاهی مردانه نسبت به وضعیت زنان میباشد.
و اما نکتهای که در تمامی این کاراکترها مشترک است، قربانی بودنشان میباشد. در فیلم سرگیجه زن در نهایت قربانی جامعهای مردسالار است. مادلن اصلی قربانی همسر طماع خود میباشد که با کشتن او میخواهد اموال مادلن را از آن خویش کند. مادلن دوم نیز به عنوان کسی که نقش مادلن را ایفا میکند نیز قربانی این هوس میباشد. او باید از عشق خویش دست بکشد و شخصیت اصلیاش را پنهان یک بازی مردانه کند. در طی این امر است که جریان زنان علیه زنان را میبینیم. زنی در کشتن همسر مردی با او همکاری میکند تا مبلغی ناچیز بدست بیاورد. چون چندان راه دیگری برای امرار معاش ندارد.
میبینیم که در فیلم سرگیجه این جریان زنان علیه زنان را نیز مسبب عملی مردانه میداند. جودی نیز قربانی است. چرا که شخصیت اصلیاش نیز برای اسکاتی قابل قبول نیست و باید در نقش همان مادلن فرو برود تا دلخواه او شود. همچنین سکونتش در هتل به عنوان یک بی مکان، نشانگر بی هویتی و شخصیتی از آن خود نداشتن است. در نهایت نیز اگر بخواهد فریاد بکشد و از خود دفاع کند، اوست که سقوط میکند و قربانی میشود. سقوط دو مادلن از برج کلیسای اهلیل وار که شمایلی مردانه را نیز داراست، به عنوان نمادین نشان از سقوط زنانگی به دست مردانگی میباشد. در نهایت نیز میج در جنگ با هوس مردانهی جان قرار دارد. اوست که در نقش پرستار ظاهر میشود تا جان را اندکی بهبود بخشد و تا انتها نیز بر پای عشق خود وفادار میماند. گرچه بازی را باخته است.
اما با توجه به قربانی شدن زنان توسط مردان که در فیلم سرگیجه دیده میشود، مرد نیز در نهایت قربانی است و نقطه ضعف او نیز مانند بیشتر فیلمهای کلاسیک، عشق است. عشقی که بیشتر زنانه تلقی میشود تا مردانه و اگر مردی در دام زنانگی بیفتد به معنای نابودیاش است. اسکاتی نیز در نقش عاشق مادلن یک قربانی است و در این راه تا مرز جنون پیش میرود. جنونی که تنها به دست زنان داستان درمان پذیر است و اینجاست که نیاز مرد به زن در اوج خویش نمایش داده میشود. و آرامش و سلامت روانی نیز تنها با کنار هم قرار گرفتن زوج امکان پذیر است.
بیشتر بخوانید: فیلم The Cabinet of Dr. Caligari ساختهی رابرت وینه؛ شکوه سینما در به تصویر کشیدن خطر
هنرنمایی Kim Novak در فیلم Vertigo یا سرگیجه
سکانسی در فیلم سرگیجه وجود دارد که از مهم ترین سکانسهای تاریخ سینماست که چندین مطلب و نکته را از جمله نوشتههای بالا را نیز شامل میشود. برای تحلیل این سکانس از بحث تکامل شروع خواهیم کرد. مادلن در لباسی سفید با شالی مشکی به دیدار اسکاتی که کت و شلواری مشکی با پیراهنی سفید بر تن دارد میرود. سفیدی با نقطهای سیاه و سیاهی با نقطهای سفید بیانگر نشان یین و یانگ میباشد که معنی تکامل زنانگی و مردانگی را میدهد و همچنین بیان میدارد در وجود هر زن اندکی مردانگی و در وجود هر مرد نیز اندکی زنانگی است. همچنین در این سکانس فیلم سرگیجه مادلن خطاب به اسکاتی در دیالوگی معروف میگوید که وقتی دو تا آدم با هم پرسه میزنند حتما به جایی میرسند.
این بیان نیز این مکمل بودن زن و مرد را به خوبی بیان میدارد. پس از این سکانس است که عشق این دو ظاهر میشود و به خودافشایی میرسند. میدانیم که طبیعت و جنگل در زبان سینمایی، جایی است برای بروز واقعیت و غریزههای آدمی و شخصیتهای داستان. دقیقا در ادامه همین سکانس و قدم زدن هایشان میان درختان است که هر دو از نقش هایشان (زن از مادلن بودن و مرد از کارآگاه بودن) فاصله میگیرند و خودشان را بیان میکنند. اوج این خود بودن، خود را با اولین بوسهای که در پس زمینه همراه با جوش و خروش دریا که نمادی از غلیان احساساتشان میباشد، نشان میدهد.
جلوه دیگری که فیلم سرگیجه از نگاه مردانه به زن نگریسته و مرد سالاری را به نوعی مورد انتقاد قرار داده، آن است که تمام زنان فیلم، بازیچه دست مردان میباشند. کلیشهی مردسالارانهای که در بین مردان برای رهایی از زنان رایج است، آن میباشد که آنها را موجوداتی فاقد عقل و دیوانه خطاب میکنند. این درست همانند رفتاری است که همسر مادلن با او دارد. او مادلن را زنی دیوانه معرفی میکند که هر آن ممکن است دست به خودکشی بزند. در صورتیکه در واقعیت مادلن چنین زنی نبود. از دیگر نمونههای این نگاه در فیلم سرگیجه میتوان به بخش دوم آن و آشنایی اسکاتی و جودی اشاره کرد. اسکاتی بدون توجه به شخصیت و کاراکتر مادلن عاشق ظاهر او شده بود و حالا با دریافت شباهتهایی بین این دو زن، میخواهد جودی را در شمایل مادلن ببیند و برای این کار او را مجبور میکند که ظاهرش را اعمم از لباس و آرایش مو و… را مانند مادلن بکند. بدون آنکه توجهی به شخصیت او بکند. در این سکانسها به خوبی بیان میشود که ظاهر زن دارای اهمیت میباشد و آنچه که از او انتظار میرود زیبایی ظاهری است. در اصل رقابت جودی و میج نیز رقابت بر سر زیبایی ظاهری است. گرچه این زن در فیلم سرگیجه موجودی اثیری و دست نایافتنی است که مرد بدون او معنایی جز جنون ندارد.
#gallery-0-4 { margin: auto; } #gallery-0-4 .gallery-item { float: left; margin-top: 10px; text-align: center; width: 33%; } #gallery-0-4 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-0-4 .gallery-caption { margin-left: 0; } /* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */
پوستر فیلم Vertigo یا سرگیجه اثر آلفرد هیچکاک
پوستر فیلم Vertigo یا سرگیجه اثر آلفرد هیچکاک
پوستر فیلم Vertigo یا سرگیجه اثر آلفرد هیچکاک
بیشتر بخوانید: فیلم مرد سوم The Third Man ساخته کارول رید؛ از دوستی تا انتخاب
نگاه فمنیستی دیگری که آلفرد هیچکاک در فیلم سرگیجه دارد بسیار نزدیک به فمنیسم امروزه است که بیان میدارد مردسالاری به مردان هم آسیب رسانده است. چیزی به نام ترس از ارتفاع به عنوان یک نقص در شخصیت اصلی داستان یعنی اسکاتی قرار دارد. وی به عنوان یک مرد باید تمامی کلیشههای مردانهی قوی بودن را داشته باشد که یکی از آنها نترسیدن از ارتفاع است که ندارد. این ترس اما در پایان هنگامی که مادلن/جودی را در پلهها تعقیب میکند از بین میرود و گرچه زنی را که نگاهی ابژکتیو به او داشته است از دست میدهد، اما به وسیلهی همین امر است که بر ترسش فائق میآید.
بنابراین فیلم سرگیجه نه تنها یکی از فیلمهای مهم آلفرد هیچکاک به شمار میآید که یکی از فیلمهایی است که نگاه فمنیستی درست و نوینی هم به زن و هم به مرد داشته است و شاید همین یکی از نکات ماندگاری و تازه بودنش پس از هر بار دیدار میباشد.
فیلم سرگیجه Vertigo کاری از آلفرد هیچکاک؛ ارتفاع زنانه فیلم سرگیجه Vertigo یکی از مهم ترین فیلمهای آلفرد هیچکاک Alfred Hitchcock میباشد. جیمز استوارت و کیم نوواک و باربار بیل گیدس از بازیگران این فیلم میباشند و داستان دربارهی کارآگاهی است که توسط یکی از دوستان قدیمیاش ماموریت مییابد که مدتی همسرش را تعقیب کند.
0 notes
Text
نقد و بررسی فیلم لورا (Laura): غرامت مضاعف
https://albalou.com/2018/06/12/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%84%d9%88%d8%b1%d8%a7-%d8%a7%d8%aa%d9%88-%d9%be%d8%b1%d9%85%db%8c%d9%86%da%86%d8%b1/
نقد و بررسی فیلم لورا (Laura): غرامت مضاعف
لورا اثر کلاسیک فیلمساز اتریشی – مجارستانی، اتو پرمینچر در ژانر معمایی – جنایی یکی از شاخص ترین فیلمهاست. پرمینچر که استاد تئاتر بود پس از ورود به صنعت فیلمسازی هالیوود، چند اثر پر مایه ی کلاسیک با فرم منسجم آفرید که تا به امروز می توان مورد بازبینی قرار داد.
در این بین، لورا فیلم مورد علاقه ی کارگردانش با انسجام و استحکام فرم به نمایش در می آید. فیلمی که قصه ای سر راست با درامی متناوب را روایت کرده و مخاطب تا به آخر جذب ریتم و ضرباهنگ تصویر می شود. لورا دختر جوان زیبایی است که در پرده ی نخست با معمای قتلش، دوستانش به همراه یک کارآگاه سمج به دنبال قاتل می گردند. روند پیشبرد درام و روایت جنبه های مختلف پیرنگ به صورتی است که در همان ابتدا مخاطب به درون بحران و شروع تعلیق پرتاب شده و سپس در میانه ی اثر، فیلمساز با تغییر ضرباهنگ و ریتم با به کارگیری هوشمندانه از موتیف فلاش بک، سیر درام را تغییر می دهد و تماشاگر با یک حس دوگانه در شناخت آنتاگونیست و پروتاگونیست ها مواجهه می شود.
سبک ساخت ساحت پرسناژ توسط این استاد تئاتر که در میزانسن های درخشانش مستتر است، یکی از تمهیدات جسورانه و نو در ساختار آن زمان سینمای استدیویی هالیوود بود. پر مینچر با به نمایش گذاشتن پرسناژهای دو گانه در پرده ی اول، شخصیت ها را در پس درام معمایی اش فریز می کند. شخصیت کلیفتون وب در نقش والدو به زیبایی در فرم به بیننده معرفی می شود. یک نویسنده ی تنها، وسواسی، عبوث و بداخلاق که دل به گرو لورا دارد و در مقابل او کاراکتر شلبی کارپنتر (وینسنت پرایس) در نقش یک عاشق سینه چاک اما دو رو و مرموز، یک توازی دراماتیک بین خود و والدو ایجاد نموده و در نهایت در این میان کارآگاه مکفرسون (��انا اندرسون) این رابطه را به تلرانس می رساند. پس از آشنایی مخاطب با کاراکترها پیرنگ فیلم با استفاده از موتیف فلش بک برای آشناپنداری لورا (جین تیرنی) به گذشته پل می زند.
دختری معصوم و زیبا که توسط والدو به ژورنالیسم ورود کرده و به شخصیتی موفق در این عرصه نایل شده است این پله های ترقی و از همه مهمتر شهرت زیبایی لورا، موجب حسادت و وحشت والدو برای از دست دادن معشوقه اش شده که همین امر اولین پارامتر را به معنی مضنون بودن والدو برای مخاطب با زبان فرم می سازد. پرمینچر با استادی در میزانسن های جمع و جور و تئاتری اش، کاری با پرسناژها می کند که ما آنها را از نزدیک لمس می کنیم. حسی که از پس آن، کاراکترها برای ما ساخته می شوند. سپس در قسمت دوم روایت، فیلمساز چنان فضاسازی ای می کند که تمام تصورات تماشاگر نسبت به آدمها مخدوش می شود. پس از فاش شدن اینکه لورا زنده است و یک فرد بی گناه دیگر به صورت اشتباهی به جای او به قتل رسیده، حتی خود لورا هم اکنون در مذان اتهام قرار می گیرد. ساخت اتمسفر معمایی و تغییر جهت به این روش در فرم کار بسیار سختی است آن هم در بدنه ی نظام استدیویی هالیوود که سخت ترین قواعد فیلمسازی را دارد. اما پرمینچر اروپایی با جسارت و نبوغ این کار را انجام داده و فیلمبردار تکنیکی اش، جوزف لشلی با ثبت میزانسن ها و نماهای ثابت یک فرآیند منسجم را خلق می کند تا جایی که برای این فیلم اسکار بهترین فیلمبرداری را از آن خود می نماید.
لورا در ژانر معمایی – جنایی با اختلاط درام و ملودرام عاشقانه با چاشنی جنایت، یک اثر پر تنش با ضرباهنگ مناسب و هدف دار خلق کرده و مخاطبش را تا آخرین لحظه سرگرم می کند. در پایان وقتی والدو به عنوان قاتل اصلی شناخته می شود او با تاوان دادن غرامتی مضاعف از عشق و حسادت و تعصب، قربانی انگیخته های افسار گسیخته ی خود می گردد و در پلان آخر ما جسد او را نمی بینیم و دوربین به او پشت می کند.
نام فیلم: لورا (Laura)(1944)
کارگردان: اتو پرمینچر
امتیاز: ۱۰ / ۷
نقد فیلم سکوت بره ها (Silence of The Lambs)
1 note
·
View note
Photo
در چهار دههی کنونی در ایران، همانگونه که درهای اقتصادی و اجتماعی یکییکی بسته میشوند و مهر و موم، با انقطاع فرهنگی نیز روبرو هستیم. هژمونی ضدفرهنگ و تمدنستیز حاکم بر ایران، جریانهای ارتباط فرهنگی نسل جدید با فرهنگ و هنر ایران را مسدود کرده تا پس از قتل و تبعید روشنفکران، سانسور کتاب و سینما و تئاتر، ممنوعیت کنسرتهای موسیقی و ابطال مجوز نمایشگاهها به کتابهای اختهی آموزشی امروز، به سینمای تحریفشدهی امروز، به صدا و سیمای دروغین امروز و به سلبریتیهای تهی امروز برسیم. در این فضای سترونشده، کودکان و نوجوانان دههی ۸۰ و ۹۰ قادر به حفظ ارتباط تاریخی خود با میراث فرهنگی ایرانزمین نیستند. ادبیات و موسیقی کلاسیک ایران فراموش میشود، هنر مدرن ایران از یاد میرود و ابتذال و رانت و پروپاگاندای ضدفرهنگ ریشه میدواند. به همین دلیل معتقدم وظیفهی نویسندگان و هنرمندانی که دل در گرو فرهنگ و تمدن ایرانزمین دارند، پس از مرگ چهرههای فرهنگی معاصر، بیش از افسوس و سوگواری است. گفتن و نوشتن مداوم از میراث فرهنگی ما، از فردوسی و عطار و سعدی و خیام تا فریدون رهنما و احمد تفضلی و جلیل ضیاپور و ایرج افشار، «برای نسل جوان» شاید مهمترین مبارزهی فرهنگی دوران ما باشد. یادآوری فعالیتهای چهرههای فرهنگ و تمدن ایران به دور از حب و بغض و با تمرکز بر خدمات فرهنگی هزاران شاعر و نویسنده و موسیقیدان و نقاش و مورخ و پژوهشگر که راه دیده شدن، خوانده شدن و شنیده شدنشان بسته شده، سبب کاهش گسست فرهنگی در سرزمینی میشود که روزگاری نه چندان دور، جهانیان آن را نه با جنگ و ظلم و اعدام و فقر که با هنر و معماری و فرهنگش میشناختند. پرترهی #محمدرضا_شجریان از استاد بزرگوار فخرالدین فخرالدینی https://www.instagram.com/p/CGFo6OAAp_r/?igshid=qnoj0wb0idwo
0 notes
Text
نقد و بررسی فیلم Thor Love And Thunder
فیلم سینمایی Thor Love And Thunder که یکی از پرطرفدارترین فیلمها در سراسر جهان است به تازگی بر روی پرده سینماها رفته است. درخواستهای مکرر کاربران گپ فیلم برای نقد و بررسی این فیلم باعث شد تا نگاهی به این فیلم بیندازیم و شما را بیشتر با این فیلم آشنا کنیم. این فیلم که در ژانرهای ابرقهرمانی، کمدی، ماجراجویانه و اکشن قرار میگیرد، محصول مشترک سینمای استرالیا و آمریکاست. Thor Love And Thunder توسط کارگردان شاخص، Taika Waititi در سال ۲۰۲۲ ساخته شده است. نکته قابل توجهی که در مورد فیلمهای Thor وجود دارد، لیست بلند بالای بازیگران آن است که شاید همین موضوع برای طرفداران این فیلم کافی باشد تا به تماشای آن بنشینند. تا انتهای این نقد و بررسی با گپ فیلم همراه باشید.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، این فیلم نامهای بزرگی را در کنار خود یدک میکشد که از جمله آنها میتوانیم به وین دیزل، کریستین بیل، راسل کرو، ناتالی پورتمن، کریس همسورث و کریس پرت اشاره کنیم. برای بسیاری از مخاطبین سینما همین نامها برای موفقیت یک فیلم کافی است؛ اما آیا این فیلم توانسته به واسطه همکاری با این بزرگان موفق عمل کند؟
فیلم ثور: عشق و آذرخش که بر اساس شخصیت ثور از مارول کامیکس ساخته شده، به وسیله مارول استودیوز تهیهکنندگی شده و توسط استودیو والت دیزنی به بازار عرضه شده است. این فیلم در دنباله فیلم سینمایی Thor Ragnarok به نمایش درآمده و بیست و نهمین فیلم از مجموعه فیلمهای مارول است.
منتقدین، با دیدن این فیلم نظرات مختلفی داشتهاند اما در مجموع، بسیاری آن را تحسین کرده و برای آن نمره قابل قبولی را ثبت کردهاند که نشان میدهد این فیلم، یک فیلم درجه یک است که همه باید آن را تماشا کنند.
بسیاری معتقدند این فیلم در بسیاری از جهات به فیلم قبلی شبیه است. فیلم قبلی از سری فیلمهای ثور چنانچه پیشتر هم گفتیم رگناروک نام دارد و کارگردانی هر دو فیلم را یک نفر انجام داده به همین دلیل است که اگر شباهتهایی بین این دو فیلم ببینیم نباید تعجب کنیم. با این حال، این فیلم آنقدر سرگرم کننده و جذاب است که یکی از با ارزشترین آثار در کارنامه آثار سینمایی مارول محسوب میشود.
فیلم Thor Love And Thunder سعی داشته تا به یک آرامش درونی دست پیدا کند و همزمان به دنیای ماجراجویی هم بازگردد. ثور: عشق و آذرخش با بهرهگری از کمک جین فاستر که اکنون به ثور تبدیل شده است میخواهد “ گور “ که قصاب خدایان است را از رسیدن به هدفش که کشتن تمام خدایان است باز دارد. داستان به این شکل پیش میرود که بعد از مرگ “ لاو “ دختر گور و رد شدن درخواست کمک او توسط خدایش، گور به سوی اسلحه خداکش نکروسورد میرود و تصمیم میگیرد تا راپو را از بین ببرد و پس از آن هم قسم میخورد تا تمام خدایان را نابود کند.
نقد و بررسیهای فیلم Thor Love And Thunder
این فیلم توسط منتقدین فراوانی بررسی شده و تاکنون ۱۴۳ نقد برای آن منتشر شده است که در مجموع در وب سایت راتن تومیتوز، امتیاز ۷۱ برای آن به ثبت رسیده که امتیاز بالایی است. ۴۰ منتقد هم از وب سایت متاکریتیک این فیلم را بررسی کرده و امتیاز ۶۱ را برای آن در نظر گرفتهاند. در ادامه نقد و بررسی این فیلم از پتلفرم مشاهده آنلاین فیلم و سریال گپ فیلم، نظرات منتقدین شاخص این حوزه را برای شما بازگو میکنیم.
منتقد Collider: ترز لاکسون، امتیاز داده شده: ۱۰۰ از ۱۰۰
این فیلم داستانی را روایت میکند که نه تنها طرفداران را خسته نمیکند بلکه آنها را آرام میکند. ثور: عشق و آذرخش، داستانی را به تصویر میکشد که توانسته متفاوت عمل کند. داستان این فیلم، روح وماهیت خود را قربانی سبک داستانی کلی مارول نکرده است. آنچه در مورد این فیلم قابل توجه است، پیش برد داستان فیلم به شکلی است که برای توسعه فازهای بعدی دنیای سینمایی مارول، استفاده نشده است.
منتقد Variety: اوون گیلبرمن، امتیاز داده شده: ۹۰ از ۱۰۰
این فیلم لحنهای متفاوتی را پوشش داده است. عاشقانه، خنده دار و گستاخانه. همین موضوع آن را به یک اثر جذاب و قابل توجه بدل کرده است. این ترکیب از لحنها سبب شده تا فیلم پر از احساسات باشد و غیر قابل پیش بینی جلو برود.
منتقد Empire: بن تراویس، امتیاز داده شده: ۸۰ از ۱۰۰
فیلم Thor Love And Thunder ن��بت به فیلم قبلی که از این کارگردان دیدهایم، عجیبتر است. در کنار این عجیب بودن اما ظاهر فیلم همچنان دوستداشتنی و صمیمانه است. اگر بخواهیم یک سبک جدید برای این فیلم متصور شویم باید بگوییم Thor Love And Thunder یک ماجراجویی کلاسیک از ثور است که به احتمال خیلی زیاد آن را دوست خواهید داشت.
منتقد Screen Rant: بن کندریک، امتیاز داده شده: ۸۰ از ۱۰۰
این فیلم به عقیده من همچنان از فرمت دنیای سینمایی مارول پیروی میکند. یک داستان انفرادی فوقالعاده که کاراکتر برجستهای را نمایش میدهد. کاراکتری که پر از طنز، هیجان و احساسات است.
منتقد Roger Ebert: نیک الن، امتیاز داده شده ۷۵ از ۱۰۰
زرق و برق و طنزی که در این فیلم وجود دارد بسیار آشناست اما پشت و جلوی دوربین، جاه طلبی و احساساتی به چشم میخورد که باعث شده این فیلم به یک اثر سرگرم کننده و جذاب تبدیل شود.
منتقد IGN: تام یورگنسن، امتیاز داده شده: ۷۰ از ۱۰۰
به نظر من داستان این فیلم کمی کلیشهای است و کاراکترهای مکملی که در این فیلم استفاده شدهاند باعث شده جلوی پیشرفتش کمی گرفته شود اما آنچه این فیلم را نجات داده، رابطه عاشقانهای است که بین کریس همسورث و ناتالی پورتمن وجود دارد. این رابطه، فیلم Thor Love And Thunder را به یک اثر کمدی عاشقانه برای مارول تبدیل کرده است.
مشاهده آنلاین و دانلود فیلم Thor Love And Thunder
اگر شما هم با خواندن این نقد و بررسی و نظرات منتقدان مشتاق شدهاید این فیلم را ببینید، کافی است سری به گپ فیلم بزنید. در پلتفرم گپ فیلم شما میتوانید فیلم Thor Love And Thunder را یا به صورت آنلاین ببینید یا آن را دانلود کنید. آنچه گپ فیلم را نسبت به دیگر پلتفرمها متمایز میکند، دوبله اختصاصی و سریع فیلم در کوتاهترین زمان ممکن است تا کاربران بتوانند جدیدترین آثار سینمایی جهان را بهصورت دوبله شده و پیش از
دانلود فیلم, دانلود فیلم دوبله فارسی , دانلود فیلم سینمایی , دانلود انیمیشن جدید ، دانلودانیمه و دانلود سریال با لینک مستقیم از رسانه گپ فیلم
0 notes
Text
فیلم سینمایی بلند چهارصد ضربه ۴۰۰ Blows (با نام اصلی Les quatre cents coups) در سال ۱۹۵۹ توسط فرانسوا تروفو François Truffaut کارگردان و منتقد سینمایی مشهور فرانسوی ساخته شده است. برشی از زندگی پسر نوجوانی ۱۴ ساله به نام آنتوان دوآنل است. در ادامه با تحلیل و نقد فیلم چهارصد ضربه با نت نوشت همراه باشید.
چهارصد ضربه فیلمی از فرانسوا تروفو
روایت فیلم چهارصد ضربه به این شرح است: آنتوان به همراه مادر و ناپدری خود در پاریس زندگی میکند. مادرش عصبی و سردرگم به نظر میرسد و نا پدریاش با وجود رابطهی خوبی با او دارد ولی وقتی برای او نمیگذارد. مادر و ناپدریاش حتی در آخر هفتهها نیز تنهایی به تفریح و خارج از خانه میروند. و آنتوان تقریبا همیشه تنهاست. او در مدرسه نیز دانش آموز خوبی نیست و برای تنبیه از مدرسه فرار میکند و به همراه دوستش در خیابانها سرگردان است. و در خیابان مادرش را به همراه معشوقش میبیند. فردای آن روز وقتی به مدرسه میرود به دروغ به معلمش میگوید که مادرش مرده است. اما دروغش برملا میشود.
بیشتر بخوانید: فیلم Nosferatu نوسفراتو اثر فردریش ویلهلم مورنائو؛ اولین فیلم ترسناک تاریخ سینما
ناپدریش تهدیدش میکند که او را به سربازی خواهد فرستاد و آنتوان از مدرسه میگریزد. و به همراه دوستش ماشین تحریری را از مغازهای می دزدد. اما چون نمیتوانند آن را بفروشند به مغازه بر میگردانند و صاحب مغازه به ناپدریاش خبر میدهد و ناپدری که از کارهای او به ستوه آمده است او را به دارالتادیب میفرستد.
فیلم چهارصد ضربه نخستین فیلم سینمایی فرانسوا تروفو François Truffaut در مقام کارگردان است. او متولد ۶ فوریهی ۱۹۳۲ در پاریس است که در تاریخ ۲۱ اکتبر ۱۹۸۴ درگذشته است. تروفو یکی از فیلمسازان موج نوی فرانسه است. و این فیلم با وجود اینکه اولین اثر سینمایی اوست یکی از مهم ترین فیلمهای سینمایی است که همراه مورد توجه تماشاچیان و منتقدان سینما است.
سینمای موج نوی فرانسه در سال ۱۹۵۰ با عدهای از منتقدان مجلهی کایه دو سینما آغاز شد. فرانسوا تروفو خود از جمله منتقدان مجلهی کایه دو سینما بود. و به دلیل نقدهای بسیار تند و سخت گیرانهای که بر فیلمها مینوشته اس لقب قبر کن سینمای فرانسه را به او داده بودند. موج نو در فرانسه دو دوره دارد. دورهی نخست از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۲ است که فیلمسازان چه به لحاظ روایت و چه به لحاظ مولفههای تصویری دیگر پیرو قواعد فیلمسازی دههی ۵۰ میلادی نبودند.
در این دورهی جدید دیگر آغاز و پایان به آن مفهوم و شکل کلاسیکش در فیلمها وجود نداشت و برشی از زندگی قهرمان داستان در فیلم نشان داده میشد. در دورهی نخست موج نوی فرانسه فیلمها در زمان حاضر میگذشت و اقتباس از داستانهای کلاسیک کمتر اتفاق میافتاد و بیشتر به مسایل روز پرداخته میشد. دورهی دوم موج نوی فرانسه از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ اتفاق افتاد و در این دوره کمتر مسائل اجتماعی و خانوادهها مطرح بود و فیلمها بیشتر رنگ و بوی سیاسی گرفت. هر چند نقطه عزیمت سینمای موج نو از فرانسه بود اما مورد توجه فیلم سازان در دنیا قرار گرفت.
بیشتر بخوانید: فیلم سرگیجه Vertigo کاری از آلفرد هیچکاک؛ ارتفاع زنانه
فیلم چهارصد ضربه در دورهی نخست موج نوی فرانسه ساخته شده است. این فیلم یکی از مشهورترین نمونههای این دوره است. چهارصد ضربه یکی از سه فیلم آغاز کنندهی جریان موج نوی فرانسه است.
فیلمنامهی این فیلم را تروفو با همکاری مارسل موسی Marcel Moussy نوشته است. این فیلم از بخشهای از زندگی تروفو الگو برداری شده است. فرانسوا تروفو خود نیز همیشه از مدرسه فرار میکرد. و او سرانجام در چهارده سالگی هم سن قهرمان فیلم تصمیم میگیرد که دیگر به مدرسه نرود و زندگی را از کتابها و تماشای فیلمها فرا بگیرد.
فیلم چهارصد ضربه با نمایی متحرک از شهر آغاز میشود. و داستانهای زیادی از مردم در زیر پوست این شهر در حال رخ دادن است. و در این بین به داستان پسر نوجوانی به نام آنتوان پرداخته میشود. زندگی آنتوان و برشی از دوران نوجوانی او را به تصویر میکشد. دورانی که یکی از مهم ترین دورههای زندگی هر فرد است. نوجوان در این دورهی حساس بلوغ به دنبال شکل دادن شخصیت و هویت خود است. و خانواده و جامعهای در شکل دهی به این شخصیت بسیار موثر هستند.
آنتوان که در خانه چیزی جز سردرگمی و پریشان حالی و تنهایی نصیبش نمیشود و در مدرسه نیز با سیستم آموزشی مواجه است که به مشکلات فردی و تربیت نوجوان اهمیتی نمیدهند. چهارصد ضربه به نوعی نقد نظام آموزشی وقت فرانسه نیز هست. تنها به آموزشهای خشک درسی و قواعد تربیتی که در طی سالیان ثابت بوده است و توجه به فرد گرایی و هویت فردی ندارد. نظام آموزشی و خانواده و نقش آن در تربیت و شکل دهی به هویت و شخصیت کودکان و نوجوان در سراسر جهان تحت تاثیر کتابهای آموزشی و پیشرفت تکنولوژی دستخوش تغییرات بسیاری شده است. اما همچنان قواعد بسیاری در نظام آموزشی هست که در نقطه مقابل هویت فردی قرار میگیرد و همچنان محل مناقشه است.
بیشتر بخوانید: فیلم Metropolis ساختهی فریتز لانگ؛ سیاست دور و نزدیک
چهارصد ضربه به نوعی نقد نظام آموزشی وقت فرانسه نیز هست. تنها به آموزشهای خشک درسی و قواعد تربیتی که در طی سالیان ثابت بوده است و توجه به فرد گرایی و هویت فردی ندارد.
در این فیلم برای شخصیت اصلی یعنی آنتوان دوآنل از نابازیگر استفاده شد. که استفاده از نابازیگر موجب میشد که تماشاچی سینما بی هیچ پیش داوری و ذهنیتی، زندگی شخصیت بر روی پرده را دنیال کند. و البته با توجه به موضوعات و مفاهیم سینمای نوی فرانسه استفاده از نابازیگر از مولفههای این نوع سینما نیز بود. بازیگر نوجوانی به نام ژان پیر لیاد Jean-Pierre Léaud نقش این پسر نوجوان را بازی میکند. و این بازیگر در فیلمهای دیگری از تروفو در دورههای مختلفی همکاری میکند. از جمله در فیلمهای بوسههای پنهان(۱۹۶۸)، تخت و تخته (۱۹۷۰) و عشق فراری(۱۹۷۹).
در چهارصد ضربه اثر فرانسوا تروفو وجوهی از شخصیت آنتوان را میبینیم که به نظر میرسید با کمی توجه از طرف خانواده و مدرسه و هدایت توانایی او میتوانست سرنوشتی جز آن چه از او در فیلم میبینیم داشته باشد. آنتوان تنهایی خود را گاه با ادبیات پر میکند شخصیت آنتوآن که مانند خود تروفو به آثار انوره بالزاک نویسندهی مشهور فرانسوی علاقهی بسیاری دارد و سعی میکند از او در نوشتن الگو برداری کند. و به قدری آثار او را ��وانده است که در کاملا تحت تاثیر او در نوشتن است.
آنتوان قرار است برای تکلیف مدرسه انشایی بنویسند و موضوع آن واقعهای مهم در زندگی فرد است. او به تشریح زندگیاش میپردازد و در این نوشته کاملا تحت تاثیر بالزاک است. اما به جای اینکه این موضوع نشانهای در باب استعداد، علاقه و توانایی او به ادبیات و نویسندهای چون بالزاک تلقی شود به سرقت ادبی متهم میشود و بار دیگر مورد تنبیه و تمسخر قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید: فیلم The Cabinet of Dr. Caligari ساختهی رابرت وینه؛ شکوه سینما در به تصویر کشیدن خطر
#gallery-0-4 { margin: auto; } #gallery-0-4 .gallery-item { float: left; margin-top: 10px; text-align: center; width: 50%; } #gallery-0-4 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-0-4 .gallery-caption { margin-left: 0; } /* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */
پوستر فیلم The 400 Blows
پوستر فیلم The 400 Blows
دارالتادیب به عنوان خانهی بعدی آنتوان نیز نقش تنبیهی دارد و نه تربیتی. قواعد حاکم بر آن بیشتر شبیه تبعیدگاه و زندان است. آنتوان محیط دارالتادیب را هم تاب نمیآورد و فرار میکند. او به سمت دریا میرود جایی که همیشه آرزوی آن را دارد. و دریا به عنوان نشانهای از رهایی و طغیان گری است. آنتوان میگریزد اما سرنوشت او معلوم نیست و در یکی از تاثیرگذارترین نماها به سمت دوربین و چشم ما میچرخد جایی که انگاری با چشمهایش میخواهد به همهی تماشاچیان فیلم بگوید که تمامی افراد این جامعه در شکل دادن به سرنوشت او به این شکل مقصر بودند.
فیلم چهارصد ضربه The 400 Blows در سال ۱۹۵۹ به همراه چندین فیلم دیگر از سینمای موج نوی فرانسه در جشنوارهی فیلم کن به نمایش درآمد. و جایزهی بهترین کارگردانی را دریافت کرد. از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به آلبرت رمی، کلر موریه و پاتریک اوفی اشاره کرد. از دیگر آثار فرانسوا تروفو میتوان به فیلم به پیانیست شلیک کن(۱۹۶۰)، اتاق سبز(۱۹۷۸) و داستان آدل(۱۹۷۵) اشاره کرد. تروفو شیفتهی آلفرد هیچکاک بود. او در سال ۱۹۶۲ به آمریکا سفر کرد و با هیچکاک در طی پنجاه ساعت گفتگو کرد. و آن را به شکل کتاب منتشر شد. این کتاب به عنوان یکی از شناختنامههای سینمای کلاسیک در سراسر دنیا مورد توجه و استقبال قرار گرفت. کتاب مشهور او سینما به روایت هیچکاک در ایران توسط پرویز دوایی ترجمه شده است.
بیشتر بخوانید: فیلم مرد سوم The Third Man ساخته کارول رید؛ از دوستی تا انتخاب
تحلیل چهارصد ضربه فیلمی از فرانسوا تروفو؛ تو هم آجر دیگری در دیوار هستی! فیلم سینمایی بلند چهارصد ضربه ۴۰۰ Blows (با نام اصلی Les quatre cents coups) در سال ۱۹۵۹ توسط
1 note
·
View note
Photo
يادى از يك زيبايي افرين بزرگ و بیاد تولدش ؛ حسین سرشار، خواننده اپرا (باریتون دراماتیک)، موسیقیدان، دوبلور و بازیگر #حسین_سرشار (۲۲ خرداد ۱۳۱۳ - ۲۰ فروردین ۱۳۷۴) پیش از انقلاب اپراها و تئاترهای ایرانی و ایتالیایی زیادی اجرا کرد و پس از انقلاب و تعطیلی اپرا، در سینمای ایران بازی و دوبله کرد. او در ۶۰ سالگی درگذشت. پیرامون مرگ او روایتهای گوناگونی وجود دارد. حسین سرشار در محلهای قدیمی در خیابان فرهنگ تهران چشم به جهان گشود. وی در سال ۱۳۳۳ از هنرستان عالی موسیقی در رشته آواز (اپرا) دیپلم گرفت و برای ادامهٔ تحصیل راهی ایتالیا شد و در آنجا دورهٔ نهایی کنسرواتوار سانتاچی چیلیای رم را با درجهٔ اول به پایان رسانید و در ژوئن ۱۹۶۲ موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته اپرا شد. \در کنکور بینالمللی اپرای لافنی چه در ونیز شرکت نمود و یکی از هفت برندهٔ جایزه آواز آن مسابقه شد. در نهایت از طرف همان اپرا بهعنوان سولیست در کنسرتی با ارکستر میلان شرکت نمود. حیطه صدای وی باریتون دراماتیک بوده و در دوره دانشجویی در ایتالیا همراه با مرتضی حنانه و بهجت صدر و دیگران در دوبله فیلمهای ایتالیائی شرکت داشت. صدای او با ویتوریو دسیکا و آلبرتو سوردی در خاطر سینمادوستان مترادف است. او همچنین در تهران نیز چند کنسرت موسیقی آوازی برگزار کرد. ضمناً در اجرای اپراهایی در ونیز و ناپل نقشهایی را بر عهده گرفت. پس ازاتمام تحصیلات عالی به تهران بازگشت و از بدو افتتاح تالار رودکی بهعنوان سولیست اول مشغول به کار شد و در کنسرتهایی به رهبری حشمت سنجری و علاوه بر اجرای اپراهای کلاسیک غربی، در اپراهای سرشناس ایرانی فعال بود و آخرین کار سرشار اجرای توانمندانه و ماهرانه قطعه ای ایران در تیرماه سال ۱۳۶۷بود . روایتهای گوناگونی دربارهٔ مرگ حسین سرشار وجود دارد. سرشار مدتی ناپدید شد و خانوادهاش، آگهی مفقود شدنش را در روزنامهها منتشر کردند. در سال ۱۳۷۴ خبر مرگ او بر اثر تصادف با اتومبیل در روزنامههای ایران منتشر شد. منابع رسمی دولتی، مرگ سرشار را بر اثر بیماری آلزایمر و تصادف با اتومبیل اعلام کردند.. https://www.instagram.com/p/CQ6w5p7MVbM/?utm_medium=tumblr
0 notes
Text
کتاب موج نو سینمای فرانسه - ژان لوک دوئن
New Post has been published on https://www.ketabane.org/book/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d9%85%d9%88%d8%ac-%d9%86%d9%88-%d8%b3%db%8c%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%b3%d9%87-%da%98%d8%a7%d9%86-%d9%84%d9%88%da%a9-%d8%af%d9%88%d8%a6%d9%86/
کتاب موج نو سینمای فرانسه - ژان لوک دوئن
کتاب موج نو سینمای فرانسه نوشته ژان لوک دوئن و ترجمه قاسم روبین در انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
اصحاب سینما، فرانسه را مهد سینما می دانند و بسیاری از بزرگان سینما در این کشور پرورش یافتند، لذا برای آن سهم بزرگی در شکوفایی و رشد صنعت سینما قا��ل هستند. رشد این صنعت در فرانسه، با روی پرده رفتن نمایش های تصویری آغاز شد و پس از آن برادران لومیر بودند که در توسعه ی سینما در این کشور نقش بزرگی داشتند. به همین ترتیب امروزه در فرانسه، پرداختن به سینما و مسائل مربوط به آن را به دیده ی هنر می نگرند و به جرأت می توان گفت در هیچ کشوری از جهان به اندازه آن جا، منتقدین و رسانه ها به فیلم ها و نقدهای آن اهمیت نمی دهند. موج نوی سینمای فرانسه را می توان حرکتی اعتراضی از جانب سینماگران جدیدی دانست که از سبک و سیاق سنتی آن به عجز آمده بودند و خواهان تغییر و تحولی در ساختار سینما و مضامین تولیدی آن داشتند. برخی از سردمداران این جنبش عبارتند از: فرانسوا تروفو، لوک گدار، اریک راهمر و … . از مولفه های اصلی موج نو، به کارگیری از افراد با استعداد اما نامشهور بود و به این ترتیب با شکل گیری موج نوی سینما در فرانسه، روش های فیلم سازی و حتی فیلم برداری نوین، جای خود را به متدهای کلاسیک دادند و موضوعات قابل نمایش به کلی دگرگون شدند. این چنین سینمای فرانسه پویایی از دست رفته خود را به دست آورد و توانست بار دیگر روند صعودی داشته باشد. کتاب “موج نوی سینمای فرانسه” روند شکل گیری این موج را به طور مفصل شرح داده و نویسنده عوامل تاثیرگذار در شکل گیری آن را به طور کامل بیان کرده است. وی هم چنین در ادامه به تاثیر موج نوی فرانسه در صنعت سینمای دیگر کشورها پرداخته و نظرات برخی منتقدان را در ذیل آن مطرح کرده است. علاوه بر این در کتاب نام چند تن از افراد موثر در این عرصه و هم چنین کارگردانان و سینماگران مشهور فرانسه در کتاب ذکر شده است.
1 note
·
View note
Photo
دانستنیهای جالب درباره سینمای کرهشمالیhttps://khoonevadeh.ir/?p=194895
اختصاصی«تابناک با تو»؛ کیم جونگ ایل، حاکم دوم جمهوری کره شمالی، برعکس پدرش کیمایلسونگ، عاشق رفتن به سینما بود، اما جدول کاری شلوغش مانع او میشد.
کیم ایل سونگ، بنیانگذار کره شمالی، فعالیتهای دینی و همچنین همهی صحنههای عاشقانه در فیلمها، کتابها و موسیقی را ممنوع کرد. عبارتهای عاشقانهی مجاز، فقط برای ابراز عشق و علاقه به کیمایلسونگ و انقلاب کرهشمالی بود.
لمس دست دو جنس مخالف غیر مجاز بود، البته بوسه همیشه ممن��ع نبود بلکه بوسه زدن به پرچم قرمز در فیلمها بسیار طبیعی به شمار میرفت، از نظر آنان دشمنان کرهشمالی بودند که احساسات فاسد رمانتیک را در این کشور ترویج میدادند.
اما کیمجونگایل وارث پدرش، قوانین رمانتیک سینما را کمی قبل از به دست گرفتن قدرت در سال ۱۹۹۴، دوباره نویسی کرد، زیرا از اهمیت عواطف و احساسات روی پردهی نقرهای سینما آگاه بود.
او در جوانی دریافت که احساسات رمانتیک و صحنههای عاشقانه در تبلیغات سیاسی میتواند اثرگذار باشد، در همین راستا گفت: مردم عشق را دوست دارند، و به همین دلیل باید روی پرده سینما عشق را نمایش دهیم.
سیاستمداران کرهشمالی یک اصل در سیاستهای خود دارند: آنها به طور رسمی و مستقیم از تحول در سیاست فرهنگی خود خبر نمیدهند بلکه در عمل آن را نشان میدهند. کیمجونگایل درست مثل یک کارگردان پیش از آنکه به سلطه برسد، امور سیاسی خود را پیش میبرد و در جستجوی راههای جدیدی برای بازی دادن سیاستمداران و رهبران احزاب بود. در همین دوران فیلمسازان کرهشمالی و مسئولان زیربط ترانههای عاشقانه را برای جذب مخاطبان به کار بردند. ستارههای سینما و فیلمسازان کرهشمالی مانند (می ران وری يونغ هو) و (وری چون گو) و (کیم سی ریون) در دهه هفتاد قرن بیستم رنج شهروندان کرهای را در فیلمهایی ساده به نمایش گذاشتند. برخی فیلمهای کلاسیک و درامهای کرهشمالی در سال ۱۹۸۹ میلادی عبارت بود از: زنگ ۱۹۸۷ و دختران سرزمینم ۱۹۹۱. داستان این فیلمها نشانههای کمرنگ و تعیینشدهای از رمانس و احساسات عاشقانه داشتند و برای نخستین بار پس از دههها پسری عاشق دختری زیبا میشد و آنها بدون خدشه واردشدن به وظایف انقلابیشان، چند دقیقهای در روز را کنار هم سپری میکردند.
قوانین و بایدهای عشق در فیلمهای کرهشمالی
با این حال، این بی پروایی در نمایش عشق، فقط در معیارهای معینی از جمله ملاقات یک مرد و دختر جوان از کره شمالی در محل کار یا دانشگاه مجاز بود و سپس این ملاقات حتماً باید به تصمیم برای تشکیل خانواده منتهی میشد. هر گونه رابطه با یک خارجی نیز یک تابوی کامل بود. فیلم های چین و کره شمالی اغلب چنین داستانی داشتند و همیشه و در بیشتر موارد یکطرف عشق به طور ناگهانی می مرد.
اغلب داستانهای عاشقانه فیلمها با ازدواج و زندگی در خوشبختی دائمالعمر به پایان میرسید. گاهی عشاق بر اثر حوادث دردناک مانند مرگ یا جنگ به طرز تراژدیکی از هم جدا میشدند و زن در بیشتر حالتها یک عمر به پای همسر مرحومش مینشست، برای مثال در یکی از فیلمها نقش اصلی زن به نام ریم از رفتن به شهر برای زندگی با نامزدش سرباز میزند، این تمرّد گریبانگیر ریم میشود و یکی از روزها بر اثر برف سنگین، بهمن روی او سقوط میکند و ریم میمیرد. اما نامزدش به شهر میرود و با دختری دیگر ازدواج میکند، یک پسر به دنیا میآورند و خوشبخت زندگی میکنند، اما نامزد ریم وقتی پیر میشود دچار عذاب وجدان میشود که چرا ریم را در جوانی رها کرد.
با کمال تعجب، یکی از محبوب ترین ویژگی های عاشقانه های سینما در کره شمالی این است که عشق اغلب از مرزهای اجتماعی سیستم کره شمالی موسوم به سونگبون فراتر میرود. کره شمالی ادعا میکند که سرزمین برابری اجتماعی است، اما انتخاب یک معشوق یا معشوقه به محدودیتهای زیادی در رابطه با ازدواج بستگی دارد ، با اینحال فیلمسازان واقعیت دیگری را برای نمایش انتخاب کرده اند.
دوست داشتنهای محافظهکارانه
بوسهها بر صفحه سینما نادر هستند و گاهی اصلاً وجود ندارند. عاشقان داخل جمهوری دموکراتیک خلق کره وقت خود را صرف فلوت زدن برای عزیزانشان میکنند و یا در رقص های گروهی شرکت میکنند و گاهی در سواحل رودخانه تائدونگ قدم میزنند. اما متداول ترین نوع عشق در صفحه های کره شمالی در بین زوج هایی است که احساسات خود را از طریق آغوش، تبادل گل و اعترافات عاشقانه ابراز میکنند. آدم بدهای سینمای کره شمالی افرادی هستند که به همسرانشان خیانت میکنند و یا درباره تمایلات جنسی خود افشاگری میکنند.
با نگاهی به فیلمهای دهه ۱۹۸۰، میبینید که کیم جونگ اون در تلاش برای بازنویسی این قوانین نیست بلکه از صحنههای عاشقانه هم استفاده میکند تا دستورات خود را در ذهن مخاطبان رسوخ دهد.
منبع : تابناک باتو
0 notes
Text
5 قاب از 25 سالگی رستگاری در شاوشنگ
این اثر کلاسیک و شاهکار تاریخ سینمای دنیا با 142 دقیقه زمان نخستین بار 10 سپتامبر 1994 در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو به نمایش درآمد. اکران مجدد این فیلم به مناسبت بیست و پنجمین سال اکرانش در سراسر آمریکا در روزهای 22، 24 و 25 سپتامبر انجام می گردد.
from http://bit.ly/34sCNgu via 5 قاب از 25 سالگی رستگاری در شاوشنگ
0 notes
Photo
#صبحانه_در_تیفانی • دنیای عجیب "هالی" زیبا و اغوا کننده. زندگی دو نفره اش با گربه ای که اسم نداره و دیالوگ ماندگار این فیلم "من و گربه به هم تعلق نداریم. من حتی نمی خوام صاحب چیزی باشم" که نشون دهنده ی وارستگی و ذهن پیچ در پیچ دختره. در عین وابستگی به لباس های فاخر رنگارنگ و عطر و روایح وسوسه کننده. اوج نمایش سینمای کلاسیک و دختری که در عین خباثت و طنازی، درگیر بازی ثروت و سکه بودن، معصومیت خودش رو داره. از طرفی خواهان به دام انداختن مرد ثروتمند نیویورکی و از طرفی تنها پناهگاه تنهایی و غم هاش، ویترین جواهرفروشی لوکس و دست نیافتنی تیفانیه. جایی که اون بجای خرید جواهر، انگشتر دست دومی رو هدیه میگیره که تنها در تیفانی "حکاکی" شده. و این موضوع چه تضاد جالبی داره با ظاهر اشرافی و لوند دختر دست نیافتنی قصه. وقتی فیلم اون نیمه ی شاد وخوشحال دختر رو نشون میده که به یاد بچگی ها دزدی میکنه... و گاهی که بی هوا میزنه زیر آواز و بیننده رو جادو میکنه و اونجاست که میشه عمق تنهاییش رو فهمید... یا شاید نقطه اوج داستان اونجاست که توی تاکسی حقیقت با شدت تمام به صورتش کوبیده میشه. و دختری که ناگزیر میشه از انتخاب بین عشق و ثروت. "من نمیدونم کی ام. من مثل این گربه ام. ما یه زوج آشغال بی نامیم. به هیچکس هم تعلق نداریم." با بازی بی نظیر #آدری_هپبورن #سینمای_کلاسیک #کلاسیک_من ترومن کاپوتی صبحانه در تیفانی را در سال ۱۹۵۸ منتشر کرد. این رمانِ کوتاه داستانِ هالی گولایتلی، دختر جوانی ساکن نیویورک، را روایت میکند که انگار نه شغلی دارد و نه خانوادهای و زندگیاش را با مردان در کافهها و بارها و رستورانها میگذراند. هالی گولایتلی مشهورترین شخصیتی است که ترومن کاپوتی، نویسندهی بزرگ امریکایی، خلق کرده، همچنین در تاریخ ادبیات امریکا هم یکی از مشهورترین شخصیتها محسوب میشود. نثر کاپوتی در صبحانی در تیفانی در اوج پختگی است، تا آنجا که این رمان کوتاه موجب شد نورمن میلر، نویسندهی همنسل کاپوتی، او را «کاملترین نویسندهی نسلش» بنامد. اقتباس سینمایی بلیک ادورادز از صبحانه در تیفانی بیش از پیش بر شهرتش افزود. ادری هپبورن در این اقتباس نقش هالی گولایتلی را بازی کرده و آن را به یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای تاریخ سینما بدل کرده است. Breakfast at Tiffany's (1961) dir. Blake Edwards . 📙 paul tells holly in the library he loves her . • #audreyhepburn #breakfastattiffanys #1960s #vintage #icon #mood #classics #classicmovie #classichollywood #romance #farshadshahmoradi #farshad_shahmoradi (at Tehran, Iran) https://www.instagram.com/p/BzzvJK1Alb7/?igshid=11tjth0569j2v
#صبحانه_در_تیفانی#آدری_هپبورن#سینمای_کلاسیک#کلاسیک_من#audreyhepburn#breakfastattiffanys#1960s#vintage#icon#mood#classics#classicmovie#classichollywood#romance#farshadshahmoradi#farshad_shahmoradi
0 notes
Photo
جالب است که در زمان خودش مغرضان بی خرد و ابلهانی که به عنوان و نام منقد و یا منتقد ( که هنوز هم در ایران تفاوت این دو را نمیدانند ) در روزنامه ها و مجلات به اصطلاح هنری آنروزها این فیلم را تا آنجا که توانستند کوبیدند که این فیلم نیست ، اینکه داستان ندارد و از این گونه نوشته ها ویا بقول خودشان نقد ها...تا اینکه در خارج از ایران نخستین فیلم ستایش شده ایرانی شد که سینمای ایران را در دنیا مطرح کرد . اکنون پس از سی سال عکس فیلم دونده را پرتره جشنواره فجر میکنند و خود فیلم را ترمیم و در بخش فیلمهای کلاسیک نشان میدهندو هر کاری میکنند که شاید امیر نادری را حتی اگر برای یک هفته هم که شده به ایران بر گردانند و بگویند که ببینید او هم مال ماست . ولی نادری نه اینکه ایران را دوست نداشته باشد ویا نتواند به ایران برگردد ، بلکه بخاطر شناخت درستی که از این نا هنرمندان و طبیعت مغرزانه و بی ربط دست اندر کاران این باصطلاح جشنواره های فرمایشی دارد هیچگاه آرزوی این نابخردان را برآورده نخواهد کرد ولی در عوض همچنان میکوشد و میدود که نام ایران را با ساختن آزادانه فیلمهایش در چهار گوشه جهان سر بلند در دنیای هنر سینما نگهدارد. و حتی به دوست و همکار جاودانه اش کیارستمی ثابت کند که “فوتبالیست همیشه لزوما در میدان خودی بهتر بازی نمیکند” چون میدان خودی دیگر خودی نیست بلکه میدانیست که با خودی ها پر شده است از سنگریزه و میخهای تیز مجروح کننده که دیگر جای بازی صمیمانه نیست مگر آنکه با کفش هائی که آنها به پایت و پیراهنی که به تنت میکنند بازی کنی.و آنچه که از کیارستمی گفتم نه تنها از بزرگی او کم نمیکند ، بلکه به آن میافزاید . چرا که در نهایت کیارستمی هم پذیرفت که حق با نادری هست و او هم برای ساختن آزادانه کارهایش راهی فرنگ و ژاپن شد. و افسوس که نتوانست آخرین پروژه اش را که قرار بود در چین باشد بسازد . https://www.instagram.com/p/Bwhu60Vnv5G/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=6ns9d8a0w4iu
0 notes
Photo
تابلو فانتزی Tupac طرح پوسترهای سینمای کلاسیک مدل N-55037 قیمت هر تابلو : ۳۰۰۰۰ تومان سایز کوچک ۴۰۰۰۰ سایز بزرگ نمونه های دیگر این سبک در سایت مشاهده کنید تصاویر در دو سایزA4 و A5 و در سه رنگ مشکی، سفید و طرح چوب می باشد برای خرید و مشاهده محصول به سایت ما مراجعه کنید ᗯᗯᗯ.ᑎIᗰᗯᗩᒪᒪ.Iᖇ #خرید_کادو #خرید_تابلو #رپ #کادو_چی_بخرم #حمایت_کنیم #فروشگاه_اینترنتی #توپاک #دکور https://www.instagram.com/p/BwOqbaNFT7W/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=okya517s0lik
0 notes