Tumgik
#روح الله خالقی
notdoni · 8 months
Text
نت سه تار آهنگ بهار دلنشین
نت سه تار آهنگ بهار دلنشین
نت دونی , نت سه تار , نت متوسط سه تار , نت سه تار روح الله خالقی , notdoni , نت های سه تار روح الله خالقی , نت های سه تار , سه تار , روح الله خالقی , نت روح الله خالقی , نت های روح الله خالقی , نت های داود شیرزادخانی , نت های متوسط سه تار , نت سه تار متوسط
پیش نمایش نت سه تار آهنگ بهار دلنشین
Tumblr media
نت سه تار آهنگ بهار دلنشین
دانلود نت سه تار آهنگ بهار دلنشین
خرید نت سه تار آهنگ بهار دلنشین
جهت خرید نت سه تار آهنگ بهار دلنشین روی لینک زیر کلیک کنید
نت سه تار آهنگ بهار دلنشین
نت تصنیف بهار دلنشین اثر استاد روح الله خالقی
تنظیم شده برای تار و سه تار در آواز اصفهان دو,
کوک ساز دو سل دو ,
این نت بر مبنای تکنوازی ساز تار و سه تار تنظیم شده و همچنین با سایر سازهای ایرانی نیز قابل اجرا میباشد,
نسخه های دیگر نت پیانو بهار دلنشین اثر روح الله خالقی را از طریق لینک های زیر برای ساز های دیگر دریافت کنید .
---
نت پیانو بهار دلنشین
نت گیتار بهار دلنشین
نت ویولن بهار دلنشین
نت سه تار بهار دلنشین
نت کیبورد بهار دلنشین
نت سنتور بهار دلنشین تنظیم گروه نت دونی
نت سنتور بهار دلنشین تنظیم محمد رضا طاهری
---
متن آهنگ بهار دلنشین روح الله خالقی
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن چون نسیم نوبهار بر آشیانم کن گذر تا که گلباران شود کلبه ویران من
تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان چون سپندم بر سر آتش نشان بنشین دمی چون سرشکم در کنار بنشین نشان سوز نهان
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن چون نسیم بر آشیانم کن گذر تا که گلباران شود کلبه ویران من
باز آ ببین در حیرتم بشکن سکوت خلوتم چون لاله تنها ببین بر چهره داغ حسرتم ای روی تو آیینه ام عشقت غم دیرینه ام باز آ کنون در این بهار سر را بنه بر سینه ام
---
کلمات کلیدی : نت پیانو بهار دلنشین ,نت آهنگ بهار دلنشین شجریان,بهار دلنشین پیانو,بهار دلنشین بی کلام با پیانو ,بهار دلنشین زند وکیلی,نت آهنگ بهار دلنشین از بنان برای پیانو 
کلمات کلیدی : نت دونی , نت سه تار , نت متوسط سه تار , نت سه تار روح الله خالقی , notdoni , نت های سه تار روح الله خالقی , نت های سه تار , سه تار , روح الله خالقی , نت روح الله خالقی , نت های روح الله خالقی , نت های داود شیرزادخانی , نت های متوسط سه تار , نت سه تار متوسط
0 notes
lenwaller · 1 year
Text
0 notes
justinwatts · 1 year
Text
0 notes
Text
فهرست کامل برنامه سازان، آهنگ سازان، نوازندگان و خوانندگان برنامه رادیو گلها
برای بسیاری از ایرانیان، شنیدن نام «رادیو گلها» یادآور روزگاری‌است که طنین دلنشین موسیقی سنتی به همراه صدای دلنواز برترین اساتید آواز ایران، فضای خانه‌ها را سرشار‌می‌کرد. در روزگاری که تلویزیونی در کار نبود و سینما به قدر امروز معمول نبود، تنها دل‌خوشی مردم همین رادیو بود که تازه آن هم در هر خانه‌ای پیدا نمی‌شد.
Tumblr media
"مرتضی محجوبی، مرضیه، ابوالحسن صبا، علی تجویدی، عبدالله جهان‌پناه رضا ورزنده و.. در استودیو گلها، ۱۳۳۶"
رادیو گلها, برنامه گلها, ارکستر گلها, خرید آرشیو رادیو گلها , گلهای رنگارنگ, روشنک, اعضای ارکستر گلها, ارکستر گلها هایده, ارکستر گلها حمیرا, داوود پیرنیا, رادیو گلها موسیقی سنتی ایران,
در آن ایام بود که از تحصیل‌کردگان و سیاستمداران گرفته تا مردم عادی، پیر و جوان همگی با شنیدن نغمه‌ی آغازین برنامه‌ی گلها، دست از هر کاری می‌شستند و پای رادیو می‌نشستند تا شاهکار موسیقی و ادب ایرانی، روح وجان‌شان را تازه کند.
رادیو گلها که از نوروز سال ۱۳۳۵، به کوشش داوود پیرنیا آغاز به‌کار کرد، در طول ۲۳ سال فعالیت خود سهم بزرگی در احیاء و رشد موسیقی اصیل ایرانی داشته‌است. موسیقی ایرانی که تا پیش از آن، تحت تاثیر اوضاع نابسامان سیاسی و تغییر و تحولات اجتماعی می‌رفت تا در قهقراء به فراموشی سپرده‌شود، با آغاز به کار رادیو گلها و سعی و کوشش پیرنیا جان تازه‌ای گرفت.
Tumblr media
"برآورد می شود در طول ده سال سرپرستی داوود پیرنیا بر برنامه گلها، ۱۵۷ گلهای جاویدان، ۴۸۱ گلهای رنگارنگ، ۴۶۵ شاخه گل، ۳۱۲ برگ سبز، و ۶۲ گلهای صحرائی، در جمع ۱۴۳۷ برنامه در رادیو تولید شده باشد."
اوضاع و احوال اجتماعی ایران در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ میلادی، موجب شده‌بود تا موسیقی اصیل ایرانی هرچه بیش‌تر از اصالت خود دور شود. در خلال سال‌های جنگ جهانی و پس از آن، اشغال ایران توسط روس‌ها، بریتانیا و امریکا، موجب بوجود آمدن شرایطی شد که فرهنگ ایران و به تبع آن موسیقی نیز متحمل لطمات جبران‌ناپذیری شدند.
پیروی از موسیقی‌های سطح پایین عوامانه‌ی خارجی –به‌خصوص ترکی و عربی‌- توسط خوانندگان و نوازندگان در رادیو  می‌رفت تا موسیقی سنتی اصیل ایرانی را از حافظه‌ی شنیداری مردم پاک‌کند. در این شرایط بود که پیرنیا با سعی و مساعدت عده‌ی کثیری از هنرمندان عرصه‌ی موسیقی، حرکتی را آغاز کرد که نه تنها موجب بازآفرینی و بالندگی موسیقی ایران شد، بلکه به‌ عقیده‌ی بسیاری از صاحب‌نظران تا به امروز همانندی نداشته‌است.
برنامه سازان
داوود پیرنیا
هوشنگ ابتهاج
آذر پژوهش
Tumblr media
"آذر پژوهش (زاده هشتم آذر ۱۳۱۹ در خوی)، از پیشکسوتان رادیو در ایران و یکی از گویندگان برنامه «گلها» است."
خوانندگان
اکبر گلپایگانی
حسین قوامی
عبدالوهاب شهیدی
مرضیه
الهه
محمود محمودی خوانساری
محمدرضا شجریان (سیاوش)
ایرج
سیما بینا
غلامحسین بنان
پوران
عهدیه
پروین
سید جواد ذبیحی
ناصر مسعودی
جمال وفایی
کوروس سرهنگ زاده
عبدالعلی وزیری
هایده
ناهید
آذر
حمیرا
مهستی
نادر گلچین
رؤیا
بانو فرح
عزت روحبخش
یاسمین
خاطره پروانه
ناهید دایی جواد
تاج اصفهانی
شهین دخت شبیری
درویش امیر حیاتی
انوشه
نوذر
سیمین غانم
عماد خراسانی
شمس
جفرودی
منوچهری شیرازی
ادیب خوانساری
رشید مستقیم
رامش
هنگامه اخوان
دادبه
زند وکیل
ملوک ضرابی
نزاکتی
ترانه
بهشته
فریده
رامین
سوگل
زهره
ویگن
آهنگ سازان
علینقی وزیری (کلنل)
جواد بدیع زاده
جواد معروفی
روح‌الله خالقی
پرویز یاحقی
حسین یاحقی
مرتضی محجوبی
همایون خرم
علی تجویدی
حبیب‌الله بدیعی
نصرالله زرین پنجه
محمد میرنقیبی
عبدالحسین برازنده
اسداله ملک
جهانبخش پازوکی
گویندگان
فخری نیکزاد
آذر پژوهش
فیروزه امیرمعزی
روشنک
کوکب پرنیان
شمسی فضل‌اللهی
مولود عاطفی
ایراندخت پرتوی
فروزنده اربابی
سرور پاک نشان
رضا معینی
قدسی رهبری
تقی روحانی
نورالدین ثابت ایمانی
اسداله پیمان
مرتضی اخوت
اکبر مشگین
بهرام سلطانی
امیر نوری
فرخنده
مهناز
1 note · View note
amir1428 · 3 years
Photo
Tumblr media
-تاریخچه سرود#ای_ایران_ای_مرز_پر_گوهر توسط خالق سرود #دکتر_حسین_گل_گلاب #دکترحسین_گل_گلاب آمیخته‌یی از علم و فضیلت و هنر بود و خدمات شایانی به هنر و فرهنگ ایران کرد. یکی از کارهای بسیار ارزشمند #استاد_گل_گلاب، یکی از مهمترین سرود های ایرانیان است سرودی که یکی از آثار جاودانه فرهنگ ملی ماست و درحقیقت فریاد بلند ماندگاری ایران است، که از تسلیم‌ناپذیری و شرف و آزادیخواهی مردم ایران حکایت می‌کند. این سرود در #جنگ_جهانی_دوم، زمانی که ایران در اشغال #متفّقین بود به‌یاری چند هنرمند گرانقدر به‌شکلی بسیار بدیع ساخته شد. در شهریور 1323زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین #تهران را اشغال کرده بودند، از یکی از خیابان های معروف شهر می گذرد. #گل_گلاب، در بین راه، شاهد مزاحمتهای سربازان اش��الگر برای زنان و دختران ایرانی شد. این صحنه او را بسیار به‌درد ‌آورد. شادروان #روح‌_الله_خالقی آهنگساز معروف میهن ما که با #دکتر_گل_گلاب دوست بود و باهم همکاری داشتند، و شاهد اندوه او بوده، به او پیشنهاد ساختن سرودی به‌خاطر ایران و زنده‌کردن هویت ایرانی می‌کند. سپس #خالقی کاغذ و قلم را بر می دارد و با همان حال، می سراید: ای ایران ای مرز پرگهر ای خاکت سرچشمه ی هنر دور از تو اندیشه بدان پاینده مانی و جاودان ای دشمن! ار تو سنگ خاره ای من آهنم جان من فدای خاک پاک میهنم… همانجا، خالقی موسیقی آن را می نویسد و #بنان نیز آن را می خواند و ظرف یک هفته، #تصنیف _ای_ایران” در یک ارکستر بزرگ اجرا می شود. #سرود_ای_ایران دقیقا در 27 مهر ماه سال 1323 در #تالار_دبستان_نظامی [دانشکدۀ افسری فعلی] و در حضور جمعی از چهره‌های فعال در موسیقی ایران متولد شد. #شعر این سرود را «#حسین_گل_گلاب» استاد دانشگاه تهران سروده بود آهنگ این سرود که در آواز دشتی خلق شده، از ساخته‌های ماندگار «روح‌الله خالقی» است. ملودی اصلی و پایه‌ای کار، از برخی نغمه‌های موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردار است، گرفته شده. این سرود در اجرای نخست خود به‌صورت کر خوانده شد. اما ساختار محکم شعر و موسیقی آن سبب شد تا در دهه‌های بعد خوانندگان مطرحی همانند «#غلامحسین_بنان» و نیز «#اسفندیار_قره‌_باغی» آن را به‌صورت تک‌خوانی هم اجرا کنند. سرود ای ایران تنها یکی از خدمات این ادیب ارزشمند است. و دکتر حسین‌گلاب کارها و خدمات فرهنگی زیادی داشته. https://www.instagram.com/p/CTfrmf2MUCQ/?utm_medium=tumblr
0 notes
hodhodca · 4 years
Text
رهبر گروه کُر ایران، گلنوش خالقی درگذشت
رهبر گروه کُر ایران، گلنوش خالقی درگذشت
موسیقی‌دان، رهبر ارکستر، آهنگساز و رهبر گروه کُر، خانم گلنوش خالقی درگذشت. به گزارش رسانه هدهد کانادا، صفحه سال‌نوای موسیقی ایران فوت گلنوش خالقی موسیقیدان، آهنگساز، رهبر ارکستر و رهبر گروه کُر کشور ایران را رسانه‌ای کرد. این موسیقی‌دان ایرانی، فرزند روح الله خالقی استاد مسلم موسیقی، در تاریخ ۱۷ دی سال ۱۳۱۹ در تهران متولد شد. خانم خالقی در سال ۱۳۳۰ به هنرستان موسیقی ملی رفت و شروع بع فراگیری ساز…
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
alirezamotamedipour · 5 years
Photo
Tumblr media
‏‎. آهنگ ای ایران اثر ماندگار روح الله خالقی تقدیم به ایران ❤ . با اجرای هنرجوی خوب آکادمی ( شایا رحمت پور ) . . . . 🎹 آکادمی پیانو علیرضا معتمدی پور 🎹 آموزش تخصصی پیانو در کلیه سبکها ( کلاسیک - پاپ - ایرانی ) از صفر تا حرفه ای در کلیه مقاطع سنی آدرس: تهران - تقاطع همت و ستاری تلفن: 09126973769 - 09306972769 #علیرضا_معتمدی_پور #آکادمی_پیانو_علیرضا_معتمدی_پور #پیانو #پیانیست #نوازنده_پیانو #آهنگساز #مدرس_پیانو #معلم_پیانو #آموزش_پیانو #تدریس_پیانو #آموزشگاه_پیانو #آکادمی_پیانو #آموزش_پیانو_کودک #آموزش_پیانو_حرفه_ای #پیانو_ایرانی #آموزش_پیانو_ایرانی #پیانو_کلاسیک #آموزش_پیانو_کلاسیک #ایران #ای_ایران #روح_الله_خالقی #Alireza_Motamedipour #music_teacher #Alireza_Motamedipour_Piano_Academy #piano #piano_teacher #iranianpiano #classic_piano‎‏ https://www.instagram.com/p/B58tbpIgD0L/?igshid=n4y94j6g56te
0 notes
khoonevadeh · 5 years
Photo
Tumblr media
کارنامه‌ی پربار حسین دهلوی به روایت شاگردانشhttps://khoonevadeh.ir/?p=59170
برترین‌ها: حسین دهلوی، موسیقیدان صاحب‌نام ایران درگذشت. او از نوآوران در موسیقی ایرانی بود و شاگردانی برجسته تربیت کرد. برخی از شاگردان دهلوی از کارنامه پربار او گفته‌اند.
حسین دهلوی از هنرمندان پیشکسوت عرصه موسیقی صبح سه‌شنبه ۲۳ مهرماه و در سن ۹۲ سالگی در تهران درگذشت. او از مدت‌ها پیش مریض بود.
دهلوی چه در خلق آثاری ماندگار و نوآوری در موسیقی سنتی ایرانی، چه در پیوند اپرا و باله با قصه‌های ایرانی و چه در تربیت شاگردانی برجسته در موسیقی معاصر ایران کارنامه‌ای پروپیمان دارد.
پنج سال پیش به مناسبت سالگرد تولد دهلوی با شاگردان برجسته او مانند علی رهبری و حسین علیزاده گفتگو کردیم. آن‌ها به تفصیل در باره جنبه‌های متنوع فعالیت هنری و آموزشی دهلوی سخن گفته‌اند.
تقلید و تکرار آفت بزرگ موسیقی سنتی است
حسین دهلوی، موسیقیدانی چند سویه است: نوآوری در موسیقی سنتی، پیوند اپرا و باله با قصه‌های ایرانی و تربیت شاگردانی برجسته که هر یک از استادان موسیقی ایران به شمار می‌روند. سبکبال، نخستین آهنگ و مانی و مانا آخرین کار اوست.
حسین دهلوی، چون بسیاری دیگر از موسیقیدانان نام‌یافته ایران از شاگردان کلنل علینقی وزیری بوده است. تجدد و نوآوری از ویژگی‌های وزیری است که به همه شاگردان او نیز بدون آن که راه تقلید را پیش گیرند، منتقل شده است.
ابوالحسن صبا، روح‌الله خالقی، حسین سنجری، روح‌انگیز و... هر کدام جایگاهی ویژه در موسیقی ایران دارند. این میراث ارزشمند را شاگردان نام‌آور کلنل به شاگردان خود نیز منتقل کرده‌اند.
نخستین کار ارکسترال دهلوی سبکبال نام داشت که با الهام از قطعه‌ی قاسم‌آبادی صبا در سنین جوانی ساخته شده، پس از آن گفت‌و‌گوی دل، کنسرتینو برای سنتور و ارکستر، سرود گل، فروغ عشق، نغمه ترک، فانتزی برای گروه تنبک و ارکستر و... یک باله با عنوان بیژن و منیژه، اپرای خسرو و شیرین و آخرین کار او مانی و مانا که صحنه‌ای نشدن آن افسردگی روحی برای او به دنبال داشت. دهلوی تا کنون چند کتاب نیز منتشر کرده که پیوند شعر و موسیقی آوازی از جمله آن‌هاست.
دهلوی هشتاد و شش ساله شده و چند سالی است که به گفته نزدیکانش بر اثر ناملایمات زندگی و شرایط نه چندان سالم موسیقایی ایران دچار بیماری آلزایمر یا همان فراموشی شده است.
دهلوی سال‌ها رئیس هنرستان عالی موسیقی ملی بود. شاگردان بسیاری در این هنرستان پرورده شدند که هم در زمینه موسیقی ملی خوش درخشیدند و هم در عرصه موسیقی بین‌المللی. شاگردانی که همه از جدیت او بر سر کلاس درس می‌گویند. درس شوخی بردار نبود.
با سه تن از این شاگردان، هومن دهلوی پسر او که خود تا چند سال پیش استاد دانشکده هنر در تهران بوده و اکنون برای ادامه کار در آمریکا بسر می‌برد، حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده برجسته و علی رهبری، رهبر ارکستر‌های بین‌المللی به گفتگو نشستیم.
علی رهبری همه چیز خود را مدیون حسین دهلوی می‌داند: «من وقتی وارد هنرستان شدم، آقای مفتاح رئیس بودند. من بیرون از هنرستان یعنی در تلویزیون و این ور و آن ور به قول قدیمی‌ها کار‌های مطربی می‌کردم. آقای مفتاح با من خیلی مشکل داشت.
اغلب من را به دفتر صدا می‌کردند و چندین بار هم تهدید کردند که از هنرستان بیرون می‌کنند، اگر دوباره من را توی تلویزیون ببینند. آن موقع با خانم گوگوش و دیگران بودیم. بعد آقای دهلوی که آمدند، متوجه شدند که من خیلی با استعدادم در این کار‌ها و برای این است که می‌روم دنبال آن و فقط به‌خاطر پول درآوردن و اسم درکردن نیست.
واقعاً همه‌اش دلم می‌خواست موسیقی بزنم. ایشان حسابی به من نزدیک شدند و مدت زیادی از آمدنشان به هنرستان نگذشته بود که حتی یکبار جلو تمام بچه‌ها گفتند که من فکر می‌کنم این علی رهبری آینده درخشانی داشته باشد.
من این جمله را تا امروز هیچ وقت فراموش نکرده‌ام؛ و بعدهم ایشان من را می‌بردند به دفتر و خارج از کلاس، استثنائا با من هارمونی و تلفیق شعر و موسیقی کار می‌کردند. طوری که وقتی من دیپلم گرفتم و وارد آکادمی وین شدم، آن قدر بلد بودم که مثل امتحان آخر اینجا بود.»
رهبری در ارکستر صبا
علی رهبری از خاطرات آن دوران می‌گوید: «آقای دهلوی من را بردند به ارکستر صبا و به من گفتند توی تلویزیون و رادیو نرو. حتی من با آقای پایور هم که آن موقع کار می‌کردم، گفتند اینجا هم نرو و بیا ارکستر صبا.
آن موقع ارکستر صبا را خود ایشان رهبری می‌کردند و من و شهبازیان و فرجاد و آقای تارخانیان کسانی بودیم که در ارکستر صبا می‌زدیم. این برای من خیلی مهم بود. جایی مثل ارکستر صبا برای من ایده‌آل بود. خلاصه بگویم ایشان مدیر خیلی خوبی بودند، و برای من شخصاً خیلی کمک بزرگی بودند.»
رهبری حتی روی آوردن به موسیقی کلاسیک غربی خود را مدیون حسین دهلوی می‌داند: «اگر ایشان آن موقع نبودند، خدا می‌داند که من می‌ماندم هنرستان یا... احتمال داشت که در خط‌های دیگری بیافتم. ایشان من را آوردند توی خط موسیقی خوب، چه موسیقی ایرانی چه موسیقی غربی.
امروز بعضی‌ها نمی‌توانند درک کنند، وقتی که می‌گویم من حتی بتهوون را بهتر رهبری می‌کنم، به‌خاطر این که پایه اصلی من موسیقی ایرانی بوده است. آن قدر ریتم‌هایش سخت بوده که وقتی به بتهوون و موتسارت و نمی‌دانم شوست��کوویچ می‌رسید، آدم برایش همه چیز آسان‌تر بود.»
هومن دهلوی که در آغاز با صدای سنتور مادر که خود از هنرجویان هنرستان و از شاگردان حسین دهلوی بوده، آشنا می‌شود، از جدی بودن پدر در کلاس درس می‌گوید: «در همان جلسات سلفژ و تئوری که من و دوتا خواهرهایم با پدر داشتیم، به خصوص در خواندن‌ها سعی می‌کردیم که گاهی وقت‌ها به شوخی بگیریم و یک‌باره آوازی می‌خواندیم که هیچ ربطی نداشت.
ولی پدر سعی می‌کردند جدی برگردند به موضوع. یعنی اصولاً یک معلم جدی بودند و در هنرستان هم از هنرجو‌های آن موقع که الان هرکدام استادی هستند، بپرسید، مطمئناً به این اشاره می‌کنند که پدر خیلی معلم جدی‌ای بودند. تقریباً سر کلاس‌ها موضوع غیرموسیقیایی پیش نمی‌آمد. ما هرقدر حتی با آن روحیه‌ی بچه‌گانه‌مان سعی می‌کردیم گریزی از محیط کلاس بزنیم، اما پدر این اجازه را تقریباً نمی‌دادند.»
حسین علیزاده مهر تایید بر حرف‌های هومن دهلوی می‌گذارد: «آقای دهلوی مسئولیت بسیار مهمی داشتند و آن ریاست هنرستان موسیقی بود. در دوره‌ی ایشان می‌بینید که چقدر شاگرد‌های خوبی تربیت شدند. ایشان خیلی دیسیپلین داشتند، هر لحظه در هنرستان حاضر بودند و خیلی کار می‌کردند. در عین حال، اپرا‌ها یا قطعاتی که نوشتند، همه را قبل از انقلاب نوشتند.
دهلوی همچون وزیری و صبا زمانی دست به نوآوری در موسیقی سنتی ایران زد که خشک‌اندیشان همچنان بر موسیقی سینه به سینه و وفاداری به سنت پای می‌فشردند. دهلوی بر این باور است که «ما نباید با تکرار بیش از حد موسیقی سنتی به صورت خام آن را به مرور کم رنگ و فرسوده سازیم. این تکرار‌ها علاوه بر این که چیز تازه‌ای به وجود نمی‌آورد، سبب دلزدگی جامعه از موسیقی سنتی نیز خواهد شد.»
کارشناسان موسیقی، دهلوی را موسیقی‌دانی میانه‌رو می‌دانند که در عین پای‌بندی به ریشه‌های سنتی، همیشه در جست‌وجوی یافتن راه‌هائی سازگار برای نوسازی موسیقی ایران بوده.آیا این میانه‌روی به دلیل شرایط روزگار و از روی احتیاط بوده است؟
حسین علیزاده در پاسخ می‌گوید: «آن‌طور که من آقای دهلوی را می‌شناسم و افتخار شاگردی‌شان را داشته‌ام، فکر می‌کنم ایشان به هیچ‌وجه در مقابل سنت‌گرا‌ها محتاط نبودند. بخشی از توجه آهنگ‌سازی استاد دهلوی، به موسیقی کلاسیک غرب است و مایه‌ها یا تکنیک‌هایی که از آن موسیقی می‌شود با ملودی‌های ایرانی ترکیب کرد.
ولی در جنبه‌های کلاسیک شکل ارکستراسیون یا نگاه‌شان به موسیقی بیشتر می‌توان گفت که پایه‌های کلاسیک در ایشان قوی‌تر است تا پایه‌های مدرن‌تر. یک جنبه‌ی دیگر هم این است که ایشان همیشه درصدد آن بوده‌اند که موسیقی‌ای به وجود بیاورند که حال و هوای ملی داشته باشد.
کار‌هایی هم انجام دادند که کمی دورتر و مدرن‌تر شد مثل کنسرتو ویولن که از تم استاد صبا (به زندان شوشتری) گرفته بودند و یا در اپراها. به نظر من، آقای دهلوی را باید موسیقی‌دان یک نسل گذشته دید که آن موقع، این کار‌ها خیلی کلاسیک نبود، بلکه در دوره‌ی خودش، اتفاق جدیدی بود.»
علی رهبری، امکانات ارکسترال ایران را در برابر کشوری مانند ترکیه بسیار اندک می‌بیند و می‌گوید: «ترکیه ۵۰ تا ارکستر دارد، که مرتب هم آثار آهنگسازان بزرگ را می‌زنند، طفلکی ایران فقط یک ارکستر داشته و آن را هم بستند.».
اما آیا نوآوری‌های آقای دهلوی بیشتر به کمک موسیقی سنتی آمده یا گرایش آن به موسیقی غربی بیشتر بوده است؟
رهبری در پاسخ می‌گوید: «فکر نمی‌کنم به موسیقی سنتی اصلاً کمک کرده باشند، از نظر آهنگساز. کمکی که ایشان کردند این بود که مدیر خوبی بودند.
امروز آقای علیزاده در سطح درجه یک جهانی واقعاً نوازندگی می‌کنند، به‌خاطر این است که آن موقع‌ها رئیس‌شان آقای دهلوی بودند. اما قطعاتی که آقای دهلوی ساختند مثل این است که بخواهیم به صورت یک خرده محرمانه‌تر، اسلامی‌تر، یا ایرانی‌تر، موسیقی غربی را وارد موسیقی ایرانی کنیم.
درست مثل کسانی که یک روسری کوچولو سرشان می‌کردند. یعنی نه واقعاً حجاب داشتند و نه بی‌حجاب بودند. قطعات خیلی از آهنگساز‌های ایرانی تقریباً به این شکل است. چون آقای وزیری و آقای خالقی و این‌ها (با تمام احترامی که ما برای‌شان قائلیم) زیادی غربی شده بودند، کار‌های آقای دهلوی که بیشتر تار و سنتور و این‌ها در ارکستر داشت، بیشتر جلوه می‌کرد.
حسین علیزاده ابتکار و نوآوری در کار‌های حسین دهلوی را از همان آغاز کار می‌داند. سبکبال که در سن بیست و شش سالگی نوشته شده است: «اولاً از نظر هارمونی، این قطعه اصلاً پیچیدگی ندارد. ایشان خواسته‌اند حالت دستگاه شور در آن حفظ شود.
ولی در عین حال، ترفند‌هایی پیدا کرده‌اند که چگونه با ارکستر ترکیب کنند و از ربع‌پرده‌ها استفاده کنند (چون ربع‌پرده‌ها را حذف نکرده‌اند). به نظر من، این کار همین الان هم خیلی زیبا و نو است و وقتی گوش می‌کنیم همیشه جذاب است.
آقای دهلوی در این کار، در عین حال که خیلی به دستگاه شور وفادار بوده‌اند و حالت‌های دستگاه شور و دشتی را در آن دارند، ولی در هر صورت، باز برای ارکستر توانستند به شکلی بنویسند که ارکستر هم در آن نقش داشته باشد. فکر می‌کنم یکی از قطعات مهم دهلوی است. شروع آهنگ‌سازی‌شان با این قطعه، نشان می‌دهد که ایشان چه نبوغی داشته‌اند.»
رهبری انگشت بر یکی دیگر از مهارت‌های حسین دهلوی می‌گذارد: «آقای دهلوی مهارتی داشتند که کسان دیگر نداشتند. هیچ کدام‌شان نداشتند و آن اینکه تلفیق شعر و موسیقی‌شان خیلی خوب بود.
حتی در موسیقی غربی هم کسی این قدر تعصب ندارد. ایشان خیلی تعصب دارند نسبت به تلفیق شعر و موسیقی. قطعاتی را که آن موقع با خانم خاطره پروانه اجرا می‌کردند، خیلی عالی بود. یعنی هم ایرانی بود، هم به گوش مردم خوب می‌نشست و زیاد هم غربی نبود.»
حسین علیزاده نیز اشاره‌ای دارد به همین کتاب پیوند شعر و موسیقی آوازی: «زمانی که من هنرستان بودم، این کتاب به آن شکل کامل نشده بود، اما جزواتی بود که خود ایشان درس می‌دادند. این جزوات در مقابلِ آن شکل نگاهی بود که در تصانیف قدیمی وجود داشت.
در تصانیف قدیمی، حتی تصانیفی که عارف یا شیدا ساخته بودند، در ترکیب‌شان با موسیقی از صدا‌های اضافی مثل اُ، اَ و... استفاده می‌شود تا با وزن موسیقی جور دربیاید و وزن موسیقی به هم نخورد. بعضی موقع‌ها (البته کم‌تر) در همان آثار ممکن است آن زیر و بم و اکسنت‌هایی که در کلام هست، در موسیقی رعایت نشود.»
عارف توجیه‌پذیر
علیزاده در ادامه می‌گوید: «البته آهنگ‌هایی که عارف می‌سازد، همه چیزش توجیه‌پذیر است. چون آن دوره، این سبکی از نوشتن بود که بعضی از حروف و کلمات شکسته شود و یا تکرار شود.
ریشه‌اش مقداری هم برمی‌گردد به کسانی که روی وزنی که به وجود می‌آوردند جلو می‌رفتند و سعی می‌کردند کلمات را با آن وزن تطبیق بدهند. اگر این کلمات تطبیق پیدا نمی‌کرد، حرفی اضافه می‌کردند که در شعر نبود و فقط برای این که با آهنگ جور دربیاید، اضافه می‌شد.
در این کتاب (پیوند شعر و موسیقی آوازی) تاکید می‌شود که ما کشش‌ها را چگونه رعایت کنیم و چگونه روی زیر و بم صداها، نت‌های مناسب بگذاریم و قطعاً برای به خصوص هنرجو‌ها و دانشجو‌ها کتاب بسیار مفیدی است. ولی در عین حال باید دقت کرد که مقید نشد. یعنی شما وقتی اثری خلق می‌کنید، لازم نیست خیلی با قاعده جلو بروید.
به این معنا که در خیلی از جاها، آدم چیز‌هایی را در کلام می‌شکند یا موسیقی را تغییر می‌دهد. این قاعده‌ها بیشتر مربوط به زمانی است که ما در یک قالب ریتم بخواهیم گیر کنیم و نخواهیم آن را تغییر بدهیم. در گذشته این‌طور بود و به خصوص ریتم‌های مختلط یا لنگ یا ریتم‌های ترکیب شده از میزان‌های مختلف، خیلی (آن‌چنان‌که در موسیقی‌های محلی و موسیقی قدیم ما بوده) متداول نبود و ما می‌بینیم که ریتم در موسیقی ایران خیلی محدود می‌شود.»
محدودیت ریتم
حسین علیزاده می‌افزاید ««در نگاهی که ما کلمات را فقط در قالب کشش خود کلمات ببینیم، خیلی وقت‌ها ریتم خیلی محدود می‌شود. مثلاً در آهنگ‌هایی که الان روی شعر‌های مولانا ساخته می‌شود، اغلب می‌بینید که نغمه‌ساز کار بخصوصی نمی‌کند، یعنی همان وزن و زیر و بمی که در شعر هست، در ملودی هم می‌آید.
در حالی که در موارد خیلی زیادی، اگر آهنگ‌ساز بخواهد سعی کند، می‌تواند آن وزن را به‌هم بریزد. در هر صورت پایه‌های اصلی را می‌توان از این کتاب فراگرفت، ولی قطعاً به گسترش بیشتر و شاید جلد دوم و سوم این کتاب هم احتیاج باشد.
یکی دیگر از کار‌های حسین دهلوی به کارگیری ساز‌های مضرابی سنتی در کنار ساز‌های زهی و بادی در ارکستر است. بعضی معتقدند که این کار به گسترش موسیقی ملی ما یاری رسانده است. علی رهبری ضمن زیبا دانستن این کار، آن را کمکی به نوآوری در موسیقی سنتی نمی‌داند: «من فکر می‌کنم در هر صورتش کار جالبی بود.
برای اینکه در ارکستر صبا که ما می‌زدیم، آقای ظریف تار می‌زدند، حتی اگر لازم بود، آقای تهرانی را می‌آوردند و ضرب هم می‌زدند و خانم ارفع اطرایی سنتور می‌زدند. خب این از کار‌های خیلی قشنگ بود. البته باید بگویم که فقط آقای دهلوی نبودند که این کار را کردند. قبل از ایشان هم ساز‌های غربی را با ساز‌های ملی قاطی کرده بودند. ولی آقای دهلوی خیلی جدی گرفتند.»
آیا از ملال و تکرار موسیقی سنتی هم کاست؟ علی رهبری در پاسخ می‌گوید: «با تمام علاقه‌ای که به آقای دهلوی دارم و احترامی که برای‌شان قائلم، من فکر نمی‌کنم که این کار به موسیقی سنتی ایرانی کمکی کرده باشد. موسیقی سنتی در ایران یک موسیقی موزه‌ای‌ست، که آن را گرفته‌اند و هی تکرار می‌کنند. آقای دهلوی می‌خواستند نوآوری کنند. با آن تار و سنتور و حس ایرانی‌شان، طوری بنویسند که با ارکستر بشود اجرا کرد.
ارکستر هم یک چیز اروپایی‌ست، یعنی موسیقی غربی‌ست. بدون هارمونی نمی‌توانستند این کار را انجام دهند. آقای دهلوی سعی‌شان این بود که در ضمن چند صدایی کردن موسیقی که آقای معروفی و کسان دیگرهم همزمان با ایشان در رادیو انجام می‌دادند، در سطح کمی بالاتری این کار را انجام بدهند. ولی فکر نمی‌کنم ارتباط مستقیمی به موسیقی سنتی داشته باشد.»
حسین دهلوی در مورد چند صدائی کردن موسیقی ایرانی می‌گوید: «باید آگاهانه عمل کرد و از ترکیبات خشن ��ر چند صدائی کردن موسیقی ملی پرهیز داشت. نباید گذاشت محتوای موسیقی ملی زیر تاثیر کاربرد عوامل تکنیکی قرار گیرد.»
حسین علیزاده به کارگیری این گونه ساز‌ها را در کنار هم به زمان کلنل وزیری باز می‌گرداند و از جهانی شدن این فوت‌وفن‌ها می‌گوید: «ساز‌های مضرابی را ایشان بعد از انقلاب به کار گرفتند. من فکر می‌کنم اکثر موسیقی‌دان‌ها ساز را وسیله می‌دانند.
در سازمان یک ارکستر ساز‌های مختلفی از زیر و بم و بادی و زهی و کوبه‌ای وجود دارد. از آن‌جا که باید ترکیب یا حس ایرانی موسیقی حفظ بشود و بشود برای این ارکستر قطعاتی نوشت که صدای موسیقی ایرانی هم از آن بیرون بیاید، به‌طبع با ساز‌های ایرانی هم ترکیب می‌شده است.»
نمونه‌هایی از آن، از قبل از انقلاب، در کار‌های وزیری، بعداً در ارکستر گل‌ها و در آثار خود آقای دهلوی و از این دست به کار گرفته شده است. در واقع، چون برای ارکستری کردن موسیقی ایرانی، ساز‌های سنتی به تنهایی جواب‌گو نبودند، ساز‌های سنتی به عنوان سمبل موسیقی ایرانی در این ارکستر‌ها به کار گرفته می‌شدند.
یعنی از این طریق دست آهنگ‌ساز باز می‌شد که برای ارکستر بتواند بنویسد. البته بعداً در همه‌ی دنیا این کار متداول شد. حتی ارکستر‌های سمفونیک ترکیبی شدند از ساز‌های سنتی هر کشوری با دیگر سازها. مثلاً ژاپنی‌ها، چینی‌ها، عرب‌ها، ترک‌ها، با ترکیبی از ساز‌های ملی خودشان و ارکستر سمفونیک قطعاتی نوشتند. می‌توان گفت این اتفاق از پنجاه سال پیش، یواش یواش در همه جای دنیا افتاد.
قصه بیژن و منیژه شاهنامه، الهام‌بخش حسین دهلوی برای آهنگی است که به صورت باله در تالار رودکی با رقص هایده چنگیزیان به اجرا درآمد. اپرای خسرو و شیرین نیز در تالار صحنه‌ای شد. دهلوی بر آن بود که این هنر‌های غربی را با رنگ و بوی ایرانی به اجرا درآورد.ولی آیا موفقیتی هم در این زمینه به دست آورد؟
رهبری در این ارتباط می‌گوید: «رنگ و بوی ایرانی هنوز مشخص نیست که کدام است. چون رنگ و بوی ایرانی که موسیقی سنتی می‌گوید که اصلاً باید به یک صورت دیگر درآورد، نه به صورت اپرا. آقای احمد پژمان از اولین کسانی بودند که واقعاً اپرای ایرانی نوشتند. ایشان هم سعی کردند که اپراشان خیلی ایرانی‌تر باشد.
ولی خُب اپرا یک هنر اروپایی‌ست، یک هنر غربی‌ست، نه تعزیه‌خوانی. هر چقدر هم آدم از آن دربرود، بالاخره آخرش غربی صدا می‌کند. فکر می‌کنم که نمی‌شود راجع به قطعات و کار‌های آقای دهلوی به‌خصوص راجع به اپرا صحبت کرد، برای اینکه آقای دهلوی بدشانسی آوردند. آقای دهلوی دیر شروع کردند به اپرا نوشتن و، چون دیر شروع کردند، افتاد به انقلاب.»
دهلوی زمانی برای ادامه تحصیل راهی اروپا می‌شود که شاگردانش سال‌ها پیش از او همین راه را انتخاب کرده بودند.
رهبری خاطرنشان می‌سازد: «یادم هست آن موقع من وین زندگی می‌کردم که ایشان آمدند اینجا درس بخوانند و آن اپرا‌ها را هم در حقیقت اینجا شروع کردند به نوشتن با همکاری آقای داوید و این‌ها. آقای دهلوی یک سبکی دارند که سبک مردم‌پسند نیست.
مثلاً آقای سنجری که واقعاً آهنگساز بزرگی هم نبودند، یک قطعه نوشتند به نام «رقص دایره». خُب این مردم‌پسند است و همه گوش می‌کنند و خوش‌شان می‌آید. یا کسان دیگر.
ولی قطعات آقای دهلوی حتی آن قطعات قدیمی‌شان یک سطح بالاتر از ارکستر گل‌ها بود. حتی گل‌ها درست مثل موسیقی سنتی در ایران خیلی محبوب نیست.
یعنی اگر شما امروز حتی موسیقی سنتی را با این سطح عالی که این همه نوازنده دارد مثل آقای علیزاده، (هیچ وقت در تاریخ ایران به این خوبی نوازنده نداشتیم. حرف زیاد می‌زنند، ولی حقیقت ندارد. قدیم به این خوبی نمی‌زدند)، ولی با وجود این مردمی نیست.»
دهلوی و پسند روشنفکران
رهبری معتقد است: «آقای دهلوی راهی که رفتند، بیشتر به درد انتلکتوئل‌های ایرانی می‌خورد. ارکستر گل‌ها وقتی که ما بچه بودیم، مال عوام نبود. به برنامه‌ی گل‌های رادیو یک عده به‌خصوصی که سطح‌شان یک خرده بالاتر از افراد معمولی بود گوش می‌کردند.
آقای دهلوی یک کمی سطح‌اش بالاتر از آن گلهاست. این است که به همین دلیل علاقمندانش هم محدودتر می‌شود که بعد آقای حنانه و دیگران می‌آیند که آن‌ها را دیگر اصلاً مردم معمولی نمی‌شناختند.»
انقلاب که شد کار موسیقی هم به پایان رسید. نه تنها قطعات روشنفکرانه پسند جایی برای پخش و نشر نداشتند، که موسیقی مردمی هم به گوش‌ها نمی‌رسید.
هومن دهلوی از حال و هوای آن روزگار می‌گوید: «در آن زمان، من خیلی بچه بودم. یادم هست که هنرستان چند سالی تعطیل شده بود و دوباره باز شد. در این مدت دوستان‌مان و هنرمندان دیگر خیلی مراجعه می‌کردند و فکر می‌کردند که شاید پدر کاری از دستش بربیاید. یادم هست که از دانشجویان رشته‌ی موسیقی در دانشگاه تهران خواسته بودند که به رشته‌های دیگر (مثلاً روان‌پزشکی) بروند.
من خودم هم بعد از دوره‌ی راهنمایی می‌خواستم به هنرستان موسیقی بروم. ولی هنرستان تازه باز شده بود، خیلی بلاتکلیف بود و معلم خوب نداشت. به همین دلیل، چون از طرفی علاقه‌ای هم به رشته‌های تصویری داشتم، پدر مرا به هنرستان تجسمی برد و آن‌جا امتحانی از من گرفتند.
البته خیلی جالب بود که خیلی از کارهای‌ام زمینه‌ی موسیقیایی داشت و با عکس آهنگ‌ساز‌ها یا با ترکیب نت‌ها، کار‌هایی می‌کشیدم و به درودیوار می‌زدم. این است که پدر که دیدند من این گرایش را دارم، مرا به هنرستان تجسمی بردند و من آ‌ن‌جا تحصیل کردم و رشته‌ی گرافیک خواندم. ولی به طور آزاد، هم پیانو و هم ویولن و هم درس‌های هارمونی را جدا می‌خواندم.»
در چنین شرایطی بود که کار نوشتن اپرای مانی و مانا به پایان می‌رسد. حسین دهلوی سال‌ها زحمت کشیده بود تا شاهد صحنه‌ای شدن این اپرا باشد. اما از اجرا خبری نبود. حسین علیزاده ضمن تاکید بر موفقیت همه آفریده‌های حسین دهلوی می‌گوید: «در مورد اپرای آخر، نوشتن آن مصادف شد با انقلاب و این اپرا اجرا نشد.
متأسفانه آقای دهلوی خیلی خیلی دل‌خوش بودند که این کار اجرا بشود و از اجرا نشدن آن دچار افسردگی بدی شدند. سالیان سال منتظر بودند و بالاخره آن‌طور که باید اجرا نشد. در آخرین مصاحبه‌ای هم که با ایشان انجام شد، گفتند: «هنوز دوست دارم تا زنده هستم، این اپرا اجرا بشود» ...
علی رهبری از آغاز نوشتن اپرای مانی و مانا در جریان کار بوده است: «حتی آقای خاتمی هم به ایشان قول داده بودند که ما به شما کمک می‌کنیم، چون «مانی و مانا» برای بچه‌ها نوشته شده، اجرا شود. شنیده بودم آقای خاتمی جلو چندین نفر قول داده بودند که اجرا می‌کنیم و نکردند. راستش سال ۲۰۰۰ من رئیس انتشارات موسیقی "کوخ اینترنشنال" بودم.
آن موقع امکانات زیادی داشتم. بودجه‌ای برای این کار در نظر گرفتم تا ایشان با پسرشان تشریف بیآورند به "براتیسلاوا"، تا با ارکستر فیلارمونیک ما این قطعه را بدون خواننده ضبط کنیم. ایشان خیلی خوشحال شدند. آن موقع حدود ۲۰ هزار یورو برای ایشان بودجه‌ای از اینجا گرفتم. ایشان ۱۰ روزی هم آمدند اینجا و خیلی هم خوشحال بودند.
آقای خاتمی هم در ایران، به ایشان امید‌هایی داده بود، قرار ما این شد که بروند ایران، چندماهی آنجا صدای خواننده‌های فارسی را روی این قطعه بگذارند، بفرستند اینجا. ولی متأسفانه آقای دهلوی رفتند و یکسال شد دوسال، و سه سال و آخرش به‌جایی رسید که در واقع به هیچ جایی نرسید در ایران.»
رهبری علت عدم اجرای آن را استفاده از صدای زن می‌داند، که در واقع یکی از نقش‌های اصلی اپراست و قابل صرفنظر کردن نیست: «چون صدای زن داشت، متأسفانه هنوز که هنوز است مشکل دارد.
ضمناً باید بگویم که این اپرا آقای دهلوی را، به‌قول حالا مادرم، بیچاره‌شان کرد. یعنی زمین‌گیرشان کرد. می‌دانید آهنگساز‌ها آدم‌هایی استثنایی‌اند. آد‌مهایی مثل آقای دهلوی در زمان آقای خاتمی، که البته بعدش هم در زمان آقای احمدی‌نژاد... یعنی ۱۶ سال از عمر ایشان به هدر رفت.
دپرسیون از همان جا شروع شد. ولی خُب متاسفانه در ایران اصلاً به فکرشان نبودند و همان طور که گفتم وزرایی که سر کار آمدند یا معاونین‌شان آن قدر آدم‌های ناوارد و پرتی بودند که این طور افرادی که خیلی هم زیاد نیستند در ایران، نه تنها بهشان نرسیدند، بلکه نابودشان هم کردند.»
نوشتن اپرا بر روی یک قصه ایرانی کار چندان راحتی نیست. حسین دهلوی این کار مهم را به انجام رسانید. اما آیا دو اپرای او با معیار‌های بین‌المللی هم سازگاری داشت؟
هومن دهلوی در پاسخ می‌گوید: «از "خسرو و شیرین" فقط یک ضبط قدیمی وجود دارد که آن هم به صورت کامل نیست، اما "بیژن و منیژه" و "مانا و مانی" را من بیشتر شنیده‌ام و فکر می‌کنم به خصوص این دوتا کار کاملاً با استاندارد‌های موسیقی غربی قابل مقایسه‌اند. من سر ضبط "مانا و مانی" که توسط آقای علی رهبری و ارکستر براتیسلاوا انجام می‌شد حضور داشتم.
آقای پژمان هم حضور داشتند و یادم هست که آقای پژمان بعد از جلسه‌ی اول ضبط به پدر گفتند: «آقا! شما خیلی خیانت کردی به موسیقی ایران. وقتی به این خوبی موسیقی ایران را می‌توانی برای ارکستر بنویسی، کم نوشتی». دقیقاً یادم هست که با طعنه به پدر گفتند که در این زمینه خیلی کم کار کرده‌ای، باید بیشتر کار می‌کردی، چون خیلی خوب نوشته‌ای.»
علی رهبری خاطراتی هم از زمان شاگردی در هنرستان دارد: «یکی از خاطرات قشنگی که دارم این است که یک روزی ایشان دویدند و آمدند پیش من توی حیاط. گفتند آقای رهبری لطفاً تشریف بیآورید اینجا یک چیز خیلی مهمی پیش آمده.
فکر می‌کنم که ۱۶ سالم بود. گفتم چی؟ گفتند مارشال تیتو می‌آید ایران و آقای پهلبد گفته‌اند که تا دو روز دیگر یک قطعه‌ای می‌خواهند برای شش‌تا تار که در تالار رودکی بزنند و آقای احمد‌زاده هم روی آن رقص بگذارند. سه روز دیگر! گفتم یعنی چی؟ گفت رهبری تو امشب بنشین تا صبح این قطعه را بنویس.
گفتم آخر من تا حالا هیچ چیزی برای شش‌تار ننوشتم. گفتند نه نه تو می‌توانی. برو بالا بنشین توی اتاق شروع کن نوشتن. من تقریباً تا ۸ـ ۷ صبح که دوباره مدرسه شروع شد، این قطعه را تمام کردم. با آقای دهلوی رفتیم تالار رودکی. شش‌تا تار هم با خودمان بردیم. بعد خانم احمد‌زاده را آوردند که روی آن رقص بگذارند و بعدهم برای مارشال تیتو اجرا شد.»
رهبری از تنها موردی می‌گوید که به حرف استاد گوش نداده است: «یک چیز دیگری هم هست که من به حرف‌شان گوش ندادم. ما اخلاق‌مان با همدیگر خیلی فرق داشت.
وقتی تقریباً ۱۸ سالم شده بود، به من می‌گفتند که تو درآمدت خیلی زیاد شده. چه کار می‌کنی؟ گفتم راستش من همه را می‌دهم به مادرم.
گفتند نه. جمع کن. به مامان بده، ولی جمع کن. گفتم آقای دهلوی نه، من اخلاقم اصلاً این طوری نیست. حالا بعد از ۵۰ سال باید بگویم هنوز که هنوز است من همین طوری هستم.
صحنه‌ای نشدن اپرای مانی و مانا برای حسین دهلوی بیماری فراموشی را به دنبال داشت. دست‌اندرکاران و مسئولان امور در ایران، اما مراسم بزرگداشت او را پس از بیماری به فراموشی نسپردند.
حسین علیزاده، همین چند ماه پیش در مراسم بزرگداشت حسین دهلوی شرکت داشته و نزدیک‌ترین خاطره را از او دارد: «آقای دهلوی، جسماً خوشبختانه حال‌شان خوب است. فقط فراموشی دارند. یعنی ممکن است الان شما با ایشان صحبت کنید، در لحظه شما را بشناسند، ولی در جمله‌ی دوم، یادشان برود که شما کی هستید.
چند ماه پیش هم بزرگ‌داشت ایشان در خانه‌ی هنرمندان در تهران برگزار شد که اتفاقاً من هم یکی از سخنرانان بودم. خود ایشان هم در این مراسم حضور داشتند، ولی خیلی متوجه نبودند که دقیقاً چه دارد می‌گذرد. در هر صورت، ایشان روی مسئله‌ای دست گذاشتند که در این سال‌ها نشدنی بود و خیلی خودشان را با این مسئله آزار دادند.
حداقل در دو دهه‌ای که گذشت، آقای دهلوی می‌توانستند خیلی آثار خوبی را به وجود بیاورند، اگر روحیه‌شان را از دست نمی‌دادند. آدم‌ها در برابر شرایط، واکنش‌های مختلفی دارند، آقای دهلوی هم طاقت‌شان این‌قدر نبود و متاسفانه نتوانستند آن‌طور که باید، روحیه‌شان را حفظ کنند.
شاید اگر واقعاً این قطعه اجرا می‌شد، برای ایشان انگیزه می‌شد که کارشان را بیشتر ادامه بدهند. ولی حالتی که داشتند، مقداری جلوگیری کرد از کار و خلاقیت ایشان و الان دیگر قادر به کار نیستند.»
یاد یار مهربان
علیزاده در ادامه می‌گوید: «من جمله‌ای برای خاتمه‌ی ارزش‌های استاد عزیزم، دهلوی بگویم. سال‌هاست که متأسفانه آقای دهلوی روحیه‌ی کار کردن ندارند، ولی همسرشان خانم سوسن اصلانی در کنارشان هستند که خودشان هم هنرمند هستند.
ایشان واقعاً زحمت آقای دهلوی را کشیده‌اند و باید قدر ایشان را دانست که تا همین امروز هم با خیلی خیلی شرایط سخت از آقای دهلوی نگهداری کردند و کار هنری خودشان را هم ادامه داده‌اند.»
منبع: dw
منبع : برترینها
0 notes
letsgotehran-blog · 5 years
Photo
Tumblr media
. شمیران گردی - آرامستان ظهیرالدوله لطفا ورق بزنید . اینجا را گورستان خطاب نکنید، آرامستان است محل آرامیدن بزرگانی که هرکدام در زمینه های مختلف از ادبیات گرفته تا هنر موسیقی و آواز از اولین ها و بزرگترینها بودند. پس کوچه های دربند هنوز پر از خانه باغ ها و باغ های زیادی است که یکی از آنها اکنون آرامگاه ظهیرالدوله نام دارد، قبرهای قدیمی با اشکال و معماری های جالب، اسامی و شعرها، حتی بعضی ها بدون نام… وقتی که علی خان ظهیرالدوله در روز سه شنبه بیست و چهارم ذیقعده سال ۱۳۰۳ خورشیدی در اثر سکته قلبی در باغ خود در جعفرآباد شمیران در گذشت، در جوار باغ خود در قبرستان عمومی که بین تجریش و امام زاده قاسم واقع بود، دفن گردید. سابقاً در این محل گورستان کهنه‌ای قرار داشت و بعدها خانقاه ظهیرالدوله نیز به همین محل منتقل شده بود. اما پس از دفن ظهیرالدوله، مریدانش، این گورستان قدیمی و خانقاه را «آرامگاه ظهیرالدوله» خواندند. محل دفن ظهیرالدوله، درست در زیر درختی بود که داغداغان نامیده می‌شد و ظهیرالدوله در طی ایام حیات خود، اغلب در سایه همین درخت می‌نشست. از آن جا که ظهیرالدوله مورد قبول اکثر طبقات اجتماعی بود، بسیاری از هنرمندان، سیاست‌مداران و دانش مندان وصیت کردند که در این آرامگاه دفن شوند و به همین جهت متولیان خانقاه و مریدان ظهیرالدوله، از جهت فروش زمین‌های مقبره، عواید سرشاری به دست آوردند. آرامگاه ظهیرالدوله به صورت ناگهانی و به بهانه‌های واهی از زمستان ۱۳۹۰ تا شهریور ۱۳۹۱ تعطیل و اجازه بازدید به مردم داده نشد و برای این کار هیچ دلیلی عنوان نگردید. از شهریور ۱۳۹۱ تا به امروز نیز فقط روزهای پنجشنبه پذیرای مراجعه کنندگان و علاقمندان است و طرح تفکیک جنسیتی در این آرامگاه نیز رسوخ کرده و بانوان از ساعت ۱۰ الی ۱۲ ظهر و آقایان از ساعت ۱۳ الی ۱۶ بعد از ظهر می‌توانند از آن بازدید کنند. از بزرگانی که در این آرامستان دفن شده اند : نام سال درگذشت (خورشیدی) علی خان ظهیرالدوله ۱۳۰۳ ایرج میرزا ۱۳۰۴ درویش‌ خان ۱۳۰۵ فروغ فرخزاد ۱۳۲۵ محمدتقی بهار ۱۳۳۰ حسین هنگ‌آفرین ۱۳۳۱ رضا محجوبی ۱۳۳۳ ابوالحسن صبا ۱۳۳۶ داریوش رفیعی ۱۳۳۷ قمرالملوک وزیری ۱۳۳۸ مرتضی محجوبی ۱۳۴۴ روح‌الله خالقی ۱۳۴۴ فروغ فرخزاد ۱۳۴۵ حسین یاحقی ۱۳۴۷ رهی معیری ۱۳۴۷ سید حسن تقی‌زاده ۱۳۴۸ حسین تهرانی ۱۳۵۲ فضائل تدین ۱۳۵۵ نورعلی برومند ۱۳۵۵ @gloryofiran #تهران #تهرانگردی #تجریش #شمیران #شمیران_گردی #ظهیرالدوله #آرامستان #iran #tehran #tajrish (at Zahir-O-Dowleh ظهیرالدوله) https://www.instagram.com/p/B2gUOGeFMGP/?igshid=z0oz02wsiq31
0 notes
notdoni · 2 years
Text
نت پیانوی تا بهار دلنشین با تنظیم محمدرضا طاهری
نت پیانوی تا بهار دلنشین با تنظیم محمدرضا طاهری
نت دونی , نت پیانو , نت متوسط پیانو , نت پیانو روح الله خالقی , notdoni , نت های پیانو روح الله خالقی , نت های پیانو , پیانو , روح الله خالقی , نت روح الله خالقی , نت های روح الله خالقی , نت های محمدرضا طاهری , نت های متوسط پیانو , نت پیانو متوسط
پیش نمایش نت پیانوی تا بهار دلنشین با تنظیم محمدرضا طاهری
Tumblr media
نت پیانوی تا بهار دلنشین با تنظیم محمدرضا طاهری
دانلود نت پیانوی تا بهار دلنشین با تنظیم محمدرضا طاهری
خرید نت پیانوی تا بهار دلنشین با تنظیم محمدرضا طاهری
جهت خرید نت پیانوی تا بهار دلنشین با تنظیم محمدرضا طاهری روی لینک زیر کلیک کنید
نت پیانوی تا بهار دلنشین با تنظیم محمدرضا طاهری
نت پیانو بهار دلنشین
تنظیم نت پیانو محمد رضا طاهری
نکته : جهت سادگی هرچه بیشتر در اجرای نت ها متن آهنگ زیر نت های پیانو نوشته شده است که نوازندگان تازه کار پیانو نیز به سادگی بتوانند قطعات را اجرا نمایند .
نسخه های دیگر نت پیانو بهار دلنشین اثر روح الله خالقی را از طریق لینک های زیر برای ساز های دیگر دریافت کنید .
---
نت پیانو بهار دلنشین
نت گیتار بهار دلنشین
نت ویولن بهار دلنشین
نت سه تار بهار دلنشین
نت کیبورد بهار دلنشین
نت سنتور بهار دلنشین تنظیم گروه نت دونی
نت سنتور بهار دلنشین تنظیم محمد رضا طاهری
---
متن آهنگ بهار دلنشین روح الله خالقی
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن چون نسیم نوبهار بر آشیانم کن گذر تا که گلباران شود کلبه ویران من
تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان چون سپندم بر سر آتش نشان بنشین دمی چون سرشکم در کنار بنشین نشان سوز نهان
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن چون نسیم بر آشیانم کن گذر تا که گلباران شود کلبه ویران من
باز آ ببین در حیرتم بشکن سکوت خلوتم چون لاله تنها ببین بر چهره داغ حسرتم ای روی تو آیینه ام عشقت غم دیرینه ام باز آ کنون در این بهار سر را بنه بر سینه ام
---
کلمات کلیدی : نت پیانو بهار دلنشین ,نت آهنگ بهار دلنشین شجریان,بهار دلنشین پیانو,بهار دلنشین بی کلام با پیانو ,بهار دلنشین زند وکیلی,نت آهنگ بهار دلنشین از بنان برای پیانو 
کلمات کلیدی : نت دونی , نت پیانو , نت متوسط پیانو , نت پیانو روح الله خالقی , notdoni , نت های پیانو روح الله خالقی , نت های پیانو , پیانو , روح الله خالقی , نت روح الله خالقی , نت های روح الله خالقی , نت های محمدرضا طاهری , نت های متوسط پیانو , نت پیانو متوسط
0 notes
sirafkhabar · 5 years
Text
کدام نمایندگان «طرح شفافیت آرا نظام تقنینی» را امضاء کرده‌اند؟
Tumblr media
به گزارش سیراف خبر به نقل از فارس، یک فوریت طرح شفافیت آراء نظام تقنینی در نشست علنی امروز یکشنبه (۷ مهرماه ۹۸) مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار گرفت. این طرح به امضای ۱۸۰  نفر از نمایندگان مجلس رسید که بر این اساس پس از رأی‌گیری در صحن پارلمان برای یک‌فوریت این طرح، ۱۶۷ نفر از نمایندگان به آن رأی مثبت دادند. به گزارش فارس، اسامی نمایندگان امضاء‌کنندگان طرح شفافیت آرا نظام تقنینی به شرح زیر است. ۱- محمدعلی وکیلی ۲- سیدامیر حسین قاضی‌زاده هاشمی ۳-داود محمدی (تهران) ۴-عباس پایی‌زاده ۵-علی عسگر ظاهری عبده‌وند ۶-جلال میرزایی ۷-نادر قاضی‌پور ۸-ابوالفضل سروش حمزه ۹-احمد مازنی ۱۰-سیدفرید موسوی ۱۱-محسن علیجانی ۱۲-سهراب گیلانی ۱۳- محمدنعیم امینی‌��رد ۱۴-سیدمهدی مقدسی ۱۵-شهرام کوسه‌غراوی ۱۶-جلال محمودزاده ۱۷-علی ابراهیمی ۱۸-علیرضا رحیمی ۱۹-محمدحسین فرهنگی ۲۰- اکبر ترکی ۲۱- مهدی شیخ ۲۲- شهاب‌الدین بی‌مقدار ۲۳- سیدناصر موسوی لارگانی ۲۴- محمدحسین قربانی ۲۵- طیبه سیاوشی ۲۶- کاظمی باباحیدری ۲۷-احد آزادیخواه ۲۸- روح‌الله حضرت پور ۲۹-محمود بهمنی ۳۰-محمدرضا تابش ۳۱-علی‌محمد مرادی ۳۲-مسعود رضایی ۳۳-شهروز برزگر کلشانی ۳۴- ناصر شریفی ۳۵-محمد کاظمی ۳۶-رضا انصاری ۳۷-محمدرضامنصوری ۳۸-عزیز اکبریان ۳۹- یحی کمالی‌پور ۴۰- مجید ناصری‌نژاد ۴۱- محمود شکری ۴۲- جلیل رحیمی جهان‌آبادی ۴۳- کوروش کریم‌پور ۴۴-محمدابراهیم رضایی ۴۵- حسین امیری خامکانی ۴۶-محمدعلی پورمختار ۴۷- حیدرعلی عابدی ۴۸- هادی قوامی ۴۹- رسول خضری ۵۰- محمدجواد کولیوند ۵۱- احمد همتی ۵۲- عبدالغفور ایران‌نژاد ۵۳- الیاس حضرتی ۵۴- فاطمه سعیدی ۵۵- محمد حسینی ۵۶- احمد امیرآبادی ۵۷-عبدالکریم حسین‌زاده ۵۸- حمیدرضا حاجی‌بابایی ۵۹-نصرالله پژمان‌فر ۶۰-احمدی لاشکی ۶۱- غلامعلی جعفرزاده ۶۲- محسن بیگلری ۶۳- سیداحسن علوی ۶۴- سلام امینی ۶۵-غلامرضا حیدری ۶۶- محمدقسیم عثمانی ۶۷- علی نجفی‌خوشرودی ۶۸-محمود نگهبان‌سلامی ۶۹- روح الله بابایی‌صالح ۷۰- همایون هاشمی ۷۱- محمدخالدی سردشتی ۷۲-مهرداد لاهوتی ۷۳- اقبال محمدیان ۷۴- اردشیر نوریان ۷۵- محمد قمی ۷۶- نورمحمد ترتبتی‌نژاد ۷۷- داریوش اسماعیلی ۷۸- شمس الله شریعت‌نژاد ۷۹- عزت‌الله یوسفیان ملا ۸۸- قلی الله‌قلی‌زاده ۸۹- رضا کریمی ۹۰- غلامرضا کاتب ۹۱- حسینعلی حاجی‌دلیگانی ۹۲- غلام محمد زارعی ۹۳- هاشمی‌پور ۹۴- محمدرضا نجفی ۹۵- احمد سالک ۹۶- علیرضا سلیمی ۹۷- حسین نیازآذری ۹۸- محمدباقر سعادت  ۹۹- شهاب نادری ۱۰۰- سیداحسان قاضی‌زاده هاشمی ۱۰۱- مسعود گودرزی ۱۰۲- سیدحمزه امینی ۱۰۳- امیر خجسته ۱۰۴- محمد بیرانوندی ۱۰۵- محمدرضا ملکشاهی راد ۱۰۶- علی رستمیان ۱۰۷-یوناتن بت‌کلیا ۱۰۸-محمداسماعیل سعیدی ۱۰۹- ناهید تاج‌الدین ۱۱۰- خدیجه ربیعی ۱۱۱- سکینه الماسی ۱۱۲- حمیده زرآبادی ۱۱۳- پروانه مافی ۱۱۴- سهیلا جلودارزاده ۱۱۵- هاجر چنارانی ۱۱۶- زهرا سعیدی مبارکه ۱۱۷- عبدالرضا عزیزی ۱۱۸- جمشید جعفرپور ۱۱۹- داود محمدی (قزوین) ۱۲۰-فریده اولادقباد ۱۲۱- محمدمهدی افتخاری ۱۲۲- جبار کوچکی‌نژاد ۱۲۳-جواد ساداتی‌نژاد ۱۲۴- جواد حسینی‌کیا ۱۲۵- پارسایی ۱۲۶-سیدکمال‌الدین شهریاری ۱۲۷- علی‌اصغر یوسف‌نژاد ۱۲۸- محمد حسن‌نژاد ۱۲۹- فرهاد تجری ۱۳۰- فردین فرمند ۱۳۱- سعید باستانی ۱۳۲- جلیل مختار ۱۳۳- سیده فاطمه حسینی ۱۳۴- اسدالله عباسی ۱۳۵- فتحی کبیری سلیمانی سیدحسین افضلی صفری دهقانی فیروزآبادی سیدحمزه کاظمی کاظم‌نسب خدری یارمحمدی اکبری (شیراز) شوشتری شیویاری بهرام‌نیا سیده‌فاطمه ذوالقدر محمدرضا پورابراهیمی سیدحسین نقوی حسینی کاظم دلخوش انارکی محمدی مصطفی کواکبیان  غلامرضا تاجگردون جمالی سوسقدی علی ادیانی پروانه سلحشوری عبادی نظرافضلی خدابخشی ساری رضازاده صادقی خدادادی کاظم‌زاده حسن کامران برومندی محمدرضا رضایی کوچی بادامچی طاهرخانی خالقی بیگدلی پورحسین شقلان لطفی حسن‌پور بیگلری کاظم جلالی میرزایی نکو گرمابی ابوالفضل ابوترابی هدایت‌الله خادمی علی قربانی محمدرضا عارف شرفی نورقلی‌پور بنایی معصومه آقاپور Read the full article
0 notes
amir1428 · 3 years
Photo
Tumblr media
🔵سنگسار مشتاق علی شاه در کرمان واقعه ای که منجر به فاجعه کرمان توسط آغامحمدخان قاجار شد! _____________________________________________ 🔴نام مشتاق علی شاه با نام سه تار عجین شده است زیرا او همان فردی است که یک سیم به سیمهای سه تار(سیم مشتاق) افزود.او جوانی خوش سیما و برازنده از مریدان شاه نعمت الله ولی بود. این درویش هنرمند، روزها روی پله های مسجد جامع کرمان می نشست و آیات قرآن را به همراه صوت مؤثر سه تار، از بُنِ جان، تلاوت می کرد. از این رو پس از مدتی مریدانی بسیار یافت که پر آوازه ترین آنها ملا محمد تقی کرمانی، معروف به « مظفر علیشاه» بود.اما هر چند که پیروان مشتاق رو به افزونی می گذاشتند، بر تعداد دشمنان او هم که در صدد قتلش بودند، اضافه می گردید که در صدر آنان ملا عبدالله نامی بود که مجتهد شهر بود و از همه گردنکش تر و خونی تر می نمود و هر دم در پی بهانه می گشت تا اینکه روز بیست و هفتم ماه رمضان ۱۲۰۶قمری، هنگامی که بر منبر بود، مشتاق علیشاه وارد شد و در گوشه ای به عبادت مشغول گشت. 🔵ملا عبدالله چون شنیده بود که وی قرآن را با نوای سه تار تلاوت می کند، از همان بالای منبر حکم به سنگسار کردن و قتل مشتاق علیشاه داد و خود پیش افتاد. درویش را گرفتند و در مکانی که امروز شبستان مسجد جامع است، و در آن روز تلی بود به نام «تل خر فروشان» در گودال افکندند و به سنگ زدن پرداختند. یکی از مریدان مشتاق به نام جعفر خود را به روی او انداخت تا در امانش بدارد، اما به او نیز رحم نکردند و او هم کشته شد و ملا محمد تقی (مظفر علیشاه) زمانی رسید که کار از کار گذشته بود…، پس هنگامی که آن صحنه ناگوار را دید گفت: « شهری خون بهای مشتاق است» ! 🔵بعد از مرگ مشتاق، ملا عبدالله که بانی مرگ او بود به «ملا عبدالله سگو» معروف شد، چون هنگام مرگ زمانی که دید لب های مشتاق علیشاه هنوز تکان می خورد و «یاهو» می گوید، به او نزدیک شد و با لهجه کرمانی گفت: « سگو! هنوز هم یا هو می گویی؟ » و عجیب اینکه این لقب آز آن به بعد روی او و اقوامش ماند و مردم آنها را خاندان «عبد الله سگو» می نامیدند. ____________________________________________ بن مایه ها: توکلی، فرشاد، فصلنامه ماهور، مؤسسه فرهنگی ـ هنری ماهور، تهران،ش 14، 1380 خالقی، روح الله، سرگذشت موسیقی ایران، ویرایش 2، مؤسسه فرهنگی ـ هنری ماهور، تهران، 1381 #تاریخ #آغامحمدخان_قاجار #کرمان #مشتاق_علیشاه https://www.instagram.com/p/CQwcUe7Mjnh/?utm_medium=tumblr
0 notes
mehdigholizadeh · 5 years
Video
instagram
💠🔸️💠 . . . "هشتم اسفند سالروز درگذشت استاد آواز ایران غلام‌حسین بنان بود." 🎵🎶🎵 بخشی از #سرود_ای_ایران 🇮🇷 باصدای : غلامحسین‌بنان آهنگ از : روح‌الله‌خالقی شعر از : حسین گل‌گلاب . #ایران همیشه از گزندِ پیش‌آمدِ ناگوار در پناه بمانی. #غلام_حسین_بنان #ایران #۸اسفند #موسیقی #یادش_بخیر @mehdi.gholizadeh #mehdigholizadeh (at Iran) https://www.instagram.com/p/B9F1D3EF2Oj/?igshid=10a7q67yn8hyw
0 notes
moshavergroup · 5 years
Text
منابع معتبر کنکور هنر 98 نظام جدید و نظام قدیم ( براساس بودجه بندی و حذفیات جدید)
https://moshavergroup.com/%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%b9-%d9%85%d8%b9%d8%aa%d8%a8%d8%b1-%da%a9%d9%86%da%a9%d9%88%d8%b1-%d9%87%d9%86%d8%b1-98/ منابع معتبر کنکور هنر 98 نظام جدید و نظام قدیم ( براساس بودجه بندی و حذ��یات جدید) لینک ورود به مطلب https://moshavergroup.com/%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%b9-%d9%85%d8%b9%d8%aa%d8%a8%d8%b1-%da%a9%d9%86%da%a9%d9%88%d8%b1-%d9%87%d9%86%d8%b1-98/ منابع معتبر کنکور هنر 98 : در مورد کنکور رشته ی هنر خب دوستانی که هستند دغدغه شون ام زیاده تو بحث انتخاب منابع و کتاب ها و اینا بلأخره در تلاش و تقلا هستند که از چه منابعی میخوان استفاده بکنن … در ادامه با مشاور گروپ همراه شوید … بهترین منابع کنکور هنر 98 کدامند ؟  خیلی خیلی منابع زیادی چیزی هول و حوش بیش از 50 تا فقط ما منبع رسمی آموزش و پرورش داریم تو سازمان و سنجش اطلاع رسانی کرده اعلام کرده ما یه سری منابع آزاد داریم که حالا اینقدری سلیقه ای اکثرا” از طرف انتشاراتی هستش که دانشگاهی دارن کار میکنن یا از طرف آموزشگاه هایی هستش که منحصرا” تو کنکور هنر فعالیت دارن رفتن با آموزشگاه های تخصصی رشته ی هنر بچه هایی که تو شهرهای بزرگ هستن میتونه براتون خیلی مؤثر باشه. اساتیدی که اونجا کار میکنن و جزوه هایی که به شما میدن و آزمونایی که شما اونجا دارید و جنبی که شما اونجا میتونی در کنار هم رشته های خودت بسازی جو خیلی مؤثری میتونه باشه. بهترین آزمون آزمایشی ویژه کنکور هنر کدام است ؟ خیلی از بچه های رشته های هنر بچه هایی هستند که بعد از سالها دوری و فاصله از درس بعد از رفتن به سمت دانشگاه با مدرک کاردانی حتی وقتا یعنی از سیستم فنی وحرفه ای اومدن بیرون یا از سیستم کارودانش بدون پیش دانشگاهی هنر رفتن کاردانی گرفتن مجدد الان بر میگردن میخوان کار بکنن و میگم خیلیا هستن متأسفانه چون تو بحث کنکور آزمایشی ام بجز قلمچی هیچ انتخاب دیگه ای بچه ها نخواهند داشت حالا جامع های سنجش هست و قلمچی که حالا جامع های سنجش که نهایت سه آزمون که خیلی حالا خوب نمیتونه واسه طول سال ما رو محک بزنه ولی چون یه جورایی شاید تنها انتخاب ما انتخاب قلمچی هستش ترجیحم این هستش که بچه ها حتما” آزمونا رو برن از آزمون ام استفاده کنن . تنوع منابع کمک درسی کنکور هنر از تنوع منابع کنکور انسانی نیز کمتر است اما تو بحث منابع کمک آموزشی تنوع کتابمون حتی از انسانی یه قدری کمتره خیلی بسته تره از طرفی یه سری انتشارات کنکوری کار مثل خود قلمچی اومده وارد کار شده مثل انتشارات مبتکران اومده وارد کار شده مثل انتشارات راه اندیشه اومده وارد کار شده و بقیشون دیگه رفتن تو فاز انتشارات دانشگاهی . تازه این سه تا، چهار تا که اسم آوردم از انتشارات کنکوری که وارد هنر شدن به قدری به روز رسانیشون دیر به دیره که شاید الان بخواد مثل کنکور 98 یه منبعی رو تهیه بکنی باید بری برا 93 -94شون شاید بخری چاره ای ام نیست از این جهت میگم حتما سعی کنید تو آزمون باشید اگر قدری هست با آموزشگاه بخوایید برید و حالا صرف نظر از اینکه میخواییم به چه رشته ای برسید اونقدر درس تخصصیاتون کار بکنید تو رشته ی هنر زدن عمومیا که واجب الوجبات هست که خب اکثرا” بچه هایی که قبولین خیلی خوب میدونن ، میزنن اما باعث میشه یه ذره دستشون بسته است . یکسری کتاب قلمچی فی السابق چاپ ؛ مشق هنرا فوق العاده عالی بود درسنامه ی خوبی داشت حل تست خیلی خوبی داشتش تو اون زمینه های مختلف و درسای مختلف ام اینا چاپ میشد مشق و هنر بنا به دلایلی چاپش کمتره و کمتر و کمتر شد مگه اینکه الان بتونیم دست دوماشو گیر بیارید. بهترین منابع کنکور هنر از انتشارات کانون کدامند ؟ ما الان از منابع انتشارات کانون فرهنگی آموزش ؛ کتابهای سبز و آبی رو داریم که خب کتابهای آبی به مراتب پرطرافدارتر هستند چون درسنامه و خلاصه نکاتی که از کتابهای سبز برداشته و تو آبی قرار داده باعث شده که کتابهای آبی فراتر از یه کتاب تست بخواد باشه و نکات آموزشی خیلی پر ملات و مفصلی ام خواهد داشت پس پیشنهاد میکنم برای تمامی دروس تخصصیمون تهیه کنیم. بهترین کتاب تست های کنکور هنر 98 کتابهای آبی قلمچی رو از سؤالات آزمون ازمایشی خودش استفاده کرده و سؤالات کنکورهای سال های اخیر و یه منبع خوب میتونه باشه واسه اینکه ما رو کم کم راه بندازه . حتما بخوانید : مشاوره و برنامه ریزی تخصصی کنکور هنر  نحوه پاسخگویی داوطلبان کنکور هنر 96 به همراه سخت ترین مباحث تست خیز بهترین منابع کنکور هنر 97 دیگر انتشارات برتر در زمینه منابع کنکور هنر 98 در کنار آبی قلمچی ما منابعی داریم که از طرف انتشارات راه اندیشه که اینا خیلی واقعا” روزها دغدغه ی اینو داشتن که واسه بچه های رشته ی هنر بیان و کتاب چاپ کنن و با یه سری از اساتید دانشگاهی در ارتباط بودن الان سایت راه اندیشه هم هستش و فروشگاه اینترنتی هم فکر کنم که داره و میتونید برخی از اون کتابها رو از اون جاها تهیه بکنید و کتابهایی که راه اندیشه حالا چاپ کرده برای رشته ی هنر سبک و سیاه باشه با قلمچی فرق میکنه سعی کرده که در کنار پرسش های چهار گزینه ای که خب اصل شیرازه ی کار قلمچی سعی شده که تمرکزشو بزاره رو بحث آموزش و یا آموزش خیلی خوب میخواد به بچه ها بده . در کنار اون هم انتشارات مبتکران که اونم سال به سال چاپاش کمتر شد و یه جوری الان به اون اقتدار قبلش نیست تو کنکو ر،یعنی یک زمان آزمون آزمایشی خیلی خوب برگزار میکرد تو دهه ی 80 و یه زمان منابعش واقعا” تو بورس بودن تو بحث رشته ی هنر چون خیلی کم فروش شده بازم شاید باید بری تو سایتشون و یه جورایی سعی بکنی که منابعشونو تهیه بکنی. اما یه سری منابع دیگه ام ما داریم که اسم منابع رو میاریم که البته به قدری شاید دست شده زیاد شما نمیخواد تو بازار برید بگردید و کار بکنید. برای درک عمومی هنر آبی قلمچی و حالا تو همه ی درسا ولی حالا خیلی خاص تر پیشنهاد میشه برای درک عمومی هنر انتشارات راه اندیشه واسه بچه هایی که اصلا” رشتشون هنر نبوده سر فصلا برای فرنسای اصلا” خود درک عمومی هنر که شامل بیش از ده تا کتاب میشه رو اینا رو تا حالا نداشتند و ندیدن میتونن از این استفاده بکنن . برای درک عمومی فیزیک و ریاضی فوق العاده اس آبی قلمچی بچه هایی که تو فیزیک و ریاضی ضعف دارن تو بحث درک عمومی فیزیک و ریاضی از سبز قلمچی میتونن استفاده بکنن بعد برن سمت منابعی مثل آبی برای ترسیم فنی آقای احمد متقی پور که از انتشاراتای خیلی خیلی یعنی یکی از مؤلفین خیلی قدیمی است تو بحث ترسیم فنی بچه هایی که طراحی صنعتی میخوان حتما” روی این قضیه سرمایه گذاری بخوان بکنند. برای خلاقیت تصویری و تجسمی آقای مجید آزاد بخت خوب هستن و توی درسای مختلف ما کتابهایی رو داریم که بعضا” شاید برای اساتیدی باشند که این عزیزان در داخل آموزشگاه ها دارن کار میکنند و تمایلشون بیشتر به این هستش که شما بلأخره برید با اون هیئت کارب کنن اما اگه بازم بخوایید یه ذره معرفی بکنیم که لاقل بچه هایی که رفتن تو بازار میخوان دست پر برگردن میتونم معرفی بکنم به مجموعه ی کتابهای آقای لنگاردنر که خب در مجموع برای خود رشته ی هنر در غالب یک چاپ و در غالب یک ساز و کار اومده بنام هنر در گذر زمان یا تو بعضی از انتشارات یا تو بعضی از ناشرین هنر در گذر تاریخ هم این نام داره که اگر با نویسندگی آقای هنری لنگاردنر بخواد باشه مد نظر ما هستش . تو بحث تاریخ هنر چه ایران و چه جهان آقای مرزبان خوب کار کرده . توی بحث عمومی ها خب تمامی درساش تقریبا” همون درس هایی هستش که بچه ها باید کار بکنن بخونن تو رشته های مختلف و اصلا” عمومی بالا میتونه خیلی مؤثر باشه. تو ترسیم فنی آقای مجید عسکری هم توی کانون فرهنگی آموزشی خوب کار کرده و به سمت منابع دیگه اگه بخواییم بیاییم میتونیم بعضا” انتشاراتی مثل سروش رو هم نام ببریم که خب این انتشارات بیشتر توی بحث خلاقیت نمایشی و تصویری ، تجسمی اومده کار کرده از انتشارات سروش یک کتاب خیلی خوب داریم آموزش خلاقیت نمایشی از خانم ژاله نصاری این رو هم باز سبز قلمچی اومده روش خوب کار کرده که بچه ها ازش آودن جواب گرفتن منابع زیاد هستن اگه بخواییم نام ببریم بازم مثلا” تو بحث موسیقی ساز شناسی آقای پرویز منصوری هستش بازم توی موسیقی آقای روح الله خالقی رو ماداریم که تک کتابهایی که ایشون اومده روش کار کرده که اینا سعی شده که یکسری مجموعه تست رو داشته باشه و بیشتر بحثش. بحث مطالعه و روان خوانی بواد باشه تو بحث رشته ی هنر یه قدری دست بسته است اینو میخوام بگم در و واقع یه قدری دست بسته است ولی خب در مجموع بچه هایی که بخوان تو رشته ای بخوان موفق بشن تأکیدشون بیشتر روی زیر گروهی هستش که تمرکز کردن زیرگروهی که دارن روش کار میکنن زیر گروهی که واسشون اهمیت داره و سعی میکنن که به کمک این زیر گروه و به کمک درس های پر ضریب توی این زیرگروه بتونن مشکلاتشونو حل بکنن . تو بحث انتخاب منابع و کتابهایی بود که دیگه از اون مهمی که همیشه باب میشه بحث این هستش که اگر که تو رشته ی هنر ما یه منبع رو بریم کامل بخونیم بهتره یا چندتا بخاطر پراکندگی این رشته و منبع و کتابهای زیادی که این وسط دیگه وجود داره تمایل و ترغیب ما به این هستش که بچه ها برن با یک کتاب عالی کار بکنن خوب بخونن خوب بیان جلو وسعی بکنن اون کتاب رو تطبیق بدن و ببینن که آیا واقعا” احساس میکنن که تستها شبیه به اون رفرنس اون منبع هست یا نه این میتونه بچه ها خیلی خوب باشه من خودم تو بحث رشته ی هنر حالا اگر چه داوطلبا خیلی کم بودن ولی فکر کنم از اولین سال هایی که تقریبا” مشاوره رو به صورت حرفه ای آغاز کردیم سعی کردیم که برای بچه های هنر هم محتوا داشته باشیم. مهندس علیزاده -مشاور و کارشناس کنکور سراسری اگر نیاز به مشاوره تخصصی در زمینه ی کنکور هنر 98 داری ؛ توصیه میکنم حتما با تیم مشاوره ای مشاور گروپ تماس بگیری و بهترین راهکارها و روش های برنامه ریزی کنکور 98 نظام جدید و یا نظام قدیم رو از مشاورین با تجربه ما دریافت کنید . تنها راه ارتباطی ما با شما فقط از طریق شماره تماس زیر می باشد . ما خوب بودیم ! ولی آنقدر صبر کردیم که عالی شدیم… ما به مشاوری نیاز داریم که نقش رهبر را برایمان ایفا کند نه یک رییس کسی میتواند رهبر واقعی باشد که قبلا حداقل 1 بار مسیر را تا اخر رفته باشد جهت اطلاعات بیشتر در این باره به سایت moshavergroup.com مراجعه کنید و یا با شماره 9099071614 تماس حاصل فرمایید.
0 notes
dibatoday-blog · 7 years
Text
کتاب «مرز پرگهر» با یافته‌های جدید منتشر می‌شود
کتاب «مرز پرگهر» با یافته‌های جدید منتشر می‌شود
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب مصور «مرز پرگهر»، بر اساس مستندی با همین نام درباره زندگی و کار سراینده «سرود ای ایران» سال پیش منتشر شده بود که اینک با اسلایدهای تازه‌یابی از دکتر حسین گل گلاب و دکتر بدیع‌الزمان فروزانفرو کلنل علینقی وزیری و عبدالکریم قریب و علیقلی هدایت وسندی به قلم روح‌الله خالقی درباره چگونگی ساخت و اجرای «سرود ای ایران» به زودی توسط نشر«اندیشه عصر»منتشر خواهد شد. (more…)
View On WordPress
0 notes
khoonevadeh · 5 years
Photo
Tumblr media
سوسن اصلانی؛ اولین زن رهبر ارکستر در ایرانhttps://khoonevadeh.ir/?p=24514
روزنامه ایران - ندا سیجانی: در طول تاریخ موسیقی ایران کم نبوده‌اند هنرمندان یا زوج‌های هنری که دوشادوش یکدیگر به اشاعه فرهنگ وهنر ایران زمین پرداخته‌اند.
استاد حسین دهلوی و استاد سوسن اصلانی نیز از جمله همین بزرگان موسیقی هستند. حسین دهلوی، موسیقید‌ان و آهنگساز پیشکسوت موسیقی، رهبرارکستر ایرانی و رئیس هنرستان موسیقی ملی ایران است و سوسن اصلانی آهنگساز و نوازنده پیشکسوت ساز سنتور.
حسین دهلوی تنها به یک نام خلاصه نمی‌شود اوهنرمند فاخر عرصه موسیقی ایران است که درمحضرش بزرگانی چون حسین علیزاده، علی رهبری و هومن دهلوی فرزندش مشق کرده و به موسیقی ایران راه یافته‌اند.
حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده موسیقی ایران در توصیف استادش می‌گوید: «زمانی که استاد دهلوی رئیس هنرستان موسیقی بود، باعث می‌شد کسانی در هنرستان باقی بمانند که‌ قابلیت بالایی در موسیقی دارند، برای او اخلاق نیز اهمیت زیادی داشت و ثمره آن روزها هنرمندانی است که‌ به موسیقی تعهد دارند.»
دهلوی به مانند استادانش ابوالحسن خان صبا و روح‌الله خالقی و بهتر است بگوییم شاگردان کلنل علینقی وزیری که مبدع نوآوری در موسیقی سنتی بودند هیچ گاه تقلید را سرلوحه فعالیت خود درعرصه موسیقی قرار نداد. او با خلق اپرای «خسرو و شیرین»، «باله بیژن و منیژه» و آخرین کارش اپرای «مانی و مانا» هنر خود را به‌گونه‌ای دیگر به دنیا معرفی کرد.
علاوه براین، دهلوی ازجمله هنرمندان بزرگی بود که تأکید بسیاری برجایگاه کلام در موسیقی داشته تا آنجا که تجربه 50 سال خود را با کتاب «پیوند شعر و موسیقی آوازی» به منصه ظهور رسانید و این کتاب عنوان جایزه کتاب سال را از آن خود کرد. کتابی که بی‌تردید نقطه عطفی برای علاقه‌مندان موسیقی جدی خواهد بود؛ اما سوسن اصلانی بانوی موفق و همسر استاد حسین دهلوی.
هنرمندی که توانست جایگاه یک همسر، مادر و هنرمند را بدرستی ایفا کند و با حمایت‌های دلسوزانه‌اش به‌عنوان بزرگ‌ترین حامی دهلوی در کنار او سال‌های بسیاری را سپری کرد. اصلانی از خیلی سال‌ها پیش به تدریس موسیقی مشغول است و علاوه بر این توانست به‌عنوان اولین رهبر زن به ارکسترموسیقی ایران راه یابد، حرکت بزرگی که بی‌تردید در روزگار ناملایمتی‌های موسیقی بانوان کمتر به چشم می‌خورد. اما دراین سال‌ها برخی اتفاقات ناخوشایند مسیر زندگی این دو زوج هنرمند را تغییر داد.
استاد حسین دهلوی چند سالی است به بیماری آلزایمر یا فراموشی مبتلا و خانه نشین شده است و حتی سازهای خود را نمی‌شناسد. تولد او بهانه‌ای شد تا به منزل او برویم؛ هنرمندی که متولد هفتم مهرماه سال 1306 است. تندیس‌ها و لوح‌های ماندگار در کنار عکس‌هایی که از گذشته به یادگار مانده است، هنوز هم حال و هوای همان روزهای گذشته را برای همسرش تداعی می‌کند و به مانند همان روزهای آشنایی شاگردی و استادی از حسین دهلوی، استاد و بزرگ‌ترین راهنمای زندگی‌اش سخن می‌گوید.
افسوس که به‌دلیل بیماری، استاد دیگر امکان گفت‌و‌گو با هیچ رسانه‌ای را ندارد و این گفت‌و‌گو طبعاً می‌بایست با بانو سوسن اصلانی انجام می‌گرفت.
در ابتدا بفرمایید چه شد که عرصه موسیقی را انتخاب کردید؟
من در خانواده‌ای اهل علم وادب و هنر متولد شدم و رشد کردم. پدرم سرهنگ نیروی هوایی بود و دستی هم بر شعر و موسیقی داشت و تار می‌نواخت. برادرم نیز علاوه بر علاقه‌مندی به‌ موسیقی شعرهم می‌سرود. مادرم هم نوازنده تنبک بود.
بعد از گذراندن دوره دبستان چون با موسیقی آشنایی داشتم تصمیم گرفتم دریک دبیرستان معمولی ادامه تحصیل ندهم و به‌صورت تخصصی موسیقی را دنبال کنم، بنابراین وارد هنرستان موسیقی ملی شدم و ساز سنتور را به‌عنوان ساز تخصصی‌‌ام انتخاب کردم.
خوشبختانه اولین مضراب را از استاد عزیزم فرامرز پایور دریافت کردم و نزد ایشان نواختن سازسنتور را آموختم. بعد از سفر استاد پایور به‌خارج از کشور، ادامه آموزش را با هنرمندانی چون ارفع اطرایی و محمد حیدری دنبال کردم. علاوه برآن افتخار این را داشتم که از محضر دیگر استادان بزرگ موسیقی ازجمله محمود کریمی و حسین دهلوی نیز بهره‌مند شوم.
استاد دهلوی رهبر ارکستر هنرستان موسیقی بودند و آهنگسازی و هارمونی را به من آموزش دادند، درعین حال که نزد استاد کریمی نیز همراهی ساز و آواز را آموختم.
می‌توان حدس زد که درهمان دوران هنرستان بوده که با استاد دهلوی آشنا شده‌اید و این آشنایی به ازدواج منجر شده؟
من سال 41 به هنرستان عالی موسیقی رفتم. ابتدا آقای مهدی مفتاح ریاست هنرستان موسیقی را برعهده داشتند و بعد استاد دهلوی عهده دار این سمت شدند. آن زمان که آقای دهلوی برسرکار آمدند تغییرات بسیارخوبی در هنرستان ایجاد شد.
دهلوی به‌مدت 10 سال در هنرستان فعالیت می‌کرد و در دوره ایشان هنرمندان بسیار خوبی فارغ‌التحصیل شده‌ بودند. آقای دهلوی توسط آقای میرنقیبی که ناظم هنرس��ان بودند ازمن خواستگاری کردند. به یاد دارم سال پنجم هنرستان بودم ومشغول تحصیل و اصلاً در اندیشه ازدواج نبودم.
روزی که آقای میرنقیبی به منزل ما آمدند من درهنرستان بودم و زمانی که به خانه بازگشتم اطلاعی ازحضور ایشان نداشتم و مادرم به من گفت که آقای میرنقیبی آمده بودند و من را برای استاد خواستگاری کرده‌اند. باورم نمی‌شد و تا چند هفته حتی نمی‌توانستم این موضوع را قبول کنم.
ایشان هنرمندی بزرگ و استادی جدی و باجذبه بودند و اکثریت هنرجویان ازایشان حساب می‌بردند اما بالاخره این ازدواج صورت گرفت؛ ازدواجی که همه را متعجب کرده بود. یک سال بعد از ازدواج اولین دخترمان به دنیا آمد و دیگر نتوانستم به تحصیل ادامه بدهم اما بعد دیپلم به کلاس شبانه رفتم وسنتور را نزد استاد حیدری ادامه دادم و بعد هم دوفرزند دوقلویم به دنیا آمدند که به‌خاطر تربیت فرزندانم تا 8 سال حتی نتوانستم ساز بنوازم.
اما دراین فاصله دهلوی کارهای هنری بسیاری خلق کرد ازجمله اپرای «خسرو و شیرین» و بعد آن برای گذراندن دوره‌های موسیقی نزد استاد توماس کریستین داوید به اتریش و آلمان رفتیم و درآنجا زندگی می‌‌کردیم.کریستین داوید مدتی هم در ایران زندگی می‌کرد.
زمانی که به کشورمان بازگشتیم فرزندانم به کودکستان می‌رفتند. آقای دهلوی به من گفتند بهتراست به تحصیل خود ادامه بدهید. البته شرط ازدواج من هم همین بود. آن زمان آقای علی رهبری رئیس هنرستان وهنرکده موسیقی بودند و من بعد از امتحان ورودی به دوره عالی هنرستان موسیقی راه پیدا کردم.
اتفاقاً آن زمان در فرهنگ و هنر یک آزمون استخدامی برگزار شد و من به‌عنوان هنرآموز موسیقی به استخدام درآمدم. در واقع هم درس خود را شروع کردم و هم شاغل شدم. سال 57 تدریس سنتور را درهنرستان موسیقی آغازکردم و بعدها یعنی سال 62 به مدت 20 سال درانجمن زرتشتی‌ها به آموزش موسیقی مشغول بودم.
اوایل انقلاب محدودیت‌هایی در موسیقی وجود داشت اما خوشبختانه توانستم مدرک لیسانسم را دریافت کنم و در کلاس‌های آزاد استاد پایور شرکت کردم. آن زمان با تشویق‌های دهلوی در محضراستاد کریمی ردیف آوازی را آموختم که یکی از بهترین تصمیم‌های من بود اما متأسفانه ایشان خیلی زود فوت کردند و اولین ضربه زندگی من بود. آقای دهلوی هم آهنگسازی را به من آموختند وتوانستم به‌عنوان یک زن در روی گوشه‌ها و دستگاه‌های موسیقی آهنگسازی کنم و همه اینها را مدیون استادم هستم.
همچراغی با هنرمند بزرگی چون حسین دهلوی شرایط خاصی را رقم می‌زند؟ در فراز و نشیب‌های زندگی مشترک چقدر با شما همراه بودند! آیا مانع ازفعالیت‌های شما هم می‌شدند؟
البته آقای دهلوی همسرسرسختی بوده و هستند. من هم به ایشان کمک‌های بسیاری کرده‌ام. آن زمان دستگاه کپی وجود نداشت و برای هر تعداد سازهایی که درارکستربود نت‌های نوازنده‌ها را می‌نوشتم. ناگفته نماند تجربه بسیاری هم به دست آوردم. دهلوی حساسیت خاصی برکارهایش داشت. زمانی که باله «بیژن و منیژه» را شروع کرد باید محیطی را فراهم می‌کردیم که ایشان بتواند کارخود را انجام بدهد و من برای همراهی با ایشان فرزندانمان را به سفر می‌بردم تا ایشان در خلوت منزل محیطی آرام برای آهنگسازی داشته باشد.
آیا دربخش آهنگسازی ازتجربه‌های استاد دهلوی استفاده کرده‌اید؟
بله. در هنرستان موسیقی ملی پیش ایشان آهنگسازی را آموزش دیدم و بعد آن در دوره عالی هنرستان آهنگسازی را به‌صورت جدی ادامه دادم و البته کارهایی که می‌ساختم با نظر و مشورت ایشان بود و اگر به‌ لحاظ پیوند شعر و موسیقی مورد تأیید ایشان قرار می‌گرفت این کارها را اجرا یا منتشر می‌کردند. ما درکنار یکدیگر کارهای مشترک بسیاری اجرا کرده‌ایم که یکی ازاین کارها دونوازی دردستگاه نوا بود که ساخت ملودی آن را من انجام دادم وازدهلوی کمک خواستم تا این کار را به اتمام برساند و بعد آن درارکستر مضرابی با 12 سنتور اجرا شد.
در جامعه ایرانی فعالیت بانوان بخصوص در بخش موسیقی با محدودیت‌های بسیاری مواجه است، شما به‌عنوان یک همسر، مادر و البته یک هنرمند با تمام مصائب و مشکلاتی که اوایل انقلاب درعرصه موسیقی بانوان وجود داشت چگونه توانستید فعالیت کنید؟
شاید کلمه خوبی نباشد اما به‌صورت زیرزمینی کارمی‌کردم. سال 63 استاد کریمی فوت کردند و من با خانم افسانه رثایی که از شاگردان خوب ایشان بودند کارم را دنبال کردم وقرارشد به مناسبت سالگرد فوت استاد کریمی درانجمن زرتشتی‌ها برنامه‌ای را برگزار کنیم که استاد محمد اسماعیلی هم حضور داشتند.
بعد آن یعنی ازسال 64 هرسال با خانم رثایی سالگرد استاد را برگزار می‌کردیم که بیشتربه‌صورت خصوصی انجام می‌شد وتا 21 سال برای استادم بزرگداشت برگزار کردیم و به مرورزمان تعداد اعضای گروه هم بیشتر شد تا آنکه به این فکر رسیدم یک گروه موسیقی تشکیل بدهم و نام آن را «خجسته» گذاشتم و اولین گروه موسیقی بانوان بعد انقلاب بود که به‌صورت رسمی روی صحنه رفت.
به یاد دارم دریکی ازهمین اجراها که در دهمین سال فوت استاد درتالاررودکی برگزار شد 5خانم والبته بدون حضور خواننده با لباس پوشیده روی صحنه رفتیم اما متأسفانه اواسط کار برنامه را قطع کردند و نگذاشتند ادامه پیدا کند.اما خوشحال ازاین هستم که توانستیم اجرای بانوان را پایه‌گذاری کنیم.
از آن زمان گروه«خجسته» شکل گرفت و به کارخود ادامه داد. این گروه درکنارتدریس و آهنگسازی‌های من بزرگ‌ترشد و هنرمندان آقا هم در این گروه حضور یافتند و حتی اعضای گروه به 12 نفر هم رسید که توانستیم در ایران و خارج از ایران اجرای کنسرت داشته باشیم.
حضور بانوان درعرصه موسیقی در رشد و ارتقای هنر چقدر می‌تواند مؤثر باشد؟
من مخالف تفکیک جنسیتی هستم ومعتقدم نباید این نگاه درهنر وجود داشته باشد.دربخش خوانندگی بانوان محدودیت‌هایی دارند اما در بخش نوازندگی کم و بیش اجراها روی صحنه می‌رود. نکته دیگر اینکه متأسفانه چندان ارکسترموسیقی به سرپرستی خانم‌ها برپا نیست و افتخار می‌کنم که دراین عرصه فعال هستم و تلاشم این است که بانوان درعرصه هنر و موسیقی جایگاه والایی داشته باشند.
جای تأسف است که امکانات ناچیزی به‌لحاظ تبلیغات، سالن کنسرت و... در اختیار بانوان می‌گذارند. البته این کم لطفی‌ها شامل ناشران موسیقی هم می‌شود و به‌همین سبب تا به امروز نتوانستم بیش از دوکتاب به چاپ برسانم.
متأسفانه هیچ تبلیغی برای کار ما صورت نمی‌گیرد همین امرباعث شده نتوانم تعدادی ازقطعاتم را منتشر کنم.
با توجه به اینکه همپای استاد دهلوی به تدریس موسیقی مشغول بودید، آیا شده نگاه تبعیض آلودی که نسبت به زن‌ها وجود دارد آزرده خاطرتان کرده باشد؟ تجربه تلخی در این زمینه داشته اید؟
از زمان آغاز فعالیتم درارکستر، اغلب اجراهایم با گروه خودم یا گروه دهلوی (ارکستر مضرابی) بود.البته پیش از آن ارکستر رودکی بود که آخرین برنامه آن با رهبری دهلوی درتالاروحدت برگزارشد که آقای تورج کیارس و مهرداد کاظمی خواننده ارکستر بودند و بعد آن متأسفانه موسیقی تعطیل شد.
همچنین به مدت 33 سال درهنرستان موسیقی به تدریس موسیقی مشغول بودم. علاوه بر این 10 سال هم رهبری ارکستر هنرستان را برعهده داشتم (از سال 70 تا 80) و اولین رهبر زن ایران هستم. من دوره رهبری ارکستر ندیده‌ام و نمی‌گویم یک رهبر ارکستر باتجربه هستم اما بر‌اساس شناختی که از علم موسیقی به‌ دست آوردم سعی کردم کارم را بدرستی انجام بدهم وکنسرت‌های بسیاری با آثار استادان حسین دهلوی، ابوالحسن صبا و روح‌الله خالقی درفرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای بهمن اجرا کرده‌ام.
اتفاقاً آن زمان‌ها یکی از معلمان هنرستان موسیقی پسران اعتراض داشت وگفت این خانم چه کسی است که پا در کفش آقایان کرده و رهبری ارکستر می‌کند! چندی پیش هم شنیدم خانم نزهت امیری اعلام کردند اولین رهبر زن هستند در صورتی که این موضوع اشتباه است و اولین رهبرزن من بودم و بعد آن خانم گلنوش خالقی که آثار پدرشان را در صدا‌و‌سیما ضبط و رهبری کردند و بعد خانم آذرهاشمی هستند که سرپرستی گروه موسیقی بانوان را در صداوسیما برعهده داشتند. بهتراست واقعیت را درتاریخ بنویسیم.
در سال‌های اخیر در کنار تمامی مشکلاتی که برای موسیقی بانوان وجود دارد یک ایراد هم برآن وارد است، اینکه هیچ اتفاق تازه‌ای در اغلب کنسرت‌های بانوان رخ نمی‌دهد و بیشتر بازخوانی آثارهنرمندان قدیمی است. با توجه به تجربه آهنگسازی شما چه کارهایی باید در این باره صورت بگیرد؟
اینکه آثارهنرمندان قدیمی اجرا شود چندان هم بد نیست اما به شرط آنکه ارائه این آثاربه تکرارنیفتد.حتی به من هم پیشنهاد داده بودند قطعات قدیمی را اجرا کنم اما مخالف چندین بارشنیده شدن این کارها هستم. وقتی این همه ساعت زمان می‌گذارم یک قطعه موسیقی می‌سازم و کارهای متنوع تولید می‌کنم چرا باید آثار تکراری را روی صحنه اجرا کنم!
در اجرای آثارتان آیا مهم است با چه خواننده‌ای همکاری داشته باشید؟
اکثریت کارهایی که منتشرکرده‌ام با حضور خواننده بوده است. ما باید کمک کنیم خواننده‌های جوان مطرح شوند. من با خواننده‌های معروف بسیاری ازجمله علی رستمیان، بهرام سارنگ، داوود فیاضی، سالارعقیلی، علیرضا گلبانگ، محسن فتحی، محمود باقری و بهرام تاج آبادی همکاری داشته و آثارمتعددی منتشر و اجراکرده‌ایم. متأسفانه در انتشار کارهایی که با جوانان تولید شده مشکلاتی هم وجود دارد. بیشتر توجه ناشران به آثار خوانندگان مطرح است در صورتی که من براین نظر هستم که باید به خواننده ‌های خوش صدا بها داده شود و حمایت شوند اما متأسفانه دراین باره ناشران موسیقی هیچ‌گونه همکاری ندارند.
یکی ازکارهای مهم استاد دهلوی در عرصه موسیقی نوآوری است که با توجه به شرایط موجود جامعه انجام گرفته است آیا شما هم برمبنای سلیقه امروز جامعه نوآوری‌هایی داشته‌اید؟
بله. صد درصد، اگرابتکار و نوآوری نباشد یکنواختی به وجود می‌آید. کارهایی که در قالب آلبوم، کنسرت یا کت��ب ارائه داده‌ام همیشه تازگی داشته است. نمونه آن آلبوم «نگاه گمشده» است که معرفی هفت دستگاه موسیقی بوده که تا به امروز مشابه آن وجود نداشته است. این آلبوم یک مجموعه آموزشی مفید بوده و هفت دستگاه موسیقی با هفت تصنیف معرفی می‌شود که برای هنرجویان موسیقی بسیارقابل استفاده است اما کسی که این کاررا منتشر کرده است کوچک‌ترین حمایتی ازما نداشته است.
هومن دهلوی فرزند استاد به پیروی از خانواده درعرصه آهنگسازی فعالیت می‌کند.به نظرشما آیا تا به امروز ایشان توانسته در مسیری هنری شان مانند پدر و مادرش موفق عمل کند؟
هومن فوق لیسانس موسیقی از دانشگاه هنردارد و در واقع شاگرد اول دانشگاه بود. ساز تخصصی او پیانو است و در زمینه آهنگسازی فعالیت می‌کند. علاوه بر این رهبر ارکستر است و پارتیتور می‌نویسد. تمامی کارهای او تم موسیقی ایرانی دارد و ان‌شاءالله بزودی منتشر خواهد شد. هومن تصمیم دارد به ایران بیاید و با ارکستر ملی آثار من و پدرش و همچنین آثاری که خودش ساخته است را اجرا کند.
اجرا نشدن اپرای «مانی و مانا» در ایران آن هم به‌دلیل وجود صدای زن از جمله اتفاقاتی بود که دربیماری افسردگی استاد دهلوی تأثیرگذاشت. ایشان چهره شناخته شده ای درعرصه بین‌الملل هستند با این حساب چرا اصرار بر این داشتند که این کار در ایران اجرا شود؟ سرنوشت این اپرا چه خواهد شد؟
این کار به سفارش یونسکو و برای کودکان ساخته شده است که دو سال هم به‌طول انجامید. شعرمتن اپرا را آقای کهنمویی دایی دهلوی سروده‌اند. دهلوی تصمیم داشت بعد ساخت این اثر آن را اجرا کند اما چون کار بسیار عظیمی است، هزینه بربوده و متأسفانه هیچ حمایتی نشد وامکاناتی دراختیارش نگذاشتند. خوشبختانه موسیقی این کار توسط آقای علی رهبری دراسلواکی ضبط شده است.
اما اینکه خارج از ایران اجرا شود باید بگویم اتفاقاً شعرهای این کار به زبان آلمانی هم ترجمه شده است اما به هرحال اجرای این اپرا در خارج از ایران هزینه زیادی را در بر می‌گیرد. البته مسائل دیگری هم برافسردگی دهلوی اثر داشت.
قرار براین بود یک ارکستر ملی راه‌اندازی شود و از استاد دهلوی هم دعوت کرده بودند رهبری این ارکستر را برعهده بگیرند، اما روزی که قرار بود حکم ایشان ابلاغ شود متوجه شدند رهبری ارکستر را به شخص دیگری واگذار کرده‌اند و این اتفاق ضربه شدیدی برای او بود و از آن زمان به بعد افسرده و دل شکسته شدند و هرگز سراغ آهنگسازی و موسیقی نرفتند.
در حال حاضر هم سرنوشت این اپرا نامشخص است. گاهی صحبت ازآن است که این کار را روی صحنه ببرند و به جای صدای خانم از صدای آقا استفاده کنند اما هنوز به یک نتیجه‌گیری درست نرسیده‌اند و نیازمند یک اسپانسر هستند.
سرنوشت ارکستر مضرابی که استاد دهلوی راه‌اندازی کرده بودند چه شد؟
ارکستر مضرابی سال 70 پایه‌گذاری شد و تا سال 72 اجراهای بسیاری درتالار وحدت و فرهنگسرای بهمن برگزار کرد که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. نوازنده‌های ارکستر با جان و دل سازمی نواختند بدون آنکه حقوقی دریافت کنند اما به‌دلیل حمایت نکردن مالی این ارکسترمنحل شد.
استاد دهلوی تجربه 50 سال خود را درکتاب ارزشمندی به نام «پیوند شعر وموسیقی آوازی» به چاپ رساندند که بسیار مورد استفاده است. تأکید ایشان دراین کتاب بر قرارگیری شعر و موسیقی است چیزی که امروزه کمتر دیده می‌شود. نظر شما دراین باره چیست؟
متأسفانه بسیاری ازقطعاتی که امروزه به گوش ما می‌رسد به لحاظ تلفیق شعرو موسیقی دارای ایرادتی است و متأسفانه برخی از هنرمندان نمی‌دانند چگونه کلام را درجایگاه خودش استفاده کنند که قطعاً اگراین کار رعایت شود کارهای بهتری خواهیم شنید بخصوص کسانی که در رشته موسیقی فعال هستند.
من عاشق شعر هستم و به‌دلیل گرایش خانواده‌ام به شعر از خردسالی با شعر آشنا بودم. البته در هنرستان موسیقی هم شعر شناسی خوانده‌ام و در تمام قطعاتی که ساخته‌ام روی شعرهایم حساسیت خاصی داشتم و سعی کردم به لحاظ ملودی کلام مناسبی به‌کار رود. تا جایی که اگر ببینم شعر به ملودی لطمه می‌زند ملودی را تغییر می‌دهم تا کلام بدرستی بیان شود.
سرنوشت آکادمی استاد دهلوی چه شد؟
هدفم این بود که به اسم استاد دهلوی آکادمی راه‌اندازی کنم و مجوز آن را هم گرفتم و دوسال این آکادمی برپا بود اما متأسفانه به‌دلیل برخی مشکلات ادامه پیدا نکرد.
زنده یاد علی حاتمی کارگردان بزرگ سینما پسر خاله شما هستند و آثار فاخری از ایشان درعرصه سینما بر جای مانده است آیا هیچ گاه شما و استاد دهلوی این تصمیم را نداشتید که دربخش موسیقی فیلم با ایشان همکاری داشته باشید؟
درنوجوانی منزل ما نزدیک یکدیگر بود و زنده یاد علی حاتمی من و خواهرانم را به تئاتر می‌بردند و حتی در منزل با همان عوالم بچگانه تئاتربازی می‌کردم. علی حاتمی علاقه‌مند بود که دهلوی موزیک فیلم‌هایش را بسازد. ایشان دهلوی را هم خیلی دوست داشتند و از او دعوت کردند موزیک فیلم «مادر» یا «دلشدگان» را بسازد اما نمی‌دانم چرا دهلوی قبول نکرد و براین نظر بودکه فیلمنامه ایشان با سبک موسیقی من متفاوت است.
شرایط امروز آموزش موسیقی را چگونه می‌بینید؟
با وجود اینکه تعداد بسیاری آموزشگاه‌های موسیقی وجود دارد اما آثار بسیاری تولید و شنیده نمی‌شود درواقع آن‌طور که باید موسیقی مطرح و عرضه نشده است اما خوشبختانه خانواده‌ها به این موضوع اهمیت بسیاری می‌دهند.
چشم‌انداز شما از موسیقی ایران چیست؟
باید به موسیقی ایران اهمیت داده شود و جایگاه آن را حفظ کنند. وقتی ساز را در تلویزیون نشان نمی‌دهند قطعاً من را هم که سال‌ها در این عرصه کار کرده‌ام نمی‌شناسند برای اینکه هیچ گاه من را ندیده‌اند. ما هر چه هنرمند باشیم اما متأسفانه کسی ما را نمی‌شناسد.
منبع : برترینها
0 notes