#دبیرستان_فیروز_بهرام
Explore tagged Tumblr posts
amir1428 · 3 years ago
Photo
Tumblr media
به مناسبت سالگرد #تورج _نگهبان ؛ شاعر و ترانه‌سرای ایرانی و #درویش_گنابادی...در سال ۱۳۱۱ شمسی در #اهواز متولد شد. او که تحصیلات ابتدایی خود را در #خرمشهر و #شیراز و سپس تحصیلات متوسطه‌اش را در #دبیرستان_فیروز_بهرام #تهران سپری کرده بود، مدرک کارشناسی ارشد خود را در #رشته_جامعه_‌شناسی از #دانشگاه_تهران دریافت کرد. سپس به ریاست روابط عمومی سازمان صنایع دستی ایران انتخاب شد و طی سال‌های ۱۳۵۳ به مدت چهار سال مدیر مسئول #نشریه_دستاورد بود. ...از کارهای برجسته او می‌توان به ترانه‌سرایی برای مجموعه «#گلها» اشاره کرد. از برخی اشعار معروف او می‌توان به «#تو_سپیدی_من_سیاهم» و «#چیست_این_افسانه_هستی_خدایا_چیست؟» اشاره کرد....،ترانه‌های او،که بالغ بر ۷۰۰ عدد است، توسط «#بنان، #دلکش، #ویگن، #عارف، #گوگوش، #داریوش، #مرضیه، #داریوش_رفیعی، #محمود_کریمی، #امین‌_الله_رشیدی» و دیگرانی خوانده شده است....❤️ https://www.instagram.com/p/CSxOH5as05K/?utm_medium=tumblr
0 notes
amir1428 · 5 years ago
Photo
Tumblr media
#هژبر_یزدانی (۱۳۱۳ در سنگسر (مهدی‌شهر کنونی) - ۲۹ فروردین ۱۳۸۹ در #کاستاریکا) از جمله افراد کلیدی در صحنه #اقتصاد_ایران قبل از #انقلاب بود. هژبر یزدانی فرزند رضاقلی، تحصیلات ابتدایی خود را از کلاس اول تا پنجم در #تهران در دبستان زند و کلاس ششم ابتدایی را در دبستان جمشید جم و دوره متوسطه را تا کلاس پنجم در #دبیرستان_فیروز_بهرام و دیپلم متوسطه را از دبیرستان مدرس اخذ کرد. پدرش گله‌داری ساده بود و مدتی هم در دوره #رضاشاه_پهلوی در خدمت #ارتش بود. هژبر دوبار ازدوا�� کرد، در سال ۱۳۳۱ با بهمنه درخشانی و دومی در فروردین ١٣٣٨ با فاطمه جدلی عراقی. به گفته میلانی یزدانی امپراطوری خود را بر پایه پشتیبانی دو نفر ساخت: تیمسار نصیری سمنانی و تیمسار دکتر عبدالکریم ایادی شهمیرزادی، پزشک مخصوص شاه. هژبر توانسته بود با رشوه دادن به مدیران بانک پرداخت چک‌هایش را به تعویق بیندازد و با استفاده از چک‌های فاقد موجودی ولی برگشت نخورده سهام بانک‌های مختلف را بخرد. رئیس بانک مرکزی وقت، حسنعلی مهران، متوجه این مساله شد و آن را با نخست وزیر #امیرعباس_هویدا در میان گذاشت. هویدا از هژبر خواست تا سامانه بانکی را به حال خود واگذارد و در عوض در بازار گوشت سرمایه‌گذاری کند. چندی بعد از این ملاقات، رئیس بانک مر��زی نامه‌ای شدیداللحن از دادگستری دریافت کرد که چرا برای کار آفرین زحمت کشی همچون هژبر یزدانی درد سر ایجاد می‌کند. هژبر بعد از این نامه حمایت آمیز به دفتر هویدا رفت و به مسئول دفترش گفت "به رئیست بگو من بانک را گرفتم". در واقعه خرید «بانک ایرانیان»، هنگامی که آذر ابتهاج از اعضای هیئت مدیره بانک متوجه شد یزدانی ۲۸ درصد از سهام بانک را بی صدا خریده است، با ایادی -که فکر می‌کرد از یزدانی پشتیبانی می‌کند- ملاقات کرد و از او خواست جلوی تصاحب ستیزه جویانه بانک توسط یزدانی را بگیرد. ولی ایادی -با این استدلال که پولی که یزدانی می‌پردازد کافی است- کمکی نکرد و نهایتاً با پا در میانی شاه یزدانی سهام ابتهاج را به سه برابر قیمت بازار خرید. یزدانی در زمان انقلاب در زندان بود تا اینکه یک تیمسار و چند تن دیگر با خودرو ساختمان دیوار زندان را شکستند و او را نجات دادند. او مدتی در سنگسر مخفی ماند و نهایتا با گذرنامه جعلی از ایران به #آمریکا رفت. سپس به کاستاریکا رفت به این دلیل که این کشور قوانین سختی در انتقال افراد به دیگر کشورها داشت و او در این مورد در امان می‌ماند. در کاستاریکا با مقامات کشور دوست شد و به بانکداری روی آورد. در هنگام ملاقات میلانی با او بانک او به دلیل سرمایه‌گذاری(ادامه کامنت اول) https://www.instagram.com/p/B_FiRTknd9g/?igshid=1s9auqh80ut2w
0 notes