#خواجه
Explore tagged Tumblr posts
Text
نت پیانو صحنه از احسان خواجه امیری
نت پیانو صحنه از احسان خواجه امیری
نت دونی , نت پیانو , نت ساده پیانو , نت پیانو احسان خواجه امیری , notdoni , نت های پیانو احسان خواجه امیری , نت های پیانو , پیانو , احسان خواجه امیری , نت احسان خواجه امیری , نت های احسان خواجه امیری , نت های فرزاد سرتک زاده , نت های ساده پیانو , نت پیانو ساده
پیش نمایش نت پیانو صحنه از احسان خواجه امیری
نت پیانو صحنه از احسان خواجه امیری
دانلود نت پیانو صحنه از احسان خواجه امیری
خرید نت پیانو صحنه از احسان خواجه امیری
جهت خرید نت پیانو صحنه از احسان خواجه امیری روی لینک زیر کلیک کنید
نت پیانو صحنه از احسان خواجه امیری
نت پیانو صحنه از احسان خواجه امیری نت نویسی فرزاد سرتک زاده
متن آهنگ صحنه از احسان خواجه امیری یکی بود چند سال تو زندگیم که من کل دنیامو مدیونشم
کسی که هنوزم دلم پیششه کسی که هنوزم مثل جونشم
کسی که هنوزم تو تنهاییا دلم وقتی خیلی براش تنگ میشه
میرم پای سازم که دلتنگیام با یک شعر غمگین یه آهنگ شه
زمانی که رو صحنه وای می ایستم زمانی که چشمم تو مردم گمه
محاله نپرسم یبار از ��ودم یعنی امشب اون بین این مردمه
محاله نپرسم یبار از خودم اونم مثل من بی قراره یعنی
نت پیانو آهنگ احسان خواجه امیری صحنه
کدوم شعرمو زمزمه میکنه این آهنگمو دوست داره یعنی
زمانهی که رو صحنه میرم هنوز زمانی که پر میشم از بغض و تب
محاله روی آخرین صندلی یکی عین اونو نبینم یشب
یکی عین اونو نبینم یشب
زمانی که رو صحنه وای می ایستم زمانی که چشمم تو مردم گمه
محاله نپرسم یبار از خودم یعنی امشب اون بین این مردمه
محاله نپرسم یبار از خودم اونم مثل من بی قراره یعنی
کدوم شعرمو زمزمه میکنه این آهنگمو دوست داره یعنی
ترانه: روزبه بمانی
خواننده: احسان خواجه امیری صحنه پیانو
کلمات کلیدی : نت دونی , نت پیانو , نت ساده پیانو , نت پیانو احسان خواجه امیری , notdoni , نت های پیانو احسان خواجه امیری , نت های پیانو , پیانو , احسان خواجه امیری , نت احسان خواجه امیری , نت های احسان خواجه امیری , نت های فرزاد سرتک زاده , نت های ساده پیانو , نت پیانو ساده
#نت دونی#نت پیانو#نت ساده پیانو#نت پیانو احسان خواجه امیری#notdoni#نت های پیانو احسان خواجه امیری#نت های پیانو#پیانو#احسان خواجه امیری#نت احسان خواجه امیری#نت های احسان خواجه امیری#نت های فرزاد سرتک زاده#نت های ساده پیانو#نت پیانو ساده
0 notes
Text
سوختبری در پی تعقیب و گریز نیروهای نظامی جان باخت
Continue reading سوختبری در پی تعقیب و گریز نیروهای نظامی جان باخت
View On WordPress
#human rights#Human rights organization MKN#Iran#MKN314#نهبندان#نیروهای مسلح ایران#نیروهای نظامی#افشین خواجه محمودی#ایران#ایران-Iran#جنایات جمهوری اسلامی-The crimes of the Islamic Republic#حقوق بشر#حقوق بشر - human rights#خبر فوری#سوختبر#سازمان حقوق بشری امکیان
0 notes
Text
#موعد وطريقة حجز تذاكر حفلة خالد عبدالرحمن وعبود خواجه سلطنة عمان ضمن موسم خريف ظفار 2023#سلطنة_عمان#عُمان#ظفار#هبوت_لظفار#خريف_ظفار#موسم_خريف_ظفار#موسم_خريف_ظفار_2023#خالد_عبدالرحمن#عبود_خواجه
0 notes
Text
Soheila Khajeh سهیلا خواجه Ağıt Remix - Türkçe Alt Yazılı Çeviri
youtube
38 notes
·
View notes
Text
ليه انا يا شيخ
شنو اللى ليه يا خواجه
ليه انا تحبه شو السبب
بدون ليه يا خواجه وبدون سبب
كيف بدون سبب يا شيخ عقلى لا يقبل
الشيخ ليه القمر ينظر بنوره للأرض
وليه الموج يمشي للشاطيء
وليه الثمرة تنزل لتحت عاوزه اللى يقطفها
ليه يا شيخ
حكم المحبه يا خواجه
المحبه تحكم
المحبه تستر
المحبه سر
شنو السر فى المحبه يا شيخ
سر عجيب يا خواجه لان كل حب يتعلق بسبب يزول بزوال السبب
يعنى الحب ما ينفع بسبب لانه هو نفسه سبب الوجود ، ولو فيه سبب يوم من الايام هيزول . الحبيب حبيب ما علشان كريم ولا جميل ولا لطيف ، حبيب وبس حتى لو منع او بعد او غاب ....
4 notes
·
View notes
Text
ینی امروز فقط کم مونده خواجه حافظ شیرازی از پس مرگش دراد بشاشه تو اعصاب من
Persian because I can't shove the same amount of salt (or any flavor) into English
Whore in enough black to put shitstains to shame has the audacity to mock me for speaking English?? Not even full English i just used the word "insecure"
OMGGG pick her love HER! (dick her down while you're at it maybe she'll shut up)
If you had a life or any personality you wouldn't look like a walking trash bag with eyeholes poked out
Let me out of this country ffs
2 notes
·
View notes
Text
محمد عوض ففيلم العتبه قزاز بيسلم ع فؤاد المهندس اللي عامل انه خواجه يوناني ومابيعرفش يتكلم عربي. شويكار بتقوله معلش يامعلم هو مابعرفش عربي (قالها مش مهم الأحبه تتفاهم بعنيها )
اي والله الأحبه تتفاهم بعنيها
4 notes
·
View notes
Text
Ok, but actually though. Eunuchs were like the og grad students.
"By far the most frequent Chief Eunuch–endowed educational institution was the Qur’an school (mekteb in Turkish, kuttab in Arabic), a modest foundation that offered basic religious education, and in the process rudimentary literacy, to young, usually pre-teenage, boys – all at no charge. "
"There is no question that the Chief Harem Eunuch, and el-Hajj Beshir Agha above all, used vakıf to promote the circulation and use of books, above all books of Hanafi scholarship. But did the Chief Eunuch himself read the books that he endowed? In the case of a number of Chief Eunuchs and other high-ranking harem eunuchs, the answer is an unequivocal “Yes.” These books were more than simply luxury gifts or canny investments. The Hanafi texts in Abbas Agha’s and el-Hajj Beshir Agha’s collections were, to a large extent, the works that harem eunuchs would have studied during their education in Topkapı Palace. At the very least, then, high-ranking harem eunuchs would have read these works as students. For many of them, though, reading went far beyond these student requirements."
"Moralı Beshir Agha, according to the French merchant Jean-Claude Flachat, spent several hours a day reading in his impressive book collection. In general, the Chief Eunuchs were known as bibliophiles, and to be a bibliophile certainly meant being a reader."
Source: The Chief Eunuch of the Ottoman Harem From African Slave to Power-Broker , pp. 193 - 220 DOI: https://doi.org/10.1017/9781316257876.010
In addition, the term "hodja" which means teacher or schoolmaster, comes from the Persian term khwajah (خواجه) which can mean teacher, master, vizir... and was title of eunuchs in the Persian court.
Source
grad student is a type of third gender akin to a eunuch
#history#graduate school#eunuch#ottoman empire#persian empire#etymology#eunuchs were the og grad students
4K notes
·
View notes
Text
وزیر دفاع پاکستان؛ حملات به افغانستان ادامه خواهد داشت
خواجه محمدآصف، وزیر دفاع پاکستان تایید کرده که ارتش این کشور بدون هماهنگی با طالبان حاکم بر افغانستان، در خاک این کشور عملیات نظامی انجام داده است. به گفته آصف، پاکستان در ادامه این اقدامات نظامی، به حملات هوایی علیه گروههای شبهنظامی که در پاکستان فعالیت میکنند و به نیروهای امنیتی و غیرنظامیان این کشور حمله میکنند ادامه خواهد داد. وزیر دفاع پاکستان همچنین تصریح کرده است که این کشور بدون اطلاع…
0 notes
Text
نت پیانو آهنگ گریه از احسان خواجه امیری
نت پیانو آهنگ گریه از احسان خواجه امیری
نت دونی , نت پیانو , نت متوسط پیانو , نت پیانو احسان خواجه امیری , notdoni , نت های پیانو احسان خواجه امیری , نت های پیانو , پیانو , احسان خواجه امیری , نت احسان خواجه امیری , نت های احسان خواجه امیری , نت های فرزاد سرتک زاده , نت های متوسط پیانو , نت پیانو متوسط
پیش نمایش نت پیانو آهنگ گریه از احسان خواجه امیری
نت پیانو آهنگ گریه از احسان خواجه امیری
دانلود نت پیانو آهنگ گریه از احسان خواجه امیری
خرید نت پیانو آهنگ گریه از احسان خواجه امیری
جهت خرید نت پیانو آهنگ گریه از احسان خواجه امیری روی لینک زیر کلیک کنید
نت پیانو آهنگ گریه از احسان خواجه امیری
نت پیانو آهنگ گریه از احسان خواجه امیری
آهنگساز » احسان خواجه امیری
نت نویسی برای پیانو » فرزاد سرتک زاده
متن آهنگ احسان خواجه امیری به نام گریه گریه نمی کنم نه اینکه سنگم گریه غرورم رو به هم می زنه مرد برای هضم دلتنگی هاش گریه نمی کنه ، قدم می زنه گریه نمی کنم ، نه اینکه خوبم نه اینکه دردی نیست ، نه اینکه شادم یک اتفاق نصفه نیمه ام که ، یهو میون زندگی افتادم یک ماجرای تلخ ناگزیرم یک کهکشونم ولی بی ستاره یک قهوه که هرچی شکر بریزی بازم همون تلخی ناب رو داره اگر یکی باشه من رو بفهمه براش غرورم رو به هم می زنم گریه که سهله ، زیر چتر شونش تا آخر دنیا قدم می زنم گریه نمی کنم نه اینکه سنگم گریه غرورم رو به هم می زنه مرد برای هضم دلتنگی هاش گریه نمی کنه ، قدم می زنه گریه نمی کنم ، نه اینکه خوبم نه اینکه دردی نیست ، نه اینکه شادم یک اتفاق نصفه نیمه ام که ، یهو میون زندگی افتادم
♫♫♫♫♫♫♫♫♫
کلمات کلیدی مورد استفاده در جستجوی وب سایت : نت پیانو گریه از احسان خواجه امیری گریه احسان خواجه امیری خرید نت پیانوی آهنگ گریه دانلود نت آهنگ گریه برای پیانو نت آهنگ های احساسی احسان خواجه امیری
کلمات کلیدی : نت دونی , نت پیانو , نت متوسط پیانو , نت پیانو احسان خواجه امیری , notdoni , نت های پیانو احسان خواجه امیری , نت های پیانو , پیانو , احسان خواجه امیری , نت احسان خواجه امیری , نت های احسان خواجه امیری , نت های فرزاد سرتک زاده , نت های متوسط پیانو , نت پیانو متوسط
#نت دونی#نت پیانو#نت متوسط پیانو#نت پیانو احسان خواجه امیری#notdoni#نت های پیانو احسان خواجه امیری#نت های پیانو#پیانو#احسان خواجه امیری#نت احسان خواجه امیری#نت های احسان خواجه امیری#نت های فرزاد سرتک زاده#نت های متوسط پیانو#نت پیانو متوسط
0 notes
Text
شاعران الکی
سالها پیش که با خواجه شمس الدین محمد شیرازی (حافظ) همسفر بودم، ایشان فرمودند؛ شترجان، انسان های زیادی در آینده دیوان اشعار مرا می خوانند و مرا الگوی خود قرار می دهند ولی تو باور نکن ! آنها اشعار مرا نمی فهمند. آنها گند خواهند زد به هر چه شعر و شاعری است. روزنوشت های یک شتر ۱۴۰۳-۰۳-۱۷ Continue reading شاعران الکی
View On WordPress
0 notes
Note
Hey pretty how are you doing,in the most respectful way,will you be my sugar baby. Kindly DM and how much you need right now?🥰❤️
يا خواجه يا قليل ادب
0 notes
Text
‼️#کلیپ مزدوران #استان کرمان #کرمان شماره ۳ (قیام دی ۹۶ )
‼️#کلیپ مزدوران #استان کرمان #کرمان شماره ۳ (قیام دی ۹۶ )۱. نجف زاده۲. مهدی بابای۳. معین حیدری۴. محمد شیخی۵. محمد علی سلیمانی۶. محسن اسماعیلی ماهانی۷. محمد احمد یوسفی۸. علی اصغر نقوی۹. علی ریاضی کرمانی۱۰. نادر خواجه پور۱۱. مراد خواجه پور۱۲. احمد امیر آبادی فراهانی۱۳. مهدی محمدی نژاد پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲هرگونه اطلاعات و مشخصات از این مزدوران را در اختیار راسویاب قرار دهید .🔸هشدار به تمامی…
View On WordPress
0 notes
Text
سامبره طلایی : مانند افراد مورد پسند ثروت، که می گیرند آسودگی آنها در این دنیای پایین، او هرگز خودش را زیاد در مورد آن اذیت نکرده بود دیگری. اما هرگاه درویشی یا ایمانی یا روحانی دیگری به بهشت اشاره کرد، تصویری از پارک قدیمی او قبلاً روی او بلند می شد. رنگ مو : تفننی؛ و پارک به هیچ وجه صحنه مورد علاقه او نبود. اکنون، با این حال، تخیل او بر روی یک روش کاملا متفاوت هدایت شده بود. این تصویر جدیدی از شادی آینده او روحش را پر از شادی کرد. حداقل او اکنون میتوانست تصور کند که بهشت ممکن است آنقدر کسلکننده نباشد. سامبره طلایی سامبره طلایی : تا به حال آن را کشف کرده بود: و معتقد بود که او اکنون مدلی از آن را در اختیار دارد در مقیاس کوچک، او نظر بالایی نسبت به باغ داشت. و این را بلافاصله با بیگ ساختن مستقیم شیک کیامل بیان کرد و یک کافتان عالی به او تقدیم کرد. درباری با گام کامل شما طبیعت خود را در هیچ ربع جهان تکذیب نمی کند. لینک مفید : سامبره مو کیامل، بدون کوچکترین تردید، با متواضعانه پاداش یک خدمت را به خود اختصاص داد که کارمند او انجام داده بود. یک هجا در مورد او به زبان نمی آورد به سلطان، و فکر می کند که او بیش از حد آزادانه توسط عده کمی پاداش می گیرد آسپرهایی که به حقوق روزانه خود اضافه کرد. سامبره طلایی : در مورد زمانی که خورشید وارد قوچ می شود، یک پدیده آسمانی، که در آب و هوای ما کلیدواژه شروع زمستان است عمل؛ اما در زیر آسمان ملایم مصر بهترین فصل را اعلام می کند سال، گل جهان به باغی که برای او آماده شده بود و کاملاً به ذائقه خارجی او رسید. لینک مفید : سامبره رنگ او خودش، در حقیقت، بزرگترین زینت آن بود: ��ر صحنه ای که او سرگردان بود، اگر صحرای سنگی در عربستان بود یا گرینلند میدان یخی، از نظر یک فرد شجاع، تغییر کرده است به در ظاهر او. صحرای گلها که شانس در ردیف های پایان ناپذیر در هم آمیخته بود. سامبره طلایی : به چشم او اشغال یکسان داده بود و روح او: خود بی نظمی که او توسط او به طرز درخشانی جذب شد تمثیل ها، به ترتیب روشمند. [صفحه 124] طبق عرف کشور هر بار که وارد می شد باغ، تمام نمونه های جنس نر، کاشت، حفار، حاملان آب، توسط نگهبان خواجه او اخراج شدند. لینک مفید : سامبره موی فر فیض برای او که هنرمند ما کار می کرد بنابراین تا آنجا که می توانست از چشمان او پنهان بود آرزو کرده اند برای یک بار هم که شده این گل جهان را ببینند که چنین بود مدتهاست که معما در گیاه شناسی او بوده است. اما همانطور که پرنسس عادت داشت پا را فراتر بگذارد. سامبره طلایی : مدهای شرق در بسیاری از نقاط، بنابراین با درجه، در حالی که او رشد کرد باغ را بیشتر و بیشتر دوست داشته باشند و روزانه چندین بار از آن بازدید کنند، او از حضور نگهبانش احساس انسداد و آزرده خاطر کرد در حال حاضر شدن در برابر او در رژه رسمی، گویی سلطان بوده است. لینک مفید : سامبره مو مشکی سوار شدن به مسجد در جشن بایرام. او اغلب تنها ظاهر می شد، یا تکیه دادن به بازوی یک زن منتظر مورد علاقه. با این حال همیشه با یک حجاب نازک روی صورتش و یک سبد کوچک در دستش: او در مسیرهای پیادهروی بالا و پایین پرسه میزد و گلهایی را میچید. سامبره طلایی : که، طبق طبق سفارش، او نمادهای افکار خود را مرتب کرد و توزیع کرد در میان مردمش یک روز صبح، قبل از فصل گرم روز، در حالی که قطرات شبنم بودند او هنوز تمام رنگ های رنگین کمان را از روی چمن منعکس می کند از تمپ او دیدن کرد تا از هوای خنک صبح لذت ببرند. لینک مفید : سامبره مو بلند درست مثل باغبانش در بلند کردن برخی از گیاهان پژمرده از زمین و جایگزینی آنها استفاده شد آنها توسط دیگرانی که به تازگی دمیده شده بودند، که او با احتیاط در حال انتقال آنها بود گلدان های گل، و سپس با حیله گری با تمام آنها در خاک فرو می کنند. سامبره طلایی : متعلقات، گویی با پوشش گیاهی جادویی از آن آغاز شده اند سینه زمین در یک شب شاهزاده خانم با خوشحالی متوجه شد این فریب زیبای حواس، و اکنون به این راز پی برده ام از گلهایی که او چیده بود، هر روز تازه به جا می ماند به این فکر کرد که او را برگرداند. لینک مفید : سامبره ی مو تا هیچ وقت خواسته ای وجود نداشته باشد کشف به نفع، و آموزش باغبان چگونه و چه زمانی آنها را مرتب کنید و آنها را شکوفا کنید. با بالا بردن چشمانش، کنت این فرشته مونث را دید که او را به صاحب باغ گرفت، زیرا او مانند هاله ای با طلسمات آسمانی احاطه شده بود. سامبره طلایی : او چنین بود از این قیافه تعجب کرد که گلدانی از گلدانش انداخت دست، فراموش از کلوکاسی گرانبها موجود در آن، که به پایان رسید با این حال، زندگی لطیف آن به همان اندازه غم انگیز است هر دو فقط در آغوش مادرشان زمین افتادند. کنت متحجر مانند مجسمه ای بدون حرکت و زندگی ایستاده بود.
لینک مفید : فرق سامبره و آمبره مو یکی ممکن است بینی او شکسته شده باشد، همانطور که ترک ها با مجسمه های سنگی انجام می دهند معابد و باغ ها و هرگز او را برانگیخته اند.[ص 125]اما صدای شیرین شاهزاده خانم که لب های بنفش خود را باز کرد، او را به هوش آورد. "مسیحی" او گفت: نترس! تقصیر من است. سامبره طلایی : که تو اینجا هستی کنار من؛ با کار خود پیش برو و گلهایت را همانطور که من می خواهم سفارش بده به تو پیشنهاد بده."—"گل باشکوه دنیا!" باغبان پاسخ داد: "در که شکوهت تمام رنگهای این خلقت شکوفه رنگ پریده، تو در اینجا مانند در فلک خود فرمانروایی کنید. لینک مفید : سامبره گرم مانند ملکه ستاره بر روی نبردهای بهشت بگذار سرت، دست شادترین را زنده کند در میان بندگانت که بند و بند او را می بوسد، پس او را شایسته می دانی دستوراتت را اجرا کن." شاهزاده خانم انتظار نداشت که یک برده چنین کند دهانش را به روی او باز کند. سامبره طلایی : باز هم کمتر به او تعارف کند، و چشمانش را داشت بیشتر به سمت گل ها هدایت می شود تا کاشت. او در حال حاضر به نگاهی به او انداخت و از دیدن مردی از بهترین ها شگفت زده شد شکلی نجیب، که در ظرافت مردانه از تمام آنچه تا به حال دیده بود. لینک مفید : سامبره پوست پیازی یا خواب دیده کنت ارنست گلایچن به خاطر زیبایی مردانهاش مورد تحسین قرار گرفته بود تمام آلمان در تورنمنت وورزبورگ، او قهرمان مسابقات بود خانم ها هنگامی که او سقف خود را برای گرفتن هوا، در حال اجرا از جسورترین نیزه دار برای هر چشم زن گم می شد.
0 notes
Text
کوچه های طرف کهنه شهر The Alleys in the Old City
کوچه های طرف کهنه شهر
The Alleys in the Old City
قهار عاصی
By Qahar Asi
Translated from Farsi by Farhad Azad
کوچه ها خاموش اند
the silent alleys
کوچه ها دلگیر اند
the somber alleys
کوچه ها مثل گلوهای شریف
the alleys like noble steep gorges
التهابی و خشونت بار اند
ardent and boisterous
کوچه های طرف کهنه شهر
the alleys in the old part of town
کوچه های طرف کهنه شهر
the alleys in the old part of town
قصه های خونین
blood-stained stories
از چکشهای بلند
from forces above
جانب جاده میوند روایت میکنند
his excellency, Maiwand Boulevard, narrates
خاطر قیریی جاده
about the pavement
از زمزمه ی کاهگل خواجه صفا در حول است
Khawaja Safa's mud clay murmurs surround
کاسه برج آیتی از سالاریست
Kabul's metal tower is from an aristocracy
عشق را
love
از خرابات به چوک
from Kharabat to the Chowk
پوست می اندازد
they shed their skin
کوچه ها خاموش اند
the silent alleys
کهنه دیوار بلند کابل
the old high walls of Kabul
نبض پغمان شهید خود را
the pulse of Paghman, her own martyrs
ترجما نیست — سخن خون
there is no translation— the language of blood
و صدا، آزادی
and the sound, freedom
:ارغوان زا ر بهار کابل:
judas trees in the spring of Kabul:
آه! صبر کن
ah! wait
عشقری میاید
Ashqari arrives
بگذار، تا که این برکه نیاشفته
let's go before he leaves
تماشا کنمش
let's watch him
پهلوان از سفر حج مزار آمد
است
the hero has returned from his pilgrimage
کوچه های طرف کهنه شهر
the alleys in the old part of town
بستر مردم آواره و سرگردان اند
are the beds of homeless and adrift people
که نه می میرند و نه به امید دلی
they neither die nor have hope
كوچههاي طرف كهنهي شهر
the alleys in the old part of town
كودكاني كوهي،
the children of the mountains
كودكاني همه فرياد به بازار تولد ميكنند
in the market, all the babies cry
چقدر سخت سر اند
how difficult it is for them
مادران طرف كهنهي شهر
the mothers in the old party of town
وقتي از بابت ويراني ده
when it comes to devastation
و شهيدان به خون خفتهي شان
and the martyrs drenched in blood
حرفهاي خود را
with their words
ميزنند آتش و شهري ميكنند
set fire and ravage the city
چقدر شيرين اند
how sweet they are
دختران طرف كهنهي شهر
the girls in the old party in town
و قتي از عشق سخن ميگويند
when they speak about love
نازنينان همه با اشك قتغ ميسازند
with tears, the sweethearts wail
گفتينيها شان را
what they say
از لب رود و كنار چشمه
by the riverbank and brook
چقدر بومي و آزا ده سر اند
how native and free
طفلكان طرف كهنهي شهر
the little ones in the old party of town
وقتي از غرش توپ
when the cannon thunders
جانب كوچه فرو ميريزند
they descend into the allies
۱۳۶۵, حوت ۸ ,کابل
February 27, 1987
0 notes