#خصلت های شخصی ماه تولد
Explore tagged Tumblr posts
Photo
![Tumblr media](https://64.media.tumblr.com/451c90e3edc1d8d7e3693f3336c4465a/tumblr_oq989oBeaN1w4vcsho1_400.jpg)
ویژگی های ماه تولد در خرج کردن پول ویژگی های ماه تولد در خرج کردن پول هر کدام از ماه تولد ها خصوصیات و ویژگی های اخلاقی خاص خود را دارند و در هر کاری این ویژگی ها معمولا بروز می نماید.یکی از این ویژگی مربوط به پس انداز کردن و خرج کردن پول می باشد که برای متولد هر ماه متفاوت می باشد. متولدین ماه فروردین گفته می شود که متولدین ماه فروردین بسیار معتمد به نفس هستند و از خطر کردن نمی ترسند. در برنامه ریزی های مالی این مساله در عین حال که می تواند موجب پیروزی بشود، احتمال دارد آن ها را به شکست هم محکوم نماید.بدون فکر رفتار کردن ها و عجول بودن فروردینی ها می تواند آن ها را در مشکلات مالی گرفتار کند. به عنوان یک متولد فروردین، عادت ندارید که دوراندیشی کرده و با احتیاط گام بردارید و از این رو در حوزه پس انداز مالی، چندان موفق نخواهید بود. البته شما توان��ئی های دیگری دارید که در مسایل مالی می توانند به کمکتان بشتابند. به طور مثال، انسان منظمی هستید و قادرید برای خود سقف بودجه تعیین کرده و با برنامه ریزی دقیق و تلاش مستمر، اهداف مالی خود را محقق نمایید.اما در این مسیر هم باید حواستان باشد که پول های خود را برای مسایل بیهوده یا گزینه هایی که به آن ها نیاز ندارید، خرج نکنید. ماه تولد ریسک پذیری ذاتی شما هنگام سرمایه گذاری می تواند برایتان موفقیت آمیز باشد، اما این را در نظر داشته باشید که ریسک زیادی در حوزه سرمایه گذاری نیز می تواند موجب به هم خوردن تعادل روش های پس انداز برای آینده بشود.فروردینی ها اصولا عادت دارند به خود و عقاید خودشان در انجام بسیاری از امور تکیه کنند و از دیگران کمک نمی گیرند، اما اگر کارشناس امور مالی نیستند و با مسایل اقتصادی آشنایی چندانی ندارید، پیشنهاد می کنیم برای حفظ سرمایه خود حتما با یک کارشناس این حوزه مشورت کنید. متولدین ماه اردیبهشت متولدین ماه اردیبهشت، به دلیل داشتن شخصیت ثابت و قابل اعتماد، در مسایل مالی موفق هستند. این افراد در برنامه ریزی در رابطه با مسایل مالی و پس انداز پول انسان های ثابت قدمی محسوب می شوند. همین ثابت قدم بودن که گاهی به عنوان لجاجت و سرسختی هم از آن یاد می شود به شما کمک می کند تا دوراندیشی داشته باشید و برای آینده، پول پس انداز کنید. البته باید گفت پول یکی از نقاط ضعف متولدین اردیبهشت است. آن ها دست به خرج کردنشان خوب است زیرا زندگی لوکس و شیک پوشی را دوست دارند. بنابراین، لازم است برای خود هزینه های غیر ضروری نتراشید و برای خرید آیتم هایی که به وجودشان نیازی نیست، پول هزینه نکنید. ماه تولد متولدین ماه خرداد خردادی ها به جذابیت و باهوشی مشهور هستند، اما وجهه دیگر شخصیت آن ها دمدمی بودن است که می تواند در تصمیمات مالی و سرمایه گذاری هایشان تاثیرگذار باشد. خردادی ها ذاتا پول دوست نبوده و خواستار زندگی لوکس نیستند، اما طبیعت متغیرشان می تواند آن ها را به خرید گزینه های غیرضروری تحریک و ترغیب نماید. اگر خرداد ماهی هستید ممکن است برای پس انداز مالی برنامه ریزی کنید اما نتوانید به درستی آن را به انجام برسانید. برای این منظور باید مراقب باشید که پس انداز آینده خود را برای خرید کالایی که به طور ناگهانی به آن علاقه مند شده اید، هدر ندهید. برای این منظور، بهتر است بخشی از درآمد خود را برای هزینه های ناخواسته در نظر بگیرید که در صورت نیاز، از آن پول استفاده کرده و به سرمایه آینده خود دست نزنید و اهداف مالی خود را خدشه دار نکنید. متولدین ماه تیر اولویت اول زندگی تیرماهی ها خانواده و مسایل خانه است و همه تلاششان را به کار می گیرند تا از فرد موردعلاقه شان حمایت نمایند. همین افکار و اعتقادات باعث می شود تا در پس انداز پول و سرمایه هم بسیار موفق ظاهر شوند. آن ها با برنامه ریزی های اقتصادی، می توانند برای خانواده و عزیزانشان، خانه خریده و بدین واسطه حمایت همه جانبه خود را به آن ها نشان دهند. وقتی بحث پول ��رج کردن به میان می آید باید گفت که متولدین این ماه ترجیح می دهند پول های خود را در زمینه هایی همانند مسافرت های دسته جمعی، ملاقات با دوستان یا رفتن به رویدادهای اجتماعی هزینه کنند. متولدین ماه مرداد متولدین مرداد ذاتا انسان های جذاب و کاریزماتیکی هستند که قابلیت رهبری بالایی دارند. از این رو می توانند کارآفرین های موفقی باشند. همین روحیه با اینکه باعث می شود تا درآمدهای خوبی کسب نمایند اما از آن جا که خودشان را خیلی برتر و بالا می دانند، تمایل دارند زندگی پرتجملی هم داشته باشند و از این رو ممکن است همه پس انداز و درآمد خود را از دست بدهند. متولدین مرداد به شدت به دوستان و اعضای خانواده خود وفادار هستند و در برابر این افراد بسیار دست و دل باز ظاهر می شوند. این مساله فی ذاته مشکلی ندارد اما مردادی ها باید مراقب باشند که به واسطه این ولخرجی ها، امنیت مالی خود را به خطر نیندازند. متولدین ماه شهریور متولد ماه شهریور بسیار سخت کوش، واقع بین و خوش فکر است، از این رو به طور ذاتی انسان صرفه جوئی است و روحیه پس انداز کردن پول برای خرید خانه، ماشین یا پس انداز برای دوران پیری دارد. متولدین شهریور در خریدهای خود گزینشی رفتار می کنند و به همین خاطر، هزینه های غیرضروری آن ها بسیار کم است.با اینکه این خصلت ها در زمینه سرمایه مالی بسیار خوب و پسندیده است، اما شهریوری ها گاهی از تفریح و خوش گذرانی دور می مانند. از این رو، بد نیست گاهی به سفر رفته یا لباس مورد علاقه خود را خریداری کنید. متولدین ماه مهر مهرماهی ها انسان های متعادل و آرامی هستند و همین امر موجب می شود تا تقسیم بندی درست و دقیقی در زمینه پس انداز مالی برای آینده و لذت بردن از آن در زمان حال داشته باشند. به عنوان یک متولد ماه مهر، پیش از خرید هر کالایی، به جنبه های مختلف آن فکر می کنید و می توانید تشخیص دهید که آیا خرید آن ضروری هست یا خیر. در زمینه خریدهای بزرگ همانند خانه یا ماشین هم بسیار محتاط عمل می کنید اما گاهی چنان درگیر حساب و کتاب و بررسی جزئیات می شوید که دست آخر نمی توانید تصمیم قاطعی اتخاذ نمایید. از آنجا که پیش از هر هزینه مالی، بسیار مردد شده و ذهنتان را درگیر حواشی می کنید، برای اینکه بتوانید تصمیم گیری درستی داشته باشد، بهتر است از فردی که به وی اعتماد کامل دارید در این زمینه کمک بگیرید. متولدین ماه آبان آبان ماهی ها تمرکز بالا و هیجان شدیدی برای انجام امور دارند. آن ها کارآگاه های ذاتی هستند و از این کنجکاوی درونی خود می توانند برای حل مسائل مالی و داشتن برنامه های دقیق اقتصادی کمک بگیرند. بنابراین در پس انداز و سرمایه گذاری، انسان های موفقی خواهند بود. همچنین این افراد حس رقابتی شدیدی هم دارند که کمک می کند در شغل خود موفق بوده و برای رسیدن به پیروزی های بیشتر، برنامه ریزی دقیق تری داشته باشند. متولدین آبان روی رفتار خود کنترل زیادی دارند ازاین رو بی گدار به آب نمی زنند و از روی هیجان تصمیمات بزرگ اتخاذ نمی کنند. البته این امکان هم وجود دارد که گاهی در این مسیر زیاده روی کنند. به همین خاطر توصیه می شود که تا حدی هم از زندگی و دارایی های خود لذت ببرید. متولدین ماه آذر به عنوان یک آذر ماهی، بیشترین پولی که هزینه می کنید در زمینه سفر کردن است. خیلی چیزها حتی اگر لوکس باشند نمی توانند شما را برای خرید وسوسه کنند اما وقتی صحبت از بازدید از یک مکان جدید به میان می آید، سریعا کارت اعتباری خود را از کیفتان بیرون می آورید. ماه تولد آذرماهی ها به شدت برای آزادی خود ارزش قائل هستند و هر آنچه که آزادی شان را بگیرد را کنار می گذارند. این طرز فکر در مورد مسایل مالی هم مصداق دارد و از این رو هرگز زیر بار قسط و قرض و وام نمی روند. متولدین ماه آذر در برابر کمبودهای مالی و تغییرات مثبت اندیش بوده و با اینکه چندان به پس انداز کردن اعتقادی ندارند، اما همه تلاش خود را به کار می گیرند تا اهدافشان محقق گردد. ماه تولد متولدین ماه دی دی ماهی ها با نظم، واقع بینی، خوش فکری و توانایی به انجام رساندن امور، در مسایل مالی بسیار موفق هستند. آن ها بسیار حساب شده و با برنامه ریزی کارهای خود را به انجام می رسانند و به همین خاطر همیشه با نتایج بسیار خوبی همراه هستند. نظم ذاتی متولدین این ماه به آن ها کمک می کند تا در صرف هزینه ها و پس اندازهای مالی بسیار موفق بوده و برنامه ریزی دقیقی برای سرمایه گذاری های آتی خود داشته باشند. این افراد هرگز از روی هیجان خرید نمی کنند. اما متاسفانه به شدت کم خرج و صرفه جو هستند به طوری که گاهی نمی توانند از داشته های خود استفاده کرده و از زندگی شان لذت ببرند.بهتر است بین پس انداز کردن و صرفه جوییِ افراطی، تعادل ایجاد بکنید تا زندگی تان شادتر شود. ماه تولد متولدین ماه بهمن متولدین بهمن یکی از خلاق ترین و غیر قابل پیش بینی ترین ماه تولد ماه های سال هستند. بهمنی ها خیال پردازهای بسیار خوبی به شمار می روند البته سر به هوا نیستند و می توانند از قوه تصور خود برای پیروزی در کارهایشان بهره بگیرند. این افراد حتی در زمینه پس انداز و سرمایه گذاری نیز می توانند ابتکار به خرج دهند که مستقیما آن ها را به موفقیت می رساند. خوبی متولدین بهمن در این است که به خوبی می توانند بین پس انداز و ولخرجی تعادل برقرار کرده و در حین لذت بردن از زندگی کنونی خود، برای آینده شان نیز سرمایه گذاری کنند. از آنجا که بهمن ماهی ها به کمک به مردم علاقه شدیدی دارند، ممکن است بخشی از درآمد و سرمایه خود را در امور خیریه و دفاع از حقوق دیگران خرج کنند. متولدین ماه اسفند متولدین ماه اسفند بسیار احساساتی بوده و در عالم خیال زندگی می کنند. البته با این توصیفات، همچنان می توانند یک کارمند کاملا خلاق و سخت کوش باشند که وظایفشان را به بهترین نحو به انجام می رساند. اسفندی ها عموما ترجیح می دهند با جریان زندگی پیش بروند و خیلی به مسایل مالی کاری ندارند. این خصلت در مورد مسایل مالی زندگی چندان خوشایند نیست زیرا اگر خودتان نمی توانید برنامه اقتصادی داشته باشید، بهتر است از یک متخصص در این زمینه کمک بگیرید. منبع:rooziato.com
#انواع طالع بی��ی#اهداف مالی#پس انداز پول#خرج کردن پول#خرج کردن پول در متولیدن ماه های مختلف#خصلت های شخصی ماه تولد#رفتار متولیدن ماه های مختلف#طالع بینی#طالع بینی ماه تولد#ماه تولد#ویژگی های ماه تولد در خرج کردن پول
0 notes
Text
نصیحتنامهی شهزادی
برگهایی از کتاب مستطاب نصایح الناصحان و النوادر الاورانگوتان:
نصایحی پدرانه و خواهرانه در باب مناقب بردباری و لوازم ازدواج
نصیحت از مهمترین ابعاد زندگانی ما انسانهاست ولی هیچ کس به قدر ما ایرانیها جایگاه خاص آن را قدر نمینهد و شواهد این حقیقت آنقدر متعدد است که احتمالأ بیش از نیم ساعت تمرکز روی آنها میتواند سلیمترین عقلها را به جنون آنی سوق بدهد. اغلب ما فارغ از شایستگیمان در هر مقطعی از شبانهروز آمادگی کامل برای نصیحت کردن تقریبأ هر کسی را در هر مقوله تصورپذیر و تصورناپذیر داریم. فقط کافی است از ما نخواهند. 95 درصد مردم شریف ما، چه پروفسور باشند و چه شرخر، چه هنرمند و چه نمکی، چه دانشجو و چه قاب باز، در مواجهه با کودکان و نوجوانان و حتی جوانان این مرزوبوم که قاعدتأ آینده حاد این ملک را رقم خواهند زد اتوماتیک خودشان را در قالب استاد و ناصح مییابند و فیالفور سیل خانمان برانداز نصیحت از دهان و هر جای دیگرشان سرازیر میشود. در وصف میزان تعهد مردم ما همین بس که خصلتهای شخصی خودشان را موضوعی کاملأ بی ربط و به قول افراد خیلی فاضل، "علیحده" قلمداد میکنند. بنابراین اصلأ عجیب نیست اگر آدم از هر جهت شکست خوردهای که حماقتهای مهلک و خانمان برانداز حاصل از بی عقلی محضش در همان شش هفت ماه اخیر، به شمار از گناهان ناکرده شما فزونتر است سخنرانی غرایی را در باب رموز موفقیت در زندگانی ایراد کند، یا دزدی شریف که از همان لحظه باشکوه تولد با قاپیدن انگشتر قابله یا النگوی پرستار متواضعانه کوشیده تا روی پای خودش بایستد با احساسات پاک انسانی، جماعتی را در باب اهمیت درستکاری نصیحت کند.
تازه علم پزشکی و غیره مدرن هم ثابت کرده که نصحیت کردن و تا حدی نصیت شدن کلی برای صحت مزاج فایده دارد: خون را صاف میکند، مویرگهای خاکی را آسفالت میکند، کلیه را راه راه میکند، قدرت شنوایی چشم را بالا میبرد و قدرت بینایی گوش را پایین می آورد ولی نه پایین تر از حدی خاص، خارش دماغ – از درون و بیرون - را زیاد میکند و چربی عقل را کم میکند، کارت گرافیک بدن را ارتقا میدهد، بلغم خون را تصفیه میکند و شلغم واقعأ چیز مفیدی است، ادرار را به رنگهای متنوع و شادی درمیآورد که به نوبه خود با آفریدن فضایی مفرح بین اعضای خانواده باعث استحکام هر چه بیشتر کانون گند خانواده می شود، و...
نصیحت در عین حال پس از سوخت و ساز در بدن به ماده آلی بسیار بسیار عالی و مفید اسلات اسهولیوم تبدیل میشود که به نوبهی خود باعث سنتز اسید بسیار مفیدی موسوم به اسید اسهولیک میشود (با اسید بسیار بسیار مضر و بیوجدان اسهالیک اشتباه نشود که دلخور میشوم) که به قدری خواص مثبت دارد که منقلب شدن احساسات پاکم به من اجازه اشاره به آنها را نمیدهد. ولی قطعأ مهمترین خاصیت آن (و این را با مژههایی سیخ شده از فرط احساسات مینویسم) این است که بدون معطلی بی دریغ باز تبدیل به مادهی بسیار بسیار ضروری اسلات اسهولیوم میشود که در وصف میزان اهمیت آن، همین بس که دانشمند بزرگ پاستور روزی در کلاس به شاگردانش گفت: «کاش میشد شما الاغها رو کلأ یکجا بدم قدر یک پیت اسلات اسهولیوم تغلیظ شده بگیرم.» برخی از مهمترین سازوکارهای فیزیولوژیک بدن بدون وجود این ماده هیچ رقمه امکانپذیر نمیشد، از جمله: بوی پا، سکندری خوردن، میخچه، دل پیچه حاد، آروغهای کشدار، سوت بلبلی، بشکن زدن دودستی، گلمژه، شبادراری، عاق والدین، و...
نصیحتهای بسیار ارزندهام را با پیش کشیدن بحثی بیاندازه حساس در باب مزایای بردباری آغاز میکنم:
نصایحی در مناقب بردباری
باید متواضعانه عرض کنم که نمونه بارز مزایای بیحد بردباری، زندگی خود بنده است: گرچه با وجود سالها تلاش مجدانه در امر اخراج شدن از مدرسه ناکام ماندم (هرچنند بارها تا آستانه آن هم رفتم) ولی ناامید نشدم. حتی به آخر رسیدن تحصیلات دبیرستانیام و دریافت دیپلم (با تقلب) هم خللی در پشتکار من به وجود نیاورد. وقتی اغلب همسالانم با شور و شوق برای رسیدن به دانشگاه و موفقیتهای تحصیلی تلاش میکردند من با قدرت ارادهای ستودنی نقشههالیی طرح میکردم تا تلاشهای چندساله در راه اخراج شدنم را سرانجام در دانشگاه به بار بنشانم. نه در سال اول دانشگاه و نه در سال دوم تلاشهایم به بار ننشست و در یکی دو مورد در آخرین لحظهها با بداقبالی این شانس را از دست دادم. اما دلاورانه از پا ننشستم و بالاخره با نهایت افتخار موفق شدم در سومین سال تحصیلی اسباب اخراج خودم از دانشگاه را فراهم کنم. آری عزیزان. سرانجام مزد تلاشها و بردباری غیرانسانی خود را گرفتم. به راستی که مخترع آن ضرب المثل معروف واقعأ کارش درست بوده که «گر صبر کنی خیلی کارت درست است».
به راستی که خواستن، توانستن است و با قدرت اراده و شب ادراری میتوان به همه چیز رسید. خیلی وقتها آنچه بداقبالی میپنداریم در واقع مقدمهای است بر پیروزیهای بزرگتر. من ناکام ماندن چندسالهام در اخراج شدن از مدرسه را به حساب نامساعد بودن بخت و بیناموس بودن سرنوشت میگذاشتم، ولی بعدأ فهمیدم که اگر موفق به اخراج شدن از مدرسه میشدم طبعاً هرگز به آن افتخار بزرگتر یعنی اخراج از دانشگاه دست نمییافتم. پس دلسرد نشوید و وقتی از به پا کردن شرهایی کوچک بازماندید بدانید که شاید مقدر شده تا شرهایی بزرگتر و باشکوهتر را در آیندهای نزدیک رقم بزنید و هر چه بیشتر اسباب سرافرازی خودتان و خانواده و ب��که میهن و چه بسا سیارهتان را فراهم بیاورید. به قول شاعر بزرگ، مذبذب کمدارانی (علیا):
چو مباشد آنچه نباشد و نبوَد آنچه نیست
به آخر رسد در پایان و سرانجام شود تمام
هان ای جوان هشدار زنهار برحذر باش!
که کوشش تلاش باشد و سعی بوَد اهتمام .
نصایحی دربارهی لوازم و مناسک ازدواج
اهمیت خاص موضوع ازدواج بر همگان آشکار است. همه جوانان و نوباوگان و نوزادان گرامی را نصیحت ميكنم كه قبل از ازدواج كردن، همه اقدامات لازم و به خصوص صرف نظر كردن از ازدواج را به انجام برسانید. اگر نه لااقل تحقيقات كافي و وافي در مورد همسر دلخواهتان به عمل بياوريد: قبل از ازدواج حداقل بيست سالی با فرد مورد نظرتان به طور آزمایشی زير حداقل يك سقف زندگي بكنيد. اگر آقا هستید در همان دوره آزمایشی از طرف بخواهيد تا حداقل يك فرزند براي شما به دنيا بياورد و از نزديك مشاهده كنيد كه چه طور بچه را بزرگ ميكند و احیانأ به سر و سامان ميرساند. سپس حداقل يك بار از نزديك مشاهده كنيد كه طرف وقتي به پيري رسيد و زمينگير شد چه طور رفتار ميكند. لازم است حداقل يك بار از نزديك شاهد مرگ او باشيد تا مطمئن شويد كه برخورد شايستهاي با جناب ملك الموت دارد و عادتهاي گندي مثل بازگشت از عالم مرگ ندارد. در این صورت معلوم ميشود كه احتمالآً ميتوانستيد او را يكي از گزينههاي احتمالاً مناسب براي پيوند مبارك زناشويي در نظر بگيريد. ولی باز هم عجله نکنید چون عجله فقط کار آدمهای بد است. سر فرصت چند مورد دیگر را هم امتحان کنید تا به طور قاطعانه اطمینان بیابید که کدام یک برای ازدواج، مورد مناسبتری بوده.
چنين بود اسرار موفقيت در زندگي زناشويي و حاصل حداقل يك عمر تجربه بنده.
0 notes
Text
آداب و رسوم وفرهنگ مردم قشم
فرهنگ مردم قشم آداب و سنن مردم جزایر قشم، هرمز، لارک و هنگام از دیرباز یکسان بوده و از فرهنگهاى غربى و خارجى کمتر تأثیر پذیرفته است. بردبارى، خونگرمى، مهماننوازى و تحمل دربرابر کمبودها و سختى شرایط آب و هوا، از ویژگىهاى خاص و خصلتهاى پاک مردم این جزایر است. اهالى قشم چون در محدود بسته جزیره قرار گرفتهاند، یکپارچگى و همگونى خود را حفظ کرده و در معاشرت با یکدیگر از روحیه گرم و همبستگى بالایى برخوردارند و روابط حسنهاى باهم دارند. بهلطف این ویژگى است که مردم قشم در اتفاقات و حوادث به کمک یکدیگر مىشتابند و در غم و شادى شریک مىشوند. مردم جزیره سخت پایبند اصول دین اسلام هستند و به همین مناسبت، آداب و رسوم آنها نیز بیشتر در پیرامون مراسم مذهبى و برگزارى جشنها و اعیاد دینى است و دیگر مراسم نیز تا حدودى تحت شعاع این اعتقاد است. مراسم مولودى در قشم در طى سال، چهار روز مولودى خوانده مىشود. مولودى از جمله مراسم مذهبى است و در مسجدها برگزار مىشود. روزهاى مولودىخوانى که در جزیره قشم برگزار مىشود، عبارتند از: ـ اهل سنت مراسم تولد پیامبر (ص) را در روز ۱۲ ربیعالاول و شیعیان در روز ۱۷ ربیعالاول برگزار مىکنند و دولت جم��ورى اسلامى از روز ۱۲ تا ۱۷ ربیعالاول را بین مسلمانان اعلام کرده است. ـ معراج پیامبر در شب ۲۷ رجب جشن گرفته مىشود. ـ عید فطر در اول شوال برگزار مىشود. ـ در جزیره قشم، عید قربان را در ۱۰ ذیحجه گرامى مىدارند. مراسم مولودى بعد از نماز عشاء، از حدود ساعت هشت تا ساعت یازده شب در مسجدهاى قشم، شروع و خاتمه مىیابد. در این مراسم، که عموماً شبها انجام مىشود، یک نفر مولودى مىخواند و دیگران جواب مىدهند. مراسم قبله دعا رفتن از مراسم قدیمى است که تا به امروز در قشم حفظ شده و براى اهالى جنبه تقدس پیدا کرده است. در سالهایى که در قشم بهموقع یا به اندازه کافى باران نمىبارد و آب برکهها و چاهها تمام مىشود و در دشتها و صحراها، خشکى جاى سرسبزى و خرمى را فرا مىگیرد و کشاورزان قادر به کشت و کار نیستند و حیوانات علوفه و آب نمىیابند و انسانها تشنه مىمانند، امام جماعت و پیشواى مذهبى قشم که در عین حال مردى باتقوى و پرهیزگار است، به تکاپو مىافتد و مقدمات رفتن مردم را به ”“ و اجراى مراسم ”“ فراهم مىسازد. این مراسم براى طلب باران است. محلهاى مختلف ”قبله دعا“ (کنار دعا): قدیمىترین محل قبله دعا، زیر درخت بود. این درخت قدیمى و بزرگ روى تپهاى بالاى تأسیسات فعلى برق شهر و چاه آب پرتغالىها و مشرف به شهر قشم قرار دارد. عدهاى از معمرین مىگویند در این قسمت سابقاً فقط غذا پخته مىشده و بین فقرا تقسیم مىشده و تنها چند نفر به خواندن دعا مىپرداختند و بعد از خاتمه دعا، باقىمانده غذا را که بىنمک بوده است در نزدیک درخت ”کُنار دعا“ روى محوطه تمیزى مىریختند و بدون آنکه به درخت پشت کنند باز مىگشتند. این غذا را حیوانات صحرا، پرندگان و لاشخورها که در محل به ”دالمن“ یا ”بو دزد“ نامیده مىشوند، مىخورند. دومین محل قبله دعا بعد از کنار دعا، روستاى کابلى بود. کابلى روستایى است که در غرب شهر قشم قرار گرفته است. مردم قشم و روستاها هروقت براى انجام مراسم قبله دعا به روستاى کابلى مىرفتند، شب را در همانجا مىماند. سومین و آخرین محل قبله دعا در جنوب شهر و در محوطه نزدیک برکه بىبى قرار دارد که تا این اواخر هم این مراسم وجود داشته است. رسم زنبیل گردانیدن در جزیره قشم گاهى اتفاق مىافتد که بچهاى در سن ۱۸ ماهگى یا دوسالگى پا نگرفته و راه نمىافتد. پدر و مادر طفل، براى راه افتادن بچه خود، یک روز بر و بچههاى همسایه را خبر مىکنند و فرزند خود را در یک زنبیل که با پوشال درخت خرما درست کردهاند مىگذارند و درحالىکه زنبیل را مثل یک تخت روان حرکت مىدهند با صداى بلند این عبارت را پیاپى مىخوانند: بعد، با همان تشریفات، زنبیل را به درب خانههاى دیگر مىبرند و عبارت یاد شده را دستهجمعى مىخوانند و این کار در حدود دو ساعت طول مىکشد. در خاتمه مراسم، د��باره زنبیل محتوى بچه را به خانه پدر و مادر طفل برمىگردانند و بچه را تحویل مىدهند. اهالى عقیده دارند که بعد از انجام چنین مراسمى، طفل پا مىگیرد و راه مىافتد. این مراسم از قدیم تا بهامروز در قشم مرسوم است. رقص ازوا (اضواء) در روزهاى عید قربان، عید فطر و خصوصاً در عروسىها، جمعى از ناخداها، جاشوها و ماهیگیران قشمى با ساز و دهل و طبلهاى بزرگ به کوچهها و خیابانها و میدان شهر مىآیند و بهعلامت شادى و خوشحالى در حال نواختن طبلها، به پایکوبى مىپردازند. رسم قربانى براى ریزش باران طبق یک رسم قدیمى، همه ساله در جزیره قشم براى آمدن بهموقع و بیشتر باران، چند رأس گوسفند قربانى مىکنند و گوشت آنها را بهصورت خورشت درآورده و به همراه برنج بین مستمندان توزیع مىکنند. این مراسم در بیرون شهر صورت مىگیرد و قبل از هرکارى اهالى به خواندن نماز مىایستند و سپس گوسفندها را ذبح مىکنند. همزمان با مراسم قربانى، آبانبارهاى خود را ـ که در محل به معروف است ـ تخلیه و تمیز مىکنند و منتظر ریزش باران مىمانند. دیگر اعتقادهاى مردم قشم ـ بنا به یک رسم بسیار قدیمى، اهالى در شبهاى جمعه در منزل و دور حیاط و توى اتاقها، بخور مىسوزانند و همهجا را خوشبو مىکنند. ـ در گذشته، مردم قشم در حیاط خانه خود (مانند: گارم زنگى، گل ابریشم) نمىکاشتند و مىگفتند که آنها درختان بدیمنى هستند ولى از حدود ۱۸ تا ۲۰ سال پیش، این درختها را مىکارند. ـ خوردن گوشت گوسفند را خوب نمىدانند و اصلاًنمىخورند و به گوشت بز علاقه دارند و بیشتر مىخورند. ـ ماهى را سرد و خرچنگ و میگو را گرم مىدانند. ـ ماهى شیر و هوور را براى زنان شیرده مفید مىدانند. ـ اگر لنج یکى از اهالى قشم در دریا دچار طوفان شود، او در دل نذر مىکند درصورتى که از آن وضعیت خلاص شود، به فلان زیارت برود و به فقرا غذا بدهد و یا پنج تا ده روز، روزه بگیرد. پس از اینکه به سلامت به ساحل مىرسد، به محض رسیدن و یا حداکثر طى یک هفته نذر خود را ادا مىکند. ـ معتقدند که اگر دو مرغ یا پرنده سر به گوش هم بگذارند، مهمان خواهد آمد. ـ هر مرغى بر سر دیوار بخواند و یا کلاغ قارقارکند، مىگویند مهمان مىآید و یا مسافر از راه دور مىرسد. ـ به شتر احترام مىگذارند و مىگویند پیامبر (ص) روى شتر سوار مىشده است. ضربالمثلها ـ ”آب تا کرا، فرزند زیر پا!“ این ضربالمثل را درباره فردى مىگویند که درحال غرق شدن است و آب تا زیر گلوى او را گرفته است و فرزندى را که در بغل یا به دوش دارد رها مىکند. ـ ”از شتر دور بخواب، خواب خوش بکن“ ـ ” بگو با دار تا بشنود دیوار“ (به در بگو تا دیوار گوش کند). ـ ”باران چه کند به ویرانه“ ـ ”تا کور تماشا اکن، عیش تمامند“ (تا یک کور نابینا بخواهد بفهمد چه خبر است، تماشا کند، عروسى بهپایان مىرسد). (هرگاه از آدم تنبل کارى بخواهند و تا او از جاى خود بلند شود آن وقت، کار از کار گذشته باشد، این ضربالمثل را درباره او بهزبان مىآورند). ـ ”خیار از دو گرگه، پیدان، گندم از سروهوش“ یعنى: بوته خربزه و خیار وقتى دو برگ مىشود و گندم از خوشهاش معلوم مىشود که محصول آن خوب خواهد شد یا نه. این ضربالمثل را وقتى مىگویند که مىخواهند درباره آینده کودک یا چیزى یا کسى صحبت کنند. ـ ”دشتى چه ادن از حال کشتى!“ یعنى: کسى که در دشت و بیابان بوده است چه اطلاعاتى از وضع کشتى و دریا دارد. (این مثال را درباره کسى مىگویند که در یک کار تجربه نداشته و در آن کار دخالت مىکند). ـ ”درخت بگین و سایه طلب“ یعنى: درخت را نگاه کن و آنگاه انتظار سایه داشته باش. (هرگاه از شخصى کارى بخواهند و آن فرد قادر به انجام دادن آن نباشد، این مثل را گویند.) ـ ”سایه به بن مىرود و دختر به مادر“ ـ ”مسجد نبسته، کورن نشسته!“ یعنى: هنوز مسجد را نساختهاند، کورها براى گدایى نشستهاند. ـ ”هر که شاه، ما رعیت!“ ـ ”همه ماهها خطر داره، ولى بدنامى صفر داره“ ـ ”هر چه آدم بالاتر رود محکمتر به زمین خورد“ ـ هر جا که نن، کچلن بن پنن“ یعنى: هر جا که نان هست، کچلان منتظرند. (این مثل را، در هر کارى که سود آن زیاد باشد و مردم با اشتیاق به طرف آن بروند، مىگویند.) ـ ”هر جا که هاشن، کچلن فراشن!“ یعنى هر جا که آسیاب آرد است، فرصتطلبها را در آنجا پیدا مىشوند. (در وقتى که افراد ناخوان��ه، خود را در هر کارى شریک مىسازند، گفته مىشود). ـ ”یک ماى خراب، صد ماى خوب خراب کن“ یعنى: یک ماهى فاسد و خراب، صد مایه خوب را فاسد مىکند. (هرگاه یک فرد فاسد جامعهاى را به فساد بکشاند، این مثل را مىزنند).
مراسم ازدواج در جزیره، با دیگر نقاط ایران تفاوتهایی دارد، برای مثال به مراسم ازدواج در جزیره قشم میپردازیم. به نقل از بزرگان روستا و ان چیزی که خودم می دانم
مراسم عروسی در قشم امروزه برپایی مراسم ازدواج در میان مردم قشم تا اندازهای مانند رسم سالهای پیشین است. اگر چه به دلیل تغییر وضعیت اقتصادی، به جای مراسم هفت شبانهروزی عروسی، به برنامهای سه روزه بسنده شده است اما هنوز پایبندی به سنتها در آن مشهود است.
آماده شدن برای مراسم عروسی حدود یک سال برای خانوادهها زمان لازم دارد؛ این زمانی است که برای تهیه تدارکات عروسی صرف میشود. به دلیل گرمای هوا در قشم، مراسم عروسی معمولا در فصلهای خنکتر سال برگزار میشود، اما تصمیمگیری درباره زمان عروسی بیشتر توسط خانواده داماد انجام میگیرد، شاید دلیل این امر این است که کلیه تدارکات عروسی باید توسط آنها انجام گیرد.
همه چیز از زمانی شروع میشود که یکی از بزرگان خانواده پسر «برای دختر»* نزد خانواده وی میرود. پس از چند روز که پاسخ مثبت خانواده عروس اعلام میشود، بزرگان خانواده داماد با حلقهی انگشتری به همراه ساعت و طلا به خانه عروس میروند.
در همین روز درباره مهریه و تعداد لباسهای عروس توافق میشود. بر خلاف آنچه در بیشتر نقاط ایران جریان دارد، مهریه بهصورت نقدی تعیین میشود و البته مشابه بسیاری مناطق دیگر ایران مبادله نمیشود. غیر از این باید تعدادی لباس برای عروس حاضر شود. این لباسها که لباسهای بومی مردم منطقه است، بسته به میزان توانایی مالی خانوادهها از ۸ تا ۲۵ دست متفاوت است. عمدهترین چیزی که باعث میشود خانوادهها حداقل یک سال برای عروسی زمان نیاز داشته باشند، دوخت شلوار و جلبیل (نوعی شال محلی) برای عروس است. زمان تقریبی عروسی را هم در همین زمان تعیین میکنند.
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
حنابندان دو روز قبل از عروسی بر روی دست و پاهای عروس حنا گذاشته میشود. شخصی برای گذاشتن حنا به خانهی عروس میآید. تمام دست عروس از نوک ناخن تا شانه و کل پاها با نقش حنا پوشیده میشود. از این زمان عروس در حجاب میرود و دیگر به جز افراد خیلی نزدیک کسی او را نمیبیند. حتی برای انجام کارهای ضروری و شخصی دو نفر از بستگان نزدیک او را همراهی میکنند.
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
ساخت روز قبل از عروسی که ساخت نامیده میشود، خانواده داماد وسایل عروس را میآورند. وسایل را زنان خانواده داماد، از خانه داماد تا خانه عروس بر روی سر حمل میکنند. در این روز، عروس در لباسی سبز در حالی که به صورت کامل پوشیده شده و تنها کف و مچ پاهایش دیده میشود، از حمام آورده شده و پس از آنکه در تمام مجلس گردانده شد در بالای مجلس نشانده میشود.
چمدانها و خنچههای حاوی وسایل عروس از شلوار، پیراهن، دمپایی، وسایل آرایشی و غیره تحویل خانواده عروس میشود که در میان مراسم به همگان نشان داده میشود. مراسم این روز و سایر مراسم به دلیل گرمای هوا در بیشتر فصلهای سال، هنگام عصر برگزار میشود و البته نماز شام را هم در همان مراسم میخوانند.
عروسی عروس همچنان در پس پرده پنهان است، اما سایرین برای عروسی حاضر میشوند. ناهار عروسی معمولا هواری است (نوعی غذای محلی). معمولا کسی برای ناهار دعوت نمیشود اما غذا بین همسایگان و فامیل پخش میشود. با اینکه خانواده عروس و داماد هر کدام بهصورت جداگانه و در محل، روستا یا شهر خودشان مراسم را برگزار میکنند، کلیه هزینهها بر عهده داماد است. علاوه بر تدارکات مهمانی، خانواده عروس باید کار مهمی را هم تا روز عروسی انجام دهند که آماده کردن حجله است. حجله در واقع یکی از اتاقهای خانه عروس است که برای اقامت عروس و داماد تا زمانی که در خانه پدر و مادر عروس هستند، تجهیز میشود. کولر، تلویزیون، سرویس بهداشتی و حمام از ملزومات این امکانات است. بر خلاف بیشتر نقاط ایران، در شب عروسی داماد به خانه عروس میرود و ممکن است عروس و داماد برای مدتها در آنجا ساکن باشند. تزیینات حجله برای حداقل چند هفته باقی میماند و معمولا تا صاحبان وسایل درخواست نکرده باشند این اتاق به همان شکل نگهداری شده و زوج جوان در آن زندگی میکنند.
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
قبل از شام (نماز عشا) مهمانها میآیند. عروس را هم معمولا در خانه آرایش میکنند. این روزها برخی افراد، لباس عروس به رسم شهرها میپوشند که به آن لباس «بهاره» میگویند. به هر حال عروس در اتاقی دیگر و دور از نظرها است. پس از شام که هواری یا غذای دیگری است، داماد به خانه عروس میآید. با توجه به میزان فاصله خانوادهها، همه یا بخشی از مسافت را داماد در حالی که دستش را دو مرد دیگر گرفتهاند با ساز و آواز و پایکوبی به خانه عروس میآید.
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
داماد به حجله برده میشود و مردان از هر دو سوی فامیل برای دیدن و شادباش به دیدنش در حجله میروند. پس از آن عروس، در حالی که کاملا پوشیده است و توسط دو نفر از دختران فامیل هدایت میشود از اتاق بیرون آورده و پس از گرداندن در مجلس به سمت حجله برده میشود. این بخش نیز همراه زدن دایره و خواندن دسته جمعی زنان و دختران است. بردن عروس به آرامی انجام میگیرد و در تمام مدت، نقل، پول، سکه و گاهی اسباببازیها و خوردنیهای کوچک برای کودکان بر روی سرش ریخته میشود. برای زیبایی بیشتر، سبد حاوی این وسایل با تور و پارچههایی به رنگ لباس عروس تزیین میشود؛ در روز ساخت سبدی سبز و در روز عروسی سفید. عروس به حجله و نزد داماد برده میشود، اکنون نوبت خانمها است که برای دیدن حجله و عروس و داماد به حجله بروند. رسم این است که همچنان عروس پوشیده است و صورتش را کسی نمیبیند. اما امروز رسوم کمی تغییر کرده است. برخی خانوادهها صورت عروس را برای لحظهای نشان داده و باز میپوشانند. اما اگر عروس لباس بهاره پوشیده باشد، در حجله صورتش را باز میکنند و همه میبینند. پس از این عروس و داماد تا سه روز در حجله هستند و کسی آنها را نمیبیند. تنها یک نفر از خانواده برایشان غذا میبرد.
هفت شبی پس از هفت روز که به آن هفتشبی میگویند، عروس برای دیدن خانواده داماد به خانه پدری داماد میرود. اگر عروس قرار باشد به خانه دیگری برود در همین زمان رخ میدهد. وگر نه در بیشتر موارد عروس و داماد در همان خانه مادر عروس ساکن هستند تا داماد خانه و وسایلش را آماده کند. این مساله ممکن است سالها طول بکشد.
سفره عقد و جهیزیه در عروسی قشم سفره عقد و جهیزیه وجود ندارد. در عروسی قشمیها هیچ خبری از جهیزیه نیست. بنابراین هیچ خانوادهای نگران خرید وسایل خانه برای دختران خود نیست. در عوض تمام وسایل زندگی را باید پسر تامین کرده باشد. داماد بعد از مراسم عروسی، در خانه پدر زن اقامت میکند. این اقامتگاه تا سالها ادامه پیدا میکند و جنبه بدی هم در بین مردم ندارد. گاه نیز داماد خانه و اسباب زندگی را فراهم کرده و در خانه خود زندگی را آغاز میکند. —————————- در گویش محلی به جای اصطلاح خواستگاری میگویند «برای فلانی» (مثلا برای فاطمه) آمدهاند.
0 notes
Text
آداب و رسوم مردم قشم
فرهنگ مردم قشم آداب و سنن مردم جزایر قشم، هرمز، لارک و هنگام از دیرباز یکسان بوده و از فرهنگهاى غربى و خارجى کمتر تأثیر پذیرفته است. بردبارى، خونگرمى، مهماننوازى و تحمل دربرابر کمبودها و سختى شرایط آب و هوا، از ویژگىهاى خاص و خصلتهاى پاک مردم این جزایر است. اهالى قشم چون در محدود بسته جزیره قرار گرفتهاند، یکپارچگى و همگونى خود را حفظ کرده و در معاشرت با یکدیگر از روحیه گرم و همبستگى بالایى برخوردارند و روابط حسنهاى باهم دارند. بهلطف این ویژگى است که مردم قشم در اتفاقات و حوادث به کمک یکدیگر مىشتابند و در غم و شادى شریک مىشوند. مردم جزیره سخت پایبند اصول دین اسلام هستند و به همین مناسبت، آداب و رسوم آنها نیز بیشتر در پیرامون مراسم مذهبى و برگزارى جشنها و اعیاد دینى است و دیگر مراسم نیز تا حدودى تحت شعاع این اعتقاد است. مراسم مولودى در قشم در طى سال، چهار روز مولودى خوانده مىشود. مولودى از جمله مراسم مذهبى است و در مسجدها برگزار مىشود. روزهاى مولودىخوانى که در جزیره قشم برگزار مىشود، عبارتند از: ـ اهل سنت مراسم تولد پیامبر (ص) را در روز ۱۲ ربیعالاول و شیعیان در روز ۱۷ ربیعالاول برگزار مىکنند و دولت جمهورى اسلامى از روز ۱۲ تا ۱۷ ربیعالاول را بین مسلمانان اعلام کرده است. ـ معراج پیامبر در شب ۲۷ رجب جشن گرفته مىشود. ـ عید فطر در اول شوال برگزار مىشود. ـ در جزیره قشم، عید قربان را در ۱۰ ذیحجه گرامى مىدارند. مراسم مولودى بعد از نماز عشاء، از حدود ساعت هشت تا ساعت یازده شب در مسجدهاى قشم، شروع و خاتمه مىیابد. در این مراسم، که عموماً شبها انجام مىشود، یک نفر مولودى مىخواند و دیگران جواب مىدهند. مراسم قبله دعا رفتن از مراسم قدیمى است که تا به امروز در قشم حفظ شده و براى اهالى جنبه تقدس پیدا کرده است. در سالهایى که در قشم بهموقع یا به اندازه کافى باران نمىبارد و آب برکهها و چاهها تمام مىشود و در دشتها و صحراها، خشکى جاى سرسبزى و خرمى را فرا مىگیرد و کشاورزان قادر به کشت و کار نیستند و حیوانات علوفه و آب نمىیابند و انسانها تشنه مىمانند، امام جماعت و پیشواى مذهبى قشم که در عین حال مردى باتقوى و پرهیزگار است، به تکاپو مىافتد و مقدمات رفتن مردم را به ”“ و اجراى مراسم ”“ فراهم مىسازد. این مراسم براى طلب باران است. محلهاى مختلف ”قبله دعا“ (کنار دعا): قدیمىترین محل قبله دعا، زیر درخت بود. این درخت قدیمى و بزرگ روى تپهاى بالاى تأسیسات فعلى برق شهر و چاه آب پرتغالىها و مشرف به شهر قشم قرار دارد. عدهاى از معمرین مىگویند در این قسمت سابقاً فقط غذا پخته مىشده و بین فقرا تقسیم مىشده و تنها چند نفر به خواندن دعا مىپرداختند و بعد از خاتمه دعا، باقىمانده غذا را که بىنمک بوده است در نزدیک درخت ”کُنار دعا“ روى محوطه تمیزى مىریختند و بدون آنکه به درخت پشت کنند باز مىگشتند. این غذا را حیوانات صحرا، پرندگان و لاشخورها که در محل به ”دالمن“ یا ”بو دزد“ نامیده مىشوند، مىخورند. دومین محل قبله دعا بعد از کنار دعا، روستاى کابلى بود. کابلى روستایى است که در غرب شهر قشم قرار گرفته است. مردم قشم و روستاها هروقت براى انجام مراسم قبله دعا به روستاى کابلى مىرفتند، شب را در همانجا مىماند. سومین و آخرین محل قبله دعا در جنوب شهر و در محوطه نزدیک برکه بىبى قرار دارد که تا این اواخر هم این مراسم وجود داشته است. رسم زنبیل گردانیدن در جزیره قشم گاهى اتفاق مىافتد که بچهاى در سن ۱۸ ماهگى یا دوسالگى پا نگرفته و راه نمىافتد. پدر و مادر طفل، براى راه افتادن بچه خود، یک روز بر و بچههاى همسایه را خبر مىکنند و فرزند خود را در یک زنبیل که با پوشال درخت خرما درست کردهاند مىگذارند و درحالىکه زنبیل را مثل یک تخت روان حرکت مىدهند با صداى بلند این عبارت را پیاپى مىخوانند: بعد، با همان تشریفات، زنبیل را به درب خانههاى دیگر مىبرند و عبارت یاد شده را دستهجمعى مىخوانند و این کار در حدود دو ساعت طول مىکشد. در خاتمه مراسم، دوباره زنبیل محتوى بچه را به خانه پدر و مادر طفل برمىگردانند و بچه را تحویل مىدهند. اهالى عقیده دارند که بعد از انجام چنین مراسمى، طفل پا مىگیرد و راه مىافتد. این مراسم از قدیم تا بهامروز در قشم مرسوم است. رقص ازوا (اضواء) در روزهاى عید قربان، عید فطر و خصوصاً در عروسىها، جمعى از ناخداها، جاشوها و ماهیگیران قشمى با ساز و دهل و طبلهاى بزرگ به کوچهها و خیابانها و میدان شهر مىآیند و بهعلامت شادى و خوشحالى در حال نواختن طبلها، به پایکوبى مىپردازند. رسم قربانى براى ریزش باران طبق یک رسم قدیمى، همه ساله در جزیره قشم براى آمدن بهموقع و بیشتر باران، چند رأس گوسفند قربانى مىکنند و گوشت آنها را بهصورت خورشت درآورده و به همراه برنج بین مستمندان توزیع مىکنند. این مراسم در بیرون شهر صورت مىگیرد و قبل از هرکارى اهالى به خواندن نماز مىایستند و سپس گوسفندها را ذبح مىکنند. همزمان با مراسم قربانى، آبانبارهاى خود را ـ که در محل به معروف است ـ تخلیه و تمیز مىکنند و منتظر ریزش باران مىمانند. دیگر اعتقادهاى مردم قشم ـ بنا به یک رسم بسیار قدیمى، اهالى در شبهاى جمعه در منزل و دور حیاط و توى اتاقها، بخور مىسوزانند و همهجا را خوشبو مىکنند. ـ در گذشته، مردم قشم در حیاط خانه خود (مانند: گارم زنگى، گل ابریشم) نمىکاشتند و مىگفتند که آنها درختان بدیمنى هستند ولى از حدود ۱۸ تا ۲۰ سال پیش، این درختها را مىکارند. ـ خوردن گوشت گوسفند را خوب نمىدانند و اصلاًنمىخورند و به گوشت بز علاقه دارند و بیشتر مىخورند. ـ ماهى را سرد و خرچنگ و میگو را گرم مىدانند. ـ ماهى شیر و هوور را براى زنان شیرده مفید مىدانند. ـ اگر لنج یکى از اهالى قشم در دریا دچار طوفان شود، او در دل نذر مىکند درصورتى که از آن وضعیت خلاص شود، به فلان زیارت برود و به فقرا غذا بدهد و یا پنج تا ده روز، روزه بگیرد. پس از اینکه به سلامت به ساحل مىرسد، به محض رسیدن و یا حداکثر طى یک هفته نذر خود را ادا مىکند. ـ معتقدند که اگر دو مرغ یا پرنده سر به گوش هم بگذارند، مهمان خواهد آمد. ـ هر مرغى بر سر دیوار بخواند و یا کلاغ قارقارکند، مىگویند مهمان مىآید و یا مسافر از راه دور مىرسد. ـ به شتر احترام مىگذارند و مىگویند پیامبر (ص) روى شتر سوار مىشده است. ضربالمثلها ـ ”آب تا کرا، فرزند زیر پا!“ این ضربالمثل را درباره فردى مىگویند که درحال غرق شدن است و آب تا زیر گلوى او را گرفته است و فرزندى را که در بغل یا به دوش دارد رها مىکند. ـ ”از شتر دور بخواب، خواب خوش بکن“ ـ ” بگو با دار تا بشنود دیوار“ (به در بگو تا دیوار گوش کند). ـ ”باران چه کند به ویرانه“ ـ ”تا کور تماشا اکن، عیش تمامند“ (تا یک کور نابینا بخواهد بفهمد چه خبر است، تماشا کند، عروسى بهپایان مىرسد). (هرگاه از آدم تنبل کارى بخواهند و تا او از جاى خود بلند شود آن وقت، کار از کار گذشته باشد، این ضربالمثل را درباره او بهزبان مىآورند). ـ ”خیار از دو گرگه، پیدان، گندم از سروهوش“ یعنى: بوته خربزه و خیار وقتى دو برگ مىشود و گندم از خوشهاش معلوم مىشود که محصول آن خوب خواهد شد یا نه. این ضربالمثل را وقتى مىگویند که مىخواهند درباره آینده کودک یا چیزى یا کسى صحبت کنند. ـ ”دشتى چه ادن از حال کشتى!“ یعنى: کسى که در دشت و بیابان بوده است چه اطلاعاتى از وضع کشتى و دریا دارد. (این مثال را درباره کسى مىگویند که در یک کار تجربه نداشته و در آن کار دخالت مىکند). ـ ”درخت بگین و سایه طلب“ یعنى: درخت را نگاه کن و آنگاه انتظار سایه داشته باش. (هرگاه از شخصى کارى بخواهند و آن فرد قادر به انجام دادن آن نباشد، این مثل را گویند.) ـ ”سایه به بن مىرود و دختر به مادر“ ـ ”مسجد نبسته، کورن نشسته!“ یعنى: هنوز مسجد را نساختهاند، کورها براى گدایى نشستهاند. ـ ”هر که شاه، ما رعیت!“ ـ ”همه ماهها خطر داره، ولى بدنامى صفر داره“ ـ ”هر چه آدم بالاتر رود محکمتر به زمین خورد“ ـ هر جا که نن، کچلن بن پنن“ یعنى: هر جا که نان هست، کچلان منتظرند. (این مثل را، در هر کارى که سود آن زیاد باشد و مردم با اشتیاق به طرف آن بروند، مىگویند.) ـ ”هر جا که هاشن، کچلن فراشن!“ یعنى هر جا که آسیاب آرد است، فرصتطلبها را در آنجا پیدا مىشوند. (در وقتى که افراد ناخوانده، خود را در هر کارى شریک مىسازند، گفته مىشود). ـ ”یک ماى خراب، صد ماى خوب خراب کن“ یعنى: یک ماهى فاسد و خراب، صد مایه خوب را فاسد مىکند. (هرگاه یک فرد فاسد جامعهاى را به فساد بکشاند، این مثل را مىزنند).
مراسم ازدواج در جزیره، با دیگر نقاط ایران تفاوتهایی دارد، برای مثال به مراسم ازدواج در جزیره قشم میپردازیم. به نقل از بزرگان روستا و ان چیزی که خودم می دانم
مراسم عروسی در قشم امروزه برپایی مراسم ازدواج در میان مردم قشم تا اندازهای مانند رسم سالهای پیشین است. اگر چه به دلیل تغییر وضعیت اقتصادی، به جای مراسم هفت شبانهروزی عروسی، به برنامهای سه روزه بسنده شده است اما هنوز پایبندی به سنتها در آن مشهود است.
آماده شدن برای مراسم عروسی حدود یک سال برای خانوادهها زمان لازم دارد؛ این زمانی است که برای تهیه تدارکات عروسی صرف میشود. به دلیل گرمای هوا در قشم، مراسم عروسی معمولا در فصلهای خنکتر سال برگزار میشود، اما تصمیمگیری درباره زمان عروسی بیشتر توسط خانواده داماد انجام میگیرد، شاید دلیل این امر این است که کلیه تدارکات عروسی باید توسط آنها انجام گیرد.
همه چیز از زمانی شروع میشود که یکی از بزرگان خانواده پسر «برای دختر»* نزد خانواده وی میرود. پس از چند روز که پاسخ مثبت خانواده عروس اعلام میشود، بزرگان خانواده داماد با حلقهی انگشتری به همراه ساعت و طلا به خانه عروس میروند.
در همین روز درباره مهریه و تعداد لباسهای عروس توافق میشود. بر خلاف آنچه در بیشتر نقاط ایران جریان دارد، مهریه بهصورت نقدی تعیین میشود و البته مشابه بسیاری مناطق دیگر ایران مبادله نمیشود. غیر از این باید تعدادی لباس برای عروس حاضر شود. این لباسها که لباسهای بومی مردم منطقه است، بسته به میزان توانایی مالی خانوادهها از ۸ تا ۲۵ دست متفاوت است. عمدهترین چیزی که باعث میشود خانوادهها حداقل یک سال برای عروسی زمان نیاز داشته باشند، دوخت شلوار و جلبیل (نوعی شال محلی) برای عروس است. زمان تقریبی عروسی را هم در همین زمان تعیین میکنند.
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
حنابندان دو روز قبل از عروسی بر روی دست و پاهای عروس حنا گذاشته میشود. شخصی برای گذاشتن حنا به خانهی عروس میآید. تمام دست عروس از نوک ناخن تا شانه و کل پاها با نقش حنا پوشیده میشود. از این زمان عروس در حجاب میرود و دیگر به جز افراد خیلی نزدیک کسی او را نمیبیند. حتی برای انجام کارهای ضروری و شخصی دو نفر از بستگان نزدیک او را همراهی میکنند.
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
ساخت روز قبل از عروسی که ساخت نامیده میشود، خانواده داماد وسایل عروس را میآورند. وسایل را زنان خانواده داماد، از خانه داماد تا خانه عروس بر روی سر حمل میکنند. در این روز، عروس در لباسی سبز در حالی که به صورت کامل پوشیده شده و تنها کف و مچ پاهایش دیده میشود، از حمام آورده شده و پس از آنکه در تمام مجلس گردانده شد در بالای مجلس نشانده میشود.
چمدانها و خنچههای حاوی وسایل عروس از شلوار، پ��راهن، دمپایی، وسایل آرایشی و غیره تحویل خانواده عروس میشود که در میان مراسم به همگان نشان داده میشود. مراسم این روز و سایر مراسم به دلیل گرمای هوا در بیشتر فصلهای سال، هنگام عصر برگزار میشود و البته نماز شام را هم در همان مراسم میخوانند.
عروسی عروس همچنان در پس پرده پنهان است، اما سایرین برای عروسی حاضر میشوند. ناهار عروسی معمولا هواری است (نوعی غذای محلی). معمولا کسی برای ناهار دعوت نمیشود اما غذا بین همسایگان و فامیل پخش میشود. با اینکه خانواده عروس و داماد هر کدام بهصورت جداگانه و در محل، روستا یا شهر خودشان مراسم را برگزار میکنند، کلیه هزینهها بر عهده داماد است. علاوه بر تدارکات مهمانی، خانواده عروس باید کار مهمی را هم تا روز عروسی انجام دهند که آماده کردن حجله است. حجله در واقع یکی از اتاقهای خانه عروس است که برای اقامت عروس و داماد تا زمانی که در خانه پدر و مادر عروس هستند، تجهیز میشود. کولر، تلویزیون، سرویس بهداشتی و حمام از ملزومات این امکانات است. بر خلاف بیشتر نقاط ایران، در شب عروسی داماد به خانه عروس میرود و ممکن است عروس و داماد برای مدتها در آنجا ساکن باشند. تزیینات حجله برای حداقل چند هفته باقی میماند و معمولا تا صاحبان وسایل درخواست نکرده باشند این اتاق به همان شکل نگهداری شده و زوج جوان در آن زندگی میکنند.
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
قبل از شام (نماز عشا) مهمانها میآیند. عروس را هم معمولا در خانه آرایش میکنند. این روزها برخی افراد، لباس عروس به رسم شهرها میپوشند که به آن لباس «بهاره» میگویند. به هر حال عروس در اتاقی دیگر و دور از نظرها است. پس از شام که هواری یا غذای دیگری است، داماد به خانه عروس میآید. با توجه به میزان فاصله خانوادهها، همه یا بخشی از مسافت را داماد در حالی که دستش را دو مرد دیگر گرفتهاند با ساز و آواز و پایکوبی به خانه عروس میآید.
مراسم عروسی در قشم, مراسم ازدواج, آداب و رسوم ازدواج
داماد به حجله برده میشود و مردان از هر دو سوی فامیل برای دیدن و شادباش به دیدنش در حجله میروند. پس از آن عروس، در حالی که کاملا پوشیده است و توسط دو نفر از دختران فامیل هدایت میشود از اتاق بیرون آورده و پس از گرداندن در مجلس به سمت حجله برده میشود. این بخش نیز همراه زدن دایره و خواندن دسته جمعی زنان و دختران است. بردن عروس به آرامی انجام میگیرد و در تمام مدت، نقل، پول، سکه و گاهی اسباببازیها و خوردنیهای کوچک برای کودکان بر روی سرش ریخته میشود. برای زیبایی بیشتر، سبد حاوی این وسایل با تور و پارچههایی به رنگ لباس عروس تزیین میشود؛ در روز ساخت سبدی سبز و در روز عروسی سفید. عروس به حجله و نزد داماد برده میشود، اکنون نوبت خانمها است که برای دیدن حجله و عروس و داماد به حجله بروند. رسم این است که همچنان عروس پوشیده است و صورتش را کسی نمیبیند. اما امروز رسوم کمی تغییر کرده است. برخی خانوادهها صورت عروس را برای لحظهای نشان داده و باز میپوشانند. اما اگر عروس لباس بهاره پوشیده باشد، در حجله صورتش را باز میکنند و همه میبینند. پس از این عروس و داماد تا سه روز در حجله هستند و کسی آنها را نمیبیند. تنها یک نفر از خانواده برایشان غذا میبرد.
هفت شبی پس از هفت روز که به آن هفتشبی میگویند، عروس برای دیدن خانواده داماد به خانه پدری داماد میرود. اگر عروس قرار باشد به خانه دیگری برود در همین زمان رخ میدهد. وگر نه در بیشتر موارد عروس و داماد در همان خانه مادر عروس ساکن هستند تا داماد خانه و وسایلش را آماده کند. این مساله ممکن است سالها طول بکشد.
سفره عقد و جهیزیه
در عروسی قشم سفره عقد و جهیزیه وجود ندارد. در عروسی قشمیها هیچ خبری از جهیزیه نیست. بنابراین هیچ خانوادهای نگران خرید وسایل خانه برای دختران خود نیست. در عوض تمام وسایل زندگی را باید پسر تامین کرده باشد. داماد بعد از مراسم عروسی، در خانه پدر زن اقامت میکند. این اقامتگاه تا سالها ادامه پیدا میکند و جنبه بدی هم در بین مردم ندارد. گاه نیز داماد خانه و اسباب زندگی را فراهم کرده و در خانه خود زندگی را آغاز میکند.
—————————-
در گویش محلی به جای اصطلاح خواستگاری میگویند «برای فلانی» (مثلا برای فاطمه) آمدهاند.
0 notes