#تمام نخ هندی
Explore tagged Tumblr posts
Text
0 notes
Photo
درب ضد سرقت پانل ترک ساخته شده از مواد اولیه اصلی وارداتی از ترکیه تفاوتی که مواد اولیه با کیفیت بالا و مواد اولیه بی کیفیت با قیمت پایین ، در کیفیت نهایی هر محصولی ایجاد میکنند ، از زمین است تا آسمان جای بسی تاسف است که در صنف درب های ساختمانی هیچ تفاوت نامی برای محصولات با کیفیت ، کم کیفیت و بی کیفیت وجود ندارد و به همه این درب ها ؛ (درب) میگویند این موضوع به مثابه آن است که به هر دو خودرو پراید و بنز ؛ در یک کلام بگوییم (ماشین) به لباس نفتی و لباس صد درصد نخ ؛ در یک کلام بگوییم (تیشرت) به کباب کوبیده ساخته شده از سنگدان مرغ و خمیر نان با برنج هندی ، و کباب کوبیده با گوشت خالص بره و برنج دم سیاه ؛ به هر دو بگوییم (چلوکوبیده) به همزن برقی چینی با عمر مفید چند ماه که بعد از هر بار استفاده بوی سیم سوخته میدهد و همزن ژاپنی که نسل به نسل بین خانواده دست به دست میشود ؛ به هر دو بگوییم (همزن) به تیغ ریش تراش چینی که حتی در اولین استفاده هم از شدت کندی صورت را میخراشد و تیغ ژیلت آمریکایی که پس از شش ماه مصرف هنوز به درستی کار میکند ؛ به هر دو بگوییم (تیغ) مثال فراوان است ، سوال اینجاست چرا با اینکه همه میدانیم ولی باز هم این اشتباهات را تکرار میکنیم؟ جدای از این موضوع که برای مصرف کننده نهایی ، هزینه خرید [ جنس ارزان ] با توجه به تعدد تکرار خرید و تعویض و تعمیر ؛ در نهایت به مراتب گرانتر تمام میشود نسبت به خرید جنس با کیفتی که در ابتدا [ کمی گرانتر ] به نظر میرسد ولی به مدت نامحدود و بدون مشکل کار میکند ، موضوع اصلی این است ؛ آیا ایرانی لایق بهترین هاست؟ یا لایق ارزانترین ها؟ ما به شما می گوییم ، ایرانی لایق بهترین هاست ، در cdb door بهترین های صنعت درب را برایتان فراهم کرده ایم www.cdbco.ir https://www.instagram.com/p/Cc9lM8kqcdm/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Text
⭐امتیاز توسط من | 7.1 ⭐/10
🎥 #نقد #فیلم: "سوزن و نخ : ساخته شده در هند"
👈#ژانر: #کمدی، درام
👈کشور: #هند
👈#کارگردان: #شارات کاتاریا
👈#ستارگان: #راگوویر یاداو، #انوشکا شارما، #وارون #داوان
✍️خلاصه فیلم: داستان فیلم درباره یک مرد جوان بیکار است که در شهری کوچک زندگی می کند. وی تمام شانس هایش را امتحان می کند تا کسب و کار خود را در زمینه پوشاک آغاز کند و در این مسیر اتفاقاتی برای او رخ می دهد و ...
➕نقد فیلم : یک فیلم خانوادگی شیرین بر اساس یک خط داستانی ساده. اما مهارت کارگردان و بازیگران آن را به تماشای ارزشمندی تبدیل کرده است. در حالی که وارون داوان یک بار دیگر مهارت های خود را به عنوان یک بازیگر جدی ثابت کرده است، آنوشکا شارما ما را به یاد فیلم های اولی�� خود می اندازد، زمانی که زیبایی و جذابیت او را به عنوان یک بانوی هندی دوست داشتیم. از تماشای او در نقشی ساده اما قوی مشابه نقشهایی که قبل از اینکه پاهای بلندش را بیش از حد نشان دهد، لذت بردم. در حالی که بیشتر فیلمهای پرفروش هندی برای جذب علاقهمندان به فیلم، بیشتر بر رمانهای عاشقانه، آهنگها، لوکیشنهای خارجی یا جلوههای ویژه تکیه میکنند، تماشای فیلمی مانند Sui Dhaaga که بر هیچیک از عناصر بالا تکیه نمیکند، اما بر روایت داستانهای رایج تمرکز دارد، واقعاً خوب است. افرادی که سعی می کنند با روحیه ای تسلیم ناپذیر بر موانع زندگی غلبه کنند. شخصاً روشی را که فیلم معنای واقعی عشق پس از ازدواج را به تصویر میکشد، حتی زمانی که زمانی برای عاشقانه وجود ندارد، تحسین کردم. این فیلم همچنین داستانی است که نشان میدهد چگونه هر فردی که پتانسیل یا مهارتی دارد فقط باید آن را مهار کند و برای خلق موفقترین داستانها رویاهای بزرگ داشته باشد. کاری که تیم Sui Dhaaga به خوبی انجام داده است!
#فیلم#سریال#سوزن و نخ : ساخته شده در هند#سوزن و نخ#ساخته شده در هند#نقد فیلم#بالیوود#بالیوودی#فیلم هندی#عدنان#جاشوئی#عدنان جاشوئی#ارون آداک
0 notes
Text
کتاب سرگذشت مهاتما گاندی (ثالث)
گاندی: سرگذشت مهاتما گاندی - داستان تجربه های من با راستی - چاپ پنجم -- مترجم مسعود برزین «داستان تجربه های من با راستی» زندگی خودنوشت گاندی، رهبر ملی و معنوی هند و بنیانگذار استقلال هند از راه مقاومت منفی است. گاندی در این کتاب از کودکی و خانواده خود آغاز می کند و چند و چون تحصیلات خود را شرح می دهد و مبارزات خود با استعمار را تصویر می کند؛ و این همه در سایه زندگی ای معنوی که جز راستی و انسان دوستی نیست. «داستان تجربه های من با راستی» مشهورترین و پرخواننده ترین کتاب گاندی است. گاندی: سرگذشت مهاتما گاندی - داستان تجربه های من با راستی دو جفت کفش چوبی، یک عینک، دو کاسه چوبی، یک ساعت جیبی، یک قاشق چوبی، یک نمکدان، کتاب مقدس و یک لنگ ساده؛ این سیاهه همه ی دارایی مردی بود که امپراتوری بریتانیای کبیر را با آن همه شکوه و شوکت، به زانو درآورد تا استقلال مردم کشور هند را به رسمیت بشناسند. روش مبارزه منفی و فارغ خشونت او که توانست ملتی بزرگ را از زیر یوغ استعمار بیگانگان بیرون بیاورد؛ الگویی شد برای همه جهانیان. او کسی نبود جز کارمچاند گاندی، مردی که برای تحقق آرمان ها و اعتقادهایش چشم از زمین برداشت و به آسمان دوخت. به پاس ویژگی هایی که داشت، رابیندات تاگور (شاعر و ادیب نامدار هند) او را مهاتما یعنی روح بزرگ نامید، لقبی که به راستی بازتاب دهنده خصوصیات واقعی او بود و خیلی زود جایگزین نام واقعی او شد. قریب نیم میلیارد نفر در هند پیرو او بودند، اگرچه میلیون ها انسان دیگر نیز در خارج از مرزهای هندوستان و در سرتاسر جهان دوستش می داشتند. با اینکه دشمن بریتانیا بود، اما در همین کشور نیز طرفداران پرشمار داشت. جمعیت انبوهی که از او در سفرهای نه چندان پرشمارش در چند دهه آخر عمر، استقبال گواهی بر این محبوبیت بود. تنها تن پوشش لنگ ساده ای که دور بدن می پیچید. او که در جوانی شیفته تمدن و پیشرفت بریتانیا بود، در نیمه دوم عمر خود و به هنگام مبارزه با استعمار ابرقدرت آن روزگار، خرید و استفاده از کالاهای انگلیسی را تحریم کرد. نماد بارز این مبارزه منفی با عدم استفاده از پارچه های انگلیسی و استفاده از دستگاه های کوچک نخ ریسی بود. دستگاه کوچک و ساده سنتی که در پاره ای عکس های برجای مانده از او در کنارش دیده می شود و حتی در برخی سفرها و یا مواقعی که کارش به زندان می کشید آن را به همراه داشت. مهاتما گاندی زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت؛ با چهره های مختلفی دیدار داشت از چاپلین گرفته تا موسلینی. بنابراین دور از ذهن نیست شایعات و سوءتفاهم هایی هم پیرامون او شکل بگیرد. شاید باورش سخت باشد مردی که به عنوان اصلی تن دشمن بریتانیا در هند شناخته می شد، روزگاری خود جزو ارتش بریتانیا بوده! عکس جالبی از او در لباس نظامی سربازان هندی ارتش بریتانیا وجود دارد که او را در میان هم قطاران هندی اش نشان می دهد؛ کسانی که به دعوت و تشویق خود او به دسته نظامی پیوسته بودند. فعالیت او در این دوران بیشتر در حوزه امدادرسانی های پزشکی در جنگ بوده. گاندی جوان در این دوران که با جنگ جهانی اول مصادف است. مردم هند را دعوت به نام نویسی در ارتش بریتانیا و شرکت در جنگ می کرد. جنگی که برای سرکوبی قیام ضد انگلیسی بوئرها (واقع در افریقای جنوبی) به پا شده بود. گاندی در این زمان در آفریقای جنوبی زندگی می کرد که هندوهای زیادی هم در آنجا ساکن بودند. گفته می شود گاندی در آن ایام به خاطر شرکت در جنگ علیه قبیلۀ زولو و جنگ بوئر در آفریقای جنوبی، مدال شجاعت ارتش انگلستان را دریافت کرد! کتاب «داستان تجربه های من با راستی» که با ترجمه مسعود برزین توسط نشر ثالث منتشر شده ماجراهای پر افت وخیز زندگی چنین مردی ست. مردی که در تاریخ رد پای ماندگاری از خود به جای گذاشت و به یکی از شمایل های ماندگار، صلح، مبارزه و ساده زیستی بدل شد. چنان که هویت او از دایره تاریخ پا فراتر نهاد و وارد حوزه زبان نیز شد. به عنوان صفتی همانند «گاندی وار» که دربرگیرنده عصاره خصائل نیکوی او بود. ویژگی منحصربه فرد این کتاب آن است که به قلم خود گاندی نوشته شده،بنابراین به شکلی مستقیم و بی واسطه می توان خواننده خاطرات و زندگی نامه او بود و در این رهگذر، دیدگاه ها و عقاید جالب توجه و آموزنده او را نیز دریافت. وارستگی گاندی از قیدوبندهای مادی زندگی در این کتاب نمودی ویژه یافته است، بدان گونه که او بدون هراس از قضاوت دیگران به بیان خاطرات خود پرداخته است. از گناهان خود سخن گفته، از اشتباهاتش چه در اندیشه چه در رفتار و کردار. از دزدی کردنش در کودکی و نوجوانی، از شهوات جنسی اش در ایام جوانی و یا از اشتباهاتش در حوزه های فردی، اجتماعی و سیاسی. از این منظر خاطرات او را می توان با اعترافات روسو مقایسه کرد که همین قدر بدون ترس و محافظه کاری درباره اعمال و نیاتش در طول زندگی نوشته شده است.او در این کتاب تصویری کاملاً انسانی از خود ارائه کرده، انسانی با همه خوبی ها و بدی هایش با همه انتخاب های خطا یا درستی که می تواند در موقعیت های مختلف داشته باشد و... این ویژگی ست که به کتاب او کیفیتی منحصربه فرد داده است. گاندی معتقد است که آدمی در زندگی نه به اندازه آرزوهایش که به اندازه لیاقتی که دارد، کسب موفقیت می کند. کتاب «داستان تجربه های من با راستی» بازتاب ملموسی از همین سخن نغز است. او در رهگذر خاطرات خود نشان می دهد که آدمی مصون از اشتباه و بزرگ، زاده نمی شود بلکه در طول زندگی با تهذیب نفس، کنار گذاشتن خواست های مادی، با تلاش در راه آرمان ها و عقایدش به اندازه لیاقتش سهم و بهره می گیرد. او با زبانی راحت و قابل فهم به مخاطب می گوید، نه فردی برگزیده که انسانی عادی بوده؛ با همه نقاط قوت و ضعف انسانی، با همان وسوسه ها که می تواند به سراغ آدمی بیاید و پایش را بلغزاند. توفیق او به واسطه مبارزه مداوم با هوای نفس و پرورش استعدادهایی بوده که خداوند در وجود همگان به ودیعه نهاده است. از این منظر کتاب «داستان تجربه های من با راستی» به اثری بسیار آموزنده بدل شده است که خواننده خود را به راستی و نیکی فرامی خواند. گاندی اگرچه چهره ای محبوب میان طیف های فکری و سیاسی بوده، اما بااین حال هستند جریان ها که اقدامات او را با دیده ی تردید نگاه می کنند به ویژه جریان های چپ کمونیستی که برای ایجاد انقلاب در هند به روش های مبارزه جویانه خشونت بار اعتقاد داشتند. آن ها معتقد بودند این شیوه مبارزه گاندی، در واقع پوششی ست برای حفاظت از اتباع انگلیسی در هند! به خصوص اینکه آلن ویلکینسون نماینده پارلمان بریتانیا در سال ۱۹۳۲ پس از دیدارش از هند به کنایه در مورد گاندی چنین گفت: گاندی بهترین پلیسی بود که بریتانیا در هندوستان داشت! پرهیز از خشونت و دعوت گاندی به این مهم، از دید برخی، حربه ای برای فئودال ها در راستای بهره کشی از دهقانان فقیری ارزیابی می شد که گاندی آن ها را به تعامل و عدم درگیری با یکدیگر فرامی خواند. شاید همین دیدگاه های نه چندان واقع گرایانه بود که سرانجام باعث شد قهرمان استقلال طلبی هندوستان به دست یکی از مردم همین سرزمین کشته شود. هندویی متعصب که گاندی را به مدارای بیش ازاندازه با مسلمانان هندی محکوم و حکم مرگش را صادر کرد. به این ترتیب مردی که بیشتر عمر خود را به مبارزه ای بدون خشونت گذرانده بود خود قربانی خشونت شد. مهاتما گاندی که پیش تر از توطئه هایی این چنین جان سالم بدر برده بود، سرانجام در سال ۱۹۴۸ توسط هندویی متعصب با شلیک سه گلوله که قلبش را نشانه رفته بود از پای درآمد و تن پوشش آغشته به خونش کنار همان، میراث اندک مادی اش (عینک، دو جفت کفش چوبی و...) قرار گرفت. اما میراث واقعی گاندی روش و منش او در زندگی و حتی مبارزه بود. ا�� همان منش راست گویان خود در زندگی را در این کتاب نیز مورد استفاده قرار داده و چنانچه گویی روبه روی خواننده نشسته، با زبانی روشن و صمیمی، در عین صداقت و آرامش با او ��خن می کند. برای نمونه وقتی او به ماجرای شرکت در جنگ علیه قبیلۀ زولو می رسد با صداقت تمام در بخش چهارم کتاب می نویسد: «در آن زمان معتقد بودم امپراتوری انگلیس به نفع و سعادت و بهبود جهان است. حس اطاعت پاک و خالصانه ام مانع از آن بود که بدخواه امپراتوری باشم. بنابراین صحت یا اشتباه این شورش نمی توانست در تصمیم من رخنه یابد.» سادگی و صداقت گاندی در کتاب نمودی آشکار دارد، به خصوص اینکه برخلاف سنت رایجِ چنین زندگی نامه هایی، او درباره خود و کارهایش اغراق نکرده و حتی در برابر خواننده بر گناهان یا اشتباهاتش، اعتراف کرده چنان که گویی قصد دارد وجدان خویش را آسوده و سبک کند. از همین رو روایت گاندی از زندگی اش بر دل خواننده نشسته و تأثیرگذار شده است. گاندی این کتاب را در حدود سال ۱۹۲۵ در زندان نوشت؛ به نیت انتشار در نشریه ای که مخاطبانش جوانان و نوجوانان بودند و همچنین کتابی جداگانه که پاسخی باشد برای کسانی که از او خواسته بودند شرحی از زندگی اش بنویسد. گاندی در طول این کتاب با دقت جزییات زندگی خود را تا سال ۱۹۲۱ شرح داده او نزدیک به ۲۷ سال بعد ازاین تاریخ هم زندگی کرد و شاید بهتر بود که خود در فرصتی دیگر، ادامه زندگی نامه اش را نیز بنویسد، اما او در طول دو دهه ای که بعدازاین تاریخ زندگی کرد، به دلیل مشغله و درگیری هایش، فرصتی برای ادامه دادن آن نداشت. از سوی دیگر همان گونه که در انتهای کتاب حاضر شرح داده، انگیزه او در نوشتن کتاب، پرداختن به فصولی از زندگی اش بوده که دیگران اطلاعات زیادی درباره آن ها نداشتند. اما از سال ۱۹۲۱ به زعم او اغلب از اتفاقاتی که در زندگی او رخ داده مطلع هستند. کتاب از پنج بخش کلی تشکیل شده و هر بخش به بندهای کوتاه چندصفحه ای تقسیم می شود که در هر بند گاندی به ماجرایی از خیل انبوه اتفاقاتی که از سر گذرانده می پردازد. چنین الگویی در نوشتن کتاب نه تنها خواندن آن را ساده تر می کند که تنوع مضمونی و انبوهی خاطرات در کنار صداقت نویسنده دست به دست هم می دهند که مطالعه کتاب را به خاطره ای فراموش ناشدنی از هم صحبتی با یکی از بزرگ مردان تاریخ جهان بدل سازد. چنین ویژگی هایی کتاب «داستان تجربه های من با راستی» را به اثری بسیار سودمند بدل ساخته که خواندنش تأثیری سازنده در روح مخاطب باقی گذارده و کششی ناخودآگاه به سوی نیکی ها را در آن ها تقویت می کند و این سخن گاندی را در ذهنش ماندگار می سازد که خدایی جز راستی وجود ندارد. «راه تزکیه نفس بس صعب و پرنشیب است. آن کس که می خواهد به پاکی و طهارت باطن نائل آید، باید خویشتن را در فکر و کلام و عمل از قید هوا و هوس رهایی بخشد.» * معرفی کتاب از الف کتاب Read the full article
0 notes
Text
سوپرمنهای غیرقابلباور دنیای واقعی
New Post has been published on http://vestamag.ir/%d8%b3%d9%88%d9%be%d8%b1%d9%85%d9%86%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ba%db%8c%d8%b1%d9%82%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1-%d8%af%d9%86%db%8c%d8%a7%db%8c-%d9%88%d8%a7%d9%82%d8%b9%db%8c/
سوپرمنهای غیرقابلباور دنیای واقعی
برترینها: سوپرمنها چیزهایی هستند که انسانها به عنوان شکلی از سرگرمی در کتابهای کمیک، فیلم ها، شخصیتهای اکشن و بازیهای ویدئویی ایجاد میکنند. سوپرمن توانایی هایی دارد که یک فرد معمولی ندارد. این تواناییها میتواند شامل قدرت پرواز، قدرت فوق العاده، بعید نوردی و … باشد. این قدرتهای فوق العاده بعد از حوادث عجیب یا تولد با DNA غیرطبیعی ایجاد میشوند. اما آیا سوپرمنها واقعا وجود دارند یا زاده ذهن ما هستند؟ احتمالا نمیتوانید مرد عنکبوتی را در حال تاب خوردن در بین ساختمانهای نیویورک ببینید، اما میتوانید چیز عجیب تری ببینید. در این مطلب میتوانید مثال هایی از تواناییهای خارق العاده انسان را مشاهده کنید. این قدرتها شامل حرکت اجسام به وسیله ارواح، کنترل ذهن و … میشوند. این تواناییها قدرت تغییر مسیر تاریخ را ندارند، اما میتوانند جالب باشند.
سوپر معلم
ممکن است معلمها را قهرمانان زندگیتان بدانید، اما آیا به این فکر کرده اید که یک معلم هم میتواند یک ابرقهرمان واقعی باشد؟ یک معلم علوم که میاراده شغل کردن آتش را به علم آموزان آیت دهد به آن ها گفت که میتواند آتش را با ذهنش کنترل کند. یکی از علم آموزان از شغل حیرت انگیز این معلم فیلمبرداری کرده است. معلم به سرعت شقیقههای خود را میمالد که باعث میشود آتش سریعتر بسوزد. سپس دستش را طویل میکند تا آتش را آرام کند و آتش خاموش میشود. احتمالاً معلم دقیقا بداند که وقتی یک قطعه کاغذ را آتش میزند چه اتفاقی میافتد و واقعا موعد بندی خوبی داشته باشد یا احتمالاً واقعا تواناییهای خارق العاده داشته است.
دستان شکست ناپذیر
احتمالاً این یکی شما را بترساند. این آشپز صاحب یک رستوران منحصر به فرد است. اگر در این رستوران غذایی از منوی احمر کردنیها سفارش دهید آن را با دست اخذ میکنید. این مرد قدرت فوق العادهای دارد که میتواند دستش را در روغن داغ به مدت طولانی فرو برد. او میتواند گوشتی که در روغن داغ احمر کرده را با دستش بردارد و روغن داغ را طوری در دستش میگیرد که گویی شن و ماسه است که از بین انگشتانش میریزد. این مرد توضیح میدهد که این یک اختلال ژنتیکی است که در خانواده اش وجود دارد و والد و پدربزرگش هم این توانایی را دارند. او اولین بار این توانایی را زمانی کشف کرده که با روغن سوخته و تاثیری روی او نگذاشته است. سپس او دستش را کاملا در روغن داغ فرو غلام و فقط گرمای کمی حس کرده است.
آهنربای واقعی
رزق یک مرد در حال تعمیر چیزی با میخ بود. او متوجه شد که میخها مفقودالاثر میشوند و نگران شد. سپس فهمید که میخها در واقع مثل یک آهنربا به خودش چسبیده اند. هیچکس نمیداند چرا او توانایی جذب اشیای فلزی را دارد. اغلب ملت از نظر منطقی نتیجه میگیرند که او عمل جراحی داشته و یک قطعه فلزی درون بدنش جا باقیمانده است. اما این مرد به یاد نمیآورد که تا به حال عمل جراحی داشته باشد. او به تازگی متوجه این توانایی خارق العاده خود شده است. متاسفانه او نمیتواند اشیای فلزی را با دست هایش حمل کند، اما توانایی جالبی است.
شکست ناپذیر نسبت به برق
یک مرد هندی توانایی این را دارد که در مقابل جریان ��هلکای از برق مقاومت کند. او قدرتش را با اتصال دو سیم برق آیت میدهد که بهمنظور از پا در آوردن یک فرد معمولی کافیست، اما این مرد را تحت تاثیر قرار نمیدهد. او از تیر برق بالا میرود و دو دستش را روی سیمهای لختی که برق در آنها جریان دارد قرار میدهد. او نه فقط چیزی حس نمیکند بلکه تبسم میزند و از نمایش قدرت خود به سایرین هیجان زده است. او این شغلها را زیاد انجام میدهد و عادت دارد چیزهایی را لمس کند که سایر افراد را در جا میکشد…
مرد پرنده
یکی سایر از اتفاقات عجیبی که در هند مشاهده شده مردی را آیت میدهد که در هوا معلق است. او نه فقط معلق است بلکه میتواند پرواز کند تا زمانی که در آسمان مفقودالاثر میشود. کسانی که روی زمین بودند نمیدانستند که او چطور میتواند پرواز کند و ترسیده بودند. به همین دلیل مرد بعید میشود گویا نمیخواهد به کسی صدمه بزند. به سختی میطاقت گفت این صحنه ساختگی بوده، چون جمعیت زیادی شاهد این ماجرا بوده اند. اگر پرواز این مرد را واقعی فرض کنیم این سوال قبل میآید که آیا قدرت او طبیعی بوده یا توسط تستهای دولتی ایجاد شده است…
دستان شفابخش
راهبان قریبترین چیز به ابرقهرمانان واقعی هستند. آنها تواناییهای انرژی درمانی دارند. اگر یک راهب در مبارزه صدمه ببیند معمولا میتواند خودش را شفا کند. در یک ویدئو مردی در حال بازدید از معبدی است که راهبان مشغول تمرین هستند. او یک تست جالب انجام میدهد به این صورت که با رو و پشت دستش به یک قطعه چوب ضربه میزند تا زمانی که دستش کاملا قرمز و متورم میشود. سپس راهب به سمت این مرد میرود و دستش را میگیرد و به طور معجزه آسایی آن را شفا میکند. سپس مرد دستش را به سمت دوربین میگیرد و آیت میدهد که ورم آن برطرف شده و به رنگ طبیعی درآمده است.
سرعت فوق انسانی یکی از دوربینهای امنیتی یک تقاطع شلوغ تصاویر جالبی را ضبط کرده است. چیزی به سرعت از مقابل چندین نفر که منتظر نوبت خود هستند از تقاطع عبور میکند. آن عبور او یک فلاش نور صریح چند ثانیه دیده میشود. ملت و وسایل نقلیه اطراف با حیرت نگاه میکنند، اما خیلی دیر شده که بگویند چه چیزی بود. این میتواند مثالای از کسی با سرعت فوق انسانی باشد. این ویدئو میتواند ساختگی باشد، اما این اولین بار نیست که عبور یک چیز فوق سریع در دوربین ضبط شده است.
حرکت اجسام به وسیله ارواح
بلندکردن اشیا با ذهن یک قدرت فوق العاده عجب انگیز است، اما تصور کنید میتوانستید با ذهنتان ماشینها را بلند کنید. در ویدئویی که در یک تقاطع شلوغ ضبط شده یک مرد را میتوانید در صحنه مشاهده کنید و یکی از ماشینهای قریب او که بهمنظور راحتی اش بلند شده است. به نظر میرسد که او کسی است که ماشینها را بلند کرده، اما بعد از آن شروع به دویدن میکند. سالهاست ملت معتقدند که این اتومبیلها توسط یک نیروی ناشناخته بلند شده اند. اما خوشبختانه هیچکس توانایی بلند کردن اتومبیل با ذهنش را ندارد، زیرا ممکن بود از آن در مسیر شر استفاده کنند.
مرد معلق
این ویدئو اگر واقعی باشد هرچیزی که درارتباطبا زمین و فیزیک آموخته ایم را رد میکند. مردی که بالای یک پیاده روی شلوغ معلق ایستاده است باعث حیرت کل شده است. این مرد خیلی معمولی به حصار تکیه داده و بهمنظور عکس ژست گرفته است. او بهمنظور ملت دست تکان میدهد. بعضی میگویند او روی یک سکو ایستاده است، اما پاهایش آویزان به نظر میرسند. بعضی سایر میگویند او با نخها و رشته هایی نگه داشته شده، اما وضعیت شانههای او طبیعی است طوری که انگار روی زمین ایستاده است. بعضی میگویند که دست او ساختگی است با این حال هنوز یک قدرت فراانسانی او را بالا نگه داشته است.
مرد پرنده
مردی که چند دقیقه روی یک ساختمان ایستاده بود به نظر میقبض به پریدن فکر میکند و میخواهد خودش را بکشد، دستهای خود را مفتوح کرد و حاضر پریدن شد. در حالی که تماشاچیان منتظر بودند ببینند او به زمین میخورد و میمیرد، در کمال تعجب میبینند که بعد از تصادف با زمین بلند میشود. فیلمبردار به سمت او روی زمین میدود، اما فقط چیزی که میبیند یک لکه در محل فرود اوست که احتمالا خون است. این مرد بعد از فرود بدون هیچ مشکلی بلند میشود و میدود. این واقعی است و قدرت انسانی را آیت میدهد که تقریبا در مساوی کل چیز صدمه ناپذیر است. با این حال طریقه تصادف او به زمین میتواند ساختگی و یک مزاح باشد…
مرد رسانا
مردی وجود دارد که میتواند برق را هدایت کند، او میتواند مسیر برق را با دست هایش هدایت کند. او هرروز خودش را با ماشینهای خانگی تا قطار تمرین میکند تا توانایی هایش را تقویت کند. او به خودش شوک ۲۰۰۰ ولتی وارد میکند و ظاهرا هیچ حس دردی ندارد. او بهمنظور نمایش توانایی خود، خودش را به باتری ۲۲۰ ولتی وصل میکند و دو چنگال را در دستش نگه میدارد. سپس یک سوسیس روی چنگالها میگذارد و سعی میکند برق را به سمت سوسیس هدایت کند تا آن را بپزد. دود از سوسیس خارج میشود و شروع به طبخ میکند. برق روی این مرد اثر نمیگذارد و حتی تبسم میزند. گفته میشود او میتواد بعد از متمایز شدن از منبع برق هم آن را هدایت کند و با لمس لامپ، آن را صریح کند.
نامرئی شدن
یکی از ویدئوهای عجیب یوتیوب با مردی شروع میشود که وارد یک جعبه مقوایی میشود. هیچ توضیحی درمورد شغل او داده نمیشود. او شروع به بالا کشیدن جعبه در اطراف خود میکند و با این شغل مفقودالاثر میشود. افراد زیادی سریعا آن را ساختگی عمداً و رد میکنند، اما ته جعبه در تمام مدت فیلمبرداری مشخص است…
این فرد یا یک جعبه سحرآمیز دارد یا توانایی تغییر شکل و یا مهارت فوق العاده در ویرایش فیلم. این ویدئو آنقدر واضح است که نمی طاقت گفت دستکاری شده، اما این فقط توضیح منطقی است که میتوانیم درارتباطبا آن بدهیم. اگر این مرد واقعا قدرت مفقودالاثر شدن دارد، فقط آن استفاده از جعبه مقوایی است؟ چه چیزهای دیگری میتوانند بهمنظور مفقودالاثر شدن استفاده شوند؟ وقتی وارد جعبه میشود واقعا کجا میرود؟ سوالات بدون جواب زیادی وجود دارد.
تانک انسانی
یکی از هنرمندان رزمی شغل روسی میاراده تواناییهای فوق انسانی خود را با مبارزه با یک تیم عملیات اخص آیت دهد و تیم عملیات اخص نتوانستند مانع او شوند. در چند دقیقه اول ویدئو، به نظر میرسد مرد واقعا در مبارزه خوب است. تا اینکه یکی از اعضای تیم گردن او را فشار میدهد که میتواند یک فیل را از پای درآورد، اما چند ثانیه ��عد که او را رها میکند مرد هنوز هوشیار است. نمیتوانیم بگوییم که قدرت یا استقامت یا احتمالاً هم ترکیبی از هر دو او را سوپرمن کرده است. این ویدئو نمیتواند ساختگی باشد و در عین حال دلیل منطقی هم درارتباطبا این مقاومت او وجود ندارد.
حرکت اشیا با ذهن
در این قسمت دختربچهای با قدرت خارق العاده مشاهده میکنید که میتواند اشیا را با ذهنش حرکت دهد. یک روز در پارک، یک نفر از یک بطری پپسی فیلم گرفته است که خودش روی میز حرکت میکند. در کنار آن دختری هست که تبسم میزند و احتمالا همان کسی است که بطری را حرکت میداده است. دختربچه میگوید که به سهولت بطری را با ذهنش حرکت میدهد و هنگامی که از او خواسته میشود مجدد این شغل را مقابل دوربین انجام دهد به راحتی آن را تکرار میکند. او به سادگی ذهن خود را روی بطری متمرکز میکند و آن را حرکت میدهد. او اغلب تمرکز میکند و بطری را از روی میز بلند میکند. بچههای اطراف او تحت تاثیر قرار میگیرند، اما بزرگترها توجهی نمیکنند. او چندبار این شغل را میکند، اما بعد میگوید که سردرد گرفته است و نمیخواهد آن را استمرار دهد. مسیرهای مختلفی وجود دارد که این ویدئو را جعل کرد از آهنربا تا کسی که میز را حرکت دهد، اما اگر واقعی باشد دریچه جدیدی به دنیایی است که کودکان هم میتوانند ابرقدرت باشند.
حواس فوق العاده
این مرد هیچ قدرت آهنربایی و الکتریکی ندارد، اما حواس و عکسالعملهای فوق العادهای دارد. او یک سامورایی است و سال هاست هنرش را تمرین میکند. او ادعا میکند که میتواند یک گلوله را با شمشیر از وسط نصف کند. در یک فیلم او را با یک تفنگ ایرسافت امتحان میکنند. به محض شلیک گلوله، سامورایی شمشیر خود را میکشد و گلوله را نصف میکند. در حرکت آهسته فیلم میتوانید تماس مستقیم شمشیر با گلوله را ببینید. این صحنه شانسی نبوده، زیرا سامورایی چند بار آن را بدون خطا انجام میدهد. یک پروفسور بیان کرد که این مرد سطح حواس فوق انسانی دارد.
0 notes