#بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایران
Explore tagged Tumblr posts
Photo
مجید قیصری : إن شاء الله در سال های آتی شاهد حضور پر رنگ تر فعالان فرهنگی و ادبی ایرانی در بوسنی و هرزگوین باشیم همزمان با مراسم بزرگداشت بیست و دومین سالگرد فاجعه نسل کشی سربرنیتسا، دو گروه متشکل از نویسندگان، پزشکان، اساتید دانشگاه، فعالان فرهنگی و رسانهای کشورمان علاوه شرکت در پیاده روی صلح موسوم به مارش میرا، به منظور ادای احترام به قربانیان و همدردی با خانوادهها و بازماندگان در قبرستان پوتوچاری شهرستان سربرنیتسا حضور یافتند. مجید قیصری، داستان نویس و فیلمنامه نویس کشورمان به همراه جمعی دیگر از نویسندگان و شاعران جزو گروه اعزامی از سوی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایران در این مراسم حضور یافت. قیصری که متولد 1345 در تهران است در سال 1363 داوطلبانه راهی جبهه شد. پس از پایان جنگ تحمیلی، در رشته ی روان شناسی موفق به دریافت مدرک لیسانس شد. از سال 1372 شروع به نوشتن داستانهايی درزمينهی جنگ كرد. مجموعه داستانهای «صلح»(1374)، «طعم باروت» (1377)، «نفر سوم از سمت چپ»(1379)، داستانهای بلند «جنگی بود جنگی نبود»(1375)و «ضيافت به صرف گلوله»(1380)، «سه دخترگل فروش»(1385) و «رمان باغ تلو»(1386) آخرين اثر اوست. وی در مصاحبه با سحربالکان در سارایوو گفت: “امسال برای اولین بار من و دوستانی که در این جمع بودیم توانستیم در مارش میرا شرکت کنیم. سفر حزن انگیزی بود چرا که ما در پایان شاهد دفن 71 تن از شهدای سربرنیتسا بودیم. آنچیزی که برای من از ابتدای این سفر مهم بود و خیلی به آن فکر می کردم این بود که سابقه فرهنگی ما به بیش از این می رسد. در نتیجه امیدوارم این رفت و آمدها باعث شود که بتوانیم از پتانسیل و اعتباری که در بوسنی و هرزگوین که به بیش از 500 سال پیش باز می گردد، بهتر استفاده کنیم.” وی در ادامه به سابقه طولانی حضور ادبیات و تاثیر شعرای ایرانی به خصوص مولانا در فرهنگ و ادبیات بوسنی و هرزگوین اشاره کرد و گفت: “هنگامی که در خیابان ها قدم می زنید، کلمه “هو” را بر سردر بسیاری از مساجد و تکیه ها می بینیم و یا اشعار شعرای ما بر دیوار تکیه ها و ساختمان های قدیمی به چشم می خورد. این موارد، ما را موظف می کند که با تحقیق و بررسی ببینیم پس از گذشت بیش از 500 سال چه چیزهای دیگری می توانیم به این فرهنگ اضافه کنیم و چه چیزهایی از این فرهنگ با خود به ایران ببریم.” وی در ادامه به اهمیت مراسم سربرنیتسا اشاره کرد و افزود: “علیرغم اینکه زبان هایمان شباهت زیادی به یکدیگر ندارد، اما یک جور تجانس و نزدیکی خوبی میان ما وجود دارد که باعث می شود احساس اخوت و برادری کنیم.” وی در پایان ابراز امیدواری نمود که در سال های آتی شاهد حضور پر رنگ تر فعالان فرهنگی و ادبی ایرانی در ��ین مراسم باشیم.
#bosnia_hercegovina#dijalogin.tv#sarajevo#بالکان#بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایران#بهروزناصری#بوسنی#بوسنی_هرزگوین#دیالوگین#سحربالکان#قبرستان پوتوچاری#کافه_بالکان#مجید قیصری
0 notes
Text
دانلود کتاب صوتی سال بلوا نوشته عباس معروفی گوینده مریم نورایی
دانلود کتاب صوتی سال بلوا نوشته عباس معروفی گوینده مریم نورایی
دار سایه درازی داشت. وحشتناک و عجیب. خورشید که برمیآمد، سایهاش از جلو همه مغازهها و خانهها میگذشت. با این صحنه شگفت سال بلوا آغاز میشود. داستانی که در آن همه چیز منظم است و منظم نیست؛ داستانی که تاریخی است و تاریخی نیست؛ داستانی که روایتش خطی است و در عین حال سیال است. ماجرا عمدتاً از زبان دختری روایت میشود که پدرش سرهنگ است و در آرزوی صعود از پلههای ترقی مدام سقوط میکند. سرهنگ هرگز به پایتخت خوانده نمیشود، دخترش نیز به جای آن که همسر ولیعهد و ملکة ایران شود، دل سپرده به عشق کوزهگری غریب به ناچار به همسری پزشکی در میآید که سرانجام قاتل اوست.
دانلود کتاب صوتی سال بلوا نوشته عباس معروفی تصویر موشکافانة مظلومیت زن ایرانی، مظلومیت مرد هنرمند ایرانی و تاریخ پرهراس یک سرزمین کهنسال، از سال بلوا رمانی ساخته است که هرگز فراموش نمیشود. عباس معروفی، روزنامهنگار و نویسنده مشهور ایرانی، 46 سال دارد، جوایز داخلی و بینالمللی بسیاری را از آن خود کرده و مدتی است ایران را به ناچار ترک گفته است. معروفی اکنون ساکن آلمان است، همچنان مینویسد و تسلطش بر شیوههای مدرن داستاننویسی و شناختش از تاریخ و اسطوره او را در زمره پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی قرار داده است. دانلود کتاب صوتی سال بلوا نوشته عباس معروفی گوینده : تهران -��قنوس 1382 تعداد صفحات : 342 چاپ پنجم گوینده : مریم نورایی سفارش کتابخانه گویایی فارسی زبان برلین آلمان ______________________________________________________ زندگینامه عباس معروفی : عباس معروفی نویسنده شناخته شده و پرکاری است که در عرصههای مختلفی مانند روزنامه نگاری، نمایشنامه نویسی و شعر فعالیت دارد. او متولد سال 27 اردیبهشت سال 1336 در تهران است و دیپلم ریاضی و فیزیک دارد اما تحصیلات خود را در رشته ادبیات دراماتیک در دانشکده هنرهای زیبا به اتمام رسانده است. قبل از آنکه زندگی کاری و هنری او دچار فراز و نشیب های فراوان شود به مدت 11 سال معلم ادبیات دبیرستان خوارزمی و هدف بود. اگرچه عباس معروفی در یک خانواده مرفه به دنیا آمده است اما در دوران نوجوانی خود شغلهای مختلفی را امتحان کرد و به کارهای یدی زیادی جمله طلاسازی روی آورد. اما همیشه در رویای نوشتن به سر میبرد. او زمانی که تنها 18 سال داشت به سختی تلاش میکرد با بزرگان ادبیات ایران ارتباط برقرار کند تا اینکه در سال 1358 توانست به یکی از آرزوهای خود برسد و هوشنگ گلشیری را ملاقات کند. اقبال با او همراه بود چرا که توانست با محمد سپانلو نیز ملاقات داشته باشد و از آنها بیاموزد. او تنها یک سال پس از این ملاقات توانست اولین داستان کوتاه خود را با نام روبهروی آفتاب منتشر کند. عباس معروفی بنیانگذار ماهنامهای فرهنگی ادبی و اجتماعی به نام گردون در سال 1369 بود. این نشریه فعالیت خود را تا سال 1374 ادامه داد. اما به دلیل شکایات زیادی که علیه محتوای آن انجام گرفته بود این نشریه توقیف و عباس معروفی از هر عالیت فرهنگی منع شد. تعطیلی این ماهنامه، مهاجرت ناخواسته را برای عباس معروفی رقم زد. او که به آلمان مهاجرت کرده بود نشریه گردون را مجددا در آن کشور افتتاح کرد. هم چنین او در سال 1371 در مجله ادبی آیینه اندیشه فعالیت خود را شروع کرد این نشریه نیز در سال ۱۳۷۱ پس از سه شماره چاپ، منتقل شد. همسر عباس معروفی اکرم ابویی در سال 1343 در تهران متولد شد. او فارغ التحصیل آکادمی هنر در آلمان است و در برلین زندگی میکند. اکرم ابویی علاوه بر تدریس نقاشی تاکنون نمایشگاه های انفرادی و گروهی مختلفی را برگزار کرده است هم چنین او سه کتاب از مجموعه آثار خود با نامهای نگاهی به آن سوی جهان، طرحها و اینک تولد منتشر کرده است. آثار عباس معروفی نام عباس معروفی به سمفونی مردگان گره خورده است. سمفونی مردگان نام معروف ترین اثر عباس معروفی است که او را نه تنها در ایران بلکه در سطح بین الملل نیز به شهرت رساند. این اثر به زبان های مختلفی از جمله آلمانی، ایتالیایی و یونانی نیز ترجمه شده است. عباس معروفی رمان سمفونی مردگان را در سال 1363 آغاز کرد اما این اثر 5 سال بعد و در سال 1368 منتشر شد که به خوبی بازتاب دهنده سبک کاری شاخص اوست. کتاب سال بلوا از دیگر آثار برجسته عباس معروفی است که در سال 1371 منتشر شده است. اگرچه این کتاب نیز یک رمان عاشقانه است اما مضامین دیگری چون مردسالاری را به تصویر میکشد. عباس معروفی به مدت 10 سال فعالیت فرهنگی کمی داشت که میتوان آن را تا حدودی به مهاجرت و چالش های آن مرتبط دانست. او در سال 1381 با کتاب پیکر فرهاد، فعالیت خود را ادامه داد و در سال 1382 کتاب فریدون سه پسر داشت را منتشر کرد. تماما مخصوص نام کتاب دیگر اوست که در نگاه اول شباهت زیادی با داستان زندگی خودش دارد. داستان از این قرار است، روزنامه نگاری که به جرم فعالیت های سیاسی به مهاجرت اجباری محکوم شده است. مجموعه داستانها و نمایشنامههای عباس معروفی در سایه رمانهای برجسته او کمی ناشناخته مانده و کمتر کسی به آن پرداخته است. او تاکنون 7 مجموعه داستان و 6 نمایشنامه از خود به یادگار گذاشته است. دریاروندگان جزیره آبی تر یکی از شناخته ترین مجموعه داستان های او و خداوند گاو را آفرید آخرین نمایشنامه او است که در سال 1397 منتشر شد. جوایز عباس معروفی آثار معروفی به زبان های مختلفی ترجمه شده است و از این جهت تاثیر زیادی در شناساندن ادبیات فارسی به جهان داشته است. او در کارنامه خود جوایز بین المللی متفاوتی ثبت کرده است. اولین جایزه بین المللی او، جایزه هلمن/هامت بود که به صورت مشترک با هوشنگ گلشیری در سال 1996 به آنها اختصاص داده شد. در همین سال او از جانب اتحادیه روزنامه نگاران کانادا جایزه رونامه نگار آزاد را از آن خودش کرد. سمفونی مردگان که شاهکاری از عباس معروفی است در سال 2001 جایزه بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سورکامپ را کسب کرد . اشعار عباس معروفی عباس معروفی به شعر نیز علاقه زیادی دارد و فردوسی یکی از شعرای مورد علاقه اوست. او در سال های اخیر فعالیت خود به شعر نیز پرداخته است. کتاب شعر نامههای عاشقانه و منظومهی عینالقضات و عشق در سال 2001 و چهل ساله تر از پیامبر در سال 2018 از او منتشر شد. عشق در اشعار او ساده و دوست داشتنی به دور از هرگونه تکلف و پیچیدگی توصیف میگردد.البته بخشی از منتقدان به شیوه شعرنویسی معروفی انتقاد داشتهاند و بسیاری از این نوشتهها را شعر نمیدانند. _______________________________________________________ آثار عباس معروفی : رمان سمفونی مردگان سال بلوا پیکر فرهاد فریدون سه پسر داشت ذوب شده تماماً مخصوص نام تمام مردگان یحیاست مجموعه داستان روبروی آفتاب آخرین نسل برتر عطر یاس دریاروندگان جزیره آبیتر شاهزاده برهنه چرخ گردون با گلریز عباس پور کتاب دوم با گلریز عباس پور نمایشنامه تا کجا با منی ورگ دلی بای و آهو آونگ خاطرههای ما آن شصت نفر،آن شصت هزار و خدا گاو را آفرید شعر نامههای عاشقانه و منظومهی عینالقضات و عشق چهل ساله تر از پیامبر مقالات اینسو وآنسوی متن مجله مجله موسیقی آهنگ مجله ادبی گردون مجله ادبی آیینه اندیشه Read the full article
0 notes
Text
انتشار «داستاننویسی باکلاس» برای نویسندگان باکلاس
امروز، داستان نویس جوان ما می خواهد از دیروز داستان با خبر باشد و فردای خود و ادبیات کشورش را بنویسد. پس معلم هایی دلسوز و نرم خو و آشنا به راه های صواب و ناصواب لازم است.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر مشرق، کتاب «داستان نویسی با کلاس» که شامل گفتگو با ۱۳ معلم داستان نویسی درباره آموزش نویسندگی است، توسط انتشارات عصر داستان منتشر شد.
گفتگوهای این کتاب را ابراهیم زاهدی مطلق و محسن قزلی سر و سامان داده اند.
مطلب پیشنهادی : هدف گذاری محمدرضا تیموری
در این کتاب با اساتیدی چون راضیه تجار، محمدجواد جزینی، ابراهیم حسن بیگی، ابوتراب خسروی، احمد دهقان، فیروز زنوزی جلالی، احمد شاکری، حمیدرضا شاه آبادی، محمدحسن شهسواری، حسین فتاحی، مجید قیصری، سیامک گلشیری و مهدی یزدانی خرم گفتگو شده است.
این کتاب در ۲۰۰۰ نسخه با قیمت ۴۵,۰۰۰ تومان (۲۷۲ صفحه ۲ رنگ) در دسترس علاقمندان قرار گر��ته است.
بیشتر بخوانیم:
حاشیههای گفتگو با ۱۳ معلم داستاننویسی برای تهیه این کتاب می توانید با بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به شماره ۸۸۳۰۰۸۲۴ تماس بگیرید.
مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان در مقدمه این کتاب نوشته است:
به اسم هایی که شاکله ی این کتاب از آنهاست، نگاه کنیم؛ اعتبار، تجربه، تخصص، داستان شناسی، فهم مسایل امروز ادبیات داستانی ایران و مهم تر از همه سبقه و صبغه ی معلمی شان است که خودنمایی می کند. همه ی آنچه می تواند داستان نویس جوان، تلاشگر و پرتکاپو را نرم و متقاعد کند که پاسخ پرسش هایش را می تواند بیابد، در این اسم ها به چشم می آید. این کتاب داستانی مهارت ها و ظرافت هایی است که یک نویسنده جویای نام و جسور مصمم است با تحصیل آنها، آهسته و آرام به جهان قصه ها و قصه گوها پا بگذارد؛ جهانی پر از گل های وحشی زیبا و رنگ های قرمز و نارنجی و قمری و طاووس و طوطی، و البته میمون های پر سر و صدای مقلد و شغال هایی از اقبال بد به ځم رنگ افتاده که گمان شان برده طاووس علیین شده اند. گذاشتن پای در راهروهایی تنگ و اسرارآمیز و بی انتها که گاه سر از جنگلی مخوف و پر از کلبه های ناشناس و مرموز در می آورد. کلبه هایی که جادوگران قصه گویش جز طلسم قلم ها، ورد دیگری نمی خوانند و جاروی شان فقط قصه گوهای مهربان را می روید می برد.
مطلب پیشنهادی : هدف چیست محمدرضا تیموری
امروز، داستان نویس جوان ما می خواهد از دیروز داستان با خبر باشد و فردای خود و ادبیات کشورش را بنویسد. پس معلم هایی دلسوز و نرم خو و آشنا به راه های صواب و ناصواب لازم است تا به او کفشی از آهن و لباسی از گل های خوشبو هدیه کند و او را از جنگل ها و کوه ها عبور دهد. معلم هایی که هر یک بخشی از راه را به او بیاموزند و نشانه ای از راه را بنمایانند. استادانی از جنس تعلیم و آموخته در کاری که به کار نویسنده جوان ما بیاید.
یافتن چنین معلمانی برای بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان کار آسانی نبود؛ اگرچه از این دست انسانهای نجیب و دلسوز هم در جنگل مخوف و البته زیبا و سحرانگیز ادبیات کشور، کم نداشتیم. بنیاد به تعهد خود برای رساندن نقشه ی راه به دست هر رهجوی جوان، تصمیم گرفت از تجربه های راه بلدان این وادی کمک بجوید و از نفس گرم شان، برف و یخ راه را آب کند تا همسفر خوبی برای نویسندگان جوان کشور باشد. بنابراین به سراغ نویسندگانی نام آور با پیشینه ای از درس و تخته سیاه و نیمکت و دلسوزی رفتیم؛ کسانی که نام شان با واژه ی «معلمی» تعبیر و تعریف می شد. | دعوت شان کردیم و با روی خوش پذیرفته شدیم؛ چرا که از روی خوش ما و لحن ساده و صمیمی ما معلوم شان شده بود تنها به فکر جوان ترهایی هستیم که قرار است گام های جوان و خرامان شان بر جای قدم های استوار و با صلابت این معلمان مقتدر بنشیند. با این دانسته ها، آنچه از آموخته ها و نیاموخته هاشان داشتند، عرضه کردند و گفتند تا بماند این سخنان پرمغز و راهگشا برای همه ی کسانی که به راه خواهند افتاد.
اگر اکنون شما نامی از نام های محترم و بزرگ داستان نویسی و معلم های این حوزه را در این جمع نمی بینید، کوتاهی ما برای دعوت از ایشان نبوده، بلکه ما نیز چون شما از دعوت مان عایدی نداشتیم تا لذت حضورشان را درک کنیم.
در خاتمه امیدواریم این معلمان بزرگ و عزیز بر ما ببخشند اگر هنگام قرارهای گفت وگو، گردی از غفلت ما بر دلشان نشست. همچنین آرزو داریم پرسش و پاسخ های پیش رو، که مبتنی و متکی بر سالها تعلیم و تدریس است، فایده ای داشته باشد بر یافتن راه های بهره مندی از یک معلم و کلاس های آموزش داستان نویسی.
منبع : مشرق نیوز
0 notes
Text
درخواستی برای واگذاری خانۀ ملکالشعرا بهار
درخواستی برای واگذاری خانۀ ملکالشعرا بهار
[ad_1]
هیات موسس خانه انجمنهای ادبی کشور از مقام معظم رهبری درخواست کرد خانۀ ملکالشعرا بهار به انجمنهای ادبی واگذار شود.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، همزمان با برگزاری دومین مجمع عمومی انجمنهای ادبی کشور، نامه اعضای هیأت مؤسس خانۀ انجمنهای ادبی ایران، دبیران مجامع استانی و کشوری انجمنهای ادبی و اعضای کارگروه امور انجمنهای ادبی خطاب به مقام معظم…
View On WordPress
0 notes
Photo
اعلام پرمخاطبترین آثار داستانی دهه ۹۰ در ایران – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان به گزارش خبرنگار مهر، مجله ادبی «الفیا» وابسته به بنیاد شعر و ادبیات داستانی در تازهترین مطلب خود اقدام به انتشار فهرستی از پرمخاطبترین ادبی ایرانی در دهه ۹۰ کرده است. این آثار که همگی بر مبنای اطلاعات پایگاه اینترنتی موسسه خانه کتاب احصا شدهاند به شرط داشتن حداقل یک چاپ در یکسال اخیر و قرار گرفته در رده دیوسس ادبیات در این فهرست قرار گرفتهاند بر اساس فهرست منتشر شده، این آثار به عنوان پرمخاطبترین آثار داستانی ایرانی در دهه ۹۰ به این شرح معرفی شده است: قهوه سردِ آقای نویسنده از روزبه معین در نشر نیماژ با چاپ ۶۴۷۰۰ نسخه (۹ چاپ آن به ثبت نرسیده) پاییز فصل آخر سال است از نسیم مرعشی در نشر چشمه با چاپ ۵۸۵۰۰ نسخه دخیل عشق از مریم بصیری در نشر جمکران با چاپ ۵۵۶۰۰ نسخه کمی دیرتر از سید مهدی شجاعی در نشر نیستان با چاپ ۵۵۰۰۰ نسخه قیدار از رضا امیرخانی در نشر افق با چاپ ۵۴۰۰۰ نسخه رهش از رضا امیرخانی در نشر افق با چاپ ۴۲۰۰۰ نسخه طریق بسملشدن از محمود دولتآبادی در نشر چشمه با چاپ ۴۰۰۰۰ نسخه آبنبات هلدار از مهرداد صدقی در نشر سوره مهر با چاپ ۳۵۵۰۰ نسخه ناقوسها به صدا درمیآیند از ابراهیم حسنبیگی در نشر عهد مانا با چاپ ۳۴۰۰۰ نسخه (۷ چاپ آن به ثبت نرسیده) بنی آدم از محمود دولتآبادی در نشر چشمه با چاپ ۳۱۰۰۰ نسخه ته خیار از هوشنگ مرادی کرمانی در نشر معین با چاپ ۲۷۵۰۰ نسخه کوچه از منیر مهریزی مقدم در نشر شادان با چاپ ۲۶۵۰۰ نسخه پستچی از چیستا یثربی در نشر کولهپشتی با چاپ ۲۶۰۰۰ نسخه شاه بیشین از محمدکاظم مزینانی در نشر سوره مهر با چاپ ۲۴۷۲۰ نسخه سه گزارش درباره نوید و نگار از مصطفی مستور در نشر مرکز با چاپ ۲۳۶۰۰ نسخه بهترین شکل ممکن از مصطفی مستور در نشر چشمه با چاپ ۲۳۰۰۰ نسخه مدارا از منیر مهریزیمقدم در نشر شادان با چاپ ۲۱۰۰۰ نسخه هرس از نسیم مرعشی در نشر چشمه با چاپ ۱۹۰۰۰ نسخه اتفاق از گلی ترقی در نشر نیلوفر با چاپ ۱۶۵۰۰ نسخه پنجشنبه فیروزهای از سارا عرفانی در نشر نیستان با چاپ ۱۶۳۰۰ نسخه قدیس از ابراهیم حسنبیگی در نشر نیستان با چاپ ۱۶۰۰۰ نسخه عشق و چیزهای دیگر از مصطفی مستور در نشر چشمه با چاپ ۱۶۰۰۰ نسخه ادواردو از بهزاد دانشگر در نشرهای آرما و عهد مانا با چاپ ۱۵۰۰۰ نسخه (۱۰ چاپ آن ثبت نشده) یک روز دلگیر ابری از تکین حمزهلو در نشر شادان با چاپ ۱۳۵۰۰ نسخه بعد از پایان از فریبا وفی در نشر مرکز با چاپ ۱۲۶۰۰ نسخه من منچستر یونایتد را دوست دارم از مهدی یزدانی خرم در نشر چشمه با چاپ۱۲۵۰۰ نسخه رنج مقدس از نرجس شکوریانفرد در نشر عهد مانا با چاپ ۱۲۰۰۰ نسخه (۸ چاپ آن ثبت نشده) معلم پیانو از چیستا یثربی در نشر کوله پشتی با چاپ ۱۲۰۰۰ نسخه بیوهکشی از یوسف علیخانی در نشر آموت با چاپ ۱۱۵۵۰ نسخه آدمها از احمد غلامی در نشر ثالث با چاپ ۱۰۷۹۰ نسخه رویای نیمهشب از مظفر سالاری در نشر کتابستان معرفت با چاپ ۱۱۹۰۰۰ نسخه (آخرین چاپ: ۱۳۹۵) ایتکتاب زیر در یک سال اخیر چاپ مجدد نشده است. ولی کل شمارهگان آن از همه کتابها بیشتر است. این مجله اینترنتی ادبی در ادامه درباره این فهرست به ارائه برخی نتایج تفصیلی پرداخته است که بر اساس آن پرمخاطبترین کتاب این فهرست قهوه سرد آقای نویسنده نوشته روزبه معین اعلام شده است و پرمخاطبترین نویسنده در آن رضا امیرخانی است. همچنین مصطفی مستور با ۳ اثر بیشترین تعداد کتاب را در این فهرست داراست و پرتعدادترین کتابها در این سیاهه از نشر چشمه با ۷ کتاب است. همچنین نشر چشمه با شمارگان ۲۰۰ هزار نسخه بیشترین تعداد چاپ کتاب ادبیات در دهه ۹۰ را در اختیار دارد.
0 notes
Text
نیشابور میتواند به قطب ادبیات عرفانی جهان تبدیل شود
New Post has been published on http://www.netdoone.com/425425/%d9%86%db%8c%d8%b4%d8%a7%d8%a8%d9%88%d8%b1-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%aa%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d8%b7%d8%a8-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%b9%d8%b1%d9%81%d8%a7%d9%86%db%8c/
نیشابور میتواند به قطب ادبیات عرفانی جهان تبدیل شود
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی با بیان اینکه نیشابور ظرفیت تبدیل شدن به قطب ادبیات عرفانی ایران و جهان را دارد،گفت:بهتر است با تاسیس دانشکده بینالمللی ادبیات، میزبان فارسیپژوهان جهان در این شهر باشیم.
0 notes
Text
حضور شاعران ایرانی در جشنواره بین المللی شعر سارایوو
با معرفی بنیاد شعر و ادبیات داستانی انجام شد؛گروه ادب: برای اولین بار در تاریخ برگزاری جشنواره شعر ساریوو نمایندگانی از ایران نیز حضور خواهند داشت. به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان،...
0 notes
Photo
نوزدهم مهرماه زاد روز دکتر شفیعی کدکنی دکتر شفیعی، همزمان با تحصیلات متوسطه و دانشگاهی در حوزه علمیه مشهد به تحصیل علوم ادبی و عربی پرداخت و ادبیات عرب را نزد اساتید معظم این حوزه فراگرفت. او در زمانی که در مشهد به تحصیل اشتغال داشت از اعضای موثر و فعال انجمنهای ادبی به شمار می رفت و از همان آغاز نوجوانی آثارش در مطبوعات خراسان با نام مستعار ش م سرشک به چاپ می رسید. در سالهای بعد از 1332 با همکاری تنی چند از جوانان شاعر و اهل ادب انجمن ادبی تشکیل دادند که بیشتر طرفداران شعر نو و ادبیات داستانی و ترجمه ادبیات فرنگی بودند که دکتر علی شریعتی نیز از جمله اعضای آن انجمن بودند. شفیعی پس از عزیمت به تهران در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دوره فوق لیسانس خود را گذراند و سپس دوره دکترای زبان و ادبیات عرب را نیز پشت سر گذاشت. او مدتی در بنیاد فرهنگ ایران و کتابخانه مجلس سنا به کار اشتغال ورزید و سپس به عنوان استاد دانشکده ادبیات تهران در رشته سبک شناسی و نقد ادبی به کار مشغول شد. دکتر شفیعی همچنین مدتی را بنا به دعوت دانشگاههای آکسفورد انگلستان و پرینستون آمریکا و ژاپن به عنوان استاد به تدریس و تحقیق اشتغال داشت. م. سرشک شاعری را با غزل آغاز کرد و در سال ۱۳۴۴ با انتشار کتاب «زمزمهها» و بعدها در مجموعههای دیگر توانایی خود را در سرودن غزل و قالبهای دیگر به خوبی نشان داد. زمزمهها در حال و هوای سبک هندی سروده شده و تعلق خاطر شاعر به شاعران خراسانی را میرساند. دفتر شعر «در کوچه باغهای نیشابور» که در سال۱۳۵۰ منتشر شد، وی را به اوج شهرت رساند. سروده (هزاره دوم آهوی کوهی) یکی از نابترین اشعار م. سرشک است که در زمره ماندگارترین اشعار معاصر فارسیقلمداد شده است. ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران بیداری ستاره در چشم جویباران آیینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران بازا که در هوایت خاموشی جنونم فریا�� ها برانگیخت از سنگ کوه ساران ای جویبار جاری ! زین سایه برگ مگریز کاین گونه فرصت از کف دادند بی شماران گفتی: به روزگاران مهری نشسته گفتم بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند دیوار زندگی را زین گونه یادگاران وین نغمه ی محبت بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقی ست آواز باد و باران https://t.me/kafaeealireza
0 notes
Text
در گفتوگوی فرهنگی ایران و بوسنی چه گذشت؟
در گفتوگوی فرهنگی ایران و بوسنی چه گذشت؟
مجید قیصری در جریان گفتوگوی فرهنگی بین نویسندگان ایرانی و بوسنیایی، پیشنهاد برگزاری جشنوارههای ادبی و سینمایی درباره جنگ بوسنی را مطرح کرد.
به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده از روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، هرساله آیین پیادهروی صلح موسوم به «مارشِ میرا» از منطقه نزوک تا پوتوچاری سربرنیتسا در بوسنی و هرزگوین برای بزرگداشت جانباختگان و قربانیان نسلکشی جنگ بالکان انجام میشود.…
View On WordPress
0 notes
Text
به دنبال همگرایی اهالی ادبیات ایران و افغانستان هستیم
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی در جمع ادیبان افغانستان گفت: ما در جشنوارهها و جوایز ادبیمان به دنبال وحدت و همگرایی اهالی ادبیات و زبان فارسی مخصوصاً ایران و افغانستان هستیم. متن کامل خبر
0 notes
Text
دیواری که با سیاست ساخته شد، با فرهنگ فرو می ریزد
دیواری که با سیاست ساخته شد، با فرهنگ فرو می ریزد
نویسنده «جانستان کابلستان» در نشست نقد و بررسی کتابش در کابل گفت: دیواری که با سیاست ساخته شد، با فرهنگ فرو میریزد.
بخش کتاب و کتاب خوانی تبیان
جلسه نقد و بررسی کتاب «جانستان کابلستان» نوشته مستندنگارانه رضا امیرخانی، عصر روز شنبه 25 دی، به همت اتحادیه نویسندگان افغانستان و با مشارکت بنیاد شعر و ادبیات داستانی و با حضور صاحب اثر و نویسندگان و ادیبان ایران و افغانستان، رضا امیرخانی، مهدی…
View On WordPress
0 notes
Text
فارس گزارش میدهد ابهام در برگزاری کنگره سراسری «شعر و داستان جوان»/ سئوال بیجواب ۴۰۰۰ جوان
فارس گزارش میدهد ابهام در برگزاری کنگره سراسری «شعر و داستان جوان»/ سئوال بیجواب ۴۰۰۰ جوان
[ad_1]
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، ۱۸ آذر سال گذشته بود که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه با حمایت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی و همکاری بنیاد شعر و ادبیات داستانی فراخوان اولین کنگره سراسری «شعر و داستان جوان ایران» را با هدف اعتلای فرهنگ و هنر ایرانی، معرفی و حمایت از استعدادهای جوان منتشر کرد. (اینجا را بخوانید)
بر اساس این گزارش، کنگره سراسری شعر…
View On WordPress
0 notes
Photo
قرار بود تریبون بیتریبونها باشد! در حالی که «الفیا» قرار بود تریبون بی���تریبونها باشد، اما نداشتن چشمانداز و ملاحظاتی که هست و باید رعایت شود، سبب شده تا این نشریه، فراتر از محلی برای رفاقت، تبدیل به روابط عمومی شخص مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی شود. ایران اکونومیست - به گزارش ایران اکونومیست، اینجا ایران است و قبل از هر چیز باید اعلام کنم که نگارش این متن بهسبب رفاقت یا دشمنی با سردبیر فعلی یا سردبیران پیشین نیست و هیچگونه همکاری قبلی یا کنونی با این نشریه دیجیتال نداشتم که بخواهم حالا که قطع شده، عقدهگشایی یا از این طریق، باب همکاری و رفاقت را باز کنم. (باید متذکر شوم که با سردبیران این نشریه رفاقت دارم مگر اینکه آنها قابل ندانند!) این متن ادعا ندارد که منصفانه است و میخواهد تمام حقیقت را بازگو کند، بلکه روایتی است بهسبک روایتهای «الفیا» از سه دوره تغییرات در این نشریه! به هر حال، سعی کردهام جانب انصاف را رعایت کنم. میدانم که قضاوت میشوم؛ ولی سعی کردم بهجای درگوشی نقزدن و مدعیبودن، حرفم را بزنم و این را به شرافت خبرنگاری نزدیکتر میدانم تا فداکردن مصالح بهپای رفاقتها. *تریبونِ بیتریبونها نشریه ادبی «الفیا» متعلق به بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان فعالیت خود را از پاییز ۹۵ بهسردبیری ابراهیم اکبری دیزگاه آغاز کرد. نشریهای که با حمایتهای دولتی آغاز به کار کرده بود و قرار بود رسانهای باشد تا در آن دیدگاههای نویسندگان و شاعران بازتاب داده شود. نشریهای برای کتاب که سیدعباس صالحی (معاون فرهنگی وزارت ارشاد در آن روزگار و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز) گفته بود: «نشریه «الفیا» دو محور مهم را در دستورکار خود قرار داده است؛ نخست اینکه به کتاب، تعلق خاطر ویژه دارد و شاید علت اینکه این نشریه در هفته کتاب رونمایی شد، همین باشد. نکته دیگر آنکه «الفیا» میکوشد تا سلایق نویسندگان و کسانی را که از ادبیات به عنوان ابزار استفاده نمیکنند، معرفی کند و ادبیات را محور گفتوگوهای نقاد��نه و تعاملگرایانه قرار دهد.» خب این سخنان و البته سخنان ابراهیم اکبری دیزگاه بهعنوان سردبیر که در گفتوگویی با یکی از رسانهها به آن اشاره کرده بود، جای بسی امیدواری داشت که دولت، ورودی بهموقع در حوزه ادبیات داشته و قرار است پژواکی باشد برای صدای کمرمق اهل قلم در روزگار جنجال سلبریتیها! نکتهای که در گفتوگوی بلند ابراهیم اکبری دیزگاه با «نسیم آنلاین» بیشتر از همه در خاطر نگارنده مانده، چنین بود: «به نویسندگانی خواهیم پرداخت که تریبون ندارند» و این بیشتر مایه مسرت بود که قرار است نویسندگان محور باشند و تنها چیزی که مطرح است، کتاب و مؤلف آن است. شاید این اظهارات برای بسیاری مایه خشنودی بود. هرچند عدهای همواره اساس کار را بر نقزدن و غرزدن میگذارند و به این بهانه که «الفیا» دولتی است، توپخانه را علیهاش روشن کردند، اما ابراهیم اکبری دیزگاه بیتوجه به حواشی، کارش را شروع کرد. اتفاقاً شروع خوب و البته مقبولی بود و نوید این را میداد که در درازمدت میتوانیم شاهد یک نشریه ادبی دیجیتال جدی باشیم. گفتوگوهای تفصیلی، میزگرد و ... همه ملات ساخت یک نشریه بود. اما ظاهراً این دوره خیلی طولانی نبود و ابراهیم اکبری دیزگاه عطای «الفیا» را به لقایش بخشید و جا را برای نفر بعدی خالی کرد. *سردبیرِ رؤیاپرداز مسعود دیانی، نفر دوم «الفیا» یا بهتر است بگوییم دومین سردبیر نشریه دیجیتال «الفیا» است. در اولین مطالبی که با عنوان سردبیر (۲۶ اسفند ۹۵ با عنوان «آمدهایم که نمانیم») منتشر کرد، اینطور نوشت: «دوره دوم مجله ادبی «الف یا» با بهار و روایتهای بهاری شروع میشود. برای آغاز، پیشکشی نابتر و اصیلتر از این روایتها نیافتیم که محضرتان تقدیم کنیم. روایتهای بهاری، سیر و سلوک دوستان ماست در آفاق و انفس.» خب، شاید گفته شود این بخش از متن، مجزا از متن اصلی درست فهم نمیشود و ممکن است برداشتها متفاوت باشد؛ ولی اجازه دهید یکبار هم ما برداشت کنیم و شما اگر صلاح میدانید بخوانید. این عبارات نشان میداد که روایت (یا همان ناداستان) بیشتر از داستان برای دومین سردبیر «الفیا» اهمیت دارد. البته این قضاوت مربوط به آن روزها نیست، بلکه در مرور کلی کارنامه دوره دوم این نشریه است که به چنین قضاوتی رسیدهام. نشریهای که قرار بود از کتاب و داستاننویسان بگوید، به محیطی برای روایتنویسان (که همهشان مورد احترام هستند) تبدیل شده بود و البته باز هم در یادداشتی که با عنوان «سردبیر» در ۱۹ فروردین ۹۶ با تیتر «برای ما رؤیا بیاورید!» در این نشریه منتشر شد، نشان میداد که برنامه سردبیر قبلی یعنی پرداختن به کسانی که رسانه ندارند، چندان در دوره جدید مورد توجه نیست. برای این موضوع ارجاعتان میدهم به بخشی از یادداشت فوق! «برای دوم الفیا رؤیاپردازی کردهایم. فعلاً با این رؤیاها نفس میکشیم. راستش آنقدر که رؤیا داریم برنامه نداریم. به این رؤیاها خوشیم که به کارهای شخصی عقبافتادهمان نگاه نمیکنیم. رؤیاهایمان که ته کشیدند و جایشان را به برنامه و سیاست دادند کار خاصی نباید بکنیم. دوطبقه پلههای بنیاد شعر و ادبیات داستانی را بالا میرویم و استعفایمان را تحویل مدیرعامل بنیاد میدهیم و برمیگردیم به خانهمان.» البته نباید بیانصاف بود و از مصاحبههای مسعودخان دیانی با شعرا و نویسندگان، بدون اشاره رد شد. حتی برخی یادداشتها و نقدها را نمیتوان نادیده گرفت؛ اما بهنظرم این دوره «الفیا» بیشتر به روایتگران پرداخت تا قصهنویسان! ظاهراً قصه نماندن در «الفیا» و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان پرآب چشم است. یعنی نماندن راحتتر از ماندن است. مسعود دیانی هم بعد از یک مرتبه رفتن غیررسمی که تکذیب شد برای بار دوم رسمی رفت تا جایش را نفر سوم بگیرد. *چگونه بگوییم «قزلیِ ما»؟ میثم امیری سومین گزینه سردبیری نشریه «الفیا» بود؛ نویسندهای که او را با رمان «تیلم» و مصاحبه کوتاهی که با او کردم، میشناسم. فردی که بهنظر میرسد به مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نزدیک است و البته مورد اعتماد! خب طبیعی است که نمیتوان قضاوت درستی درباره او داشت که چنین نیتی هم نداریم؛ اما در همین مدت میثم امیری سه مطلب منتشر کرده است. اولی سرمقالهای است که در آن زاویه فعالیت در دوره سوم را آشکار کرده است، اما بسیار کلی و مبهم! یعنی خط و ربط خود را نشان نداده، هرچند گفته که متن خنثی را منتشر نمیکند ولی ننوشته این متن خنثی چیست؟ ننوشته خنثی در قبال چه چیزی؟ که خب باید صبر کرد. البته او در یکی از یادداشتهای خود به این موضوع اشارهای کرده: «خنثینبودن باید خودش را در چگونه گفتن نشان دهد، نه فقط در چه گفتن. دیگر آنکه الفیا حزب سیاسی نیست.» اما در همین مدت دو یادداشت با عبارت «اول هفته» بهقلم امیری منتشر شده که کمی با رویکرد یک مجله ادبی متفاوت است (لحن و حجم آنها متناسب با فضای شبکههای اجتماعی است). بالاتر گفتم که او مورد اعتماد مدیرعامل است حالا به نظر میرسد این موضوع دارد رگههایی از خود را اینجا نشان میدهد. «اول هفته» میخواهد مرور کند ولی بهنظر میرسد در این مرورها فراموش شده که کارکردش چه بوده و تا حدودی تبدیل به روابط عمومی مدیرعامل شده است. از لحن یادداشتها و محتوای آنها چنین بهنظر میرسد! برای مثال در «اول هفته – ۱» نوشته: «امروز جایزه زنانه پروین برگزار شد در جماران. امام نبود.» خب این اعلانها کار روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان است نه مجله ادبی! در «هفته اول – ۲» اما لحن عوض میشود. امیری در نوشتهای که بعداً برخی عبارات آن را تغییر داد، نوشته: «شایعه کردهاند که قزلیِ ما میرود به باغ کتاب. امکان ندارد که قزلی بشود رئیس حراجکده کتاب و فرهنگ.» قزلیِ ما؟ نشریه ادبی؟ حرفی نمیماند. اینجا��ت که معنای خنثیبودن را میشود فهمید. ضمناً قرار بود «خنثینبودن خودش را در چگونه گفتن نشان دهد، نه فقط در چه گفتن» که گویا اینجا خودش را نشان داده و نشریهای که با پول همین مردم! راهاندازی شده، به محلی برای دل و قلوه سیخ زدن برای رفقا تبدیل شده است. بگذریم که حتماً اینها را تعبیر به تسویهحساب میکنند؛ اما نگارنده هیچ حسابی با کسی ندارد تا بخواهد از این طریق تسویه کند. *محلی برای رفاقت! در هر حال، «الفیا» هست و این حرفها هم به جایی نمیرسد و البته قرار هم نیست برسد؛ ولی بهنظر میرسد نداشتن چشمانداز برای چنین پایگاهی و البته ملاحظاتی که حتماً هست و باید رعایت شود (هرکس بگوید که خط و ربط ندارد باید به عقلش شک کرد شهید بهشتی گفته: «هرکس خط دارد دشمن دارد» و میتوان گفت هرکس خط ندارد دشمن هم ندارد) سبب میشود که اینجا هم محلی برای رفاقت باشد نه ادبیات! همان فضایی که در غالب نشریات سراغ داشتیم کمکم در اینجا هم در حال شکلگیری است.
0 notes
Text
ستاره پروین در آسمان ادبیات پارسی همچنان میدرخشد
ستاره پروین در آسمان ادبیات پارسی همچنان میدرخشد
[ad_1]
به گزارش روز شنبه گروه فرهنگی ایرنا از بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان در پیام معصومه ابتکار آمده است: «ستاره پروین در آسمان ادبیات پارسی همچنان می درخشد، پروین اعتصامی از بانوان صاحب نام در سپهر ادبیات ایران زمین، دختری با هوش خدادادی از خانوادهای فرهنگی بود که دوران کودکیاش در یکی از طوفانیترین مقاطع تاریخ معاصر ایران سپری شد. نقش پدر در تربیت پروین بارز بود؛ پدری که…
View On WordPress
0 notes
Text
بررسی دوازده سال ادبیات ترکی ایران/ میزبانی جشنواره از شاعران عراقی
New Post has been published on http://www.netdoone.com/339207/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%aa%d8%b1%da%a9%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%db%8c%d8%b2/
بررسی دوازده سال ادبیات ترکی ایران/ میزبانی جشنواره از شاعران عراقی
نشست خبری جشنواره شعر فجر صبح امروز در بنیاد شعر و ادبیات داستانی برگزار شد.
0 notes