Tumgik
#اوتول
lyricsarabic · 2 months
Text
1 note · View note
emploialg · 2 days
Text
اعلان توظيف بالمجموعة الجهوية لاشغال المنشأت اوتول ناحية العسكرية السادسة بولاية تامنغست Tamanrasset #توظيف_المستخدمين_المدنيين_الشبيهين #التوظيف_في_الجزائر #وكالة_التشغيل_تمنراست https://www.emploialg.com/2024/09/tamanrasset.html
0 notes
bornlady · 9 months
Text
بوتاکس مو در شیردهی : بلکه با اولین قطار به مقصد کانادا پیش برود. بردگی، همانطور که او می‌دید، چیزی بیشتر و کمتر از یک سرقت واقعی نبود. او مادر، یک خواهر و یکی دیگر از خویشاوندان نزدیکش را ترک کرد. رنگ مو : پس از رفتن جورج به کانادا، دلش مشتاقانه به دنبال مادر و خواهرش بود، و همانطور که نامه زیر نشان خواهد داد. بوتاکس مو در شیردهی بوتاکس مو در شیردهی : او آماده بود تا تلاش های قابل ستایشی را برای آنها انجام دهد: ST. کاترینز، 19 ژوئیه، 1858. آقای عزیز: - با کمال میل به شما اطلاع می‌دهم که حالم خوب است و امیدوارم که شما و شما هم همینطور باشند. لینک مفید : بوتاکس مو امیدوارم آقای مهربان شما از دیدن آقای پل هامون خوشحال شوید، تا بدانید او چه زمانی تلاش خواهد کرد مادر و خواهرم را به دست آورد. بوتاکس مو در شیردهی : و من تلاش خواهم کرد تا او را با مقداری پول در آنجا ملاقات کنم تا در به دست آوردن آنها به او کمک کنم. وقتی برای آنها شروع کردید به من اطلاع دهید تا بتوانم شما را آنجا ملاقات کنم. لینک مفید : بوتاکس مو بهتر است یا پروتئین تراپی لطفاً بعد از اینکه این نامه از جانب شما گذشت، آن را به جان کامپر بدهید و به او بگویید آن را به مادرش بدهد تا مادرم بتواند آن را دریافت کند. بوتاکس مو در شیردهی : مراقب باشید و اجازه ندهید هیچ مرد سفید پوستی به آن دست پیدا کند. من اکنون با پسر عمویم لون پارکر در نزدیکی سنت کاترینز با 10 دلار در ماه زندگی می کنم. در حال حاضر دیگر، از طرف دوست شما، جورج بالارد. این پرسش ممکن است مطرح شود که چگونه چنین مسافرانی توانستند از مریلند و دلاور عبور کنند. لینک مفید : فرق بوتاکس سرد و گرم مو اما نمی توان انتظار داشت که نحوه سفر هر ورود باید به طور خاص توضیح داده شود. شاید حتی اکنون نیز عاقلانه نباشد که نام افرادی را که هنوز در جنوب زندگی می کنند و در روزهای تاریک برده داری به همنوعان خود کمک کرده اند، بیاوریم. بوتاکس مو در شیردهی : با این حال، برای اینکه ایده ای در مورد عملکرد یکی از شاخه های جاده در دلاور جمع آوری شود (با نام های حذف شده)، ما نامه اصلی زیر را برای ارزش آن درج می کنیم. کامدن، 13 ژوئن 1858. آقای. هنوز:—من می‌نویسم تا به شما اطلاع دهم که اگر روزی بخواهیم کمکی داشته باشیم، به کمک نیاز داریم. لینک مفید : ایا بوتاکس مو سرطان زاست ما بن را داریم که تلاش می‌کند تا چند ساعت پول جمع کند، اما در اینجا تعداد کمی وجود دارد که می‌توانیم به خودمان اعتماد کنیم. بوتاکس مو در شیردهی : از ترس اینکه ممکن است به ما خدمت کنند همانطور که تام اوتول وقتی آنها را در زندان دوور آورد به آنها خدمت کرد. اما او تا ابد لال است. لینک مفید : فواید بوتاکس سرد مو اگر دوستان شما بتوانند به ما کمک کنند، نمی‌خواهم، ما جاده‌ای داریم که بیش از 100 جاده در سال 1857 گذشته است. این جاده‌ای است که ما برای آنها ساخته‌ایم، 7 ماه مارس بعد از اینکه شیرها آنها را داشتند، وجود ندارد. بهتر است در ایالت، ما 7 مایلی از خلیج دلاور فاصله داریم. بوتاکس مو در شیردهی : ممکن است منظور من را بفهمید من در دسامبر گذشته به انجمن ضد برده داری برای جیمز موت و دیگران در مورد خرید اسب برای این نوشتم، اگر دوستان شما می توانند به ما کمک کنند، کار باید ادامه پیدا کند، زیرا تعداد زیادی از ای�� جاده ها عبور می کنند، اما Ben اما 3 دارد. لینک مفید : بوتاکس مو چقدر زمان میبرد هادی برای زمان جمع، شما ممکن است نه که تعداد کمی از مردان وجود دارد، صحبت های مجموع همه هیچ کاری انجام نمی دهند، اسب هایی وجود دارد که متعلق به افراد کولارد هستند اما برای این منظور نیستند. ما نمی‌خواهیم به هنگام فراخوانی برویم، یکی از بهترین مردان ما نزدیک بود. بوتاکس مو در شیردهی : با نگه داشتن آنها برای مدت طولانی، با نداشتن وسیله‌ای برای انتقال آنها، باید از این جاده ایمن عبور کنند که در 2 شب از آن عبور کنند. ویلمینگتون، برای اینکه نوامبر گذشته با 28 نفر در یک گروه به آنجا رفتم، باید سوار می شدم تا زمانی که ما به سمت ما می آییم، 15 مایل می رویم، جاده سختی برای سفر است. لینک مفید : مدت زمان انجام بوتاکس مو من با آقای دکتر صحبت کردم. حتی اگر از اینجا بازدید کنید، لطفاً سعی کنید چه کاری می توانید برای ما انجام دهید، این مکانی است که ما به کمک نیاز داریم، 12 مایلی من از میسون و دیکسون لاین زندگی می کنم. می‌خواستم آمده‌ام، اما وقت ندارم، چون هنوز سر و صدایی در مورد پسری که در نزدیکی کامدن زندگی می‌کرد. بوتاکس مو در شیردهی : به راه افتاده است، او رفته است، من و برادرم را در این مورد می‌بیند، اما نمی‌کند. فقط 4 برده در نزدیکی ما وجود دارد، هرگز با یکی از آنها صحبت نکردیم، اما از اینکه
او هرگز درخواست کمک و تلاش نمی کند، اگر بخواهید می توانید کارهای زیادی انجام دهید، این وسیله نجات خود و دیگران خواهد بود. لینک مفید : پروتئین تراپی و بوتاکس مو چیست انسر این نامه لطفاً بنویسید اگر می توانید کاری برای ما انجام دهید، به من اجازه ندهید. من هنوز دوستت می مانم ورود از ریچموند یک ملاتو روشن، خوش تیپ، خوش ساخت و به سختی بیست سال سن داشت. او گزارش داد که از دست آقای جان تیلغمان فاستر، کشاورز که در مجاورت ریچموند زندگی می کرد. بوتاکس مو در شیردهی : گریخت. ارباب او، ابنزر بدون تردید اعلام کرد، مردی درجه یک بود. من حق نداشتم او را در دنیا رها کنم، اما آزادی را بهتر از بردگی دوست داشتم. یکی از اعضای کمیته پس از بیان کامل رفتار محبت آمیز که تحت نظر استادش با او رفتار می کرد، مایل بود از او بداند که آیا می تواند بخواند، که او پاسخ داد که می تواند. لینک مفید : بوتاکس مو در دوران شیردهی اما او اعتراف کرد که چه دانشی در این زمینه به دست آورده است. این مسیر نتیجه تلاش‌های پنهانی بود، نه از طریق مجوزی که اربابش داده بود. جان تیلغمان فاستر حدود صد و پنجاه راس برده داشت و مردی با نفوذ بود. ابنزر وقت خود را در آرایشگاه گذرانده بود. پس از فرار، پدر و مادر و هشت برادر و خواهرش را ترک کرد. بوتاکس مو در شیردهی : از آنجایی که او بسیار باهوش بود، کمیته بر این باور بود که او برای مدتی اثر خود را در زندگی خواهد گذاشت. * * * * * ورود از ریچموند، 1858. جان تامپسون کار، ان ماونتین و کودک، و ویلیام بولر. جان مردی مستحکم بود، اما هوش بسیار کمتری نسبت به عموم مسافران داشت. لینک مفید : بوتاکس مو و رنگ مو با این حال، او برای پیشرفت زیاد پیر نبود. این واقعیت که او روحیه کافی داشت تا از رفتار خشن یکی از کشاورزان کوچک آلبرت لوئیس که ادعا می کرد مالک اوست ناراحت شود، نشان داد که او به هیچ وجه مورد ناامیدکننده ای نیست.
0 notes
hodhodca · 3 years
Photo
Tumblr media
پس از این که اکثریت نمایندگان حزب محافظه‌کار به برکناری ارین اوتول از رهبری رای دادند، کندیس برگن به عنوان رهبر موقت این حزب انتخاب شد. مشروح گزارش را هم اکنون در تارنمای رسانه هدهد کانادا مشاهده می‌کنید. #اخبار_سیاسی ~ #هدهد_کانادا #کانادا_هدهد #اخبار_جهان_هدهد #اخبار_جهان #اخبارکانادا #اخبار_کانادا #اخبار_کانادا_هدهد #حزب_محافظه_کار_کانادا https://www.instagram.com/p/CZntzAlrcFr/?utm_medium=tumblr
0 notes
alahramplatform · 3 years
Text
اوتول ينتقد سياسة رئيس وزراء كندا
اوتول ينتقد سياسة رئيس وزراء كندا
متابعة / شيرين أشرفالتقي مساء امس “جاستن ترودو” رئيس وزراء كندا إنتقادات قاسية من “إيرين اوتول” زعيم حزب المحافظين وذلك لإصراره علي إقامة الانتخابات .حيث أشار أوتول أن ذلك القرار يعني حرصه علي مصالحه دون الشعب فأقامة أنتخابات وسط ازمة كورونا يدل علي ذلك كما أؤيده في الراي “جاجميت سينغ” زعيم الحزب الديمقراطي واعتبر من الأولي هو إجلاء القوات الكندية من افغانستان بدلا من إجراء الانتخابات الفترة…
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
enamaofficial · 3 years
Photo
Tumblr media
‎🎬بخش دهم، معرفی انیمیشن ‎ موش سرآشپز (Ratatouille) ‎🌟درباره‌ی انیمیشن ‎راتاتویی «موش سرآشپز» (به فرانسوی: Ratatouille) یک انیمیشن برنده جایزه اسکار و جایزه گلدن گلوب است که توسط شرکت پیکسار در سال ۲۰۰۷ میلادی تولید و توسط شرکت والت دیزنی توزیع شده‌است. ‎فیلم موش سرآشپز به کارگردانی برد برد در سال 2007 ساخته شده است. این فیلم محصول کشور آمریکا و در ژانر انیمیشن و کمدی می‌باشد. در این فیلم پتن اسوالت، ایان هولم، لو رومانو، جانین گاروفالو، پیتر اوتول، براد گرت، برایان دنهی , پیتر سوهن به هنرمندی پرداخته‌اند. ‎این هشتمین فیلمی است که پیکسار تولید کرده‌است. کارگردان این فیلم برد برد است. ‎🌟داستان انیمیشن موش سرآشپز ‎«موش سرآشپز»، انیمشن تولید شده در سال 2007 است و داستان این انیمیشن در مورد «رمی»، یک شهروند پاریسی است که غذا خیلی دوست دارد و میتواند با سیلقه و استعداد خودش غذاهای فوق العاده ای درست کند و دوست دارد سرآشپز یکی از رستوران ها باشد ولی مشکل اینجاست که رمی یک موش است. بنابراین به زیر کلاه یکی از آشپزهای یکی از بهترین رستوران های شهر می رود و .... . . . ‎#اینما #سرویس_اشتراک_ویدیو #معرفی_انیمیشن #انیمیشن #انیمیشن_موش_سرآشپز #موش_سرآشپز #راتاتویی #برنده_اسکار #جایزه_اسکار #برد_برد #والت_دیزنی #شرکت_پیکسار #جایزه_گلدن_گلوب #enama #ratatouille #animation #waltdisney #pixar #comedyfilm (at Tehran, Iran) https://www.instagram.com/p/COKh33fhbqF/?igshid=ilvrqmuakhj0
0 notes
khoonevadeh · 5 years
Photo
Tumblr media
داستان واقعی زندگی تراژیک لورنس عربستانhttps://khoonevadeh.ir/?p=109745
برترین‌ها: زندگی حیرت‌انگیز و بسیار کوتاه توماس ادوارد لورنس، باستان‌شناس بریتانیایی که بعد‌ها به مبارز آزادی‌خواه دستار به سر مشهور تاریخ کشورش تبدیل شد، الهام‌بخش فیلم‌های زیادی بوده که از آن جمله می‌توان به شاهکار زندگینامه‌ای و تحسین شده «لورنس عربستان» (Lawrence of Arabia) با بازی پیتر اوتول و کارگردانی دیوید لین بزرگ اشاره کرد هر چند از دید بسیاری مجموعه فیلم‌های «ایندیانا جونز» (Indiana Jones) نیز از شخصیت و ماجرا‌های زندگی لورنس الهام گرفته‌اند.
لورنس که بعد از فعالیت‌هایش در اتحاد و کمک به شبه‌نظامیان عرب در جنگ با ترک‌های عثمانی، لقب «لورنس عربستان» را به خود گرفت یک مرد تحصیلکرده و روشنفکر و مسلط به ۷ زبان بود که نه تنها به عنوان باستان‌شناس فعالیت می‌کرد بلکه یک خلبان جنگنده ماهر، افسر اطلاعاتی، دیپلمات و استراتژیست نظامی نیز به حساب می‌آمد. استعداد‌ها و توانایی‌های لورنس بی‌پایان بود هر چند شیاطین درون او نیز کم نبودند.
او زندگینامه خود را در سال ۱۹۲۶ با عنوان «هفت ستون حکمت» (The Seven Pillars of Wisdom) به ماجرا‌های خود در دوران حضور در عربستان پرداخته است، کتابی که به سرعت پرفروش شده و نقش مهمی در رساندن لورنس به شهرت جهانی داشت. در مورد شیاطین درونش و علاقه‌اش به ماجراجویی و خطر، لورنس چیز زیادی در کتاب خود نگفته است تا اینکه در یک تصادف با موتورسیلکت و در سن تنها ۴۶ سالگی درگذشت.
علیرغم سبک زندگی ماجراجویانه‌اش، لورنس هیچگاه به دنبال شهرت و جلب توجه نبود و در واقع زمانی که به خا طر «شجاعت در پیشگاه دشمن» به او پیشنهاد اهدای مقاله شوالیه و صلیب ویکتوریا شد، او هر دو را رد کرده و به جای آن ترجیح داد به عنوان یک سرباز و با نامی مستعار وارد نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا شود. اما فیلم «لارنس عربستان» و زندگینامه خودنویس او تنها بخش کمی از زندگی تراژیک و پرفراز و نشیب این مرد را به تصویر می‌کشند.
زندگی دوران کودکی توماس ادوارد لارنس بسیار سخت و پر از آزار بود
دوران کودکی توماس ادوارد لارنس در بریتانیای دوران ملکه ویکتوریا یک رسوایی بزرگ بود. پدر او یک نجیب زاده ایرلندی به نام توماس چاپمن بود که همسر و دو دخترش را برای بودن با معشوقه و معلم اسکاتلندی خصوصی فرزندانش، سارا جونر، ترک کرد. این دو بعد‌ها نام خانوادگی لورنس را برگزیده، با این نام در کنار هم زندگی کرده و صاحب ۵ پسر شدند. توماس ادوارد در ۱۶ آگوست ۱۸۸۸ در ولز بدنیا آمد و بعد از آن بود که خانواده لارنس به آکسفورد نقل مکان کرد. در این قبله آمال علاقمندان به تحصیل و دانشگاه بود که لارنس رشد کرد، پسری که از همان ابتدا بسیار کنجکاو و به شکل غیرطبیعی باهوش بود.
اگر چه او بچگی متفاوت و منحصربفردی داشت، اما دورانی که لارنس در آن زندگی می‌کرد نیز بسیار گیج‌کننده و متفاوت بود. سارا لارنس، مادر توماس ادوارد، زنی بسیار سختگیر و دقیق بود و هیچ ابایی از اعمال خشونت نیز نداشت. سارا که خود بچه یک ارتباط نامشروع و یک زن مسیحی بسیار معتقد بود هیچگاه نتوانست با این موضوع کنار بیاید که او و چاپمن زن و شوهر قانونی و عقد کرده نبوده و بخشی از این تنفر از خود را با تنبیه پسرانش جبران می‌کرد.
جدای از انگیزه‌های او، برادر کوچکتر توماس ادوارد، آرنولد، یک بار گفته بود که زندگی سخت و پرآشوب دوران کودکی برادران لارنس برای توماس بسیار سخت‌تر از دوران جنگ بوده است. بخشی از این تروما نتیجه انتظارات زیادی بود که از توماس و دیگر پسران خانواده وجود داشت. سارا بر این باور بود که توماس ادوارد قرار است زندگی متفاوت و سرنوشت خارق‌العاده‌ای داشته باشد و به همین دلیل از نظر او موفق بودن کافی نبوده و وی باید بی‌نقص می‌بود. در نهایت توماس ادوارد خانه را ترک نموده و به یک کلبه که در گوشه‌ای از ملک وسیع خانوادگی قرار داشت نقل مکان کرد.
توماس ادوارد لورنس دو برادرش را در جنگ جهانی اول از دست داد
لورنس عربستان دومین پسر توماس چاپمن و سارا جونر بود. به لطف اینکه پدر و مادرش ازدواج رسمی نداشته و قانوناً و شرعاً زن و شوهر محسوب نمی‌شدند و سعی در مخفی کردن این موضوع داشتند، توماس ادوارد در دوران کودکی زندگی بسیار سختی داشت. با این وجود توماس در دوران دبیرستان و بعد‌ها در دانشگاه آکسفورد یک شاگرد بسیار زرنگ و باهوش بوده و بعد از تحصیل در رشته تاریخ در آکسفورد، پایان نامه خود را در زمینه قصر‌های دوران جنگ‌های صلیبی نوشت.
با آغاز جنگ جهانی اول، لورنس در حال حفاری یک سایت باستانی در سوریه به سر می‌برد. ارتش بریتانیا او را در بخش نقشه‌کشی در قاره به کار گرفت، جایی که لارنس بار دیگر خود و توانایی‌هایش را به همه نشان داد. او بسیار تیزهوش، زیرک و البته ناراضی از شرایط بود، زیرا کار پشت میزی برای لورنس کوشا و دارای پشتکار مناسب و راضی کننده نبود. او می‌خواست که کار‌های بیشتر و بزرگتری انجام دهد، به ویژه بعد از آن که دو تن از برادرانش، ویل و فرانک، در میدان جنگ و در جبهه غربی کشته شدند.
ظاهراً کشته شدن ویل و فرانک یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌های توماس ادوارد برای پیوستن به انقلاب و شورش اعراب علیه نیرو‌های ترک عثمانی در سال ۱۹۱۹ بوده است. او از اینکه برادرانش زندگیشان را فدای آزادی کرده بودند سخت احساس گناه کرده و می‌خواست به جای شاهد تاریخ بودن خود بخشی از آن باشد و بدین ترتیب بود که با خدمت به شاهزاده امیر فیصل سعی داشت به هدف خود و آنچه که می‌خواست دست یابد.
لورنس عربستان در به شهرت رسیدن خود نقش داشت، اما بعد‌ها از آن متنفر شد
در سال ۱۹۱۶، اعراب منطقه حجاز، جایی که اکنون با نام عربستان سعودی شناخته می‌شود، علیه حکومت سرکوبگر عثمانی دست به شورش زدند. از آنجایی که دولت عثمانی در طول دوران جنگ جهانی اول طرف آلمان را گرفته بود، بریتانیا در این مناقشه جانب اعراب را گرفته و توماس ادوارد لورنس را به منطقه فرستاد تا به عنوان وابسته نظامی این کشور در نزد شاهزاده فیصل، پسر شریف حسین سلطان مکه، کار کند.
لورنس خیلی زود لباس‌های غربی خود را با لباس و چفیه عربی جایگزین کرده و گروهی از جنگجویان نامنظم و چند تکه را در یک پیروزی غیرمحتمل رهبری کرد، پیروزی که بیشتر به خاطر تاکتیک‌های جنگ پارتیزانی که خود لورنس ابداع کرده بود به دست آمد. رشادت‌های او در میدان نبرد توجه لوول توماس، روزنامه‌نگار آمریکایی را به خود جلب کرد و بدین ترتیب توماس از او یک بت ساخت.
وی در کمپ فیصل همراه لورنس بوده و از او فیلم تهیه می‌کرد و بعد‌ها این فیلم را با صداگذاری در لندن و نیویورک به نمایش درآورد. توماس ادوارد بعد‌ها لوول توماس را یک «مرد بی‌نزاکت» توصیف کرده و ادعا کرد که از تصویر وی سوء استفاده کرده است. با انتشار زندگینامه لورنس با عنوان «هفت ستون حکمت» در سال ۱۹۲۶ بر شهرت توماس ادوارد افزوده شد. در سن ۳۰ سالگی لورنس عربستان به یک سلبریتی بی‌میل به شهرت تبدیل شده بود که جوانی‌اش را با ماجراجویی و جلب توجه گذارنده و اکنون با یک سری نام مستعار وارد نیروی هوایی سلطنتی و نیرو‌های زرهی بریتانیا شده بود.
لورنس عربستان میراث متنوع و متفاوتی از خود به جای گذاشته است
از یک طرف، صد‌ها و شاید هزاران سرباز عرب و هموطن لورنس به او به چشم یک شخصیت الهام‌بخش و قهرمان نگاه می‌کردند. همین موضوع را می‌توان در مورد دانش‌آموزانی که در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در بریتانیا و آمریکا بدنیا آمده بودند نیز صادق دانست. لورنس بدون شک بسیار شجاع، جسور و باهوش بود و تا قبل از پیوستن به شاهزاده فیصل در مبارزاتش علیه ترک‌های عثمانی هیچ گونه آموزش نظامی ندیده بود، اما در تمام مدت حضورش در شبه جزیره عربستان نشان داد که یک استراتژیست نظامی زیرک و اغلب بیرحم است.
از طرف دیگر، توماس ادوارد لارنس محصول زمان خود نیز بود. او فرهنگ اعراب را پذیرفته و به خاطر ردا و چفیه عربی، کت و شلوار شیک غربی خود را دور انداخت. هر چند نسبت به اعرابی که به نظر خود از او پایین‌تر بودند می‌توانست دیدگاهی بسیار بیرحمانه داشته باشد. او به نحوی یک استعمارگر کلاسیک بود که اعراب قرن بیستم را غیرمنطقی و اعراب شهرنشین را فاقد ارزش شناخته شدن می‌دانست.
لورنس در خاطراتش چنین نوشته است: «بی‌نزاکتی کاملاً درمانده کننده عرب‌های نیمه اروپایی شده بسیار رقت‌انگیز است هرچند از اعرابی که دست نخورده‌اند هزاران برابر بهتر است». علاوه بر این، بسیاری از تاکتیک‌های جنگ پارتیزانی که وی برای نبرد با ترک‌های آموزش دیده و قدرتمند ابداع کرد، از جمله وسایل انفجاری دست‌ساز یا بمب‌های کنار جاده‌ای و نابودی استراتژیک و سیستماتیک خطوط ارتباطی دشمن، هنوز هم به کار گرفته می‌شوند، به ویژه در خاورمیانه.
توماس ادوارد لورنس مجبور شد یکی از اعضای گروه خود را اعدام کند
در ژانویه ۱۹۱۷، لورنس که تا آن زمان با اعراب بدوی زندگی می‌کرد، به عنوان رهبر انقلاب اعراب یکی از بهترین و همزمان بدترین روز‌های عمر خود را سپری می‌کرد. این ماه با حملات موفق علیه سربازان عثمانی شروع شد که در آن لورنس و گروهی ۳۵ نفره از مردان مسلح متعلق به قبایل عرب توانستند دو سرباز ترک را دستگیر و برای بازجویی به محل استقرار نیرو‌های خود ببرند.
این موضوع باعث شد که لورنس چاره‌ای جز کشتن یکی از افراد خود برای جلوگیری کردن از یک دشمنی خونی نداشته باشد و این قتل برای تمام زندگی آینده لورنس او را رها نکرد. در این دوران، لورنس بسیار بیمار بود و از تب، التهاب، مالاریا و اسهال خونی رنج می‌برد و همزمان تشکیک در مورد موفقیت عملیات نیز او را رها نمی‌کرد. او از این بیم داشت که تلاش‌های خود و همراهانش، مسافرت‌های طولانی‌شان در دل صحرا به سمت شهر ساحلی عقبه، تلاش‌هایش برای تخریب خطوط ریلی ترک‌ها و جمع‌آوری سرباز از میان قبایل بدوی بی‌نتیجه به پایان برسد.
به همین دلیل آنطور که خود در کتاب خاطراتش گفته، لورنس چنان از دست اعراب همراهش خسته شده بود که دوست داشت در میدان نبرد کشته شود. اما این اتفاق رخ نداده و لورنس تا آخر مانده و سرنوشت تلخش را تجربه کرد.
لورنس عربستان یکی از بهترین دوستانش را به خاطر گرسنگی از دست داد
در کتاب زندگینامه‌اش، «هفت ستون حکمت»، لورنس با عشق از مردی به نام سلیم احمد سخن می‌گوید که با لقب عربی «داهوم» به معنای «سیاه کوچولو» شناخته می‌شد. ظاهراً لورنس در یک عملیات حفاری باستان‌شناسی در منطقه مرزی قارقامیش، سوریه با این مرد آشنا شده و چنان تحت تاثیر هوش و ذکاوت این مرد قرار گرفت که زبان انگلیسی و ریاضی به وی یاد داد و در مقابل داهوم نیز به لورنس عربی آموخت.
این دو برای سال‌ها در کنار هم بوده، با هم به ماموریت‌های اکتشافی رفته و حتی شایعاتی در مورد روابط عاشقانه بین این دو نیز وجود داشت. در ژوئن ۱۹۱۴، لورنس برای خدمت به عنوان وابسته نظامی ارتش بریتانیا در میان نیرو‌های شورشی عرب، داهوم را در قارقامیش تنها گذاشت. چهار سال بعد، زمانی که لورنس برای نبرد مشهور و مهم دمشق آماده می‌شد، خبردار شد که داهوم به خاطر بیمار تیفوس ناشی از یک دوره قطحی که بین سال‌های ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۷ هزاران نفر را به کام مرگ فرستاد درگذشته است.
وقتی که جنگ تمام شده و لورنس به بریتانیا بازگشت، در صفحات اول کتاب زندگینامه خود نوشت که آن را به «اس. ای» (S. A.) تقدیم می‌کند که بسیاری بر این باورند همان سلیم احمد بوده است. وی همچنین در بخش پیشگفتار کتاب خود در قالب یک شعر نوشت که وظیفه‌شناسی او به عنوان یک سرباز همواره از عشقش به این شخص الهام گرفته است: «چنان تو را دوست داشتم که سرنوشت این مردان را در کف دستهایم نقش بستم و وصیتنامه ام را در میان ستاره‌ها نوشتم تا برای تو آزادی کسب کنم».
توماس ادوارد لورسن احساس می‌کرد که به متحدان عرب خود خیانت کرده است
تقریباً از همان ابتدای شورش اعراب علیه عثمانی، لورنس احساس بدی نسبت به پایان این درگیری‌ها و زندگی آینده دوستان عربش با وجود مشارکت فرانسه و بریتانیا در این ماجرا داشت. لورنس در سال ۱۹۱۹ در مذاکرات صلح پاریس و در سال ۱۹۲۱ در کنفرانس قاهره شرکت کرد که در هر دو تا حدودی از استقلال اعراب بحث شد، اما لورنس از نتایج این مذاکرات به شدت رنجیده‌خاطر و ناامید گشت. به جای اعطای استقلال واقعی به اعراب و پرداختن به جزییات صلح، بریتانیا و فرانسه در واقع خاورمیانه را بین خود تقسیم کردند.
این تمسخر به دیپلماسی بعد‌ها به پیمان سایکس-پیکو مشهور شد که جز برآورده کردن منافع و خواست‌های دو کشور فرانسه و بریتانیا، برای هیچ یک از طرف‌های دیگر و به خصوص اعراب و ساکنان منطقه خاورمیانه مطلوب نبود. لورنس که هنوز سعی داشت به دوستان عرب خود کمک کند در سال ۱۹۲۰ برای اعمال نفوذ در این مذاکرات به سراغ وینستون چرچیل رفت، اما این تلاش‌های نیز بی‌ثمر بوده و او چنان ناامید و پشیمان شده بود که اتحاد اعراب را «مفهومی در ذهن یک دیوانه» توصیف کرد.
در این زمان بود که یک مرد اسکاتلندی فاش کرد که توسط لورنس استخدام شده تا به طور مرتب چند بار او را در روز شلاق بزند که به نظر می‌رسد این موضوع ناشی از درماندگی لورنس در برابر تصمیمات و حیله‌گری‌های بریتانیا و فرانسه بوده باشد.
لورنس عربستان نزدیک بود در جریان یک سانحه هوایی جانش را از دست بدهد
در ماه می ۱۹۱۹، لورنس در راه خود از پاریس به قاهره و در تلاش برای جمع‌آوری یادداشت‌هایش به منظور شروع کتاب خاطراتش بود. وی در این سفر به فرودگاه چنتوچله در ایتالیا رفت، اما به دلیل تاریکی هوا و باد غیرمنتظره، خلبان هنگام نشستن دچار مشکل شده و در نهایت یکی از بال‌های هواپیما به درختی در خارج از باند فرود برخورد کرد. در برخورد هواپیما با زمین یکی از خلبانان در جا کشته می‌شود و دیگری بعد‌ها در بیمارستان درگذشت.
اما لورنس خوش‌شانس بود و در این حادثه تنها شانه و دو دنده‌اش شکست اگر چه شکستگی دنده برای باقی عمر او را آزار می‌داد. او بعد‌ها یک چک ۱۰ پوندی برای یکی دیگر از سرنشینان هواپیما که از این حادثه جان سالم به در برد نوشت، زیرا در خارج شدن از هواپیما به او کمک کرده بود.
لورنس عربستان از نیرو‌های هوایی سلطنتی بریتانیا اخراج شد
توماس ادوارد لارنس بعد از بازگشت از عربستان و در شرایطی که در اوج شهرت به سر می‌برد سعی کرد زندگی شخصی خود را بازیابد و به همین دلیل در سال ۱۹۲۲ تحت نام مستعار جان هیوم راس وارد نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا شد. او تنها چند ماه به عنوان خلبان در نیروی هوایی کشورش خدمت کرد و بعد از این که رسانه‌ها هویت واقعی او را فاش کرده، اعلام کردند که وی در هند به جاسوسی مشغول است و در ادامه نیروی هوایی او را اخراج کرد.
لورنس مردی بود که هیچگاه دوست نداشت تسلیم شهرت شود به همین دلیل خیلی زود به نیرو‌های زرهی سلطنتی پیوست و این بار هم با یک نام مستعار. او این بار نام توماس ادوارد شاو را در ادای احترام به دوست نزدیک خود و نمایشنامه نویس مشهور ایرلندی، جرج برنارد شاو، انتخاب کرد. اما این بار نیز هویت واقعی او فاش شده و باعث شد که از نیرو‌های زرهی نیز خارج شود. به نظر می‌رسید که تلاش او برای گمنام ماندن و داشتن یک زندگی معمولی نتیجه‌ای ندارد.
در سال ۱۹۲۵ وی بار دیگر وارد نیروی هوایی سلطنتی شد و بعد از ده سال بازنشست گردید، انگار به هدف نامفهومی که می‌خواست رسیده بود. در آن زمان لورنس در یک کلبه کوچک و ساده در منطقه دورست در جنوب غربی کشور زندگی می‌کرد. او می‌خواست که در این کلبه از آزادی خود لذت ببرد، اما چند ماه بعد از بازنشستگی در یک تصادف موتورسیکلت و به خاطر سرعت فراوان کشته شد.
لورنس عربستان در یک سانحه موتورسیکلت مشکوک کشته شد
توماس لورنس ادوارد شیفته موتورسیکلت بود و به گفته برخی رسانه‌ها، ۸ موتورسیلکت گرانقیمت و بسیار هنری از نوع Brough Superior که از برند مشهور رولز رویس بود داشت. در صبح روز ۱۳ می ۱۹۳۶، لورنس که روزگاری قصد مسابقه سرعت موتورسیلکت با یک هواپیما را داشت به سرعت در محل زندگی خود مشغول موتورسواری بود که متوجه دو پسربچه سوار بر دوچرخه در مسیر خود می‌شود.
او سعی می‌کند با منحرف کردن موتورسیکلت خود از برخورد با آن‌ها جلوگیری کند، اما با یکی از آن‌ها برخورد کرده و از روی موتور پرت می‌شود. شش روز بعد لورنس عربستان به دلیل جراحات ناشی از این تصادف ساده درگذشت. با این وجود مرگ او باعث نجات جان بسیاری شد، زیرا پس از مرگ او بود که تحقیقات در مورد کلاه ایمنی موتورسواران آغاز شد. از همان ابتدا بسیاری در مورد مرگ او تشکیک کردند و پس از آنکه دهه‌ها بعد از مرگش نامه او به بخش رسانه‌ای نیروی هوایی منتشر شد بسیاری به این نتیجه رسیدند که ممکن است این تصادف نوعی خودکشی بوده باشد.
در این نامه لورنس نوشته که بعد از بازنشستگی از نیروی هوایی او آرزو می‌کرده کاش مرده بود. وی همچنین نسبت به تلاش برای یافتن یک شغل دیگر احساس ناامیدی داشته و گفته بود که می‌داند هر جا که برود رسانه‌ها او را رها نکرده و شانس موفقیت را از وی خواهند گرفت. او در پایان نامه گفته بود که هیچ وقت دوست ندارد پیر شود. شاید لورنس عربستان بالاخره به این یک آرزویش رسیده باشد و جهان یکی از افسانه‌ای‌ترین و پیچیده‌��رین شخصیت‌های چند قرن اخی�� خود را از دست داد.
منبع: grunge
منبع : برترینها
0 notes
mzazikofficial · 6 years
Photo
Tumblr media
لمن كتاب أعمدة الحكمة السبعة لمن كتاب أعمدة الحكمة السبعة مؤلف كتاب أعمدة الحكمة السبعة هو للورنس العرب. اعمدة الحكمة السبعة (بالإنجليزية: Seven Pillars of Wisdom) كتاب صدر في عام 1922 وضع فيه لورنس العرب خلاصة تجربته السياسة في إدارة أنظمة دول الشرق الأوسط بعد سقوط الدولة العثمانية، وساهم في قيام الثورة العربية الكبرى.هذا كتاب فريد من نوعه حول تاريخ الجزيرة العربية. وهو من تأليف الضابط الإنجليزي توماس إدوارد لورنس (بالإنجليزية: T. E. Lawrence) أو كما يعرفه الكثير من الناس بلورنس العرب. وكما يعلم الجميع، فإن هذه الشخصية التاريخية الاستشراقية التي دخلت إلى ثقافتنا وأثرت بها بشكل كبير، كانت عبارة عن رحلة رجل إنجليزي داخل الصحراء العربية، أثناء الحرب العالمية الأولى. لكنها لم تكن رحلة رجل عادي، بل هي مسيرة رجل في مهمة لتجنيد القبائل العربية ضد الدولة العثمانية. و هذا الكتاب عبارة عن سيرة ذاتية للورنس، خاصة المرحلة الخاصة من حياته التي قضاها مع البدو، والمعارك التي خاضها إلى جانب الملك فيصل بن الحسين، وفلسفته في الحياة بعد هذه التجربة التي حولته إلى إنسان غير عادي. وقد تم تحويل هذا الكتاب إلى فيلم من بطولة بيتر اوتول، وعمر الشريف، وأنتوني كوين. وحقق نجاحا باهرا. لكن يظل الكتاب يحمل فلسفة عميقة ما زالت تسحر كل من يقرأه. فعلى سبيل المثال، تحدث لورنس عن الشخصية العربية، وكيف استطاع أن يحول القبائل المتناحرة، التي لا تدين لأحد أبدا، لتقف صفا واحدا مع الإنجليز ضد الأتراك. وقد قال عبارة أظنها هي الأصدق في وصف الروح العربية، حيث قال أن العربي حين يصدق بك ويؤمن برسالتك، سوف يتبعك إلى أقاصي الدنيا، ولو بذل في ذلك حياته. وأفضل تحليل لهذا الكتاب، للكاتب الإنجليزي كولن ولسون، في كتابه “اللا منتمي”، حيث تحدث بإسهاب عن المعاناة الروحية التي كان يمر بها لورنس، وكيف أن هذه المعاناة هي التي قادته ليصبح شخصية أسطورية خلدها التاريخ. إن شخصية الكاتب مثيرة للجدل، يستحق الإطلاع.
0 notes
kifache · 7 years
Text
كل واحد وطريقتو.. كوفر "غزالي غزالي" بخمسة أصوات (فيديو)
محمد المبارك أعادت مجموعة من الشباب الموهوبين غناء الأغنية الجديدة للفنان المغربي سعد المجرد، “غزالي غزالي”، على طريقة “كوفر”، ونشروا وفيديوهاتهم على اليوتيوب، في محاولة للتعريف بمواهبهم. في هذا الفيديو اخترنا 5 محاولات لاقت استحسانا على مواقع التواصل الإجتماعي، والتي تم تداولها على نطاق واسع.. 1-تراري مصطفى 2-يوسف اوتول 3-ليلى الغزواني 4-عصام إراج (سام أراج) 5-فريق تقيتيقات المراكشي…
View On WordPress
0 notes
zaktoomusic-blog · 7 years
Text
بازیگران انگلیسی که اعتبار سینمای جهان هستند (۱)
New Post has been published on http://vestamag.ir/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%db%8c%d8%b3%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%d8%b3%db%8c%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d9%87%d8%a7/
بازیگران انگلیسی که اعتبار سینمای جهان هستند (۱)
 باشگاه خبرنگاران جوان: سینمای انگلستان همواره سینمایی مستقل، هنری و پرمخاطب بوده است. می‌طاقت گفت سینمای انگلستان از قدیمی‌ترین و در عین حال به روزترین سینماهای جهان است که حائز فستیوال‌ها و جشنواره‌های معتبر و مستقلی است. این سینما فیلمسازان ابهت در کل دوره‌ها داشته است که بسیاری از آثار عمده و برجسته سینمای جهان را خلق کرده‌اند.
اما نکته ای که نمی‌طاقت در مورد سینمای انگلستان نادیده گرفت، وجود بازیگران و نوابغی است که در عرصه بین‌المللی درخشیده‌اند و سینمای هالیوود را به تسخیر خود در آورده‌اند و جوایز معتبری از جشنواره‌های بین‌المللی گرفته‌اند. احتمالاً بتوان گفت در بعضی از سال‌ها تعداد نامزدهای انگلیسی مراسم اسکار از بازیگران آمریکایی سبقت می‌گرفت و در بعضی مواقع هم تعداد مساوی بود.
در پایین به بزرگترین و پرافتخارترین بازیگران انگلیسی نگاهی می‌اندازیم:
دنیل دی لوئیس
    سر دنیل دی لوئیس دومین مولود خانواده‌اش و متولد لندن است. وی چند ماه قبل بیانیه‌ای منتشر کرد و خود را در شصت سالگی از بازیگری بازنشست کرد. تصمیمی که با عکسالعمل و تاسف اهالی هنر مواجه شد. این بازیگر سه جایزه اسکار بهمنظور بهترین بازیگر نقش اول مرد دارد و در این مقوله رکورددار است. البته این فقط رکوردی نیست که این بازیگر متولد لندن به اسم خود زده است.
او با به دست آوردن بیش از ۱۷۰ جایزه معتبر و بینالمللی در این مقوله نیز رکورددار است. البته چیزی که دنیل دی لوئیس را از سایر بازیگران متمایز می‌کند، سختگیری بیش از اندازه این بازیگر در انتخاب نقش‌هایش و طرز عجیب و غریبی است که بهمنظور ایفای نقش‌های خود دارد. به طوری که بعد از سال ۲۰۰۰ می‌طاقت گفت تقریباً هر پنج سال یک نقش را قبول کرده و با این وجود حداکثر جوایز ممکن را بهمنظور ایفای این نقش ها به دست آورده است.
از مهمترین آثار سینمای این بازیگر می‌طاقت به پای چپ من، دار و دسته نیویورکی ها، خون به پا خواهد شد، لینکلن و … اشاره کرد.
  سر آنتونی هاپکینز
    احتمالاً فقط سکوت بره‌ها کافی است تا ما ایمان کنیم این بازیگر در نوع خود بهترین و خاص‌ترین است. آنتونی هاپکینز متولد یک خانواده فقیر و عمله در ولز بوده است. بازیگری را از تئاتر شروع کرده و ذره ذره ترقی کرده تا به این مقام رسیده است. آنتونی هاپکینز برنده اسکار، گلدن گلوب و بفتا نیز هست. از بهترین آثار او می‌طاقت سکوت بره ها، سرزمین سایه ها، بازمانده روز را اسم برد.
  سر مایکل کین
    بازیگر موفق و بی‌حاشیه‌ای که ۸۵ سال دارد و از اواخر دهه ۱۹۵۰ بازیگری را بدو کرده است، دو اسکار دارد. او در آثار عمده بسیاری ایفای نقش کرده است. بازیگری که حتی در دوران کهولت هم مورد توجه کارگردان‌های برجسته‌ای چون کریستوفر نولان است و در اکثر آثار فاخر این کارگردان حضور دارد. از مهمترین آثار این بازیگر بریتانیا��ی می‌طاقت سری فیلم‌های شوالیه ظلمات، پرستیژ، آمریکایی آرام، قوانین منزل سایدر و … را اسم برد.
  پیتر اوتول
    بازیگر هالیوودی که هشت نامزدی اسکار و کسب سه جایزه گلدن گلوب از جمله افتخارات سینمایی او بود، در سال ۲۰۱۳ و در سن ۸۱ سالگی بر اثر سرطان فوتشد. این بازیگر رکورد «بیشترین نامزدی جایزه اسکار بدون برد» را دارد .
به همین دلیل آخرالامر در سال ۲۰۰۳ به پاس کل فعالیت‌های هنری‌اش جایزه افتخاری اسکار را گرفت. از اولین آثار مورد توجه این بازیگر می‌طاقت به لورنس عربستان و شیر در زمستان اشاره کرد. این بازیگر مسیر موفقیت را به مرور و با تلاش زیاد به دست آورد و در ذهن کل مخاطبان سینما به جا ماند.
  بندیکت کامبربج
    این بازیگر محبوب اغلب شهرت و محبوبیتش را مدیون بازی در نقش شرلوک هولمز است. بعد از بازی در این نقش بود که اهالی هنر و سینما او را شناختند. این بازیگر بهمنظور بازی در فیلم بازی تقلید موفق شد، نامزدی اسکار را به دست آورد؛ هرچند که دستش از این جایزه کوتاه ماند. بدون شک این بازیگر ۴۱ ساله یکی از امیدهای سینمای انگلستان است که هنوز فرصت بهمنظور درخشش دارد.
0 notes
hodhodca · 3 years
Photo
Tumblr media
چندی پیش افشا شد که در جریان یک مراسم برای ادای احترام به مردمان بومی و عذرخواهی از آنان، در یک مدرسه در کانادا در سال ۲۰۱۹، کتاب‌هایی سوزانده شد. ماجرا از این قرار بود که یک شورای مدارس فرانسه‌زبان تصمیم گرفت قفسه‌های کتابخانه‌های خود را مرتب یا در واقع «پاکسازی» کند و در این بین تصمیم گرفته شد پنج هزار کتاب کودکان و نوجوانان، از کتاب‌های مصور تا رمان‌ها و دانشنامه‌ها، به این دلیل که پیش‌داوری‌هایی را نسبت به مردم بومی به خوانندگان‌شان منتقل می‌کنند، از این کتابخانه‌ها حذف شوند. کتاب‌هایی چون «تن‌تن در آمریکا»، «آستریکس و سرخپوستان»، سه کتاب مصور از «لوک خوش‌شانس» و همچنین رمان‌ها و دانشنامه‌های دیگر از جمله این کتاب‌های حذف‌شده بودند. به گزارش رادیو کانادا که این ماجرا را به‌صورت عمومی فاش کرد، برخی از این کتاب‌ها در یک مراسم برای «آشتی» میان مردم کانادا در یکی از این مدارس سوزانده شد. رادیو کانادا اعلام کرد که یک شورای مدارس انتاریو که بیست مدرسه را شامل می‌شود، این پنج هزار کتاب را به ترویج کلیشه‌ها نسبت به مردمان بومی متهم کردند و برخی از آن‌ها را سوزاندند، برخی را دور ریختند و برخی را هم دفن کردند. همچنین در یک ویدئو برای دانش‌آموزان روند «دفن خاکستر نژادپرستی، تبعیض و کلیشه‌ها» توضیح داده شد «به این امید که ما در کشوری فراگیر بزرگ شویم که همه بتوانند در رفاه و امنیت زندگی کنند.» قرار بود در مدرسه دیگری باز هم مراسم کتاب‌سوزی برگزار شود، اما به‌دلیل شیوع کرونا این مراسم لغو شد. لین کوست، سخنگوی این شورای مدارس کانادا، در دفاع از این اقدام‌شان به رادیو کانادا گفت: «این یک اقدام آشتی‌جویانه با اولین مردمان» کانادا بود و «یک حرکت برای پذیرفتن دیگر جوامع حاضر در مدارس و جامعۀ ما.» او تأکید کرد که این کتاب‌ها دارای «محتوای منسوخ و نامناسب» بودند. اما این کتاب‌سوزی نه‌تنها موجب بهت و شگفتی نویسندگان و اهل کتاب در کانادا شد بلکه موجی از واکنش‌ها را در میان سیاستمداران کانادایی از احزاب مختلف برانگیخت و همگی آن را محکوم کردند. جاستین ترودو نیز گفت: «من هرگز با این که کتاب‌ها را بسوزانیم موافق نیستم.» ارین اوتول، رهبر حزب محافظه‌کار کانادا، وعده داد که یک دولت محافظه‌کار در زمینۀ «آشتی» با بومیان متعهد باشد، «اما راه آشتی شامل تخریب کانادا نیست». او در توئیتی هم تأکید کرد که سوزاندن کتاب‌ها را «به‌شدت» محکوم می‌کند. جاگمیت سینگ، رهبر حزب دموکرات جدید، اعلام کرد «روش آموزش کودکان باید تغییر کند.» #اخبار_سیاسی #انتخابات_کانادا #اخبار_کانادا https://www.instagram.com/p/CT5uLomrHiJ/?utm_medium=tumblr
0 notes
شماره جدید «جهان کتاب» منتشر شد
شماره جدید «جهان کتاب» منتشر شد
شماره جدید مجله «جهان کتاب» ویژه مرداد و شهریور منتشر شد.
به گزارش ایسنا، این شماره از این نشریه با مطالب «طاهرانه» پرویز دوائی، «ایدا لاولیس: سیمای زنی که زبان اعداد را می فهمید» جنی موری با ترجمه پرتو شریعتمداری، «جعل هویت مردانه: نقدی بر چهار کتاب جدید درباره ارنست همینگوی» فینتان اوتول با ترجمه گلی امامی، «پول‌بارگی نقاشان از دیرباز تا امروز»، «زنوارگی در رابطه با ابن عربی: ترجمه‌ای نامفهوم…
View On WordPress
0 notes
hodhodca · 3 years
Photo
Tumblr media
کاندیدای حزب لیبرال در جنوب غربی استان انتاریو منطقه سنت کاترینز در توییتر خود خبر داد که خودروی وی نیمه شب هدف تخریب قرار گرفته است و روی آن با رنگ نوشته شده "لعنت به لیبرال" چندی پیش نیز یکی اعضای ارشد (سابق) حزب مردم به دلیل پرتاب سنگ‌ریزه به ترودو و حمل سلاح گرم متهم شد. چندی پیش نیز ترودو پس از آنکه در لندن – انتاریو مورد اصابت سنگریزه های معترضان قرار گرفت ارین اوتول، رهبر محافظه کار و جگمیت سینگ، رهبر حزب دموکرات جدید، با انتشار پیام های جداگانه‌ای هرگونه اعتراضات مغرضانه و کینه توزانه را علیه ترودو را محکوم و در عین حال بر عدم ضرورت برگزاری این انتخابات تاکید کردند. ترودو با تقدیر از حزب محافظه کار که حامیانش را بدلیل حضور در تظاهرات‌های معترضان محکوم کرده بود از “فرصت طلبی سازمان یافته” حزب راست گرا و پوپولیستی مردم کانادا گلایه و حضور نامزد انتخابات این حزب و طرفدارانشان را در بین جمعیت معترضین (سنگریزه پرانی به ترودو) در لندن محکوم کرد. #اخبار_سیاسی #انتخابات_کانادا https://www.instagram.com/p/CT0FaOzrSD5/?utm_medium=tumblr
0 notes
hodhodca · 3 years
Video
معترضین سیاست های ترودو در لندن او را با سنگ ریزه بدرقه کردند جاستین ترودو، رهبر لیبرال‌ها روز دوشنبه هنگام سوار شدن به اتوبوس تبلیغاتی در شهر لندن هدف سنگریزه معترضین قرار گرفت. به گزارش رسانه هدهد کانادا، ترودو هنگامی که قصد داشت وارد اتوبوس تبلیغاتی‌ش بشود از سوی معترضان عصبانی احاطه شد و هدف پرتاب سنگ ریزه‌های آنان قرار گرفت. ترودو بعداً در هواپیمای انتخاباتی در جمع خبرنگاران تأیید کرد که حالش خوب است. او این حادثه را با زمانی که تخمه کدو به سمت او پرتاب شد مقایسه کرد. پیش از این نیز کمپین ترودو هدف اعتراضات قرار گرفته بود و در یک مورد اعتراضات منجر به لغو تجمع تبلیغاتی او شد. ارین اوتول، رهبر محافظه کار، با انتشار پیامی در توئیتر این حادثه را "نفرت انگیز" خواند و این گونه برخوردارها را به شدت محکوم کرد. اوتول در پیام خود آورده است: خشونت سیاسی هرگز توجیه پذیر نیست و رسانه‌های ما باید عاری از ارعاب، آزار و خشونت باشند. گفته شده است که برخی از معترضین گروه ضد واکسن هستند که در این روزها فعالیت‌های زیادی بر علیه واکسیناسیون سراسری داشته‌اند. #اخبار_کانادا #جاستین_ترودو #انتخابات_کانادا https://www.instagram.com/p/CThlGprlQai/?utm_medium=tumblr
0 notes
hodhodca · 4 years
Photo
Tumblr media
خبر فوری ارین اوتول رهبر حزب محافظه کار، فرانسوا بلانشت رهبر بلوک کبکوآ، جاگمیت سینگ رهبر حزب نیو دموکرات نیز پس از ترودو سخنرانی زنده با مردم داشتند. براساس پیش بینی های کارشناسان امسال کانادا پاییز سختی را قرار است سپری کند. ~ #کانادا #کووید۱۹درکانادا https://www.instagram.com/p/CFfyj6dnjLk/?igshid=1v17hgawqkq44
0 notes