#استرآباد
Explore tagged Tumblr posts
amir1428 · 4 years ago
Photo
Tumblr media
*** سوم #فروردین. روزی که #تهران #پایتخت #ایران شد*** در سوم فروردین سال ۱۱۷۵ #خورشیدی #آغامحمد_خان_قاجار در تهران، به نام پادشاه ايران و سرسلسله پادشاهي قاجار تاج‏گذاري كرد. از همان روز، شهر نوپاي تهران، كه در حدود ۲۵ الي ۳۰ هزار نفر جمعيت داشت و بيش از نيمي از آنان سربازان آغامحمدخان قاجار بودند، به عنوان مركز كشور و پايتخت رسمي دودمان قاجار اعلام شد. آغامحمدخان، با آرزوهاي دور و دراز خود و جويندگي مقام خلافت اسلامي، تهران را #دارالخلافه ناميد. نزديك بودن به محل #ايل_قاجار در #استرآباد #مازندران، موقعيت جغرافيايي شهر به لحاظ قرار گرفتن در مركز ايران و محدود شدن كوه در سه طرف، از جمله دلايل اصلي انتخاب تهران براي پايتختي قاجار بود. نگاره تاج مسی میناکاری شدکه اغا محمد خان قاجار محل نگهداری . موزه #کاخ_گلستان تهران https://www.instagram.com/p/CM0HtPVHfLy/?igshid=1pduyac8otcwk
0 notes
naghmehus · 3 years ago
Text
روستای زیارت گرگان از دیدنی‌های زیبای استان گلستان
روستای زیارت گرگان از دیدنی‌های زیبای استان گلستان است. هوای خوب، طبیعت جذاب و آثاری تاریخی که از هزاران سال پیش باقی مانده‌اند، در این مکان کوچک قرار دارند. مگر می‌شود که این‌همه جذابیت را نادیده گرفت؟ اگر اهل سفر به شمال ایران هستید و از پیاده‌روی و کوه‌پیمایی لذت می‌برید، سفر به روستای زیارت را از دست ندهید. حتی اگر با خانواده راهی سفر هستید، از رفتن به این روستا پیشمان نمی‌شوید. این روستا آن‌قدر زیباست که ما نیز بنا داریم به‌عنوان یکی از جاهای دیدنی گلستان به‌ آن سری بزنیم. همراه ما باشید تا با جاذبه های گردشگری زیارت آشنا شوید. برای اجاره ویلا زیارت گرگان  می توانید به با شماره 09114481870 تماس بگیرید یا ویلای مورد نظر خود را در سایت گلستانی ها رزرو کنید.
Tumblr media
روستای زیارت کجاست؟
قبل از هر چیز اجازه دهید برایتان بگوییم که روستای زیارت کجاست. زیارت در یکی از دهستان‌های بخش مرکزی گرگان قرار گرفته است. این دهستان، استرآباد جنوبی نام دارد و در ادامه جاده معروف ناهارخوران است. ناهارخوران همان جنگل جذابی است که در ۴کیلومتری گرگان قرار دارد. برای رسیدن به روستای زیارت باید ۱۰ کیلومتر از جنگل ناهارخوران جلوتر بروید. زیارت روستای بزرگی نیست؛ اما دیدنی‌های زیادی دارد که حیف است، اهل شمال‌گردی و سفر باشید و دیدن آن را در برنامه‌های مسافرتی‌تان جای ندهید. اجاره ویلا استخردار در زیارت گرگان از گزینه های محبوب مسافران به شمار می آید.
حتماً اسم «گالش‌نشین» به گوشتان خورده است. اگر تا حالا این عبارت را نشنیده‌اید باید بگوییم به مردمان کوه‌نشین مازندرانی که در دامنه‌های البرز زندگی می‌کنند، گالش‌نشین گفته می‌شود. این افراد بیشتر به گله‌داری از نوع سنتی مشغول‌اند؛ یعنی به همان سبک و سیاق گذشته‌ها، دام‌ها را در کوه و صحرا می‌چرانند و خبری از تجهیزات اتوماتیک و روش‌های علمی برای رسیدگی به دام‌های‌شان نیست. هرچند روستای زیارت هم گالش‌نشین است؛ اما این روزها، همه‌چیز در دنیا تغییر کرده است. فناوری پایش به همه‌جا باز شده و انسان‌ها را با شتاب از روش‌های سنتی و کلاسیک در هر زمینه‌ای دور می‌کند. گالش‌نشین‌های روستای زیارت هم دیگر به دامداری دل نمی‌دهند و ترجیحشان این است که بیشتر به کشاورزی و ساخت‌وساز برسند
0 notes
archaeologyhub · 4 years ago
Link
میراث آریا، شواهد معماری و مجموعه منابع موجود و سفرنامه‌ها نشان از این دارد که در گرگان کنونی شهر تاریخی استرآباد قرار داشته و مطمئناً در لایه‌های تحتانی این شهر تاریخی، می‌توان آثار فرهنگی باارزشی به دست آورد و بیش‌ازپیش با تاریخ و گذشته منطقه استرآباد آشنا شد. این گفت‌وگو به بهانه پایان کاوش باستان‌شناسی که حدود دو ماه در شهر تاریخی استرآباد در حال اجرا بود و آشنایی بیشتر یافته‌های آن، با حبیب رضایی سرپرست هیئت کاوش باستان‌شناسی شهر تاریخی استرآباد(گرگان) انجام‌شده است.
0 notes
ajayebgardeshgari · 4 years ago
Text
تهران چگونه پایتخت شد؟
اکثر تاریخ نگاران معتقدا، قاجاریه در اصل طایفه یی از نژاد مغول بودند، که همراه با چنگیز و جانشینان مهاجهم او به کشورهای اسلامی آن روزگار آمده در « ایران »، شامات و مخصوصا در حدود ارمنستان مستقر شده بودند. این طایفه به هنگام تشکیل سلسله صفویه به یاری شاه اسماعیل صفوی، مؤسس این سلسه، شتافتند. پنجاه سال بعد، در زمان شاه عباس اول ملقب به «کبیر»، که پنجمین پادشاه سلسله صفوی بود، قاجاریه براساس مقاصد سیاسی نظامی خویش از محل اصلی خود به نقاط مختلف کوچ داد و به مرور زمان، آن دسته از قاجاریه که به منظور جلوگیری از دستبردهای ترکمانان در استرآباد و گرگان مستقر شده بودند، در اواخر عهد صفوی قدرت و شوکت بسیار یافتند و چابک سوران در ظهور «نادر» که از نوابغ عصر خود بود، در ارتش جهانگشای او نقش مهمی داشتند و حکومت استر آباد و گرگان نیز معمولا در دست بزرگان طایفه بود. «نادر» که در پایان عمر خود دچار جنون قدرت شده بود، بعد از دوازه سال سلطنت و آن همه فتوحات نمایان در ماورای مرزهای ایران، سرانجام به دست سران «قزلباش» که از فرماندهان سپاه او بودند، کشته ��د و با مرگ او که در ۲۵۷ سال پیش اتفاق افتاد، بار دیگر خان های مدعی سلطنت و سران ایلات و عشایر برای تصاحب تاج و تخت به جان هم افتادند. در روزگار قدیم تغییر سلطنت همیشه با آشوب ها و قتل و غارت ها و جنگ های خونین همراه بود. خونها ریخته می شد و خانمان ها برباد می رفت و همیشه ملت مظلوم، وجه المصالحه مناقشات اهل قدرت بود تا ظالمی برود و ظالمی دیگر به جای او بنشیند. باری «نادر» که کشته شد، رقیبان به جان هم افتادند. جنگ های خونین مدعیان سلطنت یازده سال تمام به طول انجامید و سرانجام از مدعیان تاج و تخت ایران دو نفر بیشتر باقی نمانده، یکی از این دو «محمدحسن خان قاجار، پدر آقا محمدخان، مؤ سس سلسله قاجاریه، بود که بر سواحل خزر و شمال ایران تا اصفهان مستولی بود، و دیگری کریم خان زند که بر فارس و قسمتی از ایران غربی فرمانروایی داشت. اما تقدیر چنان رقم ده بود که محمد حسن خان با وجود فتوحات درخشانی که کرده بود به دست خودی ها کشته شود و چنین شد.
برای خرید بلیط هواپیما تهران به سایت مستر بلیط مراجعه کنید.
https://tehranjazebe.blogspot.com/2021/02/blog-post_27.html
0 notes
asbeabi · 5 years ago
Text
کشف هفت سنگ قبر در گرگان ، سنگ های صفوی و تیموری در سکوی تکیه دوشنبه ای
معاون میراث فرهنگی استان گلستان از کشف سنگ مزارهای تاریخی در محله دوشنبه ای گرگان اطلاع داد و گفت: این سنگ قبرها هنگام بهسازی بافت تاریخی گرگان (استرآباد) کشف شد.
Tumblr media
from http://bit.ly/31kmrV3 via کشف هفت سنگ قبر در گرگان ، سنگ های صفوی و تیموری در سکوی تکیه دوشنبه ای
0 notes
iranayande · 5 years ago
Text
چگونه مسلمان شدیم؟
در سال ۲۰۰۰ کریستوف لوکزنبرگ که یکی از پایه‌گذاران گروه اناره است کتابِ «خوانش سُریانی- آرامی قرآن» را منتشر کرد. لوکزنبرگ در این کتاب تلاش کرده که نشان بدهد قرآنِ نخستین یا اصلی که اساساً سوره‌های به اصطلاح مکی را در برمی‌گیرند به زبان سُریانی نگارش شده‌اند و مترجمانِ آن به علت نداشتن تسلط بر زبان سُریانی بخشی از واژه‌ها و به پیرو آن آیه‌ها را نتوانستند به درستی به زبان عربی برگردانند. پس از آن، گروه اناره چندین کتاب با موضوعات گوناگون دربارۀ اسلام منتشر کرد. این گروه به سرپرستی کارل-هاینتس اولیگ، خود را ادامه‌دهندۀ روش‌شناسی (متدلوژی) ایگناز گلدزیهر می‌داند و بر آن است که روش‌شناسی تاریخی- انتقادی گلدزیهر را با اتکا به دست‌آوردهای کنونی در باستان‌شناسی، سکه‌شناسی و زبان شناسی در اسلام‌پژوهی ژرف‌تر و باریک‌بینانه‌تر به کار ببندد. کوتاه می‌توان گفت که گروه اناره یا مکتبِ تاریخی- انتقادی زاربروکن تمامی تاریخ شکل‌گیری اسلام را که ما از طریقِ احادیث و تاریخ‌نگاری اسلامی می‌شناسیم مورد بازنگری قرار داده و به این نتیجه رسیده است که اسلام بدون پیامبری به نام محمد شکل‌ گرفته و قرآن در آغاز توضیحاتی بر انجیل (قدیم و جدید) بوده که بعدها در زمان عباسیان هم زندگینامۀ محمد ��کمیل گردید و هم به قرآن سوره‌های فراوانی اضافه شد. چندی پیش یکی از همکاران گرامی‌ام، آقای لنگرودی، بر اساسِ پژوهش‌های اناره کتابی منتشر کرد به نام «چگونه مسلمان شدیم؟» که چکیدۀ نظرات اناره را در آن بازتاب داده است. این کتاب ۲۶۲ صفحه دارد و توسط انتشارات فروغ در کلن منتشر شده است. در ضمن، این نخستین کتاب در این زمینه است که یک ایرانی پیرامون این موضوع به نگارش درآورده است. البته نویسنده تأکید می‌کند که «این نوشته، هرگز ادعای کامل بودن نظریات خود در بارۀ تاریخ اسلام را ندارد. در این زمینه ما هنوز در اول راه هستیم. مقصود اول از نگارش این کتاب، ایجاد کنجکاوی در خواننده برای جستجوی ریشه‌های پدیده‌ای است که هویت امروزی ما را رقم می‌زند.» نخستین نقطۀ قوت این نوشته، زبان آن است. نویسنده حداکثر تلاش خود را کرده تا آن جا که ممکن است خواننده را با واژه‌های کارشناسانه بمباران نکند و به گونه‌ای کتاب را سامان بدهد که برای خوانندۀ غیرحرفه‌ای یعنی کسی که در رشته‌های اسلام‌شناسی، دین‌شناسی یا قرآن‌پژوهی و … کارشناس نیست خواندنش دشوار نباشد. کتاب به شش بخش تقسیم شده است: بخش اول دربارۀ ایران در دوران ساسانیان و طرح این پرسش است که مفاهیم «عرب» و «شبه‌جزیره عربستان» در آن زمان به چیز اطلاق می‌شد. امروزه ما به منطقۀ جغرافیایی که عربستان سعودی در آن قرار دارد شبه‌جزیره عربستان می‌گوییم. آیا در ۲۰۰۰ یا ۱۴۰۰ سال پیش هم وقتی از «شبه جزیره عرب» سخن به میان می‌آمد منظور عربستان سعودی امروزین بوده است؟ نویسنده با دقت نشان می‌دهد که چنین نبوده است بلکه منظور از شبه جزیره عرب آن منطقه‌ای بوده که میان دجله و فرات قرار داشته است. ما این تشخیص را همچنین در پژوهش‌های نینا پیگولوسکایا در سال ۱۹۶۴ در کتابِ «اعراب، حدود مرزهای روم شرقی و ایران در سده‌های چهارم تا ششم میلادی» (ترجمه دکتر عنایت‌الله رضا) نیز مشاهده می‌کنیم. فصل دوم به «مسیحیت در ایران» می‌پردازد. همواره این باور نادرست در میان ایرانیان رایج بود که ایران در زمان ساسانیان یک کشورِ تماماً زرتشتی بوده است. تصور نادرستی که هنوز هم میان تحصیلکردگان ایرانی متداول است. و این در حالی است که در ایران عصر ساسانیان سه دین بزرگ در ایران در حال رقابت با یکدیگر بودند: دین دولتی یعنی زرتشتی، بودایی و مسیحیت . نویسندۀ کتاب، نخست به چگونگی شکل‌گیری جماعت‌های مسیحی در ایران، جغرافیای زندگی آن‌ها و این که چه نوع مسیحیتی را نمایندگی می‌کردند می‌پردازد. مسیحیان ایران عمدتاً عرب بودند که یا به علتِ سرکوب‌های امپراتوری روم از راه سوریه و میانرودان وارد ایران شدند و یا طی جنگهایی که ایرانیان در آنها پیروز شدند به ایران کوچ داده شدند. در این بخش نویسنده وارد جز��یات می‌شود و خواننده می‌تواند به اطلاعات تاریخی گرانبهایی دست یابد. فصل سوم به «آخرین جنگ‌های ساسانیان و بیزانس» می‌پردازد. در حقیقت این بخش یکی از مهم‌ترین بُرش‌های تاریخی ایران است. زیرا بدون این جنگ ۲۵ سالۀ خسرو پرویز علیه بیزانس که برای ایران دو شکست کمرشکن به دنبال داشت – یکی در سال ۶۲۲ و دیگری در سال ۶۲۸ میلادی – شاید هیچ گاه دین نوینی مانند اسلام شکل نمی‌گرفت. مسیحیان ایران یعنی عرب‌ها در این جنگ از روم پشتیبانی می‌کردند که ما این را در سورۀ «الروم» (سورۀ ۳۰) مشاهده می‌کنیم : روم شکست خورد / (و آنهم) در نزدیک‌ترین منطقه؛ اما آن‌ها (رومیان) پس از شکست، دوباره پیروز خواهند شد./ این پیروزی خداوند است، چه قبل و چه بعد (دیر یا زود)، و مؤمنین در آن روز به شادی خواهند پرداخت. / خداوند پیروزی را به کسی می‌دهد که اراده کند؛ که او عزیز و رحمان است. فصل چهارم به «شکل‌گیری و گسترش حاکمیت اعراب» می‌پردازد. حاکمیت اعراب برخلاف تاریخ‌نگاری اسلامی نه با ابوبکر، عمر، عثمان و علی یعنی شخصیت‌هایی که نمادین‌اند بلکه با یک شخصیت واقعی و تاریخی مانند «ماآویا» که مُعربِ آن «معاویه» است آغاز می‌شود. او در سال ۶۶۱ میلادی به عنوان «امیرالمؤمنین» به قدرت می‌رسد و مکان حکومت خود را به دمشق انتقال می‌دهد. نویسنده به خوبی پرده از این راز و دروغ تاریخی برمی‌دارد که معاویه و جانشین‌اش عبدالملک مروان از یک خانواده یا قبیله به نام «بنی امیه» بودند. معاویه (در واقع ماآویا) در حقیقت یک شخصیت مؤمن مسیحی از منطقۀ میانرودان و عبدالملک مروان از مروانیان (از شهر مرو) بوده که حتا پیش از آن که حاکم تمامی ایران شود حاکم محلی در مرو بود و به نام خودش سکه زده بود. نویسنده با زبانی نسبتاً ساده با اتکا به اسناد نشان می‌دهد که معاویه اصلاً ربطی به عبدالملک مروان نداشته است و آن‌ها اساساً ربطی به خاندانی مانند «بنی امیه» نداشته‌اند. آن چه برای خواننده شاید شگفت‌انگیز باشد این است که معاویه و جانشینانش یعنی عبدالملک و فرزندش مسیحی بودند. نویسنده با اتکا به سکه‌ها و کتیبه‌های باقی مانده این نکته را روشن می‌کند. در فصل پنجم نویسنده به «اسلام، یک مذهب جدید» می‌پردازد. به راستی اگر اسلام در آغاز خود یک دین نوین نبود پس چه بود؟ نویسنده با مدارک و شواهد نشان می‌دهد که اسلام در آغاز خود مسیحیت ایرانی را نمایندگی می‌کرد (نستوریان) ولی آرام آرام توانست بند ناف خود را از اصل خود پاره کند و به عنوان یک دین مستقل عرض اندام نماید. این مرحله در زمان عباسیان تقریباً به پایان قطعی خود رسید. در این بُرش تاریخی بود که تقریباً همۀ احزاب دینی که به شیعیان شهرت داشتند قلع و قمع شدند و شرایط برای یک دین نوین فراهم گردید. نویسندۀ کتاب با اسناد یافت شده نشان می‌دهد که چگونه سرانجام زندگینامۀ محمد (سیرت رسول‌الله) آخرین مراحل ویراستاری خود را در زمان عباسیان ��ی می‌کند و چگونه عباسیان پذیرفتند که علی نیز در ساختارِ خانوادگی رسول‌الله جایگاه ویژۀ خود را بیابد: تبدیل علیِ ایمانی به علیِ تاریخی. بخش آخر و ششم کتاب دربارۀ «انشعاب و پیدایش شیعه» است. در این بخش نسبتاً کوتاه، نویسنده به شکل‌گیری «شیعه» و «تسنن» و این که کدامیک از نظر تاریخی بر دیگری مقدم است می‌پردازد. و سرانجام طرح این پرسش‌هاست که شیعه امامیان، یا امامان در خفا، شیعه جعفری و غیبت امامان چیستند؟ نویسنده در رابطه با همین مسئله تأکید می‌کند: همانگونه که دیدیم «اکثریت رهبران و نظریه‌پردازانی که به رشد نظریۀ «امامت» و بخصوص «شیعه دوازده امامی» کمک کردند، ریشه ایرانی داشتند. متعاقباً این فرقه در شهرهای بزرگ ایران (همچون نهاوند، همدان، ری، قزوین، نیشابود، توس، ورامین، کاشان، ساری، استرآباد، سبزوار وغیره) نیز طرفداران بسیاری می‌یافت. شهر قم به عنوان محل تبعید روحانیون شیعه – و در رأس آن‌ها خانوادۀ «اشعری» که از کوفه اخراج شده بود- در راه تبدیل شدن به یک مرکز مهم شیعه بود و …» به هر رو، خواندن این کتاب را به همۀ کسانی که به موضوعِ اسلام‌شناسی علاقه‌مند هستند توصیه می‌کنم. ما در آغاز یک راه بازنگرانه که سرشار از سنگلاخ و آوارهای تاریخی است قرار داریم. این را، که این «راه» ما را به کجا خواهد برد، هیچ کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند. علم و تکنولوژی با سرعت سرسام‌آوری در حال پیشرفت هستند و هر روزه ابزارهای اندازه‌گیری ما چه در حوزۀ باستان‌شناسی و چه در حوزۀ زبان‌شناسی دقیق‌تر می‌شوند. با این وجود، لازم است که جملات زیر را از نویسنده کتاب یک بار دیگر در این جا بازنویسی کنم: «در جریان نگارش این کتاب برای من مسجل شد که هر بخش این کتاب می‌تواند برای خود به یک کتاب مفصل تبدیل گردد. اما قصد من در این نوشته، یک مرور «فهرست‌وار» وقایعی بود که بتواند ما را به حقیقت کمی نزدیکتر کند. این همان کاری است که «کارل پوپر» فیلسوف اتریشی به صورت زیر فرموله کرد: ما نمی‌توانیم واقعیت را ثابت کنیم. ولی ما می‌توانیم جعلیات را ثابت کنیم و از این طریق به واقعیات نزدیک شویم.» نویسنده: ب بی نیاز  منابع :  Luxenberg, Christoph: Die Syro-Aramäische Lesart des Koran. 4. Auflage 2011. Verlag Hans Schiler  تاکنون گروه اناره هفت جلد کتاب پیرامون آغاز اسلام منتشر کرده است: ۱- Der frühe Islam, 666 Seiten,2- Schlaglichter, 2008, 617 Seiten / 3- Vom Koran zum Islam, 721 Seiten / 4- Die Entstehung einer Weltreligion I, 490 Seiten / 5- Die Entstehung einer Weltreligion II, 820 Seiten / 6- Die Entstehung einer Weltreligion III, 931 Seiten / 7- Die Entstehung einer Weltreligion IV, 901 Seiten  من برای معرفیِ این گروه چند کتاب و مقاله به فارسی برگرداندم که خوانندگان نسبت به آن‌ها واکنش‌های گوناگون نشان دادند. بارها و بارها مستقیم و غیرمستقیم این پرسش یا گله طرح شد که گردانندۀ اصلی این گروه یعنی کارل- هاینتس اولیگ از مسیحیان کاتولیک است که با پیشداوری دینیِ خود به موضوع اسلام می‌پردازد. این که این دسته از خوانندگان این اطلاعات را بر اساس کدامین مدارک یا شواهد به دست آورده‌اند، بر من آشکار نیست. به هر رو، به این دسته از خوانندگان توصیه می‌کنم که کتاب «دین در تاریخ بشری» (Religion in der Geschichte der Menschheit / 2002) بخوانند تا با نظریۀ اولیگ در زمینۀ شکل‌گیری ادیان آشنا شوند. Read the full article
0 notes
muzicnews · 6 years ago
Text
دانلود کتاب سفرنامه ی فریزر معروف به سفر زمستانی
https://pdf.tarikhema.org/ کتابخانه رایگان تاریخ ما
نام کتاب
سفرنامه ی فریزر معروف به سفر زمستانی ( دانلود 20 +)
نویسنده
 جیمز بیلی فریزر + به اهتمام منوچهر امیری
موضوعات
زندگینامه
رمز (پسورد)
www.tarikhema.org
تهیه توسط
انی کاظمی
حجم
12.6 مگا بایت (MB)
قالب کتاب
PDF – پی دی اف
منبع الکترونیکی
تاریخ ما
    کتاب سفرنامه ی فریزر معروف به سفر زمستانی اثر جیمز بیلی فریزر با ترجمه منوچهر امیری است؛ جیمز بیلی فریزر (James billy Freezer) درگذشته به سال ۱۸۵۶، نقاش، سیاح و سفرنامه‌نویس اسکاتلندی است که چند سال در ایران زیسته است. جیمز، در آغاز جوانی به هند غربی و از آن‌جا به هندوستان سفر کرد. او، پس از آن‌که از یافتن کاری مناسب در هند نومید شد، در سال ۱۸۲۱ تصمیم گرفت از راه بوشهر و تهران، به میهنش بازگردد. در قم، با لباس مبدّل وارد حرم حضرت معصومه (ع) شد، ولی در مشهد با کمک یک دوست روحانی، تبدیل به یک مسلمان واقعی شد و توانست وارد حرم شود و بی‌آن‌که کسی مزاحمش شود، طرح‌هائی بکشد. فریزر پس از شش هفته اقامت در مشهد، رهسپار غرب شد و از راه ترکمن‌صحرا به استرآباد (گرگان) رفت و سپس در امتداد ساحل دریای خزر، به اردبیل و تبریز و ارومیه سفر کرد. او پس از کمابیش هشت ماه اقامت در ایران، در ۱۸۲۳ به خانة خود در اسکاتلند رسید. از آن پس طی ده سال، هفت کتاب بزرگ شامل سفرنامه و داستان نوشت که همة آن‌ها، جز یکی، زمینة ایرانی دارد. سفرنامة خراسان در سال‌های ۱۸۲۱ و ۱۸۲۲ و سفرها و ماجراها در ایالات ایرانی ساحل جنوبی دریای خزر، دربرگیرندة اطلاعاتی گرانبها در بارة منطفه‌ای است که در آن هنگام برای دنیای خارج تقریباً ناشناخته بوده است. 
  نوشته دانلود کتاب سفرنامه ی فریزر معروف به سفر زمستانی اولین بار در کتابخانه تاریخ‌ما. پدیدار شد. https://pdf.tarikhema.org/ pdf.tarikhema.org
source https://pdf.tarikhema.org/PDF/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%81/
0 notes
modern-carpet2 · 7 years ago
Text
قدیمی ترین فرش دست باف ایرانی وهنر فرش بافی
قدیمترین فرش دستبافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد. رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: “بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود.”
سپس او اضافه می کند: “تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای m10.jpgجنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود.” در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۳۰۷-۱۲۹۵ میلادی) مصادف بود. اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (۱۷۲۲-۱۴۹۹ میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۸۷-۱۵۲۴ میلادی) و شاه عباس کبیر(۱۶۲۹-۱۵۸۷ میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳۰۰۰ تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند. در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند. در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت. با اشغال کشور بوسیله افغانها (۱۷۲۲-۱۷۲۱ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت. در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند. با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
فرش دستبافت, فرش ایران, بافت تابلو فرش
فرایند بافت مراحلی که برای شروع بافت یک فرش می‌بایست رعایت گردد عبارتند از:
۱ـ آماده‌سازی مواد اولیه شامل نخ‌چله، نخ پشمی(خامه)، نخ پود. ۲ـ آماده‌سازی دستگاه (دار) و ابزار. ۳ـ آماده‌سازی نقشه مورد نظر. ۴ـ چله‌کشی (نصب نخ چله یا تارها بر روی دار قالیبافی). ۵ـ بافت گلیم، ابتدای فرش. ۶ـ ساده‌بافی ابتدای فرش، انجام عمل گره زدن بر روی تارها به وسیله خامه. ۷ـ نقشه‌خوانی، انجام عمل گره زدن براساس خانه‌های رنگی نقشه. ۸ـ انجام عمل پودکشی (پود زیر یا ضخیم و پود رو یا نازک) و عمل کوبیدن پودها. ۹ـ شیرازه پیچی کناره‌ها. ۱۰ـ عمل کوبیدن رج‌ها و قیچی‌زدن سرپرزهای اضافی. ۱۱ـ رعایت در جلوگیری از معایب احتمالی هنگام بافت. ۱۲ـ پایین‌کشی :اتمام کار یک فرش بافته شده. توضیح اینکه در یک فرش تراکم گره‌ها و ظرافت آنها نمایانگر میزان مرغوبیت و کیفیت فرش است. بدین معنی که هر چه تعداد گره‌ها زیادتر و در اصطلاح فرشبافی هر چه پرتر باشد کیفیت آن بالاتر خواهد بود. بطور کلی در قالیبافی ایران دو نوع گره متداول است. ۱ـ گره ترکی (قیورد ـ متقارن) تبریز، هریس همدان، عشایر فارس و …. ۲ـ گره فارسی (سنه ـ نامتقارن) فارسی‌زبانان، اراک، اصفهان، مشهد، بیرجندؤ کرمان، نائین، کاشان، قم و ….
نگاهی به تاریخچه هنر فرش بافی
نگاهی به تاریخچه هنر فرش بافیشماری از فرشهای دست بافت ایرانی، در زمره برجسته ترین آثار هنری آفریده شده به دست بشر هستند.امروزه علیرغم بازار رقابت شدید،مشغله های دنیای جدید و دغدغه های جهان صنعتی، چه در ایران و چه در خارج از ایران، نام ایران با نام فرش گره خورده است. نزد ایرانیان فرش یکی از جلوه های منحصر به فرد به شمار می رود. شماری از فرش های دست بافت ایرانی، در زمره برجسته ترین آثار هنری آفریده شده به دست بشر هستند. امروزه علیرغم بازار رقابت شدید، مشغله های دنیای جدید و دغدغه های جهان صنعتی، چه در ایران و چه درخارج از ایران، نام ایران با نام فرش گره خورده است. خانه یک ایرانی بدون فرش، خانه ای بی روح و خالی جلوه می کند و این نمونه ای کم نظیر و پیوند یک قوم با هنرملی خود است. این نوشته بر آن است تا مختصری از تاریخچه فرش در ایران را مرور کند و شماری از آثار برجسته و ماندگار فرش ایران را معرفی کند.تاریخ شروع بافت فرش، به درستی معلوم نیست و ضمناً مشخص نیست که بافت فرش از کدام منطقه شروع شد. قدر مسلم این است که ایرانیان از جمله اولین اقوامی هستند که بافت فرش را شروع کرده اند. در واقع تبحر منحصر به فرد ایرانیان امروز، در امر فرش بافی دستاورد بیش از ۲۵۰۰ سال تلاش و تجربه در این زمینه است. ردیابی تاریخ فرش در ایران، به مثابه مطالعه مسیر رشد و بالندگی فنی یکی از بزرگترین تمدنهای جهان است.شواهد حاکی از آن است که فرش برای مقاصد صرفاً کاربردی نظیر حفاظت خانه روستاییان از سرما و نم به وجود آمد و کم کم راه خود را به عنوان یک اثر زینتی و نشانه ای از تحول در خانه های اشراف و اعیان باز کرد.اولین نشانه های کاربرد فرش به عنوان یک اثر زیستی مربوط به حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است. دوره شکوفایی هنر فرشبافی در ایران، مقارن حکومت صفویان (حدود قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی) و به خصوص دوران شاه طهماسب و شاه عباس است. فرشهای بسیار نفیس و ا��زشمندی از این دوران در موزه های سراسر جهان به یادگار مانده، تحول عمده صنعت فرشبافی در قرون چهاردهم و پانزدهم میلادی در ایران و ترکیه آغاز شد و سپس دامنه آن در قرن شانزدهم به هند و در قرن هفدهم میلادی به چین رسید. درآمریکای شمالی برای اولین بار فرش دست بافت در سال ۱۸۶۱ در نمایشگاهی در فیلادلفیا در معرض دید عموم قرار گرفت. تأثیر این نمایشگاه در مردم به اندازه ای بود که یک تاجر آمریکایی تمام فرش های نمایشگاه را خرید و اولین خرده فروشی فرش را در آمریکای شمالی راه اندازی کرد.به نظر می رسد که قدیمی ترین فرش موجود در جهان، فرشی باشد که در سال ۱۹۴۹ توسط باستان شناسان اتحاد جماهیر شوروی سابق در سیبری و در نزدیکی مغولستان کشف شد. این فرش حدود ۲۵۰۰ سال در زیر یخ مدفون بود وبه همین دلیل به نحو حیرت انگیزی از تخریب در امان مانده است.بسیاری از باستان شناسان بر این عقیده اند که محل بافت این فرش در ایران بوده است. گرچه تردیدهایی نیز در این موردوجود دارد. این فرش در ابعاد ۱‎/۸*۱‎/۵ مترمربع است و با گره هایی موسوم به گره ترکی بافته شده است. کارشناسان عقیده دارند که تعداد شش یا هفت فرش دستبافت موجود در جهان، از دید هنری و تکنیکی دارای ارزش بسیار زیادی هستند.از جمله این فرش ها می توان به فرشی که زینت بخش کاخ پادشاهی دانمارک است اشاره کرد که مراسم تاج گذاری پادشاهان دانمارک، بر روی آن انجام می شود. تمام نقش های این فرش بر روی تارو پودی از طلا بافته شده اند. فرش بسیار نفیس دیگری که در موزه وین نگاهداری می شود، فرش شکار نامیده می شود. این فرش ریزبافت ترین قالی موجود است که دارای حدود ۱۲۵ گره درهرسانتی متر مربع است.شاید معروف ترین فرش جهان، فرش اردبیل باشد که در موزه ویکتوریا و آلبرت در شهر لندن نگاهداری می شود. این فرش از جهت بسیار مشهور است که از روی آن نسخه برداری های بسیار متعددی انجام شده است، به طوری که امروزه در بسیاری از منازل، فرش هایی با طرح فرش اردبیل دیده می شود.به طور مثال نمونه نسخه برداری شده از این فرش در منزل نخست وزیر انگلیس وجود دارد و آدولف هیتلر نیز نمونه ای از آن را در دفترکار خود در برلین داشت. این فرش و جفت آن که در موزه ای درلس آنجلس نگهداری می شود، در دوران شاه طهماسب صفوی، بافته شده اند (حدود سال ۱۵۴۰ میلادی). فرش اردبیل توسط هنرمندی به نام مسدوک کاشانی، برای پوشش صحن آرامگاهی در شهر اردبیل بافته شده است.از قطعات یکی از این فرش ها برای مرمت دیگری استفاده شده است. به همین جهت، نسخه موجود در شهر لندن نمونه کامل تری است. این فرش دارای تقارن مرکزی بوده و دقت به کار رفته در بافت، آن را در زمره یکی از بی نظیرترین آثار هنری در آورده است.این اثر منحصر به فرد دارای حدود ۵۰ گره در هر سانتی مترمربع و در زمره فرش هایی است که با نام ترنجی خوانده می شوند.در هر طرف قسمت میانی این فرش یک چراغ بافته شده، که یک چراغ کوچک تر از دیگری است. بافنده این فرش در نظر داشته که فرش اردبیل در صحن یک آرامگاه استفاده می شود، به همین جهت چراغی را که در طرفی که عموم مردم در آن می نشسته اند کوچکتر بافته و ک��ی که بر روی این فرش نشسته است، ابعاد دو چراغ را هماهنگ می بیند.شواهدحاکی از آن است که این فرش ها از آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی و شاه اسماعیل صفوی به موزه های مذکور انتقال داده شده اند. فرش اردبیل دارای ابعاد ۵‎/۳۴*۱۱‎/۵۲ مترمربع بوده و از ریزبافت ترین فرشهای به جا مانده از دوره صفوی به شمار می روند.
0 notes
amir1428 · 5 years ago
Photo
Tumblr media
این بنا به مساحت ۹۵۶ متر مربع بنایی است دو طبقه که در اواخر دوره قاجار توسط مرحوم مهدی خان ملک به عنوان منزل مسکونی ساخته شده بود و دارای دوبخش هسته اصلی بنا و بخشهای خدماتی است. خانه امیر لطیفی گرگان به‌عنوان یکی از مکان های تاریخی گرگان در بافت قدیم این شهر و نزدیکی بازار نعلبندان، یکی از قدیمی‌ ترین بازارهای محلی کشور قرار گرفته است. خانه تاریخی امیر لطیفی علاوه بر ویژگی‌های منحصربه‌فردی که در دل خود پنهان کرده، به‌عنوان موزه صنایع دستی گرگان نیز معرفی شده است. این عمارت تاریخی از جاذبه های گردشگری و جاهای دیدنی گرگان محسوب‌ می‌شود. اگر علاقمند به آشنایی با این خانه و موزه صنایع دستی هستید، با گزارش سارا خانی برای نابرو همراه باشید. این خانه متعلق به مهدی خان ساعد لشکر (مهدی خان مَلِک) بوده؛ اما به دلایل نامعلومی بعدها به نام خانه امیرلطیفی تغییر نام پیدا کرده است. مهدی خان ملک، معروف به مهدی ساعد لشکر، بزرگ خاندان ملک و آخرین حاکم استرآباد (گرگان امروزی) در دوران قاجار بوده به‌شمار می‌آید.#مهدی_خان_ملک#امیر_لطیفی #گرگان#استرآباد https://www.instagram.com/p/B_VNpMYHl-g/?igshid=1xfdbydkm1tti
0 notes
tabriz-carpets · 7 years ago
Text
مقاله ی تاریخچه ی فرش ایران
تاریخچه فرش ایران
قدیمترین فرش دستبافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: “بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود.” سپس او اضافه می کند: “تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود.” در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۳۰۷-۱۲۹۵ میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (۱۷۲۲-۱۴۹۹ میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۸۷-۱۵۲۴ میلادی) و شاه عباس کبیر(۱۶۲۹-۱۵۸۷ میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳۰۰۰ تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت. با اشغال کشور بوسیله افغانها (۱۷۲۲-۱۷۲۱ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند. با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
اولین فرش به احتمال زیاد بوسیله افراد چادر نشین برای فرش کردن کف خاکی چادرشان بافته شده بود. ولی امکان اینکه فرش بوسیله مصریها، یا چینیها و یا حتی بوسیله افراد دیگر اختراع شده باشد است. و حتی امکان اینکه تمام این مردم فرش را خودشان اختراع کرده باشند بدون اینکه با هم ارتباط و یا تماسی داشته باشند است.
ما مطمعاً هستیم که فرش بافی به بالاترین حد خود در پنج قرن قبل از میلاد رسیده بود. این بوسیله باستان شناسان روسی رودنکو و گریازنوف در سال ۱۹۴۹ در دره پازیریک، تقریباً ۵۰۰۰ فوتی کوههای التایی کشف شده و به نام فرش “گره دار” معروف است.
فرش پازیریک نمونه کمیاب و زیبایی است که با تکنیک بالا بافته شده است، فرش پازیریک که ۲۴۰۰ یا ۲۵۰۰ سال از عمر آن میگذرد در مقبره یخ زده رئیس سیتها در مغولستان که بصورت بسیار خوب نگهداری شده بود پیدا شد.
در گذر تاریخ ایران صنعت و پیشه فرشبافی بصورت یک هنر و مهارت خاص درآمده است.
موقعی که کوروش کبیر در سال ۵۳۹ قبل از میلاد کشور بابل را فتح کرد، صنعت و هنر فرش را به کشور خود معرفی کرد. گفته شده است که در آرامگاه کوروش که در پرسپولیس بخاک سپرده شده است، با گرانبهاترین فرشها پوشیده بود.
0 notes
bonian-n · 7 years ago
Photo
Tumblr media
رحلت “حاج ملامحمد تقی استرآبادی” دانشمند بزرگ شیعه (۱۲۷۲ ق) – فوج نیوز ملامحمد تقی بن محمد اسماعیل از مشاهیر علمای شیعه است. وی از محمدتقی بن محمد رحیم تهرانی اصفهانی معروف به صاحب هدایهُالمُسْتَرشِدین اجازه‏ی اجتهاد گرفت و به مدت چهارده سال در محضر علمای نجف و کربلا تلمذ کرد. ملامحمدتقی استرآبادی در سال ۱۲۷۱ ق که در مرزهای استرآباد اغتشاشاتی بروز کرد، برای گزارش شرح واقعه ... فوج https://fovj.ir http://ift.tt/2ifNiQn
0 notes
archaeologyhub · 4 years ago
Link
مستوفیان در گفت و گو با ایسنا، گفت: رباط قلی جرء کاروان سراهایی است که در مجموعه کاروان سراهایی که قرار بر این است تا مورد تایید برای به ثبت جهانی رسیدن قرار گیرد، گنجانده شده است. وی افزود: پرونده این اثر تاریخی نیز همانند سایر اثرهای تاریخی در مجموعه مذکور در حال بررسی است که در صورت تایید به ئثبت جهانی خواهد رسید. رباط قلی در فاصله چهار کیلومتری جاده آسفالته سنخواست قرار دارد، این کاروان سرا یادگاری از راه ارتباطی معتبر بین خراسان و استرآباد است. ساخت این کاروانسرا را به امیر علیشیر نوائی وزیر سلطان حسن بایقرا نسبت می‌دهند (کلنل ییت سفر نامه خراسان و سیستان صفحه ۳۵۹). ناصرالدین شاه ساخت بنا را به زمان تیموریان و یا صفویان نسبت می‌دهد، در سفرنامه مک‌گریگور، از این رباط به نام رباط شاه یا شاه عباس نام برده شده است، محمد حسن‌خان صنیع الدوله ( اعتمادالسلطنه ) در صفحات ۱۲۴و ۱۲۵ مطلع‌الشمس در خصوص این رباط می‌نویسد: یکی از قرای سنخواست روستای قلی است که در دامنه کوه موسوم به همین اسم که قسمتی از صعلوک است، قرار دارد.
0 notes
hotel-dolphin · 7 years ago
Photo
Tumblr media
منطقه هفت دغنان دارسرا – راهنمای گردشگری استان گیلان شهر تاریخی هزار و ۲۰۰ ساله هفت دغنان شهرستان صومعه سرا در غرب مرکز این استان خود نمادی از تمدن و تاریخ کهن کشور و گیلان است. این شهر قدیمی و تاریخی در منطقه “گسگر ” صومعه سرا قرار دارد که در گذشته مرکز حکومت گسگرات بوده است. در کتاب از “آستارا تا استرآباد”  اثر دکتر “منوچهر ستوده ” در خصوص منطقه گسگر آورده شده است، در زمان فتحعلی شاه است که حدود “گسگر” مشخص می‌شود و حاکم این بخش “زیکسار” را مرکز حکومت خود می‌کند، دهکده های که در زمینهای هموار قرار داشتند، بنام “یل گسکر” و دهکده های کوهستانی همجوار را که تالش نشین بود، “تالش گسکر” خواندند. همچنین در این کتاب نوشته شده است مرکز اصلی گسگر، طاهر گوراب یکی از بخشهای فعلی صومعه سراست که در ۹ کیلومتری شمال غربی کسماء و هفت کیلومتری مرداب انزلی کنار رودخانه خالکیا بنا شده است. دکتر ستوده در این کتاب نوشته است، در زمان رابینو(۱۳۳۱ قمری) جمعیت آن ۹۱۸ خانوار بوده است که تقریبا گیلک و شیعی مذهب بوده اند. ویرانه ها و خرابه های به جا مانده شهر تاریخی هفت دغنان نشان از یک منطقه باستانی دارد که به گفته باستان شناسان حداقل ۱۲۰۰ سال قدمت آن است، این شهر تاریخی در فاصله ۵۵ کیلومتری شهر رشت و ۲۵ کیلومتری صومعه سرا در غرب استان گیلان واقع شده است. این محوطه تاریخی برای اولین بار توسط باستان شناسان در سال ۱۳۸۲ شناسایی و گمانه زنی های آزمایشی متعددی در همان سال به مرکزیت محدود مقبره سیده کلثوم معروف به “امامزاده حوری سو” برای تعیین محدوده شهر انجام شده است. باستان شناسان گیلانی در هفت دغنان بقایای از یک گورستان دوره اسلامی را شناسایی کردند از این گمانه زنی ها، باستان شناسان گیلانی بقایایی از یک گورستان دوره اسلامی را شناسایی کردند که اجساد این گورستان به صورت نامنظم دفن شده بودند که بنا به فرضیه باستان شناسان این امر به دلیل وقوع حادثه ای همچون زلزله، بیماری یا جنگ اتفاق افتاده است. در سال ۱۳۸۲ پرونده ��بتی این محوطه توسط باستان شناسان آماده شد و ۶۰ هکتار از آنکه بقایای یک شهر تاریخی را در برداشت در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. با این حال دومین فصل از کاوشهای منطقه تاریخی هفت دغنان شهرستان صومعه سرا در غرب گیلان از سال گذشته آغاز شده است که در این کاوش گروهی از پژوهشگران و متخصصان رشته های مرتبط با باستان شناسی نیز حضور دارند. در این مرحله باستان شناسان موفق شدند بخشهایی از این شهر تاریخی را که شامل حمام های قدیمی، بقایای از ساختمانهای قدیمی، پلهای خشتی، مسیر آبرسانی به داخل شهر، جاده های سنگفرش، انبارهای متعلق به تنبوشه های سفالی و معابر را شناسایی کنند. شهر تاریخی گسگر بر اساس الگو و سیستم شهری پیشرفته طراحی شده است. کاوش و گمانه زنی های انجام شده در نقاط مختلف محوطه نشان می دهد که این شهر بر اساس الگو و سیستم شهری پیشرفته طراحی و تمامی خصوصیات شهرهای دوره اسلامی را در گیلان دارد. با توجه به آثار به دست آمده از این شهر که شامل آجر، سفال، شیشه، کاشی، استخوان و فلز است، باستان شناسان به این نتیجه رسیده اند که شهر تخریب شده در گذشته دارای ساختمان های بسیار مجلل و زیبا بوده که در راه توسعه و پیشرفت گام برمی داشته است. هیئت کاوش موفق شدند، بقایای از سه پل خشتی، دو حمام قدیمی، دیوارهای دفاعی یک قلعه تاریخی و بخش منتهی و مسکونی و همچنین جاده های سنگفرش این شهر تاریخی را مشخص کنند. هفت دغنان محوطه بقایای از یک شهر وسیع دوره اسلامی است. این محوطه بقایای از یک شهر وسیع دوره اسلامی است، که امروزه در میان پوشش گیاهی انبوه از چشم دور مانده است.در چشم اندازهای این محوطه آثاری از برجستگی های مربوط به ابنیه قدیمی که پوشیده از گیاهان و درختچه های جنگلی است دیده می‌شود که احتمالا بقایای آثار معماری این شهر تاریخی است. در این میان سازه های از بقایای سه پل خشتی که بر روی رودخانه های بهمبر، ساخته شده مشاهده می‌شود، همچنین بقایای از سازه که در نزد اهالی منطقه به حمام هفت دغنان شهرت دارد، از همه بهتر باقی مانده و جزئیا ت معماری آن قابل تشخیص است.سازه های دیگر که از ابنیه قدیمی شهر تاریخی هفت دغنان را تشکیل می دهند در اثر حفاری های غیر مجاز، معماری آنها انکار شده است که نیاز به بررسی های بیشتر دارند.
0 notes
modern-carpet1 · 8 years ago
Text
قدیمی ترین فرش دست باف ایرانی وهنر فرش بافی
قدیمترین فرش دستبافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد. رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: “بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود.”
سپس او اضافه می کند: “تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای m10.jpgجنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود.” در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۳۰۷-۱۲۹۵ میلادی) مصادف بود. اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (۱۷۲۲-۱۴۹۹ میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۸۷-۱۵۲۴ میلادی) و شاه عباس کبیر(۱۶۲۹-۱۵۸۷ میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳۰۰۰ تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند. در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند. در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت. با اشغال کشور بوسیله افغانها (۱۷۲۲-۱۷۲۱ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت. در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند. با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
فرش دستبافت, فرش ایران, بافت تابلو فرش
فرایند بافت مراحلی که برای شروع بافت یک فرش می‌بایست رعایت گردد عبارتند از:
۱ـ آماده‌سازی مواد اولیه شامل نخ‌چله، نخ پشمی(خامه)، نخ پود. ۲ـ آماده‌سازی دستگاه (دار) و ابزار. ۳ـ آماده‌سازی نقشه مورد نظر. ۴ـ چله‌کشی (نصب نخ چله یا تارها بر روی دار قالیبافی). ۵ـ بافت گلیم، ابتدای فرش. ۶ـ ساده‌بافی ابتدای فرش، انجام عمل گره زدن بر روی تارها به وسیله خامه. ۷ـ نقشه‌خوانی، انجام عمل گره زدن براساس خانه‌های رنگی نقشه. ۸ـ انجام عمل پودکشی (پود زیر یا ضخیم و پود رو یا نازک) و عمل کوبیدن پودها. ۹ـ شیرازه پیچی کناره‌ها. ۱۰ـ عمل کوبیدن رج‌ها و قیچی‌زدن سرپرزهای اضافی. ۱۱ـ رعایت در جلوگیری از معایب احتمالی هنگام بافت. ۱۲ـ پایین‌کشی :اتمام کار یک فرش بافته شده. توضیح اینکه در یک فرش تراکم گره‌ها و ظرافت آنها نمایانگر میزان مرغوبیت و کیفیت فرش است. بدین معنی که هر چه تعداد گره‌ها زیادتر و در اصطلاح فرشبافی هر چه پرتر باشد کیفیت آن بالاتر خواهد بود. بطور کلی در قالیبافی ایران دو نوع گره متداول است. ۱ـ گره ترکی (قیورد ـ متقارن) تبریز، هریس همدان، عشایر فارس و …. ۲ـ گره فارسی (سنه ـ نامتقارن) فارسی‌زبانان، اراک، اصفهان، مشهد، بیرجندؤ کرمان، نائین، کاشان، قم و ….
نگاهی به تاریخچه هنر فرش بافی
نگاهی به تاریخچه هنر فرش بافیشماری از فرشهای دست بافت ایرانی، در زمره برجسته ترین آثار هنری آفریده شده به دست بشر هستند.امروزه علیرغم بازار رقابت شدید،مشغله های دنیای جدید و دغدغه های جهان صنعتی، چه در ایران و چه در خارج از ایران، نام ایران با نام فرش گره خورده است. نزد ایرانیان فرش یکی از جلوه های منحصر به فرد به شمار می رود. شماری از فرش های دست بافت ایرانی، در زمره برجسته ترین آثار هنری آفریده شده به دست بشر هستند. امروزه علیرغم بازار رقابت شدید، مشغله های دنیای جدید و دغدغه های جهان صنعتی، چه در ایران و چه درخارج از ایران، نام ایران با نام فرش گره خورده است. خانه یک ایرانی بدون فرش، خانه ای بی روح و خالی جلوه می کند و این نمونه ای کم نظیر و پیوند یک قوم با هنرملی خود است. این نوشته بر آن است تا مختصری از تاریخچه فرش در ایران را مرور کند و شماری از آثار برجسته و ماندگار فرش ایران را معرفی کند.تاریخ شروع بافت فرش، به درستی معلوم نیست و ضمناً مشخص نیست که بافت فرش از کدام منطقه شروع شد. قدر مسلم این است که ایرانیان از جمله اولین اقوامی هستند که بافت فرش را شروع کرده اند. در واقع تبحر منحصر به فرد ایرانیان امروز، در امر فرش بافی دستاورد بیش از ۲۵۰۰ سال تلاش و تجربه در این زمینه است. ردیابی تاریخ فرش در ایران، به مثابه مطالعه مسیر رشد و بالندگی فنی یکی از بزرگترین تمدنهای جهان است.شواهد حاکی از آن است که فرش برای مقاصد صرفاً کاربردی نظیر حفاظت خانه روستاییان از سرما و نم به وجود آمد و کم کم راه خود را به عنوان یک اثر زینتی و نشانه ای از تحول در خانه های اشراف و اعیان باز کرد.اولین نشانه های کاربرد فرش به عنوان یک اثر زیستی مربوط به حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است. دوره شکوفایی هنر فرشبافی در ایران، مقارن حکومت صفویان (حدود قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی) و به خصوص دوران شاه طهماسب و شاه عباس است. فرشهای بسیار نفیس و ارزشمندی از این دوران در موزه های سراسر جهان به یادگار مانده، تحول عمده صنعت فرشبافی در قرون چهاردهم و پانزدهم میلادی در ایران و ترکیه آغاز شد و سپس دامنه آن در قرن شانزدهم به هند و در قرن هفدهم میلادی به چین رسید. درآمریکای شمالی برای اولین بار فرش دست بافت در سال ۱۸۶۱ در نمایشگاهی در فیلادلفیا در معرض دید عموم قرار گرفت. تأثیر این نمایشگاه در مردم به اندازه ای بود که یک تاجر آمریکایی تمام فرش های نمایشگاه را خرید و اولین خرده فروشی فرش را در آمریکای شمالی راه اندازی کرد.به نظر می رسد که قدیمی ترین فرش موجود در جهان، فرشی باشد که در سال ۱۹۴۹ توسط باستان شناسان اتحاد جماهیر شوروی سابق در سیبری و در نزدیکی مغولستان کشف شد. این فرش حدود ۲۵۰۰ سال در زیر یخ مدفون بود وبه همین دلیل به نحو حیرت انگیزی از تخریب در امان مانده است.بسیاری از باستان شناسان بر این عقیده اند که محل بافت این فرش در ایران بوده است. گرچه تردیدهایی نیز در این موردوجود دارد. این فرش در ابعاد ۱‎/۸*۱‎/۵ مترمربع است و با گره هایی موسوم به گره ترکی بافته شده است. کارشناسان عقیده دارند که تعداد شش یا هفت فرش دستبافت موجود در جهان، از دید هنری و تکنیکی دارای ارزش بسیار زیادی هستند.از جمله این فرش ها می توان به فرشی که زینت بخش کاخ پادشاهی دانمارک است اشاره کرد که مراسم تاج گذاری پادشاهان دانمارک، بر روی آن انجام می شود. تمام نقش های این فرش بر روی تارو پودی از طلا بافته شده اند. فرش بسیار نفیس دیگری که در موزه وین نگاهداری می شود، فرش شکار نامیده می شود. این فرش ریزبافت ترین قالی موجود است که دارای حدود ۱۲۵ گره درهرسانتی متر مربع است.شاید معروف ترین فرش جهان، فرش اردبیل باشد که در موزه ویکتوریا و آلبرت در شهر لند�� نگاهداری می شود. این فرش از جهت بسیار مشهور است که از روی آن نسخه برداری های بسیار متعددی انجام شده است، به طوری که امروزه در بسیاری از منازل، فرش هایی با طرح فرش اردبیل دیده می شود.به طور مثال نمونه نسخه برداری شده از این فرش در منزل نخست وزیر انگلیس وجود دارد و آدولف هیتلر نیز نمونه ای از آن را در دفترکار خود در برلین داشت. این فرش و جفت آن که در موزه ای درلس آنجلس نگهداری می شود، در دوران شاه طهماسب صفوی، بافته شده اند (حدود سال ۱۵۴۰ میلادی). فرش اردبیل توسط هنرمندی به نام مسدوک کاشانی، برای پوشش صحن آرامگاهی در شهر اردبیل بافته شده است.از قطعات یکی از این فرش ها برای مرمت دیگری استفاده شده است. به همین جهت، نسخه موجود در شهر لندن نمونه کامل تری است. این فرش دارای تقارن مرکزی بوده و دقت به کار رفته در بافت، آن را در زمره یکی از بی نظیرترین آثار هنری در آورده است.این اثر منحصر به فرد دارای حدود ۵۰ گره در هر سانتی مترمربع و در زمره فرش هایی است که با نام ترنجی خوانده می شوند.در هر طرف قسمت میانی این فرش یک چراغ بافته شده، که یک چراغ کوچک تر از دیگری است. بافنده این فرش در نظر داشته که فرش اردبیل در صحن یک آرامگاه استفاده می شود، به همین جهت چراغی را که در طرفی که عموم مردم در آن می نشسته اند کوچکتر بافته و کسی که بر روی این فرش نشسته است، ابعاد دو چراغ را هماهنگ می بیند.شواهدحاکی از آن است که این فرش ها از آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی و شاه اسماعیل صفوی به موزه های مذکور انتقال داده شده اند. فرش اردبیل دارای ابعاد ۵‎/۳۴*۱۱‎/۵۲ مترمربع بوده و از ریزبافت ترین فرشهای به جا مانده از دوره صفوی به شمار می روند.
0 notes
tabriz-carpets1-blog · 8 years ago
Text
مقاله ی تاریخچه ی فرش ایران
تاریخچه فرش ایران
قدیمترین فرش دستبافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: “بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود.” سپس او اضافه می کند: “تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود.” در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۳۰۷-۱۲۹۵ میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (۱۷۲۲-۱۴۹۹ میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۸۷-۱۵۲۴ میلادی) و شاه عباس کبیر(۱۶۲۹-۱۵۸۷ میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳۰۰۰ تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت. با اشغال کشور بوسیله افغانها (۱۷۲۲-۱۷۲۱ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند. با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
اولین فرش به احتمال زیاد بوسیله افراد چادر نشین برای فرش کردن کف خاکی چادرشان بافته شده بود. ولی امکان اینکه فرش بوسیله مصریها، یا چینیها و یا حتی بوسیله افراد دیگر اختراع شده باشد است. و حتی امکان اینکه تمام این مردم فرش را خودشان اختراع کرده باشند بدون اینکه با هم ارتباط و یا تماسی داشته باشند است.
ما مطمعاً هستیم که فرش بافی به بالاترین حد خود در پنج قرن قبل از میلاد رسیده بود. این بوسیله باستان شناسان روسی رودنکو و گریازنوف در سال ۱۹۴۹ در دره پازیریک، تقریباً ۵۰۰۰ فوتی کوههای التایی کشف شده و به نام فرش “گره دار” معروف است.
فرش پازیریک نمونه کمیاب و زیبایی است که با تکنیک بالا بافته شده است، فرش پازیریک که ۲۴۰۰ یا ۲۵۰۰ سال از عمر آن میگذرد در مقبره یخ زده رئیس سیتها در مغولستان که بصورت بسیار خوب نگهداری شده بود پیدا شد.
در گذر تاریخ ایران صنعت و پیشه فرشبافی بصورت یک هنر و مهارت خاص درآمده است.
موقعی که کوروش کبیر در سال ۵۳۹ قبل از میلاد کشور بابل را فتح کرد، صنعت و هنر فرش را به کشور خود معرفی کرد. گفته شده است که در آرامگاه کوروش که در پرسپولیس بخاک سپرده شده است، با گرانبهاترین فرشها پوشیده بود.
0 notes
fantasycarpet2 · 8 years ago
Text
درباره تاریخچه فرش در ایران
تاریخ فرش ایران
قدیمترین فرش دستبافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد. رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: “بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود.” سپس او اضافه می کند: “تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود.” در زمان تسلط مغو��ها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۳۰۷-۱۲۹۵ میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (۱۷۲۲-۱۴۹۹ میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۸۷-۱۵۲۴ میلادی) و شاه عباس کبیر(۱۶۲۹-۱۵۸۷ میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳۰۰۰ تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت.
با اشغال کشور بوسیله افغانها (۱۷۲۲-۱۷۲۱ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.
با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
اولین فرش به احتمال زیاد بوسیله افراد چادر نشین برای فرش کردن کف خاکی چادرشان بافته شده بود. ولی امکان اینکه فرش بوسیله مصریها، یا چینیها و یا حتی بوسیله افراد دیگر اختراع شده باشد است. و حتی امکان اینکه تمام این مردم فرش را خودشان اختراع کرده باشند بدون اینکه با هم ارتباط و یا تماسی داشته باشند است.
ما مطمئناً هستیم که فرش بافی به بالاترین حد خود در پنج قرن قبل از میلاد رسیده بود. این بوسیله باستان شناسان روسی رودنکو و گریازنوف در سال ۱۹۴۹ در دره پازیریک، تقریباً ۵۰۰۰ فوتی کوههای التایی کشف شده و به نام فرش “گره دار” معروف است.
فرش پازیریک نمونه کمیاب و زیبایی است که با تکنیک بالا بافته شده است، فرش پازیریک که ۲۴۰۰ یا ۲۵۰۰ سال از عمر آن میگذرد در مقبره یخ زده رئیس سیتها در مغولستان که بصورت بسیار خوب نگهداری شده بود پیدا شد.
در گذر تاریخ ایران صنعت و پیشه فرشبافی بصورت یک هنر و مهارت خاص درآمده است.
موقعی که کوروش کبیر در سال ۵۳۹ قبل از میلاد کشور بابل را فتح کرد، صنعت و هنر فرش را به کشور خود معرفی کرد. گفته شده است که در آرامگاه کوروش که در پرسپولیس بخاک سپرده شده است، با گرانبهاترین فرشها پوشیده بود. حتی قبل از او هم مردم صحرا نشین در مورد فرش بافی گره ای اطلاعاتی داشتند. آنها از گله های گوسفندان و بزهای خود پشم خوب و بادوام برای کار خود میگرفتند .
اولین مدرک موجود در رابطه با موجودیت فرش در نوشته های چینیها مربوط به سلسله ساسانیان که در سال ۲۲۴ تا ۶۴۱ بعد از میلاد است میباشد. در سال ۶۲۸ میلادی امپراطور هراکلیس مقداری فرش بعد از پیروزی به شهر تیسفون که پایتخت ساسانیان بود آورد. موقعی که در سال ۶۳۷ میلادی عربها به شهر تیسفون غلبه کردند، و شهر را غارت کردند مقدار قابل توجهی فرش بود که یکی از آنها فرش باغی مشهوری بود بنام ” موقع بهار خسرو”. این فرش در تاریخ بنام گرانبها ترین فرش بوده است. فرشهایی که در موقع سلطنت خسرو اول که در سال (۵۳۱ – ۵۷۹) بود بصورت ۹۰ فوت مربع بافته میشد، که مورخان عرب اینگونه توصیف کرده اند: گوشه های آن تختی باشکوه از گلهای آبی، قرمز، سفید، زرد و سبز است; رنگ زمینه آن کپی از زمین به رنگ طلائی، سنگهائی به شفافیت کریستال که به باطل تصوری از آب است، گیاهان با حریر و میوه ها با رنگ سنگی شکل گرفته اند، ولی متاًسفانه عربها این فرش گرانبها را به قطعات کوچک بریده و جداگانه فروخته اند.
بعد از دورهً سلطه خلفای عرب، یک نفر از قبایل ترک، بنام سلجوق ایران را فتح کرد. سلطه سلجوقیان (۱۰۳۸ – ۱۱۹۴ ) به لحاظ تاریخ فرش در ایران مهم است. زنان سلجوقی تبحر خاصی در بافتن فرش با گره های ترکی داشتند، در استانهای آذربایجان و همدان که بمدت زیادی تحت نفوذ سلجوقیان بود،از گره های ترکی در این مدت استفاده می شد.
حمله مغولان (۱۲۲۰ – ۱۴۴۹) اولین حمله وحشیانه به ایران بود، اما بعد از چندی آنان تحت نفوذ ایرانیان قرار گرفتند. شهر تبریز، متعلق به رهبر ایلخانیان، غازان خان (۱۲۹۵ – ۱۳۰۴)، با فرشهای گرانقیمت فرش شده بود. فرمانروای مغولان شاهرخ (۱۴۰۹ – ۱۴۴۶ ) که در بازسازی آنچه از حمله مغولان ویران شده بود به تشویق کردن و دلگرم کردن تمام هنرمندان و صنعتگردان سرزمین و کشور پرداخت. اما قالیبافی در این دوران به شکلی خیلی ساده که بیشتر نقشهای هندسی داشت تمام می شد.
شاید مهمترین تاریخ در صنعت فرش در ایران مربوط باشد به دوره فرمانروایان صفویه(۱۴۹۹ – ۱۷۲۲ ). براستی و حقیقتا که محکمترین دلیل و گواه این هنر و صنعت به این دوره برمیگردد. تقریبا ۱۵۰۰ اثر حفظ شده در موزه ها و کلکسیونهای سراسر دنیا موجود است. در ایران در دوره فرمانروائی شاه عباس (۱۵۷۱ – ۱۶۲۹)، تجارت و هنر و صنعت شکوفا شد. شاه عباس به تشویق و دلگرم کردن مردم به تماس و مبادله با اروپا بود و پایتخت خودش را که اصفهان بود به یکی از مجلل ترین و عظیم ترین شهرهای ایران درآورد. او همچنین یک کارگاه بزرگ برای فرش ها درست کرد که هنرمندان در آنجا کار کنند تا بهترین و باشکوه ترین نمونه های فرش را ببافند. بیشترین این فرشها از ابریشم با رشته های طلا و نقره که تزئین کننده آنها بود بافته شده بودند.
دوره کارگاه های فرش در ایران با هجوم افغانها(۱۷۲۲) به پایان رسید. افغانها تا زمانی که (۱۷۳۶) سلطه آنها در ایران بود اصفهان را از بین بردند، تا اینکه یک سالار جوان از خراسان، بنام نادر خان شاه ایران شد. در تمام مدت فرمانروائی نادر شاه تمام وقت و نیروی آن صرف جنگیدن با افغانها، ترکها و روسها را گذشت. در این دوره و تمام دوران یاغی گری و آشفته ایران بعد از مرگ او(۱۷۴۷) هیچ فرشی که ارزشی داشته باشد بافته نشد، و این رسم و سنت بتنهائی بوسیله افراد چادر نشین و هنرمندان این صنعت در شهرهای کوچک دنبال میشد.
در آخرین ربع قرن نوزدهم و در زمان فرمانروایان قاجار این شغل دوباره پا گرفت. صنعت فرش با فرستادن آن به اروپا از تبریز به استانبول دوباره رونق گرفت. در اواخر قرن نوزدهم میلادی بعضی از شرکتهای اروپائی و آمریکایی به ایران آمدند و این هنر و صنعت را به بازارهای کشور خودشان فرستادند. امروزه، بافتن فرش به گسترده ترین هنر دستی در ایران مبدل شده است، و همینطور در خارج از کشور هم بخوبی شناخته شده است. فرشهای ایرانی امروز از شهرت و اعتبار خاصی که به خاطر رنگ و تنوع و الگوهای گوناگونشان، برخوردار است. تاریخ رنگرزی
پشم و مو و هر الیاف دامی از همان آغاز در ریسندگی و بافندگی جای خاصی یافت . در مناطقی نظیر مصر و بین النهرین به دلیل هوای گرم و رطوبی، کتان و پنبه کاربرد بیشتری داشت و قطعاتی از بافته های این الیاف در مقایر مربوط به امرا و شاهزادگان سلسله های حکومتی مصر دیده می شود که قدمت آنها بعضاً به ۶۰۰۰-۷۰۰۰ سال پیش می رسید . برخی از یافته های به دست آمده از مصر سپس آناتولی و بین النهرین که قدمت آنها به عصر نوسنگی ، از هزاره ششم قبل از میلاد، می رسد.
پارچه هایی است که بافت ساده با نخ های ظریف ریسیده شده بعضاً رنگ شده دارد و رنگ های به کار رفته عموماً رنگ های گیاهی است .
در برخی از نقاط اطراف دریای مدیترانه که احتمالاً مسکونی بوده آثاری از تور، طناب، نمد ونخ های تابیده پرزدار عمدتاً کتانی با رنگ آبی رنگ شده یافت شده است . قطعه ای از پارچه ای ضخیم مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد در دست است که احتمالاً متعلق به چادری مقدس(معبد) بوده و زردرنگ است . در منطقه ای که این پارچه یافت شده(در سواحل مصر) مقادیری پارچه کتانی و بافته های دیگر به دست آمده است که نشان از تجاری بودن منطقه دارد.
همان طور که گفته شد وجود چرخه های ریسندگی در منطقه ایلام ، در غرب ایران متعلق به هزاره پنجم قبل از میلاد از وجود بافندگی و برخی تولیدات به آن خبر می دهد با فترتی در حدود دو هزار سال قبل در این منطقه پدید آمد. آثار نساجی و بافت پارچه را در مناطق زیر نفوذ سومری ها و آشوری ها و به خصوص بافت پارچه های رنگین را در بابل می توان پی گرفت . کشف میله ای مسی که نوعی ابزار ریسندگی است در تپه حصار دامغان .از تداوم ریسندگی و بافندگی در ایران در هزاره دوم پیش از میلاد خبر می دهد با تجدید حیات فرهنگ اقوام قومی ایرانی و افزایش اقتدار مادها و اینکه آنان اقوامی گله دار و دامدار بوده اند می توان استفاده از پشم و الیاف دامی را درآن دوره به خوبی توجیه کرد .اسناد و مدارک بعدی حاکی از آن است که امرا و حکام ماد به موازات کسب اقتدار و افزایش تجملات و شکوه دربارهای خویش استفاده از لباس ها پارچه های گران بها و زینتی را نیز افزایش دادند به شکل تزئینات لباس های دربار ماد چه در همان زمان و چه در حکومت های بعدی از جمله پارسها توجه و ازآنها تقلید می شده است.
امپراطوری گسترده و قدرتمند هخامنشی نه تنها خود از صنایع و تولیدات دنیای زیر سلطه اش در تجملات وتزیینات دربار و پایتخت خویش استفاده می کرد بلکه با حمایت از حرفه ها و صنایع به تولید بسیاری از کالاها و به خصوص انواع پارچه نیزمی پرداخت پارچه هایارغوانی که امرا و سرداران هخامنشی استفاده می کردند به احتمال زیاد با رنگ ارغوانی مشهور به دست آمده از صدف های دریایی رنگ می شد و شهرت جهانی داشت .
فرش پازیریک که در حدود سالهای ۱۹۴۵ میلادی، پرفسور رودنکو روسی در گور یکی امرای سکایی در دره آلتایی در مرز مغولستان سیبری کشف کرد به گواهی غالب باستان شناسان فرشی است که به دلیل شباهت مطلق نقوش آن با طرح های رایج عصر هخامنشی ایرانی است و به احتمال زیاد این فرش درپاریس ویا نواحی زیر سلطه فرهنگی ، سیاسی ایران بافته شده است .
وجود این فرش که فرشی کارگاهی است و طراحی شده با بافت و ساختاری دقیق است نه فقط بر وجود صنعت گسترده فرش بافی بلک�� بر وجود صنایع پیشرفته نساجی گواهی می دهد. رنگ های به کار رفته در این فرش که در نهایت زیبایی و هم آهنگی است از وجود مراکز رنگرزی که درآنها از رنگ های گیاهی و یا رنگ های رایج زمانه از جمله صدف های ارغوان و غیره استفاده می شد، خبر می دهد. بعداز سقوط حکومت هخامنشی به دست اسکندر وی بسیارسعی کرد که فرهنگ یونانی از جمله پوشاک و شیوه زندگی یونانی را در ایران گسترش دهد. اگرچه معدود مجسمه ها و آثار باقیمانده از آن دوران نمودار رواج این فرهنگ به خصوص لباسهای پرچین با رنگ های ساده و روشن یونانی است ، در کمتر از یک قرن شهرت بافته های ساسانی به هویت و فرهنگ خاص ایرانی مرزهای عالم را در می نوردد.
در دوره ساسانی ایجاد راههای کاروان رو، فراوانی وسایل حمل و نقل و ایجاد ایستگاه ها و کاروانسراها گسترش تولیدات مختلف نظیر شیشه سازی و ساخت ابزارفلزی و به خصوص منسوجات پشمی و ابریشمی را به دنبال داشت همچنین تسلط ایران بر راههای کاروان رو تجاری واردات ابریشم لازم برای نساجی ایران را موجب شد.
از سوی دیگر نظیر امپراطورهای قدرتمند گذشته، استفاده از صنعتگران و هنرمندانی که از کشورهای دیگر به اسارت گرفته می شدند امری عادی و رایج بود با آنکه صنعت نساجی و قالی بافی دوره ساسانی در حد شکوفایی پیشرفت بود از وجود برخی از این صنعتگران به خصوص بافندگان رومی دررشد و بهبود صنایع نساجی مناطقی نظیر شوشتر یاد شده است . علاوه بر تولید فرش ، تولید پارچه های ابریشمی و دیبای شوشتر و تافته ها و حریرهای ابریشمی بخصوص با استفاده ازابریشم های وارداتی از چین در مراکز عمده تولید نظیر شوشتر و شوش و جندی شاپور و به طور ک��ی سیستان و خوزستان رواج کامل داشت برخی از پارچه های باقیمانده از ذوران ساسانی در قبور حکمرانان مصر وبعدها در کلیساهای اروپا در قرون وسطی پیدا شده است .
کشف نمونه هایی از پارچه های دوره ساسانی که شاهکارهایی از ذوق و ظرافت وهنر طراحی رنگ رزی به حساب می آیند ناشی از وجود صنایع پیشرفته رنگرزی و نساجی و بی تردید بافت فرش است که افسانه فرش بهارخسرو(بهارستان) اعتبارآن را به اوج می رساند.
شرح این فرش افسانه ای درغالب نوشته های مربوط به قرون اولیه اسلامی آمده است آنچه درباره این فرش گفته می شود علاوه بر اشاره به استفاده ازسنگ ها و جواهرات و تزیینات گران بها و بی مانند استفاده از رنگ های زیبایی است که تمام فصول را به نحو حیرت انگیزی در مقابل نگاه بیننده قرار می داده است.
به رغم دوران فترت و انفعال ایرانیان درقرون اولیه اسلامی تداوم تولید پارچه و قالی به خوبی احساس می شود در کمتر از صد سال بارگاه باشکوه خلفای تازه به قدرت رسیده به خصوص عباسیان وارث هنر و مهارت و تجربه صنایع شکوفای دوره ساسانی می شود. جامه های رسمی و پرده های ابریشمی فاخری که شهرت بسیار داشتند، فرش های عالی جهرم. بافته های حریر و پرند اصفهان ، گلابتون مرغوب طبرستان و نیشابور . طلاسان های عالی کرمان و دیبا و فرش های نخی ابریشمی شوشتر کالاهایی است که حتی در قرون وسطی نیز به همراه نام ایرانی به همه دنیا می روند . در تمام این سالها همواره فرشهای دستباف چه به صورت غنایم و چه به صورت هدایا از سی شهرهای ایران در دربار خلفا و حکمرانان عرب حضور دائمی داشت .
تأثیرهنرهای ایرانی نظیر معماری و سفال گری و به خصوص پارچه در غال کشورهای دور و نزدیک و در حوزه گسترده حکومت بیزانس در تمام قرون وسطی دیده می شود. در قرون بعد نیز در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان به وجود کارگاه های رنگرزی بافت به صورت کارگاه های صنعتی و تولیدی در بسیاری شهرهای ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان اشاره شده است. در این کارگاه ها علاوه بر بافندگان، رنگ رزان به طور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در این رنگرزها به کار می گرفته اند. شهرت ایرانیان در رنگ سازی و دریافت ارزش رنگها به خصوص در زمینه های مربوط به کتاب سازی و منیاتور نیز به مرزی رسیده بود که با گسترش مکتب هنری برجسته ای نظیر مکتب هرات ایرانیان به عنوان استادان رنگ ساخته می شدند.
کلاویخو در سفرنامه اش از نگار جامه یاد می کند و می گوید:همان طور که از اسم آن پیداست پارچه ای دارای نقش و نگار بود و در تار وپود آن از رشته های زر یا نخ های رنگین استفاده می شد . به دست پارچه بافان زبردست بافته می شد و لطف و زیبایی آن معرف ثروت سلاطین و فروانوایان وقت بود این لباسهای فاخر را تنها سلطان نمی پوشید بلکه گاه به عنوان خلعت به دیگران اعطا می شد .کسی که مأمور صباغی و رنگ پارچه ها و ابزار کار بافندگان و حقوق آنان بود خدایگان طراز خوانده می شد.
درباره زیبایی و ظرافت نقاشی ها و مینیاتورهای مکتب هرات که بعدها به تبریز و سپس اصفهان منتقل شد، بسیار گفته شده است طراحان و نقاشان این هنرها طرح ها و نقوش درخور تحسین منیاتور را به شیراز منتقل کردند و با وجود دقت و ظرافت و مهارتی که در این طرح ها به کاررفته است نمی توان آنها را بدون توجه به رنگ های انتخابی برایشان که نتیجه و شاهکار تلاش و زحمت هنمرندان گمنام رنگرز است در نظر گرفت . رنگ های درخشان و بی بدیل منیاتورها عمدتاً حاصل رنگهای معدنی شناخته شده از ترکیبات و سنگ های معدنی رنگینی نظیر کرم و اخرا و لاجورد و غیر بودکه همراه باطلا برای تذهیب تشعیر منیاتورها به کار می رفت اما رنگ های فرش با استفاده از گیاهان و طبیعی به کمک مهارت استادکاران رنگرز به حد و دامنه ای رسید که به تدریج دیگر هنرها و صنایع دستی را ر سایه قرارداد روناس و نیل و اسپرک و پوست گردو پوست انارو زعفران وسایر رنگهای گیاهی که ازصدها سال پیش بشر شناخته بود به دست هنرمندان رنگرز ایرانی جلوه ای یافت که در هیچ کجای دیگر جهان تقلید شدنی نبود. به دلایل بسیار روشن که مهمترین آن نا امنی شغلی و اجتماعی بود صنعتگران از جمله رنگرزان سعی در مخفی نمودن رموز کارخویش داشتند شاید به همین دلیل است که ما امروز اشارات اندکی از روش کارشان و از آن کمتر نام وارزش کار آنان در دست داریم .
دانشمند انگلیسی هلکوت که در قرن شانزدهم می زیست به یکی از بازگانان هم میهن خود می گوید: در ایران فرشهایی از پشم زبر که در دو طرف دارای ریشه های نخی است خواهی دید . این فرشها بهترین انواع فرش عالم رنگ های آنها بهترین و زیباترین رنگهاست . تو باید به این کشورها بروی و به انواع وسایل باید متوسل شوی تا بتوانی از مردم آنجا طرزرنگ کردن(خامه) قالی را یاد بگیری . زیرا اینها به طوری رنگ شده که باران و سرکه و شراب در رنگشان تأثیر نمی کند چون تو این علم را از آنها آموختی به اسرار آن دست خواهی یافت و خواهی توانست در رنگ کردن فرش آن را به کار بری و به تداوم آن اطمینان داشته باشی زیرا رنگی که در رشته های زبر ثابت باشد قطعاً در رشته های باریک منسوجات ثابت تر است البته باید از رنگ های مایع و وسایل رنگرزی و بهای آنها آگاه شوی.
شاردن نیز در سفرنامه خود با تحسین و ستایش از تولیدات نساجی و مخمل و حریر کاشان می گوید: صنعت رنگرزی در ایران بیشتر از اروپا توسعه و ترقی یافته است چون رنگهای این کشور دارای روشنی و جرم نسبی بیشتر است و چندان زود زایل نمی شود ولی افتخار این فن بیشتر از هنر صنعتی ایارانیان . منوط به خصوصیات هوا و اقلیم آن کشور است زیرا محیط خشک و صاف این سرزمین موجب درخشش مخصوص رنگهاست و همین طور عناصری در رنگ آمیزی و رنگرزی به کار می برند گل یا خاک سرخ و روناس( اپوپوناکس) است و این دو عنصر در ایران فراوان اند بقم قرمز که از اروپا داده می شود و بقم ژاپن و نیل هندی که از هندوستان می آید رنگرزان علاوه بر مواد مزبر از نبات��ت نیز استفاده می کنند رستنی های بسیار و نباتات طبی متعددد خود کشور صمغات و پوست های درختان میوه مانند گردو انار و عصاره لیمو و لاجورد که کلمه آزور را ما از آن ساخته ایم از سرزمین همسایه ایران ازبکستان وارد می شود ولی کشور ایران مخزن عمومی آن است.
بعد از دوران صفویه بر اثر حوادث تاریخی و دردهایی که بر ایران می گذرد سقوط عمومی در صنایع و تولیدات ایران شاهدیم در عصر قاجار این سقوط به نفع واردات کالاها و تولیدات خارجی افزایش می یابد با این وصف اسناد تجاری در دست است نشان می دهد که حتی دوران قاجار صادرات ایران در بعضی از اقلام دارای ارزش بوده و بر واردات پیشی داشته است بهترین نمونه را در رشد شکوفایی و گسترش صارات فرش در اواخر دوره قاجار می توان دید به رغم آسیب جدیی که به بسیاری از صنایع و تولیدات بومی و سنتی وارد شد فرش دستباف رشد چشمگیری یافت در اینباره تجار خارجی دخالت و نظارت مستقیم داشتند حاصل این امر اگر چه به نفع فرش ایران بود ولی به دلیل تأثیر و نفوذ بازارهای خارجی آسیب هاییی بر فرش ایران وارد آمد.
0 notes