#آقامحمد_خان

[amir1428]

در مدتی که #آقامحمدخان در دستگاه #کریمخان_زند محبوس بود، مناعت و غرورش اجازه نمیداد که از غذای دربار زند میل کند. با آن مقرری که کریمخان برایش تعیین کرده بود، روزگار میگذراند. از جمله اینکه بخشی از آن پول را صرف خرید روغن برای پخت غذا میکرد. دکانی که آقا محمد خان از آن روغن خریداری میکرد، صاحبی داشت که انصاف را رعایت نمیکرد و روغن فاسد به #آقامحمد_خان میفروخت و اعتراض #آقا_محمد_خان به او هم نتیجه ای نداشت. سالها گذشت و #آغامحمد خان اکنون بر تخت سلطنت تکیه کرده بود. دستور داد تا دکان دار را نزد وی ببرند. مرد فروشنده وقتی پادشاه را دید او را نشناخت زیرا سالها گذشته بود و آثار خواجگی بر آقا محمد خان نمایان شده بود. مرد وقتی متوجه هویت پادشاه شد، به زاری افتاد و برای عفو خود قسم جلاله میداد اما دیگر دیر شده بود! به دستور خواجه تاجدار، او را درون دیگی پر از روغن جوشان انداختند و ضجه های دلخراش و هول انگیز آن مرد، کوچکترین اثری از ترحم در #آغا_محمد_خان نکرد. حقارت و عقده ای که تنها یک عامل داشت و آن اختگی او بود. تمسخر وی و گوشزد کردن اختگی اش توسط مردم روی دیوار های ارگ کرمان بود که بعد از فتح شهر، سه روز سربازانش را در غارت و تجاوز به زنان و دختران آزاد گذاشت و با تپه ای از چشمان از حدقه درآمده هفت هزار مرد و زن کرمانی آتش عقده خود را خاموش کرد! مشابه همین جنایت ، بلکه بدتر در #تفلیس #گرجستان اتفاق افتاد و آنقدر ضربه روحی شدیدی به ساکنین وارد شد که یکی از دلایل معنوی جدا شدن قسمتی از #قفقاز و الحاق آن به #روسیه تزاری را نتیجه همین عمل وحشیانه آقا محمد خان دانسته اند چرا که نفرت از قاجاریه و ایرانی ها در ساکنین گرجستان به حد بینهایت رسیده بود. در کنار نکات منفی بیشمار، نکات مثبتی هم از خواجه تاجدار به چشم میخورد. به عنوان مثال اهل مطالعه بوده و حتی در سفر های جنگی کتابخانه اش را با خود میبرد. از دیگر ویژگی های مثبتش این بود که همیشه غذای خود را وزن مینمود تا مبادا دچار پرخوری شود، همین موضوع باعث شده بود تا مخالفانش وی را فردی ممسک و لئیم بشمار آوردند در صورتی هرگز چنین نبود. آدم های خواجه بدلیل نداشتن انگیزه و لذت و موارد دیگر بطور طبیعی به سمتی کشیده میشدند که دچار پرخوری میگشتند و بیش از حد فربه میشدند، اما آقا محمد خان که فردی آگاه بود و به مقتضیات زمانه واقف بود همواره مراقب بود تا مبادا بیش از حد غذا تناول نکند https://www.instagram.com/p/CY4t6sYOd9p/?utm_medium=tumblr

[amir1428]

#آقامحمد_خان بعد از فیصله کار #خراسان درصدد حمله به #بخارا و اخذ انتقام از #ا��بکان بود که در حمله به #مرو جمعی از قاجارهای آن منطقه را کشته بودند و برای اجرای این امر نامه ای به #زمان_شاه #امیر_افغانستان و نامه ای نیز برای #بیگ_‌جان فرمانروای ازبکان ارسال داشته بود که ناگهان بدو خبر رسید که روسها در #قفقاز بر ضد #ایران دست به عملیات نظامی زده اند (ربیع الاول ۱۲۱۱/سپتامبر ۱۷۹۶) مضمون اخبار رسیده از حکمرانان #اردوان و #تبریز و #خوی این بود که #کاترین_دوم (که در ایران او را #خورشید_کلاه می نامیدند ) هشتاد هزار سپاهی با صد توپ به #مغان فرستاده و سپاهش اینک در #ارض_جواد اردوگاه ساخته اند و جمعی نیز به محاصره دربند پرداخته و مردم #باکو و #سالیان و #طوالش و #شروان و #گنجه نیز اطاعت آنان را گردن نهاده‌اند .#آقا_محمدخان به شتاب از خراسان به تهران بازگشت بدان امید که هرچه زودتر خود را به #ارس رساند. اما در عین حال از روبرو شدن با سپاه #روس متوهم و اندیشناک بود . داستان منقل آتش و تفکر #آقامحمد_خان و بازی کردن او با زغالها از سرشب تا اذان صبح گویای این وحشت اوست . اما از آنجایی که مردی خوشبخت بود چند روز بعد خبر مرگ #کارتین_دوم و جلوس #پل_اول #امپراطور_روسیه رسید . در #ذی_قار القعده سال ۱۲۱۲ بار دیگر آقامحمد خان در تهران قوای خود را جمع آورد و باز به سرعت از راه اردبیل خود را به کنار ارس رسانید و ده هزار نفر به گرفتن قلعه پناه آباد مرکز قدرت #ابراهیم_خلیل_خان فرستاد و با آن که ابراهیم خان پل ارس را شکسته بود ولی سپاهیان شاه قاجار از پل گذشتند و ابراهیم خلیل خان وحشت زده به سرزمین لزگیها رفت و پناه آباد به دست آقامحمد خان افتاد و شاه قاجار به تصرف شوشی رفت و در پای همین قلعه بود که در ۲۱ ذی الحجه سال ۱۲۱۲/ ۱۸ مه ۱۷۹۷ کشته شد . در آن هنگام موسس سلسله قاجاریه در حدود ۵۷ سال داشت . تولد وی در سال ۱۱۵۵ صورت گرفته بود. تاریخ ایران و جهان . از قاجاریه تا پایان عهد ناصری.دکتر عبدالحسی�� نوایی . امیر آلبرت . https://www.instagram.com/p/CTSulfsMFA2/?utm_medium=tumblr