Text
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
میرسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
مینشینی رو به رویم خستگی در میکنی
چای میریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟
باز میخندم که خیلی! گر چه میدانی که نیست
شعر میخوانم برایت واژهها گل میکنند
یاس و مریم میگذارم توی گلدانی که نیست
چشم میدوزم به چشمت، میشود آیا کمی -
دستهایم را بگیری بین دستانی که نیست؟
وقت رفتن میشود با بغض میگویم نرو
پشت پایت اشک میریزم در ایوانی که نیست
میروی و خانه لبریز از نبودت میشود
باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست
1 note
·
View note
Text
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
1 note
·
View note
Text
- حفظ قاطعیت در اغلب لحظات زندگی و ابراز نرمی و محبت بالغانه در بقیه اوقات.
- شریک کودکرفتار
- عشق کشف هماهنگی دو نفر در برخی حوزه های خاص است.
- کلاسیک ها ادب را اه��می برای مقابله با عوامل مخرب رابطه می دانند.
- یکی از اولین سوالاتی که زوج ها در اولین ملاقات های خود باید بپرسند این است که <<تو چطور دیوانه می شوی؟>>
- میزان معینی خودزنی شوخ طبعانه در توصیف خصوصیات منفی
- بجای دیوانه ای اعصاب خوردکن، احمقی دوست داشتنی
- از نشانه های دردناک نداشتن مهارت در گفت و گو تمایل به قهر کردن است.
- آنچه آدم ها را بدقلق و روابط را بهم میزند، خود آدم ها نیستند، بلکه تلاشی است که برای تغییر یکدیگر میکنند.
- عشق احساس نیست، بلکه نوعی مهارت است.
- برای کلاسیک ها بودن در رابطه مثل اداره کردن کسب و کاری کوچک است.
- سازگاری محصول عشق است نه پیشنیاز آن.
0 notes
Text
آنان که ز ما دور ولی در دل و جانند
بسیار گرامیتر از آنند که دانند
1 note
·
View note
Text
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
2 notes
·
View notes
Text
در پرده اسرار کسی را ره نیست
زین تعبیه جان هیچ کس آگه نیست
جزدر دل خاک هیچ منزل گه نیست
می خور که چنین فسانهها کوته نیست
1 note
·
View note
Text
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
وین یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر بسریم
0 notes
Text
ای دل ز زمانه رسم احسان مطلب
وز گردش دوران سر و سامان مطلب
درمان طلبی درد تو افزون گردد
با درد بساز و هیچ درمان مطلب
0 notes
Text
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
0 notes
Text
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماه رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
0 notes
Text
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
0 notes
Text
الگوبرداری کار خوبیه. فک نکنید یکی الگوتونه؛ الگوتونو بردارید برید. میتونه تیکه تیکه باشه این الگوها. در نهایت شما نمیخواید کپی یه آدم بشید؛ شما میخواید یه پازل بشید.
0 notes
Text
سپس روزی فراوان بر آنان ارزانی دار؛ که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر میکوشند و با بینیازی، دست به اموال بیتالمال نمیزنند و اتمام حجّتی است بر آنان اگر فرمانت را نپذیرند یا در امانت تو خیانت کنند.
0 notes