My passions are fashion, animals and classic movies. www.nastaran20.com
Don't wanna be here? Send us removal request.
Photo
I realized the difference between “handling my emotions” and “ignoring my emotions”. That was aha moment for me. Now I know that the handling part is a skill that I had never learned, like many other women. We have been told for ages to keep our feelings inside and never express them. Many of us follow that social code to avoid being called “difficult” “hysterical” “unstable” “bad” “ trouble maker” …etc. This was rooted deep in my mentality, so much that I couldn't even name many of my feelings correctly. For most of my life instead of saying “I'm sad,” I would say I'm “tired”. You can see the problem, right? Instead of admitting I need a shoulder to cry on, I would claim that I need to rest. Identifying the feeling not only allowed us to experience it, it would help us to manage it as well. It’s the first step in order to self acceptance. It’s not easy, takes lots of time and practice, most importantly it requires professional help. Meanwhile you can check yourself time to time, just see if you can pinpoint the exact feeling you have at any given time. Would you let yourself to experience it fully? ………… یکیاز رفتارهای غلطی که ما از کودکی یاد میگیریم “سرکوب و ندیده گرفتن احساساتمون” هست. وقتی توی جلسه مشاوره برام تفاوت بین “کنترل احساس” و “ندیده گرفتن احساس” روشن شد درس�� مثل این بود که چشمبندی که همه عمر جلوی دید منو گرفته کنار رفته باشه. الان می دونم اینکه به خودم اجازه بدم احساس اون لحظه رو حس کنم یکی از مهارت های زندگی هست. ما به جای اینکه این مهارت رو آموزش ببینینم دائم تحت فشار هستیم تا احساساتمون رو سرکوب کنیم. بخصوص زن ها از سنکم به بهانه هایی مثل ادب، آبرو، شرم و حیا، احترام، شان خانواده و یا ترس از انگ “زن بد” خوردن به یه روند خود سانسوری رو میارن. برای من این ندیده گرفتن احساسات به حدی عمیق و ریشه دار بود که وقتی شروع کردم به ترمیم این بخش از روانم تا مدتها برای نامگذاری خیلی از احساساتم مشکل داشتم. بطور مثال هر وقت که ناراحت بودم و ازم سوال می شد مشکل چیه می گفتم “خسته ام”. یه عادت که نمی دونم از کی وکجا شروع شد اما برای سی و اندی سال همراهم بود. آدم خسته استراحت نیاز داره آدم رنجیده و غصه دار گوش شنوا و همدلی…. ادامه👇 (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CZH5mBoq3oN/?utm_medium=tumblr
6 notes
·
View notes
Photo
Being traumatized doesn't give us the right to traumatize others. We all have dramas from the past that trying to deal with, expect others to pay or suffer for it is not right. I have realized that sometimes all I can do is to protect myself. To do that, sometimes I have no choice but cut some people out of my life. It's hard but it's necessary. #onmymind #whatithink چون تویزندگیآزار دیدیم و بهمون بدی شده معنیش این نیست که ما به هیچکسیبد نکردیم. اینا همدیگه رو نقض نمیکنن. اینکه در جواب اعتراض یکی به رفتارم من بگم تونمیدونی چیبه سر من اومده به هیچ وجه قابل قبول نیست. همه ما به نوعی (بعضی بیشتر بعضی کمتر) با گذشته درگیریم و داریم سعی میکنیم باهاش کنار بیایم. فقط باید یادمون باشه که تاوان درد های من رو یکیدیگه نباید بده، قرار نیست آرامش من به قیمت نابودی روح و روان یه نفر دیگه باشه. اینکه با من بد رفتاری شده مجوز یه من نمیده که همون رفتار رو با یکی دیگه داشته باشم! وقتی کسی یه مساله به اینواضحی رو درک نمی کنه تنها راهی که میمونه قطع رابطه است #درددل (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CYrdEsgKLzj/?utm_medium=tumblr
1 note
·
View note
Photo
فکر میکنم بزرگترین تهدید برای هر سیستم ناعادلانه و ظالمانه ای (اجتماعی یا سیاسی) همدلی، شفقت و همراهی است. گروهی که مورد ظلمواقع شده و ضعیف نگه داشته می شود اگر به تنهایی بخواهد تغییر ایجاد کند بهای بسیار سنگینی خواهد پرداخت. پس اگرجامعه ای قرار است از ظلم و بی عدالتی نجات پیدا کند نیاز به همراهی بین همه افراد آن جامعه است. لازمه این همراهی همدلی و شفقت است. به فرهنگ مرد سالار نگاه کنید، خصوصیاتی مثل مهر عطوفت، شفقت، غمخواری، همدلی “زنانه” لقب میگیرند و بی ارزش و خفیف شمرده می شوند. هم زمان اگر مردی به خودش جرات بروز چنین احساساتی را بدهد با تحقیر و سرزنش و شاید خشونت مواجه می شود. نتیجه محیطی است که قلدری و ستیزه جویی (با هر بهانه ای) را بین افراد آن جامعه ترویج می کند . تا وقتی اعضای جامعه به خشونت ورزی نسبت به هم مشغولند هرگز تهدیدی برای سیستم وکسانی که از آن سیستم سود می برند نخواهند بود. …….. More I learn, experience, witness the events of our world this conclusion becomes more clear to me; Mercy, compassion and emphatty are the biggest threat to an unjust society and those who gain power/money due to that injustice. Look at the mesagenestic culture. In such a society these feeling are labeled as feminine since women are suppressed and feminine qualities are worthless all it takes is to shame the men who dare to express such a feeling. Result; a culture that encourages harshness and bullying, where there is no tenderness to threaten the status quo. (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CYj5Bf-KitJ/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
No matter how far you travel, you can never get away from yourself. It’s like your shadow. It follows you everywhere. -Haruki Murakami ………….. “مهم نیست تا کجا سفر کنی، هرگز نمی توانی از خودت فرار کنی. مثل سایه ات همیشه همراه تو خواهد بود.” هاروکیموراکامی (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CXZGdZbKzP_/?utm_medium=tumblr
1 note
·
View note
Photo
Hug yourself you deserve it, you have come so far and survived all the sh** life has thrown at you💪Be proud❤️ ….. این یه یادآوری هست برای همممون؛ خودت رو بغل کن و یه دست مریزاد به خودت بگو. تا اینجای زندگی رو با تمام مشکلات و سختی هاش اومدی 💪 دمت گرم به خودت افتخار کن❤️ (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CXHGZjgqFKJ/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
هیچ شکی نیست که زمستون برای آدمای پولدار خیلی قشنگتره تا اونایی که دستشون کوتاهه از یه دست لباس گرم و سقف بالای سر. برای اولی زمستون تفریحه و برای دومی عذابی که باید باهاش دست و پنجه نرم کنه. اما شما واقعا فکر می کنین جواب این مشکل در نباریدن برف و گرم شدم هواست؟ اینکه مرزها رو روی یه عده انسان بستن و گیرشون انداختن توی سرما و یخبندان تقصیر زمستون و شرایط جوی نیست این ��ه تصمیم آگانه است از طرف عده ای آدم برای نابودی عده ای آدم دیگه. اینکه من و شما آرزو کنیم زمستونی وجود نداشته باشه مشکل رو حل می کنه؟ به نظرتون اینطور حرف زدن کوچیک و ناچیز کردن چنین جنایتی نیست؟ واقعا بجای صحبت ار نژادپرستی از زمستون بنالیم یا انکارش کنیم؟ فرض که برف و سرما از بین رفت واقعا نژادپرستی و ظلم هم باهاش از بین میره؟ خیر! حتی مشکلات ناشی از تغییرات جوی هم بیشتر از هرکسی گریبانگیر همونایی میشه که از همه محتاجترن و شرایط اقتصادی بدی دارن. کاش گاهی فکر کنیم قبل از حرف زدن، فقط گاهی. پ.ن: اگه قرار بود آرزو های من اینقدر سریع به حقیقت برسن حداقل تا الان هزار باره مرزها باز شده بودن. ……………….. Although winter is a different experience for those who are struggling financially wishing for a warmer winter or less snow is not an answer. If you want to wish, urge for equity in every aspect of our society instead. Better yet, let's take action and share the resources available to us. In all honesty, many of us have more than enough to have a comfortable life. Together we can provide less fortunate people with warmer clothes and more appropriate accommodation. Don't you think it's a more logical solution than wishing for climate change? Which will destroy the only home we have? p.s: If my wishes had come true this easily, we would have lived in a different world. (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CW_WfBFKkbX/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
My plastic surgery last part Im not against plastic sergury, or any kind of beauty procedure/treatment. Im against bullying women on a daily basis. Nobody has the right to your body but you. Do whatever makes you happy. Just make sure you have a clear mind and realistic expectations before committing to any irreversible modification! Do whatever you like, just do it for yourself not others approval. More importantly do a through research on all the side effects of that treatment beforehand. Always put your health. ……… جراحی پلاستیک من قسمت آخر وقتی اینا رو می نویسم قصدم این نیست که“جراحی پلاستیک” یا هر تریتمنت زیبایی دیگه ای رو بکوبم یا افرادی که سراغ این روش ها میرن (از جمله خودم) رو سرزنش کنم. واقعیت اینه که شاید چندین سال صبر میکردم و باز هم تصمیم من همینمیشد، مساله اصلا این نیست. اصل حرف اینه که “جراحی پلاستیک” توی فرهنگ ما به یه پرسه پیش پا افتاده و روزمره تبدیل شده. اونقدر راحت در موردش حرف می زنیم، به این و اون پیشنهاد می دهیم و خودمون راحت میریم سراغش که ترسناکه! جراحی (از هر نوعش) یه راه کار تحاجمی توی علم پزشکی به حساب میاد اما هیچ کسی اینطور برای ما توضیح نمیده. کمتر کسی از ریسک و عوارضی که ممکنه پیش بیاد صحبت میکنه. برعکس همه سعی دارن اینطور جلوه بدن که خیلی هم مساله بزرگی نیست “چون روزی هزار نفر دارن همین کار رومیکنن”! در کنارش بمب باران میشیم با تصاویر و روایت هایی که زیبایی رو فقط در یک کلیشه خاص تبلیغ میکنن و این توهم که برای شاد بودن و لذت بردن از زندگی باید مطابق اون کلیشه ها زیبا باشیم رو هر روز جار میزنن توی گوش ما. توی یه همچین محیطی چند نفر بدون تاثیر از این ساز و کار پیچیده (که هدفش مستقیم زن ها هستن) برای رفتن زیر تیغ جراحی تصمیم میگیرن؟ عزیزی که پیغام میدی و من رو متهم می کنی به دو رویی و اینکه به حق دیگران روی بدنشون احترام نمیذارم، واقعا میشه توی یه همچین محیطی تاثیر نگرفت؟ ماها انسانیم، در تعامل با جامعه ومحیط اطرافمون زندگی میکنیم. توی یه همچین فضای مسمومی چند نفر تصمیمشون فقط برای خودشون و دلشونه؟ اصلا میشه؟ نه من نه هیچ کس دیگه ای حق نداره به شما بگه با بدنتون چه کنین، تنها خواهش من اینه که مطمئن بشین آگاهانه و با انتظارات واقعی تصمیم میگیرین و تایید آشنا وغریبه نقشی در این تصمیمگیری نداره. (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CWyliXjqpP-/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
My plastic surgery part 2 Long story short, I went through with the surgery when I was 19! At that point I was so obsessed with the idea that thought it’s a solution to all my problems, like I would become a different person after the surgery. Surprise, surprise nothing had changed! Not a damn thing. Although I regret the decision I totally understand the teenager who made it. You see, the issue is much bigger than a few relatives or friends making cruel comments. It's a cultural issue. The problem is a centuries old culture that put excruciating pressure on women(at any age) to look in a certain way. The issue is as old as history. Generation after generation women have been through the same experience. Result is a collective trauma that we are suffering from. The only difference these days is the dramatic measure that are available to women in order to meet those unrealistic expectations……. جراحی پلاستیکمن قسمت ۲ بلاخره توی ۱۹ سالگی موفق شدم به آرزوم برسم. اونقدر هیجان داشتم که قابل توصیف نیست. توی اون مرحله دیگه این رویا فقط به “زیبا بودن” محدود نمیشد. طوری شده بود که من فکر می کردم همه مشکلاتم با این جراحی حل میشه. فکر کنم همه تون حدس میزنین که یه هیچ وجه اینطور نشد. هیچی تغییر نکرد! الان که بهش نگاه می کنم توقع تغییر خنده داره با این حال اون نوجوون گیج رو خوب درک میکنم. توی فرهنگ ما هر کس از راه میرسه به خودش اجازه میده درباره، قد، سایز، رنگ مو، پوست، چین و چروک، لبخند زدن و ….. نظر بده. حتی در چهل سالگی هم برای روان سالم بدر بردن از چنین آزارهایی نیاز به حمایت دوستان قابل اعتماد و البته خودآگاهی دارم. چطور یه نوجوون بتونه با این حجم آزار کنار بیاد؟ این وسواس فکری درباره زیبایی و اینکه زن ها باید زیبا باشن(اون هم بر اساس یک معیار خاص) اونقدر قدیمیه اکثر ما خیلی وقتها متوجه نمیشیم که حرف ها و کامنت هامون آزار به حساب میان. عادت کردیم به شنیدن جملاتی مثل: به خودت بیشتر برس” “ خودت رو ول کردی ها” “ رنگ نمیکنی موهات رو” “ چاق شدی عزیزم؟” “وسط ابروهات بوتاکس می خواد” “ وای تو چقدر ……بودی!”(توی نقطه چین یذارین خوشگل، جوون، لاغر یا چیزایی شبیه این.) روزانه همه ما حرف های شبیه به اینا رو هم میگیم هم میشنویم. همون سیستمی که ما رو برای زیبا بودن و زیبا ماندن تحت فشار قرار میده، “مورد خشونت واقع شدن” رو هم برامون عادی و طیبعی جلوه میده…… (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CWoCRDxKiVr/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
داستان جراحی پلاستیک من قسمت ۱ از وقتی یادم میاد همیشه پچ پچه هایی اطرافم می شنیدم در مورد اینکه زیبا نیستم. تنها کسی که همیشه من رو زیبا میدید وبه زیون می آورد مادرم بود که خب من حرفش رو باورنمیکردم. چون عقیده داشتم که هر مادری بچه خودش رو زیبا میبینه و نمی تونه بی طرف باشه. این بحث ها که اوایل بنظر می رسید طوری اتفاق میفتن که به کوش من نرسه ( تقریبا همیشه هم میرسید!) کم کم تبدیل شدن به مکالمات مستقیم. “دماغ بزرگ” من موضوع بحث بود و همه در موردش حرفی برای گفتن داشتن. کم کم پیشنهاد جراحی زیبایی مطرح شد. یادم نیست چه کسی بار اول این رو گفت وکجا اما دقیق یادمهست که توی ۱۶ سالگی تصمیم گرفتم به هر قیمتی شده موافقت مامان و بابا رو برای جراحی بگیرم. به این باور رسیده بودم که تمام مشکلاتم با این جراحی حل میشه! با درک الان، وقتی به اون روزها نگاه می کنم می فهمم که در یک محیط مسموم گیر افتاده بودم وتوسط عده ای که بهشون اعتماد و اطمینان داشتم مورد “آزار کلامی” قرار میکرفتم. با اینکه مطمئن هستم هیچکدوم اون ها از روی بدجنسی و بدخواهی حرف نمی زدن و حتی باور داشتن که خیرخواه هستن، آنچه من تجربه کردم جز “بولی شدن” اسم دیگه ای نداره. این ماجرا ادامه داره…… پ.ن: اینا رو می نویسم چون می دونم میلیونها زن روزانه برای ظاهرشون مورد آزار کلامی قرار می گیرن وخیلی هاشون در نتیجه همین آزار هابه سوی تصمیمات غلط، افسردگی و حتی خودکشی رانده .میشن. The story of my plastic surgery, part 1 Growing up, I’ve been told again and again that I’m not beautiful. Later the whispers and comments got louder and more precise. Most of them were about my “big nose”. I don’t remember who mentioned the plastic surgery first or where the first time I’ve heard the term “nose job”, but I remember the exact day that I decided I will get the surgery done no matter what. I was 16 years old, and convinced that a nose job is “what I need”. Like it would solve all my problems! Now when I look back, I realize that I was trapped in a poisonous environment. Although I strongly believe that most of those people didn’t act out of cruelty, what I’ve been through was cruel. That kind of behavior is nothing but bullying/verbal abuse.I share this , since millions of women are going through similar experience which pushes them towards reckless decisions/depression/ suicide. (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CWRJBhwKMnM/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
“If you mind your own business, you’ll stay busy all the time.” Unknown ………. من اگر نیکم و گر بد، تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت #سرمون_به_زندگی_خودمون_باشه (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CV0rw05qMVJ/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
چند ماه اولی که اومده بودم اینجا چیزی که خیلی می شنیدم یه سری جک درباره سوئدی ها بود. با اینکه هر کدومشون یه کوچولو یا اون یکی فرق می کرد همشون درباره یه چیز بودن؛ اینکه سوئدی ها درکی از “فحش ناموسی” ندارن و بجای واکنش شدید نشون دادن(چیزی که توی فرهنگ ما انتظار میره) خیلی عادی به مکالمه ادامه میدن! این جک ها معمولا با هدف اینه که گفته بشه سوئدی ها خیلی ساده و حتی احمق هستن و خانواده معنا ومفهومی براشون نداره. اینکه در زبان سوئدی چیزی به عنوان “فحش ناموسی” وجود نداره کاملا درسته اما هیچ ربطی به علاقه اونا نسبت به خانواده نداره. تنها دلیلش اینه که توی این فرهنگ هر زنی فقط و فقطیه «انسان» به حساب میاد. نه «دختر فلانی» یا «مادر فلانی» یا «خواهر فلانی»! هیچ «زنی» بار آبروی خانواده رو بدوشنمیکشه! هر زنی خودش یه انسان کامله که برای خودش و بدنش حق تصمیمگیری داره! افراد این جامعه به این درک رسیدن که سرک کشیدن توی رختخواب بقیه و دخالت توی روابط اونها تجاوز به حریم خصوصی افراد هستش. حالا اون آدم هر کی که باشه! البته این درک راحت به دست نیومده و این جامعه هم سالیان سال برای رسیدن به اینجا تلاش کرده. اینهمه حرف زدم که بگم، فکرمیکنم رابطه مستقیمی وجود داره بین کلمات رایجی که یه جامعه به عنوان «فحش» و «ناسزا» استفاده میکنه و برابری جنسی وجنسیتی توی اون جامعه! یهکم به فحش هایی که ما داریم فکرکنین تا ببینین یه زن توی فرهنگ و جامعه ما چه جایگاهی داره. ………….. I’m coming from a culture that insults are focused on women. Even when no woman involved in the conflict the female relatives are the main targets. Why? It’s simple. When it comes to morality and honor Iranian women carry the whole weight on their shoulders. While the women are responsible to keep the honor of their family intact, men are in charge to keep the women in line. Yep as crazy as it sounds, that's the truth. As a result, dishonorable women are proof that men of that family are weak and not “man enough“. In many cases, this kind of belief causes tragic disasters. Since the regime adds fuel to this fire and encourages men ( in any way possible) to be ruthless and gives them the liberty to defend their honor by punishing women, the situation is getting worse bit by bit……continues (at Sweden) https://www.instagram.com/p/CVa4ojLKcF_/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
Change and new beginnings always excite me. It becomes more joyful when my loved ones are all over the moon because of it. #newbeginnings ……….. کلا تغییر و شروع های تازه رو دوست دارم. خیلی هیجان انگیز هستن ومن رو به وجد میارن. اینبار هزار بار بیشتر قشنگه چون عزیزای دلم هم خیلی خوشحالن. #شروع_جدید https://www.instagram.com/p/CUxqZOIq-RG/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
“If vocalising your pain to someone results in them dismissing you, this reflects poorly on their ability to provide you with support, not the validity of your experience" unknown ……….. “وقتی غم و غصه تان را با کسی درمیان میکذارید و با بی توجهی روبرو میشوبد، نشان دهنده عدم توانایی طرف مقابل در حمایت عاطفی از شماست نه بی اعتبار بودن تجربه شما” نمی دونم اینو کی گفته اما فکر کنم همه ما آدم هایی توی زندگیمون داشتیم که هر بار براشون درد و دل کردیم بجای همدردی سعی در کوچک جلوه دادن رنج هامون کردن. امروز متوجه شدم گاهی اینبرخورد از روی قصد نیست. کسانی هستن که همدردی رو بلد نیستن، کلا کسی یادشون نداده همدردی چی هست. حتی فرق همدردی وترحم رونمی دونن. هنوز هم گیجم، به آدمی که توی سی و اندی سال زندگیش نه با کسی همدردی کرده نه خودش همدردی گرفته از اطرافیانش چی باید گفت؟ https://www.instagram.com/p/CUvBxR1qdsd/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
Bad days are part of a good life. I have no idea how said that but it’s the absolute #truth …………….. “روزهای بد هم جزئی از یه زندگی خوب هستن.” ناشناس https://www.instagram.com/p/CUagENgKd9W/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
I know, we all can’t understand the depth of someone else’s despair. Sometimes the horror is so grave that our mind can’t comprehend that such cruelty exists. I used to believed that. These days I feel that lack of reaction is based on the decision to ignore the injustice toward others. Some simply don't care, what is happening in the world as long as their life goes smoothly. Others choose to turn a blind eye since acknowledging the truth requires a response that will cost them their comfort and privileges. Some try to justify the situation.Claims like "that's their culture", “that’s how they are”, “ they are different” “ they want that”………..are the lowest of the low. اینجا با آدمایی برخوردکردمکه خاطرات من براشون تکون دهنده و ترسناکه. خاطراتی که قصه روزمره هر زن ایرانی می تونه باشه ومختص من نیست اما خب با واقعیت زندگی اینا هزاران فرسخ فاصله داره. البته واکنش های اونا هم برای من عجیب و گاهی غیر منتظره است. شاید برای همین همیشه فکر کردم که آدمای اینجا نسبت به رنج انسان های دیگه حساس هستن و اگر گاهی نمی دونن چجوری باید واکنش نشون بدن به دلیل اینه که اون دردی که ازش صحبت میشه خیلی بزرگتر از حد تصورشونه. فکر می کردم یه فجایع بزرگی مثل نسل کشی،آوارگی،قحطی جنگ،شکنجه و برده جنسی بودن……. می تونه هر انسانی رو شوکه کنه پس اینکه اولین واکنش گیجی و سکوت باشه اصل�� عجیب نیست. همیشه فکر می کردم ترسناکی اون وقایع باعث میشه آدمایی که توی رفاه و آسایش اینجا زندگی کردن ندونن چطور باید واکنش نشون بدن و چی بگن. اما اخیرا به این نتیجه رسیدم که حداقل عده زیادی آگاهانه تصمیم میگیرن که نبینن و انکار کنن. که اگر ببینن اون وقت باید واکنش نشون بدن. واکنشی که براشون هزینه داره. هزینه ای که از آسایش و رفاه زندگیشون کم می کنه. واقعیت اینه که وقتی چنین فجایعی اتفاق میفته معنیش برای بسیاری که توی کشور های مرفه زندگی می کنن صرفا بالا رفتن آمار مهاجر ها ست. به درد فکر نمی کنن به زندگی هایی که تموم میشه به جنایت هایی که اتفاق میفته و به بچه هایی که قربانی میشن هیچ کدوم اینا رو نمی بینن فقط به اون عده کمی که موفق میشن فرار کنن و ممکنه سر از این کشورهای مرفه در بیارن فکر میکنن به عدد و رقم به هزینه به جایی که ممکنه اشغال بشه به فرهنگ متفاوتی که وارد میشه. تنها چیزی که به حساب نمی آید انسانیته. این طرز فکر دردناکه، کثیف و آزار دهنده است اما درد بزرگتر وقتیه که یه محاجر نگاهش این میشه💔 https://www.instagram.com/p/CUF6Wb8qN49/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
“Your value doesn’t decrease based on someone’s inability to see your worth.” We easily take people for granted, forget the fact that they choose to be in our life. Remember, they can change it in a blink of an eye. #truestory ………… “اینکه یه نفر پیدا شده قدر شما رو نمی دونه چیزی از ارزش شما کم نمیکنه.” واقعیت اینه که اکثر ماها یادمون میره چه آدمای با ارزشی توی زندگیمون داریم. یادمون میره بودن آدما کنارمون یه انتخابه که خیلی راحت می تونه تغییر کنه. https://www.instagram.com/p/CTpu2LxKWUL/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
Just wanna say hi, it's been a while. You probably know that I've been sick for a week. For those of you who asked, No it wasn't Coronavirus, and I have a document to prove it🙂hope you all doing well❤️ ……………. سلام به همگی❤️ بعد از یه هفته مریضی برگشتم. خیلی حس خوبیه سلامتی، چرا گاهی یادم میره اینقدر مهمه و ندیده می گیرمش🤨 نمی دونم! امیدوارم شما هم همگی خوب باشین❤️ مرسی از پیغام های پر از محبتتون❤️ https://www.instagram.com/p/CTh2XTsK4YE/?utm_medium=tumblr
0 notes