Don't wanna be here? Send us removal request.
Text
برگزاری کمپین با 5 استوری اینستاگرام
امروزه کمتر کسی را پیدا میکنید که در روز، چند بار به اینستاگرام سر نزند. این رسانه اجتماعی فرصت خوبی برای کسبوکارها ایجاد کرده تا فروش را افزایش بدهند.
استوری اینستاگرام، بهترین بخش آن برای ایجاد فروش است. شما در پستها میتوانید با مطالب مفید و کمککننده، اعتماد مخاطب را جلب کنید و در استوری محصول را معرفی کنید و حتی به سایت لینک بدهید تا بازدیدکنندگان استوری به سایت بروند و خرید را انجام بدهند.
معرفی محصول و گفتن قیمت آن در استوری کافی نیست. برای داشتن فروش زیاد، لازم است از کمپین استفاده کنید. به زبان ساده، کمپین مجموعهای از عملیات بازاریابی متوالی است که شخص را برای خرید آماده میکند.
در این مقاله یک روش ساده و کابردی میگوییم تا با 5 استوری متوالی، کمپین برگزار کنید و فروش از طریق استوری را افزایش دهید.
برگزاری کمپین فروش با 5 استوری متوالی
استوری اول: چه؟
در اولین استوری درباره «چه» توضیح بدهید؛ یعنی دقیقا بگویید محصول شما چه چیزی است. تعریف ساده و مشخصی از محصول ارائه بدهید. شاید فکر کنید این موضوع خیلی بدیهی است و همه میدانند محصول من چیست. بیشتر وقتها اینطور نیست. مخاطب باید دقیقا بداند محصول شما چه چیزی است و چه چیزی نیست. فرض کنید میخواهید در اینستاگرام کفش ورزشی بفروشید. بسیاری از افراد دقیقا نمیدانند کفش ورزشی چیست و چه تفاوتی با کفشهای دیگر دارد. اصلا چه نکاتی در این کفشها لحاظ میشود تا در دسته کفشهای ورزشی قرار بگیرند. در این استوری هیچ صحبتی از محصول خاص خودتان نمیکنید و فقط درباره دسته محصولات صحبت میکنید. درواقع کفشهای ورزشی را به مخاطب معرفی میکنید.
استوری دوم: چرا؟
در استوری بعد به این موضوع بپردازید که چرا مخاطب باید از این دسته محصولات استفاده کند. مخاطب چرا باید کفش ورزشی بخرد؛ درحالیکه ورزشکار نیست. در این قسمت کمی خلاق باشید و رویاپردازی کنید. به مخاطب پیشنهاد بدهید که زندگی سالم و جدیدی شروع کند که در آن هر روز نیم ساعت ورزش میکند. از نتایج این کار مثال بزنید. شخص میتواند پرانرژیتر شود و روحیه بهتری داشته باشد. حتی زندگی شخصی و کاری او هم بهتر میشود و توان مبارزه با مشکلات افزایش مییابد. بسیاری از مخاطبان محصول شما را نمیخرند؛ چون دقیقا نمیدانند چرا باید این کار را انجام بدهند!
استوری سوم: چگونه؟
در این استوری دقیقا توضیح بدهید مخاطب چگونه میتواند یک کفش ورزشی مناسب بخرد. در این قسمت معیارهای مشخصی بگویید باعث یک خرید موفقیتآمیز شود. درواقع خیلی کوتاه توضیح بدهید چه نکاتی را لحاظ کند تا از خرید اشتباه دوری کند. این کار باعث میشود اعتماد مخاطب جلب شود و شما را مشاوری ارزشمند بداند. اگر مخاطب ببیند شما به او کمک میکنید، خیلی راحتتر از شما خرید خواهد کرد. بسیاری از مردم خریدی را انجام نمیدهند؛ چون روش انتخاب و خرید محصول مناسب را بلد نیستند.
استوری چهارم: پیشنهاد ویژه
در این استوری مستقیما محصول خاص خودتان را معرفی کنید و پیشنهاد ویژهای ارائه کنید. منظور از پیشنهاد ویژه آن است که مزیت خاصی برای خریداران در نظر بگیرید که همیشگی نیست. مثلا بگویید کسانی که تا چهارشنبه ساعت 4 بعدازظهر این خرید را انجام بدهند، ارسال آن رایگان خواهد بود. اگر کمی خلاق باشید میتوانید همراه محصول هدایای ارزشمندی بدهید که برای شما هزینه خاصی ندارد. مثلا همراه کفش ورزشی یک ویدیوی آموزشی کوتاه هدیه بدهید که شامل معرفی ورزشهای ساده و چند اپلیکیشن کاربردی در این زمینه است.
زمان فروش ویژه بهتر است کوتاه باشد؛ مثلا یک تا سه روز. هرچه این زمان طولانیتر باشد، افراد خریدشان را به بعد موکول خواهند کرد و شاید درنهایت فراموش کنند که از شما خرید کنند.
استوری پنجم: تقویت پیشنهاد
در چهار استوری قبلی مخاطب را برای خرید آماده کردهاید؛ ولی هنوز تردیدهای زیادی وجود دارد. شخص شاید در آستانه تصمیمگیری است؛ ولی هنوز مطمئن نیست که این خرید کار درستی باشد.
در استوری پنجم لازم است به مخاطب نشان بدهید که تنها نیست! به زبان سادهتر نشان بدهید افرادی دیگری وجود دارند که به شما اعتماد کردهاند و از این کار پشیمان نیستند. در این استوری میتوانید فرایند بستهبندی و ارسال سفارشات را نشان بدهید. درواقع به شخص مردد میگویید افراد دیگری خریدشان را انجام دادند. شما هم نگران نباشید و خرید را نهایی کنید.
یک راه دیگر، نمایش نظر ویدیویی یکی از خریداران است که از خریدش راضی است. همچنین اگر موجودی انبار در حال اتمام است، میتوانید موجودی محصول را اعلام کنید. این موضوع باعث افزایش سرعت فروشها میشود.
این کمپین مرحلهای را حتما در اولین فرصت تست کنید تا نتیجهاش را ببینید. البته پارامترهای زیادی در میزان موفقیت این کمپین دخیل هستند. روز و ساعت ارسال استوریها در میزان دیدهشدن آن نقش مهمی دارد. فاصله زمانی ارسال استوریها هم مهم است. همچنین هرکدام از این 5 گام بهجای یک استوری میتواند چند استوری باشد. نکته مهم آن است که بهاندازه کافی سعیوخطا کنید و هر بار کارهایی که انجام دادید و نتایج را یادداشت کنید و بررسی کنید تا درکمپینهای بعدی نتایج را بهبود بدهید.
یک پیشنهاد دیگر!
اگر صحبت ��لوی دوربین برایتان کار آسانی است، میتوانید بهجای ارسال این 5 استوری، تمام موارد گفتهشده در این مقاله را بهصورت متوالی در یک لایو کوتاه توضیح بدهید. زمان لایو بهتر است کمتر از نیم ساعت باشد. البته در لایو باید بتوانید با اعتمادبهنفس بالا صحبت کنید و دیگران را ترغیب به خرید کنید. چند روز قبل از شروع لایو، بهاندازه کا��ی اطلاعرسانی کنید و افراد را تشویق کنید که در این لایو شرکت کنند. انتخاب نام لایو هم در میزان مشارکت افراد اهمیت زیادی دارد.
اگر درونگرا هستید!
برخی از صاحبان کسبوکار به دلیل شخصیتشان حاضر نیستند جلوی دوربین بیایند و استوری ضبط کنند. اگر جزو این دسته هستید، میتوانید دوربین را به سمت محصول بگیرید و توضیحات لازم را ارائه کنید. حتی میتوانید از عکسنوشته استفاده کنید؛ ولی بدانید اثرگذاری صحبتهای شما بیشتر است.
همینالان یکی از محصولات خود را انتخاب کنید و اولین کمپین 5 مرحلهای خودتان را با کمک استوری اینستاگرام برگزار کنید!
0 notes
Text
13 استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای فروشگاه آنلاین
با وجود اینکه در عصر دیجیتال زندگی میکنیم، همچنان چالشهای زیادی برای وبسایتهای فروشگاهی وجود دارد. رقابت بین میلیونها محصول بسیار شدید است. در این میان ابزاری قدرتمند وجود دارد (گوگل) که کاربران به راحتی با جستجو در آن میتوانند قیمتها و مشخصات محصولات را بررسی کنند و بهترین گزینه خرید را انتخاب کنند و تصمیم بگیرند قبل از ورود به سایت شما چه چیزی بخرند. حال با توسعه و رشدی که امروزه دیجیتال مارکتینگ داشته، این 13 استراتژی در بازاریابی اینترنتی بسیار اهمیت دارند تا شما هم بتوانید با اجرای این موارد، سهمی از 2.8 ترلیون دلار سالانه این بازار داشته باشید.
1. تصویر محصول را به بهترین شکل نمایش دهید
کاربران و خریداران دوست دارند که تقریبا به هر نوع اطلاعات در هر زمانی دسترسی داشته باشند؛ چرا که جنبه بصری محصول روی خریداران بسیار اثرگذار است. استفاده از تصاویر با جزئیات دقیق به شما کمک میکند محصولات شما را بدون دردسر و خیلی سریع ببینند و شاید بدون مطالعه توضیحات، اقدام به خرید کنند. میتوانید برای تصاویر خود قابلیت بزرگنمایی بگذارید یا امکان نمای 360 درجه برای محصولات فراهم کنید. بررسیهای انجام شده نشان داده که قرار دادن تصاویر سه بعدی میتواند فروش را 25 تا 30 درصد افزایش دهد.
2. ویدیویی از محصول قرار دهید
اگرچه همه محصولات نیازی به ویدیو ندارند اما میتوانید کاربرد آن را در قالب یک ویدیو منتشر کنید. بنا بر گزارش HubSpot، بودن ویدیو برای محصول حدود 81 درصد از خریداران را مجاب میکند که اقدام به خرید کنند. اگر بتوانید برای محصول خود یک ویدیو آماده کنید و جزئیاتش را کامل توضیح دهید، خریداران به درستی تصمیم میگیرند و با اطمینان بیشتری خرید میکنند.
3. از هوش مصنوعی کمک بگیرید
هوش مصنوعی میتواند تاثیر قابلتوجهی در فروش اینترنتی شما بگذارد. با هوش مصنوعی میتوانید اطلاعات و رفتارهای کاربران را جمعآوری کنید و واکنشهای مشتریان را ثبت کنید. سپس معیارهای نرخ تبدیل، نرخ مشارکت و خیلی موارد دیگر را مورد بررسی قرار دهید. با این اطلاعات میتوانید عملکرد سایت را بهبود دهید و کاربران را به خریداران وفادار تبدیل کنید. هر چقدر کاربران در سایت شما احساس بهتری داشته باشند و تجربه خوبی کنند، احتمال بازگشت آنها بالا میرود و نظرات مثبت برای سایت بیشتر خواهد شد.
هوش مصنوعی میتواند به شما بگوید که بازدیدکنندگان چه محصولاتی را بیشتر میخواهند و بر اساس این اطلاعات، محصول موردنظر کاربر را برایشان نمایش دهید. همچنین از هوش مصنوعی میتوانید در جهت توسعه بخش پشتیبانی استفاده کنید و یک تجربه شیرین را برای مشتریان خود از زمان خرید تا تحویل رقم بزنید.
4.قابلیت فیلتر محصولات را به سایت خود اضافه کنید
وقتی محصولات در سایت، بیشتر و بیشتر میشوند، به یک فیلتر پیشرفته نیاز پیدا خواهید کرد. هیچکس وقت ندارد تک تک محصولات سایت را ببیند و از بین آنها انتخاب کند بلکه شما باید شرایط را فراهم کنید تا کاربر بتواند با سرعت و دقت بالا، به محصول موردنظر خود برسد. طبق گزارشات bigcommerce.com حدود 42 درصد از سایتهای فروشگاهی از فیلتر پیشرفته استفاده نمیکنند، پس با افزودن این قابلیت میتوانید نرخ تبدیل و فروش را افزایش دهید و خرید برای کاربران راحتتر کنید.
5. از رباتها در چتهای آنلاین استفاده کنید
این مورد هم یک هوش مصنوعی است؛ اما استراتژی خودش را دارد. پاسخگویی درست و دقیق به سوالات، احتمال خرید را افزایش میدهد و خرید را آسانتر میکند. دلیلش این است که شما برای سوال خریدار فورا پاسخی در جهت رفع آن میدهید و آنها نیز مسیر خرید را ادامه میدهند؛ بنابراین پاسخهایی که رباتها میدهند بسیار اهمیت دارد چون میتواند مسیر خرید را تغییر دهد. توجه داشته باشید که با این رباتهای کوچکِ پاسخگو میتوانید طوری پاسخدهی کنید که خریداران حس کنند طرف مقابل یک انسان است.
6. در ارسال محصول انعطاف داشته باشید
یکی از دلایلی که سبد خرید، توسط خریداران ��ها می شود، گزینههای کم یا نامناسب در ارسال محصول است. 45 درصد از خریداران آنلاین، هنگامی که با گزینههای نامناسب ارسال کالا مواجه میشوند، سبد خرید را رها میکنند. توقع برخی کاربران این است که بعد از پرداخت وجه، محصول باید خیلی سریع به دستشان برسد یا اینکه انتخاب کنند محصول کمی دیرتر به دستشان برسد و در مقابل هزینه کمتری را پرداخت کنند؛ بنابراین هدف شما فقط فروش محصول نیست و باید راههای ارسال محصول را هم در حالتهای متنوع قرار دهید؛ بنابراین گزینههای متنوعی را برای ارسال قرار دهید تا خریدار انتخابهای بیشتری برای تحویل داشته باشد.
مثلا میتوانید برای ارسال، گزینههای زیر را داشته باشید:
ارسال توسط پست پیشتاز
ارسال توسط تیپاکس
ارسال توسط پیک موتوری در شهر خاص
7. درصد رها کردن سبد خرید را کاهش دهید
همانطور که در بالا اشاره کردیم، تعداد زیادی از کاربران در مواجهه با منطبق نبودن گزینههای ارسال با شرایط خودشان، سبد خرید را رها میکنند. 69 درصد از موارد برای زمانی است که هزینههای ارسال منطقی نیست. یکی دیگر از دلایل رها کردن سبد خرید این است که فرایند خرید برای خریدار پیچیده است. کند بودن سرعت سایت در صفحه تسویه حساب مشکل دیگری است که میتواند منجر به رها کردن سبد خرید شود. پس باید فرایند را ساده کرد و سرعت را بهبود داد و گزینههای ارسال را افزایش داد تا خریدار سبد خرید را رها نکند.
یکی از موثرترین راهکارهای برگرداندن افراد به سبد خرید این است که برای آنها ایمیلهایی ارسال کنید و ترغیبشان کنید تا خرید خود را ادامه دهند. بر اساس بررسیهای انجام شده، نزدیک به نیمی از ایمیلهای یادآوری سبد خرید، توسط افراد باز میشوند و حدود یک سوم به فروش ختم میشود.
8. قابلیت افزودن به علاقهمندیها را به سایت خود اضافه کنید
لیست علاقهمندیها برای کاربران میتواند به فروش شما کمک کند. چرا که متوجه خواهید شد کاربران شما به چه محصولاتی علاقهمند هستند. با داشتن این اطلاعات طلایی میتوانید برای آنها ایمیلهایی ارسال کنید و پیشنهادهای شگفتانگیزی بدهید و این لیست طلایی علاقهمندیها را به خرید تبدیل کنید.
9. اجازه دهید برای محصولات امتیاز و نظر ثبت شود
هیچ چیزی بهتر از این نیست که خریدار محصولی را ببیند که افراد دیگر، از خرید آن رضایت کامل دارند و نظرات مثبتی را برایش ثبت کردهاند. ثبت تجربه خوب خریداران قبلی برای محصول، باعث میشود که اطمینان برای خریدار جدید ایجاد شود. احتمال خرید محصولی که مورد تایید خریداران قبلی بوده 54 درصد بیشتر از دیگر محصولات است. دو روش ساده وجود دارد که کاربران تجربه و نظر خود را راجب محصول خریداری شده بدهند:
استفاده از هشتگگذاری در شبکههای اجتماعی
ارائه راهی آسان برای ارسال نظرات در سایت
10. سایت شما باید نمایش خوبی در موبایل داشته باشد (رسپانسیو باشد)
امروزه کاربران ترجیح میدهند کارهای آنلاین خود را با موبایل انجام دهند. این رفتار در خریدهای آنلاین نیز صدق میکند؛ بنابراین سایت شما باید طوری طراحی شده باشد که نمایش مناسب و درستی در گوشیهای تلفن همراه داشته باشد. طبق گزارش Adweek، گوگل به این نتیجه رسیده است که 73 درصد از کاربران وقتی سایتی را میبینند که نمایش خوبی در صفحه نمایش موبایلشان ندارد، آن را ترک میکنند.
دکمهها، لینکها و چیزهایی که اهمیت بالایی دارند را طوری قرار دهید که به راحتی قابل رویت باشند؛ مثلا دکمه «افزودن به سبد خرید» در صفحه محصول بهتر است بهصورت چسبان در حالت موبایل باشد تا وقتی خریدار صفحه سایت را به بالا و پایین میبرد، دکمه «افزودن به سبد خرید» همیشه برایش در دسترس باشد. این نکته برای دکمه سبد خرید هم صدق میکند که باید طوری باشد که همیشه در دسترس خریداران باشد.
11. هدفگیری مجدد کنید
هدفگیری مجدد یکی از نکات اساسی موفقیت برای هر سایت فروشگاهی است. از هوش مصنوعی کمک بگیرید و رفتار خریداران را ثبت و بررسی کنید. سپس محصولات و خدمات خود را به مشتریان خود نمایش دهید. کاربران شما با مراجعه به سایت، از بودن این خدمات آگاه میشوند و خیلی سریع به صفحه محصولاتی که موردعلاقهشان بوده میروند یا محصولی را که فراموش کرده بودند را بازبینی میکنند.
12. صفحه پرداخت را ساده کنید
بخشها و فیلدهای پیچیده و اضافی را از صفحه پرداخت حذف کنید و این بخش را به سادهترین شکل ممکن طراحی کنید؛ چرا که طراحی نامناسب برای این صفحه، منجر به رها کردن صفحه پرداخت میشود. صفحه پرداخت بهتر است چند مرحلهای نباشد و همه کارها در یک صفحه انجام شود. اگر یک صفحه بودنش امکانپذیر نیست و باید بیشتر از یک صفحه باشد، حتما صفحات قبل از پرداخت را سادهتر طراحی کنید. یکی دیگر از نکاتی که در صفحه پرداخت باید رعایت کنید قرار دادن نوار پیشرفت کار است که بسیار میتواند روند کار را بهبود دهد.
13. فروش محصولات را در شبکههای اجتماعی گسترش دهید
با توجه به استفاده زیاد کاربران از شبکههای اجتماعی، محصولات خود را در این شبکهها قرار دهید و امکان مشاهده محصولات خود را در شبکههایی مانند اینستاگرام، تلگرام، فیسبوک فراهم کنید و اجازه دهید تا کاربران خارج از سایت هم بتوانند اقدام به خرید کنند.
با اجرای این 13 استراتژی میتوانید فروش و محبوبیت سایتتان را افزایش دهید.
نویسنده: محمدرضا عابدینی - تیم مدیر سبز
منبع: modiresabz.com
0 notes
Text
ده نکته برای بازاریابی تلفنی بهتر
بازاریابی تلفنی کار آسانی نیست. اغلب از بازاریابی حضوری بسیار سختتر است. یکی از دلایل آن است که مشتری شما را نمیبیند حتی اگر مشتری شما را ملاقات نکند و نبیند، انتقال دادن تصویری حرفهای از پشت تلفن برای موفقیت، نیازمند تلاش زیاد است. این ده نکته میتواند به شما کمک کند حرفهایتر به نظر برسید و بازاریابی تلفنی حرفهای داشته باشید.
1. از هدفون استفاده کنید
گذاشتن هدفون عاملی روانشناختی برای آمادگی کاری است؛ زمان فعالیت رسیده است! استفاده از هدفون دستهای شما را آزاد میگذارد، طوری که بتوانید راحت یادداشت بردارید. با یادداشت کردن اطلاعات مهم، بهتر میتوانید تمام نکات مهم را مرور، خلاصه و پیگیری کنید.
وقتی قرار نیست برای نگه داشتن گوشی تلفن بین گوشی و شانهتان تمرکز کنید، میتوانید بر مشتری تمرکز کنید. در ضمن با استفاده از یک هدفون خستگی عضلات گردنتان را نیز کاهش میدهید و احتمال افتادن گوشی تلفن از دستتان کمتر میشود.
2. ایستاده صحبت کنید
آیا تا به حال دقت کردهاید که چرا خوانندهها هنگام اجرای برنامه همیشه میایستند؟ این امر اتفاقی نیست. آنها میدانند صدایشان زمانی که پرده دیافراگم تا نشود، با دامنه و قدرت بیشتری منتقل میشود.
از این راز خوانندهها برای مقتدرانهتر و با اعتمادبهنفستر به نظر رسیدن هنگام صحبت با مشتری در پشت تلفن استفاده کنید. صاف بایستید و انرژی و شور و هیجانتان را به بیرون سرازیر کنید.
3. یکنواخت صحبت نکنید
از صحبت کردن ��ا تن صدای یکنواخت و کسلکننده خودداری کنید. اگرچه تن صدای شما آن چیزی است که صدای شما را میسازد، میتوانید با کمی توجه به آن، ارتباط تلفنیتان را بهتر کنید. اطمینان حاصل کنید که تن صدایتان پیامی را که میخواهید، به شنونده منتقل میکند.
اگر خیلی آهسته صحبت کنید، عبارت «میتوانید دوباره آن را تکرار کنید؟» را به دفعات خواهید شنید. اگر خیلی بلند حرف بزنید، مشتری مجبور میشود گوشی تلفن را از خود دور کند. کمی بلندتر از حد معمول صحبت کنید. همین موضوع این حس را منتقل میکند که شما بسیار پر انرژی هستید.
اکثر فروشندگان سریع صحبت میکنند. قبل از قطع شدن تلفن از سوی مشتری، با شور و هیجان و علاقه نکات فروش را به گوش مشتری برسانید. آهسته صحبت کردن نیز همانقدر میتواند بد باشد.
4. کمتر حرف بزنید… بیشتر گوش دهید
هر چقدر بیشتر به صحبتهای دیگران گوش دهید، اطلاعات بیشتری کسب میکنید. اگر فقط حرف بزنید و نخواهید به چیزی گوش کنید، چیزی دستگیرتان نخواهد شد.
با مطرح کردن یک یا دو سوال شروع کنید و بعد به طرف مقابل اجازه صحبت بدهید. طوری حرف بزنید که در جریان اطلاعات بیشتری درباره مشتری، شرکت، نیازها، خواستهها و اولویتهای او قرار بگیرید. تنها با امکان صحبت دادن به مشتری میتوانید این اطلاعات را به دست آورید و بهترین شیوه پاسخگویی به نیازها و برآوردن اولویتها و ارزشهای مشتری را کشف کنید. به عنوان پاداش این رفتارتان، مشتری از اینکه چقدر شما باهوش و بامعلومات هستید، شگفتزده گوشی را میگذارد!
5. بدنتان را آماده کنید
برای اینکه در فروش تلفنی بهتر و موثرتر عمل کنید، چند تمرین ورزشی گرمکننده به منظور آماده کردن بدنتان انجام دهید. قبل از برقراری اولین تماس تلفنیتان، ورزشهای صورت را انجام دهید، به این ترتیب که عضلات صورتتان را منقبض و سپس رها سازید و دندانهایتان را چند بار به هم بفشارید و رها کنید. آهسته خمیازه بکشید تا عضلات گونهها و پوست صورتتان را آماده کنید. چند بار گونههایتان را پر از هوا و خالی کنید. با بالا بردن و پایین انداختن شانهها، انقباض گردن و شانهها را برطرف کنید. انجام چند تمرین کششی برای کل بدن نیز ایده بدی نیست.
6. صدایتان را گرم کنید
برای آنکه صدای شما خوب و دلپذیر باشد باید آن را گرم کنید. زمزمه کردن تمرینی عالی برای تارهای صوتی است. قبل از برقراری اولین تماس تلفنی، کمی حرف بزنید؛ مثلا نقشه شام امشب را با همسرتان بکشید. از بچهها بپرسید برای امروز چه نقشهای دارند. با یک همکار کنار آبسردکن اداره گپ کوتاهی بزنید.
7. پیش از تماس تمرین کنید
هر فروشندهای از تمرین نوشتههای اصلی و مکالماتش قبل از برداشتن گوشی تلفن سود زیادی میبرد. توصیه میکنم دستکم پانزده دقیقه قبل از هر جلسه تمرین کنید. تمرین را با صدای بلند انجام دهید از اینکه ممکن است همکارانتان شما را دست بیندازند، نگران نباشید؛ آنها زمانی که ��تیجه کارتان را در فروش ببینند دیگر نخواهند خندید. این مراحل را کامل تمرین کنید: مقدمه و جملات آغازکننده، نوشتهها و دیالوگهای جلب مشتری، پیگیری قرار ملاقاتها، نوشتههای پیگیری و بستن قراردادها؛ تمام این موارد را تمرین کنید.
یک جلسه پیگیری تمرینی در پایان هر روز ترتیب دهید. از یک همکار، دوست یا سرپرست دلسوز بخواهید با شما در اجرای این تمرین همکاری کند. اگر زمانی را به طور منظم برای بهبود مهارتهای فروش تلفنیتان در نظر بگیرید، مطمئن باشید در مکالمه تلفنی نیز به عنوان یک حرفهای ماهر ظاهر شوید.
8. تلفنهایتان را دستهبندی کنید
به منظور حداکثر تاثیر و اثربخشی بهینه، تلفنها را دستهبندی کنید؛ برای مثال تمام تماسهای جلب مشتری را در یک چارچوب زمانی -مثلا در دو ساعت اول صبح- بگیرید و سپس روزتان را با یک جلسه اختصاص داده شده به انجام تلفنهای پیگیری دنبال کنید. دستکم ده تلفن مشابه را در یک ردیف قرار دهید و پشت سر هم انجام دهید. با تمرکز بر یک نوع، شما خودتان را بیشتر در منطقه مخصوص زمین بازی قرار میدهید و بر مهارتها و قدرتهای مورد نیازتان برای دستیابی به نتیجه تلفنی موفق متمرکز میشوید. به محض اینکه تماسها را یکبهیک علامت میزنید، متوجه میشوید با هر تماس نتایج بهتری کسب میکنید.
9. صدای تماسهایتان را ضبط کنید
وقتی تماسها را ضبط میکنید، نه تنها یک نوار ضبط شده ارزشمند از مکالمه تلفنیتان ایجاد میکنید -موردی که بعدا هر وقت نیاز داشتید به آن مراجعه میکنید- بلکه ابزاری ارزشمند برای ارزیابی خودتان ایجاد میکنید. به این موارد دقت کنید: آیا خیلی سریع صحبت کردید؟ خیلی حرف زدید؟ آیا تهاجمی به نظر میرسیدید؟ به نظر آماده نبودید؟ طوری به خودتان گوش دهید که انگار یک مشتری گوش میدهد. با انجام این کار، روشهایی را کشف میکنید که با آنها میتوانید مهارتهای فروش تلفنی را ارتقا دهید.
10. یادداشت کنید
یک بازاریاب تلفنی حرفهای هیچگاه بدون داشتن دفتر و قلم تماسها را آغاز نمیکند. تمام نکات مهمی که مشتری میگوید را یادداشت کنید. خیلی زشت است که از مشتری سوالی بپرسید که قبلا آن را توضیح داده است یا نام و مشخصات او را مجددا بپرسید. یادداشت خلاصه صحبتهای مخاطب هم تمرکز شما را افزایش میدهد و هم اعتماد مخاطب را جلب میکند. همچنین یادداشت کردن باعث میشود حرف مخاطب را مدام قطع نکنید. اگر وسط صحبتهای او چیزی به ذهنتان رسید همان لحظه بیان نکنید، بلکه یادداشت کنید و در زمان مناسب به او بگویید.
نویسنده: ژان بقوسیان - آذر جوزی
منبع: modiresabz.com
0 notes
Text
برترین روندهای ویدیو مارکتینگ در 2020
اگر بخواهیم به نوع شاخصی از محتوا اشاره کنیم که در دهه گذشته تسلط بیچونوچرایی بر بازار داشته، قطعا باید از ویدیوهای آنلاین نام ببریم. ویدیو بهترین ابزار برای اشتراکگذاری اخبار، ایجاد علاقه در مردم نسبت به کسبوکارتان، افزایش فروش، تعریف داستانهای تحولساز، آموزش و سرگرم کردن مردم است. در حال حاضر ویدیو مارکتینگ از همیشه قدرتمندتر است.
با بهبود امکانات تولید ویدیو و وجود انواع کانالهای بازاریابی و رسانههای اجتماعی برای نشر آنها، ویدیوهای آنلاین رشد چشمگیری داشتهاند.
مطالعه شرکت انیمیشنسازی ویزول نشان میدهد که امروزه 66 درصد مصرفکنندگان ترجیح میدهند ویدیویی درباره یک محصول ببینند، تا اینکه مطلبی دربارهاش بخوانند.
گوگل میگوید که 55 درصد خریدارانش حتی زمانی که مشغول خرید از فروشگاه فیزیکی هستند، ویدیوهای آنلاین مربوط به محصول موردنظرشان را تماشا میکنند.
یوتیوب هم در طول هفته بسیار بیشتر از همه شبکههای تلویزیونی به مخاطبان 18 تا 49 ساله دسترسی دارد.
این آمار نشان میدهد که نگرش مصرفکنندگان در سالهای اخیر متحول شده است و کسبوکارها کاملا متوجه این تغییر هستند. حالا تیمهای خلاق بودجههای بیشتری برای بازاریابی ویدیویی در نظر گرفتهاند و تصمیم دارند این مبلغ را در سالهای آینده گسترش دهند. همچنین ویدیو مارکتینگ به رایجترین و محبوبترین نوع بازاریابی تبدیل شده است.
چرا؟ زیرا یک ویدیوی عالی میتواند ارزش زیادی به کسبوکارتان ببخشد تا علاقمندان بیشتری جذب کنید، برند شاخصتری بسازید یا فروشتان را افزایش دهید.
همانطور که در سالهای اخیر شاهد بودهایم، روندهای جدیدی در این حوزه ظهور کرده و روش ما برای تولید، مصرف و اشتراکگذاری ویدیوها را متحول کردهاند. در این مقاله به 5 روند ویدیو مارکتینگ میپردازیم که به آنها نیاز دارید.
1. ویدیو مارکتینگ با موبایل کاملا مرسوم شده است استفاده از ویدیوهای موبایلی در استوریهای فیسبوک، اینستاگرام و یوتیوب بسیار محبوب شده و به ابزاری مهم برای جلب توجه مخاطب سردرگم تبدیل شده است. با اینوجود همچنان ویدیوهایی در استوریهای اینستاگرام میبینیم که 50 درصد تصویر را پر میکنند و جملهای با خط کج و معوج زیرشان نوشته شده است.
دلیل این اتفاق چیست؟ متاسفانه ویدیو مارکتینگ با موبایل فورا محبوب نشد، زیرا در ابتدا تکنولوژی لازم برای ویرایش و تبدیل یک ویدیوی معمولی به ویدیوی موبایلی درجهیک در دسترس همه نبود.
پس اگر قبلا میخواستید از ویدیوی محصول خود با یک پسزمینه زیبا یک ویدیوی عمودی درآورید، مجبور بودید یک ادیتور ویدیو استخدام کنید یا حتی صحنه موردنظرتان را دوباره فیلمبرداری کنید. در آن زمان موانع زیادی در تولید ویدیوها وجود داشت.
اما حالا این روند تغییر کرده است، زیرا هر روز اپهای جدیدی برای ویرایش ویدیو به بازار میآیند. ظهور پلتفرمهایی مثل Lumen5 و Biteable به برندها امکان میدهد که بهسرعت ویدیوهای موبایلی خیرهکنندهای بسازند. همچنین ابزارهای ویرایش حرفهای مثل Premiere Pro نیز گزینهای جدید بهنام Auto Reframe یا چارچوببندی خودکار اضافه کردهاند که به کمک آن میتوانید ابعاد ویدیوها را بهدلخواه تغییر دهید.
واضح است که ویدیوهای جدید از اندازه معمول فراتر رفتهاند، بسیار بزرگتر و باکیفیتتر شدهاند و تماشای آنها برای کاربران مطلوبتر است.
همچنین یادتان باشد که زیرنویسها جزیی اساسی در تولید ویدیوهای موبایلی متقاعدکننده هستند، زیرا کاربران 80 درصد ویدیوهای موبایلی را بیصدا تماشا میکنند. برای نوشتن زیرنویس در ویدیوها میتوانید از نرمافزار Rev استفاده کنید.
2. در ویدیو مارکتینگ، ویدیوهای اطلاعاتمحور از همه محبوبتر هستند همه دوست دارند بر اساس اطلاعات موثق بازاریابی کنند؛ اما فقط تعداد کمی از عهده این کار برمیآیند. دلیلش این است که تصمیمگیری بر پایه اطلاعات دشوار است و معمولا اطلاعات کافی و بدون سانسور و تعصب در دسترس نیست.
با این حال، بازاریابان از اهمیت اطلاعات و نقش آن در تولید ویدیوهای دیجیتال کاملا آگاهند.
مهمترین دلیل آنها برای کسب این آگاهی و تغییر روش، رقابت شدید است. حالا تعداد کسبوکارها و تبلیغگرها از همیشه بیشتر است و به همین دلیل دسترسی به تعداد مشخصی از مخاطبان بسیار گرانتر شده است. تنها راه شاخص شدن و کاهش هزینهها، تولید ویدیوهای اطلاعاتمحور و بازاریابی با آنها است.
مثلا بعضی تبلیغکنندگان به اطلاعات جمعیتشناختی توجه میکنند و کمپینهای تبلیغی خود را بر اساس آن طراحی و بهینهسازی میکنند. تولید ویدیوهای اختصاصی بر اساس گروه سنی، محل سکونت، مرحله عمر و غیره روش خوبی است.
آیا متوجه شدهاید که بازدید از ویدیوهایتان در ثانیه دهم کاهش مییابد و در ثانیه سیام خیلی کمتر میشود؟
شاید لازم نباشد که همه منابع خود را به تولید یک ویدیوی 5 دقیقهای اختصاص دهید، بلکه به محتوایی نیاز دارید که کمتر از 30 ثانیه باشد یا به تدوینگری که چند ویدیوی 15 ثانیهای از ویدیوی 5 دقیقهایتان درآورد.
ویدیوهای اطلاعاتمحور بر پایه اطلاعاتی خاص و منسجم تهیه میشوند و این اطلاعات میتوانند در تعیین جلوههای تصویری ویدیو، تبلیغات گنجاندهشده در آن و نوع ارائه ویدیو به شما کمک کنند.
استفاده از تستهای دوگزینهای (AB Testing) برای تعیین محتوای ویدیو بهخصوص ویدیوی تبلیغاتی اطلاعات بیشتری را در اختیارتان میگذارد و متوجه میشوید که مخاطب به کدام محتوا واکنش مثبتتری نشان میدهد.
مثلا، میتوانید دو شروع متفاوت برای یک ویدیوی واحد (که یکی سوالی را مطرح میکند و دیگری آماری ارائه میدهد) را به نظرسنجی بگذارید و ببینید کدام واکنش بهتری از مخاطبان میگیرد. بعد از امتحان گزینههای مختلف، نظر دقیقتری برای تولید ویدیوهای آینده پیدا میکنید که مطابق با ترجیحات مخاطبان باشد.
در مجموع، کسب و تحلیل اطلاعات به شما کمک میکند تا تبلیغهای شخصیتر و جذابتری تهیه کنید و در ویدیو مارکتینگ موفقتر شوید.
3. تولید ویدیو سادهتر شده است تا همین چند سال پیش، تولید ویدیوهای دیجیتال به سرمایهگذاری کلانی نیاز داشت. باید یک دوربین عالی میخریدید و مبلغ زیادی را صرف خرید پرژکتور، نرمافزارهای گران ویرایش ویدیو و میکروفونهای گرانقیمت برای کاهش صداهای مزاحم میکردید.
در دو سال گذشته و با ظهور نرمافزارها و ابزار متنوع آنلاین که امکان تولید ویدیو را برای اکثر افراد فراهم کرده است، همه این روندها تغییر کرده است.
حتی پلتفرمهای اجتماعی مثل اینستاگرام، تیکتاک و اسنپچت با معرفی انواع ابزار تولید ویدیو، سرمایهگذاری کلانی روی تولید ویدیو کردهاند.
حالا ابزارهای مختلفی از جمله Canva در اختیار دارید که به شما امکان میدهد در کنار تولید محتوای خلاقانه، ویدیوهای باکیفیتی هم برای نیازهای بازاریابی بسازید.
تولید سریعتر ویدیو مزایای مهمی برای تیم بازاریابی دارد:
بازاریابی سریعتر هزینههای کمتر کیفیت مشابه یا برتر نسبت به ویدیوهای قبلی استفاده آزادانه از ایدههای خلاق ارتقای تجربه تبلیغاتی شرکت ویدیو مارکتینگ هیچگاه تا این حد در دسترس همگان نبوده است و همین باعث شده که خیلی از شرکتهای دنیا به نیروگاههای بازاریابی محتوا تبدیل شوند. انواع ابزار در دسترس برای تعریف داستانهای دنبالهدار، انجام کارهای خلاقانه، ویرایشهای سنگین و ساخت ویدیو بر اساس قالب، باعث رشد چشمگیر تولید ویدیو شده است.
4. لایوها یا پخشهای زنده دوباره محبوب شدهاند در سال 2019، تعداد بازدیدکنندگان ویدیوهای آنلاین به 2.6 میلیارد نفر رسید که در مقایسه با 700 میلیون نفر سال 2016، رشد چشمگیری داشت. حالا که تماشای ویدیوهای آنلاین با چنین سرعتی در حال رشد است، انواع خاصی از محتوا ازجمله ویدیوهای زنده (لایو) خیلی محبوب شدهاند.
لایوها چیز جدیدی نیستند و مدتها وجود داشتهاند، اما تولید آنها در دو سال اخیر بسیار افزایش یافته و برندها به روشهای مختلفی از آنها استفاده کردهاند. جالب این که فرمت این ویدیوها هم دگرگون شده است، شکل ویژهای به خود گرفته است، در دسترس همه برندها است و مزایای زیادی به ارمغان آورده است.
یک مثال خوب، شرکت Adobe است که در یوتیوب کانالی به نام Adobe Creative Cloud دارد.
Adobe رهبر بازار در تولید نرمافزارهای خلاقانه است و یکی از اصلیترین ترفندهای آنها برای تسلط بر بازار، برگزاری رویدادهای لایو است. در این رویدادها، کارشناسانِ Adobe درباره یک موضوع خاص به بینندگان توضیح میدهند و آنها را با خود همراه میکنند، روندهای جدید را به آنها نشان میدهند یا چالشهای خلاقی مطرح میکنند تا مخاطبان را درگیر کنند.
نتیجه این کار چه بوده است؟
کانال این نرمافزار در یوتیوب 765 هزار عضو علاقهمند دارد و تعداد بازدید از این کانال و تعداد اعضای آن هر ماه بهطرز چشمگیری افزایش مییابد.
اکنون، برندهای بیشتری از پلتفرمهای جدید و مناسب مثل استوریها یا لایوهای اینستاگرام، توییتر و فیسبوک استفاده میکنند و از آنها برای ارتباط بیشتر با مخاطبان و ارائه نسخه واقعی و بیسانسور برندشان بهره میبرند.
5. ویدیوهای اختصاصی درصد مشارکت مخاطبان را بهشدت افزایش داده است با اینکه ترفندهای قدیمی زیادی برای جلب توجه مخاطبان وجود دارد، استفاده از ویدیوهای اختصاصی بهترین ترفند است. یک ویدیوی اختصاصی ویدیویی است که برای یک مخاطب خاص شخصیسازی شده و به شکل منحصربهفردی او را جذب میکند.
یکی از راههای تولید ویدیوهای اختصاصی، شخصیسازی آن برای یک مخاطب خاص است. مثلا اگر میخواهید واکنش هوشمندانهای به یک توییت خاص داشته باشید، میتوانید آن را در قالب یک ویدیو بیان کنید.
در سالهای اخیر شاهد ظهور پلتفرمهایی برای تولید ویدیوهای اختصاصی بودهایم.
با استفاده از تکنولوژی ساخت ویدیوهای اختصاصی، میتوانید هر ویدیو را برای دریافتکنندهاش و بر اساس ویژگیهای منحصربهفرد او مثل اسم، شرکتی که با آن کار میکند، عکس پروفایل یا عنوان شغلیاش شخصیسازی کنید.
بهترین قسمت این کار چیست؟
لازم نیست هر بار یک ویدیوی اختصاصی برای هر شخص تولید کنید، بلکه میتوانید بارها و بارها از یک ویدیوی واحد استفاده کنید. این ویدیوها چارچوبهای مشخصی دارند و با اضافه کردن ویژگیهای هر فرد به آنها، یک ویدیوی اختصاصی و شخصی برای او تولید میکنید.
مزایای تولید یک ویدیوی اختصاصی عبارتند از:
مشارکت بیشتر مخاطب نرخ بیشتر باز کردن ایمیلها روابط و تماس قویتر نرخ کلیک بیشتر Vidyard پلتفرم فوقالعادهای برای تهیه ویدیوهای اختصاصی است.
سخن نهایی از آنجاکه نرخ استفاده از ویدیوهای آنلاین افزایش چشمگیری داشته است، باید استراتژی خود را برای بازاریابی ویدیویی بهینه کنید. از روندهای بالا استفاده کرده و تقویمی برای خود درست کنید. ویدیوهایی که قرار است تولید کنید و ابزار لازم برای تولید آنها را مشخص کنید.
نکات مهم ویدیو مارکتینگ با موبایل بسیار مرسوم شده است و تولید ویدیو بر پایه اطلاعات درست منجر به بهینهسازی خلاقانه و دور از تعصب میشود. ظهور ابزار کاربردی، تولید ویدیوها را به کاری آسان تبدیل کرده و باعث پیدایش انواع کارآفرینان ویدیوساز شده است. ویدیوهای زنده (لایوها) بسیار محبوب شدهاند. بازاریابی ویدیویی اختصاصی، کاربر را در مرکز ��وجه قرار میدهد و راه را برای گفتگوهای همدلانه و مشارکتی باز میکند.
منبع: modiresabz.com
0 notes
Text
8 معیار ارزیابی ویدیو در ویدیو مارکتینگ
پیش از تولید ویدیوها و انتشار آنها در پلتفرمهای مختلف باید هدف خود از تولید این ویدیوها را مشخص کنید و با استفاده از بهترین معیارها موفقیت خود در دستیابی به آن اهداف را بررسی کنید. این اهداف میتواند شناساندن برند، افزایش مشارکت مخاطبان یا تشویق تماشاگران به شرکت در یک تجربه رایگان در سایتتان باشد. باید برای هر ویدیو فقط یک یا دو هدف مهم در نظر بگیرید. وقتی تعداد اهدافتان برای هر ویدیو از این بیشتر باشد، ویدیوی شما آشفته به نظر میآید و تماشاگران نمیدانند بعد از تماشای آن باید چه کنند.
وقتی به اهدافتان فکر میکنید، حتما به شخصیت خریداران و مخاطبان هدف توجه کنید. چند ساله هستند؟ کجا زندگی میکنند؟ چه علایقی دارند؟ چطور از انواع رسانهها استفاده میکنند؟ در چه مرحلهای از فرایند خرید هستند؟
همه این سوالها به تعیین نوع ویدیوی مناسب برای شما و محل درست اشتراکگذاری آن کمک میکند. مثلا، اگر مخاطب هدف با شرکت شما آشنا نیست، قبلا از تولید ویدیوی مفصل درباره محصول، باید ویدیویی بسازید که بر شناساندن برند تمرکز کند. همچنین باید ویدیو را در سایتی مثل یوتیوب به اشتراک بگذارید که از قبل مخاطبان فراوانی دارد.
حالا باید معیارها را بررسی کنیم. شناخت این معیارها کمک میکند که موفقیتهای خود را ارزیابی کرده و اهداتان را مشخص کنید. وقتی ویدیویی را پست میکنید، اول از همه دوست دارید نتایج معیار «تعداد بازدیدها» را ببینید. اگرچه «تعداد بازدیدها» خیلی مهم است؛ اما موارد دیگری هم وجود دارند که شاید تناسب بیشتری با هدف شما داشته باشند.
در ادامه به چند معیار محبوب اشاره میکنیم که باید در ویدیو مارکتینگ و بعد از انتشار ویدیو بررسی کنید.
1. تعداد دیدنها (View Count)
تعداد بازدیدها تعداد دفعاتی است که ویدیوی شما دیده شده است که به آن «reach» است. اگر هدفتان شناساندن برند است و میخواهید هر تعداد افراد ممکن محتوایتان را ببینند، به نتایج این معیار توجه کنید؛ اما بدانید که هر پلتفرم روش متفاوتی برای شمارش تعداد بازدیدها دارد. مثلا، یوتیوب بازدید 30 ثانیهای را بازدید حساب میکند؛ اما فیسبوک بازدید 3 ثانیهای را هم بازدید بهحساب میآورد. قبل از بررسی تعداد بازدیدهای ویدیو، جزئیات روش شمارش بازدیدها در آن پلتفرم را بخوانید.
2. نرخ پخش (Play Rate)
نرخ بازدید، درصد افرادی که ویدیوی شما را پلی کردهاند تقسیم بر تعداد افرادی که صفحه آن ویدیو را دیدهاند. این ماتریس نشان میدهد که ویدیویتان چقدر برای مخاطب مرتبط و جذاب بوده است. اگر هزاران نفر پست ویدیوی شما را ببینند و فقط تعداد کمی آن را پلی کنند، وقت آن است که محتوایتان را اصلاح کنید.
3. تعداد اشتراکگذاری ویدیو و کامنت دادن (Social Sharing and Comments)
اگر از رسانههای اجتماعی استفاده میکنید، احتمالا با دو واژه اشتراکگذاری و کامنت آشنا هستید. تعداد اشتراکگذاریها و نظرها شاخصهای خوبی برای سنجش تناسب محتوا با مخاطبان هدف است. اگر تماشاگری ویدیوی شما را ببیند و آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارد، احتمالا محتوای خوبی تولید کردهاید. اشتراکگذاری از یک جهت دیگر هم مهم است. هرچه افراد بیشتری ویدیوی شما را به اشتراک گذارند، تعداد بازدید از آن هم بیشتر میشود. اگر هدفتان این است که به مخاطبان زیادی دسترسی پیدا کنید، باید به نتایج معیار اشتراکگذاری توجه کنید.
4. تعداد تماشای کل ویدیو (Video Completions)
از آنجا که وقت زیادی را صرف تولید ویدیو میکنید، قطعا دوست دارید افراد کل ویدیو را تماشا کنند. ماتریس تماشای کل ویدیو، تعداد دفعاتی را نشان میدهد که افراد ویدیو را از اول تا آخر دیدهاند. این ماتریس خیلی قابلاعتمادتر از ماتریس تعداد بازدیدها است و موفقیت ویدیو را دقیقتر تعیین میکند.
5. نرخ تکمیل ویدیو (Completion Rate)
نرخ تماشای کامل از تقسیم تعداد افرادی که کل ویدیو را دیدهاند بر تعداد افرادی که آن را پلی کردهاند، بهدست میآید. نرخ تماشای کامل و سایر معیارهایی که مشارکت افراد را نشان میدهند، روشی عالی برای ارزیابی واکنش تماشاگران به ویدیو است. آیا نرخ تماشای کامل ویدیوها پایین است؟ آیا افراد در قسمت مشخصی از ویدیو از تماشای ادامه آن منصرف میشوند؟ این موضوع نشان میدهد که ویدیوی شما ارتباط مناسب را با مخاطب برقرار نکرده است.
6. نرخ کلیک (Click-Through Rate)
نرخ کلیک (CTR)، تعداد دفعات کلیک روی «دعوت به تماشای ویدیو یا CTA» تقسیم بر تعداد دفعات تماشای آن است. نرخ کلیک شاخص خوبی برای اثرگذاری ویدیوی شما و تشویق مردم به اقدام مطلوب است. اگر نرخ کلیک روی ویدیو کم باشد، طراحی ویدیو یا روش دعوت به تماشا را تغییر دهید.
7. نرخ تبدیل (Conversion Rate)
نرخ تبدیل، تعداد دفعاتی که مردم دعوتتان را برای اقدامی خاص پذیرفتهاند تقسیم بر تعداد کلیک روی دعوت به تماشا (CTA) است. اگر هدفتان این است که تماشاگران ویدیو کار خاصی را انجام دهند؛ مثلا برای استفاده آزمایشی و رایگان از محصولتان در سایت ثبتنام کنند، ویدیویی را در صفحه فرود سایتتان قرار دهید تا نرخ تبدیل تماشاگر ویدیو به عضو سایت افزایش یابد.
8. نرخ خروج و زمان سپریشده در سایت ��ما
آیا تاکنون تصمیم گرفتهاید ویدیویی را به وبسایتتان اضافه کنید؟ قبل از گذاشتن ویدیو در سایت خود، نرخ خروج سایت و زمانی که مردم در سایت میگذرانند را یادداشت کنید. بعد از گذاشتن ویدیو در سایت، انواع معیارها را بررسی کنید تا ببینید آیا این ویدیو تغییری در واکنش مردم به سایر مطالب سایت ایجاد کرده یا نه.
سرانجام اینکه استراتژی شما برای بازاریابی در رسانههای اجتماعی چیست؟ چطور موفقیتتان را ارزیابی میکنید؟
با ارزیابی عملکردتان در هر یک از رسانههای اجتماعی اطلاعات ارزشمندی کسب میکنید، بهخصوص متوجه میشوید که محتوای ویدیویی گزینه مناسبی برای مخاطبان هر یک از این پلتفرمها هست یا نه.
علاوه بر بررسی نتایج این معیارها در همه پلتفرمها، به تعداد بازدید از هر ویدیو در طول زمان هم توجه کنید تا عمر آن مشخص شود. شاید لازم باشد ویدیوها را هر چند هفته یا ماه بهروز کنید تا همچنان با خواست مخاطب سازگار باشند. همچنین، همیشه باید میزان جذابیت ویدیوها برای مخاطب را پیگیری و مقایسه کنید. به این ترتیب متوجه میشوید کدام موضوعات بیش از همه به اشتراک گذاشته میشوند و در نتیجه ویدیوهایی با عمر و ارزش بیشتر تولید میکنید.
تصور میکنم کمی گیج شدهاید؛ اما نگران نباشید. این فقط مشکل شما نیست. ویرایش و بازاریابی ویدیو در ابتدا کمی دشوار به نظر میآید؛ اما با تمرین و صبر میتوانید بهراحتی محتوای باکیفیت و منحصربهفرد برای برندتان تولید کنید.
منبع: modiresabz.com
0 notes
Text
8 معیار ارزیابی ویدیو در ویدیو مارکتینگ
پیش از تولید ویدیوها و انتشار آنها در پلتفرمهای مختلف باید هدف خود از تولید این ویدیوها را مشخص کنید و با استفاده از بهترین معیارها موفقیت خود در دستیابی به آن اهداف را بررسی کنید. این اهداف میتواند شناساندن برند، افزایش مشارکت مخاطبان یا تشویق تماشاگران به شرکت در یک تجربه رایگان در سایتتان باشد. باید برای هر ویدیو فقط یک یا دو هدف مهم در نظر بگیرید. وقتی تعداد اهدافتان برای هر ویدیو از این بیشتر باشد، ویدیوی شما آشفته به نظر میآید و تماشاگران نمیدانند بعد از تماشای آن باید چه کنند.
وقتی به اهدافتان فکر میکنید، حتما به شخصیت خریداران و مخاطبان هدف توجه کنید. چند ساله هستند؟ کجا زندگی میکنند؟ چه علایقی دارند؟ چطور از انواع رسانهها استفاده میکنند؟ در چه مرحلهای از فرایند خرید هستند؟
همه این سوالها به تعیین نوع ویدیوی مناسب برای شما و محل درست اشتراکگذاری آن کمک میکند. مثلا، اگر مخاطب هدف با شرکت شما آشنا نیست، قبلا از تولید ویدیوی مفصل درباره محصول، باید ویدیویی بسازید که بر شناساندن برند تمرکز کند. همچنین باید ویدیو را در سایتی مثل یوتیوب به اشتراک بگذارید که از قبل مخاطبان فراوانی دارد.
حالا باید معیارها را بررس�� کنیم. شناخت این معیارها کمک میکند که موفقیتهای خود را ارزیابی کرده و اهداتان را مشخص کنید. وقتی ویدیویی را پست میکنید، اول از همه دوست دارید نتایج معیار «تعداد بازدیدها» را ببینید. اگرچه «تعداد بازدیدها» خیلی مهم است؛ اما موارد دیگری هم وجود دارند که شاید تناسب بیشتری با هدف شما داشته باشند.
در ادامه به چند معیار محبوب اشاره میکنیم که باید در ویدیو مارکتینگ و بعد از انتشار ویدیو بررسی کنید.
1. تعداد دیدنها (View Count)
تعداد بازدیدها تعداد دفعاتی است که ویدیوی شما دیده شده است که به آن «reach» است. اگر هدفتان شناساندن برند است و میخواهید هر تعداد افراد ممکن محتوایتان را ببینند، به نتایج این معیار توجه کنید؛ اما بدانید که هر پلتفرم روش متفاوتی برای شمارش تعداد بازدیدها دارد. مثلا، یوتیوب بازدید 30 ثانیهای را بازدید حساب میکند؛ اما فیسبوک بازدید 3 ثانیهای را هم بازدید بهحساب میآورد. قبل از بررسی تعداد بازدیدهای ویدیو، جزئیات روش شمارش بازدیدها در آن پلتفرم را بخوانید.
2. نرخ پخش (Play Rate)
نرخ بازدید، درصد افرادی که ویدیوی شما را پلی کردهاند تقسیم بر تعداد افرادی که صفحه آن ویدیو را دیدهاند. این ماتریس نشان میدهد که ویدیویتان چقدر برای مخاطب مرتبط و جذاب بوده است. اگر هزاران نفر پست ویدیوی شما را ببینند و فقط تعداد کمی آن را پلی کنند، وقت آن است که محتوایتان را اصلاح کنید.
3. تعداد اشتراکگذاری ویدیو و کامنت دادن (Social Sharing and Comments)
اگر از رسانههای اجتماعی استفاده میکنید، احتمالا با دو واژه اشتراکگذاری و کامنت آشنا هستید. تعداد اشتراکگذاریها و نظرها شاخصهای خوبی برای سنجش تناسب محتوا با مخاطبان هدف است. اگر تماشاگری ویدیوی شما را ببیند و آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارد، احتمالا محتوای خوبی تولید کردهاید. اشتراکگذاری از یک جهت دیگر هم مهم است. هرچه افراد بیشتری ویدیوی شما را به اشتراک گذارند، تعداد بازدید از آن هم بیشتر میشود. اگر هدفتان این است که به مخاطبان زیادی دسترسی پیدا کنید، باید به نتایج معیار اشتراکگذاری توجه کنید.
4. تعداد تماشای کل ویدیو (Video Completions)
از آنجا که وقت زیادی را صرف تولید ویدیو میکنید، قطعا دوست دارید افراد کل ویدیو را تماشا کنند. ماتریس تماشای کل ویدیو، تعداد دفعاتی را نشان میدهد که افراد ویدیو را از اول تا آخر دیدهاند. این ماتریس خیلی قابلاعتمادتر از ماتریس تعداد بازدیدها است و موفقیت ویدیو را دقیقتر تعیین میکند.
5. نرخ تکمیل ویدیو (Completion Rate)
نرخ تماشای کامل از تقسیم تعداد افرادی که کل ویدیو را دیدهاند بر تعداد افرادی که آن را پلی کردهاند، بهدست میآید. نرخ تماشای کامل و سایر معیارهایی که مشارکت افراد را نشان میدهند، روشی عالی برای ارزیابی واکنش تماشاگران به ویدیو است. آیا نرخ تماشای کامل ویدیوها پایین است؟ آیا افراد در قسمت مشخصی از ویدیو از تماشای ادامه آن منصرف میشوند؟ این موضوع نشان میدهد که ویدیوی شما ارتباط مناسب را با مخاطب برقرار نکرده است.
6. نرخ کلیک (Click-Through Rate)
نرخ کلیک (CTR)، تعداد دفعات کلیک روی «دعوت به تماشای ویدیو یا CTA» تقسیم بر تعداد دفعات تماشای آن است. نرخ کلیک شاخص خوبی برای اثرگذاری ویدیوی شما و تشویق مردم به اقدام مطلوب است. اگر نرخ کلیک روی ویدیو کم باشد، طراحی ویدیو یا روش دعوت به تماشا را تغییر دهید.
7. نرخ تبدیل (Conversion Rate)
نرخ تبدیل، تعداد دفعاتی که مردم دعوتتان را برای اقدامی خاص پذیرفتهاند تقسیم بر تعداد کلیک روی دعوت به تماشا (CTA) است. اگر هدفتان این است که تماشاگران ویدیو کار خاصی را انجام دهند؛ مثلا برای استفاده آزمایشی و رایگان از محصولتان در سایت ثبتنام کنند، ویدیویی را در صفحه فرود سایتتان قرار دهید تا نرخ تبدیل تماشاگر ویدیو به عضو سایت افزایش یابد.
8. نرخ خروج و زمان سپریشده در سایت شما
آیا تاکنون تصمیم گرفتهاید ویدیویی را به وبسایتتان اضافه کنید؟ قبل از گذاشتن ویدیو در سایت خود، نرخ خروج سایت و زمانی که مردم در سایت میگذرانند را یادداشت کنید. بعد از گذاشتن ویدیو در سایت، انواع معیارها را بررسی کنید تا ببینید آیا این ویدیو تغییری در واکنش مردم به سایر مطالب سایت ایجاد کرده یا نه.
سرانجام اینکه استراتژی شما برای بازاریابی در رسانههای اجتماعی چیست؟ چطور موفقیتتان را ارزیابی میکنید؟
با ارزیابی عملکردتان در هر یک از رسانههای اجتماعی اطلاعات ارزشمندی کسب میکنید، بهخصوص متوجه میشوید که محتوای ویدیویی گزینه مناسبی برای مخاطبان هر یک از این پلتفرمها هست یا نه.
علاوه بر بررسی نتایج این معیارها در همه پلتفرمها، به تعداد بازدید از هر ویدیو در طول زمان هم توجه کنید تا عمر آن مشخص شود. شاید لازم باشد ویدیوها را هر چند هفته یا ماه بهروز کنید تا همچنان با خواست مخاطب سازگار باشند. همچنین، همیشه باید میزان جذابیت ویدیوها برای مخاطب را پیگیری و مقایسه کنید. به این ترتیب متوجه میشوید کدام موضوعات بیش از همه به اشتراک گذاشته میشوند و در نتیجه ویدیوهایی با عمر و ارزش بیشتر تولید میکنید.
تصور میکنم کمی گیج شدهاید؛ اما نگران نباشید. این فقط مشکل شما نیست. ویرایش و بازاریابی ویدیو در ابتدا کمی دشوار به نظر میآید؛ اما با تمرین و صبر میتوانید بهراحتی محتوای باکیفیت و منحصربهفرد برای برندتان تولید کنید.
منبع: modiresabz.com
0 notes
Text
نوشتن عنوانهای جذاب برای تبلیغات
یکی از آسانترین روشها برای افزایش سریع فروش، استفاده از تبلیغاتی است که مخاطب را ترغیب میکند تا با شما تماس گرفته و محصولات یا خدمات شما را سفارش دهد.
عنوان مهمترین بخش یک تبلیغ چاپی و همینطور تبلیغات آنلاین در یک متن تبلیغات خلاقانه به شمار میرود و برای موفقیت تبلیغ حیاتی است. 95 درصد افراد، فقط عنوانها را میخوانند و اگر عنوان به اندازه کافی جذاب باشد، مطلب را میخوانند. وقتی روزنامه میخوانید، چه چیزی شما را به خواندن مقالهای خاص ترغیب میکند؟ بله عنوان مقاله. در حقیقت خواندن روزنامه بررسی عناوین است و هرگاه به عنوان جالبی برسید، متن آن را میخوانید.
هرگاه عنوانی به ذهنتان رسید با بررسی 10 معیار زیر میتوانید تشخیص دهید که آیا عنوان مورد نظر مناسب است یا خیر. عنوان مناسب عنوانی است که حداقل چند مورد از ده مورد زیر در آن رعایت شده باشد.
ده معیار برای تشخیص مناسب بودن عنوان در تبلیغ نویسی
1. آیا عنوان بزرگترین مشکل، نگرانی یا آرزوی مشتری را مورد هدف قرار داده است؟
عنوان نباید خستهکننده، کلیشهای، گیجکننده یا خودمحور باشد. یکی از نامناسبترین عناوین، نوشتن نام شرکت یا کسبوکار به جای عنوان است. به یاد داشته باشید که هدف اصلی عنوان ایجاد جلب توجه است تا مخاطب را به خواندن ادامه تبلیغ ترغیب کند. اغلب افراد در طراحی آگهیهای مجلهها یا در نوشتن متن تبلیغاتی تراکت، نام کسبوکار خود را در محل عنوان قرار میدهند و درصد بالایی از خوانندگان را از دست میدهند.
در بررسی که بر 300 آگهی مجلههای ایرانی انجام دادم، مشخص شد که در 71 درصد آگهیهای مجلههای ایرانی، به جای عنوان نام کسبوکار نوشته شده است.
2. آیا از عناوین اب��امبرانگیز، خندهدار و بامزه استفاده میکنید؟
اگر اینطور است، عنوان را عوض کنید. بسیاری از مردم فکر میکنند تبلیغات خوب باید مردم را بخنداند یا هوشمندی طراح آن را به نمایش بگذارد. تبلیغات رادیویی عملا به لطیفههای بیمزه تبدیل شدهاند. عناوینی مانند «زنگها چه کسی را صدا میکنند؟» شاید جالب باشد اما باعث فروش بیشتر نمیشود. عنوانی باعث فروش میشود که احساسات افراد را برانگیزاند و در آنها انتظار دستیابی به محصول را ایجاد کند. یادتان نرود، هدف از تبلیغات فروش بیشتر است. عنوانی مانند «گامی دیگر در ارتقای صنعت» از عناوین نامناسب و مبهم است.
3. آیا عنوان از واژههای قدرتمند استفاده میکند؟
واژههای قدرتمند باعث افزایش فروش میشوند. سعی کنید حداقل یک واژه قدرتمند در عنوان خود استفاده کنید. واژههای قدرتمند باعث جلب توجه میشوند و احتمال خوانده شدن آگهی و همچنین فروش را افزایش میدهند. یکی از راههای نوشتن جملات تاثیرگذار در تبلیغات استفاده از واژههای قدرتمند است.
4. آیا عنوان مشتری را مخاطب ساخته است یا بسیار کلی است؟
سعی کنید با عنوان، بازار هدف مورد نظر خود را جدا کنید. همانطور که در یک جمعیت با صدا زدن دوست خود، او را از دیگران جدا میکنید، در خواننده این احساس را ایجاد کنید که تبلیغ دقیقا برای او نوشته شده است.
به عنوان مثال: چگونه هر مرد 50 تا 65 ساله میتواند از این روش جدید برای بهبود کمردرد خود استفاده کند؟
عنوانی مانند «یک فرصت استثنایی» بسیار کلی است و گروه خاصی را مورد هدف قرار نمیدهد.
بنابراین در نوشتن متن تبلیغاتی برای جذب مشتری میتوانید روی گروه خاصی تمرکز کنید.
5. آیا شکلبندی عنوان مناسب است؟
منظور از شکلبندی همان ظاهر گرافیکی عنوان است. از فونتهای بزرگ استفاده کنید و سعی کنید عنوان یک خط را پر کند. از رنگهای معکوس استفاده نکنید. متن سفید را بر زمینه مشکی قرار ندهید. البته، بسیاری از سازندگان تبلیغات برای جلب توجه این کار را انجام میدهند؛ اما سالها بررسی نشان داده که این کار میزان پاسخ به آگهی را کمتر میکند.
6. آیا عنوان، علایق شخصی خواننده را تحریک میکند؟
تمام چیزی که خواننده به آن فکر میکند آن است که آگهی چه سودی برایش دارد. خوانندگان به سابقه کاری، نام شرکت شما و چیزهای دیگر اهمیت نمیدهند، مگر آنکه احساس کنند در تبلیغ شما سودی برای آنها وجود دارد. آنها میخواهند بدانند که اگر محصول شما را بخرند چه چیزی را به دست میآورند. مردم به دنبال علایق، عشق، غرور، تحسین و زیبایی هستند. یکی از این موارد را مورد هدف قرار دهید.
7. آیا عنوان کاملا واضح و شفاف است؟
اگر از عناوین گیجکننده و ابهامبرانگیز استفاده کنید، بخشی از خوانندگان را از دست خواهید داد. عنوان باید به سادگی و به راحتی خواننده را به ادامه آگهی هدایت کند و جای حدس و گمان باقی نگذارد؛ به عنوان مثال، عنوان «یک لحظه استثنایی» مشخص نمیکند آگهی در مورد چیست. این آگهی یک عطر بود که در مجلهای چاپ شده بود. البته هدف این تبلیغ افزایش فروش نبود، بلکه برندسازی مورد نظر سازنده بود.
8. آیا عنوان ویژه و دقیق است؟
دقیق بودن عنوان ��اعث اعتبار آن میشود. مردم آنقدر دروغ شنیدهاند که به تبلیغات کاملا بدبین هستند و ادعایی جدید را به سختی باور میکنند.
فردی به نام ست گادین کتابی با نام «تمامی بازاریابان دروغگو هستند» نوشته است و در آن توضیح میدهد که پیشفرض بسیاری از خریداران آن است که فروشنده دروغگو است. اگر به کلیگویی و ادعاهای بزرگ بپردازیم، به خریدار کمک میکنیم تا از خرید منصرف شود.
9. آیا برای تهیه عنوان وقت کافی اختصاص دادهاید؟
معمولا انتخاب عنوان به وقت زیادی نیاز دارد و به اندازه تمامی بخشهای دیگر آگهی اهمیت دارد. بسیاری از سازندگان تبلیغات خود را مقید میسازند که مثلا حداقل 100 عنوان بنویسند و سپس یکی از آنها را انتخاب کنند. یادتان باشد اگر عنوان مناسب نباشد، فرقی نمیکند بقیه آگهی چگونه باشد.
10. آیا عنوان باورکردنی است؟
ادعاهایی که خواننده را عصبی میکند، باعث از بین رفتن فروش میشود. شخصی ادعا داشت میتواند درآمد هر حسابدار را در مدت سی روز سه برابر کند. این ادعا باورکردنی نیست. اگر ادعاهایی این چنین دارید، آن را در عنوان جای ندهید، بلکه در بخش نظرات مشتریان بنویسید.
16 راه برای ساخت عناوین جذاب در متن تبلیغات خلاقانه
1. سرعت دستیابی به نتیجه را با آمار و ارقام بیان کنید
برای مردم سرعت اهمیت زیادی دارد، در خریدهای پستی مردم ترجیح میدهند از فردی خرید کنند که کالا را زودتر بهدستشان میرساند. همچنین دوست دارند با استفاده از محصول، در کمترین زمان به نتیجه مورد نظر برسند. اگر بهترین قرصهای لاغری را بفروشید اما زمان تاثیر آنها یک سال باشد، به احتمال زیاد شکست خواهید خورد. مثالی از عنوان مناسب: «ببینید چگونه دکتر فرضی، ترس از ارتفاع شما را در پانزده دقیقه درمان میکند.»
2. میزان نتایج را با عدد بیان کنید
در عنوان، از مقادیر نامفهوم مانند خیلی، به مقدار قابل توجه، سریع و … استفاده نکنید مگر آنکه آنها را با مقداری واقعی همراه سازید.
مثال: روشی برای لاغری سریع، در شش هفته گذشته، هشت کیلو وزن کم کردم.
3. نتایج خود را با نتایج رقبا مقایسه کنید
مثال: یک سایت معمولی در ماه به طور متوسط 48 هزار تومان درآمد کسب میکند. درآمد اعضای سایت ما، 230 هزار تومان در ماه است. آیا میخواهید دلیل آن را بدانید؟
4. به تصویر کشیدن نتیجه
مثال: من روشهای بازاریابی مختلفی را امتحان کردم و نتیجهای نگرفتم تا سرانجام این روش را امتحان کردم، در هفته اول 820 هزار تومان سود کردم.
5. نتایج را با افراد آشنا و سرشناس مرتبط سازید
تاثیر جمع و افراد سرشناس بر تصمیمگیریهای خرید غیرقابل انکار است. شما اگر بدانید تمامی دوستان شما از ژل موی خاصی استفاده میکنند، ترغیب میشوید همان خرید را انجام دهید. بنابراین یکی از راههای نوشتن جملات تاثیرگذار در تبلیغات استفاده از اثر جمع است.
مثال: وقتی دریافتم هنرپیشه معروف از ژل موی … استفاده میکند، نظرم کاملا عوض شد.
6. نتیجه را به سوال تبدیل کنید
مثال: آیا میخواهید در سه ماه به مکالمه با افراد انگلیسی زبان بپردازید؟
7. اطلاعات مفیدی را برای دستیابی به نتایج بیان کنید
دادن اطلاعات رایگان و با ارزش، از بهترین روشها برای جذب مخاطب است. مثال: دانلود کتاب الکترونیکی رایگان هفت قدم برای رسیدن به وزن ایدهآل.
8. داستانی از موفقیت شخصی بگویید
مغز انسان اغلب اطلاعات را به صورت تصویر و داستان ذخیره میکند. برای همین است که مردم علاقه فراوانی به داستان دارند و بسیاری از مطالب آموزشی در قالب داستان ارائه میشود.
مثال: چگونه توانستم در کمتر از یک ماه هزار جلد از کتابم را بفروشم.
9. نتیجه را به صورت قبل از… و بعد از… بیان کنید
مثال: قبل از استفاده از دستگاه بدنسازی انواع رژیمها را امتحان کردم؛ اما بعد از آن با تلاشی کمتر به وزن مناسب رسیدم و توانستم در یک ماه 5 کیلو وزن کم کنم.
10. بر جدید بودن تاکید کنید
مردم به دنبال چیزهای قدیمی و تکراری نیستند. آنها به دنبال موارد جدید هستند. برای واضحتر شدن مطلب لطفا این دو عنوان را با هم مقایسه کنید:
1. روشی برای افزایش حافظه در 3 روز
2. روشی کاملا جدید برای افزایش حافظه در 3 روز
تاثیر عنوان دوم بسیار بیشتر از عنوان اول است؛ زیرا در عنوان دوم بر جدید بودن تاکید شده است.
11. بر پیشنهاد فروش منحصربهفردتان تاکید کنید
مثال: دوره آموزش شنا، در سه هفته با فیلم آموزشی رایگان
12. مشتری را به مبارزه بطلبید
مثال: من با روشهای قانونی توانستم مالیات خود را به نصف کاهش دهم، شما چطور؟
13. طرز فکر مشتری را زیر سوال ببرید
البته این روش همیشه کارساز نیست و باید با احتیاط استفاده شود؛ زیرا مردم معمولا علاقهای به تغییر دیدگاه خود درباره یک محصول ندارند.
مثال: مشکل بسیاری از کارآفرینان نداشتن سرمایه نیست؛ بلکه نداشتن پشتکار کافی است.
14. به خواننده هشدار دهید
خانم مایا بوردو در پنجمین کنفرانس بازاریابی سخنرانی داشتند و در تحقیقاتی که بر تبلیغات عدم استفاده از دخانیات انجام داده بودند مشخص شده بود که هشدار تاثیر بسیار قویتری نسبت به ترغیب و تشویق دارد؛ ولی اینگونه تبلیغات معمولا اثرگذاری کوتاهمدتی دارند و خیلی زود برای مخاطبان عادی میشوند. مثال: با تبلیغات نادرست، پول خود را دور نریزید.
15. واقعیتی حیرتآور ذکر کنید و آن را به سود تبدیل کنید
مثال1: یک عروسک هزار تومانی با قیمت هفتاد هزار تومان به فروش رسید.
مثال 2: میز کارم را مرتب کردم، روزی 45 دقیقه وقت بیشتر داشتم!
16. یک سوال چندگزینهای مطرح کنید
مردم علاقه فراوانی به سوالات چندگزینهای و حل مساله، جدول و موارد مشابه دارند؛ بنابراین اگر در عنوان از این موارد استفاده کنید معمولا جذابیت تبلیغ بیشتر میشود و توجه را به خود جلب میکند.
مثال: آیا شما هم در خرید خانه این اشتباهات را تکرار میکنید؟
نویسنده: ژان بقوسیان
مرجع: modiresabz.com
0 notes
Text
کاشتن بذر تردید در تبلیغ نویسی
گاهی در تبلیغ نویسی صفحه محصول لازم است به رقیبان بپردازیم؛ مثلا رقیبی کارش خوب نیست و با فریب سعی میکند مخاطبان ما را جذب کند. یک مثال ساده بزنیم. برخی از موبایلفروشها قیمت موبایلی را 200 هزار تومان کمتر از قیمت واقعی آن اعلام میکنند. وقتی درخواست خرید آن موبایل را دارید میگویند باید اپلیکیشنهای لازم را خودمان نصب کنیم، در غیر اینصورت موبایل را به شما نمیفروشیم! برای نصب اپلیکیشن هم 300 هزار تومان دریافت میکنند!
افراد زیادی هم در صنعت آموزش وجود دارند که یک محصول آموزشی میخرند؛ آن را چند بار مشاهده میکنند و بلافاصله محصولی با همان موضوع تولید میکنند و تبلیغ میکنند تا بفروشند. حالا فرض کنید محصول آموزشی شما را خریداری کردهاند و از مطالب آن، یک آموزش ساختهاند که کپی مطالب شما است.
سوال این است که چگونه در صفحه محصول خودمان با تبلیغ نویسی حرفهای مخاطبان را متقاعد کنیم کار ما بسیار بهتر و حرفهای تر است و کار رقیبان سوالبرانگیز است.
روش اشتباه تبلیغنویسی: بدگویی از رقیبان
شاید تصمیم بگیریم موضوع را در صفحه محصول توضیح بدهیم و بگوییم برخی از رقیبان موبایلفروش ما فریبکار هستند و معیارهای اخلاقی را رعایت نمیکنند. یا برای برای مثال دوم بگوییم این مدرس جدید بسیار مبتدی و تازهکار است و مطالبش را از ما کپی کرده است. این روشها معمولا اوضاع را برای ما بدتر میکند. خیلی از مخاطبان فکر خواهند کرد که ما با این افراد مشکل شخصی داریم یا آنها واقعا قوی و مهم شدهاند که اینقدر نگران این موضوع هستیم. پس در تبلیغ نویسی حرفهای بهتر است هیچگاه بهطور مستقیم رقیبان را زیر سوال نبریم.
در ادامه مقاله روشی بسیار حرفهای را توضیح میدهیم تا ضعف رقیبان را برملا کنید بدون آنکه از آنها بدگویی کنید. همچنین به مخاطب نشان بدهید که واقعا به فکرش هستید و نمیخواهید در خریدهای خودش متحمل ضرر شود.
کاشتن بذر تردید
در تبلیغ نویسی پیشرفته روشی بسیار جالب و حرفهای وجود دارد که نامش «کاشتن بذر تردید» در ذهن مخاطب است. در این روش که یک روش تبلیغات خلاقانه است بهجای گفتن هر نکته منفی درباره رقیبان، با پرسیدن سوالاتی تاملبرانگیز مخاطب را به فکر وا میداریم تا حقایقی برایش برملا شود که از آن اطلاع ندارد. سپس خودش به این نتیجه میرسد که کار رقیبان مشکل دارد و باید به خود شما مراجعه کند.
مثال اول: آموزش کسب ثروت
فرض کنید شما آموزش کسب ثروت میدهید و یکی از رقیبان شما جلوی یک اتومبیل گران چند میلیاردی فیلم تهیه میکند تا این ذهنیت را القا کند که خودش ثروتمند است. شما میتوانید در صفحه محصول خود بنویسید: «آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا برخی از مدرسهای کسب ثروت همیشه جلوی ماشین میایستند و داخل اتومبیل نمینشینند تا آموزش بدهند!؟» شما با همین یک جمله بذر تردید را در ذهن مخاطب میکارید و مخاطب به چیزی فکر میکند که شاید تا به حال به آن توجه نکرده بود.
مثال دوم: همایش بزرگ بازاریابی اینترنتی
رقیب شما در حال تبلیغ و ثبتنام یک همایش بزرگ بازاریابی اینترنتی است و مطالبش را از شما برداشته و میخواهد با نام خودش ارائه کند. شما میبینید این رقیب گرامی در چند جای شهر بیلبورد اجاره کرده است. شما کافی است در صفحه محصول بازاریابی اینترنتی خود بنویسید: «آیا عجیب نیست افرادی که ادعا میکنند به بازاریابی اینترنتی مسلط هستند چرا خودشان برای بازاریابی از بیلبورد استفاده میکنند!؟» همین یک جمله کافی است تا بسیاری از مخاطبان متوجه شوند اصل ماجرا چیست. شما در این جمله نه از خودتان تعریف کردهاید و نه به رقیب بیاحترامی کردهاید. فقط از موضوعی تعجب کردهاید.
مثال سوم: فروشنده عطرهای تقلبی
رقیب شما عطرهای تقلبی میفروشد و آن را بهجای عطر اصل ارائه میدهد. برای شکست دادن شما، عطرها را با قیمت پایینتری ارائه میدهد و ادعا میکند عطرهایش اصل هستند. شما میتوانید به شوخی بنویسید: «برخی از همکاران ما آنقدر به فکر مردم هستند که عطر 99 دلاری را تهیه میکنند و هزینه حمل آن را هم از خارج، خودشان به عهده میگیرند و آن عطر را با قیمت 3000.000 تومان میفرشند. اگر کارخانه خارجی سازنده از این همکار ما خرید کند کلی سود خواهد کرد!»
مثال چهارم: موبایل ارزان
رقیب شما موبایل گلکسی نوت را 500.000 تومان ارزانتر از بقیه میفروشد. روش کارش این است که مداد اوریجینال را خارج میکند و یک مداد قلابی جای آن قرار میدهد. شما نمیتوانید وارد رقابت قیمت شوید. کافی است از روش کاشتن بذر تردید در علم تبلیغ نویسی استفاده کنید. فقط بگویید: «برخی از همکاران قیمت موبایل را پایینتر از قیمت واقعی میفروشند و عجیب است که همیشه مداد اوریجینال همان گوشی را جداگانه دارند و با قیمت 800 هزار تومان میفروشند!»
پس دیدیم که اغلب بهتر است رقیبان را بهصورت مستقیم زیر سوال نبرید و از آنان بدگویی نگویید. از روش کاشتن بذر تردید استفاده کنید!
نویسنده: ژان بقوسیان
منبع: modiresabz.com
0 notes
Text
9 گام برای جذابتر کردن تبلیغات
تبلیغاتی طراحی کردهاید و اکنون میخواهید منتشر کنید. شاید بهتر باشد قبل از این کار به 9 مورد تبلیغ نویسی زیر توجه کنید و تبلیغ خود را جذابتر کنید. هر چه تبلیغات خلاقانه و جذابتری بسازید، احتمال موفقیت آن بیشتر میشود.
1. آزمایش «خب که چی؟»
وقتی متن تبلیغ خود را نوشتید، آن را بخوانید و ببینید آیا از آزمایش «خب که چی» سربلند بیرون میآید؟ اگر بعد از خواندن تبلیغ، فکر کردید که مخاطب هدف با جمله «خب که چی» به آن پاسخ میدهد، بازنویسی را آنقدر ادامه دهید تا پاسخ مخاطبان چیزی شبیه این باشد: «این دقیقا همان چیزی است که دنبالش بودم. چطور میتوانم آن را بهدست آورم؟» وقتی متن تبلیغ را نقد میکنید، باید بعد از خواندن هر جمله از خود بپرسید: «خب که چی؟» این تکنیکی است که میتواند در تغییر و قویتر کردن متن تبلیغاتی به شما کمک کند.
مثلا فرض کنید در متن تبلیغ نوشتهاید که «ما بزرگترین توزیعکننده ماهی در ایران هستیم». مخاطب میتواند از خود بپرسد: خب که چی؟ ولی اگر بنویسید ماهیهایی عرضه میکنیم که کلسترول ندارد و برای افرادی که مشکل کلسترول دارند مفید است، مشتری شاید بگوید این دقیقا همان چیزی است که میخواستم.
2. استفاده از محرکهای کلیدی
تبلیغ شما باید شامل یکی از محرکهای کلیدی تبلیغ باشد که عبارتاند از: دوری از ترس و درد، کسب لذت و آسایش. اگر تبلیغ شما یک یا چند مورد از آنها را ندارد، فروش فوقالعادهای ایجاد نخواهد کرد. شرکت اپل سالها بهجای تمرکز بر مشخصات فنی گوشی آیفون بر جایگاه و منزلتی تاکید کرده که با داشتن این گوشی کسب میکنید؛ در واقع در تبلیغات خود به محرک کسب لذت تمرکز کرده است. تبلیغات خود را بازبینی کنید و از خود بپرسید: «محصول یا خدمت من در نهایت با کسب چه لذت و آرامشی میشود؟» یا «باعث دوری از چه درد یا ترسی میشود». اگر جواب این سوالات را در تبلیغ منعکس کنید، تبلیغ شما بسیار جذابتر شده است.
3. توجیه مناسب بودن قیمت
باید نشان دهید که قیمت محصول شما در مقایسه با ارزش حاصل از آن قطرهای در دریا است. البته باید کیفیت محصول شما در حدی باشد که ارزش زیادی داشته باشد. محصولی تولید کنید که بتوانید قیمت آن را تا 10 برابر قیمت اصلی افزایش دهید. اگر محصولی تولید کنید که تا این حد ارزندهتر از قیمت خود باشد، فروش تعداد زیادی از آن، بسیار سادهتر میشود.
خیلیها محصولاتی عالی میفروشند؛ ولی به دلیل کمبود اطلاعات، از تمام مزایای محصول خود آگاه نیستند و در تبلیغ خود این موضوع را منعکس نمیکنند.
4. شناخت دقیق مخاطبان
بازار هدف خود و ترسها، نیازها، نگرانیها، باورها، رفتارها و علایق آنها را بشناسید. کریستین بوک میگوید: «روش من برای متقاعد کردن گروه هدف، تماس با آنها و دعوت یک یا دو نفر از گروه برای شام و صحبت جدیتر است. همچنین با 15 تا 40 نفر از آنها تماس تلفنی میگیرم تا نظرات زیادی به دست آورم. به جلسات و نمایشگاههایی میروم تا آنها را پیدا کرده و با کلیات شخصیت آنها آشنا شوم. در حالت ایدهال، تعدادی از آنها را سالها در زندگی خصوصیشان همراهی میکنم. به این ترتیب، انگیزههای کلیدی واقعی آنها را میشناسم.
5. نوشتن به زبان خودمانی
از سبکی محاورهای و طبیعی استفاده کنید. همانطور که میگویید، بنویسید. از زبانی استفاده کنید که درک آن ساده و راحت است. به همان زبانی بنویسید که مشتریانتان صحبت میکنند. از نوشتن متون خشک و رسمی اداری یا استعارات بیمورد بپرهیزید. بسیاری از تبلیغات ایرانی شامل جملاتی هستند که از دید مخاطب دوستانه و خودمانی نیستند؛ مثلا: «شرکت … با پیمودن گامهای ترقی در عرصه صنعت و رسیدن به افق خودکفایی، مفتخر است…». چنین جملاتی از جذابیت تبلیغ میکاهد.
6. شناسایی فرصتها
توجهی دقیق به رویدادها و اتفاقات در اخبار داشته باشید که میتوان از آنها استفاده کرد. موضوعی مناسب را انتخاب کنید و در برقراری ارتباط مفید با مشتریان فعلی، تبلیغ کردن برای مشتریان جدید و جستجوی شهرت در رسانهها از آن استفاده کنید. موضوعی که بازار هدف درباره آن صحبت میکند حتما جذابیت دارد و میتواند باعث جذابیت تبلیغ شما شود.
7. آغاز تبلیغ با بهترین نقطهقوت
وقتی نوشتههای خود و بهخصوص نوشتههای دیگران را میخوانم، میبینم که ارزشمندترین مورد را برای آخر کار گذاشتهاند. بهتر است آن را به جایگاه اول منتقل کنیم. جذابیت اول تبلیغ بسیار مهم است و باعث میشود به ادامه تبلیغ توجه شود.
8. ایجاد اعتماد بیشتر در خواننده
حتما میدانید که یکی از کلیدهای قانع کردن مردم، ایجاد اعتماد در آنها است. اگر این کار را به خوبی انجام دهید، حداقل، شانسی برای درگیر کردن و قانع کردن خواننده دارید؛ با این وجود، اگر این کار را به خوبی انجام ندهید، هیچکدام از تکنیکهای تجملی تبلیغ نویسی شما را نجات نمیدهد. با تبلیغاتی واقعبینانه و دور از اغراق و بزرگنمایی، اعتماد بیشتری جلب میکنید. لازم نیست خودتان و محصولتان را بیش از حد بزرگ کنید. چنین کاری حتی اگر باعث افزایش فروش شود، پس از خرید در خریدار حس یاس و ناامیدی ایجاد میشود.
9. استفاده از واژههای تصویری
تا میتوانید در تبلیغات خود از واژههای تصویری استفاده کنید. «ارائه خدمات IT» به هیچ وجه تصویری نیست. «نصب دوربین مدار��سته» تصویریتر است. بهجای اینکه در تبلیغ خود بنویسید محصولتان باکیفیت است، دقیقا و تصویری توضیح دهید منظورتان از کیفیت چیست. هر چه مخاطب با خواندن تبلیغ شما در ذهنش تصاویر بیشتری ببیند، تبلیغ شما جذابتر است.
نویسنده: ژان بقوسیان
مرجع: modiresabz.com
0 notes