فراتر از ارتباط با مشتری: شناخت، تحلیل و واکنش به الگوهای رفتاری مشتری
آمارها نشان میدهد الگوهای رفتاری مصرفکنندگان و شیوههایی که برای خرید برمیگزینند، طی چند سال اخیر کاملاً تغییر کردهاست:
اهمیت ارتباط با مشتری در تکرار خرید؛ یک شیوه تضمین جریان درآمدی ثابت برای شرکت، داشتن مشتریان وفادار است و به همین دلیل است که حفظ مشتریان از ارکان مهم برنامههای بازاریابی شرکتها است. به نظر میرسد مشتریان نیز نسبت به رفتارهای یک شرکت برای حفظ مشتری حساستر شدهاند. تنها در مدت هشت سال از سال 2005 تا 2013 تعداد مشتریانی که تنها به سبب خدمات پس از فروش ضعیفتر، تولیدکننده دیگری را ترجیح دادند (Brand Switching) و محصول جایگزینی را خریداری کردند، از 34% به 66% افزایش یافته است.
استفاده گسترده مصرفکنندگان از وسایل ارتباطی؛ وجود ابزارهایی مانند تلفنهای هوشمند و تبلتها که مصرفکنندگان زمان زیادی از روز را صرف کار با آنها میکنند و عموماً طیف گستردهای از فعالیتهای روزانه خود را به کمک آنها انجام میدهند، به فرصتی طلائی برای سازمانها تبدیل شدهاند تا به این ترتیب ارتباط خود را با مشتریان گسترش داده و فعالیتهای بازاریابی خود را مبتنی بر شبکههای اجتماعی برنامهریزی کنند. 85% از شرکتکنندگان در یک بررسی اعتقاد داشتند ابزارهای همراه (تلفن هوشمند و تبلت) جزء اصلی در زندگیهای امروز هستند، 89% این ابزار را پلی ارتباطی با آن چه در دنیا میگذرد میدانستند و اعلام کردند که به صورت متوسط 3 ساعت و نیم از روز را صرف کار با این ابزار میکنند.
رفتار خرید آنلاین؛ مشتریان ساعتهای بیشتری را صرف بررسی آنلاین محصولات و خرید از فروشگاههای اینترنتی میکنند، در حالی که پیشتر چنین بستری برای فروش وجود نداشت. 91% از افرادی که در یک بررسی شرکت کرده بودند، اعتقاد داشتند جستجوی آنلاین پیرامون ویژگیهای محصول موجب میشود اعتماد بیشتری نسبت به خرید خود داشته باشند.
چنین تغییراتی لزوم ایجاد تجربه شخصی برای تک تک مشتریان در طراحی محصول (متناسب با سلیقه آنها) و ایجاد ارتباطات نزدیکتر را ایجاب میکند و در نهایت منجر به تغییراتی در ارتباطات داخلی شرکت ارائه دهنده کالا/ خدمات نیز خواهد شد. واحد بازاریابی و فروش میبایست تعاملات بیشتری با هم داشته باشند، چرا که مسئولین فروش نقطه تماس شرکت با مشتری نهایی هستند در صورتی که متخصصین بازاریابی به شدت نیازمند شناخت مشتریان هستند و شناخت بهتر رفتارها، علائق، ترجیحات و الگوهای مصرفی مشتری تنها با بهبود تعاملات امکانپذیر خواهد بود. این شناخت میتواند مربوط به هر حوزهای باشد؛ از طراحی محصول گرفته تا نحوه ارائه آن و شیوهای که معرفی آن را تأثیرگذار خواهد کرد، همه اطلاعاتی هستند که مبنای بسیار خوبی جهت بهبود عملکرد شرکت میشوند.
نرمافزار مدیریت ارتباط با مشتری ابزاری است که با همین هدف طراحی شدهاست: ایجاد جریان اطلاعاتی میان واحدهای بازاریابی و فروش و بهبود تعاملات این دو در فرایندی یکپارچه برای مدیریت ارتباط با مشتری. در شیوه سنتی کسبوکار، متخصصین بازاریابی مسئول برنامهریزی برای جذب مشتریان بالقوه هستند که در اصطلاح به آن ایجاد سرنخ (Lead Generation) میگویند. مسئولین فروش نیز در نهایت مشتری را تا مرحله فروش پیش میبرند که در اصطلاح به آن انجام فروش (Closing Deals) گفته میشود. با این حال تغییرات الگوهای رفتاری مصرفکنندگان و شیوههای خرید موجب شده در کسبوکار امروز، یکپارچگی نیازی ضروری برای چنین فرایندی باشد و استفاده از نرمافزار مدیریت ارتباط با مشتری بدون شک راهکاری مناسب برای مواجهه با این چالش است. این نرمافزار به شما کمک میکند:
متناسب با نیازهای مشتریان (که توسط واحد فروش ارائه میشود) کمپینهای خود را طراحی کنید تا مخاطبان شما بهتر به شما گوش کنند، بیشتر شما را به خاطر بسپارند و در نهایت اثربخشی این کمپینها را در افزایش فروش حاصل از آن مشاهده کنید.
چرخه فروش را به تناسب الزامات معرفی محصول و نیازهای مشتریان تعریف کنید؛ ممکن است فاصله ایجاد سرنخ تا انجام فروش بین چند روز یا چند ماه متغیر باشد و هر محصول بسته به پیچیدگیهای آن به تعریف مراحل مختلفی برای ایجاد آگاهی در مشتری تا خرید نیاز داشته باشد. پیگیری همه این مراحل نیازمند فراهم کردن بستری مناسب جهت برنامهریزی و مدیریت آن میباشد.
ارتباطات خود را با مشتریان پس از انجام فروش نیز حفظ کنید تا به مشتریان وفادار شما تبدیل شوند؛ از کانالهای ارتباطی بهروز استفاده کنید. بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی و بازاریابی ایمیلی میتواند ارتباطات شما را در فضای مجازی با مشتریان گسترش دهد. همچنین ایجاد انجمنهای هواداری و پایش گفتوگوهای آنها نیز کمک میکند مشکلات محصولات خود را بهتر درک کنید و جهت افزایش رضایت مشتریان آنها را رفع کنید.
مبتنی بر تحلیل گزارشهای فروش به تفکیک بخشبندیهای مختلف مشتری که خروجی نرمافزار است، عملکرد فروش خود را پایش کنید؛ بدانید مشتریان شما در چه بازه سنی بودهاند؟ در کدام منطقه (جغرافیایی) بودند؟ چه جنسیتی داشتند؟ در چه بازه زمانی بیشترین فروش انجام شدهاست؟ چه قدر طول میکشد تا یک مشتری بالقوه محصول شما را بخرد؟ و بسیاری پرسشهای دیگر که مبنای مناسبی برای انجام اقدامات لازم در صورت نیاز برای بهبود عملکرد خواهند بود. نرمافزار مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) راهکاری است برای پاسخ به چالشی که برآمده از تغییر الگوهای رفتاری مصرفکنندگان است. این راهکار با ایجاد جریان اطلاعاتی و بهبود تعاملات، طیف گستردهای از امکانات را در اختیار شما قرار میدهد و تیمی یکپارچه از کارکنان شما میسازد که با شناختی عمیقتر از مشتری، فعالیتهای بازاریابی و فروش را در راستای نیازهای مشتریان برای تحقق بهترین ارتباط با مشتری شکل میدهند.
0 notes
نرم افزار CRM برای بانکها
بعد از این که جواب کنکور مشخص شد، بار و بنهام را جمع کردم. دانشگاهم با خانه چند صد کیلومتر فاصله داشت. برای اولین بار، حساب بانکی باز کردم. بهتر از این بود که مقدار زیادی پول نقد را (که هزینههای یک ترمم بود) با خود حمل کنم.
در شهر محل زندگیام فقط دو شعبهی بانک وجود داشت. زمانی که به شعبهی بزرگتر مراجعه کردم، بیش از دویست نفر در صف ایستاده بودند (در آن زمان دستگاه نوبتدهی وجود نداشت!). حدود دو ساعت سر پا ایستادم و بعد از کش و قوس فراوان، به متصدی باجه رسیدم. سلامم را جواب نداد. با ترشرویی فرمها را تحویلم داد و گفت باید مدیر شعبه دستور بدهد تا برایم حساب باز کنند. مشکلی هم وجود نداشت؛ موضوع فقط کاغذبازیهای دولتی بود. مدیر شعبه هم اتاقی مجزا داشت که با پارتیشن جدا شده بود. مدیر، بسیار ترشروتر از کارمند بانک بود و حتی به چشمهایم نگاه نمیکرد. آخرین حرفش هم این بود که کارت عابربانکم پانزده روز دیگر صادر میشود.
من مشتری بانک بودم؛ ولی بانک نیازی به من نداشت. با آن همه قبض آب و برق، حقوق کارمندان دولت و اعتبارات عجیب و غریب، طبیعی بود که چند ده هزار تومان پول من برای بانک بار اضافی باشد. بنابراین نیازی هم نداشت تا من را راضی کند. در حقیقت، این من بودم که باید بانک را راضی میکردم تا برایم حساب باز کند.
اگر الان به بانکی سر بزنم و بخواهم حساب باز کنم، بیش از هرچیز به برخوردشان توجه میکنم. میدانم که این کار اشتباه است؛ جایی که میخواهم پولم را در آن قرار دهم باید امن و مطمئن باشد. باید صورتهای مالی بانک را نگاه کنم و ببینم چقدر در کارش موفق بوده است. ولی من هم مثل بسیاری از مردم، به ارتباطی نگاه میکنم که بانک با من برقرار میکند و بر این اساس، تصمیم میگیرم که حسابم فعال باشد یا نه. کافی است یکی از کارمندها برخورد بدی داشته باشد تا حسابم در بانک را غیر فعال کنم.
در این باره (ارتباط بانک با مشتریهایش) حرف زیاد است. ولی هر زمان که این حرفها پیش میاید، سه چالش عمده مطرح میشود:
در بانکداری، رفتار مشتریها ثابت نیست. ممکن است حساب داشته باشم، ولی مشتریشان نباشم. ممکن است از خدماتشان هم استفاده نکم، ولی پولم را به آنها بسپارم. زمانی که بانکی بخواهد «پروفایل مشتری» (Costumer profile) را درست کند، نمیتواند به سادگی شمایی کلی را تصور کند. چون مثل دیگر کسب و کارها نیست که در ازای خدمات یا محصول، پولی دریافت کند.
چیزهایی که میدانند، به هم مرتبط نیستند. بانکها در دپارتمان بازاریابی اطلاعات زیادی دارند، در بخش فروش چیزهای زیادی از مشتریان و رفتارهایشان میدانند و کارمندهای متصدی باجهشان که با مشتریّها ارتباط دارند هم بازخوردهای زیادی از آنها میگیرند. ولی این اطلاعات، در سه بخش مجزا هستند و نمیتوان با یک نگاه، تحلیلشان کرد.
نمیتوان نتیجهی کارها را به سرعت مشاهده کرد. البته این مورد با بسیاری از کسب و کارهای دیگر مشترک است. همانطور که در پستمان راجع به اندیکاتورها گفتیم، تراز مالی خوب یا بد مهم نیست؛ مهم این است که چه عاملی باعث خوب یا بد شدنش میشود. این سه چالش اگر بخواهد با مغز و قلم و کاغذ حل شود، نیاز به یک ساختمان و چندین نفر کارمند دارد. ولی تکنولوژی کار را راحت کرده است؛ نرمافزارهای CRM میتوانند این مشکلات را برای بانکها حل کنند. نحوهی حل این مشکل، در هفتههای آینده خدمتتان عرض خواهد شد.
0 notes