#کوراوغلو
Explore tagged Tumblr posts
Photo
( اُورِک سُوزو ) نه دییم سُوز کی بو یاردان بیزه بیر خبر الدو محفیلیمیز ایستیندی اُووموزه بیر چیراغ الدو نجه سن خان نجه سن شاه سنی هچ بارگه اینه، بوجور بیر سُنبول و گُل وار ؟ من دیمیرم خلق دییی ! بوو گوزل یاردان؛ وفادار بیر چیراغ اولدو نجه سن گِجَه ؟ نجه سن گونوز ؟ بیزیم بیر اُووموز وار گِجه بیر چیلچراغوموز وار گِجه لر چیل چیراغومدو گونوزلر آی پاراموندو نِجه آی پارا ! سَن دی یه سَی، بیر بوتون آی خالو گُزَلدی گِجه لر گونوزلر آی پاراسو بیر آق اوزو اُوده، بیر قارا اوزو چولده ! اومیدیم دی آبرومنو عورت ایم دی گع بیر باخ نجه سرور ! کی بیر شاه سآوآری هِچ نه بِعله، بَعلّی دوزلو هچ گوزلی یوخ نجه سن یار ! بیر گِجه بیر گونوزوم سن، سن ای یار! اُ گِجَدن گونوزومدن سووای منه هچ روح و روان یوخ دو یار دیدیم ای شیرین جانوم ! مونس و غمزه لی قاش نیگار خانم ! منه بیر باخ ! آللاها بیر سووزوم وار ! سن سیز هچ نه جهنم بهشتی میم، نه بهشتیم جهنم ایم دیه سی اوت یاقاسان ! هچ فرقی یوخ . من بو دویولدوم ! من ابدی دن ازلی دیم ! عشق اوخ آتدو دابانوما دابان یاراسو، اورَگیمنَن خبر اولدو منه بیر باخ ! یِدی گِجَدَن گونوز منیم اولماغوما بیر سفر اولدو سن آللاها بیر باخ ! بیر باخیشی سَن اوت وِریب آپاردو بو یِدی گِجَدن گونوزو B.H.Hajian اُورِک سوُزو #b_h_hajian #اُورِک_سُوزو #آذری#آی#وفالو_یار#شعرآذری#سُوز#آذربایجان#تورک#نیگارخانوم#کوراوغلو#سیمین_زر#پاشنه_آشیل#شعرعاشقانه#شعرعارفانه#اوت #Poetry#Azerbaijan#Creation#legends#Travel_Genesis#Akhilleus#Ἀχιλλεύς#Βρισηίς#Achille https://www.instagram.com/p/CRA363Qr7Yk/?utm_medium=tumblr
#b_h_hajian#اُورِک_سُوزو#آذری#آی#وفالو_یار#شعرآذری#سُوز#آذربایجان#تورک#نیگارخانوم#کوراوغلو#سیمین_زر#پاشنه_آشیل#شعرعاشقانه#شعرعارفانه#اوت#poetry#azerbaijan#creation#legends#travel_genesis#akhilleus#ἀχιλλεύς#βρισηίς#achille
1 note
·
View note
Photo
کتابهای صمد مونس من بودند... من کتاب خواندن را از کلاس دوم ابتدایی شروع کردم . اولین کتابهایی که می خواندم « علی مردان خان » ، « داستانهای صبحی » ، « داستانهای خوب برای بچه های خوب » و از این قبیل بودند . من در خانواده شلوغی زندگی می کردم ، دایی و خاله و مادر بزرگ و پدر بزرگ و... همه با هم در یک خانه زندگی می کردند... یک روز در سن 12 سالگی که در حیاط خانه به تنهایی مشغول بازی بودم روی فرشی که در حیاط پهن بود کتاب کوچکی دیدم به نام « 24 ساعت در خواب و بیداری » نوشتۀ « صمد بهرنگی » ، آن را به اتاقمان بردم و شروع به خواندن کردم... من می دانستم اسباب بازی نداشتن یعنی چه ، می دانستم بچه هایی که سوار ماشین های شخصی می شوند و تو آن آدمهای خوشبخت را می دیدی که به مسافرت و گردش می روند و تو نمی توانی بروی یعنی چه ... من در کتاب 24 ساعت در خواب و بیداری تصویر خودم را می دیدم که پشت شیشۀ مغازه ایستاده ام و نمی توانم یکی ازاسباب بازیهای پشت و یترین را برای خودم داشته باشم... ما در آن موقع اسباب بازی نداشتیم ، بازیهایی می کردیم که نیاز به پول نداشت ، مثل هفت سنگ ، مثل استخوان بازی ، مثل « نجات » و از این قبیل ... بارها دیده بودم بچه هایی توی محلمان اسباب بازی دارند ولی مادرم قدرت خرید اسباب بازی را برای من نداشت ... بگذریم ، « 24 ساعت در خواب و بیداری » به دلم نشست ، بعد رفتم سراغ « الدوز و کلاغها » ، « کوراوغلو »، « تلخون » و سرانجام « ماهی سیاه کوچولو » و... داستانهای صمد از یک طرف ، فیلم « قیصر » و « گوزنها » از طرف دیگر و موسیقی « داریوش و فرهاد » و... همه دست به دست هم دادند تا در جوانی شیفتۀ اندیشه های چپ و سوسیالیستی بشوم و به این نتیجه برسم که تا مردم از فقر نجات پیدا نکنند از رهایی هم خبری نیست ... اکنون که سنی از من گذشته است و زندگی متوسطی دارم باز هم براین باورم که باید در جهت فقر زدایی از مردم و جامعه حرکت کنیم و... باید همه کار داشته باشند ، باید همه از امکانات یک زندگی آبرومند بهره مند باشند و باید در جهت عدالت اقتصادی و اجتماعی حرکت کنیم و... اینها آن اندیشه هایی است که تفکر صمد در ذهن ها بارور می کند و ما را به سمت یک جامعه و زندگی مناسب انسانها سوق می دهد ... نهم شهریور روز درگذشت مردی است که شایستۀ نام «انسان به تمام معنی »بودن است .و این چنین است که « صمد جاودانه شده است » و... 📷 https://www.instagram.com/p/CEfu10sHe5w/?igshid=5x1cjpv94yuk
0 notes
Text
۳۱ متهم کودتای نافرجام ترکیه به حبس ابد محکوم شدند
۳۱ متهم کودتای نافرجام ترکیه به حبس ابد محکوم شدند
[ad_1]
به گزارش روز سه شنبه ایرنا و به نقل از این رسانه، دادگاه رسیدگی به پرونده ۱۱۶ متهم حوادث فرماندهی مدارس ژاندارمری در شب کودتای نافرجام ۱۵ جولای، در شعبه بیستم دادگاه کیفری آنکارا برگزار شد و در نهایت ۳۱ نفر از افراد دستگیر شده به اتهام ‘نقض قانون اساسی’ و ‘تلاش برای قتل انسان ها’ به حبس ابد محکوم شدند. به گزارش آناتولی، سرتیپ صادق کوراوغلو فرمانده سابق مدارس ژاندارمری ترکیه نیز…
View On WordPress
0 notes
Text
هیجانی که «گولتکین» به کرمان داد روایتهایی متفاوت از «کوراوغلو»
بخش پژوهش دهمین جشنواره موسیقی نواحی کرمان با حضور تعدادی از هنرمندان صاحب نام موسیقی نواحی ایران و ترکیه آغاز شد. متن کامل خبر
0 notes
Photo
#حماسه_کوراوغلو کوراوغلو (به ترکی آذربایجانی: Koroğlu) قهرمان حماسی مشترک میان بسیاری مردمان ترک از جمله ترکان آذربایجان و ترکیه، ترکمنها، ازبکها و اویغورها است. #قیام_کوراوغلو باعث این قیام مهتری سالخورده به نام علی ملقب به علی کیشی است. وی پسری موسوم به روشن (کوراوغلو) دارد و خود، مهتر خان بزرگ و حشمداری است به نام حسن خان. روایت کوراوغلی در جغرافیای وسیعی از قفقاز، ایران، افغانستان، آسیای مرکزی و برخی نقاط دیگر گستردهاست. در این جغرافیای وسیع، روایت کوراوغلی در قالب نمونههای آذربایجانی، قفقازی، آناتولی، ارمنی، گرجی، ازبکی، ترکمنی، خراسانی، قشقایی و حتی توبولها یا گروههای تاتار در سیبری سروده شدهاست. #وجه_تسمیه_کوراوغلو به روایتی علی کیشی مادیانی را با اسبان افسانهای جفت میکند و از آن دو کره اسب به دنیا میآیند که ظاهر نحیف و لاغری داشتهاند وقتی خبر به گوش حسن خان ارباب پدر روشن میرسد دستور میدهد تا یکی از کره اسبها را به او بدهند که علی کیشی نیز همین ��ار را میکند و در کمال صداقت یکی از کرهها را به حسن خان میدهد ولی حسن خان با توجه به ظاهر نحیف کره اسب تصور میکند که علی کیشی به او خیانت کرده و این امر را توهینی سخت نسبت به خود تلقی میکند و کره اسب را پس میفرستد و دستور میدهد چشمان علی کیشی مهتر خود را درآورند و وی را کور کنند. پس از این واقعهٔ تلخ، روشن پسر علی کیشی لقب کوراوغلو به خود میگیرد. کوراوغلو به ترکی یعنی کورزاده یا پسر مرد کور و برخی دیگر وجه تسمیهٔ آن را به گووراوغلو یعنی زادهٔ پهلوان جنگجو میدانند. همچنانکه کوراوغلی در زبان ترکمنی، گوراوغلو تلفظ میشود. #سرآغاز_قیام علی کیشی پس از کور شدن به دست اربابش با دو کره اسب که آنها را از جفت کردن مادیانی با اسبان افسانهای و دریایی به دست آورده بود، همراه پسرش روشن از قلمرو خان میگریزد و پس از عبور از سرزمینهای بسیار، سرانجام در چملی بئل (به معنی گردنهٔ مه آلود و گردنه جنگلی سرو) که کوهستانی است سنگلاخ و سختگذر با راههای پیچا پیچ، مسکن میگزیند (هماکنون در ترکمن صحرا دو منطقه به این نام وجود دارند؛ یکی در اطراف نیل کوه و دیگری در کنار روستای صوفیان). روشن، کره اسبها را با جادو و مانند پدر خویش در تاریکی پرورش میدهد و در قوشابولاق (به معنی دو چشمه) در شبی معین آبتنی میکند و بدین گونه هنر عاشقی در روح او دمیده میشود و علی کیشی از یک تکه سنگ آسمانی که در کوهستان افتادهاست، شمشیری برای پسر خود سفارش میدهد و بعد از اینکه همهٔ سفارشها و وصایایش را میگذارد، میمیرد. https://www.instagram.com/p/CB3uT5nHNm9/?igshid=vsj5q1cp9kx4
0 notes