#صبحگاهی | Explore Tumblr posts and blogs

sayron · 8 months ago

Text

سیمین (۲)

این عکس دقیقا مال دو سال پیش هستش؛ یعنی نوروز ۱۴۰۱. وقتی که سیمین یکسال از دارو استفاده کرد. نمره این بادی سیمین به ۱۰۴ رسید. همسر ۱۸۵ سانتی من تبدیل شده بود به یه ماسل مامی تنومند و عضلانی که حتی تصور رویارویی در برابرش هم مشکل بود. بدن سیمین مالامال از عضلات ورزیده شده بود. چیزی حدود ۴۰ کیلو از وزن ۸۰ کیلوییش رو عضله تشکیل می‌داد. عوارض قابل مشاهده چندانی ظهور نکرده بود چون سیمین با دز خیلی پایین دارو و استروئید رو استفاده میکرد؛ فقط صداش خیلی نامحسوس پخته تر شده بود که اتفاقاً خیلی سکسی شده بود صداش. از طرف دیگه یک مقدار کم قاعدگیش نامنظم شده بود اما توان و شهوت جنسی اش به شدت زیاد شده بود و همیشه کصش خیس بود. فقط چوچولش یکم بزرگ شده بود که راستشو بخواید من خیلی دوس داشتم براش مک بزنم و بلیسم و طبعاً اونم بدش نمیومد. مخصوصاً آخر کشتی تسلیمی که با هم میگرفتیم منو توی پنجه قدرتمندش اسیر میکرد و هیچ راهی جز لیسیدن کصش تا ارضا شدنش وجود نداشت. همونطور که گفتم سیمین یکسال قبل از این هم به قدری عضلانی و قدرتمند بود که در حین کشتی گرفتن با من مثل عروسک بازی میکرد و ریز ریز میخندید. حالا دیگه من براش به معنی واقعی کلمه هیچ بود، هیچ! ولی کشتی تسلیمی برای ما و مخصوصاً برای سیمین به یه تفریح تبدیل شده بود و ناخودآگاه منو تحقیر میکرد. آخه خیلی ستمه که همسرتون با یه دست گردنتون رو بگیره و مثل بچه گربه، هرکاری بخواد باهاتون بکنه! مصرف استروئید یکم هم روی خلق و خوش اثر گذاشته بود و یه ذره عصبی و جدی تر شده بود ولی سعی میکرد همیشه برای من همون سیمین طناز و شیطون با طراوت بمونه. ولی خودش همیشه میگه کلا کارکرد عشق همینه. میگه چون دوستت دارم نمیتونم بهت اخم کنم و تا میبینمت چشمام می‌درخشه و قلبم برات می‌تپه! ❤️

اما سیمین فی‌الواقع خیلی تغییر کرده بود. با اجازه من روی باسن عضلانی و بازوها و ساعد هاش تتو زد. البته این اجازه گرفتن صوری بود، چون میدونه که من انقدر دوستش دارم که مخالفتی نمیکنم. یه متن انگیزشی خفن هم روی عضلات موربی پهلوی راستش تتو کرد که من هر شب براش میلیسم! من از خیلی وقت پیش تر از استروئید مصرف کردن سیمین، تمایل به لیسیدن و خوردن عضلاتش داشتم جوری که هر شب حدود یکساعت از کص تا زیر ممه هاش یعنی سیکس پکش رو میلیسیدم و میخوردم. این به سیمین آرامش میداد، اما از حدود دو سال و نیم پیش و با ظهور عضلات پله پله‌ای موربی قدامی روی پهلوهای تنومند سیمین، این عضلات رو هم براش میلیسم و لذت میبرم.

سیمین از قبل بیشتر باشگاه میره و تقریبا هر روز توی باشگاهه، حتی جمعه ها، سه شب در هفته هم قبل از خواب برای کاردیو میره پارک. اون عصرها بعد از من میاد خونه و مثل سابق، منو با فشار بازوان قطور و عضلانیش که دور بدنم حلقه می‌کنه از زمین بلند میکنه و در حالی که به عضلاتی بزرگ سینه اش فشارم میده، میبوسه. البته همون ماه دوم دوره اش، یکی از دنده هامو شکست! از بس زورش زیاد شده بود. جوری فشارم داد که صدای شکستن دنده ام رو شنیدم و از هوش رفتم. از اون روز دیگه کمتر فشارم میده با اینکه قدرتش چند برابر شده. ولی دست از این کار نمیکشه، چون خیلی دوس داره منو مثل پر با این کار از زمین بلند کنه و ازم لب بگیره! پهنای سرشونه هاش هم از من ستبر تر و پهن تر شده. بعلاوه اینکه دیگه همیشه پاشنه ۱۰ سانتی پاش میکنه و وقتی مقابلم می ایسته، صورت من مقابل سینه های گردش قرار میگیره. ما صبح ها با هم سرکار میریم، از ه��ون موقع که دوره ها رو شروع کرد، هرشب زودتر از من رأس ساعت ۱۰ میخوابه (البته به غیر شبهایی که برنامه داشته باشیم که بعدا بهتون میگم) و هر صبح زودتر از من بیدار میشه و تمرین صبحگاهی میکنه. بخاطر همین شستن ظرف های شب با منه که دیر تر میخوابم. ظهر با هم از سرکار برمیگردیم، سیمین وعده مملو از پروتئین قبل از تمرینش رو میخوره و میره باشگاه و منم بعد از یه استراحت کوچیک مشغول تمیز و مرتب کردن خونه میشم و ظرف ها رو میشورم و غذا درست میکنم تا کوه عضله به خونه برگرده تا شام بخوریم. وقتی وارد میشه هم با همون روش ازم لب میگیره. جالبه که از بس سنگین و شدید تمرین میکنه که بدنش همیشه درد میکنه ولی حتی در ناتوانی موقع بدن درد هم از من چندین برابر قوی تره و منو مثل عروسک از زمین میکنه! دامنه تنوع شوخی های دستی سیمین با من هم گسترده تر شده و هم سخت تر. سابقا فقط اسپانکم میکرد. اما الان به غیر از اسپانک درد آور کارهای دیگه ای هم میکنه که پشم به تنتون نمیذاره. مثلا وقتی توی آشپزخونه دارم غذا درست میکنم و جلوی اجاقم یا جلوی سینک دارم ظرف میشوره میاد پشت سرم و سر به سرم میزاره. مثلا چی؟ مثلا میاد میچسبه بهم و خودشو میماله بهم و من راه فرار ندارم یا گاهی یک دستش رو از کنار باسنم میاره جلوم و میزنه زیر تخمام، دست دیگه اش رو هم از زیر بغلم رد میکنه و سینه هامو میماله، یهو منو از روی زمین با یه دست بلند میکنه و کونمو میماله به کصش و از طرف دیگه گردن و گوشم رو میخوره. البته من این لوندی ها رو دوس دارم و بخاطر اینکه ادامه بده همش میگم نکن و از این حرفا. گاهی وقتا میاد اذیتم میکنه و در حالی که خودشو از پشت بهم فشار میده و منم به کابینت فشار میده. دست های قطورش رو میذاره دو طرفم و به هم نزدیکشون میکنه حوری که نتونم دستهام رواز هم باز کنم یا کار کنم. ریز ریز میخنده میگه: «مموشم... تلاش کن دستاتو باز کن...» اما این برای من از نشد بود، ضخامت و طول عضلات زیر بغلش رو ببینید! اون با دو تا دمبل ۱۷/۵ کیلویی نشر میزد اون موقع، چطور من حریف یه همچین عضلات زیر بغلی باشم. اما سیمین قرار نداشت و به کارش ادامه میداد و گرد و گوشمم میخورد.

اما همه اینا رو گفتم تا برسم به اینجا... سیمین قبل از مصرف استروئید، موقعی که عضلات نچرالی داشت بعضی شبها منو به شکم میخوابوند و میومد روم و از پشت انقدر به کونم میمالید تا ارضا بشه. ما یه جورایی فضا سازی میکردیم که یعنی اون داره کونم میزاره. پنج ماه بعد از شروع دوره هاش، سیمین بیشتر اینکار رو میکرد و یه جورایی با پوزیشن های مختلف اینکارو میکرد تا اینکه یه روز با یه بسته اومد خونه! چشمتون روز بد نبینه! اون یه استراپون یا دیلدو کمربند دار خریده بود. همون شب میخواست منو با دیلدو بکنه ولی من اجازه ندادم. در واقع اون خودش منو نکرد اونشب و اگه اراده میکرد من راه فرار یا توان مانع شدن نداشتم اما یک هفته روی مخ من کار کرد و یه شب جمعه منو افتتاح کرد. شب جمعه ای که این عکس رو گرفت! آخه سیمین یه سری لوازم نورپردازی خریده تا برای پیج بدنسازیش محتوای خفن درست کنه.

بعد از کلی عکاسی کردن از بدن بی نقص ملکه مطلق زندگیم، سیمین لم داد روی کاناپه و من رفتم سرویس. وقتی برگشتم دیدم سیمین هنوز روی کاناپه ست. پاهاش رو انداخته روی هم. آرنجش رو گذاشته روی متکایی کاناپه و با نوک ناخن انگشت اشاره اش به لب هاش که یکم از هم بازشون کرده بود میکشید و یه جوری عشوه ناک و حشری نگام میکرد. خب لخت لختم بود. من با دیدن این صحنه کیرم تکونی خورد و قند تو دلم آب شد. یدفه سیمین چشمکی زد و لبشو گاز گرفت و با انگشتش اشاره کرد که بیا اینجا ببینم. من بی اختیار و به آرومی رفتم سمتش. دیدم انگار شورت پاشه. گفتم:« عزیزم، کی شورت پات کردی؟»

لبخند عشوه ناکی زد و گفت:« همین الان...»

خم شدم و در حالی که دستام رو روی سرشونه های گرد و عضلانیش گذاشتم، ازش لب گرفتم و گفتم: «ای شیطون، میخوای من برات درش بیارم؟»

+ اوووووووووم، آرررره... میتووونی؟

- معلومه که میتونم!

+ امیدوارم مموشی ضعیفم

من نشستم جلوی روی زمین سعی کردم شورت رو در بیارم ولی خیلی ضخیم بود، یدفه متوجه شدم که انگار لبه های دو طرف شورت یه جنس ضخیم برزنتی داره. تو این فکر بودم که یهو سیمین پاش رو از روی اون یکی برداشت و چیزی دیدم که درجا خشکم زد 😳😱 هم ترسیدم و هم شوکه شدم 😨😰 یه دیلدو کلفت و دراز بین پاهای سیمین بود. بدنم لرزید و تا خواستم خودمو بکش عقب سیمین با سرعت برق آسایی گردنمو لا دست چپش گرفت و گفت:« کجا کجا مموشی... بمون... کارت دارم!»

من با وحشت و التماس در حالی که دو دستی ساعد قطور سیمین رو گرفتم بهش گفتم:« تو رو خدا سیمین... تو رو خدا ولم کن... 😰😰»

سیمین خنده ای کرد و گفتم:« هه هه هه، چیو ولم کن... یه عمری من واست میخوردم... حالا نوبت توعه ضعیفه ی کوچولوی من!...»

من که بدنم عین بید میلرزید گفتم:« خواهش میکنم نه سیمینم، تو رو خدا... خ خ خ خیلی کلفته...»

+ اوووووووم، جداً؟؟؟... دوسش داری؟... فک کنم کلفت دوس داشتی... نه؟؟؟؟ 😏

من که اشک تو چشمام جمع شده بود و گردنم توی پنجه قدرتمند سیمین گیر کرده بود، با التماس گفتم:« تو رو خدا سیمین... ملکه من رحم کن... من بلد نیستم... 😭»

سیمین با همون یه دست گردن منو کشید سمت خودش و با دست دیگه اش به آرومی به صورتم سیلی میزد و با غنچه کردن لبش گفت:« نترس ملوسک کردنی من... خودم یادت میدم...» تا گفت کردنی بدنم یخ کرد و بی حس شد. پشت گردنمو گرفت و با دست دیگه اش سر دیلدو رو بلند کرد و گذاشت روی لبم و گفت:« اوووم... اول یه مزه اش بکن ببین چقدر خوشمزه اس... آفرین جمال کوچولو... یالااااا... زود باش» داشتم جون میدادم از ترس. بوی سیلیکون میداد دیلدوعه... در حالی که سرم رو به نوک دیلدو میمالید ملتمسانه به سیمین نگاه کردم. لبخندی زد و گفت:« نگران نباش عشق کردنی من... نمی‌میری... یه مزه اش بکن... من انقدرا برات ناز نکردماااا... یادته شب اول عقدمون چطوری وادارم کردی کیر کلفتتو بخورم؟؟؟... اگه یادت رفته یادت بیارم!... حالا آفرین مموش... عمتو باز کن... آفرین!» انگار چاره ای نبود. من دهنمو باز کردم و شروع کردم به آرومی کلاهک دیلدو یا بهتر بگم، کیر کلفت سیمین رو بکنم تو دهنم و بلیسم. خیلی بزرگ بود ولی دهن منم به اندازه کافی گشاد بود که کل کلاهک توش جا بشه. لبخند رضایت و لذت روی لبهای قشنگ سیمین میدرخشید. یکم که پیش رفت منو وادار کرد مثل فیلم های پورنی که اوایل ازدواجمون گاهی تماشا میکردیم از تخمها تا زیر کلاهک دیلدو‌ رو لیس بزنم. با هر بار لیس زدن، سیمین یه آه بلند میکشید و چشماش خمار میشد. انگار که واقعا داره لذت میبره ولی من تعجب میکردم و فک میکردم داره فاز لذت بر میداره و الا کیر که مصنوعیه و حس نداره که!!! 😳😳😳 بعد از چند دقیقه که سیمین همراه و آه و ناله « جنده، ضعیفه، کونی، مفعول من و...» صدام میزد، منم مثل اون وقتایی که به کونم میمالید و اینا رو میگفت از این کار خوشم اومده بود و واقعا ادای جنده ها رو براش در میاوردم و با ولع واسش میخوردم. کلاهک کیر توی دهنم بود و زیرشو زبون میزدم که یه دفعه دستشو گذاشت پشت سرم و یدفه نصف دیلدو رو با آه بلند فرو کرد توی دهنم. اون دیلدو دست کم ۲۵ سانت بود. من دستامو گذاشتم به کشاله های عضلانی سیمین اما زورم هر دو دستم هم حریف قدرت یه دست اون نبود و دیلدو رفت توی حلقم و خورد به زبون کوچیکه! نفسم بالا نمیومد و اشک توی چشمام حلقه زد. احساس تهوع میکردم نگاه ملتمسانه ای به سیمین کردم و با دیدن چهره اش پشمامم ریخت. یه جوری زبونشو گاز گرفته و بود و چشماش به طاق پلکش چسبیده بود که انگار واقعا داشت حال میکرد. سیمین سرم رو محکم نگهداشته بود و دیلدو حتی از زبون کوچیکه هم گذشته بود. کاملا توی حلقم فروش کرد جوری که دماغم به بیخش رسید و بوی آب کص سیمین رو حس کردم. من داشتم خفه میشدم و زورم هم که به سیمین نمیرسید. شروع کردم به آرومی زدن روی رونهاش که بلکه ولم کنه. اون سریع دستشو شل کرد و من با عجله کیر رو از دهنم در آوردم. سیمین آه میکشید. شروع کردم به سرفه چون نفسم حبس شده بود و حال خفگی بهم دست داد. سیمین پوز خندی زد و گفت:« چی شد مموشی؟... »

با عصبانیت سرش داد زدم که:« سیمین! چی کار میکنی داشتم خفه میشدم !... لازم نیست انقدر جدی بگیری عزیزم...» یدفه سیمین خم شد و صورتشو آورد نزدیک صورت من و جوری بهم نگاه میکرد که یه ببر به یه بزغاله نگاه میکنه و گفت:« همینقدر جدیه عسلم... چی فک کردی؟» بدنم لرزید از نگاه و لحنش... گفتم:« یعنی چی سیمین؟... حالت خوبه؟» خنده مستانه ای کرد و گفت:« اوووووووم... حالم که عالیه‌... تازه دارم میفهمم اونوقتی که کیرتو برات میخورم چه حسی داری کونی من...» من ماتم برد و گفتم:« چی میگی سیمین... این یه کیر مصنوعیه... چیو حس کردی؟؟؟» شروع کرد مثل هارلی کویین، قهقه زدن جوری که بدنم از ترسش میلرزید و گفت:« آخی... بد بخت بیچاره!... این یه دیلدو معمولی نیست!... میدونی چند خریدمش؟... این دیلدو سه سر داره مموشم... یه سرش تو کصمه و با همون سرعتی که ساک میزنی واسم ویبره میخوره... یه سرشم تو کونمه و روی نقطه جی ویبره میخوره توی خودش ۱۶۰۰ تا حسگر داره عسلم...» من که دهنم با شنیدن حرفاش باز مونده بود. ادامه داد:« تازه این هیچی... یادته سه ماه پیش با دو تا دوستام رفتم دبی و یک ماه نبودم؟؟؟» من سرمو تکون داد و اون گفت:« رفتم یه تراشه زیر مخچمه ام کاشت کردم که تمام لذت ساک زدن رو از این دیلدو به مغزم مخابره میکنه!...» دستی به چونم کشید و یهو گردنمو گرفت و با قدرت دستش منو نیم خیز کرد و کشیدم به سمت بدن عضلانی خودش و گفت:« میدونی معنی این چیه عسل کص مالشِ من...» من آب دهنمو قورت دادم و سیمین گفت:« یعنی من دیگه یه کیر دارم... کیییییییر!... یعنی تو دیگه باید کون بدی... کوووووووون!» من شوکه بودم و زبونم قفل بود. سیمین یدفه کیرشو گذاشت دهنمو شروع کرد سرم رو روی کیرش تلمبه بزنه. کیر تا ۲/۳ توی حلقم فرو میرفت ولی من قدرتی برای امتناع نداشتم. از لذت جیغ میزد سیمین... جیغ میزد! بعد چند دقیقه ای که برای من مثل چند ساعت گذشت کیرش رو از دهنم بیرون کشید و جلوم بلند شد و ایستاد. کیرش مثل یه کیر واقعی شق شده بود. من نفس نفس میزدم و سرفه میکردم. به خودم که اومدم دیدم جلوی پاهای سیمین به خاک افتادم و بهش سجده کردم. یدفه بالا رو نگاه کردم و دیدم داره از بالای مثل یه خدا بهم نگاه میکنه. سینه های بزرگش هم در اوج اقتدار بود و کیرشم شق شق بود. یهو گفت:« حالت جا اومد مموشی کونی من؟... حالا حالا ها باهات کار دارم...» یهو با وحشت سعی کرد فرار کنم که سیمین مثل بره گردنمو گرفت و گفت:« کجا کجا کجا... مگه میشه از دست من فرار کنی؟... حتی فکرشم نکن... تو باید امشب بهم کووووووون بدی... کووووووووون!» در حالی که گردنم در اختیارش بود منو روی زمین کشون کشون برد تا اتاق... داشتم گریه میکردم و التماس میکردم... برای اولین بار داشتم علاوه بر طعم کیر، طعم ترسیدن از سیمین رو هم تجربه میکردم... مست شهوت و لذت بود و کور شده بود... بدن عضلانیش جوری دم کرده بود که من تا حالا ندیده بود. منو پرتم کرد روی تخت...

ادامه دارد...

1K notes · View notes

allblogpost2 · 7 months ago

Text

ماگ فانتزی

دنیای رنگارنگ ماگ‌های کادینر: ماگ‌ها، این همراهان گرم و صمیمی، در هر خانه‌ای جایگاهی ویژه دارند. از نوشیدن چای یا قهوه صبحگاهی تا دمنوش عصرانه، ماگ‌ها نقشی پررنگ در زندگی روزمره ما ایفا می‌کنند. فروشگاه کادینر با درک این نیاز، دنیای رنگارنگ ماگ‌ها را به شما معرفی می‌کند. ما در کادینر با ارائه انواع ماگ‌های حرارتی، فانتزی و ساده، برای هر سلیقه و نیازی، ماگی جذاب و دوست‌داشتنی تدارک دیده‌ایم.

ماگ‌های کادینر، بیش از یک لیوان ساده برای نوشیدن هستند. این ماگ‌ها با طراحی‌های زیبا، کیفیت ساخت بالا و تنوع طرح و رنگ، به انتخابی ایده‌آل برای افراد با سلیقه‌های مختلف تبدیل شده‌اند. ماگ‌های کادینر نه تنها دمای نوشیدنی شما را برای مدت طولانی حفظ می‌کنند، بلکه حس خوشایند و زیبایی را به شما هدیه می‌دهند.

در این بلاگ قصد داریم به معرفی و بررسی کامل ماگ‌های کادینر بپردازیم. در این بررسی، به ویژگی‌های هر نوع ماگ، مزایا و معایب استفاده از آن، تجربه شخصی از استفاده ماگ‌ها و مقایسه آنها با نمونه‌های مشابه در بازار خواهیم پرداخت. همچنین نکاتی برای انتخاب و نگهداری هر نوع ماگ ارائه خواهیم کرد.

ماگ های کادینر، همراهی گرم و صمیمیفروشگاه کادینر، به عنوان یک فروشگاه تخصصی آنلاین، دنیای رنگارنگ و متنوع ماگ ها را به شما معرفی می کند. ما در کادینر با ارائه انواع ماگ های حرارتی، فانتزی و ساده، برای هر سلیقه و نیازی، ماگی جذاب و دوست داشتنی تدارک دیده ایم.If you liked this article and you would like to obtain more info relating toماگ حرارتی i implore you to visit our own webpage.

ماگ های کادینر، بیش از یک لیوان ساده برای نوشیدن چای یا قهوه هستند. این ماگ ها با طراحی های زیبا، کیفیت ساخت بالا و تنوع طرح و رنگ، به انتخابی ایده آل برای افراد با سلیقه های مختلف تبدیل شده اند. ماگ های کادینر نه تنها دمای نوشیدنی شما را برای مدت طولانی حفظ می کنند، بلکه حس خوشایند و زیبایی را به شما هدیه می دهند. این ماگ ها می توانند هدیه ای مناسب برای دوستان و عزیزان شما باشند و در هر مکانی از جمله منزل، محل کار و سفر مورد استفاده قرار گیرند.

در این بلاگ قصد داریم به معرفی و بررسی کامل ماگ های کادینر بپردازیم. در این بررسی، به ویژگی های هر نوع ماگ، مزایا و معایب استفاده از آن، تجربه شخصی از استفاده ماگ ها و مقایسه آنها با نمونه های مشابه در بازار خواهیم پرداخت. همچنین نکاتی برای انتخاب و نگهداری هر نوع ماگ ارائه خواهیم کرد.

دلایل انتخاب و خرید ماگ های کادینر:تنوع طرح و رنگ: ماگ های کادینر در طرح ها و رنگ های بسیار متنوعی تولید می شوند که می توانید به راحتی ماگ مورد علاقه خود را پیدا کنید. کیفیت ساخت بالا: ماگ های کادینر از مواد اولیه مرغوب و با کیفیت بالا ساخته شده اند و از ضخامت و استحکام مناسبی برخوردارند. قیمت مناسب: قیمت ماگ های کادینر با توجه به کیفیت ساخت آنها بسیار مناسب و مقرون به صرفه است. کارایی و کاربرد: ماگ های کادینر برای نوشیدن انواع نوشیدنی های گرم و سرد مناسب هستند و می توانید از آنها در منزل، محل کار و سفر استفاده کنید. هدیه ای مناسب: ماگ های کادینر می توانند هدیه ای مناسب برای دوستان و عزیزان شما باشند. ماگ حرارتی کادینر، جادوی رنگ و دما

نحوه عملکرد ماگ حرارتی: ماگ حرارتی کادینر دارای یک لایه جوهر مخصوص در زیر لعاب خود هستند. این جوهر در دمای پایین بی رنگ است، اما با گرم شدن نوشیدنی، رنگ آن آشکار می شود. طرح و رنگ جوهر با توجه به طرح ماگ متفاوت است. معایب استفاده از ماگ حرارتی:قیمت: قیمت ماگ های حرارتی به دلیل تکنولوژی خاص آنها، کمی بیشتر از ماگ های ساده است. شستشو: ماگ های حرارتی را باید با دست شست و از قرار دادن آنها در ماشین ظرفشویی خودداری کرد. تجربه شخصی از استفاده از ماگ حرارتی کادینر:من شخصاً از ماگ های حرارتی کادینر بسیار راضی هستم. طرح و رنگ ماگی که من انتخاب کردم بسیار زیبا و جذاب است. همچنین، این ماگ به خوبی دمای نوشیدنی من را حفظ می کند. ماگ حرارتی کادینر، جادوی رنگ و دماماگ های حرارتی کادینر، با طرح های جذاب و رنگ های متنوع، دنیای جدیدی از نوشیدنی را به شما هدیه می دهند. این ماگ ها از سرامیک مرغوب ساخته شده اند و از کیفیت ساخت بالایی برخوردارند.

نحوه عملکرد ماگ حرارتی:ماگ های حرارتی کادینر دارای یک لایه جوهر مخصوص در زیر لعاب خود هستند. این جوهر در دمای پایین بی رنگ است، اما با گرم شدن نوشیدنی، رنگ آن آشکار می شود. طرح و رنگ جوهر با توجه به طرح ماگ متفاوت است.

مزایای استفاده از ماگ حرارتی:جذابیت و زیبایی: طرح های جادویی و رنگ های متنوع ماگ های حرارتی، نوشیدن چای یا قهوه را به یک تجربه لذت بخش تبدیل می کنند. حفظ دمای نوشیدنی: ماگ های حرارتی به دلیل ضخامت مناسب، دمای نوشیدنی شما را برای مدت طولانی تری حفظ می کنند. هدیه ای مناسب: ماگ های حرارتی می توانند هدیه ای خاص و جذاب برای دوستان و عزیزان شما باشند. طرح ها و رنگ های موجود برای ماگ حرارتی:ماگ های حرارتی کادینر در طرح ها و رنگ های بسیار متنوعی تولید می شوند. طرح های فانتزی، عاشقانه، طبیعت، شخصیت های کارتونی و انیمیشنی، از جمله طرح های محبوب این نوع ماگ ها هستند.

تجربه شخصی از استفاده از ماگ حرارتی کادینر:من شخصاً از ماگ های حرارتی کادینر بسیار راضی هستم. طرح و رنگ ماگی که من انتخاب کردم بسیار زیبا و جذاب است. همچنین، این ماگ به خوبی دمای نوشیدنی من را حفظ می کند. ماگ فانتزی کادینر، دنیای رنگ و خیالماگ های فانتزی کادینر، با طرح های خلاقانه و رنگ های شاد، شما را به دنیای خیال و شادی می برند. این ماگ ها از سرامیک مرغوب ساخته شده اند و از کیفیت ساخت بالایی برخوردارند.

طرح ها و مدل های مختلف ماگ فانتزی:ماگ فانتزی کادینر در طرح ها و مدل های بسیار متنوعی تولید می شوند. طرح های حیوانات، شخصیت های کارتونی و انیمیشنی، جملات انگیزشی و طنز، از جمله طرح های محبوب این نوع ماگ ها هستند.

جنس و کیفیت ساخت ماگ فانتزی:ماگ های فانتزی کادینر از سرامیک مرغوب ساخته شده اند و از ضخامت مناسب و کیفیت ساخت بالایی برخوردارند. این ماگ ها در برابر حرارت مقاوم هستند و رنگ و طرح آنها به مرور زمان کمرنگ نمی شود.

مزایای استفاده از ماگ فانتزی:جذابیت و زیبایی: طرح های خلاقانه و رنگ های شاد ماگ های فانتزی، نوشیدن چای یا قهوه را به یک تجربه لذت بخش تبدیل می کنند. هدیه ای مناسب: ماگ های فانتزی می توانند هدیه ای خاص و جذاب برای دوستان و عزیزان شما باشند. تنوع طرح و رنگ: تنوع طرح و رنگ ماگ های فانتزی، انتخاب را برای شما آسان می کند. تجربه شخصی از استفاده از ماگ فانتزی کادینر:من شخصاً از ماگ های فانتزی کادینر بسیار راضی هستم. طرح و رنگ ماگی که من انتخاب کردم بسیار زیبا و جذاب است. همچنین، این ماگ از کیفیت ساخت بالایی برخوردار است.

مقایسه ماگ فانتزی کادینر با نمونه های مشابه در بازار:ماگ های فانتزی کادینر از نظر کیفیت ساخت و تنوع طرح و رنگ، با نمونه های مشابه در بازار رقابت می کنند. قیمت این ماگ ها نیز با توجه به کیفیت آنها مناسب و مقرون به صرفه است.

نکاتی برای انتخاب و خرید ماگ فانتزی:در هنگام انتخاب ماگ فانتزی، به طرح و رنگ آن توجه کنید. طرح و رنگ ماگ باید با سلیقه شما مطابقت داشته باشد. ماگ ساده کادینر، انتخابی کلاسیک و مینیمالماگ های ساده کادینر، با طراحی مینیمال و رنگ های خنثی، برای کسانی که به دنبال سادگی و زیبایی هستند، انتخابی ایده آل است. این ماگ ها از سرامیک مرغوب ساخته شده اند و از کیفیت ساخت بالایی برخوردارند.

تنوع رنگ و سایز ماگ ساده:ماگ های ساده کادینر در رنگ های متنوعی مانند سفید، مشکی، طوسی، کرم و قهوه ای تولید می شوند. همچنین، این ماگ ها در سایزهای مختلف موجود هستند که می توانید با توجه به نیاز خود، سایز مناسب را انتخاب کنید.

معایب استفاده از ماگ ساده: تنوع طرح: تنوع طرح ماگ های ساده به اندازه ماگ های فانتزی نیست. جذابیت: ممکن است ماگ های ساده برای برخی افراد جذابیت کافی نداشته باشند.

تجربه شخصی از استفاده از ماگ ساده کادینر:من شخصاً از ماگ های ساده کادینر بسیار راضی هستم. سادگی و کیفیت ساخت این ماگ ها را دوست دارم. همچنین، از این ماگ ها می توانم برای نوشیدن انواع نوشیدنی های گرم و سرد استفاده کنم.

نکاتی برای انتخاب و خرید ماگ ساده:در هنگام انتخاب ماگ ساده، به رنگ و سایز آن توجه کنید. رنگ و سایز ماگ باید با سلیقه و نیاز شما مطابقت داشته باشد. مقایسه سه نوع ماگ کادینر: راهنمای انتخابی ایده‌آلدر این بخش به مقایسه سه نوع ماگ کادینر (حرارتی، فانتزی و ساده) می‌پردازیم تا شما را در انتخابی ایده‌آل یاری دهیم.

مقایسه قیمت: ماگ‌های ساده: ارزان‌ترین نوع ماگ‌های کادینر هستند. ماگ‌های فانتزی: قیمت متوسطی دارند. ماگ‌های حرارتی: گران‌ترین نوع ماگ‌های کادینر هستند.

مقایسه جنس و کیفیت ساخت: هر سه نوع ماگ از سرامیک مرغوب ساخته شده‌اند و از کیفیت ساخت بالایی برخوردارند.

مقایسه تنوع طرح و رنگ: ماگ‌های فانتزی: بیشترین تنوع طرح و رنگ را دارند. ماگ‌های حرارتی: تنوع طرح و رنگ کمتری نسبت به ماگ‌های فانتزی دارند. ماگ‌های ساده: کمترین تنوع طرح و رنگ را دارند.

مقایسه کارایی و کاربرد: هر سه نوع ماگ برای نوشیدن انواع نوشیدنی‌های گرم و سرد مناسب هستند. ماگ‌های حرارتی: به دلیل حفظ دمای نوشیدنی برای مدت طولانی‌تر، برای نوشیدنی‌های گرم مانند چای و قهوه مناسب‌تر هستند. ماگ‌های فانتزی: به دلیل تنوع طرح و رنگ، برای کودکان و افراد با سلیقه‌های خاص مناسب‌تر هستند. ماگ‌های ساده: به دلیل سادگی و کارایی، برای استفاده در منزل، محل کار و سفر مناسب هستند.

جمع‌بندی: انتخاب نوع مناسب ماگ به نیاز، سلیقه و بودجه شما بستگی دارد. ما در این مطلب به بررسی و مقایسه سه نوع ماگ کادینر پرداختیم تا شما را در انتخابی ایده‌آل یاری دهیم.

0 notes

torangco · 9 months ago

Text

مصرف روغن کنجد در دوران بارداری

بارداری، دوره‌ای حساس و مهم در زندگی زنان است که نیاز به مراقبت‌های ویژه و تغذیه مناسب دارد. در این دوران، مصرف مواد غذایی مغذی و سالم برای حفظ سلامت مادر و جنین ضروری است. روغن کنجد، یکی از این مواد غذایی مفید است که فواید متعددی برای دوران بارداری دارد.

فواید مصرف روغن کنجد در دوران بارداری:

سلامت قلب و عروق: روغن کنجد به دلیل دارا بودن آنتی‌اکسیدان‌ها و چربی‌های سالم، می‌تواند به سلامت قلب و عروق مادر و جنین کمک کند.

کاهش کلسترول: روغن کنجد به دلیل دارا بودن فیتواسترول‌ها، می‌تواند به کاهش کلسترول بد خون مادر کمک کند.

کاهش فشار خون: روغن کنجد به دلیل دارا بودن منیزیم، می‌تواند به کاهش فشار خون مادر کمک کند.

ضد التهاب: روغن کنجد به دلیل دارا بودن خواص ضد التهابی، می‌تواند به کاهش التهاب در بدن مادر کمک کند.

سلامت پوست و مو: روغن کنجد به دلیل دارا بودن ویتامین E، می‌تواند به سلامت پوست و موی مادر کمک کند.

تقویت سیستم ایمنی: روغن کنجد به دلیل دارا بودن ویتامین A، می‌تواند به تقویت سیستم ایمنی بدن مادر کمک کند.

جلوگیری از یبوست: روغن کنجد به دلیل دارا بودن فیبر، می‌تواند به جلوگیری از یبوست در دوران بارداری کمک کند.

کاهش علائم تهوع صبحگاهی: روغن کنجد به دلیل دارا بودن ویتامین B6، می‌تواند به کاهش علائم تهوع صبحگاهی کمک کند.

رشد و نمو جنین: روغن کنجد به دلیل دارا بودن ویتامین‌ها و مواد معدنی، می‌تواند به رشد و نمو جنین کمک کند.

نحوه مصرف روغن کنجد در دوران بارداری:

مصرف روغن کنجد به عنوان چاشنی: روغن کنجد را می‌توان به عنوان چاشنی در انواع غذاها مانند سالاد، سس و سوپ استفاده کرد.

مصرف روغن کنجد به عنوان روغن پخت و پز: روغن کنجد را می‌توان به عنوان روغن پخت و پز در انواع غذاها استفاده کرد.

استفاده از روغن کنجد در تهیه ماساژ: روغن کنجد را می‌توان برای ماساژ بدن و صورت استفاده کرد.

نکات مهم در مصرف روغن کنجد در دوران بارداری:

مصرف متعادل: روغن کنجد به دلیل کالری بالا باید به مقدار متعادل مصرف شود.

ممنوعیت مصرف برای افراد دارای مشکلات گوارشی: افراد دارای مشکلات گوارشی باید از مصرف روغن کنجد خودداری کنند.

عوارض جانبی: مصرف بیش از حد روغن کنجد می‌تواند منجر به اسهال و نفخ شود.

مشورت با پزشک: قبل از مصرف روغن کنجد در دوران بارداری، با پزشک خود مشورت کنید.

نتیجه‌گیری:

روغن کنجد، یک ماده غذایی مفید و مغذی است که فواید متعددی برای دوران بارداری دارد. مصرف متعادل روغن کنجد می‌تواند به حفظ سلامت مادر و جنین کمک کند.

منبع : خرید روغن کنجد

0 notes

pourrt · 9 months ago

Text

بهترین زمان مدیتیشن

بهترین زمان برای مدیتیشن می‌تواند بستگی به شرایط و نیازهای هر فرد داشته باشد. اما برخی از افراد معتقدند که صبح زود یا همان "ساعت طلایی" بهترین زمان برای مدیتیشن است. در این زمان، ذهن تازه و بدون هیچگونه آلودگی و تشویشی است و انرژی مثبت صبحگاهی، احساس می‌شود. مدیتیشن در این زمان می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب، افزایش تمرکز و کارایی، و بهبود خلق و خو کمک کند.

همچنین، برخی از افراد ترجیح می‌دهند در زمان میانه روز مدیتیشن کنند. در این زمان، ذهن پر از فعالیت‌ها و استرس روزانه به دنبال استراحت است و مدیتیشن می‌تواند فرصتی مناسب برای استراحت و آرامش باشد. این مدت زمان می‌تواند فرصتی باشد تا به خود و دلایل درونی‌تان گوش کرده و با آرامش در انرژی خود بالا بیایید.

علاوه بر این، برخی از افراد عقیده دارند که شامتان پس از یک روز پر از فعالیت، بهترین زمان برای مدیتیشن است. در این زمان، ذهن آماده به خلقی و نیاز به آرامش و استراحت دارد. مدیتیشن در این زمان می‌تواند فرصتی مناسب برای پاکسازی ذهن و آرامش درونی باشد و به شما کمک کند تا بهترین شکل ممکن به روزمره خود پایان دهید.

در نهایت، بهترین زمان برای مدیتیشن بستگی به ترجیحات �� شرایط شخصی هر فرد دارد. مهمترین نکته این است که هر زمانی که انتخاب می‌کنید، به آن با تمرکز و انگیزه کافی بپردازید و اجازه دهید که مدیتیشن به شما کمک کند تا از آرامش و آرامش درونی بیشتری بهره مند شوید.

0 notes

sayron · 1 year ago

Text

آنجلا (۳)

من شب‌ها معمولا لخت می‌خوابم، مخصوصا تابستونا. هنوزم صبحها کیرم زودتر از خودم از خواب بیدار میشه و راست میشه. یه شب جمعه تابستون؛ خواب عجیبی دیدم... خواب دوس دخترم سوین، خیلی عضلانی شده بود. توی یه مهمونی بودیم انگار، با بیکینی کنارم نشسته بود و من مشغول ستایش و لیسیدن عضلات بازوان قدرتمندش بودم... سوین هم از پشت عینک گردش با اون چشمای نازش نگام میکرد و منو میبوسید. حس شهوت واقعی و شدیدی داشتم... حرارتم داشت بالا میرفت اما سوین ارامش عجیب و عمیقی داشت... بدنش به شدت عضلانی و ورزیده بود. پله به پله بدنش رو لخت تر میکرد... تا اینکه کاملا برهنه شد... من رفتم سراغ خوردن کص تپلش... عجب کصی😱 نیم کیلو گوشت بود لای پاهاش! 🤯 شروع کردم به خوردن... آبم داشت میومد که سوین بلندم کرد و منو روی کاناپه‌ای که نشسته بودیم خوابوند... مثل به عروسک بودم واسش!... اومد بین پاهام؛ شلوارم رو راحت پاره کرد؛ کیرم پرید بیرون... لبخند شیرینی نشست روز لباش و زیر چشمی بهم نگاه کرد و در همین حین زبون خیس‌اش رو کشید به کلاهک کیرم... حس لذتش خیلی واقعی بود... پریدم بالا!... یهو چشمم افتاد به چشمای قشنگ آنجلا که شیطنت آمیز داشت نگاهم میکرد. دستای عضلانیش دو طرف پاهام بود و بین پاهام نشسته بود خم شده بود روب کیرم و با نوک زبون درازش داشت زیر کلاهک کیرم رو لیس میزد... جام کرده بودم؛ صبح زود بود! و هوا گرگ و میش بود... لبخند کنایه آمیزی روی لبهای آنجلا نقش بست و یدفه کل کلاهکم رو مثل بستنی قیفی لیس زد و همونطور که بزاقش مثل تار مو بین کلاهک کیرم و لبهاش پل زده بود گفت:« اوووووم... عجب بستنی خوشمزه ای داداشی!... » من سراسیمه گفتم:« آنجلا!... چرا اومدی اینجا؟... برو بیرون... لختم! مگه نمیبینی؟» آنجلا لبخند شیطونی زد و گفت:« مثلا اگه نرم بیرون میخوای چیکار کنی ریقو؟...» و دوباره کلاهک رو کرد توی دهنش و شروع کرد داخل دهانش به زیر کلاهک زبون بزنه...» یهو موهای تنم سیخ شد... داشتم حال میکردم... ولی نمیخواستم یه بار دیگه با آنجلا رابطه جنسی داشته باشم. گفتم:« تو رو خدا آبجی... نکن این کارو... من داداشتم... گناه داره!...» یکی از ابرو های آنجلا رفت بالا و توی چشماش یه «به کیرم!» خاصی ظاهر شد و سرش رو برد پایین و کل کیرم رو بلعید 🫠🤤 واااااای که بدنم شل شد... دوباره سرش رو آورد بالا و همزمان زبونش ساقه کیرم رو نوازش میکرد تا دوباره رسید به کلاهکم و اینبار کلاهک کیر رو مک میزد... من کلا شل شدم و لذت وجود رو گرفته بود... آنجلا خیلی حرفه‌ای بود... خیلی! بهم گفت:« هرچی توی این خونه ست مال منه!... توام مال منی!... هر کاری بخوام باهات میکنم... اگه جیکت در بیاد لهت میکنم...» دوباره نگاهی به کیرم کرد و گفت:« جوووووون... چه بستنی خوشمزه ای‌‌‌... 🤤 مال خودمه!...» و دوباره شروع کرد به لیسیدن کیرم... من نمیتونستم واکنش نشون بدم. میتونستما؛ اما جراتش رو نداشتم. چون میدونستم واکنش قدرتمندانه آنجلا چه خواهد بود و من ازش میترسیدم. بعلاوه خودمم داشتم حال میکردم؛ راستش! آنجلا جوری کیرمو میخورد که سوین صد سال هم به این تبحر نخواهد توانست.

بعد از چند لحظه احساس سرما توی کمرم کرد و به آنجلا گفتم:« داره میاد... آنجلا همونطور کیرم توی دهنش بود « اوووووووووم» کش داری کرد و چشماش خمار شد... با لرزش بهش گفتم:« آبجی... الان میییاد!...» دوباره با چشمای خمارش نگاه میکرد و کلاهک کیرم رو سفت می‌مکید که یدفه آبم پمپ شد توی دهنش... 😳😳😳 همزمان آنجلا کل کیرم رو بلعید جوری که کیرم خورد به زبون کوچیکه اش و آبم تا ته حلقش پمپ میشد... اون تمام آبم رو بلعید!... چشماش خمار شده بود.

بعد از شل شدن کیرم آنجلا همونطور که من بین دست و پاهای عضلانیش اسیر بودم اومد بالا و شروع کرد لبم رو بخوره و کصش رو به کیر از حال رفته ولی بزرگ من بماله... بعد از چند دقیقه گفت:« بلند شو!... کارت دارم!...» من که بدنم ول شده بود گفتم:« تو رو خدا آن... من حالشو ندارم... خوابم گرفته...» اما فایده نداشت. آنجلا منو بلند کرد.

اون میخواست بره پارک؛ کاردیو! جمعه ها صبح همیشه میره کاردیو... اما میخواست منم با خودش ببره... ساعت حوالی ۶ صبح بود که از خونه زدیم بیرون. آنجلا موهای بلندش رو دم اسبی بسته بود و یه نیم تنه مینیمال با شورت ورزشی فقط تنش کرده بود... با جوراب سه ربع و کفش پیاده روی خوشگل!... رفتیم پارک قیطریه. آفتاب بالا اومده بود که رسیدیم. خواهر سکسی و عضلانی من با بپنه نیمه برهنه جلوی چشمای حیرت زده کسایی که برای ورزش صبحگاهی و پیاده روی اومده بودن ورزش میکرد و منم ازش فیلم میگرفتم. پشمام ریخته بود... آخه من تا حالا انقدر کامل تمرینات آن رو ندیده بودم. خیلی سنگین تمرین می‌کرد.

آخرش هم رفت سراغ میل بارفیکس پارک و دو ست ۲۵ تایی بارفیکس دست باز و بسته زد... بدنش دم عجیبی داشت و من پشماااااااااااااااامممم ریخته بود 😱 تازه اومد پایین و برام فیگور هم میگرفت.

وقتی برگشتیم خونه ساعت ۸-۹ بود... من خسته و کوفته رفتم به سمت اتاقم تا روی تخت ولو بشم... اما آنجلا گردنمو مثل بزغاله گرفت و منو برد داخل حمام... 😱😱😱

Angelina Maldonado

201 notes · View notes

aliewblog · 1 year ago

Text

دمنوش های آرامبخش برای کاهش اضطراب و مبارزه با استرس

دمنوش‌های گیاهی قرن‌هاست که همراه انسان حضور دارند و هم برای سلامتی و هم برای لذت بردن، مورد استفاده قرار می‌گیرند. برخی از کارشناسان معتقدند که چند نمونه از دمنوش های آرامبخش وجود دارند که می‌توانند باعث کاهش اضطراب و مبارزه با استرس شوند. برای خرید دمنوش آرامش و خرید دمنوش آرامش عمده، بهتر است به فروشگاه‌های معتبر مراجعه شود.

البته باید به این نکته هم توجه داشته باشید که ممکن است یک دمنوش تاثیر یکسانی روی دو نفر نداشته باشد. بنابراین اگر یک چای یا دمنوش دوست شما را آرام می‌کند، لزوما به این معنی نیست که حتما می‌توانند ب��ای شما هم اثربخش باشد.

در این مقاله از مجله اینترنتی ایده آل مگ قصد داریم به بررسی بهترین دمنوش های آرامبخش بپردازیم. توصیه می‌کنیم همه آن‌ها را امتحان کنید تا در نهایت بتوایند یک دمنوش متناسب با بدن و ویژگی‌های جسمانی خودتان را پیدا کنید.

فهرست مطالب

خواص کلی دمنوش‌های گیاهی

بهترین دمنوش‌ های آرامبخش برای خواب

کلام آخر

خواص کلی دمنوش‌های گیاهی

قبل از آن‌که به معرفی دمنوش های آرامبخش بپردازیم، بهتر است یک نگاه کلی به انواع چای‌های طبیعی داشته باشیم و با خواص و ویژگی‌های اصلی آن‌ها آشنا شویم.

به طور کلی می‌توان گفت که برخی از دمنوش‌های گیاهی و طبیعی، خاصیت آرام‌بخش بودن دارند و به عنوان مثال به بهبود خواب و کاهش استرس کمک می‌کنند. این در حالیست که بعضی دیگر برای درمان بیماری‌های خاص کاربرد دارند.

تعداد زیادی از دمنوش‌های گیاهی هم صرفا به خاطر عطر و طعم مطبوعی که دارند در میان مردم محبوب شده‌اند و فواید زیادی برای سلامتی انسان ندارند. با این‌حال، تقریبا همه دمنوش‌ها، حداقل از یک فایده برخوردار هستند.

برخی از مزیت‌های احتمالی نوشیدن دمنوش‌های گیاهی عبارتند از:

بهبود شرایط خواب و کمک به رفع بی‌خوابی

تسکین دهنده معده و مشکلات گوارشی

بهبود دردهای قاعدگی

بهبود حالت تهوع و رفع مشکلات صبحگاهی معده

بهبود سطح فشار خون

…

در ادامه این مقاله ما قصد داریم به صورت تخصصی به بررسی دمنوش‌هایی بپردازیم که شما را آرام کرده و از شر استرس و اضطراب رها می‌کنند.

بهترین دمنوش‌ های آرامبخش برای خواب

خب به اصل ماجرا رسیدیم! در این قسمت می‌خواهیم دمنوش‌هایی را به شما معرفی کنیم که با نوشیدن آن‌ها، می‌توانید به شکل قابل توجهی بر استرس و اضطراب روزانه و شبانه خود غلبه کنید.

همچنین بخوانید: معرفی بهترین دمنوش های خواب آور برای یک خواب راحت شبانه

نعناع تند

همه ما نعناع را بیشتر به عنوان یک چاشنی خوشمزه برای انواع غذاهای مختلف می‌شناسیم. با این حال، محققان اخیرا ثابت کرده‌اند که می‌توان از عطر و دمنوش این گیاه برای کاهش اضطراب و رفع استرس هم استفاده کرد.

علاوه بر این، برخی از تحقیقات جداگانه نشان داده‌اند که عطر روغن نعناع می‌تواند باعث کاهش اضطراب در افرادی شود که به دلیل زایمان یا بیماری‌های قلبی، در بیمارستان بستری شده‌اند.

به طور کلی می‌توان گفت که بهترین استفاده از دمنوش نعناع، برای کاهش برخی از عوامل استرس‌زا مانند اضطراب است. البته این دمنوش می‌تواند برای رفع خستگی هم مفید باشد.

بابونه

بابونه یکی از بهترین دمنوش های آرامبخش است که خوشبختانه دسترسی به آن هم بسیار آسان است. به طور کلی، گیاه بابونه در بسیاری از فرهنگ‌ها، با آرامش عجین شده و تقریبا در سراسر جهان، این گیاه به خاطر فواید آرام‌بخش آن معروف شده است.

یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ نشان داد که استفاده طولانی مدت از عصاره بابونه به طور قابل توجهی علائم متوسط تا شدید اختلال اضطراب فراگیر (GAD) را کاهش می‌دهد. البته این دمنوش نتوانست از بروز علائم بعدی جلوگیری کند.

دمنوش بابونه علاوه بر رفع استرس و افزایش آرامش، می‌تواند به رفع ناراحتی معده، التهاب و کاهش درد هم کمک کند.

دمنوش آرامبخش اسطوخودوس

اسطوخودوس به دلیل اثرات تثبیت کننده خلق و خو و آرام بخش آن، به طور گسترده‌ای شناخته شده است. جالب است بدانید که دمنوش این گیاه می‌تواند به اندازه برخی از داروهای شیمیایی، در کاهش اضطراب موثر باشد!

محققان در یک مطالعه در سال ۲۰۱۰ دریافتند که سیلکسان (یک کپسول خوراکی اسطوخودوس) به اندازه لورازپام در درمان بزرگسالان مبتلا به GAD موثر است.

اسطوخودوس می‌تواند برای کاهش اضطراب و کمک به بهبود شرایط مراقبت از پوست مانند آکنه و سوختگی و همچنین احساس درد در نقاط مختلف بدن مفید باشد.

دمنوش کاوا

کاوا یک گیاه بومی جزایر اقیانوس آرام است که اکنون در سراسر جهان به عنوان یک داروی ضد اضطراب شناخته می‌شود. دمنوش این گیاه می‌تواند گیرنده‌های عصبی مغز که باعث ایجاد اضطراب و اختلال‌های اضطرابی می‌شوند را هدف قرار داده و آن‌ها را آرام کند.

در سال ۲۰۱۸ و در خلال تحقیقاتی که صورت گرفت، نشان داده شد که عصاره گیاه کاوا می‌تواند در درمان افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD) موثر باشد. با این وجود، همچنان به تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.

اگرچه کاوا بیشترین تاثیر را در کاهش علائم اختلال GAD دارد، با این حال می‌توانید از دمنوش این گیاه برای کاهش استرس، تشویش، خستگی و بیقراری هم استفاده کنید.

سنبل الطیب

سنبل الطیب یک گیاه است که ریشه آن بیش از سایر قسمت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. ریشه سنبل الطیب می‌تواند در رفع بی‌خوابی و اختلال‌های خواب موثر باشد. دمنوش این گیاه هم به عنوان یک درمان برای بی‌خوابی ناشی از اضطراب کاربرد دارد.

یک مطالعه در سال ۲۰۱۵ نشان داد که عصاره سنبل الطیب می‌تواند برای رفع اضطراب در زنانی که تحت یک درمان پزشکی شدید قرار دارند، موثر باشد. البته همچنان به تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.

دمنوش سنبل الطیب علاوه بر کاهش بی‌خوابی و اضطراب، می‌تواند در درمان سایر وضعیت‌های پزشکی از قبیل سردرد و تپش قلب مورد استفاده قرار بگیرد.

دمنوش گوتوکولا

گوتوکولا به عنوان یک داروی سنتی و مقوی در بسیاری از فرهنگ‌های آسیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین به عنوان یکی از دمنوش های آرامبخش می‌توان جوشانده این گیاه را در درمان افسردگی و اضطراب موثر دانست.

یک مطالعه که روی موش‌ها صورت گرفت نشان داد که دمنوش گوتوکولا می‌تواند در درمان علائم نشانه‌های اضطراب حاد و مزمن مورد استفاده قرار بگیرد. با این وجود، به تحقیقات بیشتری در مورد درک کامل چگونگی این اثر مورد نیاز است.

گوتوکولا علاوه بر کاهش اضطراب، افسردگی، خستگی و بیقراری، می‌تواند در کاهش علائم بیماری آلزایمر هم موثر باشد.

همچنین بخوانید: معرفی ۷ دمنوش جادویی برای عفونت ریه

بادرنجبویه

بادرنجبویه یکی از خویشاوندان نزدیک نعناع است که با رایحه لیمو، یک درمان پرکاربرد برای بی‌خوابی، اضطراب و افسردگی محسوب می‌شود. دمنوش این گیاه می‌تواند GABA (یک انتقال دهنده عصبی که استرس را تسکین می‌دهد) را تقویت ک��د.

در سال ۲۰۱۱ دمنوش بادرنجبویه به صورت گسترده مورد تحقیق قرار گرفت و در نهایت مشخص شد این چای می‌تواند اضطراب را در سطح خفیف تا شدید تسکین دهد.

گل ساعتی (Passionflower)

گل ساعتی گیاهی است که قرن‌هاست که به عنوان یک درمان موثر برای بی‌خوابی مورد استفاده قرا می‌گیرد. دمنوش این گیاه هم می‌تواند به عنوان یک دارو برای کاهش علائم اضطراب کاربرد داشته باشد.

در سال ۲۰۱۷ محققان به این نتیجه رسیدند که عصاره گل ساعتی می‌تواند برای کاهش اضطراب در افرادی که قرار است تحت درمان‌های دندان‌پزشکی قرار بگیرند، موثر باشد.

اگرچه این گیاه به عنوان یک داروی آرامبخش شناخته شده است؛ با این حال به نظر می‌رسد که جوشانده گل ساعتی می‌تواند درد و اختلال‌های معده را هم تسکین دهد.

چای سبز

چای سبز سرشار از L-theanine است. این اسید آمینه می‌تواند به شکل قابل توجهی در درمان استرس و اضطراب موثر باشد. به همین دلیل است که چای سبز هم در فهرست دمنوش های آرامبخش قرار می‌گیرد.

چای سبز می‌تواند در بهبود و افزایش تمرکز هم موثر باشد. یک مطالعه در سال ۲۰۱۰ نشان داد که ترکیب L-theanine و کافئین موجود در نوشیدنی، می‌تواند باعث بالا رفتن سطح تمرکز در افراد مختلف شود.

البته به این نکته توجه داشته باشید که مصرف چای سبز زمانی برای کاهش اضطراب و افزایش آرامش شما موثر است که آن را به صورت منظم و مداوم بنوشید. این امر می‌تواند منجر به اعتیاد به این چای شود.

آشواگاندا (جینسینگ هندی)

آشواگاندا یک گیاه دارویی بومی هندوستان است که گفته می‌شود می‌تواند در درمان استرس و رفع خستگی موثر باشد. دمنوش این گیاه هم به عنوان یک دمنوش آرام‌بخش پذیرفته شده است.

یک مطالعه در سال ۲۰۱۲ نشان داد که مصرف عصاره ریشه آشواگاندا می‌تواند به شکل قابل توجهی علائم استرس را در یک دوره دو ماهه کاهش دهد.

آشواگاندا علاوه بر آرامبخش بودن، به دیلیل خواص ضد التهابی، ضد استرس و آنتی اکسیدانی خود معروف است. بنابراین این گیاه می‌تواند برای مبارزه با طیف وسیعی از بیماری‌ها، مورد استفاده قرار بگیرد.

دمنوش ریحان مقدس (ریحان تایلندی)

ریحان مقدس که به آن تولسی هم گفته می‌‎شود، یک ریحان تایلندی است که خواص ضد استرس و ضد اضطراب فراوانی را از خود نشان داده است. دمنوش این گیاه را می‌توان یکی از بهترین آرامبخش‌های شناخته شده در سراسر جهان دانست.

یک مطالعه در سال ۲۰۰۸ نشان داد که عصاره گیاه ریحان تایلندی می‌تواند روند درمان بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر را به شکل قابل ملاحظه‌ای سریع‌تر نماید.

ریحان تایلندی خاصیت‌های فراوانی دارد و کاربرد آن تنها به افزایش سطح آرامش محدود نمی‌شود. برخی از تحقیقات نشان داده‌اند که این گیاه می‌تواند در کاهش درد معده، سرفه و درد آرتریت هم موثر باشد.

همچنین بخوانید: معرفی ۲۰ دمنوش لاغری شگفت انگیز برای چربی‌سوزی

زردچوبه

زردچوبه یک ادویه شناخته شده و محبوب است که در سراسر جهان، به انواع غذاهای مختلف اضافه می‌شود. اما آیا تا به حال چیزی درباره دمنوش آن شنیده بودید؟ جالب است بدانید که این گیاه در برخی از کشورهای آسیایی، به عنوان یک داروی آرامبخش شناخته می‎‌شود!

زردچوبه سرشار از ترکیب ضد التهابی کورکومین است. یک بررسی تحقیقاتی در سال ۲۰۱۷ نشان داد که کورکومین ممکن است اثرات ضد اضطراب و ضد افسردگی داشته باشد.

علاوه بر همه این‌ها، زردچوبه سرشار از آنتی اکسیدان است و می‌تواند با کاهش استرس اکسیداتیو از بروز برخی از سرطان‌ها هم جلوگیری نماید.

رازیانه

رازیانه یک گیاه بومی مدیترانه است که با گل‌های بلند و زرد خود، می‌تواند چشم‌ها را به خود خیره کند. جالب است بدانید که دمنوش رازیانه هم می‌تواند در لیست دمنوش های آرامبخش قرار بگیرد.

چای رازیانه قرن‌هاست که در فرهنگ‌های مختلف و برای کاهش اضطراب مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگرچه به تحقیقات بیشتری نیاز است، با این حال یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ نشان داد که دمنوش رازیانه می‌تواند به کاهش اضطراب در زنان یائسه کمک کند.

رازیانه می‌‎تواند برای کاهش دردهای گوارشی (که از رایج‌ترین علائم اضطراب هستند) مورد استفاده قرار بگیرد. همچنین ممکن است به تسکین بی‌نظمی‌های قاعدگی و سرفه کمک کند و می‌تواند به عنوان ادرارآور استفاده شود.

کلام آخر

آرامش کلید خوشبختی و سعادت انسان است. همه ما به دنبال آرام بودن هستیم و به همان نسبت، از اضطراب و استرس فرار می‌کنیم. یکی از راه‌هایی که برای خلاص شدن از دست نگرانی و تشویش پیش روی شما قرار دارد، استفاده از دمنوش‌های گیاهی است.

در این مقاله به معرفی بهترین دمنوش های گیاهی آرامبخش پرداختیم. در صورتی که همچنان در این رابطه سوال یا ابهام دارید حتما در بخش نظرات با ما در میان بگذارید تا در اولین فرصت، پاسخ‌گوی شما عزیزان باشیم.

منبع:

0 notes

rimaakter45 · 1 year ago

Text

سفری در زیبایی های ساحلی ایران

معرفی:

ایران، سرزمینی با تاریخ غنی و میراث فرهنگی، انبوهی از مقاصد فریبنده را در اختیار مسافران قرار می دهد. یکی از این مسیرهای دلربا، سفر از تهران، پایتخت پر جنب و جوش، به بوشهر است، جواهری ساحلی که در سواحل خلیج فارس قرار گرفته است. اگرچه برنامه ریزی یک سفر لحظه آخری ممکن است دلهره آور به نظر برسد، اما فرصتی برای ماجراجویی خودجوش و فرصتی برای کشف زیبایی های ساحلی ایران است. پس با بستن یک سفر خاطره انگیز از بلیط لحظه آخری تهران بوشهر، کمربندهای ایمنی خود را ببندید.

تهران:

دروازه عظمت ایرانی: تهران به عنوان نقطه شروع سفر ما ترکیبی پر جنب و جوش از سنت های باستانی و شگفتی های مدرن را ارائه می دهد. کاوش خود را با بازدید از کاخ گلستان، یک سایت میراث جهانی یونسکو که معماری خیره‌کننده و باغ‌های با دقت آراسته شده را به نمایش می‌گذارد، آغاز کنید. در بازار بزرگ شلوغ قدم بزنید، جایی که مجموعه ای از رنگ ها، عطرها و صنایع دستی حواس شما را به خود جلب می کند. برای چشیدن حال و هوای جهان وطنی تهران، کافه‌ها و گالری‌های شیک در محله‌های امروزی دربند و تجریش را بگردید. فراموش نکنید که از غذاهای لذیذ ایرانی، از جمله کباب های آبدار و برنج های معطر دم کرده زعفران لذت ببرید.

قم:

یک فاصله معنوی: در مسیر بوشهر، توقفی کوتاه در قم، مرکز معتبر علوم اسلامی در ایران داشته باشید. گنبد پر زرق و ��رق حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) را که یک مکان زیارتی مهم برای مسلمانان شیعه است، کاوش کنید. از کاشی کاری های پیچیده و معماری باشکوهی که این فضای مقدس را زینت می دهد شگفت زده شوید. در فضای آرام صحن های حرم غوطه ور شوید، جایی که ارادتمندان برای جستجوی آرامش و روشنگری معنوی جمع می شوند. قبل از ادامه سفر به سمت شکوه ساحلی بوشهر، لحظه ای از آرامش را قدردانی کنید.

شیراز:

شهر شاعران و باغ ها: هرچه به سمت جنوب قدم می زنیم، بازدید از شهر سحرانگیز شیراز ضروری است. با کاوش در آرامگاه شاعر بزرگوار حافظ، جایی که ابیات او در میان باغ های آرام جان می گیرد، در میراث شعر ایران غرق شوید. خود را در زیبایی باغ ارم گم کنید، یک سایت میراث جهانی یونسکو که با گل های پر جنب و جوش و درختان مرکبات معطر تزئین شده است. از عظمت مسجد نصیرالملک، که به مسجد صورتی نیز معروف است، شگفت زده شوید، جایی که آفتاب صبحگاهی از طریق پنجره های شیشه ای رنگارنگ، یک کالیدوسکوپ مسحورکننده از رنگ ها ایجاد می کند. در لذت های معطر باغ های ایرانی غرق شوید، در بازارهای شلوغ قدم بزنید و در حین غرق شدن در جذابیت شیراز، از شیرینی های سنتی مانند گز و سوهان لذت ببرید. بلیط لحظه آخری تهران بوشهر

بوشهر:

جایی که تاریخ با خلیج فارس تلاقی می کند: سرانجام، سفر ما به شهر ساحلی بوشهر که به دلیل اهمیت تاریخی و زیبایی های طبیعی خیره کننده اش معروف است، به اوج خود می رسد. با کاوش در قلعه بوشهر، قلعه ای باشکوه که به عنوان گواهی بر اهمیت استراتژیک شهر در طول اعصار وجود دارد، شروع کنید. بقایای تمدن های باستانی را در مکان های باستانی نزدیک تل ترخان و جزیره ناز کشف کنید. برای درک کامل میراث دریایی شهر، از بازار ماهی جذاب دیدن کنید، جایی که مجموعه ای پر جنب و جوش از غذاهای دریایی تازه صید شده در انتظار کام شماست.

فرصت را از دست ندهید تا در سواحل بکر که در کنار سواحل خلیج فارس قرار دارند، استراحت کنید. شن و ماسه نرم را در زیر پای خود احساس کنید و در آب های نیلگون غوطه ور شوید. برای تجربه ای فرا��وش نشدنی، یک تور قایق را آغاز کنید تا شاهد غروب خیره کننده خورشید بر فراز خلیج باشید و آسمان را با رنگ های طلایی و صورتی رنگ کنید.

نتیجه:

از کلان شهر شلوغ تهران تا جذابیت ساحلی بوشهر، این سفر لحظه آخری در ایران، جشنی برای حواس است. تاریخ غنی، فرهنگ پر جنب و جوش و شکوه طبیعی این کشور با هم ترکیب شده و یک تجربه سفر فراموش نشدنی را ایجاد می کند. چه مجذوب کاخ های باستانی، باغ های شاعرانه یا سواحل آرام خلیج فارس شده باشید، ایران چیزی برای ارائه به هر ماجراجویی دارد. پس فرصت را غنیمت شمرده و وارد این سفر خودجوش شوید و گنجینه های پنهانی را که در مسیر تهران به بوشهر در انتظار شماست کشف کنید. بگذارید زیبایی های ساحلی ایران اثری ماندگار در خاطرات سفرتان بگذارد. لطفا اینجا را بررسی کنید بلیط لحظه آخری تهران بوشهر برای جزئیات بیشتر

#بلیط لحظه آخری تهران بوشهر

0 notes

a-r-falahati · 2 years ago

Photo

سلام صبحتان به طراوت باران دلتان‌ به ‌پاکی نسیم‌ صبحگاهی خوشه‌های افکارتان سبز و پایدار لحظه‌هاتان ‌زیبا *صبح زیبای آخرین آدینه سال ۱۴۰۱ شما بخیر و شادی .* #آخرین_جمعه_سال_۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/Cp4E3AlO7ed/?igshid=NGJjMDIxMWI=

#آخرین_جمعه_سال_۱۴۰۱

0 notes

babylittle1 · 2 years ago

Text

بعد از بارداری چه کار باید انجام دهیم؟

در هفته اول بارداری مادر علائم خاصی را مشاهده نمی کند و تشخیص بارداری کمی از روی علائم کمی دشوار است؛ اما در صورت بارداری مادر علائم زیر را تجربه خواهد کرد و نیاز به انجام مراقبت های بارداری دارد.

سه ماهه ابتدایی بارداری که آغاز نمو و شکل‌گیری جنین است رعایت مراقبت های بارداری بسیار ضروری می باشد. طی سه ماهه دوم بارداری علائمی همچون خستگی و حالت تهوع صبحگاهی در زنان باردار وجود دارد و رشد جنین سریع‌تر می شود و نیاز به انجام سونوگرافی بین هفته 18 تا 22 بارداری برای اطمینان از روند رشد است.

#بارداری #مراقبت های بارداری

0 notes

bornlady · 9 months ago

Text

آرایشگاه زنانه مترو صادقیه : یک هشت ساله (فرض می کنیم) مصاحبه می شود. او عمر طولانی خود را ناشی از پرهیز در استفاده از سیگارهای ارزان قیمت می داند. (من فوراً مال خود را بیرون آوردم.) یک شیمیدان (به احتمال زیاد) با اعلام اینکه شما باید قبل از جهش در مورد آب آشامیدنی نگاه کنید، تبلیغات زیادی به دست می آورد. (و اما شب قبل از آب دهان در آشپزخانه نوشیدند!) و غیره. خوب، چیزهایی از این قبیل آدم را به فکر کردن وادار می کند. رنگ مو : با خودم می گویم وقتی به این راه رسیدم (منظورم این است که) یک بخیه در زمان نه نفر را نجات می دهد. هیچ ضرری به اندازه از دست دادن سلامتی شما بد نیست، زیرا اگر آن را داشته باشید می توانید چیز دیگری به دست آورید. سخنی به خردمند کافی است; وقتیکه افتاب تو اسمان است انها رو خشک کن؛ قطرات کوچک آب سنگ را از بین می برد. آرایشگاه زنانه مترو صادقیه آرایشگاه زنانه مترو صادقیه : مواظب فردا باش در حالی که هنوز ماه می است. مانند باکره احمقی نباشید که لوبیاها را ریخت. و بسیاری از چیزهای دیگر از این دست که (بدون شک از نظر عاقلانه) هم خوب است و هم درست. خوب، به طور خلاصه، تصمیم می‌گیرم که «بسازم»، تا خودم را کاملاً «خوب» برسانم. قسم میخورم سیگار نکش خانه را کنار گذاشتمدم کردن من نان تازه نمی خورم. لینک مفید : سالن آرایشگاه زنانه من برای خودم کفش های روپوش در برابر باران تهیه می کنم. من با لرک برمی خیزم من (به صورت مذهبی اول یک سیب می خورم) زودتر به رختخواب می روم. من روزی مایل‌های زیادی راه می‌روم، از طناب هم می‌گذرم. من از تمام غذاهای لذیذ سفره اجتناب می کنم. من آن حمام های سرد اضافی وحشتناک را برای گردش خون مصرف می کنم. آرایشگاه زنانه مترو صادقیه : من "نفس عمیق" انجام می دهم. من هر روز به مدت دوازده دقیقه "آرام می شوم". من از "نگرانی" شیطان مرگبار گریزان هستم. من "ذهنم را روی افکار شاد متمرکز می کنم." من "یک سرگرمی"، فیلاتالی، یا چیزی شبیه به آن. من پوست سیب زمینی میخورم من دماسنج را در دفتر تماشا می کنم. و میمون را مدام با رادیاتور بخار. همه چیز مثل اون وقتی کاری را بر عهده می گیرید (حتی اگر فقط پوست کندن نخود فرنگی باشد) در آن دقیق باشید، این شعار من است. من در واقع در این رژیم کار زیادی انجام نمی دهم، اما بهتر است آهسته و مطمئن باشید. خوب، چه اتفاقی می افتد؟ وقتی تصمیم گرفتم درست کنم این اتفاق برای من می افتد: اولین چیز، شاید، من جوش می زنم. آرایشگاه زنانه مترو صادقیه : خیر؛ نه شاید در مورد آن حتما جوش میزنم سپس، به احتمال زیاد، من یک کاربونکل دریافت می کنم. (من همین الان از دستیارم پرسیدم که این کلمه را چگونه می نویسی. او می پرسد که آیا منظورم جواهر است یا - یا دیگری. به او گفتم منظورم دیگری است.) بعد، به احتمال زیاد، من "قرارداد" (به قول آنها) سرفه می کنم. این سرفه به سرماخوردگی تبدیل می‌شود. شما (اعتماد دارم) این نوع سرماخوردگی را داشته‌اید که ماه‌ها ادامه دارد. هیچ چیز توصیه شده هیچ کمکی به شما نمی کند. شما (کم و بیش) نسبت به این ایده تسلیم می شوید - درست همانطور که مردی که یک پا (یا ذهن خود را) از دست داده است باید تصمیم بگیرد که بهترین کار ممکن را در بقیه عمر خود بدون پا (یا ذهن خود) انجام دهد. آرایشگاه زنانه مترو صادقیه : باید خود را با شرایط سخت تحمیل شده توسط سرنوشت وفق دادن همیشه سرماخوردگی تطبیق دهید. منظورم نوعی سرماخوردگی است که من دچار آن می شوم. (فقط بدتر!) سرماخوردگی من به چندین خط جانبی کوچک منشعب می شود، مانند نورالژی حاد و روماتیسم التهابی. مفاصل سفت مانع چابکی من در پایین آمدن از تپه تا قط��ر صبحگاهی من به شهر می شود. روی یخ لیز می خوریم و عینکم می شکند. نداشتن عینک باعث می‌شود در دفتر با آقای اسلوور به‌عنوان آقای راندل سلام کنم، و این نوع خطا باعث می‌شود تا تفاوت‌های ظریف کاری احساس آرامش کند. یا در مکاتبات شخصی ام (اگر من آن جور آدمی بودم) ممکن است نامه ام را برای پنه لوپه در پاکت پولین بگذارم. این، هنگامی که من فاجعه را کشف کرده بودم. آرایشگاه زنانه مترو صادقیه : بدون شک افکار من را آشفته می کرد. افکار من بودنبا ناراحتی، ممکن است بدون سه دلار و هشتاد سنت از رستوران خارج شوم. الان کاملاً ناراحت شده ام، زیر یک نردبان راه می روم. با فهمیدن این که این کار را انجام داده ام، عصبی بودن من دلیلی است که ساعتم را انداختم. کافی! می‌دانم که بازگشتم به دفتر آن بعد از ظهر فایده‌ای ندارد. من تلفن می زنم که با سرماخوردگی به خانه رفته ام و به رختخواب رفته ام. با بیرون آمدن از مغازه سیگار فروشی که در آن باجه تلفن قرار دارد، کریستوفر مورلی، دان مارکیز و فرانکلین پی آدامز را می بینم که دست در دست در خیابان راه می روند.

(بدون عینک می توانم خیلی کم ببینم، اما آنقدر خوب که بتوانم چنین عینکی را بشناسم.) می گویم باید چیزی روشن باشد. آرایشگاه زنانه مترو صادقیه : و من به میزان قابل توجهی خوشحال می شوم. برخی از شادی کردن مطمئناً همان چیزی است که من به آن نیاز دارم. من شرکت را تعمیر اساسی می کنم. و از آن (شرکت) می پرسم که کجا مقید است. می گوید: برای «مکه». بیا کنار." دان یک فلاسک جیبی (تعداد زیادی خالی) به من می دهد، کریس یک سیگار سبز بزرگ به من هدیه می دهد و فرانک یک کبریت به من می دهد. توافق شده است که چند ساعت در حین انتظار تاکسی استخر کوچکی بچرخانیم. خوب، می بینید، من مجبور به ترک آن شده امایده ایجاد سلامتی ام - اما من اهمیتی نمی دهم، ممکن است فرد خوشحال بمیرد. در آن نمایش به من خوش می گذرد. (سرماخوردگی من به شدت بهتر است.) روی یک عینک چشمی می زنم تا چیز مطلوبی ببینم. آرایشگاه زنانه مترو صادقیه : و من خیلی کم کردم اما-وقتی به سمت خروج می رویم، متوجه می شوم که رئیس شرکت من درست جلوتر از من بیرون می رود. خب، فکر می کنم فردا باید چیزی را که به سراغم می آید را بردارم. آن یک وعده غذایی خوب، به هر حال (بعد از استخر)، روحیه من را بسیار تقویت کرده است. من قصد دارم صبح یک صبحانه منظم و واقعی بخورم. نوعی که من قبل از شروع به کار از آن لذت می بردم تا خودم را به وضعیت خوبی برسانم.

0 notes