#تونه

[aestheticvh]

لما تعرف ان الجنة فيها تونه

[lerrixe]

امروز یه حرکت مسخره زدم و یه سر رفتم نی نی سایت. باورت نمیشه، کلی آدم اونجا بود که درمورد حیاتی ترین تصمیمات زندگیشون از یه مشت غریبه نظر می خواستن. تجمع لوزرهای که حدس میزنم قبلا وقتی از ورژن هفت سالشون میپرسیدی میخوای چیکاره بشی، میگفتن دکتر. خدا میدونه که آدم چطوری میتونه روش رو از کوه رویاهای بزرگ بگردونه و زندگی مشترک، تخت مشترک، غذای مشترک و تقسیم وظایف رو انتخاب کنه. منظورم اینه که آره، با خانواده خودت هم همینه غیر قسمت تختش، ولی تو اونقدرا هم کونت از بدرفتاری و کنترل گری اونا نمیسوزه که از یه غریبه.

ترسیدم که نکنه منم سطح دغدغه های زندگیم، یه روز در حد ازدواج بشه. چون واقعا از فکر یه زندگی "مشترک" مور مورم میشه. کسی نمی تونه مجبورم کنه، نه؟ همونجا از ته دلم دعا کردم که تو رشته ای که دوست دارم واسم جا باشه و ادامه تحصیل بدم و برم ایتالیا و هرگز هرگز ازدواج نکنم. هرگز. حتی اگه عاشق شدم، قلب درد بگیرم و سکته بزنم ولی کارم به ازدواج، این زنجیر صورتی که برای به بردگی گرفتن آدم ساخته شده، نکشه.

[ibrahimshoukri]

في بداية حياتي العمليه كنت دائما بشوف علبة سلطة تونه و كانت غاليه وقتها من حوالي تلات سنين وأنا مرتبي وقتها مكنش قد الطبقه بتاعت التونه ده و كان نفسي أجربها النهاردة قررت اجيبها علشان بقيت غني هههخه

وللأسف طلعت ملهاش أي لازمه و لا طعم ولا ريحه و علبه تونه عاديه كان هتكون أفيد وواقيم ده يعلمنا إيه بقي أن الإنسان مش لازم يمشي ورا رغباته و يبقي انسان عادي و يعمل الحاجة العاديه وحياته هتبقى كويسه و جميله برضه

[escapzarzory]

جبت تونه ومكرونه وهعمل مكرونه بالتونه🥹

[avengersnewb]

دکتر پاتس و کاپیتان استیونز

تونی استیو رو فشار داد سمت کمد. 

چیکار— استیو با اندکی مقاومت رفت تو تا ته تا اونجا که جعبه های شوینده رو روی هم چیده بودن.

تونی دنبالش رفت و در رو پشت خودش بست. یه ضربه به عینکش زد که زودتر با فضای تاریک هماهنگ بشه. ”دنبالمونن!“ 

فضا تنگ بود. تونی سعی کرد بره عقبتر ولی هیچ عقبتری وجود نداشت برای همین سرجاش وایساد و سعی کرد نفسشو تو بده به امید اینکه شکمش به پهلوی استیو برخورد نکنه. 

استیو سرجاش جابجا شد. معلوم بود که اونم داره سعی می کنه یه کم فضا بینشون بذاره اما موفق نمی شه. آروم پرسید ”ازکجا فهمیدی؟“ 

تونی زمزمه کرد ”فرایدی. همه حرکات رو بررسی می کنه و ناهمگونی ها رو تشخیص می ده.“ 

استیو چشماشو نازک کرد. ”آفرین دکتر پاتس! فرایدی این کارارو قبلا که با هم ماموریت می رفتیم بلد نبود.“ 

یه حس گرم تو دل تونی پیچید. استیو با یه اسم و یه جمله هوشیارانه دل تونی رو لرزونده بود و ناگهان تونی پرت شده بود به سالها قبل وقتی که هر گفتگو پر از چیزای ناگفته بود پر از حرفای شیرین شیطنت آمیز پر از امید. 

تونی نفسشو بیرون داد. ”کاپیتان استیونز خیلی چیزا از آخرین باری که ما با هم ماموریت رفتیم عوض شده.“ 

”اوه!“  با اینکه فضایی بینشون نبود استیو اومد  یه کم نزدیکتر. گونه هاش تو نوری که فرایدی به فضای تاریک توی کمد می تابون از چند لحظه پیش سرختر شده بودن. گردنش سینه اش تمام پوستی که از لای یقه ی کت ارتشی اش بیرون بود سرخ شده بود.”مثلا چه چیزایی؟“ 

قلب تونی تند تر می تپید. بدن استیو به بدنش فشرده بود و تونی می تونست صدای آروم نفساشو بشنوه. می تونست گرمایی که از بدن استیو صاطع می شه رو حس کنه. 

تونی یه لحظه ایستاد و فکر کرد.

اونا توی یه دنیای دیگه بودن. آدمای دیگه با اسمای دیگه و شغلای دیگه و شاید فقط شاید دکتر پاتس و کاپیتان استیونز هم تمام وقتشونو صرف آهسته از کنار هم گذشتن کرده بودن. شاید دکتر پاتس سالها به کاپیتان استیونز خیره شده بود که جوون بود و زیبا و زود به زود سرخ می شد  شاید کاپیتان استیونز این دنیا از دکتر پاتس خیلی خوشش می یومد ولی جرات نداشت حرفشو بلند بزنه و شاید دکتر پاتس شک نداشت شاید خوب می دونست تو سر کاپیتان چی می گذره.

تونی در حالیکه لباش به گردن استیو می خورد زمزمه کرد ”مثلا این.“ و سرشو بلند کرد تا لبهاشو به لبهای استیو بچسبونه. 

برای یه لحظه ی طولانی بدن استیو منقبض شد. تونی داشت با سرعت تو مغزش حساب می کرد که چهطور می تونه یه کم بره عقبتر که استیو دستشو دو صورت تونه گرفت لبهاشو از هم باز کرد تا تونی راه بده تو و به آرومی  زمزمه ی لذت بخشی کرد در حالیکه دست آزادش به یقه ی کت تونی گره خورد. تونی پشت گردن استیو رو گرفت تا اونو خودش نزدیکتر کنه که کاری کنه که به هم بچسبن در حالیکه دهن استیو رو مزه می کرد. بوسه مثل آتیش بود گرم و روون توی رگهاش جاری می شد. 

دکتر پاتس و کاپیتان استیونز لیاقت این رو داشتن که همدیگه رو در آغوش بگیرن و با بوسه نفس نفس بزنن و فراموش کنن که کجان درست مثل استیو و تونی. مثل همزادهاشون در ۱۹۷۰ اونا هم به اندازه ی کافی صبر کرده بودن.

[nourr-9]

عايزه اعمل مكرونه حاسه في الآخر هقوم اقلي بيضتين او اكل تونه يعني الفقرة دي هتنتهي علي ايه أنا حبيت التونه

[groupfalcon]

🚫💨 .. +

:

:

+

أنس : شتبي تاكل ؟

نايف ! وششش الاهتمام الزايد ذا ! لذي الدرجه خايفن علي ؟🙄

أنس : شنسوي بعد ماكو غيرك شتبي تطفح اخلص 🙂

نايف : ااااءء اللي موجود وش جاي براسك تطبخ لنا انت 🙄

أنس : كالعااااادة سمممج 🐟🙂

نايف : هاه ! سمج بالييل ؟ اجل الريوق وشهو ؟ 🤨

أنس : توووونه 🙂

نايف : وانت من وين لك التونه يا حبيبي ثلاجتك مافيها شي 😐

أنس : كاهي قدامك عالطاولة ننشفها ونتبلها وتصير تونه 😕

نايف : لا لا يا ابن الحلال هذا سمك زينه مهو للأكل 😐💨

أنس : يا رجال هاته بس يا زينه مع زيت زيتون 😋

نايف : قسم بالله ما عمري اقتنعت بالزواج الا هالحين وش الوصاخه ذي 💢😑

+

:

:

________

صار ام 😂😂😂😂

🚫💢

[armansam]

بهترین تفریح در ایران

اگه بخوایم اسم بهترین تفریح رو توی کشورمون نام ببریم می تونیم به اسکی ، اف رود کردن توی جاده ها، شهربازی ها و .. برسیم

ولی باید قبول کرد که خیلی از این ها هزینه های بالایی دارند و برای عموم مردم نفریح مناسبی محصوب نمی شوند.

کل هفته مشغول درس خوندن یا کار توی شرکت یا مغازه هستین و برای یک روز که می خواین مال خودتون باشه و بهترین روز هفته بعد از یک مدت زمان پر فشار.

از نظر من بهترین انتخاب برای اکثر جوون های هم سن و سال های مامی تونه اتاق فرار می تونه باشه که یک الی دو ساعت توی دنیای دیگه ای قدم بزنین

مجموعه پازل روم یکی از بهترین اتاق مجموعه های اسکیپ روم کرج هستند

امیدواریم لحظات خوشی رو توی آخر هفته بهترین انتخاب رو اشته باشین

[zahraa17]

حد عنده فكره ليه لو انا كويسه اهو ومفيش عندي اي اعراض للبرد وزي الفل

وجيت كلت سمك/بيض/تونه

لازم اتعب؟ بجد لازم يجيلي برد وافضل تعبانه كذا يوم واخد ادويه

مع اني ببقي كويسه عادي

انا معنتش بعرف اكل الحاجات دي عشان متعبش بجد ومش فاهمه هقضي بقية حياتي مش عارفه اكلهم يعني؟

[fozdoaa]

1000 سنه ومازالت ماما بتتفاجأ انى مبحبش السمك ، 100 سنه من اه نسيت ، 100 سنه من عندك التلاجه ، 100 سنه من وماله السمك فيه ايه ، 100 سنه من هفصصهولك ، 100 سنه هلاقى شوك برضه اماما ، 100 سنه من انا زهقت منك هبي��ك واجيب ارنب ، 100 سنه خلاص افتحى تونه ،100 سنه طيب مهى هى السمك برضه

[languagelearningcorner]

Social Media Vocabulary Practice

۱. هر روز رسانه های اجتماعی چک میکنم

۲. برای اجتماعیمون ، فناوری خوب و بد است

۳. وقتی ۱۵ ساله بودم، حساب اینستگرامم رو باز کردم

۴. این روز ها، تو تامبلر، خیلی زیاد حساب جعلی منو دنبل می کنن

۵.وقتی گزارشی می نویسم، همیشه اون رو ذخیره می کنم

۶.حریم خصوصی وقتی از رسانه های اجتماعی استفاده کنی خیلی مهمه

۷.همه حساب رسانه های اجتماعی هایم شخصی هستند

۸. من به یوتیوب معتادم

۹.آن در زندگیم تاثیر بزرکی داره

۱۰. فکر کنم که هوش مصنوعی می تونه خیلی کمک کننده باشه

*corrections are always appreciated! Thank you

[nadaa1111]

تعال ناكل سوا ليه جاي من التمرين وباكل تونة وعذاب 😂😂

تونه ايه انا عايزه حواوشي

[crazy-2m]

أسف.

بس مرة سمكتين تونه فقراء أوي قابلوا حيتان قالولهم التونه حاجه لله.

[davoodshakeri-blog]

در این پست در مورد دستاوردهایی که نوشتن وبلاگ برای من داشت صحبت کردم

[hasti2024]

منابع زبان دکتری

کلمات واسطه ارتباط بین انسان ها هستند. وقتی با یه هم زبان صحبت می کنی نیازی نداری خیلی به لغات و اصلاحات و گرامر زبان مادری توجه کنی. راحت و رون صحبت میکنی بدون هیچ دغدغه و نگرانی. اما وقتی پای صحبت با افرادی که هم زبانت نیستن وسط میاد، اینجاست که لغات و اصلاحات درست و به کاربردن صحیح آنها در جمله خیلی خیلی مهم میشه. چون یه اشتباه کوچیک می تونه معنی و مفهوم جمله رو تغییر بده و نتایج کاملا متفاوتی در پی داشته باشه. بدون شک اولین بخش یادگیری زبان، وسعت دادن به دایره لغاتمونه. اما اینکه کدوم لغات ها به درمون میخوره هم مهم. شاید هزارتا لغت بلد باشیم اما تو لغات روزمره زندگی، حتی 10 تاش هم استفاده نشه.

بعد از یادگیری لغات ضروری، کاربردی و مهم، دومین بخشی که اهمیت پیدا میکنه، گرامر. اینکه ترتیب قرار گرفتن اسم و فعل و صفت تو زبان دیگه به چه صورت و ساختاری نشان دهنده تسلط ما به زبان غیرمادری.

تو این دوره اینکه چرا یه نفر نیاز به دونستن زبان انگلیسی داره برای همه واضح و مشخص. دنیایی که توش زندگی می کنیم با وسایل ارتباطی که آدما رو بیش از پیش بهم نزدیک کرده و زبانی که به صورت بین المللی شناخته شده ترین زبان برای ارتباط کشوراهای مختلف و عصر و دوره ای که توش زندگی میکنیم مارو به سمتی میبره که خواه ناخواه باید تاحدی با این زبان آشنا باشیم تا حداقل گلیم خودمونو بتونیم از آب بکشیم.

اما وقتی پای تحصیل تو مقطع دکتری وسط باشه زبان میشه یکی از اون بخش های مهمی که اگر توش ضعیف باشیم، میشه گفت از خان اول که کنکور دکتری است به مشکل بر میخوریم، تا بخش مصاحبه و دوران تحصیل تو این مقطع. پس یادگیری و توجه به زبان انگلیسی برای یه دانشجوی دکتری باید یکی از دغدغه های مهمش باشه. اما کجا میشه هم نکات مهم و کاربردی زبان، هم سوالات سال های گذشته رو یکجا باهم پیدا کرد و هزینه ای بابتش نداد؟ این سوال سخت یه جواب ساده داره و اونم صفحه ((منابع زبان دکتری پی اچ دی تست)).

[odsell]

bounce rate در سئو چیست و چطور آن را بهبود دهیم؟

bounce rate یا نرخ پرش قطعاً یکی از مهم ترین فاکتورهای سئو محسوب میشه.

توی این آموزش سئو به شما میگم که باوجود حرف هایی که در رابطه با نادیده گرفتن گوگل در مورد نرخ پرش گفته میشه، چه مواقعی این موضوع نمی تونه فاکتور محسوب بشه و چه موقع می تونه توی سئو سایت معجزه کنه.

موضوع مهم دیگه ای که توی این مقاله بهش پرداخته میشه، بهبود نرخ پرش سایته که با 8 راهکار فوق العاده می تونید بانس ریت سایتتون رو به حد ایده آل برسونید.

منبع